کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
 
رئیس دفتر مقام معظم رهبری:

حوزه علمیه عامل بقاء انقلاب است/حوزه باید انقلابی باقی بماند/اگر قدرت نظامی نبود دشمنان ایران را می بلعیدند

 
 
رئیس دفتر مقام معظم رهبری گفت: حوزه علمیه ستون فقرات این نظام و وجود آن عامل بقاء انقلاب اسلامی است كه اگر از بین برود در كشور انقلابی باقی نخواهد ماند.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: آیت الله محمد محمدی گلپایگانی روز شنبه در مراسم تودیع و معارفه اعضا و دبیر شورای عالی و مدیر حوزه علمیه خراسان با حضور رییسان مدارس حوزه های علمیه، اعضای خبرگان رهبری، استاندار، نماینده ولی فقیه در استان، تولیت آستان قدس رضوی، رئیس دادگستری و دیگر مسئولان خراسان رضوی در مشهد افزود: دشمن متوجه نقش اساسی روحانیت در جهان اسلام شده و عواملی را نفوذ می دهند كه هم خوب درس می خوانند و هم خوب درس می دهند اما دانسته یا ندانسته عمله دست دشمن هستند.
وی ادامه داد: كسانی كه از راه انقلابی كنار كشیدند گمان نكنند تقدسی پیدا كردند، گمان نكنند كه اگر اتفاقی بیافتد آنان در امان هستند.
رئیس دفتر مقام معظم رهبری گفت: اگر قدرت نظامی نبود دشمنان ایران را می بلعیدند اما اكنون توان نظامی جمهوری اسلامی به فرماندهی مقام معظم رهبری مایه افتخار است.
وی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی افزود: حوزه باید انقلابی باقی بماند و این مساله را رصد كند، این وظیفه بر عهده شورای مدیریت حوزه است كه در این راستا در برابر جریان ضدانقلاب در حوزه محكم بایستد و ابزار این امر در حوزه فراهم است.
آیت الله محمدی گلپایگانی ادامه داد: تنها راه ایستادگی در برابر انحرافات رویه خشن نیست بلكه باید با نیازمندیها و سئوالات طلاب با روی باز برخورد كرد.
وی همچنین گزارش عملكرد مدیریت قبلی حوزه علمیه خراسان را را قابل توجه توصیف و بیان كرد: از آنجا كه نیاز به سبك جدید مدیریت در حوزه احساس می شد تصمیم بر تغییر گروه مدیریتی گرفته شد.
رئیس دفتر مقام معظم رهبری گفت: در دوره مدیریت جدید كه از افراد فاضل تشكیل شده سطح حوزه بسیار بالاتر خواهد رفت.

* جنایات داعش به آمریكا هم نفوذ خواهد كرد
وی در ادامه همچنین گفت: داعش نتیجه دلارهای خیانتكاران به بیت الله الحرام است كه مشاهده می شود این گروه تروریستی به اروپا نفوذ كرده و دور نیست كه در آمریكا نیز نفوذ كند و آنها سزای تربیت این نیروی جنایتكار را ببینند.
آیت الله محمدی گلپایگانی افزود: این در حالی است كه در كشور به بركت انقلاب، رهبری هوشمند و چشمان بیدار نیروهای نظامی امنیت، آسایش و آرامش برقرار است.

* حوزه علمیه باید در زندگی فردی و اجتماعی پیدا كند
مدیر حوزه علمیه خراسان نیز در این مراسم گفت: فلسفه اصلی حوزه های علمیه حضور آن در زندگی فردی و اجتماعی مردم، پاسخگویی به مشكلات عقیدتی جامعه و ایستادگی در برابر انحرافات است.
حجت الاسلام و المسلمین سید مصباح عاملی افزود: در این راستا وجود یك نظام جامع علمی پژوهشی هدفمند، زماندار، باكیفیت و تحول بخش برای تمامی عرصه های مورد نیاز جامعه ضروری است.
وی ادامه داد: حركت متناسب با شرایط جامعه، پاسخگویی به حوادث جاری و توقف نركدن در وقایع گذشته از دیگر مولفه های لازم برای حوزه های علمیه است.
مدیر حوزه علمیه خراسان ایفای نقش روحانیت در برابر نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را از دیگر عناصر لازم برای حوزه های علمیه برشمرد.
وی گفت: تولید اندیشه انقلابی و همراه با عمل انقلابی از مسائل اساسی است كه باید در حوزه علمیه مورد توجه خاص قرار گیرد.
در پایان مراسم حضرات آیات و حجج اسلام آقایان حاج سید حسن مرتضوی، حاج شیخ رجبعلی رضازاده، حاج شیخ مهدی مروارید، سید احمد علم الهدی نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی و حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی، حاج شیخ محمدباقر فرزانه و حاج سید مصباح عاملی به عنوان عضو شورای عالی حوزه و جناب آقای فرزانه به عنوان دبیری این شورا و جناب آقای عاملی به عنوان مدیریت حوزه حكم خود را از رئیس دفتر مقام معظم رهبری دریافت كردند.
حوزه علمیه خراسان با هزار و 200 سال قدمت و حدود 30 هزار طلبه در حال آموزش در 131 مدرسه علمیه تحت نظر دو هزار استاد، پس از حوزه علمیه قم دومین مركز حوزوی ایران است.
هم اكنون افزون بر 40 جلسه درس خارج و 400 جلسه درس سطوح عالی در حوزه علمیه خراسان برقرار است.

م
 
کد مطلب: 329392
مرجع : ایرنا

ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 6:13 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

عکس خرگوش غول پیکر  

 

یک خرگوش غول پیکر که فقط 7 ماه سن سن دارد بخاطر رشد بیش از حدش دارای زندگی متفاوتی بوده و صاحبش مجبور شده او را ترک کند!
 

یک خرگوش غول پیکر که فقط 7 ماه سن سن دارد بخاطر رشد بیش از حدش دارای زندگی متفاوتی بوده و صاحبش مجبور شده او را ترک کند!

عکس خرگوش غول پیکر

اطلس نام خرگوشی بازیگوش است که به شکلی اعجاب انگیز، به اندازه یک سگ رشد کرده است. این خرگوش حالا دنبال صاحبی جدید می‌گردد.

اطلس تنها هفت ماه سن دارد و در حال حاضر در مرکز SPCA در گلاسکو اسکاتلند از آن نگهداری می‌شود. صاحب قبلی این خرگوش توان مراقبت از آن را نداشت و به همین دلیل، مسئولیت نگهداری از آن به مرکزی در گلاسکو سپرده شد.

این مرکز خیریه در حال حاضر در حال جمع‌آوری درخواست‌های صاحبان احتمالی این خرگوش است تا پس از بررسی شرایط هر یک، مسئولیت نگهداری آن را به صاحب جدیدش واگذار کند.

 

عکس خرگوش غول پیکر

عکس خرگوش غول پیکر

آنا اودونیل، مدیر مرکز خیریه SPCA اسکاتلند، می‌گوید: «اطلس خیلی بزرگ شده اما هنوز جوان است و باز هم جای رشد دارد. این خرگوش بازیگوش واقعا شما را جذب می‌کند... ما به دنبال خانه‌ای مناسب برای او می‌گردیم تا از نظر تغذیه و فضا شرایط مناسب را برای اطلس تامین شود. اطلس نسبت به خرگوش‌های دیگر خیلی بزرگتر است و به همین دلیل، شرایطش کاملا خاص است.» گفتنی است این نژاد از خرگوش‌ها می‌توانند تا 1.2 متر رشد کنند و سالانه حدود 2000 هویج و 700 سیب را مصرف کنند.

ایران مطلب


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 6:09 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۳۱۵۴۸۳
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۷
برترینها

توصیه رهبری در استفاده از فرصت ماه رجب  

 
رهبر انقلاب در سال 1394 درباره استفاده از فرصت ماه رجب توصیه‌هایی داشته‌اند كه در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای به صورت صوتی و مكتوب بازنشر شده است.
 

خبرگزاری ایرنا: رهبر انقلاب در سال 1394 درباره استفاده از فرصت ماه رجب توصیه‌هایی داشته‌اند كه در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای به صورت صوتی و مكتوب بازنشر شده است.

توصیه های رهبر معظم انقلاب به شرح ذیل است:

*ماه رجب فرصت خودسازی و آمادگی برای ورود به ماه رمضان است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره ماه رجب فرمودند: «در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه می توانید بیشتر كنید» 1394/02/06

* از ماه رجب قدردانی كنید

باید همه به یكدیگر تبریك عرض كنیم [این‌] توفیق الهی را كه توانستیم بار دیگر وارد ماه رجب بشویم. ماه رجب یك فرصت تقرّب به ارزشهای الهی و تقرّب به ذات مقدّس پروردگار و فرصت خودسازی است.

این ایّامی كه در روایات ما به‌عنوان ایّام برجسته معرّفی شده‌اند، اینها همه فرصتند؛ هر فرصتی هم نعمت است و هر نعمتی هم نیازمند شكر و سپاس است. شكر و سپاس نعمت هم این است كه انسان نعمت را بشناسد، بر طبق اقتضای این نعمت رفتار كند، از آن بهره ببرد، نعمت را از خدا بداند و آن را در راه خدا به كار ببرد؛ ماه رجب از این نعمتها است. بعد هم ماه شعبان است كه آن هم نعمت دیگری است و این دو ماه از نظر كُمَّلین و اهل توحید و اهل معنا مقدّمه‌ی ماه رمضانند؛ و ماه رمضان ماه عروج است، ماه رفتن به معراج است، ماه تزكیه است، ماه تصفیه است كه همه‌ی ما به اینها احتیاج داریم.

از ماه رجب قدردانی كنید؛ در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه میتوانید بیشتر كنید؛ به یاد خدا باشید و كار را برای خدا انجام بدهید؛ این تلاشی كه می كنید، این زحمتی كه می كشید، برای خدا قرار بدهید.1394/02/06

* از بركات ماه رجب استفاده كنیم

بركات ماه رجب منحصر به این ولادتها نیست؛ توصیه می كنم خودم را و شما را كه از بركات ماه رجب استفاده كنیم با تقویت پیوند و ارتباط قلبی با خدای متعال. اگر آحاد ما رابطه‌ی خودمان را با خدا تقویت كنیم، بسیاری از معضلات، مشكلات، نابسامانی‌ها، ناهنجاری‌ها به خودیِ خود مرتفع خواهد شد.1394/02/09

* اوّلین دشمن ما غفلت است

ماه رجب است، و در این سرود پر مغز و زیبایی هم كه شماها خواندید، اشاره‌ی به ماه رجب، ماه توسّل، ماه توجّه و دعا شده بود. در این ماه شریف، مؤمنین كه دعا می خوانند، از خدای متعال این‌ طور می خواهند: اَللهُمَّ فَاهدِنی هُدَی المُهتَدینَ وَ ارزُقنی اجتِهادَ المُجتَهِدینَ وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. چقدر حائز اهمّیّت است هر سه فِقره! فقره‌ی آخر هم كه مغفرت است كه اساس همه‌ی كارها است: وَ اغفِر لی یَومَ الدّین. هدایتِ هدایت‌یافتگان و تلاش تلاشگران آن چیزی است كه در این دعا از خدای متعال میخواهید.

شما تأمّل بفرمایید اگر همین دو عامل در من و شما باشد، همه‌ی مشكلات حل خواهد شد؛ هم هدایت هدایت‌یافتگان الهی نصیب ما بشود، هم تلاش تلاشگران تاریخ بشریّت در رفتار ما، در گفتار ما، در منش ما محسوس باشد.

در آن فقره‌ی سوّم، آسیب مورد اشاره قرار گرفته است: وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. غفلت بزرگ‌ترین آسیب است؛ غفلت از مسیر، غفلت از هدف، غفلت از توان، غفلت از فرصت، غفلت از دشمن، غفلت از وظیفه‌ای كه امروز بر دوش من و شما است؛ غفلت. بزرگ‌ترین دشمن ما غفلت است. اوّلین دشمنی كه ما را در مقابل دشمنان دیگرمان به خاك می‌نشاند، غفلت است؛ وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. نتیجه‌ی این غفلت دور شدن است؛ دور شدن از خدا، دور شدن از هدف، دور شدن از كامیابی. مضامین دعاها معرفت است، توحید است، درس زندگی است؛ ببینید دعاها اینها است. با این توجّه دعاها را بخوانیم و از این فضای این ماه بهره ببریم. 1394/02/16


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 6:04 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 83318 شنبه، 21 فروردین 1395 - 14:50
 
ناگفته هایی جالب از زندگی "شهید آوینی"از زبان همسرش
 
 
ناگفته هایی جالب از زندگی "شهید آوینی"از زبان همسرششهیدخبر(شهیدنیوز): هم به عنوان کسی که سال‌ها درکنارش زندگی کرده وشاهد سیروسلوکش درپیش ازانقلاب وبعداز آن بوده،هم به عنوان کسیکه نوشته‌هایش را درهردو دوره مطالعه کرده،وهم به عنوان کسی که ازدوراو رادرک مقام یک متفکر میبیند،معتقدم تنهایک آوینی داریم که سیرتکاملی را طی کرد.
  

ممکن است مریم امینی را بیشتر به واسطه نسبت همسری با مرتضی آوینی بشناسند و کمتر درباره شما چیزی بدانند. لطفا درباره خودتان کمی توضیح دهید؛ از تحصیلات و دل‌مشغولی‌هایتان، قبل و بعد از ازدواج با آوینی.

من فارغ‌التحصیل رشته ریاضی کاربردی در مقطع کارشناسی از دانشگاه شریف هستم. اما به همان شکل مرسومی که درباره بسیاری از افراد پیش می‌آید، این رشته تحصیلی، با وجود جایگاه دانشگاه و علاقه نسبی‌ام به آن لزوما منطبق با به‌قول شما دل‌مشغولی اصلی‌ام نبوده است. از آنجا که همیشه زمینه‌های هنری و فلسفه برایم جذابیت بسیاری داشته، سال‌ها بعد از آن و در سال ٨٢، زمانی که دو فرزند بزرگ‌ترم ازدواج کرده بودند، تحصیلاتم را در رشته زبان‌شناسی دانشگاه تهران ادامه دادم و در این رشته نیز مدرک کارشناسی ارشد گرفتم. زبان‌شناسی را به این قصد انتخاب کردم که به فلسفه راه پیدا کنم که البته شرایط این رشته با تصوری که از آن داشتم همخوانی چندانی نداشت.

از آشنایی خود با آوینی بگویید. گفته شده قبل از ازدواج هم با هم مراودات فرهنگی داشتید. اشتراکات فکری و علاقه‌مندی مشترک شما با آوینی در چه ارتباطی بود و آیا همین نقاط مشترک دلیل ازدواج شما بود؟
نخستین دیدار ما توسط یک دوست مشترک شکل گرفت، دیداری که منجر به آشنایی اولیه‌مان شد... اما پس از آن، و در تداوم این ارتباط، بی‌تردید تجربه‌های مشترک روحی نقشی کاملا پررنگ و عمده‌ داشت؛ همان چیزی که نهایتا منجر به ازدواجمان شد... اساسا علاقه به مقولات هنری مثل سینما و موسیقی و خصوصا ادبیات و شعر ما را به هم نزدیک می‌کرد. من سال‌ها پیش از آن روزها و از همان زمانی که به دبیرستان می‌رفتم، به ادبیات علاقه‌مند بودم؛ یادم است شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماندم و رمان می‌خواندم و صبح هم، همان‌طور خوابیده‌- ‌نخوابیده به دبیرستان می‌رفتم. رمان‌های داستایفسکی و تعدادی از داستان‌های کافکا را اولین‌بار در همان دوران خواندم. همین زمینه علایق ادبی، جاذبه‌ ایشان را برای من بیشتر می‌کرد؛ ایشان در آن دوران هم زیاد می‌نوشتند. نوشته‌هایشان را با هم می‌خواندیم و در یک فضای مشترک روحی سهیم می‌شدیم.

در دوره زندگی مشترک، آیا با آوینی همکاری داشتید؟ علاقه‌مندی شهید به غیر از فیلم و آنچه می‌نوشت، در چه زمینه‌هایی بود؟
زندگی مشترک ما یک سال پیش از انقلاب شروع شد و اولین فرزندمان در خرداد ٥٨ به دنیا آمد. من در آن زمان دانشجو بودم و درس و رسیدگی به فرزندمان مجالی برای مشارکتم در امور فرهنگی باقی نمی‌گذاشت. تا سال ٦٣ صاحب سه فرزند شده بودیم. تدوین مستندهای جهاد سازندگی و بعدتر، تدوین و نوشتن متن و گویندگی برای برنامه‌های هفتگی مستند روایت فتح سبب شده بود ایشان بیشتر شب‌ها را هم در منزل نباشند؛ طبیعتا من مشغله زیادی داشتم و نمی‌توانستم با ایشان همکاری کنم. با پایان جنگ و شروع‌به‌کار ایشان در ماهنامه سوره، دوره جدیدی آغاز شد. فرصتی برای باهم‌بودن داشتیم و درباره مقالاتی که می‌نوشتند و مباحثی که در آنجا مطرح می‌شد، گفت‌وگو می‌کردیم. در این دوره بود که دغدغه‌های فرهنگی‌شان را پی گرفتند. سینما، خصوصا بعد از تجربه عملیِ ساختنِ بیش از صد مستند، به یک دغدغه جدی تبدیل شده بود و در این راستا برای بازبینی نظراتشان درباره سینمای غرب، پیگیر آثاری بودند که نسخه ویدئویی آنها به‌سختی فراهم می‌شد. برای نوشتن مقاله «عالم هیچکاک» شب‌ها یک بار فیلم‌ها را با هم می‌دیدیم و من دیالوگ‌هایش را ترجمه می‌کردم. یک بار دیگر هم به‌تنهایی و با تمرکز بیشتر آنها را تماشا می‌کردم. در آخرین سال پیش از شهادت، این نوع امتداد پیدا‌کردن افکار و دغدغه‌های هنری و خصوصا سینمایی‌شان تا محیط خانه و گفت‌وگوکردن درباره آن به‌وضوح بیش از گذشته شده بود تا آنجا که زمینه را حتی برای فعالیت مستقل من در حوزه نوشتاری سینما و نوشتن نقد فیلم فراهم کرده بودند.

چقدر از تصاویر و قرائت‌هایی که از شخصیت مرتضی آوینی ترسیم و بازگو شده، به حقیقت نزدیک‌تر است؟ اصلا چرا ایشان تا قبل از تاریخ شهادت به این درجه از شهرت نرسیده بود؟
به نظر می‌رسد مقصود شما از عبارت این درجه از شهرت، مشخصا معطوف به روزگار فعلی است. در زمان فعالیت فرهنگی سیدمرتضی آوینی، نه شهرت معنای مستقل و جایگاهی را داشت که در سال‌های اخیر به‌واسطه تعدد اقسام رسانه‌های دیجیتال و غیردیجیتال، پیدا کرده و نه اساسا جامعه طالب چنین شهرتی بود. علاوه بر این مرتضی آوینی به نحوی باطنی و جدی از شناخته‌شدنِ ساده نیز پرهیز می‌کرد چه رسد به شهرت. تا قبل از پایان‌گرفتن جنگ، اشتغال اصلی‌ او مستندهای روایت فتح بود که بدون تیتراژ از تلویزیون پخش می‌شد. قرار نبود نقش و نام افراد گروه برنامه‌ساز مشخص شود. حتی در زمان پخش دومین دوره روایت فتح که در سا‌ل‌های پس از جنگ و تحت‌عنوان «شهری در آسمان» از تلویزیون پخش می‌شد و دیگر آمدن نام افراد در تیتراژ پایانی برنامه، قبح سابق را نداشت و مرسوم شده بود، همچنان به همان شیوه قدیمی اکتفا می‌کرد که در آن نامی از افراد سازنده نمی‌آمد و صرفا نوشته می‌شد کاری از گروه روایت فتح و به ادامه این شیوه اصرار داشت. آن شهرتی که مورداشاره شماست، اساسا مربوط به بعد از شهادت ایشان است. این مستندها و خصوصا صدای شهید جایی ماندگار در قلب و روح عامه مردم پیدا کرده بود که بعد از شهادتش به شکل یک سوگواری جمعی عظیم ابراز شد. اهالی فرهنگ، به‌ویژه اصحاب مطبوعات هم بعد از شوکِ واردشده و مواجهه با چهره مشهور جدیدی که نه می‌توانستند نادیده‌اش بگیرند و نه می‌توانستند تخریبش کنند، باید موضع‌گیری می‌کردند. اکثر مخالفان تفکری که در ماهنامه سوره ارائه می‌شد، به نفعشان بود که در جبهه تمجیدکنندگان قرار بگیرند.
در پاسخ به بخش دوم سؤالتان، معمولا با یک قرائت رسمی مواجهیم که هم حقیقی است و هم نیست. حقیقی است چون بخشی از شخصیت او را به‌درستی نمایان می‌کند، و غیرحقیقی است چون سایر وجوه را پنهان می‌کند.

وقتی خبر شهادت را شنیدید، واکنش شما چه بود؟ برای ادامه مسیر زندگی خود و فرزندانتان چه تصمیمی گرفتید؟ فضایی را که بعد از شهادت آوینی به راه افتاد، چطور تفسیر می‌کنید؟
خبر را کم‌کم به من دادند. اول گفتند یک پایش را از دست داده. خدا را شکر کردم که ذهنش سالم است، حنجره‌اش سالم است. به گمانم از ابتدا شیفته روحش بودم. دست و پا می‌توانست که مهم نباشد. بعد که تمام خبر را شنیدم، روی پله‌های داخل خانه نشستم و فکر کردم که او هست، برای همیشه. عکسش رفته روی مین و معدوم شده. از خودش آموخته بودم که به عکس دل نبندم.خبر را موقعی دادند که بچه‌ها مدرسه بودند. همه ذهنم متوجه این شد که چطور به آنها بگویم، به بچه‌های هشت، ٩ و ١٤ ساله. تازه این پیش از آن بود که مرتضی آوینی مشهور را بشناسم. قبل از تعطیلی مدرسه به‌نوبت رفتم دنبالشان و در راه خانه به‌هرحال یک‌جوری بهشان گفتم. اما بعد به خانه‌ای رسیدیم که نمی‌شناختیمش. نمای خانه پر شده بود از پلاکاردهای سیاه.بعد از آن تمام تلاشم این بود که محیطی امن برایشان ایجاد کنم. ایجاد امنیت روانی در خانه بعد از این ضربه سهمگین و در شرایطی که آن میزان هیاهوی غیرقابل‌درک برای بچه‌هایی در این سنین در بیرون وجود داشت، به نظرم خیلی مهم بود. در ضمن می‌خواستم تبدیل شوند به انسان‌هایی که استقلال فکری و شخصیتی داشته باشند. برای رسیدن به این منظور هم چاره‌ای نبود جز نوعی خلوت‌گزینی و بودنِ در سایه.

بعد از شهادت چه اتفاقی رخ می‌دهد که چهره آوینی را برجسته‌تر از زمان حیات او جلوه می‌دهد؟ شما این موضوع را قبول دارید؟ ثانیا، چرا تا زمان شکل‌گیری قرائت رسمی از آوینی، خانواده وارد عمل نشد تا مانع از ایجاد این کلیشه شود؟ البته فرزند شما یعنی کوثر آوینی حفظ وضعیت زندگی در شرایط عادی و طبیعی از طرف شما را دلیل این موضوع عنوان کرده است. اما حقیقت چیست؟آیا دلیل عدم ورود، همین بزرگ‌نمایی یکباره درباره آوینی نبود و اینکه احتمالا شما هنوز به تحلیل درستی از این شرایط جدید نرسیده بودید؟
اولا من با این نظر شما موافق نیستم که درباره شهید آوینی بزرگ‌نمایی اتفاق افتاد. برعکس، او بزرگ بود و بزرگی‌اش بعد از شهادت از پرده بیرون افتاد. احتمالا منظورتان این است که تصویر خاصی از او بزرگ شد. بله، تصویری از او را که مطابق میلشان بود، قاب گرفتند و بزرگ کردند. رویکردشان هم سیاسی بود. به لحاظ سیاسی به نفعشان بود که این تصویر را قاب بگیرند، محدود و محصورش کنند. این بزرگ‌ترین ظلم در حق یک متفکر و هنرمند است. اینکه تغییر را که ذاتِ تفکر است، نفی کنند و از یک متفکر یک ایدئولوگ بسازند. فرهنگ در کشور ما به‌شدت سیاست‌زده است و به همین دلیل وقتی از تغییر در تفکر شهید آوینی صحبت می‌شود، گروهی هراسان می‌شوند و جبهه‌ می‌گیرند. گویی مصداق تغییر و تکامل، موافقت یا مخالفت با فلان جناح سیاسی است.در آن دوران، رسانه‌ها هم این‌قدر تکثر نداشتند. حضور در هریک از رسانه‌های موجود به‌منزله حمایت از نوعی تفکر سیاسی رادیکال تلقی می‌شد و من حاضر نبودم در این بازی‌ها شرکت کنم، آن‌هم به قیمت تضعیف سلامت روانی خانواده.

درعین‌حال آمادگی قرارگرفتن در شرایطی را نداشتم که شهید آوینی را با آن میزان خلوص و پرکاری و ازخودگذشتگی و فعالیت‌های بی‌نظیر فرهنگی در جهت پیشبرد اهداف انقلاب، از خود رانده بود.
البته تفکر بنا بر ماهیت خود تاب محدودیت ندارد و قاب‌ها را می‌شکند. امروز بعد از ٢٣ سال و با وجود تمام کلیشه‌سازی‌ها هنوز درباره شهید آوینی و نظراتش بحث می‌کنیم و نظراتش را چالش‌برانگیز می‌یابیم. این به معنی زنده‌بودن تفکر و جانگرفتن آن در قاب خاطره‌ها و پشت ویترین‌هاست.

دعواهای مخالفان و موافقان شهید تا چه اندازه رنگی از واقعیت دارد؟ تأثیرگذاری مجله سوره در فضای آن زمان، چه میزان بود که بتواند به این دعواها منجر شود؟ گفته شده سوره در آن مقطع اغلب خمیر شده است؟
در آن دوره سوره، تنها نشریه فرهنگی متعلق به جبهه انقلاب بود که پشتوانه فکری محکمی داشت و فارغ از تیراژ و میزان فروش در میان اصحاب مطبوعات اعتبار پیدا کرده بود و واکنش‌های طیف‌های مختلف فرهنگی را برمی‌انگیخت. انتظار موافقان این بود که مجله سوره در مسائل فرهنگی بر اساس یک تقسیم‌بندی خودی و غیرخودی موضع‌گیری‌کند، درحالی‌‌که آوینی آیین‌نامه‌ای عمل نمی‌کرد، راه بحث و گفت‌‌وگو را باز می‌گذاشت و معتقد به ایجاد فضایی برای تبادل افکار در مجله بود. این برای نشریات ایدئولوژیکی که آوینی را با خود همسو می‌دانستند، قابل‌تحمل نبود. خودشان را معیار تشخیص حق از باطل می‌دانستند و خودشان طبعا حق بودند. این تقسیم‌بندی هم که رادیکال بود و دو وجه بیشتر نداشت، در نتیجه بر پیشانی مجله سوره و سیدمرتضی آوینی بی‌پروا مهر باطل زدند.

آیا شما چهره‌ای از آوینی را قبول دارید که در زمان دولت آقای هاشمی رفسنجانی مخالف سیاست‌های فرهنگی است و یکی، دو سال نزدیک به شهادت، این مخالفت تغییر ماهیت می‌دهد؛ که ظاهرا به دلیل حشرونشر‌های درون مجله سوره بوده است.
چنین چیزی را اصلا قبول ندارم. اصولا معتقد نیستم که تغییر ماهیتی در نظراتشان رخ داده. تفکراتشان بسط و گسترش پیدا کرده و در این سیر تکاملی طبعا به صورت نظرات متفاوت جلوه کرده و ابراز شده است.در مجله سوره آدم‌هایی از طیف‌های مختلف رفت‌‌وآمد داشتند اما تا آنجا که می‌دانم او بود که آنها را جذب کرده بود و نه برعکس. در واقع او بود که توانست برای مدتی کوتاه جمعی ناهمگون را برای کار در مجله دور هم جمع کند که بعد از شهادتش آن جمع از هم پاشید.

آیا شما هم با دخترتان هم‌نظر هستید که آوینی قبل از انقلاب همان آوینی بعد از انقلاب است که در حال طی‌کردن یک سیر تکاملی بوده است؟ یعنی آوینی قبل و بعد از انقلاب تغییر نکرده و فقط سیر تکاملی را طی کرده است؟
هم به عنوان کسی که سال‌ها در کنارش زندگی کرده و شاهد سیر و سلوکش در پیش از انقلاب و بعد از آن بوده، هم به عنوان کسی که نوشته‌هایش را در هر دو دوره مطالعه کرده، و هم به عنوان کسی که از دور او را در مقام یک متفکر می‌بیند، معتقدم تنها یک آوینی داریم که سیر تکاملی را طی کرده است. بله، نظر من و دخترم در این مورد یکسان است.

اوضاع نشر واحه چگونه است؟ با مؤسسه شهید آوینی یا مؤسسه روایت فتح ارتباطی برقرار شده یا وضعیت به همان شکل سابق است؟
به‌تدریج داریم کار را گسترش می‌دهیم. تعدادی از جامع‌ترین و پخته‌ترین نوشته‌های آوینی در قالب تک‌نگاری زیر چاپ است که در نمایشگاه کتاب امسال ارائه می‌کنیم. خواسته‌ایم تصاویر متعددی از او در قاب‌هایی متفاوت دیده شود تا شاید در کنار هم آوینی واحدی را بسازند. با مؤسسه شهید آوینی، ارتباطی نداریم. با مؤسسه روایت فتح هم به فراخور نیاز ارتباطات محدودی داشته‌ایم.

منبع:شرق

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:58 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 83160 جمعه، 20 فروردین 1395 - 15:45
 
واکنش سردار جزایری به اظهارات وزیر خارجه آمریکا؛
هر دستی به سمت توانمندی دفاعی ایران دراز شود قطع می‌کنیم
 
 هر دستی به سمت توانمندی دفاعی ایران دراز شود قطع می‌کنیمشهیدخبر(شهیدنیوز): معاون ستاد کل نیروهای مسلح با تاکید بر لزوم موضع گیری به موقع و قاطع دستگاه دیپلماسی کشور در قبال گستاخی مقامات آمریکایی گفت: برای چندین بار می‌گوییم قدرت موشکی غیر قابل مذاکره و خط قرمز ایران اسلامی است.
  

سردار سید مسعود جزایری معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح در واکنش به اظهارات وزیر خارجه امریکا پس از دیدار با اعضای شورای همکاری خلیج فارس مبنی بر آمادگی برای همکاری با ایران در حل و فصل موضوع آزمایش‌های موشکی اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران دکترین و راهبردهای دفاعی بازدارنده و امنیت ساز خود را مستقل از خواست و نیت قدرت‌های مستکبر و بیگانگان طراحی و دنبال می‌کند و اجازه دخالت به احدی در این زمینه را نخواهد داد.

وی افزود: به مدعیان قدرت جهانی یادآوری می‌کنیم  ملت ایران از بهمن 57 از نقش و تاثیر آن‌ها در تعیین مقدرات دفاعی کشورمان خلع ید کرده‌اند و نشان داده‌اند هر دستی که بخواهد در این زمینه دخالت کند را قطع خواهند کرد.

معاون ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه ظاهرا گوش امریکایی‌ها به روی حرف حق و خواست ملت‌ها بسته است و تمایل دارند همواره از موضع زورگویی و قلدرمابانه با کشورهای مستقل و آزاده سخن بگویند، گفت: برای چندمین بار تاکید می‌شود قدرت موشکی غیر قابل مذاکره و از خطوط قرمز ملت ایران بوده و برای توسعه توانمندی‌های دفاعی خود از کسی اجازه نمی‌گیرد.

سردار جزایری خاطرنشان کرد: به رغم مواضع صریح رهبری معظم و خواست خدشه ناپذیر ملت ایران، ظاهرا امریکایی‌ها همچنان در رویای سریال برجام‌ها هستند که یکی از آن‌ها سلب اقتدار دفاعی و تضعیف قدرت موشکی نیروهای مسلح ما است.

سخنگوی ارشد نیروهای مسلح با بیان اینکه ملت ایران قربانی تهاجمات آمریکا و متحدان منطقه‌ای کاخ سفیده بوده و راهبرد خود را بر عدم غفلت راهبردی برابر سیاست‌ها و نقشه‌های آن‌ها قرار داده است، تصریح کرد: امریکایی‌ها همچنان در چنبره محاسبات غلط علیه ایران گرفتار هستند. به آن‌ها توصیه می‌کنیم با عینک شفاف و واقع بین به مسائل جهانی به ویژه آنچه در ایران و منطقه می‌گذرد نظاره کنند و بدانند مدت‌ها است که عینک کدخدایی و خود را ابرقدرت بلامنازع جهان دانستن زیر پای ملت ها شکسته است.

وی تصریح کرد: اگر امریکایی‌ها مقداری به هزینه‌هایی که در دهه‌های اخیر در منطقه پرداخته‌اند بیاندیشند، کمی رعایت احتیاط را در دستور کار خود قرار خواهند داد.

معاون ستاد کل نیروهای مسلح با تاکید بر لزوم برخورد قاطع و شفاف با دخالت امریکایی‌ها در مسائل ایران به ویژه در حوزه دفاعی گفت: از دستگاه دیپلماسی کشور انتظار می‌رود در قبال گستاخی‌های امریکا به ویژه وزیر امور خارجه ایالات متحده به موقع و قاطعانه واکنش نشان دهند و با اعلام وحدت راهبردی و اراده ملی در ایران اسلامی برای صیانت،‌ تقویت و توسعه ظرفیت‌های دفاعی و موشکی وجود هرگونه شکاف و دوگانگی در این زمینه را از ذهن مقامات امریکایی پاک کنند.

وی افزود: به فضل الهی و هدایت‌های حکیمانه مقام معظم رهبری نفوذ جمهوری اسلامی ایران که هم اکنون در فراتر از منطقه توسعه یافته و جوامع بشری را شیفته گفتمان انقلاب اسلامی ساخته است تداوم خواهد یافت و در آینده‌ای نه چندان دور حقیقت بیداری ملت‌ها افول سلطه آمریکایی را رقم خواهد زد.

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:57 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
۹۵/۰۱/۲۰ :: ۰۹:۱۵

پس از دیدار با اعضای شورای همکاری

کری: آمریکا آماده همکاری با ایران برای حل‌ موضوع آزمایش‌های موشکی تهران است

خبرگزاری فارس: کری: آمریکا آماده همکاری با ایران برای حل‌ موضوع آزمایش‌های موشکی تهران است

وزیر خارجه آمریکا که به حاشیه خلیج فارس سفر کرده است می‌گوید که واشنگتن آماده همکاری با ایران برای حل و فصل موضوع آزمایش‌های موشکی این کشور است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، جان کری وزیر خارجه آمریکا بعد از دیدار با اعضای شورای همکاری خلیج فارس گفت که واشنگتن آماده کار با ایران برای حل و فصل موضوع آزمایش‌های موشکی این کشور است. 

براساس این گزارش، اظهارات جان کری بعد از دیدار وی با وزرای خارجه 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس مطرح شد، جاییکه کری تلاش کرد نگرانیهای کشورهای خلج فارس نسبت به توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 را رفع کند و درباره گرمتر شدن روابط میان دو کشور مذاکره کند.

کری با بیان اینکه آمریکا با کشورهای خلیج فارس علیه آزمایشهای موشکی ایران متحد است افزود: آمریکا و شرکایش به ایران می‌گویند که آماده همکاری براساس ترتیبات جدید برای حل و فصل مسالمت آمیز موضوع آزمایشهای موشکی ایران هستیم.

آسوشیتدپرس در ادامه نوشت؛ جان کری بدون اینکه جزئیات بیشتری ارائه کند اضافه کرد که ایران باید اول از همه روشن کند که آماده کاهش چنین فعالیتهایی است و نیات و اهداف خود را از این موضوع مشخص کند.

آمریکا و کشورهای فرانسه، انگلیس و آلمان اخیرا طی نامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل آزمایشهای موشکی اخیر ایران را نقض قطعنامه 2231 خواندند و خواستار اتخاذ اقدامات لازم در این زمینه شدند. این درحالیست که روسیه تاکید می‌کند که آزمایشهای موشکی ایران نقض هیچ کدام از قطعنامه‌های سازمان ملل نیست.

انتهای پیام/م

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:55 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 83143 جمعه، 20 فروردین 1395 - 16:10
 
 
نبرد به‌یادماندنی
 
شهیدخبر(شهیدنیوز): امروز بیستم فروردین ماه، سالروز آغاز عملیات «کربلای 9» است که در سال 1366 با هدف آزادسازی‌ آزادسازی چند ارتفاع در منطقه قصرشیرین استان کرمانشاه توسط نیروی‌ زمینی ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی ایران‌ انجام شد.
  

درحالی که‌ منطقه‌ شلمچه‌ شاهد درگیری‌ و پیروزی‌ رزمندگان‌ ایرانی بود،جبهه‌ جدیدی‌ در غرب‌ علیه‌ نیروهای‌ عراق‌ گشوده‌ شد. رزمندگان نیروی‌ زمینی ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی ایران‌ در عملیاتی با نام «کربلای 9» و رمز مبارک‌ «یا مهدی‌ (عج) ادرکنی» دشمن‌ را در تنگه‌ «باباهادی»‌ مورد حمله‌ قرار دادند و با عبور از تله‌های‌ انفجاری‌ و میدان‌های‌ مین‌ به‌ دشمن‌ یورش‌ بردند و پس‌ از نبردی‌ جانانه‌ و کم‌نظیر در مدت‌ سه ساعت‌، تنگه‌ مهم‌ باباهادی‌ را واقع‌ در منطقه‌ «پیشگاه‌» به‌ تصرف‌ خود درآوردند و باقیمانده‌ نیروهای‌ عراق‌ را وادار به‌ فرار کردند.

 

در پی این حمله فرماندهان‌ بعثی به‌ خاطر حساسیت‌ منطقه‌، نیروهای‌ پراکنده‌ را به‌ سرعت‌ جمع‌آوری‌ و اقدام‌ به‌ انجام‌ 10 پاتک‌(ضدحمله) می‌کنند که‌ نیروهای ایرانی با مقاومت‌ جانانه‌ همه‌ پاتک‌ها را سرکوب‌ می‌کنند‌. این اقدام رزمندگان ایرانی موجب شد تا دشمن‌ بعثی بدون‌ گرفتن‌ کمترین‌ نتیجه‌ای‌ به‌ عقب‌ رانده‌ شود.

 

این عملیات ساعت یک بامداد با حمله رزمندگان «تیپ 3 لشکر 81 زرهی کرمانشاه» آغاز شد. سرعت عمل مناسب همراه با غافلگیری را می‌توان از عوامل اصلی پیروزی در این عملیات محدود نام برد.

 

از جمله‌ یگان‌های‌ منهدم‌ شده‌ دشمن‌ در این عملیات می‌توان‌ به گردان‌های‌ 3 ،1 و 4 از تیپ‌ کماندویی سپاه‌ دوم‌ و گردان‌ 4 نیروی‌ مخصوص‌ از تیپ‌ 3 را نام‌ برد. همچنین‌ تعداد زیادی‌ خمپاره‌انداز،تیربار،جنگ‌افزار انفرادی‌ و مقدار زیادی‌ مهمات‌ به‌ غنیمت‌ گرفته‌ شد و 1800 نفر از بعثیان‌ به‌ هلاکت‌ رسیدند و 55 نفر آنان‌ به‌ اسارت‌ رزمندگان ایرانی درآمدند.

 

همچنین در جریان‌ دفع‌ این‌ پاتکها 15 دستگاه‌ تانک،‌ 35 دستگاه‌ نفربر، پنج دستگاه خودرو،چندین‌ انبار مهمات‌ و دو آتشبار دشمن‌ منهدم‌ شد و مقادیر قابل‌ توجهی سلاح‌ و مهمات‌ آنها نیز به‌ غنیمت‌ رزمندگا‌ن‌ در آمد.

 

در عملیات محدود «کربلای 9» بیش از 2500 نیروی عراقی توسط رزمندگان اسلام به هلاکت رسیدند و همه اهداف از پیش تعیین‌شده از اجرای این عملیات تأمین شد.

 

با توجه به اینکه نیروهای خودی در همان شب نخست عملیات، اهداف از پیش تعیین شده‌ را تصرف کردند ولی نیروهای عراق طی سه روز متوالی اقدام به انجام چندین پاتک سنگین کردند که این پاتک‌ها با حمایت هواپیماهای جنگی صورت می‌گرفت.

 

پایگاه رزمی کرمانشاه برابر امریه ستاد هوانیروز با اختصاص قسمتی از توان رزمی خود و بکارگیری 12 فروند از انواع بالگرد ضمن ادامه پشتیبانی پدافندی از قرارگاه غرب در منطقه ایلام و سومار عملیات پشتیبانی هوایی از نیروهای عمل کننده خودی در عملیات «کربلای 9» را نیز به عهده گرفت به همین خاطر دو روز قبل از شروع عملیات، گروه هوانیروز در «پادگان ابوذر» سرپل‌ذهاب مستقر شد و خلبانان و افسران رابط در محل قرارگاه از نحوه اجرای عملیات و وضعیت نیروهای خودی و دشمن توجیه شدند.

 

همچنین «بالگردهای 214 » ضمن حمل تدارکات و مهمات مورد نیاز رزمندگان و ترابری نیروهای تازه‌نفس به منطقه نبرد، مجروحان را با سرعت بالا و در حداقل زمان به بیمارستان‌ها حمل می‌کردند و باعث تقویت روحیه رزمندگان می‌شدند.

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:54 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 83172 جمعه، 20 فروردین 1395 - 19:50
 
 
چرا "توان موشکی" خط قرمز ایران است؟ + تصاویر
 
شهیدخبر(شهیدنیوز): اخیرا معاون ستاد کل نیروهای مسلح اظهاراتی را در پاسخ به وزیر امور خارجه آمریکا مطرح کرد.
  

امپریالیسم به رهبری ایالات متحده آمریکا به دنبال آن است تا با هر روش ممکن  جلوی پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران را در منطقه بگیرد .

ایالات متحده آمریکا با بیان ابعاد مختلف  "ایران هراسی"  و مطرح کردن موضوعات هسته ای و موشکی و حقوق بشر و حمایت از گروه های مقاومت تلاش می کند تا علاوه بر پیگیری سناریو مذکور ، جمهوری اسلامی ایران را از داشتن توان نظامی بازدارنده محروم کند. 

اخیرا "جان کری" وزیر امور خارجه ایالات متحده مدعی شده، می توان موضوع آزمایش های موشکی را حل و فصل کرد  که البته این موضوع با واکنش تند سردار سرتیپ "سید مسعود جزایری" معاون و سخنگوی ارشد نیروهای مسلح مواجه شد.

 

چرا

 


**بازخوانی اظهارات  " سردار جزایری"

سردار سرتیپ "سید مسعود جزایری"  معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح در واکنش به اظهارات وزیر خارجه امریکا پس از دیدار با اعضای شورای همکاری خلیج فارس مبنی بر آمادگی برای همکاری با ایران در حل و فصل موضوع آزمایش‌های موشکی اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران دکترین و راهبردهای دفاعی بازدارنده و امنیت ساز خود را مستقل از خاص و نیت قدرت‌های مستکبر و بیگانگان طراحی و دنبال می‌کند و اجازه دخالت به احدی در این زمینه را نخواهد داد.

 

چرا

 
معاون ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه ظاهرا گوش امریکایی‌ها به روی حرف حق و خواست ملت‌ها بسته است و تمایل دارند همواره از موضع زورگویی و قلدرمابانه با کشورهای مستقل و آزاده سخن بگویند، گفت: برای چندمین بار تاکید می‌شود قدرت موشکی غیر قابل مذاکره و از خطوط قرمز ملت ایران بوده و برای توسعه توانمندی‌های دفاعی خود از کسی اجازه نمی‌گیرد.   سردار جزایری خاطرنشان کرد: به رغم مواضع صریح رهبری معظم و خواست خدشه ناپذیر ملت ایران، ظاهرا امریکایی‌ها همچنان در رویای سریال برجام‌ها هستند که یکی از آن‌ها سلب اقتدار دفاعی و تضعیف قدرت موشکی نیروهای مسلح ما است.
 
سخنگوی ارشد نیروهای مسلح با بیان اینکه ملت ایران قربانی تهاجمات آمریکا و متحدان منطقه‌ای کاخ سفیده بوده و راهبرد خود را بر عدم غفلت راهبردی برابر سیاست‌ها و نقشه‌های آن‌ها قرار داده است، تصریح کرد: امریکایی‌ها همچنان در چنبره محاسبات غلط علیه ایران گرفتار هستند. به آن‌ها توصیه می‌کنیم با عینک شفاف و واقع بین به مسائل جهانی به ویژه آنچه در ایران و منطقه می‌گذرد نظاره کنند و بدانند مدت‌ها است که عینک کدخدایی و خود را ابرقدرت بلامنازع جهان دانستن زیر پای ملت ها شکسته است.    وی تصریح کرد: اگر امریکایی‌ها مقداری به هزینه‌هایی که در دهه‌های اخیر در منطقه پرداخته‌اند بیاندیشند، کمی رعایت احتیاط را در دستور کار خود قرار خواهند داد. 

معاون ستاد کل نیروهای مسلح با تاکید بر لزوم برخورد قاطع و شفاف با دخالت امریکایی‌ها در مسائل ایران به ویژه در حوزه دفاعی گفت: از دستگاه دیپلماسی کشور انتظار می‌رود در قبال گستاخی‌های امریکا به ویژه وزیر امور خارجه ایالات متحده به موقع و قاطعانه واکنش نشان دهند و با اعلام وحدت راهبردی و اراده ملی در ایران اسلامی برای صیانت،‌ تقویت و توسعه ظرفیت‌های دفاعی و موشکی وجود هرگونه شکاف و دوگانگی در این زمینه را از ذهن مقامات امریکایی پاک کنند.   وی افزود: به فضل الهی و هدایت‌های حکیمانه مقام معظم رهبری نفوذ جمهوری اسلامی ایران که هم اکنون در فراتر از منطقه توسعه یافته و جوامع بشری را شیفته گفتمان انقلاب اسلامی ساخته است تداوم خواهد یافت و در آینده‌ای نه چندان دور حقیقت بیداری ملت‌ها افول سلطه آمریکایی را رقم خواهد زد.


**"توان موشکی"   یکی از شاخص های امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران

"توان موشکی"   یکی از شاخص های امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بوده که در آن استفاده از هرگونه اقدام نظامی از سوی مقامات آمریکایی و همپیمانانش را به یک رویا تبدیل کرده است. 
 

چرا

چرا


 


در سه دهه اخیر همواره ایالات متحده آمریکا ایران را به اقدام نظامی تهدید کرده و این موضوع ارتباطی به موضوع "دموکرات" یا "جمهوری خواه" ندارد و مقامات  "کاخ سفید"  در هر حزب و جناحی که بوده اند ، جمهوری اسلامی ایران را به اقدام نظامی تهدید کرده اند.

از جمله مقامات آمریکایی که جمهوری اسلامی ایران را به اقدام نظامی تهدید کرده اند می توان به "جورج دبلیو بوش" رئیس جمهور سابق نئومحافظه کار آمریکا ، "باراک اوباما" رئیس جمهور کنونی ایالات متحده ، "اشتون کارتر" وزیر دفاع  و... اشاره کرد.

برای مثال یکبار باراک اوباما گفته بود: "می توانم ارتش (نیروهای مسلح) ایران را به طور کامل  نابود کنم "؛ هر چند که این اظهارات که مطرح گردیده یک گزافه گویی مشمئز کننده بوده و آمریکا توانایی عملیاتی کردن آن را ندارد ؛ اما جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن توانمندی موشکی دشمنان را از هرگونه اقدام نظامی بازداشته است.

محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دراین زمینه اظهار داشت: ما امروز قدرت اول منطقه هستیم یعنی هم می توانیم از وقوع جنگ جلوگیری کنیم و هم اگر جنگی علیه ما اتفاق بیفتد آن را با شکست مواجهه خواهیم کرد و سند این ادعای ما نیز 27 سال گذشته است؛ چرا که از زمانی که جنگ تمام شد تا الان آمریکایی ها می خواستند 2 بار و اسرائیلی ها نیز قصد داشتند که 3 بار به ایران حمله کنند اما نتوانستند.

 

 
وی با طرح این سوال که چه عواملی باعث شد که هم اکنون این آرامش در ایران حاصل شود و چه مسئله ای باعث شد که از وقوع جنگ های دیگر در ایران جلوگیری شود بیان داشت: علت این آرامش در ایران سیستم بازدارندگی کشور است که بخش مهمی از این سیستم را سیستم موشکی کشورمان تشکیل می دهد.




**چرا توان موشکی جمهوری اسلامی ایران خط قرمز است؟

اولین دلیلی که می توان به غیر قابل مذاکره بودن توان موشکی نسبت داد این است که قدرت موشکی ایران جزئی از امنیت ملی جمهوری اسلامی بوده و اگر این موضوع مورد مذاکره قرار بگیرد امنیت ملی به خطر خواهد افتاد.

دومین دلیل دشمنی های منطقه ای و فرامنطقه ای است؛ اگر جمهوری اسلامی بخواهد برسر موضوع موشکی مذاکره کند، دشمنان منطقه ای همچون اسرائیل و رژیم سعودی  از این موضوع سو استفاده خواهند کرد.

اگر به تاریخ نگاهی بیندازیم می بینیم که در سال 1981 ، ارتش اسرائیل نیروگاه اتمی "اوسیراک" عراق را ویران کرد و در سال 2007 به نیروگاه اتمی سوریه حمله ور شد . اما چرا به جمهوری اسلامی حمله نمی کند؟ پاسخ این سوال در جمله طلایی رهبر معظم انقلاب نهفته است.

 در سال 92 "حضرت آیت الله خامنه ای" رهبر معظم انقلاب اسلامی در اول فرودین ماه سال مذکور در جمع زائران حرم مطهر علی بن موسی الرضا فرمودند: "رژیم صهیونیستی در حد و اندازه ای نیست که در صف دشمنان ملت ایران قرار بگیرد ؛ اگر غلطی از آن‌ها سربزند ، جمهوری اسلامی "تل آویو" و "حیفا" را با خاک یکسان خواهد کرد" (بیشتر بخوانید).

 

چرا
 


دلیل دیگری که نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران قدرت موشکی و مذاکره درباره آن را خط قرمز می داند ، تهدیدات نظامی یکجانبه آمریکاست. همانطور که یکی از فرماندهان نظامی گفت اگر قدرت موشکی نبود تاکنون چند بار از سوی آمریکا مورد تهاجم قرار گرفته بودیم.

در مجموع هیچ یک از مقامات جمهوری اسلامی ایران مانند آمریکایی ها در موضوع موشکی فکر نمی کنند و در این پروسه همه مقامات کشورمان بر حفظ  یکپارچگی قدرت نظامی اعتقاد دارند.


گزارش از محمد زرچینی

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:53 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 83286 شنبه، 21 فروردین 1395 - 13:15
 
 
برای افزایش توان دفاعی نیاز به مجوز هیچ‌کس نداریم
 
شهیدخبر(شهیدنیوز): جانشین فرمانده کل ارتش با تاکید بر افزایش توان دفاعی گفت: برای افزایش توان دفاعی نیاز به مجوز هیچ‌کس نداریم و تنها به گوش و چشم‌مان به فرماندهی کل قوا است.
  

امیر سرتیپ عبدالرحیم موسوی شامگاه جمعه در هفدهمین یادواره شهید صیاد شیرازی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدا اظهار داشت: حضور پروشور مردم در یادواره شهید صیاد شیرازی نشان می‌دهد که تکرار صحبت در مورد این شهید ملال‌آور نبوده و هنور تمامی ابعاد شخصیتی ایشان بازگو نشده است.

وی افزود: شهید صیاد شیرازی قبل از اینکه هر شخصیت دیگری داشته باشند، یک الگوی اخلاقی بود و تکرار مطالب در مورد اخلاق پسندیده هیچ‌گاه ملال‌آور نمی‌شود.

جانشین فرمانده کل ارتش با بیان اینکه سخن گفتن در مورد شهید صیاد شیرازی سخنی از یک شاگرد ممتاز اسلام، قرآن و ولایت است، گفت: درود بر پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه اطهار(ع) که چنین شاگردی در مکتب آنها پرورش یافت و سخن از او تایید و تاکید دین‌داری، خلوص، تلاش، مقلد بودن واقعی، ذوب در ولایت و منتظر واقعی امام زمان(عج) است.

وی با بیان اینکه مجلس شهید صیاد شیرازی تکریم از سرباز، بسیجی و سپاهی و تکریم ساحت شهید است، عنوان کرد: راز جاودانگی شهید صیاد شیرازی در خدایی بودن، با خدا بودن، برای خدا بودن، خدایی و تکلیفی عمل کردن بود.

امیر سرتیپ موسوی با بیان اینکه «من کان لله کان الله له» شعار شهید صیاد شیرازی بود، ابراز کرد: این شهید عاشق خدا بود و این عشق در  همه رفتار و گفتار او دیده می‌شد.

وی بیان کرد: شهید صیاد شیرازی عشق به خداوند متعال را در نمازش به نمایش می‌گذاشت، چرا که اهتمام و جدیت فوق‌العاده‌ای در برقراری نماز اول وقت و جماعت داشت.

جانشین فرمانده کل ارتش با بیان اینکه مبارزه با نفس دیگر ویژگی این شهید بود، خاطرنشان کرد: شهید صیاد شیرازی علاوه بر پایبندی به دین، احکام و شرع، تبلیغ و ترویج دین را تکلیف خود می‌دانست.

وی با بیان اینکه شهید صیاد شیرازی روحیه ولایت‌پذیری ویژه‌ای داشتند، اظهار داشت: این شهید سخت‌ترین تکلیف‌ها را با شادی و خوشحالی انجام می‌داد.

امیر سرتیپ موسوی با تاکید بر این موضوع که ولایت‌پذیری رمز جاودانگی شهید صیاد شیرازی بود، گفت: این شهید اهتمام و علاقه زیادی برای ملاقات با مراجع تقلید، ائمه جمعه و همنشینی با علما و روحانیت داشتند.

وی افزود: سرلشگر صالحی، فرمانده کل ارتش نیز به دلیل همنشینی با شهید صیاد شیرازی بسیاری از خصوصیات این شهید را در خود تقویت کرده است و آن چیزی که از جایگاه ولایت صادر می‌شود برایش شیرین است.

جانشین فرمانده کل ارتش تصریح کرد: شهید صیاد شیرازی به ما آموخت تا در بندگی خلوص داشته باشیم و صبر و نماز را پشتوانه کارهایمان قرار دهیم و مطیع محض مقام معظم رهبری باشیم.

وی با اشاره به دشمنی‌ها و تهدیداتی که علیه جمهوری اسلامی انجام می‌شود، بیان کرد: این دشمنی و تهدید همه جانبه بوده و در یک حوزه و مولفه قدرت نیستند بلکه در حوزه‌های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و غیره است.

امیرسرتیپ موسوی با بیان اینکه تهدیدات دشمن خطی، رشته‌ای و واضح نیست، ابراز کرد: این دشمنی و تهدید مثل تار و پود به هم تنیده و فرصت و تهدید درون هم هستند.

وی با بیان اینکه دشمنان، اصل، ریشه و تمامیت ایران را هدف گرفته‌اند، گفت: دعوای ما و آمریکا «می‌خواهم که تو نباشی» است و آب ما و آنها هرگز به یک جوی نخواهد رفت.

جانشین فرمانده کل ارتش یا بیان اینکه ماهیت نظام ما آرمان‌خواهی، ضد استکبار، ضد سلطه و ایجاد تمدن اسلامی است، افزود: ماهیت نظام سلطه در نقطه مقابل ما قرار دارد و در این راستا دفاع باید همه جانبه باشد.

وی با تاکید بر اینکه همه عرصه‌ها را برای خود خاکریز قرار دهیم، تصریح کرد: در دفاع و بازدارندگی فقط کنار هم بودن کافی نیست و باید در هم تنیده و یکپارچه عمل کنیم.

امیرسرتیپ موسوی با بیان این موضوع که دشمنان ما به جز زبان زور زبان دیگری را نمی‌فهمند، اظهار داشت: تجربه این 37 سال این را ثابت کرده است.

وی با بیان اینکه ما همیشه جهان را به منطق دعوت کرده‌ایم، خاطرنشان کرد: اگر دزد دیوار یک خانه را قابل نفوذ بداند، وارد خواهد شد و خصلت امروز استکبار نیز همین است.

جانشین فرمانده کل ارتش با تاکید بر اینکه امروز استکبار مدرن‌ترین دزدان تاریخ هستند، بیان کرد:در پناه چرخش تانکها فناوری اجازه رشد پیدا می‌کند و غرش موشک‌هاست که فرصت دیپلماسی و پیشرفت را می‌دهد.

وی گفت: فریاد «ای رهبر آزاده، آماده‌ایم، آماده»، ایستادگی، مقاومت و آمادگی بسیج و ملت بزرگ ایران اجازه می‌دهد تا چرخهای اقتصاد به نفع ملت بچرخد.

امیرسرتیپ موسوی با اعلام اینکه نیروهای مسلح به عنوان دژهای مستحکم هستند، تاکید کرد: برای افزایش توان دفاعی نیاز به مجوز هیچ‌کس نداریم و تنها به گوش و چشم‌مان به فرماندهی کل قوا است.

 

منبع: تسنیم

   

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:52 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 83307 شنبه، 21 فروردین 1395 - 14:15
 
 
توانمندی موشکی ایران هیچگاه مورد معامله، مذاکره و مصالحه قرار نمی‌گیرد
 
توانمندی موشکی ایران هیچگاه مورد معامله، مذاکره و مصالحه قرار نمی‌گیردشهیدخبر(شهیدنیوز): جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه صحبت درباره الزامات دفاعی ایران خارج از صلاحیت آمریکایی‌هاست، گفت: توانمندی موشکی ما هیچگاه مورد معامله، مذاکره و مصالحه قرار نخواهد گرفت.
  

سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه صبح امروز در حاشیه مراسم بزرگداشت شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در ستاد کل نیروهای مسلح، با حضور در جمع خبرنگاران درخصوص اظهارات اخیر وزیر خارجه آمریکا مبنی بر آمادگی این کشور برای انجام مذاکرات موشکی با ایران، اظهار داشت: این خارج از صلاحیت و شایستگی آنهاست که درخصوص الزامات دفاعی ما صحبت کنند.

سلامی افزود: توانمندی موشکی، پشتوانه منزلت، عزت، بقا و سربلندی ایران است و هیچگاه مورد معامله، مذاکره و مصالحه قرار نخواهد گرفت.

وی ادامه داد: صنعت موشکی مسیر رشد و پیشرفت خود را طی می‌کند و تابع تصمیمات درونی نظام و تحت امر فرماندهی معظم کل قواست که با کمک ملت ایران به اوج خواهد رسید.

انتهای پیام/

ای کاش من هم یک پاسداربودم.

 

بنیانگذارکبیرانقلاب اسلامی ایران

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:49 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 83364 شنبه، 21 فروردین 1395 - 12:54
 
نگاهی به کتاب مشهد خیِّن
توصیه یک فرمانده شهید در خصوص عقوبت نگاه به نامحرم/ روایتی از یک مادر شهید برای رفتن به ام ­الرصاص
 
توصیه یک فرمانده شهید در خصوص عقوبت نگاه به نامحرم/ روایتی از یک مادر شهید برای رفتن به ام ­الرصاصشهیدخبر(شهیدنیوز): در بخشی از کتاب مشهد خیِّن آمده است: از فرمانده‌های واحد تخریب «لشکر 21 امام رضا(ع)» بود. می‌گفت «بچه‌ها! یک نگاه شیطانی به نامحرم، آدم را شش ماه از شهادت عقب می‌اندازد». هنوز مانده‌ام شهدا عجب معادله‌هایی برای خودشان داشتند.
  

کتاب مشهد خین مجموعه، «روایت‌هایی کوتاه از دلاورمردی‌ها و حماسه‌های رزمنده‌های خراسان، در منطقة عملیاتی نهرخیّن است که با همکاری موسسة حماسه‌سازان آسمان شهر و با حمایت فرهنگ‌سرای پایداری مشهد مقدس به چاپ رسیده است.» کتاب، تشکیل شده است از روایت‌های کوتاه که هرکدام یک صفحه از آن را به خود اختصاص داده ­اند و در صفحة بعدی نیز تصویری از شهدای آن منطقه قرار گرفته است.

از میان روایت‌های عنوان شده، تعدادی به‌صورت گلچین، انتخاب و ارائه می‌شوند.

*از خواب بیدار شد...روی نقشه، نقطه‌ای از جزیرة «بوارین» را نشان داد و گفت: خواب دیدم اینجا بهشت است و برای من جشن گرفته اند. دو روز دیگر، همان نقطه برایش بهشت شد.

         (صفحة 4)

 *یک عارف به تمام معنا بود. ...تعریف می‌کرد که در مشهد اوضاع خوبی نداشته و یک نفر از او خواسته تا برای فقط یک ماه، به جبهه بیاید و اگر ناراضی بود، به مشهد بازگردد. ...می‌خندید و می‌گفت: نمی‌دانم چرا این یک ماه تمام نمی‌شود. گفتم: نمی‌ترسی اگر برگردی، دوستان سابقت تورا عوض کنند؟ لبخندی زد و گفت فعلاً که قصد برگشتن ندارم.

         (صفحة 6)

*پشت خط، توی قرارگاه، از پای بی‌سیم برخاست و گفت: خیلی درد دارم، باید بروم دنبال مُسکّن. بیست سال بعد که استخوان‌هایش را از بوارین آوردند، معنای درد و مسکّن را فهمیدم!

         (صفحة 9)

*با زحمت فراوان، عکس امام را روی لباس غواصی‌اش، سمت راست، روی سینه‌اش چسباند و سمت چپ لباسش هم آرم سپاه را. از خیّن که گذشتیم، ترکش به بدنش خورد. داخل سنگر عراقی‌ها، بدنش تیر خورد. صبح که عراقی‌ها ما را گرفته، دستمان را بسته و کتک‌مان می‌زدند، از پیکر غرق‌درخون غواصی که عکس امام روی سینه‌اش چسبانده بود هم می‌ترسیدند.

         (صفحة13)

*فرمانده دستور داده بود کسی توی خط خیِّن بدون کلاه‌آهنی رفت‌وآمد نکند. رزمنده‌ای را دیدم که کلاه‌آهنی نداشت. داد زدم: برادر! کلاهت کو؟ با لبخند گفت: چشم الآن برمی‌گردم، ممنون از تذکرت.مدتی بعد متوجه شدم که آن رزمنده، خودِ فرمانده بوده است!

         (صفحة 17)

*باید مقاومت می‌کردیم تا بچه‌ها بتوانند جزیره را ترک کنند. روی خاک‌ریز، نیم‌خیز بود و آرپی‌جی می‌زد. ناگهان پرتاب شد. خون از دهان و گردنش بیرون می‌زد. رفتم بالای سرش. به جیبش اشاره کرد. داخل جیبش، یک عکس امام بود و یک تکه‌کاغذ. عکس امام را از من گرفت. داخل کاغذِ وصیت‌نامه‌اش، یک خط را با قرمز نوشته بود: «خواهرم! تو را به عصمت فاطمة زهرا(س) قسم می‌دهم، حجابت را حفظ کن».

         (صفحة22)

*یک شب، نهر خیِّن. فرمانده گفت: بچه‌ها! موقع عملیات از کسی صدایی در نیاید. تیربار تمام سطح آب را به رگبار بست. شانه‌ای تیر خورد، سینه‌ای شکافته شد، پیشانی‌ای... . از کسی صدایی در نیامد.

         (صفحة26)

*با صورت گِل‌مالی‌شده، رفته بودم برای شناسایی مواضع دشمن. ناگهان یکی از نگهبان‌ها از جایش بلند شد و با دقت داخل آب را دید می‌زد. کافی بود من را ببیند و تمام شناسایی‌ها و همة عملیاتِ ما لو برود. به حضرت فاطمة زهرا(س) متوسل شدم. ناگهان پرنده‌ای زیبا پیدایش شد و روی نی‌ها، جلوی دید آن سرباز نشست. چند بار، نگهبان حواس‌اش را متمرکز سطح آب کرد و چند بار، آن پرنده حواس‌اش را پرت کرد. نگهبان به سنگرش بازگشت و مأمور الهی به آسمان.

         (صفحة32)

*جنگ شدت گرفته بود. در گیر و دار نبرد، برای رفع گرسنگی، دست در کیسة آذوقه کردم و پاکت پلاستیک کوچکی را بیرون کشیدم. غیر از پسته‌های خندانِ داخل پاکت، یک یادداشت نیز در آن بود:«به نام خدا. برادر عزیز رزمنده. برای من و خانواده‌ام دعا کنید. ... من برای کمک به جبهه چند روز رفتم کارگری و با پول دست‌مزدم برای شما پسته خریدم...» نامه را بوسیدم و از شرمندگی اشک ریختم. تمام روزهای عملیات، همان نوشته به من انرژی و روحیه می‌داد.

         (صفحة 37)

*دم درِ سنگر، نشسته و زانوهایش را بغل گرفته بود. گفتم : چی شده پسر جان؟! چرا تو خودتی؟

گفت من تا حالا مادرم رو ندیدم؛ وقتی شیرخوار بودم مادرم مرده. اما دیشب مادرم به خوابم آمد و  گفت خوشحال باش که فردا همدیگر را در بهشت خواهیم دید؛ ولی الآن نزدیک شب است و من هنوز زنده‌ام.

       به شوخی گفتم: حالا تا نصف‌شب هم جزو فردا حساب می‌شه. نمی‌دانستم که حرفم درست است.

...

          (صفحة 41)

* برانکارد که جلوی ما رسید، مجروح ناگهان داد زد: «نگه­دار»!! بعد جلوی چشمان حیرت‌زدة ما و امدادگرها، از برانکارد پائین پرید و گفت: «ممنون. چه‌قدر می‌شه»؟! و زد زیر خنده و توی جمعیت گم شد. می‌گفت رفته بودم برای خواهرم چتر منوّر بیاورم، خسته شدم، تاکسی گرفتم!

         (صفحة 57)

* با هم قرار گذاشته بودند هرکس که زودتر شهید شد، دم درِ بهشت منتظر بقیه بماند تا همه با هم داخل شوند. هیچ‌کدام‌شان منتظر نماند؛ همه با هم رفتند.

         (صفحة 61)

*هرسه‌برادر تخریب‌چی، وحید در «عاشورا» ، حمید در «کربلای چهار» و مجید بین عملیات کربلای4 و کربلای 5 شهید شد. حمید، از دانشگاه امام صادق(ع) فارغ‌التحصیل شد و همة پیشنهادهای استخدام را رد کرد و لباسی غواصی پوشید و رفت.

         (صفحة 77)

*از فرمانده‌های واحد تخریب «لشکر 21 امام رضا(ع)» بود. می‌گفت «بچه‌ها! یک نگاه شیطانی به نامحرم، آدم را شش ماه از شهادت عقب می‌اندازد». هنوز مانده‌ام شهدا عجب معادله‌هایی برای خودشان داشتند.

          (صفحة 89)

*در خانواده‌ای مرفه به دنیا آمده بود؛ اما روحیة رفاه‌طلبی نداشت. تا پایان کار هم خیلی‌ها نفهمیدند پدرش رئیس ادارة دارایی خراسان است.

          (صفحة90)

*یک روز همراه حسن تصمیم گرفتیم تعدادی پله درست کنیم تا مسیر رسیدن به تانکرآب، آسان‌تر شود. مشغول کار بودیم. حاج محمدباقر قالیباف که برای سرکشی به خط آمده بود، به طرف ما آمد و رو به حسن گفت: خسته نباشی جَوون. حسن خیلی عادی جواب داد. هنگامی که آقای قالیباف از آنجا رفت، رو کردم به حسن و گفتم: ایشون فرمانده لشکر، آقای قالیباف، بودند! حسن گفت: کارت را بکن. نمی‌دانستم که حسن، برادر حاج باقر قالیباف است.

         (صفحة 100)

*روزهای راهیان نور بود و مردم برای زیارت شهدا به مناطق عملیاتی می‌آمدند. خانمی سال‌خورده را دیدم که گویا دنبال کسی می‌گشت. جلو رفتم و پرسیدم: حاج خانم، کمک لازم دارید؟ آن خانم با چشمانی پر از اشک پرسید: «ام‌الرصاص نمی‌شود رفت؟» گفتم: حاج خانم آنجا متعلق به کشور عراق است. گفت: به من گفته اند پسرم آنجاست. می‌خواهم به عراقی‌ها بگویم شاید اجازه دادند که بروم و پسرم را ببینم!

         (صفحة 104)

کتاب «مشهد خیِّن» مجموعه‌ای‌ست شامل روایت‌های کوتاه از شهدا و رزمنده‌های خراسانی منطقة عملیاتی « نهر خیِّن»، که به کوشش سمیه جوادی و فرشته رفائی، بازنویسی شده و با حمایت فرهنگ‌سرای پایداری مشهد مقدس در سال1394 در قطع رقعی و در 114 صفحه مصور رنگی توسط انتشارات زلال­ اندیشه به چاپ رسیده است.

این روایت‌های کوتاه،گوشه‌ای از روزهای دفاع مقدس را به تصویر و تحریر می‌کشند؛ از رزمنده‌ای که محل شهادت‌اش را خواب می‌بیند، رزمنده‌ای که برای دردِ دنیا، مسکّنِ شهادت را می‌یابد، از فرماندهی که شب عملیات، از غواص‌های‌اش می‌خواهد تا در سکوت کامل، عملیات کنند و در سکوت کامل، ترکش، شانه‌ها و سرها و سینه‌ها را می‌شکافد؛ و همچنین از مادری که همراه با کاروان راهیان نور، به سرزمین نور آمده و می‌خواهد به عراق برود و از عراقی‌ها بخواهد تا شاید اجازه دهند که او، پسرش که در «ام‌الرصاص» جا مانده است را ببیند.

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:47 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
فضای مجازی؛
تصویر/مردی تو ای مرد ...
 
تصویر/مردی تو ای مرد ...شهیدخبر(شهیدنیوز): صفحه سپاه قدس تصویری را از پرستاری همسر یک جانباز منتشر کرد و نوشت :از جنس همان مردها که مبارزه را بر مذاکره ترجیح دادند.
  

تصویر/مردی تو ای مرد ...

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:46 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 83238 شنبه، 21 فروردین 1395 - 08:48
 
khamenei.ir منتشر کرد؛
اشارات صریح و مهم رهبر معظم انقلاب که کمتر بازتاب یافت
 
اشارات صریح و مهم رهبر معظم انقلاب که کمتر بازتاب یافتشهیدخبر(شهیدنیوز): من یک آدم بسته‌ی بی‌اعتنای به خواست‌ها و هدف‌های - به اصطلاح امروز - دگراندیشان یا دگراندیشانه نیستم. نه، اسلام این مقدار سعه‌ی صدر دارد که همه‌ی حرفها را گوش کند.
  

سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای  در روز اول فروردین - که همه ساله به‌مناسبت و مناسکی ملی برای طرح برخی از مباحث کلیدی و سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی تبدیل شده است -  امسال اگرچه عمدتاً معطوف به مسائل حوزه‌ی سیاست و اقتصاد بود، اما در بخش پایانی اشارات صریح و مهمی به حوزه‌ی فرهنگ هم داشت که البته کمتر بازتاب پیدا کرد. از این رو شایسته است این بخش از سخنان نیز مورد تحلیل و واکاوی قرار گیرد، خصوصا با توجه به این‌که در فرصت محدود این سخنرانی، مباحث حوزه‌ی فرهنگ مجال شرح و بسط نیافت و چه بسا بخش‌هایی از آن مباحث پرسش‌هایی نیز در برخی اذهان  ایجاد کرده باشد که نیازمند تبیین و تفصیل است.

مناسبت سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی و خصوصا اشاره به‌نام آن بزرگوار و فعالیت‌های‌ او در همین سخنرانی در مقام «پیش‌آهنگِ میدان فرهنگ و هنر انقلاب»، فرصتی است تا با مروری بر سخنان رهبر فرهیخته‌ی انقلاب در دیدارهای مکرّری که با اصحاب فرهنگ و هنر و مدیران فرهنگی و رسانه‌ای طیِ قریب به سه دهه رهبری جمهوری اسلامی داشته‌اند، به تبیینی از سیاستِ فرهنگیِ مدنظر ایشان، دست یابیم. طبعا تبیین ارائه شده در این نوشتار، به قدر بضاعتِ مزجات نویسنده و نیز مبتنی بر شناخت و برداشت اوست و لذا باب مطالعات، تبیین‌ها و نقدهای دیگر در این عرصه گشوده است.

* طرح بحث

تأکیدات مکرر آیت‌الله خامنه‌ای بر ضرورت حمایت مقامات دولتی و مسئولین فرهنگی از هنرمندانِ مسلمانِ انقلابی، از جمله در سخنانِ اول فروردین امسال، ممکن است در برخی افراد چنین ذهنیتی ایجاد کند که ایشان صرفا با فعالیت یک طیف و جریان در عالم هنر موافق بوده، خواستار حذف هرگونه تکثر و تنوع فرهنگی و طرد «دیگران» هستند. به‌عبارت دیگر، پرسش این است که آیا دیدگاه ایشان مبتنی بر اجرای نوع خاصی از سیاست‌ فرهنگی (Cultural policy) است که در ادبیات مطالعات فرهنگی تحت عنوان «یکدست‌سازی» و «همگن‌سازی» (Homogenization) از آن یاد می‌شود؟ آیا چنین برداشتی به‌واقع بر شخصیت و نگرش فرهنگی‌ آیت‌الله خامنه‌ای منطبق است؟

پرسش دوم درباره‌ی اهمیت مفهوم «پیش آهنگ» و نیز مصداق‌های آن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر انقلاب است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیر بدان اشاره کردند. شهید آوینی چگونه «پیش آهنگی» بود؟ در چه شرایطی به فعالیت فرهنگی و هنری مشغول بود؟ رابطه او با دستگاه‌های دولتی و نیز با ولایت و رهبری چگونه بود؟

پرسش سوم این است که با وجود بودجه‌های شایان توجهی که خارج از «دستگاه‌های دولتی» و از طریق نهادها و ارگان‌های مختلف مذهبی، رسانه‌ای و نظامی در عرصه فرهنگ هزینه می‌شود، چه ضرورتی دارد که رهبر انقلاب اینگونه از آبروی خود هزینه کنند و مصرانه از «دستگاه‌های دولتی» بخواهند که به «مجموعه‌های خودجوش فرهنگی» و «هنرمندان انقلابی و حزب اللهی» توجه کرده و از آنها حمایت کنند؟ از طرف دیگر، با توجه به اینکه انتقاد از کوتاهی‌ها و سهل‌انگاری‌ها در حوزه‌ی فرهنگ و «مظلومیت فرهنگ»، وجه مشترک انتقادات رهبر انقلاب از چهار دولت‌ دوران رهبری ایشان - با وجود تفاوت‌های سیاسی آنها - بوده است، چرا ایشان هنوز از «دولت» به‌مثابه‌ی یک «نهاد» قطع امید نکرده و از آن متوقع هستند؟   

شاید پاسخ جامع و کامل به همه‌ی این پرسش‌ها در حدود این مقاله نگنجد. اما با توجه به اهمیت آنها تلاش خواهد شد تا به‌قدر ممکن به آنها پرداخته و پاسخ‌هایی ارائه شود.

* آیت‌الله خامنه‌ای و مسئله‌ی فرهنگ

دغدغه‌ها و نگرانی‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نسبت به عرصه‌ی فرهنگ و هنر، نه امر جدید و تازه‌ای است و نه امری عارضی، مناسبتی و نمایشی. این موضوع در کلام خود ایشان نیز به روشن‌ترین وجه بیان شده است:

«در عرصه‌ی فرهنگ، بنده به‌معنای واقعىِ کلمه، احساس نگرانی می‌کنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه‌هایی است که آدمی به‌خاطر آن، گاهی ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند. من چنین دغدغه‌ای دارم.»۱

در میان شخصیت‌های برجسته‌ی مذهبی و سیاسی و رهبران انقلاب، کمتر کسی را می‌شناسیم که فرهنگ و هنر برای آنها «دغدغه» و «مسئله» جدی بوده باشد. البته در دهه‌های اخیر عکس یادگاری گرفتن با هنرمندان، حضور نمایشی در مجامع هنری، و استفاده‌ی ابزاری از هنرمندان در تبلیغات انتخاباتی، میان اهل سیاست رایج شده است. اما کمتر کسی در میان سیاستمداران برجسته‌ی فعلی یافت می‌شود که همچون حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سال‌ها قبل از آن که در جایگاه مناصب دولتی و حکومتی قرار گیرد و با چهره‌های برجسته‌ی شعر و ادب ایران مراوده داشته و با روشنفکران و نویسندگان شاخص کشور در ارتباط بوده باشد؛ حتی شعرا و نویسندگانی که چندان وجهه مذهبی نداشتند. خود ایشان در این خصوص گفته‌اند:

«بنده با هنرمندها از شکل‌های مختلف - بیشتر هنرمندهای عرصه‌ی شعر و ادبیات و قصه و این حرف‌ها - از دوران جوانی تا حالا زیاد سر و کار داشتم و لطافت و ظرافت روح این‌ها را می‌دانم.»۲

این تشخص و ظرفیت فرهنگی، طبعاً آن زمان در میان علما و فضلایی که ملبس به لباس روحانیت بودند، بسیار نادر و کمیاب‌ بود. و حتی امروزه هم هنوز چنین است. آشنایی و تسلط بر ادبیات کهن ایران، شاید در میان حوزویان چندان امر بی‌سابقه‌ای نباشد، اما حتی امروز هم در بین علما و فضلا به ندرت می‌توان کسانی را یافت که بر شعر و ادبیات معاصر ایران و جهان نیز تسلط داشته باشد و از «تولستوی» ها و «شولخوف» و «هوگو» گرفته تا «بولگاکف» و «استاندال» و «امبرتو اکو» رمان و داستان خوانده باشد. ایشان حتی در دوره‌ی رهبری نیز از پیگیری آثار و نوشته‌های نویسندگان و روشنفکران داخلی موسوم به «دگراندیش» غافل نبودند:

«من یک آدم بسته‌ی بی‌اعتنای به خواست‌ها و هدف‌های - به اصطلاح امروز - دگراندیشان یا دگراندیشانه نیستم. نه، اسلام این مقدار سعه‌ی صدر دارد که همه‌ی حرفها را گوش کند.»۳

طبعاً با توجه به بافت‌های ریشه‌دار و نیرومند مذهبی و سنتی جامعه‌ی ما، قرار گرفتن چنین شخصیتی بر مسند عالی‌ترین مقام مذهبی و سیاسی کشور، یک فرصتِ تاریخیِ استثنایی برای رشد و شکوفایی فرهنگی ایجاد می‌کرد. و حقیقت این است که علی‌رغم همه‌ی نواقص و مشکلات و آسیب‌ها، نیم‌نگاهی به تحولات عرصه‌ی فرهنگ و هنر ایران طی سه دهه گذشته، شواهد گوناگونی از تحقق این رشد و شکوفایی در زمینه‌های مختلف را آشکار می‌کند. این سخن البته نه به معنی رضایت از وضع موجود است و نه مدعی تحقق همه‌‌ی اهداف و آرمان‌ها. در این زمینه پیش از هرکسی و بیش‌ از هرکسی شخص رهبر انقلاب، منتقد و مطالبه‌گر بوده و هستند. شاید اگر نگاه ایشان نیز، مانند برخی مسئولان صرفاً کمّی و آماری بود، دستور می‌دادند گزارشی تهیه شود که مثلا در دوران رهبری ایشان چقدر تعداد کتاب‌ها و نشریات و فیلم‌ها و تئاتر‌ها و گالری‌ها و کنسرت‌ها و جشنواره‌ها و شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی و کتابخانه‌ها و مدارس و دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها افزایش یافته است. و البته ناگفته نماند که تحقّق همین رشد و شکوفایی کمّی و تکثّر و تنوع فرهنگی در ذیل یک حکومت دینی و تحت زعامت یک فقیه یا عالم دینی، به تنهایی و به‌خودی‌ِخود، هم در تاریخ دین و هم در تاریخ هنر یک حادثه و پدیده است و در جای خود قابل مطالعه و تحلیل. آن بی‌آبرویی و روسیاهی که کلیسای کاتولیک با خفقان و انگیزاسیون و داغ و درفش خود طی دوره‌ی حاکمیت چندصدساله در اروپا برای مفهوم «حکومت دینی» به‌جا گذاشته بود، کار «جمهوری اسلامی» را در پایان قرن بیستم بسیار دشوار کرده و حتی ناممکن جلوه می‌نمود. اما آن «قرون تاریک» کجا و این تجربه‌ی درخشان و الهام‌بخش در جهان اسلام و تأثیرگذار در جهان کجا که تازه هنوز سه، چهار دهه هم بیشتر عمر ندارد.

اما صرف‌نظر از نقش بی‌بدیل نهاد ولایت‌ فقیه در تأمین امنیت کلی کشور، و نیز تأمین امنیت فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی و مهار نیروها و جریان‌های «خودسر»، مروری بر بیانات ایشان در دیدارهای مکرر با اهالی فرهنگ و هنر و مدیران فرهنگی، آشکار کننده‌‌‌ی شواهدی از نقش فعال ایشان در گشایش فضای فرهنگی پس از جنگ و نیز توصیه‌ به استفاده از هنرمندان از طیف‌های مختلف و آثار آنها است حتی برخی هنرمندان چپ‌گرا و مارکسیست که در دهه‌ی شصت به دلایلی زندانی بوده‌اند. به‌عنوان مثال ایشان در سال ۱۳۷۰ در دیدار اعضای گروه ادب و هنر رادیو می‌فرمایند: 

«در خصوص معرفی مترجمان و کارهای آنها هم می‌توانید فعال باشید. ما ترجمه‌های خوب و مترجمان خیلی خوبی داریم؛ اینها چهره‌های معروفی هستند؛ هیچ اشکالی ندارد که کارهاشان معرفی بشود. مثلاً به‌آذین و محمّد قاضی مترجمان خوبی هستند؛ چه عیبی دارد که ما ترجمه‌های اینها را معرفی کنیم؟ مشکلی در کار به‌آذین وجود ندارد؛ او از خیلی از نویسندگان و مترجمانی که الان هستند، بهتر است. به‌آذین مترجمی بسیار قوی است؛ به‌نظر من او از قاضی هم چیره‌دست‌تر است. شعرایی از این قبیل هم هستند؛ مثلاً در شعر، عِدل به‌آذین، ابتهاج است. ابتهاج شاعر خوبی است؛ شعر خوبی از او بخوانید؛ مانعی ندارد... شما باید آدم‌هایی داشته باشید که بنشینند مثلاً کار جمالزاده، هدایت، چوبک و ... را واقعاً نقد کنند و نقاط قوّت و ضعفش را بگویند».۴

در همان سال و طی دیداری با مجمع هنرمندان و نویسندگان مسلمان - که از قضا در آن روزگار از حسین شریعتمداری و مهدی نصیری تا شهید آوینی و سیدمهدی شجاعی در آن عضو بوده‌اند – می‌فرمایند:

«رد کردن مطلق آن قدیمی‌ها (در عرصه هنر)، هیچ مصلحت نیست؛ برای خاطر این‌که اگر رد کردیم، دو اشکال بزرگ به وجود می‌آید:  اولاً آنها سرمایه‌هایی دارند که متعلق به ماست و ما از آن سرمایه‌ها محروم می‌مانیم ... اشکال دوم این است که بالاخره عده‌یی می‌روند از این‌ها استفاده می‌کنند. این صحنه‌ی عظیم جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است؛ فقط هم شما نیستید. کسانی پیدا می‌شوند، می‌روند به اینها ارزش می‌دهند، اینها را ترجیح می‌دهند، دودستگی به وجود می‌آورند، زیر چتر اختلافات خطی قایمشان می‌کنند ... باید هنرپیشه‌ها و هنرمندان خوب را به‌کار گرفت.»۵

حتی آنگاه که ایشان توصیه‌ی مشخصی در جهت آفرینش گونه‌ی خاصی از آثار هنری - از جمله آثار دینی و انقلابی – دارند، بلافاصله یادآور می‌شوند که این توصیه‌ها به معنی «الزام» و «اجبار» نیست:

«البته هیچ الزام و اجباری وجود ندارد که این‌گونه عمل بشود یا نشود. کسانی که با نظرات من در این زمینه‌ها آشنا هستند، می‌دانند که بنده معتقد نیستم که هنر با بخشنامه و دستور و فرمان و حکم و این‌طور چیزها درست می‌شود. این از آن چیزهایی است که با حکم درست نمی‌شود؛ باید انگیزه وجود داشته باشد.»۶

و به راستی آیا اگر رهبری دنبال یکدست‌سازی و همگن‌سازی فضای فرهنگی بوده و خواهان فعالیت تنها یک طیف و جریان هنری در کشور باشد، در دیدار با جمع گسترده‌ای از سینماگران کشورش – که از محمدرضا اصلانی و کیانوش عیاری و تهمینه میلانی در آن هست تا مجید مجیدی و ابراهیم حاتمی‌کیا و کمال تبریزی – چنین سخن می‌گوید:

«خواستم به سینماگران کشور احترام کنم؛ در واقع به سینمای کشور. من این نشست و انعکاس بیرونی این را به معنای تکریم هنر سینما و هنرمندان سینما تلقی کرده‌ام و دوست دارم این احساس در کشور گسترش پیدا کند و اهمیت سینما برای همه آشکار شود. هر کسی داعیه‌ای دارد، جهت‌گیری‌ای دارد و توقعی دارد؛ اما بالأخره همه بر این معنا اتفاق‌نظر داشته باشند که این هنرِ بسیار پیچیده و برجسته‌ی سینما، برای کشور یک ضرورت و یک نیاز است.»۷

* میدان نابرابر فرهنگ و اهمیّت «سیاست‌ فرهنگی»

با توجه به این مشی و بینش و تشخص فرهنگی، مشخص می‌گردد که توصیه‌ها و تأکیدهایی از قبیل آنچه در سخنرانی روز اول فروردین سال جاری توسط رهبر انقلاب مطرح شد، نه به‌منظور حذف و طرد دیگران، بلکه به قصد تبیین خط‌مشی‌های اساسی و یادآوری سیاست‌گذاری‌های کلان و نیز تذکر اولویت‌هایی است که گاه مدیران و مسئولان فرهنگی به‌دلیل استغراق در امور جاری روزمره از آن غافل می‌شوند. در واقع این توصیه‌ها و تأکیدات بیش از آنکه ماهیت سلبی داشته باشد، ماهیت ایجابی دارد. طبعا برای هر کشوری که در عرصه‌ی فرهنگ بودجه‌هایی هرینه می‌کند، مسئله «سیاست فرهنگی» اهمیت می‌یابد و لازم است اولویت‌ها و جهت‌گیری‌ها در صرف این هزینه‌ها مشخص شود. نابرابری‌های تاریخی و ساختاری در «میدان فرهنگ» یکی از شاخصه‌های اولویت‌سنجی در سیاست‌گذاری فرهنگی است. به‌عنوان مثال، کشوری که سال‌ها شاهد مناسبات تبعیض نژادی بوده و اکنون نیز با گرایش‌های نژادپرستانه مواجه است، طبعا تلاش می‌کند برای اصلاح نگرش‌های شهروندان و ایجاد زمینه‌ی همزیستی مسالمت‌آمیز میان نژادهای مختلف، از برنامه‌ها و آثاری که در راستای این سیاست‌ها هستند، حمایت بیشتری به‌عمل آورد.

در میان رویدادها و تحولات تاریخ معاصر جهان، بدون تردید انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع‌ مقدس از بزرگ‌ترین جلوه­‌های ایستادگی و پیروزی ملت‌ها در برابر قدرت‌های جهانی به‌شمار می­‌آیند. اما این انقلاب و دفاع، تنها مقاومت در برابر امپریالیسم و استعمار کهنه و نو، و یا مقاومت در برابر نظام سرمایه­‌سالاری غرب و نظام کمونیستی شرق نبود. آنچه این انقلاب و دفاع را از دیگر نهضت­‌ها و جنبش­‌ها متمایز می­‌کرد، تفاوت گفتمان حاکم بر آن، با گفتمان مسلط سکولار و تفکرات عصر روشنگری اروپا بود که دین را از متن جامعه حذف کرده و به کلی به حاشیه­‌ها رانده بود. حکومت پهلوی طی پنجاه سال حاکمیت خود، چه با استفاده از چماق و چکمه رضاخانی و چه با مدرنیسم شهبانویی، به سرکوب سیستماتیک گفتمان دینی و اسلامی پرداخت. در مدرنیسم فرهنگی نظام پهلوی، هیچ جایی برای هنرمندان اسلام­‌گرا نبود. همان­گونه که در نظام آپارتاید آفریقای جنوبی، هیچ جایی برای هنرمندان سیاه­پوست نبود. در نتیجه طی پنجاه سال بخش مهمی از جامعه از دست‌یابی به مهارت‌های بیانی و ابزارهای فرهنگی و هنری لازم برای بازنمایی فرهنگ و هویت خود در قالب رسانه‌های جدید بازماند.

با پیروزی انقلاب اسلامی، تصور این بود که در عالم هنر یکسره آرمان­‌ها و ارزش­‌های اسلامی و انقلابی حاکم شود و دیگران به‌کلی از عرصه حذف شوند. همان‌طور که مثلا پس از انقلابِ سکولار فرانسه، دستِ مذهب از ساحت‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی به‌کلی قطع شد. یا آنگونه که پس از انقلاب اکتبر روسیه دست طبقه اشراف و بورژواها قطع شد. اما برخلاف انتظار و ادعاهای بسیاری که مطرح شده، پس از انقلاب جریان­‌های مدرنیستی و گفتمان‌های سکولار در عالم هنر ادامه یافت. از این نظر انقلاب اسلامی در قبال جریان‌های فکری و فرهنگی مخالف خود، بسیار با تسامح و تساهل بیشتری رفتار کرد. در این قریب به چهار دهه‌ای  که از انقلاب اسلامی می­‌گذرد، آثار سینمایی و هنری فراوانی با بودجه‌های دولتی تولید شده و یا جوایز جشنواره‌های دولتی را برنده شده که لزوماً نسبتی با شعارهای اسلامی و آرمان‌های انقلابی نداشته­ است. از طرف دیگر، روند ظهور و بروز هنرمندانی از اقشار و طبقات مذهبی جامعه، به‌دلیل آن سابقه‌ی عملکرد حکومت پهلوی و نیز ذهنیت منفی رایج در این اقشار و دیگر موانع عرفی و اجتماعی، به کندی انجام ‌شده است. مدیران فرهنگی نیز حوصله چندانی برای تربیت چنین نسل‌جدیدی نداشتند و برای پرکردن برنامه‌ها و گزارش‌ها و افزایش آمار تولید، طبعاً بیشتر سراغ «حرفه‌ای» ها می‌رفتند. بنابراین، ظاهرا حکومتی اسلامی در قدرت بود، اما اگر مفهوم «دانش/قدرت» فوکویی را مدنظر قرار دهیم، در سپهر فرهنگی و هنری معادلات قدرت به گونه‌ی دیگری بود.

در چنین زمینه‌ی تاریخی و اجتماعی نابرابری است که توصیه‌ها و تأکیدهای رهبر انقلاب به مدیران فرهنگی جهت آغوش گشودن برای هنرمندان مسلمان و انقلابی معنا و مفهوم پیدا می‌کند، چرا که هنرمندانی که بخواهند هویت اسلامی و انقلابی خود را حفظ و ابراز کنند در چنین فضایی در جایگاه «اقلیت» قرار می‌گیرند. همانگونه که شهید آوینی و یاران او در دهه‌ی شصت در اقلیت بودند. باید توجه شود که مقصود نگارنده اینجا قضاوت اخلاقی در مورد هنرمندان نیست. تنها خداوند به عاقبت کار انسان­‌ها آگاه است و از رستگاری و یا خسران نهایی آنها خبر دارد. بر اساس نصوص اخلاقی، ما نباید به استناد اعمال و ظواهر – یا به تعبیر رهبر انقلاب به دلیل «نقص ظاهر» - به «تعییر» دیگران پرداخته و خود را نزد خداوند برتر از آنها بدانیم.۸ اما اینجا، سخن درباره‌ی حفظ و ابراز یک «هویت فرهنگی» است. سیاه­پوستان در آفریقای جنوبی، آمریکا و یا اروپا، خود را برتر از سفیدپوستان نمی­‌دانستند، اما خواهان فرصتی برای بازنمایی هویت­‌های نادیده‌انگاشته و بازگویی تاریخ­‌های ناگفته خویش بودند. اما تبعیض­­ اجتماعی و نژادپرستی نهادینه شده در ساختار صنعت سینمای این کشورها، اجازه آموختن و رشد و ظهور و بروز به استعدادهای سیاهان نمی­‌داد. حتی امروز هم از نوعی نژادپرستی پنهان در اعطای جوایز جشنواره­‌های سینمایی سخن گفته می­‌شود.۹     

* پیش‌آهنگانِ غریبِ عرصه‌ی فرهنگ و هنر

وضعیت فیلم‌سازان مسلمان و انقلابی در سال­‌های پس از انقلاب نیز، بر خلاف آنچه ممکن است در نگاه اول تصور شود، شبیه چنین وضعیتی است. در واقع این فیلم‌سازان بخشی از جامعه را نمایندگی می­‌کنند که در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سهم بسیار بزرگی داشته است، اما متناسب با این سهم خود بازنمایی نشده است. حتی برخی فیلم‌سازانی که در ابتدا به قصد بازنمایی آرمان­‌ها و خواسته­‌های این بخش جامعه قدم در وادی سینما گذاشتند، بعدها به سراغ داستان‌ها و مضامینی رفتند که متناسب با ذائقه‌ی دیگر اقشار و گروه­‌های جامعه بود. در چنین موقعیتی است که مفهوم «پیشاهنگ» در عرصه‌ی فرهنگ و هنر انقلاب اهمیت پیدا می‌کند؛ مجاهدانی که علی‌رغم همه‌ی سختی‌ها و موانع و مخالفت‌ها و تحقیرها، جسورانه گام در راه‌های نرفته می‌گذارند. دشواری کار امثال شهید آوینی البته تنها ناشی از غربت در بین «اغیار» نبود، بلکه او در روزگار خود حتی بین «دوستان» و «مدیران فرهنگی» نیز غریب بود. و چه بسا این «غربت» ویژگی ذاتی هر «پیش‌آهنگ» و «پیشرو» یی در عرصه‌ی فرهنگ‌ و هنر باشد.

در تاریخ چهارم آذرماه سال ۱۳۷۰ تعدادی از فیلم‌سازان مذهبی و انقلابی دیداری خصوصی با آیت‌الله خامنه‌ای داشته‌اند. از متن سخنان رهبر انقلاب در این دیدار، چنین بر می‌آید که این افراد نزد رهبر انقلاب به گله و شکایت از شهید سید مرتضی آوینی پرداخته‌اند که آن زمان در حوزه‌ی هنری فعالیت می‌کرد. آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به یکی از این افراد فرموده‌اند:

«حالا شما آقای آوینی را مثال زدید - من بحثی ندارم - من آقای آوینی را هم خیلی بیشتر از شما نمی‌شناسم. من می‌خواهم شماها کوشش کنید، این اختلاف سلیقه‌هایی که در این زمینه‌ها دارید، عمده و جاگیر نشود؛ نه در فضای ذهن، و نه در فضای عمل. ممکن است دو نفر با همدیگر همکاری نکنند؛ اشکالی هم ندارد. شما می‌گویید من با آن آقا نمی‌توانم همکاری کنم؛ خیلی خوب، مانعی ندارد. بر روح هنرمند نمی‌شود تحمیل کرد که باید شما این‌جا همکاری کنید؛ لیکن نگذارید این اختلاف سلایق به تعارض و بگومگو برسد؛ این را واقعاً به‌عنوان یک اصل و یک شاخص در نظر داشته باشید.»۱۰

داستان غربت شهید آوینی در صداو‌سیما در دهه‌ی شصت و اوایل دهه‌ی هفتاد را نیز بارها شنیده‌ایم. تا آنجا که یکی از مدیران ارشد وقت سازمان پس از اعتراض آن شهید به سانسور مجموعه مستند «خنجر و شقایق» در تلویزیون، نزد آیت‌الله خامنه‌ای می‌آید و عکس‌هایی از دوران دانشجویی شهید آوینی قبل از انقلاب را نزد ایشان می‌آورد تا به اصطلاح او را از چشم رهبری بیاندازد:

«یک وقت کسی پیش من آمد و از فردی در همین جمع شما -که من خیلی به او علاقه و ارادت داشتم و دارم- بدگویی کرد. بدگویی‌اش هم این بود که گفت: این فرد، قبل از انقلاب چنین و چنان بوده است و برای صحّت ادعایش، عکس‌هایی هم به من نشان داد. من به آن کس گفتم «همین عکس‌ها و مدارک، دلیل است که ارادت من به این شخص، مضاعف شود.» واقعاً هم خدا می‌داند که ارادتم مضاعف شد. به آن کس گفتم -حالا نمی‌خواهم خصوصیّات و جزئیّات را بگویم؛ و الّا همه‌تان تصدیق می‌کردید- : «ارادت من مضاعف شد. این حرف‌هایی که تو می‌گویی، موجب می‌شود ارادت من به این شخص، بیشتر شود. این آدم آن‌طوری بوده و حالا این است!؟»۱۱

موضع انتقادی شهید آوینی در مورد سیاست‌های وزارت ارشاد در آن دوران و خصوصا سال‌های پس از جنگ را نیز در مقاله‌ی معروف «تجدد یا تحجر؟» - که در سال ۱۳۷۰ منتشر شد -  خوانده‌ایم. آنجا که این سید شهید در نقد سخنان وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی دقیقاً از همان دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی سخن می‌گوید که آیت‌الله خامنه‌ای طی این سال‌ها و از جمله در سخنرانی نوروزی خود بدان اشاره داشته‌اند:

«اشتباه دیگر دوستان ما [ در وزارت ارشاد] که ریشه در مرعوبیت آنها در برابر غرب دارد آن است که آنها افق حرکت انقلاب و شرایط آماده جهانی را در این عصر احیای معنویت و اضمحلال غرب نمی‌بینند و بالتبع هرگز برای وصول به این غایت تلاش نمی‌کنند. دگراندیشان و روشنفکران سکولار باید آزاد باشند، اما رشد و بالندگی نسل انقلاب نیز مواظبت می‌خواهد. دولت جمهوری اسلامی حقیقتا به شعار آزادی مطبوعات، نویسندگان و هنرمندان پایبندیِ اعتقادی دارد، اما دوستان خویش را از یاد برده است و اکنون مجموع سیاست‌های نظام اسلامی کار را به آنجا کشانده که نسل انقلاب در هنر و ادبیات احساس عدم امنیت و بیهودگی می‌کند.»۱۲

همین برخوردهای دستگاه‌های دولتی و رسمی با «پیشاهنگ» هایی چون سیدمرتضی آوینی، موجب شد در اوایل دهه‌ی هفتاد رهبر انقلاب شخصا وارد عمل شده و برای احیای مجموعه روایت فتح، دستور دهند نهادهای دیگری غیر از صداوسیما و وزارت ارشاد پیش‌قدم شده و امکانات لازم را فراهم آورند. مرحوم سلحشور نیز در ساحت و سطحی دیگر، علی‌رغم انکارها و تحقیرهایی که از جانب دوست و دشمن متحمل می‌شد، در راه تولید آثار نمایشی منبعث از منابع دینی و قرآنی، گام‌های استوار و پرثمری برداشت که با استقبال گسترده در داخل و خارج مواجه شد. فعالیت‌های او نیز بدون حمایت رهبری امکان‌پذیر نبود.

* دلایل تأکید رهبری بر حمایت دولت از هنر دینی و انقلابی

ممکن است تصور شود که با توجه به حمایت‌های شخص رهبر انقلاب و نیز تأسیس مجموعه‌ها و سازمان‌های فرهنگی مختلف خارج از دولت، دیگر نیازی نباشد که رهبر معظم انقلاب همچنان بر انتظارات و توقعات خود از دستگاه‌های دولتی و مدیران فرهنگی پای‌فشاری و اصرار کنند. این نگاه از چند جهت قابل تأمل است که در این مجال به دو مورد آن اشاره می‌شود:

اولا در عرصه فرهنگ‌ و هنر، تنها پول یا «سرمایه‌ی اقتصادی» اهمیت ندارد و مسئله‌ی اعتبار و یا «سرمایه‌ی نمادین» نیز بسیار اهمیت دارد. جشنواره‌هایی که عمدتاً با بودجه‌ی دولتی اداره می‌‌شوند، هرچند سکه‌های طلا نیز به برگزیدگان خود هدیه‌ می‌کنند، اما در اصل دست‌اندرکارِ توزیعِ «سرمایه‌ی نمادین» بین هنرمندان هستند. نکته‌ی دوم هم این است که تأکید آیت‌الله خامنه‌ای به مدیران فرهنگی دولت برای حمایت از هنرمندان مذهبی و انقلابی، تنها به‌دلیل ایجاد امکانات و شرایط کار برای این هنرمندان نیست. مدیران دولتی نیز خود نیازمند چنین ارتباطی هستند. همان‌گونه که در عرصه‌ی اقتصادی، قطع ارتباط برخی مدیران دولتی با طبقات محروم و مستضعف، رفته رفته منجر به تغییر اولویت‌ها و سیاست‌های آنها و نهایتا دگرگونی شخصیت انقلابی آنها گردید، در عرصه‌ی فرهنگی نیز قطع ارتباط مدیران فرهنگی با هنرمندان مذهبی و انقلابی، و محدود شدن دایره‌ی ارتباطات آنها به اقشار و طیف‌های خاص، طبعاً «دستورِکار» فعالیت آنها را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. در واقع به‌نظر می‌رسد رکن اساسی سیاست‌ِ فرهنگی آیت‌الله خامنه‌ای این است که ایجاد شرایط و امکان فعالیت برای هنرمندان طیف‌های مختلف در نظام جمهوری اسلامی، نباید به قیمت هضم و اضمحلال هویت فرهنگی نظام و قلبِ ماهیت دینی و انقلابی آن تمام شود که خون‌های پاک بی‌شمار برای تحقق و حفظ آن ریخته شده است. همانگونه که «جمهوری فرانسه» نیز – که خون‌های بسیاری برای تحقق و حفظ ماهیتِ سکولار آن طی وقایع انقلاب فرانسه و پس از آن بر زمین ریخته شد – امروز به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهد هویتِ سکولار آن خدشه‌دار شود و مثلاً اثری از اسلام در مناسبات حکومتی و سیاسی آن دیده شود، ولو به قدر روسری دختربچه‌ای در مدرسه‌ای، و یا حذف بطری مُسکری از روی میز شامی. 

 

پی‌نوشت‌ها:
۱. بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور، مورخ ۲۲/۰۴/۱۳۷۳. کلیه بیانات مورد ارجاع در مقاله حاضر در پایگاه اطلاع رسانی Khamenei.ir قابل دسترسی است.
۲. بیانات در دیدار هنرمندان و دست‌اندرکاران صداوسیما، مورخ ۱۲/ ۰۴/۱۳۸۹.
۳. بیانات در دیدار مدیران شبکه‌ی دوم سیما، مورخ ۱۳۷۰/۰۷/۱۱.
۴. بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران، مورخ ۱۳۷۰/۰۵/۱۲.
۵. بیانات در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان، مورخ ۱۳۷۰/۰۷/۲۸.
۶. بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر، ۱۳۸۰/۰۵/۰۱.
۷. بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون، مورخ ۱۳۸۵/۰۳/۲۳.
۸. امام خمینی رحمة‌الله‌علیه در کتاب چهل حدیث می‌فرمایند: «شیخ جلیل ما، عارف کامل، شاه‌آبادی روحی فداه می فرمود: «تعییر] سرزنش و عیب‌جویی [به کافر نیز نکنید در قلب، شاید نور فطرتش او را هدایت کند و تعییر و سرزنش کار شما را منجر به سوء عاقبت کند. امر به معروف غیر از تعییر قلبی است. بلکه می‌فرمودند کفاری که معلوم نیست با حال کفر از این عالم منتقل شدند را لعن نکنید. شاید در حال رفتن هدایت شده باشند و روحانیت آنها مانع از ترقیات شما شود.» (چهل حدیث، شرح حدیث سوم، ص ۶۷).
۹. بخش‌هایی از این مقاله برگرفته از مقدمه‌ی نگارنده بر کتاب «سینمای مقاومت؛ نظریه‌ها، سیاست‌ها، نقدها» است که توسط انتشارات سوره مهر در دست انتشار است.
۱۰. بیانات در دیدار با جمعی از هنرمندان، مورخ ۱۳۷۰/۰۹/۰۴.
۱۱. بیانات در دیدار هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشور، ۱۳۷۳/۰۴/۲۲.
۱۲. آوینی، سید مرتضی (۱۳۷۰) «تجدّد یا تحجّر؟»، ماهنامه سوره، دوره اول، شماره ۲۷، ص ۷-۱۱.
  

 

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:40 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 83384 شنبه، 21 فروردین 1395 - 18:05
 
 
راز روشنگری و صراحت این روزهای آقا
 
راز روشنگری و صراحت این روزهای آقاشهیدخبر(شهیدنیوز): "هشدارها و تذکرات رهبر انقلاب برای حفظ انقلاب در چند ماه اخیر خواب را از چشم انسان می‌رباید و درباره ایران‌هراسی، بیانات و راه‌حل‌ها و اقدامات گوناگونی از سوی رهبر معظم انقلاب صورت گرفته است."
  

نشریه خط حزب‌الله در جدیدترین شماره خود در سرمقاله‌ای به راز روشنگری‌های این روزهای رهبر معظم انقلاب پرداخته است که در ادامه آن را می‌خوانید:

هشدارها و تذکرات رهبر انقلاب اسلامی برای حفظ انقلاب اسلامی در چند ماه اخیر خواب را از چشم انسان می‌رباید.

«ما مواجهیم با یک حمله‌ همه‌جانبه‌ فرهنگی و اعتقادی و سیاسیِ اعلام نشده؛ یعنی شما حالا که من دارم می‌گویم، قاعدتاً از من قبول می‌کنید لکن اط�'لاع ندارید از آنچه دارد ات�'فاق می‌افتد؛ بنده اط�'لاع دارم.94/7/13»، «غالباً عموم مردم یا حت�'ی خیلی از خواص مط�'لع نمی‌شوند ما مط�'لع می‌شویم. من از روی اط�'لاع دارم عرض می‌کنم که برنامه‌ نفوذ در کشور یک برنامه‌ جد�'ی استکبار است94/12/20» و «کسانی که در مسائل گوناگون دسترسی به اط�'لاعات دارند، خوب می‌دانند که چه دامی برای کشور گسترده‌اند یا می‌خواهند بگسترانند برای نفوذ کردن در حصن و حصار اراده و فکر و تصمیم مل�'ت ایران، با انحاء مختلفِ تدابیر و سیاست‌ها و توطئه‌ها؛ این الان در جریان است.94/10/14» «دشمنی که شب و روز نمی‌شناسد برای رسیدن به هدفش94/6/12» از روش‌های مختلفی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی استفاده می‌کند. «سه ابزار اساسی این روزها»ی او «تبلیغ ایران‌هراسی، تحریم و نفوذ است.95/1/1» درباره ایران‌هراسی، بیانات و راه‌حل‌ها و اقدامات گوناگونی از سوی رهبر معظم انقلاب صورت گرفته است(به عنوان نمونه دیدار خبرگان اسفند 93 را ببینید) که دو نامه به جوانان غربی در دو سال اخیر، نمونه‌های مرتبط با آن به حساب می‌آیند.راه‌حل تحریم را نیز باید در اقتصاد درونزا و مقاومتی جستجو کرد. صحبت درباره این دو، مجالی دیگر می‌طلبد ولی نفوذ که «خیلی مسئله‌ی عجیب و خیلی مسئله‌ی مهم�'ی است.» موضوع محوری این یادداشت است. پروژه نفوذ که سومین ابزار اساسی دشمن است درواقع یک «جنگ نرمِ پیچیده برنامه‌ریزی شده، گسترده و همه‌جانبه نظامِ سلطه با جمهوری اسلامی است که مهم‌ترین هدفش تغییر باورهای مردم است. 94/7/14»

وظیفه چیست؟

وقتی دشمن به دنبال تغییر باور است؛ یعنی می‌خواهد نظام معرفتی مردم را برهم بزند تا عقب‌نشینی از اصول به راحتی صورت بگیرد.

اگر دشمن در عملیات نفوذ موفق شود، نتیجه‌اش شاکله‌ای از نظام جمهوری اسلامی است که در آن روح انقلاب اسلامی و اصول انقلاب دیگر وجود نخواهد داشت.

«هدف اصلی از این جنگ نرمِ فکرشده و حساب‌شده، استحاله‌ی جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیرت، با حفظ صورت و ظاهر آن است.94/7/14» رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اسفندماه اعضای مجلس خبرگان به ده راه نفوذ دشمن اشاره کردند و حدود دو هفته پیش بود که در حرم رضوی نیز از یکی از سیاست‌های امریکا در چارچوب «پروژه نفوذ» پرده برداشتند. «در این مقطع زمانی، سیاستهای آمریکا اقتضا میکند که یک تفکری تزریق بشود در میان مل�'ت ما... که وانمود کنند مل�'ت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چاره‌ای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه یا باید با آمریکا کنار بیایند، یا باید به‌طور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحم�'ل کنند... و کنار آمدن با او به‌معنای صرف‌نظر کردن از برخی از چیزهایی است که انسان بر آنها پای میفشرد.95/1/1» یا اینکه آن‌ها تلاش می‌کنند ذهنیت مردم ایران را نسبت به خاندان پهلوی تغییر دهند تا آن «گذشته زشت و پلید و سیاه به گذشته‌ای درخشان و زیبا تغییر یابد. آنها می‌خواهند با تغییر باور به گذشته، نتیجه بگیرند که لزومی به وقوع انقلاب اسلامی برای از بین بردن آن گذشته، وجود نداشته است.94/7/14» در پروژه نفوذ، «تغییر انگیزه‌ها، شعارها، معارف انقلابی و اهداف بزرگ 94/7/14» در دستور کار است. مقابله با تلاش دشمن برای انحراف اذهان، احتیاج دارد به روشنگری. «در این زمینه روشنگری لازم است؛ روشنگریِ بدون ات�'هام، بدون تهمت زدن، بدون مصداق معی�'ن کردن، ام�'ا روشنگری اذهان مردم؛ چیز لازمی است. ببینید، یکی از آن چیزهایی که قرآن کریم خطاب به مخالفین [میگوید] و بر آنها ایراد میگیرد این است: لِمَ تَلبِسونَ الحَق�'َ بِالباطِلِ وَ تَکتُمونَ الحَق�'َ وَ اَنتُم تَعلَمون؛ یکی از ایرادهای بزرگ این است که شما باطل را با حق مخلوط میکنید، مشتبِه میکنید؛ «لبس» یعنی اشتباه، «تَلبِسونَ» [یعنی‌] مشتبِه میکنید حق را با باطل، وَ تکتُمونَ الحَق�'َ، حق را کتمان میکنید. حقیقت را باید بیان کرد که این وظیفه‌ی ما است.94/10/14» به همین دلیل است که وقتی اصول امام، آرمان‌ها و افتخارات انقلاب و اسلام ناب مورد خدشه یا تحریف واقع می‌شود؛ رهبر انقلاب اسلامی به دفاع از آن‌ها بر می‌آیند و آن‌ها را مدلل و مستدل برای ملت بازگو می‌کنند. چه آنجا که اسلام رحمانی در مقابل اسلام ناب قرار می‌گیرد، چه آنجا که کربلا درس مذاکره می‌شود، چه آنجا که معیشت و اقتصاد در گرو کنارگذاشتن اصول انقلاب می‌شود یا داستان برجام دو و سه مطرح می‌شود و چه آنجا که واکنش غلطی به مانور موشکی سپاه داده می‌شود و...

هدف روشنگری چیست؟

پروژه نفوذ یکی از شقوق مهم جنگ نرم امروز است. دو ویژگی مهم این جنگ : اولا «جامعه‌ی هدف، دچار خواب‌آلودگی و عدم احساس حمله است. 94/7/14» و ثانیا دشمن از واسطه‌ها برای نفوذ استفاده می‌کند. «گاهی نفوذی، نفوذی است، خودش هم نمیداند!

امام فرمودند گاهی حرف دشمن با چند واسطه از دهان مردمان موج�'ه شنیده میشود. امام هوشیار بود، امام مجر�'ب بود. دشمن یک چیزی میگوید، یک چیزی میخواهد، این را با وسایل گوناگونی، با چند واسطه کاری میکند که از زبان فلان آدم موج�'ه که نه پولی از دشمن گرفته، نه تعه�'دی به دشمن داده، بیرون بیاید.94/12/5» هدف روشنگری این است که جامعه را هوشیار کند و پرده از راز نفوذ و واسطه‌های آن بیندازد. همین است که وقتی در دیدار مداحان رهبر انقلاب اسلامی برای افکار عمومی روشنگری کردند و برای جامعه اصل بدیهی ضرورت وجود توان نظامی برای هر کشوری را یادآوری کردند و با بازخوانی ماجرای اف-14 در ابتدای انقلاب و شروع جنگ ، تاریخ را یادآور شدند، مواضع اصلاح شد و در عوض صدای مخالفت با موشک از قلب امریکا شنیده شد و اوباما و کری علیه آن اظهار نظر کردند و از" روح توافق" یاد کردند. وقتی در مقابل خط نفوذ، روشنگری محکم و مستدل صورت گیرد و آن خط شکسته ‌شود، نظام سلطه مجبور می‌شود از پشت پرده بیرون ‌بیاید. و این است راز صراحت و تأکید این روزهای رهبر انقلاب بر تبیین اصول انقلاب و امام و جلوگیری از تحریف و تعرض به این اصول. و مگرنه اینکه نفوذ و برنامه دشمن برای تغییر سیرت جمهوری اسلامی از همین مسیر شیطانی می‌گذرد.

خامنه ای خمینی دیگراست/

 

 

ولایتش ولایت حیدراست

 

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:35 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۵۴۷۱۶
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۱:۰۶
ماجرای حضور رهبر انقلاب بر مزار شهيد صيادشيرازی
 
خانواده‌ی صیاد گفتند: شما خیلی زود آمدید! آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده!» مگر چقدر گذشته بود؟ آقا دو روز قبل از شهادت، صیاد را دیده بودند.

به گزارش مشرق ، کانال تلگرام پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری همزمان با سالگرد شهادت امیر سپهبد صیاد شیرازی خاطره‌ای از حضور رهبر انقلاب بر مزار ایشان منتشر کرده است:

- ماجرای حضور رهبر انقلاب بر مزار شهيد صيادشيرازی



پیکر شهید صیاد که دفن شد- اگر امروز دفن شد، صبح روز بعد- خانواده‌اش نماز صبح را خواندند و رفتند بهشت زهرا(س). فردای تدفینش، وقتی رسیدند جلوی مزار شهید، یک‌سری محافظ که نمی‌شناختند، آمدند جلوی جمع را گرفتند. از حضور محافظ‌ها معلوم شد که آقا آن‌جا هستند. گفتند ما خانواده‌ی شهید صیاد هستیم؛ تا گفتند خانواده شهید هستیم، گفتند بفرمایید. بعد، معلوم شد که آقا نماز صبح را آن‌جا بوده‌اند.

ماجرای حضور رهبر انقلاب بر مزار شهيد صيادشيرازی
 
خانواده‌ی صیاد گفتند: شما خیلی زود آمدید! آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده!» مگر چقدر گذشته بود؟ آقا دو روز قبل از شهادت، صیاد را دیده بودند. یک روز هم از دفنش گذشته بود. آقا زودتر از زن و بچه‌ی‌ صیاد رفته بودند بالای سر مزار او. این هم مثل بوسیدن تابوت صیاد از آن چیزهای نادری بود که من نشنیدم جای دیگری رخ داده باشد. شاید هم شده، من خبر ندارم. من نشنیده بودم آقا صبح فردای تدفین یک شهید، سر مزارش باشند.


*روايت از امير ناصر آراسته از هم‌رزمان شهید صیاد شیرازی


ادامه مطلب



[ یک شنبه 22 فروردین 1395  ] [ 5:25 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 90 :: 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4078569 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب