کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
   کد خبر: 82332 دوشنبه، 16 فروردین 1395 - 12:02
 
 
حمید چریک به روایت حاج قاسم سلیمانی
 
حمید چریک به روایت حاج قاسم سلیمانیشهیدخبر(شهیدنیوز): با ورود امام برای استقبال از ایشان سر از پا نمی‌شناخت. چند ماه در تهران، در رکاب امام فعالیت جدی داشت تا این که سپاه تشکیل شد و حمید به کرمان برگشت و به عضویت سپاه کرمان در آمد.
  

حمید ایرانمنش سی‌ام اردیبهشت ماه سال 1334 در شهرستان کرمان به دنیا آمد. سال 1356 برای خدمت سربازی به پادگان 05 کرمان منتقل شد و پس از سه ماه آموزش به تهران انتقال یافت.

با ورود امام برای استقبال از ایشان سر از پا نمی‌شناخت. چند ماه در تهران، در رکاب امام فعالیت جدی داشت تا این که سپاه تشکیل شد و حمید به کرمان برگشت و به عضویت سپاه کرمان در آمد.

حمید رگباری

علی مهرابی یکی از همرزمان حمید روایت می‌کند: « پس از تشکیل سپاه به عضویت آن در آمد. سپاه آن زمان، تشکیلات گسترده‌ای نداشت، بلکه در حد یک کلانتری معمولی امروزی بود و بیشتر کار فرهنگی انجام می‌دادیم. یک شب پشت بام سپاه (روز سوم تشکیل سپاه ) کشیک می‌داد، دیدم با دقت مراقب اطراف است. خواستم امتحانش کنم چند گلوله رسام ، حول و حوش حمید شلیک کردم و او نیز اسلحه را گذاشت روی رگبار و دور خودش شروع به چرخیدن کرد. به این خاطر حمید قبل از این که به حمید چریک معروف شود، به «حمید رگباری» شهرت یافته بود، خلاصه او حدود سه خشاب خالی کرد.

به طوری که همه بچه‌ها کف اتاق‌ها دراز کشیده بودند. بعد که از او بازجویی به عمل آمد چرا به صورت رگبار شروع به تیراندازی کردی؟ او فی البداهه ، سناریویی ساخت و تعریف کرد که همه متوجه شدند خیلی به جا و به موقع تیراندازی کرده است. گفت: یک «موتور 1000» دیدم که با دو راکب روبروی سپاه ایستادند و تا خواستند شلیک کنند، من شروع به تیراندازی کردم. »

روایت حمید چریک شدن

همچنین سردار خوشی، از دیگر همرزمانش ، نقل می‌کند: «او علاقه خاصی به کارهای رزمی و چریکی داشت. در تمام عملیات‌ها پیش قدم بود. همیشه یک قطار نارنجک دور کمرش می‌بست و تخصصش در پرتاب نارنجک بود. البته اسلحه هم داشت. ابتدا فاصله را محاسبه می‌کرد و زاویه را در نظر می‌گرفت و بعد اقدام به پرتاب نارنجک می‌کرد. در برخی عملیات‌ها به همین شکل باعث موفقیت می‌شد و به این خاطر به «حمید چریک» ، معروف بود. مسئله جالب دیگر کوله پشتی او بود که داخلش همه چیز پیدا می‌شد. تمامی امکانات زمینی مثل ظرف، قابلمه ، چراغ خوراک پزی، و ... .مثلا یک موقع خواستیم اِشکنه درست کنیم، فوری پیاز و سیب زمینی از کوله پشتی درآورد. کلا خیلی سریع و فرز بود.

او یک رمز داشت ( هلم هوتا – شلم شوتا ) یک شب برای پاکسازی به شهر رفتیم چون ضدانقلاب داخل شهر آمده بود. بعد از اتمام مأموریت تماس گرفتیم که ما داریم می‌آییم. چون منطقه حساسی بود کوچکترین حرکتی که مشاهده می‌شد، مورد تیراندازی قرار می‌گرفت. به سمت پایگاه می‌آمدیم. حمید مسئولیت فرماندهی را به عهده داشت. نزدیک پایگاه ، رزمندگان از داخل به صورت رگبار به سمت ما شلیک کردند. خودمان را داخل جوی آب انداختیم. حمید داد زد که منم هلم هوتا – شلم شوتا و به این طریق آنها ما را شناختنتد و تیراندازی قطع شد. او جان همه ما را نجات داد.

دوئل نارنجکی حمید چریک با عراقی‌ها

سردار حاج قاسم سلیمانی درباره شجاعت وی در کتاب «چریک» روایت کرده است: «با حمید چریک در عملیات‌هایی چون طریق‌القدس و فتح المبین بودیم، خیلی فرز بود و در شرایطی که آتش سنگین عراقی‌ها روی خط ما بود با گردانش به نزدیک خط عراقی‌ها رفت و تمام خط‌ را با استفاده از نارنجک از کار انداخت. شجاعت عجیبی داشت. کافی بود بداند در گوشه‌ای از خط نیاز به ابتکار یا ریسک است اولین کسی که حاضر می‌شد وظیفه هدایت نیروها را بر عهده گرفته و وارد عمل شود، حمید ایرانمنش بود.

نزدیک عید نوروز بود که عملیات داشتیم شب با حمید و دو نفر دیگر برای شناسایی رفته بودیم حمید داوطلب شد تا برای شناسایی خط نزدیک رودخانه برود مطمئن بودیم عراقی‌ها وی را می‌بینند اما وی با نرمی خاصی حرکت کرد و در آرامش کامل خط عراقی‌ها را دید زد و برگشت در همین حین یکی از سربازان عراقی دوان دوان خود را به فرمانده‌اش رسانید تا حمید چریک را نشان دهد اما حمید به سرعتی باور نکردنی خود را به بالای تپه رسانید و کسی او را ندید.

روایت آزادی حمید چریک از اسارت عراقی‌ها

وقتی حمید در یکی از عملیات‌ها بیهوش بود، اسیر می‌شود وقتی به هوش می‌آید می‌بیند، دو سرباز عراقی در جیب‌های وی قرآن و عکس امام(ره) و مهر نماز را پیداکرده‌اند و به صدام ناسزا می‌گویند که چرا ما را وارد جنگ با سرباز محمد (ص) و علی (ع) کرده است، پزشک عراقی‌ها او را معاینه و زخمش را پانسمان می‌کند و حمید چریک به عقب برمی‌گردد.»

برگزاری مراسم عروسی با نان و پنیر

فاطمه حسنی سعدی همسر حمید ایرانمنش می‌گوید: «حمید بسیار ساده زیست بود. عروسی را با شام ساده نان و پنیر و سبزی برگزار کرد. اعتقاد داشت باید برخی سنت‌های غلط نظیر عروسی با شام مفصل را نادیده گرفت. حمید بسیار مهربان و خوش برخورد بود به گونه‌ای که در مراسم تشییع جنازه وی جمعیت زیادی از کرمانی‌ها حاضر شده و برای تسلیت به نزد ما آمده و از ویژگی‌های وی که ما در زندگی‌اش ندیده بودیم می‌گفتند.حمید در دوعملیات قبل از الی‌بیت‌المقدس به حدی صدمه دید که احتمال آسیب دیدگی ناشی از ترکش‌هایی که در بدن داشت زیاد بود ولی با همان حال اعتقاد داشت باید برود جبهه و به رزمندگان اسلام کمک کند، بعد از عملیات الی‌بیت‌المقدس خبر شهادتش را به ما دادند».

سردار شهید حمید ایرانمنش در جریان عملیات سنگین بیت‌المقدس در آزاد سازی خرمشهر به شهادت رسید و پیکر وی بیش از 15 روز در منطقه بود تا به کرمان آورده شد و در گلزار شهدای شهر کرمان به خاک سپرده شد. از این شهید دو دختر به نام‌های مریم و معصومه به یادگار مانده است.

ایسنا

   

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 6:12 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 82583 دوشنبه، 16 فروردین 1395 - 13:38
 
آیت الله هاشمی رفسنجانی:
کسی بهتر از آیت‌الله خامنه‌ای برای شخص ولی فقیه نداشته و نداریم/تقویت قدرت موشکی کشور لازم است
 
کسی بهتر از آیت‌الله خامنه‌ای برای شخص ولی فقیه نداشته و نداریم/تقویت قدرت موشکی کشور لازم استشهیدخبر(شهیدنیوز): رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سوءاستفاده بعضی‌ها برای القاء اختلاف بین ایشان و مقام معظم رهبری گفت: بارها گفته‌ام هم به عنوان اصل ولایت فقیه باید از رهبری نظام حمایت کرد و هم به عنوان شخص ولی فقیه، کسی بهتر از آیت‌الله خامنه‌ای نداشته و نداریم.
  

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تبریک سال نو، اظهار امیدواری کرد که سال 1395 برای مردم ایران در همه‌ی ابعاد زندگی سالی با برکت و توأم با موفقیت‌هایی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باشد.

به گزارش روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در جواب سؤال یکی از حاضران که پرسیده بود: «ماجرای سخن شما درباره موشک و گفتمان که در توییتر منتشر شده بود، چیست که باعث سوءاستفاده بعضی‌ها برای القاء اختلاف بین شما و مقام معظم رهبری شده است؟»، گفت: نقل این جمله برای من هم تازگی داشت و گفتم که اصل آن جمله را بیاورند که آوردند و دیدم که مربوط به تاریخ 14 آبان 1387 یعنی هفت سال قبل و در مصاحبه‌ی مفصل با یک گروه فیلمساز هلندی با موضوع «تاریخچه کاربرد سلاح‌های شیمیایی علیه ایران»، است. 

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با ابراز تأسف از تحریف و تقطیع خودسرانه این جمله و سوء برداشت از آن و تعجیل بعضی از جریان‌ها و گروه‌ها برای سوء استفاده از این جمله، گفت: اولاً به عنوان کسی که در طول دوران زندان ستمشاهی، قرآن تفسیر می‌کردم، مصداق و تفسیر عملی آیه‌ «وَأَعِد�'وا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَ�'ةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَ�' اللَ�'هِ وَعَدُوَ�'کُم» را در شرایط موجود که دشمنان، انقلاب، ایران و اسلام را تهدید می‌کنند، تجهیز قوای نظامی کشور، از جمله تقویت قدرت موشکی کشور را لازم می‌دانم. ثانیاً اگر عامه‌ی مردم هم ندانند، مسؤولان به ویژه نظامی‌ها، به خوبی می‌دانند که صنایع موشکی در زمان جنگ که من فرماندهی آن را داشتم، از صفر توسط نیروهای جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و ارتش شروع شد و بعدها در زمان ریاست جمهوری‌ام تقویت شد و من همیشه بر ضرورت تکمیل و تقویت پروژه‌ی موشکی ایران به عنوان قدرت دفاعی و بازدارنده تأکید داشته و دارم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: در دوره ریاست جمهوری‌ام طرحی برای ساخت ماهواره زهره از سوی وزارت پست و تلگراف داشتیم که در نهایت برای پرتاب نیاز به موشک‌های بالستیک نیرومند بود و به موازات آن برای چنین موشک‌هایی برنامه‌ریزی کرده بودیم که می‌بایست هزاران کیلومتر قدرت برد داشته باشد. که البته به دلیل خاصی آن طرح متوقف شد، ولی پیشرفت توسعه‌ی این صنعت هیچ‌گاه از اولویت نیفتاد.

ایشان در بخش دیگری از سخنان خویش با تأکید بر جایگاه ولایت فقیه در تفکرات شیعی، گفت: بارها گفته‌ام هم به عنوان اصل ولایت فقیه باید از رهبری نظام حمایت کرد و هم به عنوان شخص ولی فقیه، کسی بهتر از آیت‌الله خامنه‌ای نداشته و نداریم.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، به آثار جهاد سازندگی در نخستین سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دوران دفاع مقدس و دوران سازندگی اشاره کرد و گفت: سنگرسازان بی‌سنگر در خطوط مقدم برای رزمندگان خاک‌ریز می‌زدند و بعدها در دوران سازندگی به روستاهای ایران در مناطق دورافتاده می‌رفتند و گاهی مجتمع‌های صنعتی می‌ساختند تا جوانان در روستا بمانند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، به سابقه‌ی فعالیت‌ جهاد سازندگی برای دسترسی ایران به موشک‌های دوربرد اشاره کرد و گفت: اولین موشک را جهاد سازندگی به کمک سپاه پاسداران ساخت که به نوعی مهندسی معکوس از موشک‌هایی بود که از برخی کشورها به شکل خیلی محدود می‌گرفت.

ایشان افزود: اواخر جنگ اولین موشک هفتاد کیلومتری را ساختیم و کم کم موشک را در ایران یک صنعت بومی کردیم.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، با بیان تاریخ چگونگی دسترسی ایران به انواع موشک‌ها، گفت: به خاطر اهمیتی که به این صنعت می‌دادم، فرزندم محسن را که در کانادا مشغول تحصیل در دوره دکترا بود و رشته‌اش مفید برای این صنعت بود، به ایران فراخواندم که صنایع موشکی را در سپاه و جهاد سازندگی تقویت کردیم، چون به تجربه دیده بودم که موشک قدرت خوبی برای دفاع و پیشگیری است.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، انقلاب اسلامی را حرکتی کاملاً مردمی به رهبری امام راحل دانست و گفت: مبارزه با رژیمی که خود را در ایران ابدالمدت و در منطقه ژاندارم می‌دانست و همه‌گونه حمایت‌های خارجی و تریبون و قدرت را داشت، خیلی سخت بود، اما اراده‌ی مردم با رهبری امام برای تغییر فضای سیاسی و اجتماعی ایران آن‌قدر قوی بود که شاه را مجبور به فرار از کشور کرد و نظام به دست مبارزین افتاد.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، با تشریح برنامه‌های رژیم پهلوی از زمان رضاخان تا محمدرضا شاه برای انهدام روحانیت و کم کردن روحیات دینی مردم ایران، گفت: به خاطر فطرت دینی مردم، تمام تبلیغات علیه دین و مذهب جواب معکوس داد و مردم با پیشتازی روحانیت، چنان وارد میدان مبارزه در خیابان‌ها شدند که ارتش با تانک هم نمی‌توانست جلوی آنان را بگیرد.

ایشان با بیان این جمله که «ساواکی‌های خشن و مغرور صریحاً به مبارزین می‌گفتند آنقدر در زندان می‌مانید که موهای سرتان مثل دندان‌های شما سفید می‌شود»، به اوج گرفتن مبارزات در سال‌های منتهی به پیروزی اشاره کرد و گفت: اگر چه از سال 1354 به خاطر افزایش قیمت نفت، رژیم دم از تمدن بزرگ می‌زد  و به قیمت محرومیت اکثر مناطق کشور، قله‌های رفاهی در چند جای کشور درست کرده بود، اما مردم عزم خود را برای تغییر رژیم جزم کرده بودند، که هیچ چیز نمی‌تواند جلوی اراده مردم را بگیرد.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، با یادآوری نخستین ماه‌ها و سال‌ها پس از پیروزی انقلاب و تحلیل توطئه‌ها و دسیسه‌هایی که علیه انقلاب اسلامی شده بود، به شورش‌ها، ترورها و برنامه‌های تجزیه‌طلبانه اشاره کرد و گفت: در داخل ساختار نظام نیز، دچار اختلافات عمیق شده بودیم و رئیس‌جمهور وقت نمی‌توانست با افکار انقلابی مبارزین هماهنگ شود، اما وجود امام راحل و رهبری داهیانه‌ی ایشان انقلاب را از همه گردنه‌ها گذر داد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، به هشت سال جنگ تحمیلی و حمایت‌های شرق، غرب، ارتجاع و ستون پنجم از ارتش بعث، اشاره کرد و گفت: جوانان ایران اسلامی هشت سال تمام در مقابل همه‌ی دشمنان از کیان جمهوری اسلامی دفاع کردند و سرانجام پیروزی سیاسی در سازمان ملل، مکمل پیروزی‌های نظامی در جنگ شد.

ایشان با گرامیداشت یاد شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، گفت: خوب است در بهار طبیعت یادی از گل‌های پرپر شده شهدا، جانبازان و آزادگان کنیم و به پدران و مادران شهدا، سلام و تبریک گفته و درود بفرستیم که این انقلاب، ثمره‌ی صبر آنان در فراق فرزندان شهیدشان است.

در  آغاز هر یک از این دیدارها، خانم مولاوردی، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده ـ آقای دکتر زارع، رئیس باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان ـ آقای حسینی، از جامعه تربت جامی‌های مقیم تهران ـ آقای مخاطب، دبیر کل جبهه تدبیر و امید و آقای شمائلی، مدیر عامل مؤسسه جهاد نصر، آقای متوسلیان، مدیر عامل مؤسسه هنری فدک  و جلیل فرجاد، یکی از هنرمندان تئاتر، سینما و تلویزیون، با تبریک سال نو به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، به بیان دیدگاه‌های خویش درباره‌ی مسایل مختلف پرداختند.

   

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 6:04 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۵۲۶۵۰
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۲
ا
 
لشگر ١٤ امام حسین (ع)؛

عکس دیده نشده از وداع رزمندگان با شهید خرازی  

تصویر کمتر دیده شده از وداع رزمندگان لشگر ١٤ امام حسین (ع) اصفهان با پیکر شهید حسین خرازی ، هشت اسفند ٦٥، در دارخوین در فضای مجازی منتشر شده است.

         به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق،   سردار رشید سپاه اسلام شهید حسین خرازی در سال 1336 ش در اصفهان به دنیا آمد.

شهید حسین خرازی، همزمان با آغاز جنگ و سقوط خرمشهر، به خوزستان اعزام شد و در منطقه خط شیر، فرماندهی نیروهای بسیج در مقابله با قوای متجاوز بعث را برعهده گرفت.

عملیات‏ های فرمانده کل قوا، ثامن الائمه، فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، بدر، والفجر8 و کربلای 4 و 5، صحنه‏ های فراوانی از رشادت‏ها، ابتکار، خلاقیت و حسن فرماندهی این سردار رشید اسلام بود، ضمن آنکه وی در عملیات خیبر در اسفند 1362 نیز، دست راست خود را در راه خدا تقدیم کرد.

شهید حسین خرازی این سردار رشید سپاه اسلام در جریان عملیات بزرگ و غرورآفرین کربلای 5 در حالی که فرماندهی لشکر 14 امام حسین(ع) را برعهده داشت، در 8 اسفند 1365 به فیض عظمای شهادت نائل آمد و این عملیات، آخرین وداع با جهان مادی و آغاز حیات ابدی او را رقم زد. پیکر مطهر این شهید والا مقام پس از تشییعی با شکوه، در گلستان شهدای اصفهان (تخت فولاد) به خاک سپرده شد.

در ادامه وداع رزمندگان لشگر 14 امام حسین (ع) شهرستان اصفهان با پیکر شهید خرازی را مشاهده کنید.

 

*جام جم آنلاین


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 6:01 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۵۳۱۳۰
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۱:۴۱
 
یادگاری شهید صیاد برای جلوگیری از تحریف تاریخ جنگ
 
با ابلاغ فرمان صریح و قاطع فرماندهی معظم کل قوا مبنی بر ادامه راه آن شهید(علی صیاد شیرازی) و به ویژه همت و اراده استوار دو تن از همرزمان آن شهید یعنی «امیر سرتیپ ناصر آراسته» و «امیر سرتیپ سیدحسام ‌هاشمی» نه تنها فعالیت‌های آموزشی «هیأت معارف جنگ» متوقف نشد بلکه با سرعت بیشتری دنبال شد.
     به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق،     امیر سرتیپ بازنشسته مسعود بختیاری یکی از پیشکسوتان ارتش جمهوری اسلامی ایران و از جمله استادان برجسته علوم نظامی است. این فرمانده ارتشی در رابطه با ابتکار سپهبد شهید علی صیادشیرازی برای جلوگیری از لغزش یا تحریف موضوعات مرتبط با دوران هشت سال دفاع مقدس توضیح می‌دهد: در سال 1373 شهید سپهبد صیادشیرازی که در آن زمان جانشینی ریاست ستاد کل نیروهای مسلح را عهده‌دار بودند با هدف گردآوری خاطرات رزمندگان از اقشار و مسئولیت‌های مختلف در زمان جنگ از زبان خود آنها و نهایتاً تدوین این خاطرات برای مستندسازی تاریخ‌جنگ و جلوگیری از پاره‌ای لغزش‌ها و تحریف‌ها به ثبت و ضبط نوشتاری، صوتی و تصویری خاطرات رزمندگان به ویژه فرماندهان رده‌های مختلف و افسران ستاد فرمان داد و به خصوص به این نکته پای می‌فشرد که این خاطرات در منطقه عملیاتی مربوطه ضبط و ثبت شود.

گروه کاری اولیه غیرسازمانی و داوطلبی را که شهید صیادشیرازی برای این کار سازمان داد «هیأت معارف جنگ» نام‌گذاری کرد و ضمناً از فرماندهان و افسران ستادها خواست که در جلسه آموزشی خاصی که روزهای یک‌شنبه هر هفته قبل از آغاز خدمت رسمی روزانه به مدت دو ساعت تشکیل می‌شد، شرکت و خاطرات خود را ضمن تشریح یکی از عملیات‌هایی که در آن عهده‌دار مسئولیت فرماندهی یا ستادی بوده‌اند بازگو کنند و تجارب و آموزه‌های عملیاتی و رزمی خود را به دانشجویان جوان نیروی زمینی انتقال دهند.

شهید صیاد برای تکمیل آموزش‌های نظری یاد شده در اردیبهشت ماه هر سال، دانشجویان سال چهارم دانشکده ارتش را برای آموزش میدانی و بازدید از مناطق عملیاتی به منطقه یکی از عملیات چهارگانه بزرگ سال دوم جنگ در جنوب یا به مناطق کردستان به صورت یک اردوی آموزشی یک هفته‌ای می‌برد و در این مرحله نیز فرماندهان شرکت کننده در آن عملیات در محل و صحنه مربوطه به تشریح و آموزش عملیات و بیان خاطرات خود می‌پرداختند که به طور کامل ضبط ویدئویی می‌شد تا بر غنای آرشیو هیأت معارف جنگ افزوده شده و مورد بهره‌برداری پژوهندگان و تاریخ نویسان جنگ قرار گیرد.

لازم به توضیح است که شهید صیادشیرازی عجله‌ای برای چاپ و انتشار کتاب از خود نشان نمی‌داد، اعتقاد شخصی بنده در این مورد این است که شهید بزرگوار علاقه‌مند بود واقعیات و حقایق کاملاً مشخص و مدلل شود و هیچگونه شائبه و نشانی از تعصب سازمانی برای بیان آنچه در یک عملیات گذشته، وجود نداشته باشد.

شهید صیادشیرازی تا زمان شهادت خود (1378) به مدت پنج سال این کار را به طور مستمر در دانشکده افسری نیروی زمینی ادامه داد که سخت مورد توجه و علاقه و استفاده دانشجویان که نسل جوان نیروی زمینی را تشکیل می‌دادند، قرار ‌گرفت. پس از به شهادت رسیدن شهید صیادشیرازی، ابتدا تصور می‌شد که هیأت معارف جنگ او که در ارتش سازمانی نداشت اما از جانب فرماندهان آن حمایت و پشتیبانی زیادی می‌شد،منحل شده و این فعالیت ارزنده زوال خواهد یافت اما با ابلاغ فرمان صریح و قاطع فرماندهی معظم کل قوا مبنی بر ادامه راه آن شهید و به ویژه همت و اراده استوار دو تن از همرزمان آن شهید یعنی «امیر سرتیپ ناصر آراسته» و «امیر سرتیپ سیدحسام ‌هاشمی» نه تنها فعالیت‌های آموزشی هیأت معارف متوقف نشد بلکه با تلاش‌های خستگی‌ناپذیر امیران یاد شده و سایر همرزمان شهید اقدامات آموزشی و گردآوری و تدوین خاطرات رزمندگان ارتش با شدت و سرعت بیشتری دنبال شد.

این کار توسعه یافت به نحوی که اجرای آموزش‌های فوق به دانشگاه‌های هوایی و دریایی نیز تسری داده شد و آموزش میدانی و بازید از مناطق عملیاتی به طور همزمان و تلفیقی از دانشگاه‌های افسری هر سه نیرو به مرحله اجرا در آمد و به جای بازید از منطقه یک عملیات، بازدید از کل منطقه عملیاتی جنوب از دو کوهه تا اروند کنار و تشکیل کلاس‌های آموزشی متعدد در نقاط مختلف در برنامه کار قرار داده شد.

یکی دیگر از اقدامات هیأت معارف جنگ، چاپ کتاب‌های مختلف و متعددی بود که مبانی آنها از فعالیت‌های گروه کار اولیه در دافوس تا جمع‌آوری خاطرات و گفته‌های رزمندگان به همت صیادشیرازی شکل گرفته بود. در واقع از سال 1380 تاکنون هیأت معارف جنگ بانی و حامی تهیه، تدوین، چاپ و انتشار کتب متعددی شده است که این کار هنوز با علاقه دنبال شده و ادامه دارد. از کتاب‌های منتشره توسط هیأت معارف جنگ تاکنون سه کتاب در انتخاب سالیانه بهترین کتاب سال دفاع مقدس توسط بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس،به عنوان کتاب برگزیده سال شناخته شده و یک کتاب نیز در سطح کشور جزو کتاب‌های برتر انتخاب شده است. خلاصه اینکه هیأت معارف جنگ را می‌توان ستون استوار تاریخ‌نگاری هشت سال دفاع مقدس در ارتش به حساب آورد.
منبع:ایسنا

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 5:58 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۵۳۱۳۵
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۰:۵۵

عکس/ نشانه‌ای از رویش خون شهدا

 

 
خداوند به حکمت خود، جایگزینی را برای هر مجاهد جان‌باخته‌ی راه حق مقرر می‌دارد، تا این مسیر مقدس، هرگز خالی از رهرو نباشد.
  گروه جهاد و مقاومت مشرق -   این موضوع که خون شهدا موجب رویش فرهنگ ایثار و شهادت می‌شود را بارها شنیده‌ایم و اثرات نورانی شهادت مجاهدان راه حق بر نسل‌های دیگر را نیز در عرصه‌های مختلفی شاهد بوده‌ایم؛ این رویش را اما این بار به شکلی دیگر مشاهده کردم.

شهید "صفر رمضان‌پور" رزمنده دوران دفاع مقدس در روز یکم فروردین ماه 1363 در عملیات والفجر 6 به شهادت رسید و شهید "سید احسان حاجی حتم‌لو" رزمنده مدافع حرم نیز درست در همین روز متولد شد. حاجی حتم لو سیزدهم بهمن 1393 در حلب سوریه آسمانی شد. مزار این دو شهید بزرگوار در امام‌زاده عبدالله شهرستان گرگان واقع شده است.

آری؛ خداوند به حکمت خود، جایگزینی را برای هر مجاهد جان‌باخته‌ی راه حق مقرر می‌دارد، تا این مسیر مقدس، هرگز خالی از رهرو نباشد.

منبع: دفاع پرس


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 18 فروردین 1395  ] [ 5:57 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
تجلیل از بانوان شاغل در سازمان قضایی خراسان رضوی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
طی مراسمی از بانوان شاغل در سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی تجلیل شد.

به مناسبت میلاد باسعادت بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و بزرگداشت روز زن، مراسم جشنی با حضور کارکنان سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی برگزار شد.
در پایان این مراسم از زحمات بانوان شاغل در سازمان قضایی خراسان رضوی تجلیل به عمل آمد.

 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 17 فروردین 1395  ] [ 6:11 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
تبریک انتصاب فرمانده جدید مرزبانی استان خراسان رضوی
 
رئیس سازمان قضایی خراسان رضوی به همراه دادستان نظامی با حضور در دفتر فرماندهی مرزبانی استان، انتصاب سردار سرتیپ دوم پاسدار ماشاءالله جان‌نثار به سمت فرمانده جدید مرزبانی استان خراسان رضوی را تبریک گفتند.

 حجت‌الاسلام علی اسماعیلی در این دیدار، مسئله مرز و مرزبانی را مسئله بسیار مهم و حساس دانست  و در ادامه نکاتی در خصوص مرز و بازدید سالانه قضات دادسرا  و دادگاه های نظامی بیان کرد و آن در جهت تقویت روحیه سربازی و مرزبانی عنوان کرد.
وی اظهار داشت: افرادی که از مرزهای شرقی استان وارد می‌شوند به نسبت دیگر مرزهای استان از فراوانی بیشتری برخوردار هستند و احتمال خطر شیوع بیماری‌های واگیردار نیز بیشتر است.
 رئیس سازمان قضایی استان اظهار امیدواری کرد که دستگاه های مسئول با  اقدامات پیشگیرانه و مراکز قرنطینه و پدافند غیرعامل مانع ورود بیماری به کشور گردند.

 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 17 فروردین 1395  ] [ 6:10 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
برگزاری یازدهمین جلسه آموزشی ضابطین نیروهای مسلح خراسان شمالی
 
 
برگزاری یازدهمین جلسه آموزشی ضابطین نیروهای مسلح خراسان شمالی
 
 

 
یازدهمین جلسه آموزشی ویژه ی ضابطین نیروهای مسلح استان خراسان شمالی با موضوع صلاحیت دادسرا و دادگاه ها در سازمان قضایی نیروهای مسلح استان برگزار شد.

در این جلسه، محمد صبوری مهم ترین عامل جلوگیری از اطاله دادرسی  را رعایت دقیق صلاحیت قضایی برشمرد و افزود: اگر در پرونده های ارجاعی از سوی یگان ها برای شناخت صلاحیت ابهامی وجود دارد می بایستی از طریق مشورت با قضات با تجربه و آشنا به قانون، این ابهام را برطرف کرد.
وی افزود: قضات این سازمان آمادگی کامل دارند در موارد ابهامی درتعیین صلاحیت مراجع قضایی، مشورت های لازم را ارائه دهند.

 
 
 
 
 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 17 فروردین 1395  ] [ 6:06 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
قائم مقام نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی: عدالت گستری در جامعه سبب ایجاد تقوا می شود
 
 
 

 


 

 
قائم مقام نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی گفت: عدالت گستری در جامعه سبب ایجاد تقوا می شود.

 حجت الاسلام ابوالقاسم یعقوبی در دیدار مدیران دستگاه قضایی استان که به مناسبت هفته قوه قضائیه انجام شد، گفت: قوه قضائیه در برخورد با ناهنجاری ها باید قاطعیت داشته باشد، چرا که فعالان دستگاه قضایی، عاملان گسترش عدالت در جامعه هستند.
وی افزود: کارکنان دستگاه قضا باید با عدالت گستری زمینه ساز برجسته شدن ارزش ها شوند.
قائم مقام نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی گفت: هدف شما باید اصلاح جامعه دینی و حذف مفاسد باشد تا زمینه تحول افراد و تقرب آنها به خدا فراهم شود.
وی با بیان اینکه جامعه را باید از شر مفسدان نجات دهیم، اظهار داشت: مبارزه با فساد ضروری است، چرا که اگر فساد در جامعه رسوخ کند هم نسل بشر و هم اقتصاد جامعه را دچار مشکل می کند.
وی با تاکید بر اینکه باید از بروز فساد در جامعه پیشگیری شود، تصریح کرد: دست های ناپاک باید از بیت المال قطع شود، چرا که کارهای مثبت نظام را کم رنگ می کند.

 
 
 
 
 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 17 فروردین 1395  ] [ 6:02 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
افتتاح پایگاه بسیج سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان شمالی

 

 
همزمان با آغاز هفته ی قوه قضاییه، پایگاه بسیج سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان شمالی افتتاح شد.

  در مراسم افتتاحیه این پایگاه که جمعی از مسئولان قضایی استان حضور داشتند، حجت الاسلام قدرتی، رئیس کل دادگستری استان این پایگاه را افتتاح کرد.
گفتنی است که پایگاه بسیج سازمان قضایی خراسان شمالی به نام «رهروان ولایت» نامگذاری شده است.

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 17 فروردین 1395  ] [ 6:01 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

راز اتمام حجت رهبر انقلاب؛

 

«برای مبارزه با استکبار آماده باشید»
برای سنجش عیار و اعتبار این ادعا که قبلاً منزوی بودیم و حالا جامعه جهانی(!؟) به روی ما آغوش گشوده، نیاز نیست از بد رفتاری‌های آمریکا سند بیاوریم. رفتار زننده دولت اتریش با آقای روحانی و سفر وی به غایت عبرت‌آموز است.
«برای مبارزه با استکبار آماده باشید»

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، «کیهان» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:

دست حریف را خواندن، پیش‌بینی کردن، دست خود را رونکردن و غیرقابل پیش‌بینی شدن، و بالاخره پیشدستی و غافلگیری از قواعد هر رقابت و هر مصاف است. کمترین نیاز یک رقابت و هماوردی، پیش‌بینی حرکت حریف و خواندن دست اوست. حریف- چه در میدان مسابقه  و چه در جبهه جنگ- گاه عملیات فریب انجام می‌دهد تا ذهن شما را از مقصود و حمله اصلی منحرف کند. امکان دارد نقشه حمله از مرز شمالی را داشته باشد اما در محور جنوبی مانور جابجایی نیروها را ترتیب دهد یا آرایش نظامی بگیرد. مثال فوتبالی‌اش می‌شود بازی بدون توپ یک بازیکن و استارت فرار وی به عمق زمین شما از یک جناح که توجه چند نفر را به خود جمع می‌کند و موجب گشودن منفذ از خطوط و جناح‌های دیگر می‌شود. اکنون یک سال پس از توافق لوزان و 9 ماه پس از توافق وین (برجام) می‌توان نگاه عمیق‌تری به حوزه سیاست خارجی در این عرصه داشت و پرسید که نقش‌آفرینان این عرصه مهم ملی چه قدر رفتار معطوف به پیش‌بینی و هوشمندی یا احیاناً سهل‌اندیشی و سهل‌انگاری داشته‌اند؟ از متن پاسخ به این پرسش می‌توان به نقشه راه ترسیمی و «اتمام حجت» صریح رهبر انقلاب در بیانات چند ماه اخیر به ویژه شروع سال 95 رسید.
1- آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور 28 آذر 94 در جمع مدیران وزارت جهاد کشاورزی نکته قابل تأملی عنوان کرد مبنی بر اینکه «کاهش قیمت نفت، اتفاقی بود که پیش‌بینی نمی‌کردیم. ما هیچ وقت فکر نمی‌کردیم قیمت نفت از 60 دلار پایین‌تر بیاید». این سخن در حالی عنوان شد که از ماه‌ها قبل کارشناسان نسبت به تحرکات مشترک عربستان و آمریکا هشدار می‌دادند. اما موضوع بحث حاضر قیمت نفت نیست. پرسش مهم‌تر این است که دولت محترم و برخی همفکران آن در حوزه سیاست خارجی تا کجاها را پیش‌بینی نکرده‌اند و در حوزه مذاکره و سیاست خارجی سهل‌اندیشی و سهل‌انگاری و خوش‌گمانی محض داشته‌اند. دلیلی ندارد به خدعه‌ها و بدعهدی‌های پرشمار دولت آمریکا از توافق موقت ژنو و سپس توافق وین (برجام) تا امروز استناد کنیم که کدام تحریم‌ها تشدید شد، چه قدر تهدیدها افزایش یافت، آقای اوباما چگونه قانون محدودیت ویزا را علیه اتباع 38 کشور- در صورت سفر به ایران- امضا کرد، اتباع ایرانی حتی در تراز مشاور هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل بازداشت شدند، شرکت‌های غربی برای معامله با ایران مورد تهدید قرار گرفتند و...
فقط کافی است همین روزها نگاهی به اتریش  کوچک داشته باشیم. وین دست بر قضا شهری است که توافق هسته‌ای پس از 12 سال کش و قوس در آن نهایی شد و اصلاً پایتخت دیپلماسی و مذاکره در دنیاست. برای سنجش عیار و اعتبار این ادعا که قبلاً منزوی بودیم و حالا جامعه جهانی(!؟) به روی ما آغوش گشوده، نیاز نیست از بد رفتاری‌های آمریکا سند بیاوریم. رفتار زننده دولت اتریش با آقای روحانی و سفر وی به غایت عبرت‌آموز است. دلایل مختلفی برای لغو این سفر عنوان شد؛ از خطر امنیتی داعش تا حل نشدن مشکل سوئیفت که همه از سوی دولت رد شد و سرانجام آقای لاریجانی خبر داد «بنده از قبل در جریان سفر آقای روحانی بودم. بی‌توجهی دولت اتریش به خواست تیم حفاظتی رئیس جمهور مبنی بر لغو مجوز تجمع و راهپیمایی گروهک تروریستی منافقین علت لغو این سفر بوده است.» مفهوم و پیام این اتفاق چیست؟ چرا غرب از آمریکا و فرانسه تا اتریش حاضرند پای یک گروهک تروریستی ورشکسته (عامل ترور 17 هزار شهروند) بایستند و سفر روحانی را که علی‌الظاهر باید پیام جدیدی به افکار عمومی ایران (گشایش دیپلماتیک) داشته باشد، قربانی کنند؟ آقای روحانی بهتر از هر کس می‌داند که همین اروپایی‌ها 12 سال پیش در ازای تعلیق هسته‌ای تعهد کردند منافقین را در فهرست تروریست‌ها نگه دارند و اجازه فعالیت ندهند اما بعد از یک دهه در حالی که دولت با سخاوت تمام به فناوری هسته‌ای چوب حراج زده، هنوز آقای روحانی و نگاه خوش‌گمان وی به غرب- که طبعاً باید دارای ارزش استراتژیک برای غربی‌ها باشد- به اندازه حل مسئله یک گروهک مرده و به تاریخ پیوسته و روسیاه در تراز داعش، ارزش و اعتبار نیافته است. مفهوم دیگر این ماجرا این است که آقای روحانی با برآورد و پیش‌بینی دور از واقع، پس از 12 سال همچنان در خانه اول بازی مار و پله با غرب است؛ البته با خسارت‌ها و امتیازات واگذار شده بیشتر نسبت به سال 82.
2- علت این اتفاق تلخ را در کجا باید جست؟ وقتی دولتمردی به خطا بگوید «تحریم‌ها باید از بین برود تا مشکل محیط زیست، آب خوردن مردم و منابع آبی حل شود»، لابد رادیو فرانسه هم حق دارد بگوید «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی می‌بیند]![ برپایه این جمع‌بندی، صبوری خریدار، وضعیت فروشنده را دشوارتر و قیمت فروش را کمتر خواهد کرد». وقتی غربی‌ها مفاد توافق وین را صراحتاً زیرپا می‌گذارند و برخی مسئولان وزارت خارجه و دولت آن را صرفاً متناقض با «روح برجام» می‌دانند و ماست‌مالی می‌کنند و از آن طرف اوباما درباره روح برجام این گونه ادعا می‌کند که «روح برجام تغییر رفتار ایران است و ایران برای دیدن اثرات برجام باید رفتارش را تغییر دهد»، معلوم است که کمترین موازنه‌ای در این سهل‌اندیشی و رؤیا اندیشی یکطرفه نیست و آن وقت دولت فزرتی اتریش هم به توهم می‌افتد تا گروکشی کند؛ همچنان که چند ماه قبل دولت پیزوری عربستان دچار توهم مشابهی شد و پس از فاجعه منا حتی به وزیر ارشاد ویزا نداد. نه حتی عملکرد آمریکا و انگلیس و فرانسه، بلکه نوع رفتار امثال اتریش و عربستان برای درس‌آموزی و اصلاح مسیر دولت در نگاه به خارج کفایت می‌کند. اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها با همان منطقی از منافقین حمایت می‌کنند که در سوریه و عراق از تروریست‌ها کردند.
3- نقشه راه سال 95 به این معنا باید از لابلای درس‌ها و عبرت‌های یکی دو سال اخیر استخراج شود. عصاره این نقشه راه که به شکل مبسوط از سوی رهبر معظم انقلاب عنوان شد، عبارت می‌شود از این که نهایت نقشه و آرزوی دشمن را باید فهمید، خام تهدید و تطمیع و القائات محاسباتی وی نشد، کلید حل مشکلات را نه در لوزان و ژنو و نیویورک بلکه در داخل جست‌وجو کرد و کمر همت به دامن زد و برای اقتصاد مقاومتی وارد میدان اقدام و عمل شد. دل دشمن پر از کینه ملت ایران است و تا ملت ایران در برابر جبهه استکبار زانو نزند و تحقیر و تحمیل‌ها را یکی پس از دیگری نپذیرد - بلکه حتی پس از آن- دل دشمنان صاف نخواهد شد. این تعبیر دقیق که «برای مبارزه با استکبار آماده باشید» و «همه خود را آماده نگه دارند... در مقابل جهت‌گیری‌های دشمن که شب و روز نمی‌شناسد، ما هم بایستی شب و روز نشناسیم» مابه ازای روشن در عالم واقعیت دارد. خاطرات دشمنی استکبار در گذشته یک مسئله است- که اهل خرد را به هوشیاری و بی‌اعتمادی نسبت به او فرا می‌خواند- و خطرهای جاری و نو به نو دشمن بد ذات، مسئله‌ای دیگر و مهم‌تر است. استکبار و تعدی و زورگویی و زیاده‌خواهی و میل مستکبران به تحقیر و تحمیل، یک واقعیت انکارناپذیر است و تنها پادزهر آن «روحیه و رفتار انقلابی» است. کاهش تحریم یا دور زدن آن یک تدبیر است و روحیه و اقدام و عمل انقلابی -در تراز مجاهدت‌هایی که شهیدان شهریاری، تهرانی مقدم، کاظمی آشتیانی و آوینی یا شهدای دفاع از حرم اهل بیت(ع) انجام دادند- برای مصون و مقاوم و روئین‌تن کردن کشور و ملت، تدبیر برتر و مهم‌تر.
4- محل نزاع با استکبار روشن‌تر از آن است که بتوان پشت بهانه‌هایی نظیر هسته‌ای و حقوق بشر و تروریسم و توان موشکی و سایبری و... پنهان کرد. کریس بکمایر معاون وزارت خارجه آمریکا سال گذشته صراحتاً اعلام کرد که «اصل تحریم‌ها به خاطر انقلاب 1979 ایران است». درست است که جان ساورز 10 سال پیش در پوشش عضو تیم انگلیس در مذاکرات هسته‌ای حضور داشت اما ریاست بعدی وی در سرویس جاسوسی MI6 انگلیس نشان داد مصاف هسته‌ای بیش از آن که دیپلماتیک یا فنی و حقوقی باشد، اطلاعاتی و امنیتی است. درست به همین دلیل ساورز 22 شهریور 94 در مصاحبه با سی‌ان‌ان از آرزوی خام خود گفت مبنی بر اینکه «ما نیاز به قدری صبر استراتژیک داریم تا به تحولات در ایران ظرف 10-15 سال آینده فرصت توسعه و تکامل بدهیم. این احتمال وجود دارد که ماهیت انقلابی‌گری ایران در دوره 15 ساله برجام تغییر کند و ایران کشوری نرمال‌تر شود». «نرمال»تر شدن در تلقی انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها بدل از پروژه عرفی‌سازی (سکولاریزاسیون) و تلاش برای تبدیل ایران از قدرتی انقلابی و نامتعارف (غیرقابل پیش‌بینی) با ابعاد قدرت تهاجمی و دفاعی نامتقارن، به دولتی قابل پیش‌بینی و پیش‌دستی و غافلگیری و مدیریت و بلعیده شدن است؛ همچنان که چندی پیش یکی از تئوریسین‌های جریان مدعی اصلاحات از «پروژه نرمالیزاسیون» خبر داد و مدتی بعد رسماً خواستار حذف تاریخ هجری با مبدأ هجرت پیامبر اعظم(ص) شد.
5- پیداست در میانه چنین مصاف بزرگی نمی‌شود بی‌طرف بود و به اصطلاح وسط لحاف خوابید. یک خط راهبردی طی 8-9 ماه اخیر به شکل صریح و پرتواتر از سوی رهبر انقلاب و در دیدارهای مختلف مورد تأکید قرار گرفته است. ایشان 4 شهریور ماه ضمن تبیین تحرکات و طراحی‌های دشمن به رئیس جمهور و اعضای دولت فرمودند «دشمنی‌ها کاسته نشده... کاری که علی‌العجاله باید کرد این است که در اتخاذ مواضع انقلابی باید صراحت داشت، یعنی رو دربایستی نکنیم». معظم‌له 24 شهریور در دیدار فرماندهان سپاه تصریح کردند «دشمنان مکرر می‌گویند شما کشور قدرتمند و با نفوذی هستید ]اما[... این مسئله انقلاب و روحیه انقلابی را کنار بگذارید! اگر روحیه و عملکرد انقلابی نبود، این نفوذ هم وجود نداشت. معنایش این است که انقلاب را کنار بگذارید تا از قدرت بیفتید تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. این را صریحاً به افرادی از جمهوری اسلامی می‌گویند و توجه نمی‌شود به معنا و مفهوم واقعی این حرف... که قدرت و عمق راهبردی خود را از دست بدهید». ایشان 2 تیر 94 نیز در دیدار مسئولان نظام گفتند «در مجموعه دست‌اندرکاران کسانی هستند که تصور می‌کنند اگر از اصول خود کوتاه بیاییم، خیلی از درهای بسته به روی ما گشوده خواهد شد».
در ادامه این روند تبیین و تصریح بود که رهبر انقلاب در تاریخ 14 بهمن 94 به دبیر - کسی که غرب مطالبه بازجویی از وی را می‌کرد- و اعضای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی فرمودند «فضای حاکم بر دبیرخانه باید صددرصد منطبق بر تفکر خالص انقلابی و حزب‌اللهی باشد. استقلال کشور و مبارزه با استکبار ]و...[ جزو خطوط اصلی و هندسه انقلاب است. از همان ابتدای پیروزی انقلاب... برخی با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند؛ که باید در مقابل این جریان ایستاد.» چرا؟ چون چنین کسانی در خط اول دفاعی کشور و در حالی که تک دشمن را می‌بینند، به جای اینکه بایستند و خط را نگه دارند و به سینه مهاجمان بزنند، یا عقبه افکار عمومی را می‌ترسانند و یا آدرس غلط درباره دشمن می‌دهند و از او چهره دوست می‌سازند و در حقیقت دانسته یا ندانسته اسباب غفلت عوام و خواص در جبهه خودی و مهیا شدن زمینه شبیخون دشمن را فراهم می‌کنند.
در چنین شرایطی طبیعی است که از میان مصلحت حفظ فلان و بهمان چهره سیاسی و مصلحت کلان کشور و نظام و انقلاب، دومی ارجحیت بلامنازع دارد. بنابراین صراحت و قاطعیت در موضع‌گیری و اقدام و عمل انقلابی- در کنار تبیین و استدلال و روشنگری- راهبرد کلان برای همه نیروهای وفادار به انقلاب و کشور در دوره پیش‌رو می‌باشد.

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 17 فروردین 1395  ] [ 5:18 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
تاریخ: ۱۳۹۵/۰۱/۱۶
نوع: خبر

 

«کم سواد»؛

 

صفت جدید نفوذی ها برای انتقام‌ از سید احمد خمینی (ره)
در شرایط جدید سیاست کشور، نوبت به همگرایی با گروهک نهضت آزادی و حامیان آقای منتظری برای انتقام از حجت‌الاسلام سید احمد خمینی با تابلوی اعتراض به عدم حضور حجت‌الاسلام سید حسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان فرارسیده است.
صفت جدید نفوذی ها برای انتقام‌ از سید احمد خمینی (ره)

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، در شرایط جدید سیاست کشور، پروژه جدید «تحریف امام» واکنش اصلاح‌طلبان به شکست پروژه «امام‌زدایی» در دوران اصلاحات است و حالا نوبت به همگرایی با گروهک نهضت آزادی و حامیان آقای منتظری برای انتقام از حجت‌الاسلام سید احمد خمینی با تابلوی اعتراض به عدم حضور حجت‌الاسلام سید حسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان فرارسیده است. جریان اصلاحات با تردید در جایگاه حوزوی و علمی یادگار امام فصل جدید انتقام‌گیری را آغاز کرده‌اند.

حمیدرضا جلایی‌پور از اعضای برجسته شورای مرکزی حزب منحله مشارکت در بخشی از گفت‌وگوی پیرامون راهبرد اصلاح‌طلبان پس از انتخابات مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: «اتفاقی در بررسی صلاحیت‌ها افتاد که بسیاری از شخصیت‌های کشور و مراجع را هم گله‌مند کرد. پدر سید حسن آقا که به خاطر مشغله زیاد در بیت امام، فرصت تحصیل حوزوی چندانی پیدا نکرد، در انتخابات خبرگان تأیید شد؛ اما فرزند ایشان که یک مجتهد شناخته‌شده در حوزه علمیه است، درس خارج می‌دهد، مواضع سیاسی پخته و متینی دارد، با مباحث روز اجتماعی و ورزشی و فرهنگی آشنا است و ۲۵ سال درس حوزوی خوانده، برای انتخابات خبرگان رد صلاحیت شد! خب این‌ها کارهای پرهزینه‌ای است»[1]

پیش‌ازاین گروهک نهضت آزادی و جریان حامی آقای منتظری انتقام خود را با نسبت دروغ و تهمت‌آمیز «جعل» نامه‌های امام خمینی (ره) از یادگار امام می‌گرفتند. پس از رحلت حضرت امام (ره) گروهک نهضت آزادی مدعی شد نامه تاریخی امام خمینی (ره) به محتشمی پور مبنی بر عدم فعالیت سیاسی این گروهک سندیت نداشته بلکه توسط حجت‌الاسلام سید احمد خمینی جعل و به اسم امام خمینی (ره) ارسال شده است؛ همچنین جریان حامی آقای منتظری نیز بارها در دوران اصلاحات، یادگار امام را متهم به «جعل» نامه معروف امام خمینی (ره) به آقای منتظری کردند و حتی در چند سال اخیر این روند ادامه داشته است؛ به‌نحوی‌که در مراسم چهارمین سالگرد درگذشت آقای منتظری در حسینیه اعظم نجف‌آباد؛ احمد منتظری تلاش کرد با ایراد تهمت به حاج احمد خمینی نامه مشهور شش فروردین 1368 را جعلی معرفی کرد و تنظیم آن را به یادگار مرحوم امام نسبت داد.

هرچند پیش‌ازاین مرحوم حجت‌الاسلام سید احمد خمینی در رنج‌نامه خود از موج تهمت‌ها و توهین‌ها نسبت به خود برای بیان حقیقت سخن به میان آورده بودند و در همین راستا نوشته بودند: «ملاک نوشته من رضایت حق است و روشن شدن حقیقت و قدر مسلم این است که پس‌ازاین نوشته حرف‌وحدیث‌ها و تهمت‌ها از طرف همان طیفی که در این نامه از آن سخن رفته است آسوده‌ام نگذارند ولی چه باک، هر چه درباره من بگویند پذیرایم ولی ناسزا مطالب این نامه را تغییر نخواهد داد.»[2]

اکنون سؤال این است آیا حجت‌الاسلام سید حسن خمینی و موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی (ره) در برابر این توهین‌های اصلاح‌طلبان موضع می‌گیرند؟ سؤال دیگر این است که جریان عقده‌گشا نسبت به امام خمینی (ره) و یادگار ایشان، با چه هدفی تظاهر به ارادت و حمایت نسبت به سید حسن خمینی می‌کند و از آینده درخشان وی می‌گوید؟


ادامه مطلب



[ سه شنبه 17 فروردین 1395  ] [ 5:16 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
گزارش تصویری/
دیدار نوروزی فرمانده سپاه امام رضا (ع) از خانواده شهدا

 
 
دیدار نوروزی فرمانده سپاه امام رضا (ع) از خانواده شهدا
IMG_1670 copy

به گزارش صبح توس، عصر امروز سردار نظری فرمانده سپاه استان به همراه جمعی از مسئولین سپاه امام رضا(ع) به دیدار خانواده سردار شهید بابانظر و سردار شهید برونسی رفتند.
عکس: علیرضا اخباری

  • IMG_1652 copy
  • IMG_1623 copy
  • IMG_1629 copy
  • IMG_1628 copy
  • IMG_1626 copy
  • IMG_1635 copy
  • IMG_1644 copy
  • IMG_1665 copy
  • IMG_1674 copy
  • IMG_1667 copy
  • IMG_1670 copy
  • IMG_1686 copy
  • IMG_1691 copy
  • IMG_1692 copy

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 17 فروردین 1395  ] [ 5:13 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۷۲۹۰۱
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۰
 
مراسم اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی برگزار شد

حجت الاسلام غروی: پنج سرمایه ای که تمام خوبی های دنیا و آخرت را دارد چیست ؟ + گزارش تصویری 

 

ما اگر در این زمانه عصر ارتباطات بر روی خانواده خود کار نکنیم قطعا ضربه خواهیم خورد. گاهی پدر با محبتش، گاهی با توبیخش، گاهی با نگاهش، گاهی با توجهش و... باید فرزندانش را تربیت کند.

گزارش تصویری/ بخش اول

 


گزارش تصویری/ بخش دوم

 


عقیق: مراسم اولین سالگرد درگذشت پیر غلام اهل بیت (ع) مرحوم حاج ابراهیم مرادی پدر حجت الاسلام شهاب مرادی با حضور ذاکرین اهل بیت (ع) هیئتی ها چهره های فرهنگی و مسئولین در مسجد المهدی (عج) برگزار شد.

در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام غروی در این مراسم را بخوانید:

همه ما در زندگی این آرزو را داریم که به مرز خوشبختی و سعادت برسیم. در این ایام معمولا برای همدیگر هم این دعا را می کنیم. پیامبر گرامی اسلام (ص) در حدیثی می فرمایند: اگر این پنج سرمایه داشتی خداوند تمام خوبی ها را به شما داده است. فرمود اولین سرمایه که سعادت دنیا و آخرت را همراه دارد همسر خوب است . زنی که شوهرش وقتی به او نگاه می کند شاد بشود و زن هم وقتی به صورت شوهرش نگاه می کند شاد بشود و در زمانی که همسرش به مسافرت رفته است خودش را حفظ کند، پیامبر فرمود: بهترین خیر دنیا همین زن خوب است. دوم: خداوند وقتی می خواهد به کسی لطف کند درآمدش را در شهر خودش قرار می دهد. این هم یک لطف خداست که نان آور خانواده وقتی صبح می رود برای روزی، شب بیاید.

سوم: اخلاق خوب است. مرحوم حاج آقا ابراهیم این اخلاق را داشت. و این اخلاق را به عنوان وراثت به فرزندان خود هم منتقل کرده است. چهارم: فرزندان شایسته است. این فرزندان شایسته هم با زحمت واقعا به دست می آید. به همین راحتی نیست واقعا انسان باید از هر لحاظ خودسازی کند و زحمت بکشد که بتواند فرزندان خوبی را تربیت کند. این اداره کردن خانواده و فرزندان بسیار سخت تر از اداره کردن کشور است.


ما اگر در این زمانه عصر ارتباطات بر روی خانواده خود کار نکنیم قطعا ضربه خواهیم خورد. گاهی پدر با محبتش، گاهی با توبیخش، گاهی با نگاهش، گاهی با توجهش و... باید فرزندانش را تربیت کند. این خصوصیاتی بود که مرحوم حاج آقا ابراهیم داشتند. یک از اخلاق های خوب را علمای ما می گویند اخلاق وراثتی، من نمی گویم دقیقا این طور است ولی 50 درصد اینگونه و است و یک فرزند خوب بسیار به تربیت خانواده اش بستگی دارد. پنجمین سرمایه که باز هم حاج آقا مرادی داشت، پیامبر(ص) فرمود: محبت اهل بیت (ع) است. محبت علی (ع) و فرزندانش که این بزرگوار بسیار به اهل بیت علیه السلام ارادت داشتند.

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 17 فروردین 1395  ] [ 5:04 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
   کد خبر: 81539 جمعه، 13 فروردین 1395 - 10:30
 
 
سرداری که مرد کارهای بزرگ بود
 
سرداری که مرد کارهای بزرگ بودشهیدخبر(شهیدنیوز): باخدا عهد بسته بود تا بعد از دیدن فرزندش از دنیا برود و همین طور هم شد، با تولد فرزندش چند روزی کنارش بود و دوباره راهی جبهه شد.
  

باشگاه ایثار شهادت شهید خبر/ تلنگر : چند ساعتی از ظهر نخستین روز مرداد سال ۱۳۳۹ گذشته بود و آفتاب، در گوشه‌ای از آسمان هر چه گرما داشت، مشت مشت بر سر ابراهیم آباد- از روستاهای اراک- می پاشید. در چوبی خانه ای باز بود، زن های همسایه  مشغول تدارک ولیمه شب بودند. توی یکی از این اتاق های خانه، نوزادی در میان گهواره با دست های زنی تاب می خورد. پسر درشت و پرمو، با آن چشم های مشکی و دست های مردانه، عجیب در دل زن جا باز کرده بود. مادر می دانست که باید پسرش را مصطفی صدا بزند. خواب دیده بود؛ درست مثل احمد و محمد و محمود و ابوالقاسم که نام هر کدام را از روی خواب هایش گذاشته بود.

مش عزیزالله –پدر مصطفی- قصاب بود و اگرچه سواد چندانی نداشت، اما از احکام دین خوب سر درمی آورد. اطرافیان سؤالات شرعی شان را از او می‌پرسیدند و قبولش داشتند. مقید بود لقمه ای حرام وارد زندگی اش نشود. بین گوشتی که دست نزدیک ترین اقوام می رساند با گوشتی که یک رهگذر غریبه از او می خرید، فرقی نمی گذاشت. حسابش، حساب بود و قرانی این طرف و آن‌طرف نمی شد.

مادر همه بچه‌ها برایش عزیز بودند اما این یکی را جور دیگری دوست داشت. شاید برای همین بود که او را مصطفی جون صدا می‌زد. خودش هم نمی‌دانست چرا! شاید به خاطر نمک‌هایی بود که از حرکات و حرف‌های مصطفی می‌ریخت، شاید هم به خاطر این بود که بیشتر از بقیه بچه‌ها دنبالش دویده بود، از این و آن حرف شنیده بود و کارخرابی هایش را راست و ریست کرده بود.

 

تهران و روزهای انقلاب

احمد و محمد چندسالی بود که به تهران آمده و در طبقه بالای خانه دایی شان جا گرفته بودند. کم کم محمود و بعد هم ابوالقاسم، از پی قبولی در دانشگاه، راهی تهران شدند. مصطفی هم آمد تا دوره دبیرستان را در تهران ادامه دهد. حالا یک سالی از آمدن او به این شهر می‌گذشت. خیلی زود باحال و هوای زندگی در شهر خو گرفتند و تهرانی شدند؛ اما نه آن‌قدر که صفا و صمیمیت روستایی از یادشان برود.

اخبار مبارزات مردم، نقل مجالس شده و دهان‌به‌دهان می‌گشت. خیلی از خبرهای مملکت را لازم نبود از رادیو بشنوی. یک روز این کارخانه اعتصاب می‌کرد، یک روز آن راهپیمایی به خاک و خون کشیده می‌شد. هرروز بگیر و به بندها زیادتر می‌شد و رژیم از کشیدن اسلحه به روی مردم هیچ ابایی نداشت. تهران شده بود مرکز مبارزات علیه رژیم. مصطفی و برادرانش هم اهل مبارزه بودند.

سرداری که مرد کارهای بزرگ بود

سربازی مصطفی و شروع جنگ تحمیلی

مصطفی با پیروزی انقلاب و اتمام دوره دبیرستان راهی روستا شد. اما این بار سربازیش مصادف شده با جنگ تحمیلی و مناطق جنگی بیش از هر جای دیگری به نیروی نظامی احتیاج داشت.

مادر که دل توی دلش نبود، گفت: عجب شانسی داشتی تو! حالا چرا باید وقت سربازی تو با این جنگ همراه بشه؟!

مصطفی روی مادر را بوسید و گفت: فقط من یکی که نیستم، هزاران نفر مثل من. مگر خودت همیشه پای سجاده بعد نماز دستات رو بالا نمی‌گیری و میگی که خدایا! تکیه به تو، راضی ام به رضای تو، تن ما و تقدیر الهی. حالا چی شده؟ کبری خانم! همه اون حرفات فیلم بود؟!

مادر گفت: وسایلت رو توی ساک بستم. یه زیرپوش و جوراب نو هم برات گذاشتم. هوای خودت رو داشته باش، مادر! جایی که تو میری، زمستان همیشه برف و کولاکش به راهه. لباس بافتنی هم گذاشتم توی ساک. خدا بخواد یه لباس بافتنی نخودی رنگ هم برات سر انداختم. ان شاءلله تا مرخصی بیای، آماده می شه.مصطفی برخاست، دست مادر را بوسید و آهسته روی چشم گذاشت و درحالی‌که به سمت در خانه می‌رفت، بلند گفت:

 اصلاً قول می دم گلوله نخورم؛ آگه هم خوردم، یه دونه از اون درست ‌و حسابی‌هاش بخورم! خوبه؟

این را گفت و از خانه بیرون رفت، خنده تلخی روی لب‌های مادر نقش گرفت.

سرداری که مرد کارهای بزرگ بود

شهید مصطفی مرادی نفر اول سمت راست

از مریوان تا مناطق جنگی جنوب

شش ماه بیش تر از سربازی مصطفی و سید احمد حسینی(دوست و هم‌رزم وی) نگذشته بود که یک روز اتفاقی نصرت‌الله دوست دوران کودکی و نوجوانی را دیدند. نصرت‌الله پس از پذیرفته شدن توی دانشگاه به جبهه آمده و حالا مسئول جهادسازندگی مریوان بود. به درخواست نصرت‌الله به جهاد منتقل شدند و بقیه خدمت را در آنجا گذراندند.

چند ماه از پایان خدمتش می‌گذشت ولی به‌پای دل، توی مریوان مانده بود. می‌توانست در میان سلام‌وصلوات اهالی ابراهیم آباد به خانه  برگردد، دنبال کسب و کاری برود و برای ازدواج آستین بالا بزند، اما فهمیده بودند که این جا کار مهم‌تری دارد.جهادگران در مریوان با کمبود امکانات و در شرایطی که کشور با بحران جنگ روبه‌رو بود، برای روستاهای دورافتاده برق می‌کشیدند، مدرسه و حمام می‌ساختند، پل و جاده می‌زدند و آب آشامیدنی می‌آوردند.

توی دو سال سربازی، حسابی پاک و صیقلی شده بود؛ همان مصطفی بود، با همان قد رشید، هیکل تنومند، چهره گشاده، چشم و ابروهای مشکی، رک‌گو و حالات داش-مشدی توی حرف‌زدن و راه‌رفتن؛ اما انگار مصطفای جدیدی در بطن همین مصطفی پا گرفته بود: ریش‌های پرپشت و موهای به یک طرف خوابیده و عینکی فلزی بر روی چشمانش.

تنها یک چیز می‌توانست مصطفی را از ماندن در مریوان منصرف کند؛ هرروز خبرهایی از جبهه می‌رسید و همه را نگران می‌کرد. حال و هوای جنگ او را هم هوایی کرده بود؛ به‌ویژه از دورانی که حاج نصرت‌الله کاشانی مسؤولیت جهاد مریوان را واگذار کرد و به شوش رفت تا به تیپ تازه تأسیس ۲۷ محمدرسول الله (ص) کمک کند. دل مصطفی یک بام بود و دو هوا ، مردد مانده بود بین ماندن در غرب و خدمت به مردم محروم و رفتن به جنوب.

سرداری که مرد کارهای بزرگ بود

سر آخر، راهی جنوب شد، خودش را به تیپ ۲۷ رساند و کار پشتیبانی آن را بر دوش گرفت.

یک سالی از آمدن مصطفی به جنوب می‌گذشت، حالا دیگر تیپ 27 هم تبدیل به یک لشکر مکانیزه شده بود. شرکت توی چندین حمله و نبرد پیاپی والفجر مقدماتی و والفجرهای ۱ تا ۴ با عنوان فرمانده پشتیبانی و تدارکات، از او یک مرد جنگی کارآزموده و تمام‌عیار ساخته بود.

زمستان سال ۱۳۶۲ از نیمه گذشته و مصطفی فرمانده تدارکات قرارگاه نجف اشرف شده بود و در تکاپو برای فراهم نمودن امکانات موردنیاز جبهه، یک سر بود و هزار سودا.

مصطفی مرد کارهای بزرگ

تجربه نبردهای گذشته و بررسی علل موفقیت و شکست، فرماندهان سپاه را به این نتیجه رسانده بود که وجود یک لشکر مستقل مهندسی ـ رزمی در جنگ، ضروری است. عملی کردن این ایده کار آسانی نبود. بالاخره با پیگیری‌های مصطفی و سید احمد و چند تن دیگر، لشکر مهندسی ۴۲ قدر تأسیس شد. بااینکه خودش جزء مؤسسین لشکر بود، اما به همان فرماندهی تدارکات و پشتیبانی اکتفا کرد. سیداحمد هم قائم  مقام لشکر شد و هم چنان در کنار هم کار می‌کردند.

دریکی از جلسات، فرمانده سپاه موضوع ساخت یک بیمارستان مجهز با چندین اتاق عمل و محل شست‌وشو و معالجه بیماران شیمیایی در جزیره آبادان را مطرح کرد تا از زمان و خطرات انتقال مجروحین زیر آتش دشمن بکاهد. محسن رضایی جملاتش را گفت و منتظر جواب فرماندهان شد. همهمه ای توی جمع فرماندهان قرارگاه‌ها پیچید. این کار آن‌قدر دشوار و حتی غیرممکن به نظر می‌آمد که هیچ لشکری به راحتی داوطلب انجام آن نمی‌شد.

مصطفی با درخواست و پیشنهاد فرمانده سپاه، به فکر فرورفت، بعد از کمی فکر رو به فرمانده لشکر ۴۲ قدر کرد:

حاج عطار! یاعلی، بزن بریم، بابا! خودمان انجامش می دیم. با اعلام آمادگی حاج عطار، صدای صلوات از جمع فرماندهان بلند شد.

با اتمام جلسه حاج عطار دست روی شانه مصطفی انداخت و گفت: دارم به پشتیبانی تو جلو می‌رم. می دونم که آگر کاری رو تو قبول کنی، اون کار حتماً شدنیه و نتیجه می ده.

مصطفی ایستاد و گفت: مرد اگر مرد با شه، باید زیر بار سنگین خودش رو نشون بده. این کار هم کار مردونه است.

خیلی زود دست‌به‌کار شد، به هرجایی که به فکرش می‌رسید سر می‌زد و به هر زبانی بودجه موردنیاز را تأمین کرد. کم کم کمک‌های نقدی و غیرنقدی، کامیون کامیون از راه رسید و مرحله اجرایی کار آغاز شد.

سرداری که مرد کارهای بزرگ بود

شهید مصطفی مرادی (فرد عینکی در تصویر)در حال عزاداری

ازدواج و فرزندی که فقط چند روز طعم پدر داشتن را چشید

بالاخره یک‌بار که مصطفی به مرخصی آمده بود، مادر به آرزویی برای مصطفی رسید: برای‌اش زن گرفت؛ اما مصطفی نتوانست خودش را از متن جبهه و جنگ جدا کند. این را با عروس جوان اش هم طی کرده بود که تا جنگ هست و دشمن بیدار، نمی‌تواند ردای رزمندگی را از تنش بیرون بیاورد. به گفته خودش باخدا عهد بسته بود تا بعد از دیدن فرزندش از دنیا برود و همین طور هم شد، با تولد فرزندش چند روزی کنارش بود و دوباره راهی جبهه شد.

سرانجام در روز هشتم اسفندماه سال ۱۳۶۵ هم‌پرواز با دیگر شهیدان نبرد تاریخی کربلای 5 در منطقه شلمچه ایران و شرق بصره عراق، در حالی که مسئولیت تدارکات لشکر ۴۲ قدر را بر عهده داشت، به مراد دل رسید...

فرازی از وصیتنامه سردار شهید مصطفی مرادی

خداوندا تو می دانی با همه لغزش‌هایی که داشتم ولی همیشه سعی شد که رضای تو را در کارها مدنظر داشته باشم و حضور در جبهه برای ادای تکلیف بود که امام امت ما بر همه واجب کفائی دانسته است، پس من به اصرار کسی به جبهه نرفته‌ام بلکه وظیفه شرعی و تکلیف الهی بوده که بر دوش امت اسلام افتاده است.

به شما امت حزب‌الله تذکر می‌دهم که نکند خدای نکرده با دست خود را به هلاکت بکشید و اسلام عزیز را یاری نکنید و امام عزیز را تنها بگذارید تا کفار ضربات سنگین تری به اسلام عزیز وارد نمایند و بر همه است که همیشه در مقابل اشرار و ضدانقلاب و دشمنان داخلی و خارجی آماده باشیم و از هیچ چیز نهراسیم، و درراه اسلام جان و مال و عزیزترین کسان خود را باید بدهیم تا اسلام پابرجا بماند. این مملکت متعلق به امام زمان (عج) می‌باشد و حافظ هم خود خداست و وعده نصرت داده است.

از این محیط و جو معنوی مملکت اسلامی استفاده نمایید در مدرسه و دانشگاه سعی نمایید از ضد انقلاب سبقت بگیرید که این مملکت بعدها نیاز به افراد متخصص و حزب الهی دارد. خود را با موازین اسلام و قرآن آشنا نمایید. از این فرصتی که به شما روی آورده است و این فرصت و محیط خیلی گران تمام‌شده و خون صدها هزار شهید عزیز به زمین ریخته و اگر بخواهیم و از این فرصت استفاده صحیح نکنیم خیانت کرده‌ایم به خون شهدای عزیزی که با همه آرزوها رفتند و جان و خون را نثار کردند.

کربلا رفتید مارا فراموش نکنید....

سرداری که مرد کارهای بزرگ بود

 
   
  

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 17 فروردین 1395  ] [ 5:03 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 90 :: 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4080449 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب