کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان
کد خبر: 379428 | تاریخ مخابره :۱۳۹۵/۲/۲۰ - ۱۷:۲۲ | سرویس: علمی، فرهنگی 30

رمزگشایی امام سجاد (ع) از رفتار سیدالشهدا (ع)
حوزه/ حضرت ابا عبداللّه الحسين (علیه السلام) در روز عاشورا، هنگامى كه به بعضى از افراد و اهالى كوفه برخورد مى كردند، با اين كه مى توانستند آنان را به هلاكت برسانند، از كنارشان مى گذشتند. اين صحنه براى بسيارى از افراد تعجّب آور و غير قابل هضم بود، تا آن...

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، به مناسبت میلاد پر سعادت امام حسین(,) هفت داستان از زندگی پربرکت آن حضرت را منتشر می کند.

* دعای امام حسین (ع) برای نماز باران

مرحوم سيّد مرتضى (ره) آورده است: امام صادق (علیه السلام) به نقل از پدران بزرگوارش عليهم السّلام می فرمايد: در زمان مولاى متقّيان امام علىّ عليه السّلام مدّتى باران نازل نشد. عدّه اى از اهل كوفه نزد امام اميرالمؤمنين (عليه السّلام )حضور يافته و ضمن اظهار ناراحتى از نيامدن باران، تقاضا كردند تا حضرت از درگاه خداوند، طلب نزول باران نمايند.

امام على عليه السّلام خطاب به فرزندش حضرت ابا عبداللّه الحسين (عليه السلام) كرده و فرمود: اى حسين! حركت كن و براى اين اهالى از درگاه خداوند متعال درخواست بارش باران نما.

حضرت ابا عبداللّه الحسين علیه السلام طبق پيشنهاد پدر از جاى برخاست و ايستاد؛ و پس از حمد و ثناى الهى، بر پيامبر خدا صلی الله علیه وآله و بر اهل بيت گراميش تحيّت و درود فرستاد؛ و آن گاه اظهار داشت: اى خداوندى كه عطاكننده خيرات هستى، و بركات و رحمت هايت را مرتّب بر ما مى فرستى! امروز از آسمان، باران رحمت و بركت خود را بر ما بندگانت فرود فرست؛ و ما را از باران خير و بركت سيراب گردان؛ و تمام موجودات تشنه را كامياب و سيراب گردان تا آن كه ضعيفان خوشحال و دلشاد گردند؛ و زمين هاى مرده سرسبز و زنده درآيند؛ و بركات را ظاهر نمايند. پس اى پروردگار جهانيان! دعا و خواسته ما بندگانت را مستجاب و برآورده فرما.

همين كه حضرت أبا عبداللّه الحسين عليه السّلام دعايش پايان يافت و آميّن گفت، ناگهان ابرهاى بسيارى در آسمان پديدار شد و باران رحمت شروع به باريدن كرد و تمام مناطق را باران فرا گرفت به طورى كه بعضى از بيابان نشين هاى اطراف كوفه به خدمت امام (عليه السّلام) وارد شدند و گفتند: بارش باران، تمام حوالى كوفه را فراگرفته و تمام باغات و نهرها پر از آب گرديده است.(1)

* زنده شدن زنى به دست امام حسین (ع)

مرحوم قطب الدّين راوندى در كتاب خرائج خود می نویسد: عدّه اى در حضور مبارك امام حسين عليه السّلام نشسته بودند، كه ناگاه جوانى گريه كنان وارد شد. امام حسين (عليه السّلام) به او فرمود: چرا گريان و ناراحت هستى؟

جوان گفت: هم اكنون مادرم بدون آن كه وصيّتى كرده باشد، رحلت نمود و از دنيا رفت؛ مادرم اموال بسيارى داشت، پيش از آن كه بميرد به من گفت كه بدون مشورت با شما هيچ دخالت و تصرّفى در اموالش نكنم.

امام حسين عليه السّلام به كسانى كه آنجا حضور داشتند، فرمود: برخيزيد تا به طرف منزل اين زنى برويم كه از دنيا رفته است.

همگى حركت كردند و به منزلى كه جنازه زن در آن نهاده شده بود، وارد شده و جلوى درب اتاق ايستادند.

در اين هنگام حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام دعائى را خواند و به اذن خداوند متعال آن زن مُرده، زنده شد.

همين كه زنده شد نشست و پس از گفتن شهادتين، نگاهى به امام (عليه السّلام) انداخت و گفت: اى سرورم! سخنى بفرما و مرا به دستورات خود راهنمايى نما.

حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام داخل اتاق شد و بر بالشى تكيه داد و فرمود: هم اينك وصيّت كن، خداوند تو را رحمت نمايد.

زن اظهار داشت: اى پسر رسول خدا! من اموالى چنين و چنان در فلان مكان دارم، يك سوّم آن ها را به شما مى دهم تا در هر راهى كه مصلحت مى دانى، مصرف نمايى.

دو سوّم ديگر آن ها را به اين پسرم مى دهم؛ البتّه به شرط آن كه او از دوستان و علاقه مندان شما اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السّلام) باشد.

ولى چنانچه مخالف شما گردد، پس تمامى اموال خودم را در اختيار شما قرار مى دهم؛ چون كه مخالفين شما هيچ حقّى در اموال مؤمنين ندارند.

سپس آن زن از حضرت خواهش نمود كه بر جنازه اش نماز بخواند و مسائل كفن و دفنش را نيز خود حضرت بر عهده گيرد.(2)

* علم لدنی سیدالشهداء در دوران كودكى

يكى از اصحاب پيامبر گرامى اسلام (صلّى اللّه عليه و آله) به نام حذيفه يمانى نقل می کند: روزى حسين (عليه السّلام) در حالى كه كودكى بيش نبود، اظهار داشت: به خداوند قسم! ستمگران بنى اميّه بر قتل من، گرد هم خواهند آمد و عمر سعد پيش قدم و سرلشگر آن ها خواهد بود.

پس به او گفتم: آيا رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله) چنين مطلبى را براي شما گفته است؟ فرمود: خير.

بعد از آن به حضور پيامبر اكرم (صلّى اللّه عليه و آله) رفتم و حضرت را از پيشگويى فرزندش حسين (عليه السّلام) آگاه ساختم كه در دوران كودكى، پيشگويى مى كند و از اتّفاقات آينده خبر مى دهد!.

حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله فرمود: اى حذيفه! همانا علم من، علم حسين است و علم او علم من است، چون ما - اهل بيت عصمت و طهارت - به تمام حوادث روزگار پيش از آن كه واقع شود آگاه و آشنا مى باشيم.(3)

* عاقبت مخالفت با نظر مشورتی امام حسین (ع)

همچنين مرحوم قطب الدين راوندى آورده است: روزى شخصى به محضر مبارك حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام شرفياب شد و اظهار داشت: اى فرزند رسول خدا! من مى خواهم كه با فلان زن از فلان خانواده ازدواج كنم و قبل از هر اقدامى محضر شما آمده ام تا با شما مشورت كنم، چون شما اهل بيت رسالت به تمام امور و مصالح افراد آگاه و آشنا هستيد.

امام حسين علیه السلام فرمود: من صلاح نمى دانم كه تو با آن زن ازدواج کنی.

زنی که این مرد می خواست با او ازدواج کند، ثروت بسيارى داشت و مرد هم از دارائى و اموال بسيارى برخوردار بود.

امّا این شخص با فرمایش حضرت مخالفت كرد و با زن مورد نظر خود ازدواج کرد، پس از گذشت مدّتى كوتاه آن مرد تهیدست و فقير گرديد و به ناچار نزد امام حسين عليه السّلام آمده و موضوع را بازگو كرد.

حضرت فرمود: من تو را راهنمائى كردم اما تو اهميّت ندادى، با اين حال الان هم نظر من اين است كه او را رها نموده و طلاق دهى، كه خداوند بهتر از آن را برايت مقدّر مى گرداند.

سپس پيشنهاد فرمود كه با فلان زن از فلان خانواده ازدواج نما؛ چون پيشنهاد حضرت را اجرا كرد، پس از مدّتى مرد داراى ثروتى انبوه شد، همچنين خداوند متعال فرزندانى به آن ها عطا نمود و تمام خوبى ها و سعادت ها به آن ها روى آورد.(4)

* درخواست خود را فقط به سه شخص بگو

در يكى از روزها شخصى از انصار به حضور مبارك امام حسين عليه السّلام رسيد و نياز خود را بدين مضمون روى كاغذى نوشت: اى سرورم! اى ابا عبداللّه! من به فلان شخص مبلغ پانصد دينار بدهكار هستم و توان پرداخت آن را ندارم، چون تنگدست بوده از لحاظ مالى سخت در مضيقه مى باشم.

پس از آن كه امام حسين عليه السّلام نامه او را قرائت نمود، يك هزار دينار تحويل وى داد و او را موعظه نمود و اظهار داشت: سعی کن در تمام حالات خواهش و خواسته خود را فقط به يكى از سه شخص بگو و از او تقاضا كن:

1 - سعى كن خواسته ات را از كسى تقاضا نمايى كه مؤمن و مورد اطمينان باشد.

2 - با مروّت و جوانمرد باشد، كه حتّى الامكان نااميدت نكند.

3 - داراى حسب و نسب شريفى باشد، كه تو را سبك نشمارد، بلكه براي تو اهميّت و ارزش قايل شود.

امّا ديندار مؤمن، ايمانش سبب مى شود كه خواسته و خواهش تو را برآورده نمايد.

و امّا كسى كه حسب و نسب درستى داشته و جوانمرد باشد، هرگز روى تو را زمين نمى اندازد و به هر شكلى كه باشد آبروى تو را حفظ و خواسته ات را برآورده مى كند.(5)

* جایگاه زائر امام حسین (ع) در نزد رسول خدا (ص)

مرحوم قطب الدّين راوندى در كتاب خود موسوم به خرائج و جرائح می نویسد: روزى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله در محلّى نشسته بود و اطراف آن بزرگوار، امام علىّ، حضرت فاطمه، حسن و حسين عليهم السّلام گرد آمده بودند.

در اين هنگام رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله)، به ايشان خطاب كرد و فرمود: چگونه ايد در آن هنگامى كه هر يك از شما از يكديگر جدا و پراكنده گردد؛ و قبر هر يك در گوشه اى از زمين قرار گيرد؟

حسين عليه السّلام لب به سخن گشود و اظهار داشت: يا رسول اللّه! آيا به مرگ طبيعى مى ميريم، يا آن كه كشته خواهيم شد؟.

حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله در پاسخ فرمود: اى پسرم! همانا شما مظلومانه كشته خواهيد شد. سپس افزود: و فرزندان شما در روى زمين پراكنده خواهند شد.

حسين عليه السّلام سؤال نمود: يا رسول اللّه! چه كسى ما را خواهد كشت؟ رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در پاسخ فرمود: شرورترين افراد، شما را به قتل مى رسانند.

حسين عليه السّلام همچنين سؤال كرد: آيا كسى به زيارت قبور ما خواهد آمد؟ رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) فرمود: آرى، عدّه اى از - مردان و زنان - امّت جهت زيارت شما بر سر قبور شما مى آيند و با آمدنشان بر مزار شما، مرا خوشحال مى کنند؛ وقتی قيامت بر پا شود من در صحراى محشر حاضر خواهم شد، و آنهائى را كه به زيارت قبور شماها آمده باشند، شفاعت مى كنم؛ و از شدايد و سختى هاى قيامت نجاتشان خواهم داد.(6)

* رمزگشایی امام سجاد از رفتار سیدالشهدا (ع)

مرحوم شيخ مهدى مازندرانى - يكى از علماء بزرگ - به نقل از كتاب كبريت الاحمر آورده است:

حضرت ابا عبداللّه الحسين علیه السلام در روز عاشورا، در آن موقعيّت جنگ و ستيز و در همان لحظات آخر، هنگامى كه به بعضى از افراد و اهالى كوفه برخورد مى كرد كه در لشكر عمر بن سعدِ ملعون بودند، با اين كه مى توانستند آنان را به هلاكت برسانند ولى بدون آن كه آسيبى بر آنان وارد نمايند، از كنارشان مى گذشتند.

اين صحنه براى بسيارى از افراد تعجّب آور و غير قابل هضم بود، تا آن كه مدّت زمانى سپرى گشت و علّت جوانمردى و بزرگوارى امام حسين عليه السّلام آشكار و روشن گرديد.

علت این مسئله این بود كه در صُلب آن افراد، انسان هايى پاك طينت وجود داشته که مؤمن و معتقد به ولايت اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام مى باشند.

آن حضرت با علم امامت خويش با يك نظر، آن ها را شناسائى نموده و به آنها آسيبى نمى رساندند.

سپس مرحوم مازندرانى در همين راستا با استناد به فرمايش امام سجّاد زين العابدين (عليه السّلام ) می افزاید: حضرت سجّاد عليه السّلام فرمود: پدرم حسين بن علىّ ع(ليهماالسّلام ) در روز عاشورا، برخى از افرادى را كه در لشكر عمر بن سعد بودند، به هلاكت نرساندند، با اين كه مى توانستند آن ها را به راحتى نابود و هلاك گردانند. هنگامى كه امامت به من منتقل شد، با علم امامت و ولايت متوجّه شدم كه افرادى مؤمن و پاك در صُلب آن اشخاص قرار داشته و پدرم حسين عليه السّلام از روى علم امامت با يك نگاه به چهره و قيافه آن ها دريافته بود كه فرزندانى صالح و پاك از آن ها به وجود خواهند آمد. به همين جهت آن ها را مورد عفو و گذشت قرار مى داد و از ريختن خونشان مى گذشتند.(7)

پاورقی:

(1) - بحالا نوار: ج 44، ص 187، ح 16، به نقل از عيون المعجزات شيخ حسين عبدالوهّاب، منسوب به سيّد مرتضى.

(2) - بحارالا نوار: ج 44، ص 180، به نقل از كتاب خرايج مرحوم راوندى .

(3) - بحارالا نوار: ج 44، ص 184، بهنقل از دلائل الامامة طبرى .

(4) - بحارالا نوار: ج 44، ص 182، ح 6، به نقل از خرائج راوندى .

(5) - تحف العقول: ص 176، بحارالانوار، ج 78، ص 119.

 (6) - بحارالا نوار: ج 18، ص 120.

(7) - حديقة الشّيعة : ج 2، ص 150.

منبع: کتاب «چهل داستان و چهل حديث از امام حسين عليه السّلام»، عبداللّه صالحى

حوزه*


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:54 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: 379395 | تاریخ مخابره :۱۳۹۵/۲/۲۰ - ۱۱:۰۹ | سرویس: علمی، فرهنگی 75
قطره ای از دریا
كفران نعمت چگونه اتفاق می افتد
حوزه / كفران نعمت به معنى نادیده گرفتن آن است. شخص منكر دین، به سبب اینكه حقایق و آیات الهى را كتمان مى‏ كند و یا نادیده مى ‏گیرد، كافر خوانده شده است.

 به گزارش سرویس علمی فرهنگی   خبرگزاری «حوزه»  استاد قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان  نکته های آیه ششم سوره بقره پرداخته است.

كفران نعمت به معنى نادیده گرفتن آن است. شخص منكر دین، به سبب اینكه حقایق و آیات الهى را كتمان مى‏ كند و یا نادیده مى ‏گیرد، كافر خوانده شده است.

قرآن، بعد از متّقین، گروهى از كفّار را معرّفى مى‏ كند. آنها كه در گمراهى و كتمانِ حقّ، چنان سرسختند كه حاضر به پذیرش آیات الهى نیستند و در برابر دعوت پیامبران، زبان قال و حالشان این بود:

«سواء علینا أوَعَظتَ ام لم تكن من الواعظین» (شعراء، 136) براى ما وعظ و نصیحت تو اثرى ندارد، فرقى ندارد كه پند دهى یا از نصیحت دهندگان نباشى.

اگر زمینه مساعد و مناسب نباشد، دعوت انبیا نیز مؤثّر واقع نمى‏ شود.

باران كه در لطافت طبعش، خلاف ‏نیست‏

در باغ لاله روید و در شوره‏زار، خَس‏

*پیام‌های آیه:    

*لجاجت و عناد و تعصّب جاهلانه، انسان را جماد گونه مى‏ كند. «سواء علیهم»

 *روش تبلیغ براى كفّار، انذار است. اگر انذار و هشدار در انسان اثر نكند، بشارت و وعده ‏ها نیز اثر نخواهند كرد. «سواء علیهم ءانذرتهم ام لم تُنذرهم»

  *انتظار ایمان آوردنِ همه‏ مردم را نداشته باشید. «...لا یؤمنون»  در آیه‏ى 103 سوره یوسف مى ‏فرماید: «وما اكثر النّاس ولو حَرصتَ بمؤمنین» هر چند آرزومند و حریص باشى، بسیارى از مردم ایمان نخواهند آورد.


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:52 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: 379354 | تاریخ مخابره :۱۳۹۵/۲/۱۹ - ۱۸:۱۱ | سرویس: علمی، فرهنگی 116
آیه ها و آینه ها(۱۴۶)؛
شهید سعیدی و راننده ای که خانه نشین شده بود
حوزه/ به قدری به مقوله نیکو کاری و احسان در دین رئوف اسلام تاکید شده که جزء مسلمات دین محسوب می شود اما احسان فقط به بخشش مالی ختم نمی شود و چه بسا افرادی که تمکن مالی دارند اما نیازمند یک دلجویی و احوال پرسی کوچک هستند.

آیه:

خداوند متعال در قرآن می فرماید:

وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ بقره/195

و نيکی کنيد که خدا نيکوکاران را دوست دارد

آینه:

حکایت؛ یکی از دوستان آیت الله سعیدی نقل می‏ کند که ما در مسجد شهید سعیدی صندوق خیریه و کمک به محرومان داشتیم که بعد از شهادت، این صندوق به کارش ادامه می‏ داد، روزی برای بررسی وضع نیازمندی که توصیه شده بود رفتیم مردی را دیدیم که روی یک تخت چوبی نشسته بود و پاهایش قطع شده بود، بعد از آنکه متوجه شد ما از مسجد موسی بن جعفر علیه‏السلام هستیم، گفت: شما مرحوم حاج آقا سعیدی را می ‏شناختید؟ گفتم بلی از شاگردان ایشان بودم، گفتم شما از کجا با ایشان آشنا شدید؟  سرش را به دیوار گذاشت و گریه کرد و بعد گفت: من قبلاً راننده ماشین مسافری بودم که در یکی از شهرها تصادف کردم و در اثر آن پاهایم قطع شد و خانه نشین شدم این خانه را که می‏بینی حاج آقا سعیدی برای ما درست کرده و زندگی ما را ایشان اداره می‏کردند، خیلی شبها با آن همه مشغله ای که داشتند، آخر وقت به اینجا می‏آمدند و یکی دو ساعت می ‏نشستند و با ما صحبت می‏کردند و شوخی می کردند تا ما را از تنهایی در بیاورند، ما با هم دوست و رفیق بودیم، می‏رفت برای ما نان و روغن و... می گرفت و می‏ آورد او واقعاً آقا بود و محبت او در دل ما خواهد ماند.

تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن                        به دمی، یا درمی، یا قلمی یا قدمی 2

  1. با اقتباس و ویراست از کتاب  داستانهایی از علما
  2. پوریای ولی

 حوزه*


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:51 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

کارت های ولادت حضرت ابوالفضل (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) مبارک باد

 

 

 

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

 

 

 

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) مبارک باد

 

 

 

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) مبارک باد

 

 

 

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روزجانباز مبارک باد

 

 

 

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) مبارک باد

 

 

 

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) مبارک باد

 

 

 

ولادت  باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

ولادت باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) مبارک باد

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:28 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

میلاد باسعادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

 

امام حسین+امام سجاد+حضرت ابوالفضل العباس+تصاویر

 

امام حسین+امام سجاد+حضرت ابوالفضل العباس+تصاویر

نسیم سحر

امام حسین ع

ولادت امام سجاد ع

ولادت امام حسین امام سجاد حضرت عباس ع

ولادت حضرت عباس ع

ولادت ائمه

ابا عبدالله الحسین

الحسین ع

اعیاد شعبانیه

السلام علیک یا ابا عبدالله

کربلا در ولادت امام حسین ع

حسین بن علی

عباس بن علی

علی ین حسین

گلستان محمد ص

 

   

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس(ع)

 

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 

 

تصاویر متحرک ولادت امام حسین و حضرت ابوالفضل عباس

 


 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:27 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

شعر زیبا... یاد کن

 

ای شهاب زین سوار تند رو

زین ره پر نخل لطفی کن مرو

پشت هر نخلی عمود کینه ای است

هر عمودی قاتل آئینه ای است

ای عمود نور، مایل تر برو

ای یم توحید، ساحل تر برو

پیش مردم عشوه کاری، خوب نیست

این قَدر لیلا شدن مطلوب نیست

ترسم اینک تیرها کاری کنند

صورت مه را قلمکاری کنند

کاش در گردن دعایی داشتی

یا که تیغ ره گشایی داشتی

ای کلام الله پر تذهیب من

سوره ی والنّجم خوش ترتیب من

آن مبادا بین این دلواپسی

آیه هایت را به هم ریزد کسی

ترسم اینک تیراندازی کنند

نیزه ها با پیکرت بازی کنند

چشم زخم کوفیان خیره سر

چیره می سازد سنان را بر سپر

وای بر من منقبت باران شدی

صنعت دست قلمکاران شدی

تیرها بوسه به مینویت زدند

دست بر دامان ابرویت زدند

رس به فریاد ای کماندار نجف

بر هزاران تیر، تنها یک هدف؟!

طفلکت را در بغل جایی بده

مشک خود را لااقل جایی بده

کولیان چشم سیاهت دیده اند

بدصفت ها بی پناهت دیده اند

بد چو آمد بر سرت شد بد دلش

مادرت در خانه می ریزد دلش

دستهایت را به قدری فاصله

خوب خواباندند بین غائله

مشک بر دندان گرفتی روز سخت

مثل میوه بر سر شاخ درخت

حیف از آن چشمی که راه تیر بست

گونه ای که عهد با ششیر بست

حیف از آن قامت که خون آلود شد

حیف از آن نخلی که پر از دود شد

استخوانت خورده با آهن گره

گشته درهم پیکر تو با زره

آه یا عباس مشکت را زدند

کیسه ی مجموع اشکت را زدند

پس الف کن دال را مرکب مران

این فرس را جانب زینب مران

کوه رحمت بر زمین افتاده است

یا امیرالمؤمنین افتاده است

کینه های خیبری گل می کند

مرحبا! مرحب تأمّل می کند

ای نمازت فارغ از رکن و قیام

متّصل شد نیت تو بر سلام

نیّتت بود آب و بر خاکت زدند

تیغ بر «ایّاک ایّاک»ت زدند

متّفق گشتند موران هوس

تا بیندازند شیری از نفس

پس تو استمداد را آغاز کن

«یا اخا ادرک اخاک»ت ساز کن

مژده یا عباس می آید نگار

ذوالجناحش اسب و تیغش ذوالفقار

با شتاب از دور می آید حسین

زیر خون مستور می آید حسین

از سر هر کشته ای رنگی بر اوست

از سر هر زخمه آهنگی بر اوست

گرد کرده چشم و در ابرو گره

از غضب افکنده در بازو گره

می فشارد پای در پای رکاب

چرخ می ترسم بماند از شتاب

لک زده چشمش برای دیدنت

کرده لب را غنچه ی بوسیدنت

این توقّف چیست مولا می کند؟

چیست آن کز خاک پیدا می کند؟

خم شد و بوسید و شد بیچاره ای

گوییا دیده است قرآن پاره ای

صبر کن اما! لبش گلرنگ شد

مثل وقت رفتنت دلتنگ شد

دستهای توست می مالد به لب

بوسه می گیرد ز قتّال العرب

ای سرت در خیل سرها سربلند

زآن بلندی بر من سائل بخند

من شریک گریه های زینبم

من فراتی خسته و جان بر لبم

شرمسارم از خروش و جوش خود

می کشم بار گنه بر دوش خود

بعد تو ماندن گناه اکبر است

زین گنه خواندن گناهی دیگر است

بعد تو باید که افتاد و شکست

چون عمود خیمه ات از پا نشست

جان به لب آمد لب شطّ فرات

«معنی» از دستش نمی ریزد دوات

در حقیقت جزء با کل واصل است

شیربچه نیز شیر کامل است

شیر شیر است و نمی گنجد به وهم

لیک هر کس می برد از شیر سهم

تا علی کار پیمبر می کند

پور حیدر کار حیدر می کند


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:26 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 

ولادت با سعاد ت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

 

 

رابه امام زمان مهدی موعود (ع)ونایب برحقش مقام معظم رهبری

 

حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله و ملت شهید پرورو

 

 

ولایت مدار ایران اسلامی تبریک وتهنيت عرض می نماییم.

 

 

 

احمداسماعیلی کریزی

 

 

 

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:25 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
کد خبر: ۷۴۰۳۷
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۹
 
آیت الله کریمی جهرمی تشریح کرد

شباهت های امام حسین(ع) با کتاب خدا

 

در ميان امامان معصوم و حجت‌هاي بالغه الهي، پيشواي عزّت و آزادي و رهبر جهاد و شهادت و فداكاري، حضرت سيّدالشهدا، حسين بن علي(عليه السلام) امتيازي ويژه دارد. پيوند امام حسين با قرآن كريم، بسيار ريشه‌دار است .

عقیق:آيت الله كريمي جهرمي در مقاله ای با عنوان «امام حسين(عليه السلام) آينه آيه‌هاي قرآن» به تبیین شباهت های این امام همام با کتاب قرآن پرداخته‌اند.

رابطه تنگاتنگ و به هم تنيده قرآن كريم و اهل‌بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام)آن‌قدر عميق و ريشه‌دار است كه قلم و بيان از عهده ترسيم آن برنمي‌آيند. حديث مشهور و متواتر ثقلين، اين حقيقت را به گونه كامل، آشكار مي‌سازد. رسول‌اكرم(صلي الله عليه وآله) در آن حديث شريف فرموده‌اند: من مي‌روم و دو متاع سنگين، گران‌بها و ارزشمند در ميان شما مي‌گذارم: يكي‌كتاب‌خدا، قرآن كريم و ديگري عترت اهل‌بيتم و اين دو، هرگز از هم جدا‌نمي‌شوند تا در كنار حوض كوثر، بر من وارد شوند.[1]

در ميان امامان معصوم و حجت‌هاي بالغه الهي، پيشواي عزّت و آزادي و رهبر جهاد و شهادت و فداكاري، حضرت سيّدالشهدا، حسين بن علي(عليه السلام) امتيازي ويژه دارد. پيوند امام حسين با قرآن كريم، بسيار ريشه‌دار است; چنان‌كه عبارت‌هاي زيارت‌نامه‌هاي آن حضرت و غير آن، به روشني گوياي اين حقيقت انكارناپذير است. در زيارت آن حضرت در عيد فطر و قربان مي‌خوانيم:

اشهد انّك التّالي لكتاب الله.[2] من شهادت مي‌دهم كه تو[ اي امام حسين!] تلاوت‌كننده كتاب خداوند بودي.

و در زيارت آن حضرت در شب قدر مي‌خوانيم:

اشهد انّك قد اقمت الصلوة ... و تلوت الكتاب حق تلاوته.[3] شهادت مي‌دهم كه تو[ اي حسين بن علي!] نماز را به پا داشتي... و قرآن را بدان‌گونه كه شايستگي تلاوت داشت، تلاوت فرمودي.

و در بعضي از زيارت‌هاي آن سيد ابرار و امام آزادگان (مانند زيارت عيد فطر و قربان) مي‌خوانيم:

السلام عليك يا شريك القرآن.[4] سلام بر تو[ اي حسين!] اي شريك و هم‌تاي قرآن!

*آن بزرگوار، از جهات مختلف، شريك قرآن بود:

* هر دو، حجّت الهي بودند.

* هر دو از عالَم بالا به اهل زمين داده شده بودند.

* هر دو، وديعه و يادگار پيامبراكرم(صلي الله عليه وآله) بودند.

* هر دو، نور خدايند كه در ظلمات ارض و عالم ناسوت نورافشاني مي‌كنند.

* هر دو، هادي جامعه انساني به راه خير و صلاح و سوق‌دهنده ملت‌ها به صراط مستقيم حق و عدالت‌جويي، آزادگي، عزت و شرف انساني‌اند.

* هر يك، ذكر و ورد روز و شب اهل ايمان و آزادگان جهانند.

* هر دو، تا ابد، تازه و زنده و جديدند و گرد كهنگي بر سيماي زيباي درخشان هيچ يك از آن دو نور الهي نخواهد نشست.

* تكرار قرائت آيات قرآن، خستگي نمي‌آورد و هر بار، گويا نخستين بار است كه آن را قرائت مي‌كند; زيرا هر روز، طراوت و تازگي مخصوص به خود را دارد. ذكر نام امام حسين(عليه السلام)، فضايل و مناقب بي شمار و سخنان دل‌نشين و جذاب و خلاصه، بيان هر يك از ابعاد شخصيت درخشان آن حضرت نيز هر چه تكرار شود، اندكي از بها، نورانيت و جلوه‌هاي خيره‌كننده آنها را نمي‌كاهد.

* هر دو، در جهان تحولي به وجود آوردند كه تا ابد، در عرصه زندگي انسان جلوه نموده، به پيش مي‌روند، انسان‌ها را تربيت مي‌كنند و تا نقطه اوج شرف، مجد، عزت و افتخار، عروج مي‌دهند.

* هر دو، نويدِ رحمت و مبشّر عنايت و لطف خدايند. از اين رو، دل‌ها هنگام قرائت يا شنيدن آيه‌هاي قرآن كريم به پرواز درمي‌آيند. از سخنان امام حسين(عليه السلام) و بيان زندگاني ايشان نيز جان‌ها نوازش يافته، شيفته پرواز به سوي بهشت خدا مي‌شوند.

* هر دو، صاعقه عذاب بر سر دشمنان دين و بشر و ستم‌گران خيره‌سر بودند. به‌همين دليل، جنايت‌كاران وحشيانه به هر دو حمله كردند.

وليد بن عبدالملك به قرآن تفأل زد. اين آيه آمد:

(وَاسْتَفْتَحُوا وَخابَ كُلُّ جَبّار عَنِـيد).[5] طرفداران انبيا از خدا تقاضاي فتح و پيروزي كردند و سرانجام، هر گردنكش منحرفي نوميد و نابود شد.

او قرآن را بر هم گذاشت و آن را نشانه تير خود قرار داد و آن قدر بدان تير زد كه پاره پاره شد. آن گاه اين شعر را خواند:

تهدّدني بجبّار عنيد***فها أنا ذاك جبّار عنيد

إذا ما جئت ربّك يوم حشر***فقل يا ربّ مزّقني الوليد[6]

يعني اي قرآن! مرا به «جبّار عنيد» تهديد مي‌كني؟ اينك من آن جبّار عنيدم. در روز‌محشر هنگامي كه نزد پروردگارت آمدي، بگو: پروردگارا! وليد مرا پاره پاره كرد.

امام حسين(عليه السلام) نيز مانند صاعقه عذاب بر سر دشمنان اسلام بود. او بر بني‌اميه و آل‌ابي‌سفيان نهيب مي‌زد و فرياد مي‌كشيد. ازاين‌رو، هدف تير، نيزه و شمشير آنان قرار گرفت و سر از بدن مطهرش جدا و بدنش را پاره پاره كردند.

*حکایتی شگفت انگیز

امام حسين(عليه السلام) سخت مجذوب جذبه‌هاي معنوي قرآن كريم بود; عبدالرحمان سلمي سوره حمد را به فرزند امام حسين(عليه السلام) آموخت. كودك آن سوره مباركه را براي پدر بزرگوارش قرائت كرد. حضرت، هزار دينار و هزار حُلّه به عبدالرحمان عطا فرمود و دهان او را نيز پر از درّ و جواهر كرد. بعضي به آن حضرت عرض كردند كه اين همه عطا و بخشش، براي تعليم سوره حمد؟! امام در پاسخ فرمودند: «و اين يقع هذا من عطائه؟»;[7] يعني چيزي كه من دادم، كجا مي‌تواند پاسخ‌گوي حق عظيم و كار بزرگ او باشد؟

بنگريد كه آن حضرت، در برابر آموزش سوره حمد، چه لطف‌ها مي‌كند و با‌اين‌حال مي‌فرمايد: پيشكش من كجا و عطاي او كجا. كار خود را پيشكش(كه از كوچك به بزرگ داده مي‌شود) مي‌نامد و عمل او را عطا مي‌داند كه رفتارانسان بزرگ در برابر زيردستان است و اين خود از آن همه بخشش مال، بهتر وبالاتر است.

اين داستان شگفت‌انگيز حاكي از آن است كه همه وجود امام حسين(عليه السلام)مجذوب كشش‌هاي عميق قرآن كريم بود و قرآن در اعماق جان آن بزرگوار نفوذ داشت. بنابراين همه اعمال ايشان از قرآن سرچشمه مي‌گرفته و همه جا با هدايت‌هاي قرآني حركت مي‌كرده است. ديگران هم با ارشاد او به پيش مي‌رفتند. مِهر و قَهر امام‌حسين(عليه السلام)به قرآن باز مي‌گشت و رايحه پاك و معطّر قرآن از همه كارهاي ايشان پديدار بود و در مواردي، ايشان خود، به آيه مربوط استشهاد مي‌كرد و تصريح مي‌فرمود كه در اين رفتار مخصوص، استناد من به آن آيه كريمه است و يا از قرآن‌كريم الهام مي‌گيرد. به بيان ديگر، اخلاق و رفتار آن بزرگوار، تجسّم و ترسيم آيه‌هاي پربركت قرآن بود و با رفتار بزرگوارانه خود، آيه‌هاي قرآن را زنده مي‌كرد و در جامعه رواج مي‌داد و امت را به سوي قرآن، تشويق مي‌كرد.

*فروتني براي مؤمنان

(... إِنَّـهُ لا‌يُحِبُّ المُسْتَكْبِرِينَ).[8] او گردن‌كشان را دوست نمي‌دارد.

رفتار امام حسين(عليه السلام) با طبقات تهي‌دست، متواضعانه بود و با افراد محروم و نيازمند جامعه، بسيار دوستانه و صميمانه رفتار مي‌كرد. آنان كه در نظرسطحي‌نگر و ظاهر بين دنيادوستان و ماده‌پرستان، ارزشي نداشتند، در نظرژرف‌نگر و خدابينانه امام حسين(عليه السلام) احترام داشتند و از مهر و صفاي آن‌حضرت برخوردار مي‌شدند. او از تكبر و خودبيني، سخت پرهيز مي‌كرد و از آن بيزار بود.

آري، بنابر كلام صريح آن‌حضرت، اين منش انسان دوستانه، برگرفته از قرآن كريم است; چنان كه خداوند درباره مستكبران مي‌فرمايد:

(لا جَرَمَ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَما يُعْلِنُونَ إِنَّـهُ لا‌يُحِبُّ المُسْتَكْبِرِينَ).[9] قطعاً خداوند به آن‌چه آنان در پنهاني انجام مي‌دهند و آن‌چه آشكارا مرتكب مي‌شوند; آگاهي دارد و خداوند، مستكبران را دوست نمي‌دارد.

مسعدة بن صدقه نقل مي‌كند كه حضرت حسين بن علي(عليه السلام) گروهي مستمند را در‌راه ديد كه نشسته‌اند پاره‌هاي ناني را مي‌خورند. آنان از امام حسين(عليه السلام)خواستند كه بر بساط آنان بنشيند و از غذاي آنان تناول فرمايد. حضرت در كنار آنان نشست و با‌آنان غذا خورد. آن‌گاه اين آيه را تلاوت فرمود:

(إِنَّـهُ لا‌يُحِبُّ المُسْتَكْبِرِينَ). راستي كه خداوند، مستكبران را دوست نمي‌دارد.

آن گاه فرمود: «من شما را اجابت كردم. اكنون شما مرا اجابت كنيد». عرض كردند: «آري، اي زاده رسول‌الله!» و با آن حضرت، به خانه ايشان آمدند. حضرت به رباب فرمود: «آن چه را ذخيره كرده‌اي، بياور.»[10] و همه را در راه خدا به آنان بذل فرمود.

حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) با آن تواضع بي‌نظيرشان و قرائت آيه كريمه، به وضوح به‌ما فهماند كه آن اخلاق كريمانه و رفتار بزرگوارانه، برگرفته از قرآن كريم است.

*هديه برتر

(وَ‌إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِـيَّة فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها...).[11]

و چون بر شما درود گفته شده است، شما بهتر از آن، پاسخ دهيد يا همان را [در پاسخ]برگردانيد‌...‌.

اين آيه، چگونگي رفتار انسان را با كساني كه به او تحيت مي‌فرستند و به وي احترام مي‌گذارند، بيان فرموده است. خلاصه مضمون آيه، اين است كه خوبي، تحيّت و احترام فرد را ناديده نگيريد و از كنار آن، بي‌توجه عبور نكنيد، بلكه دست كم، همانند تحيت، احترام و بزرگ‌داشتي كه او براي شما به كار برده است، درباره او به‌كار‌بريد و البته كرامت نفس، ايجاب مي‌كند كه با كيفيت بهتر و بالاتري، احسان او‌را جبران كنيم.

اَنس مي‌گويد: من در نزد حضرت امام حسين(عليه السلام) بودم كه كنيزي وارد شد و دسته گلي را به آن حضرت تقديم كرد. حضرت فرمود: «تو در راه خدا آزادي و من تو را براي خاطر خداوند، آزاد كردم».

انس مي‌گويد: من عرض كردم: كنيز به شما، يك دسته گل تقديم كرد، دسته گلي كه مهم نيست و بهاي چنداني ندارد; ولي شما او را آزاد مي‌سازيد؟!. امام حسين(عليه السلام) در پاسخ فرمود: «و كذا أدَّبنا الله; (خداوند، ما را اين‌گونه تأديب كرده است). او مي‌فرمايد: (وَ‌إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِـيَّة فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها) و بهتر از دسته گل او آزادي وي بود.[12]

امام حسين(عليه السلام) در اين رفتار والا به قرآن كريم استناد كرده، به صراحت، اخلاق بسيار والاي خود را الهام گرفته از تعليم و تربيت خداوندي و از رهگذر آيه شريفه قرآني مي‌داند.

راستي چه افتخارآفرين است كه امام بزرگوار شيعه، خود و خاندان خود را تربيت‌يافته خداوند و ادب شده مكتب قرآن كريم قلمداد و بدان فخر و مباهات مي‌كند.

چه اندازه جمله «كذا ادّبنا الله»، كه امام حسين(عليه السلام) فرمود، زيبا و دلربا است و چه قدر كلام خداوند: (وَ‌إِذا حُيِّيتُمْ‌...) شيرين و جذاب است!

اينك بر رهبران جهان است كه اين ادب الهي را از قرآن مقدس و از ترجمان آن، امام حسين(عليه السلام)فرابگيرند تا خوبي‌هاي مردم را به بهتر از آن پاسخ دهند.

 

 

پی نوشت:

[1]. ر.ك: سنن الدارمي، ج 2، ص 524; سنن البيهقي، ج 10، ص 113; مسند احمد، ج 3، ص 14 و 17; الطبقات‌الكبري، ج 2، ص 194; كافي، ج 1، ص‌293.

[2]. المزار، ص 158.

[3]. همان، ص 168.

[4]. همان، ص 143.

[5]. ابراهيم (14) آيه 15.

[6]. دميري، حياة الحيوان (به نقل از: تتمة‌المنتهي، ص 91; الطرائف، ص 167; بحارالانوار، ج 38، ص 193).

[7]. مناقب آل ابي‌طالب، ج 4، ص 66; تفسير برهان، ج 1، ص 34.

[8]. نحل (16) آيه 23.

[9]. نحل (16) آيه 23.

[10]. تفسير عياشي، ج 2، ص 257; بحارالانوار، ج 44، ص 189.

[11]. نساء (3) آيه 86‌.

[12]. كشف‌الغمّه، ج 2، ص 31; مناقب آل ابي‌طالب، ج 4، ص 18.

منبع: برگرفته از کتاب امام حسین(ع) آینه آیه های قرآن

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:24 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

کد خبر: ۷۴۰۳۴
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۹
 

شعرجدیدحامدخاکی برای شهدای خان‌طومان

 

حامد خاکی از شاعران آیینی کشور، شعر جدید خود را در رثای شهدای مدافع حرم خان‌طومان سرود. در بخشی از این شعر آمده است: کشتار خان‌طومان تن ما را نلرزاند/ مشتاق‌تر سرو و صنوبر می‌فرستیم.

عقیق:در روز های قبل قبل خبری در سراسر کشور پیچید که خطه مازندران شاهد رجعت 13 کبوتر خونین‌بال مدافع حرم است.

سربازان فداکار و جان‌ بر کف لشکر 25 کربلای مازندران همچون سالهای دفاع مقدس و این بار در دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) از جان خویش گذشتند و به‌سوی معبود خود پر کشیدند.

حامد خاکی، از شاعران آیینی کشور، با توجه به همین موضوع شعر جدید خود را به این شهدای مدافع حرم تقدیم کرده است:

تا بال و پر باشد کبوتر می‌فرستیم
حرف از گذشتن شد اگر، سر می‌فرستیم

رد می‌شوند از زیر قرآنِ پدرها
فرزند را با اذنِ مادر می‌فرستیم

این خاک، نوکرهای خوبی پرورش داد
از خاک سلمان‌ها، ابوذر می‌فرستیم

مازندران، قم، یزد، تهران، کهکیلویه
عشاق را از کل کشور می‌فرستیم

کشتار خان طومان تن ما را نلرزاند
مشتاق‌تر سرو و صنوبر می‌فرستیم

از آن طرف دارند پیکر می‌فرستند
از این طرف داریم لشکر می‌فرستیم

آن قدرها در بینمان فهمیده داریم
هرچه بخواهی نوجوان‌تر می‌فرستیم

در عشق زینب عقل را لازم نداریم
دیوانه‌ایم و باز نوکر می‌فرستیم

برگشتنِ با سر که شرط عاشقی نیست
سر می بُرند و باز با سر می‌فرستیم

من می‌روم تا کار صبرم را بسازند
از سنگ صحنش، سنگ قبرم را بسازند

 

منبع:تسنیم

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:24 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
تولیت آستان قدس رضوی:
پیام نورانیتِ اسلامی نظام و رهبری، دل‌های جهانیان را تسخیر کرده/ مقاومت مردم یمن و سوریه تحت تاثیر پیام عاشوراست
تاریخ انتشار : ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ در ۲:۰۱ ب٫ظ
 
 
تولیت آستان قدس رضوی با تاکید براینکه مقاومت مردم یمن در برابر آمریکا و سعودی‌ها و مقاومت مردم سوریه و عراق تحت تاثیر مسئله اربعین و پیام عاشوراست، گفت: پیام نورانیت اسلامی نظام و رهبری انقلاب، دل‌های جهانیان را تسخیر کرده است.
استان

به گزارش صبح توس، به نقل از آستان‌نیوز، حجت‌الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی در اختتامیه سومین نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی با اشاره به اهمیت زیارت در مصون‌سازی جامعه در برابر جنگ نرم اظهار داشت: دلیل هجمه در ادبیات مکتوب، رمان‌ها، ماهواره‌ها و فضای مجازی علیه زیارت، این است که ارتباط با معصومان و امامزادگان برای دشمنان خطر است.

وی زیارت اربعین را یکی از جلوه‌های دلدادگی شیعیان نسبت به امام حسین(ع) دانست و گفت: مقاومت مردم یمن در برابر آمریکا و سعودی‌ها و نیز مقاومت مردم سوریه و عراق تحت تاثیر مسئله اربعین و پیام عاشوراست.

تولیت آستان قدس رضوی با اشاره به سردرگمی جریان استکبار در برابر مقاومت اسلامی گفت: امروز کسانی که در جبهه طرفداری از نظام اسلامی و تحقق رهنمودهای مقام معظم رهبری در فضای دیجیتال فعالیت می‌کنند، باید بدانند حرکتشان در جامعه بشری کاملا تاثیرگذار است.

وی آگاهی در مفاهیم، عزم عملی و امید به آینده را سه ویژگی مهم فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی دانست و گفت: سخن و منطق ما می‌تواند با وجود همه محدودیت‌های دشمن در عرصه دیجیتال نیز موثر باشد؛ چنانکه پس از اینکه مقام معظم رهبری به دلیل یک ناراحتی به بیمارستان رفتند، ۴۰۰‌میلیون پیام دعا و ابراز محبت از سراسر جهان برای ایشان ارسال شد، این نشان می‌دهد پیام نورانیت اسلامی نظام و رهبری انقلاب، دل های جهانیان را تسخیر کرده است.

رئیسی فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را به فعالیت در راستای تولید محتوا در زمینه سبک زندگی اسلامی دعوت کرد و گفت: باید به نظام ارتباط‌سازی جدیدی که در عالم شکل گرفته به‌صورت جدی توجه کنیم.

انتهای پیام/


 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:23 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

تاریخ: ۱۳۹۵/۰۲/۲۱
نوع: خبر

 

محسن رضایی:

 

پاسداران به تأسی از ثارالله تا آخرین قطره خون از انقلاب و مردم دفاع می‌کنند
فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس با ذکر خاطره‌ای از ایام پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری سپاه، به چرایی انتخاب سالروز ولادت اباعبدالله الحسین (ع) به عنوان روز پاسدار پاسخ داد.
پاسداران به تأسی از ثارالله تا آخرین قطره خون از انقلاب و مردم دفاع می‌کنند

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، سرلشکر محسن رضایی با انتشار یادداشتی ضمن تبریک اعیاد شعبانیه، میلاد امام حسین (ع) و روز پاسدار را به پاسداران انقلاب اسلامی تبریک گفت.
فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس با ذکر خاطره‌ای از ایام پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری سپاه، به چرایی انتخاب سالروز ولادت اباعبدالله الحسین (ع) به عنوان روز پاسدار پاسخ داد.

متن این یادداشت به شرح ذیل است:
چند روز مانده به پیروزی انقلاب اسلامی، در مدرسه رفاه واقع در خیابان ایران و در محل استقرار حضرت امام (ره) با شهید بروجردی قدم می زدم، نگران وضعیت انقلاب بودیم، نگرانی ما از آن جا بود که می دانستیم اگر انقلاب پیروز شود ، نه آمریکا و نه ساواکی ها و نه هواداران شاه مثل دوران مصدق به سادگی تسلیم اراده مردم نمی‌شوند و به اصطلاح ول کن ماجرا نخواهند بود! صحبت ما برای یافتن راهکاری برای تقویت و حفظ انقلاب بود.
این نگرانی بیشتر از ما در ذهن امام بود . وقتی انقلاب پیروز شد ، امام از تشکیل سپاه حمایت جانانه‌ای کردند. با دوستانمان به نتیجه رسیدیم روز سپاه را روز میلاد امام حسین (ع) بگذاریم تا به دشمنان ملت ایران و اسلام بگوییم ما پاسداران ، به تأسی از ثارالله، تا آخرین قطره خون از انقلاب ، کشور و مردم مان دفاع می کنیم.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی امروز با قوت بر همان عهد نخستین استوار است و با پیروی از استوانه نظام یعنی ولایت مطلقه فقیه،همواره نگهبان امنیت و اقتدار نظام خواهد بود.دفاع و مقاومت ما سوریه ، عراق و یا لبنان را نمی شناسد، ما اسلام و ملت ایران را می شناسیم. هرجا رهبر عزیزمان لازم بدانند برای دفاع از منافع اسلام و ملت ایران حاضر خواهیم بود.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:22 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 

 

2 خاطره شنیده نشده از پاسداران انقلاب:

 

وقتی امام از خوشحالی مسئول اطلاعات سپاه را در آغوش کشید
در آن برهه نیز مسعود رجوی به عنوان سرحلقه آنها از کشور فرار کرده بود و موسی خیابانی مسئول عملیات منافقین در داخل کشور بود. بالاخره نیز پس از 6 ماه کار اطلاعاتی فشرده، سپاه توانست محل اختفای موسی خیابانی و تیم منافقین را پیدا کرده و نیمه شب به منزلی که محل تجمع آنها بود حمله کرده و در آن حمله موسی خیابانی و تعداد زیادی از منافقین کشته شدند. یکی از افرادی که در این جریان کشته شد...
وقتی امام از خوشحالی مسئول اطلاعات سپاه را در آغوش کشید

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، سردار محمدحسین نجات شاید مهمترین مسئولیت خود را در سال 79 بر عهده گرفت؛ «فرماندهی سپاه ولی امر» که مسئولیت آن، حفاظت از بیت رهبری است و به مدت 10 سال در این مسئولیت ماند. اگرچه بیشتر نجات را یک چهره امنیتی و به دور از رسانه می‌شناسند، اما او با روی خوش به درخواست ما پاسخ مثبت داد و در روز میلاد امام حسین(ع) که مزین به روز پاسدار نیز هست، به بیان برخی خاطرات و ناگفته‌ها از زندگی پاسداران و جان فشانی های آنها پرداخت.

آنچه در زیر می‌خوانید، 2 خاطره شنیدنی است که فرمانده سابق سپاه ولی امر با لهجه شیرین شیرازی در حالی که در برخی دقایق با بغض همراه بود، با حضور در شبکه اطلاع رسانی دانا تعریف کرد. بخش دوم این مصاحبه که پرسشی است درباره مدافعان حرم، در روزهای آینده منتشر خواهد شد.

 

خوشحالی امام از یک خبر مسرت بخش

منافقین بعد از آنکه تمام تلاش خود را در فاز سیاسی انجام داده و در رسیدن به هدف ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران با تدابیر رهبر کبیر انقلاب با شکست مواجه شدند، عملا از 30 خرداد سال 60 وارد فاز جدیدی از فعالیت های خود در قالب اقدامات نظامی شده و در همین روز در سراسر کشور قیام مسلحانه ای را ترتیب دادند. این قیام اما توسط بسیجیان و سپاه پاسداران سرکوب شد و همین امر موجب شد منافقین اقدامات مخفیانه را در پیش گرفته و با تشکیل خانه های تیمی، اقدام به ترورهای هدفمند کنند. حاصل این اقدامات نیز انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی بود که در آن شهید بهشتی و تعدادی از وزرا و نمایندگان مجلس شهید شدند. نمونه دیگر از این اقدامات انفجار ساختمان دادستانی انقلاب بود که شهید قدوسی طی آن حادثه شهید شد یا حادثه سوء قصد به رهبر معظم انقلاب که حتی ایشان را تا مرز شهادت پیش برد و از جمله مهمترین این حوادث نیز می توان به ماجرای انفجار ساختمان ریاست جمهوری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر اشاره کرد. آن زمان مسئولیت اطلاعات جمهوری اسلامی بر عهده سپاه پاسداران بود و سپاه نیزتوسط سربازان گمنام، تمرکز خود را برای یافتن خانه های تیمی منافقین گذاشته بود. در آن برهه نیز مسعود رجوی به عنوان سرحلقه آنها از کشور فرار کرده بود و موسی خیابانی مسئول عملیات منافقین در داخل کشور بود. بالاخره نیز پس از 6 ماه کار اطلاعاتی فشرده، سپاه توانست محل اختفای موسی خیابانی و تیم منافقین را پیدا کرده و نیمه شب به منزلی که محل تجمع آنها بود حمله کرده و در آن حمله موسی خیابانی و تعداد زیادی از منافقین کشته شدند. یکی از افرادی که در این جریان کشته شد، زن مسعود رجوی به نام اشرف ربیعی بود و تعداد بسیاری نیز دستگیر شدند. خبر این گزارش را مسئول اطلاعات سپاه و نماینده دادستانی خدمت امام رساندند. در آن برهه امام چندان به اخباری که به ایشان می رسید واکنش خاصی نشان نمی دادند و برای ایشان عادی بود. اما این خبر به قدری خوشحال کننده بود که امام به محض شنیدن این خبر مسئول اطلاعات سپاه را در آغوش کشیده و وی را بوسیدند. این نوع قدردانی امام نیز بسیار برای پاسداران شیرین بود.

 

ماجرای گریه شهید کاظمی برای مردم وحشت زده حلبچه

در عملیات والفجر 10، سپاه از 3 منطقه به سمت دشمن یورش برده و منطقه حلبچه را تسخیر کرد. سپاه وقتی به نزدیکی این شهر رسید، به جای ورود به داخل شهر، حلبچه را دور زده و گلوگاه و خروجی آن را در اختیار گرفت. مردم شهر حلبچه به خیال اینکه سپاه قصد ورود به شهر و کشتن مردم را دارند، سراسیمه اقدام به خالی کردن شهر و فرار از حلبچه نمودند. 2 گردان از نیروهای شهید کاظمی نیز در ورودی شهر حلبچه مستقر بودند و من هم در آنجا حضور داشتم. به یکباره وقتی شهید کاظمی این هجمه سراسیمه مردم حلبچه را مشاهده کرد، سریعا دستور داد تا فرماندهان گردان ها منطقه را ترک کنند. من که خودم در آن صحنه حاضر بودم به یکبار دیدم که شهید کاظمی شروع کرد به گریه کردن. این گریه هم به این خاطر بود که می گفت ما آمدیم تا با صدام و رژیم بعث جنگ کنیم نه اینکه بخواهیم مردم را بترسانیم. یعنی یک فرمانده لشکری که ترس و رعب در دل عراق انداخته بود، در مواجهه با چنین صحنه ای اینگونه برخورد می کند. این اوج روحیه پاسداری بود که در رزمندگان اسلام و پاسداران انقلاب وجود داشت.

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:21 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
تاریخ: ۱۳۹۵/۰۲/۲۱
نوع: خبر

 

یَدخُلُ الجَنَّه مِن غَیرِ حَزَن؛

 

ماجرای تکان دادن گهواره امام حسین(ع) توسط جبرئیل!
بنا به روایات رسیده، به دلیل جایگاه خاصی که امام حسین (ع) دارا بودند، حتی ملائکه مقرب الهی نیز در خدمت ایشان قرار داشتند، چنانچه در این باره از سلمان روایت شده است:
ماجرای تکان دادن گهواره امام حسین(ع) توسط جبرئیل!

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، روزی به در خانه ی حضرت زهرا (س) رفتم و اذن ورود گرفتم و چون داخل شدم دیدم که حضرت زهرا (س) مشغول آسیاب کردن است و دستاس را می چرخاند در حالیکه دستان مبارکش مجروح شده است.

عرض کردم: «ای سیده ی زنان و ای مخدّره دوران! چرا به فضّه دستور نمی دهید تا دستاس نماید.»

فرمودند: پدر بزرگوارم امر فرموده که کارهای خانه یک روز بر عهده ی من و یک روز بر عهده ی فضّه باشد و اینک نوبت من است.

در این سخن بودیم که ناگاه امام حسین (ع) در گهواره به گریه درآمد. پس عرض کردم:

«ای سیده ی عالمیان! مرا نیز در کارتان شریک نمایید.»

حضرت فرمود: تو دستاس کن تا من حسین را آرام نمایم.

سلمان گوید: من مشغول دستاس کردن شدم. مدتی بعد بانگ اذان برخاست و من جهت اقامه ی نماز عازم مسجد شدم.

پس از نماز به امیر مؤمنان علی (ع) عرض کردم:

«ای امیر مؤمنان! شما اینجا نشسته اید و فاطمه ی زهرا دستان مبارکش از دستاس کردن مجروح شده است.»

پس امیر مؤمنان (ع) گریان شد و فوراً به خانه رفت. هنوز مدّت کوتاهی نگذشته بود که آن حضرت شادمان و خوشحال بازگشتند.

حضرت ختمی مرتبت (ص) فرمودند: «یا علی! گریان رفتی و خندان آمدی؟!»

علی (ع) عرض کردند: یا رسول الله! چون وارد خانه شدم، فاطمه را دیدم که از خستگی خوابیده است و دستاس بی آنکه کسی آن را حرکت دهد می گردد و گهواره ی حسین بی آنکه کسی آن را بجنباند در حال جنبش است و ندایی می آمد که برای حسین لالایی می گفت و چنین می خواند:

اِنَ فِی الجَنَّهِ نَهراً مِن لَبَن لِعَلِیّ وَ لِزَهرا وَ حُسَینٍ وَ حَسَن

کُلُّ مَن کانَ مُحِبًّا لَهُم یَدخُلُ الجَنَّه مِن غَیرِ حَزَن.

پس حضرت محمد (ص) فرمودند: یا علی! بشارت باد تو را به بهشت جاویدان و جوی شیر که طعم آن هرگز متغیّر نمی شود و بشارت باد دوستان تو را.

آنگاه بیان داشتند: یا علی! آیا دانستی که چه کسی دستاس را می چرخانید و چه کسی گهواره را می جنباند.

عرض کردند: خدا و رسولش بهتر می دانند.

حضرت فرمودند: آنکه گهواره را می جنباند، جبرئیل و آنکه دستاس را می چرخانید میکائیل بود.

 

منابع:

1- سید هاشم بحرانی، مدینه المعاجز، ج3: 46.

2- سید علی حسینی، کرامات و مقامات عرفانی امام حسین (ع): 62، 64.

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  ] [ 6:20 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 75 :: 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4182127 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب