کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

ناگفته هاى فتح خرمشهر

ناگفته هاى فتح خرمشهر
ناگفته هاى فتح خرمشهر

 

ناگفته هاى فتح خرمشهر در گفتگو با سرلشگرپاسدارغلامعلى رشيد

پيش از انقلاب در صف مبارزان مسلح گلوله و باروت را تجربه كرد، پس بى جهت نبود كه در سال ۱۳۵۹ و در آيينه ۲۵سالگى جانشين فرماندهى و چندى بعد فرمانده عمليات جنوب شد. بى سيم چى ها و گردونه بى سيم ها، عمليات طريق القدس را با صداى او به خاطر مى آورند، آنگاه كه حنجره اش از رمز «يا حسين(ع)» پر و خالى مى شد. عمليات بيت المقدس و فتح خرمشهر ، ثمره انديشه سه آهنين مرد بود. شهيد حسن باقرى فرمانده قرارگاه نصر، رحيم صفوى فرمانده قرارگاه فجر و غلامعلى رشيد فرمانده قرارگاه فتح.طراحى مؤثر عملياتهاى والفجر،۸ كربلاى،۵ والفجر۱۰ و… نشان هاى جاويدى است بردوش اين سردار بى نشان و امروز و در آستانه سالگشت فتح خرمشهر، سرلشگر غلامعلى رشيدجانشين ستاد كل نيروهاى مسلح رو در روى شماست.
قبل از آن كه بخواهيم درباره چگونگى عمليات فتح خرمشهر صحبت كنيم، بعضى اوقات ابهاماتى مطرح مى شود و به توانمندى و حضور نيروهاى جوان در عرصه فرماندهى دفاع مقدس به ديده ترديد نگاه مى شود. از آنجايى كه جنابعالى يكى از همين ژنرالهاى جوان محسوب مى شويد، در اين باره توضيح دهيد؟
يكى از ويژگى هاى عصر انقلاب اسلامى و رهبرى امام خمينى(ره) وجود چهره هاى جوان خصوصاً در عرصه هاى دفاعى ـ امنيتى است كه قهرمانان ملى شمرده مى شوند. خداوند بزرگ به ايران اسلامى همواره اين لطف خفيه را داشته است كه به اين كشور، چهره هاى درخشانى بخشيده است كه غالباً در جوانى منشأ تحول بوده اند؛ افرادى همچون سهروردى فيلسوف بزرگ شرق و عالم اسلام و صاحب حكمت اشراق، ابن سينا كه غالب آثار او در جوانى تصنيف شده است، ملاصدرا، شهيد مطهرى، دكتر شريعتى و از همه مهمتر حضرت امام (ره) كه اعجوبه قرن بود و در جوانى آثار اعجاب انگيزى نگاشته است.
در دوران پيروزى انقلاب اسلامى كه امام(ره) در آستانه هشتاد سالگى بودند، اعتماد بى نظيرى به جوانان داشتند و جوانى ۲۷ساله به نام محسن رضايى را به فرماندهى سپاه يكصد هزار نفرى منصوب كردند. اين فرمانده جوان، با ده سال تجربه قبل و بعد از انقلاب، سپاه را در اندك زمانى با درايت و شجاعت چنان فرماندهى كرد كه ارتش دشمن را با وجود ژنرالهاى مسن بارها شكست داد. چرا برخى از دوستان از اين كه اين نيروهاى جوان، ژنرالها يا سرداران و اميران جوان ناميده مى شوند، اظهار تعجب مى كنند و آشفته مى شوند؟ حقيقت اين است كه همين فرماندهان جوان (خواه سپاهى و خواه ارتشى)بودند كه جرأت سنت شكنى و ابتكار و خلاقيت و طرد تفكرات وارداتى آمريكايى را داشتند.شهيد صياد نيز يك افسر جوان بود و در ۳۶سالگى فرمانده نيروى زمينى بود و اميرحسنى سعدى نيز در زمان جنگ و در سمت فرماندهى لشگر يك افسر جوان بود. چرا مى خواهيم اين حقيقت را انكار كنيم؟ برادران ارتشى هم همين اعتقاد را دارند كه اوج پيروزى رزمندگان اسلام با روى كار آمدن فرماندهان جوان و انقلابى از سال دوم جنگ در رأس سپاه و يگانهاى ارتش تحقق يافت.
در آستانه سوم خرداد و سالروز عمليات بيت المقدس قرارداريم، تحليل شما از اين عمليات چيست و آيا شيوه مديريت فتح خرمشهر مى تواند مشكل گشاى معضلات كشور باشد؟
فتح خرمشهر در روند تحولات جنگ تحميلى، نمادو مظهر مقاومت سرسختانه ملت ايران و پيروزى بردشمن متجاوز عراقى است. خرمشهر با مقاومت به آزادى رسيد و به يك حماسه فرازمانى و فرامكانى بدل شد. ما براساس الگوى مقاومت در خرمشهر ، جنگ جديدى را با دشمن پى ريزى كرديم و با اعتماد به نقش حاصل از آن در عرصه هاى سياسى ـ اجتماعى و امنيتى وارد عمل شديم. رزمندگان شجاع ما با مقاومت درخرمشهر، جنگ تحميلى را به شكست تحميلى براى دشمن تبديل كردند. فتح خرمشهر بيانگر يك دكترين و استراتژى نظامى جديد و آغاز گر روش جديد در مديريت كشور در عرصه دفاعى ـ امنيتى بود كه بايد آن را شناخت و به عنوان يك الگوى موفق، در حل معضلات اساسى كشور مخصوصاً در بحرانها از آن استفاده كرد. به عنوان مثال شهيد حسن باقرى كه جوانى ۲۵ساله بود و فرماندهى عمليات جنوب را برعهده داشت.
از نقش شهيد باقرى در طرح ريزى عمليات فتح خرمشهر بگوييد؟
شهيد حسن باقرى يكى از فرماندهان جوان پرورش يافته در مكتب امام خمينى(ره) بود و شايستگى هاى اخلاقى بى نظير و انديشه دفاعى والايى داشت كه در حيات كوتاه اما پربركتش در دفاع مقدس منشأ تحولات بزرگى در سازمان رزم سپاه و ايجاد و توسعه اطلاعات و عمليات رزمى سپاه بود.
شهيد باقرى يك سال تمام روى زمين و دشمن كار مستمر كرده بود و اساساً بنيانگذار اطلاعات رزمى سپاه بود و زمين و دشمن را به خوبى مى شناخت از اين رو، يكى از بهترين نظريه پردازان و طراحان عملياتها بود. شهيد باقرى از سال دوم جنگ نيز در هريك از سه عمليات قبلى ثامن الائمه، طريق القدس و فتح المبين، شخصاً مسؤوليت فرماندهى در قرارگاههاى مشترك را برعهده داشت. وى در عمليات فتح المبين به عنوان فرمانده قرارگاه نصرازسوى سپاه، بيشترين سهم را در دستيابى به اهداف مهم و استراتژيك در كل منطقه غرب كرخه داشت.
برادر محسن رضايى ـ فرمانده سابق كل سپاه ـ بارها در خاطرات و كلاسهاى درس تجزيه و تحليل جنگ گفته است: «شهيد حسن باقرى را كه يكى از سه نفر عضو اصلى گروه طرح ريزى سپاه بود، به دليل شناخت زمين و دشمن، قبل از عمليات فتح المبين به سراغ منطقه عملياتى بيت المقدس در حاشيه شرق كارون فرستادم و با توجه به مباحث قبلى، به هنگام مقدمات طرح ريزى، به او دستور دادم مسأله عبور از رودخانه كارون را با هدف رسيدن و تصرف جاده اهواز ـ خرمشهر عميقاً بررسى كند و متكى بر اطلاعات شهيد باقرى از زمين و نحوه استقرار دشمن بين رودخانه، اين راهكار را تنظيم كند.» به هر حال شهيد حسن باقرى اقدام به اين كار مى كند و با توجه به اين كه قبلاً در اين زمينه بحثى صورت گرفته بود و شهيد باقرى به همراه اينجانب بررسى هايى انجام داده بود، كاملاً آمادگى تعقيب امر در ابعادوسيع وجود داشت. مسأله قبلى اين بود كه عده اى از فرماندهان سپاه، پيش از عمليات فتح المبين اعتقاد داشتند به منظور اغفال دشمن و انجام يك عمليات فريب در جنوب دارخوين، بايد نيرويى از رودخانه كارون عبور كند و سرپل كوچكى در اين قسمت تصرف شود تا دشمن نگران و سردرگم گردد و عمليات فتح المبين با موفقيت به انجام برسد. بنابراين شهيد باقرى كه بارها به همراه اينجانب و يا برادر رحيم صفوى به منطقه دارخوين و آبادان و نزد فرماندهان آن مناطق رفته بود و دشمن و مناطق شرق و غرب كارون را دقيقاً مى شناخت، مطابق دستور سردار رضايى اقدام به اين كار كرد و بررسى هاى انجام شده توسط شهيد حسن باقرى به منظور عبور از كارون و طرح آن در گروه طرح ريزى سپاه، به ويژه پس از اتمام عمليات فتح المبين، اعتقاد و اعتماد بقيه فرماندهان سپاه را مبنى بر استفاده از اين راهكار، محكم تر كرد.
نظر فرمانده وقت سپاه در تعيين محور عملياتى چه بود؟
سردار رضايى اعتقاد داشت كه زمين جنوب غرب اهواز و غرب كارون كه در اشغال دشمن است، قلبى دارد كه آن قلب منطقه حياتى دشمن است و چنانچه ما به آن قاطعانه دست پيدا كنيم، ابتكار عمل در اختيار ما قرار مى گيرد و دشمن به انفعال و ترديد جدى مى افتد و به ناچار شكست را مى پذيرد.
منطقه اى كه مورد نظر آقا محسن بود، زمينى بود كه جاده اهواز ـ خرمشهر، حد شرقى آن و مرز، حد غربى آن و بين كوشك وايستگاه حسينيه، حد شمالى و جنوبى آن بود. ايشان اصرار داشت اين زمين با تصرف سرپل وسيع و بزرگ قابل دستيابى است و تأكيد مى كرد بلافاصله پس از رسيدن به جاده اهواز ـ خرمشهر بايد خيز دوم ما به سوى مرز باشد.
نظر سپاه درباره ساير راهكارهاى عملياتى چه بود؟
سپاه هيچ وقت نسبت به راهكار ديگرى كه از سوى برخى فرماندهان نظامى پيشنهاد مى شد موافق نبود (راهكار تك از شمال به جنوب از جبهه رودخانه كرخه كور به سمت جفير و ادامه تك به سوى خرمشهر) زيرا آن را يك راهكار شناخته شده كلاسيك مى دانست كه دشمن انتظار آن را داشت و درواقع يك بار نيز در دوران فرماندهى بنى صدر در ۱۵ دى ماه ۱۳۵۹ اين كار عملى شده بود و با عدم موفقيت روبرو شد و لشكر زرهى عمل كننده متحمل تلفات و خسارات سنگين شد.
اولين جرقه عمليات از چه زمانى زده شد؟
تا آنجايى كه اينجانب به خاطر دارم بلافاصله پس از اتمام عمليات فتح المبين در ۶۱‎/۱‎/۱۰ اولين جلسه بررسى راهكارها در قرارگاه مشترك عملياتى سپاه و ارتش تشكيل شد كه سپاه راهكار عبور از رودخانه را پيشنهاد داد و از آن دفاع كرد. به هرحال پس از شناسايى ساير فرماندهان در نشست هاى بعدى اين راهكار به عنوان تلاش اصلى مورد تصويب فرماندهى مشترك قرارگاه كربلا (شهيد صياد و سردار رضايى) قرار گرفت و راهكار حمله از جبهه كرخه كور به عنوان تلاش پشتيبانى يا فرعى به تصويب رسيد و نيروها و لشكرها براى اجراى هر كدام از دو تلاش اصلى وفرعى انتخاب شدند.
فرماندهى رده هاى عمل كننده به چه كسانى سپرده شد؟
شهيد حسن باقرى به عنوان فرمانده نصر و اينجانب به عنوان فرمانده قرارگاه فتح از سوى سپاه انتخاب شديم. همتاى نظامى من، شهيد امير منفرد نياكى بود. به اعتقاد اينجانب عليرغم اين كه قرارگاه فتح در مركز سرپل به سوى جاده و مرز بايستى تك مى كرد اما قرارگاه نصر بعد از رسيدن به جاده در معرض خطر بيشترى قرار مى گرفت.
چون قرار بود قرارگاه نصر در پهلوى چپ سرپل، به سوى خرمشهر و شلمچه تك را ادامه دهد و ورود نيروهاى خودى به خرمشهر و شلمچه در حقيقت پاگذاشتن به منطقه بحرانى بود و دشمن شكست نيروهاى خود را در اين دو منطقه نمى توانست تحمل كند لذا پيش بينى مى شد دشمن با هر آنچه كه در توان دارد به قرارگاه نصر فشار بياورد.
شهيد حسن باقرى با همتاى نظامى خود اميرحسنى سعدى كه در عمليات فتح المبين نيزبا همديگر بر يگان هاى متعددى فرماندهى كرده بودند، مسؤوليت بخشى از تأمين سرپل را (پهلوى چپ) عهده دار شدند. اينجانب شخصاً نسبت به توانايى اين دو برادر در انجام اين مأموريت اطمينان داشتم. البته شناخت من نسبت به شهيد باقرى بيشتر بود و قدرت فرماندهى و هدايت او را در عمليات هاى گذشته ديده بودم.
چه يگان هايى تحت امر قرارگاه نصر در عمليات حضور داشتند؟
يگان هاى سپاهى به فرماندهى شهيد حسن باقرى عبارت بودند از تيپ ۷ وليعصر (عج)، تيپ ۲۷ حضرت رسول (ص)، تيپ ۴۶ فجر و تيپ ۲۲ بدر خرمشهر و يگان هاى ارتش به فرماندهى امير حسنى سعدى عبارت بودند از: لشكر ۲۱ حمزه و تيپ ۲۳ نوهه. در مجموع نيروى زمينى ارتش و سپاه با نيرويى به استعداد ۱۹۵ گردان وارد عمل شدند كه ۶۰ گردان مربوط به نيروى زمينى و ۱۳۵ گردان مربوط به نيروهاى سپاه بود. گردان هاى پياده سپاه استعدادى بين ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر داشتند و گردان هاى ارتش نيز در لحظه ادغام همين تعداد نيروى تكاور براى ادغام با نفرات سپاه داشتند و نيرويى كه از اين گردان ها تفنگ به دست مى گرفت و به طرف دشمن حركت مى كرد، همين تعداد بود و بقيه نفرات پشتيبان بودند.
چه تفاوتى بين يگان رزم سپاه و ارتش وجود داشت؟
بارها از سوى فرماندهان سپاه توضيح داده شده است كه سپاه به اصل تحرك و سرعت عمل بهاى زيادى مى داد. به همين دليل گردان هاى سپاه برخلاف گردان هاى ارتش، سبك و تاكتيكى و قادر به بيشترين تحرك بود و سپاه بخش ادارى را از سازمان گردان حذف كرده بود و تيپ و لشكر به صورت تمركزى از گردان ها پشتيبانى مى كردند. ارتش نيز به دليل ساختار قبل از انقلاب، گردان هايش ادارى ـ تاكتيكى بودند و به دليل وجود بخش ادارى در گردان (اركان يك، دو، سه و مخصوصاً چهار) بايستى كليه پشتيبانى هاى لازم را در سازمان گردان در خود داشته باشد و به همين دليل از نظر فرماندهان سپاه، گردان هاى ارتشى سنگين بودند و تحرك لازم را نداشتند.
در مجموع تعداد نيروهاى عمل كننده سپاه در عمليات چند نفر بود؟
استعداد هر لشكر سپاه بين ۱۲ تا ۱۶ هزار نيرو بود و استعداد تيپ هاى سپاه حداقل ۷ گردان بود و برخى تا ۱۲ گردان نيرو داشتند. سپاه در عمليات بيت المقدس حداقل ۷۰ هزار نفر بسيجى را سازماندهى كرده بود و اين غير از كادر سپاهى بود كه در يگان ها و واحدهاى پشتيبانى و پشتيبانى خدمات رزم سازماندهى شده بودند. غير از نيروهاى مانورى فوق، سپاه در زمينه توپخانه، مهندسى رزمى، پشتيبانى هاى خدمات رزمى، مخصوصاً بهدارى و مخابرات، توان زيادى داشت كه اين مرهون تلاش شهيد حسن باقرى در سازماندهى سازمان رزم سپاه بود.
برآورد شما از استعداد عملياتى و پشتيبانى دشمن چقدر بود؟
دشمن در اين عمليات ۱۰ تيپ زرهى و ۶ تيپ مكانيزه و ۲۰ تيپ پياده و حداقل ۲۵ گردان توپخانه داشت. البته دشمن به لحاظ عددى برحسب گردان، استعداد كمترى نسبت به نيروهاى خودى داشت ولى از سوى ديگر، استعداد زرهى گردان هاى دشمن كامل بود و ما از ۵۰% كمتر برخوردار بوديم و با سهميه گلوله اى كه در اختيار قبضه هاى دشمن قرار مى گرفت فوق العاده بود. مثلاً دشمن براى قبضه توپ ۱۳۰ م.م روزانه تا ۱۲۰ گلوله درنظر گرفته بود، اما توپخانه ما براى هر قبضه حداكثر ۱۰ گلوله در اختيار داشت. بنابراين چنانچه قدرت آتش و تعداد تانك و نفربر و ساير امكانات دشمن درنظر گرفته شود، توان رزمى نسبى ما به دشمن هرگز به لحاظ فيزيكى برترى نداشت، بلكه برترى هاى عمده نيروهاى ما عواملى همچون روحيه، انگيزه، شجاعت، اطلاعات دقيق و استفاده صحيح از اصل غافلگيرى و تاكتيك و قدرت فرماندهى بود.
مرحله اول عمليات كى و چگونه بود؟
عمليات روز ۶۱‎/۲‎/۱۰ ساعت ۳۰ دقيقه بامدادبا رمز «بسم الله الرحمن الرحيم بسم الله القاصم الجبارين ـ يا على بن ابيطالب (ع)» شروع شد و قرارگاه هاى قدس، فتح و نصر عمليات را با غافلگيرى در سكوت و تاريكى شب آغاز كردند. اين تاكتيكى بود كه از آغاز سال دوم بكار گرفته مى شد و برخلاف تاكتيك عمليات هاى بزرگ سال اول كه عمليات در روشنايى صبح و با اجراى آتش تهيه شروع مى شد، موجب شد تا دشمن قادر به مقابله نباشد و تا پايان جنگ نيز هرگز قادر نبود با تاكتيك رزمندگان در شب مقابله كند.
قرارگاه فتح و نصر با عبور از رودخانه كارون پيشروى خود را به طرف جاده اهواز ـ خرمشهر شروع كردند، سرپلى كه بايد تصرف مى شد حدود ۴۰ كيلومتر عرض و ۲۰ الى ۲۵ كيلومتر عمق داشت. سرعت عمل رزمندگان ما در پيشروى و غافلگيرى دشمن و وجود خاكريز بلندى كه عراقى ها در حاشيه شرقى جاده اهواز ـ خرمشهر درست كرده بودند بهترين موضع دفاعى ما در برابر دشمن گرديد. قرارگاه نصر به فرماندهى مشترك شهيد حسن باقرى و امير حسنى سعدى با مشكلات متعددى روبرو شدندولى با سرسختى تمام و با تدبير، عمليات را پيش بردند.
دليل بروز اين مشكلات چه بود؟
به اعتقاد بنده به قرارگاه نصر بيش از اندازه مأموريت واگذار شده بود، زيرا بايستى علاوه بر تأمين سرپل، همزمان تك را در همان مرحله اول عمليات و در همان شب به غرب جاده و به سوى نهر عرايض و شلمچه ادامه مى داد و تيپ ۲۲ خرمشهر از سپاه اقدام به اين كار كرد و از خاكريز سيل بند منطقه خرمشهر در شمال سليمانيه عبور كرد و به طرف نهر عرايض رفت.
حتى تيپ ۲۷ حضرت محمد رسول الله (ص) نيز از خط سرپل فراتر رفت و حدود ساعت ۳‎/۵ الى ۴ صبح به واحدهاى توپخانه دشمن در غرب جاده حمله ور شد و يگان ۷ وليعصر (عج) نيز به همين ترتيب با يك نيروى زرهى در غرب سرپل درگير شد. به هرحال اين پيشروى هاى مافوق سرپل باعث شد كه قرارگاه نصر با پاتك يگان هاى زرهى دشمن روبرو و درگير شود و متحمل تلفات بشود، ولى عليرغم اينكه قرارگاه نصر در پايان روز اول نتوانسته بود سرپل را به طور كامل تصرف كند ولى با فداكارى پاتك هاى دشمن را دفع كرد و حدود ۱۰۰۰ نفر نيز اسير گرفت.
وضعيت ساير قرارگاه ها در روز اول عمليات چطور بود؟
قرارگاه فتح به خوبى خط سرپل را تصرف كرد و در تأمين و تحكيم سرپل كاملاً موفق عمل كرد و ضمن دفع پاتك دشمن ۹۰۰ نفر را به اسارت گرفت. قرارگاه قدس نيز با دشمن درگير بود و قرارگاه نصر در روزهاى بعد به كمك قرارگاه فتح به ترميم شكاف هاى موجود و تأمين خط سرپل اقدام كرد و موفق شد.
مرحله دوم عمليات را تشريح كنيد:
در روز ۶۱‎/۲‎/۱۷ مرحله دوم عمليات آغاز شد و قرارگاه فتح، خيز دوم را برداشت و ساعت ۳‎/۵ بامداد با انهدام دشمن در غرب جاده، خود را به خاكريز مرزى عراق رساند و قرارگاه نصر نيز ساعت ۴‎/۵ بامداد خود را به خط مرزى رساند، ولى اشتباهاً روى خاكريز ايران (دژ ايران) كه در ۲ كيلومترى دژ عراق بود، پدافند كرد كه صبح با پاتك دشمن روبرو شد. قرارگاه فتح نيز پاتك سنگين دشمن كه از ساعت ۵‎/۵ صبح تا ۱۰ صبح طول كشيد را دفع كرد و دشمن شكست سختى را متحمل شد.
مجدداً دشمن ساعت ۹ صبح با نيروهاى جديدى پاتك سنگينى را به جناح چپ قرارگاه نصر شروع كرد و موفق شد در يگان هاى قرارگاه نصر رخنه ايجاد كند و اين قرارگاه تحت فشار مداوم دشمن قرار گرفت، ولى متقابلاً دشمن نيز در اين پاتكها كه بر هر دو قرارگاه نصر و فتح مى كرد، متحمل تلفات سنگينى شده بود و قرارگاه نصر موفق شد جناح جنوبى خود را حفظ كند و لذا مرحله دوم عمليات نيز با موفقيت به نتيجه رسيده بود، ولى باز هم دشمن از ضد حمله به منطقه تصرف شده باز نمى ايستاد. طى اين مدت، شهيد باقرى در كنار نيروهاى بسيجى در خط دفاعى با دشمن ايستادگى كرد. بخصوص در ضد حمله هاى دشمن در روز ۱۷ ارديبهشت و همچنين ضد حمله روز ۱۸ ارديبهشت كه از ساعت ۸ صبح تا ۵ عصر طول كشيد، حسن با شجاعت فرماندهى نيروها را برعهده داشت و ايستادگى كرد.
وضعيت نيروهاى عراقى چگونه بود و اساساً چه تهديداتى از سوى نيروهاى ايرانى متوجه آنها بود؟
دشمن به شدت سردرگم شده بود و ۳ خطر و سؤال مهم را در مقابل خود احساس مى كرد. خطر اول = آيا نيروهاى خود را در جبهه كرخه كور حفظ كند؟ در آن صورت ممكن بود با پيشروى بعدى نيروهاى ايران به سوى نشوه به محاصره درآيند. (خطر اول)
خطر دوم = آيا نيروهاى ايران قصد پيشروى به سوى بصره را دارند؟خطر سوم= آيا نيروهاى ايران قصد تصرف خرمشهر را دارند؟
بنابراين وقتى دشمن ديد قادر به دفاع در سه جبهه نيست، به نيروهاى خود از مقابل كرخه كور دستور عقب نشينى داد تا به زعم خود از شرق بصره دفاع كند و مانع پيشروى نيروهاى ايران به سوى نشوه و بصره شود و همه تلاش خود را معطوف به خرمشهر نمود تا همچنان آنجا را حفظ كند و هم از محاصره احتمالى نيروهايش جلوگيرى كند.
چرا مرحله سوم عمليات بيت المقدس با تأخير انجام شد؟
بعد از عقب نشينى دشمن از مقابل جبهه كرخه كور، فرماندهى قرارگاه كربلا به قرارگاه نصر دستور داد كه براى آزادسازى خرمشهر حمله كند. البته قرارگاه نصر با ۵ تيپ از سوى ارتش و سپاه تقويت شده بود و اين عمليات در روز ۶۱‎/۲‎/۲۰ صورت گرفت، ولى با مقاومت سنگين دشمن روبرو شد و طى ۲ روز نبرد سنگين، دستور توقف عمليات صادر شد و طرح ريزى نهايى براى فتح خرمشهر در دستور كار قرار گرفت. لذا از روز ۶۱‎/۲‎/۲۱ تا ۶۱‎/۳‎/۱ به مدت ۱۰ روز، حمله به دشمن براى آزادسازى خرمشهرمتوقف ماند.
تأخير عمليات چه تأثيرى در افكار عمومى كشور داشت؟
در آن شرايط متأسفانه، ستاد تبليغات جنگ به هيجان افكار عمومى مردم دامن مى زد و همه تصور مى كردند كه خرمشهر آزاد شده است. لذا فشار روانى فوق العاده اى روى فرماندهان بود. در طى اين ۱۰ روز بحثهاى فراوانى صورت گرفت و راهكارهاى متعددى بررسى شد و عمليات شناسايى وسيعى از نيروها و امكانات دشمن توسط شهيد باقرى انجام شد و از آنجايى كه يگانها نيز به بازسازى نياز داشتند و رمق آنها طى دو سه هفته نبرد به شدت تحليل رفته بود، نهايتاً مانورى كه انتخاب و ابلاغ شد، اين بود كه در حدفاصل خط مرز تا جاده اهواز ـ خرمشهر به عرض ۱۷ الى ۲۰ كيلومتر حمله اى به مواضع دشمن صورت بگيرد و قرارگاه نصر خود را به اروند برساند و قرارگاه فجر نيز در جناح چپ قرارگاه نصر و قرارگاه فتح نيز در جناح چپ قرارگاه فجر حمله خود را به دشمن در درون شهر براى آزادسازى خرمشهر آغاز كند.
يگانهايى كه نام برديد، در مرحله آخر عمل كردند؟
قرارگاههاى سه گانه اى كه نام بردم، ديگر استعداد قبلى را نداشتند و كاهش قابل توجهى پيدا كرده بودند. يگانهاى قرارگاه نصر عبارت بودند از: تيپ ۳۱ عاشورا، تيپ ۲۷ حضرت رسول (ص)، تيپهاى ۲ و ۳ از لشگر ۲۱ حمزه و در قرارگاه فتح نيز تيپ ۱۴ امام حسين (ع) و تيپ ۸ نجف و در قرارگاه فجر نيز تيپ ۳۳ المهدى (عج)، تيپ ۳۵ امام سجاد (ع) و تيپ ۳ از لشگر ۷۷ حضور داشتند. در مجموع ۶ تيپ از سپاه و ۳ تيپ از ارتش در آخرين مرحله از عمليات بيت المقدس حمله نهايى را شروع كردند و يگانها موفق شدند كه خرمشهر را در ساعت ۱۰ صبح روز سوم خرداد ۱۳۶۱ آزاد كنند.
آزادى خرمشهر همچنان كه حضرت امام (ره) فرمودند: مصداق نصرت الهى بود كه از آستين همت بلند و عظيم و ايمان خالص رزمندگان و فرماندهان اسلام بيرون آمد تا تأثير اراده و انگيزه و خلاقيت و شجاعت و قيام براى خداوند متعال را به رخ همه انسانها بكشد.
چه عواملى موفقيت عمليات بيت المقدس را تضمين كرد؟
بدون ترديد اگر جانفشانى ها و درايت و صبر و استقامت و جسارت و خستگى ناپذيرى فرماندهان جوان و مخلصى همچون سردار سرلشگر پاسدار حسن باقرى، در همه مراحل شناسايى، طرح ريزى، سازماندهى و اجراى اين عمليات بزرگ نبود، ملت ما نمى توانست پيروزى و آزادسازى خرمشهر را در سوم خرداد سال ۶۱ جشن بگيرد.
منبع: sabokbalan.com

 


ادامه مطلب



[ جمعه 10 اردیبهشت 1395  ] [ 8:19 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

ویژه‌نامه فتح خرمشهر؛ پیام امام(ره)، مصاحبه شهید صیاد، کلیپ و تصاویر

شناسه خبر: 748116
فتح خرمشهر

خبرگزاری تسنیم: روز سوم خرداد ماه، سالگرد حماسه آزادی و فتح خرمشهر پس از بیش از یک سال و نیم اشغال آن به دست بعثیان است. فتح خرمشهر، موجب برانگیختگی احساسات و عواطف پاک ملت ایران شد و هم دلی و وحدت را میان اقشار ملت پدید آورد.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، مقاومت مردم خرمشهر، حماسه ای از یاد نرفتنی است؛ چرا که مردم این شهر در حالی به مبارزه با دشمن پرداختند که از پیش برای این تهاجم و تجاوز آمادگی نداشتند. آنها با سلاح عزم و ایمان به مکتب و عشق و علاقه به میهن اسلامی شان، با دست خالی چنان مقاومت کردند که در تاریخ، بی نظیر ماند. به اعتقاد کارشناسان نظامی، مقاومت بی سابقه ای که در خرمشهر انجام شد، هرگز با دیگر مقاومت ها قابل مقایسه نیست. خرمشهر برای ملت ما تنها یک شهر نیست، بلکه تاریخ گویای پایداری، ایثار و جاودانگی انقلاب است. از این رو، سوم خرداد و فتح این شهر، آیینه گویایی از تاریخ و جغرافیای دفاع مقدس و جهاد آگاهانه و شجاعت مظلومانه این امت است.

تاریخ گویای جنگ

روز سوم خرداد ماه، سالگرد حماسه آزادی و فتح خرمشهر پس از بیش از یک سال و نیم اشغال آن به دست بعثیان است. فتح خرمشهر، موجب برانگیختگی احساسات و عواطف پاک ملت ایران شد و هم دلی و وحدت را میان اقشار ملت پدید آورد. حماسه شگرف آزادسازی خرمشهر، پیروزی سروقامتانی را پدید آورد که با فتح آفرینی خود، نهایت ایثار، اوج مظلومیت، انتهای پاک بازی و منتهای توکل را رقم زدند. خرمشهر برای ملت ما تنها یک شهر نیست، بلکه تاریخ گویای پایداری، ایثار و جاودانگی انقلاب است.

دشمن و حفظ خرمشهر

فتح خرمشهر موجب سرشکستگی صدام و نیز تلخ کامی حامیان قدرتمند وی شد. صدام و نظامیان بعثی، همه همت، توان و تدبیر خود را برای حفظ اشغال خرمشهر، از آغاز تصرف آن به کار گرفتند و این شهر را به گمان خود به دژی نفوذناپذیر تبدیل کرد. این کار با کشیدن حصارهای دفاعی متعدد به دور این شهر، ساختن خاکریزهای دفاعی گسترده، ویرانی خانه های مردم و ایجاد میدان های مین صورت گرفت. بعثیان حتی فکر مقابله با عملیات هوایی نیروهای ایرانی را نیز کرده بودند. بر این اساس، هر جا زمینی مساعد برای فرود آمدن نیروها از هوا بود، آن ناحیه را با کاشتن عمودی تیر آهن برای اقدام نظامی از آسمان ناممکن ساخته بودند. همه این اقدامات، نشان از عزم جدی صدام برای در اختیار داشتن این شهر داشت. او حتی در نقشه های منتشر شده خود، نام این شهر را عوض کرد و آن را «مُحمّره» نامید.

فتح خرمشهر، نقطه تزلزل دشمن

پس از 23 روز نبرد شبانه روزی رزمندگان اسلام در عملیات بیت المقدس و درست هنگامی که آنان به فتح خرمشهر نزدیک می شدند، صدام همچنان به تقویت نیروهای خود در این شهر می پرداخت و برای جلوگیری از پیروزی قطعی سپاه اسلام، سربازان جدیدی را وارد خرمشهر می کرد، به گونه ای که بیشترین اسیران عملیات بیت المقدس، از داخل شهر خرمشهر به اسارت گرفته شدند. به اسارت درآمدن حدود دوازده هزار نفر از نظامیان بعثی در این شهر، از اراده جدی صدام برای برافراشتن پرچم دشمن بر بالای خانه های این شهر خبر می دهد. پس از فتح خرمشهر، صدام احساس کرد جنگی که آغاز کرده بود تا انقلاب اسلامی را از پای درآورد، موجب سستی حکومت وی شده است و اشغال سرزمین ایران، حتی امکان کشانده شدن جنگ را به خاک کشورش در پی دارد.

نتایج عملیات بیت المقدس

فتح خرمشهر، مهم ترین نتیجه عملیات بیت المقدس بود، ولی تنها نتیجه آن به شمار نمی آید. در این نبرد که یکی از مهم ترین و گسترده ترین عملیات ها در دوران جنگ تحمیلی است، حدود 5400 کیلومتر مربع از خاک کشور آزاد شد. وجود موانع طبیعی در اطراف منطقه تحت اشغال، یعنی رودخانه کرخه نور در شمال، کارون در شرق، رودخانه اروندرود در جنوب و آب های هورالهویزه در غرب و نیز وجود دشت های وسیع مناسب با مانور زرهی که ستون فقرات ارتش صدام را تشکیل می داد، شرایط بسیار مناسبی برای نیروهای اشغالگر پدید آورده بود. دشمن با حمایت گسترده نیروی هوایی و آتش پشتیبانی می توانست احساس کند در دژی استوار نشسته است و امکان نفوذ به جبهه وی وجود ندارد.

خرمشهر، نماد مقاومت

مقاومت 43 روزه مردم خرمشهر، فصل مهمی در هشت سال دفاع مقدس است؛ زیرا بسیاری از کارشناسان نظامی معتقدند اگر خرمشهر مقاومت نمی کرد و متجاوزان به آسانی آن جا را اشتغال می کردند، شاید سرنوشت جنگ این گونه رقم نمی خورد. این پایداری سترگ، سدّی شد در برابر اینکه عراقی ها سریع به اهدافشان برسند و توان نظامی آنها در منطقه به هم بریزد. اگر خرمشهر در همان روزهای نخست به دست عراقی ها می افتاد، دشمن به نقطه ای حساس دسترسی پیدا می کرد و آن استفاده از بندر خرمشهر بود. از سوی دیگر، تصرف آبادان و اهواز برای دشمن، راحت و کار برای رزمندگان اسلام بسیار دشوار می شد.

قدرت ایمان

آزادسازی خرمشهر در عملیات شگفت انگیز بیت المقدس، از قدرتی حکایت می کرد که همت و ایمان رزمندگان اسلام آن را پدید آورد. نگاهی به رخدادهای پس از فتح خرمشهر و پیام های رسمی و غیر رسمی دولت مردان امریکایی و متحدانش، به روشنی حکایت از آن دارد که برپاکنندگان اصلی جنگ تحمیلی، از کارآمدی طرح حمله نظامی به ایران ناامید شده بودند و برای مقابله با نظام اسلامی راه کار دیگری را دنبال می کردند؛ چرا که ادامه جنگ از یک سو، حرکت پرشتاب نهضت های اسلامی را در منطقه به دنبال داشت و از سوی دیگر، برای قدرت های بزرگ که در سطح بسیار گسترده ای به نفع عراق وارد این کارزار شده بودند، شکست ارتش عراق، ترجمان ناکامی آنان بود.

تأثیرات فرامنطقه ای آزادی خرمشهر

آزادی خرمشهر چنان در سطح بین المللی تأثیر گذاشت که پس از پیدایش وضعیت جدید و بیرون راندن متجاوزان از خرمشهر، برتری سیاسی ـ نظامی ایران در برابر عراق مطرح شد و مسیر جنگ نیز تغییر یافت. جنگی که ابتدا با هدف براندازی یا تعدیل دیدگاه های انقلاب اسلامی طرح ریزی شده بود، بر خلاف تصور، عامل تثبیت اوضاع سیاسی در داخل کشور و درهم شکستن جبهه ضدانقلاب شد. زمانی که خرمشهر به دست نیروهای ایرانی از دشمن باز پس گرفته شد، همه دنیا تا 24 ساعت سکوت کرد و بوق های تبلیغاتی هیچ گونه خبری از پیروزی رزمندگان ایران اسلامی را در حماسه فتح خرمشهر پخش نکردند؛ زیرا برایشان باورکردنی نبود که نیروهای ایرانی بتوانند دست به چنین عملیاتی بزنند.

سقای خونین شهر

حجت الاسلام شهید شریف قنوتی، نخستین روحانی شهید دفاع مقدس، نقش تعیین کننده و بسزایی در مقاومت خرمشهر داشت. او با شروع جنگ تحمیلی، با تشکیل گروه های «الله اکبر» و گروهان های مقاومت، چندین بار شهر را از خطر سقوط نجات بخشید. پس از آن، لشکر «الله اکبر» را تشکیل داد. جاسوسان و ستون پنجم، فعالیت های او را به دشمن اطلاع می دادند و دشمن نیز همواره در تلاش بود او را به دام بیندازد. ایشان افزون بر فرماندهی محور خرمشهر و هدایت نیروها، مسئولیت تأمین مهمات آنها را به عهده داشت و چندین بار با فداکاری و رشادت، دشمن را از شهر بیرون راند. شهید شریف قنوتی در همه صحنه ها حضوری جدی و تعیین کننده داشت؛ از حمل مجروحان و شهیدان گرفته تا رساندن آب و غذا به خرمشهر، تا آن جا که به او «سقای خونین شهر» لقب دادند.

آزادی خرمشهر در کلام حضرت آیت الله خامنه ای

حماسه فتح خرمشهر نقطه عطفی در تاریخ پیروزهای انقلاب اسلامی به شمار می رود تا امروز صاحب نظران بسیاری به تجزیه و تحلیل این واقعه شگرف پرداخته اند کلام زیر بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) در اول خرداد سال 1381 در دیدار اقشار مختلف مردم بمناسبت سالروز آزادی خرمشهر است.

... سالگرد حادثه ی بسیار مهم و ماندگار پیروزی در جبهه خرمشهر و بر گرداندن این شهر به پیکر خونین کشور به وسیله ی دلاوران مومن ارتش و سپاه و نیروهای جان بر کف بسیج را به همه ی رزمندگان و ایثارگران و خانواده های همه ی شهیدان و جانبازان تبریک عرض می کنم . . .

... واقعه خرمشهر از دور فقط یک حادثه ی تاریخی است که برای ملت ایران هیجان آور و افتخار آمیز است، ولی از نزدیک، این قضیه شبیه یک معجزه بزرگ بود. وقتی رژیم عراق با تشویق دولتهای دشمن انقلاب به مرزهای ما حمله کرد، هدف گیری دقیقی کرده بود . خرمشهر، قدم اول و بسیار موثر از این هدفگیری بود . . .

خرمشهر، قدم اول و بسیار موثر از این هدفگیری بود ... در قدم اول، نیروهای عراقی پیشرفت هایی کردند و تا سیزده چهارده کیلومتری اهواز هم رسیدند؛ اما وقتی خواستند به خرمشهر - که مرز نزدیکتر بود - حمله کنند، دچار مانع شدند. علت هم این بود که نیروهای مردمی، جوانهای مومن و مرد و زن انقلابی وارد میدان شدند؛ یعنی در اینجا انقلاب شروع کرد خود را نشان دادن؛ بنابراین دشمن نزدیک اهواز زمین گیر شد. آنجا نیروهای مسلح و ارتش و نیروهای مردمی پشت سر هم مثل کوه در مقابل دشمن ایستادند؛ این اولین تودهنی ای بود که به آنها زده شد. اما غم، دل ملت ایران را گرفته بود؛ چون هزاران کیلومتر از خاک کشور زیر چکمه ی دشمن بود. بنده در ماههای اول جنگ ، در همان مناطق بودم؛ هم وضع مردم و هم وضع نیروهای مسلح را می دیدم. نیروهای مسلح ، عازم و جازم بودند؛ اما غم سنگینی بر دلشان نشسته بود.

... در چنین شرایطی که غم، دلها را فرا گرفته و رجزخوانیهای عراق همه ی دنیا را پر کرده بود، نیروهای ما از کمترین امکانات مادی برخوردار نبودند. این که می گویم کمترین امکانات مادی، یک حقیقت است. من فراموش نمی کنم، یکی از سرداران و فداکاران آن روز - که امروز بحمدالله در همین جلسه حضور دارند - به اتفاق چند نفر از اهواز پیش ما آمدند و چند قبضه خمپاره انداز می خواستند تا بتوانند قدری در مناطق جلوتر ایستادگی و مبارزه کنند؛ اما کسی نبود به اینها این چند قبضه خمپاره انداز را بدهد! ما برای سیم خاردار و گلوله و آر.پی.چی مشکل داشتیم؛ تانک و نفربر و امثال اینها که به جای خود. آنچه در اختیار ملت ایران بود، عبارت بود از یک اراده ی قوی و نشاط همه جانبه که برخاسته از ایمان و آگاهی بود. این که امام فرمودند: "خرمشهر را خدا آزاد کرد"، یعنی این.

خوب است در اینجا یاد شهید عزیمان صیاد شیرازی را گرامی بداریم.خیلی از فرماندهان آن روز بحمدالله امروز زنده و سر حال و مشغول انجام وظیفه اند و بعضی هم به شهادت رسیدند. هیچ کس در دنیا باور نمی کرد که نیروهای مسلح ما بتوانند خرمشهر را پس بگیرند؛ چون خرمشهر رفته بود.

 

پیام حضرت امام خمینی قدس سره به مناسبت عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر

بسم الله الرحمن الرحیم

با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به این جانب رسیده است، سپاس بی حد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود؛ و این جانب با یقین به آن که «مَا النصرُ اِلاّ مِن عندِ الله» از فرزندان اسلام و قوای سلحشور مسلح که دست قدرت حق از آستین آنان بیرون آمد و کشور بقیة الله الاعظم ارواحنا لمقدمه الفدا را از چنگ گرگان آدمخوار که آلت هایی در دست ابرقدرتان خصوصاً امریکای جهانخوارند، بیرون آورد و ندای «الله اکبر» را در خرمشهر عزیز طنین انداز کرد و پرچم پرافتخار «لا اله الا الله» را بر فراز آن شهر خرم که با دست پلید جنایتکاران غرب به خون کشیده شده و خونین شهر نام گرفت، - به اهتزاز در آورد – تشکر می کنم و آنان فوق تشکر امثال من هستند.

آنان به یقین مورد تقدیر ناجی بشریت و برپا کننده ی عدل الهی در سراسر گیتی روحی لتراب مقدمه الفدا می باشند. آنان به آرم «ما رمیتَ اِذ رمیتَ و لکنَّ الله رَمی» مفتخرند. مبارک باد و هزاران بار مبارک باد بر شما عزیزان و نورچشمان اسلام این فتح و نصر عظیم که با توفیق الهی و ضایعات کم و غنایم بی پایان و هزاران اسیر گمراه و مقتولین و آسیب دیدگان بدبخت که با فریب و فشار صدام تکریتی این ابرجنایتکار دهر به تباهی کشیده شدند، سرافرازانه برای اسلام و میهن عزیز افتخار ابدی هدیه آوردید و مبارک باد بر فرماندهان قدرتمند که فرماندهان چنین فداکارانی هستند که ستاره درخشنده ی پیروزی های آنان بر تارک تاریخ تا نفخ صور نورافشانی خواهد کرد و مبارک باد بر ملت عظیم الشأن ایران، این چنین فرزندان سلحشور جان بر کفی که نام آنان و کشورشان را جاویدان کردند و مبارک باد بر اسلام بزرگ این متابعانی که در دو جبهه ی جنگ با دشمنان باطنی و دشمن ظاهری پیروزمندانه و سرافراز امتحان خویش را دادند و برای اسلام سرافرازی آفریدند و هان ای فرزندان قرآن کریم و نیروهای ارتشی، سپاهی، بسیجی، ژاندارمری، شهربانی و کمیته ها و عشایر و نیروهای مردمی داوطلب و ملت عزیز، هشیار باشید که پیروزی هر چند عظیم و حیرت انگیز است، شما را از یاد خداوند که نصر و فتح در دست اوست غافل نکند و غرور فتح، شما را به خود جلب نکند که این آفتی بزرگ و دامی خطرناک است که با وسوسه ی شیطان به سراغ آدم می آید و برای اولاد آدم تباهی می آورد و من با آن که به همه ی شما اطمینان تعهد به اسلام دارم، از تذکری که برای مؤمنان نفع دارد باید غفلت نکنم، چنانچه از نصیحت به حکومت های همجوار و منطقه دریغ ندارم و آنان می دانند امروز با فتح خرمشهر مظلوم، دولت و ملت پیروزمند ما از موضع قدرت سخن می گویند و من به پیروی از آنان به شما اطمینان می دهم که اگر از اطاعت بی چون و چرای امریکا و بستگان آن دست بردارید و با ما به حکم اسلام و قرآن کریم رفتار کنید، از ما جز خیر و پشتیبانی نخواهید دید و شما بدانید آن قدر که ابرقدرت ها از صدام این نوکر چشم و گوش بسته پشتیبانی کردند، از شماها که قدرت های کوچک و حکومت های ضعیف هستید، پشتیبانی نمی کنند و شما عاقبت این جنایتکار و هم قطار جنایتکارش شاه مخلوع را به عیان دیده اید.

 قدرت های بزرگ پیش از آن که از شما استفاده نمایند، از شما طرفداری نمی کنند و شماها را برای منافع خویش به هلاکت می کشند و من نصحیت برادرانه به شما می کنم که کاری نکنید که قرآن کریم برای برخورد با شما تکلیف نماید و ما به حکم خدا با شما رفتار کنیم، و یقین بدانید که امثال حسنی مبارک مصری و حسین اردنی و دیگر هم جنایتکاران آنان برای شما نفعی ندارند و دین و دنیای شما را تباه می کنند و اگر با نشست های خود بخواهید «طرح کمپ دیوید» یا فهد را که مرده اند، زنده کنید – که ما خطر بزرگ برای کشورهای اسلامی خصوصاً حرمین شریفین می دانیم – اسلام به ما اجازه سکوت نمی دهد و این جانب در پیشگاه مقدس خداوند تکلیف الهی خود را ادا نمودم، اکنون دست تضرع و دعا به سوی خالق یکتا بلند کرده و برای قوای مسلح اسلام و فداکاران قرآن کریم و میهن عزیز ایران دعا می کنم و سلامت و سعادت و پیروزی آنان را خواستار هستم. سلام و درود بی پایان بر فرماندهان قوای مسلح و بر رزمندگان فداکار و بر ملت دلیر ایران عزیز و سرشار از شادی ها.

والسلام علی عباد الله الصالحین            
روح الله الموسوی الخمینی               
 سوم خرداد ماه 1361    

تصاویری از خرمشهر

 




 




 




 



 




 




 




 




 




 




 





 





 




 





 




 




 




 




 




 




 









 





 




 




 




 




 




 




 









 




 





 





 





 








شهید محمد جهان آرا

 




 




 











 




 





 





 





 




 





 






 





 





 





 





 










 









 





 




 





 











 





 









































 














































































































































 

متن مصاحبه با شهید صیاد شیرازی درباره عملیات آزاد سازی خرمشهر

متن مصاحبه موجود در آرشیو فیلم  و صوت مرکز اسناد انقلاب اسلامی  با  امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش و طراح  و فرمانده عملیات بزرگ طریق القدس.

 

متن مصاحبه با شهید صیاد شیرازی درباره عملیات آزاد سازی خرمشهر

 

 

 

 

 

آمده ایم ازعملیات بیت المقدس برایمان بگویید، طرح ریزی عملیات برمی گردد به چه زمانی؟

- درست به آبان ماه سال 1360 آن سال این طور تشخیص دادم که دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش به طور موقت تعطیل و استادان آن به مناطق عملیاتی مأمور شوند.

این دستور فرماندهی نیروی زمینی وقت ارتش که شما باشید چه نتیجه ای داشت؟

- این تصمیم تقویت قرارگاه های مقدم نیروی زمینی ارتش در جنوب، غرب و تشکیل گروه های طرح ریزی را به همراه داشت. پس از آن طی هماهنگی که بین ارتش و سپاه به عمل آمد، مقرر شد طرح ریزی سه عملیات عمده که مکمل عملیات پیرزومند ثامن الائمه به حساب می آمد به طور همزمان شروع و به ترتیب تقدم اجرا شوند: طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس.

با وجود استحکامات و تجهیزات بالای عراق در خرمشهر، به نظر شما چه چیزی باعث پیروزی رزمندگان در این عملیات شد؟

-کلید پیروزی اخلاص در رزمندگان، وحدت، یکپارچگی، استقامت و اطاعت از ولایت؛ توکل به خدا هم باشد. در این صورت مطمئناً پیروزند و هیچ قدرتی نیست که در مقابل نیروی حق و نیروی اسلام بایستند. ضمناً اشتباه بزرگ تاکتیکی دشمن در گسترش نیروهایش نیز نقش به سزایی در این موفقیت داشت.

عملیات قرار بود در چه مناطقی انجام شود؟

-منطقه ای که عملیات بیت المقدس در آن طرح ریزی شد، از شمال محدود می شد به رودخانه کرخه کور و نیسان، از شرق به کارون، جنوب به خرمشهر و اروندرود، از غرب هم به کرانه های هورالعظیم و شط العرب.

این اولین عملیات مشترک ارتش و سپاه بود؟

- نه قبل از این هم عملیات های مختلفی داشتیم. مثل ثامن الائمه، فتح المبین و طریق القدس. در این عملیات هم مثل عملیات های قبل قرارگاه کربلا تقسیم کار کرد: قرارگاه قدس در شمال، خاتم در مرکز و نصر را در جنوب سازمان داد. در هر قرارگاه رزمندگان ارتش و سپاه دست واحدی شدند، فرماندهی واحدی پیدا کردند و تحت امر قرارگاه کربلا آماده عملیات شدند.

عملیات همان طور که برنامه ریزی کرده بودید پیش رفت؟

- حتی بهتر از آنچه که پیش بینی می کردیم؛ همان شب اول به لطف خداوند متعال رزمندگان موفق شدند به غیر از اهداف پیش بینی شده ما 12 کیلومتر دیگر هم پیشروی را ادامه دهند. تمام نیروهایی را هم که در مسیرشان بودند تار ومار کردند. مخصوصاً در این مرحله تعداد زیادی تانک به غنیمت گرفتیم. آن قدر سرعت تک بالا بود که بعد از یکی دو روز متوجه شدیم در بعضی از جاها، خط اول ما به جای اینکه روی دژ خودمان باشد روی دژ عراقی هاست، یعنی خیلی بیشتر ازآ نچه فکر می کردیم در منطقه جلو رفته بودیم.

پس هر سه قرارگاه توانسته بودند به مواضع مورد نظر برسند؟

- همه شان که نه، فقط محور فتح موفق عمل کرد. محور نصر به کمک قرارگاه فتح آمده بود نرفته بود سراغ هدف خودش. در نتیجه ما به صورت یک پیکان جلو می رفتیم؛ برآورد داشتیم دشمن با این نحوه حرکت ما تصور کند نوک پیکان حمله به طرف بصره است.

همین طور هم شد؟

- بله، این همان موضعی بود که دشمن سعی زیادی در نگهداری اش داشت. در این مرحله از عملیات پس از اینکه رزمندگان 12 کیلومتر پیشروی کردند و رفتند به طرف مرز، عراق هم به وحشت افتاد و مواضع را خالی کرد.

از خود شما شنیدیم، تمام عملیات یک طرف، آزادی خونین شهر یک طرف؟

- با وجود اینکه حدود 5 هزار کیلومتر از عمده استان خوزستان آزاده شده بود و حدود 5 هزار نفر اسیر گرفته بودیم ولی مردم مرتب از پشت جبهه تماس می گرفتند که خرمشهر چی شد؟ در شرایطی که همه منتظر آزادسازی خرمشهر بودند و موقعیت فعلی ما و 23 شبانه روز نبرد را نمی توانستند بفهمند، مسئولیت ما بالا می رفت و کار، بیشتر روی شانه هایمان سنگینی می کرد.

راهکاری هم به ذهنتان رسید؟

- به فرماندهان فشار آوردیم که در شلمچه دشمن را قطع کنند؛ دو شب پشت سر هم حمله کردیم. تلفات سنگینی هم وارد کردیم، ولی موفق نشدیم، حتی تلفات هم دادیم، تا جایی که یکی از فرمانده لشکرها گفت دیگر به ما نگویید فرمانده لشکر! بگویید فرمانده گردان! گفتم «چطور؟!» گفت: «این قدر لشکرم کوچک شده که دیگر توانایی ماموریت لشکر را ندارم.»

در این شرایط بهتر نبود عملیات متوقف می شد؟

- مطالبی که فرماندهان از وضع یگان هایشان می گفتند نمایان می ساخت که باید به سرعت نیروها را بازسازی کنیم، یعنی باید عملیات را متوقف می کردیم و می رفتیم بازسازی کنیم توان و رمقی برای واحدها نمانده بود.

نظر شما و سردار رضایی چه بود؟

- ما در قرارگاه کربلا کلی روی این قضیه فکر کردیم. حداقل دو ماه فرصت لازم بود برای بازسازی تا آمادگی حمله به خرمشهر را پیدا کنیم. هرچه فکر کردیم به نتیجه نرسیدیم. می دانستیم دشمن از این فرصت بهتر از ما استفاده می کند؛ خودش را در معرض خطر می بیند، قطعاً محکم کاری کند و ما دیگر نخواهیم توانست. به سنگرهای آنها دست پیدا کنیم.

 مگر راهی غیر از آنچه فرمانده لشکرها می گفتند برایتان مانده بود؟

-راه را خدا پیش ما گذاشت. خداوند یک امداد عظیم نصیب من و سردار رضایی کرد. در سراسر مدتی که در جبهه بودم، امدادی بالاتر از آن احساس نکردم. در این امداد به یک طرح رسیدیم، وقتی که با هم در میان گذاشتیم، بین ما یک ذره بحث هم در نگرفت که نقطه نظر مختلفی داشته باشیم؛ اصلا یک فکر و یک طرح واحد داشتیم. به برکت سعی و اخلاص رزمندگان، یاری خداوند هم نصیبمان شده بود.

  فکر نمی کنم این طرح با خواسته فرمانده ها مطابقت داشته باشد؟

- مشکل کار هم همین بود. نمی دانستیم چطور فرمان را به آنها ابلاغ کنیم. کلی با آنها بحث کرده بودیم و حالا می خواستیم یک طرح دیگر را مطرح کنیم. حتماً با خودشان می گفتند پس طرحهای ما چی شد؟می دانستیم قبول کردن این طرح برایشان سنگین است.

مطمئنا کار سختی است، مسئولیت ابلاغ را شما به عهده گرفتید یا سردار رضایی؟

- من، ایشان هم قبول کرد و گفت: ازطرف من شما به سپاه و ارتش ابلاغ کنید.

  و در آن جلسه؟

- آن هم یکی از تاریخی ترین جلسات. مقدمه را طوری گفتم که احساس کنند فرصتی برای بحث نیست و به عبارت دیگر این دستور است که ابلاغ می شود و باید فقط برای اجرا بروند. وقت کم بود و اگر می خواست فاصله بین عملیات بیفتد، طرح خراب می شد.

  پس دستور، دستور یک فرمانده بود؟

 خودم را هم به عنوان یک مأمور قلمداد کردم. بهشان گفتم من مأموریت دارم. گفتم: «تصمیم فرماندهی قرارگاه کربلا را به شما ابلاغ می کنیم. خوب گوش کنید، اگر سؤال داشتید بپرسید تا روشن تر توضیح بدهم، مأموریت را بگیرید و سریع بروید برای اجرا.» وقتی مأموریت را ابلاغ کردم، در یک لحظه همه به هم نگاه کردند و آن حالتی که فکر می کردیم، پیش آمد؛ اعتراضات زیاد بود. احمد متوسلیان، حسین خرازی، احمد کاظمی، همه اعتراض کردند. حتی یکی از سرهنگ های ارتش گفت: «ببخشید، جناب سرهنگ! ما راهکارهای زیادی برای عملیات دادیم، این جزو هیچ کدام از راهکارها نبود. «فی البداهه خداوند بر زبانم چیزی آورد گفتم: «تصمیم فرمانده درمقابل راهکارهایی که ستادش به او می دهد از سه حالت خارج نیست، یا یکی از راهکارها را قبول می کند و دستور صادر می کند، یا تلفیقی از راهکارها را به دست می آورد و آن را ابلاغ می کند یا هیچ کدام از آنها را انتخاب نمی کند و خودش تصمیم می گیرد؛ چون او بایستی به مسئولین بالا و خدا جواب بدهد. فرمانده ملزم به تصمیم گیری و اتخاذ تدبیری است که پیش خدا جوابگو باشد نه پیش انسان های دیگر، این حالت سوم است. خداوند متعال می فرماید: «فان مع العسر یسرا (سوره الانشراح آیه4) و ما را کشاند تا نقطه اوج سختی و یک دفعه آسانی را نازل کرد، بدون این که خودمان نقش زیادی داشته باشیم.» جریان جلسه یک دفعه برگشت؛ همه شان بلند شدند و گفتند «خیلی عذر می خواهیم که این مطلب را بیان کردیم، ما تابع دستور هستیم و الان می رویم دنبال اجرا.» با هم هماهنگ کردند وشروع کردند به فرماندهی.

  طرح تان چه بود؟

- طرحی که به عنوان جرقه امید و امداد الهی در ذهن خود احساس کردیم این بود که گفتیم درست است که ما 25 روزاست درحال جنگیم و فرماندهان می گویند که بریده ایم و نیروهایمان باید بازسازی شوند، ولی این را نمی توانیم نادیده بگیریم که اگر قرار باشد خونین شهر آزاد شود؛ الان باید آزاد شود. این را هم می دانیم که نیرویش را نداریم که آزادش کنیم، ولی حداقل می توانیم خونین شهر را محاصره کنیم؛ یعنی از یک جا برویم بین خونین شهر و شلمچه. آن دفعه که نتوانستیم از شلمچه برویم حالا از یک جای دیگر می رویم که آسان تر باشد و اعلام کنیم خونین شهر را محاصره کردیم. همین باعث می شود نیروها بیشتر و زودتر به جبهه بیایند و ما تقویت شویم.

  پس به طرح تان خیلی مطمئن بودید؟

- باید این طور می شد ولی جلسه که تمام شد، تمام وجودم را اضطراب فراگرفت. با خود زمزمه کردم که خدایا! این چه اضطرابی است که در وجودم آمده؟ ما هرچه داشتیم و نداشتیم را پشت سر این فرمان گذاشتیم؛ هرچه آبرو، حیثیت، مقام مسئولیتی و شناختی که این برادران از ما داشتند، خوب اگر نگیرد چه می شود، دفعه بعد توی اتاق های جنگ نمی شود این طور دستور داد چون یاد صحنه های قبلی می کنند.

  طبق محاسباتی که با آقای رضایی داشتید خرمشهر آزاد می شد؟

- نه اصلا، آنچه توی ذهن ما بود تصویری از آزادسازی نبود، بلکه محاصره خونین شهر بود تا در قدم بعدی شهر آزاد شود. عمق عملیات 5-4 کیلومتر بیشتر نبود. باید از جاده خرمشهر به اهواز و شرق آن یعنی رودخانه عرایض رد می شدیم و خودمان را به اروند می رساندیم تا اعلام کنیم خونین شهر را محاصره کرده ایم. آن هم درحالی که محاصره کامل نبود، یک بخش از خونین شهر. جنوب شهر را اروندرود تشکیل می داد که آن طرفش دشمن بود، می توانست به راحتی با توپخانه از آن طرف بکوبد. با داشتن جزایر ام الرصاص و سهیل، خیلی راحت می توانست پشتیبانی هایش را انجام دهد، ولی ما همین را هم پیروزی می دانستیم.

  هر سه قرارگاه را وارد عمل کردید؟

- به طور کامل نه، گفتیم از بین لشکرهای سپاه و ارتش، نیروهایی را که توانشان بالاتر است انتخاب می کنیم؛ دیگر نمی گوییم قرارگاه فلان بجنگد. ببینید توی لشکرها کدام واحدها وضعشان بهتر است، آن را که سالم تر است به کار می گیریم. تیپ های انتخابی سه محور را تشکیل دادند. محور غربی، یعنی سمت راست را حضرت رسول(ص) با تیپ یک از لشکر 21، محور وسطی را تیپ 3لشکر 77و یک تیپ از سپاه، محور سمت چپ که به خونین شهر وصل می شد، تیپ 8 نجف. البته محور سمت راست و چپ اصلی بودند؛ محور وسط فقط یک مقدار تعرض می کرد؛ سمت راست و چپ با دشمن تماس داشتند ولی وسطی از جلو با دشمن تماس داشت و به آب می خورد.

قرار شد هر سه محور با هم تک کنند و کار را انجام بدهند. اما از همان شب اول محور سمت راست توان دشمن را برید، شکاف را ایجاد کرد و رفت جلو، ولی خیلی جلو رفت احمد متوسلیان می گفت: هنوز سمت چپ من آزاد است. من دارم هم از راست می خورم و هم از چپ. دو محور دیگر جلو نمی رفتند.

  فکر می کنیم حالا وقت این است که عملیات را کنار بگذاریم و در چنین شرایط حساسی، صحبت های شما را به عنوان فرمانده بشنویم؟

- همه این اتفاقات 25روز یک طرف و این یک دو ساعت یک طرف. ساعت 10شب عملیات شروع شده بود و حالا 30/4 صبح بود. هر کار کردیم دو محور را بگیریم، نشد. به صبح که می رسیدیم دیگر اوضاع ما به هم می ریخت و هیچ کاری نمی توانستیم بکنیم. آن هایی هم که جلو رفته بودند باید بر می گشتند. بچه ها همه از شدت خستگی از حال رفته بودند. حدود نماز صبح بود، نمازم را که خواندم، گفتم: «بخوابم». ولی دلم نمی آمد از کنار بی سیم جایی بروم. در همان اتاق جنگ زیر نورافکن ملحفه ای پهن کردم، گفتم دراز بکشم. یک مقدار آرامش پیدا کنم. حالم خیلی گرفته بود گفتم: «دیگر امیدی نیست، هر کاری از دستمان بر می آمد انجام دادیم، خدایا خودت می دانی! دریغی نکرده ام، هیچ کس دریغی نکرده، پس کمکمان کن.»

بلافاصله خواب سیدعالیقدری را دیدم که با عمامه مشکی آمد داخل قرارگاه ما، چهره اش گرفته و غمناک بود. همه یکپارچه احتراممان برانگیخته شد. ایشان مثل اینکه کارش را انجام داده باشد و کار دیگری نداشته باشد گفت «می خواهم بروم، کسی نیست مرا راهنمایی کند؟» بلافاصله دویدم جلو و گفتم «من آمادگی دارم! به حالت تبسم به من نگاه کردند؛ این اظهار محبت، خیلی من را متأثر کرد و به گریه افتادم، گریه ام آن قدر شدت داشت که از خواب پریدم، 20دقیقه از زمانی که خواب دیده بودم گذشته بود ولی انگار اصلا خوابم نمی آمد، حالت خاصی را احساس کردم. همان موقع توی بی سیم داشتند تکبیر می گفتند؛ دو محوری که گیر کرده بودند، باز شده و رسیده بودند به اروند. یعنی سه محور با هم رسیده بودند به اروند و به لطف خدا تمام مشکلات ما در پیشروی حل شده بود.

  می شود گفت دیگر خرمشهر را محاصره کرده بودید، نمی خواستید وارد شهر بشوید؟

-ریسک بزرگی بود. اتفاقا برادر خرازی با کد و رمز اطلاع داد وضعیت ما خوب است و گفت، توانسته ایم حدود 700 نفر از نیروها را متمرکز کنیم، اگر اجازه بدهید از جایی که عراقی ها خط محکمی ندارند بزنم به خط دشمن، توی خونین شهر. اما 700نفر نیروچی بود که ما می خواستیم به خونین شهر حمله کنیم؟!

  دوباره یک تصمیم و یک دستور سرنوشت ساز؟

-حالت خاصی بر ما حاکم شده بود. زیاد خودمان را پایبند مقررات و فرمول های جنگ نمی کردیم که این کار بشود یا نشود، گفتم، بزنید! ایشان زد، یک ساعت هم طول نکشید. ساعت 8 صبح بود که فریاد آنها بلند شد، گفتند «ما زدیم، خوب هم گرفته، عراقی ها جلوی ما دست ها را بالا برده اند ولی تعداد آنها دست ما نیست.

  آقای خرازی توانست با 700 نفر نیرو آن همه اسیر را جمع کند؟

- بله اما نمی شد که به عراقی ها بگوییم شما بروید توی سنگر ما نیرو نداریم! باز خداوند یاری کرد و تدبیری اتخاذ شد که جالب بود. اما به نیروهایی که در خط داشتیم گفتیم به صورت دشتبان، به صورت صف یعنی طرف غرب بایستند؛ منظورمان این بود که اینها را هدایت کنیم بیایند روی جاده و از طریق جاده فعلا پیاده بروند به طرف اهواز. آمدنشان تا بعدازظهر طول کشید، 14هزار و پانصد نفر اسیر گرفتیم. بالاخره رفتیم داخل خونین شهر اما صف اسرا تمام شدنی نبود!

  با وجود مواضع و استحکامات عراق در خرمشهر تصور دشمنان ما و جهان غیر اسلام این بود که ما توان دفع عراقی ها را نداریم؟

- هیچ کس تصورش را نمی کرد. موقعی که خرمشهر آزاد شد، اصلا ورق برگشت. صدام هم کاملا تغییر موضع داد. صدامی که دم از قادسیه و پیروزی می زد، یک دفعه دم از پایان قادسیه زد خداوند متعال در این نمایش قدرت نشان داد و چه وحشت و رعبی در دل اینها انداخت. با اینکه هنوز عقبه شان قطع نشده بود و با این که توی سنگرهای مستحکم بودند و با اینکه اگر هم به آنها امکانات نمی رسید، اقلا 15-10 روز دیگر می توانستند مقاومت کنند، ولی خداوند رعبی به دل آنها انداخت که حتی یک ساعت هم مقاومت نکردند.

  اگر از فتح خرمشهر که نقش کلیدی در تغییر جنگ داشت بگذریم، چرا شما معتقدید که نبردی عظیم تر از عملیات بیت المقدس نداریم؟

- ممکن است عملیات های دیگر سروصدا کرده باشد ولی بعد از عملیات بیت المقدس تمام منطقه عملیات تا پایان جنگ دست خودمان ماند. 170 کیلومتر طول جبهه ما بود، وسعت عملیات حدود 6هزار کیلومتر مربع بود، دشمن از آغاز تجاوز در این منطقه مستقر شده بود و بالاترین رقم اسیر در همین عملیات گرفته شد، حدود 20هزار نفر می توانیم بگوییم بالاترین رقم غنائم جنگی در این عملیات به دست آمد، طولانی ترین نبردی که شبانه روز جنگیدیم و پیشروی کردیم، در همین عملیات بود؛ حدود 25روز هیچ عملیاتی نداشتیم که به این اندازه از پل تاکتیکی به این سرعت استفاده کنیم، 5پل شناور زده شد و حدود 40هزار نفر یک شبه عبور کردند و بیش از 2 هزار خودرو سبک و سنگین و تانک و نفربر در همان شب عبور کردند. رهبر معظم انقلاب هم در نکته ظریفی فرمودند: پس از این عملیات صحنه سیاست به نفع جمهوری اسلامی برگشت.

  و حرف آخر؟

-عظمتی که در عملیات بیت المقدس بود برای ما کلاس درس بود، درسش همین بود که هرگاه با توکل به خدا می جنگیم و دشمنان را سرکوب می کنیم، انتظار داریم خداوند هم ما را یاری کند تا پیروز شویم.

 

ممد نبودی ببینی...

 

 

دانلود

 

 

دانلود

 

انتهای پیام/


ادامه مطلب



[ جمعه 10 اردیبهشت 1395  ] [ 8:18 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

شهید علی اکبر شیرودی،

 

چه کسی مالک اشتر جبهه ها بود؟
شاید کمتر کسی بداند رکورددار بالاترین ساعت پرواز جنگی در دنیا ، مالک اشتر جبهه های دفاع مقدس ایران است که سابقه بیش از بیست هزار ماموریت را در کارنامه خود ثبت کرده است.
چه کسی مالک اشتر جبهه ها بود؟

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، شاید کمتر کسی است که بداند رکورددار بالاترین ساعت پرواز جنگی در دنیا ، مالک اشتر جبهه های دفاع مقدس ایران است که سابقه بیش از بیست هزار ماموریت را در کارنامه خود ثبت کرده است و با این حال، اینگونه می نویسد:

«من، علی اکبر شیرودی، فرزند دهقان زاده شهسواری هستم. منِ روستازاده افتخار می کنم که در خدمت شما هستم و این قدر هم که از من تعریف می کنید، می ترسم خودم را گم کنم. فکر می کنم واقعا لیاقتش را ندارم.

من خواهش می کنم من را بزرگ نکنید. من لیاقت این همه بزرگی را ندارم. من یک سرباز ساده اسلام هستم که هنوز نتوانسته ام خودم را در حد کمال قرار دهم؛ یک سرباز ساده تا روزی که به شهادت برسیم و در آن روز خداوند بزرگ ترین درجه افتخار را به ما عنایت می فرماید. تا آن روز ما سرباز ساده ای هستیم و بهتر است که ما را بزرگ نفرمایید تا خودمان را گم نکنیم.
من نوکر آن کسی هستم که طرفدار امام باشد ... .»

و چنین بود که وقتی خبر شهادت او را به حضرت امام(ره) رساندند، ایشان شدیدا منقلب و متاثر شدند و فرمودند: «شیرودی آمرزیده است.»

همسرش هم وقتی می خواهد او را معرفی کند، می گوید: علی اکبر را می توان در دو کلمه خلاصه کرد و آن دو کلمه، «ایمان» و «شجاعت» است.

همین ایمان شیرودی بود که وقتی تعدادی از رزمندگان اسلام می خواستند از جبهه ها به دیدار امام(ره) بروند، از آنها خواست تا سلامش را به امام (ره) برسانند و به ایشان بگویند که «ایمان رزمندگان است که در جبهه ها می جنگد و نه تخصصشان.»

علی اکبر شیرودی متولد ۱۳۳۴ است و امروز یعنی هشتم اردیبهشت ماه، سی و پنجمین سالگرد شهادت اوست؛ شهادتی که در عنفوان جوانی یعنی در ۲۶ سالگی، به استقبال آن رفت تا با آن سابقه ایثارگری قبل و بعد از انقلاب و زمان دفاع مقدس، به خیل یاران شهیدش و به ویژه خلبان شهید احمد کشوری بپیوندد و پس از تشییعی باشکوه در شیرود تنکابن آرام بگیرد.

او از همان روز شروع جنگ تحمیلی یعنی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به جبهه رفت و در پایگاه هوانیروز کرمانشاه مستقر شد. در همین روزهاست که بنی‌صدر، دستوری عجیب را مبنی بر تخلیه پادگانها و نابود کردن زاغه مهمات صادر کرد!

اما شیرودی کاملا آگاه است و می داند که مملکت در خطر است و تخلیه پادگان و نابود کردن مهمات، اصلا به صلاح نیست؛ این است که با کمک تعدادی از همرزمان و با استفاده از همین مهمات، با هلی کوپتر به صف مهاجمان عراقی هجوم می برند و آنان را متوقف می‌سازند.

«شجاعت» شیرودی در بیشتر رسانه های جهان منعکس می‌شود. بنی‌صدر هم برای حفظ ظاهر، درجه ای تشویقی برای او صادر می‌کند تا از «ستوان ‌یار سوم خلبان» به درجه سروان ارتقاء یابد.

ادامه ماجرا بسیار جالب است و با نامه نگاری علی اکبر به پایگاه هوانیروز کرمانشاه در نهم مهر ماه ۱۳۵۹ یعنی نهمین روز آغاز جنگ تحمیلی همراه می شود:
«بسم الله الرحمن الرحیم

از: خلبان علی‌اکبر شیرودی
به: پایگاه هوانیروز کرمانشاه
موضوع: گزارش
اینجانب که خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می‌باشم و تاکنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمود‌ه‌ام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته ام.
لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده‌اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوان ‌یار سومی که قبلا بوده‌ام برگردانید. در صورت امکان، امر به رسیدگی این درخواست بفرمایید.

باتقدیم احترامات نظامی
خلبان علی‌اکبر شیرودی.»

در دی ماه همان سال، وقتی خیانت های آشکار بنی صدر را دید، به افشاگری پرداخت و از همگان خواست که با ایمان و اسلحه و چنگ و دندان از میهن اسلامی دفاع کنند.

همرزمان این شهید بزرگوار درباره شخصیت والای خلبان شیرودی می گویند: روزی در تعقیب دشمن، وقتی خواست راکتی شلیک کند، متوجه حضور کودکی خردسال در آن حوالی شد؛ او شلیک نکرد، بلکه ابتدا سعی کرد تا با مانور هلی کوپتر و باد ناشی از آن، کودک را از صحنه دور کند. چنین کرد و سپس بازگشت و راکت را شلیک نمود.

دقت او در اقامه نماز هم زبانزد است. نقل می کنند که روزی در کنار هلی کوپتر ایستاده بود و به ترتیب، به پرسشهای خبرنگاران خارجی پاسخ می گفت.
خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه زمانی حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت:

ما برای خاک نمی جنگیم؛ ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد.

این را گفت و با لبخندی به جمع، به راه افتاد. خبرنگاران با تعجب به او و رفتارش می نگریستند که چرا مصاحبه را ترک کرده است. شیرودی آستین هایش را بالا زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید؛ وقت نماز است.

علی اکبر به حضرت روح الله عشق می ورزید؛ همین بود که وقتی در اوج جنگ به او اطلاع دادند که خانه اش خراب شده، تنها یک جمله گفت:

فدای سر امام.

شیرودی، به دنیا آمدن نخستین فرزندش را هم در بیسیم جبهه و به زبان رمز شنید.

عادله، ۲۴ روزه بود که علی اکبر توانست بیاید و برای نخستین بار، دخترش را ببیند.

سلام خدا و اولیاءش بر او که آمرزیده است.


ادامه مطلب



[ جمعه 10 اردیبهشت 1395  ] [ 8:03 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

دریادار فدوی در همایش خلیج فارس:

 

مشکل اصلی منطقه، آمریکاست/ طرح ناامن‌کردن خلیج فارس شکست خورده است
فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران با بیان اینکه اگر آمریکا در منطقه نبود بسیاری از چالش‌ها در خلیج فارس وجود نداشت، گفت: دشمنان تمام تلاش خود را برای ناامن کردن خلیح فارس به کار بردند ولی شکست خوردند.
مشکل اصلی منطقه، آمریکاست/ طرح ناامن‌کردن خلیج فارس شکست خورده است

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران امروز صبح در همایش خلیج فارس، فرصت ها و چالش ها که در جزیره قشم برگزار شد، طی سخنانی اظهارداشت: یکی از واقعیت‌هایی که نباید به آن خدشه وارد شود این است که چالش اصلی در منطقه آمریکاست و برخی حکام کوچک اصلا جایگاهی ندارند.

وی افزود: متاسفانه برخی در داخل 10 بار از برخی حاکمان کوچک منطقه حرف می‌زنند ولی یکبار اسمی از آمریکایی‌ها نمی‌برند در حالی که پشت پرده کار آمریکاست.

فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران تاکید کرد: برای آمریکا مسلم شده که با حمله نظامی نمی‌تواند کار خود را جلو ببرد.

دریادار فدوی با بیان اینکه اگر آمریکا در منطقه نبود بسیاری از چالش‌ها در خلیج فارس وجود نداشت، تصریح کرد: دشمنان تمام تلاش خود را برای ناامن کردن خلیح فارس به کار بردند ولی شکست خوردند.

ادامه دارد...

 


ادامه مطلب



[ جمعه 10 اردیبهشت 1395  ] [ 8:01 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
تاریخ: ۱۳۹۵/۰۲/۰۹
نوع: خبر

 

مسئول سازمان بسیج کارگری تهران:

 

مقابل مسئولینی که باعث فلج شدن اقتصاد می شوند می ایستیم
مسئول سازمان بسیج کارگری تهران گفت: بعضی مسئولین در کشور اقداماتی می کنند که باعث فلج شدن اقتصاد می شوند و ما باید جلوی آن ها را بگیریم.
مقابل مسئولینی که باعث فلج شدن اقتصاد می شوند می ایستیم

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، محمد باقر خزائی مسئول سازمان بسیج کارگری تهران در مراسم بزرگداشت یاد و خاطره 14 هزار شهید کارگر و تجلیل از خانواده شهدا و نخبگان صنعتی که در شرکت ساپکو برگزار شد با اشاره به اینکه روز کارگر به نام شهید عبدالحسین برونسی نامگذاری شده و ایشان خود کارگر بوده است، گفت: در دیدار روز گذشته کارگران با رهبر معظم انقلاب می توان درس های زیادی یاد گرفت. طی شش سال گذشته رهبر معظم انقلاب هیچ گاه مسئله اقتصاد مقاومتی را فراموش نکردند.

وی افزود: اقتصاد مقاومتی جنبه مردمی دارد. رهبر انقلاب در ابلاغ اقتصاد مقاومتی 10 امر را اعلام کرده اند که همه آن ها دولتی بود.

خزائی امکانات، تکنولوژی و پیشرفت را حق مردم دانست و تولید ملی را یکی از مهم ترین مسائل اقتصادی خواند و تصریح  کرد: کشور ما در زمینه هسته ای پیشرفت های زیادی کرده است آیا ما نمی توانیم در صنعت خودرو و تولید کالا به پیشرفت برسیم. صنعت خودروسازی ما فلج و تعطیل شده است و باید آن را احیا کنیم.

مسئول سازمان بسیج کارگری تهران اضافه کرد: توجه به کارگاه های کوچک بر اساس بیانات رهبر معظم انقلاب بسیار مهم است. امروز تولید کنندگان بیشتر به کالاها و اجناس خارجی بها می دهند و انواع برندهای خارجی به کشور وارد می شود. این اقدام عدم حمایت از کالاهای ایرانی را نشان می دهد که به اقتصاد ضربه می زند.

وی با بیان اینکه در صنعت دارویی کشور 95 درصد داروها در داخل تولید می شود، گفت: بعضی مسئولین اقداماتی می کنند که باعث فلج شدن اقتصاد در کشور می شوند و ما باید جلوی آن ها بایستیم. آن هایی که آرزوی ضربه زدن به ایران را دارند آرزویشان را به گور خواهند برد.

خزائی با اشاره به اینکه یک سامانه عرضه و تقاضا توجه وزارت صنعت در اختیار سازمان بسیج کارگری قرار گرفته است، افزود: این سامانه به شناسایی کالاهای ایرانی، تهیه مشخصات فنی و اقتصادی و ایجاد بازار مصرف در کشور می پردازد که امیدواریم با این اقدام به رشد اقتصادی مناسب برسیم.

 


انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ جمعه 10 اردیبهشت 1395  ] [ 7:48 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

حمید شاه‌آبادی در گفت‌وگو با فارس:

آیت‌الله شاه‌آبادی به روایت فرزند

خبرگزاری فارس: آیت‌الله شاه‌آبادی به روایت فرزند

33 سال پیش مجاهد شریف شهید آیت‌الله حاج شیخ مهدی شاه‌آبادی، فرزند مرحوم آیت‌الله العظمی حاج میرزا محمدعلی شاه‌آبادی رخ در نقاب خاک کشید.

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس،‌شخصیت های نامدار و مبارزانقلاب،از منظرهای گوناگون قابل ارزیابی هستند.بی‌تردید یکی از این مناظر،توصیف آنها در قامت یک «پدر» و از سوی «فرزندان» است. در گفت وشنودی که پیش روی دارید، شهید آیت‌الله حاج شیخ مهدی شاه آبادی از دیدگاه فرزندش  حمید شاه آبادی مورد روایت قرار گرفته است. امید آنکه مقبول افتد.

 

*پس از سال‌ها که به خاطرات پدر می‌اندیشید، ایشان را با کدام ویژگی‌های‌شان به خاطر می‌آورید؟

اولین ویژگی ایشان چالاکی و نشاط بود، به‌طوری که این ویژگی زبانزد خاص و عام بود. هر وقت در باره جبهه کسی ایشان را دعوت می‌کرد، حاج‌آقا اصلاً برای‌شان فرق نمی‌کرد کیست و از کجا زنگ زده است و اگر وقت داشتند، بلافاصله راهی جبهه می‌شدند! آنجا هم که می‌رفتند، اصلاً یک جا بند نمی‌شدند و از تمام پادگان‌ها و قرارگاه‌ها بازدید و برای گروه‌های مختلف رزمندگان سخنرانی و اقامه نماز جماعت می‌کردند. این آرام و قرار نداشتن‌شان هم به خاطر این بود که به همه علاقه داشتند و هیچ‌وقت به این قضیه که شأن و منصب ایشان چیست توجهی نداشتند و نسبت به همه تواضع به خرج می‌دادند. مطلقاً به دنبال اسم و رسم نبودند و هر جا که می‌رفتند، بلافاصله سعی می‌کردند بیشترین فضای کاری را که بیش از همه منشاء اثر باشد، برای همه فراهم کنند. همه هم می‌دانستند ایشان به دنبال تشریفات و مسائلی که برای دیگران مهم هستند، نیستند. ایشان در هر شرایطی که قرار می‌گرفتند، خود را با آن وفق می‌دادند و برای کسانی که همراه‌شان می‌رفتند، جا و امکانات جور می‌کردند.

ویژگی دیگر پدر تواضع و فروتنی بیش از حد ایشان بود. خیلی وقت‌ها موقعیت پیش می‌آمد که خود ایشان سخنرانی کنند، ولی اگر فردی همراه‌شان بود، حتی اگر مردم او را نمی‌شناختند، پدرم او را برای سخنرانی معرفی می‌کردند.

پدر بسیار شجاع و بی‌باک بودند. یک بار در جزیره مینو به جایی رسیدیم که فوق‌العاده ترسناک بود و می‌شد عراقی‌ها را با چشم غیر مسلح هم دید. پدر با لباس سفید روحانیت جوری از روی نهرها می‌پریدند که ما که جوان‌تر بودیم، نمی‌توانستیم! ایشان با چالاکی عجیبی حرکت می‌کردند و سنگر به سنگر می‌رفتند، حال رزمنده‌ها را می‌پرسیدند و جویا می‌شدند که آیا کم و کسری دارند یا نه؟ خیلی‌ها انتقاد می‌کردند حضور ایشان در خط مقدم خطرناک است و ضرورت ندارد، ولی پدر می‌گفتند: رزمندگان نیاز به روحیه دارند و اتفاقاً در خط مقدم ضرورت بیشتری برای حضور روحانیون هست.

یکی دیگر از ویژگی‌های پدر اهمیتی بود که به مسجد و محله خود می‌دادند و حتی اگر مشغله‌های ایشان از حد هم می‌گذشت از این امر غفلت نمی‌کردند.

*یکی از فرازهای مهم زندگی شهید شاه‌آبادی نقش بسیار مؤثر ایشان در ائتلاف بزرگ دراولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. در این باره توضیحاتی بفرمایید؟

در نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی، جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی تصمیم گرفته بودند دو لیست جداگانه بدهند. دلیل‌اش هم این بود که به دلیل یک‌سری افکار منفی در بعضی از اعضای جامعه روحانیت و نیز عناصر غیر روحانی حزب جمهوری، بین این دو نهاد مهم شکاف ایجاد شده بود. شهید شاه‌آبادی بسیار تلاش کردند این اتفاق نیفتد. پدر خیلی رنج بردند و سختی کشیدند و بسیار تلاش کردند حزب و جامعه روحانیت مبارز لیست واحدی بدهند. مقام معظم رهبری نماینده حزب و پدرم نماینده جامعه روحانیت مبارز بودند. جلسات طولانی و مستمری برگزار شدند. روز چهارشنبه آخرین روزی بود که تبلیغات مجاز بود و این دو نهاد تازه سه‌شنبه شب بود که توانستند لیست مشترک‌شان را ببندند. مهلت تبلیغات هم تمام شده بود. صبح روز چهارشنبه روزنامه جمهوری اسلامی این لیست را تحت عنوان «ائتلاف بزرگ» چاپ کرد. عده‌ای از هر دو لیست حذف شده بودند و طبیعتاً برای آنها دلخوری‌هایی پیش آمده بود. حتی بعضی از اعضای جامعه روحانیت مبارز مصاحبه‌های تندی را انجام دادند و بسیار به آقاجان بی‌احترامی کردند! حتی یکی از آنها که برای خودش هیمنه‌ای داشت و الان دست‌اش از دنیا کوتاه است، در مصاحبه رسمی گفته بود:اگر آقای شاه‌آبادی یک بار دیگر چنین کاری بکند، او را از جامعه روحانیت بیرون می‌اندازیم! خلاصه اینکه هجمه‌های زیادی متوجه متوجه پدر صورت گرفت، ولی ایشان خوشحال بودند که جلوی تفرقه را در حد توان گرفته‌اند. واکنش ایشان در برابر هجمه‌ها و توهین‌ها فقط صبر و سکوت بود. وقتی امام در پیام نوروزی روی موضوع وحدت کلمه تکیه کردند، پدر جلوی تلویزیون نشسته بودند و زیر لب گفتند: «می‌دانم که ته دل‌تان از من راضی هستید!» ایشان با تلاش برای تشکیل ائتلاف بزرگ، به سهم خود اجازه نداده بودند که شیرازه نیروهای اصیل انقلاب از هم بگسلد.

*نکته جالب در شیوه سیاسی شهید شاه‌آبادی این بود که هیچ‌وقت در مجلس به عنوان موافق یا مخالف صحبت نکردند. علت چه بود؟

ایشان در بین خواص بسیار نفوذ داشتند. وقتی از ایشان می‌پرسیدیم: چرا در مجلس در باره لوایح صحبت نمی‌کنند، می‌خندیدند و می‌گفتند: آقایان هستند و حرف می‌زنند! واقعیت این بود که خیلی‌ها از جمله مرحوم موحدی ساوجی بسیار به پدر ارادت داشتند و معمولاً ابتدا با ایشان مشورت و بعد از موافقت یا مخالفت ایشان با لایحه‌ای صحبت می‌کردند، لذا نیازی به سخنرانی آقاجان نبود. در مسائل کلان سیاسی هم اغلب نزد پدر می‌آمدند و می‌گفتند: آقا! به داد ما برسید. ایشان همواره مورد مراجعه خواص بودند، ولی هیچ‌وقت از این جایگاه در جهت کسب محبوبیت و شهرت برای خود استفاده نکردند که این هم ریشه در اخلاص ایشان داشت.

*اشاره کردید که ایشان همواره برای حضور در جبهه‌ها آمادگی داشتند و به همه دعوت‌ها در این زمینه پاسخ مثبت می‌دادند. برنامه ایشان در جبهه‌ها چه بود؟

ایشان به سنگرها می‌رفتند و با رزمندگان صحبت می‌کردند. گاهی حتی این دیدارها آن‌قدر طولانی می‌شد که برنامه سخنرانی به هم می‌خورد. خیلی خودمانی و دوستانه صحبت می‌کردند و هیچ فاصله‌ای بین ایشان و رزمندگان نبود. بسیار به جوان‌ها علاقه داشتند و به تمام سئوالات آنها با دقت جواب می‌دادند. معمولاً هم در جبهه‌ها به جاهایی می‌رفتند که می‌دانستند کسی نمی‌رود! رزمندگان هم خیلی حاج‌آقا را دوست داشتند و دور ایشان می‌ریختند و می‌خواستند صورت ایشان را ببوسند و ابراز احساسات کنند. محافظ‌ها سعی می‌کردند رزمندگان را از گردن ایشان جدا کنند و پدر ناراحت می‌شدند و می‌گفتند: نترسید، من نمی‌شکنم!

پدر معتقد بودند حضورشان در جبهه‌ها به عنوان یک روحانی و کسی که در نظام مسئولیتی دارد، برای رزمنده‌ها خیلی مثبت است. پدر هم خیلی خاکی و خودمانی بودند و رزمنده‌ها خیلی به ایشان علاقه داشتند. اغلب همراه ایشان می‌رفتم. یادم هست تیم حفاظتی ایشان از حضور پدر در جزیره مینوی آبادان که کاملاً در محاصره دشمن بود، بسیار نگران بود، ولی پدر استدلال می‌کردند باید حتماً بروم و بچه‌ها را در خط مقدم ببینم و به آنها روحیه بدهم. مضافاً بر اینکه خودم از آنها روحیه می‌گیرم. همیشه هم در منبرهای‌شان با حزن و اندوه خاصی حرف‌هایی را که از بچه‌های رزمنده می‌شنیدند، نقل قول می‌کردند.

*یادتان هست چند بار به جبهه رفتند؟

نه، چون به شکل رسمی که نمی‌رفتند که جایی ثبت شود. گاهی دو روز در جبهه می‌ماندند، گاهی سه تا پنج روز. فقط در عملیات و الفجر مقدماتی ده دوازده روزی در جبهه بودند. بستگی داشت تعطیلات مجلس چقدر باشد. دفعات‌اش خیلی زیاد بود.

*شهید شاه‌آبادی به مسائل فرهنگی اهمیت زیادی می‌دادند. از فعالیت‌های فرهنگی ایشان پس از پیروزی انقلاب برای‌مان بگویید.

کارهای فرهنگی ما در کنار ایشان از نمایشگاه کتاب برای شهید مطهری شروع شد. بعد برای بزرگان دیگر نمایشگاه گذاشتیم و کم‌کم کلاس‌هایی را در محله‌های پایین برگزار کردیم که نهایتاً به تشکیل «انجمن اسلامی الغدیر» ختم شد و در نهایت حوزه شهید شاه‌آبادی در دل آن شکل گرفت. در واقع پدر هیچ‌وقت در محله پایین که منطقه مسکونی‌شان بود کار تشکیلاتی نکرده بودند و وقتی دیدند فضایی باز شده است این کار را کردند. از سویی مجلس برای سکونت یک واحد آپارتمان سازمانی به ایشان داد و در نتیجه شرایط برای تکمیل فعالیت‌های الغدیر و پس از آن حوزه علمیه فراهم شد.

*و سخن آخر؟

شاید کمتر کسی به خاطر داشته باشد که پدر برای دور دوم مجلس هم انتخاب شده بودند، اما قبل از آنکه مجلس تشکیل شود، در جبهه به شهادت رسیدند. ایشان در واقع نخستین شهید مجلس شورای اسلامی بودند.

انتهای پیام/  

 


ادامه مطلب



[ جمعه 10 اردیبهشت 1395  ] [ 7:44 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

سردار پاکپور در همایش فرماندهان عملیاتی شمالغرب و غرب کشور:

ما به هر اقدام تروریستی پاسخ سخت و پشیمان کننده می‌دهیم/ تلاش سعودی‌ها برای سازماندهی اشرار به منظور برهم زدن امنیت ایران

خبرگزاری فارس: ما به هر اقدام تروریستی پاسخ سخت و پشیمان کننده می‌دهیم/ تلاش سعودی‌ها برای سازماندهی اشرار به منظور برهم زدن امنیت ایران

فرمانده نیروی زمینی سپاه با تاکید بر آمادگی همه جانبه یگان‌های عملیاتی شمالغرب و غرب کشور گفت: به هر اقدام و حرکت تروریستی پاسخ سخت و پشیمان کننده می‌دهیم.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از سپاه نیوز، سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در همایش فرماندهان عملیاتی قرارگاه های حمزه سیدالشهداء (ع) و نجف اشرف که با حضور فرماندهان یگان‌های نیروی زمینی سپاه ، انتظامی و مرزبانی ناجا و اداره کل اطلاعات شمالغرب و غرب کشور در ارومیه برگزار شد ،اظهار داشت: تامین امنیت در منطقه شمالغرب و غرب کشور، استان‌های آذربایجان غربی ، کردستان و کرمانشاه، مدیون مجاهدت ها و ایثارگری های کلیه ی نیروهای رزمنده بویژه دلاورمردان قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) و نجف اشرف است.

وی با اشاره به اهمیت ارتقای آمادگی های لازم برای رویارویی با تهدیدات و خطرات ناشی از وضعیت منطقه افزود: اوضاع سیاسی ـ امنیتی کشورهای پیرامونی و بحرانهای ایجاد شده در این کشورها می طلبد که ما آمادگی های همه جانبه ی خود را توسعه و افزایش دهیم و لذا تردیدی نیست که  این آمادگی ها عامل اصلی بازدارندگی است.

سردار پاکپور تصریح کرد: ما به حمد الله این آمادگی را داریم که به هر نوع اقدام و حرکت تروریستی ضد انقلاب پاسخ سخت و پشیمان کننده دهیم و تروریست ها در هر محل و نقطه ای که باشند این حق را برای خود قائل هستیم که آنها را مورد هجوم قرار داده و نابود کنیم.

فرمانده نیروی زمینی سپاه در ادامه اظهار داشت: سعودی ها تلاش می کنند با استفاده از عناصر ضد انقلاب و شرور و سازماندهی آنها در آن سوی مرز نسبت به برهم زدن امنیت کشور اقدام کنند که تلاشهای آنها تاکنون راه به جایی نبرده و انشاء الله با آمادگی و تلاشی که رزمندگان ما دارند همه نقشه های آن ها نقش بر آب خواهد شد.

وی با اشاره به این که دشمنان ایران اسلامی درصدد هستند تا بین شیعیان و برادران اهل سنت در منطقه تفرقه ایجاد کنند گفت: ایجاد تقرفه و چند دستگی نقشه شوم دشمنان ایران اسلامی در دوره های مختلف بوده است که البته با شکست روبرو بوده اند.

سردار پاکپور وجود آرامش و امنیت پایدار در منطقه را حاصل وفاق ملی، همدلی و انسجام درونی ایران اسلامی دانست و افزود: انگیزه و روحیه شهادت طلبی و ایثارگری در رزمندگان اسلام در مرزهای جمهوری اسلامی ایران یکی دیگر از عوامل پایداری امنیت در منطقه است.

وی در پایان بالابردن انگیزه و معنویت در نیروها و حفظ آمادگی های رزمی در کلیه سطوح همراه با کنترل مرزها را امری مهم و حیاتی قلمداد و خاطر نشان کرد: نیروهای نظامی و انتظامی ما باید با اشراف اطلاعاتی و امنیتی بیش از پیش، استمرار آموزش ها و تمرینات نظامی را یکی از اصول مهم موفقیت در میادین مختلف به شمار آورند.

در این مراسم همچنین محمد رضایی مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه پیرامون نقش روحیه جهادی و معنویت در آمادگیهای نیروهای رزمی و عملیاتی برای مقابله با تهدیدات و اجرای موفق ماموریتهای محوله سخنانی را بیان کرد.

گفتنی است در این مراسم از خانواده معظم شهدا تجلیل به عمل آمد.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ جمعه 10 اردیبهشت 1395  ] [ 7:41 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح به زودی منصوب می شود
 
 
 
 
 
 
 
 
رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح به زودی منصوب می شود 
 


1395/2/9 پنجشنبه

 
معاون اول قوه قضائیه با توضیح در مورد برخی پرونده‌‌های قضایی از جمله پرونده قتل ستایش و پرونده همسرآزاری در مشهد از سفر آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه به عراق طی هفته آینده خبر داد.

حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی اژه‌ای در حاشیه مراسم تحلیف جمعی از کارآموزان قضایی در جمع خبرنگاران در مورد پرونده همسر و کودک آزاری در مشهد گفت: از وقتی که دادستان مشهد از این قضیه مطلع شد، موضوع را به طور جدی دنبال و تعقیب کرد و امیدوارم این پرونده به زودی مراحل خود را طی کند. البته پرونده فعلا در مرحله رسیدگی در دادسراست.

وی در پاسخ به سوال دیگری در مورد پرونده قتل دختر بچه شش ساله افغان در شهرستان ورامین و اینکه گفته می‌شود پزشکی قانونی نظریه خود را به مرجع قضایی اعلام کرده و نظریه پزشکی قانونی چیست گفت: نظریه پزشکی قانونی صادر و به مرجع قضایی ارسال شده است و چنانچه اعتراضی به نظریه صادر شده وجود نداشته باشد، دادسرا کیفر خواست خود را صادر می‌کند.

سخنگوی قوه قضائیه افزود: با توجه به اینکه محتویات نظریه از جزئیات پرونده محسوب می‌شود، و هنوز حکمی قطعی در این پرونده صادر نشده نمی‌توانم محتویات پرونده را بیان کنم.

محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا حکم مدیرعامل سابق بانک صادرات و 44 نفر از کارکنان این بانک در پرونده فساد سه هزار میلیاردی متهم بودند ابلاغ شده است یا خیر گفت: هنوز حکم ابلاغ نشده است و به طور معمول پس از تایپ حکم و امضای آن، رای صادره ابلاغ می‌شود.

وی در پاسخ به سوال دیگری در خصوص سفر  رئیس قوه قضائیه به عراق گفت: چند وقت پیش  مقامات و مسئولان کشور عراق از رئیس قوه قضائیه برای سفر به این کشور دعوت کرده بودند که با توجه به مجمع جمع‌بندی‌های صورت گرفته این دعوت پذیرفته شد و انشاءالله اوایل هفته آینده رئیس دستگاه قضا عازم عراق خواهند شد. با توجه به اینکه این سفر رسمی است و با توجه به حضور عتبات امکان زیارت وجود دارد احتمالا مدت سفر بیش از دو یا سه روز خواهد بود.

سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سوال دیگری در مورد آخرین وضعیت پرونده دکل نفتی و آیا این پرونده منجر به صدور قرار شده است یا خیر، افزود: اطلاعی ندارم که در این پرونده قرار نهایی یا کیفر خواست صادر شده است یا خیر.

وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح تعیین شده است یا خیر، گفت: سعی می‌کنیم هر چه زودتر رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح تعیین شود اما تا دیروز ابلاغی صادر نشده بود.

 
 
 
 
 
 
 

ادامه مطلب



[ جمعه 10 اردیبهشت 1395  ] [ 7:36 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

رفع اطاله دادرسی در گرو تقویت واحدهای ارشاد و معاضدت قضایی است

رفع اطاله دادرسی در گرو تقویت واحدهای ارشاد و معاضدت قضایی است

رئیس کل دادگستری خراسان شمالی گفت: تقویت واحدهای ارشاد و معاضدت قضایی، گامی در جهت رفع اطاله دادرسی است و راهنمایی ها و ارشادات کارشناسان از اطاله دادرسی می کاهد.

به گزارش نسیم نیوز، حجت الاسلام و المسلمین قدرتی در تشریح عملکرد واحد ارشاد و معاضدت قضایی دادگستری این استان در سال ٩۴ اظهار داشت: این واحد در سال گذشته به ۶۵ هزار و ٨٨۶ نفر از مراجعین خدمات مشاوره ای ارائه داده است.

وی افزود: ۵٨ هزار و ٨٢١ نفراز مراجعین به صورت حضوری و ۴ هزار و ٧۴٣ نفر نیز با استفاده از تلفن ١٢٩ از خدمات مشاوره ای این واحد استفاده کرده اند.

وی با بیان اینکه یکی از عواقب ناآگاهی مردم به حقوق قانونی خویش، مراجعه مکرر و تشکیل پرونده‌‌های ناقص و اشتباه است خاطرنشان کرد: در برخی موارد ناآگاهی مردم در اقدام به موقع و طرح خواسته‌ها در طول جریان دادرسی باعث می‌شود پرونده‌ها مطابق مقررات تشکیل شده اما به دلیل رعایت نکردن موارد قانونی و اقدام به موقع یا عدم اجرای وظایف قانونی و تکالیف طرفین از سوی قضات مختومه شود که مداخله کارشناسان واحد ارشاد از وقوع آن جلوگیری می‌کند.

این مقام مسئول تسهیل دسترسی مراجعین به ادارات و نهادهای مرتبط با واحدهای قضایی را از جمله وظایف واحدهای ارشاد برشمرد و تصریح کرد: در همین مدت هزار و ٣٧۶ نفر از مراجعین به ادارات دیگر و ٩۴۶ نفر نیز جهت تنظیم لایحه و دادخواست به عریضه نویس معرفی شده اند تا نیازهای قضایی قضات در پرونده‌ها در کمترین زمان و نزدیک‌ترین فاصله انجام گیرد تا بدین ترتیب ضمن جلوگیری از اطاله دادرسی، از سفرهای غیرضروری مراجعان در سطح شهر جلوگیری شود.

 


ادامه مطلب



[ جمعه 10 اردیبهشت 1395  ] [ 7:35 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۲۳۴۳۳۴
۰۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۴
روز سوم خرداد ماه، سالگرد حماسه آزادی و فتح خرمشهر پس از بیش از یک سال و نیم اشغال آن به دست رژیم صدام است. 
 
به گزارش مجله تاریخ فرادید، عملیات آزادسازی خرمشهر یکی از مهمترین و بزرگترین
عملیات‌های نیروهای مسلح ایران در جنگ تحمیلی محسوب می شود. نیروهای ایرانی با 70هزار رزمنده در 10 اردیبهشت 1361 با رمز «یا علی ابن ابی‌طالب» در محور اهواز- خرمشهر- دشت آزادگان به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش و با هدف آزاد سازی خرمشهر حمله خود را آغاز کردند.
 
این عملیات سه هفته ادامه داشت و نیروهای عراقی منطقه با هدف آغاز عملیات دفاعی از خرمشهر عقب نشینی کردند و سرانجام در سوم خرداد1361 نیروهای ایرانی خرمشهر را که در روزهای ابتدای جنگ به اشغال ارتش عراق در آمده بود آزاد کردند.  
 
کتاب عکس خرمشهر یکی از معدود مجموعه های مصور از عملیات آزادسازی خرمشهر و فتح این شهر است. این مجموعه که از سوی انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس و بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس منتشر شده است راوی خاطرات عکاسان دفاع مقدس از روزهای جنگ و حماسه در خرمشهر است.
 
این کتاب شامل 287 قطعه عکس از 48 عکاس و هنرمند است که در طی روزهای مقاومت و دوره اشغال شهر و طی برگزاری عملیات بیت المقدس و آزادسازی شهر و تاثیرات ناشی از حضور دشمن در ایام اشغال عکاسی شده است. عکس های زیر برگزیده این مجموعه است که شهر را پس از آزادی به دست رزمندگان ایران نشان می دهد. 
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
جاده کمربندی جنب پادگان دژ. عکاس: امیر علی جوادیان
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
محدوده فیلیه؛ ایجاد موانع توسط نیروهای دشمن برای جلوگیری از هلی برد رزمندگان ایران. عکاس: ناشناس
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
بیمارستان ولی عصر. عکاس: اسعد نقشبندی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
خرمشهر. عکاس: بهمن جلالی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
خرمشهر. عکاس: علیقلی ضیایی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
خرمشهر. عکاس: مسعود زنده روح کرمانی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
خیابان چهل متری، مسجد جامع. عکاس: مهدی جمشیدی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
انتهای نهر فیلیه. عکاس: علیقلی ضیایی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
کوی طالقانی، مقر بهداری ارتش عراق. عکاس: محمود گل محمدی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
فلکه شهدا، خیابان چهل متری. عکاس: ناشناس
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
مسجد جامع. عکاس: کاظم اخوان
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
خرمشهر پس از آزادی. عکاس: جاسم غضبانپور
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
ورودی خرمشهر، عکاس: یعقوب راهواره
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
پلیس راه سابق(دیزل آباد) عکاس: شهید داریوش گودرزی نیا
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
محوطه بندر. عکاس: امیر علی جوادیان
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
فیلیه. عکاس: شهید داریوش گودرزی نیا
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
انتقال اسرای عراقی از رود کارون، منطقه انرژی اتمی. عکاس: فاطمه نواب صفوی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
انتقال اسرای عراقی، محوطه بندر. عکاس: شهید گودرزی نیا
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
تهران میدان امام خمینی(ره). عکاس: مرتضی دهداری
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
میدان امام خمینی در تهران پس از اعلام آزادی خرمشهر. عکاس: علی فریدونی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
میدان فردوسی تهران پس از اعلام خبر آزادی خرمشهر. عکاس: عزیز الله نعیمی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
کوت شیخ، اطراف هتل رودکنار. عکاس: رضا محمدی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
بیمارستان ولی عصر. عکاس: اسعد نقشبندی
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
مسجد جامع پس از آزادی. عکاس: امیرعلی جوادیان
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
شهید صیادشیرازی در مناطق آزادشده اطراف پل قدیمی شهر. عکاس: اسماعیل داوری
 
(تصاویر) خرمشهر پس از آزادی
 
تابلوی ورودی خرمشهر. عکاس: مرتضی اکبری

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  ] [ 11:23 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

فتح خرمشهر، لحظه اوج دفاع مقدس

سوم خرداد 1361


"فتح خرمشهر فتح خاك نيست، فتح ارزشهاي اسلامي است. خرمشهر شهر لاله هاي خونين است. خرمشهر را خدا آزاد كرد."
از بيانات رهبر کبير انقلاب اسلامی، امام خمينی (قدس سره)

در خيال خرمشهر که کنار کارون آرام نشسته بود، هيچ صداي خمپاره ای نبود. نخلستان هايش صدای چرخ های تانک را تا آن روز نشنيده بود، تا شهريور ماه 59 که خرمشهر، خونين شهر شد. پس از گذشت روزهای تاريک و پر دود اسارت، در سوم خرداد 1361 شهر از اشغال درآمد. خرمشهر نخل های سوخته، نخل های بی سر... 2 - 1

فتح خرمشهر (سوم خرداد 1361) در تاريخ جنگ ايران و عراق از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. خبر آزادي خرمشهر آن چنان شگفت‌آور بود كه در سراسر ميهن اسلامي ما مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ايران بسان خانواده‌اي بزرگ كه فرزند از دست رفته خود را باز يافته است اشكهاي شادي و شعف خود را نثار روح شهداي حماسه‌آفرين صحنه‌هاي شورانگيز اين نبرد كردند. براي پي بردن به عظمت اين نبرد حماسي كافي است بدانيم كه نيروهاي متجاوز عراق پيش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما براي آزادي خرمشهر در اطلاعيه‌اي به نيروهاي خود دستور داده بودند كه دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهاي عراق محسوب دارند. همچنين تجهيزات و امكانات دفاعي دشمن در اين منطقه نشان مي‌داد كه عراق خرمشهر را به عنوان نماد پيروزي خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشته است به هر قيمت،‌ اين شهر را در تصرف نيروهاي خويش نگهدارد.

هنگامي كه مرحله اول و دوم عمليات بيت‌المقدس به پايان رسيد و رزمندگان ما در اطراف خرمشهر مستقرشدند، راديوي رژيم بعثي، مي‌كوشيد در تبليغات كاذب خود، حضور نيروهاي عراق را در خرمشهر به رخ بكشد تا توجيهي براي ترميم روحيه نيروهاي شكست خورده و رو به هزيمت عراق باشد. فتح خرمشهر در زماني كمتر از 24 ساعت، موجب شد كه بخش قابل توجهي از نيروهاي مهاجم عراقي به اسارت نيروهاي جمهوري اسلامي ايران درآيند.

نبرد بزرگ، سرنوشت‌ساز و غرورآفرين بيت ‌المقدس كه براي رها سازي خرمشهر از سلطه‌ نيروهاي مهاجم عراقي انجام شد، از دهم ارديبهشت ماه تا چهارم خرداد ما 1360 به طول انجاميد. اين نبرد حماسي علاوه بر پايان بخشيدن به 19 ماه اشغال بخشي از حساس‌ترين مناطق خوزستان و آزادسازي خرمشهر، ضربه‌اي سهمگين و كمرشكن به توان رزمي و جنگ طلبي‌هاي دشمن مهاجم وارد ساخت.

كوتاه سخن اينكه عمليات بيت‌المقدس به عنوان برجسته‌ترين عمليات پدآفندي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در تاريخ نظامي 8 سال دفاع مقدس ثبت شده است.

اگر امروز در هر شهر و روستا به گلزار شهيدان گذر كنيم و تاريخ نقش بسته بر سنگرها را مرور كنيم، خواهيم ديد كه مجموعه شهيدان سوم خرداد 1360 الگويي كوچك از ملت مقاوم ايران است كه چونان سپهري پر ستاره مي درخشد. شاديهاي به ياد ماندني خودجوش و سراسري پس از آزادسازي خرمشهر نيز برگ ديگري از اين حماسه ملي بود و نشان داد كه مردم سراسر اقطار و بلاد ايران اعم از آن كه هرگز خرمشهر را به چشم ديده باشند يا نه چگونه از شنيدن خبر اين پيروزي ساعتها به دست افشاني و پايكوبي پرداختند وهزيمت دشمن اشغالگر را از خاك ميهن جشن گرفتند.

سوم خرداد يك حماسه ملي است؛ اگر حضور ملت در صحنه جبهه هاي دفاع نبود، نه حماسه آن پيروزي تحقق مي يافت و نه حماسه حضور مردم در جشن پس از پيروزي. لذا به حق مي توان گفت پاسداشت فتح خرمشهر در گرو پاسداشت حضور مردمي در همه صحنه هاست.

بياد سوم خرداد سالروز حماسه هميشه تاريخ ايران ...آزادي خرمشهر

مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود كه مي‌تپيد و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. مسجد جامع خرمشهر، مادري بود كه فرزندان خويش را زير بال و پر گرفته بود و در بي‌پناهي پناه داده بود و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود و آنگاه نيز كه خرمشهر به اشغال متجاوزان در‌آمد و مدافعان ناگزير شدند كه به آن سوي شط خرمشهر كوچ كنند باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهايي بود كه جز در پازپس‌گيري شهر برآورده نمي‌شد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود.

خرمشهر از همان آغاز، خونين‌شهر شده بود. خرمشهر خونين ‌شهر شده بود تا طلعت حقيقت از افق غربت و مظلوميت رزم‌آوران و بسيجيان غرقه در خون ظاهر شود. و مگر آن طلعت را جز از منظر اين آفاق مي‌توان نگريست؟ آنان در غربت جنگيدند و با مظلوميت به شهادت رسيدند و پيكرهاشان زير شني تانكهاي شيطان تكه تكه شد و به آب و باد و خاك و آتش پيوست. اما… راز خون آشكار شد. راز خون را جز شهدا درنمي‌يابند. گردش خون در رگهاي زندگي شيرين است اما ريختن آن در پاي محبوب، شيرين‌تر است؛ و نگو شيرين‌تر، بگو بسيار بسيار شيرين‌تر است.

راز خون در آنجاست كه همه حيات به خون وابسته است. اگر خون يعني همه حيات… و از ترك اين وابستگي دشوارتر هيچ نيست پس، بيشترين از آن كسي است كه دست به دشوارترين عمل بزند. راز خون در آنجاست كه محبوب خود را به كسي مي‌بخشد كه اين راز را دريابد. آن كس كه لذت اين سوختن را چشيد در اين ماندن و بودن جز ملالت و افسردگي هيچ نمي‌يابد.

آنان را كه از مرگ مي‌ترسند از كربلا مي‌رانند. مردان مرد، جنگاوران عرصه جهادند كه راه حقيقت وجود انسان را از ميان هاويه آتش جسته‌اند. آنان ترس را مغلوب كرده‌اند تا فتوت آشكار شود و راه فنا را به آنان بياموزد.

آنان را كه از مرگ مي‌ترسند از كربلا مي‌رانند. وقتي كه كار آن همه دشوار شد كه ماندن در خرمشهر معناي شهادت گرفت، هنگام آن بود كه شبي عاشورايي برپا شود و كربلائيان پاي در آزموني دشوار بگذارند…

كربلا مستقر عشاق است و شهيد سيد محمد علي جهان‌آرا چنين كرد تا جز شايستگان كسي در آن استقرار نيابد. شايستگان، آنانند كه قلبشان را عشق تا آنجا آكنده است كه ترس از مرگ، جايي براي ماندن ندارد. شايستگان جاودانند؛ حكمرانان جزاير سرسبز اقيانوس بي‌انتهاي نور نور كه پرتوي از آن همه كهكشانهاي آسمان دوم را روشني بخشيده است.

با آغاز عمليات بيت‌المقدس، راديوي رژيم بعثي، مي‌كوشيد با تبليغات كاذب خود، حضور نيروهاي عراق را در خرمشهر کسترده اعلام کند تا با این ترفند باعث تضعیف روحیه رزمندگان اسلام شود، ولي از آنجا كه "فتح و پيروزي جز در سايه اتكا به خداوند متعال و طلب ياري او ميسر نمي‌شود با همت و رشادت رزمندگان اسلام و امدادهاي غيبي، خرمشهر آزاد شد و نيروهاي دلاور ايران توانستند پس از 48 ساعت از شروع محاصره تا فتح كامل شهر، اذان ظهر سوم خرداد 61 را در مسجد جامع خرمشهر سر دهند و اینگونه بود که با به شهادت رسیدن پاکترین انسانها شهر خرمشهر (خونین شهر) آزاد شدویاد وخاطره آن شهیدان ودلاوریهای آنها تا ابد جاودانه ماند.

جايگاه عمليات بيت المقدس در استراتژي جنگ
يكي از بزرگ ترين حوادث تاريخ معاصر كشور و يكي از عظيم ترين رخدادهاي تاريخ انقلاب اسلامي، دفاع مقدس هشت ساله ملت ايران است كه اين حادثه نماد و متبلور صف آرايي سازمان يافته و تهاجمي قدرت هاي بزرگ استكباري دوران جنگ سرد و قدرت هاي منطقه اي آن دوران عليه انقلاب اسلامي است. جنگ تحميلي استثنايي ترين جنگ در عصر جهان دوقطبي بود، زيرا در آن دوران همه جنگ هاي منطقه اي به صورت نيابتي انجام مي گرفتند. به اين معني كه جنگ هاي منطقه اي، مقياس كوچكي از رويارويي دو ابرقدرت بود كه به صورت كنترل شده در يك منطقه صورت مي گرفت و در چهارچوب برخورد و تضاد منافع و استراتژي دو ابرقدرت انجام مي شد. در واقع جنگ هاي منطقه اي دوران پس از جنگ جهاني دوم تا فروپاشي اتحاد شوروي، تماماً جلوه اي از رويارويي دو قدرت بزرگ آمريكا و شوروي بود كه توسط كشورهاي اقماري آنان انجام مي شد، مثل جنگ هاي دو كره، جنگ ويتنام، جنگ هاي هند و پاكستان و... اما جنگ تحميلي تنها جنگي بود كه در آن دو ابرقدرت در يك جبهه واحد و در يك طرف مخاصمه به صورت همگرا عمل مي كردند. بنابراين دفاع مقدس، يكي از سخت ترين آزمون هاي ملت ايران است كه ميانگين مقاومت ملت ايران را در يك جنگ بزرگ كه ظاهراً منطقه اي ولي واقعيت آن بين المللي است، نشان مي دهد.
يكي از فرازهاي زيبا و دلنشين و نقاط عطف مهم و بلكه مهم ترين نقطه عطف استراتژي جمهوري اسلامي در دفاع مقدس فتح خرمشهر يا عمليات بيت المقدس است. عمليات بيت المقدس در واقع آخرين حلقه از استراتژي آزادسازي سرزمين هاي اشغالي كشور بوده كه به تامين تماميت ارضي كشور انجاميد و علاوه بر آن مهم ترين منطقه استراتژيك جنگ را از اشغال دشمن آزاد ساخت و جمهوري اسلامي ايران را در موضعي كاملاً برتر قرار داد.

اهميت، ارزش و دستاوردهاي استراتژيك اين عمليات به اين صورت است:
۱- منطقه عمليات، منطقه اي بود كه دشمن به خاطر آن تهاجم خود را به جمهوري اسلامي آغاز كرده بود و در واقع كليد فتح استراتژيك عراق در جنگ و مركز ثقل و محور ادعاهاي رژيم عراق محسوب مي شد.
۲- وسعت اين عمليات در مقايسه با تمام عمليات هاي دفاع مقدس بزرگ تر بوده و بيشترين مساحت سرزمين هاي اشغالي در اين عمليات آزاد گرديد.
۳- بيشترين تعداد اسراي جنگي دشمن در اين منطقه به اسارت جمهوري اسلامي ايران درآمد.
۴- از نظر تاكتيكي يكي از عمليات هاي بزرگ عبور از رودخانه توام با غافلگيري در آن انجام شد.
۵- با انجام عمليات بيت المقدس دومين شهر عراق يعني بصره در تيررس توپخانه جمهوري اسلامي.
۶- فاصله كم اولين مرحله از اين عمليات با عمليات بزرگ قبل از آن يعني فتح المبين نشان داد كه جمهوري اسلامي به نرخ رشد بالايي در قدرت نظامي آفندي رسيده و اين آهنگ بالا و دور تك سريع در چنين مقياس علامت سئوال بزرگي را در مقابل بقاي رژيم عراق قرار داد.
۷- اين عمليات يكي از نقاط اوج هماهنگي و وحدت تلاش بين ارتش جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود و در آن نيروهاي بسيج مردمي نقش محوري و كليدي را ايفا نمودند.
سردار حسين سلامي ‎/ ستاد دانشگاه امام حسين(ع)

عمليات بيت المقدس
رمز عملیات : یا علی بن ابیطالب (ع)
هدف عملیات : آزاد سازی خرمشهر ، پادگان حمید ، هویزه، جفیر وحسینیه
منطقه عملیاتی : غرب کارون ، جنوب غربی اهواز وشمال خرمشهر
تاریخ شروع : ساعت 30 دقیقه بامداد 10/2/61
مدت عملیات : 25 روز طی 3 مرحله
وسعت منطقه عملیاتی : 6000 کیلومتر مربع

نتایج عملیات
مناطق وتأسیسات آزاد شده :
آزادی شهر بندری خرمشهر وشهر هویزه وپادگان حمید
جاده مهم وتدارکاتی اهواز _ خرمشهر _ کرخه نور
جاده سوسنگرد _ هویزه
خارج شدن بخش وسیعی از جنوب میهن اسلامی از زیر آتش دشمن
تصرف وتأمین 8 پاسگاه مرزی

تجهیزات منهدم شده دشمن :
285 دستگاه تانک ونفربر
دهها انبار مهمات
40 فروند هواپیما
2 فروند هلیکوپتر
چندین دستگاه لودروماشین آلات مهندسی
500 دستگاه خودرو
دهها قبضه توپسبک وسنگین
مقدار زیادی از انواع تیر بار وسلاحهای سبک سنگین

یگانهای منهدم شده دشمن :
تیپ 12 زرهی و8 مکانیزه
تیپ 606 پیاده
تیپ 24 مکانیزه
تیپ 417
تیپ 426
تیپ 51
تیپ 34 زرهی
تیپ 27 مکانیزه
تیپهای 6و12 زرهی از لشکر 2
تیپ 605 تیپهای 2و6 پیاده تیپ 90 پیاده
تیپ 48 پیاده
تیپ 10 زرهی
تیپ 46 مکانیزه
تیپ 37 زرهی از لشکر 12
تیپهای 8و9و10 گارد مرزی
تیپ 33 نیروی مخصوص
تیپ 238 گارد مرزی
تیپ 14 زرهی
گردان تانک المنصور ویک گردان شناسایی
تیپ 243 توپخانه ستاد کل ارتش عراق

تعداد کشته وزخمیهای دشمن : 16500 نفر
تعداد اسراء : 19000 نفر

غنائم :
105 دستگاه تانک ونفربر
دهها انبار مهمات
95000 عدد انواع مین
صدها دستگاه خودرو سبک وسنگین
30 دستگاه جیب حامل توپ 106 میلیمتری
تعداد زیادی لودر وبولدوزر وماشین آلات مهندسی
18 قبضه توپ 130 میلیمتری
هزاران قبضه سلاح انفرادی

براي مردان غيور فاتح شهر خون

چون كوه استوار

باغ بديع خاطره خاموش نيست
از قامت تناور اين نخل هاي سبز
- گلدسته هاي سبز خدايي
صدها بلال
در دل هزار بغض بلا ديده
بانك اذان فتح رسولان عشق را
بر بام خاك تب زده مي خوانند
اين را نه دوستان
بل دشمنان دون و ددان قرن
با حيرت و شگفتي، مي دانند
*
باغ بلند خاطره عطرآگين
در هيبت مقابله بي تمكين
با هرچه سيل و صاعقه و طوفان
- از كجروان ظلم
بيدار و پرخروش
از بانك شهره ها
همه پر در خون
از صوت پر صلابت تكبير
تن مي كشد به اوج
چون شوكت عروج
باغ رفيع خاطره ي ما
باغ هميشه زنده و بيدار
مرغ بخواب رفته، ندارد
اين قدسيان قافله عشق
با پايمردي، امسال نيز
فرياد مي كشند
در گوش بي تفاوت دنيا
اسرار درد و فاجعه را
*
ما تا سرود سرمدي فتح خويش را
در جاي جاي جبهه نخوانيم
ساكت نمي نشينيم
ما تا شب تباهي دونان را
از قله هاي فجر نبينيم
ساكت نمي نشينيم
اين بدعت و خلاف حقيقت نيست
اين راز پرشكوه بقاي صداقت است
در معبر جهاد و ستيز
با هرچه در تبار پلشتي است
ما ايستاده ايم
چون باغبان
پاييز هم، هميشه بهار است
ما ايستاده ايم
چون كوه استوار
با اين رداي سبز
با قلب خون گرفته در اين پيكار
تا لحظه ي زبوني دشمن
در گوش جان هنوز
جاري كلام عاطر مولايمان علي است
با آن طنين سرمدي و شامخ
دونان زما
دوباره بلرزند
هان، اين كلام ما است
«المؤمن كالجبل الراسخ»

سيدحمزه موسوي پور


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  ] [ 11:22 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 شرح کامل عملیات بیت المقدس

 

در حالی كه اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم ترین برگ برنده این كشور برای وادار ساختن ایران به شركت در هر گونه مذاكرات صلح تلقی می شد، آزاد سازی این شهر می توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامی اش باشد.

بر همین اساس، با توجه به این كه منطقه عمومی غرب كارون آخرین منطقه مهمی بود كه هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یك سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراك نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز كه طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود. از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین، در حالی كه قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می شد، به تمام یگان های تحت امر قرارگاه مركزی كربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.

 

اهداف عملیات

مهم ترین اهدافی كه در این عملیات دنبال می شد، عبارت بودند از:

-         انهدام نیروی دشمن، حداقل بیش از دو لشكر.

-         آزاد سازی حدود 5400 كیلومتر مربع از خاك ایران؛ از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید.

-         خارج نمودن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن.

-         تامین مرز بین المللی (حدفاصل پاسگاه طلائیه تا شلمچه).

-         آزادسازی جاده اهواز – خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن.

 

منطقه عملیات

منطقه عمومی عملیات بیت المقدس در میان چهار مانع طبیعی محصور است، كه از شمال به رودخانه كرخه كور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه كارون و از غرب به هور الهویزه منتهی می شود.

منطقه مزبور به جز جاده نسبتا مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم برای پدافند است. همین امر موجب شد تا زمین منطقه – به دلیل مسطح بودن – برای مانور زرهی مناسب، و برای حركت نیروهای پیاده – به دلیل در دید و تیر قرار داشتن – نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژیك منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حمید، جفیر، جاده آسفالت اهواز –  خرمشهر، شهر هویزه و رودخانه های كارون،  كرخه كور و اروند  بود.

 

استعداد دشمن

تا قبل از آغاز عملیات بیت المقدس، استعداد نیروهای دشمن به ترتیب زیر بود:

-         لشكر 6 زرهی؛ از جنوب رودخانه كرخه تا هویزه.

-         لشكر 5 مكانیزه؛ از غرب اهواز تا روستای سید عبود.

-         لشكر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر –  تیپ های 22، 48، 44 مامور حفاظت از خرمشهر بودند.

-         لشكر 3 زرهی در شمال خرمشهر.

با شروع عملیات نیز یگان های دیگری از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند كه در مجموع تمامی یگان هایی كه در منطقه درگیری حضور یافتند، عبارت بودند از:

-         لشكر 5 مكانیزه؛ شامل: تیپ های 26 و 55 زرهی و تیپ های 15 و 20 مكانیزه.

-         لشكر 6 زرهی؛ شامل: تیپ های 16 و 30 زرهی و تیپ  25 مكانیزه .

-         لشكر 3 زرهی؛ شامل: تیپ های 6،12 و 53 زرهی و تیپ 8 مكانیزه .

-         لشكر 9 زرهی؛ شامل: تیپ های 35 و 43 زرهی و تیپ 14 مكانیزه .

-         لشكر 10 زرهی؛ شامل: تیپ های 17 زرهی و 24 مكانیزه .

-         لشكر 11 پیاده؛ شامل: سه تیپ سازمان 44، 48 و 49 پیاده و سه تیپ تحت امر 45 ، 113 و 22 پیاده.

-         لشكر 12 زرهی؛ شامل: تیپ های 46 مكانیزه و 37 زرهی.

-         لشكر 7 پیاده؛ شامل: تیپ های 19 و 39 پیاده.

-         تیپ مستقل 10 زرهی.

-         تیپ های مستقل 109، 419، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پیاده.

-         تیپ های 31، 32 و 33 نیروی مخصوص.

-         تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی.

-         تعداد 30 گروهان كماندو.

-         تعداد 10 قاطع جیش الشعبی (هر قاطع 450 نفر).

-         گردان تانك مستقل سیف سعد.

-         گردان های شناسایی حطین، صلاح الدین، حنین.

-         توپخانه دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشكیل شده بود كه به طور تقریبی عبارت بود از 30 گردان.

 

طرح عملیات

در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه كارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود كه حمله به جناح دشمن، كه عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است.

هم چنین، شكستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب كارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند.

بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یك از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید:

1-     محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه كرخه).

2-     محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه كارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر).

3-     محور جنوبی؛ قرارگاه نصر (با عبور از كارون و پیشروی به سمت خرمشهر). 

 

شرح عملیات

سرانجام عملیات بیت المقدس در 30 دقیقه بامداد روز 10 اردیبهشت 1361 با قرائت رمز عملیات بسم الله الرحمن الرحیم . بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب از سوی فرماندهی آغاز شد.

شهید آیت الله صدوقی و آیت الله مشكینی نیز كه در كنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه كربلا حضور داشتند، هر یك به طور جداگانه، پیام هایی را به وسیله بی سیم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت كردند.

عملیات بیت المقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر می توان تقسیم كرد:

مرحله اول : در محور قرارگاه قدس (شمال كرخه كور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحكامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امكان پذیر بود و در این میان تنها تیپ های 43 بیت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور كرده و منطقه ای در جنوب رودخانه كرخه كور را به عنوان سرپل تصرف كنند. عدم پوشش جناحین این یگان ها باعث شده بود كه فشار شدید دشمن برآن ها وارد شود.

در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحكامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحركات دشمن در جاده مذكور پرداختند.

در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حركت و وجود با تلاق در كنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنین تمركز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق كنند.

الحاق كامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور كار عملیات شب دوم قرار گرفت كه با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیكن برخی رخنه ها همچنان باقی بود تا این كه سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از كیلومتر 68 تا كیلومتر 103 تثبیت و كلیه رخنه ها ترمیم شد.

مرحله دوم: در این مرحله آزاد سازی خرمشهر از دستور كار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد كه قرارگاه های فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پیشروی كنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب كرخه كور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.

عملیات در این مرحله در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان های قرارگاه نصر نیز با اندكی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق كردند.

دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشكر های 5 و 6 خود را به عقب كشاند. به نظر می رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یكی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشكرها،  و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.

در پی این عقب نشینی كه از ساعات اولیه روز 18/2/1361 آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را كه از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه ای كه توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.

مرحله سوم: در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حركت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عمل كننده كه متشكل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز 19/2/1361 عملیات خود را آغاز كردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمركز نیرو در خطوط  پدافندی اش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تكرار این عملیات در روز بعد نیز به شكست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حركت بعدی استفاده شود.

 

مرحله چهارم عملیات از 1 تا 4 خرداد 1361:

سرانجام  در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد در برابر تك سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت وسرگردانی شدید شدند و نتوانستند واكنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان های دشمن با یكدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان های دشمن بود.

در روز دوم خرداد نتیجه پیكار بسیار درخشان بود و قرارگاه كربلا به هدف خود كه احاطه كامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از 2830 نفر تجاوز كرد و یگان هایی از دشمن كه در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.

به وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یكان های رزمنده، در صحنه عملیات بیت المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی ها بر روی اروند رود و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده ای در آزاد سازی خرمشهر ایفا كردند.

در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه كربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نیروهای عراقی پاك گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.

از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریكی شب و قایق اقدام به فرار كردند كه تعدادی از این قایق ها توسط تكاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن ها غرق شدند.

نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتك كردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشكنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی كردند.

در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی كه درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فكر شكستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان كشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرك خرمشهر در كنار اروند اندكی مقاومت كرد كه آن هم به سرعت در هم شكسته شد.

 در ساعت 12 قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی كه 24 ساعت در محاصره كامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا كشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.

در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور كامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.

بدین ترتیب این شهر مقاوم كه پس از 35 روز پایداری و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیكره پاك آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر گردید.

رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه كردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افكند و ملت ایران اسلامی را كه مدت ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور كرد. مردم به خیابان ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شكر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام ها ندای الله اكبر سردادند.

 

نتایج

-     طی عملیات بیت المقدس 5038 كیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین 180 كیلومتر از خط مرزی تامین شد.

-         با فتح خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید كارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت.

-         فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه ای كه نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاك دفاعی خارج شوند.

-         عملیات بیت المقدس موجب شد تا كشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.

-         طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن كشته و زخمی شدند.

 

میزان انهدام یگان های دشمن

لشگر 3 زرهی و لشگرهای 11 و 15 پیاده: 80 درصد.

لشگرهای 9 و 10 زرهی: 50 درصد.

لشگر 7 پیاده: 40 درصد.

لشگر 5 مكانیزه و لشگرهای 6 و 12 زرهی: 20 درصد.

تیپ های 9، 10 و 20 گارد مرزی: 100 درصد.

تیپ 109 پیاده: 60 درصد.

تیپ های 601، 602، 416، 419 پیاده: 50 درصد.

تیپ های 31، 32 و 33 نیروهای مخصوص به میزان زیاد.

 

عملیات بیت المقدس در نگاه رسانه های جهان

نگاهی به اخبار و گزارش های منعكس شده از خبرگزاری ها، شبكه های مختلف تلویزیونی مطبوعات معتبر جهان درباره عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر نشان می دهد با وجود نگاه جانبدارانه و جهت دار در ارسال اخبار و اطلاعات یومیه در این باره جملگی این رسانه ها زبان اعتراف گشوده و با بهت و حیرت به شكست نیروهای عراقی در این عملیات اذعان كرده اند مطلب ذیل كه با تلاش روابط عمومی سازمان حفظ نشر آثار و ارزش های دفاع مقدس سپاه پاسداران تهیه شده نگاهی دارد به اخبار و مواضع رسانه های جهان پس از آزادسازی خرمشهر.
عملیات پیروز بیت المقدس كه منجر به آزادسازی خرمشهر پس از ۵۷۵ روزگردید، ضربه اساسی و تعیین كننده ای بر پیكر دشمن وارد ساخت و تمامی معادلات، و ذهنیت هایی را كه درمورد توانایی و قابلیت های نظامی ایران وجود داشت، تغییر داد. بسیاری از كارشناسان نظامی تحلیل گران رسانه های خارجی، در برابر سرعت عمل و ویژگی های عملیاتی نیروهای ایرانی به هنگام فتح خرمشهر، غافلگیر، مبهوت و شگفت زده شدند.
رادیو دولتی انگلیس كه در شامگاه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ اعلام می كرد: «چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سخت ترین» گردو «را برای شكستن برگزیده اند.» سرانجام ناچار شد سكوت خود را بكشند و طی گفتاری در روز پنجم خرداد ماه سال ۶۱ یعنی دو روز پس از آزادسازی خرمشهر توسط رزمندگان اسلام حیرت زده اعلام كند: «از زمانی كه خبرنگاران غربی از نیروهای عراقی در خرمشهر دیدن كرده و از روحیه خوب آنها گزارش داده اند، بیش از سه یا چهار روز نمی گذرد كه ناگهان همه شهر از دست عراقی ها بیرون كشیده شد.»
در ساعت ۱۰:۵۵ دقیقه بامداد چهارشنبه، چهارم خرداد ۶۱ خبرگزاری های بین المللی، در گزارش هایی كه با عنوان «بسیار مهم» از بغداد به سراسر جهان مخابره كرد برای نخستین بار ضمن استناد به بیانیه نظامی بغداد اعلام داشتند كه عراق «تلویحا به شكست خود اعتراف كرده است. به نوشته وزیر خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری رسمی عراق _ آی.ان. ۱ _ طی یك اطلاعیه كوتاه ضمن آن كه از خرمشهر با عنوان» بندر خرمشهر «نام برد، اعلام كرد: سخنگوی ارتش عراق اعلام كرده است بندر خرمشهر را ترك كرده و تا مرزهای بین المللی عقب نشینی كرده اند. این خبرگزاری افزود كه عقب نشینی نیروهای عراقی، از روز یكشنبه اول خرداد ۱۳۶۱ آغاز شده است.»
همین اطلاعیه تلكس بین المللی خبرگزاری عراق، عصر روز چهارم خرداد ۱۳۶۱ به صورت دیگری از سوی رادیو صوت الجماهیر بغداد به اطلاع افكار عمومی عراق رسانده شد: «یك سخنگوی ارتش عراق اعلام كرده است كه نیروهای پیروزمند قادسیه صدام پس از آن كه تمامی حمله های قوای دشمن منحوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجیه (سوسنگرد) و الاهواز (اهواز) با اقتدار كامل دفع كردند... صبح روز ۲۴/۵/۱۹۸۲ (۳/۳/۱۳۶۱) در یك جابه جایی تحسین برانگیز، عقب نشینی تاكتیكی(!) خود را از جبهه معمره (خرمشهر) با موفقیت كامل انجام داده اند.
این دعاوی درست در شرایطی از رادیوی دولتی بغداد پخش می شد كه خبرگزاری آمریكایی» یونایتدپرس «در ساعت بیست وچهار و بیست ودو دقیقه همان روز، در گزارش ارسالی خود از بیروت، سربازان عراقی را در حال فرار توصیف كرده و نوشت:» ... سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گریختن از خرمشهر و مناطق اشغالی هستند «. پس از پخش گزارش های مستند و خبری و تصاویر تهیه شده از جبهه خرمشهر توسط رسانه های ایران و خارجی كه در آنها شكست نیروهای عراقی در قالب صفوف هزاران نفره اسرا و انبوه ادوات و تجهیزات منهدم شده یا به غنیمت درآمده دشمن، به گویاترین وجهی به نمایش درآمد، دیگر حتی كشورهای جنوب خلیج فارس نیز كه همواره از صدام حمایت می كردند، اكنون به واهی بودن دعاوی حكام بغداد اذعان داشتند. از طرف دیگر رژیم عراق برای فریب افكار عمومی و سرپوش گذاشتن بر شكست های بیت المقدس، اقدام به اعطای» مدال شجاعت «،» نشان لیاقت «و نشان» رافدین «به تعدادی از فرماندهان خود كرد. رادیو دولتی صدای امریكا پس از پنج شبانه روز سكوت و امتناع از انعكاس خبر فتح خرمشهر توسط نیروهای ایران، سرانجام در» گزارش ویژه «هشتم خرداد ماه سال ۱۳۶۱ خود می گوید:» با وجود مشكلات تداركاتی، ناآرامی های ناشی از انقلاب و كاهش تدریجی قدرت عملیات نیروهای هوایی ایران، ماشین نظامی ایران به گونه ای اعجاب آور عمل كرد.
روزنامه  گاردین چاپ انگلستان درباره سقوط فتح خرمشهر می نویسد: «سقوط خرمشهر یعنی سقوط آخرین و مهم ترین افتخار جنگی عراق كه ایرانی ها با بازپس گرفتن آن، این برگ برنده را كه به وسیله آن عراق می كوشید ایران را به پای میز مذاكره بكشاند، از دست بغداد ربودند.»
همچنین وزیر امور خارجه آمریكا «الكساندر هیگ» رسما در شورای امور خاورمیانه وزارت خارجه شان می گوید: «پیروزی های اخیر ایران در جنگ با عراق برای آمریكا نگران كننده است و منافع غرب خصوصا آمریكا را در منطقه به خطر انداخته است.»

 

آوینی*


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  ] [ 11:18 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

پیوند فتح خرمشهر و شخصیت امام خمینی

به مناسبت فرارسیدن سالروز آزادسازی خرمشهر از چنگ رژیم بعث عراق، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بخش‌هایی از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۱۳۸۲/۳/۳ در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت چهاردهمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه را منتشر می‌کند:

امروز سوم خرداد ماه، یک روز فراموش نشدنی است. پیوندی هم بین سوم خرداد و فتح خرمشهر با شخصیت امام بزرگوار وجود دارد. روزی که امام فرمودند خرمشهر باید آزاد شود، بنده در همان نواحی بودم؛ شاید بعضی از شما هم در آنجا بودید. فاصلهی بین آزادی خرمشهر و وضعیتی که آن روز ما آنجا داشتیم، یک فاصلهی ناپیمودنی بود. دشمن به منطقهی غرب اهواز و شمال غربی و جنوب غربی آمده بود؛ تمام منطقه را از نیروها و لشکرهای زُبدهاش پُر کرده و محکم در زمین فرو رفته بود؛ نمیشد او را تکان داد. از کارون هم عبور کرده و نیم دایرهی نسبتاً کاملی را درست کرده بود؛ بهطوری که افراد ما وقتی میخواستند از اهواز به طرف آبادان بروند - که آبادان آن وقت دست دشمن نبود و میشد رفت - از جادهی معمولی نمیشد بروند؛ از جادهی غیرمعمول هم که آن طرف رودخانه بود، نمیشد بروند؛ از جادهی ماهشهر هم نمیشد بروند؛ باید مسیر مثلّثی را طی میکردند تا به خرمشهر بروند! از داخل دریا با «لنج»،
 
مسافتی میرفتند و خود را به نقطهای از جزیرهی آبادان میرساندند و آنجا پیاده میشدند. در این شرایط، نیروهای ما معدود بودند و تیپ زرهی ما که حدّاقل باید صدوپنجاه دستگاه تانک میداشت، حدود بیست دستگاه تانک داشت. بچههای سپاه و بقیهی نیروهای داوطلب هم وقتی به آنجا میآمدند، با زحمت زیاد، بنده را ببین، مرحوم «چمران» را ببین، این طرف بدو، آن طرف بدو، تا دو سه دستگاه خمپارهانداز به دست میآوردند و از آنها استفاده میکردند.
 
همیشه حمله کردن سختتر از دفاع کردن است. اگر نیرویی بخواهد حمله کند، بر اساس روشهای نظامی، توان آن باید سه برابر نیرویی باشد که مورد حمله قرار میگیرد. ما باید سه برابر نیروهای عراقی توان و نیرو میداشتیم تا میتوانستیم حمله کنیم و خرمشهرِ خودمان را از دست آنها نجات دهیم. آن موقع نیروی ما اصلاً قابل مقایسه با آنها نبود؛ یک برابر، نیم برابر و یک سومِ برابر هم نبود. در این شرایط، امام گفتند خرمشهر باید آزاد شود. این به نظر من حقیقت عجیبی را در خودش دارد که باید روی آن فکر و تدقیق و مطالعه کرد؛ با گفتن و تشریح زبانی هم بهدست نمیآید. چقدر اعتماد به نفس، توکّل، عزم راسخ و جدّ در تصمیم و امید و خوشبینی به نیروهای پنهانی که ما آنها را کشف نکردیم، باید در آن دل بزرگ و نورانی به نور الهی و نور ایمانِ حقیقی متمرکز باشد تا آنطور قرص و محکم بگویند خرمشهر باید آزاد شود. امام نمیگفتند که حرفشان تحقّق پیدا نکند. انسان حرفی را که بداند زمین میافتد، به زبان نمیآورد؛ آن هم به این قرصی. میگفتند و میدانستند این حرف زمین نخواهد افتاد و زمین نیفتاد و تحقّق پیدا کرد و خرمشهر آزاد شد.
 
شاید بعضی از شما داخل آن جریان بودید، اما بنده از نزدیکتر شاهد بودم نیرویی که باید خرمشهر را آزاد میکرد، به وسیلهی چه عوامل و چه ابزارها و چه امکانات و چه کانون عظیمی از ایمان و تصمیم شکل گرفت و همین نیرو رفت مثل گلولهای به سینهی دشمن خورد و آن حادثهی عجیب را بهوجود آورد؛ که وقتی ما خرمشهر را گرفتیم، ورق برگشت و دنیا عوض شد. قبل از آن هم میانجیها میآمدند و میرفتند؛ اما بعد از پیروزی در خرمشهر، اوّلین دسته از میانجیها وقتی به ایران آمدند، طور دیگری حرف میزدند و اصلاً سبک حرف زدنشان با گذشته فرق کرده بود. یکی از همین آقایان که رئیس جمهور یک کشور آفریقایی و جزو شخصیتهای برجستهی سیاسی آفریقا و بلکه دنیا محسوب میشد، خصوصی به من گفت شما با پیروزی در خرمشهر، معادلهها را عوض کردید و امروز دنیا به شما به چشم دیگری نگاه میکند.

ادامه مطلب



[ پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  ] [ 11:14 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 75 :: 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4065597 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب