کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

imamatjome.com/Occasions/OccasionsList.aspx?Id=44


10 رمضان - وفات حضرت خديجه كبري(س)

سال دهم بعثت: وفات حضرت خديجه كبري(س).

 

اُمّ المؤمنين، حضرت خديجه كبري(س) دختر خويلد بن اسدبن عبدالعزي نخستين همسر رسول خدا(ص)، از زنان شريف، اصيل و نامدار عرب و اسلام مي باشد. وي با اين كه در عصر جاهليت، در مكه معظمه ديده به جهان گشود و در آن شهر قبيله گرا و طايفه مدار رشد و كمال يافت، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صميميت، صداقت، مهر و وفا با همسر، كم نظير بود و وي را در آن عصر، طاهره و سيده نساء قريش مي خواندند و در اسلام يكي از چهار بانويي كه بر تمام بانوان بهشت فضيلت و برتري دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا(س)، هيچ بانويي اين مقام و فضيلت را نيافت.(1)

 

وي پيش از ازدواج با رسول خدا(ص)، در آغاز با هند بن بناس تميمي، معروف به "ابوهاله" و پس از وي با عتيق بن عابد مخزومي ازدواج كرد و از هر دوي آن ها داراي فرزند شد. پس از مرگ همسر دوم، خديجه كبري(س) با درايت و خردمندي خويش صاحب دارايي فراوان شد و كاروان هاي متعددي براي بازرگاني به راه انداخت.

 

حضرت محمد(ص) كه پيش از بعثت، بنا به سفارش عمويش ابوطالب(ع) در يكي از سفرهاي كارگزاران خديجه شركت كرد و سود فراواني نصيب وي نموده بود، علاقه خديجه را به خويش جلب و زمينه ازدواج با وي را فراهم كرد.

 

خديجه كبري(س) در چهل سالگي با امين قريش، حضرت محمد(ص) كه در سنّ بيست و پنج سالگي بود ازدواج كرد(2) و زندگي شرافتمندانه و اصيلي را پايه ريزي كردند، كه در تاريخ بشريت بي همتا و بي مانند است.

 

خديجه كبري(س) به پيامبر(ص) عشق و علاقه ويژه اي داشت و هنگامي كه آن حضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارايي هاي خويش را در اختيار آن حضرت گذاشت، تا در راه اسلام و باروري آن هزينه كند. او نخستين زني بود كه به آن حضرت ايمان آورد و در اين راه مشقت ها و آزارهاي فراواني از سوي قريش و اهالي مكه متحمل گرديد.(3)

 

وي تا زنده بود، در تمام صحنه ها يار و ياور رسول خدا(ص) و موجب تسلي قلب شريف آن حضرت بود و در روزگار سخت تبعيد در شعب ابي طالب، هيچ گاه آن حضرت را تنها نگذاشت و با تمام وجود از وي پشتيباني و نگه باني مي كرد.

 

سرانجام اين بانوي فداكار، پس از يك عمر تلاش و كوشش و 25 سال خدمت به رسول گرامي(ص) و دين مبين اسلام، پس از بازگشت از محاصره قريش در شعب ابي طالب به مكه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جان آفرينان تسليم و روح مطهرش به اعلي عليين عروج نمود.

 

پيامبراكرم(ص) در مدت كوتاهي، دو يار و پشتيبان خويش، يعني عمويش ابوطالب و پس از وي، خديجه كبري(س) را از دست داد و از اين باب، بسيار اندوهگين و ماتم زده بودو روزگار سختي را پشت سر مي گذاشت. به همين جهت، آن سال را "عام الحزن" ]سال اندوه[ ناميدند.

 

پس از غسل و كفن بدن مطهر خديجه كبري(س)، پيامبر(ص) وي را در حجون مكه به خاك سپرد.(4)

 

خديجه(س) در خانه پيامبر(ص) داراي دو پسر به نام هاي قاسم و عبدالله ]معروف به طيب و طاهر[ و چهار دختر به نام هاي زينب، رقيه، ام كلثوم و حضرت فاطمه زهرا(س) گرديد.(5)

 

پيامبراكرم(ص) در شأن همسرش خديجه(س) فرمود: سوگند به خدا، پروردگار كسي را بهتر از خديجه نصيبم نكرد. زيرا در حالي كه مردم، كفر مي ورزيدند، او به من ايمان آورد؛ در حالي كه مردم تكذيبم مي كردند، او مرا تصديق كرد؛ در حالي كه مردم محرومم كرده بودند، او با دارايي هاي خود با من مساوات كرد و خداوند از او به من فرزنداني عطا كرد، كه از ساير همسرانم چنين موهبتي نصيبم نشد.(6)

 

1- رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 66

 

2- تذكره الخواص (ابن جوزي)، ص 271؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 79

 

3- رمضان در تاريخ، ص 72

 

4- رمضان در تاريخ، ص 64؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص 35؛ المنتخب من ذيل المذيل (طبري)، ص 86؛ البدايه و النهايه (ابن كثير)، ج3، ص 156؛ كشف الغمه، ج2، ص 79

 

5- منتهي الآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 108؛ زندگاني چهارده معصوم(ع) (ترجمه اعلام الوري)، ص 211

6- تذكره الخواص، ص 273؛ رمضان در تاريخ، ص 76؛ كشف الغمه، ج2، ص78

منبع :


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:23 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

جمعه, 05 تیر 1394 ساعت 14:51
 

ملت آماده پذیرش یک توافق خوب هسته‌ای/ زیر بار ذلت نمی رویم


 

 
ملت آماده پذیرش یک توافق خوب هسته‌ای/ زیر بار ذلت نمی رویم

امام جمعه بجنورد با تأکید بر رعایت خطوط قرمز ترسیم شده از سوی رهبری در مذاکرات هسته ای، گفت: ملت ما توافق نکردن را به توافق بد و ذلت بار ترجیح می دهند.

به گزارش نسیم نیوز، حجت الاسلام ابوالقاسم یعقوبی در خطبه های نماز جمعه این هفته مرکز خراسان شمالی که در محل مصلای امام خمینی(ره) بجنورد برگزار شد، با اشاره به هفتم تیرماه، سالگرد شهادت شهید بهشتی و 72 تن از یاران انقلاب، اظهار کرد: از ابتدای پیروزی انقلاب دشمنان برای کارشکنی و فروپاشی نظام نوپای اسلامی تلاش های مذبوحانه زیادی کردند.

وی ادامه داد: جنگ تحمیلی، ترور شخصیتی و حذف فیزیکی و ترورهای ناجوانمردانه تنها برخی از اقدامات دشمنان در این راستا بود اما به فضل الهی و با رهبری امام راحل و پایداری مردم در هیچ کدام از این زمینه ها نتوانستند به موفقیت رسیده و نظام اسلامی را از بین ببرند.

حجت الاسلام یعقوبی با بیان این که دشمنان گمان می کردند با ترور شهید بهشتی و شمار دیگری از مدیران و چهره های تأثیرگذار انقلاب می توانند نظام اسلامی را ساقط کنند، تصریح کرد: با وجود این اقدامات امام و امت همانند کوه در برابر دشمنان ایستاده و اجازه نداند حتی یک روز چرخ مملکت از حرکت بازایستد.

وی در ادامه با اشاره به روز و هفته قوه قضاییه، ضمن تبریک این مناسبت به فعالان و متولیان قضایی کشور و خراسان شمالی، اظهار داشت: با تلاش مسئولان قضایی استان، در چند سال اخیر موفقیت های خوبی در این زمینه حاصل شده به گونه ای که شمار پرونده های ورودی به محاکم قضایی و مدت زمان رسیدگی به پرونده ها در استان کاهش چشمگیری یافته است.

حجت الاسلام یعقوبی در ادامه با اشاره به مسائل حاشیه ای و تجمعات سپرده گذاران معترض مؤسسه مالی و اعتباری میزان از مسئولان دستگاه قضایی خواست تا تلاش مضاعفی در راستای احقاق حقوق این افراد داشته باشند و نگذارند حقی از مردم ضایع شود.

خطیب نماز جمعه بجنورد در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فرا رسیدن سالروز میلاد امام حسن مجتبی(ع)، بر برگزاری باشکوه جشن این روز تأکید کرد و افزود: امام حسن(ع) بر گردن مسلمانان حق زیادی دارد اما متأسفانه در جامعه اسلامی مظلوم واقع شده است.

وی با یادآوری این که درس امام حسن(ع) به جامعه اسلامی درس نرمش قهرمانانه است، اظهار کرد: درست است که باید در مقابل زورگویان و دشمنان جنگید و ایستادگی کرد اما برخی مواقع به دلیل مصلحت بزرگ تر جامعه اسلامی، رهبران جامعه تصمیم می گیرند در برابر دشمنان نرمش کرده و اندکی کوتاه بیایند.

حجت الاسلام یعقوبی اضافه کرد: در آن زمان امام حسن(ع) با در نظر گرفتن شرایط جامعه برای پیشرفت اسلام و بقای امامت با معاویه صلح کرد حال آن که این صلح و نرمش قهرمانه امام باعث پیشرفت اسلام و ماندگاری عاشورا شد.

وی تصریح کرد: امروز نیز اگر مقام معظم رهبری نرمش قهرمانه در برابر دشمنان را مطرح کرده اند به معنای عقب نشینی از آرمان ها و ذلت پذیری نیست.

حجت الاسلام یعقوبی افزود: ایران اسلامی با نرمش قهرمانه در موضوع هسته ای اولا نجابت مسلمانان و شیعیان را به دنیا نشان داده و ثانیا به همه اثبات می کند در حالی که ما از حق خود کوتاه آمده ایم دشمنان ما باز هم کوتاه نیامده و زیاده خواهی می کنند.

وی با اشاره به سخنان اخیر مقام معظم رهبری و روشن تر کردن خطوط قرمز مذاکرات هسته ای، از نمایندگان هسته ای ایران خواست تا با صلابت در پشت میز مذاکرات حاضر شده و خطوط قرمز ترسیم شده را به طور کامل رعایت کنند.

امام جمعه بجنورد خطاب به تیم مذاکره کننده هسته ای کشور، اظهار کرد: شما خطوط قرمز را رعایت کنید اما اگر به توافق نرسیدید یقین بدانید که این ملت خود را برای توافق خوب آماده کرده اند و نه توافق بد و ذلت بار، به همین دلیل نیز آنها توافق نکردن را به توافق بد و ذلت بار هسته ای ترجیح می دهند.

karizi.monoblog.ir/page-11.html

بررودکریز - بررودكريز - وبلاگ

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:20 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

94/02/16 - 14:13
شماره: 13940216000638
 
رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور:
موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم/ دوران بزن و دررو تمام شده/‌ ملت ایران متعرض را رها نمی‌کند

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: دو مسئول رسمی آمریکا تهدید کردند حمله نظامی می‌کنیم، اولاً که غلط می‌کنید، ثانیاً دوران بزن و دررو تمام شده و ملت ایران کسی را که تعرضی بکند رها نمی‌کند.‎

خبرگزاری فارس: موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم/ دوران بزن و دررو تمام شده/‌ ملت ایران متعرض را رها نمی‌کند
گزارش تصويري مرتبط

-------------------------------

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار وزیر و مسئولان آموزش و پرورش و جمع زیادی از معلمان سراسر کشور ضمن تبیین جایگاه بی بدیل آموزش و پرورش و همچنین نقش بسیار مهم و تأثیرگذار معلم در تربیت نسلی باایمان، دانا، روشن بین، دارای اعتماد به نفس، پرنشاط و امیدوار، تحقق چنین اهداف والایی را در گرو اجرای منسجم و کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دانستند و تأکید کردند: مسئولان دولت بویژه مسئولان اقتصادی باید نسبت به آموزش و پرورش و مسائل معیشتی معلمان نگاه ویژه و فراتر از دستگاههای دیگر داشته باشند و بدانند هرگونه هزینه در این مجموعه، سرمایه گذاری برای آینده و ایجاد ارزش افزوده است.
ایشان همچنین با اشاره به تهدیدهای اخیر مقامات رسمی آمریکا همزمان با برگزاری مذاکرات هسته ای تأکید کردند: من موافق مذاکره زیر شبحِ تهدید نیستم. مسئولان سیاست خارجی و مذاکره کنندگان باید خطوط قرمز و اصلی را به دقت رعایت کنند و همزمان با ادامه مذاکرات، باید از عظمت و هیبت ملت ایران نیز دفاع کنند و زیر بار هیچ تحمیل، زور، تحقیر و تهدیدی نروند.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با گرامیداشت خاطره شهید آیت الله مطهری، مهمترین ویژگی ایشان را، معلم بودن همراه با اخلاص و تلاش خستگی ناپذیر دانستند و با اشاره به نقش بی بدیل آموزش و پرورش در ساختن آینده کشور، گفتند: در آموزش و پرورش، معلم کانونی ترین و تأثیرگذارترین نقش را در شکل دهی شخصیت فکری و روحی دانش آموزان و نسل آینده کشور دارد به گونه ای که حتی پدر و مادر و محیط زندگی چنین تأثیرگذاری بر دانش آموز ندارند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: با توجه به جایگاه آموزش و پرورش و معلمان در آینده کشور، هرگونه هزینه در این بخش، در واقع سرمایه گذاری است.
ایشان با تأکید بر اینکه باید با چنین نگاهی، برای اقتصاد آموزش و پرورش برنامه ریزی شود، به نقش معلم در تربیت انسانهای بزرگ و شخصیت های برجسته اشاره کردند و گفتند: وظیفه معلم تربیت نسلی با ایمان، دانا، دارای اعتماد به نفس، امیدوار به آینده، با نشاط، روشن بین، با اراده و دارای سلامت جسمی و روحی است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: وظیفه معلم در واقع ایجاد جامعه انسانی برتر و والاتر است که در امتداد وظیفه انبیاء یعنی تعلیم و تزکیه است.
حضرت آیت الله خامنه ای محقق شدن رسالت واقعی معلمان را نیازمند الزاماتی دانستند و گفتند: یکی از این الزامات توجه به مسئله معیشت معلمان است. مسئولان دولتی بویژه مسئولان اقتصادی باید با وجود محدودیت ها، نگاه ویژه ای به آموزش و پرورش و معلمان داشته باشند و آن را در مسائل اولویت دار خود قرار دهند.
ایشان با تأکید بر اینکه اگر درخصوص مسئله معیشت معلمان غفلت شود، دشمن سوءاستفاده خواهد کرد، افزودند: البته معلمان انسانهای مؤمن، نجیب و هوشیاری هستند و متوجه توطئه های دشمنان و افراد کینه توز نسبت به نظام اسلامی هستند که می خواهند به بهانه معیشت معلمان شعارهای فتنه گرانه و خطی و سیاسی مطرح و برای نظام دردسر درست کنند.
رهبر انقلاب اسلامی، موضوع دانشگاه فرهنگیان را نیز از جهت آنکه جذب و آموزش معلمان از طریق آن انجام می شود، بسیار مهم دانستند و تأکید کردند: همه فرآیندها در این دانشگاه بویژه بررسی صلاحیت ها برای جذب معلمان، محتوای دروس و انتخاب اساتید و اعضای هیأت علمی باید سالم و مطابق با معیارهای اسلام و انقلاب باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، و تأیید آن از جانب کارشناسان زبده و برجسته، افزودند: لازمه نتیجه بخش بودن این سند، اجرای منسجم و کامل مواد آن است و اگر بخشی از سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش اجرایی شود و بخش دیگری مورد غفلت قرار گیرد، این سند تأثیرگذار نخواهد بود و تحولی رخ نخواهد داد.
ایشان لزوم آشنا کردن بدنه آموزش و پرورش و معلمان با مطالبات این سند را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: در این خصوص دستگاههای تبلیغاتی بویژه صدا و سیما باید به کمک آموزش و پرورش بیایند.
رهبر انقلاب اسلامی استفاده از ظرفیت برنامه ششم که ان‌شاءالله بر اساس سیاست های کلی در آینده تدوین خواهد شد، و نگاه ویژه در این برنامه به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را ضروری برشمردند و خطاب به مسئولان آموزش و پرورش تأکید کردند: مراقب باشید برنامه های سطحی و روزمره جایگزین تحول بنیادین در آموزش و پرورش نشود.
حضرت آیت الله خامنه ای شرایط کشور را مهیا و آماده برای تحول اساسی در آموزش و پرورش دانستند و گفتند: امروز خوشبختانه کشور دارای ثبات و امنیت است و مسئولان دولتی با علاقه مندی مشغول کار هستند و در چنین شرایطی، زمینه برای کیفی کردن آموزش و پرورش و رساندن آن به نقطه مطلوب فراهم است.
ایشان در پایان این بخش از سخنان خود با تجلیل مجدد از معلمان گفتند: من از همین جا به همه معلمان سراسر کشور سلام و درود می فرستم.
رهبر انقلاب اسلامی بخش دوم سخنان خود را به موضوع نحوه برخوردهای اخیر مقامات رسمی امریکا با ملت ایران، همزمان با مذاکرات هسته ای، اختصاص دادند و نکات مهمی را بیان کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای ابتدا به یک واقعیت انکارناپذیر اشاره کردند و گفتند: در طول 35 سال گذشته، دشمنان نظام اسلامی با وجود رجز خوانی های فراوان، اما همواره متوجه عظمت و هیبت ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی بودند.
ایشان تأکید کردند: این هیبت و عظمت، متوهمانه نیست بلکه واقعی است زیرا کشور بزرگ ایران با جمعیتی بیش از هفتاد میلیون، دارای سابقه فرهنگی و تاریخی اصیل و عمیق و شجاعت و عزم مثال زدنی است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه این ملت همواره از هویت و شخصیت خود دفاع کرده است خاطرنشان کردند: در هشت سال دفاع مقدس، همه قدرتهای جهان تلاش کردند تا این ملت را به زانو درآورند اما نتوانستند، بنابراین باید این عظمت و هیبت را حفظ کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: به اذعان آشکار و پنهان بسیاری از مسئولان سیاسی کشورهای گوناگون، اگر تحریم ها و فشارهای کنونی بر ضد ملت ایران، علیه هر کشور دیگری اعمال می شد، آن کشور منهدم می شد اما جمهوری اسلامی ایران مقاوم و استوار ایستاده است.
ایشان تأکید کردند: این مسائل، موضوعات کوچکی نیستند، ولی تبلیغات جهانی همواره تلاش داشته است مردم کشورهای مختلف از واقعیات ایران مطلع نشوند اما بسیاری از ملتها نیز این واقعیات را می دانند و مسئولان سیاسی دنیا هم به خوبی به این واقعیات واقف هستند اگر چه بر زبان نمی آورند و بگونه ای دیگر سخن می گویند.
رهبر انقلاب اسلامی بعد از بیان این مقدمه خطاب به مسئولان کشور بویژه مسئولان سیاست خارجی و همچنین نخبگان جامعه گفتند: بدانید اگر یک ملتی نتواند از عظمت و هویت خود در مقابل بیگانگان دفاع کند، قطعاً توسری خواهد خورد، بنابراین باید قدر هویت و شخصیت ملت را دانست.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تهدید نظامی دو مقام رسمی آمریکا در روزهای اخیر و همزمان با مذاکرات هسته ای، افزودند: مذاکره در زیر شبح تهدید معنایی ندارد و ملت ایران مذاکره زیر سایه تهدید را بر نمی تابد.
ایشان با اشاره مجدد به اظهارات مقامات رسمی آمریکا در روزهای اخیر که گفته بودند اگر چنین شرایطی پیش آید ما حمله نظامی می کنیم، خطاب به دولتمردان آمریکایی گفتند: اولاً غلط می کنید. ثانیاً همانطور که در زمان رئیس جمهور قبلی آمریکا هم گفتم، دوران بزن و دررو تمام شده است و ملت ایران کسی را که بخواهد به او تعرض کند، رها نخواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر با تأکید بر اینکه همه مسئولان بویژه مذاکره کنندگان باید به این موضوع توجه داشته باشند، افزودند: مذاکره کنندگان هسته ای همواره باید خطوط قرمز و اساسی مد نظرشان باشد و ان‌شاءالله از این خطوط عبور نخواهند کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: این، قابل قبول نیست که همزمان با مذاکرات، طرف مقابل دائماً تهدید کند.
ایشان افزودند: آمریکایی‌ها نیازشان به مذاکره اگر بیشتر از ما نباشد، کمتر نیست. ما تمایل داریم که مذاکرات به سرانجام برسد و تحریم ها برداشته شوند اما این بدان معنا نیست که اگر تحریم ها برداشته نشوند، ما نمی توانیم کشور را اداره کنیم.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اکنون برای همه در داخل ثابت شده است که اینگونه نیست که حل مشکلات اقتصادی کشور وابسته به رفع تحریم ها باشد بلکه مشکلات اقتصادی باید با تدبیر و اراده و توانایی های خودمان حل شوند، چه تحریم ها باشند و چه نباشند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: البته اگر تحریم ها نباشد، شاید حل مشکلات اقتصادی راحت تر باشد اما در صورت ادامه تحریم ها نیز، حل مشکلات امکان پذیر است.
ایشان با تأکید بر اینکه موضع جمهوری اسلامی نسبت به مذاکرات هسته ای چنین موضعی است، در بیان دلیل نیاز بالای دولت امریکا به مذاکرات کنونی، گفتند: آنها برای آنکه در کارنامه خود یک نقطه اساسی مطرح کنند، بشدت نیازمند این هستند که بگویند «ما ایران را سر میز مذاکره آوردیم و برخی موضوعات را به او تحمیل کردیم!».
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: با مذاکراتی که زیر شبح تهدید باشد، موافق نیستم.
حضرت آیت الله خامنه ای خطاب به تیم مذاکره کننده افزودند: به مذاکره با رعایت خطوط اصلی ادامه دهید و اگر در این چارچوب به توافق هم رسیدید اشکالی ندارد اما به هیچ وجه زیر بار تحمیل، زور، تحقیر و تهدید نروید.
ایشان با تأکید بر اینکه امروز دولت امریکا، بی آبروترین دولت در جهان است، یک دلیل آن را حمایت صریح امریکا از جنایات دولت آل سعود در یمن دانستند و گفتند: دولت آل سعود بدون هیچ توجیهی و تنها با این بهانه که چرا مردم یمن فلان شخص را برای ریاست قبول ندارد، سرگرم کشتار مردم بیگناه و زنان و کودکان در یمن هستند و امریکاییها نیز از این جنایت عظیم پشتیبانی می کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امریکا در میان ملتهای منطقه هیچ آبرویی ندارد، خاطرنشان کردند: امریکاییها بدون آنکه خجالت بکشند، از کشتار مردم یمن حمایت می کنند اما ایران را که به دنبال کمک دارویی و مواد غذایی به مردم یمن است، متهم به دخالت در این کشور و ارسال سلاح می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ملت مبارز و انقلابی یمن نیازی به سلاح ندارد زیرا همه مراکز نظامی و پادگانها را در اختیار دارد، آنها به دلیل محاصره دارویی و غذایی و انرژی که شما ایجاد کردید نیازمند کمک های انسانی هستند ولی شما حتی اجازه ورود هلال احمر را نیز نمی دهید.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه راهی را که ملت ایران انتخاب کرده است، راه متین، مستحکم و خوش عاقبتی است، گفتند: به توفیق الهی و به کوری چشم دشمنان، این راه به نتایج خود خواهد رسید و همه خواهند دید که دشمنان نخواهند توانست اهداف شوم خود را در مورد ملت ایران، عملی کنند.
پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، آقای فانی وزیر آموزش و پرورش با گرامی داشت یاد و خاطره شهیدان رجایی، باهنر و مطهری و همچنین هفته معلم، خاطرنشان کرد: تشکیل ستاد اجرایی و تهیه نقشه راه سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش، افزایش اردوهای دانش آموزی راهیان نور، اجرای حفظ موضوعی قرآن کریم در مدارس، افزایش اردوهای تربیتی و پرورشی به منظور آموزش سبک زندگی ایرانی اسلامی، برگزاری المپیادهای ورزشی درون مدرسه ای با تکیه بر سه اصل «تحصیل، تهذیب و ورزش»، توجه ویژه به دانش آموزان مناطق محروم، اصلاح رویکرد برنامه های درسی مبتنی بر سیاست های جمعیتی و اقتصاد مقاومتی، افزایش مشارکت خیرین مدرسه ساز و ارتقای توانمندی‌های معلمان از جمله اقدامات وزارت آموزش و پرورش در دوره جدید بوده است.

انتهای پیام/

منبع :


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:19 PM ] [ احمد ]
نظرات 0


 
 
 
پاسخی به یک ادعا و خاطرات مخدوش؛
تغییر استراتژی جنگ، با اصرار هاشمی از دلایل اصلی سقوط فاو بود
چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۴۲
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و فرماندهان عالی جنگ، تغییر استراتژی عملیاتی از جنوب به شمال‌ غرب به اصرار هاشمی رفسنجانی، از اصلی‌ترین دلایل سقوط فاو بود.
تغییر استراتژی جنگ، با اصرار هاشمی از دلایل اصلی سقوط فاو بود
پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی: در ماه‌های آخر منتهی به پایان جنگ و قبول قطعنامه‌ ۵۹۸، برخی افراد و جریانات ورشکسته‌ سیاسی و مطرود امام (رحمه‌الله علیه) سعی کردند با ارائه‌ تحلیل‌های انحرافی از ۸ سال دفاع مقدس، آن را اقدامی بی‌ثمر و بی‌نتیجه و خسارت‌بار معرفی کنند که نتیجه‌ای جز از دست‌ رفتن جوانان این مرز و بوم نداشته است.

امام خمینی (ره) در برابر این تحلیل‌های انحرافی از دفاع مقدس موضعی محکم می‌گیرند و با ذکر این نکته که «همچون همه‌ عاشقان شهادت، برای درک شهادت روزشماری می‌کند» و «شهادت در راه خدا مسئله‌ای نیست که بشود با پیروزی یا شکست در صحنه‌های نبرد مقایسه شود»، چنین می‌فرمایند: «ان‌شاءالله ملت بزرگ ایران با پشتیبانی مادی و معنوی خود از انقلاب، سختیهای جنگ را به شیرینی شکست دشمنان خدا در دنیا جبران می‌کند. و چه شیرینی بالاتر از اینکه ملت بزرگ ایران مثل یک صاعقه بر سر امریکا فرود آمده است و...» (صحیفه‌ امام‌خمینی، ج ۲۱، ص ۸۷)

در سالهای پایانی جنگ، -بویژه در سال ۱۳۶۷- فضای کشور به گونه‌ای بود که دو گروه برای جنگ تاثیر گذار بودند، یک گروه رهبری سیاسی جنگ، یعنی آقای هاشمی رفسنجانی بود که از حضرت امام (ره) حکم داشت و ستادی برای خود تشکیل داده بود. رئیس این ستاد میرحسین موسوی (نخست وزیر وقت) و معاون لجستیک و پشتیبانی آن نیز بهزاد نبوی (وزیر وقت صنایع آن زمان) و معاون تبلیغات آقای هاشمی هم سیدمحمد خاتمی (وزیر وقت ارشاد اسلامی) بودند، اینها افرادی بودند که در دولت میرحسین موسوی و در حقیقت اعضای ستاد آقای هاشمی بودند و فکرشان یک فکر سیاسی و بیشتر بدنبال خاتمه جنگ بودند.

گروه دیگر را نظامیانی از ارتش، سپاه، نیروهای بسیج و جهاد سازندگی تشکیل می‌دادند.

در سالهای پایانی جنگ، شرایط فضای سیاسی، بین‌الملل و اقتصادی کشور، شرایط نامطلوبی بود و دولت در اداره جنگ و مردم مشکل داشت.

از طرفی بدلیل بمباران‌هایی که روی جزیره خارک می‌شد، مشکلاتی وجود داشت و قیمت نفت به زیر ۱۰ دلار رسید، در سال ۱۳۶۵ به جای صادرات ۲ میلیون بشکه نفت، ۶۰۰هزار بشکه صادر می‌شد و درآمد ارزی ناشی از فروش نفت در سال ۱۳۶۵ فقط هفتصد میلیارد دلار شد.

حقیقت دیگر آن است که آمریکائی‌ها با حضور نظامی در خلیج فارس و حمله به سکوهای نفتی و هواپیمای مسافربری ایران، عملا وارد جنگ و درگیری به نفع صدام شدند.

امام خمینی(ره) با وجود این واقعیت‌های سیاسی – اجتماعی و اقتصادی و اینکه دولت می‌گفت نمی‌تواند هزینه‌های جنگ و اداره کشور را تامین کند، تصمیم گرفتند و این واقعیتی است که حضرت امام (ره) فرمودند من جام زهر را نوشیدم.

حال سئوال این است که جام زهر را رزمندگان در جبهه‌ها از جمله فرماندهان نظامی مانند صیاد شیرازی، محسن رضائی و رزمندگان لشکرها به امام نوشاندند و یا سیاسیون؟ و کدام گروه در این تصمیم گیری حضرت امام (ره) تاثیر گذار بودند؟ موضوعی که قضاوت آن به خود مردم واگذار می شود.

* علل سقوط فاو چه بود؟

جنگ تحمیلی، علاوه بر ماهیت، در طول حیات خود، دارای مقاطع سرنوشت سازی است که چرایی شکل گیری هر کدام از این مقاطع، می‌تواند به درک پیروزی‌ها و ناکامی‌های جنگ، کمک بسیاری کند که یکی از این مقاطع مربوط به سقوط فاو در فرودین ماه ۱۳۶۷ است.

پس از عملیات کربلای ۵ یعنی اسفندماه ۱۳۶۵ بحث‌های زیادی شد که جبهه‌های جنوب قفل شده است و بایستی به شمال غرب رفت.

آقای هاشمی رفسنجانی، بعنوان فرمانده جنگ، اصرار بسیاری داشتند که حتی عملیات‌های کوچک هم که شده باید ادامه پیدا کند. این موضوعات باعث تغییر استراتژی جنگ و انتقال قوا و محور عملیات‌ها از جبهه‌های جنوب به شمال غرب شد.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و فرماندهان عالی جنگ در واقع همین شرایط (تغییر استراتژی عملیاتی از جنوب به شمال‌ غرب)، از اصلی ترین دلایل سقوط فاو بود.

رهبری سیاسی جنگ وقتی دید عملیاتها، در جنوب به نتیجه‌ای نمی‌رسد، به رغم مخالفت بسیاری از فرماندهان کار عملیات‌ها را به شمال غرب کشاند، به عقیده فرماندهان در شمال غرب، اهداف اساسی قابل دسترسی وجود نداشت، هرچند فرماندهی سپاه هم ادامه عملیات در غرب کشور را قبول داشت.

نگاهی به شرایط سیاسی آن زمان نیز نشان می‌دهد، رهبری سیاسی جنگ در پی آن بود به هر طریقی، جنگ را تمام کند.

جریان سازش در آن مقطع به دنبال کسب پیروزی‌ها و در نتیجه هموار کردن مسیر برای دیپلماسی سازش و پایان جنگ بود و همین رویکرد و روند منجر به تغییر استراتژی عملیاتی از جنوب به شمال‌ غرب، شد.

آنچه مسلم است در طول جنگ شاهد پیروزی‌های بزرگی، همچون پیروزی‌های بزرگ فاو در سال ۱۳۶۴ و پیروزی عملیات کربلای ۵ در شرق بصره در سال ۱۳۶۵ بودیم که هریک به تنهایی برای پیشبرد مذاکرات صلح کفایت می‌کرد، اما رهبری سیاسی جنگ نتوانست از فرصت‌های پیش رو بهره ببرد.

از مهمترین دلایل دیگر سقوط فاو می‌توان به کمک اطلاعاتی آمریکائی‌ها به عراق در ارسال آخرین تصاویر ماهواره‌ای از فاو و استعداد کم نیروهای ایرانی، همچنین بکارگیری حجم وسیعی از بمباران های شیمیائی از نوع سیانور در فاو (پس از بکارگیری آن در حلبچه که منجر به کشته شدن حدود ۵ هزار نفر زن و کودک عراقی در حلبچه گردید و سکوت مجامع بین المللی و در حقیقت چراغ سبز آنها برای یکارگیری حجم وسیعتری از سلاح‌های شیمیائی در فاو شد)، اشاره کرد.

واقعیت نظامی صحنه نبرد باز پس‌گیری فاو، آن بود که عراق با بیش از ۶ لشکر زرهی – مکانیزه و پیاده با استعداد بالاتر از نیروهای رزمندگان اسلام که تنها حدود پانزده گردان بودند به فاو حمله کرده بود و از نظر قواعد جنگی ارتش بعثی برتری مطلق داشت.

در زمان سقوط فاو، اکثر خطوط پدافندی حساس در فاو، شلمچه و جزایر مجنون بعهده سپاه بود، در حالیکه لشکرهای قدرتمند سپاه به شمالغرب منتقل شده بودند. از هر لشکر به استعداد یک یا دو گردان در این خطوط پدافندی مستقر بود، در واقع در آن هنگام یک لشکر سپاه مانند ۴۱ ثارالله کرمان در حد یک یا دو گردان در فاو و یک گردان در شلمچه داشت و بقیه نیروهایش به شمالغرب منتقل کرده و در حقیقت تجزیه قوا صورت گرفته بود.

اینها دلایلی هستند که باعث برتری نظامی ارتش بعثی عراق و سقوط فاو شد.

* پاسخی به یک ادعا و خاطرات مخدوش

آنچه مسلم است تاریخ سازی جعلی در خصوص حوادث و اتفاقات انقلاب، که توسط برخی رسانه‌ها و شبکه‌های تصویری نیز به آن دامن زده می شود، از ترفندهای دشمن برای ضربه زدن به پیکره انقلاب است.

موضوعات جنگ و سقوط فاو، فارغ از آنکه بایستی در بازه زمانی خود و در مجامع علمی و توسط کارشناسان سیاسی – نظامی مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد، جزء آن دسته از موضوعاتی است که طی یکسال گذشته دستمایه اظهار نظر برخی از وابستگان هاشمی رفسنجانی قرار گرفته است.

هاشمی رفسنجانی که چند سالی است خاطرات وی در مورد چهره‌های مختلف نظام با حواشی بسیاری روبرو بوده و خوراک رسانه‌ای، رسانه‌های بیگانه را فراهم کرده، سعی دارد با ذکر خاطره‌ای عملکرد زمان جنگ سپاه پاسداران و برخی از فرماندهان عالی دفاع مقدس را مورد انتقاد قرار دهد.

روایتی که از سوی هاشمی و وابستگان وی از سقوط فاو و ماه‌های پایانی جنگ ارائه می‌شود، عامل اصلی این ناکامی‌ها را کوتاهی و قصور رزمندگان معرفی می‌کند. این در حالی است که اسناد آن زمان، نشان دهنده تلاش فرماندهان در آن برهه زمانی است. اسنادی که به طور کلی ادعای هاشمی رفسنجانی را رد می‌کنند. که از آن جمله می توان به سندی که در شماره ۲۸ نشریه «نگین‌ ایران» منتشر شده و مربوط به گزارش سردار رشید از روز سقوط فاو است، اشاره کرد.

در بخش دیگری از گفتگوی هاشمی رفسنجانی، آمده است: «می‌گفتند خیلی از بزرگان -ازجمله رئیس جمهور وقت- می‌خواستند فرماندهانی که باعث این تلفات شده بودند اعدام شوند، اما من اجازه ندادم» ، ادعایی که حکایت از هم‌نظر بودن آیت‌الله خامنه‌ای -رئیس جمهور وقت- با دادگاه‌ها برای اعدام فرماندهان، داشت.

اما هشتم اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۴، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب با انتشار گزارشی با عنوان «قصور بدون مقصر» به مناسبت سالگرد سقوط فاو در سال ۶۷ به بازخوانی نقش و نظر آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ رخدادهای ماه‌های پایانی جنگ و برقراری نظام تشویق و تنبیه در جنگ پرداخت.

گزارشی که ضمن تشریح دغدغه چند ساله فرماندهان برای برخورد با متخلفین جنگ شاید مهم‌ترین پیام آن، تکذیب خاطره هاشمی از این موضوع و این مقطع تاریخی و رد ادعاهای او در این باره است.

از اینجا می‌توانید متن کامل گزارش را بخوانید.

* هزینه هاشمی از چهره‌های نظام برای اعتبار بخشی به خود و خاطراتش

آنچه از خاطرات هاشمی بر می‌آید، ذکر خاطرات بدون منبع و ماخذ و البته هزینه کردن از اعتبار شخصیت‌ها و چهره‌های نظامی برای اعتبار بخشی به خاطرات مخدوش است و البته نقل قول از چهره‌ها و افرادی که دست آنها از دنیا کوتاه است، موضوعی که این افراد امکان تایید و یا تکذیب آن را ندارند.

* چرایی و چگونگی پرداختن بی‌بی‌سی فارسی به خاطرات هاشمی رفسنجانی

ماهیت و هویت الگوبخشی و تأثیرگذاری دفاع مقدس سبب هجمه افکنی گسترده و سازمان یافته دشمنان نسبت به آن شده است که این امر ضرورت حراست و نگهبانی از این ذخیره برجسته تاریخی و جدیت و حساسیت در تحلیل و تبیین صادقانه و منصفانه ابعاد آن را به عنوان یک تکلیف و مسئولیت ملی فراروی کشور قرار داده است.

یکی از مصادیق هجمه افکنی به جنگ هشت ساله پرونده‌ای است که شبکه ماهواره‌ای بی بی سی فارسی مدتی قبل گشود و در آن به «چرایی آنچه که آن را اعدام فرماندهان مقصر شکست در جنگ خوانده است» پرداخت که بررسی و تحلیل ابعاد پیدا و ضمنی آن نکات قابل تأملی را نشان می دهد.

به علاوه متأسفانه برخی از افراد و رسانه‌های داخلی نیز با بیان ناقص و بعضا غیرواقعی برخی از رخدادها از جمله دلایل از دست رفتن فاو، سبب خلق سوژه‌هایی شده‌اند که رسانه‌های خارجی با دستمایه قرار دادن آنها دفاع مقدس را مورد هجمه و تخریب قرار دادند.

در این بخش از نوشتار تلاش کرده‌ایم با تحلیل مطالب منتشر شده در بی بی سی فارسی و ارائه برخی از فرازهای پرونده‌ای که پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری منتشر کرده است از منظری دیگر به واقعیت امر بپردازیم.

در مطلبی که بی بی سی فارسی منتشر کرده است به رغم تلاش این رسانه در پاکسازی ردپای جانبداری و پیش داوری نسبت به موضوع، می توان با تحلیل و بررسی و موشکافی دقیق آن جانبداری و انگاره‌سازی آنها را مشاهده کرد. به طور مثال در بخشی از آن مطلب آمده است: به نظر می رسد که این گروه از اصولگرایان، در تبلیغات خود از عاملی تعیین کننده بهره می‌برند و آن، تمایل دستگاه‌های حکومتی به «ناگفته گذاشتن» بخش مهمی از وقایع جنگ است.

انگاره سازی

پیش فرض ها

دلالت ضمنی

ناگفته های جنگ منافع برخی اصولگرایان را با خطر مواجه می سازد

بخش مهمی از واقعیات جنگ ناگفته باقی مانده است

در دفاع مقدس وقایع با رویکرد سیاسی و حزبی مخفی گذاشته شده است


متن: مسئولیت این شکست، با مجموعه ای از فرماندهان ارشد سپاه بود که متهمند که در زمان حمله عراق، برای انجام «فعالیت های سیاسی» جبهه نبرد را ترک کرده بودند.

انگاره‌سازی

پیش‌فرض‌ها

دلالت آشکار و ضمنی

دخالت سپاه در مسائل سیاسی

شکست های ایران در دفاع مقدس-
ترک جبهه توسط فرماندهان سپاه

دفاع مقدس برای فرماندهان سپاه اولویت اول نبوده و آنها جبهه را برای فعالیت های سیاسی ترک کرده بودند


شاید آنها فکر ‌می‌کردند برای اینکه گرایش‌هایشان وارد مجلس شود، باید فعالیت‌های داخلی را در شهرستان‌های مختلف شروع کنند.

انگاره‌سازی

پیش‌فرض‌ها

دلالت آشکار و ضمنی

تلاش سپاه برای ورود به مجلس

فعالیت های سیاسی سپاه

سپاه برای نیل به اهداف خود در صدد است تا گرایش های خودش را در مجلس و سایر قوا ، در راستای قدرت طلبی وارد کند


در روایت‌های رسمی حکومت ایران از جنگ هشت ساله، یادی از ناکامی های سپاه پاسداران -به ویژه در سال پایانی جنگ- نمی‌شود.

انگاره‌سازی

پیش‌فرض‌ها

دلالت آشکار و ضمنی

ناکامی و شکست های سپاه در اواخر جنگ

فعالیت های سیاسی سپاه

پنهان کاری حکومت ایران در بیان واقعیت های دفاع مقدس-
شکست ایران در دفاع مقدس


عزم مجموعه حکومت بر اختقای این بخش از تاریخ معاصر ایران، به میزانی بوده که حتی به سانسور یا دستکاری پیام های آیت الله خمینی انجامیده است.

انگاره سازی

پیش فرض ها

دلالت آشکار و ضمنی

دستکاری گسترده پیام های حضرت امام(ره)

پنهان کاری تاریخ معاصر توسط حکومت ایران

راه و مسیر حکومت پس از رحلت حضرت امام(ره) دچار تغییر و حتی تقابل شده است

جداول فوق شامل بخشی از معیارهای تحلیل گفتمان است که می‌تواند زوایای پنهان پیام‌ها و وابستگی آنها را به گفتمان‌های سیاسی و ایدئولوژی‌های مختلف روشن سازد و درکی صحیح و ضابطه‌مند را از ابعاد پنهان و انگاره‌سازی‌های رسانه‌ها به عموم مخاطبان ارائه دهد.

با ارزیابی و بررسی نتایج به دست آمده از جداول به روشنی می توان اهداف شبکه بی بی سی فارسی را از انتشار مطلب مورد اشاره به صورت تیتروار بیان کرد که با تحلیل فرامتنی یافته‌ها، متن و جریان حاکم بر این شبکه و سیاست رسانه‌ای آن، رد پای گفتمانی را یافت که به دنبال هجوم و ناکارآمدسازی و تخریب دفاع مقدس به عنوان تکیه گاه تاریخی امنیت بخش کشور است.

اهداف:

- انگاره سازی شکست ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله
- دامن زدن به اختلافات و قرائت‌های متفاوت از جنگ در جهت تضعیف فرماندهان نظامی
- کاهش اعتماد عمومی نسبت به دفاع مقدس و ایجاد روحیه تشکیک پذیری نسبت به موضوعات اصلی انقلاب نظیر دفاع مقدس
- کاهش پایگاه اجتماعی رزمندگان دوران دفاع مقدس
- ایجاد اعتراض نسبت به نظام
- دامن زدن به رقابت‌ها و اختلافات درون گروهی و حزبی و اختلاف افکنی میان شخصت‌های برجسته کشور
- ایجاد تشکیک در ذهن خانواده های معظم شهیدان و ایثارگران.

منبع: فارس
د

کد: 274776

منبع :


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:18 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

کد خبر:
۷۳۳۸۰
ایران مطلب*
 

 

روايت امام جعفر صادق(ع) از سيره امام محمدباقر(ع)

امام صادق(ع) در احاديث زيادی عباراتی چون «کان أبی يفعل کذا» يا «کان ابی يقول کذا» به کار می برد که اين جمله ها نشان دهنده استمرار و تداوم رفتار يا گفتار است.
سيره امام محمدباقر،امام محمدباقر

 امام صادق(ع) در احاديث زيادی عباراتی چون «کان أبی يفعل کذا» يا «کان ابی يقول کذا» به کار می برد که اين جمله ها نشان دهنده استمرار و تداوم رفتار يا گفتار است.

صدای شیعه:یکی از واژه هایی که در فرهنگ اسلامی کاربرد فراوانی دارد، واژه «سیره» است. سیره از منظر واژه شناسان و پژوهشگران حوزه دین، نوع رفتار و کردار یک شخصیت برجسته همچون پیامبر اعظم و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است.  شناخت سیره معصومان، اهمیت به سزایی دارد و یکی از منابع شناخت معارف دین اسلام است.  روشن است که عنوان «سیره» بیشتر معطوف به روش عملی است، اما در این مقاله به سخنانی که امام محمد باقر(ع) بارها بر زبان جاری می فرمودند نیز پرداخته می‌شود. اگر «سخن» را بخشی از «عمل» انسان بدانیم، آن را نیز می توان در مفهوم «سیره» جای داد.  امام صادق(ع) در احادیث زیادی عباراتی چون «کان أبی یفعل کذا» یا «کان ابی یقول کذا» به کار می برد که بی تردید این جمله ها ظهور، بلکه صریح در استمرار و تداوم رفتار یا گفتار است و پر روشن است که استمرار، نشان دهنده اهمیت آن رفتار و گفتار است.

از این زاویه که این رفتارها و گفتارها از «حجت خدا» صادر شده است، مسئولیت آفرین خواهد بود و در خودسازی تأثیر زیادی دارد.  اما چرا امام صادق(ع) عنایت بر بیان سیره پدر بزرگوارش داشت؟ این امر، دو دلیل می تواند داشته باشد: 1. این کار نوعی تعظیم و حرمت نهادن به جایگاه رفیع امام باقر(ع) است؛ 2. بعد از عصر خفقان و حاکمیت جنایتکاران بنی امیه که با امامان شیعه و تفکر و عقاید آنان سر ستیز داشتند، این امام باقر(ع) بود که در دوره افول قدرت بنی امیه از فرصتها بهره جست و در بیان معارف اسلام ناب و آموزه های آن کوشید و حقایق ناب اسلام را به شکلهای مختلف، به شیفتگان و رهپویان راه اهل بیت(ع) و سایر مسلمانان بازگو کرد. از این رو، نقش امام محمد باقر(ع) در نشر و توسعه و بالندگی و معرفی «دین» و بنیانگذاری و ایجاد تحول و انقلاب فرهنگی در گستره جهان اسلام، بی بدیل است. اینک برخی از گفتارها و رفتارهای آن حضرت را ذکر می کنیم.

بیم و امید

در آموزه های دینی به این نکته سفارش شده است که انسان مؤمن لازم است در پیوند خود با خدای تبارک و تعالی، هم به رحمت و لطف حضرت حق امیدوار باشد و هم از غضب و خشم پروردگار، ترس و بیم داشته باشد. امام صادق(ع) می فرماید:  «کان أبی یقول: انّه لیس من عبد مؤمن إلا و فی قلبه نوران، نورُ خیفةٍ و نور رجاءٍ لو وُزنَ هذا لم یزد علی هذا(1)؛ پدرم بارها می فرمود: نیست بنده مؤمن و خداشناسی، مگر اینکه در جان او دو نور بدرخشد: نور بیم از خدا- عقاب و خشم خدا- و امید به لطف حضرت پروردگار. باید این دو، همسان باشند، به گونه ای که اگر سنجیده شوند، یکی بر دیگری افزون نشود.»

شتاب در کارهای نیک

کاری را که انسان اراده می کند به سامان برساند، پسندیده است که ابتدا درباره آن بیندیشد تا صلاح و صواب یا فساد و زیان آن آشکار گردد. اما در کارهایی که خوبی و نیکی آنها کاملاً روشن است، انسان باید سریع اقدام کند و فرصت سوزی نکند؛ چون امکان دارد که حادثه ها و عواملی، او را از انجام آن کار خیر بازدارند. امام صادق(ع) می فرماید:  «کان أبی یقول: إذا هممت بخیرٍ فبادر فإنک لا تدری ما یحدثُ(2)؛ پدرم مکرر سفارش می کرد: هنگامی که می خواهی کار نیکی را انجام دهی، سریع به آن اقدام کن؛ چون تو نمی دانی که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.»

تأثیر گناه بر روح

بی تردید یکی از عوامل انحطاط آفرین در اندیشه و روح انسان، گناه و شکستن حریمها و بی اعتنایی به بایدها و نبایدهای الهی است. آثار گناه، جبران ناپذیر است و گناه، سرنوشت انسان را در مسیر انحراف رقم می زند. امام صادق(ع) می فرماید:  «کان أبی یقول: ما من شی افسدُ للقلب من خطیئةٍ(3)؛ پدرم بارها می گفت: بدترین چیزی که قلب و جان را فاسد و تاریک می کند، گناهان است.»

لحظه های برتر نیایش

دعا و نیایش به درگاه خداوند و رو آوردن به او در مشکلات و دشواری های زندگی، بی تردید یکی از ریشه دارترین نیازهای روح و جان انسان هاست و نیایش، تأثیر شگرفی در ساختار روحی و معنوی بشر دارد. نیایش با معبود بی همتا در هر جا و هر زمان مطلوب است؛ ولی در لحظه ها و مکان های خاص، مطلوب تر و به اجابت دعا نزدیک تر است. امام صادق(ع) نقل می کند:  «کان أبی إذا طلب الحاجة طلبها عند زوال الشمس فاذا اراد ذلک قدّم شیئاً فتصدق به و شمَّ من طیبٍ و راح الی المسجد دعا فی حاجته بماشاء(4)؛ راه و روش پدرم بدین سان بود: هر زمان که حاجتی داشت، آن را در موقع زوال خورشید- ظهر شرعی- طلب می کرد، به این گونه که نخست، چیزی را صدقه می داد و عطر استعمال می کرد و راهی مسجد می شد و در آنجا دعا می کرد و از خداوند برآورده شدن آن را درخواست می کرد.»

گردهمایی برای نیایش

نیایش جمعی به درگاه حق، امری پسندیده است و سفارش شده که نیایش کنندگان گردهم آیند و دعا کنند که این، به اجابت دعا نزدیک تر است. حضرت صادق (ع) می فرماید:  «کان أبی إذا حزنه امرٌ جمع النساء و الصبیانَ ثم دعا و امنوا(5)؛ پدرم سیره اش این بود که هرگاه پدیده ای ناگوار رخ می نمود که حضرت را غم و اندوه فرا می گرفت، زن ها و کودکان خویش را جمع و سپس به پیشگاه خدا دعا می کرد و آنان آمین می گفتند.»

ذکر حضرت حق

ذکر و یاد خدا، یکی از برترین شیوه های خودسازی است و مردان و زنان دین باور به این اصل مهم توجه ویژه دارند. در سراسر قرآن - که خود، نوعی ذکر و یاد خداست - با تعبیرهای زیبا انسان ها را به یاد کردن خدا، فرا می خواند.  یاد خدا جان را نورانی می کند و صفا می بخشد و از ابتلا به خودفراموشی باز می دارد. حضرت صادق (ع) روش پدر بزرگوارش را چنین بازگو می کند:  «کان أبی کثیر الذکر، لقد کنتُ امشی معه و إنه لیذکرالله و آکل معه الطعام و انه لیذکر الله و کان یحدّث القوم و ما یشغله عن ذکر الله و کنت أری لسانه لازقاً بحنکه یقول لا اله الا الله و کان یجمعنا و یأمرنا بالذکر(6)؛ روش پدرم بدین سان بود که خدا را بسیار یاد می کرد. من با او گاهی راه می رفتم و او مشغول ذکر بود. غذا می خورد و در آن حال به یاد خدا بود. با مردم سخن می گفت و در آن حال از ذکر حق غافل نمی شد. او دائماً زبانش به کامش چسبیده بود و ذکر لا اله الا الله را بر زبان جاری می کرد. گاهی ما را جمع می کرد و دستور می داد که به ذکر خدا بپردازیم.»

اهمیت سوره اخلاص

امام صادق(ع) می فرماید:  «کان أبی یقول: قل هو الله احد، ثلثُ القرآن و قل یا ایها الکافرون، ربع القرآن؛ (7) پدرم بسیار می فرمود: شأن و منزلت سوره قل هو الله احد، همانند یک سوم قرآن و سوره قل یا ایها الکافرون، به اندازه یک چهارم قرآن است.» آری، به دلیل اهمیت سوره توحید است که سفارش شده در نمازهای واجب، همواره خوانده شود.

نافله نماز عشاء

در شریعت اسلام، هفده رکعت نماز در شبانه روز بر مسلمانان فریضه و واجب و 34 رکعت نماز، مستحب است. از نمازهای مستحبی، دو رکعت نماز نافله عشا است که بعد از نماز عشاء به حالت نشسته خوانده می شود. ششمین اختر امامت، حضرت صادق(ع) می فرماید:  «کان أبی یصلیهما قاعداً؛ (8) پدرم آن دو رکعت را همواره به شکل نشسته به جای می آورد.»

پرهیز از ظلم و ستم

یکی از بدترین گناهان، ستم و ستمگری به ویژه ظلم به انسان است. قبح و زشتی این پدیده شوم به گونه ای است که تمام عقلای عالم و همه ادیان آسمانی، آن را محکوم می کنند.  حضرت صادق(ع) می فرماید:  «کان أبی یقول: اتقّوا الظلم، فانّ دعوة المظلوم تصعد الی السماء(9)؛ پدرم بارها هشدار می داد: از ظلم کردن بپرهیزید؛ چون دعا و ناله و فریاد ستمدیده، به آسمان بالا می رود(به اجابت می رسد)».

تأثیر برخی از گناهان

امام صادق(ع) بازگو می کند:  «کان أبی یقول: نعوذ بالله من الذنوب التی تعجل الفناء و تقرب الآجال و تخلی الدیار و هی قطیعة الرحم، و العقوق و ترکُ البرّ(10)؛ پدرم همواره تأکید می فرمود: به خدا پناه می بریم از گناهانی که به هلاکت انسان سرعت می بخشد و نابودی و مرگ را نزدیک می کند و سبب کوچ کردن مردم از سرزمین خود و هلاکت آنان می گردد. آن گناهان عبارت اند از: بریدن پیوند با خویشاوندان، اذیت و آزار دادن به پدر و مادر، و ترک نیکی به کسانی که استحقاق آن را دارند.»

صدقه

یکی از امور پسندیده و دینی، کمک رسانی و خدمت به قشر محروم جامعه اسلامی است. البته پر روشن است که انفاق و صدقه دادن باید در مسیر رفع محرومیت از جامعه باشد. از منظر دین، هر کار خیری که انسان انجام می دهد، صدقه است. امام باقر(ع) در صدقه دادن به افراد فقیر، روش جالبی داشت که فرزندش امام صادق(ع) این چنین بازگو می کند:  «کان أبی اذا تصدق بشیء وضعه فی ید السائل ثم ارتدّه منه فقبله و شمّه ثمّ ردّه فی ید السائل(11)؛ هرگاه پدرم چیزی را صدقه می داد، آن را نخست در دست شخص سائل قرار می داد، سپس آن را از او باز پس می گرفت، آن گاه آن چیز را می بوسید و می بویید و مجدداً در دستان سائل می نهاد.»

ثواب و پاداش حج

یکی از مناسک عبادی که در اسلام جایگاه ویژه ای دارد، حج است. این مراسم بین المللی اسلامی که هر سال انجام می پذیرد، اگر چنان که اسلام می خواهد، انجام پذیرد، آثار معنوی و مادی فراوانی دارد و در ایجاد وحدت و همگرایی و همفکری مسلمانان بی نظیر است. امام صادق(ع) می فرماید:

«کان أبی یقول: من أمّ هذا البیت حاجاً او معتمراً من الکبر، رجع من ذنوبه کهیئته یوم ولدته امُه؛ (12) پدرم بارها می فرمود: هرکس قصد و اراده خانه خدا کند، چه برای انجام مناسک حج و چه برای انجام عمره، و خویش را از غبار کبر و برتری طلبی پاک و پیراسته کند، از آثار زیان بار و آلودگی های روحی که دامن گیر او شده، پاک و پاکیزه می شود، به سان روزی که از مادر متولد شده است.»

اعتدال در زندگی

یکی از اصول بنیادین اسلامی که در تمام مقررات دینی بروز دارد، اصل اعتدال و پرهیز از زیاده روی و تفریط در تمام امور است. در عصر امام باقر(ع) نگرش منفی زهدگرایانه ای از سوی جماعتی از زهدفروشان و مقدسان نادان، ترویج و تبلیغات گسترده ای برای آن می شد. به عنوان نمونه، خوردن گوشت را تحریم و از آن اجتناب می کردند و این، به نام دین انجام می گرفت! ولی حضرت باقر (ع) با این انحراف برخورد و مبارزه کرد و منحرفان را رسوا ساخت و تصویر درستی از اسلام ارائه کرد.

عبدالاعلی مولی آل سام می گوید: من به امام جعفر صادق(ع) گفتم: روایتی از رسول الله(ص) میان مسلمانان زبان به زبان نقل می شود که آن حضرت فرمود: خداوند تبارک و تعالی از خانه ای که در آن گوشت خورده می شود، بدش می آید. حضرت صادق (ع) فرمود: آنان که چنین خبری را منتشر می سازند، دروغ گویان اند. حضرت رسول الله چنین فرموده: خداوند از آن خانه ای متنفر است که در آن مسلمانان و برادران و خواهران دینی خود را غیبت می کنند و گوشت آنان را می خورند. (اشاره به آیه قرآن که غیبت مسلمان را به خوردن گوشت دیگری تشبیه کرده).

سپس امام صادق(ع) افزود:  «کان أبی لحماً، لقد مات یوم مات او فی کمّ أمُ ولده ثلاثون درهماً للّحم(13)؛  زندگی پدرم بدین سان بود که به خوردن گوشت میل و علاقه داشت، حتی قبل از اینکه از دنیا برود، پولی را به همسرش داده بود تا با آن گوشت بخرد.»

پی‌نوشتها:

1. کافی، ج2، ص 67، باب «خوف و رجاء»
2. همان، ص 142.
3. همان، ص 273.
4. همان، ص 577.
5. همان، ص 487.
6. همان، ص 498.
7. همان، ص 631.
8. همان، ج 3، ص 446.
9. همان، ج2، ص 525.
10. همان، ص 448.
11. همان، ج4، ص 8.
12. همان، ص 253.
13. همان.

 منبع : صدای شیعه

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:17 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 
کد خبر: ۷۴۴۹۳
 

 

ای سالار زینب

گر تو آخرین نفس ‌های رسول ‌ال‍له را دیدی، منِ زینب هم آن‌جا بودم و دیدم،اگر تو فریادهای مادرمان در پشت در را شنیدی، من هم فریادها را شنیدم
حضرت زینب،ابو‌المصایب حسین
پرده‌ اول:

ای سالار زینب!

اگر تو آخرین نفس ‌های رسول ‌ال‍له را دیدی، منِ زینب هم آن‌جا بودم و دیدم.

اگر تو فریادهای مادرمان در پشت در را شنیدی، من هم فریادها را شنیدم.

اگر تو خزانِ صورتِ ضربت خورده پدرمان را دیدی، من هم آن صورت را دیدم.

اگر تو کنار تَشت، پـاره های جگر برادرمان را دیدی، من هم پـاره‌ ها را دیدم.

اگر تو از بدن مطهّر علی اکبر، دانه ‌های تسبیحِ روی زمین ریخته‌ ای را دیدی،

من هم دیدم.

ای أبو‌المصائب حسین!

اگر تو برای کودکت جرعه ای آب می ‌خواستی، من هم آنجا تشنه‌ ی قطره آبی برای شش‌ ماهه ات بودم.

اگر تو یکی یکی بدن های به خون شده‌ ی فرزندان پیامبر و آخرین یارانت را دیدی، من هم دیدم.

اگر تو منتظر بازگشت ساقیِ لب تشنگان بودی، من هم منتظر بودم و به چشم خویش دیدم.

امّا حسینِ زینب!

من صحنه ‌‌ای دیدم که تو ندیدی. من از اول این راه، سر مطهر پر فروغ تو را جلوی چشمانم دیدم اما تو ندیدی.

من از ابتدای این چهل منزل، موهای پریشانت را در میان گرد و خاک این صحرا دیدم اما تو ندیدی.

من، هرگاه سرم را از میان کجاوه بیرون آوردم، چشمان شرمنده‌ ات را دیدم،

اما تو ای پاره ‌جگرم، هیچ‌ گاه در زندگی ‌ات، چنین صحنه‌ ای ندیدی...

تو آخر چگونه می ‌توانستی آن‌چه را من می ‌بینم ببینی، حال آن که خودت مرکز نگاه‌ من بودی.

تو چگونه می‌ توانستی خودت را ببینی حال آن‌که «خودت» موضوع دردهای جانسوز من بودی.

دیگر گذشته بود روزهائی که به دستور امیر مومنان علیه السلام می ‌دویدند و قندیل ‌های مسجد را خاموش می ‌کردند. که چه؟ که «زینب» می‌ خواهد به مسجد بیاید. زینب. زینبِ این روزها که گویند أشبَه ‌الناس به مادرش شده بود

پرده دوم:

گویند که شوهر حضرت زینب سلام‌ الله ‌علیها مرد بسیار متموّلی بوده و باغ‌های زیادی در اختیار داشته است. وقتی اسارت بانوی رنج ها به پایان رسید و آن حضرت به شهر همسرش ـ عبدال‍له ـ بازگشت؛ تازه پس لرزه های آن جنایت هولناک در بدن زینب سلام ‌ال‍له‌ علیها خود را نشان داد. آیا می‌ شد این بانوی به خاک نشسته، همان خطیب با صلابت کوفه و شام باشد؟ آیا کسی باور می‌ کرد که این بانوی بی نَفَس، همان ستاره هم ‌نفس حسین علیه السلام و اسطوره‌ ی مقاومت روزهای اسارت باشد؟

کم‌ کم اثرات آن فشارها زیاد و زیادتر شد.

- زینب جان! خاک بر سر من که شما را به این وضع ببینم. شما باید به فکر خود باشید و الّا بیماریتان شدت می ‌گیرد و به زودی زود از دست خواهید رفت. بیائید با هم در این باغ ها قدمی بزنیم تا کمی حال شما بهتر شود.

عبدال‍له، سعی می ‌کرد برای آرام کردن مصیبت ‌های زینب سلام ‌الل‍ه‌ علیها، راهی پیدا کند. تا عاقبت زینب قبول کرد زمان کوتاهی به باغ عبدال‍له بیاید و قدمی بزند. اما تا به باغ رسید و نگاهش به آن گل ‌های زیبا افتاد، تکه زمینی خشک و خاکی گیر آورد و روی آن نشست و آهی کشید: «من هم شانزده گل و یک غنچه‌ داشتم که در اوج زیبائی بودند. اما یکی یکی گل های مرا گرفتند و غنچه‌ ام را نشکفته پژمردند. عبدالل‍ه! مرا به خانه برگردان، که دیدن زیبائی ‌های دنیا برایم سخت شده است.»

حضرت زینب

عبد‌ال‍له خیلی سعی می‌کرد که حال و هوای عقیله‌ ی بنی‌هاشم را عوض کند امّا دردهای زینب بیش از آن بود که کاری بتوان کرد...

شاید بگوئید داستانِ باغ رفتن‌ های زینب، اصلاً در تاریخ وجود ندارد. خودتان را خیلی اذیت نکنید. برخی از صاحب نظران واقعاً چنین نظری دارند. و ‌گویند که: سند و قرینه‌ ای برای داستان «زینب و باغ»، وجود ندارد. راحتتان کنم. من هم سندی برای آن پیدا نکرده‌ام. اما...

مگر نشنیده‌اید از رسیدن زینب سلام ‌الل‍ه‌ علیها به شهر «مدینه» و ناله‌ های بی پایان او. مگر نشنیده اید که عمه ام زینب سلام ‌الل‍ه‌ علیها، در یکی از منزلگاه ‌های بازگشت، نماز شبش را نشسته خواند؟! و بعد معلوم شد که سه روز است غذائی به دهان مبارکش نرسیده؛ و اینکه سهمیه‌ ی غذایش را به کودکان می ‌داده. برای اینکه یتیمان آل ‌ال‍له از گرسنگی نمیرند! اینها که دیگر صحت دارد! سند دارد!

حال اگر بعد از آن، باغی بوده یا نبوده اشکالی ندارد. تو بگو رمل‌های صحرا یا زمینِ آفتاب خورده ‌ی خانه یا کوچه ‌ای.

چه فرقی دارد؟ زینب سلام ‌الل‍ه‌ علیها، کناری می‌نشست و با یادآوری آن مصائب، روز به روز رنجورتر و رنگ پریده ‌تر می‌ شد. دیگر گذشته بود روزهائی که به دستور امیر مومنان علیه السلام می ‌دویدند و قندیل ‌های مسجد را خاموش می ‌کردند. که چه؟ که «زینب» می‌ خواهد به مسجد بیاید. زینب. زینبِ این روزها که گویند أشبَه ‌الناس به مادرش شده بود؛ چه مانعی دارد که خاک ‌نشین شده باشد. مگر مادرش از درد، روی این خاک ها ننشست؟ مگر پدرش ـ عبا به دور پا پیچیده ـ روی همین خاک نیافتاد؟

کسی اشک های زینب سلام ‌الل‍ه‌ علیها را ندید که برایمان تعریف کند و از حالش برایمان بگوید. فقط گفته شد که موی سیاهی در سرش نمانده است که آن را هم ندیده می‌ شد فهمید! شاید هم اجازه ورود به کسی نمی ‌داد که احوالی از حضرتش بپرسد

پرده سوم:

بعد از مدت کوتاهی، زندگی زینب سلام ‌الل‍ه‌ علیها هم به پایان رسید. چهار ماه و هشتاد روز بعد از عاشورا.

اما اینکه کجا از دنیا رفت و چگونه و چه روزی؟ تاریخ ‌نویسان در این زمینه خیلی اختلاف دارند و هر کسی چیزی می ‌گوید. می‌دانید چرا؟ برای اینکه اگر روز عاشورا صد مورّخ و سی‌ هزار شاهد، جریان را دیدند و ثبت کردند، اما بعد از اسارت، دیگر کسی زینب سلام ‌الل‍ه‌ علیها را ندید. یعنی کسی نمی‌ دانست که زینب کجاست و حالش چگونه است؟

کسی اشک های زینب سلام ‌الل‍ه‌ علیها را ندید که برایمان تعریف کند و از حالش برایمان بگوید. فقط گفته شد که موی سیاهی در سرش نمانده است که آن را هم ندیده می‌ شد فهمید! شاید هم بی‌ بی اجازه ورود به کسی نمی ‌داد که احوالی از حضرتش بپرسد.

چه می ‌دانم؟!! مگر من علم غیب دارم! فقط بگویم که ای کاش فرزند تنهای برادرش زودتر بیاید و آخرین لحظات زینب سلام ‌الل‍ه‌ علیها را، او برایمان بگوید. و از روزهای آخر زینب سلام ‌الل‍ه‌ علیها روضه‌ ای بخواند برایمان. همین
 
ایران مطلب*
 
منبع :tebyan.net

منبع :


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:16 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

کد خبر: ۷۴۵۳۶
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۷
 

 

خاطره آیت الله امینی از برخورد تند امام با آقای هاشمی!

اخبار سیاسی ، خاطره آیت الله امینی از برخورد تند امام با آقای هاشمی! : عده‌ای مدعی شده‌اند آقای هاشمی تنها کسی است که از امام توبیخ نگرفته و
اخبار سیاسی ، خاطره آیت الله امینی از برخورد تند امام با آقای هاشمی! : عده‌ای مدعی شده‌اند آقای هاشمی تنها کسی است که از امام توبیخ نگرفته و همیشه بر اساس خواسته‌های امام رفتار کرده است.

آیت الله امینی,امام خمینی,هاشمی رفسنجانی

به گزارش ایران مطلب به نقل از جهان، سایت تاریخ انقلاب نوشت:

ماجرای نصب آیت‌الله منتظری به قائم مقامی رهبری توسط چه کسی مدیریت شده است؟ آیا در این مسئله مهم و حیاتی از حضرت امام(ره) مشورت گرفته شد؟ آیا سند یا مدرکی مبنی بر رضایتِ امام(ره) با این موضوع وجود دارد؟ آیا شخصِ آیت‌الله منتظری با این ماجرا موافق بوده است؟ چرا عزلِ وی –مانند انتصابش- از مجرای خبرگان رهبری اتفاق نیفتاد و امام(ره) شخصاً وارد ماجرا شد؟ اینها‌، تنها بخشی از سوالاتی است که می‌توان از مسئله نصب و عزل آیت‌الله منتظری پرسید.

در نوشتار زیر، از زبان برخی شاهدانِ عینی خواهید خواند که اصلِ ماجرا به مدیریتِ شخص آقای هاشمی اتفاق افتاد و علی رغمِ نهیِ صریح امام از انتخاب آیت‌الله منتظری و اطلاعِ آقای هاشمی از عدم رضایت امام، وی بر این ماجرا اصرار ورزید و آن را در خبرگان مطرح و به رأی گذاشت.

در ماجرای عزل هم با آنکه امام(ره) بارها تلاش کرد این ماجرا از ناحیه خبرگان مطرح شود، ولی آقای هاشمی مدتها از انجام خواستِ امامِ طفره رفت تا آنجاکه امام شخصاً اقدام به عزل کرد. نکته مهم، برخوردِ تند و تشرِ بی‌سابقه‌ی امام به آقای هاشمیِ رفسنجانی است که برخی از حاضران در این جلسه خصوصی –در خاطرات‌شان- از آن خبر داده‌اند.


در سال‌های اخیر بسیار مشاهده شده که برخی طرفداران آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با استفاده از برخی تعابیر امام و رهبری در مورد ایشان، به نوعی اعتماد ابدی و عصمت سیاسی برای ایشان ساخته‌اند؛ تا جایی که عده‌ای مدعی شده‌اند آقای هاشمی تنها کسی است که از امام توبیخ نگرفته و همیشه بر اساس خواسته‌های امام رفتار کرده است.

به عنوان نمونه، در مصاحبه حجت‌الإسلام طباطبایی با روزنامه جمهوری اسلامی اینگونه آمده است: «من اینجا باید یک کلمه درباره آیت‌الله هاشمی رفسنجانی آن‌روز و امروز بگویم؛ آیت‌الله هاشمی رفسنجانی یکی از مطیع‌ترین و فرمان‌پذیرترین اشخاص در اطراف حضرت امام(ره) بود.

بنده تمامی اطرافیان امام(ره) در آن زمان را به طور کامل می‌شناختم؛ اما آیت‌الله هاشمی امکان نداشت اقدامی خلاف نظر حضرت امام انجام دهد و یا خدای نکرده ذره‌ای شبهه در ذهن خودش نسبت به امام داشته باشد. تا جایی که ذهن یاری می‌کند و تاریخ نشان می‌دهد، ایشان مشاور امینی برای امام بوده و هیچ توبیخی هم از امام نداشته‌اند.»[۱]


به نظر می‌رسد بازخوانی داستان نصب و عزل آیت‌الله منتظری با محوریت خاطرات آیت‌الله ابراهیم امینی -از همشهریان و دوستان نزدیک آیت‌الله منتظری- میزان صحت این گزاره را بهتر مشخص می‌کند.[۲]

طرح موضوع قائم‌مقامی در خبرگان بدون مشورت با امام و علی‌رغم عدم رضایت ایشان

وقتی در جلسه ۲۶ تیرماه ۱۳۶۴، مجلس خبرگان طرح تعیین قائم مقام برای رهبری را به تصویب رساند و آیت‌الله منتظری را مصداق این عنوان تشخیص داد، «بعضی خبرگان همین طرح را «بدون قید» [تعیین مصداق] امضاء کردند؛ ولی چند نفر آن را با اضافه‌ی قید «معظم‌له مصداق قسمت اول اصل ۱۰۷ می‌باشد» امضاء کردند.»[۳] این موضوع نشان می‌دهد که بزرگانی در مجلس خبرگان، انتخاب ایشان را به صلاح نمی‌دانسته‌اند.

جالب آنکه بعد از این انتخاب، اعضای مجلس «خبرگان در پایان همین اجلاس خدمت امام رسیدند و حضرت امام برای آنان سخنرانی کرد، ولی در رابطه با انتخاب آقای منتظری نفیاً و اثباتاً سخنی نداشت.»[۴] این برخورد و بی‌اعتنایی امام پیام روشنی برای فعالان و صحنه‌گردانان ماجرای قائم‌مقامی داشته و نشان از ناراحتی ایشان از این ماجرا دارد.


آیت‌الله امینی با تحلیل ماجرای انتخاب آقای منتظری، از عدم مشورت خبرگان با امام در این موضوع مهم پرده برداشته و به این مهم اشاره می‌کند که «شاید خبرگان با این همه دقت و کنجکاوی از یک امر غفلت کرده باشند، و آن مشورت و استجازه از امام خمینی(ره) بود.

باید در این مسئله بسیار حیاتی و مهم که از بزرگترین مسائل نظام اسلامی و مربوط به شخص حضرت امام بود، قبل از انجام عمل مشورت می‌شد، چنانکه خود امام بعداً در نامه‌اش به آقای منتظری نوشت: والله قسم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم...»[۵]


جالب‌تر آنکه خود آیت‌الله منتظری نیز قبل از نهایی‌شدن انتصابش به این مقام، طی نامه‌ای به خبرگان اعلام می‌کند که بهتر است بحث در حول محور اصل جایگاه قائم‌مقامی شکل بگیرد و «بحث شخص ظاهراً به مصلحت نیست» و با این وسیله ظاهرا خود را کنار می‌کشد؛ ولی اصرار برخی از طراحان -مانند آقای هاشمی رفسنجانی- بر فضای جلسه غالب می‌شود.

آیت‌الله امینی در این زمینه می‌گوید: «مخصوصاً با توجه به نامه آقای منتظری به مجلس خبرگان، که از آنان خواست از انتخاب او به قائم‌مقامی صرف نظر کنند، جاداشت خبرگان مسئله را با امام در میان می‌گذاشتند و اگر چنین شده بود، با عواقب و آثار این انتخاب، آن هم در زمان‌های آغازین انقلاب مواجه نمی‌شدیم.»[۶]


انتقاد اساسی به عملکرد خبرگان و خصوصاً عملکرد آقای هاشمی، تنها عدم مشورت با امام نیست بلکه فراتر از این، بی‌اعتنایی به خواست و نهی صریح امام در این موضوع است. لذا نکته اساسی اطلاع آیت‌الله هاشمی از عدم رضایت امام از انتخاب آقای منتظری و نهی صریح امام در این موضوع است که با توجه به اسناد موجود، مستقیماً با هاشمی مطرح شده، و وی باوجود چنین نهی صریحی، اقدام به برنامه‌ریزی برای انتخاب آقای منتظری به قائم‌مقامی کرده است.

این موضوع در خاطرات حجت‎الاسلام ری‌شهری از زبان آیت‌الله محمدی گیلانی به طور مبسوط نقل شده است که پس از اطلاع امام از ماجرا توسط آیت‌الله گیلانی، آقای هاشمی برای تذکر به عدم برگزاری خبرگان به جماران فراخوانده می‌شود، ولی با این توجیه که دعوت خبرگان انجام شده و دیگر نمی‌توان جلوی این اقدام را گرفت، حرف امام را زمین می گذارد.[۷]


حجت‎الاسلام ری‎شهری وزیر اطلاعات وقت و مسئول مستقیم پی‌گیری پرونده سیدمهدی هاشمی، در کتاب خاطرات خود با عنوان «سنجه انصاف» در این زمینه به نقل قولی از مرحوم آیت‎الله محمدی گیلانی -که در آن زمان عضو فقهای شورای نگهبان بوده است- اشاره کرده است، که آن مرحوم در سخنرانی خود در تاریخ ۶/۹/۱۳۷۹ در منزل آقای رازینی گفته است: یک روز قبل از مطرح شدن قائم‌مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان (۲۵ تیر ۱۳۶۴) من ضمن تماس با دفتر امام کتباً از ایشان درخواست ملاقات کردم... امام اجازه دادند. خدمتشان رسیدم.

گفتم: «فردا قرار است موضوع قائم‌مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شود. خواستم به عرضتان برسانم به آقای هاشمی [که در آن موقع رئیس مجلس خبرگان بوده است] بگویید مطرح نشود.

من به آقای منتظری ارادت دارم، خدمتشان درس خوانده‌ام، ایشان را عابد و زاهد می‌دانم، ولی این خصوصیات کافی نیست. او از عهده این کار برنمی‌آید...» امام گله‌های سوزانی از آقای منتظری را آغاز کرد که کجا چه کرده و کجا چه. اضافه نمودند: «احمد هم از او دفاع می‌کند. از منزل سیدمهدی هاشمی دست‌نویس‌های او را آورده‌اند.

من دیده‌ام نامه‌های آقای منتظری از نوشته‌های مهدی هاشمی الهام گرفته. این را من برای ایشان نوشتم.»... عرض کردم: «بفرمایید که فردا ایشان به عنوان قائم‌مقام رهبری مطرح نشود». امام قدری فکر کرد و فرمود: «احمد نیست. شما زحمت بکشید و به آقای هاشمی بگویید بعد از ظهر من ایشان را ببینم». عرض کردم: «بله. اما به آقای هاشمی نفرمایید که من آمدم [و این جریان را به شما گفتم].

به هیچ کس نگویید. می‎ترسم مرا هم شمس‌آبادی کنند [که گروه مهدی هاشمی او را کشتند] یا مثل شیخ قنبر در چاه بیاندازند». این را که گفتم، امام خندید و سه بار فرمود: «خاطرت جمع باشد»... . رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم صبح خدمت امام رسیدم. کاری داشتم. فرمودند به آقای هاشمی بگویید که من ایشان را ببینم.

پس از این ماجرا، روزی آقای هاشمی در حضور جمعی گفت: «من بعدازظهر رفتم خدمت امام. امام فرمودند: «موضوع قائم‌مقامی آقای منتظری را فردا مطرح نکن.» گفتم: «چرا؟ ما در اجلاسیه‌ی قبل به آقایان گفته‌ایم که ایشان را به عنوان قائم‌مقام مطرح کنیم.»

فرمودند: «نه. یکی از دوستان آمده و چنین گفته... .» گفتم: «ما اعلام کرده‌ایم. نمی‌شود.» ... فردای آن روز، آقای هاشمی موضوع قائم‌مقامی آقای منتظری را در مجلس خبرگان مطرح کرد.» ری شهری سپس اضافه می‌کند: «تامل در آنچه از آقای محمدی گیلانی نقل کردیم، نشان می‌دهد که امام در مورد طرح قائم‌مقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان، در مقابل کاری انجام‌شده قرار گرفته بود. ... بی‌تردید اگر [اعضای مجلس] خبرگان نظر امام را می‌دانستند، آقای منتظری را به عنوان جانشین او تعیین نمی‌کردند.»


ماجرای مخالفت امام با انتخاب آقای منتظری، از طریق آقای محمدی گیلانی و البته با عدم تصریح به اینکه شخص امام این ناراحتی را به ایشان ابراز کرده است، به گوش آقای هاشمی می‌رسد و واکنش وی به این مسئله شاید بتواند گویای مشی ایشان در برخود با فرامین امام باشد.

آیت‌الله امینی در این مورد می‌گوید: «در آن زمان که خبرگان در اجلاس فوق‌العاده در رابطه با انتخاب آقای منتظری به قائم‌مقامی در حال مذاکره بودند، آقای محمدی گیلانی در بیخ گوش من گفت: من در جماران بودم، در بیت امام گفته می‌شد که امام با انتخاب آقای منتظری به قائم‌مقامی موافق نیست.

من نیز همین مطلب را آهسته به آقای هاشمی رفسنجانی گفتم، ایشان گفتند امام که نهی نکرده، به علاوه، در شرایط فعلی طرح این مطلب به مصلحت نیست، تا ببینیم چه پیش می‌آید.»[۸]


برخورد آیت‌الله هاشمی در رد خواسته‌ی امام با تعبیر «طرح این مطلب [نارضایتی امام] به مصلحت نیست» واقعیت تلخی را به اثبات می‌رساند. هاشمی رفسنجانی در روزنوشت خاطرات، به اطلاع خود از نارضایتی حضرت امام(ره) اذعان می‌کند. او در یادداشت‌های مربوط به سال ۶۴ می‌نویسد: «آقای محمدی گیلانی به دفترم آمد و پیام امام را درباره برنامه مجلس خبرگان آورد... گفت که امام با انتخاب آقای منتظری موافق نیستند.»[۹]

عزل منتظری اتفاقی غیر منتظره

آیت‌الله­ امینی در خاطراتش، پس از تبیین فضای دوران قائم‌مقامی و بعد از اشاره به برخی از اقدامات انتقادبرانگیز آقای منتظری، به تلاش‌های امام راحل برای اصلاح رویه آقای منتظری و خصوصاً اصلاح بیت ایشان، به خبری غیر منتظره در این مورد اشاره می‌کند: «من و دوستان به‌ویژه سران عالی‌رتبه‌ی کشور از نگرانی‌های امام نسبت به موضع‌گیری‌های آقای منتظری اجمالا باخبر و ناراحت بودیم؛ ولی با توجه به اوضاع و شرایط زمان، احتمال عزل ایشان را از قائم‌مقامی، آن‌هم باسرعت و قاطعیت اصلا نمی‌دادیم، و تحقق آن برای‌مان یک امر غیر منتظره و شگفت‌آور بود.

تصمیم جدی امام به عزل آقای منتظری این‌گونه به اطلاع ما رسید: در روزهای اول فروردین ۶۸ آیت‌الله مشکینی به من زنگ زد که امام به وسیله‌ی حاج‌احمدآقا پیام مهمی را برای هیئت رئیسه خبرگان فرستاده. شما و آقای مومن و آقای طاهری خرم‌آبادی هرچه زودتر به منزل من بیایید تا در این‌باره مشورت کنیم.

من به اتفاق آقایان به منزل آقای مشکینی رفتیم. ایشان گفتند حاج‌احمدآقا به وسیله‌ی تلفن با من تماس گرفت و گفت: امام به من فرموده که به شما بگویم خبرگان را برای تشکیل اجلاس دعوت کنید و هیئت رئیسه هم نزد من بیایند تا بگویم چه کنند؟ منظور امام برای ما روشن بود، و از شنیدن آن و عواقبش وحشت‌زده شدیم. پس از بحث و مشورت بدین نتیجه رسیدیم که باید در این امر مهم و حساس با آقای هاشمی رفسنجانی تماس بگیریم و مشورت کنیم.»[۱۰]


از مجموعه مطالب پیش‌گفته چند نکته قابل برداشت است. اول اینکه طرح مسئله قائم‌مقامی بدون اطلاع امام برنامه‌ریزی شده است؛ دیگر آنکه آقای هاشمی به هر دلیلی، امام را در برابر عمل انجام‌شده قرار داده و هزینه‏ هایی را برای نظام ایجاد کرد. ضمنا هراس آیت‌الله محمدی گیلانی از افشای جلسه‌اش با امام و ترس از ترور حتی در صورت اطلاع آقای رفسنجانی، خود مسئله مهمی است.

جلسه هیئت رئیسه خبرگان با هاشمی رفسنجانی پیرامون عزل آقای منتظری

آیت‌الله امینی ادامه ‌می‌دهد: «از همان‌‌جا با آقای هاشمی تماس گرفتیم و جریان پیام امام را با ایشان در میان گذاشتیم و کسب تکلیف کردیم. آقای هاشمی گفت: «من در این رابطه حرف دارم. شما بیایید تهران تا موضوع را در جلسه‌ی هیئت رئیسه مطرح کنیم و تصمیم بگیریم.» برای تشکیل جلسه‌ی هیئت رئیسه، روزی را تعیین کردیم. در آن زمان آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد مقدس بودند.

آقای هاشمی جریان تصمیم امام را به ایشان اطلاع دادند. آن جناب پس از اطلاع بلافاصله به تهران مراجعت کردند و در دفتر آقای هاشمی حضور یافتند. بنده هم به اتفاق آقای مشکینی و آقایان محمد مومن و طاهری خرم‌آبادی در زمان مقرر در دفتر آقای هاشمی حاضر شدیم و تشکیل جلسه دادیم. ما جریان پیام امام را در امر به دعوت خبرگان برای تشکیل اجلاسیه خبرگان مطرح کردیم.

آقای هاشمی رفسنجانی گفت چندی است که امام در رابطه با عزل آقای منتظری از قائم‌مقامی تصمیم گرفته و یکی‌دو مرتبه به من فرموده که مسئله‌ی آقای منتظری را تمام کنید؛ ولی من چون از عواقب آن می‌ترسیدم، با التماس و خواهش از ایشان خواستم در این اقدام عجله نکند، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. ولی امام قبول نکرد و فرمود من تصمیم خودم را گرفته‌ام، هر چه زودتر قضیه را تمام کنید.

تا اینکه امروز (۶/۱/۱۳۶۸) خبردار شدم، خودش شخصا وارد عمل شده و در رابطه با عزل آقای منتظری نامه‌ای نوشته و برای من فرستاده تا به همراه آقای خامنه‌ای ببریم قم و تحویل آقای منتظری بدهیم. یک نسخه‌ی آن را هم به صداوسیما فرستاده تا در رادیو خوانده شود؛ ولی من به حاج‌احمدآقا گفتم: «به صداوسیما بگویید نامه را نخواند تا ما خدمت امام برسیم و حرف‌مان را بزنیم. خواندن نامه دیر نمی‌شود.»


پس از توضیحات آقای هاشمی، جلسه وارد دستور شد. موضوع بحث انگیزه‌ی امام از نوشتن نامه‌ی عزل و آثار و عواقب احتمالی این عمل، ضرورت یا عدم ضرورت پخش فوری نامه، لزوم یا عدم لزوم تشکیل اجلاس خبرگان، و دیگر مسائل از این قبیل بود.

این بحث‌وگفت‌وگوها چندین ساعت طول کشید. در نهایت بدین نتیجه رسیدیم که لازم است قبل از هر اقدامی خدمت امام برسیم، نظرات‌مان را عرضه بداریم و کسب تکلیف کنیم. آنچه قرار بود خدمت امام عرض کنیم عبارت بود از:


۱- تقاضای انصراف امام از این اقدام ولو به صورت موقت، در صورت امکان؛

۲- تقاضای عدم پخش نامه به وسیله‌ی صداوسیما؛

۳- تقاضای انصراف از تشکیل اجلاس خبرگان و حداقل اجازه‌ی تاخیر آن؛

۴- تقاضای ملایم‌ترکردن لحن نامه به گونه‌ای که به جنبه‌ی حوزوی ایشان لطمه وارد نسازد.»

جلسه هیئت رئیسه خبرگان با حضرت امام(ره) و برخورد تند ایشان با هاشمی

آیت‌الله امینی در مورد جلسه‌شان با امام می‌گوید: «آقای هاشمی، آقای خامنه‌ای، آقای مشکینی و من به سوی جماران حرکت کردیم و در حدود ساعت نه شب به بیت امام رسیدیم. حاج‌احمدآقا گفت: «گمان نکنم در این موقع شب امام اجازه‌ی ملاقات بدهد؛ ولی خدمت ایشان عرض می‌کنم.» در این موقع آقای هاشمی در پاکت را باز کرد و متن نامه را برای ما خواند.

با شنیدن نامه‌ی عاطفی و اندوه‌بار و قاطع امام که از عمق جانش نشئت می‌گرفت، حالتی وحشتناک و غیر قابل توصیف بر جانم عارض شد که تلخی آن را هنوز فراموش نکرده‌ام. بعد از چند دقیقه آقای حاج‌احمدآقا از نزد امام برگشت و گفت: «فرمودند چون آقایان آمده‌اند تشریف بیاورند.»


در حدود ساعت ۹:۳۰ بود که خدمت امام مشرف شدیم. در ابتدا آقای هاشمی سخن را آغاز کرد، با لحن ملتمسانه گفت: «ما همیشه به هنگام بروز مشکلات و معضلات، خدمت شما شرف‌یاب می‌شدیم و در حل آن از جناب عالی کمک می‌گرفتیم. اکنون در رابطه با نامه‌ای که برای آقای منتظری نوشته‌اید و امکان دارد برای نظام مشکلاتی به وجود بیاورد، شرف‌یاب شده‌ایم.

تقاضای ما این است که در پخش آن عجله نکنید، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. در تشکیل مجلس خبرگان هم تعجیل نفرمایید؛ اجازه بدهید اطراف و جوانب کار را خوب بررسی کنیم و خدمت شما عرضه بداریم، آنگاه هر چه بفرمایید عمل می‌کنیم.» بعد از آن آقای خامنه‌ای، سپس آقای مشکینی درباره‌ی همین مطلب سخنانی را عرضه داشتند.

امام که آثار اندوه بر چهره‌ی ربانی‌اش آشکار بود، فرمود: «من در اطراف و جوانب این کار خوب فکر کرده‌ام و تصمیم گرفته‌ام. دیگر حرف ندارد. من از اول با انتخاب ایشان مخالف بودم، ولی نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. من گفته بودم نامه را در اخبار بخوانند، ولی در این‌باره کوتاهی شد.

اگر اصرار کنید می‌گویم همین حالا بخوانند. من گفته‌ام عکس او را از ادارات پایین بیاورند. تشکیل مجلس خبرگان هم ضرورتی ندارد، من خودم او را خلع می‌کنم؛ چون اگر خبرگان او را عزل کنند معنایش این است که انتخاب سابق آنها کار درستی بوده، در صورتی که من از اول مخالف این کار بودم.» آنگاه به آقایان خامنه‌ای و هاشمی فرمود: «شما هم لازم نیست نامه را برای ایشان به قم ببرید، آن را به وسیله‌ی شخص دیگری می‌فرستم.

شما هم دیگر برای دیدار ایشان به قم رفت‌وآمد نکنید.». در همین جلسه آقای هاشمی از امام درخواست کرد: «لحن نامه طوری باشد که به جنبه‌ی حوزوی آقای منتظری لطمه‌ای وارد نشود.» امام در جواب، سخنان تندی فرمود که با توجه به برخی مصالح و ملاحظات از ذکر آنها معذورم. بدین صورت جلسه با یاس و نگرانی پایان یافت.[۱۱]


منابع :

[۱]. ر.ک: روزنامه جمهوری اسلامی، سه شنبه ۲۵ آذرماه ۱۳۹۳؛ مصاحبه با سیدمهدی طباطبائی؛ و همچنین، بنگرید به: سایت هاشمی رفسنجانی، کد خبر: ۷۱۸۵۹. http://hashemirafsanjani.ir/taxonomy/term/۲۴۸۰
[۲]. برای اطلاع از متن کامل خاطرات ایشان در این موضوع، رجوع شود به؛ خاطرات آیت‌الله ابراهیم امینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص۲۵۳-۲۶۷.
[۳]. همان، ص۲۵۵.
[۴]. همان،۲۵۶.
[۵]. همان، ص ۲۵۸.
[۶]. همان، صص ۲۵۸و۲۵۹.
[۷]. ر.ک: ری شهری. سنجه انصاف. نشر دارالحدیث. تهران. صفحه ۱۶.
[۸]. خاطرات آیت الله ابراهیم امینی، ص ۲۶۰.
[۹]. سایت هاشمی رفسنجانی. یادداشت مربوط به روز ۱۴ آبان سال ۱۳۶۴.
[۱۰]. خاطرات آیت‌الله ابراهیم امینی، ص ۲۶۳.
[۱۱]. همان، صص۲۶۴-۲۶۷.

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:14 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 
کد خبر: ۷۴۶۸۴
تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱
 

 

اعتراف خواندنی فرمانده ارتش صهیونیستی!

اخبار سیاسی ، اعتراف خواندنی فرمانده ارتش صهیونیستی! : فرماندهان سابق ارتش صهیونیستی دیروز از فرماندهان حزب الله تا مدارس ، مساجد ، بیمارستان ها در
اخبار سیاسی ،  اعتراف خواندنی فرمانده ارتش صهیونیستی! : فرماندهان سابق ارتش صهیونیستی دیروز از فرماندهان حزب الله تا مدارس ، مساجد ، بیمارستان ها در غزه و لبنان را تهدید کردند اما همه این تهدیدها اعتراف به ترس بود تا جاییکه دان حالوتس رییس اسبق ستاد ارتش صهیونیستی گفت که « سربازان ما از رویارویی با نیروهای حزب الله می ترسند».

صهیونیست,حزب الله,لبنان

به گزارش ایران مطلب به نقل از ایرنا، عوزی دیان مدیرکل موسسه صهیونیستی الیانصیب در گفت و گو با روزنامه صهیونیستی ژروزالیم پست تهدید کرد که « حزب الله لبنان و رهبران آن را هدف می گیریم و آنها را شکست می دهیم».

دیان که قبلا در رده های فرماندهی ارتش اشغالگر صهیونیستی بوده، ادعا کرد که «حزب الله را در جنگ آینده شکست می دهیم اگر جرئت کند و به اسراییل حمله کند».

وی افزود: این جنگ بی سابقه خواهد بود مگر در یک صورت و آن اینکه حزب الله به اسراییل حمله نکند.

** گانتس : در جنگ آینده به مدارس و بیمارستان ها هم رحم نمی کنیم

از دیگر افسران صهیونیست که حزب الله را دیروز تهدید کردند ، بنی گانتس ریییس سابق ستاد ارتش صهیونیستی بود که از شهرک الخیام در جنوب لبنان به عنون اولین نامزد تخریب کامل در جنگ آینده یاد کرد.

وی همچنین تهدید کرد که ارتش اسراییل در جنگ آینده ، بیمارستان ها ، مدارس ، مساجد و مناطق مسکونی را با همه موجودات زنده داخل آنها در غزه و یا لبنان از جمله شهرک الخیام نابود می کند.

گانتس که سخنانش بیشتر بوی ترس و نگرانی تا تهدید می داد، مدعی شد که همه مکان ها زرادخانه سلاح و سکوی پرتاب موشک هستند و در غزه و لبنان شهروندان عادی هدف جنگ آینده ما خواهند بود.

وی در ادامه ادعای خود آورد که این جنایات برای حمایت از صهیونیست ها صورت خواهد گرفت.

** تهدید با چاشنی اعتراف به ترس

اما دان حالوتس رییس اسبق ستاد ارتش صهیونیستی تهدید خود را با اعتراف به یک ترس در جریان جنگ سال 2006 علیه حزب الله(جنگ 33 روزه) شروع و فاش کرد:با شروع جنگ زمینی مخالفت کردم زیرا سربازان ما از رویارویی با نیروهای حزب الله واهمه وترس داشتند و وحشت زده شده بودند.

وی به شبکه دهم تلویزیون رژیم صهیونیستی گفت که هنوز از سطح آمادگی نیروهای زمینی ارتش صهیونیستی برای رویارویی با رزمندگان حزب الله می ترسد و به همین دلیل هموازه از اجرای نقشه اشغال گسترده لبنان واهمه داشته است.

حالوتس در عین حال تایید کرد که در نهایت مجبور هستیم مداخله زمینی کنیم و این کار برای تحمیل شروط بهتر به منظور برقراری آتش بس خواهد بود.

این فرمانده سابق ارتش صهیونیستی پا را از این فراتر گذاشت و فاش کرد که همه نخست وزیران اسراییل در دهه هایا اخیر از اسحاق رابین تا بنیامین نتانیاهو از حمله زمینی واهمه داشته و دارند و با آن مخالفت می کنند زیرا می دانند اسراییل خسارت های زیادی خواهد دید و سربازان زیادی به هلاکت خواهند رسید.

حالوتس گفت که گادی ایزنکوت رییس کنونی ستاد ارتش صهیونیستی که هنگام جنگ 33 روزه رییس شعبه عملیات ستاد بوده، هشدار داده بود که نیروها به ویژه در مقابل فرمان حمله زمینی می ایستند و دستورات را اطاعت نخواهند کرد.

وی افزود: مشخص شد که ایزنکوت درست گفته و حق با او بوده و نظامیان ما ترسیده اند.

ایهود اولمرت نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی هم به همین کانال صهیونیستی گفت : در بحبوحه جنگ فهمیدم که اگر نیروهای نظامی وارد خاک لبنان شوند، خسارت ها زیاد خواهد بود و تعداد زیادی از سربازان در میدان جنگ کشته می شوند ، بدون اینکه به موفقیتی دست یابیم.

منبع :


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:13 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

دعاي روز بيست و دوم ماه مبارك رمضان

 

 

 

   

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَكَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَكاتِكَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِكَ واسْكِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِكَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین.


خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت و فرود آر برایم در آن بركاتت را و توفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت و مسكنم ده در آن وسط‌هاى بهشت اى اجابت كننده خواسته‌ها و دعاهاى بیچارگان. 2.jpg

 

فضل الهي

 
شرح دعاي روز بيست و دوم ماه مبارک رمضان 

    “اللهم افتح لي فيه ابواب فضلک و انزل علي فيه برکاتک و وفقني فيه لموجبات مرضاتک و اسکني فيه بحبوحات جناتک يا مجيب دعوه المضطرين” “خدايا در اين روز بر روي من درهاي فضل و کرمت را بگشاي و بر من برکاتت را نازل فرما و بر موجبات رضا و خشنوديت موفق بدار و در وسط بهشت هايت مرا مسکن ده اي پذيرنده دعاي مضطر پريشان”
    (1) اللهم افتح لي فيه ابواب فضلک “خدايا در اين روز بر روي من درهاي فضل و کرمت را بگشاي”
    منظور از ابواب چيست؟
    در اين دعا از خداوند خواستاريم که دربهاي فضل و کرم خود را بر روي ما بگشايد، حال مي خواهيم بدانيم که منظور از ابواب (دربها) چيست؟ اگر به ظاهر آن نظر اندازيم مي بينيم که ابواب همان موانعي هستند که براي واردشدن به مکان هاي مورد نظر نياز به فتح و گشودن آنها داريم که براي فتح و گشودن آنها نيز نياز به مفتاح و کليد داريم آن هم کليدي که مخصوص درب مورد نظر باشد چرا که اگر کليد هر درب در جاي خود قرار نگيرد آن درب گشوده نمي شود مگر اينکه شاه کليد داشته باشيم که آن کليدي است که تمام دربها را مي گشايد...
    و اگر به بطن آن نظر کنيم منظور از ابواب (دربها) همان دربها و ورودي هايي است که بر اساس رضا و خشنودي خداوند و يا خشم و غضب او باز مي گردد، به فرض مثال: هنگامي که بنده اي گناه و معصيتي از پروردگار خويش انجام مي دهد آنگاه است که آن معصيت و گناه سبب گرديده است تا يکي از درب هاي خشم و غضب الهي بر روي او باز گردد که کليد بازشدن اين درب انجام آن گناه مي باشد...
    منظور از فضل الهي چيست؟
    براي آنکه مختصرا از فضل الهي صحبت به ميان آوريم اشاره مي نماييم به دو آيه از قرآن کريم “ولو لا فضل الله عليکم و رحمته لتبعتم الشيطان الا قليلا” (1) يعني “و اگر فضل و رحمت الهي شامل حال شما نبود همانا جز اندکي همه از شيطان پيروي مي کرديد”.“فلو لا فضل الله عليکم و رحمته لکنتم من الخاسرين” (2) يعني “پس اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود البته در شمار زيانکاران عالم بوديد” همانطوري که در آيه اول مشاهده مي نماييم خداوند (عزوجل) مي فرمايد: اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود جز اندکي همه از شيطان پيروي مي نموديد، و اين را مي دانيم که پيروي از شيطان برابر است با ضلالت و گمراهي و ورود به خشم و غضب الهي و فضل خداوند، توفيق و عنايتش به بندگان و راهنمايي آنان به سوي عبادت و اطاعتش مي باشد “يهدي من يشاء الي صراط مستقيم” (3) يعني “(خداوند) هرکه را بخواهد به راه مستقيم هدايت مي نمايد” به طوري که در قرآن مي فرمايد: “ولا تتبعوا خطوات الشيطان انه لکم عدو مبين” (4) يعني “و از وسوسه هاي شيطاني پيروي نکنيد، به درستي که او براي شما دشمني آشکار است” و در آيه دوم که مي فرمايد: اگر فضل و رحمت خداوند بر بندگانش نبود و آنها را هدايت نمي نمود به حقيقت که آنان از شيطان پيروي نموده و مورد غضب الهي واقع مي شدند و دوزخ بر آنان واجب مي گشت و در حالي که از زيانکاران شده بودند چرا که “ان الانسان لفي خسر” (5) يعني “به درستي که انسان در خسران و زيان است” پس فضل خداوند به بندگانش همان هدايت به صراط مستقيم است هدايتي که در بهاي رحمت و بخشش خداوند را بر روي بندگانش مي گشايد که ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم که ابواب فضل و رحمتش را بر روي ما بگشايد...
    (2) و انزل علي فيه برکاتک “و در اين روز بر من برکاتت را نازل فرما”
    برکات الهي
    در اول دعا از خداوند درخواست نموديم که دربهاي فضل و رحمتش را بر روي ما بگشايد، زيرا هنگامي که دربهاي فضل و رحمت او بر روي بندگان گشوده شود آنگاه است که برکات و رحمات الهي بر سر بندگان فرود مي آيد که اگر بخواهيم به آن برکات اشاره نماييم آنها را به دو دسته تقسيم مي کنيم: 1- برکات مادي 2- برکات معنوي، که برکات مادي شامل جميع نعمتهايي است که انسان از آنها به عنوان مايحتاج زندگي خود استفاده مي نمايد مثل (آب، ميوه جات، سبزيجات و...) و برکات معنوي شامل نعمتهايي است که انسان از آنها به عنوان راه و وسيله اي براي تقرب به ذات اقدس الهي استفاده مي کند مثل (توبه، استغفار، ذکر، دعا و...) که ما نيز از خداوند در اين روز مي خواهيم که برکاتش را بر سر ما بباراند...
    3- و وفقني فيه لموجبات مرضاتک “و در اين روز مرا به موجبات رضا و خشنوديت موفق بدار”
    “آنچه که موجب رضايت الهي است”
    با توجه به آيات و روايات رضايت خداوند در اين است که بنده مومن از دستورات خداوند و رسولش اطاعت نموده و در انجام آنها قصور نورزد “و اطيعوالله و الرسول لعلکم ترحمون” (6) يعني “و از حکم خدا و رسول او فرمان بريد، باشد که مشمول رحمت و لطف خداوند گرديد” و به صورت جامع تر انجام واجبات و ترک محرمات الهي است که موجبات رضايت الهي را از بندگان خويش فراهم مي سازد. تا به درجه “رضي الله عنهم و رضوانه ذلک الفوزالعظيم” يعني “خداوند از آنان راضي است و آنان از پروردگار خويش که اين رستگاري عظيم است” دست يابند که ما نيز از خداوند در اين روز خواستاريم که ما را موفق بدارد تا اينکه به رضا و خشنودي او دست يابيم...
    4- و اسکني فيه بحبوحات جناتک يا مجيب دعوه المضطرين “و مرا در اين روز در وسط بهشتهايت مسکن ده اين پذيرنده دعاي مضطرو پريشان”
    يا مجيب الدعوات
    همان طور که مي دانيم خداوند در قرآن مي فرمايد: “و اذا سالک عبادي عني فاني قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان...” (7) يعني “هنگامي که بندگان من از تو در مورد من سئوال مي کنند، بگو که من نزديک (آنها هستم) و اجابت مي کنم دعاي کساني را که مرا مي خوانند و از من درخواست مي کنند.” پس ما نيز در اين روز از خداوند خواستاريم که ما را از خشم و غضب خود دور ساخته و به بهشت برينش که سرچشمه رضايت اوست، داخل سازد.
    ان شاءالله که تابع باشيم

 

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:12 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

دعای روز بیستم و دوم ماه مبارک رمضان
 

 

 

 

دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان 


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَكَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَكاتِكَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِكَ واسْكِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِكَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین.

خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت و فرود آر برایم در آن بركاتت را و توفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت و مسكنم ده در آن وسط‌هاى بهشت اى اجابت كننده خواسته‌ها و دعاهاى بیچارگان.

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:11 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

دعای مختصر روزانه ماه مبارک رمضان 

 

دعای مختصر هر روز ماه رمضان

 


از ابن عباس روايت كرده‏اند:كه حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله براى روزه هر روز ماه مبارك رمضان فضيلت بسيار بيان فرمود و براى‏ هر روز دعاى مخصوصى با فضيلت و ثواب بسيار براى آن ذكر كرد كه ما به بيان اصل دعا اكتفا مى‏كنيم:

 

دعای روز سوم ماه رمضان

 

 

 
  رسانه جادوی کلمات در ماه مبارک رمضان از شما التماس دعا دارد ...  

 

 

 

 روز اول:
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِيَامِي فِيهِ صِيَامَ الصَّائِمِينَ وَ قِيَامِي فِيهِ قِيَامَ الْقَائِمِينَ وَ نَبِّهْنِي فِيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِينَ وَ هَبْ لِي جُرْمِي فِيهِ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ وَ اعْفُ عَنِّي يَا عَافِيا عَنِ الْمُجْرِمِينَ
خدايا روزه‏ام را در اين ماه روزه روزه‏داران قرار ده،و شب‏زنده‏دارى‏ام را شب‏زنده‏دارى شب‏زنده‏داران،و بيدارم كن در آن از خواب بى‏خبران،و ببخش گناهم را در آن اى معبود جهانيان،و از من درگذر، اى درگذرنده از گنهكاران.
روز دوم :
اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِقِرَاءَةِ آيَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
خدايا مرا در اين ماه به خشنودى‏ات نزديك كن،و از خشم و انتقامت‏ بركنار دار،و به قرائت آياتت موفق كن،اى مهربان‏ترين مهربانان.
روز سوم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِيهَ وَ بَاعِدْنِي فِيهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِيهِ وَ اجْعَلْ لِي نَصِيبا مِنْ كُلِّ خَيْرٍ تُنْزِلُ فِيهِ بِجُودِكَ يَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِينَ
خدايا در اين ماه به من تيزهوشى و بيدارى عنايت فرما،و از بى‏خردى و اشتباه دورم ساز،و از هر خيرى كه در اين ماه نازل مى‏كنى،برايم بهره‏اى قرار ده،و به حق جودت اى جودمندترين جودمندان‏
روز چهارم :
اللَّهُمَّ قَوِّنِي فِيهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِكَ وَ أَذِقْنِي فِيهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وَ أَوْزِعْنِي فِيهِ لِأَدَاءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ وَ احْفَظْنِي فِيهِ بِحِفْظِكَ وَ سِتْرِكَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ
خدايا در اين ماه براى برپاداشتن امرت نيرمند ساز مرا،و شيرينى ذكرت را به من بچشان،و اداى شكرت‏ را به من الهام فرما،و به نگهدارى و پوششت نگاهم بدار،اى بيناترين بينندگان
روز پنجم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ الْقَانِتِينَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ أَوْلِيَائِكَ الْمُقَرَّبِينَ بِرَأْفَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
خدايا قرار ده مرا در اين ماه از آمرزش‏جويان،و از بندگان شايسته‏ فرمانبردار،و از اولياى مقرّبت،به رأفتت اى مهربان‏ترين مهربانان‏
روز ششم :
اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِي فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ وَ لا تَضْرِبْنِي بِسِيَاطِ نَقِمَتِكَ وَ زَحْزِحْنِي فِيهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ وَ أَيَادِيكَ يَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ
خدايا مرا در اين ماه به خاطر نزديك شدن به نافرمانى‏ات وامگذار،و با تازيانه‏هاى انتقامت عذاب مكن،و از موجبات خشمت دورم بدار،به فضل و عطاهايت،اى نهايت دلبستگى دل‏شدگان.
روز هفتم :
اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ ذِكْرَكَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِيقِكَ يَا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ
خدايا مرا در اين ماه بر روزه و شب‏زندارى‏اش يارى ده،و از لغزشها و گناهانش دورم بدار، و ذكرت را همواره روزى‏ام كن،به توفيقت اى راهماى گمراهان.
روز هشتم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ بِطَوْلِكَ يَا مَلْجَأَ الْآمِلِينَ
خداى در اين ماه مهرورزى به ايتام،و خواندن طعام،و آشكار كردن سلام،و همنشينى با اهل كرامت را نصبم فرما،به عطايت اى پناهگاه آرزومندان.
روز نهم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ نَصِيبا مِنْ رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِي فِيهِ لِبَرَاهِينِكَ السَّاطِعَةِ وَ خُذْ بِنَاصِيَتِي إِلَى مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ يَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِينَ
خدايا براى من در اين ماه بهره‏اى از رحمت گسترده‏ات قرار ده،و به جانب دلايل‏ درخشانت راهنمايى كن،و به سوى خشنودى فراگيرت متوجه كن،به مهرت اى آرزوى مشتاقان.
روز دهم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْفَائِزِينَ لَدَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ إِلَيْكَ بِإِحْسَانِكَ يَا غَايَةَ الطَّالِبِينَ
خدايا مرا در اين ماه از توكل‏كنندگان،و از رستگاران نزد خود،و از مقرّبان درگاهت قرار بده،به احسانت اى هدف جويندگان.
روز يازدهم :
اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ فِيهِ الْإِحْسَانَ وَ كَرِّهْ إِلَيَّ فِيهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيَانَ وَ حَرِّمْ عَلَيَّ فِيهِ السَّخَطَ وَ النِّيرَانَ بِعَوْنِكَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ
خداى در اين ماه نيكى را پسنديده من گردان،و نادرستيها و نافرمانيها را مورد كراهت من قرار ده،و خشم و آتش برافروخته را بر من حرام گردان به يارى‏ات اى فريادرس دادخواهان.
روز دوازدهم :
اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ
خدايا مرا در اين ماه به پوشش و پاكدامنى بياراى،و به لباس قناعت و اكتفا به اندازه حاجت بپوشان‏ و بر عدالت و انصاف وادارم نما،و مرا در اين ماه از هرچه مى‏ترسم ايمنى ده،به نگهدارى‏ات اى نگهدارنده‏ هراسندگان.
روز سيزدهم :
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ وَ صَبِّرْنِي فِيهِ عَلَى كَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَسَاكِينِ
خدايا مرا در اين ماه از آلودگيها و ناپاكيها پاك كن،و بر شدنيهاى مورد تقديرت‏ شكيبايم گردان،و به پرهيزگارى و هم‏نشينى با نيكان توفيقم ده،به يارى‏ات اى نور چشم درماندگان‏
روز چهاردهم :
اللَّهُمَّ لا تُؤَاخِذْنِي فِيهِ بِالْعَثَرَاتِ وَ أَقِلْنِي فِيهِ مِنَ الْخَطَايَا وَ الْهَفَوَاتِ وَ لا تَجْعَلْنِي فِيهِ غَرَضا لِلْبَلايَا وَ الْآفَاتِ بِعِزَّتِكَ يَا عِزَّ الْمُسْلِمِينَ
خدايا مرا در اين ماه بر لغزشها سرزنش مكن،و از خطاها و افتادن در گناهان دور بدار،و هدف بلاها و آفات قرار مده،به عزّتت اى عزّت مسلمانان.
روز پانزدهم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِينَ وَ اشْرَحْ فِيهِ صَدْرِي بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِينَ بِأَمَانِكَ يَا أَمَانَ الْخَائِفِينَ
خدايا در در اين ماه طاعت فروتنان را نصيبم كن،و سينه‏ام را براى انابه همانند بازگشت خاضعان باز كن به امان دادنت اى امان‏ده‏ هراسندگان.
روز شانزدهم :
اللَّهُمَّ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ وَ آوِنِي فِيهِ بِرَحْمَتِكَ إِلَى [فِي‏] دَارِ الْقَرَارِ بِإِلَهِيَّتِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ
خدايا مرا در اين ماه به همراهى و همسويى با نيكان توفيق ده،و از همنشينى با بدان دور بدار و به حق رحمتت به خانه آرامش جايم ده،و به پرستيدگى‏ات اى پرستيده جهانيان.
روز هفدهم :
اللَّهُمَّ اهْدِنِي فِيهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وَ اقْضِ لِي فِيهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ يَا مَنْ لا يَحْتَاجُ إِلَى التَّفْسِيرِ وَ السُّؤَالِ يَا عَالِما بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ
خدايا مرا در اين ماه به سوى كارهاى شايسته هدايت فرما،و حاجتها و آرزوهايم را برآور،اى آن‏كه نياز به‏ روشنگرى و پرسش ندارد،اى آگاه به آنچه در سينه جهانيان است بر محمّد و خاندان پاكش درود فرست
روز هيجدهم :
اللَّهُمَّ نَبِّهْنِي فِيهِ لِبَرَكَاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِيهِ قَلْبِي بِضِيَاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِكُلِّ أَعْضَائِي إِلَى اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِكَ يَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِينَ
خدايا مرا در اين ماه به بركتهاى سحرهايش آگاه كن،و دلم را با روشنايى انوارش روشنى بخش،و تمام‏ اعضايم را به پيروى آثارش بگمار،به نروت اى نوربخش دلهاى عارفان.
روز نوزدهم :
اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِيهِ حَظِّي مِنْ بَرَكَاتِهِ وَ سَهِّلْ سَبِيلِي إِلَى خَيْرَاتِهِ وَ لا تَحْرِمْنِي قَبُولَ حَسَنَاتِهِ يَا هَادِيا إِلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ
خدايا در اين ماه بهره‏ام را از بركتهايش كامل گردان،و راهم را به سوى نيكيهايش هموار نما،و از پذيرفته‏خوبيهايش محرومم مساز،اى هدايت‏ كننده به سوى حق آشكار
روز بيستم :
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّي فِيهِ أَبْوَابَ النِّيرَانِ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ يَا مُنْزِلَ السَّكِينَةِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ
خدايا در اين ماه درهاى بهشتهايت را به رويم باز كن،و درهاى آتش دوزخ را به روزيم‏ بربند،و به تلاوت قرآن موفقم بدار،اى فرو فرستنده آرامش در دل مؤمنان.
روز بيست و يكم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ دَلِيلا وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ عَلَيَّ سَبِيلا وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِي مَنْزِلا وَ مَقِيلا يَا قَاضِيَ حَوَائِجِ الطَّالِبِينَ
خدايا در اين ماه براى من به سوى خشنودى‏ات دليلى قرار مده،و براى شيطان راهى به سوى من‏ قرار مده،و بهشت را منزل و آسايشگاهم قرار ده،اى برآورنده حاجات خواهندگان.
روز بيست و دوم :
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ فَضْلِكَ وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ فِيهِ بَرَكَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِكَ وَ أَسْكِنِّي فِيهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِكَ يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ
خدايا در اين ماه درهاى فضلت را به روى من بگشا،و بركاتت را بر من نازل فرما،و به موجبات‏ خشنودى‏ات موفقم بدار،و در ميان بهشتهايت جايم ده،اى برآورنده خواهش درماندگان‏
روز بيست و سوم :
اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي فِيهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الْعُيُوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبِي فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ يَا مُقِيلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ
خدايا در اين ماه از گناهانم شست‏وشويم ده،و از عيبها پاكم كن،و دلم را به پرهيزكارى دلها بيازماى،اى ناديده‏گيرنده لغزشهاى اهل گناه.
روز بيست و چهارم :
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ وَ أَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَ لا أَعْصِيَكَ يَا جَوَادَ السَّائِلِينَ
خدايا در اين ماه‏ آنچه تو را خشنود مى‏كند از تو درخواست مى‏كنم،و از آنچه تو را ناخشنود مى‏كند به تو پناه مى‏آورم،و از تو در اين ماه توفيق اطاعت و ترك نافرمانى‏ات‏ را خواستارم،اى بخشنده به نيازمندان.
روز بيست و پنجم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّا لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِيا لِأَعْدَائِكَ مُسْتَنّا بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ
خدايا مرا در اين ماه دلبسته اوليا، و دشمن دشمنانت قرار ده،و آراسته به راه و روش خاتم پيامبرانت گردان،اى نگهدارنده دلهاى پيامبران‏
روز بيست و ششم :
اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيهِ مَشْكُورا وَ ذَنْبِي فِيهِ مَغْفُورا وَ عَمَلِي فِيهِ مَقْبُولا وَ عَيْبِي فِيهِ مَسْتُورا يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ
خدايا كوششم را در اين ماه مورد سپاس،و گناهم را آمرزيده،و عملم را پذيرفته،و عيبم را پوشيده قرار ده،اى شنواترين شنوايان.
روز بيست و هفتم :
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَيِّرْ أُمُورِي فِيهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْيُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعَاذِيرِي وَ حُطَّ عَنِّيَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ يَا رَءُوفا بِعِبَادِهِ الصَّالِحِينَ
خدايا در اين ماه فضيلت شب قدر را روزى‏ام ساز،و كارهايم را از سختى به آيانى برگردان،و پوزشهايم را بپذير،و گناه و بار گران را از گرده‏ام بريز،اى مهربان به بندگان شايسته.
روز بيست و هشتم :
اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّي فِيهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَكْرِمْنِي فِيهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِلِ يَا مَنْ لا يَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّينَ
خدايا بهره‏ام را در اين ماه از مستحبات‏ فراوان كن،و مرا با تحقق درخواستها اكرام فرما،و از ميان وسايل وسيله‏ام را به سويت نزديك‏ كن،اى كه پافشارى اصرارورزان مشغولش نسازد.
روز بيست و نهم
اللَّهُمَّ غَشِّنِي فِيهِ بِالرَّحْمَةِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ التَّوْفِيقَ وَ الْعِصْمَةَ وَ طَهِّرْ قَلْبِي مِنْ غَيَاهِبِ التُّهَمَةِ يَا رَحِيما بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ
خدايا در اين ماه با رحمتت فروگير و توفيق و خود نگهدارى نصيبم كن،و از تيرگيهاى تهمت دلم را پاك گردان،اى مهربان به بندگان‏ با ايمان.
روز سى‏ام :
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِيَامِي فِيهِ بِالشُّكْرِ وَ الْقَبُولِ عَلَى مَا تَرْضَاهُ وَ يَرْضَاهُ الرَّسُولُ مُحْكَمَةً فُرُوعُهُ بِالْأُصُولِ بِحَقِّ سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.
خدايا روزه‏ام را در اين ماه،بر پايه آنچه تو و پيامبر آن را مى‏پسندد مورد سپاس و پذيرش قرار ده،درحالى‏كه فروعش بر اصولش استوار باشد،به حق سرورمان محمّد و اهل بيت پاكش،و سپاس‏ خداى را پروردگار جهانيان.
مؤلف گويد:تقديم و تأخير دعاها و عبارات هر يك را در كتابهاى متعدّد دعا مختلف ذكر كرده‏اند،چون روايت مربوط به اين‏ دعاها را معتبر نمى‏دانم،متعرض تقديم و تأخير اصل دعاها و عبارات آنها نشدم.كفعمى دعاى روز بيست‏وهفتم را در روز بيست‏ونهم‏ ذكر نموده و موافق مذهب شيعه خواندن دعاى روز بيست‏وهفتم در روز بيست‏وسم دور نيست كه مناسب‏تر باشد.

 

 

 

 

منبع :


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:10 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

 

 

 

مهمترین اعمال مستحبی برای رشد اخلاقی
 

برخی از اعمال مستحبی هستند که به ما کمک می کنند،  حال بهتری داشته باشیم و برای انجام واجبات آماده تر باشیم ، این اعمال به ما کمک می کنند درهای ورود شیطان و وسوسه هایش را ببندیم و در نتیجه کمتر گناه کنیم .

 

 

روزه‌داران,روزه در اسلام

 

خداوند از طریق قرآن کریم با ما صحبت می کند

 

 
در این مقاله به 5 عمل مستحبی ، که تأثیر زیادی بر روح و روان و اعمال ما دارند اشاره می کنیم:‌

 1- دائم الوضو بودن
دائم الوضو بودن توفیقی است كه اگر شامل حال انسان شود؛ دارای آثار و بركاتی فراوان می باشد. وضو بر وضو توجه انسان را نسبت به خداوند بیشتر می نماید و راه ذكر قلب را بر انسان می گشاید.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:  اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود.(بحارالانوار: ج 77(80) ، ص 305)  

 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: فردای قیامت ، خدای متعال امّت منِ را بین بقیّه‌ ی امّت‌ها در حالی محشور می‌کند، که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانی‌های نورانی‌یی دارند.(مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ج 1 ص 357) وضو گرفتن مکرر جهت دائم الوضو بودن، اسراف نیست .

 2- انس با قرآن و تلاوت آن
قرآن کتاب خداوند متعال است ، خداوند از طریق قرآن کریم با ما صحبت می کند ، روحی که هم کلام با خداوند می شود ، دچار خمودی و گرفتگی نمی شود:

خداوند متعال می فرماید :‌«إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ كِتَابَ اللَّـهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَ‌زَقْنَاهُمْ سِرًّ‌ا وَعَلَانِیَةً یَرْ‌جُونَ تِجَارَ‌ةً لَّن تَبُورَ‌ *لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَ‌هُمْ وَیَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ ۚ إِنَّهُ غَفُورٌ‌ شَكُورٌ‌ .[فاطر/29،30 ]

 

 

 

؛‌کسانی که کتاب الهی را تلاوت می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم پنهان و آشکار انفاق می‌کنند، تجارتی (پرسود و) بی‌زیان و خالی از کساد را امید دارند. * (آنها این اعمال صالح را انجام می‌دهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است!».

قرآن از این جهت كه سخن خداست، حامل آثار وضعى و هدایت‌بخش است نفوذ آن بر قلب ها عمیق است.

پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرموده است: «و لقد تجلى الله فى كلامه و لكنهم لایبصرون»(عوالى الاوالى خ 4 ص 1191) خدا به تحقیق در كلام خود تجلى یافته اما بشر آن را به خوبى درک نمی‌كند.

پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مى‌فرماید: «اگر زندگى سعادت‌مندان، مرگ شهدا، نجات در روز جزا ، امنیت در روز هراس و نور در روز ظلمت ، سایبان در روز حرارتِ شدید ،‌سیراب شدن در روز عطش ، ارزش و سنگینى در روز سبكى اعمال را مى‌خواهى، پس قرآن را مطالعه كن، چرا كه قرآن یادآور خداى رحمان و حافظ از شیطان و عامل برترى در ترازوى اعمال است».[میزان الحكمه، ج‌8، ص‌74]

 3- زیاد استغفار کردن
در تکاپوی حیات مادی، و  تلاش های روزانه چه بسیار است که ما از یاد خداوند متعال غافل می شویم و چه بسا که در این میان  به طور کلی فراموش کنیم که در محضر خداوند متعال هستیم و مرتکب گناه بشویم.

اگر این نکته یادمان باشد که غفلت از یاد خداوند اثرات سوئی دارد هر لحظه به خود تلنگر خواهیم زد و از هر خطایی ریز یا درشت عذر خواهیم خواست ، همانطور که اگر معلممان، مدیرمان، والدینمان ما را زیر ذره بین بگذارند و ما بدانیم که تحت کنترل هستیم دست از پا خطا نخواهیم کرد.

رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) نیز در این زمینه مى فرمایند:
مَنْ أَكْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ كُلِّ ضیق مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ. (بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 281 ) ؛‌كسى كه زیاد استغفار گوید و از خدا عذرخواهى كند، خداوند از هر غصّه اى برایش گشایشى قرار دهد و از هر تنگنایى راه فرارى پیش پایش گذارد و او را از جایى كه گمان ندارد روزى مى دهد.

مهمترین اثر استغفار این است که باعث می شود حال ما بهتر شود ، غبار گناه از روح ما زدوده شود، و ما به طور ناخودآگاه به معنویات تمایل پیدا می کنیم.

امیرالمومنین(علیه السلام) در سخن پر مغزى مى فرمایند:

تَعَطَّروا بِالإِسْتِغْفارِ ، فَلا تَفْضَحَنَّكُم رَوائِحُ الذُّنُوبِ. (وسائل الشّیعه ، ج 16 ، ص 70 ; بحارالأنوار ، ج 6 ، ص 22 ) ؛‌با استغفار و آمرزش خواهى از خداوند، خود را معطّر كنید، تا بوى بد گناهان شما را رسوا نكند. 

 

 

 

 مهمترین اثر استغفار این است که باعث می شود ، غبار گناه از روح ما زدوده شود

 


 4- شب زنده داری
اگر می خواهیم در مسیر رشد اخلاقی به جایی برسیم، اگر می خواهیم این هیاهوی دنیا ما را در خود نبلعد و در خواب غفلت عمرمان هدر نشود باید، شب را دریابیم، شب و قرارهای پنهانی با خداوند مهربانی ها ....

شب، زمان اسرار آمیزی است سکوت شب پر از حرف است، پر از ذکر است، اگر نیم شبی از رختخواب گرم خود بیرون بیایم و در دل شب ، سر بر آستان خداوند خود بگذاریم و همه آنچه نباید انجام می دادیم را یک به یک به زبان بیاوریم و عذر تقصیر بخواهیم این توجه برای خداوند متعال خیلی ارزشمند است، این خلوت ها تولد دوباره روح است، این شب را مخصوصا،  در ماه مبارک رمضان نخوابیم و به هر قیمتی هست لحظاتی را با خدای خود خلوت کنیم ،این شبها فاصله بین ما و خداوندمان خیلی کم است، قدر  بدانیم.

امام باقر(علیه السلام) از جدّ خود نقل فرمود كه براى خداى تعالى ندا كننده ‏اى است كه در سحرها فریاد می زند كه آیا دعا کننده ای هست ،كه او را جواب دهم و حاجت و نیازمندیش را برآورم، استغفار كننده ‏اى می‌باشد كه من او را بیامرزم، طلب‏ كننده ‏اى هست كه او را عطا كنم. (مهدوى كنى، نقطه ‏هاى آغاز در اخلاق عملى ج1 ص 92)

امام محمد باقر(علیه السلام) می فرمایند: "هر کس نماز واجب را در حالی که عارف به حق آن است در وقتش بخواند، به گونه ای که چیزی دیگر را بر آن ترجیح ندهد، خداوند برای وی برائت از جهنم می نویسد که او را عذاب نکند، و کسی که در غیر وقتش به جا آورد در حالی که چیزی دیگر را بر آن ترجیح دهد، خداوند می تواند او را ببخشد یا عذابش کند.(وسائل الشیعه، ج 3، ص 81)
 
5- فرستادت صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 
نکته ای که در باب صلوات قبل از هر چیز باید بدانیم این است که، وقتی ما صلوات می فرستیم، این سلام و صلوات ما به رسول خدا صلی الله علیه و آله می رسد.

رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم فرمود: حَیثُما كُنتُم فَصَلُّوا عَلَیَّ ، فإنَّ صلاتَكُم تَبلُغُنی. هر جا كه باشید بر من درود فرستید؛ زیرا درود شما به من مى‏رسد. (كنز العمّال : 2147 منتخب میزان الحكمة : 332)


و می دانیم که اسلام جواب سلام را واجب می داند ، پس پیامبر مهر و رحمت صلی الله علیه و آله  حتما پاسخ سلام را می دهند. و خوشا به حال کسی که ایشان جواب سلامش را بدهد.

از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که: «صلوات شما بر من باعث روا شدن حاجات شما می شود و خداوند را از شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاکیزه می کند.»(تفسیرالمیزان، ج 5، ص 326)

در روایتی دیگر به امام علی (علیه السلام) توصیه می کند که هرگاه امری تو را اندوهگین ساخت، بر پیامبر و آل او صلوات فرست...» (کنز العمال، ج1، ص 181)

این اعمال و دیگر اعمال مستحبی ، که به امر شده اند همه و همه اثرات عمیقی بر ما می گذراند تا در راه معنویت و رشد اخلاقی ، موفقتر عمل کنیم، باشد که به لطف خداوند متعال توفیق عمل پیدا کنیم.

منبع:بیتوته*


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:07 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

رمضان ماه بركت و رحمت و مغفرت

 

 

 

 

ماه رمضان ماهى است كه  روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها است

 

شیخ صدوق (رحمه الله ) در كتابهاى امالى و عیون اخبارالرضا (علیه السلام ) و كتابهاى دیگر خود به سندش از امام هشتم حضرت على موسى الرضا (علیه السلام ) و ایشان از پدرش و آن حضرت از امیرالمؤمنین (علیه السلام ) روایت كرده اند كه فرمود:

رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) درباره ماه مبارك رمضان براى ما خطبه خوانده و سخنرانى كرده ، فرمود:

ایها الناس انه قد اقبل الیكم شهرالله بالبركة و الرحمة و المغفرة شهر هو عندالله افضل الشهور و ایامه افضل الاءیام و لیالیه افضل اللیالى و ساعاته افضل ساعات ، هو شهر دعیتم فیه الى ضیافة الله ….(18)


ترجمه خطبه :
اى مردم ؛ ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به شما رو كرده است ،ماه رمضان  ماهى است كه پیش خدا بهترین ماهها است و روزهایش بهترین روزها و شبهایش ‍ بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات است ، رمضان ماهى است كه در آن دعوت شده اید به مهمانى خدا و اهل كرامت خدایید در آن ، نفسهاى شما در آن تسبیح است و خواب شما در آن عبادت است . كردارتان در آن پذیرفته و دعایتان مستجاب ، از خدا بخواهید با نیتهاى درست و دلهاى پاك كه شما را براى روزه در آن و خواندن قرآن موفق دارد. بدبخت آنكه از آمرزش خدا در این ماه محروم گردد. به گرسنگى و تشنگى خود در آن ، گرسنگى و تشنگى روز قیامت را یاد كنید، و بر فقرا و مساكین خود صدقه دهید، و بزرگان خود را احترام كنید و خردان را ترحم كنید و صله رحم كنید و زبانها را نگهدارید و از آنچه خدا دیدنش را حلال نكرده چشم بپوشید و آنچه را از شنیدنش ‍ حلال نكرده گوش ببندید، و بر یتیمان مردم مهر ورزید تا بر یتیمان شما مهر ورزند، و به درگاه خدا از گناهان خود توبه كنید و در وقت نماز دست به دعا بردارید كه بهترین ساعتها است ، خدا در ماه رمضان  لطف به بندگان خود دارد و مناجات آنها پاسخ دهد و فریاد آنها را لبیك گوید و درخواست آنها را بدهد و دعاى آنها را مستجاب كند.

اى مردم نفس شما گرو كردار شماست . آن را به استغفار رها كنید، دوش ‍ شما از گناهان شما بار سنگینى دارد، به طول سجود، آن را سبك كنید.


و بدانید كه خداى تعالى به عزت خود قسم خورده كه نمازخوانان و ساجدان را عذاب نكند و آنها را روز قیامت به هراس دوزخ نیندازد.

اى مردم هر كدام از شما در این ماه یك روزه دار را افطار دهد نزد خدا ثواب آزاد كردن بنده اى دارد و گناهان گذشته اش آمرزیده گردد. عرض شد: یا رسول الله همه ما بر آن توانایى نداریم ! فرمود: از خدا بپرهیزید گرچه با نیمه خرمایى باشد و گرچه به شربتى آب باشد.

 

هر کس در ماه رمضان  یك روزه دار را افطار دهد، ثواب آزاد كردن بنده اى را دارد

 
اى مردم هر كه در ماه رمضان خوش خلقى كند، جواز عبور صراط او باشد در روزى كه همه قدمها بلغزد، هر كه در آن تخفیف دهد بر مملوكان خود خدا حسابش را تخفیف دهد و هر كه شر خود را باز دارد خدا خشم خود را از او باز دارد روزى كه ملاقاتش كند، و هر كه در آن یتیمى را گرامى دارد خدا روز ملاقاتش او را گرامى دارد و هر كه در آن صله رحم كند خداوند روز دیدار او با او صله اش دهد، به رحمت خود، و هر كه قطع رحم كند، خدا در روز ملاقاتش رحمت خود را از ببرد. هر كه نماز مستحبى بخواند، خدا برات آزادى از آتش برایش بنویسد، و هر كه در آن واجبى ادا كند، ثواب كسى دارد كه هفتاد واجب در ماههاى دیگر ادا كند، و هر كه در آن بر من بسیار صلوات فرستد خدا روزى كه میزانها سبك است میزانش را سنگین كند. هر كه یك آیه قرآن در آن بخواند چون كسى باشد كه در ماههاى دیگر یك ختم قرآن كند.

اى مردم درهاى بهشت در ماه رمضان گشوده است ، از خدا بخواهید كه آنها را به روى شما نبندد، درهاى دوزخ در این ماه بسته است ، از پروردگار خود بخواهید كه به روى شما آنها را نگشاید. شیاطین در آن دربندند از پروردگار خود بخواهید كه دیگر آنها را بر شما مسلط نكند.

امیرالمؤمنین فرمود: من برخاستم و عرض كردم : یا رسول الله كدام عمل در ماه رمضان بهتر است ؟

فرمود: اى ابوالحسن بهترین عمل در ماه رمضان   ورع و پارسایى از محارم خداى عزوجل است .
امام علی (ع)

سپس گریست .

عرض كردم :یا رسول الله چرا گریه مى كنى ؟

فرمود: براى آنچه در این ماه از تو حلال شمارند. گویا تو را مى نگرم كه نماز براى پروردگارت مى خوانى و شقى ترین اولین و آخرین كه جفت پى كننده شتر ثمود است برانگیخته شود و ضربتى بر فرقت زند و ریشت را خضاب كند.

امیرالمؤمنین فرمود: گفتم یا رسول الله این ماجرا در حالى است كه دین من سالم است؟ فرمود: با سلامتى دین تو است. سپس فرمود: اى على هر كه تو را بكشد، مرا كشته ، و هر كه تو را بخشم آرد، مرا به خشم آورده و هر كه تو را دشنام دهد، مرا دشنام داده ، زیرا تو جان منى ، روحت از روح من و گل تو از گل من است ، به راستى خداى تبارك و تعالى آفریده مرا با تو، برگزیده مرا با تو و مرا براى نبوت اختیار كرده تو را براى امامت ، هر كه منكر امامت تو است منكر نبوت من است ، اى على تو وصى من و پدر فررندان من و شوهر دختر من و خلیفه من بر امت منى ، در زندگى من و پس از مردن من فرمان تو فرمان من ، و نهى تو نهى من است ، سوگند به خدایى كه مرا به نبوت برانگیخته و بهترین خلق ساخته كه تو حجت خدایى بر خلق او، و امین او هستى بر راز او، و خلیفه او بر بندگانش.))

پی نوشت ها:
امالى مترجم ، ص 93.

منبع:
tebyan.net

منبع :


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:06 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

دعای روز اول ماه مبارک رمضان

 

 

دعای روز اول ماه مبارک رمضان به شرح زیر می باشد:

 

بسم اللّه الرحمن الرحیم

 اللهمَّ اجعل صِیامی فیهِ صِیامَ الصائِمین، وَ قِیامی فیهِ قِیامَ القائِمین، وَ نَبِّهنی فیهِ عَن نَومَهِ الغافِلین، وَ هَب لی جُرمی فیهِ یا اِلهَ العالَمین، وَاعفُ عَنّی یا عافِیاً عَنِ المُجرِمین.

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

خدایا روزه مرا در این روز مانند روزه داران حقیقی که مقبول توست قرار بده ، واقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی مقرر فرما ، ومرا از خواب غافلان “از یاد تو ” هوشیار وبیدار ساز و هم در این روز جرم و

گناهم را ببخش ای خدای عالمیان و از زشتی هایم عفو فرما ای عفو کننده از گنهکاران

 

یارب زتوامروزعطا می طلبم*هشیاری وبخشش خطامی طلبم 

مقبولی روزه ونمازو طاعات*ازدرگه لطفت به دعامی طلبم

احمداسماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:05 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

دعای روزدوم ماه مبارک رمضان

دعای روز دوم ماه رمضان,دعای دومین روز ماه مبارک رمضان,دعای روز دوم ماه مبارک رمضان,دعای روز 2 ماه رمضان

دعای روز دوم ماه مبارک رمضان:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین

اَللّهُمَّ قَرِّبْنى فیهِ اِلى مَرْضاتِکَ وَجَنِّبْنى فیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَنَقِماتِکَ

وَ وَفِّقْنى فیهِ لِقِرآئِةِ ایاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

خدایا نزدیکم کن در این ماه بسوى موجبات خوشنودیت و دورم ساز در آن از خشم و عذابت

و موفقم دار در این روز بخواندن آیات قرآنیت به رحمت خود اى مهربانترین مهربانان.

 

 

یارب چودراین ماه تورامهمانم*کن دورزخشم وهم عذابت جانم

نزدیک کن به آنچه خوشنودی توست*توفیق بده به خواندن قرآنم

احمداسماعیلی کریزی

ahmadesmaeili.blogfa.com


ادامه مطلب



[ یک شنبه 5 اردیبهشت 1395  ] [ 11:04 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 75 :: 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4065798 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب