کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

سخنان حضرت زینب(س) در روز عاشورا

 
سخنان حضرت زینب(س) در روز عاشورا
 
هنگام شهادت امام حسین(ع)، زینب(س) از خیمه بیرون آمد و فریاد مى‌زد: واى، اى برادر! واى، اى سَرور من! واى، اى خاندان من! کاش آسمان، خراب مى‌شد و به زمین مى‌افتاد و کوه‌ها، خاک و در دشت‌ها، پراکنده مى‌شدند!
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: حضرت زینب(س) ملقب به، «عقیله بنی‌هاشم» در پنجم جمادی‌الاول سال پنجم یا هفتم هجری در مدینه به دنیا آمد و اندکی س از واقعه عاشورا در پنجم یا چهاردهم ماه رجب سال ۶۲ یا ۶۳ هجری به لقاءالله پیوست. درباره مدفن آن حضرت سه نقل وجود دارد که عده‌ای مدینه، برخی مصر و عده‌ای دیگر شام را محل دفن ایشان عنوان کرده‌اند.
در سالروز وفات این بانوی باکرامت، سخنان آن حضرت را در روز عاشورا مرور می‌کنیم.
 
* حال زینب(س) در شب عاشورا
تاریخ الطبرى به نقل از حارث بن کعب و ابو ضحّاک، از امام زین العابدین(ع) نقل کرده است: در شبى که بامدادش پدرم به شهادت رسید، نشسته بودم و عمّه‌ام زینب علیهاالسلام، از من پرستارى مى‌کرد که پدرم از یارانش کناره گرفت و به خیمه خود رفت و حُوَى (غلام ابوذر غِفارى) نزدش بود و به اصلاح و پرداختِ شمشیر ایشان مشغول بود، و پدرم مى خواند:
«اى روزگار! اُف بر دوستى‌ات!
چه قدر بامدادها و شامگاه‌هایى داشته‌اى
که در آنها، همراه و یا جوینده‌اى کُشته شده
که روزگار، از آوردن همانندش، ناتوان است!
و کار، با [خداى] بزرگ است
و هر زنده‌اى، این راه را مى‌پیماید».
دو یا سه بار، این شعر را خواند تا آن جا که فهمیدم و دانستم که منظورش چیست. گریه راه گلویم را بست؛ ولى بغضم را فرو خوردم و هیچ نگفتم و دانستم که بلا فرود مى‌آید؛ امّا عمه‌ام نیز آنچه را من شنیدم، شنید و چون مانند دیگر زنان، دل‌نازک و بى‌تاب بود، نتوانست خود را نگاه دارد. بیرون جست و در حالى که لباسش را بر روى زمین مى‌کشید و درمانده شده بود، خود را به امام رساند و گفت: وا مصیبتا! کاش مُرده بودم. امروز، [گویى] مادرم فاطمه و پدرم على و برادرم حسن، درگذشته‌اند، اى جانشینِ گذشتگان و پناه باقى ماندگان!
حسین علیه السلام به او نگریست و فرمود : «خواهرم! شیطان، بردبارى‌ات را نبرَد».
زینب علیهاالسلام گفت: اى اباعبدالله! پدر و مادرم فدایت! خود را آماده کشته شدن کرده‌اى! جانم فدایت!
* سخن گفتن زینب(س) با عمر بن سعد
تاریخ الطبری به نقل از عبدالله بن عمّار آورده است: زینب علیهاالسلام، دختر فاطمه علیهاالسلام و خواهر حسین علیه‌السلام بیرون آمد... و این گونه مى‌گفت: کاش آسمان، خراب مى‌شد و بر زمین مى افتاد!
عمر بن سعد، به حسین علیه السلام نزدیک شده بود. زینب علیهاالسلام به او گفت: اى عمر بن سعد! آیا اباعبدالله را مى‌کُشند و تو، نگاه مى‌کنى؟!
گویى اشک‌هاى عمر را مى‌بینم که بر گونه‌ها و محاسنش روان است. آن گاه، عمر از او روى گردانْد.
الإرشاد نیز می‌نویسد: خواهر امام، زینب علیهاالسلام به درگاه خیمه آمد و عمر بن سعد بن ابى وقّاص را ندا داد: واى بر تو، اى عمر! آیا ابا عبدالله را مى‌کُشند و تو نگاه مى‌کنى؟!
عمر، پاسخش را نداد. زینب علیهاالسلام بانگ زد: واى بر شما! آیا مسلمانى میان شما نیست؟! هیچ کس، پاسخى به او نداد.
* سخنان زینب(س) هنگام شهادت برادر
الملهوف نقل می‌کند: زینب علیهاالسلام، از درِ خیمه بیرون آمد و فریاد مى زد: واى، اى برادر! واى، اى سَرور من! واى، اى خاندان من! کاش آسمان، خراب مى‌شد و به زمین مى‌افتاد و کوه‌ها، خاک و در دشت‌ها، پراکنده مى‌شدند!
*مرثیه سرایى زینب(س) بر پیکر برادر
الملهوف در این باره نوشته است: زنان را از خیمه‌ها بیرون آوردند و خیمه‌ها را آتش زدند. پس زنان، سوگوار و غارت‌زده و پابرهنه و گریان بیرون آمدند و در حالى که به صورت اسیر، با خوارىِ اسیرى حرکت مى کردند، گفتند: «به حقّ خدا سوگند، ما را از کنار قتلگاه حسین ببرید!» و هنگامى که چشم زنان به کشتگان افتاد، شیون کردند و بر صورتشان زدند.
به خدا سوگند، زینب دختر على علیه السلام را فراموش نمى‌کنم که حسین علیه‌السلام را صدا مى کرد و اندوهناک و با دلى شکسته، فریاد مى زد: «وا محمّدا! درودهاى فرشتگان آسمان، بر تو باد! این، حسین است که آغشته به خون، در صحرا افتاده و قطعه قطعه شده است. وا مصیبتا! دختران تو، اسیر شده‌اند. به خدا و به محمّدِ مصطفى و به علىِ مرتضى و به فاطمه زهرا و به حمزه سیّدالشهدا، شِکوه مى‌کنم.
وا محمّدا! این، حسین است که در بیابان افتاده. باد صبا بر او مى‌وزد و به دست زنازادگان، کشته شده است. چه غم جانکاهى و چه غصّه‌اى بر تو، اى اباعبدالله! امروز، جدّم پیامبر خدا، از دنیا رفت. اى اصحاب محمّد! اینان، نسل مصطفایند که به اسیرى برده مى‌شوند».

م
 
کد مطلب: 330414
مرجع : فارس

ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 5:38 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

عکس/ به احترام «پدر»

 
آن چه پیش رو دارید، نمایی است که از ادای احترامِ پسرِ سردار «علی محمدقربانی» به مزار پدرش، در «گلزار شهدای اندیمشک» در «روزِ پدر» به ثبت رسیده است
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: «علی محمد قربانی» به تاریخ 20 آبان 1346 شمسی در «اندیمشک» متولد شد. او در سنین نوجوانی و جوانی، به صفوف رزمنده‌گان اسلام در جبهه های نبرد علیه متجاوزین بعثی پیوست و در نهایت مفتخر به جامه ی سبزِ پاسداری از «نهضت روح الله» گردید. پس از آغاز جنگ علیه تروریست های تکفیری در «سوریه»، «علی محمد» داوطلبانه به یگان های مدافع حرم بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) ملحق شد و سرانجام، به تاریخ 19 بهمن 1394 شمسی، با آتش «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» بال در بال ملائک گشود.
آن چه پیش رو دارید، نمایی است که از ادای احترامِ پسرِ سردار «علی محمدقربانی» به مزار پدرش، در «گلزار شهدای اندیمشک» در «روزِ پدر» به ثبت رسیده است:
روحمان با یادش شاد
هدیه به روح بلندپروازش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

عکس/ به احترام «پدر»

م
 
کد مطلب: 330417
مرجع : مشرق

ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 5:36 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

تفاوت حضرت زینب(س) با آسیه به روایت رهبرمعظم انقلاب

 
تفاوت حضرت زینب(س) با آسیه به روایت رهبرمعظم انقلاب
 
رنج‌های روحی که برای زینب کبری(س) پیش آمد، اینها برای جناب آسیه(س) پیش نیامده بود. در روز عاشورا زینب کبری این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفته‌اند و شهید شده‌اند، این همه مصیبت در چشم زینب کبری زیباست.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: حضرت زینب(س) در 15 رجب سال 62 یا 63 هجری از دنیا رفت. بانوی قهرمانی که پس از شهادت امام حسین(ع) تبیین نهضت عاشورا را بر عهده داشت و پرچمدار این قیام بود. در ادامه به بازخوانی سخنان رهبر انقلاب پیرامون شخصیت این بانوی مکرم اسلام می‌پردازیم:
*در تاریخ نمی‌شود نظیری برای حضرت زینب(س) پیدا کرد
زینب(س) هم در حرکت به سمت کربلا، همراه امام حسین؛ هم در حادثه‌ روز عاشورا آن سختی‌ها و آن محنت‌ها؛ هم در حادثه‌ بعد از شهادت حسین‌ بن‌ علی(ع) بی‌سرپناهی این مجموعه‌ به جا مانده‌ کودک و زن، به عنوان یک ولى الهی آنچنان درخشید که نظیر او را نمی‌شود پیدا کرد؛ در طول تاریخ نمی‌شود نظیری برای این پیدا کرد، بعد هم در حوادث پی‌درپی در دوران اسارت زینب در کوفه، در شام تا این روزها که روز پایان آن حوادث است و شروع یک سر آغاز دیگری است برای حرکت اسلامی و پیشرفت تفکر اسلامی و پیش بردن جامعه‌ اسلامی. برای خاطر همین مجاهدت بزرگ، زینب کبری(س) در نزد خداوند متعال یک مقامی یافته است که برای ما قابل توصیف نیست.
*تفاوت حضرت زینب(س) با آسیه(س)
 شما ملاحظه کنید؛ در قرآن کریم به عنوان یک نمونه‌ کامل ایمان، خدای متعال دو زن را مثال می‌زند؛ به عنوان نمونه‌ کفر هم دو زن را مثال می‌زند. «ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا»؛ که این دو مثال مربوط است به زنانی که نمونه‌ کفرند. یعنی به عنوان نمونه، از مردان مثال نمی‌آورد؛ از زنان مثال می‌آورد؛ هم در باب کفر، هم در باب ایمان. «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»؛ یکی زن فرعون را به عنوان نمونه‌ کامل ایمان مثال می‌آورد، یکی هم حضرت مریم کبری؛ «و مریم ابنت عمران».
 یک مقایسه‌ کوتاه بین زینب کبری و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبری را نشان می‌دهد. در قرآن کریم، زن فرعون نمونه‌ ایمان شناخته شده است، برای مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا. آن وقت مقایسه کنید زن فرعون را که به موسی ایمان آورده بود و دلبسته‌ آن هدایتی شده بود که موسی عرضه می‌کرد، وقتی در زیر فشار شکنجه‌ فرعونی قرار گرفت که با همان شکنجه هم - طبق نقل تواریخ و روایات - از دنیا رفت، شکنجه‌ جسمانی او، او را به فغان آورد: «اذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجّنة و نجّنی من فرعون و عمله»؛ از خدای متعال درخواست کرد که پروردگارا! برای من در بهشت خانه‌ای بنا کن. در واقع، طلب مرگ می‌کرد؛ می‌خواست که از دنیا برود. «و نجّنی من فرعون و عمله»؛ من را از دست فرعون و عمل گمراه‌کننده‌ فرعون نجات بده. در حالی که جناب آسیه - همسر فرعون - مشکلش، شکنجه‌اش، درد و رنجش، درد و رنج جسمانی بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادی از نزدیکان و برادرزادگان را از دست نداده بود و در مقابل چشم خودش به قربانگاه نرفته بودند.
این رنج‌های روحی که برای زینب کبری پیش آمد، اینها برای جناب آسیه - همسر فرعون - پیش نیامده بود. در روز عاشورا زینب کبری این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفته‌اند و شهید شده‌اند: حسین‌ بن‌ علی(ع) - سیدالشهداء - را دید، عباس را دید، علی‌اکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگر برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنت‌ها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبت‌ها را مگر می‌شود مقایسه کرد با مصائب جسمانی؟
اما در مقابل همه‌ این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنی»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پاره‌ برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم عرض می‌کند: پروردگارا! این قربانی را از ما قبول کن. وقتی از او سؤال می‌شود که چگونه دیدی؟ می‌فرماید: «ما رأیت الّا جمیلا».
این همه مصیبت در چشم زینب کبری زیباست؛ چون از سوی خداست، چون برای اوست، چون در راه اوست، در راه اعلای کلمه‌ اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبری، چنین دلدادگی نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامی که قرآن کریم از جناب آسیه نقل می‌کند. این، عظمت مقام زینب را نشان می‌دهد. کار برای خدا این جور است. لذا نام زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است.
بقای دین اسلام، بقای راه خدا، ادامه‌ پیمودن این راه به وسیله‌ بندگان خدا، متکی شده است، مدد و نیرو گرفته است از کاری که حسین‌ بن‌ علی(ع) کرد و کاری که زینب کبری کرد. یعنی آن صبر عظیم، آن ایستادگی، آن تحمل مصائب و مشکلات موجب شد که امروز شما می‌بینید ارزش‌های دینی در دنیا، ارزش‌های رائج است. همه‌ این ارزشهای انسانی که در مکاتب گوناگون، منطبق با وجدان بشری است، ارزش‌هایی است که از دین برخاسته است؛ اینها را دین تعلیم داده است. کار برای خدا خاصیتش این است.
*حماسه‌ زینب کبری(س) مکمل حماسه‌ عاشورا است
حماسه زینب کبری(س) است که مکمل حماسه‌ عاشورا است؛ بلکه به یک معنا حماسه‌ای که بی‌بی زینب کبری(س) به‌ وجود آورد، احیاکننده و نگه‌دارنده‌ حماسه‌ی عاشورا شد. عظمت کار زینب کبری(س) را نمی‌شود در مقایسه‌ با بقیه‌ حوادث بزرگ تاریخ سنجید؛ باید آن را در مقایسه‌ با خود حادثه‌ عاشورا سنجید و انصافاً این دو عدل یکدیگرند.
این انسان ب عظمت، این بانوی بزرگ اسلام بلکه بشریت توانست در مقابل کوه سنگین مصائب، قامت خود را استوار و برافراشته نگه‌ دارد، حتی لرزشی هم در صدای این بانوی بزرگ از این‌ همه حادثه پدید نیامد؛ هم در مواجهه‌ با دشمنان، هم در مواجهه‌ با مصیبت و حوادث تلخ، مثل یک قله‌ سرافراز استواری ایستاد؛ درس شد، الگو شد، پیشوا شد، پیشرو شد. در بازار کوفه، در حال اسارت، آن خطبه‌ شگفت‌آور را ایراد کرد: «یا اَهلَ‌الکوفَةِ یا اَهلَ الخَتلِ و الغَدرِ اَ تَبکونَ، اَلا فَلا رَقأَتِ العَبرَةُ وَ لاهَدَأَتِ الزَّفرَةُ اِنَّما مَثَلُکُم کَمَثَلِ التِی نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ اَنکاثاً» تا آخر؛ لفظ مثل پولادْ محکم، معنا مثل آب روان تا اعماق جان‌ها می‌نشیند.
*حضرت زینب(س) سختی‌هایی را که دشمن تحمیل کرده بود، تحقیر کرد
در آنچنان وضعیتی زینب کبری مثل خود امیرالمؤمنین حرف زد؛ تکان داد دل‌ها را، جان‌ها را و تاریخ را؛ این سخن ماند در تاریخ؛ این در مقابل مردم در محمل اسارت. بعد هم، هم در مقابل ابن‌ زیاد در کوفه، هم چند هفته بعد در مقابل یزید در شام، با آن‌ چنان قدرتی سخن گفت که هم دشمن را تحقیر کرد، هم سختی‌هایی را که دشمن تحمیل کرده بود، تحقیر کرد. شما می‌خواهید خاندان پیغمبر را به خیال باطل خودتان مغلوب کنید، منکوب کنید، ذلیل کنید؟ لِلّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤِمنین. مجسمه‌ عزت است زینب کبری، همچنان‌ که حسین بن علی(ع) در کربلا، در روز عاشورا مجسمه‌ عزت بود. نگاه او به حوادث با نگاه دیگران فرق دارد؛ با آن‌ همه مصیبت، وقتی دشمن می‌خواهد او را شماتت کند، می‌گوید: ما رَاَیتُ اِلّا جَمیلاً؛  آنچه دیدم زیبا بود؛ شهادت بود، داغ بود، اما در راه خدا بود، برای حفظ اسلام بود، ایجاد یک جریانی بود در طول تاریخ تا امت اسلام بفهمند که چه‌کار باید بکنند، چگونه باید حرکت کنند، چگونه باید بایستند.
*عزت حضرت زینب(س) عزت اسلام است
این کارِ بزرگ حماسه‌ زینبی است؛ این عزت ولى خدا است. زینب کبری از اولیاءالله است؛ عزت او عزت اسلام است؛ اسلام را عزیز کرد، قرآن را عزیز کرد. ما البتّه آن بلندپروازی را نداریم، آن همت را نداریم که بخواهیم بگوییم رفتار این بانوی بزرگ الگوی ما است؛ ما کوچک‌تر از این حرف‌ها هستیم؛ اما باید به‌ هر حال حرکت ما در جهت حرکت زینبی باشد؛ باید همت ما، عزت اسلام و عزت جامعه‌ اسلامی و عزّت انسان باشد؛ همان‌ که خدای متعال با احکام دینی و شرایع بر پیغمبران، مقرّر فرموده است.

م
کد مطلب: 330424
مرجع : مشرق

ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 5:36 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
  صوت/ وفات حضرت زینب (س)؛ میثم مطیعی
 
 
 
 
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: منتخب مداحی به مناسبت وفات حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) با نوای حاج میثم مطیعی، اجرا شده از سال 1391 تا 1394 در ادامه آماده دریافت می باشد.
۱
‏سلام بر حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)
3.73 MB
  دانلود  
۲
هیچ کس خبر نشد چه ها کشیده ای؟ در مسیر عاشقی چه ها شنیده ای؟ (روضه)
6.99 MB
  دانلود  
۳
باورت می شد ببینی خواهرت را یک زمان (روضه)
12.72 MB
  دانلود  
۴
آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود (روضه)
12.62 MB
  دانلود  
۵
اگر بناست ببینی مرا بیا گودال ‏(‏روضه)
7.29 MB
  دانلود  
۶
همین که سایه ات را بر سر دارم خدا را شکر (روضه)
11.48 MB
  دانلود  
۷
این سلسله بر دستت، ارثیه مولا بود (نوحه)
9.64 MB
  دانلود  
۸
وای امان از اسیری ای دل (زمینه)
11.85 MB
  دانلود  
۹
آن که دل ها را گرفتار تو کرده زینب است (واحد)
6.93 MB
  دانلود  
۱۰
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود (واحد)
5.15 MB
  دانلود  
۱۱
راحت بخواب چون که پرستار زینب است (واحد)
6.74 MB
  دانلود  
۱۲
من تا ابد تلاطم دریای زینبم (واحد)
11.61 MB
  دانلود

م
کد مطلب: 330422
مرجع : مشرق

 


ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 5:34 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۳۲۰۵۶۲
برترینها

دلیل بازگشت محسن رضایی به سپاه  

 
محسن رضایی به سپاه بازگشته تا به قول خودش تجربیات گذشته را به آیندگان انتقال دهد. او از خطری می گوید که احساس کرده و دلیل رفت و آمدش به سپاه شده است.
 
خبرگزاری ایسنا: محسن رضایی به سپاه بازگشته تا به قول خودش تجربیات گذشته را به آیندگان انتقال دهد. او از خطری می گوید که احساس کرده و دلیل رفت و آمدش به سپاه شده است.

سبزوار رضایی میرقائد، شهریور امسال 62 ساله می شود. در سال 1360 و اوج دوران دفاع مقدس، حکم فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی امام (ره) به نام "آقا محسن" که تنها 27 سال سن داشت، زده شد. رضایی با شهدای بزرگی هم‌رزم بوده و هنوز هم عکس رفقایش را در دفتر کار خود روی دیوارهای اتاقش نگه داشته است.

سربازی که سردار شد، از سال 1376 با درآوردن یونیفورم سبز پاسداری به کسوت سیاستمداران درآمد، سه بار شانس خود را برای رسیدن به ریاست‌جمهوری امتحان کرد و هر سه بار ناکام ماند. او حالا دوباره به لباس پاسداری درآمده و در دانشگاه امام حسین (ع) سپاه تدریس می کند.

محسن رضاییاز دلایل رفتنش از سپاه و بازگشتش به این نهاد پاسدار انقلاب اسلامی می گوید. او اقتصاد را اولویت اصلی ایران می‌داند و از شکست انقلاب در ایستگاه اقتصاد ابراز نگرانی می‌کند.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که نتیجه انتخابات هفتم اسفند طبیعی بود و ذات جمهوریت چنین می‌طلبد که قدرت، هر از چندگاهی دست به دست شود تا به استبداد نیانجامد.

اهم اظهارات محسن رضایی در این گفتگو را در ادامه بخوانید؛

*{در پاسخ به این سوال که آیا نگرانی باعث شده که رضایی به سپاه بازگردد؟}: یک بخشی از دلیل بازگشتم به سپاه همین است. من اگر در اقتصاد احساس خطر نمی‌کردم و نگران شکست انقلاب در ایستگاه اقتصاد نبودم و اگر نگران نبودم که زحماتی که برای انقلاب کشیده شده ممکن است در اقتصاد از بین برود، هیچ وقت از سپاه بیرون نمی‌آمدم و وارد سیاست نمی‌شدم. من اقتصاد را مهمترین ایستگاهی می‌دیدم که انقلاب در این ایستگاه آزمون سختی خواهد دید و دستاوردهای شهدای ما ممکن است در این ایستگاه زمین بخورد و با آن‌ها خداحافظی شود.

*وقتی دیدم رسیدن به این هدف طولانی شده و در دو انتخاباتی که من شرکت کردم نتوانستم ریاست جمهوری را به دست بیاورم با شرایط جدیدی در کشور مواجه شدم که اساس همان دستاوردهای گذشته را مورد تهدید قرار می‌داد؛ یعنی از بین رفتن اقتدار نظام و امنیت ملی. این اتفاق تقریبا با جریان داعش در سوریه مصادف شد که البته آن زمان هنوز داعش به عراق نرسیده بود. پیش بینی‌هایی داشتم که احتمال دارد به جای رودررویی اسراییل با ما، اعراب که اکثر مسلمان‌های جهان هستند را علیه ما بسیج کنند و این باعث شد که به این نتیجه برسم الان باید به لباس سپاه باز گردم و وقت و تلاشم را برای حفظ و اقتدار نظام بگذارم. بنابراین بازگشت من به سپاه همان دغدغه‌ای را پیگیری می‌کند که بیرون آمدن از سپاه داشت.

*من به لباس پاسداری برگشته‌ام. ورود به سپاه با ورود به لباس پاسداری فرق می‌کند. من در سپاه به دوستانمان چه در داخل و چه در خارج از کشور مشورت می‌دهم و از طرفی مشغول تربیت فرماندهان آینده در دانشگاه امام حسین (ع) هستم. چون نسل جدید سپاه دیگر آن دوران گذشته و جنگ و انقلاب را ندیده‌اند و انتقال تجربه نسل‌های گذشته، به فرماندهان آینده برایمان خیلی مهم است تا افرادی با تجربه و توانمند تربیت شوند.

*حضور افسران ارتش به دلیل اعزام گروهی از مستشاران از تیپ‌های تکاور ارتش بوده که در ماه‌های اخیر هم برای تجربه اندوزی و هم برای کمک‌های مستشاری وارد سوریه شده‌اند. در عملیاتی که در یکی دو هفته اخیر صورت گرفته و در جریان است چند نفر از این تکاوران به شهادت رسیدند. طبیعی است همزمان با پیشروی‌هایی که صورت می‌گیرد تعدادی از نیروها هم مجروح یا شهید شوند. به هر حال هر پیشرفتی هزینه‌ای دارد و در هر عملیاتی هم موفقیت‌هایی به دست می‌آید و هم تعدادی مجروح یا شهید می‌شوند.

*{در پاسخ به این سوال که برخی رسانه‌ها حضور ارتش جمهوری اسلامی در سوریه را به صحبت‌های وزیر خارجه آمریکا ارتباط می‌دهند}: نه چنین چیزی نیست چون سپاه هم پیش از این در سوریه حضور داشته است.

*من همچنان اقتصاد را اولویت مهمی می‌دانم و همین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را که می‌بینید، بنا بر دستور رهبر معظم انقلاب در دبیرخانه مجمع تشخیص تنظیم کردیم و به تصویب ایشان رساندیم. امسال هم از طریق دبیرخانه و خود مجمع این سیاست‌ها را در هر سه قوه از سوی رهبر معظم انقلاب نظارت و پیگیری می‌کنیم. قبول دارم هنوز اقتصاد مثل سیاست در ایران به نقطه مطلوب نرسیده و اقتصاد ما عقب ماندگی‌های زیادی دارد که باید به توازن بین اقتصاد و سیاست برسیم. چون اگر اقتصاد درست نشود ممکن است مثل شوروی، کوبا یا کره شمالی آسیب‌هایی به انقلاب و کشور وارد کند.

* من طرفدار یارانه‌های هدفمند هستم و هر نوع یارانه بی هدف را مصلحت نمی‌دانم. یارانه برای کاهش فقر، افزایش قدرت خرید مردم، افزایش تولید و اشتغال است بنابراین یارانه باید هدفمند باشد و این که به چه گروه‌های اختصاص پیدا می‌کند فرع بر این مساله است. باید ببینیم یارانه‌ها چه مشکلی از مردم را حل می‌کند؟ اگر قرار است فقر را برطرف و اشتغال را درست کند و باعث تولید شود باید به صورت هدفمند باشد. لذا نگاه به اقشار، فرع بر خود هدفمندی یارانه‌ها است.

*یارانه‌هایی که برای کاهش فقر است باید به دهک‌های پایین جامعه اختصاص داده شود اما یارانه‌هایی که برای ایجاد اشتغال است از بعد کارآفرینی و و بهره وری باید مورد توجه قرار گیرد . به نظر من، دولت می‌تواند با مصوبه مجلس، سال آینده به دهک‌های مصوب تا 100 هزار تومان پرداخت کند.

*{در پاسخ به سوالی درباره انتخابات هفتم اسفند}: قرار نیست که یک جناح مادام‌العمر در قدرت باشد. هیچ کجای دموکراسی‌های دنیا هم این چنین نیست. هیچ دلیلی وجود ندارد که همیشه اصول‌گراها یا اصلاح طلبان در قدرت باشند و حسن این نوسان در این است که جناح‌ها از حداکثر ظرفیت خود استفاده می‌کنند و از طرفی وقتی شکست می‌خورند نقاط ضعف خود را پیدا کرده و خودشان را اصلاح می‌کنند.

*لابد چهار سال دیگر کلا ورق بر می‌گردد و اصلاح طلبان کنار می‌روند و اصولگرایان می‌آیند. این قاعده‌ طبیعی در همه دنیا است و اگر چنین چرخشی نباشد دموکراسی تمام شده است چون بقای یک جناح برای همیشه در قدرت به استبداد ختم می‌شود.
*مشکل اینجاست که در ایران هر کس به اکثریت می رسد با یک رفتار غیر مدنی شروع به برخورد با اقلیت می کند، چون جنبه حقانیت به خود می‌دهد و مساله را به صورت حق و باطل تعریف می‌کند. چون ما هنوز به قواعد دموکراسی عادت نکرده‌ایم تا کسی پیروز می‌شود خود را حق مطلق می‌داند و شکست خورده را باطل مطلق. اگر این قواعد در جمهوریت ایران رعایت شود بسیاری از چالش‌ها کاهش پیدا می‌کند.

*اتفاقی که در این انتخابات افتاد این است که دو جناح بسیار به هم نزدیک هستند و این اتفاق در شورای شهر گذشته و همچنین ریاست جمهوری بین آقای روحانی و مجموع سایر کاندیداها نیز افتاد. البته انتخابات تهران تحلیل خاص خودش را دارد.

* در کل، مجلس آینده مجلسی ترکیبی خواهد بود و کمیسیون‌ها بین دو جناح تقسیم می‌شوند. در مجلس قبلی هیچ کمیسیونی در دست اصلاح طلبان نبود اما در این دوره اصلاح طلبان هم می‌توانند کمیسیون‌هایی را دردست بگیرند. رقابت ریاست نیز بین آقایان لاریجانی و عارف خواهد بود.

*من نتیجه ای را که در تهران و حتی شهرستان‌ها شکل گرفت، خیلی طبیعی می‌دانم. عوامل زیادی در این زمینه دخالت داشتند. از عوامل اقتصادی گرفته تا سیاسی و ضمن این که هماهنگی بین مجلس و دولت نیز بسیار مهم است. چون انتخابات مجلس در ابتدای یک دولت با انتخابات مجلس در انتهای یک دولت بسیار متفاوت است و مردم معمولا سعی می‌کنند مجلسی همسو با دولت را انتخاب کنند. البته اگر در دور دوم یک دولت باشیم ممکن است نتیجه انتخابات مجلس نیز متفاوت شود.

*ورود به بحث انتخابات ریاست‌جمهوری از الان، هم می‌تواند زود به حساب بیاید و هم به موقع،  زود بودن آن به دلیل این است که خلاف قوانین کشور به حساب می‌آید چون انتخابات و تبلیغات باید در دوره زمانی خودش صورت گیرد و قواعدی دارد. اما به موقع هم می‌تواند باشد چون معمولا در انتخاب رئیس جمهور باید فرصت کافی به مردم داده شود تا از کاندیداها شناخت پیدا کنند که البته این نقص قانون به حساب می‌آید و قوانین باید به گونه‌ای اصلاح شود که مردم به اندازه‌ی کافی فرصت آشنایی با دیدگاه ها و سیاست‌های کاندیداها را داشته باشند. بستگی دارد به این مساله با چه نگاهی وارد شویم.

*نظارت مجمع تشخیص به این صورت است که ما نامه‌هایی را برای سه قوه می‌فرستیم و آن‌ها گزارش‌های رسمی خود را برای ما می‌فرستند که ما این گزارش‌ها را با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی مقایسه می کنیم و اگر مغایر با آن باشد برایشان می‌فرستیم. اگر انحرافاتی را در سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در هر کدام از دستگاه‌های هر سه قوه ببینیم به آن‌ها ابلاغ می‌کنیم تا تغییرات صورت دهند و اصلاح کنند. اگر این اتفاق نیفتد آن زمان است که ما به رهبر انقلاب نامه می‌نویسیم و به ایشان اطلاع می‌دهیم که فلان دستگاه در فلان قوه، سیاست‌هایش مغایر با اقتصاد مقاومتی بوده و اصلاحات را هم انجام نداده است. ما درسال 94 بر سیاست‌های اصل 44 نظارت کردیم و گزارش‌های آن را خدمت رهبر انقلاب فرستادیم و امسال نیز بر سیاست‌های اقتصاد مقاومتی نظارت می‌کنیم.

 


ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 5:30 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۳۲۰۶۷۴
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۰:۱۰
برترینها*

عکس: پوستر جدید احمدی نژادی ها  

 
بهار نزدیک است! خواندید، آمدم!
 
پارسینه: پوستر جدید احمدی نژادی ها: بهار نزدیک است! خواندید، آمدم!

عکس: پوستر جدید احمدی نژادی ها

 


ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 5:26 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

» تضرع در درگاه حضرت حق امام خمینی(ره) را به مقام رهبری رساند

کد خبر : 1895085
تاریخ انتشار : ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵در ۱۱:۵۷ ق.ظ
تولیت آستان قدس رضوی:

تضرع در درگاه حضرت حق امام خمینی(ره) را به مقام رهبری رساند

تضرع در درگاه حضرت حق، قرائت های روزانه زیارت جامعه کبیره امام خمینی(ره) را به مقام رهبری رساند.
رئیسی

به گزارش مشهد پیام به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی، حجت الاسلام ابراهیم رئیسی

طی سخنانی در جمع معتکفان مسجد جامع گوهرشاد، از اعتکاف به عنوان گامی اساسی در راستای خودیابی، خداخواهی و تقرب به پروردگار یاد و اظهار داشت: خداوند متعال در کلام الله مجید مقام صبر، تحمل و ظرفیت داشتن را برای انسان کمال یافته معرفی می‌کند.

 

وی با بیان اینکه عده‌ای در فراز و فرود عرصه‌های مختلف اجتماعی از مقام بندگی خارج می‌شوند، افزود: اما اگر انسان درون خودش ظرفیت سازی کند، هیچ گاه در برابر ناملایمات روزگار از صراط مستقیم و مسیر بندگی حضرت حق خارج نخواهد شد.

 

رئیسی از شرح صدر به عنوان بالاترین مقام انسانی یاد و تصریح کرد: بنا بر آیات قرآن کریم، خداوند متعال این مقام را به رسول اکرم(ص) عطا فرموده اند و این موضوع نشان می دهد که مقامی برتر از شرح صدر برای انسان وجود ندارد.

 

وی سپس با تاکید بر اینکه هیچ کدام از پیامبران همچون رسول مکرم اسلام(ص) با مشکلات مواجه نبوده‌اند، گفت: حضرت صدیقه طاهره(س) و حضرت زینب(س) نیز از دیگر مصداق های عینی شرح صدر هستند. کما اینکه مشاهده می‌کنیم، زینب کبری(س) پس از واقعه عاشورا و تحمل آن مقدار از مصائب، می‌فرمایند: جز زیبایی ندیدم.

 

عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان، حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری را به عنوان دیگر مصادیق انسان دارای ظرفیت و شرح صدر مورد اشاره قرار داد و افزود: امام خمینی(ره) تنها به واسطه دانستن فقه، اصول و فلسفه به مقام رهبری نهضت مقدس اسلامی نرسیدند. بلکه آنچه ایشان را به این مرتبه رساند، تضرع در درگاه حضرت حق، قرائت های روزانه زیارت جامعه کبیره در کنار مرقد مطهر امیرالمومنین(ع) طی ۱۴ سال تبعید و خود سازی و تقرب الهی ایشان بود.

 

رئیسی افزود: امروز نیز شاهدیم که مقام معظم رهبری با ظرفیتی بالا و شرح صدر در برابر حجم عظیمی از مسائل و مشکلات مربوط به جهان اسلام مواجه هستند.

 

وی با تاکید بر اینکه ظرفیت بالای انسانی جز در پرتو عبودیت و بندگی خداوند متعال حاصل نمی‌شود، اظهار کرد: اگر انسانی چنان ظرفیت یافت که در همه فرازو فرودهای زندگی، عرصه بندگی پروردگار متعال را ترک نکند، به مقام شرح صدر می رسد.

 

انتهای پیام/

 

ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 5:25 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

خاطرات دفاع مقدس (21) ازکتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 

خواب خوش قالیباف

 

 

 

 

 

 

یک رورز بعد از عملیات فاو (والفجر 8) در معیت آقای قالیباف فرمانده لشکر نصر با ماشین لنکروز فرماندهی از آبادان به طرف فاو می‌رفتیم. باقر بغل دست رانند ه نشسته بود و من صندلی عقب. چند کیلومتری که آمدیم، ایشان از شدت خستگی خوابش برد و سرش به صندلی پشت آویزان شد. من که عقب نشسته بودم با دستم موهای ایشان را گرفتم و سرش را راست نگه داشتم و با اینکه جاده دست انداز داشت و ماشین تکان زیادی می‌خورد و گاهی مقداری موهایش کشیده می‌شد؛ لکن وی که از شدت کمبود خواب گویا سرخود را روی بالش نرمی احساس می‌کرد، به خواب عمیقی فرو رفته بود و مسافتی از راه را به همین شکل خوابید. پس از آن هم متوجه نشدکه چه شده است.

برادر حسن

آقای باقر قالیباف برادر کوچکی داشت به نام حسن که بعدا به خیل عظیم شهدا پیوست. حسن حدوداً چهارده پانزد ساله بود. صورت سفید وگردی داشت. قدری هم تُپُل بود. با خود باقر فتوکپی برابر با اصل دیده می‌شد و خیلی به او شبیه بود. پسر با روحیه‌ای بود. گاهی با لباس بسیجی از نوع پلنگی که خیلی هم به او می‌آمد، در قرارگاه و سنگر فرماندهی می‌ماند وگاهی همراه سایر نیرو‌ها به خط می‌رفت. هر چندکوچک بود؛ لکن حرفها‌ی مردا نه و قشنگی می‌زد. از خاطراتش می‌گفت. مثلاً می‌گفت فلان جا حمله کردیم چند نفر را اسیر کردیم و امثال این مطالب. باقر هم خیلی او را دوست داشت و گا هی با او شوخی می‌کرد و او را جنرال حسن خطاب می‌کرد. این حسن که خیلی دوست داشتنی بود، مانند همه دوست داشتنیها‌ی دیگر به معراج شهادت رفت و به آسمانها پرواز کرد و به ملکوت اعلی پیوست. ولی قیافه معصوم او هرگز از ذهن و خاطرم نمی‌رود.

منبع : کتاب خاطرات زیبا نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

 


ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 5:06 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

» نگفته‌ام بی‌حجابی بدتر از اختلاس است/ فساد اخلاقی و اقتصادی وابسته به یکدیگرند/ اجرای قانون امر به معروف رسالت نیروی انتظامی است ولی برخی مانع اجرای این قانون می‌شوند

کد خبر : 1895072
تاریخ انتشار : ۳ اردیبهشت ۱۳۹۵در ۶:۳۹ ب.ظ
آیت‌الله علم‌الهدی:

نگفته‌ام بی‌حجابی بدتر از اختلاس است/ فساد اخلاقی و اقتصادی وابسته به یکدیگرند/ اجرای قانون امر به معروف رسالت نیروی انتظامی است ولی برخی مانع اجرای این قانون می‌شوند

امام جمعه مشهد مقدس گفت: بنده نگفته‌ام بی‌حجابی بدتر از اختلاس است، در شبکه‌های اجتماعی این مسئله توضیح داده شده است، فساد اخلاقی و اقتصادی وابسته یکدیگرند و کلید واژه این‌ها بی‌حجابی است.
علم الهدی

به گزارش مشهدپیام به نقل ازصبح توس، آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی ظهر امروز در خطبه‌های نماز جمعه مشهد که در حرم مطهر رضوی برگزار شد، اظهار داشت: در ۸ مورد قرآن در مقام تبیین نعمت‌های بهشتی ذات مقدس پروردگار، اتکاء را جزو نعمت‌های بهشتی معرفی می‌کند و غالباً در مقام تبیین نعمت‌های بهشتی، ذات پروردگار مسئله متکی‌بودن را به‌عنوان نقطه برجسته و یا نقطه کمال و ختم نعمت‌ها مشخص می‌کند.

 

وی تاکید کرد: در سوره الرحمن آیه ۵۴ آمده است: بهشتیان میوه‌های بهشتی را می‌توانند در وضعیت تکیه‌زدن بچینند، در مورد دیگری از سوره الرحمن نیز همین مضمون آمده و همچنین در سوره واقعه از بهشتیان باعنوان مقربین یاد شده است.

 

نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان‌رضوی بیان کرد: در سوره مبارکه انسان می‌فرماید: بهشتیان بر اریکه‌ها تکیه زده‌اند و سرما و گرمایی احساس نمی‌کنند. آنچه مهم است این است که در ۸ مورد در تبیین نعمت بهشتی ذات مقدس پروردگار تکیه زدن و متکی بودن بر اریکه را به‌عنوان نعمت و به عنوان نقطه امتیاز زندگانی بهشتی معرفی می‌کند.

 

آیت‌الله علم‌الهدی افزود: زندگانی دنیا چه برای اهل دنیا و چه برای اهل آخرت، آمیخته با اضطراب و نگرانی است، آنهایی که در این زندگی اهل دنیا هستند و در توسعه قدرت و لذت هستند زندگی این‌ها در نگرانی است، خاصیت زندگانی دنیا این است که هر چه امکانات مادی افزایش بیابد، بر نگرانی و اضطراب افزوده می‌شود.

 

وی گفت: زندگانی دنیا برای اهل آخرت هم با اضطراب آمیخته است، یعنی مضطرب هستند که عاقبت آن‌ها چه می‌شود و قبر و قیامت آن‌ها چگونه می‌شود؟ زندگانی انسان با اضطراب آمیخته است، بزرگترین ویژگی بهشت آرامش و نفی اضطراب و نگرانی است و آنجا اطمینان کامل حاصل است.

 

نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان‌رضوی خاطرنشان کرد: پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت علی(ع) یک حدیث متواتر دارند که فرمودند: یا علی(ع)، تو را دوست ندارد مگر مومن و کینه و بغض تو در دل انسانی نیست، مگر منافق و کافر. تحلیل این حدیث بهترین سخن امروز ماست که چرا مومن آن حضرت را دوست دارد؟

 

وی بیان کرد: مومن دلداده خدا و حق است، مومن به هرچه مظهر خداست و رنگ و صبغه خدایی دارد، به وی عشق می‌ورزد، امیر مومنان دارای صبغه کامل عبودیت بود تا جایی که وی را وجه‌الله قرار داده‌اند.

 

آیت‌الله علم‌الهدی بیان کرد: پیام تکوینی خداوند، ولادت امیرالمومنین(ع) در خانه کعبه است، مادر آن حضرت زمانی که مشغول طواف بود به نقطه‌ای رسید که هیچ راهی به درون کعبه نبود و قدرت قدم از قدم برداشتن نداشت و مستاصل مانده بود که صدای انفجاری فضای مسجدالحرام را گرفت و گرد و غبار غلیظی نمودار شد و دیوار کعبه شکافته شد و این خانم وارد کعبه شد و شکاف دیوار به هم آمد.

 

وی تاکید کرد: این یک مسئله و راز و رمز الهی است، سه شبانه روز گذشت و صدای انفجار دوم در فضای مسجدالحرام پیچید و مردم در اطراف کعبه حاضر شدند و این خانم با قنداقه‌ای در دست از کعبه بیرون آمد و نام نوزاد را علی(ع) نهادند. چرا منافق و کافر دشمن علی(ع) است؟ اگر قبول ندارد خب نداشته باشد اما چرا دشمن؟ زیرا کافر به خدایی معتقد نیست و معادی باور ندارد و محور وجود و هستی وی همین زندگی دنیا است و دنبال لذت بیشتر است؛ به هر وسیله‌ای به‌ دنبال آن است و این جز با فساد اقتصادی و اخلاقی ممکن نیست. امام علی(ع) بزرگترین مبارز علیه فساد اخلاقی و اقتصادی است.

 

نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان‌رضوی گفت: فساد اقتصادی و اخلاقی در جامعه نقطه و سنگر جنگ با علی(ع) و مقابله با آن حضرت است، عنصری نمی‌تواند به فساد اقتصادی و اخلاقی آلوده باشد و در عین حال ادعای عشق امیرالمومنین(ع) کند.

 

آیت‌الله علم‌الهدی افزود: دوستی علی(ع) لازمه‌اش مبارزه با فساد اقتصادی و اخلاقی است، این‌ها با هم رابطه دوسویه دارند و هر کدام علت و معلول یکدیگر هستند، انسان‌هایی که به دنبال فساد اقتصادی هستند در نهایت به دنبال عیاشی و تولید فساد اخلاقی هستند و مولد فساد اخلاقی هستند، عده‌ای نیز با مفاسد اخلاقی به دنبال پول و تجمل هستند.

 

وی بیان کرد: بنده نگفته‌ام بی‌حجابی بدتر از اختلاس است، در شبکه‌های اجتماعی این مسئله توضیح داده شده است، فساد اخلاقی و اقتصادی وابسته یکدیگرند و کلید واژه این‌ها بی‌حجابی است. اخلاق از اینجا فاسد می‌شود که حوزه غریزه جنسی جامعه گسترش یابد و کلیدواژه این هم بی‌حجابی است و کلیدواژه امنیت اجتماعی، مقابله با بی‌حجابی است که البته عنوان آن حجاب اجباری نیست.

 

آیت‌الله علم‌الهدی افزود: برخی برای اینکه یک قشر لائیک و بی‌مذهب را دنبال خود داشته باشند، از فساد حمایت می‌کنند، اگر دزد و آدمکش را گرفتند دخالت در زندگی عمومی مردم است؟ نمی‌توانید معیشت مردم را مدیریت کنید، در عرصه فرهنگ ضربه می‌زنید؟ به این وسیله می‌خواهید خلاء خود را جبران کنید؟

 

وی ادامه داد: قانون امر به معروف تصویب شد و حاضر نشدید این قانون را ابلاغ کنید. رئیس مجلس آن را ابلاغ کرد، اجرای این قانون رسالت نیروی انتظامی است و این نیازمند ابزار و آئین نامه است و بعد برخی مانع اجرای این قانون می‌شوند.

 

نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان‌رضوی بیان کرد: هیئت ایتالیایی که می‌آید شما با یک شرکت مدلینگ که هنرش طراحی لباس است، قرارداد می‌بندید تا از بلد کفر لباس اسلامی طراحی کند؟ یعنی ما واقعاً فکر نداریم؟ مردمی که در انواع علوم پیشرفته هستند، در طراحی لباسِ اسلامی فکر و مغز نداریم و باید طراح ایتالیایی قرار داد ببندد و فرهنگ آلوده بزهکاری غرب را بیاورد و طراحی لباس کند؟

 

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 6:42 AM ] [ احمد ]
نظرات 1

آقای بهرامی در مسئولیت های مختلف موفق بوده اند

1395/1/28 شنبه

 
معاون اول قوه قضائیه گفت: آقای بهرامی، شخصیتی فاضل با شم قضایی بسیار خوب، دلسوز و پاک و در تمامی سی و چند سال خدمت در مسئولیت های مختلف موفق بوده اند.

حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای در مراسم تودیع و معارفه رئیس دیوان عدالت اداری افزود: خداوند را سپاسگزاریم که قوه قضائیه از چنین نیروهایی برخوردار است که در بحران ها و مأموریت های گوناگون با دلسوزی و پاکی عمل می کنند.
وی گفت: حجت الاسلام والمسلمین بهرامی حدود 12 سال رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح بوده اند و فرمانده معظم کل قوا از عملکرد و کارهای خوب ایشان رضایت داشتند.
معاون اول قوه قضائیه اضافه کرد: ایشان با آرامش و بدون اغماض در جایی که وظیفه بود، عمل کردند.
رئیس سابق دیوان عدالت اداری نیز رئیس سابق سازمان قضایی نیروهای مسلح را چهره ای خدوم، پرتلاش، خوش سابقه و خوش نام و دوست سی ساله خود عنوان و برای ایشان آرزوی موفقیت کرد.
رئیس جدید دیوان عدالت اداری در این مراسم گفت: قبل از عید، صحبت از تصدی این مسئولیت شد و من این دغدغه را داشتم که آن را قبول کنم و در سفرم به عتبات عالیات از خداوند متعال درخواست کردم که آنچه به خیر و صلاح ما و سازمان است تحقق پیدا کند.
حجت الاسلام والمسلمین محمدکاظم بهرامی پیشگیری از تخلفات را از برنامه های خود در دیوان عدالت اداری برشمرد و تصریح کرد: در سازمان قضایی نیروهای مسلح از 18 سال قبل پیشگیری از وقوع جرایم را در قالب برنامه های مدون در دستور کار قرار دادیم و حتی یک روز نیز این کار تعطیل نشده است.
رئیس سابق سازمان قضایی نیروهای مسلح افزود: با این که در دادگستری پرونده های جرایم رو به افزایش است، با کمک برنامه های پیشگیرانه، جرایم در نیروهای مسلح کنترل و در مواردی کاهش پیدا کرده است.
حجت الاسلام والمسلمین بهرامی تصریح کرد: وجود این همه جرایم و تخلفات، زیبنده کشور اسلامی نیست.
وی از اعتماد رئیس قوه قضائیه و خدمات حجت الاسلام منتظری در دیوان عدالت اداری تشکر کرد.

 

 


ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 6:41 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

شرکت در حج باید توام با عزت باشد

شرکت در حج باید توام با عزت باشد

امام جمعه بجنورد با تأکید بر اینکه شرکت در آیین حج باید توأم با عزت باشد، از انفعال وزارت خارجه در برابر عربستان انتقاد کرد و گفت: دستگاه دیپلماسی ایران باید با قدرت بیشتری در این رابطه فعالیت کند.

به گزارش نسیم نیوز، حجت الاسلام ابوالقاسم یعقوبی، در خطبه های نماز جمعه این هفته مرکز خراسان شمالی که در محل مصلای امام خمینی(ره) بجنورد برگزار شد، با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانش‌آموزان عضو اتحادیه انجمن‌های اسلامی کشور، اظهار کرد: همان‌گونه که رهبری نیز فرمودند آمریکا و دشمنان نمی خواهند ما پیشرفت و زندگی اسلامی داشته باشیم چرا که آنها از ایران قدرتمند در منطقه هراس دارند.

وی افزود: دشمنان نمی‌خواهند ایران اسلامی برای دنیا به الگو تبدیل شود از این رو برای تغییر هویت جوانان ایرانی وارد میدان شده اند و قصد دارند به طرق مختلف در بین جوانان مسلمان ما نفوذ کنند.

حجت الاسلام یعقوبی با اشاره به اینکه جوانان ایرانی اهل دعا و نماز جمعه بوده و روحیه انقلابی دارند، ادامه داد: دشمنان اسلام و نظام اسلامی تلاش می کنند تا این روحیه انقلابی و اسلامی را از جوانان ما گرفته و آنها را به دام سبک زندگی غربی بیاندازند.

قائم مقام نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی با بیان اینکه دشمن تلاش می کند تا به بهانه علم و دانش در بین جوان‌های ما نفوذ کرده و هویت آنها را بگیرد، اضافه کرد: همه باید در این زمینه هوشیار بوده و رخنه‌های نفوذ دشمنان را ببندند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فرمایشات رهبری درباره حزب‌الله لبنان، اظهار کرد: حزب الله مایه افتخار شیعه، اسلام و  قرآن بوده و امروز با دست خالی به جایی رسیده که دیگر اسرائیل نمی تواند بی گدار به آب زده و هر کاری دوست داشته باشد انجام دهد.

حجت الاسلام یعقوبی با بیان اینکه امروز جریان مقاومت فلسطین و لبنان جایگاه خود را پیدا کرده و ایران نیز از آن حمایت می کند، تصریح کرد: در این میان عربستان هر اندازه پول خرج کرده و برای ریاست در منطقه تلاش کند نمی تواند جای ایران را بگیرد چرا که جایگاه ایران در منطقه و جهان ویژه است.

خطیب نماز جمعه بجنورد در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به پیگیری مسؤولان کشور برای اعزام زائران ایرانی به حج ابراهیمی، اظهار کرد: ما به دنبال شرکت عزت‌مندانه در حج هستیم و اگر قرار است برای برقراری آن به عربستان امضا و تعهد داده و یا مراسم برائت از مشرکان را برگزار نکنیم، ما چنین عزتی را نمی‌خواهیم و دولت نیز باید مراقب باشد تا برای دست‌یابی به عزت حج، ابهت ایران اسلامی را زیرپا نگذارد.

حجت الاسلام یعقوبی با بیان اینکه متأسفانه دستگاه دیپلماسی ما در برابر عربستان فعال نیست، افزود: دستگاه دیپلماسی ایران باید انفعال را کنار گذاشته و با قدرت بیشتری در این رابطه فعالیت کند.

 


ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 6:34 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
آیت‌الله موحدی کرمانی در خطبه‌های نماز جمعه تهران:

کاخ شیشه‌ای آل‌سعود به زودی از هم می‌پاشد/ اقتصاد مقاومتی می‌تواند حربه تحریم را بی‌اثر کند

 
کاخ شیشه‌ای آل‌سعود به زودی از هم می‌پاشد/ اقتصاد مقاومتی می‌تواند حربه تحریم را بی‌اثر کند
 
خطیب نماز جمعه تهران گفت: دشمن با تحریم می‌خواهد ما را به زانو در بیاورد اما با اقتصاد مقاومتی می‌توان حربه تحریم را بی‌اثر کرد.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی امام جمعه موقت تهران در خطبه‌های امروز، با اشاره به دشمنی آل سعود با ایرانی‌ها و شیعیان خطاب به آنها اظهار داشت: یک روز بر سر حجاج ایرانی سنگ و پاره آهن ریختید و روز دیگر در مسیر منا عده‌ای را خفه کردید و بعد در مقابل مرگ هزاران نفر از حجاج بی‌تفاوت از کنار آن رد شدید و امروز هم در انجام وظیفه شرعی حجاج کارشکنی می‌کنید.

امام جمعه موقت تهران خاطرنشان کرد: آل‌سعود در کنفرانس اسلامی که باید نماد وحدت باشد بذر تفرقه پاشید اما حالا باید منتظر باشد و بداند که کاخ شیشه‌ای‌شان ویران و مانند خانه عنکبوت از هم می‌پاشد.

آیت‌الله موحدی کرمانی ادامه داد: ما از رفتار شما (سران عربستان) تعجب نمی‌کنیم چراکه شما طوق ذلت در مقابل آمریکا را به گردن انداختید اما تعجب ما از سران کشورهای اسلامی است که از خون حجاج خود هم دفاع نمی‌کنند.

وی به ارتباط آمریکا و سران آل‌سعود اشاره و خاطرنشان کرد: من از کشور آمریکا تعجب می‌کنم چراکه با کشوری هم‌سخن است که طبق اسناد، در حادثه 11 سپتامبر نقش موثر و اصلی را داشته است.

دبیرکل جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه آل‌سعود از برائت مشرکین در اعمال شرعی حج ناراحت است، گفت: مگر شما مشرک هستید که ناراحت می‌شوید. این سخن خود قرآن است پس یکباره اعلام کنید که اصلا قرآن را قبول ندارید.

آیت‌الله موحدی کرمانی در مورد حج نیز اظهار داشت: امنیت و عزت در حج باید توامان با هم حفظ شود. مبادا امنیت حجاج آسیب ببیند و خدایی نکرده بعضی‌ها کشته شوند.

خطیب نماز جمعه تهران خطاب به مسئولان حج و زیارت با تاکید براینکه نباید به وعده‌های وهابی‌ها اعتماد کنید، گفت: آنها (وهابی‌ها) هم دشمن شیعه و هم دشمن ایرانی هستند و این را صریح اعلام می‌کنند. آن ملای احمق‌شان نیز می‌گوید ریختن خون شیعه سبب رفتن ما به بهشت می‌شود. بنابراین چه امنیتی است که حجاج ما را در کوچه و پس کوچه‌های خود سر نبرند و نکشند؟

وی خطاب به سعودی‌ها اظهار داشت: هرچه می‌خواهید برای آمریکا خوش‌رقصی کنید و هرچه می‌خواهید از قرآنی که ادعا می‌کنید حامی‌اش هستید جدا شوید اما منتظر انتقام الهی باشید.

آیت‌الله موحدی کرمانی ادامه داد: آل‌سعود بداند اگر زمانی بخواهد بیدار شود همین اربابانش آنها را مانند کاغذ یکبار مصرف به زباله‌دان تاریخ خواهند انداخت.

امام جمعه موقت تهران در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نزدیک شدن به فصل گرما خاطرنشان کرد: فصل تابستان نزدیک است بنابراین از مردم شریف ایران و تهران انتظار می‌رود پوشش اسلامی را رعایت کنند که البته نیروی انتظامی نیز هزاران مامور غیرمرئی با شیوه بسیار متین و ارزشی در اختیار دارد و جای خرسندی است که این دستگاه امر به معروف را رعایت و احساس وظیفه کرده‌است.

آیت‌الله موحدی کرمانی بدحجابی و کشف حجاب را دهن‌کجی به نظام دانست و خاطرنشان کرد: بعضی‌ از مناظر را بنده دیدم و خجالت کشیدم. انسان نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد. نیروی انتظامی باید به این قضیه با نگاهی عاقلانه برخورد کند و در غیر اینصورت گناهکار است.

وی گفت: به افراد لاابالی تذکر می‌دهم بدانید که تمام برنامه‌های زشت شما تحت نظر پلیس سری است که البته با شیوه بسیار متین و ارزنده برخورد می‌کنند و این موضوع امر به معروف و نهی از منکر قانون بوده و دولت محترم هم تابع قانون و مجلس است.

امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه امر به معروف و نهی از منکر نیاز به قانون و تصویب مجلس ندارد، آن را وظیفه سنگین دینی عنوان و تصریح کرد: مگر ما برای نماز باید از مجلس مصوبه بگیریم؟ امر به معروف ونهی از منکر به مراتب مهم‌تر از نماز، روزه، زکات، حج و ... است.

آیت‌الله موحدی کرمانی ادامه داد: گاهی عنوان می‌کنند که مردم آزادند. ما هم می‌گوییم مردم آزادند اما آزادی محدوده دارد و مطلق نیست. آن آزادی که می‌خواهد وزن نظام را پایین بیاورد و هتک انقلاب کند ممنوع است.

وی اضافه کرد: اگر کسی بخواهد در خانه در بسته کاری کند به ما ارتباطی ندارد اما اینکه پشت فرمان بنشینند، بدحجابی و کشف حجاب کنند دیگر نمی‌توان اسم آن را آزادی گذاشت.

امام جمعه موقت تهران در مورد نمایشگاه کتاب نیز گفت: در نمایشگاه کتاب از کشورهای مختلف کتاب به نمایش گذاشته می‌شود و برخی می‌خواهند فرهنگشان را این گونه تزریق کنند.

آیت‌الله موحدی کرمانی خطاب به دست اندرکاران نمایشگاه کتاب تصریح کرد: اگر خدایی نکرده در بین این کتاب‌ها یک کتاب گمراه‌کننده باشد و یک جوان آ» را بخرد و به خانه ببرد و بواسطه آن، خواهر، برادرش یا پدر و مادرش را نیز گمراه کند، شما (مسئولان) تا قیامت گرفتار عذاب الهی خواهید بود. بنابراین این شوخی نیست بلکه باید دید چقدر قدرت کنترل از طرف مسئولان ذیربط وجود دارد.

وی ادامه داد: بنده زمانی که در سپاه بودم برخی‌ را مامور کردند تا ببینند چه کتاب‌هایی عرضه می‌شود و طبق گزارشی که آورده شد کتاب‌های گمراه‌کننده منکر خدا، ضد انقلاب به نمایش در می‌آید.

آیت‌الله موحدی کرمانی گفت: ما که نمی‌خواهیم با این نمایشگاه پز بدهیم. اصلا نمایشگاه کتاب این چنینی را نمی‌خواهیم.

امام جمعه موقت تهران خاطرنشان کرد: چرا باید درهای کشور بر روی کتاب‌هایی باز شود که این کتاب‌ها می‌تواند جامعه ما را از مسیر حق منحرف کند. من توصیه می‌کنم این کتاب‌هایی که به کشور وارد می‌شود را مورد بررسی قرار داده و بعد به نمایش بگذارند.

آیت‌الله موحدی کرمانی در مورد برجام نیز گفت: به وزارت خارجه عرض می‌کنم که انصافا بار سنگینی بر دوش شما است چراکه با دشمنی سر و کار دارید که مرتب در فکر دشمنی و تحریم است و به پیمان خود نیز وفادار نیست.

وی ادامه داد: دشمن ما دم از آزادی می‌زند ولی به عربستان کودک‌کش جلاد که در یمن حمام  خون به راه انداخته، سلاح می‌دهد. آمریکا حتی به خودش اجازه می‌دهد که سلاح اتمی داشته باشد اما به ما می‌گوید که نباید موشک بالستیک داشته باشید.

امام جمعه موقت تهران گفت: دشمن می‌خواهد با تحریم ما را به زانو در بیاورد اما با اقتصاد مقاومتی می‌توان حربه تحریم را بی‌اثر کرد.

آیت‌الله موحدی کرمانی در بخش دیگری از سخنان خود به ظلمت و اقسام آن اشاره و خاطرنشان کرد: غضب، حب دنیا و جهل سه قسم از ظلمت هستند.

وی افزود: جهل خطر بزرگی است چراکه فضا را برای انسان تاریک می‌کند و کار را به آنجایی می‌رساند که به امام حسین (ع) را می‌کشند و به فرق حضرت علی (ع) ضربه می‌زنند تا به بهشت وارد شوند.

امام جمعه موقت تهران اظهار داشت: این داعش بدبخت که مغزشان را شست‌وشو داده‌اند گرفتار جهل شده است چراکه به افراد خود مژده می‌دهد که شما خود را منفجر کن و تا یک ساعت دیگر در کنار پیغمبر خواهی بود.

آیت‌الله موحدی کرمانی با بیان اینکه طلحه و زبیری که در ساعات اولیه با امیرالمومنین(ع) بیعت کرده بودند جنگ جمل راه انداختند، گفت: برخی‌ها می‌پرسند که طلحه و زبیر مسلمان بودند یا کافر. آنان مسلمان بودند اما مسلمانی جاهل.

وی ادامه داد: قرآن برای رهایی از جهل می‌گوید باید پشت سر کسی حرکت کرد که راه را بلد است نه دنبال کسی راه افتاد که تازه باید دستش را بگیری تا خودش به چاه نیفتد.

امام جمعه موقت تهران تاکید کرد: اگر تمسک به علی(ع) و قرآن هر دو توامان با هم بود هیچ یک از این مشکلات در بین مسلمانان وجود نداشت. عدم تبعیت از عالم، رمز اصلی بدبختی امت اسلامی است.

آیت‌الله موحدی کرمانی خاطرنشان کرد: جامعه‌ای که خواستار اجرا شدن احکام اسلامی شده است باید به سراغ اسلام‌شناس برود و او را به عنوان رهبر قبول کند.

«اسلام یک بُعد نیست یعنی اسلام تنها نماز، روزه، حج، خمس، زکات و ... نیست بلکه اسلام در برگیرنده مسائل سیاسی،  اقتصادی، فرهنگی، حکومتی، نظامی، انتظامی، دفاعی، سیاست داخلی و خارجی است بنابراین باید در مورد مسائل سیاسی هم در بعد خارجی و داخلی، اقتصادی و فرهنگی پیرو مقام رهبری بود و خوشبختانه قانون اساسی ما مسئله ولایت و رهبری را مشخص و معین کرده است و حرف آخر را رهبری می‌زند.»

وی در پایان ضمن برشمردن ویژگی‌های رهبری یعنی تقوا، بینش سیاسی، بینش اجتماعی، تدبیر، شجاعت، قدرت کافی برای رهبری که در قانون اساسی ما نیز آمده است، گفت: هرچه از عمر مبارک رهبر انقلاب می‌گذرد این شرایط وزین‌تر می‌شود.
کد مطلب: 330303
 

ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 6:31 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۷۳۵۰۸
 
 
نوشتاری از حجت‌الاسلام علوی؛

راز عدم اقدام و عمل در کوفه  

حجت‌الاسلام علوی در کتاب «توضیح‌الرسائل کربلا» می نویسد: خیلی وقت‌ها دانستنی‌های ما، مانند کوفیان زیاد است اما در مقام عمل دچار شک و تردید می‌شویم و حتی خلاف آن‌چه در ذهن داریم عمل می‌کنیم.
عقیق:در متن پیش‌رو حجت‌الاسلام علوی به بهانۀ نام‌گذاری سال ۹۵ «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» و با استفاده از اتفاقات شهر کوفه در سال ۶۱ هجری قمری، به بررسی چرایی عدم تحقق اقدام و عمل در زمینۀ اقتصاد مقاومتی می‌پردازد؛

از تشخیص تا تصمیم؛ راز قلوبهم معک و سیوفهم علیک

«وَ أَنَا أَشْهَدُ [أُشْهِدُكَ‏] يا إِلهِى بِحَقِيقَةِ إِيمانِى، وَ عَقْدِ عَزَماتِ يَقِينِى...»

«اى معبود من گواهى مى‏ دهم [يا اين‌ها را گواه مى‏ گيرم‏] با حقيقت ايمان و عزم‏هاى جزمِ يقينم...»

«امروز جاهلیت بازتولید شده است؛ با توان بسیار بالا، با خطر صدها بلکه هزارها برابرِ جاهلیت روزهای اوّل و دوران اوّل اسلام. البتّه اسلام هم بحمدالله امروز مجهّز شده است. نیروی عظیم اسلامی با استفاده‌ از ابزارهای گوناگون، امروز در دنیا گسترده است. و امید موفّقیّت، امید غلبه‌ بر ترفند دشمنان امید کمی نیست؛ امید بالایی است؛ چیزی که لازم است در درجه‌ اوّل «بصیرت» است و در درجه‌ دوّم «عزم و همت»؛ این چیزی است که ما ملّت‌های مسلمان به آن احتیاج داریم.

سیلی از نامه‌ها سرازیر می‌شود، همه یک‌صدا او را می‌خوانند اما همانان‌که منتظران‌اند، در ادامه داستان، قاتلانش می‌شوند! چه روایت شگفتی است کربلا! باید قبول کرد شناخت کربلا دشوار است؛ هرچند «پری‌رو تاب مستوری ندارد» اما «دیدار می‌نماید و پرهیز می‌کند»!

پاسخ‌های زیادی به معمای تاریخی «قلوبهم معک و سیوفهم علیک» داده شده است: دل‌هایی با او و شمشیرهایی بر او؟! چه حکایت شگفتی!

پیش‌تر بخشی از این مسئله در کتاب «دعوا سر اولویت است» تبیین و تحلیل شد و بخشی از آن در کتاب «توجیه المسائل کربلا» و گوشه‌ای نیز در کتاب «روضه‌های ناشناخته کربلا» (نخستین مقتل مدیریتی) و...

و این بار از منظری دیگر، پاسخی از جنس اراده! آن‌چه در علت گسست ساحت «حکمت نظری» از «حکمت عملی» گفته‌اند: «عزم».

هر خواستنی توانستن نیست، بشرطها و شروطها و «العزم» من شروطها!

این سطور تلاشی است برای حل این معادله عجیب تاریخ که در مورد کوفیان گفته‌اند؛ «دل‌هایی با حسین، شمشیرهایی بر حسین!» و بررسی فرضیه نداشتن «عزم» و نیز کاوشی در اطراف این مفهوم؛ نقشی که عزم در حرکت‌آفرینی به سمت نقطه مطلوب ایفا می‌کند و جایگاه آن برای تحقق اهداف؛ بحثی که نسبت به آن جهالت و یا غفلت اساسی می‌شود و حجابی برای رسیدن از دانایی به توانایی انسان‌ها است.

این رساله به دنبال پاسخی برای یک درد تاریخی شیعه خواهد بود: چرا سرنوشت، قاتلان امام حسین را از مردمان «کوفه» انتخاب کرد؟ چرا قلم تقدیر حتی یک نفر را از «شام» به کربلا نیاورد و تماماً کوفیانی را در مقابل امام‌شان قرار داد که ادعای محبت او و انتظار آمدنش را داشتند؟ حسین را منتظرانش کشتند! به‌راستی چرا «فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ»یک پاسخ از میان هزاران پاسخ در این بود: «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها» و مشکل‌ها را باید با اراده پولادین حل کرد که این یک قلم در شخصیت اهل کوفه آن روز نبود؛ «وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا». البته اراده و عزم نداشتن در همسایگی مفاهیمی چون «راحت‌طلبی»، «عافیت‌طلبی»، «دنیاخواهی»، «رخوت» و «ترس» و مانند آن است که هرکدام رساله‌ای مستقل می‌طلبد...

توضیحی از ناگفته‌نامه‌هایی که خطشان کوفی بود؛ توضیحی از رساله‌های کوفی که لیاقت کربلایی شدن نیافتند؛ نامه‌هایی که مرقومش در دست امام کربلا و راقمش در کربلا در مقابل امام بود (!) اما کربلایی نشدند، بهانه‌های «توضیح الرسائل کربلا» شدند. در پایان هم عاشورا به‌عنوان یک دستگاه عزم‌آفرین و تصمیم‌ساز بررسی خواهد شد و در پیوستی برای مسائل رشته‌های علوم انسانی نیز رهیافت عاشورایی به‌عنوان رهیافت مختار و برگزیده طرح می‌شود.

در مسیر نگارش، تحقیق با آفاق دیگری هم آشنا شد که چنان‌چه گفته شد هرکدام می‌توانست پاسخ‌های دیگری به معمای عاشورا باشد و در هرکدام می‌شد رساله‌‌ای قلم زد که راز بی‌اثر بودن محبت را در گزاره شگفت «قلوبهم معک و سیوفهم علیک» بیش‌تر واکاوی می‌کرد؛ از فقدان تفکر، علم، ایمان، محبت، نیت و مانند آن‌که حلقه واسطه‌ای برای عمل انگاشته می‌شود که هر محور، جداگانه مجال و حوصله جلدهای دیگر «توضیح الرسائل کربلا» را می‌طلبد. بی‌شک این ماجرا تحلیل‌ها و لایه‌های عمیق‌تری نیز خواهد داشت و این سطور نیز با همین رسالت در معرض قضاوت دانایان گذاشته شده است.

از حکمت نظری تا حکمت عملی

حقیقت این است که با دقت لازم و کافی در زندگی انسان‌ها این مسئله اثبات می‌شود که خسارات زیادی که ما در زندگی متحمل می‌شویم، خیلی مربوط به جهل ما نیست مخصوصاً در جوامعی که از تمدن، فرهنگ و علم بهره‌ای برده‌اند. گاهي انسان عالم است اما بي‏عمل. اوساط از انسان‌ها نيز بين نظر و عملشان يك جدار رقيقي است، لذا خيلي از چيزها را مي‏فهمند اما به آن‌ها عمل نمي‏كنند. اگر در زندگی خودمان هم بگردیم مصداق‌های زیادی برایش پیدا می‌کنیم، مثل این‌که به امام حسین علیه­السلام محبت داریم ولی رفتارمان رنگ‌وبویی از او ندارد.

فرزدق‏ در ملاقاتى با امام حسين (علیه­السلام) در سال 60 هجرى هنگام موسم حجّ، از امام، علّت خروج‏شان را از مكّه، قبل از اتمام حجّ مى‏پرسد. حضرت مى‏فرمايند: اگر عجله نكنم، مرا دستگير خواهند كرد.

فرزدق مى‏گويد: سپس از من [درباره‏ وضعيّت كوفه‏] پرسيد و فرمود:

از مردمى كه پشت سر تو هستند، به من خبر بده!

عرض كردم: از شخص آگاهى پرسيدى. دل‏هاى مردم با تو است و شمشيرهاي‌شان عليه تو.

«قُلُوبُ النّاسِ مَعَكَ وَ أَسيافُهُمْ عَلَيْكَ»

ترجمان جمله فرزدق (مصادیق)

جمله فرزدق واقعاً قابل‌تأمل است. برای روشن‌تر شدن موضوع دو مصداق از کربلا را مطرح می‌کنیم

۱-حربن یزید ریاحی:

تشبیه معقول به محسوس عبارت فرزدق را می‌توان در ماجرای حر مشاهده کرد. حر و یارانش در منزل ذوحسم درحالی‌که شمشیر بر امام کشیده بودند، نماز را پشت سر ایشان اقامه کردند!

قلب‌های‌شان با تو ولی شمشیرهای‌شان علیه تو...

چه عاملی ما را از تشخیص به تصمیم می‌رساند؟

۲-عبیدالله‌بن‌حر جعفی:

«او از اشراف کوفه و مرد مقتدری بود. امام حسین علیه‌السلام شخصاً در قصر بنی‌مُقاتل به خیمه­اش رفتند، برعکس زهیر که خود حضرت نرفتند، بلکه پیک فرستادند. هر دو، عثمانی‌مذهب و هم‌مسلک بودند.وقتی امام حسین علیه‌السلام به عبیدالله‌بن‌حر فرمودند بیا ما را کمک کن! او می­گوید: من اصلاً از کوفه بیرون آمدم که با شما برخورد نکنم، یعنی می­دانم تو بر حق هستی و آن‌ها بر باطل هستند و اگر من آن‌جا بمانم و حق را حمایت نکنم، برای من زشت است؛ برای همین از کوفه بیرون زدم که به این بلا مبتلا نشوم. خیلی روشن و صریح حرفش را زد و اصل مطلبرا گفت. بعد هم به حضرت گفت: من اسبی و شمشیری دارم که به شما می­دهم. امام حسین علیه‌السلام هم می­گوید «لا حاجه لی الی فرسک و سیفک» من این‌ها را نمی­خواهم. امّا چیزی به تو می‌گویم، از این بیابان دور شو! از ما فاصله بگیر! چون اگر کسی داد غربت من را بشنود و من را یاری نکند، هلاک خواهد شد. 
حالا ببینید این فرد عثمانی‌مسلک چه جوابی به حضرت می­دهد؟ گفت: امیدوارم که من به این مسئله مبتلا نشوم که داد تو را بشنوم و یاری­ات نکنم! پس او حق و باطل را کاملاً می‌شناخت. بعداً که صحنه کربلا تمام شد، عبیدالله‌بن‌زیاد می­خواست اهل‌بیت را به شام بفرستد. مجلسی آراست و تمام اشراف کوفه را دعوت کرد. نگاه کرد دید عبیدالله‌بن‌حر جعفی نیست. دید این مرد متشخص در مجلس حضور ندارد. سؤال کرد عبیدالله کجا است؟ کسی نمی‌دانست. چند روز که گذشت، عبیدالله‌بن‌حر جعفی پیش ابن‌زیاد رفت. ابن‌زیاد گفت: کجا بودی؟ گفت: مریض بودم. گفت: دلت مریض بود یا بدنت؟ گفت: دل مریض نمی­شود. ابن‌زیاد می‌خواست بگوید که آیا تو از مسلکت برگشتی و در دلت به امام حسین علیه‌السلام علاقه پیدا کرده‌ای؟! می‌خواست به او سرکوفت بزند، او هم مقابلش ایستاد و گفت: دل هیچ‌وقت مریض نمی­شود. آن‌چه در دلم از قبل بوده، هنوز هم هست. تن مریض می‌شود که خوب هم شدم.

همین‌که ابن‌زیاد رویش را برمی­گرداند به این‌طرف مجلس، یک‌وقت می­بیند عبیدالله‌بن‌حر جعفی نیست. دنبالش رفتند دیدند سوار اسبش شده است دارد می­تازد و می­رود. همین عثمانی به خانه یکی از دوستانش رفت، عده­ای را جمع کرد، بلند شدند و به کربلا رفتند. همین کسی که در مقابل امام حسین علیه‌السلام گفت «من تو را یاری نمی­کنم» به زیارت حضرت می­رود.اگر ما بگوییم اولین زائر امام حسین علیه‌السلام بعد از شهادت حضرت، همین عبیدالله‌بن‌حر جعفی است، از نظر تاریخ خلاف نگفتیم، نوبت به جابر نمی­رسد. به کربلا رفت، شاعر هم بود، شروع کرد مرثیه گفتن، آن‌جا عزاخانه­ای به پا کرد و تا آخر عمر گریه می‌کرد. دل‌هایی که فطرت‌شان دست‌نخورده بودند، همه مجذوب حسین علیه‌السلام بودند. نسبت به این خاندان شناخت داشتند. این را قبول دارم که از نظر عمل در پایداری‌شان متزلزل شدند، امّا نسبت به امام شناخت داشتند.»

خیلی وقت‌ها، دانستنی‌های ما، مانند کوفیان زیاد است اما در مقام عمل دچار شک و تردید می‌شویم و حتی خلاف آن‌چه در ذهن داریم عمل می‌کنیم. علت چیست؟ فاصله بین نظر و عمل، مسئله‌ای امروزی است که باید در جستجوی حل آن بود. در ساحت نظر ممکن است نظریه‌های زیادی وجود داشته باشد ولی کدام‌یک از آن‌ها ضمانت اجرایی دارد؟

از نظر جغرافیایی عراق و شام جزء مهم‌ترین بخش‌های سرزمین اسلامی محسوب می‌شدند. می‌شود گفت در آن موقع از نظر رهبری دو منطقه مطرح بود که مردم آن، در انتخاب رهبری نقش اساسی داشتند، یکی عراق بود و دیگری شام. عراق به این جهت نقش اساسی داشت که مرکز حکومت علی علیه‌السلام کوفه بود و بسیاری از صحابه، انصار و تابعین به کوفه آمده بودند و یا اصلاً خودشان اهل کوفه بودند. به‌عبارتی‌دیگر باید گفت که عراق برای کسانی که با پیغمبر و خاندان پیغمبر از بنی‌هاشم مرتبط بودند، مرکزیت خاصی داشت. شام هم به دلیل مرکزیت حکومت بنی‌امیه موضوعیت و اهمیت داشت.

 

منبع:مهر

 


ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 6:28 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۶۰۸۰۳
تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۳
 
رهبرمعظم انقلاب در دیدار انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان:
 
 

ورق‌پاره دولت فاسدِ وابسته توخالی ضد حزب‌الله هیچ اهمیتی ندارد/ ما را تهدید به جنگ سخت و بمباران می‌کنند، این غلط زیادی است  

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای بیان داشتند: برخی اوقات ما را تهدید به جنگ سخت و بمباران می‌کنند که این سخنان، غلط زیادی است، زیرا زمینه و جرأت آن را ندارند و اگر هم احیاناً چنین کاری انجام دهند، تودهنی خواهد خورد.
به گزارش مشرق، حضرت
 آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان سراسر کشور، یکی از عرصه‌های مهم رویارویی نظام جمهوری اسلامی با جبهه استکبار را موضوع جوانان دانستند و تأکید کردند: جبهه مقابل نظام اسلامی به دنبال تغییر هویت دینی و انقلابی جوان ایرانی، و گرفتن امید، نشاط و انگیزه از آنان است و تنها راه مقابله با این رویارویی پنهان و پیچیده، تربیت جوانانی «متدین، انقلابی، پاکدامن، مصمم، هوشیار، پرانگیزه، امیدوار، اندیشه‌ورز، شجاع و فداکار» به عنوان «افسران جنگ نرم» است.

رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای این دیدار، جوانان را به بهره‌گیری از فرصت بسیار مغتنم ماه رجب و سپس ماههای شعبان و رمضان توصیه کردند و گفتند: این سه ماه، «بهار معنویت» هستند و جوانان که در بهار عمر قرار دارند، می توانند از این فرصت گرانبها برای تقویت بُعد معنویت‌گرا در خود، استفاده کنند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای سپس با برشمردن برخی عرصه‌های درگیری نظام جمهوری اسلامی با جبهه استکبار به سرکردگی آمریکا و صهیونیزم، افزودند: استقلال کشور اعم از استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یکی از این عرصه‌ها است زیرا قدرتها با هر کشوری که بخواهد در مقابل سلطه و نفوذ بیگانگان بایستد و از استقلال خود دفاع کند، مقابله خواهند کرد.

ایشان موضوع پیشرفت را یکی دیگر از موارد درگیری نظام اسلامی با جبهه استکبار دانستند و گفتند: قدرتهای جهانی در مقابل هر کشوری که بخواهد بدون اتکا به آنها به پیشرفت دست یابد، می ایستند زیرا چنین پیشرفتی برای دیگر کشورها و ملتها، «الگوساز» خواهد بود.

رهبر انقلاب اسلامی یکی از اصلی‌ترین انگیزه‌های قدرتهای استکباری برای صف آرایی در مقابل توانایی ایران در دستیابی به دانش هسته ای را همین موضوع خواندند و تأکید کردند: اگر در مقابل این قدرتها کوتاه بیاییم، قطعاً مخالفت خود را به پیشرفت‌ها در حوزه‌های زیست‌فناوری، نانو و دیگر رشته‌های علمی حساس گسترش خواهند داد، زیرا آنها با هرگونه پیشرفت علمی، اقتصادی و تمدنی جمهوری اسلامی ایران مخالف هستند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، «حضور قدرتمند ایران در منطقه غرب آسیا و جهان»، «موضوع فلسطین»، «موضوع مقاومت» و «موضوع سبک زندگی ایرانی اسلامی» را از دیگر عرصه‌های اختلاف جبهه استکبار با نظام اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: اگر در کشوری، سبک زندگی غربی رواج پیدا کند، نخبگان آن جامعه به افراد تسلیم‌پذیر در مقابل سیاستهای استکبار تبدیل خواهند شد.

ایشان به موضوع «جوانان» به عنوان یکی از مهمترین عرصه‌های اختلاف، اشاره کردند و گفتند: اکنون در موضوع جوانان، یک جنگ نرمِ زیرپوستی و فراگیر میان جمهوری اسلامی ایران از یک طرف و امریکا و صهیونیستها و دنباله‌روهای آنها از طرف دیگر، در جریان است.

رهبر انقلاب اسلامی، جوانان دانش‌آموز و دانشجو را افسران این جنگ خواندند و افزودند: در این جنگ نرم، می توان دو افسر با دو هویت متفاوت متصور شد که نتیجه این جنگ بر اساس هویت افسران متفاوت خواهد بود.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه جنگ نرم خطرناک‌تر از جنگ سخت است، به برخی یاوه‌گویی‌های دشمنان اشاره کردند و افزودند: برخی اوقات ما را تهدید به جنگ سخت و بمباران می‌کنند که این سخنان، غلط زیادی است، زیرا زمینه و جرأت آن را ندارند و اگر هم احیاناً چنین کاری انجام دهند، تودهنی خواهد خورد.

ایشان با اشاره به اینکه هم‌اکنون جنگ نرم بر ضد نظام اسلامی در جریان است و ما باید به‌جای دفاع صِرف، حمله نیز انجام دهیم، گفتند: اگر در قرارگاه و سنگرها، افسرانی متدین، انقلابی، مصمّم، هوشیار، پرکار، صاحب اندیشه، شجاع و فداکار داشته باشیم، می توان نتیجه گرفتن در این نبرد را حدس زد.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اما اگر در این جنگ نرم، افسرانی تسلیم‌پذیر، فریب خور، اعتماد کننده به لبخند دشمن، بی انگیزه، بی فکر، بی اعتنا به سرنوشت خود و دیگران، و سرگرم غرائز، در قرارگاه و سنگرها باشند، نتیجه نبرد کاملاً مشخص است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: بنابراین در جنگ نرم، دو افسر با دو هویت متفاوت می‌تواند وجود داشته باشد؛ یک افسر که مورد پسند جمهوری اسلامی است و یک افسر که مورد پسند جبهه استکبار است و حضور هر یک از این دو نوع افسر می‌تواند سرنوشت نبرد را تغییر دهد.

ایشان با تأکید بر اینکه اصرار بر «تدین، پاکدامنی و پارسایی جوانان» و «پرهیز آنان از سرگرم شدن به غرائز» را نباید تعصب و تحجر خواند، گفتند: غربیها به‌ویژه امریکاییها به‌دنبال آن هستند تا جوان ایرانی، عنصری بی ایمان، غیر شجاع، بی انگیزه، بی تحرک، ناامید، خوشبین به دشمن و بدبین به فرمانده و عقبه خود باشد، اما نظام اسلامی به‌دنبال تربیت جوانانی در نقطه مقابل خواست جبهه استکبار است.

رهبر انقلاب اسلامی، انجمنهای اسلامی دانش آموزی و دانشجویی را به اهتمام برای تربیت جوانانی با شاکله و هویت دینی و انقلابی و گسترش این روحیه به همه همسالان خود، توصیه مؤکد کردند و افزودند: همانگونه که ما برای حرکت علمی و دینی و انقلابی جوانان کشور برنامه‌ریزی بلندمدت داریم، دشمن نیز برنامه‌ریزی بلندمدت دارد، و راه مقابله با آن، گسترش کمی و کیفی جوانان انقلابی و متدین، و ایستادگی و ثبات قدم آنان است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای سپس به وظایف مسئولان در قبال جوانان اشاره کردند و با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش از مدیریتی متدین برخوردار است و باید از این فرصت استفاده کرد گفتند: باید در مدارس علاوه بر اهتمام بر امور درسیِ دانش آموزان، با برنامه‌ریزی صحیح، فرصت پرداختن آنان به کارهای انقلابی نیز فراهم شود، تا نسل جوان، نسلی انقلابی به بار آید.

ایشان مسئولان آموزش و پرورش را به میدان دادن به تشکلهای انقلابی و متدین همچون اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان و بسیج دانش آموزی توصیه کردند و افزودند: شنیده شده است در برخی مدارس با کارهای انقلابی مخالفت می شود که آموزش و پرورش باید با این رویکرد برخورد کند.

رهبر انقلاب اسلامی، محیط جوانی کشور را محیطی «امید بخش» خواندند و تأکید کردند: با وجود عوامل مختلف انحراف و جبهه وسیع دشمنی‌ها، اکنون در کشور، جوانانی مؤمن، انقلابی، اهل توسل، اهل پیاده روی اربعین، اهل قرآن، اهل اعتکاف و اهل ایستادگی در میدانهای انقلاب داریم که باید سپاسگزار خداوند متعال بود.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، وجود چنین جوانانی در کشور را بسیار با عظمت دانستند و با تأکید بر اینکه بعد از گذشت ۳۷ سال، جبهه استکبار نتوانسته است جمهوری اسلامی ایران را از بین ببرد یا مانع رشد و قدرت آن در منطقه شود، گفتند: با وجود تهدیدهای عملی و تبلیغاتی فراوان، امروز حزب الله لبنان پیکره رشید خود را در دنیای اسلام نشان می‌دهد و محکومیت آن در یک ورق پاره به‌وسیله دولتی فاسد، وابسته، توخالی و پوک، هیچ اهمیتی ندارد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به شکست رژیم صهیونیستی از حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه و مقایسه این پیروزی با شکست ارتشهای قوی ۳ کشور عربی از رژیم صهیونیستی، تأکید کردند: حزب الله و جوانان مؤمن آن همچون خورشید می‌درخشند و مایه افتخار دنیای اسلام هستند.

رهبر انقلاب اسلامی، ذات حرکتهای حقیقت‌محور را رو به رشد و بالنده خواندند و افزودند: حقیقت ممکن است با سختی هایی روبرو شود اما در نهایت پیروز خواهد شد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای شرط اصلی پیروزی حقیت را ایستادگی افسران جنگ نرم در برابر مشکلات دانستند و تأکید کردند: حقیقت متعلق به جوانان است و به لطف خداوند روزی فرا خواهد رسید که مشکلات به‌تدریج از بین خواهند رفت و جوانان در قله قرار خواهند گرفت.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین حاج‌‌علی‌اکبری نماینده‌ مقام‌ معظم‌ رهبری در اتحادیه‌ انجمن‌های‌ اسلامی‌ دانش‌آموزان با بیان گزارشی از فعالیت‌های این تشکل گفت: آرمان امروز ما تربیت دانش آموزانی در تراز انقلاب اسلامی است و بر همین اساس، تربیت انقلابی با بهره گیری از معارف علوی سرلوحه همه برنامه‌ها است.

همچنین دو نفر از دانش آموزان عضو اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان در سخنانی نظرات و دغدغه‌های خود را در خصوص فعالیت‌های دانش‌آموزی و مسائل جوانان و تعلیم و تربیت در مدارس کشور بیان کردند.
 

منبع: دفتر مقام معظم رهبری


ادامه مطلب



[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 6:26 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
[ شنبه 4 اردیبهشت 1395  ] [ 6:19 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 75 :: 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4070726 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب