کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

رحلت امام خمینی و انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی

1) امام خميني(ره) دقيقا چه زمانی به رحمت خدا رفتند؟ کی از صدا و سيما اعلام شد؟ چه ساعتي و چه روزي دفن شدند؟ خبرگان رهبري در چه تاريخي تشکيل جلسه داد؟و آیت الله خامنه ای چگونه به رهبری انتخاب شدند؟

حضرت امام (ره) در ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 به وصال محبوب خويش شتافته و رحلت مي نمايند . و در صبح روز بعد يعني 14 خرداد ساعت 7 صبح اولين خبري كه از راديوي سراسري ايران با صداي حياتي گوينده راديو به جهان مخابره شد به شرح زير بود : «انا لله و انا عليه راجعون
روح بلند پيشواي مسلمانان و رهبر آزادگان جهان ، حضرت امام خميني به ملكوت اعلا پيوست ...»
روز چهاردهم 1368 , مجلس خبرگان رهبر تشكيل گرديد و پس از قرائت وصيتنامه امام خمينى توسط حضرت آيه الله خامنه اى كه دو ساعت و نيم طول كشيد , بحث و تبادل نظر براى تعيين جانشينى امام خمينى و رهبر انقلاب اسلامى آغاز شد و پس از چندين ساعت سرانجام حضرت آيه الله خامنه اى ( رئيس جمهور وقت ) كه خود از شاگردان امام خمينى سلام الله عليه و از چهره هاى درخشان انقلاب اسلامى و از ياوران قيام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام در همه فراز و نشيبها در جمع ديگر ياوران انقلاب جانبازى كرده بود , به اتفاق آرا براى اين رسالت خطير برگزيده شد .
جهت آشنايي كامل با موضوعات مختلفي كه پيرامون انتخاب آيت الله خامنه اي به رهبري نظام اسلامي در اجلاس فوق ‏العاده‏ خبرگان بعد از رحلت حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و مسائل مرتبط با آن ، بخشي از كتاب « پرسش ها و پاسخ هايي درباره مجلس خبرگان رهبري، تهيه شده توسط دبيرخانه مجلس خبرگان» ارائه مي شود:
اجلاس فوق العاده و چگونگي انتخاب مقام معظم رهبري:
1. آيا پيش از رحلت حضرت امام‏قدس سره، مجلس خبرگان براى شناسايى افرادى كه در مظان رهبرى قرار داشتند، كارى كرده بود؟ آيا اساساً چنين مسؤوليتى را بر عهده داشت يا نه؟
پاسخ: يكى از وظايفى كه براى كميسيون اصل يكصدوهفتم و يكصدونهم قانون‏اساسى به تصويب رسيده است، شناسايى افرادى است كه در مظان رهبرى قرار دارند. ماده 18 آيين‏نامه داخلى مجلس خبرگان،[1] در اين باره چنين مى‏گويد:
«به منظور آمادگى خبرگان، براى اجراى اصل يكصدوهفتم و شناخت حدود و شرايط مذكور در اصل پنجم و يكصدونهم قانون‏اساسى، كميسيونى مركّب از پانزده نفر از نمايندگان، تشكيل مى‏شود تا درباره همه مسائل مربوطه تحقيق كند و درباره همه كسانى كه در مظان رهبرى قرار دارند، بررسى به عمل آورد و در اختيار دبيرخانه قرار دهد تا مورد استفاده و بررسى خبرگان واقع شود».
اما به علت آن‏كه مدت زمان زيادى از بركنارى قائم مقام رهبرى نگذشته بود و در واقع، به‏فاصله دو ماه پس از آن، خبرگان با حادثه رحلت حضرت امام‏قدس سره رو به رو شده بودند، دراين مدت كوتاه، فرصت آن را نيافتند كه به بررسى و شناخت افرادى كه در مظان رهبرى هستند، بپردازند.[2]
2. آيا پيش از تشكيل اجلاس فوق‏العاده، درباره تعيين رهبر، بحثى مطرح شده بود؟
پاسخ: پس از آن كه گروه پزشكى معالج حضرت امام ‏قدس سره، خبرهاى مأيوس كننده‏اى از حال ايشان به مسؤولان عالى‏رتبه نظام دادند و گفتند كه ايشان چند ساعتى بيش‏تر زنده نخواهند بود، جلسه‏ اى با حضور برخى از اعضاى شوراى بازنگرى قانون اساسى، رؤساى قواى سه گانه و برخى ديگر از شخصيت‏ها، نزديك محل بسترى شدن حضرت امام تشكيل شد. اعضاى حاضر در اين نشست، كه در بعد از ظهر روز سيزدهم خرداد 1368 انجام شد، عبارت بودند از: حضرات آقايان خامنه‏ اى، مشكينى، موسوى اردبيلى، امينى، هاشمى رفسنجانى، طاهرى خرم آبادى، خلخالى و احمد خمينى. اين افراد، پيش از هر چيز، بر ضرورت تدوين برنامه‏اى منسجم و منظم، براى رويارويى با حادثه‏ اى كه وقوع آن، دور از انتظار نبود، به ويژه براى رهبرى پس از امام تأكيد كردند.
در اين جلسه، هر يك از اين افراد، ديدگاه خود را در اين باره مطرح كرد. برخى براى رهبرى، نام افرادى را كه به ذهنشان مى‏رسيد، مطرح كردند؛ اما توافقى در اين باره حاصل نشد. سرانجام، به اين نتيجه رسيدند كه چون فردى را كه مانند حضرت امام باشد، در ميان خود سراغ ندارند، بايد از راه ديگرى، كه قانون اساسى پيش‏بينى كرده است، يعنى «شوراى رهبرى» استفاده كنند. با وجود آن‏كه آيت‏اللّه امينى (عضو كميسيون رهبرى در شوراى بازنگرى قانون اساسى) در همان جلسه، بيان مى‏كند كه مسأله شوراى رهبرى، در كميسيون مربوط در شوراى بازنگرى قانون اساسى رد شده است، اما ديگر اعضا با اين استدلال كه در شرايط كنونى راهى جز اين نداريم و تنها راه ممكن، شوراى رهبر است، بر نظر خود پافشارى كردند.[3]
3. نخستين اقدام رسمى خبرگان، در اجلاس فوق العاده، براى تعيين رهبر چه‏بود؟
پاسخ: نخستين موضوعى كه در دستور كار اين اجلاسيه قرار گرفت، بررسى مسأله استعفاى آقاى منتظرى از سمت قائم‏مقامى بود، هر چند كه در اين باره، حضرت امام‏قدس سره نظر قطعى خود را بيان فرموده بودند و ديدگاه ايشان براى اعضاى خبرگان، محترم و معتبر بود، اما به هر حال، اين مسأله بايد از طريق رسمى خود، كه اصل شكل‏گيرى آن از آن‏جا بود، انجام پذيرد. اگر خبرگان، اين مسأله را فيصله نمى‏دادند، ممكن بود بعدها از سوى افرادى شبهه پراكنى شود كه خبرگانى كه وى را به قائم مقامى رهبرى برگزيده‏اند، انتخاب خود را ملغا و باطل اعلام نكرده‏اند.
اين موضوع به بحث گذاشته شد و اكثريت قريب به اتفاق اعضاى حاضر در جلسه، استعفاى آقاى منتظرى را كه طى نامه‏اى (7/1/68) به حضرت امام اعلام كرده بود، پذيرفتند. البته يكى - دو نفر با اين استدلال كه نام‏برده از رهبرى فردى استعفا داده است و لياقت عضويت در شوراى رهبرى را دارد، با پذيرش استعفا به گونه كلى مخالفت كردند؛ اما طبق رأى ديگر اعضا اين ديدگاه پذيرفته نشد.[4]
پس از آن، مذاكرات درباره چگونگى تشكيل منصب رهبرى و اين‏كه به صورت فردى باشد يا شورايى، آغاز شد و حدود دوازده نفر (نيمى در موافقت با رهبرى فردى و نيمى در دفاع ازشورايى بودن آن) به سخنرانى و طرح ديدگاه‏هاى خود پرداختند كه سرانجام، با رأى آوردن رهبرىِ فردى و سپس تعيين شخص آيت اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى -، اين مذاكرات به‏پايان رسيد.
4. در قانون اساسى پيش از بازنگرى، شوراى رهبرى نيز پيش‏بينى شده بود. آيا در اين باره نيز بحثى انجام پذيرفت؟ چه كسانى از اين مسأله دفاع مى‏كردند و استدلال آنان چه بود؟ سرانجام اين مذاكرات به كجا انجاميد؟
پاسخ: تقريباً شش نفر از اعضا در موافقت با شورايى بودن رهبرى، به بيان ديدگاه‏هاى خود پرداختند، كه از آن جمله، حضرات آقايان خامنه‏اى، هاشمى رفسنجانى، موسوى اردبيلى و طاهرى خرم آبادى بودند.
دلايلى را كه اين افراد، براى نظر خود ارائه مى‏دادند، اين بود كه در شرايط حساس كنونى، كه هنوز نظام نوپاى اسلامى، استحكام و ثبات كافى پيدا نكرده است، فردى كه مانند حضرت امام باشد و از آن نفوذ كلمه، قاطعيت در رهبرى و جامعيت برخوردار باشد، سراغ نداريم. اگر منصب رهبرى، به صورت شورايى اداره شود، اين امر موجب جبران نواقص افراد خواهد شد. ضمن آن‏كه شورايى بودن رهبرى، وجه قانونى هم دارد و در قانون اساسى آمده است.
در مقابل كسانى كه طرفدار رهبرى فردى بودند، چنين استدلال مى‏كردند كه ولايت فقيه، ادامه ولايت رسول خدا و ائمه اطهارعليهم‏السلام است و در آن‏جا سابقه شورايى نداريم. در فقه شيعه نيز منصب ولايت، به صورت شورايى تعريف نشده است و بنابر همين استدلال، كميسيون رهبرى شوراى بازنگرى قانون اساسى نيز به اين نتيجه رسيده است كه ذكر اين مسأله در قانون اساسى، وجه شرعى ندارد. ضمن آن‏كه تجربه مديريت شورايى، از آغاز انقلاب، كه مناصب گوناگون به اين صورت اداره مى‏شد (مانند شوراى عالى قضايى، صدا و سيما و اقتصاد) آثار و تبعات ناموفقى را به دنبال داشته است. تمركز رهبرى در يك فرد، موجب وحدت، قدرت، قاطعيت و توانايى بيش‏تر و سريع‏تر در حل بحران‏ها و اداره امور خواهد بود؛ همان گونه كه درباره حضرت امام‏قدس سره نيز شاهد بوده‏ايم. افزون بر اين، رهبر مى‏تواند از بازوهاى مشورتى متخصص در امر اداره كشور، در امور مختلف بهره بگيرد.
سرانجام، پس از مذاكرات نسبتاً طولانى، يكى از اعضا، پيشنهاد كفايت مذاكرات را مطرح كرد كه اين پيشنهاد به رأى گذاشته شد و به تصويب رسيد. آن‏گاه تصميم بر آن شد كه صرف نظر از اين‏كه چه افرادى براى شوراى رهبرى يا رهبرى فردى مطرح باشند، اصل شورايى يا فردى بودن آن به رأى گذاشته شود كه پس از رأى‏گيرى، رهبرى فردى رأى آورد.[5]
5. نام چه كسانى براى شوراى رهبرى پيشنهاد شد؟ آيا شوراى رهبرى مبناى فقهى دارد؟
پاسخ: تركيب‏ها و افراد مختلفى براى شوراى رهبرى پيشنهاد شدند:
پيشنهاد اول: حضرات آقايان خامنه‏اى، مشكينى و موسوى اردبيلى.
پيشنهاد دوم: افراد ياد شده به همراه حضرات آقايان هاشمى رفسنجانى و سيد احمدخمينى.
پيشنهاد سوم: حضرات آقايان خامنه‏اى، مشكينى، موسوى اردبيلى، فاضل لنكرانى وجوادى آملى.
درباره اين‏كه آيا شوراى رهبرى، مبناى فقهى دارد يا نه، برخى چنين پاسخ داده‏اند كه ولايت فقيه ادامه ولايت رسول خداصلى الله وعليه وآله و ائمه اطهارعليهم‏السلام است و در اين امر، سابقه شورايى نداريم و در فقه شيعه نيز منصب ولايت، به صورت شورايى تعريف نشده است.[6]
در پاسخ اين نظريه بايد گفت: درست است كه ولايت فقيه، ادامه ولايت رسول خدا وائمه اطهارعليهم‏السلام است و حدود اختيارات فقيه داراى شرايط رهبرى، تفاوتى با اختيارات آن بزرگواران در امر حكومت ندارد، اما اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه ولايت آنان به نصب خاص و به صورت مستقيم از سوى خداوند متعال بوده است، بر خلاف ولايت فقيه كه در اين زمينه، معصومين‏عليهم‏السلام شرايط و ويژگى‏هاى رهبر جامعه اسلامى را بيان كرده‏اند (نصب عام) و آن‏گاه، مردم را به شناخت مصداق آن صفات و ويژگى‏ها موظف ساخته‏اند.
اكنون پرسش اين است كه اگر خبرگان، كه نمايندگان مردم براى شناخت رهبر هستند، نتوانستند فقيهى را كه بالاترين حد نصاب از آن شرايط را دارد، شناسايى كنند، بلكه چند فقيه، در مرتبه نسبتاً يك‏سانى از ويژگى‏هاى مزبور وجود داشتند، تكليف چه خواهد بود؟ به نظر مى‏رسد دست كم يكى از راه حل‏ها براى رهايى از تحير در اين امر خطير، ايجاد شورايى متشكل از آن فقها باشد؛ همان گونه كه در قانون‏اساسى پيش از بازنگرى نيز به اين مسأله توجه شده بود و اگر مبناى فقهى و شرعى نداشت، جمع درخور توجهى از مجتهدان و اسلام شناسان و خبرگان قانون‏اساسى، آن را به تصويب نمى‏رساندند. با وجود اين، اعضاى شوراى بازنگرى قانون‏اساسى، به اين نتيجه رسيدند كه براى انسجام، اتقان و استحكام در امر رهبرى، اين منصب را به صورت فردى تعريف و تصويب كنند.
درباره اين‏كه فقه شيعه، منصب ولايت را به صورت شورايى تعريف نكرده است، نيز بايد گفت: در كلام فقها و متونى كه به بحث و بررسى موضوع ولايت فقيه پرداخته‏اند، ردى بر اين مسأله كه رهبرى جامعه، به صورت شورايى اداره شود، ديده نمى‏شود. البته به علت آن كه اين مسأله، مورد نياز نبوده است، بحث مبسوطى از آن به ميان نيامده است. كسانى هم كه شورايى بودن را راه حلى براى رهايى از تحير در مقام شناخت ولى فقيه دانسته‏اند، ولايت را از آن شورا ندانسته‏اند، بلكه هر يك از فقهاى عضو شورا را داراى ولايت و ملزم به مشورت و تبادل نظر با ديگر اعضا در بيان و اعلام نظريات خود دانسته‏اند.
6. چه كسانى، غير از آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى براى رهبرى فردى مطرح بودند و استدلال كسانى كه از اين افراد حمايت مى‏كردند، چه بود؟
پاسخ: برخى خبرگان از آيت اللّه العظمى گلپايگانى‏قدس سره براى اين امر نام مى‏بردند و محور استدلالشان، قيد مرجعيت بود و اين‏كه مستفاد از قانون‏ اساسى، مرجعيت فعلى است، نه صلاحيت مرجعيت و اين‏كه نامه حضرت امام‏قدس سره درباره حذف قيد مرجعيت از قانون اساسى، هنوز شكل قانونى پيدا نكرده است.
ضمن آن‏كه همين عده، به علت ضعف جسمانى آيت اللّه العظمى گلپايگانى و اين‏كه ممكن است ايشان توان اداره اين گونه امور را نداشته باشد، آيت اللّه خامنه‏ اى دام ظله العالى را به عنوان معاون و جانشين ايشان معرفى مى‏كردند تا ايشان مسؤوليت‏هاى مربوط را عهده دار شوند كه همين امر، نشان دهنده اين است كه در نگاه اين عده از خبرگان نيز تنها فردى كه صلاحيت اين منصب و توان عهده‏ دار شدن آن را داشته است، آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى بوده است.[7]
7. وضعيت آرا چگونه بود؟ چه عواملى موجب رأى آوردن بالاى آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى شد؟
پاسخ: از مجموع 74 عضو حاضر در جلسه، شصت نفر[8] در موافقت با رهبرى ايشان قيام كردند؛ يعنى بيش از3/2 (دو سوم) اعضاى حاضر در جلسه، كه 9/80 درصد حاضران و 72 درصد كل اعضا بودند، به رهبرى ايشان رأى دادند.
آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى درباره دلايل رأى آوردن بالاى ايشان مى‏گويد:
اول، اين‏كه اوضاع خطرناك بود و خبرهايى هم از جبهه رسيده بود كه نيروهاى صدام حركت كردند و به جلو مى‏آيند. همه نگران بوديم كه خلأ وجود رهبرى، آن هم پس از رحلت امام، مشكل آفرين شود. دوم، همين حرف‏هايى را كه پنج نفرى از امام شنيده بوديم، مطرح كرديم. سوم، نقل نظر امام، كه مجتهد كافى است و احتياج به مرجع نيست. چهارم، آن حرف‏هايى هم كه نقل كردند امام پاى تلويزيون گفتند، مؤثر بود. پنجم كه مهم‏تر از همه است، شخصيت وصلاحيت‏هاى خود آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى است كه براى خبرگان شناخته شده بود واصلح از ايشان كسى را نمى‏شناختند.[9]
اما تأييداتى كه آقاى هاشمى رفسنجانى از حضرت امام‏قدس سره در اين باره نقل كردند، چنين‏بود:
در جلسه‏اى كه با حضور رؤساى سه قوه و برخى از آقايان، خدمت امام رسيده و نگرانى خود را از خلأ رهبرى بعد از عزل آقاى منتظرى توسط ايشان ابراز كرديم، امام‏قدس سره فرمودند: «خلأ رهبرى پيش نمى‏آيد، شما آدم داريد». گفتيم: چه كسى؟ ايشان در حضور آقاى خامنه‏اى فرمودند: «همين آقاى خامنه‏اى» كه بعد از آن، آقاى خامنه‏اى خدمت امام عرضه داشتند كه نقل مطالب اين جلسه را بر ما تحريم كنيد و حضرت امام نيز چنين كردند.
بعدها در جلسه‏اى كه تنهايى خدمت امام رسيدم، مطالب خود را با صراحت بيش‏تر بيان كرده و گفتم: آقا با وضعيت به وجود آمده، درباره رهبرى چه كنيم؟ ما كه كسى را نداريم و... حضرت امام‏قدس سره فرمودند: «با وجود آقاى خامنه‏اى چرا اين قدر ترديد به خود راه مى‏دهيد؟».[10]
حجت الاسلام و المسلمين مرحوم حاج سيد احمد خمينى نقل مى‏كند:
وقتى كه آيت اللّه خامنه‏اى در سفر كره (شمالى) بودند، امام گزارش‏هاى آن سفر را از تلويزيون‏مى‏ديدند. منظره‏ى ديدار از كره، استقبال مردم و سخنرانى‏ها و مذاكرات آن سفر، خيلى جالب بود. امام بعد از آن‏كه اين‏ها را مشاهده كردند، فرمودند: «الحق ايشان شايستگى رهبرى را دارند».[11]
خانم زهرا مصطفوى، دختر گرامى حضرت امام‏قدس سره مى‏گويد:
من مدت‏ها قبل از بركنارى قائم مقام رهبرى، شخصاً از محضر امام درباره رهبرى پرسيدم و ايشان از آيت اللّه خامنه‏اى نام بردند و پرسيدم كه آيا شرط مرجعيت و اعلميت، در رهبرى لازم نيست؟ ايشان نفى كردند. از مراتب علمى ايشان پرسيدم. صريحاً فرمودند كه «ايشان اجتهادى را كه براى ولى فقيه لازم است، دارد».[12]
8. آيا با توجه به ادله فقهى، رهبر مى‏تواند درباره جانشين خود، اظهار نظر كند؟ آيا نظر او حجيت شرعى يا اعتبار قانونى دارد؟
پاسخ: صرف اظهار نظر در اين باره، هيچ گونه منع فقهى ندارد و او هم به عنوان فقيه‏شناسى عادل، مى‏تواند از ميان فقهاى پس از خود، فرد افضل و اصلح براى رهبرى را شناسايى كند و چه بسا اين شناخت او، به علت اشراف بر امور و شناخت گسترده‏تر و بهترى كه از اشخاص دارد، مطابقت كامل‏ترى با واقع داشته باشد.
اما اين اظهار نظر نمى‏تواند تعيين رهبرى آن فرد به شمار آيد، به گونه‏اى كه هيچ راه گريزى از آن وجود نداشته باشد؛ زيرا در شرع، راه شناخت ولى فقيه، معرفى خبرگان بيان شده است و چه بسا رأى خبرگان بر غير آن‏چه رهبر گفته است، مستقر شود يا اين‏كه در فاصله رحلت رهبر قبلى و تعيين رهبر جديد، فردى با صلاحيت‏هاى بيش‏تر يافت شود. به هر حال، ملاك اصلى، وجود شرايط است، نه معرفى رهبر قبلى. ضمن آن‏كه قانون‏اساسى نيز شناخت و معرفى رهبر را منحصراً در اختيار مجلس‏خبرگان قرار داده است و از جنبه حقوقى، تنها قول خبرگان منتخب مردم اعتبار خواهد داشت.
با وجود اين، اظهار نظر رهبر قبلى مى‏تواند شاهد و بيّنه‏اى مفيد علم يا اطمينان كافى براى هر يك از اعضاى خبرگان باشد و مستند رأى آنان قرار گيرد.[13]
بيانات و تأييداتى كه حضرت امام‏قدس سره درباره رهبرى آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى ايراد فرموده بودند، نيز اين گونه بود و چه بسا براى برخى از اعضاى مجلس خبرگان، به صورت حجتى شرعى و تكيه گاهى اطمينان‏بخش، در رأى و انتخاب آنان مورد استناد قرار گرفته بود؛ اما هرگز به معناى تعيين و انتخاب رهبر از سوى ايشان به شمار نمى‏آمد؛ زيرا نقل اين سخنان، صرفاً در پاسخ كسانى بود كه نظر شخصى ايشان را درباره رهبرى آينده نظام جويا شده بودند.
9. خبرگان رهبرى، چگونه شرايط ياد شده در اصل پنجم و يكصدونهم قانون‏اساسى را درباره آيت اللّه خامنه‏اى احراز كردند؟
پاسخ: آيت‏اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى - نزد همه كسانى كه با مسائل انقلاب آشنا بودند، همواره با چهره‏اى متعهد، مؤثر و فعال در همه عرصه‏هاى انقلاب اسلامى، شناخته شده بودند. خبرگان رهبرى، كارآمدى، تدبير و مديريت ايشان را در مسؤوليت‏هاى خطيرى كه بر عهده داشتند، از نزديك ديده، شجاعت، صلابت در سخن و پايدارى در هدف را در شخصيت ايشان لمس كرده بودند. سوابق درخشان ايشان را در جبهه جنگ، شوراى عالى انقلاب، مجلس خبرگان رهبرى، مجلس شوراى اسلامى و رياست جمهورى ديده بودند و به خوبى مى‏دانستند كه توان اين كار را دارند. بسيارى از اهل تشخيص و فقيه‏شناسان خبره، با قاطعيت بيان كرده بودند كه در ميان علماى داخل و خارج از كشور، هيچ كس به اندازه ايشان توانايى بر عهده گرفتن اين مسؤوليت را ندارد.[14]
احراز شرايطى چون مديريت، تدبير، آگاهى به زمان، بينش درست سياسى و اجتماعى و قدرت كافى براى رهبرى، با توجه به شايستگى‏هاى بالايى كه از آيت اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى - در مواضع متعدد و مناصب مختلف ديده شده بود، براى اعضاى خبرگان، در حد كاملى از قطعيت و يقين قرار داشت.
درباره شرط اجتهاد و فقاهت نيز كسانى كه آشنايى بيش‏ترى با ايشان داشتند و در دوران تحصيل، همراه و همگام ايشان بودند، از ذهن سرشار و استعداد بالا و پشتكار فراوان آيت اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى - به خوبى آگاه بودند و مى‏دانستند كه ايشان سال‏ها پيش به درجه اجتهاد رسيده‏اند و اين، نكته‏اى نبود كه نزد آقايان خبرگان ابهامى داشته باشد. از اين رو، در اجلاسيه فوق‏العاده خبرگان، هيچ شك و شبهه درباره آن وجود نداشت و نزد اكثريت قاطع آنان وجود شرط اجتهاد در آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى محرز و يقينى بود.[15]
افزون بر آن‏كه طبق سيره ديرينه علما و فقهاى سلف، كه همواره اجتهاد افراد، توسطاساتيد و مراجع تأييد مى‏شد، حضرت امام‏قدس سره بارها اجتهاد و ديگر شرايط رهبرى را درآيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى تأييد كرده بوند. مرحوم حاج احمد خمينى، در بخشى ازنامه خود، كه پس از انتخاب آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى براى ايشان ارسال كرد، چنين‏مى‏نويسد:
... حضرت امام بارها از جناب عالى به عنوان مجتهدى مسلّم و نيز بهترين فرد براى رهبرى نظام اسلامى‏مان نام مى‏بردند... .[16]
البته حضرت امام‏قدس سره بارها صلاحيت‏ها و صفات والاى شخصيت ايشان را در تعابيرى مختلف بيان كرده بودند؛ از جمله:
... جناب عالى را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏دانم و شما را چون برادرى، كه آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستيد و از مبانى فقه مربوط به ولايت مطلقه فقيه جداً جانب‏دارى مى‏كنيد، مى‏دانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى هستيد كه چون خورشيد، روشنى مى‏دهيد. [17]
...جناب عالى، كه - بحمداللّه - به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شايسته هستيد، به امامت جمعه تهران منصوب مى‏باشيد.[18]
خداوند متعال بر ما منت نهاد كه افكار عمومى را براى انتخاب رئيس جمهورى متعهد و مبارز، در خط مستقيم اسلام و عالم به دين و سياست، هدايت فرمود... .[19]
و بيانات ديگرى كه همگى نشان از عمق نگاه حضرت امام‏قدس سره به شخصيت آيت اللّه خامنه‏اى داشت.[20]
اين در حالى بود كه ديگر مراجع نيز با پذيرش ولايت ايشان، عملاً به اجتهاد و وجود ديگر شرايط رهبرى در ايشان اذعان كردند. ضمن آن‏كه علما، فقها، ائمه جمعه و... نيز پس ازاعلان رهبرى آيت‏اللّه خامنه‏اى‏دام ظله العالى از سوى مجلس خبرگان، با اعلام وفادارى خودبه رهبرى ايشان، وجود ويژگى‏ها و صفات رهبرى را در شخص آيت اللّه خامنه‏اى دام‏ظله العالى تأييد كرده، ايشان را تنها گزينه و بهترين فرد جامع شرايط رهبرى و ولايت امردانستند.
10. در قانون اساسى پيش از بازنگرى، شرط مرجعيت ذكر شده بود. خبرگان چه برداشتى از اين شرط داشتند؟ انتخاب آنان با توجه به نبودن اين ويژگى در زمان انتخاب آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى چه توجيه فقهى و حقوقى‏اى داشت؟
پاسخ: در قانون اساسى پيش از بازنگرى، در دو اصل يكصد و هفتم و يكصدونهم، سخن‏از شرط مرجعيت به ميان آمده بود. خبرگان رهبرى پس از بحث فراوان در اين باره كه‏آيا مراد از اين ويژگى، مرجعيت بالفعل است يا صلاحيت مرجعيت، با اكثريت آرا به اين‏نتيجه رسيدند كه اين دو اصل، ظهور در مرجعيت فعلى دارند؛ يعنى منظور از كلمه«مرجع» در قانون اساسى، شخصى است كه بالفعل نزد مردم، مرجع تقليد شناخته شده‏باشد.[21]
اما باتوجه به بيانى كه حضرت امام‏قدس سره در پاسخ به نامه آيت‏اللّه مشكينى (رئيس شوراى‏بازنگرى قانون اساسى) در اين باره داشتند، فرمايش ايشان به عنوان حكم حكومتى،سندمحكم و دليل متقنى براى انتخاب خبرگان به شمار آمد و خبرگان با وجودآن‏چه درقانون اساسى ذكر شده بود، مبادرت به انتخاب رهبر كردند كه از صلاحيت‏مرجعيت وويژگى اجتهاد برخوردار بود؛ اما مرجع بالفعل نبود. حضرت امام‏قدس سره درآن نامه مى‏فرمايند:
من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم كه شرط مرجعيت لازم نيست. مجتهد عادل مورد تأييد خبرگان محترم سراسر كشور، كفايت مى‏كند.[22]
بنابراين، مجلس خبرگان، در زمان انتخاب مقام معظم رهبرى، به واسطه حكم حكومتى حضرت امام‏قدس سره نه شرعاً و نه قانوناً ملزم به رعايت شرط مرجعيت بالفعل درباره رهبر نبودند.
11. انتخاب آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى به رهبرى نظام جمهورى اسلامى‏ايران، چه واكنش‏ها و بازتاب‏هايى در عرصه سياسى داخل و خارج از كشور داشت؟
پاسخ: پس از اين انتخاب، مراجع بزرگوار تقليد، علما و شخصيت‏ها، هر يك در پيام‏ها، سخنرانى‏ها، مصاحبه‏ها و... با تمجيد فراوان از اين انتخاب، آن را «هدايتى الهى»، «انتخابى شايسته»، «مايه دل‏گرمى و اميدوارى ملت ايران و يأس دشمنان» شمرده، از ايشان با عنوان «شخصيتى ممتاز»، «واجد همه شرايط رهبرى» و «صالح‏ترين فرد براى اين منصب» نام بردند.
آيت اللّه العظمى گلپايگانى‏قدس سره در بخشى از پيام خود خطاب به ايشان چنين نوشت:
... از خداوند متعال مسألت دارم كه تأييدات خود را بر شما در منصب حساس رهبرى جمهورى اسلامى ايران مستدام بدارد... .[23]
آيت اللّه العظمى ميرزا هاشم آملى‏قدس سره نيز چنين بيان داشت:
... انتخاب شايسته شما از سوى مجلس خبرگان، موجب اميد و آرامش گرديد؛ چرا كه شما شخصيتى متفكر، عارف به اسلام و صاحب درايت و تدبير هستيد....[24]
آيت اللّه العظمى اراكى‏قدس سره:
... انتخاب شايسته حضرت عالى، مايه دل‏گرمى و اميدوارى ملت قهرمان ايران است....[25]
آيت اللّه العظمى بهاءالدينى‏قدس سره:
... از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنه‏اى مى‏ديدم؛ چرا كه ايشان ذخيره الهى براى بعد از امام بوده است. بايد او را در اهدافش يارى كنيم. بايد توجه داشته باشيم كه مخالفت با ولايت فقيه، كار ساده‏اى نيست.[26]
آيت اللّه مهدوى كنى:
اين الهامى بود از الهامات الهى و هدايتى بود از هدايت معنوى روح حضرت امام....[27]
آيت اللّه يوسف صانعى:
آيت اللّه خامنه‏اى، نه تنها مجتهد مسلّم مى‏باشد، بلكه فقيه جامع الشرايط واجب‏الاتباع مى‏باشد.[28]

آيت اللّه هاشمى رفسنجانى:
تمامى مناصبى كه آيت اللّه خامنه‏اى قبول كردند، با اصرار فراوان ديگران بوده و در قلب اين مرد، غير از اطاعت خدا و خدمت و اداى فريضه الهى، چيز ديگرى وجود ندارد.[29]
آيت اللّه صالحى مازندرانى:
حضرت آيت اللّه خامنه‏اى، بهترين، پاكيزه‏ترين و گواراترين ثمره‏اى است كه شجره طيبه مجلس خبرگان، به امت اسلامى تقديم كرده است. كسى انتخاب شد كه مرد ديانت و سياست و مرد جهاد و اجتهاد است و از شجره طيبه رسالت و ولايت مى‏باشد.[30]
آيت اللّه سيد كاظم حائرى:
آن‏چه براى من خيلى مشخص بود، مسأله اخلاص ايشان است كه ايشان جز خدا چيزى را در نظر ندارد. اخلاص از ايشان مى‏بارد. اخلاص ايشان خيلى روشن است براى من. ايشان به بهترين وجه ممكن، الآن دارد كشور را اداره مى‏كند.[31]
موارد بسيار ديگرى نيز در اين باره وجود دارد كه نقل همه آن‏ها مجال ديگرى رامى‏طلبد.
جناح‏ها و احزاب سياسى داخل كشور نيز، با وجود تفاوت‏هايى كه در مواضع خود درباره مسائل مختلف داشتند، در برابر اين تشخيص شايسته و به حق خبرگان، موضعى كاملاً متفق و هماهنگ با يكديگر داشتند و با رهبر معظم انقلاب، به عنوان ولى‏فقيه واجب الاطاعه بيعت كردند.[32]
با اين حال، دشمنان و مخالفان جمهورى اسلامى ايران ادعا كردند كه مراجع تقليد، رهبرى آقاى خامنه‏اى را نخواهند پذيرفت و به زودى اختلاف و درگيرى ميان ايشان و ديگر مراجع تقليد شدت خواهد گرفت. تايمز لندن در اين باره چنين نوشت:
گزينش [آيت اللّه‏] خامنه‏اى آشكارا اقدامى مصالحه‏آميز براى پر كردن خلأ قدرت، در دوران عزادارى بود. جدال واقعى قدرت، به بعد موكول شده است.[33]
راديو اسرائيل در تاريخ 27/2/68 چنين گفت:
جدال قدرت، در ايران احتمال دارد به گسترش عمليات تروريستى بينجامد.
روزنامه لوموند، چاپ فرانسه نيز طى مقالاتى ادعاهاى ياد شده را تكرار كرد و مطبوعات و رسانه‏هاى گسترده‏اى كه در سراسر جهان، تحت سلطه دشمنان انقلاب اسلامى بودند، به بيان اين گونه تبليغات بى‏اساس پرداختند؛ اما به فاصله اندكى، همه آرزوهاى پوشالين آن‏ها نقش بر آب شد. مراجع، علما، شخصيت‏هاى كشورى و لشكرى، اقشار مختلف مردم، احزاب، مطبوعات و... حمايت و پشتيبانى بى دريغ خود را از رهبر معظم انقلاب اعلام كردند و ايشان را، هم‏چون بنيان‏گذار كبير انقلاب اسلامى‏قدس سره، امام و مقتداى خود دانستند.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] اين ماده، در اجلاسيه دوم مجلس خبرگان دوره اول، در تاريخ 24/4/63 براى اصلاح و تكميل آيين‏نامه به تصويب رسيد و در آخرين اصلاحات آيين‏نامه داخلى مجلس خبرگان، تحت عنوان ماده 50 با دو تبصره، به شرح ذيل به تصويب رسيد:
ماده 50 - وظيفه اصلى كميسيون فوق (كميسيون اصل يكصدوهفتم و يكصدونهم)، عبارت است از تحقيق و بررسى درباره همه موارد مربوط به شرايط و صفات رهبر، موضوع اصول ياد شده، در ماده فوق و تمام كسانى كه در مظان رهبرى قرار دارند و ارائه نتايج حاصله، به هيئت‏رئيسه، جهت استفاده و بررسى مجلس خبرگان.
تبصره 1 - اين كميسيون، كميته ويژه سه نفرى را از بين اعضاى خود انتخاب مى‏كند تا با رعايت سرّى بودن مسأله، تمام كسانى را كه در مظان رهبرى قرار دارند، مورد ارزيابى قرار داده و گزارش خود را به هيئت‏رئيسه تقديم كند تا آن هيئت، در زمان مناسب، به مجلس خبرگان مطرح كند.
تبصره 2 - گزارش اين كميته، كاملاً سرّى است و به صورت اسناد طبقه‏بندى شده، حفاظت مى‏گردد و بدون تصويب مجلس خبرگان، در اختيار ديگرى قرار نمى‏گيرد، مگر مقام معظم رهبرى، كه عنداللزوم به اطلاع معظم‏له مى‏رسد.
[2] مصاحبه با آيت اللّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه).
[3] مصاحبه با آيت اللَّه امينى و آيت اللَّه رفسنجانى(نوار موجود در دبيرخانه).
[4] مصاحبه با آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى و آيت اللَّه امينى، نواب رئيس وقت مجلس خبرگان (نوار موجود در دبيرخانه مجلس خبرگان).
[5] مصاحبه با آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى و آيت اللَّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه مجلس خبرگان)؛ قدرت اللّه رحمانى، بى‏پرده با هاشمى رفسنجانى، ص‏121 - 133؛ اكبر هاشمى رفسنجانى، روزنامه كيهان، 20/3/68؛ روزنامه رسالت، 19/7/76 و روزنامه قدس، 19/7/77.
[6] مصاحبه با آيت اللّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه).
[7] مصاحبه با آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى و آيت اللَّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه).
[8] مجله مشكوة، ش‏23 و 24، ص‏275.
[9] بى پرده با هاشمى رفسنجانى، ص‏131.
[10] روزنامه كيهان، 23/3/68.
[11] روزنامه رسالت، 16/3/68.
[12] روزنامه جمهورى اسلامى، 2/9/76.
[13] مصاحبه با آيت‏اللّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه).
[14] احمد جنتى، نشريه دانشگاه امير كبير، ويژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص‏38.
[15] مصاحبه با آيت‏اللّه امينى (نوار موجود در دبيرخانه).
[16] مجله مشكوة، ش‏23 و 24، ص‏284.
[17] صحيفه نور، ج‏20، ص‏173.
[18] . همان، ج‏11، ص‏245.


[19] همان، ج‏15، ص‏171 و 180.
[20] زندگى نامه مقام معظم رهبرى، ص‏233 - 235.
[21] مصاحبه با آيت‏اللّه امينى(نوار موجود در دبيرخانه).
[22] صحيفه نور، ج 21، ص 129.
[23] على مؤمن، قيادة آيت اللّه الخامنه‏اى...،ص‏91.
[24] همان، ص‏92.
[25] زندگى نامه مقام معظم رهبرى، ص‏242.
[26] همان.
[27] همان.
[28] حكايت‏نامه سلاله زهراعليهاالسلام، ص‏225.
[29] از جدايى تا رويارويى، ص‏218 و 219.
[30] روزنامه كيهان، 8/7/69.
[31] نشريه ارم، ش‏3، ص‏40.
[32] مجله مشكوة، ش‏23 و 24، ص‏295 - 304.
[33] بولتن خبرى، ش‏16، 68/3/20.
آدرس اينترنتي : http://www.nezam.org/

انتخاب آیت الله خامنه ای (کتاب مجلس خبرگان رهبري ، عليرضا محمدي ] قم : معارف ، 1385 )
پرسش 20 . خبرگان رهبرى در انتخاب آیت الله خامنه اي برای رهبری نظام ، چه معیارهایی را مد نظر داشتند؟
عملکرد خبرگان رهبرى در انتخاب مقام معظم رهبری ، بر اساس احراز دقیق و کامل شرايط و صلاحیتهای مذکور در اصل پنجم و اصل يكصدونهم قانون‏اساسى ، صورت پذیرفت . در اينجا به صورت خلاصه به پاره‏اى از ويژگى‏ها و صلاحيت‏هاى حضرت آيت‏اللّه خامنه‏اى براى احراز منصب رهبرى نظام، که مد نظر خبرگان رهبری در شناسایی و معرفی ایشان به عنوان ولی فقیه جامع الشرایط وشایسته ترین فرد برای رهبری بود ، اشاره مي شود:
يك. صلاحيت علمى‏
يكم. اجتهاد آيت‏اللَّه‏خامنه‏اى از سوى بسيارى از مراجع و بزرگان -از جمله حضرت امام(ره)- از قبل تصديق شده بوده است. چنانکه حضرت امام‏قدس سره بارها صلاحيت‏ها و صفات والاى شخصيت ايشان را در تعابيرى مختلف بيان كرده بودند؛ و می فرمایند: « ... جناب عالى را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏دانم و شما را چون برادرى، كه آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستيد و از مبانى فقه مربوط به ولايت مطلقه فقيه جداً جانب‏دارى مى‏كنيد، مى‏دانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى هستيد كه چون خورشيد، روشنى مى‏دهيد. »[1] و آيت الله فاضل لنكرانى، از مراجع عظام تقليد نیز می فرماید : «بنده به عنوان كسى كه هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم اين كه آشنايى با آيت الله خامنه‏اى دارم، عرض مى‏كنم كه ايشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند...به نظر من ايشان يك فقيه و يك مجتهد است.»[2]
دوّم. همه رساله‏هاى عمليه نوشته‏اند كه اگر دو نفر عادل خبره به اجتهاد كسى شهادت دهند، اجتهاد او قابل قبول است؛ اين در حالى است كه جامعه مدرسين حوزه علميه قم -كه مركب از ده‏ها مجتهد مطلق و چندين مرجع تقليد است ايشان را به مرجعيت پذيرفتند. همچنين در اساسنامه جامعه مدرسين آمده است: چيزى به عنوان نظر آن جامعه معتبر است كه حداقل شانزده تن از اعضا آن را امضا كرده باشند. بنابراين اعلاميه جامعه مدرسين به اين معنا است كه حداقل شانزده تن از مجتهدان و خبرگان در فقه، ايشان را مرجع مى‏دانند.
سوّم. درس خارج مقام معظم رهبرى -كه در آن بسيارى از فضلا شركت كرده و همگى به وزانت علمى آن شهادت مى‏دهند دليل بر بنيه علمى نيرومند و ملكه اجتهاد ايشان است. اين توان علمى سابق بر رهبرى و حتى رياست جمهورى ايشان است؛ نه اينكه ايشان پس از رهبرى، درس خوانده و به اين رتبه از دانش رسيده باشند.
دو. صلاحيت اخلاقى (عدالت و تقواى لازم)
صلاحيت اخلاقى مقام معظم رهبرى نيز از امورى است كه در رفتار و عملكردهاى فردى و اجتماعى ايشان -از زمان كودكى، جوانى و مبارزات سياسى و نيز مسؤوليت‏هاى متعددى كه در بعد از انقلاب در شرايط حساس داشته‏اند به روشنى قابل اثبات بوده و تمام اشخاصى كه از نزديك با معظم‏له در ارتباطاند، گواه بر اين مدعا هستند. چنانکه آيت الله العظمى بهاء الدينى (رضوان الله عليه) از علما و عرفای بزرگ معاصر می فرمایند: « ...از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنه‏اى مى‏ديدم، چرا كه ايشان ذخيره الهى براى بعد از امام بوده است.بايد او را در اهدافش يارى كنيم.بايد توجه داشته باشيم كه مخالفت‏با ولايت فقيه، كار ساده‏اى نيست.»[3]

سه. توانايى‏هاى شخصى‏
در بند سوم اصل يكصد و نهم «بينش صحيح سياسى و اجتماعى، تدبير، شجاعت، مديريت و قدرت كافى براى رهبرى» از جمله شرايط و صفات رهبر دانسته شده است.
يكم. مقصود از «بينش صحيح سياسى و اجتماعى» آن است كه رهبر، آن چنان از مسائل و موضوعات و قضاياى سياسى آگاه باشد كه بر آن اساس، هم قادر به اداره امور جامعه باشد و هم در جهت‏گيرى‏هاى ظريف بين‏المللى، تصميمات بجا، شايسته و مفيد به حال جامعه اتخاذ كند.
دوّم. «مديريت و تدبير» عبارت از مجموعه استعدادهايى است كه در شرايط خاص، در رهبرى بارز و ظاهر مى‏شود و او را در اجراى وظايف سنگين خود يارى مى‏كند. كشف اين استعدادها از جمله مواردى است كه در تعيين رهبر، به يقين بايد مورد توجه خاص قرار گيرد.
سوّم. «قدرت و شجاعت» نيز از جمله شرايطى است كه يا از برجستگى‏هاى علمى و اخلاقى ناشى مى‏شود و يا آنكه در زمره استعدادهاى درونى رهبر به شمار مى‏رود. به هر حال مقام شامخ رهبرى چنين مراتبى را مى‏طلبد و به هنگام تعيين و انتخاب رهبرى، بايد به اين موضوع توجه جدى داشت.
مقام معظم رهبرى تاكنون توانايى‏هاى فوق‏العاده‏اى در راستاى رهبرى و مديريت جامعه ، خصوصاً در مواقع بحرانى و سرنوشت‏ساز ، از خود بروز داده‏اند. از ديگر سو ايشان از بينش صحيح سياسى و اجتماعى و قدرت و شجاعت بالايى برخوردار مى‏باشند. اين مهم با مرورى بر پيشينه مديريتى و سوابق درخشان ايشان در شوراى انقلاب، مجلس خبرگان رهبرى، مجلس شوراى اسلامى ، دوران رياست جمهورى، سخت‏ترين شرايط ناشى از جنگ و محاصره‏هاى بين‏المللى، بيش از يك دهه رهبرى نظام و با موفقيت بيرون آمدن از فراز و نشيب‏ها و مشكلات متعدد داخلى و بين‏المللى به خوبى قابل اثبات است و مبیّن كارآمدى، شجاعت، صلابت در سخن و پايدارى در هدف ، تدبير و مديريت توانای ايشان در مسؤوليت‏هاى خطير می باشد .[4]
آخرين مرحله‏اى كه شايسته است مورد توجه قرار گيرد، انتخاب قانونى ايشان از سوى خبرگان رهبرى است. اين انگاره خود متأثر از دو عامل است كه هر كدام به تنهايى، مهم‏ترين دليل بر شايستگى ايشان براى رهبرى نظام اسلامى است:
1. دارا بودن شرايط لازم براى رهبرى در حضرت آيت الله خامنه‏اى و احراز اين شرايط از سوى خبرگان، به عنوان بهترين و شايسته‏ترين فردى كه قدرت و توانايى رهبرى نظام را دارد. اين مسأله از سوى اكثريت قاطع اعضاى مجلس خبرگان تأييد شد.
2. تأكيد امام خمينى(ره) بر شايستگى آيت‏الله خامنه‏اى براى رهبرى نظام؛ حضرت امام در موارد متعددى به شايستگى ايشان تصريح كرده‏اند. حجت‏الاسلام و المسلمين هاشمى رفسنجانى در مجلس خبرگان رهبرى در سال 68 در حضور شاهدان اين قضيه را نقل كرد: در قضاياى مهدى هاشمى همراه با آقايان خامنه‏اى، موسوى اردبيلى و ميرحسين موسوى خدمت امام راحل رسيديم و سيد احمد خمينى نيز حضور داشت. در آنجا به امام گفتيم: شما با اقدامات خود ما را درباره رهبرى آينده در بن‏بست قرار مى‏دهيد. امام با اشاره به آقاى خامنه‏اى فرمود: «در ميان شما كسى است كه شايسته رهبرى است و شما در بن بست قرار نخواهيد گرفت». مرحوم حجت‏الاسلام سيداحمد خمينى (ره) نيز نقل نموده كه امام راحل فرمود: «آقاى خامنه‏اى شايسته رهبرى است» ؛ و همچنین ایشان خطاب به مقام معظم رهبری می گویند : « حضرت امام بارها از جناب عالى به عنوان مجتهدى مسلم و بهترين فرد براى رهبرى نام بردند.»[5]
واکنش علما و شخصیت ها
پس از اين انتخاب، مراجع بزرگوار تقليد، علما و شخصيت‏های مذهبی ، سیاسی ، فرهنگی و...، هر يك در پيام‏ها، سخنرانى‏ها، مصاحبه‏ها ، با تمجيد فراوان از اين انتخاب، آن را «هدايتى الهى»، «انتخابى شايسته»، «مايه دل‏گرمى و اميدوارى ملت ايران و يأس دشمنان» شمرده، از ايشان با عنوان «شخصيتى ممتاز»، «واجد همه شرايط رهبرى» و «صالح‏ترين فرد براى اين منصب» نام بردند.[6]به عنوان نمونه آيت الله العظمى اراكى (رحمة الله عليه) در پيامى به مقام معظم رهبرى فرمودند: « انتخاب شايسته حضرت عالى به مقام رهبرى جمهورى اسلامى ايران، مايه دلگرمى و اميدوارى ملت قهرمان ايران است.» [7] و آيت اللّه العظمى گلپايگانى‏(ره) در بخشى از پيام خود خطاب به ايشان چنين می نگارد: « از خداوند متعال مسألت دارم كه تأييدات خود را بر شما در منصب حساس رهبرى جمهورى اسلامى ايران مستدام بدارد»[8] و آيت اللّه يوسف صانعى نیز چنین بیان می نماید: « آيت اللّه خامنه‏اى، نه تنها مجتهد مسلّم مى‏باشد، بلكه فقيه جامع الشرايط واجب‏الاتباع مى‏باشد.»[9] و آيت اللّه العظمى ميرزا هاشم آملى‏ نيز چنين بيان داشت: «انتخاب شايسته شما از سوى مجلس خبرگان، موجب اميد و آرامش گرديد؛ چرا كه شما شخصيتى متفكر، عارف به اسلام و صاحب درايت و تدبير هستيد» [10]




[1] - صحيفه نور، ج‏20، ص‏173.
[2] - روزنامه رسالت 22/3/68 ؛ و جهت آشنایی بیشتر با سایر دیدگاهها ر. ک : زندگينامه مقام معظم رهبرى، مؤسسه فرهنگى قدر ولايت، ص 242 .

[3] - كتاب آيت‏بصيرت، ص 131.
[4] - احمد جنتى، نشريه دانشگاه امير كبير، ويژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص‏38.
[5] - روزنامه رسالت 16/3/68.
[6] - پرسش‏ها و پاسخ‏هايى‏ در باره‏ مجلس خبرگان رهبرى‏ ، پیشین .
[7] - روزنامه جمهورى اسلامى 22/3/68.
[8] - على مؤمن، قيادة آيت اللّه الخامنه‏اى، ص‏91.
[9] - حكايت‏نامه سلاله زهراعليهاالسلام، ص‏225.
[10] - قيادة آيت اللّه الخامنه‏اى ، پیشین ، ص 92 . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 1/100128439)

ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 4:45 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت

در روز بيستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 ميلادى) در شهرستان خمين از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله عليها, روح الـلـه المـوسـوى الخمينـى پـاى بـر خـاكدان طبيعت نهاد .
او وارث سجاياى آباء و اجدادى بـود كه نسل در نسل در كار هـدايـت مردم وكسب مـعارف الهى كـوشيـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمينـى مرحوم آيه الـله سيد مصطفى مـوسـوى از معاصريـن مرحـوم آيه الـلـه العظمـى ميرزاى شيـرازى (رض) که پـس از آنكه ساليانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نايل آمـده بـود بـه ايـران بازگشت و در خمـيـن ملجأَ مردم و هادى آنان در امـور دينـى بـود. در حـالـيكه بيـش از 5 مـاه از ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتيان و خوانين تحت حمايت عمال حكومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را كه در برابر زورگـوئـيهايشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسير خمـيـن به اراك وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهيـد بـراى اجراى حكـم الهى قصاص به تهران (دار الحكـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزيدند تا قاتل قصاص گرديد
بديـن ترتبيب امام خـميـنى از اوان كـودكى با رنج يـتـيـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گرديد. وى دوران كـودكـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) كه خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آيـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانيف ) بوده است و همچنيـن نزد عمه مـكـرمه اش ( صاحبـه خانم ) كه بانـويى شجاع و حق‌جـو بـود سپرى كرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزيز نيز محـروم گـرديد .

هجرت به قم، تحصیل دروس تکمیلی و تدریس علوم اسلامی

اندكـى پـس از هجرت آيه الله العظمـى حاج شيخ عبد الكريـم حايرى يزدى ـ رحـمه الله عليه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمينى نيز رهـسپار حـوزه علميه قـم گرديد و به سرعت مراحل تحصيلات تكميلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتيد حـوزه قـم طـى كرد. كه مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معانى و بيان ) نزد مرحوم آقا مـيـرزا محمـد علـى اديب تهرانـى و تكميل دروس سطح نزد مرحـوم آيه الـله سيد محمد تقـى خـوانسارى, و بيشتر نزد مرحـوم آيه الـله سـيـد عـلى يثربى كاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعيـم حـوزه قـم آيـه الـله العظمى حاج شيخ عبدالكريـم حايرى يزدى ـ رضـوان الـلـه عليهـم نام برد .
پـس از رحلت آيه الله العظمـى حـايـرى يزدى تلاش امـام خمينـى به همراه جمعى ديگر از مجتهديـن حـوزه علميه قـم به نـتيجـه رسـيـد و آيه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـيـم حـوزه عـلمـيـه عازم قـــم گـرديـد. در اين زمان, امام خمينـى به عـنـوان يـكـى از مـدرسيـن و مجتهديـن صـاحب راى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علميه قـم به تدريـس چنديـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فيضيه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـديه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجد سلماسى و ... همت گماشت و در حـوزه علميه نجف نيز قريب 14 سال در مسجـد شيخ اعظـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـيت و فـقـه را در عاليترين سطـوح تدريـس نمود و در نجف بـود كه بـراى نخـستـيـن بار .مبانـى نظرى حكـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولايت فـقيه بازگـو نمود.

امام خمینی (ره) در سنگر مبارزه و قیام

روحيه مبارزه و جهاد در راه خـدا ريـشـه در بينـش اعـتـقـادى و تربـيت و محيط خانـوادگى و شرايط سـيـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ايـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـيـر تكاملى آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ايـشان از يكـسـو و اوضاع و احـوال سياسـى و اجتماعى ايـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى ديگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه يـافـته است و در ســـال 41و1340 ماجراى انجمـنهاى ايالـتى و ولايـتى فرصـتـى پـديـد آورد تا ايـشان در رهبـريت قـيام و روحـانيـت ايـفاى نقـش كنـد و بـديـن تـرتـيـب قـيـام سراسرى روحانيت و ملت ايـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ويـژگـى برجستـه يعنى رهـبرى واحد امام خمـيـنى و اسلامـى بـودن انگـيـزه ها و شعارها و هدفهـاى قيام, سرآغـازى شـد بر فـصـل نـويـن مـبارزات مـلـت ايران كه بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخـتـه و معرفـى گردید امام خمـيـنـى خاطـره خـويـش از جنـگ بيـن المـلل اول را در حاليكه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنين ياد مـى كند : مـن هـر دو جـنـگ بـيـن المللـى را يادم هست ... مـن كـوچـك بـودم لكـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مركزى كه ما داشـتـيـم در خـمـيـن, مـن آنجا آنهـا را مى ديـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مى شـديـم در جـنـگ بيـن المـلـل اول. حضـرت امام در جايى ديگر با ياد آورى اسامى بـرخى از خوانيـن واشـرار سـتمگر كه در پناه حكـومت مـركـزى بـه غـارت اموال و نواميـس مردم مى پرداختند مى فـرمايد : مـن از بچگى در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـى هـا بـوديـم, مـورد هـجـوم رجـبعلـيـهـا بــوديـم و خـودمان تفنگ داشتيـم و مـن در عيـن حالى كه تـقـريـبا شـايـد اوايـل بلوغم بود, بـچـه بودم, دور ايـن سنگـرهايى كه بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اينها مى خـواسـتند هجـوم كـنند و غـارت كـنند, آنجا مى رفـتـيــم سنگرها را سركشـى مى كرديـم. كـودتاى رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـى كه بنابر گـواهـى اسـناد و مدارك تاريخـى و غـير قابـل خـدشـه بـوسيله انگليـسها حـمايت و سازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـد كـه بـه سلطنت قاجاريه پايان بخشيد و تا حـدودى حكـومت مـلوك الطـوايـفـى خـوانيـن و اشـرار پـاركنـده را محدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان ديكتاتـورى پديد آورد كه در سايـه آن هـزار فامـيـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ايـران حاكـم شدند ودودمان پهـلـوى به تنهايى عهـده دار نقـش سابق خوانين و اشرار گرديد .
در چنين شرايطـى روحانيت ايران كه پـس از وقايع نهـضـت مشروطيت در تنگناى هجـوم بى وقـفـه دولتهـاى وقت و عـمال انگليسى از يكـسو و دشمـنی‌هاى غرب باختگان روشنفـكر مـآب از سـوى ديگر قـرار داشت براى دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـوديت خـويـش بـه تكاپـو افـتاد. آيه الـلـه العظمى حاج شيخ عـبدالـكريـم حايرى بـه دعـوت علماى وقت قـم از اراك به ايـن شهـر هجرت كرد واندكـى پـس از آن امـام خـميـنى كه با بـهـره گيرى از استعداد فـوق العاده خـويـش دروس مقـدماتى و سطـوح حـوزه علميه را در خـميـن و ارا ك با سـرعـت طى كرده بود به قـم هجرت كـرد و عملا در تـحكيـم موقعيت حـوزه نـو تاسيـس قـم مـشاركـتى فعال داشت.
زمان چندانـى نگذشت كه آن حضرت در اعداد فضلاى برجـسته اين حـوزه در عرفـان و فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـد.
پـس از رحلت آيـه اللـه العظمى حايرى ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علميه قـم را خطر انحلال تهـديد مى كرد. عـلماى مـتـعهـد به چاره جويى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حـوزه علمـيـه قـم را آيات عـظـام :
سيد محمد حجت, سيد صدر الديـن صدر و سيـد محـمـد تقـى خـوانسارى -رضوان الـلـه عليهـم ـ بر عهده گرفتند. در ايـن فاصله و بـخصـوص پـس از سقوط رضاخان, شرايط براى تحقق مرجعيت عظمى فراهـم گرديد. آيه الله العظمى بروجردى شخصيت علمى برجسته اى بـود كـه مـى تـوانست جانشين مناسبـى براى مـرحوم حايرى و حفـظ كيان حـوزه بـاشـد. ايـن پيشنهاد از سـوى شاگردان آيـه الـلـه حايرى و از جمله امام خـمـيـنـى به سرعت تعقيب شـد. شخص امام در دعـوت از آيـه الـلـه بـروجردى براى هجرت به قـم و پذيرش مسئوليت خطـير زعامت حـوزه مجدانه تلاش كرد.
امام خمينـى كه با دقـت شـرايط سياسـى جامعه و وضعـيـت حـوزه ها را زير نظر داشت و اطـلاعات خـويش را از طريق مطالـعه مـستمر كتب تاريخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه هاى وقـت و رفـت و آمـد بـه تهـران و درك محضر بزرگانى همچون آيـه الـلـه مـدرس تكـميل مى كرد دريافـته بـود كه تـنها نقـطـه امـيـد بـه رهـايـى و نجات از شـرايط ذلت بارى كه پـس از شكست مشروطيت و بخصـوص پـس از روى كار آوردن رضا خان پديد آمده است, بيدارى حوزه هاى عـلمـيـه و پيش از آن تضـميـن حيات حوزه ها و ارتبـاط معنـوى مـردم بـا روحـانيت مـى بـاشـد.
امام خمينى در تعقيب هدفهاى ارزشمند خويش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه علميه را با هـمـكارى آيـه الـلـه مـرتضـى حايـرى تهـيـه كرد و بـه آيـه الـلـه بـروجردى پـيشـنهاد داد. ايـن طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشـن ضمير حـوزه مـورد اسـتقبال و حمايت قرار گرفت .
اما رژيـم در محاسباتـش اشـتـبـاه كرده بـود. لايحه انجـمـنـهاى ايالتى و ولايتى كـه به مـوجـب آن شـرط مسـلمان بودن, سوگـند به قرآن كريـم و مرد بـودن انـتخاب كـنـنـدگان و كانديـداها تغيير مـى يافت در 16 مهـر 1341 به تصـويب كـابـيـنـه اميـر اسـد الـلـه علـم رسيـد. آزادى انتخابات زنان پـوششـى براى مخفى نگـه داشـتـن هـدفـهاى ديگر بـود.
حذف و تغيير دو شـرط نخـست دقـيـقا بـه منظور قانـونـى كـردن حضـور عناصر بهايـى در مصـادر كـشـور انتخاب شـده بـود. چـنانكه قـبـلا نـيـز اشاره شد پـشتـيـبـانى شـاه از رژيـم صهـيـونيـستـى در تـوسعه مناسبات ايران و اسرائـيل شرط حمايـتهاى آمـريـكـا از شـاه بـود. نـفـوذ پـيـروان مـسـلك استعـمـارى بهـائـيت در قـواى سه گانه ايران ايـن شرط را تحقق مـى بخشيد. امام خمـيـنـى به هـمراه عـلماى بزرگ قـم و تهـران به محض انتشار خبر تصويب لايحه مـزبور پـس از تبادل نـظـر دسـت به اعـتـراضات همه جانبه زدند .
نقـش حضرت امام در روشـن ساختـن اهداف واقعى رژيـم شـاه و گوشـزد كـردن رسالت خطير علما و حـوزه هاى علمـيـه در ايـن شـرايـط بـسيـار مـوثـر وكارساز بـود. تلگرافـهـا و نامـه هـای سرگـشـاده اعـتـراض آمـيز علما به شاه و اسـد الـلـه علـم مـوجى از حـمايـت را در اقـشار مخـتلف مردم برانگيخت. لحـن تلگرافـهـاى امام خمـيـنـى به شاه و نخست وزير تند و هشـدار دهنده بود. در يكـى از ايـن تلگرافها آمده بـود :
اينجانب مجددا به شما نصيحت مى كنـم كه بـه اطاعت خـداوند مـتعـال و قانـون اساسـى گردن نهيد واز عواقب وخـيـمـه تخلف از قـرآن و احـكام علماى ملت و زعماى مسلميـن و تخـلف از قانـون اساسی بـترسيد وعـمـدا و بـدون مـوجب مـمـلكت را به خطـر نـيـنـدازيد و الا علماى اسلام درباره شمـا از اظهار عقيـده خـوددارى نخـواهنـد كـرد .
بديـن ترتـيـب ماجراى انجـمنهاى ايـالـتى و ولايـتـى تجربـه اى پيروز و گرانقدر براى ملت ايران بـويژه از آن جهـت بـود كـه طى آن ويـژگـيـهـاى شخصيتـى را شناخـتـنـد كه از هر جهـت براى رهـبـرى امت اسلام شايسته بـود. باو جـود شكست شـاه در ماجـراى انجـمـنها, فـشـار آمريكـا بـراى انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامـه يافت. شـاه در ديـماه 1341 اصـول ششگانه اصلاحات خويـش را بر شمرد و خـواستار رفـراندوم شد . امام خمينى بار ديگـر مراجع و عـلمـاى قـم را بـه نـشـست و چاره جويى دوباره فراخواند .
با پيشنهاد امام خمينى عـيـد باسـتانـى نـوروز سـال 1342 در اعـتراض به اقدامات رژيم تحريـم شد. در اعلامـيه حضـرت امام از انـقـلاب سـفـيـد شاه بـه انقـلاب سـيـاه تعـبـيـر و هـمـسـويـى شـاه بـا اهـداف آمريكا و اسرائيل افـشا شده بود . از سـوى ديگـر, شـاه در مـورد آمادگى جامـعـه ايـران بـراى انجام اصلاحات آمـريكا به مـقامات واشـنگـتـن اطـمـيـنان داده بـود و نام اصـلاحات را انقـلاب سـفـيـد نهاده بـود. مخالـفت عـلما براى وى بسيار گران مى‌آمد .
امام خمـيـنى در اجـتماع مردم, بى پروا از شخـص شـاه به عنـوان عـامل اصلـى جنايات و هـم پـيـمان بـا اسـرائـيـل ياد مـى كـرد و مـردم را بـه قـيام فرا مـى خـوانـد. او در سـخـنـرانى خـود در روز دوازده فـرورديـن 1342 شديـدا از سـكـوت عـلماى قـم و نجف و ديگر بلاد اسلامى در مقابل جنايات تازه رژيـم انـتـقـاد كرد و فـرمـود : امـروز سكـوت هـمـراهى بـا دستگـاه جبـار است حضـرت امـام روز بعد ( 13 فرورديـن 42 ) اعلامـيـه معروف خـود را تحت عنـوان شاه دوستى يعنى غارتگرى منـتـشر ساخت .
راز تأثير شگـفت پـيـام امام و كـلام امـام در روان مخاطـبـيـنـش كه تا مرز جانـبازى پيـش مـى رفت را بايـد در هـمـيـن اصـالت انـديشه, صلابت راى و صـداقت بـى شـائبه اش بـا مـردم جستجـو كـرد .
سال 1342 با تحريـم مراسـم عـيـد نوروز آغـاز و با خـون مظـلـوميـن فيضيه خـونرنگ شد. شـاه بر انجام اصـلاحات مـورد نظـر آمـريكـا اصـرار مـى ورزيـد و امام خـمـيـنى بر آگاه كردن مردم و قـيـام آنـان در بـرابـر دخـالتهاى آمـريكـا و خيـانـتهاى شاه پـافـشـارى داشـت. در چهـارده فرورديـن 1342 آيـه الله العظمـى حكيـم از نجف طـى تلگـرافـهـايى بـه علما و مراجع ايران خـواستار آن شد كـه همگـى به طـور دسـتـه جمـعى به نجف هجرت كنند. اين پيشنهاد براى حفـظ جان عـلما و كيان حـوزه ها مطرح شده بود .
حضرت امام بـدون اعـتـنا بـه ايـن تهـديـدها, پاسخ تلگـراف آيـه الـلـه العـظـمى حكيـم را ارسال نمـوده و در آن تاكيـد كرده بـود كـه هـجـرت دسـتـه جمـعى علما و خالـى كـردن حـوزه علميه قـم به مصلحت نيست .
امام خميـنـى در پيامـى( بـه تايخ 12 / 2 / 1342 ) به مناسـبـت چهـلـم فاجعـه فـيـضـيـه بـر همـراهـى عـلما و مـلت ايران در رويارويـى سـران ممـالك اسلامـى و دول عربـى بـا اسـرائيل غاصب تـاكيد ورزيد وپيمانهاى شـاه و اسـرائيل را محكـوم كرد .

قیام 15 خرداد

ماه محرم 1342 كه مـصادف با خرداد بـود فـرا رسـيد. امام خمينى از ايـن فـرصت نهـايت اسـتفاده را در تحـريك مردم بـه قيام عـليـه رژيـم مستبد شاه به عمل آورد.
امام خمينى در عـصـر عاشـوراى 13 خرداد سال 1342شمسى در مـدرسه فيضـيـه نطق تاريخـى خـويـش را كه آغازى بر قيام 15 خرداد بود ايراد كرد.
در هميـن سخنرانى بـود كه امام خمـيـنى بـا صداى بلند خطاب به شاه فرمـود : آقا مـن به شما نصيحت مـى كنـم، اى آقاى شـاه ! اى جنـاب شاه! مـن به تو نصیحت مى كـنم دسـت بـردار از اين كارها، آقا اغـفـال مى كنند تو را. مـن مـيل ندارم كـه يـك روز اگر بـخـواهـند تـو بـروى، همه شكر كـنند... اگر ديكـته مى دهند دسـتت و مى گـويند بخـوان، در اطـرافـش فكـر كـن.... نصـيحت مرا بـشـنـو... ربط ما بـيـن شـاه و اسرائيل چيست كه سازمان امنيت مـى گـويد از اسرائـيـل حرف نزنـيـد... مگر شاه اسـرائـيلـى است ؟ شاه فـرمان خامـوش كـردن قـيـام را صادر كـرد. نخست جمع زيادى از ياران امام خمينـى در شـامگاه 14 خرداد دستگيـر و ساعت سه نيمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 42 ) صـدها كماندوى اعـزامـى از مركز، منزل حضرت امـام را محاصره كردند و ايشان را در حاليكه مشغول نماز شب بـود دستگيـر و سـراسـيـمـه بـه تهـران بـرده و در بازداشــتگاه باشگاه افـسـران زنـدانـى كـردنـد و غروب آنروز به زندان قـصر مـنتقل نمـودنـد. صـبحگاه پـانـزده خـرداد خبـر دستگيرى رهـبـر انقلاب بـه تهـران، مـشهـد، شيـراز وديگـر شهرها رسيـد و وضعيتـى مشـابه قـم پـديد آورد.
نزديكترين نديم هميشگى شاه، تيمـسار حسيـن فردوست در خاطراتش از بكارگيرى تجربيات و همكارى زبـده ترين ماموريـن سـياسى و امـنيـتى آمريكا براى سركـوب قـيام و هـمچنيـن از سراسـيمگـى شاه و دربـار وامراى ارتـش وساواك در ايـن ساعـات پرده بـرداشـتـه و تـوضـيح داده است كه چگـونه شـاه و ژنـرالهـايـش ديـوانه وار فرمان سركـوب صادر مى كردند.
امام خمينـى، پـس از 19 روز حبـس در زنـدان قـصـر بـه زنـدانـى در پـادگـان نظامـى عشـرت آبـاد منتقل شـد.
با دستگيرى رهبـر نهـضـت و كـشتار وحشيانه مـردم در روز 15 خـرداد 42، قيام ظاهرا سركوب شد. امـام خمـينى در حبـس از پاسخ گفتـن بـه سئوالات بازجـويان، با شهـامت و اعلام ايـنكه هـيـئـت حاكمه در ايـران و قـوه قضائيه آنرا غـير قـانـونـى وفـاقـد صلاحـيت مـى داند، اجتـناب ورزيـد. در شامگاه 18 فـرورديـن سال 1343 بـدون اطلاع قـبـلى، امام خمينى آزاد و به قـم منتقل مـى شـود. بـه محض اطلاع مردم، شـادمـانى سراسر شهر را فرا مـى گيرد وجشنهاى باشكـوهى در مـدرسه فـيـضـيـه و شهـر بـه مـدت چـنـد روز بـر پا مـى شـود. اوليـن سالگـرد قـيام 15خـرداد در سال 1343 با صـدور بيانيه مـشتـرك امام خمـيـنـى و ديگر مراجع تقليد و بيانيه هاى جداگانه حـوزه هاى علمـيه گرامـى داشـتـه شـد و به عنـوان روز عزاى عمـومـى معرفـى شـد.
امـام خمـينـى در 4 آبـان 1343 بـيانـيـه اى انقلابـى صادر كرد و درآن نـوشـت : دنـيا بـدانـد كه هر گرفـتارى اى كـه ملـت ايـران و مـلـل مسلمـيـن دارنـد از اجـانب اسـت، از آمـريكاست، ملـل اسلام از اجـانب عمـومـا و از آمـريكـا خصـوصـا متنفــر است... آمـريكـاست كه از اسـرائيل و هـواداران آن پشتيبـانـى مـى كنـد. آمريكاست كه به اسرائيل قـدرت مـى دهـد كه اعراب مسلـم را آواره كند. افشاگرى امام عليه تصـويب لايحه كاپيتـولاسيون، ايران را در آبان سـال 43 در آستـانه قيـامـى دوبـاره قرار داد.
سحرگاه 13 آبان 1343 دوباره كماندوهاى مـسلح اعـزامى از تـهـران، مـنزل امام خمـيـنى در قـم را محاصره كـردنـد. شگـفـت آنـكه وقـت باز داشت، هـمـاننـد سال قـبـل مصادف با نيايـش شبـانه امام خمينـى بـود.حضرت امام بازداشت و بـه هـمراه نيروهاى امـنـيـتى مـستقيما بـه فرودگاه مهرآباد تهران اعـزام و بـا يك فـرونـد هـواپـيـماى نظامى كـه از قبل آماده شـده بـود، تحت الحـفـظ مامـوريـن امـنيـتى و نظامى بـه آنكارا پـرواز كـرد. عـصـر آنـروز سـاواك خـبـر تـبـعـيـد امـام را بـه اتهام اقـدام عليه امنيت كشـور ! در روزنـامه ها مـنتـشـر سـاخت.
علی رغم فضاى خفقان موجى از اعتراضها بـه صـورت تـظـاهـرات در بـازار تهران، تعطيلى طولانى مدت دروس حوزه ها و ارسال طومارها و نامـه ها به سازمانهاى بيـن المللـى و مـراجع تقليـد جلـوه گـر شد.
اقامت امام در تركيه يازده ماه به درازا كشيد در اين مدت رژيم شاه با شدت عمل بـى سابقه اى بقاياى مقاومت را در ايران در هـم شكـست و در غياب امام خمينى به سرعت دست به اصلاحات آمريكا پـسند زد. اقـامت اجبارىدر تـركيـه فـرصتـى مغـتـنـم بـراى امـام بـود تا تـدويـن كتـاب بزرگ تحـريـر الـوسيله را آغاز كند.

تبعید امام خمینی (ره) از ترکیه به عراق

روز 13 مهرماه 1343 حضرت امام به هـمـراه فرزنـدشان آيه الله حاج آقا مصطفـى از تركيه به تبعيدگاه دوم، كشـور عراق اعزام شدند. امام خمينى پس از ورود بـه بـغداد بـراى زيارت مرقـد ائـمه اطهار(ع) به شهــرهــاى كاظميـن، سامـرا و كـربلا شتـافت ويك هـفـته بعد بـه محل اصلـى اقـامت خـود يعنـى نجف عزيمت كرد.
دوران اقامت 13 ساله امام خمـينى در نجف در شرايطى آغاز شد كه هر چند در ظاهر فشارها و محدوديـتهاى مستقيـم در حـد ايـران و تـركيه وجـود نـداشت اما مخالفـتها و كارشكـنـيها و زخـم زبانهـا نـه از جـبـهـه دشمـن روياروی بـلكه از ناحيه روحانى نمايان و دنيا خـواهان مخفى شده در لباس ديـن آنچنان گـسترده و آزاردهنده بود كه امام با هـمـه صـبر و بـردبارى معروفـش بارها از سخـتى شرايط مبارزه در ايـن سالها بـه تلخى تمام ياد كرده است. ولى هـيچـيـك از ايـن مصـائب و دشـواريها نـتـوانـست او را از مـسيــرى كه آگـاهانه انتخاب كرده بود باز دارد.
امام خمينى سلسله درسهاى خارج فـقه خـويـش را با همه مخالفتها و كارشكنيهاى عناصر مغرض در آبان 1344 در مسجد شيخ انصارى (ره) نجف آغاز كرد كه تا زمان هجـرت از عراق به پاريـس ادامه داشت. حوزه درسى ايشان به عنـوان يكى از برجسته تريـن حوزه هاى درسى نجف از لحـاظ كيفيت و كميت شـاگـردان شنـاخته شـد.
امام خمينـى از بدو ورود بـه نجف بـا ارسال نامـه ها و پيك‌هايى بـه ايران، ارتباط خويـش را بـا مـبارزيـن حـفـظ نـموده و آنان را در هـر منـاسبـتـى بـه پـايـدارى در پيگيـرى اهـداف قـيام 15 خـرداد فـرا مى خواند.
امام خمينى در تمام دوران پـس از تـبـعـيد، علی رغـم دشواريهاى پديد آمـده، هيچگاه دست از مبارزه نـكـشيـد، وبـا سخنـرانيها و پيامهـاى خـويـش اميـد به پيـروزى را در دلها زنـده نگـاه مى داشت.
امام خمينى در گفتگـويى با نمانيده سازمان الفـتـح فـلسطيـن در 19 مهر 1347 ديـدگاههاى خويش را درباره مسائل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطين تشريح كرد و در همين مصاحبه بر وجوب اختصاص بخشى از وجـوه شـرعى زكات بـه مجـاهـدان فلسطينـى فتـوا داد.
اوايل سال 1348 اختلافات بـيـن رژيـم شاه و حزب بـعث عراق بـر سر مرز آبـى دو كشـور شدت گرفت. رژيـم عراق جمع زيادى از ايـرانـيان مقيـم اين كشـور را در بـدتريـن شرايط اخراج كرد. حزب بـعث بـسـيار كوشيد تا از دشمـنى امام خمـيـنى با رژيـم ايـران در آن شرايط بـهـره گيرد.
چهار سال تـدريس، تلاش و روشنگرى امام خمـيـنـى تـوانسته بـود تا حـدودى فضاى حـوزه نجف را دگرگـون سازد. اينـك در سال 1348 علاوه بر مبارزين بيـشمار داخل كشور مخاطبين زيادى در عراق، لبـنان و ديگر بـلاد اسلامـى بـودنـد كه نهـضت امام خمينى را الگـوى خويـش مى دانستند.

امام خمینی (ره) و استمرار مبارزه (1356 - 1350)

نيمه دوم سال 1350 اختلافات رژيـم بعثـى عراق و شاه بالا گـرفت و به اخراج و آواره شـدن بسيارى از ايرانيان مقيـم عراق انجاميد. امام خمينى طـى تلگرافى به رئيـس جمهور عراق شديدا اقدامات ايـن رژيـم را محكـوم نمود. حضرت امام در اعتراض به شرايط پيـش آمـده تصميـم به خـروج از عراق گـرفت اما حكـام بـغداد بـا آگـاهـى از پيـامـدهـاى هجـرت امـام در آن شـرايط اجـازه خـروج ندادند سال 1354 در سالگرد قيام 15 خـرداد، مـدرسه فيضيه قـم بار ديگر شاهـد قيام طلاب انقلابـى بـود. فريادهاى درود بر خمينـى ومـرگ بر سلسله پهلـوى به مـدت دو روز ادامه داشت پيـش از ايـن سازمانهـاى چـريكـى متلاشـى شـده وشخصيتهاى مذهبى و سياسى مبارز گرفـتار زندانهاى رژيم بودند.
شاه در ادامه سياستهاى مذهـب ستيز خود در اسفنـد 1354 وقيحـانه تاريخ رسمـى كشـور را از مـبدا هجرت پيامـبـر اسلام بـه مبدا سلطنت شاهان هخامنشى تغـيير داد. امام خمينى در واكنشى سخت، فـتوا به حرمت استفاده از تاريخ بـى پايـه شاهنشاهـى داد. تحريـم اسـتفـاده از ايـن مبدا موهـوم تاريخى هـمانند تحريـم حزب رستاخيز از سـوى مردم ايران اسـتقبال شـد و هر دو مـورد افـتـضاحـى براى رژيـم شاه شـده و رژيـم در سـال 1357 ناگزيـر از عقـب نشينـى و لغو تـاريخ شاهنشاهى شد.

اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 1356 و قیام مردم

امام خمينـى كه بـه دقت تحـولات جارى جهان و ايـران را زيـر نظر داشت از فـرصت به دست آمـده نهـايت بـهـره بـردارى را كـرد. او در مرداد 1356 طـى پيامى اعلام كرد : اكنون به واسطـه اوضاع داخلى و خارجى و انعـكاس جنايات رژيـم در مجامع و مطـبـوعات خارجى فرصتى است كه بايد مجامع علمى و فـرهـنگى و رجال وطـنـخـواه و دانشجويان خارج و داخل و انجمـنهاى اسلامى در هر جايـى درنگ از آن استفاده كنند و بى پرده بپا خيزند.
شهادت آيه الله حاج آقا مصطفى خمـينى در اول آبان 1356 و مراسم پر شكـوهـى كه در ايران برگزار شـد نقـطـه آغازى بـر خيزش دوباره حـوزه هاى علميه و قيام جامعه مذهـبى ايران بـود. امام خمـينى در همان زمان به گـونه اى شگفت ايـن واقعه را از الطـاف خفـيـه الهى ناميده بـود. رژيـم شاه با درج مقاله اى تـوهـيـن آمـيـز عـليـه امام در روزنامه اطلاعات انتقام گرفت. اعتراض بـه ايـن مـقـاله، بـه قـيام 19 دى مـاه قـم در سـال 56 منجـر شد كـه طى آن جمعى از طلاب انقلابـى به خـاك و خـون كشيـده شـدند. شاه علی رغم دست زدن به كشتارهاى جمعى نتـوانست شعله هاى افروخته شده را خاموش كند.
او بسيج نطـامـى و جهاد مسلحـانه عمـومـى را به عنوان تنها راه باقـيمانـده در شرايط دست زدن آمريكا بـه كـودتاى نظامـى ارزيـابـى مى كرد.

هجرت امام خمینی (ره) از عراق به پاریس

در ديدار وزراى خارجه ايران و عراق در نـيـويـورك تصـمـيـم به اخراج امام خمينـى از عراق گرفته شـد. روز دوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسيله قـواى بعثـى محاصره گرديـدانعكاس ايـن خبـر با خشـم گستـرده مسلمانان در ايران، عراق و ديگـر كشـورها مـواجه شـد.
روز 12 مهر ،امام خمينى نجف را به قصد مرز كـويت ترك گـفـت. دولت كويـت با اشاره رژيـم ايـران از ورود امـام بـه ايـن كـشـور جلوگـيـرى كـرد. قـبـلا صحـبـت از هجـرت امام بـه لبـنـان و يا سـوريه بـود امـا ايشان پـس از مشـورت با فـرزنـدشان ( حجه الاسلام حاج سيـد احمـد خمينـى ) تصميـم بـه هجـرت به پاريـس گرفت. در روز 14 مهـر ايشان وارد پاريس شدند.
و دو روز بعد در منزل يكى از ايرانـيـان در نوفـل لـوشـاتــو ( حـومـه پاريـس ) مستقـر شـدنـد. مامـوريـن كاخ اليزه نظر رئيـس جـمهـور فـرانسه را مبنـى بـر اجتناب از هرگـونه فـعـالـيـت سـياسـى بـه امام ابلاغ كـردنـد. ايـشـان نيز در واكـنـشــى تنـد تصـريح كـرده بـود كه ايـنگونـه محدوديتها خلاف ادعاى دمكراسى است و اگر او ناگزير شـود تا از ايـن فرودگـاه بـه آن فـرودگـاه و از ايـن كـشـور بـه آن كـشـور بـرود بـاز دست از هـدفهايـش نخـواهـد كشيـد.
امام خمـيـنى در ديـماه 57 شـوراى انقلاب را تكشيل داد. شاه نيز پـس از تشكيل شـوراى سلطـنـت و اخـذ راى اعـتـماد بـراى كـابـينه بختيار در روز 26 ديـماه از كشـور فـرار كـرد. خـبـر در شـهـر تهران و سپـس ايران پيچيد و مردم در خيابانها به جشـن و پايكـوبى پرداختند.

بازگشت امام خمینی (ره) به ایران پس از 14 سال تبعید

اوايل بهمـن 57 خبر تصميم امام در بازگشت بـه كـشور منتشر شد. هر كس كه مى شنيد اشك شوق فرو مى ريخت. مردم 14 سال انتظار كشيده بـودنـد. اما در عيـن حال مردم و دوستان امام نگـران جان ايشان بـودند چرا كه هنوز دولت دست نشانده شاه سر پا و حكومت نظامى بر قرار بود. اما امام خمينى تصميـم خويـش را گرفته و طى پيامـهـايى به مردم ايران گـفـته بـود مى خـواهد در ايـن روزها سرنـوشـت سـاز و خطير در كنار مردمـش باشد. دولت بخـتـيار با هماهنگى ژنرال هايزر فـرودگـاههاى كشـور را به روى پـروازهـاى خـارجى بست.
دولت بختيار پـس از چنـد روز تـاب مقـاومـت نـيـاورد و ناگزيـر از پذيرفتـن خـواست ملت شـد. سرانجام امام خمينـى بامداد 12 بهمـن 1357 پـس از 14 سال دورى از وطـن وارد كشـور شـد. استقبال بـى سـابـقـه مـردم ايـران چنـان عـظـيـم و غـيـر قـابل انكـار بــود كه خبرگزاريهاى غربـى نيز ناگزير از اعـتـراف شـده و مستـقـبـليـن را 4 تا 6 ميليون نفر برآورد كردند.

رحلت امام خمینی (ره)، وصال یار، فراق یاران

امام خمينى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را كه مـى بايــست ابـلاغ كنـد ، گفته بـود و در عمـل نيز تـمام هستيـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـكار گرفته بـود. اينك در آستـانه نيمه خـرداد سـال 1368 خـود را آماده ملاقات عزيزى مى كرد كه تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او ، در مـقابل هيچ قدرتى خـم نشده ، و چشـمانش جز براى او گريه نكرده بـود. سروده هاى عارفانه اش همه حاكى از درد فـراق و بيان عطـش لحظه وصال محبوب بـود. و اينك ايـن لحظه شكـوهمنـد بـراى او ، و جانــكاه و تحمل ناپذير بـراى پيروانـش ، فـرا مـى رسيد. او خـود در وصيتنامه اش نـوشـته است : با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضميرى اميدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جايگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خير شما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحيـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصير بپذيـرد و از مـلت امـيدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصيـرها بـپذيـرنـد و بـا قــدرت و تصميـم و اراده بــه پيش بروند.
شگفت آنكه امام خمينـى در يكـى از غزلياتـش كه چنـد سال قبل از رحلت سروده است :
انتظار فرج از نيمه خرداد كشم             سالها مى گذرد حادثه ها مى آيد
ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود. قــلبـى از كار ايستـاد كه ميليـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـويت احـيا كرده بـود. بــه وسيله دوربين مخفـى اى كه تـوسط دوستان امــام در بيمارستان نصب شده بـود روزهاى بيمارى و جريان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى كه گوشه هايـى از حالات معنوى و آرامـش امام در ايـن ايـام از تلويزيون پخـش شـد غوغايى در دلها بر افكند كه وصف آن جــز با بودن در آن فضا ممكـن نيست. لبها دائمـا به ذكـر خـدا در حـركت بود.
در آخرين شب زندگى و در حالى كه چند عمل جراحى سخت و طولانى درسن 87 سالگى تحمل كرده بود و در حاليكه چنديـن سرم به دستهاى مباركـش وصل بـود نافله شب مى خـواند و قـرآن تلاوت مـى كرد. در ساعات آخر ، طمانينه و آرامشى ملكـوتـى داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانيت خـدا و رسالت پيـامبـر اكرم (ص) را زمـزمه مـى كـرد و بـا چنيـن حــالتى بـود كه روحـش به ملكـوت اعلى پرواز كرد. وقتى كه خبر رحلت امــام منتشر شـد ، گـويـى زلزله اى عظيـم رخ داده است ، بغضها تـركيـد و سرتاسر ايران و همـه كانـونهايـى كـه در جـهان بـا نام و پيام امام خمينـى آشـنا بـودنـد يــكپارچه گـريستند و بـر سر و سينه زدنـد. هيچ قلـم و بيـانـى قـادر نيست ابعاد حـادثه را و امواج احساسات غير قابل كنترل مردم را در آن روزها تـوصيف كند.
مـردم ايـران و مسلمانان انقلابى ، حق داشتـند اين چنيـن ضجه كـنند و صحنه هايى پديد آورند كه در تاريخ نمونه اى بـديـن حجم و عظـمت براى آن سراغ نداريـم. آنان كسـى را از دست داده بـودند كـه عـزت پـايمال شـده شان را بـاز گـردانده بود ، دست شاهان ستمگر ودستهاى غارتگران آمريكايى و غربـى را از سرزمينشان كـوتاه كرده بود ، اسلام را احــيا كـرده بــود ، مسلمـيـن را عــزت بـخـشـيـده بـــود ، جمهـورى اسلامـى را بـر پـا كـرده بـود ، رو در روى همـه قـدرتهاى جهـنمـى و شيـطانـى دنـيا ايستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازى و طـرح كـودتا و آشـوب و فتنه داخلـى و خارجـى مقاومت كرده بود و 8 سـال دفـاعى را فـرمانـدهـى كرده بـود كه در جبهه مقابلـش دشمنـى قـرار داشت كه آشكارا از سـوى هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمايت همه جانبه مـى شـد. مردم ،رهبر محبـوب و مرجع دينـى خـود و منادى اسلام راستيـن را از دست داده بـودند.
شايـد كسانـى كه قـادر به درك و هضـم ايـن مفاهيـم نيستنـد ، اگـر حالات مردم را در فيـلمهاى مـراسـم توديع و تشييع و خاكسپارى پيكر مطهر امام خمينـى مشاهده كنـنـد و خـبر مرگ دهها تـن كه در مقابل سنگينـى ايـن حادثه تاب تحمـل نيـاورده و قـلبـشان از كار ايستـاده بـود را بشنـوند و پيكرهايى كه يكـى پـس از ديـگرى از شـدت تـاثـر بيهوش شـده ، بر روى دسـتها در امـواج جمعـيت به سـوى درمانگاهها روانه مى شـدند را در فيلمها و عكسها ببيننـد، در تفسير ايـن واقعيتها درمانده شوند.
امـا آنـانكه عشـق را مـى شنـاسنـد و تجـربـه كـرده انـد، مشكلـى نـخواهند داشت. حقيقـتا مردم ايران عاشق امام خمينى بـودند و چـه شعار زيبا و گـويايى در سالگرد رحلتـش انتخاب كرده بـودند كه:
عشق به خمينـى عشق به همه خوبيهاست.
روز چهاردهم خرداد 1368 ، مجلس خبرگان رهبری تشكيل گرديـد و پـس از قرائت وصيتنامه امـام خمينى تـوسـط حضرت آيـه الله خامنه اى كه دو ساعت و نيـم طـول كشيد ، بحث و تبـادل نظر براى تعييـن جانشينـى امام خمينـى و رهبر انقلاب اسلامـى آغاز شد و پـس از چنديـن ساعت سـرانجام حضرت آيـه الله خامنه اى ( رئيـس جمهور وقت ) كه خود از شـاگـردان امـام خمينـى ـ سلام الله عليه ـ و از چهره هاى درخشـان انقلاب اسلامـى و از يـاوران قيـام 15 خـرداد بـود و در تـمـام دوران نهضت امـام درهمـه فـراز و نشيبها در جـمع ديگـر يــاوران انـقلاب جـانبـازى كرده بود ، به اتفاق آرا براى ايـن رسالـت خطير بـرگـزيده شد. سالها بـود كه غـربيـها و عوامل تحت حمايتشان در داخل كشـور كه از شكست دادن امـام مايـوس شـده بـودند وعده زمان مرگ امـام را مى دادند.
اما هـوشمندى ملت ايران و انتخاب سريع و شايسته خـبرگان و حمايـت فـرزنـدان و پيـروان امـام همه اميدهاى ضـد انقلاب را بـر بـاد دادنـد و نه تنها رحلت امـام پايان راه او نبـود بلكه در واقع عصر امام خمينـى در پهـنه اى وسيعـتر از گـذشـته آغاز شده بـود. مگر انديشه و خـوبى و معنويت و حقيقت مى ميرد ؟ روز و شـب پانزدهـم خرداد 68 ميلونها نفر از مردم تهران و سـوگوارانى كه از شهرها و روستاها آمـده بـودند ، در محل مصلاى بـزرگ تهـران اجتماع كردنـد تـا بـراى آخـريـن بـار با پيكر مطهر مـردى كه بـا قيـامش قـامت خميـده ارزشها و كرامتها را در عصر سياه ستـم استـوار كرده و در دنـيا نهـضتـى از خـدا خواهى و باز گشت به فطرت انسانى آغاز كرده بود ، وداع كنند.
هيچ اثرى از تشريـفات بـى روح مـرسـوم در مراسـم رسمى نبـود. همه چيز، بسيجى و مردمى وعاشقانه بـود. پيـكر پاك و سبز پوش امـام بـر بـالاى بـلنـدى و در حلـقه ميليـونها نفـر از جمعيت مـاتـم زده چـون نگينى مى درخشيد. هر كس به زبان خويـش با امامـش زمـزمه مى كرد و اشك مـى ريخت. سـرتاسـر اتـوبان و راههاى منتهى به مصلـى مملـو از جميعت سياهپوش بود.
پـرچمهاى عزا بـر در و ديـورا شهر آويخته و آواى قرآن از تمام مساجد و مراكـز و ادارات و مـنازل به گـوش مـى رسيـد. شـب كـه فـرا رسيـد هزاران شمع بياد مشعلـى كه امـام افـروخـته است ، در بـيابـان مصلـى و تپه هـاى اطـراف آن روشـن شـد. خـانـواده هـاى داغدار گرداگرد شمعـها نشسته و چشمانشان بر بلنداى نـورانـى دوخته شـده بود.
فرياد يا حسيـن بسيجيان كه احساس يتيمى مـى كـردنـد و بــر سـر و سينه مـى زدنـد فـضا را عـاشـورايـى كرده بـود. بـاور اينـكـه ديـگر صداى دلنشيـن امام خمينـى را در حسينيه جماران نخـواهند شنيد ، طاقتـها را بـرده بـود. مـردم شـب را در كـنار پيـكـر امـام بـه صبـح رسانيدند. در نخستین ساعت بامداد شانزدهم خــرداد ، ميلیونها تـن به امامت آيه الله العظمـى گلپايگانى(ره) با چشمانى اشكبار برپيكر امام نماز گزاردند.
انبـوهى جمعيت و شكوه حماسه حضـور مـردم در روز ورود امام خمـينى به كشـور در 12 بهمـن 1357 و تـكـرار گسـتـرده تـر ايـن حماسـه در مـراسـم تشييع پيكر امام ، از شگفـتيهاى تـاريخ اسـت. خـبرگـزاريهاى رسمـى جهـانـى جمعيت استقبال كننده را در سال 1357 تا 6 ميليـون نفر و جمعيت حاضـر در مــراسـم تشـييـع را تا 9 ميليـون نفر تخميـن زدند و ايـن در حالى بـود كه طى دوران 11 ساله حكومت امام خمينى به واسطه اتحـاد كشـورهای غربى و شرقى در دشمنى با انقلاب و تحميل جنگ 8 ساله و صـدهـا تـوطـئه ديـگـر آنـان ، مردم ايـران سخـتيها و مشكلات فـراوانـى را تحـمـل كرده و عزيزان بى شمارى را در ايـن راه از دست داده بـودند و طـبعا مـى بـايـست بـتدریج خسته و دلسرد شـده باشنـد امـا هرگز اين چنيـن نشـد. نسل پرورش يـافـته در مكتب الـهى امام خمينى به ايـن فرمـوده امام ايـمان كامـل داشـت كه :در جهـان حجـم تحمل زحمـتها و رنجها و فداكاريها و جان نثـاريها ومحروميتها مناسب حجـم بـزرگى مقصـود و ارزشمندى وعلـو رتـبـه آن است پـس از آنـكه مراسـم تـدفيـن به علت شـدت احسـاسات عـزاداران امـكان ادامـه نيافت ، طـى اطلاعيه هاى مـكرر از راديـو اعلام شـد كـه مـردم بـه خانه هايشان بازگردند ، مراسـم به بعد مـوكـول شــده و زمــان آن بعـدا اعلام شد. براى مسئوليـن تـرديـدى نـبـود كه هر چه زمان بگذرد صـدها هزار تـن از علاقه مندان ديگر امـام كـه از شهـرهاى دور راهـى تهران شده اند نيز بر جمعيت تشييع كننـده افـزوده خـواهـد شـد ، ناگزير در بعدازظهر همان روز مراسم تـدفـين بـا همان احساسات و بـه دشـوارى انـجـام شـد كـه گـوشـه هـايـى از اين مـراسـم بـوسـيـله خبرنگـاران بـه جهان مخابره شـد و بدين سان رحلت امام خمينـى نيز همچـون حياتـش منـشأَ بيـدارى و نهضتـى دوباره شـد و راه و يادش جاودانه گرديد چرا كـه او حقيـقت بـود و حقيقت هميشه زنـده است و فناناپذير.




مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی - دفترحفظ ونشرآثارحضرت آيت الله العظمی سيدعلی خامنه ای (مدظله العالی)

ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 4:43 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۸۲۳۹۴
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۱
چاپ
 
 
 
 
 

قرار بود که فردا حاج احمد متوسلیان بیاید، اما نمی آید! 

با تصمیم شورای صنفی نمایش قرار است از روز چهارشنبه سه فیلم «ایستاده در غبار»، «ننه نقلی» و «عادت نمی‌کنیم» در سینماهای کشور اکران شود. اما به دلیل آماده نبودن شرایط اکران فیلم «ایستاده در غبار» به تعویق افتاده و در هفته آتی اکران خواهد شد.
حاج احمد متوسلیان فردا نمی‌آید گروه فرهنگی مشرق- 
 
با تصمیم شورای صنفی نمایش قرار است از روز چهارشنبه سه فیلم «ایستاده در غبار»، «ننه نقلی» و «عادت نمی‌کنیم» در سینماهای کشور اکران شود. اما به دلیل آماده نبودن شرایط اکران فیلم «ایستاده در غبار» به تعویق افتاده و در هفته آتی اکران خواهد شد. 

علی سرتیپی مدیرعامل دفتر پخش فیلمیران درباره علت تعویق اکران این فیلم گفت: با توجه به شرایطی که سازمان سینمایی درباره فیلم های دفاع مقدس در اختیار دفاتر پخش قرار داد امکان نمایش فیلم برای دفتر فیلمیران مهیا شد اما فروش فیلم «اژدها وارد می‌شود» به گونه ای بود که فکر نمی‌کردیم قبل از اتمام 7 هفته کف فروش فیلم تامین نشود و فیلم تعویض شود به همین دلیل احساس کردیم فرصت برای آماده سازی فیلم و شرایط مناسب برای اکران آن داریم.

 

وی ادامه داد: اما با توجه به کف فروش فیلم شاهد افت و تعویض آن از سینماهای کشور بودیم به همین دلیل آمادگی لازم برای اکران «ایستاده در غبار» را نداریم. به شورای صنفی نمایش هم اعلام کردیم که به این سرعت امکان اکران فیلم را در سطح گسترده و در شان فیلم را نداریم.

حاج احمد متوسلیان فردا نمی‌آید!

سرتیپی درباره زمان اکران فیلم گفت: به محض آماده شده شرایط اکران و فراهم شدن تبلیغات مناسب برای فیلم حتما فیلم را به صورت گسترده و مناسب آنگونه که در شان فیلم است اکران می‌کنیم. امیدوارم این شرایط در هفته آتی مهیا شود.

به گزارش خبرنگار مشرق، این تعویق در اکران «ایستاده در غبار» در حالی است که قرار بود این فیلم در اکران اول نوروز 95 روی پرده سینماهای کشور برود اما به دلایل نامعلومی از سبد اکران نوروز 95 کنار گذاشته شد و نمایش عمومی آن به ماه جاری موکول شد.«ایستاده در غبار» با حضور در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر توانست نظر منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کند از همین رو سیمرغ بلورین بهترین فیلم سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد.


ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 4:41 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۵۸۲۴۴۱
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۵
 
 
 

جنایاتی که آمریکا به‌خاطر آنها باید عذرخواهی کند +عکس 

سفر اوباما به هیروشیما و ادای احترام به قربانیان حمله اتمی آمریکا در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم بار دیگر موضوع عذرخواهی دولت آمریکا را به‌دلیل این فاجعه و نیز سایر جنایات بین‌المللی که علیه ملت‌ها و کشورهای دیگر مرتکب شده است،‌ مطرح کرد.
 به گزارش مشرق، 
جمعه گذشته باراک اوباما، به‌عنوان اولین رئیس‌جمهور آمریکا که هنوز در مسند قدرت است از هیروشیما بازدید کرد، شهری ژاپنی که آمریکا با یک بمب هسته‌ای آن را در سال 1945 به ویرانه تبدیل کرد. اگرچه در این بمباران هسته‌ای حدود 150 هزار غیرنظامی و مردم عادی ژاپن کشته شدند، اوباما نیز سنت سایر رؤسای جمهور آمریکا طی بیش از نیم قرن گذشته را حفظ کرده و عذرخواهی نکرد.

چرا پس از 70 سال آمریکایی‌ها به‌خاطر این کشتار مهیب عذرخواهی نمی‌کنند؟ بهانه رایج در رسانه‌ها این است که بمباران هسته‌ای هیروشیما و ناکازاکی سریع‌ترین راه برای پایان بخشیدن به جنگ جهانی دوم بود ــ مناقشه‌ای که تا آن زمان جان میلیون‌ها نفر را گرفته بود.

اما همان‌گونه که واشنگتن‌پست نیز می‌نویسد، استدلال دیگری وجود دارد که شایع‌تر و حتی شاید قانع‌کننده‌تر است: عذرخواهی چیزی نیست که آمریکا یا سایر کشورها انجام دهند. جنیفر لیند، استاد دانشکده دارتموث و نویسنده کتاب «دولت‌های متأسف: عذرخواهی در سیاست بین‌المللی» می‌گوید: «ما هیچ‌وقت عذرخواهی نمی‌کنیم.» این امر مختص به آمریکا هم نیست، لیند می‌افزاید: «کشورها کلاً به‌خاطر اعمال خشونت علیه کشورهای دیگر عذرخواهی نمی‌کنند» البته در این میان آلمان، و در درجه‌ای کمتر ژاپن خود را از این قاعده خارج کرده‌اند.

اما آمریکا به‌خاطر چه جنایت‌های دیگری باید عذرخواهی کند؟ در اولین قسمت از گزارش حاضر به چهار جنایت بین‌المللی آمریکا می‌پردازیم که دولت این کشور سال‌ها و حتی قرن‌ها است که از عذرخواهی درباره آنها اجتناب می‌ورزد.

عملیات کارگر مزرعه

طی جنگ ویتنام دولت آمریکا حدود 12 میلیون گالون «عامل نارنجی» را در عملیات کارگر مزرعه بر فراز مناطقی در ویتنام، کامبوج و لائوس پاشید تا پوشش گیاهی که نیروهای ویت‌کنگ و ویتنام شمالی در میان آن پنهان می‌شدند و همچنین منابع غذایی این نیروها را از بین ببرد.

دولت ویتنام می‌گوید 4 میلیون نفر از شهروندانش در معرض عامل نارنجی قرار داشته‌اند و در حدود 3 میلیون نفر هم بر اثر آن دچار بیماری شده‌اند. این ارقام شامل کودکان افرادی که در معرض این گاز قرار گرفته بودند نیز می‌شود.

صلیب سرخ ویتنام اعلام کرده حدود 1 میلیون نفر از مردم این کشور به‌دلیل مسمومیت ناشی از عامل نارنجی دچار معلولیت جسمی یا سایر مشکلات فیزیکی شده‌اند.

در دهه 1970، مقادیر زیادی ماده دیوکسین در شیر مادران در ویتنام جنوبی و نیز خون سربازان آمریکایی که به این کشور اعزام شده بودند کشف شد.

در حدود 17.5 درصد ــ 3 میلیون و 100 هزار هکتار ــ از مناطق جنگلی ویتنام در دوران جنگ با عامل نارنجی مورد حمله واقع شدند، اقدامی که تعادل زیست‌محیطی منطقه را شدیداً مختل کرد.

اگرچه آمریکا گه‌گاه ارتباط بین عامل نارنجی و مشکلات جسمی را به چالش کشیده اما تاکنون بیش از 100 میلیون دلار برای پاک کردن بقایای این ماده شیمیایی در کشورهای مورد استفاده هزینه کرده است. کنگره نیز اغلب مبالغ کمتری به برنامه‌های بهداشتی و ناتوانی جسمی افرادی اختصاص داده که دچار تبعات عامل نارنجی شده‌اند. با این حال، آمریکا هیچ‌گاه به‌خاطر استفاده از عامل نارنجی عذرخواهی نکرده است.

عملیات آژاکس

در سال 1953 میلادی (1332 شمسی) دولت منتخب محمد مصدق، نخست‌وزیر ایران، در کودتایی که توسط سازمان‌های جاسوسی آمریکا و انگلستان طراحی شده بود برکنار شد و دوره‌ای جدید از اختناق و دیکتاتوری در ایران آغاز شد که تا 25 سال بعد و پیروزی جمهوری اسلامی ایران ادامه یافت.

مصدق سعی داشت که حساب‌های شرکت نفتی آنگلو ــ ایرانیان (AIOC)، شرکتی انگلیسی‌ای را که بعدها به بریتیش پترولیوم (BP) تغییر نام داد،‌ مورد حسابرسی قرار داده و مفاد قرارداد دسترسی این شرکت به ذخایر نفتی ایران را تغییر دهد. متعاقب اجتناب شرکت انگلیسی از همکاری با دولت ایران،‌ مجلس رأی به ملی‌ ساختن اموال شرکت و اخراج آنها از ایران داد.

سازمان سیا در اسنادی که هم‌اکنون از وضعیت محرمانه خارج شده‌اند، تأیید کرد که سرنگونی مصدق «تحت هدایت سازمان سیا به‌عنوان یک اقدام سیاست خارجی آمریکا که در بالاترین سطوح دولت تأیید شده است» با کمک سرویس‌های جاسوسی انگلستان انجام گرفت.

مادلین آلبرایت، وزیر خارجه پیشین آمریکا، در سال 2000 گفت: «این کودتا به‌وضوح عقبگردی در توسعه سیاسی ایران بود. و به‌آسانی می‌توان دانست که چرا بسیاری از ایرانی‌ها از دخالت آمریکا در امور داخلی‌شان ناراحت هستند».

کرمیت روزولت (Kermit Roosevelt) در کتابش با عنوان «کودتای متقابل: تلاش برای کنترل ایران» می‌گوید: دیکتاتور ایران از این کودتا قدردانی کرد؛ «من پادشاهی‌ام را مدیون خدا، مردمم، ارتشم و شما هستم! منظور وی از شما، من و دو کشور ــ بریتانیا و آمریکا ــ بود که من نمایندگی‌شان را به‌عهده داشتم. همه ما قهرمان شده بودیم».

با این حال، آمریکا و بریتانیا هیچ‌گاه برای نقشی که در این کودتا ایفاء کردند عذرخواهی نکردند، دولت اوباما اخیراً اعلام کرده که برنامه‌ای برای عذرخواهی به‌دلیل همدستی در این کودتا نداشته و نخواهد داشت.

کودتای شیلی

آمریکا همچنین در کودتای خونین سال 1973 در شیلی که منجر به سرنگونی ساوادور آلنده، رئیس‌جمهور منتخب و قانونی این کشور شد، دست داشت. در پی این کودتا ژنرال پینوشه به‌مدت 17 سال زمام امور کشور را به دست گرفت، دورانی که آکنده از ربودن مخالفین، شکنجه و یا قتل آنها بود. سازمان سیا مدعی شده که هیچ‌گونه نقش مستقیمی در این کودتا نداشته اما تأیید کرد که با ریاست‌جمهوری آلنده مخالف بود.

در سال 1977،‌ برادی تایسون (Brady Tyson)، نائب‌رئیس‌ هیأت آمریکا در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در ژنو، سعی کرد تا به‌خاطر همدستی آمریکا در این کودتا عذرخواهی کند اما وزارت خارجه آمریکا به‌سرعت از اظهارات وی اعلام برائت کرد. زمانی که اوباما در سال 2011 به شیلی سفر کرد، درخواست یک خبرنگار شیلیایی برای عذرخواهی را رد کرده گفت: «تاریخ روابط بین آمریکا و آمریکای لاتین در برخی زمان‌ها دارای فراز و نشیب زیادی بوده است. اما ما در تاریخ‌مان به تله نیفتاده‌ایم».

پیتر وین، مورخ، به «مدارک گسترده‌ای» دال بر همدستی آمریکا در کودتای شیلی دست یافت. وی اظهار داشت که حمایت پنهانی آمریکا برای مهندسی کودتا و همچنین تحکیم قدرت رژیم پینوشه ضروری بود. پیتر کورن‌بلو با اشاره به اسنادی که در دولت کلینتون از حالت محرمانه خارج شدند، تأیید می‌کند که سازمان سیا شیلی را بی‌ثبات کرده و به ایجاد شرایط مناسب برای کودتا کمک کرد. نویسندگان دیگری نیز به دخالت سازمان‌های جاسوسی وزارت دفاع آمریکا اشاره می‌کنند. مأموران آن موشک‌هایی را که در بمباران کاخ ریاست‌جمهوری شیلی مورد استفاده قرار گرفتند، تحویل کودتاگران داده بودند.

در جریان کودتای شیلی سالوادور آلنده به‌همراه ده‌ها نفر از یارانش در حمله‌ای که به کاخ ریاست‌جمهوری انجام گرفت کشته شد. پس از قدرت گرفتن ژنرال آگوستو پینوشه، رهبر کودتاگران، حکومت خفقان و سرکوب در شیلی مستقر شد. طی سال‌های دیکتاتوری پینوشه هزاران نفر دستگیر، شکنجه و ناپدید شدند.

هولوکاست آفریقا

کنگره آمریکا در سال 2009 از آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار به‌دلیل برده‌داری عذرخواهی کرد. البته عبارات این عذرخواهی به‌صورتی جمله‌بندی شده بودند که نتوان از آن برای درخواست غرامت استفاده کرد. اما آیا از کشورهای آفریقایی که وضعیت امروزشان حاصل تجارت برده‌داری در گذشته است، عذرخواهی انجام گرفت؟ هیچ‌گاه. بیل کلینتون در سفری که در سال 1998 به اوگاندا داشت تا نزدیکی‌ عذرخواهی پیش آمد. وی در مقابل جمعیتی در روستایی بیرون از کامپالا، پایتخت اوگاندا، گفت: «در زمان‌ گذشته وقتی که هنوز یک کشور نشده بودیم، آمریکایی‌های اروپایی‌تبار از ثمره تجارت برده بهره بودند. و کار ما اشتباه بود».

در آن زمان، منتقدین به‌سرعت اعلام کردند که این اظهارات بیشتر نشان دهنده تأسف و پشیمانی هستند نه یک عذرخواهی رسمی. مکان این اظهارات نیز عجیب بود، بیشتر برده‌ها از غرب آفریقا آورده شده بودند نه اوگاندا. کلینتون یک هفته پیش در سنگال بود، جایی که این‌گونه اظهارات می‌توانست وزن بیشتری داشته باشد.

تخمین زده می‌شود که در حدود 40 الی 100 میلیون نفر به‌طور مستقیم تحت تأثیر پدیده بردگی از طریق مسیرهای آتلانتیک، دریای عرب و ماوراء صحرا قرار گرفتند. برخی تاریخ‌نگاران بر این باورند که مجموع تلفات انسانی برده‌های ربوده شده، آنهایی که در مسیر حرکت به‌سمت سواحل آمریکا جان خود را از دست دادند و آنهایی که در حملات شکار برده کشته شدند، بیش از 66 الی 76 میلیون نفری است که در پایان دوران بردگی در قاره آفریقا باقی مانده بودند.

در حدود 10 میلیون نفر بر اثر پیامدهای مستقیم تجارت برده جان خود را از دست دادند. هیچ کس آمار دقیق را نمی‌داند: بسیاری در حین حمل و نقل جان خود را از دست دادند، بسیاری از بیماری مردند یا به‌صورت غیرمستقیم بر اثر فاجعه اجتماعی که در آفریقا پدید آمده بود، جان سپردند.

هرچند تجارت بین‌المللی برده در سال 1808 میلادی ممنوع شد اما تجارت داخلی در آمریکا همچنان ادامه یافت و باعث شد تا جمعیت برده‌ها تا پیش از ممنوعیت برده‌داری به چهار میلیون نفر برسد. در سال 1860 از میان 1 میلیون و 515 هزار و 605 خانواده‌ای که آزادانه در پانزده ایالت زندگی می‌کردند نزدیک به 400 هزار خانواده (تقریباً یک‌چهارم) آنها برده داشتند.

 
منبع: تسنیم

ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 4:39 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 

تصاویردیده نشده حجت الاسلام والمسلمین علی اسماعیلی کریزی و...

 

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com  پروردگار مهربان ... 🍃🌺، زندگی با عشق تو آغاز می شود 🍃🌺 قضاوت فقط کار توست 🍃🌺 بخشندگی از آن توست 🍃🌺 عشق در وجود توست 🍃🌺 قدرت در دستان توست 🍃🌺 الهی ما را در مسند قضاوت قرار مده 🍃🌺 اما بخشندگی را به ما بیاموز 🍃🌺 و عشق را در جسم و روح ما جاری ساز 🍃🌺 تا عزیزان مهربانم را با تمام وجودم دوست بدارم 🍃🌺 زندگی تان پر از لطف خدا ... 🍃🌺 شاد شاد شاد باشید 🍃🌺
  • 3likes
  • 0comments
  • 5likes
  • 0comments
  • 9likes
  • 0comments
  • 13likes
  • 0comments
تعزيه روستای کربز
  • 31likes
  • 0comments
  • 32likes
  • 1comment
  • 40likes
  • 0comments
  • 40likes
  • 0comments
  • 27likes
  • 0comments
  • 20likes
  • 0comments
  • 21likes
  • 0comments
  • 19likes
  • 0comments
  • 12likes
  • 0comments
  • 12likes
  • 0comments
مکه مکرمه
  • 19likes
  • 0comments
خدايا ...
  • 14likes
  • 0comments
  • 4likes
  • 0comments
  • 6likes
  • 0comments
  • 5likes
  • 0comments
  • 5likes
  • 0comments
  • 5likes
  • 0comments
  • 7likes
  • 0comments
  • 4likes
  • 0comments
  • 4likes
  • 0comments
  • 4likes
  • 0comments
  • 7likes
  • 0comments
  • 4likes
  • 0comments
  • 5likes
  • 0comments
  • 4likes
  • 0comments
  • 5likes
  • 0comments
  • 5likes
  • 0comments
  • 3likes
  • 0comments
  • 4likes
  • 0comments
  • 6likes
  • 0comments
  • 4likes
  • 0comments
  • 12likes
  • 0comments
  • 6likes
  • 0comments
  • 5likes
  • 0comments
  • 6likes
  • 0comments
  • 6likes
  • 0comments
  • 7likes
  • 0comments
  • 7likes
  • 0comments
  • 12likes
  • 0comments
  •  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 3:50 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

تصاویرسرداران وشهدای روستای کریز

 

 

 

  • 3
    https://www.instagram.com/p/BATea5RAC3IADN8sK9MgpGDxYqqzDVS1a-zADg0/
    سردار شهید حاج محمد علی صادقی فرمانده گردان کوثر،خراسان رضوی
    • 24likes
    • 0comments
    • 19likes
    • 0comments
    • 19likes
    • 0comments
    • 21likes
    • 0comments
    • 19likes
    • 0comments
    • 19likes
    • 0comments
    سردار شهید محمد یزدانی کریزی معاون گردان کوثر
    • 16likes
    • 0comments
    • 22likes
    • 1comment
    • 16likes
    • 0comments
    • 21likes
    • 0comments
    سردار شهید حاج محمد علی صادقی فرمانده گردان کوثر
    • 17likes
    • 0comments
    • 17likes
    • 0comments
    • 19likes
    • 0comments
    • 18likes
    • 0comments
    • 18likes
    • 0comments
    سردار شهید سپاه اسلام شهید حاج محمد علی صادقی فرما نده گردان کوثر خراسان رضوی
    • 21likes
    • 1comment
    • 16likes
    • 0comments
    • 18likes
    • 0comments
    • 19likes
    • 0comments
    • 16likes
    • 0comments
    • 16likes
    • 0comments
    • 17likes
    • 0comments
    • 16likes
    • 0comments
    سرداران شهید محمد یزدانی کریزی وحاج محمد علی صادقی، معاون وفرمانده گردان کوثر لشکر بیست و یک امام رضا(ع)خراسان رضوی،  عملیات کربلای 5 نوزدهم دیماه سال 1365
    • 25likes
    • 0comments
    • 16likes
    • 0comments
    شهدای وحدت، سرلشکر پاسدار شهیدنورعلی شوشتری فرمانده سپاه هشتم  ثامن الائمه (ع)خراسان بزرگ دردوران دفاع مقدس وجانشین نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وسردار سرتیپ پاسدار ازسرداران وفرماندهان دفاع مقدس وفرمانده سپاه سلمان استان س وب (زاهدان)
    • 35likes
    • 1comment
    • 30likes
    • 0comments
    سردار شهید محمد یزدانی کریزی،  معاون گردان کوثر، لشگر بیست و یک امام رضا علیه السلام، استان خراسان رضوی،  شهرستان کاشمر،  بخش کوهسرخ روستای کریز،  محل شهادت،  شلمچه،  عملیات کربلا ی پنج،  استان خوزستان نوزدهم دیماه سال 1365
    • 42likes
    • 0comments
    https://www.instagram.com/p/BATea5RAC3IADN8sK9MgpGDxYqqzDVS1a-zADg0/
    • 35likes
    • 2comments
    • 41likes
    • 0comments
    • 36likes
    • 0comments
    • 36likes
    • 0comments
    تعزيه روستای کربز
    • 31likes
    • 0comments
    • 19likes
    • 0comments
    • 21likes
    • 0comments
    رزمنده دوران دفاع مقدس،  مرحوم حاج غلامحسین اسماعیلی کريزي
    • 20likes
    • 0comments
    • 18likes
    • 0comments
    • 20likes
    • 0comments
    • 3likes
    • 0comments
    • 2likes
    • 0comments
    • 2likes
    • 0comments
    مرحوم مغفور دکتر حاج ایرج سلطان پور متخصص اعصاب وروان مشهد مقدس،  شادی روحش صلوات
    • 3likes
    • 0comments
    جهت شادی روح مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عنایت الله راد مدفون در قبرستان بقیع شهر قم صلوات و فاتحه ای قرائت نمایید.

هرگاه عالمی بمیرد در اسلام رخنه ای ایجاد می شود که هیچ چیز آن را پر نمی کند. روحش شاد.
    • 1like
    • 0comments
    likes
  • 3comments
  •  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 3:43 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

تصاویرکمتردیده شده احمداسماعیلی کریزی و...

 

 

 

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
سردار سرلشکر پاسدار شهید حاج محمود کاوه فرمانده دلاورلشکر پنجاه و پنج ویژه شهدا استان خراسان رضوی مستقر دراستان کردستان
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تصاویرکمتردیده شده احمداسماعیلی کریزی و...
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تصاویرکمتردیده شده احمداسماعیلی کریزی و...

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 3:23 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

تصاویرکمتردیده شده احمداسماعیلی کریزی و...

 

 

 

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
سردار سرلشکر پاسدار شهید حاج محمود کاوه فرمانده دلاورلشکر پنجاه و پنج ویژه شهدا استان خراسان رضوی مستقر دراستان کردستان
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تصاویرکمتردیده شده احمداسماعیلی کریزی و...
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تصاویرکمتردیده شده احمداسماعیلی کریزی و...

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 3:23 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
گزارش/

"نه" به عکس یادگاری !/ زنبیل‌ها کجا رفتند؟ 

«با ما عکس یادگاری گرفتند؛ زنبیل را جای دیگری بردند» این اظهارات کنایه آمیز را مصطفی کواکبیان روز گذشته در لابی مجلس مطرح کرد.
نه به عکس یادگاری ! / زنبیل‌ها کجا رفتند؟
به گزارش خبرنگار 
 
مجلس گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛
 
عکس های یادگاری سند حمایت نشد؛ آنهم در بزنگاه. کلیدواژه عکس یادگاری به کنایه این روزهای اصلاحطلبان تبدیل شده است ، اصلاحطلبان در حالی خواب کرسی ریاست مجلس دهم را  برای خود تعبیر می کردند که حرف آخر را از زبان مجلس شنیدند.
 
این درحالی است که روز گذشته علی لاریجانی با 173 رای رئیس موقت مجلس دهم شد و با اختلاف 70 رای از محدرضا عارف نامزد اصلی اصلاحطلبان پیشی گرفت.
 
با این حال مجلس دهم در حالی دستور رقابت برای ریاست موقت مجلس را در دومین جلسه خود کلید زد که دو نامزد مطرح این کرسی در آخرین روزهای مجلس نهم خبر از رقابتی جدی داده بودند رقابتی که به اذعان برخی در روز موعود بازنده ای نداشت.
 
 این در حالی است که بسیاری از روزنامه های نزدیک به اصلاحطلبان با تیتر هایی چون "اصلاحطلبان اصلاحطلب ماندند" ، " چرخش عارفانه" و " 103 نفر" به تحلیل در این رابطه پرداختند.
 
نه به عکس یادگاری ! / زنبیل‌ها کجا رفتند؟
 
وزن کشی
البته به اذعان برخی رقابت لاریجانی و عارف بر سر کرسی ریاست ، وزن سیاسی جناحین  و فراکسیون های مجلس دهم را مورد ارزیابی قرارداد.
 
در همین رابطه محمدعلی پورمختار می گوید: آنچه که مسلم است این است که وزن دو فراکسیون ولایت و امید در انتخابات هیأت رئیسه مشخص شد و معلوم شد که وزن هر یک از این دو فراکسیون چه مقدار است.
 
البته در این بین سایر نقطه نظرات هم بر این نکته تاکید دارد که بسیاری از فعالان اصلاحطلب از ابتدا قائل به دوقطبی عارف و لاریجانی نبودند و حالا هم با پیروزی لاریجانی معتقدند نبايد از آنچه رخ داده، نگران بود؛ زيرا از ابتدا بنا بر رقابت بود تا تکلیف و وزن نیروهای سیاسی در مجلس روشن شود و آنچه امروز به دست آمده مي‌تواند نقشه راه تعاملات بعدی در صحن مجلس باشد.
 
 با این حال بسیاری  هم در رابطه با انتخاب علی لاریجانی به عنوان ریاست موقت مجلس سعی دارند به نوعی رای وی را به نفع جناح خود مصادره کنند.
 
70 رای معتدل/ کف و سقف کجاست؟
درهمین‌باره قدرتعلی حشمتیان، رئیس جبهه «مستقلین و اعتدالگرایان» در گفت‌وگویی از رأی هم‌طیفی‌های خود به لاریجانی پرده برداشته و گفته است: در جلسه شنبه شب شورای‌عالی جبهه مستقلین که با حضور تعدادی از منتخبان مردم در مجلس دهم همراه بود، مقرر شد تا بنا بر مصلحت کشور، در سال نخست مجلس دهم، جبهه مستقلین و اعتدال‌گرایان به دلیل سوابق ریاستی آقای لاریجانی در مجالس گذشته از ایشان حمایت کنند.
 
حشمتیان با بیان اینکه ٧٠ رأی لاریجانی مربوط به جبهه مستقلین و اعتدال‌گرایان است، گفت: تفاوت رأی لاریجانی و عارف ٧٠ رأی بود که این تعداد مربوط به جبهه مستقلین است و البته این کف رأی جریان ماست و سقف رأی ما نیز ١٣٢ رأی به علی مطهری است.
 
اصلاحطلبان معترض !/  50 عکس یادگاری
ریاست موقت مجلس دهم در حالی یکشنبه هفته جاری در دومین روز مجلس دهم به علی لاریجانی رسید که برخی از اعضای جناح نامزد دوم ریاست مجلس تاکید داشتند که عدم پایبندی برخی به میثاق نامه امید، لاریجانی را به جای عارف رئیس مجلس کرد.
 
«با ما عکس یادگاری گرفتند؛ زنبیل را جای دیگری بردند» این اظهارات کنایه آمیز را مصطفی کواکبیان روز گذشته در لابی مجلس مطرح کرد.
 
وی در ارزیابی خود از ترکیب هیئت رئیسه موقت مجلس دهم، گفت: در حال حاضر این ترکیب خوب است اما می‌شد خیلی بهتر از اینها باشد.اگر اصولگرایان پیشنهادی که به آنها دادیم می‌پذیرفتند، بلاشک ترکیب قوی‌تر و مطلوب‌تری را شاهد بودیم.
 
کواکبیان ادامه می دهد؛ البته واقعیت (انتخابات هیئت رئیسه) چیز دیگری بود. بعضاً اشخاصی با ما «عکس یادگاری گرفتند و زنبیل خودشان را جای دیگر بردند». گرفتاری ما این است که این اشخاص از لیست امید میثاق‌نامه را امضا کردند اما به لاریجانی رأی دادند.
 
کواکبیان با بیان اینکه "واقعاً برای دوستان خودم متأسفم که مسیر را چنین پیش‌ بردند"، خاطرنشان کرد: اگر آن عده پای کار فراکسیون می‌ایستادند، قطعاً نتیجه به‌عکس می‌شد. مطمئنم 50 نفر از لیست امید به‌ آقای لاریجانی رأی دادند.
 
نه به عکس یادگاری ! / زنبیل‌ها کجا رفتند؟
 
عارف برای ریاست دائم مجلس کاندیدا نمی‌‌شود
 
این اظهارات در حالی مطرح می شود که یکی دیگر از اعضای فراکسیون امید کمی متفاوت تر نسبت به سایر اعاض فراکسیون متبوع خود درباره ریاست لاریجانی در مجلس دهم واکنش نشان  می دهد.
 
منتخب اصلاح‌طلب مردم تهران با بیان "با لاریجانی همکاری و تعامل می‌کنیم" گفت: بعید می‌دانم عارف برای ریاست دائم مجلس کاندیدا شود.
 
ابوالفضل سروش درباره فرایند انتخابات هیئت رئیسه موقت مجلس و ریاست علی لاریجانی بر مجلس دهم می گوید: فرایند دموکراسی همین است و صحن علنی مجلس مشخص می‌کند چه‌کسی رئیس مجلس باشد.
 
وی درباره همکاری فراکسیون امید با لاریجانی خاطرنشان کرد: فرایند ما تعامل و همکاری است و این مسئله باعث نمی‌شود کار  ملت به وقفه بیفتد. همه باید برای رفع مشکلات دست در دست هم دهیم.
 
سروش درباره احتمال نامزدی عارف برای ریاست دائم مجلس دهم هم گفت: بعید می‌دانم عارف برای ریاست دائم مجلس کاندیدا شود.
 
نه به عکس یادگاری ! / زنبیل‌ها کجا رفتند؟
 
با همه این تفاسیر باید گفت که اصلاحطلبان بعد از پایان فرآیند انتخاب هیئت رئیسه، خود را آماده استرانژی دیگری می کنند استراتژی که نه به عکس یادگاریست بلکه حمایت چراغ روشن نمایندگان را طلب می کند.
 
انتهای پیام/

ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 6:31 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
    تصاویرکمتردیده شده احمداسماعیلی کریزی و...
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 6:28 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
بازدید رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح از دو مجموعه قضایی در تهران
 
 1395/3/10 دوشنبه  
 
 
 
 
 
 
 
 
مسئولان و نمایندگان قوه قضائیه در روز دوشنبه همزمان با سفر آملی لاریجانی به استان تهران به نهادها و مراکز تابعه سرکشی کردند.

 در اولین روز سفر مسئولان دستگاه قضایی برای بررسی مشکلات قضایی استان تهران، حجت الاسلام والمسلمین شکرالله بهرامی از به عنوان نماینده رئیس قوه قضائیه از مجتمع قضایی امور حسبی، ناحیه 6 دادسرای عمومی و انقلاب تهران و ناحیه 25 دادسرای عمومی و انقلاب تهران بازدید کرد.

سایر مسئولان قضایی به ترتیب به سازمان‌های زیر مراجعه می کنند.
1- حجت‌الاسلام منتظری دادستان کل کشور - مجتمع قضایی شهید مطهری- ناحیه 18 دادسرای عمومی دانشگاه تهران
2- حجت‌الاسلام امینی معاون منابع انسانی- مجتمع قضایی شهید باهنر- ناحیه 4 دادسرای عمومی و انقلاب تهران
3- حجت‌السلام حصاری معاون قضایی- مجمع قضایی بعثت ناحیه 6 دادسرای عمومی و انقلاب تهران
4- خدائیان معاون حقوقی قوه قضائیه- مجتمع قضایی خانواده 1 - مجتمع قضایی شهید محلاتی ناحیه 14 دادسرای عمومی و انقلاب تهران
5- حجت‌الاسلام نیری رئیس محکمه عالی انتظامی قضات- مجتمع قضایی کارکنان دولت ناحیه 28 دادسرای عمومی و انقلاب تهران- ناحیه 12 و نیابت دادسرای عمومی و انقلاب تهران
6-کهزادی معاون مالی و پشتیبانی- مجتمع قضایی خانواده 2 ناحیه 3 ونک- دادسرای عمومی و انقلاب تهران
7- حجت‌اسلام صادقی معاون فرهنگی قوه قضائیه- مجتمع قضایی قدس ناحیه 5 دادسرای عمومی و انقلاب تهران
8- حجت‌الاسلام شهریاری رئیس مرکز آمار و فناروری اطلاعات- مجتع شهید صدر- مجتمع قضایی شهید مدرس
9- سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور ناحیه 27 دادسرای عمومی و انقلاب تهران - ناحیه 32 ویژه سرقت دادسرای عمومی و انقلاب تهران
10- حجت‌الاسلام احمدی‌میانجی رئیس مرکز امور شوراهای حل اختلاف- شورای حل اختلاف
11- تویسرکانی رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مجتمع قضایی شهید بهشتی
12- الفت معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه- دادگاه انقلاب اسلامی- ناحیه 20 دادسرای عمومی و انقلاب تهران
13- حجت‌الاسلام بهرامی رئیس دیوان عدالت اداری مجتمع قضایی ارشاد- ناحیه 21 دادسرای عمومی و انقلاب تهران
14- حجت‌الاسلام موحدی دادستانی انتظامی قضات- مجتمع قضایی شهید قدوسی ناحیه 2 دادسرای عمومی و انقلاب تهران
15- شجاعی رئیس سازمان پزشکی قانونی- ناحیه 19 دادسرای عمومی و انقلاب تهران- ناحیه 7 دادسرای عمومی و انقلاب تهران
16- جهانگیر رئیس سازمان زندان ها و اقدامات تامینی- مجتمع قضایی عدالت ناحیه 1 دادسرای عمومی و انقلاب تهران
17- حجت‌الاسلام خطیب رئیس مرکز حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه مجتمع قضایی شهید مدنی- مجتمع قضایی امور اقتصادی.

 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 5:59 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۳۳۴۸۹۱
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۵۴
برترینها
 
 
یونانی آزاد شده از زندان اسرائیل:

 

 

4 دیپلمات ایرانی زنده هستند 
 
 
یک زندانی یونانی که از زندان‌های رژیم صهیونیستی آزاد شده، به سفارت ایران در یونان گفت که ۴ دیپلمات ایرانی ربوده شده در زندان اسرائیل زنده هستند.
 
 
 
باشگاه خبرنگاران جوان: رای الیوم در گزارشی به نقل از منابع اطلاعاتی نوشت که به گفته یک زندانی تازه آزاد شده یونانی، هر 4 دیپلمات ایرانی ربوده شده در لبنان، در حال حاضر در زندان رژیم صهیونیستی زنده هستند.

«محسن موسوی»، «احمد متوسلیان»، «کاظم اخوان» و «تقی رستگار» به دستور «ایلی حبیقه» و «سمیر جعجع» ربوده شدند و در سال 1986 و پس از تبادل اسرا بین حزب‌الله و اسرائیل، خبرهایی بود مبنی بر اینکه حزب «کتائب لبنانیه» (بخشی از حزب فالانژ) این 4 دیپلمات را به همراه برخی دیگر از زندانیان تحویل اسرائیل داده است.

این روزنامه ادامه می‌دهد: برخی از آزاد شدگان زندان‌های اسرائیل گفته‌‌اند که ایرانی‌ها را در یکی از زندان‌های اسرائیل دیده‌اند.

«یاسین جمیل» نویسنده این گزارش، می‌افزاید: طبق یک گزارش امنیتی دقیق، یک زندانی یونانی که از زندان اسرائیل آزاد شده و به کشورش بازگشته، به سفارت ایران در آتن اطلاع داده که 4 دیپلمات ایرانی در زندان‌های اسرائیل زنده هستند.

همچنین شهید فلسطینی «احمد حبیب الله ابوهشام» رئیس جمعیت «دوستان زندانی» (کسی که به پدر معنوی اسرای در بند اسرائیلی‌ها شهرت یافت) پس از بازدید از زندانیان دربند صهیونیست‌ها، دیپلمات‌های ایرانی را نیز دیده و پس از آن به خبرنگاران گفته بود که احمد متوسلیان و دوستانش در زندان «عتلیت» محبوس هستند.

رآی الیوم ادامه می‌دهد: پس از آن، اسرائیل در یک تصادف رانندگی ساختگی نزدیک شهرک «کفر مندا» در شمال فلسطین ابوهشام را هدف قرار داد و او در 15 می 2002 و در سالروز اشغال فلسطین موسوم به روز نکبت بر اثر خونریزی داخلی به شهادت رسید.

ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 5:56 AM ] [ احمد ]
نظرات 0

آغاز برداشت آلبالو و گیلاس در خراسان شمالی

 
 
 
آغاز برداشت آلبالو و گیلاس در خراسان شمالی
 

مدیر امور باغبانی سازمان جهادکشاورزی خراسان شمالی از آغاز برداشت آلبالو وگیلاس از سطح هزارو ١٩۰ هکتار باغ‌های این استان خبرداد.

محمد علی شریکیان در گفتگو با نسیم نیوز، با بیان اینکه بیشترین و مرغوب‌ترین گیلاس درروستای بازخانه شهرستان بجنورد تولید می‌شود، گفت: پیش بینی می‌شود امسال چهارهزارو ٧۰۰ تن گیلاس و یک هزارو ١۰۰ تن آلبالو دراستان تولید شود.

وی ارقام موجود در استان را از نوع زود رس شیشه‌ای وآلبالویی ، میان رس فرانسوی دم کوتاه و دم بلند و دیر رس تکدانه مشهدی عنوان کرد و افزود: حرس به موقع، رعایت بهداشت سطح باغ ، دفع آفات نباتی باعث افزایش تولید با کیفیت می‌شود.

شریکیان اظهار داشت: گیلاس تولید شده در استان علاوه بر مصرف داخلی برای استان‌های گلستان و تهران نیز بارگیری می‌شود.

وی با اشاره به ظرفیت بالای تولید گیلاس مرغوب در این استان تصریح کرد: میانگین برداشت گیلاس در جهان به ازای هر هکتار پنج هزارو ۶۰۰ کیلو است؛ در حالیکه در باغ‌های روستای بازخانه به ازای هر هکتار شش هزار کیلو برداشت شده است.

به گزارش نسیم نیوز، در شهرستان بجنورد که بیشترین میزان تولید گیلاس در استان را دارد، روستاهای بازخانه، رشوانلو، تراقی کرد، پا قلعه و حمزالو با مرغوب‌ترین و بیشترین تولید در صدر قرار دارند.

سال گذشته چهارهزارو ۶۰۰تن گیلاس و یک هزارتن آلبالو در استان خراسان شمالی تولید شد.

 
 

ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 5:53 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
گزارشی از حزب مطلوبِ رهبر معظم انقلاب

«این گونه» باید کار حزبی کرد!/تجربه‌ای که نباید تکرار شود

 
«این گونه» باید کار حزبی کرد!/تجربه‌ای که نباید تکرار شود
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از همان ابتدا جزو مؤسسان حزب قرار گرفتند. دیدگاه‌های ایشان در کنار دیدگاه‌های افراد شاخص دیگر حزب، راهنمای فکر و عمل اعضا بود که گاه در قالب جزوه‌ها و گاه هم سخنرانی در اختیار مخاطبان قرار می‌گرفت.
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) نوشت:
نزدیک به ۲۸ سال از اعلام تعطیلی حزب جمهوری اسلامی می‌گذرد.[۱] حزبی که شاید بتوان گفت تنها تجربه‌ی جدی یک حزب سراسری در دوران پس از پیروزی انقلاب است. پیش از آن «حزب توده‌ی ایران»، شاخص‌ترین تجربه‌ی حزبی ایرانیان بود که به‌دلایلی[۲]، جایگاهی «دیرپا» و «گسترده» در فضای سیاسی و اجتماعی کشور از خود برجای گذاشت. پس از تعطیلی حزب جمهوری اسلامی هم به تناسبِ رقابت‌های سیاسی و اختلاف نظرهای جناحی، برخی احزاب ریز و درشت -به‌ویژه با اهداف انتخاباتی- در کشور تأسیس شده‌اند. با نگاهی اجمالی به فلسفه‌ی تأسیس و عملکرد این احزاب  به نظر می‌رسد که هیچ یک نتوانسته‌اند مبانی و چارچوب شکل‌گیری یک حزب قدرتمند، انقلابی و یاریگر مردم و انقلاب را پایه‌ریزی کنند. بنابراین، این دغدغه قابل طرح است که تحزب به آن معنایی که رهبر انقلاب در کارنامه‌ی عمل سیاسی ۵۰‌ ساله‌ی خود تجربه کرده و یا تبیین کرده‌اند، تاکنون شکل نگرفته است و بهترین پاسخ برای این دغدغه، طرح این پرسش است که اساساً این نوع کار حزبی، چه خصوصیات و بایدها و نبایدهایی دارد؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نقش مهمی در حزب جمهوری داشتند. از همان ابتدا جزو مؤسسان حزب قرار گرفتند و پس از تأسیس، تا پیش از شهادت آیت‌الله بهشتی که نخستین دبیرکل حزب بود، ایشان به‌عنوان معاونت امور تبلیغاتی، فرهنگی و سخنگوی حزب فعالیت می‌کردند. پس از واقعه‌ی هفتم تیر، ایشان به‌عنوان دبیرکلی حزب انتخاب شدند و تا پایان عمر حزب در این سمت باقی ماندند. از سوی دیگر هم در بُعد تئوریک، دیدگاه‌های ایشان در کنار دیدگاه‌های افراد شاخص دیگر حزب، راهنمای فکر و عمل اعضا بود که گاه در قالب جزوه‌ها و گاه هم سخنرانی در اختیار مخاطبان قرار می‌گرفت.
 
«این گونه» باید کار حزبی کرد!
دفترحزب جمهوری اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای
و شهید آیت‌الله بهشتی دراستقبال از یک میهمان اردنی

 
* حزب؛ آری اما با یک قرائت ویژه
مقوله‌ی تحزب یکی از دغدغه‌های همیشگی رهبر انقلاب بوده است.[۳] در یک تقسیم‌بندی نانوشته، ایشان در سِلک علمایی قرار می‌گیرند که تفکر حزبی را -البته با قرائتی که در ادامه خواهد آمد- قابل جمع با آرای امام خمینی (رحمةالله‌علیه) و مجموعه مبانی انقلاب می‌دانند. جدای از اینکه این تفکر، وجود احزاب گوناگون در فضای سیاسی کشور را براساس موازین قانون اساسی و در چارچوب آن به رسمیت می‌شناسد[۴]، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، دیدگاه حزبی ویژه‌ای هم برای سازمان‌دهی نیروهای انقلابی برای فعالیت در عرصه‌های گوناگون کشور دارند؛ دیدگاهی که براساس آن، حزب «عبارت است از یک تشکیلاتی که نقش راهنمائی و هدایت آحاد مردم را به سمت یک آرمان‌هائی ایفاء می‌کند.»[۵]

چنین تعبیری از حزب همان چیزی است که بنیاد حزب جمهوری بر آن پایه شکل گرفت اما آفات بعدی که گریبان‌گیر این مجموعه شد آن را عملاً از یک مجموعه‌ی اثرگذار به کانونی برای جنجال‌ها و اختلاف‌ها تبدیل کرد. با این حال، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سراسر دوران پس از تعطیلی حزب، همچنان کار حزبی را یکی از ضرورت‌ها می‌دانند؛ به‌ویژه نیروهایی که دل در گرو اهداف انقلاب دارند برای تحقق این اهداف قطعاً باید به کوشش‌های صحیح حزبی روی بیاورند.[۶]

* سلب و ایجاب حزب
پایان ناخوشِ حزب جمهوری، هیچ‌گاه در منظومه‌ی فکری رهبر انقلاب تغییری ایجاد نکرد و همچنان در این باره صحبت کردند. از این رو، ایشان با حفظ تأکید بر ضرورت کار حزبی، در سخنانی که طی سال‌های بعد فرمودند، از یک‌سو آفات کار حزبی در ایران و جهان را به‌عنوان یک «تجربه‌ی سلبی»، و از سوی دیگر ویژگی‌های کار حزبی مطلوب را به‌عنوان یک «الگوی ایجابی» مطرح کردند. سخنانی که تاکنون برای بخش نخست آن نمونه‌های زیادی را می‌شناسیم اما برای بخش دوم آن هنوز سعی بلیغ و پردامنه‌ای نشده است.[۷]

۱) تجربه‌ای که نباید تکرار شود
احزابی که در دنیا و اغلب فعالیت‌های حزبی در ایران تجربه شده‌اند، عمدتاً با هدف قدرت‌یابی تشکیل شدند. این مسئله، مبتنی است بر توصیه و تحلیل علم سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی مدرن از مقوله‌ی حزب؛ بر این اساس حزب، نهادی است که با هدف «کسب قدرت» تشکیل شده و همه‌ی فعالیت‌های یک حزب برای تحقق این هدف تنظیم می‌شود. از نظر آیت‌الله خامنه‌ای، «احزاب کنونی غربی به معنای باشگاه‌هائی برای کسب قدرت است؛ اصلاً حزب یعنی مجموعه‌ای برای کسب قدرت» و در این راستا تمامی ابزارها و فعالیت‌ها تمهیدی برای کسب قدرت است؛ از عضوگیری و تشکیل جلسات عادی حزبی و تبلیغی تا «پُررویی، پشت هم اندازی، پولداری، داشتن پشتوانه‌های صهیونیستی، خوش‌قیافه و خوش‌تیپ و خوش صحبت بودن و احیاناً یک همسر فعّال و جذاب داشتن.»[۸]
 
نتیجه‌ی چنین رویکردی به حزب این است که «مردم یا گروه‌هایی از مردم را به این طرف و آن طرف بکشانند و مرتّب دعوا و اختلاف راه بیندازند و برای این‌که بی‌کار نمانند، یک مسئله‌ی کوچک را بزرگ کنند؛ یک چیز کم‌اهمیت را پُر اهمیت جلوه دهند و روزها و هفته‌ها درباره‌اش بحث و تحلیل کنند؛ براساس آن، دوست و دشمن معیّن کنند؛ فلان کس، فلان طرفی است، پس دشمن است؛ فلان کس، فلان طرفی است، پس دوست است.»[۹] حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صریحاً چنین رویکردی را سودمند نمی‌دانند: «بنده اینها را تحزّب نمی‌دانم. اینها روش‌های غلط سیاسی است که در دنیا هم رایج است.»[۱۰] با این حال همین وضعیت در تجربه‌ی حزبی پس از حزب جمهوری هم در ایران رخ داد: «دل ما خوش بوده است که در ایران این چیزها رایج نباشد؛ اما متأسفانه بعضی کسان به این چیزها دلبستگی دارند.»[۱۱]

«این گونه» باید کار حزبی کرد!
شرکت در کنگره حزب جمهوری اسلامی در جایگاه دبیرکلی، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۲
 
۲) الگویی که باید دنبال شود
چنین شرایطی سبب شده است که هنوز، و پس از گذشت چندین سال از تجربه‌ی حزب جمهوری، همچنان خلأ وجود یک حزب صحیح انقلابی و مردمی احساس شود. این خلأ به‌ویژه هنگام انتخابات‌ها خود را نشان می‌دهد که همین انتخابات‌محور بودن احزاب آفتی است که تفکر حزبی ما را به خود دچار کرده است. در تلقی ایجابی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، حزب مطلوب، این‌گونه به وجود می‌آید که «مجموعه‌ای از صاحبان فکر سیاسی یا اعتقادی و یا ایمانی می‌نشینند و تشکّلی درست میکنند و میان خودشان و آحاد مردم کانال‌کشی میکنند و مردمی را با خودشان همراه می‌کنند، تا فکر خود را به آنها برسانند.»[۱۲] به این ترتیب، «کانونهای حزبی تشکیل میشود، هسته‌های حزبی تشکیل میشود، سلّولهای حزبی تشکیل میشود و اینها در این مرکز مینشینند و افکاری را که خودشان به آن اعتقاد دارند و پای آن ایستاده‌اند -چه فکر سیاسی، چه فکر غیرسیاسی، چه فکر دینی، چه فکر غیردینی- در این کانالها میریزند و این افکار به تک‌تک افراد میرسد و آن مردمی که اینها را قبول میکنند، با اینها پیوند پیدا میکنند.»[۱۳]

بنابراین، این الگو، فراتر از رقابت‌های انتخاباتی می‌رود و نه‌تنها محدود به فعالیت‌های حزبی سیاسی نیست، بلکه می‌توان آن را به‌عنوان الگویی برای فعالیت در عرصه‌های مختلف دیگر هم که نیازمند کانال‌کشی میان نخبگان و مردم است به کار برد.[۱۴] چنین الگویی به بهترین شکل خلأ ارتباطی میان مردم و حاکمان را کاهش می‌دهد و در عرصه‌های گوناگونی کمک می‌کند که همسویی و هم‌افزایی برای تحقق اهداف انقلاب میسر شود. بدیهی است که نتیجه‌ی قهری و تبعی چنین فعالیت و ارتباطی این است که تصاحب کرسی‌های قدرت هم ممکن می‌شود: «در تحزّب بایستی کسب قدرت مورد نظر نباشد. اگرچه کسب قدرت برای یک حزبِ موفّق یک امر قهری است.»[۱۵] چرا که چنین ساختار حزبی‌ای، به علاوه وجود افراد «با فکرتر و زبده‌تر و خوش‌فکرتر»[۱۶] نسبت به دیگر احزاب، نظر افراد بیشتری از مردم را با خود همراه خواهد کرد و در نتیجه «وقتی انتخاباتی پیش آمد، تا از طرف مرکزیت این حزب چیزی گفته شد، آن مردم از روی اعتقاد خودشان بر طبق آن عمل میکنند.»[۱۷]
 

تصویری از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در حزب جمهوری

* همچنان بر همان عقیده؛ مرد راه کیست؟
دیدگاه حزبی، و تشکیلاتی رهبر انقلاب همچنان بر همین تعریف استوار است. از این رو افرادی که مشتاق به تحقق اهداف انقلاب و خدمت به مردم می‌باشند، الگوی مناسبی برای کار تشکیلاتی و حزبی در اختیار دارند. برای کسانی که دیدگاه رهبرانقلاب در این زمینه را دنبال می‌کنند هنوز هم چنین الگویی مفید و ضروری است. الگویی که براساس آن «یک حزب عبارت است از کانال‌کشی برای هدایت‌های فکری؛ حالا چه فکری به معنای سیاسی، چه فکری به معنای دینی و عقیدتی.»[۱۸] و «اگرچنانچه کسانی این کار را بکنند، خوب است. قصد عبارت از این نیست که قدرت را در دست بگیرند؛ میخواهند جامعه را به یک سطحی از معرفت، به یک سطحی از دانائی سیاسی و عقیدتی برسانند؛ این چیز خوبی است. البته کسانی که یک چنین توانائی‌ای داشته باشند، به طور طبیعی در مسابقات قدرت، در انتخابات قدرت هم آنها صاحب رأی خواهند شد، آنها برنده خواهند شد؛ لیکن این هدفشان نیست. این یک‌جور حزب است؛ این مورد تأیید است. میدان باز است؛ هر کس میخواهد بکند، بکند.»[۱۹]
 

منابع:
۱. یکی از اسناد مهم درباره‌ی علل تعطیلی حزب، نامه‌ی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و دیگر مسئولین حزب به امام خمینی (رحمةالله‌علیه) در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۶۶ است که در آن ضمن تبیین این علل، خواستار موافقت امام برای تعطیلی حزب شده‌اند. نگاه کنید به صحیفه‌ی نور، ج۲۰، ص۲۷۵ و ۲۷۶
۲. «به نظر من، دیرپایی حزب توده در کشور ما و گسترش تشکیلاتش که خیلی وسیع و بدون سروصدا بود، دو عامل داشت: یکی همان مسئله‌ی سازماندهی بود، که آنها یک استاندارد جهانی داشتند. همه جا آن سازماندهی از پیش آماده شده، بدون هیچ زحمتی داده می‌شد و پیاده می‌شد. یکی هم ادبیات قوی آنها بود.» بیانات در دیدار با اعضای مجمع نویسندگان مسلمان، ۱۳۷۱/۴/۱۴
۳. «به طور اجمال بگویم ما با تحزّب مطلقاً مخالف نیستیم. این که خیال کنند ما با حزب و تحزّب مخالفیم، نه، اینطور نیست.» بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۱۳۹۰/۷/۲۴
۴. «حالا این‌که ما با احزاب مخالف و موافق چگونه رفتار کنیم؛ آزاد باشند، نباشند؛ اینها بحث‌های دیگری است که عرض کردم مرجعش قانون است.» بیانات در جلسه‌ى پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویى، ۱۳۷۷/۱۲/۰۴
۵. بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۱۳۹۰/۷/۲۴
۶. « جامعه‌ی ما، یک جامعه‌ی بی‌حزب است. البته از جهاتی حُسن است؛ ولی عیب هم دارد. وجود حزب در یک جامعه، باعث می‌شود که خلأهای ذهنی عده‌یی از مردم پُر شود.» بیانات در دیدار با مدیران و مسؤولان بخش‌هاى خبرى صدا و سیما، ۱۳۶۹/۱۲/۲۱
۷. «بعد از «حزب جمهورى اسلامى» -که ما تعطیلش کردیم- دیگر چنین چیزى را به این شکل من سراغ ندارم.» بیانات در جلسه‌ى پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویى، ۱۳۷۷/۱۲/۴
۸. بیانات در جلسه‌ى پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویى، ۱۳۷۷/۱۲/۴
۹. بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان، ۱۳۸۰/۸/۱۲
۱۰. همان
۱۱. همان
۱۲. بیانات بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی، ۱۳۷۷/۱۲/۰۴
۱۳. همان
۱۴. چنانچه که رهبرانقلاب در دیدار با اعضای صداوسیما -که یک حزب نیست- همین الگو را مطرح می‌کنند: «در حقیقت، حزب یک کانال‌کشی برای رساندن خوراک فکری لازم به ذهن‌های عده‌یی از مردم است که در حزبند. ما این را در جامعه‌مان نداریم؛ یک خلأ است. این خلأ را شما باید پُر کنید. نه این‌که شما حزب درست کنید؛ حزب همین است. ما حزبی به نام تلویزیون و رادیو داریم که در هر خانه‌یی هم شعبه‌یی دارد. سعی کنید خوراک فکری سیاسی مردم را در هر هفته، بلکه در هر روز، به همین منظور و با همین توجه که عده‌یی را می‌خواهید از لحاظ سیاسی تجهیز و توجیه کنید، بدهید یا برسانید.» بیانات در دیدار مسئولان بخش‌های خبری صداوسیما ، ۱۳۶۹/۱۲/۲۱
۱۵. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی، ۱۳۷۷/۱۲/۴
۱۶. همان
۱۷. همان
۱۸. بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه، ۱۳۹۰/۰۷/۲۴
۱۹. همان



د

 
 
کد مطلب: 334126
مرجع : جهان

ادامه مطلب



[ سه شنبه 11 خرداد 1395  ] [ 5:50 AM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 53 :: 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4074281 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب