تصاویرزیبا
چشمه سلطان ولی کریز
| ||
|
ادامه مطلب زندگی ناعادلانه نیست – تویی که عدالت رو اشتباه گرفتیوقتی که برنده و موفق نیستی، زندگی به چشمت شدیدا ناعادلانه میادحقیقت اینه که زندگی از قواعد متفاوتی پیروی میکنه. قواعد زندگی سر جاشه. حتی منطقی هم هست. مشکل اینجا است که این قواعد یه کم پیچیدهتر و ناملایمتر از انتظار ماست. و برای همینه که بیشتر آدمها هیچوقت نمیتونن یادش بگیرن. بریم ببینیم. قاعدهٔ شماره ۱: زندگی واقعا یه مسابقه استشرکتی که براش کار میکنی؟ یه نفر میخواد نابودش کنه. شغلی که دوست داری؟ یه نفر دنبال اینه که با یه نرمافزار هوشمند جایگزینت کنه. دختر/پسر/شغل پردرآمد/جایزهٔ نوبلی که دلت میخواد؟ خب آدمهای دیگهای هم هستن که دلشون میخواد. ما همه در رقابتیم، گرچه ترجیح میدیم خودمون رو به اون راه بزنیم. بیشتر دستاوردها فقط در مقایسه با دیگرانه که سنجیده میشه. تو از آدمهای عادی بیشتر میدوی، یا بهتر نقاشی میکنی، یا توی فیسبوک بیشتر لایک میگیری. آفرین. صد البته پذیرفتن این موضوع راحت نیست، و برای همینه که مرتب سعی میکنیم خلافش رو به همدیگه تلقین کنیم. به همدیگه میگیم «فقط تلاش خودتو بکن.» یا «فقط با خودت رقابت کن، سعی کن از خودت بهتر باشی.» بامزه اینجا است که همین جملههای کلیشهای هم برای این ساخته شدن که تشویق بشی بیشتر تلاش کنی. اگه رقابت واقعا مهم نیست، پس چرا به بچههایی که توی درس یا ورزش ضعیف هستن خیلی راحت نمیگیم بیخیالش، مهم نیست؟ خوشبختانه، امروز دیگه در دنیایی زندگی نمیکنیم که هر کسی مجبور باشه برای پیشرفت خودش آدمهای دیگه رو بکشه. نعمت تمدن همینه که فرصت کافی برای همه هست، و همه اینقدر دارن که زندگیشون بگذره، حتی وقتی مستقیما رقابت نکنیم. ولی هیچوقت گول این توهم دستهجمعی رو نخور که دیگه مسابقه و رقابتی در کار نیست. آدمها برای بردن دل همدیگه تیپ میزنن. برای بردن یه فرصت شغلی به مصاحبه میرن. اگر وجود رقابت رو انکار کنی، فقط میبازی. هر چیزی که مورد تقاضا است، براش رقابت وجود داره. و بهترینها فقط در اختیار کسانی قرار میگیره که واقعا ارادهٔ جنگیدن براش رو دارن. قاعدهٔ شماره ۲: تو بر اساس کارت قضاوت میشی، نه فکرتجامعه آدمها رو بر اساس کاری که برای دیگران میکنن قضاوت میکنه. آیا میتونی یه بچه رو از ساختمانی که توی آتش میسوزه نجات بدی، یا یه غده سرطانی رو برداری، یا یه مشت غریبه رو بخندونی؟ همین چیزها است که ارزش داره. ولی ما خودمون رو اینطوری قضاوت نمیکنیم. ما خودمون رو بر اساس فکر و نیتمون قضاوت میکنیم. «من آدم خوبیام.» یا «من جاهطلبم.» یا «من بهتر از اینم.» این دلخوشکنکها ممکنه شب قبل از خواب دل ما رو آروم کنه، اما دنیا ما رو به این چشم نمیبینه. حتی ما هم دیگران رو به این چشم نمیبینیم. نیت خوب اونقدرها مهم نیست. حس شرف و محبت و وظیفه تا وقتی نمود خارجی پیدا نکنه ارزش زیادی نداره. در عمل برای دنیا چه کار میتونی بکنی و کردی؟ توانایی ما بر اساس فضیلتش نیست که سنجیده میشه. هر تحسینی که جامعه به ما پاداش میده، از نگاه خودخواهانهٔ دیگران برمیاد. جامعه به یه رفتگر زحمتکش کمتر پاداش میده تا یه دلال بیرحم. پژوهشگری که روی درمان سرطان کار میکنه کمتر از یه ستارهٔ سینما پاداش میگیره. چرا؟ چون این تواناییها نادرترن و روی آدمهای بیشتری تاثیر میگذارن. ما دوست داریم فکر کنیم که جامعه به کسانی که بهترین کار رو میکنن پاداش میده. مثلا اینطوری: اما در عمل، پاداش اجتماعی فقط یه اثر شبکهایه. پاداش بیشتر به تعداد آدمهایی که روی اونها تاثیر میگذاری بستگی داره: اگر هری پاتر بنویسی و چاپ نشه، هیچکس نیستی. اگر هری پاتر بنویسی و چاپ بشه، همهٔ دنیا عاشقت میشن. جون یه نفر رو نجات بده، قهرمان شهرت میشی، اما اگر سرطان رو درمان کنی قهرمان یه دنیا. متاسفانه این قاعده در مورد تمام تواناییها صادقه. ممکنه از این وضعیت بدت بیاد. شاید حالت رو به هم بزنه. ولی برای دنیا فرقی نمیکنه. واقعیت عوض نمیشه. تو بر اساس کاری که میتونی بکنی قضاوت میشی، و تعداد آدمهایی که میتونی روشون تاثیر بگذاری. تا وقتی که این رو نپذیری، قضاوت دنیا به نظرت واقعا ناعادلانه میرسه. قاعدهٔ شماره ۳: تصور ما از عدالت، نفع خودمونهآدمها برای خودشون یه معیار اخلاقی میسازن. برای همینه که بازیها داور دارن و دادگاهها قاضی: هر کدوم از ما یه درک درونی از درست و غلط داریم، و انتظار داریم دنیا هم همونطور فکر کنه. پدرومادرمون و معلممون هر کدوم حرفهای قشنگی میزنن. و در نهایت ما به این باور میرسیم که اگه پسر خوبی باشیم، شکلات میگیریم. اما واقعیت چیز دیگهایه. ممکنه درس بخونی، اما توی امتحانت بیافتی. ممکنه سخت کار کنی، اما ترفیع نگیری. ممکنه دوستش داشته باشی، اما اون حتی جواب تلفنت رو هم نده. مشکل این نیست که زندگی ناعادلانه است؛ بلکه این تویی که عدالت رو اشتباه گرفتی. به اون آدمی که دلت دنبالشه اما اون بهت علاقه نداره خوب دقت کن. اون یه آدم کامل دیگه است. برای خودش شخصیت مستقل و متفاوتی داره. سالها زندگی متفاوتی رو تجربه کرده. یه آدم واقعی، که هر سال با صدها یا هزاران آدم دیگه سروکار داره. حالا به نظرت چقدر احتمال داره که از بین ایــــن همـــه آدم، این همه تفاوت، دقیقا تو همون آدمی باشی که اون چشمش دنبالشه؟ چرا اینطور فکر میکنی؟ آیا همین که وجود داری کافیه؟ اینکه یه حسی بهش داری کافیه؟ شاید برای تو مهم باشه، اما تصمیم و تشخیص اون کاری به تو نداره. به همین شکل، ما خیلی راحت از رییسمون یا پدرومادرمون یا سیاستمدارها ابراز تنفر میکنیم. چون تشخیص و قضاوت اونها ناعادلانه است. و احمقانه است. چون با من موافق نیستن! ولی باید باشن! چون من بدون شک بهترین کارشناس همه چیز دنیام! شکی نیست که بعضی از این آدمها، پدرومادرها و معلمها و سیاستمدارها، آدمهای جالبی نیستن. ولی همه هم پلید نیستن، هیولاهایی که فقط به فکر نفع خودشون باشن و از بدبختی تو لذت ببرن، نیستن. بیشترشون دارن تلاش خودشون رو برای انجام کار درست میکنن، فقط شرایطشون با تو فرق داره. شاید چیزهایی میدونن که تو نمیدونی – مثلا اگر مدیرت فلان کار ناراحتکننده رو نکنه شرکت ورشکسته میشه. شاید اولویتهای اونها با تو فرق داره – مثلا، رشد در بلند مدت به جای راحتی در کوتاه مدت. اما کارهای دیگران هر حسی هم که به تو بده، قضاوتی دربارهٔ وجود تو نیست. فقط اثر جانبیِ زندگی کردن آدمها است. چرا زندگی عادلانه استبرداشت ما از عدالت واقعا شدنی نیست. فقط نقابی برای خیال و آرزوی ما است. میتونی تصور کنی اگر زندگی واقعا برای همه «عادلانه» بود چقدر عجیب و بیمعنی میشد؟ هیچکس نمیتونست عشق کسی که در تقدیرش نبوده رو توی دلش بپرورونه، چون میدونست قلبش میشکنه. شرکتها به خاطر داشتن مدیرهای پلید شکست میخوردن. دوستیها فقط وقتی تموم میشد که هر دو طرف میمردن. بارون فقط آدمهای بد رو خیس میکرد. بیشتر ما اینقدر روی این تمرکز میکنیم که دنیا چطور باید باشه، که دیگه نمیبینیم دنیا واقعا چطور هست. اما روبرو شدن با واقعیت، شاید کلید درک دنیا باشه؛ و این درک، راه رسیدن به اونچه که میتونیم باشیم. منبع: OliverEmberton ادامه مطلب چرا فروتنی در محیط کار چیز خوبی نیستهمه آدمها از قدیم انگار از قدرت غرور و گندهگویی خبر داشتن. خیلی طبیعی بود که کسی در اولین برخورد شروع به تعریف از شاهکارهای خودش بکنه. اما در جامعه امروز، ما این قدرت رو از دست دادیم. دیگه کسی از آدم خودنما خوشش نمیاد، بهخصوص در محیط کار. در نتیجه، آدمهایی که راه سخت و طولانی موفقیت رو طی میکنن در طول راه بارها بهشون یادآوری میشه که مغرور نشن و وقتی موفق شدن فروتن باشن. جامعه ما به این باور رسیده که فروتنی، اعتماد به نفس، و کار سخت یه فرمول محکم برای رسیدن به موفقیت شخصیه. ولی من آدمهای با اعتماد به نفس، فروتن، و سختکوش زیادی رو میشناسم که هنوز به هدفها و رویاهایی که در نظر دارن دست پیدا نکردن. به این خاطر که فرق زیادی بین غرور و مغرور بودن هست. آدمهایی که با کارهای خودشون ما رو انگشت به دهان میگذارن خیلی خوب فرقش رو میدونن. از نظر فرهنگی، ما اینقدر غرور رو با بار و معانی منفی مختلف در هم پیچیدیم که اغلب با خودبینی و تکبر و خودستایی اشتباه گرفته میشه. ما همه غرور داریم. به خاطر چیزهایی که باعث میشه تقریبا جایگزینی نداشته باشیم. غرور ناشی از استعداد یا کارهای ما؛ غرور ناشی از کاری که فوقالعاده خوب بلدیم. این غرور ناشی از ارزشیه که برای جامعهمون میاریم. همون چیزی که ما رو با ارزش و مهم میکنه. در مقابل عزت نفس که برابر با درک کلی هر کسی از ارزش شخص خودشه، فروتنی خصوصیت کاملا متفاوتیه و گرچه داشتنش خیلی خوبه، اما زیادش برای آدم خوب نیست. حالا میخوام هشت دلیل بیارم که چرا نباید در محیط کار زیادی فروتن بود و چرا غرور بیشتر از اعتماد به نفس به عزت نفس آدم کمک میکنه. ۱. فروتنی معانی و برداشتهای مختلفی دارهآدمهای مختلف برداشت و عقیدهٔ متفاوتی دربارهٔ فروتنی دارن. برای موفق بودن در محیط کار، بد نیست که درک و برداشت دیگران از این موضوع رو بفهمی. فروتنی خصلت خوبیه، اما در بازار کسبوکار تهاجمی امروز ممکنه باعث بشه مردم فکر کنن ترسو و کمرو هستی یا به راحتی کوتاه میای. ۲. فروتنی زیاد ممکنه مزهٔ تصدیق و تعریف مثبت رو خراب کنهخیلی از مدیرهای موفق بلدن که از قدرت تصدیق و تعریف در انگیزهدهی به تیمشون استفاده کنن. وقتی کسی به خاطر کاری که خوب انجام دادی از تو تعریف میکنه، چندین هورمون حس خوب در بدنت ترشح میشه. همون هورمونهایی که هر بار مسی و رونالدو توی زمین عالی بازی میکنن، در بدنشون ترشح میشه. ولی اگر درست بعد از اینکه رکورد وزنه خودت رو توی باشگاه زدی، یا بیشتر از حد انتظار دیگران دویدی، کسی بیاد بهت بگه اینقدر مغرور نباش و فروتن باش آیا کمی حالت گرفته نمیشه؟ فروتنی خصلت خوبیه. اما سر کار، فروتنی زیاد میتونه تجربهٔ گرفتن بازخورد خوب و مثبت رو خراب کنه. ۳. کسی ارزشت رو نخواهد دونستخیلی وقتها در اوج فروتنی، خیلی ساده انتظار داریم که عمل ما خودش گویا باشه. تصور میکنیم که اگر فقط تمرکز کنیم و سخت کار کنیم، لازم نیست دیگه جار بزنیم که چقدر کار من خوبه. این طرز تفکر قدیمی باعث میشه موفقیت تو به بخت و اتفاق بستگی پیدا کنه. اگر زیادی فروتن باشی، دیگران ممکنه نفهمن واقعا چه ارزشی برای سازمان یا تیم داری. گاهی باید زبونت رو به کار بگیری تا از کنار کاری که واقعا انجام میدی برای خودت فرصت پیشرفت بسازی. ۴. شاید خودت هم ارزشت رو ندونیاگر من از تو بپرسم به چی مغروری، جوابت چیه؟ اون چیزی که تو اینقدر خوب انجام میدی که کسی نمیتونه جای تو رو در کارت پر کنه چیه؟ نه منظورم تعریف شغلت نیست. فروتنی گاهی باعث میشه با قناعت و رضایت روزگار بگذرونی بدون اینکه هیچوقت مهارتها و تواناییهای خاص خودت رو بروز داده باشی. ۵. دیگران گاهی با نیت نادرست عاشق فروتنی تو میشنغمانگیزه، اما حقیقت داره. اگر زیادی در محیط کار فروتن باشی، ممکنه افراد دیگهای این رو فرصت خوبی ببینن که از تو سوء استفاده کنن. اونقدر فروتن نباش که یکدفعه ببینی بیشتر از همه داری وقت میگذاری و حجم کارت فرساینده شده. اجازه نده فروتنی تو باعث رنجت بشه. ۶. هیچکس فروتن به دنیا نمیاد، این رفتار اکتسابیههیچکس فروتن به دنیا نمیاد. فروتنی خصلتیه که به ما یاد میدن. خصوصیتی در جهت جا افتادن در جامعه و عادی بودن. با این حال اگر در زندگی دنبال موفقیتی، نمیتونی عادی باشی. در هر شبانهروز تو احتمالا ۱۰ تا ۱۲ ساعت باید کار کنی. غرور داشتن در کار خیلی مهمه، چون نصف وقت شبانهروزت رو داری پای اون کار خرج میکنی. ۷. ممکنه به چشم یه دنبالهرو ببیننتفروتنی بیش از حد ممکنه باعث شه تو مناسب رهبری کاری دیده نشی. رهبران کارآمد فقط تصمیمهای سخت و رنجاننده نمیگیرن، بلکه باید آمادگی پذیرش مسئولیت تمام عواقب اون تصمیمها رو هم داشته باشن. اگر در کارت زیادی فروتن باشی، ممکنه دیگران حس کنن که تو آمادگی چنین فشاری رو نداری. ۸. فروتنی به سطح درآمدت لطمه میزنهمذاکره هنریه که در اون جایی برای فروتنی نیست. تو میدونی که چقدر ارزش داری و نباید از اینکه دستمزدی همتای ارزشت رو طلب کنی بترسی. من در حرفهٔ خودم آدمهای زیادی رو دیدهام که از سر فروتنی دستمزد پایینتری رو پذیرفتن. فقط به این خاطر که میترسیدن یا زشت میدونستن که دستمزدی رو طلب کنن که واقعا حقشون بوده. اگر فقط با سلاح فروتنی و اعتماد به نفس زیاد به سر میز مذاکره بری بعیده چیزی که حقته رو به دست بیاری. هدف این حرفها این نبود که اهمیت فروتنی رو زیر سوال ببرم. در جای درستش، فروتنی ابزار قدرتمندیه. من اعتقاد دارم که غرور و فروتنی مکمل همدیگه هستن، مثل فلسفهٔ چینی یین و یانگ. باید در غرورت کمی فروتن باشی، و در عین حال در فروتنی خودت غرور داشته باشی. منبع: LifeHack ادامه مطلب تولید بازی «حاج احمد» و مبارزه با داعش آغاز شد
نجات «سردار متوسلیان» از زندان رژیمصهیونیستی کلید خورد«شخصیت اصلی در ابتدا در محاصره داعش در سوریه گرفتار سپس تحویل رژیم اسرائیل میشود. در زندان، شخصیت بازی، متوجه حضور احمد متوسلیان شده و برای آزادی خود و او تلاش میکند».
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: «موسسه مصاف» از آغاز پروژه تولید بازی رایانهای با موضوع «نجات سردار احمد متوسلیان از زندان رژیم صهیونیستی» خبر داد.
«مهدی خزاف» مدیر پروژه تولید بازی «حاج احمد» درباره ساخت این مجموعه به خبرنگار فارس گفت: «ایده پروژه احمد متوسلیان را جناب (علی اکبر) رائفیپور (مدیر موسسه مصاف) از چهار سال پیش مطرح کرد. اما تیم منسجمی برای شروع این کار نبود و به دلیل اینکه نمیتوانستیم یک تیم را مستقر کنیم، زمان کلیدخوردن پروژه اندکی به تاخیر خورد. تا اینکه هشت ماه گذشته تیمی در داخل مجموعه مصاف تشکیل دادیم و شروع به کار بر روی داستان و بازینامه این پروژه کردیم». ![]() خزاف گفت: «با توجه به تجربیاتی که از ساخت چندبازی در مجموعه داشتیم شروع به نوشتن بازینامه کردیم و آن را تکمیل، و تولید این پروژه را رسما آغاز کردیم. نیروهایی هم که برای این پروژه به کار گرفته شده جزء نیروهای درجه یک کشور به لحاظ فنی هستند. ضمن این که به لحاظ اعتقادی در راستای پروژه حرکت میکنند. ترجیحمان هم این بود که از بیرون مجموعه نیرویی جذب نکنیم و کار را بر اساس ظرفیتهای خود موسسه مصاف پیش ببریم.» ![]() این بازیساز درباره مجموعه مصاف که کار تولید بازی «حاج اجمد» را انجام میدهد گفت: «مجموعه مصاف یک مجموعه فرهنگی و رسانهای است که اصل کار آن مبارزه با صهیونیسم و اومانیسم است و با توجه به اهمیت عمل انتظار فرج، موسسه از سال 1391 بطور رسمی فعالیت خود را در زمینه دشمن شناسی و مهدویت و با هدف زمینه سازی ظهور حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه آغاز کرده است. بخش بازیسازی اما هشت ماه است که رسما فعالیتش را در موسسه آغاز کرده است.» ![]() خراف ادامه داد: «آقای رائفیپور بر روی احمد متوسلیان همواره تاکیدات خاصی داشتهاند و به خاطر این که شخصی است که در عین اقتدار، مظلوم واقع شد و چندین سال است که توجهی به ایشان نشده و تنها صحبتهایی که از حاج احمد متوسلیان میشود، منحصر به برخی مناسبتها است. ضمن اینکه ایشان 30 سال است که در اسارت است یا حداقل تکلیفشان مشخص نیست. در واقع این بیاعتنایی به یکی از سربازان وطن باعث شد تا ایده اولیه این پروژه شکل بگیرد.» ![]() وی درباره طرح این بازی نیز عنوان کرد: «این بازی به صورت اول شخص و ترکیبی از سبک تیراندازی و معمایی خواهد بود و برای PC سیستم عامل ویندوز تولید شده است. البته شخصیت اصلی بازی احمد متوسلیان نیست و ما در میانه بازی در یکی از زندانهای اسرائیل با ایشان مواجه میشویم.» ![]() مدیر پروژه بازی «حاج احمد» درباره داستان این بازی نیز گفت: «داستان بازی در فضای سوریه، زندان های اسرائیل و مرز لبنان و اسرائیل روایت می شود. شخصیت اصلی بازی یک سردار ایرانی است که با احمد متوسلیان در زمان جنگ تحمیلی همرزم بوده است و هم اکنون در سوریه مشغول عملیات مستشاری است. در ابتدای بازی، شخصیت اصلی بازی در محاصره داعش گرفتار می شود و پس از اسارت تحویل رژیم اسرائیل می شود. در زندان اسرائیل، شخصیت بازی متوجه حضور احمد متوسلیان در زندان شده و برای آزادی خود و او تلاش می کند.» ![]() حاج احمد زنده است حسین دهقان وزیر دفاع ایران، سوم خرداد امسال (1395) خبر داد احمد متوسلیان و دیپلماتهای ربوده شده ایرانی زندهاند و در اسارت رژیم صهونیستی هستند. گفته میشود یک زندانی یونانی آزاد شده از زندانهای رژیم صهیونیستی با مراجعه به سفارت ایران در یونان ادعا کرد هر چهاردیپلمات ایرانی را در زندانهای این رژیم دیده است. احمد متوسلیان فرمانده لشگر محمد رسولالله و وابسته نظامی سفارت ایران در بیروت، سید محسن موسوی کاردار سفارت، کاظم اخوان عکاس خبرگزاری ایرنا و تقی رستگار مقدم کارمند سفارت، چهار ایرانی هستند که در 14 تیر سال 1361، هنگامی که راهی سفارت ایران در بیروت بودند در یک پست بازرسی توسط یک گروه شبه نظامی مسیحی لبنانی (فالانژها) ربوده شدند. برخی مقامات ایران و همچنین سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان میگویند که این افراد در سرزمین های اشغالی در اسارت هستند. در روزهای اخیر نیز کریمی قدوسی نماینده مجلس در گفتوگو با فارس اعلام کرد که رژیم صهیونیستی ظاهرا قصد دارد بر سر این مسئله با حزبالله معامله کند. قدوسی گفت: حاج احمد متوسلیان و سایر دیپلماتهای ما به دست فالانژها اسیر و تحویل رژیم صهیونیستی شدهاند، شکی در این نیست که آنها بخواهند از این متاع ارزشمند در جایی بحرانی استفاده کنند و وارد معامله شوند. عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه حزب الله اسرای دانهدرشتی از اسرائیل در اختیار دارد و حتی از فرانسه و برخی کشورهای اروپایی (که در سوریه بازداشت شدهاند) گفت «ظاهرا بحث آزادی اسرای ما در جریان است و سید نصرالله خودش مسئله را پیگیری می کند و به نظر میرسد رژیم صهیونیستی نیز به این نتیجه رسیده است که وقت استفاده از کارت اسارت احمد متوسلیان و همرزمانش فرا رسیده است. او به سخن رهبری در این باره اشاره کرد و گفت که ایشان در دیدار ماه رمضان هنگامی که تصویری از حاج احمد متوسلیان به ایشان اهدا شد، فرمودند «انشاءالله روزی آزاد میشود، امیدواریم خداوند این خبر خوب را در این ایام قرار بدهد و این نماد تفکر دفاع مقدس و حزبالله آزاد شود». بازی ضد صهیونیستی دیگر خزاف در پایان درباره دیگر پروژههای بازی موسسه مصاف نیر گفت: «بازی Clash Of Quenel آخرین بازی تولید شده در استدیوی بازی سازی موسسه مصاف با موضوعیت ضد صهیونیستی است. این بازی با الهام از فعالیت های اعتراضی-ضد صهیونیستی دیودونه "Dieudonné M'bala M'bala " ساخته شده است و نمایش دهنده تقابل جریان حق و باطل در سراسر جهان است. شخصیت اصلی بازی به شکل دیودونه طراحی شده است و به وسیله پرتاب آناناس به مبارزه با سردرمداران شر در جهان می رود. این بازی برای پلتفرم اندروید تولید شده است.» انتهای پیام/ د کد مطلب: 343686
مرجع : فارس
ادامه مطلب تاریخ: ۱۳۹۵/۰۵/۲۰
نوع: خبر
حدیث روز/
دعای امام جواد(ع) برای نصرت یاران مهدی(عج)
به فرمانبرداران، وعده احسانت را دادی و پیشاپیش به آنان هشدار دادی، پس طایفه ای ایمان آوردند، بار خدایا، کسانی را که ایمان آوردند در برابر دشمن خود و دشمن دوستانت تأیید فرما.
به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، امام جواد علیهالسلام ـ در قنوت خود ـ : بار خدایا، دوستانت را بر دشمنان ستمگرت پیروز گردان،... همانان که... اموال تو را در میان خود دست به دست چرخاندند و بندگانت را به بردگی گرفتند و جهان سرزمین تو را، در کری و کوری و تاریکی شدید رها کردند. چشمانشان باز است و دلهایشان کور. و برای آنان، بر تو حجّتی نمانده است؛ بار خدایا، تو آنان را از عذاب خود برحذر داشتی و کیفرت را برایشان روشن ساختی و به فرمانبرداران، وعده احسانت را دادی و پیشاپیش به آنان هشدار دادی، پس طایفه ای ایمان آوردند. -بار خدایا، کسانی را که ایمان آوردند در برابر دشمن خود و دشمن دوستانت تأیید فرماـ و آشکار (و پیروز) گردیدند و دعوتگر به سوی حقّ شدند و پیروی از امام منتظر عدالت گستر را پیشه کردند. متن حدیث: الإمام الجواد علیه السلام ـ فی قُنوتِهِ ـ : اللّهُمَّ أدِل لِأَولِیائِکَ مِن أعدائِکَ الظّالِمینَ . . . «مهج الدعوات، صفحه 60 ادامه مطلب آمار تکان دهنده از دوستان عربستان؛
کشتار 1121 کودک توسط عربستان کودک کش
صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) اعلام کرد که از آغاز حمله متجاوزان سعودی به یمن از بیش از یکسال پیش تاکنون، 1121 کودک یمنی جان خود را از دست داده اند.
به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، صندوق یونیسف در تازه ترین بیانیه خود بمباران منطقه مسکونی "نَهم" واقع در شرق صنعا توسط جنگنده های متجاوز سعودی در یکشنبه گذشته را محکوم کرد که طی آن چهار کودک شهید و سه نفر دیگر زخمی شدند. جولیان هارنس نماینده سازمان ملل در یمن در این بیانیه اعلام کرد: یونیسف از کشته شدن هزار و 121 کودک و زخمی شدن بیش از هزار و 600 کودک دیگر در یمن از آغاز حمله نظامی ائتلاف سعودی در ماه مارس 2015 میلادی به این کشور اطمینان حاصل کرده و احتمال می دهد که ارقام واقعی بسیار بیشتر از اینها باشد. این مقام سازمان ملل تاکید کرد: کودکان در یمن بهای گزافی در نتیجه گلوله باران ها و بمباران ها می پردازند. وی افزود: یونیسف این گونه اقدامات را محکوم می کند و از همه طرفهای درگیر می خواهد تا بالاترین سطح احتیاط را رعایت کنند و از آسیب رساندن به زیرساخت های غیرنظامی اجتناب بورزند. صندوق کودکان سازمان ملل خواستار متعهد ماندن طرف های درگیر به قوانین بین المللی بشردوستانه و باقی ماندن کودکان به دور از آسیب و درگیریها در یمن شد ادامه مطلب کد خبر: 58457
زمان ثبتنام و تبلیغات داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری 96 اعلام شدمدیرکل انتخابات وزارت کشور از مشخص شدن زمان ثبتنام و تبلیغات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خبر داد.
![]() علی پورعلیمطلق دبیر ستاد انتخابات کشور گفت: داوطلبان کاندیداتوری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری میتوانند طبق زمانبندی انتخابات از ۲۲ الی ۲۶ فروردین ۹۶ نسبت به ثبتنام اقدام کنند. وی افزود: پس از بررسی صلاحیت داوطلبین از سوی شورای نگهبان نیز کاندیداهای نهایی دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری میتوانند از ۸ الی ۲۷ اردیبهشت ماه نسبت به تبلیغات انتخابات بپردازند. مدیرکل انتخابات وزارت کشور با بیان اینکه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۲۹ اردیبهشتماه ۹۶ برگزار میشود، تاکید کرد: بر اساس قانون تبلیغات کاندیداها در روز ۲۸ اردیبهشت ماه یعنی یک روز قبل از برگزاری انتخابات ممنوع است. مدیرکل انتخابات وزارت کشور همچنین درباره برگزاری انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی نیز، گفت: در چهار حوزه انتخابیه اصفهان، اهر و هریس، بندرلنگه، بستک و پارسیان، مراغه وعجب شیر انتخابات میان دوره مجلس شورای اسلامی برگزار میشود. منبع: خبرگزاری فارس
ادامه مطلب
|
|