کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

 

 

 

بنام خدا:

 

مرحوم مغفور حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ

 

غلامحسین ابراهیمی رئیس سابق سازمان قضایی

 

 

نیروهای مسلح خراسان رضوی و امام جمعه فقید

 

 

شهرستان سبزوار وحجت الاسلام و المسلمین

 

 

حاج شیخ علی اسماعیلی کریزی

 

 

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح خراسان رضوی

 

 

احمداسماعیلی کریزی/فروردین 1396


ادامه مطلب



[ سه شنبه 15 فروردین 1396  ] [ 6:33 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

کریزی ها/تصاویر

 

http://baghdasht1.blogfa.com

**********************************

**************************************

/http://barrudkariz.shblog.ir

 

احمداسماعیلی کریزی

http://baghdasht1.blogfa.com

**********************************

**************************************

/http://barrudkariz.shblog.ir

 

احمداسماعیلی کریزی


ادامه مطلب



[ سه شنبه 15 فروردین 1396  ] [ 6:01 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

1396/1/15 سه شنبه

رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح

به صورت جدی با مسئله قاچاق کالا و آن جایی که احتمال تبانی وجود دارد، برخورد کنیم

رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح گفت: باید به صورت جدی با مسئله قاچاق کالا و آن جایی که احتمال تبانی وجود دارد، برخورد کنیم.

حجت الاسلام و المسلمین شکرالله بهرامی در اولین جلسه عمومی با کارکنان این سازمان در سال جدید با اشاره به تدبیر مقام معظم رهبری در نامگذاری امسال با عنوان «اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال» با تأکید بر سهم تشکیلات قضایی در این خصوص، گفت: باید به صورت جدی با مسئله قاچاق کالا و آن جایی که احتمال تبانی وجود دارد، برخورد کنیم.
وی افزود: استان های مرزی که بیشتر درگیر این موضوع هستند باید این موضوع را در دستور کار خویش قرار دهند و معاونت قضایی و حقوقی سازمان  نیز در بحث پیشگیری از وقوع جرم در این استان ها برنامه ریزی خاص داشته باشد.
وی گفت: مقام معظم رهبری در طلیعه سال در مشهد مقدس فرمودند که آمار بالایی در خصوص قاچاق کالا به کشور مطرح می شود و ایشان برخورد قاطع و اساسی با این پدیده بسیار مخرب را در گروی مبارزه با باندهای قاچاق دانستند.
حجت الاسلام بهرامی با بیان اینکه امروز دشمن با تمام توان کمر به نابودی کشور بسته است و اگر بر عزت اسلامی خود تکیه نکنیم و به مبانی صحیح امام پایبند نباشیم، آسیب خواهیم دید، افزود: امروز ما می بینیم که دشمن علی رغم وعده های خویش، تحریم ها را سخت و سخت تر می کند و در فضای مجازی نیز سعی در نابود کردن اخلاق و اعتقادات جامعه دارد،  لذا همه همّ و غم خود را باید در این جهت بگذاریم که به مبانی امام که برگرفته از فقه و فقاهت اسلام، قرآن و مبانی اهل بیت است، محکم چنگ بزنیم.
وی افزود: امروز به لطف خداوند متعال، جمهوری اسلامی ایران در یمن، بحرین، عراق، سوریه و لبنان و در جهان اسلام حرف برای گفتن دارد و نفوذ کلام دارد و اسلام روز به روز در حال پیشرفت است و مکتب تشیع نیز به لطف خدا اقتدار خود را ثابت می کند.
رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح در ادامه سخنان خویش با بیان اینکه پرونده های مهم نباید دچار اطاله دادرسی شوند، گفت: روسا و دادستان های نظامی سراسر کشور باید به صورت جدی  بر چگونگی رسیدگی به پرونده های مهم  نظارت و پیگیری کنند و نگذارند این پرونده ها دچار اطاله دادرسی شوند.
حجت الاسلام و المسلمین بهرامی با تأکید بر اینکه خدمت به مردم باید صادقانه و مخلصانه باشد، گفت: خدمت به مردم نباید برای مزد و پاداش باشد بلکه جلب رضای الهی باید در اولویت باشد زیرا ارزش و قیمت خدمت به خلق خدا بیشتر از این پاداش و دستمزد ها است.
وی گفت: همه ما باید به مسائل فرهنگی توجه داشته باشیم چون این مسائل اساس کار ماست و امور فرهنگی سازمان باید برنامه ریزی منظمی برای کل کشور داشته باشد.
رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح با تأکید بر اهمیت به امر سربازان در سازمان، گفت: دو سال خدمت سربازی زمان بسیار خوبی است که ما بتوانیم برای سربازانی که در این جا خدمت می کنند برنامه داشته باشیم و نسبت به امور معنوی آنها نیز اهتمام جدی داشته باشیم.
وی ضمن تبریک سال نو به همه ی کارکنان سازمان قضایی نیروهای مسلح سراسر کشور از زحمات آنان در سال گذشته تقدیر کرد و گفت: امیدوارم در سال جدید که همراه با شروع ماه پر برکت رجب آغاز شده با قوت و قدرت بیشتر در رسیدگی به کار مردم و اموری که به ما محول می شود موفق باشیم.

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ سه شنبه 15 فروردین 1396  ] [ 5:59 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

مدفونین در بقیع : 

 

photo_2017-01-18_04-44-44.jpg

22- ،جابربن عبدالله انصاري که در 19 غزوه شركت داشت  واولین زائر قبر امام حسین ع) در اربعین که تا اوائل امامت حضرت موسی بن جعفرع) در قید حیات بود ومحضر چندین امام را درک کرد متوفي سال نود هجري در سن 94سالگي

23- زيد بن ثابت از جمع آورندگان قرآن سال 45يا 50 هجري فوت كرد

24- عبدالله بن مسعود

 از ياران و شيعيان علي (ع)قاري قرآن فقيه و قاضی از صحابه رسول خدا كه براثر اعتراض به اعمال خليفه نسبت به بيت المال مورد ضرب و شتم قرار گرفت وصيت كرد در كنار عثمان بن مظعون دفن شود و شبانه او را بخاك بسپارند و خليفه بر جنازه اش حاضر نشود فوت درسال 33هجری قمري                                                                     25- ،محمد بن مسلم ،از صحابه امام صادق ع) واز راویان حدیث

26- ،عبدالرحمان بن عوف

 27- ،سعدبن ابي وقاص

28- ،ابوهريره

29- ،عبدالله بن سلام

30- ،عبدالله بن عمر

31-  مالك : پيشواي مذهب مالكي متوفاي 174هجري از شاگردان امام صادق (ع)

 32- نافع الفقيه

 ابو عبدالله که از تابعان و پيشوايان اهل سنت بود و به نافع الفقيه شهرت داشت در سال 120هجری قمري درگذشت و دركنار قبر مالك دفن شد

 33-  ابوسعيد خدري که یکی  از قراء واز صحابی پيامبر (ص)و شيعيان اميرالمومنين (ع) بود، در آخرين نقطه شمال شرقي دفن شد متوفي  سال 64 يا 74 هجري قمری                                                                                                                                                             

34– در قبرستان بقيع علاوه بر ائمه (ع)و شهدا هزا رنفر يا ده هزار نفر از صحابه و شهداي گرانقدر صدر اسلام ، تابعان ،قراء و سادات مدفونند                                                                                                                                        

تاریخ اماکن مکه ومدینه(78): ازکتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی

ادامه مطلب



[ دوشنبه 14 فروردین 1396  ] [ 5:03 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 
کد خبر: ۸۵۵۹۳
 
 
 
 
عقیق به منظور بهره مندی ذاکرین اهل بیت (ع)منتشر می کند

اشعار ویژه شهادت امام علی النقی (ع) 

به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت امام هادی (ع)عقیق تعدادی از اشعار آیینی را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند:
سرویس شعر آیینی عقیق : به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت امام هادی (ع)عقیق تعدادی از اشعار آیینی را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند:
 

مهدی رحیمی:
 
امامی که از انوارش قیامت می شود معنا
 
اگر هادی ست از اسمش هدایت می شود معنا
 
صبوری جلوه می گیرد اگر یک گوشه بنشیند
 
اگر برخیزد از جایش شجاعت می شود معنا
 
عرق از روی پیشانیش اگر بر روی آب افتد
 
از آن یک قطره دریای طهارت می شود معنا
 
کسی که حلقه ی وصل محمد با محمد شد
 
علی هم گر شود با او رسالت می شود معنا
 
علیِّ چارمین وقتی که خود جد محمد شد
 
برای شیعه اش قطعا ولایت می شود معنا
 
علیِّ آخرین یعنی که بعد از حیدر کرّار
 
امامت در امامت در امامت می شود معنا
 
نه اینکه کور بینا گردد و از جا به پا خیزد
 
فقط با بردن نامش شفاعت می شود معنا
 
برای جامعه از یک فراز«جامعه» بی شک؛
 
دیانت می شود پیدا، سیاست می شود معنا
 
علیِّ دیگری هم برده شد در بزم«مِی»این بار؛
 
به سامرّا به جای شام غربت می شود معنا
 
گریز روضه دارد می رود در بزم«مِی» وقتی؛
 
میان تشت، خورشید قیامت می شود معنا
 
حسابش را بکن مستی بگیرد چوب در دستی
 
دراین حالت برای ضربه سرعت می شود معنا
 
دوچندان می شود در حالت مستی توان فرد
 
بدین ترتیب دربرخورد شدت می شود معنا
 
وَ دربرخوردها یک روز هم آیینه بر در خورد
 
شکستن بعد از آن برخورد راحت می شود معنا
 
یکی ازدست،آن یک از در و آن دیگر از دیوار
 
فقط سیلی براین صورت سه صورت می شود معنا
 
 
میلاد عرفان پور:
 
گفت:« سُرّ من رَای»، ترجمان «سامرا»ست
 
من ولی دلم گرفت...این حرم چه آشناست
 
چون نجف، شکوهمند چون مدینه، رازدار
 
داستان آن ولی داستان کربلاست...
 
ماهِ تا ابد تمام! السلام یا امام!
 
ذکر ما علی الدّوام ، گریه های بی صداست
 
آنچه بر زبان ماست ، نام مهربان توست
 
آنچه بر زبان توست ، اسم اعظم خداست
 
از زمان کودکی، در پی ات دویده ایم
 
از همه شنیده ایم، گرد راه تو شفاست
 
باغ هایی از بهشت ، گوشه ی عبای توست
 
این عبای مصطفی، این عبای مرتضی ست
 
مجلس شراب را چشم تو به هم زده ست
 
چشم تو هنوز هم ، مستی مدام ماست
 
ما شهید می شویم، روسفید می شویم
 
روزگار، بی وفا ... عاشق تو باوفاست
 
ای هدایت نجیب! آسمانی غریب!
 
مضطریم و منتظر ، یادگار تو کجاست؟
 
 
 
محسن حنیفی:
همراه با زیارت زیبای جامعه
 
در هر فراز نام تو را ذکر میکنم
 
"یا إهدنا الصراط"ِ نماز مقربین
 
در هر نماز نام تو را ذکر میکنم
 
 
 
حتی مسیحیان به دمت معتقد شدند
 
وقتی مسیح نذر تو کرد و شفا گرفت
 
دیشب مریض خانه ی ما با وساطتت
 
شد رو به راه ، تذکره ی کربلا گرفت
 
 
 
پیچیده سوز ناله ی تو بین قرن ها
 
آهت اثر نمود و جهان پر شراره شد
 
با پاره پاره ی جگرت این غزل گریست
 
با خون دل نوشته شد و چارپاره شد
 
 
 
بالا سر تو ضامن آهو کشید آه
 
بر جمع سوگوار تو آهو اضافه شد
 
از روی درد ناله زدی: وای مادرم
 
کم شد ز سینه درد و به پهلو اضافه شد
 
 
 
روز دوشنبه زهر و مغیره یکی شده *
 
با تازیانه بر جگرت حمله ور شدند
 
روز دوشنبه داغ دلت باز تازه شد
 
یادآور مصیبت دیوار و در شدند
 
 
 
گر چه به روی سینه ی تو زهر پا گذاشت
 
دور و بر تو خولی و شمر و سنان نبود
 
گر چه به تو تعارف جام شراب شد
 
دیگر خبر ز طشت و لب و خیزران نبود
 
 
 
از قتلگاه کرببلا سر در آورد
 
هر کس که کرد مرثیه خوانیِ قتل تو
 
یک تا دوازده... همه را شمر کشته است
 
آن ضربه ی دهم شده بانی قتل تو
 
 
 
رضا اسماعیلی :
 
می‌ خواهم امشب بگویم، شعری برای نگاهت
 
یك سوره رحمت بخوانم، از مصحف روی ماهت
 
می ‌خواهم امشب بگردم، دور كرامات چشمت
 
احرام عرفان ببندم، با زائران نگاهت
 
می ‌خواهم امشب خدا را، در عرش چشمت ببینم
 
ای كهكشان هدایت ! در پرتو مهر و ماهت
 
پشت دلم را شکسته ، تشریف داغ غیورت
 
چشم یتیمم نشسته ، در كوچه ی غم به راهت
 
ای عصمت سبز و روشن ! تزویر شب پرپرت كرد
 
آیینه‌ها را سرودی، این است تنها گناهت
 
لرزید اركان هستی ، وقت نزول غم تو
 
ترسم بگیرد جهان را ، یك روز طوفان آهت
 
ای هادی نسل آدم ، ای وارث اسم اعظم !
 
منظور هستی تو هستی ، آیات قرآن گواهت
 
«هل من...» بگو تا به عشقت ، لبیك غیرت بگویم
 
مهدی رحیمی:
 
امامی که از انوارش قیامت می شود معنا
 
اگر هادی ست از اسمش هدایت می شود معنا
 
صبوری جلوه می گیرد اگر یک گوشه بنشیند
 
اگر برخیزد از جایش شجاعت می شود معنا
 
عرق از روی پیشانیش اگر بر روی آب افتد
 
از آن یک قطره دریای طهارت می شود معنا
 
کسی که حلقه ی وصل محمد با محمد شد
 
علی هم گر شود با او رسالت می شود معنا
 
علیِّ چارمین وقتی که خود جد محمد شد
 
برای شیعه اش قطعا ولایت می شود معنا
 
علیِّ آخرین یعنی که بعد از حیدر کرّار
 
امامت در امامت در امامت می شود معنا
 
نه اینکه کور بینا گردد و از جا به پا خیزد
 
فقط با بردن نامش شفاعت می شود معنا
 
برای جامعه از یک فراز«جامعه» بی شک؛
 
دیانت می شود پیدا، سیاست می شود معنا
 
علیِّ دیگری هم برده شد در بزم«مِی»این بار؛
 
به سامرّا به جای شام غربت می شود معنا
 
گریز روضه دارد می رود در بزم«مِی» وقتی؛
 
میان تشت، خورشید قیامت می شود معنا
 
حسابش را بکن مستی بگیرد چوب در دستی
 
دراین حالت برای ضربه سرعت می شود معنا
 
دوچندان می شود در حالت مستی توان فرد
 
بدین ترتیب دربرخورد شدت می شود معنا
 
وَ دربرخوردها یک روز هم آیینه بر در خورد
 
شکستن بعد از آن برخورد راحت می شود معنا
 
یکی ازدست،آن یک از در و آن دیگر از دیوار
 
فقط سیلی براین صورت سه صورت می شود معنا
 
 
میلاد عرفان پور:
 
گفت:« سُرّ من رَای»، ترجمان «سامرا»ست
 
من ولی دلم گرفت...این حرم چه آشناست
 
چون نجف، شکوهمند چون مدینه، رازدار
 
داستان آن ولی داستان کربلاست...
 
ماهِ تا ابد تمام! السلام یا امام!
 
ذکر ما علی الدّوام ، گریه های بی صداست
 
آنچه بر زبان ماست ، نام مهربان توست
 
آنچه بر زبان توست ، اسم اعظم خداست
 
از زمان کودکی، در پی ات دویده ایم
 
از همه شنیده ایم، گرد راه تو شفاست
 
باغ هایی از بهشت ، گوشه ی عبای توست
 
این عبای مصطفی، این عبای مرتضی ست
 
مجلس شراب را چشم تو به هم زده ست
 
چشم تو هنوز هم ، مستی مدام ماست
 
ما شهید می شویم، روسفید می شویم
 
روزگار، بی وفا ... عاشق تو باوفاست
 
ای هدایت نجیب! آسمانی غریب!
 
مضطریم و منتظر ، یادگار تو کجاست؟
 
 
 
محسن حنیفی:
همراه با زیارت زیبای جامعه
 
در هر فراز نام تو را ذکر میکنم
 
"یا إهدنا الصراط"ِ نماز مقربین
 
در هر نماز نام تو را ذکر میکنم
 
 
 
حتی مسیحیان به دمت معتقد شدند
 
وقتی مسیح نذر تو کرد و شفا گرفت
 
دیشب مریض خانه ی ما با وساطتت
 
شد رو به راه ، تذکره ی کربلا گرفت
 
 
 
پیچیده سوز ناله ی تو بین قرن ها
 
آهت اثر نمود و جهان پر شراره شد
 
با پاره پاره ی جگرت این غزل گریست
 
با خون دل نوشته شد و چارپاره شد
 
 
 
بالا سر تو ضامن آهو کشید آه
 
بر جمع سوگوار تو آهو اضافه شد
 
از روی درد ناله زدی: وای مادرم
 
کم شد ز سینه درد و به پهلو اضافه شد
 
 
 
روز دوشنبه زهر و مغیره یکی شده *
 
با تازیانه بر جگرت حمله ور شدند
 
روز دوشنبه داغ دلت باز تازه شد
 
یادآور مصیبت دیوار و در شدند
 
 
 
گر چه به روی سینه ی تو زهر پا گذاشت
 
دور و بر تو خولی و شمر و سنان نبود
 
گر چه به تو تعارف جام شراب شد
 
دیگر خبر ز طشت و لب و خیزران نبود
 
 
 
از قتلگاه کرببلا سر در آورد
 
هر کس که کرد مرثیه خوانیِ قتل تو
 
یک تا دوازده... همه را شمر کشته است
 
آن ضربه ی دهم شده بانی قتل تو
 
 
 
رضا اسماعیلی :
 
می‌ خواهم امشب بگویم، شعری برای نگاهت
 
یك سوره رحمت بخوانم، از مصحف روی ماهت
 
می ‌خواهم امشب بگردم، دور كرامات چشمت
 
احرام عرفان ببندم، با زائران نگاهت
 
می ‌خواهم امشب خدا را، در عرش چشمت ببینم
 
ای كهكشان هدایت ! در پرتو مهر و ماهت
 
پشت دلم را شکسته ، تشریف داغ غیورت
 
چشم یتیمم نشسته ، در كوچه ی غم به راهت
 
ای عصمت سبز و روشن ! تزویر شب پرپرت كرد
 
آیینه‌ها را سرودی، این است تنها گناهت
 
لرزید اركان هستی ، وقت نزول غم تو
 
ترسم بگیرد جهان را ، یك روز طوفان آهت
 
ای هادی نسل آدم ، ای وارث اسم اعظم !
 
منظور هستی تو هستی ، آیات قرآن گواهت
 
«هل من...» بگو تا به عشقت ، لبیك غیرت بگویم
 
مولای من ! كو حسینت ؟ كو كربلا و سپاهت ؟
 
من عاشقی بی ‌پناهم ، شبگرد گم كرده راهم
 
مِهر دَهُم، هادی عشق ! كو آفتاب پناهت ؟
 
با لهجه ی شرقی غم، امشب تو را گریه كردم
 
مولای من ! این « غزل ـ غم » تقدیم داغ نگاهت
 
 
 
 
 
 
 مولای من ! كو حسینت ؟ كو كربلا و سپاهت ؟
 
من عاشقی بی ‌پناهم ، شبگرد گم كرده راهم
 
مِهر دَهُم، هادی عشق ! كو آفتاب پناهت ؟
 
با لهجه ی شرقی غم، امشب تو را گریه كردم
 
مولای من ! این « غزل ـ غم » تقدیم داغ نگاهت
 
 
 
 
منبع :صفحه شاعران ،شعر شاعر،حسینیه
 
 
 

ادامه مطلب



[ یک شنبه 13 فروردین 1396  ] [ 8:03 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
کد خبر: ۸۵۶۰۷
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۶:۱۱
 
 
 
 
 
 

 

روایتی تامل برانگیز از دوران کودکی امام هادی (ع) نشان از مظلومیت خاندان اهل بیت علیهم السلام دارد.
 عقیق:صفحه متعلق به دفتر نشر آثار رهبر معظم انقلاب به مناسبت سالروز شهادت امام علی النقی (ع) حدیثی زیبا و قابل تامل از دوران کودکی این امام همام منتشر کرده است.

در پیام این صفحه که روایتی از رهبر انقلاب در خصوص دوران یاده شده است، آمده: "رهبرانقلاب: حدیثى دربارۀ کودکى حضرت هادى است که وقتى معتصم در سال دویست‌وهجده هجرى، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد، حضرت هادى که در آن‌وقت شش ساله بود، به همراه خانواده‌اش در مدینه ماند. پس از آنکه حضرت جواد به بغداد آورده شد، معتصم از خانوادۀ حضرت پرس‌وجو کرد و وقتى شنید پسرِ بزرگِ حضرت جواد، على‌بن‌محمد، شش سال دارد، گفت این خطرناک است، ما باید به فکرش باشیم.

معتصم شخصى را که از نزدیکان خود بود، مأمور کرد که از بغداد به مدینه برود و در آنجا کسى را که دشمن اهل‌بیت است پیدا کند و این بچه را بسپارد به‌دست آن شخص، تا او به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد. این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکى از علماى مدینه را به نام الجُنَیدى، که جزو مخالف‌ترین و دشمن‌ترینِ مردم با اهل‌بیت علیهم‌السلام بود ‌ـ‌ در مدینه از این قبیل علما آن‌وقت بودند ‌ـ‌ براى این کار پیدا کرد، و به او گفت: من مأموریت دارم که تو را مربى و مؤدِّبِ این بچه کنم، تا نگذارى هیچ‌کس با او رفت و آمد کند و او را آن‌طور که ما مى‌خواهیم تربیت کن. اسم این شخص ‌ـ ‌الجنیدى ‌ـ‌ در تاریخ ثبت است. حضرت هادى هم ‌ـ‌ همان‌طور که گفتم ‌ـ‌ در آن موقع شش سال داشت و امر، امرِ حکومت بود؛ چه کسى مى‌توانست در مقابل آن مقاومت کند؟

بعد از چند وقت یکى از وابستگان دستگاه خلافت، الجنیدى را دید و از بچه‌اى که به دستش سپرده بودند، سؤال کرد. الجنیدى گفت: بچه؟! این بچه است؟! من یک مسئله از ادب براى او بیان مى‌کنم، او باب‌هایى از ادب را براى من بیان مى‌کند که من استفاده مى‌کنم! اینها کجا درس خوانده‌اند؟! گاهى به او، وقتى مى‌خواهد وارد حجره شود، مى‌گویم یک سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو ‌ـ‌ مى‌خواسته اذیت کند‌ ـ‌ مى‌پرسد چه سوره‌اى بخوانم؟ من به او گفتم سورۀ بزرگى، مثلاً سورۀ آل‌عمران را بخوان. او خوانده و جاهاى مشکلش را هم براى من معنا کرده است. اینها عالمند، حافظ قرآن و عالم به تأویل و تفسیر قرآنند؛ بچه؟! ارتباط این کودک ‌ـ‌ که على‌الظاهر کودک است، اما ولىّ‌الله است، «وَ آتَیناهُ الحُکمَ صَبیًّا» ـ با این استاد مدتى ادامه پیدا کرد و استاد شد یکى از شیعیان مخلصِ اهل‌بیت".

 
 

ادامه مطلب



[ یک شنبه 13 فروردین 1396  ] [ 8:02 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
1395/12/9 دوشنبه

 

برگزاری کلاس آموزشی «تربیت دینی بر اساس روانشناسی اسلامی»

یک دوره کلاس آموزشی با عنوان «تربیت دینی بر اساس روانشناسی اسلامی» ویژه کارکنان سازمان قضایی استان خراسان رضوی برگزار شد.

در این دوره آموزشی، مباحثی از جمله تربیت دینی و انواع آن، نحوه رفتار والدین با کودکان، نکات تربیتی مختص کودکان، تربیت دینی در فضای مجازی و نقش فضای مجازی در تربیت دینی برای کارکنان اداری و قضایی تدریس شد.
همچنین یک دوره کلاس آموزش احکام و اخلاق با موضوعات نماز و آداب آن، تقلید و نحوه تقلید، شکیات نماز و نحوه برطرف نمودن آن و اخلاق و جایگاه آن در اسلام برای سربازان وظیفه سازمان خراسان رضوی برگزار شد.

ادامه مطلب



[ یک شنبه 13 فروردین 1396  ] [ 8:00 PM ] [ احمد ]
نظرات 0


 

photo_2017-01-18_04-44-44.jpg

 

 

 ابراهيم پسرپیامبرگرامی اسلام (ص)                                                                                                                                                                                            وی از مادري بنام ماريه قبطيه كه توسط حاكم مصر به پيامبر ص) هديه شده بود در ذيحجه سال هشتم هجري متولد و پس از گذشت حدود يكسال ونیم(هیجده ماهگی) فوت كرد و در كنار قبر عثمان بن مظعون دفن شد 

15- چند تن از شهداي احد

 تعدادي از مجروحان نبرد احد که جهت مداوا به  مدينه حمل شدند وپس از مدتی بر اثر جراحات  به شهادت رسيدند ، در بقيع دفن شد

16-تعدادی از شهدای واقعه حره                                                                                                                                                                                                        در سال 63 هجري به دستور يزيد مسلم بن عقبه حري براي سركوبي مردم مدينه كه عليه حكومت يزيد قيام كرده بودند عازم اين شهر شد و در حره و اقم به  قتل عام مردم مدينه پرداخت حدود هفت هزار نفر كه عمدتا از انصار و مهاجر، سادات وشيعيان بودند كشته شدند و نواميس مردم مورد تجاوز سپاه بني اميه قرار گرفت ،شهداي حره در قبرستان بقيع كمي بالاتر از شهداي احد دفن هستند.[1]                                                                                                             عدد شهدا در كتاب ادعيه حرمين هفتصد نفر نوشته شده و يزيد سه روز مال و جان ونواميس مسلمانان را بر لشكريان خود مباح كرد.

17- حليمه سعديه

  مادر رضاعي رسول خدا (ص)از طائفه سعد بن بكر رسول خدا ص) مدت پنج سال نزد حليمه ماند و بعد ها نيز همواره از احوال او جويا مي شد و هدايائي براي او ارسال مي داشت.[2] 

18 - عثمان بن عفان

 پس از آنکه انقلابیون حدود چهارماه اطراف خانه عثمان خلیفه سوم  رامحاصره داشتند،در نهایت براثر هجوم مردم نامبرده به قتل رسید و از دفن وی در كنار خلفا ی اول ودوم ممانعت کردند ، به ناچار درحش كوكب یعنی مکانی خارج از قبرستان بقیع ،وپشت دیوار آن که محل دفن اموات یهودی بود  دفن شد بعد دردوران حکومت  بني اميه به دستور معاویه  ديوار را تخريب كردند و آن منطقه  جزء بقيع شد ،ومحل دفن وی  همان مکانی که در شرایط فعلی وسط بقیع قرار  گرفته است  وبه عنوان قبر عثمان بن عفان مشهور است، واینکه برخی ازافراد آنرا به عنوان قبر عثمان بن مظعون معرفی می کنند اشتباه فاحشی است، زیرا عثمان بن مظعون که از صحابی بسیار خوب پیامبر ص) بوده ودرزمان حیات ایشان از دنیا رفته است، در حوالی قبر حضرت ابراهیم فرزند رسول خدا ص) وقبل از قبور شهدای احد دفن شده است.     

18- عثمان بن مظعون ، اولين مهاجري كه از دنيا رفت و پيامبر ص) د رتشييع جنازه وي شركت كرد

 19- سعد بن معاذ یکی از صحابه که در مراسم تشییع جنازه وتدفین وی پیامبر گرامی اسلام شخصا شرکت فرمودند وبادست مبارک خود اورا درقبر گذاشته ولحد را بادقت چیدند واطراف ومابین خشت هاو سنگ های آنرا باگل محکم نمودند ،در این رابطه از امام صادق ع) نقل شده است که فرمودند: برای حضرت رسول ص) خبر آوردند که سعدبن معاذ فوت شده است پیغمبرص) با اصحاب آمده ،دستور دادند،اورا غسل دهند،خودشان کنار درب ایستادند  ، پس از آنکه غسل وکفن تمام شد اورا درسریر (تابوت ) گذاشته برای دفن حرکت دادند،در تشییع جنازه او پیغمبر ص) با پای برهنه بدون رداء حرکت می کرد گاهی طرف چپ وگاهی طرف راست سریر را می گرفت ،تا نزدیک قبرستان وقبر سعد رسید ند ،حضرت رسول ص) داخل قبر شد اورا در لحد گذاشت ،با دست مبارک خود لحدش راساخت وخشت بر آن گذاشت ،می فرمود خا ک وگل به من بدهید ،باگل مابین خشت هارا پرمی کرد همینکه لحد را تمام نمود وخاک بر او ریخت تاقبر پر شد فرمود می دانم بزودی این خشت وگل کهنه خواهد شد،لکن خداوند دوست دارد هرکاری که بنده اش انجام می دهد محکم باشد در این هنگام مادر سعد کنار قبر آمد ،گفت : (یاسعد هنیئا لک الجنه ) سعد بهشت برتو گوارا باد ،پیغمبر اکرم ص) فرمود: مادر سعد باچنین جزم ویقین از طرف خدا وند خبر مده ،سعد از فشار قبر رنج دید وآزرده شد، بدنش را فشاری از قبر گرفت . حضرت رسول برگشت ،مردم نیز مراجعت کردند ،در باز گشت عرض کردند ،یارسول الله ص) عملی با سعد کردی که نسبت به دیگری سابقه نداشت ،با پای برهنه بدون رد اء جنازه اش را تشییع فرمودی ،گاهی طرف راست وگاهی طرف چپ جنازه را می گرفتی پیغمبر ص) فرمود : ملائکه هم عاری از رد اء وکفش بودند به آنها اقتدا کردم ،چون دستم در دست جبرئیل بود هر طرف را که او می گرفت من هم می گرفتم عرض کردند یا رسول الله بر جنازه اش نماز خواندی واورا به دست مبارک در لحد گذاشتی قبرش را با دست خود درست کردی ،باز می فرمائی  سعد را فشار قبر  فرا گرفت ، فرمود آری،سعد مقداری بد خلقی در میان خانواده اش داشت این فشار از آن سوء خلق بود.[3]

20- مقداد بن السود یکی از صحابه بزرگ پیامبر ص)ویاران باوفای حضرت امیرالمؤمنین ع) متوفي سال 33هجري در سن هفتاد سالگي

21-  ارقم بن ابي ارقم، کسی که خانه وی درمکه دراوائل دوران بعثت، توسط پیامبر ص) بعنوان محل تعلیم قرآن ومعارف اسلامی  انتخاب شده بود، وتعدادی از افراد از جمله حضرت حمزه در آنجا اسلام آوردند.


[1] - تاریخ آثار اسلامی مکه ومدینه  ص 367

[2] - همان ص 368

[3] -  پند تاریخ ج 2 ص 197

تاریخ اماکن مکه ومدینه(77): ازکتاب حرمین شریفین نوشته حجت الاسلام علی اسماعیلی کریزی


ادامه مطلب



[ یک شنبه 13 فروردین 1396  ] [ 7:45 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

12 فروردین؛ روز جمهوری اسلامی گرامی باد 

روز 12 فروردین، روز جمهوری اسلامی نام گرفته است. روزی كه مردم به "جمهوری اسلامی" رأی "آری" دادند. بنابه آمارهای رسمی، 2 / 98 درصد از شركت كنندگان، به "آری" رأی دادند. امام خمینی نیز جمهوری اسلامی را با "نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف كمتر" تبیین كرده بودند.
 
 
 
Image result for ‫دوازده فروردین‬‎Image result for ‫دوازده فروردین‬‎Image result for ‫دوازده فروردین‬‎
 
 

ادامه مطلب



[ یک شنبه 13 فروردین 1396  ] [ 7:38 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

12 فروردين ، روز انتخاب

 

 

 

«... مبارك باد بر شما چنين حكومتي كه در آن اختلاف نژاد و سياه و سفيد و ترك و فارس و كرد و بلوچ مطرح نيست. همه برابرند و فقط در پناه تقوا و برتري به اخلاق فاضله و اعمال صالحه هست و تفاوت بين زن و مرد و بين اقليت هاي مذهبي و ديگران در امر اجراي عدالت نيست...» 

از پيام حضرت امام خميني قدس سره به مناسبت 12 فروردين 1358 

نهال انقلاب اسلامي كه با نثار خون بهترين فرزندان ايران رشد كرده بود، سرانجام در 22 بهمن 1357 به بار نشست، و با پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل دولت موقت از سوي امام خميني« قدس سره» زمينه ي مهمترين همه پرسي تاريخ ايران زمين جهت تعيين نوع حكومت در ايران فراهم شد.

روز دوازده فروردين، روز ظهور شخصيت واقعي مردم ايران، روز پيروزي مستضعفين بر مستكبرين و روز تثبيت انقلاب اسلامي است كه بي هيچ ريب و شكي زمينه ساز حكومت عدل اسلامي در سراسر جهان خواهد بود.

اين روز مقدس، اين يوم الله پر بركت سرآغاز حيات واقعي اسلام در عصر دنيامداران و دنيا پرستان است كه از معنويت و روحانيت گسسته و سعادت خود را در پيروي از اميال  و آرزوهاي حيواني خود مي دانند.

در اين روز عزيز ساختار جديد سياسي اجتماعي ايران بر مبناي آراي اكثريت قريب به اتفاق مردم يعني 2/98 درصد آراي ملت مسلمان ايران تثبيت شد.

در اين روز پر بركت نظامي متولد شد كه نور اسلام عزيز را پس از گذشت قرن هاي زياد ديگرباره نه تنها در ايران اسلامي بلكه در سراسر جهان متجلي ساخت. در اين روز مقدس حكومتي شكل گرفت كه شعار اصلي آن استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي بود.

اين عبارت ملكوتي كه به عنوان شعار اصلي انقلاب اسلامي و توسط ميليون ها ايراني آزاده و مسلمان در طول مبارزات درخشان ملت با سلطنت پهلوي همه روزه در جاي جاي ايران اسلامي فرياد كشيده شده بود، حكومتي را پايه ريزي كرد كه عدالت اسلامي يكي از اهداف عاليه ي آن بود. در اين شعار مقدس كلمه ي استقلال به عنوان نخستين هدف مطرح شده بود كه رساننده ي اين پيام به جهان و جهانيان بود كه امت مسلمان ايران مي خواهد «اراده ي ملي» خود را حاكم بر مقدرات خويش سازد تا بتواند از نفوذ و دخالت هاي بيگانگان رهايي يابد و چه زيبا و متين امام خميني قدس سره فرموده است:

«اگر استقلال كشور خودمان را تحصيل نكنيم ساير چيزها درست نخواهد شد.»

 تشكيل جمهوري اسلامي نه تنها اراده ي ملي ايرانيان را بر سرنوشت خود تثبيت كرد و براي آنان استقلال و آزادي را به ارمغان آورد، بلكه اين بارقه ي اميد در دل محرومان و مستضعفان جهان درخشيد كه بعد از قرن ها رنج و درد، جلوه اي از وعده ي خداوند تبارك وتعالي را شاهد باشند.

امام خميني قدس سره در تاريخ 12 فروردين 1358 پس از تثبيت نظام مقدس جمهوري اسلامي طي پيامي راديو تلويزيوني فرمودند(1):

«خداوند تعالي وعده فرموده است كه مستضعفين ارض را به اميد و توفيق خودش، به مستكبرين غلبه دهد و آن ها را امام و پيشوا قرار دهد. وعده ي خداوند تعالي نزديك است. من اميدوارم كه ما شاهد اين وعده باشيم و مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند چنان كه تاكنون غلبه كردند... من از عموم ملت ايران تشكر مي كنم كه در اين رفراندوم شركت كردند و رأي قاطع خودشان را كه بايد گفت صددرصد پيروزي بوده است دادند و به جمهوري اسلامي هم رأي دادند... جمهوري اسلامي است كه احكام مترقي او بر تمام احكامي كه در ساير قشرها و ساير مكتب هاست تقدم دارد.»

رهبر كبير انقلاب اسلامي قدس سره در قسمت ديگري از پيام خود فرمودند:

«صبح گاه 12 فروردين كه روز نخستين حكومت الله است از بزرگ ترين اعياد ملي و مذهبي ماست و ملت ما بايد اين روز بزرگ را عيد بگيرند و زنده نگه دارند روزي كه كنگره هاي قصر 2500 ساله حكومت طاغوتي فرو ريخت و سلطه ي شيطاني براي هميشه رخت بربست و حكومت مستضعفين جانشين آن گرديد.

انتخاب واژه ي عيد براي چنين روزي از سوي امام امت« قدس سره» يك انتخاب دقيق و صحيح است؛ زيرا عيد به روزي اطلاق مي شود كه آن روز نو و شادي آفرين باشد و باعث سربلندي و مجد يك ملت شود. بنابر اين دوازدهم فروردين از بزرگترين اعياد انقلاب اسلامي ايران مي باشد.

هدف ديگر شعار اصلي انقلاب، كلمه ي آزادي بود. در رابطه با آزادي نظرات مختلف و متعددي مطرح مي شود؛ اما در اسلام، آزادي جامع ترين و مانع ترين معنا را در بر دارد و آن عبارت است از: شرايط سياسي – اجتماعي لازم براي رشد و تعالي فرد و مردم كه در آن موانع قانوني و فرهنگي مثل عرف و عادت، و موانع سياسي، مانند سلطه ي طاغوت و استعمار و استبداد وجود نداشته باشد. يعني انسان در انتخاب عقيده و بيان و نشر آن آزاد است. مگر آن كه به ديگران آسيبي وارد بيايد و همچنين از خود سلب آزادي به شيوه غربي ننمايد به طوري كه مردم بتوانند هدايت و رشد و تعالي يابند.

هدف نهايي شعار اصلي، كلمه ي جمهوري اسلامي بود كه از به هم پيوستن جمهوري و اسلامي به دست آمده است. كلمه جمهور به معناي توده يا انبوه مردم است و منظور از گنجاندن چنين كلمه اي براي نظامِ شكل گرفته ي بعد از انقلاب، اتكا داشتن و تعيين كننده بودن رأي مردم در سرنوشت خود و كليه ي امور اجرايي كشور مي باشد و به طور كلي حكومتي را تببين مي كند كه براي تأمين زندگي دنيايي توده مردم متكي به مردم باشد.

واژه ي اسلامي هم به سبب تمايز آن از ديگر نظام هاي جمهوري است كه ويژگي هاي خاص خود را دارد كه در آن ارزش هاي الهي و قرآني بر تمامي شئون حاكميت دارد و همچنين ولي فقيه كه بر طبق نظام الهي، ولايت امر و امامت امت را بر عهده مي گيرد، افزون بر تأمين زندگي مردم، مسؤوليت هدايت مردم و كمك به رشد و تعالي آنان را بر عهده دارد. براي تحقق اين بخش حياتي از شعار اصليِ انقلاب پس از پيروزي آن، نياز بود تا رسماً ناظم مشخصي حاكم بر ايران شود و در همين راستا بود كه رهبر نهضت، امام خميني« قدس سره» طي سخناني فرمودند:

«... احتياج به رفراندوم هم نيست؛ براي اين كه مردم آراي خودشان را در ايران اعلام كردند. با فريادها، با دادها اعلام كردند...»

و در ادامه علت اعلام همه پرسي را رسمي كردن آن، اتمام حجت براي ديگران و بسته شدن راه اگرها و مگرها عنوان كرده و فرمودند:

«... اين جانب به جمهوري اسلامي رأي مي دهم و از شما هم مي خواهم كه به آن رأي دهيد...».

دقيقاً در همين زمان وسوسه هاي خناسان شروع شد. از جمله اين كه طرح كردند كه حكومت بر اساس «جمهوري» بدون قيد ديگري يا اين كه جمهوري دمكراتيك و ... باشد. لذا امام امت قدس سره با احساس خطر انحراف در صفوف متحد ملت و با آگاهي بي نظير خود مردم را از اين خطر آگاه كرده و فرمودند:

«رأي بدهيد به جمهوري اسلامي، نه يك حرف زيادتر و نه يك حرف كمتر.»و مردم ايران در روزهاي سرنوشت ساز، دهم و يازدهم فروردين 1358 با حضوري آگاهانه در پاي صندوق هاي رأي، به يكي از بزرگترين اهداف انقلاب اسلامي جامه ي عمل پوشاندند و پيروزي نهايي انقلاب اسلامي را با آراي عظيم و باور نكردني خود تحقق بخشيدند.

نتيجه ي درخشان 2/98 درصدي آراي مردم، مطرح شدن هر گونه بحث و جدلي را در شكل و نوع حكومت ايران پس از سقوط نظام شاهنشاهي 2500 ساله از ميان برد و با رهبريت قاطع امام خميني قدس سره و مجاهدت ها و كوشش هاي بي نظير امت مسلمان ايران حكومت اسلامي در سرتاسر ايران استقرار يافت؛ تا به حول و قوه ي الهي ملت بزرگ ايران بتواند توانمند و اميدوار زمينه ي تشكيل حكومت عدل اسلامي را براي ظهور امام زمان «عليه السلام» فراهم آورد.

بدين ترتيب مبارزات مستمر و پيگير امت مسلمان ايران در برپايي حكومت اسلامي تحقق يافت و عصر نويني در تاريخ ايران و اسلام آغاز شد.

 

امام خميني« قدس سره» به شكرانه ي اين پيروزي درخشان در پيام خود فرمودند:

«... من به دنيا اعلام مي كنم كه در تاريخ ايران چنين رفراندومي سابقه ندارد كه سرتاسر مملكت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأي مثبت خود را در آن ريخته و رژيم طاغوتي را براي هميشه به زباله دان تاريخ دفن كنند...»

«... من از اين همبستگي بي مانند كه همه به نداي آسماني واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا لبيك گفتند و به اتفاق آرا به جمهوري اسلامي رأي مثبت دادند و رشد سياسي و اجتماعي خود را به شرق و غرب ثابت كردند، تقدير مي كنم...»

 

پي نوشت:

1- صحيفه نور، جلد سوم، چاپ جديد، ص 483.


ادامه مطلب



[ یک شنبه 13 فروردین 1396  ] [ 7:37 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
کد خبر: ۴۶۹۲۶
 
 
 
 

12 فروردین، روز «آری» به جمهوری اسلامی 

 
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، به دعوت امام خمینی همه‌پرسی در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ واجدین شرکت در همه‌پرسی با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت جمهوری اسلامی موافقت کردند.
 
 
 
 
 
 
 برترین ها: پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال ۱۳۵۷، به دعوت امام خمینی همه‌پرسی حکومت جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ واجدین شرکت در همه‌پرسی با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت جمهوری اسلامی موافقت کردند.
 

 
 در روز ۱۲ فروردین نتایج اعلام شد و این روز را روز جمهوری اسلامی نامیدند. طبق اعلاميه دولت موقت، در رفراندم 20 ميليون و 288 هزار تن (98 و دو دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراري نظامي اسلامي «بله» و 241 هزار تن «نه» گفته بودند.

برگه رای‌گیری چه شکلی بود؟

برگه رای، دوقسمتی بود و شامل نیمه «آری» -به رنگ سبز- و نیمه «نه» -به رنگ قرمز- بود و روی آن چنین درج شده بود:
 
«بسمه تعالی

دولت موقّت انقلاب اسلامی

وزارت کشور

تعرفهٔ انتخابات رفراندم

تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی

که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت.»

رای‎دهندگان، می‌بایست بخش موردنظر خود را از برگه جدا می‎کردند و در صندوق رای می‎انداختند.
 
 
 
 
 پیام حضرت امام خمینی قدس سره به مناسبت 12 فروردین 1358

نهال انقلاب اسلامی كه با نثار خون بهترین فرزندان ایران رشد كرده بود، سرانجام در 22 بهمن 1357 به بار نشست، و با پیروزی انقلاب اسلامی و تشكیل دولت موقت از سوی امام خمینی« قدس سره» زمینه ی مهمترین همه پرسی تاریخ ایران زمین جهت تعیین نوع حكومت در ایران فراهم شد.

روز دوازده فروردین، روز ظهور شخصیت واقعی مردم ایران، روز پیروزی مستضعفین بر مستكبرین و روز تثبیت انقلاب اسلامی است كه بی هیچ ریب و شكی زمینه ساز حكومت عدل اسلامی در سراسر جهان خواهد بود.

این روز مقدس، این یوم الله پر بركت سرآغاز حیات واقعی اسلام در عصر دنیامداران و دنیا پرستان است كه از معنویت و روحانیت گسسته و سعادت خود را در پیروی از امیال  و آرزوهای حیوانی خود می دانند.

در این روز عزیز ساختار جدید سیاسی اجتماعی ایران بر مبنای آرای اكثریت قریب به اتفاق مردم یعنی 2/98 درصد آرای ملت مسلمان ایران تثبیت شد.

در این روز پر بركت نظامی متولد شد كه نور اسلام عزیز را پس از گذشت قرن های زیاد دیگرباره نه تنها در ایران اسلامی بلكه در سراسر جهان متجلی ساخت. در این روز مقدس حكومتی شكل گرفت كه شعار اصلی آن استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود.

این عبارت ملكوتی كه به عنوان شعار اصلی انقلاب اسلامی و توسط میلیون ها ایرانی آزاده و مسلمان در طول مبارزات درخشان ملت با سلطنت پهلوی همه روزه در جای جای ایران اسلامی فریاد كشیده شده بود، حكومتی را پایه ریزی كرد كه عدالت اسلامی یكی از اهداف عالیه ی آن بود. در این شعار مقدس كلمه ی استقلال به عنوان نخستین هدف مطرح شده بود كه رساننده ی این پیام به جهان و جهانیان بود كه امت مسلمان ایران می خواهد «اراده ی ملی» خود را حاكم بر مقدرات خویش سازد تا بتواند از نفوذ و دخالت های بیگانگان رهایی یابد و چه زیبا و متین امام خمینی قدس سره فرموده است:

«اگر استقلال كشور خودمان را تحصیل نكنیم سایر چیزها درست نخواهد شد.»
 

 
 تشكیل جمهوری اسلامی نه تنها اراده ی ملی ایرانیان را بر سرنوشت خود تثبیت كرد و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، بلكه این بارقه ی امید در دل محرومان و مستضعفان جهان درخشید كه بعد از قرن ها رنج و درد، جلوه ای از وعده ی خداوند تبارك وتعالی را شاهد باشند.

امام خمینی قدس سره در تاریخ 12 فروردین 1358 پس از تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی طی پیامی رادیو تلویزیونی فرمودند:

«خداوند تعالی وعده فرموده است كه مستضعفین ارض را به امید و توفیق خودش، به مستكبرین غلبه دهد و آن ها را امام و پیشوا قرار دهد. وعده ی خداوند تعالی نزدیك است. من امیدوارم كه ما شاهد این وعده باشیم و مستضعفین بر مستكبرین غلبه كنند چنان كه تاكنون غلبه كردند... من از عموم ملت ایران تشكر می كنم كه در این رفراندوم شركت كردند و رأی قاطع خودشان را كه باید گفت صددرصد پیروزی بوده است دادند و به جمهوری اسلامی هم رأی دادند... جمهوری اسلامی است كه احكام مترقی او بر تمام احكامی كه در سایر قشرها و سایر مكتب هاست تقدم دارد.»

رهبر كبیر انقلاب اسلامی قدس سره در قسمت دیگری از پیام خود فرمودند:

«صبح گاه 12 فروردین كه روز نخستین حكومت الله است از بزرگ ترین اعیاد ملی و مذهبی ماست و ملت ما باید این روز بزرگ را عید بگیرند و زنده نگه دارند روزی كه كنگره های قصر 2500 ساله حكومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه ی شیطانی برای همیشه رخت بربست و حكومت مستضعفین جانشین آن گردید.

انتخاب واژه ی عید برای چنین روزی از سوی امام امت« قدس سره» یك انتخاب دقیق و صحیح است؛ زیرا عید به روزی اطلاق می شود كه آن روز نو و شادی آفرین باشد و باعث سربلندی و مجد یك ملت شود. بنابر این دوازدهم فروردین از بزرگترین اعیاد انقلاب اسلامی ایران می باشد.

هدف دیگر شعار اصلی انقلاب، كلمه ی آزادی بود. در رابطه با آزادی نظرات مختلف و متعددی مطرح می شود؛ اما در اسلام، آزادی جامع ترین و مانع ترین معنا را در بر دارد و آن عبارت است از: شرایط سیاسی – اجتماعی لازم برای رشد و تعالی فرد و مردم كه در آن موانع قانونی و فرهنگی مثل عرف و عادت، و موانع سیاسی، مانند سلطه ی طاغوت و استعمار و استبداد وجود نداشته باشد. یعنی انسان در انتخاب عقیده و بیان و نشر آن آزاد است. مگر آن كه به دیگران آسیبی وارد بیاید و همچنین از خود سلب آزادی به شیوه غربی ننماید به طوری كه مردم بتوانند هدایت و رشد و تعالی یابند.

هدف نهایی شعار اصلی، كلمه ی جمهوری اسلامی بود كه از به هم پیوستن جمهوری و اسلامی به دست آمده است. كلمه جمهور به معنای توده یا انبوه مردم است و منظور از گنجاندن چنین كلمه ای برای نظامِ شكل گرفته ی بعد از انقلاب، اتكا داشتن و تعیین كننده بودن رأی مردم در سرنوشت خود و كلیه ی امور اجرایی كشور می باشد و به طور كلی حكومتی را تببین می كند كه برای تأمین زندگی دنیایی توده مردم متكی به مردم باشد.
 

 
واژه ی اسلامی هم به سبب تمایز آن از دیگر نظام های جمهوری است كه ویژگی های خاص خود را دارد كه در آن ارزش های الهی و قرآنی بر تمامی شئون حاكمیت دارد و همچنین ولی فقیه كه بر طبق نظام الهی، ولایت امر و امامت امت را بر عهده می گیرد، افزون بر تأمین زندگی مردم، مسؤولیت هدایت مردم و كمك به رشد و تعالی آنان را بر عهده دارد. برای تحقق این بخش حیاتی از شعار اصلیِ انقلاب پس از پیروزی آن، نیاز بود تا رسماً ناظم مشخصی حاكم بر ایران شود و در همین راستا بود كه رهبر نهضت، امام خمینی« قدس سره» طی سخنانی فرمودند:

«... احتیاج به رفراندوم هم نیست؛ برای این كه مردم آرای خودشان را در ایران اعلام كردند. با فریادها، با دادها اعلام كردند...»

و در ادامه علت اعلام همه پرسی را رسمی كردن آن، اتمام حجت برای دیگران و بسته شدن راه اگرها و مگرها عنوان كرده و فرمودند:

«... این جانب به جمهوری اسلامی رأی می دهم و از شما هم می خواهم كه به آن رأی دهید...».

دقیقاً در همین زمان وسوسه های خناسان شروع شد. از جمله این كه طرح كردند كه حكومت بر اساس «جمهوری» بدون قید دیگری یا این كه جمهوری دمكراتیك و ... باشد. لذا امام امت قدس سره با احساس خطر انحراف در صفوف متحد ملت و با آگاهی بی نظیر خود مردم را از این خطر آگاه كرده و فرمودند:

«رأی بدهید به جمهوری اسلامی، نه یك حرف زیادتر و نه یك حرف كمتر.»و مردم ایران در روزهای سرنوشت ساز، دهم و یازدهم فروردین 1358 با حضوری آگاهانه در پای صندوق های رأی، به یكی از بزرگترین اهداف انقلاب اسلامی جامه ی عمل پوشاندند و پیروزی نهایی انقلاب اسلامی را با آرای عظیم و باور نكردنی خود تحقق بخشیدند.

نتیجه ی درخشان 2/98 درصدی آرای مردم، مطرح شدن هر گونه بحث و جدلی را در شكل و نوع حكومت ایران پس از سقوط نظام شاهنشاهی 2500 ساله از میان برد و با رهبریت قاطع امام خمینی قدس سره و مجاهدت ها و كوشش های بی نظیر امت مسلمان ایران حكومت اسلامی در سرتاسر ایران استقرار یافت؛ تا به حول و قوه ی الهی ملت بزرگ ایران بتواند توانمند و امیدوار زمینه ی تشكیل حكومت عدل اسلامی را برای ظهور امام زمان «علیه السلام» فراهم آورد.
 

 
بدین ترتیب مبارزات مستمر و پیگیر امت مسلمان ایران در برپایی حكومت اسلامی تحقق یافت و عصر نوینی در تاریخ ایران و اسلام آغاز شد.

امام خمینی« قدس سره» به شكرانه ی این پیروزی درخشان در پیام خود فرمودند:

«... من به دنیا اعلام می كنم كه در تاریخ ایران چنین رفراندومی سابقه ندارد كه سرتاسر مملكت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه به زباله دان تاریخ دفن كنند...»

«... من از این همبستگی بی مانند كه همه به ندای آسمانی واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا لبیك گفتند و به اتفاق آرا به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت كردند، تقدیر می كنم...»
 
منابع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی – صحیفه نور
 


خاطره رهبر معظم انقلاب از ۱۲ فروردین ۵۸

دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به مناسبت فرا رسیدن یوم‌الله 12 فروردین خاطره‌ای از رهبر معظم انقلاب كه در تاریخ 10 فروردین 64 منتشر شده بود را بازنشر داد كه در ادامه می‌آید:

سوال: ضمن تشكر از وقتى كه در اختیار ما قرار دادید همان‌طور كه مى‌دانید در آستانه‌ى فرا رسیدن هفتمین سالگرد استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران هستیم. شش سال پیش در چنین روزى ملت ما با شركت گسترده‌ى خود در رفراندم جمهورى اسلامى ایران به جمهورى اسلامى رأى آرى داد اگر در این زمینه مطلبى دارید و یا احیانأ خاطره‌ى شیرینى از آن روزها به یاد دارید براى ما بیان كنید.

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

مطلب در باب روز جمهورى اسلامى و روز رفراندم خیلى زیاد است و البته خاطراتى هم از آن روز طبعاً داریم كه لابد نمى‌شود همه‌ى آن مطالب را در این گفتار كوتاه آورد به طور خلاصه روز جمهورى اسلامى یك مقطع تاریخى بى‌نظیرى در تاریخ كشور ماست، زیرا كه براى اولین بار بعد از صدر اسلام و پس از فَترَت كوتاه اولین سالهاى فتح ایران به دست مسلمین یعنى كه در آن سالهاى كوتاه البته حكومتها تا حدود زیادى اسلامى بودند در طول این تاریخ ممتدى كه كشور ما داشته، براى اولین بار بعد از آن فَترَت و بعد از آن دوران كوتاه صدر اسلام یك حكومتى اعلان شد، یك نظامى اعلان شد كه داراى دو خصوصیت مردمى بودن و الهى بودن هست؛ یعنى جمهورى اسلامى.
 

 
اصلاً این خاطره را با هیچ خاطره‌اى در تاریخ كشورمان نمى‌شود مقایسه كرد. نقطه‌ى مكمل و متمم انقلاب بیست‌ودو بهمن بود یعنى خلاصه محصول بیست‌ودو بهمن روز جمهورى اسلامى روز دوازدهم فروردین بود.

از یك نظر دیگر هم روز جمهورى اسلامى بسیار مهم است و آن این‌كه این اولین نمونه در دنیاى امروز هست كه با مكتبها، نظامها، سیاستها، دیدگاههاى مختلف، شیوه‌هاى گوناگون حكومت را به مردم دنیا عرضه مى‌كند، دارد عرضه مى‌شود؛ این اولین نمونه‌اى است كه مردم دنیا دارند مى‌بینند جمهوریهاى دیگرى كه اعلان مى‌شود جمهوریهاى سوسیالیستى، جمهوریهاى به سبك دموكراسى غربى به انواع واقسامش هیچ كدام چیز جدیدى نیست اصل جمهورى هم چیز جدیدى نبود اما آن جمهورى‌اى كه مبانى و ارزشهاى اساسى‌اش و قواعد اصلیش از اسلام گرفته شده این یك چیز بى‌نظیرى است.

یك خصوصیت دیگر هم در روز جمهورى اسلامى ما هست و آن این‌كه آن روز عید فقط ما مردم ایران نیست، بلكه عید همه‌ى كسانى مى‌تواند باشد كه مسلمانند، یعنى نزدیك به یك میلیارد جمعیت. آنها هم، یعنى ملتهاى مسلمان عادت كردند كه اسلام را در حال دفاع در موضع انفعال، درحال انزوا ببینند. آن وقتى كه یك ملتى در موضع تهاجم به قدرتهاى سلطه‌گر و تهاجم به نظامهاى بشرى ناقص قرارمى‌گیرد و اعلان یك جمهورى براساس اسلام مى‌كند این براى همه‌ى ملتهاى مسلمان مایه‌ى مباهات و سربلندى است خلاصه خصوصیات گوناگونى در روز جمهورى اسلامى هست.

خاطره، من البته در آن روز، روز رأى‌گیرى كرمان بودم از طرف امام یك مأموریتى به من محول شده بود كه بروم بلوچستان و سر بزنم به شهرهاى بلوچستان و مردم آن‌جا را از نزدیك دیدار بكنم و پیام امام را براى آن مردم ببرم. پیام محبت و دلسوزى را كه ملاحظه مى‌كنید از همان روزهاى اوّل امام به فكر افتادند كه با این مستضعفین دورافتاده‌اى كه به كلى فراموش شده بودند، حتى در نظام گذشته ملاطفت و محبت كنند و من را كه آن‌جا سابقه داشتم آشنائى نسبتاً زیادى داشتم فرستادند آن‌جا براى این كار.
 

 
كرمان رسیده‌بودم من در راه بلوچستان كه روز رأى‌گیرى بود، در فرودگاه بچه‌هاى حزب‌الهى و داغ كرمان آمدند، صندوق را آوردند چند تا صندوق بود، هر كدام مى‌خواستند كه بیاورند من تویش رأى بیاندازم. آنها هم من را مى‌شناختند. یعنى سابق كه كرمان رفته بودم و مردم كرمان با من آشنا بودند. من هم خیلى به مردم كرمان از قدیم علاقه داشتم مردم خیلى بامحبت و جالب بودند همیشه در چشم من. خیلى لحظه‌ى شیرینى بود براى من، آن لحظه‌اى كه این رأى را من مى‌انداختم توى صندوق و مى‌دیدم آن شور و هیجانى را كه مردم كرمان از خودشان نشان مى‌دادند در رأى دادن. بعد هم نشان داده شد كه خب نودونه درصد آراء به جمهورى اسلامى آرى بود.

خاطره‌اى كه فقط اشاره مى‌كنم مخالفتهایى است كه با رأى‌گیرى به این شكل وجود داشت كه از طرف جناحهاى مختلف این مخالفتها بود همه هم خودشان را بعدها نشان دادند. هم آن جناحهایى كه بر مطبوعات كشور مسلط بودند، روشنفكرهاى چپ و نیمه چپ و لیبرال و التقاطى، اینها كه مطبوعات آن روز را اطلاعات، كیهان آن روز را توى مشت داشتند كه خب بحمدالله بعد همه ازاله شدند و روزنامه‌ى حسابى دیگرى هم نبود یعنى همین روزنامه‌ى جمهورى اسلامى كه نبود روزنامه‌ى دیگرى هم كه بشود مورد اتفاق باشد همین‌طور. هرچه دلشان مى‌خواست مى‌نوشتند.

رفته بودند این‌جا و آن‌جا این روشنفكرهاى گروهكى سیاسى ملحد و نیمه‌ملحد از شخصیتهاى گوناگون نظر خواسته بودند كه به نظر شما آرى یا نه درست است؟ یا بیائید چندجور حكومت را مطرح كنیم و رأى بگیریم. مقصودشان هم این بود كه مردم را از آن یكپارچگى خارج كنند، اگرچه فرقى هم نمى‌كرد یعنى تأثیرى هم نداشت. اگر مردم خب طبیعى بود كه به آن شیوه‌هاى دیگر رأى نمى‌دادند و به خصوص بعداز آنى كه امام آنجور صریح فرمودند جمهورى اسلامى نه یك كلمه كم، نه یك زیاد، لكن آنها كار خودشان را مى‌كردند به امید این‌كه شاید بتوانند شكاف بیندازند این رأى زیاد مردم را كم كنند، رأى را تقسیم كنند از این كارها مى‌كردند و اوضاعى داشتیم ما در شوراى انقلاب با آن جناح لیبرال و به اصطلاح ملى‌گرا كه بیشترین خصوصیتشان مخالفت با خط اصیل انقلاب بود كه این شیوه‌اى را كه بعد هم انجام گرفت این شیوه را اثبات كنیم كه این شیوه‌ى درستى است.
 
منابع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی – دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای
 


12 فروردین و سه مفهوم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی

12فروردین یکی از روزهای تاریخی و مهم ایران اسلامی است، در این روز با رای اکثریت قاطع مردم، نظام سیاسی کشور پس از 2500 سال از نظام سلطنتی به نظام جمهوری اسلامی وحکومت مردمی تغییر یافت.

در 12فروردین 1358 ثمره مبارزات ضد سلطنتی و طاغوتی و شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی ملت ایران به بار نشست و نظام جمهوری اسلامی ایران استقرار یافت.
 

 
در این روز ملت ایران با رای 98/2 درصدی خود ساختار سیاسی ، اجتماعی ایران را تغییر داد و جمهوری اسلامی مستقر شد. به همین سبب این روز مبارک از آن پس روز «جمهوری اسلامی» نام گرفت.

پس از آنکه قرنها تئوری جدایی دین از سیاست و نظامهای حکومتی لائیک بردنیا سیطره داشت و قوانین شرعی و الهی امری خصوصی در زندگی مردم تعبیر می شد، در 12فرودین سال 58 نظامی متولد شد که این نظریه‌ها را در قرن بیستم باطل کرد و حکومت اسلامی را براساس موازین وآموزه‌های دینی به منصه ظهور و عمل رساند.

جمهوری اسلامی شکل نوینی از نظامهای حکومتی است که تلاش می کند با الهام از قوانین و تعالیم نجات بخش اسلام الگوی زندگی جدیدی درعرصه اجتماعی و سیاسی بشر امروزی ارائه دهد تا بر اساس آن نیازهای مادی و معنوی انسان توئمان فراهم شود.

از نظام جمهوری به «حکومت مردم بر مردم» تعبیر می شود و «جمهوریت» در نظام حکومتی نشان دهنده نقش مردم در تشکیل و استمرار آن است به طوری که مردم با حضوردر صحنه‌های مختلف علاوه بر مشارکت در تعیین سرنوشت خویش خواسته‌های خود را از حکومت مطالبه می‌کنند.

معنی لغوی «جمهوریت» یعنی حکومت برخواسته از مردم و یا همان دمکراسی گرچه مورد اتفاق اغلب تحلیلگران، سیاستمداران و حاکمان سیاسی است، اما نظام‌های حکومتی در معنی اصطلاحی این واژه دچار اختلاف نظرهستند و از آن برداشتهای متفاوتی دارند.

در زمان تعیین نظام سیاسی کشور پس از سرنگونی نظام طاغوت شاهنشاهی «جمهوری دمکراتیک»، «جمهوری»، «حکومت اسلامی» و ... از جمله نظامهای بود که مطرح شد، ولی امام راحل از همان ابتدا تاکید فراوانی بر استقرار نظام حکومتی جمهوری اسلامی داشتند، به طوری که برجمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر تاکید کردند.

این تاکید نیز بر اساس خواست مردم در دوران مبارزات ضد ستم شاهی بود که در شعار آنها موج می زد و مردم در همه تظاهرات‌ها یکپارچه استقلال آزادی و جمهوری اسلامی را فریاد می‌کشیدند.

بر این اساس اصل جمهوریت و اسلامیت اصل جدا ناپذیردر نظام حکومتی ایران است که برای تثبیت، استمرار و تداوم آن شهیدان زیادی تقدیم شده است.

«آزادی» از دیگرشعارها و خواسته‌های ملت ایران در ایام انقلاب بود که با استقرار جمهوری اسلامی شکل عملی به خود گرفت و قشرهای مختلف با حضور در تمام صحنه‌ها آزادانه به خواسته‌های خود جامه عمل پوشانده و در تعیین سرنوشت خود مشارکت می‌کنند.
 

 
گرچه لغت آزادی نیزهمانند دیگر واژه‌ها، امروزه مظلوم واقع شده و در نظام سلطه مصادره می‌شود و با نام آزادی حقوق خیلی‌ها تضییع می‌گردد، ولی این واژه در اسلام معنای متعالی دارد. بر این اساس مردم طبق قانون برای تعالی و کمال خود از حق انتخاب و آزادی بیان برخوردار است وکسی نمی تواند این حق را از مردم سلب کند. در این مکتب سلب آزادی و حق انتخاب از خود نیز نوعی ظلم به خویش است.

«استقلال» بعد دیگری از نظام جمهوری اسلامی ایران است که با استقرار آن ملت ایران از وابستگی به شرق و غرب رهایی یافت و در عرصه بین الملل با حفظ اصول به دفاع از حقوق خویش پرداخت.

استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران و سرنگونی نظام سلطنتی پهلوی علاوه بر اینکه تحولات داخلی به دنبال داشت، تغییراتی در نظام بین الملل، به ویژه در خاورمیانه ایجاد کرد تغییراتی که با اهداف استعمارگران همسو و سازگار نبود و دشمنی آنان را علیه ملت ایران برانگیخت.

از این رو حفظ استقلال هزینه‌هایی در برداشته و دشمنان این مرزوبوم با طراحی توطئه‌های مختلف از جمله جنگ تحمیلی، ترور شخیصت‌های سیاسی، تحریم قتصادی و... و درنهایت ایجاد موانع و دشمنی در دست یابی به فناوری صلح آمیزهسته‌ای سعی در خدشه دار کردن استقلال ملت هوشیار ایران عزیز دارد.

ملت ایران در آغاز دهه چهارم استقرار «استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی» با تجدید پیمان با آرمانهای امام خمینی (ره) معمارکبیر انقلاب اسلامی و شهیدان به خون خفته خود بار دیگر بر حفظ این آرزشها پای می‌فشارد و روز «جمهوری اسلامی» را به عنوان یکی از ماندنی ترین روزهای تاریخی این سرزمین گرامی می‌دارد.
 
منبع: سایت آفتاب
 

روایت دقیق صادق طباطبایی از 12 فروردن و رای قاطع به نظام جمهوری اسلامی

روز ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، نتایج رفراندوم تغییر رژیم که روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین برگزار شد، اعلام گردید که طی آن ۹۸/۲ درصد مردم ایران به «جمهوری اسلامی» رای آری دادند. روزنامه کیهان در شماره روز ۱۲ فروردین ۵۸ خبر داد: «با ۱۸ میلیون رای، رژیم ایران، جمهوری اسلامی شد.» امام خمینی هم فرمود: ۱۲ فروردین روز نخستین حکومت الله است. در تقویم رسمی هم روز ۱۲ فروردین به عنوان «روز جمهوری اسلامی» نامگذاری شده است.
 

 
صادق طباطبایی، که از مجریان برگزاری رفراندوم بوده است، می‌گوید: ۱۲ روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مرحوم حاج احمدآقا خمینی گفتند، امام می‌گویند رفراندوم باید هرچه زود‌تر برگزار شود. من با آقای دکتر صدر حاج سیدجوادی در وزارت کشور دیدار کردم و پیام امام را به ایشان دادم. وزیر کشور گفت ما الان تشکیلات سالم اداری در کشور نداریم. حتی پاسبان‌ها نه می‌توانند با لباس و اونیفورم سابق سرکار بروند و نه ابزار بی‌سیم و ماشین دارند، کلانتری‌ها هم اکثر در روزهای آخر به شدت آسیب دیده است. در مراکز استان‌ها و شهر‌ها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به اوضاع نشده‌اند. انجام امر امام چند ماهی فرصت نیاز دارد. من مطلب را به احمد آقا طی یک تماس تلفنی اطلاع دادم. کمی بعد ایشان تلفن کرد و گفت امام می‌فرمایند، اگر کمی بجنبید، این کار انجام می‌شود. دو روز بعد احمدآقا مجددا زنگ زد و گفت امام می‌گویند قصه رفراندوم به کجا رسید؟ من گفتم مطلب تازه‌ای ندارم.

ایشان گفت امام معتقدند خود شما به وزارت کشور بروید و با تجربه کار سازمانی که از انجمن‌های اسلامی دارید، سامان دادن به این امور را خود برعهده بگیرد. کمی فکر کردم و گفتم من که نمی‌توانم فردا صبح به دیدار وزیر بروم و بگویم صبح بخیر، آمده‌ام رفراندوم برگزار کنم. گفت من ترتیب کار را می‌دهم و مطلب را به امام منتقل کرد. امام با هوش و درایتی که داشتند متوجه شدند و ظاهرا توسط سیداحمد آقا یا کس دیگری به مهندس بازرگان و ایشان هم به آقای صدر حاج سیدجوادی - وزیر کشور- گفتند.‌‌ همان شب به قم رفتم و اوضاع نامساعد را که منظور وزیر کشور بود برای ایشان شرح دادم و ضمنا گفتم آقا، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است، چه نیازی به رفراندوم داریم؟ من مطمئن هستم اگر شما «جمهوری اسلامی» را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت.
 
ایشان در جواب گفتند شما الان نمی‌فهمید. پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوءاستفاده از احساسات مردم، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند. نه حتما باید رأی‌گیری شود و دقیقا تعداد مخالف و موافق معین شود. من وقتی از قم برگشتم، منزل خاله‌ام بودم که آقای صدر تماس گرفت و مرا به وزارت کشور دعوت کرد. من به اتفاق دکتر حسن حبیبی به دیدار ایشان رفتیم و بعد از کمی گفت‌و‌گو، معاونت سیاسی و اجتماعی را به من و معاونت اداری و عمران را به ایشان واگذار کرد. از آن تاریخ هر دوی ما در وزارت کشور شروع به کار کردیم. تقریبا اواسط اسفند ۵۷ بود که احمد آقا گفت یک سری بیا قم و رفتم و گفت آقا پایش را کرده است توی یک کفش و گفته است که باید خیلی زود رفراندوم برگزار بشود برای جمهوری اسلامی.

به ایشان گفتم خیلی خوب، اما خیلی زود یعنی چه؟ گفت امام می‌گوید همین روزهای آینده، گفتم قبلا توضیح دادم که این کار تشکیلات لازم دارد و نظم می‌خواهد، فرمانداری‌ها، استانداری‌ها، صندوق، جمع‌آوری تهیه تعرفه و ارسال، ستاد مرکزی و این‌ها همه به این سرعت نمی‌شود، گفت که نمی‌دانم دیگه آقا اصرار دارد که این انجام بشود.

من دوباره به قم رفتم و به ایشان گفتم آقا خود شما نظام جمهوری اسلامی را اعلام کرده‌اید، این کافی است و دنیا هم که مشروعیت شما را قبول کرده است، این هیچ ایرادی ندارد. ایشان گفتند شما الان را نگاه نکنید، آن چیزی که در تاریخ می‌ماند، واقعیت‌های تاریخی است. شما سعی کنید که هر چه زود‌تر دولت این کار را برگزار کند. آن موقع من در هیات وزیران هیچ نقشی نداشتم و گاهی اوقات در جلسات دولت به درخواست دوستان شرکت می‌کردم. به ایشان گفتم برگزاری یک چنین کاری خیلی تدارکات می‌خواهد، از وزارت کشور که باید یک ستادی تشکیل بدهد در شهرستان‌ها و در مراکز استان‌ها، بخشداری‌ها، یک بسیج تشکیلاتی و عمومی باید صورت بگیرد، الان در صورتی که پاسبان‌ها جرأت نمی‌کنند با لباس پاسبانی بیرون بیایند و سر چهارراه‌ها بمانند برای نظم عمومی، چطوری می‌خواهید این کار برگزار بشود.
 

 
ایشان گفتند نه این کار امکان‌پذیر است، شما بروید و کار را به سبک انجمن اسلامی در بیاورید. من آمدم تهران و آن شب مطلب را به آقای صدر حاج سیدجوادی اطلاع دادم، ایشان گفت شما اولویت کارتان را روی برگزاری رفراندوم بگذارید. گفتم بسیار خوب ولی این بدعتی نباشد برای انجام کار دائم در وزارت کشور چون من الان تهران را هنوز بلد نیستم، چطوری می‌توانم معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور بشوم. به هر حال فایده نکرد و من در آنجا مشغول کار شدم و این دقیقا ۱۴ یا ۱۵ اسفند سال ۵۷ بود.

تشکیل ستاد برگزاری رفراندوم

در عرض کمتر از ۳ روز به سبک انجمن اسلامی ما یک ستاد برگزاری رفراندوم در وزارت کشور تشکیل دادیم و به تعداد استانداری‌ها افرادی را از انجمن اسلامی و دوستان دیگر گرد آوردیم. البته تشکیلات ستاد انتخاباتی وزارت کشور که از زمان گذشته با یک مدیریت کل اداره می‌شد، خدمات ستادی به ما ارایه می‌داد و تجربه‌های تشکیلاتی خود را در اختیار ستاد رفراندوم می‌گذارد. قرار شد ۳ نفر در مرکز بمانند و بقیه به مراکز استان‌ها اعزام بشوند، در آنجا نیز یک ستاد مرکزی به تعداد شهرستان‌ها افرادی را با کمک ائمه جمعه که مورد اعتماد احمد آقا بودند در اختیار گرفتند. در مرکز شهر‌ها نیز همین‌طور به تعداد روستا‌ها و بخش‌ها افراد انتخاب شدند.

تقریبا بیستم اسفند بود که ستاد رفراندوم کل کشور تشکیل شد. آن موقع تشکیلات کشوری از هم پاشیده بود، استانداری‌ها سر و سامان نداشت. بعضی از استانداران که به تازگی به محل کار خود اعزام شده بودند، مورد اعتراض اهالی بودند. یک بار در یکی از روزنامه‌ها نوشته بود: «آقای بازرگان آن انقلاب کجا و این انتصابات کجا؟!» در خیلی موارد توده‌ای‌ها و نیروهای چپ و عناصر ضد انقلاب در ایجاد بلوا و نارضایتی نقش داشتند. استانداران هنوز مجال زیادی برای تسلط به کار پیدا نکرده بودند، در حوزه‌های کوچکتر فرمانداری و شهرستان‌ها و بخشداری‌ها نیز به همین شکل بود و سازمان منظمی که عهده‌دار اجرای صحیح و بدون دغدغه رفراندوم بشود، وجود نداشت. با وظیفه سنگینی روبرو بودیم و چاره‌ای ندیدیم که یک جلسه مشترکی با روحانیون معتمد امام در مراکز استان‌ها بگذاریم و از آن‌ها تقاضا کنیم که تسهیلاتی را فراهم کنند. در این زمینه با کمک حاج احمد آقا با روحانیون سر‌شناس مراکز استان‌ها مانند آقای صدوقی در یزد هماهنگی‌هایی کردیم. آیین‌نامه اجرائی رفراندوم تدوین و به دولت و به شورای انقلاب جهت تصویب فرستاده شد.

شورای انقلاب و تصویب قوانین رفراندوم
 
برنامه‌ریزی و تصویب قوانین مربوط به رفراندوم تعیین شکل حکومت ایران برعهده شورای انقلاب بود. این رفراندوم، هم به آن دلیل که رفراندوم شکل‌گیری نظام بود و هم به سبب آنکه اولین رفراندوم عمومی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود، اهمیت فراوانی داشت و به همین دلیل، تصویب قوانین مربوط به آن نیز، دارای اهمیت بسیار بود.

بر اساس قانون مصوب شورای انقلاب، در هر برگ رأی، حروف رأی موافق (آری) با رنگ سبز و حروف رأی مخالف (نه) با رنگ قرمز چاپ شده بود. بخش بالای این دو قسمت که حروف آن به رنگ قرمز بود، تعرفه رفراندوم بود و رأی‌دهندگان، پس از دریافت برگ رفراندوم، نظر خود را به صورت مخفی برای یکی از دو حالت زیر اعلام می‌کردند:

۱- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت. (آری)، با رنگ سبز.

۲- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت. (نه)، با رنگ قرمز.

اظهارنظر‌ها درباره نوع نظام سیاسی ایران

پس از مطرح شدن انجام رفراندوم، بر سر نام و عنوان نظام سیاسی ایران که باید در رفراندوم مورد سؤال قرار گیرد، اختلافاتی بروز کرد. دولت موقت سعی داشت کلمه «دموکراتیک» را به «جمهوری اسلامی» اضافه کند که با مخالفت جدی امام و نیروهای انقلابی مواجه گردید. بازرگان در مصاحبه‌ای در تاریخ ۴ بهمن ۱۳۵۷ به این مساله اشاره کرد. نخست‌وزیر صراحتا از نظریه جمهوری دموکراتیک اسلامی پشتیبانی کرد و روزنامه‌های وابسته و نزدیک به گرایش او، به اظهارات وی دامن زدند، مثلا کیهان با تیتر درشت نوشت: «بازرگان: به جمهوری اسلامی، صفت دمکراتیک را باید اضافه کرد.»

استدلال بازرگان این بود که نباید انتخاب‌های متعدد را از مردم سلب کرد و آنان را تنها بر سر دو راه قرار داد بلکه مفهوم دموکراتیک جنبه عام‌تری است که حتی می‌توان اسلام و هر نوع نظام حکومتی دیگر را بعد‌ها در آنجا داد. در راستای سخنان بازرگان، دیگر چهره‌های دولت موقت نیز از نظریه دموکراتیک اسلامی دفاع کردند. احمد صدر حاج سیدجوادی، وزیر کشور، نیز گفت اگر بناست ما حکومت دموکراتیک داشته باشیم، چرا این دموکراسی از آغاز رعایت نشود، یعنی از نخستین قدم دوران جدید پس از نظام استبدادی، مردم در انتخابات نوع جمهوری مختار باشند و رفراندوم ما از نظر سندیت و مشروعیت دارای استحکام و قوام قانونی مطلق باشد. حاج سیدجوادی حتی از بازرگان نیز قدم جلو‌تر گذاشت و گفت: «مناسب آن است که فقط مفهوم جمهوری دمکراتیک باشد تا در تدوین قانون اساسی بتوانیم آن را به هر شکلی در آوریم.»

امام خمینی شدیدا با نظریه دموکراتیک اسلامی به مخالفت برخاستند و آن را نشانی از نفوذ و نماد غرب‌زدگی به حساب آوردند. ایشان فرمودند فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. امام در پیام دیگری که در ۴ فروردین ۱۳۵۸ پخش گردید، صراحتا اعلام کردند که شما ملت ایران در انتخاب نوع حکومت آزاد هستید. یعنی می‌توانید به هر نظام مورد دلخواه رأی دهید اما خود من به جمهوری اسلامی رأی می‌دهم. آیت‌الله مطهری نیز با اضافه کردن مفهوم دموکراتیک به «جمهوری اسلامی» موافق نبود و در این باره گفت: «... در عبارت جمهوری دموکراتیک اسلامی، کلمه دموکراتیک حشو و زاید است...»
 

 
برگزاری رفراندوم در فروردین ۵8

دکتر صادق طباطبایی روز ۱۷ اسفند ۵۷ به همراه چند نفر از دست‌اندرکاران ستاد مرکزی رفراندوم حضور امام رسیدند. وی درباره این ملاقات می‌گوید: «روز دهم فروردین ۵۸ به عنوان تاریخ برگزاری رفراندوم تعیین شد. امام تأکید داشتند هر چه سریع‌تر رفراندوم برگزار شود. وقتی مشکلات را عرض کردم، گفتند شما حرکت بکنید، مردم هم مردم نجیبی هستند، کمک خواهند کردند و زیاد نگران تحریکات ضد انقلاب نباشید. در جواب ایشان گفتم گاهی ناهماهنگی‌ها مربوط به روحانیون شهرستان‌هاست. گفتند هر جا با اشکال مواجه شدید به من اطلاع بدهید.»

بدین ترتیب مقدمات برگزاری رفراندوم فراهم شد و در اولین ساعات روز دهم فروردین رفراندوم با شکوه هر چه تمام‌تر آغاز شد. حضور مشتاقانه مردم از‌‌ همان ساعات اولیه نمایان بود. بسیاری از مردم برای نخستین بار در طول عمر خود بود که در رأی‌گیری شرکت می‌کردند. از اخبار و گزارش‌ها و تصاویری که وجود دارد میزان شور و حرارت وصف‌ناپذیر مردم، حتی اقلیت‌های مذهبی کاملا پیدا است. روز اول آنچنان تراکم جمعیت زیاد بود که به برخی مناطق، به خصوص مناطق مرزی تعرفه لازم نرسید و نزدیک غروب امام اجازه داد که ۲۴ ساعت دیگر مدت رأی‌گیری تمدید شود. دکتر طباطبایی در این باره می‌گوید: «ما یک پل ارتباطی بین مراکز استان‌ها و شهرهای بزرگ برقرار کردیم و با هواپیما و هلی‌کوپتر و خیلی‌ جا‌ها با قاطر برگه‌ها را به جاهایی که نرسیده بود رساندیم.

 باز هم گزارش‌هایی می‌رسید که گروه‌های ضد انقلاب چریک‌های فدایی خلق و مجاهدین خلق اقداماتی کرده بودند و برگه‌ها را از بین برده بودند. متأسفانه علی‌رغم تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد نگذاشتند رفراندوم برگزار شود. حتی به اتومبیل هیات حسن نیت و نمایندگان آقای طالقانی هم حمله کردند که خوشبختانه به آن‌ها آسیبی نرسید. در سنندج اکیپی شامل شش پزشک و سه پرستار که برای مداوای مجروحین رفته بودند مورد حمله قرار گرفته و کشته شدند. مأموران وزارت کشور با صندوق‌های سیار به بیمارستان‌ها و زندان‌ها هم می‌رفتند، از نکات جالب اینکه امیرعباس هویدا در زندان درخواست کرده بود رأی بدهد که برگه به او داده شد و او هم رأی آری به جمهوری اسلامی داد.


بلافاصله پس از اتمام ساعات رأی‌گیری، شمارش آراء آغاز شد. یادم است در حالی که نتایج آراء را از نقاط مختلف دریافت می‌کردیم، اطلاع دادند که چریک‌های فدایی یا عده‌ای مسلح قصد دارند به ستاد انتخابات حمله کنند. عده‌ای از کارکنان ترسیده بودند، آقای کیارشی – معروف به پیراشکی – از دوستان انجمن اسلامی شهر آخن هم آن موقع به وزارت کشور برای دیدار با من آمده بود. من گفتم به نظر می‌رسد جنگ روانی باشد. ولی بالاخره حرکت مذبوحانه و بی‌ثمری انجام دادند. علیرغم آن شمارش آراء ادامه یافت.

ساعت ۱- ۲/۵ بعد از نیمه شب بود که نتایج جمع‌آوری شد. با وجود اینکه در برخی از شهر‌ها رأی‌گیری انجام نشده بود و به برخی نقاط هم برگه رأی نرسیده بود، اما روی برخی اطلاعات، تخمین ما این بود که ۹۴ درصد واجدین شرایط در رفراندوم شرکت کرده‌اند، البته سرشماری دقیق جمعیتی نداشتیم، اما بر اساس تعداد تعرفه‌ها و اطلاعات دیگر جمعیتی این درصد را به دست آوردیم که خوب یک امر بی‌سابقه‌ای بود... و ۹۸/۲ درصد رأی آری به جمهوری اسلامی دادند... ضمنا ۴۱۲ یا ۴۱۳ نفر هم خواهان جمهوری دمکراتیک خلق [بودند]...»
 
منبع:تاریخ ایرانی

نتیجه این همه‌پرسی به این شرح اعلام شد:

شرکت‌کنندگان: ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار و ۲۱ نفر،

آرای مثبت: بیست میلیون و ۱۴۷ هزار و ۵۵ رأی و آرای منفی: ۱۴۰ هزار و ۹۶۶ رأی.


امام خمینی نیز در پیامی که به مناسبت برگزاری رفراندوم صادر کردند، این روز مبارک را روز امامت و روز فتح و ظفر ملت، اعلام کردند و این رفراندوم را بی‌سابقه خواندند. در این پیام آمده بود: «من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می‌گویم... صبحگاه ۱۲ فروردین – که روز نخستین حکومت الله است – از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بر بست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست...»

 
12 فروردین به روایت روزنامه ها
 







ادامه مطلب



[ یک شنبه 13 فروردین 1396  ] [ 7:31 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
مجموعه: تاریخ و تمدن
 

سیزده بدر 1395,نحسی سیزده بدر,دروغ سیزده بدر,تاریخچه سیزده بدر

سیزده بدر

 

سیزده بدر

سیزده بدر سیزدهمین روز فروردین ماه و از جشن های نوروزی است. در تقویم‌های رسمی ایران این روز (سیزده بدر) روز طبیعت نامگذاری شده‌است و از تعطیلات رسمی است.برخی بر این باورند که در روز سیزده بدر باید برای راندن نحسی از خانه بیرون روند و نحسی را در طبیعت به در کنند. بعد از سیزده به در، جشن های نوروزی پایان می پذیرد.

 

سخن پیرامون جشن «سیزده بدر»، همانند دیگر جشن های ملی و باستانی ایران، نیاز به پژوهش زیاد و مقدمه چینی ای طولانی دارد، به ویژه جشنی مانند سیزده بدر با این گستره ی برگزاری و سابقه ی طولانی که این پهنه و زمان تغییراتی ژرف در آیین ها و مراسم ویژه ی این روز ایجاد کرده است.در این راستا کوشش بر این بوده است تا خردورزانه ترین و مستندترین گفتارها، نوشتارها و نگرش ها را در این زمینه جشن سیزده بدر گردآوری کنیم.

بهتر است در آغاز، پیشگفتاری پیرامون عدد 13 و روز سیزدهم و اینکه آیا این عدد و این روز در ایران و فرهنگ ایرانی نحس است داشته یا نه فراهم آوریم :

نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند، و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند.

همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز (سیزده بدر)به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم نوروز با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند.

 

سیزده بدر 1395,نحسی سیزده بدر,دروغ سیزده بدر,تاریخچه سیزده بدر

سیزده بدر

 

برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.

 

اما پس از نفوذ فرهنگ اروپایی در زمان حکومت صفویان رسید که در این فرهنگ نیز عدد 13 را نحس می دانستند، و هنوز هم با پیشرفت های علمی و فن آوری پیشرفته اروپا، این خرافات عمیقا در دل بسیاری از اروپاییان وجود دارد که در مقایسه با خرافات شرقی، شمارگان آن ها کم نیست و مثال های بسیار دیگری مانند «داشتن روزی بد با دیدن گربه ی سیاه رنگ»، «احتمال رویدادی شوم پس از رد شدن از زیر نردبام» یا «شوم بودن گذاشتن کلید خانه روی میز آشپزخانه»،«خوش شانسی آوردن نعل اسب» و بسیاری موارد خرافی دیگر که خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده اند و برای ما خنده آور هستند.

اما تنها چیزی که در فرهنگ ایرانی می توانیم درباره ی عدد سیزده پیدا کنیم، «بد قلق» بودن عدد 13 به خاطر خاصیت بخش ناپذیری آن است.(این خود نشانه ای از دانش بالای ایرانیان از ریاضی و به کارگیری آن در زندگی روزمره است.)

 

اما وقتی درباره ی نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر دقت می کنیم منابع معقول و مستند با سوابق تاریخی زیادی را می یابیم.همان طور که گفته شد سیزدهم فرودین ماه که تیر روز نام دارد و متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد و جشن بزرگ تیر روز از تیر ماه که جشن تیرگان است به نام او می باشد.

 

تاریخچه ی سیزده بدر

همانطور که پیشینه ی جشن نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که :

«... جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز (سیزده بدر)را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند ...»

 

اما برای بررسی دیرینگی جشن سیزده بدر از روی منابع مکتوب، تمامی منابع مربوط به دوران قاجار می باشند و گزارش به برگزاری سیزده بدر در فروردین یا صفر داده اند، از همین رو برخی پژوهشگران پنداشته اند که جشن سیزده بدر بیش از یکی دو سده دیرینگی ندارد اما با دقت بیشتر در می یابیم که شواهدی برای دیرینگی جشن سیزده بدر وجود دارد.

 

همانطور که پیش از این گفته آمد، تنوع و گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراخ تر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.

 

همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده. بدین ترتیب تصور می شود که سیزده بدر دارای سابقه ای دست کم چهار هزار ساله است.

 

شیوه های برگزاری و مراسم سیزده بدر

همانگونه که اشاره شد شیوه های برگزاری سیزده بدر و همچنین مراسم و آداب سیزده بدر بسیار متفاوت و گسترده می باشد که در اینجا به تفصیل نمی توان به آنها پرداخت، اما همانطور که می دانیم سیزدهم فروردین تیشتر روز می باشد و آغاز نیمسال دوم زراعی، و مردمان ایرانی برای نیایش و گرامیداشت تیشتر، ایزد باران آور و نوید بخش سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند.

 

بخشی دیگر از آیین های سیزده بدر را هم باورهایی تشکیل می دهند که به نوعی با تقدیر و سر نوشت در پیوند است.برای نمونه فال گوش ایستادن ،فال گیری (به ویژه فال کوزه)، گره زدن سبزی و گشودن آن ،بخت گشایی (که درسمرقند و بخارا رایج است)و نمونه های پرشمار دیگر ...از مراسم های روز سیزده بدر هستند.

 

از آئین های دیگر سیزده بدر که مانند  مراسم چهارشنبه سوری و نوروز، پر شمار، زیبا و دوست داشتنی است،بازی های گروهی، ترانه ها و رقص های دسته جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک پزی های عمومی، بادبادک پرانی، سوارکاری، نمایش های شاد، هماوردجویی جوانان، آب پاشی و آب بازی بخشی از این آیین هاست که ریشه در باورها و فرهنگ اساطیری دارند. از جمله شادی کردن و خندیدن به معنی فروریختن اندیشه های پلید و تیره، روبوسی نماد آشتی، به آب سپردن سبزه ی سفره ی نوروزی نشانه ی هدیه دادن به ایزد آب «آناهیتا» و گره زدن علف برای شاهد قرار دادن مادر طبیعت در پیوند میان زن و مرد، ایجاد مسابقه های اسب دوانی که یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشک سالی است.

 

سیزده بدر 1395,نحسی سیزده بدر,دروغ سیزده بدر,تاریخچه سیزده بدر

سیزده بدر

 

علف گره زدن یکی از مراسم سیزده بدر

افسانه ی آفرینش در ایران باستان و موضوع نخستین بشر و نخستین شاه و دانستن روایاتی درباره ی «کیومرث» دارای اهمیت زیادی است، در «اوستا» چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را نخستین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیده است.

گفته های «حمزه ی اصفهانی» در کتاب «سِنی ملوک الارض و الانبیاء» صفحه های 23 تا 29 و گفته های «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم صفحه های 110 و 111 و «بیرونی» در کتاب «آثار الباقیه» بر پایه ی همان آگاهی است که در منبع پهلوی وجود دارد که :

«مَشیه» و «مَشیانه» که دختر و پسر دو قلوی کیومرث بودند، روز سیزدهم فروردین برای نخستین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان چون عقد و نکاحی شناخته نشده بود ! آن دو به وسیله ی گره زدن دو شاخه ی «موُرد»، پایه ی ازدواج خود را بنا نهادند و چون ایرانیان باستان از این راز به خوبی آگاهی داشتند، آن مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت روز سیزده بدر انجام می دادند، امروزه نیز دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی، نیت می کنند و علف گره می زنند.این رسم (علف گره زدن در روز سیزده بدر)از زمان «کیانیان» تقریبا فراموش شد و در زمان «هخامنشیان» دوباره آغاز شد و تا امروز باقی مانده است.

 

در کتاب «مُجمل التواریخ» چنین آمده است :

«... اول مردی که به زمین ظاهر شد، پارسیان آن را «گل شاه» نامیدند، زیرا که پادشاهی او الا بر گل نبود، پس پسر و دختری از او ماند که مشیه و مشیانه نام گرفتند و روز سیزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال هیجده فرزند بوجود آوردند و چون مُردند، جهان نود و چهار سال بی پادشاه بماند.»

 

همانگونه که شباهتی بین چارشنبه سوری و نوروز امروزی متداول در تهران و شهرهای بزرگ، با شیوه های اصیل و کهن آن وجود ندارد، سیزده بدر امروزی نیز تنها نامی از یک جشن کهن را برخود داشته و هیچ شباهتی به آیین کهن و یادگار نیاکان ما ندارد. نحوه ی اجرای جشن سیزده بدر ، مانند بسیاری از دیگر آیین های ایرانی، عمیقا از شیوه ی اصیل و باستانی خود دور شده است و به شکل فعلی آن، دارای سابقه ی تاریخی در ایران نیست.

 

اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا می برده و برای احترام به زمین و گیاه، آن را در آغوش زمین می کاشته اند، امروزه ما آن را به سوی یکدیگر پرتاب می کنیم و تکه تکه اش می کنیم.

 

سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش و دعا برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است. در حالیکه امروزه روز ویرانی و تباهی طبیعت است!

 

 

منبع:tebyan،wikipedia

 

سیزده بدر(تاریخچه سیزده بدر)


ادامه مطلب



[ یک شنبه 13 فروردین 1396  ] [ 7:30 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 8 :: 1 2 3 4 5 6 7 8

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4172717 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب