کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان

 

 

 

1)حاج احمد متوسلیان در مریوان و پاوه، هر عملیاتی که انجام داد با خون دل بود، او بنی صدر را تهدید کرد که تو در خواب هم مریوان را نمی‌بینی.» بنی صدر هم گفت: تو در حدی نیستی که با من صحبت کنی و کار به جایی رسید که بنی صدر گفت با هلی کوپتر وارد مریوان می‌شود. حاج احمد گفته بود و به نیروها آماده باش داده بود که هلی کوپتر بنی صدر را بزنید و حتی به او فرصت پیاده شدن ندهید.
حاج احمد، شناخت کاملی نسبت به بنی‌صدر داشت که منافق ملعونی است، بنی صدر جرأت آمدن به مریوان را پیدا نکرد اما حاج احمد را تحریم نیرویی و تسهیلاتی کرد و حاج احمد با کمترین و ضعیف‌‌ترین امکانات در پاوه و مریوان عملیات می‌کرد تا جایی که ضد انقلاب گفته بود: «ما از دست بچه‌های حاج احمد عاصی شده‌ایم.»

 

2)در فضایی که بنی صدر برای اختلاف بین نیروهای سپاه و ارتش در غرب تلاش می کرد سختی ها و تلخ کامی ها به وجود می آمد که تنها سنگ صبور حاج احمد و دیگر سرداران سپاه غرب، فرمانده سپاه منطقة 7 کرمانشاه،حاج محمد بروجردی بود. مکاتبات حاج احمد ، به عنوان زبده‌ترین فرمانده جبهه ‌های کردستان با فرمانده مافوق خود، سردار کبیر «محمد بروجردی» در این مقطع، سرشار از جملاتی آتشین در اعتراض به خیانت‌ها و کارشکنی‌های متعمدانه بنی‌صدر بود که این نامه ها نیز که بنا بر مصلحت اندیشی دلسوزانه سردار بروجردی، تندی‌های آنها گرفته شده بود، باز چنان آتشناک بود که ماشین جعل و تهمت و شایعه‌سازی جبهه متحد ضدانقلاب به کار افتاد. طرفداران بنی‌صدر برای مشوش ساختن سیمای احمد متوسلیان دست به کار شدند. از جمله شایعاتی که لیبرال‌ها علیه او سر زبان‌ها انداختند، این بود که فرمانده سپاه مریوان، منافق است! البته وقتی این شایعه به گوش احمد رسید، با حلم و صبر عجیبی با این قضیه برخورد کرد. با آن‌که از درون می سوخت، هیچ به روی خودش نیاورد و فقط می خندید!

 

سپاه,مریوان,فرمانده,حاج احمد متوسلیان,متوسلیان,جاوید الاثر,تصویر سازی,نقاشی چهره,عباس گودرزی

 

برای دریافت تصویر با کیفیت روی عکس کلیک نمایید

 


کار به حدی بالا گرفت که یک روز خبر رسید از دفتر حضرت امام (ره) او را خواسته‌اند. حاج احمد سخت نگران وضعیت حساس جبهه مریوان در آن روزهای دشوار جنگ‌های کردستان بود. در هر صورت بلند شد آمد تهران، رفت و خودش را به دفتر حضرت امام (ره) معرفی کرد... می ‌گفت: رفتم ببینم چه کارم دارند. دیدم قرار شده برویم دست‌بوسی حضرت امام. توی دفتر به من گفتند:شما احمد متوسلیان هستید؟ گفتم: بله. گفتند: الان که خدمت حضرت امام می روی، مثل حالا که توی چشم‌های ما نگاه می کنی، آنجا به چشم‌های امام نگاه نکن! فقط جواب سؤالات آقا را بده، هیچ مسأله‌ای هم نیست. نگران نباش. بعد ما را بردند خدمت امام. دیگر نفهمیدم م چه شد... بغض گلویم را گرفته بود. خدایا! مگر می شد باور کرد؟! مرا به خدمت امام آورده‌اند!... بعد دیدم امام فرمود:احمد! شما را می گویند منافق هستی؟! گفتم: بله، همین حرف‌ها رامی زنند !... دیگر نتوانستم چیزی بگویم. بعد، امام فرمود: برگرد، همان جا که بودی، محکم بایست!... وقتی احمد به اینجای حکایت رسید، با ذوق و شوق گفت: حالا دیگر غمی ندارم، تأیید از حضرت امام گرفتم!»

 

3)بعد از عمليات بيت‌المقدس و فتح خرمشهر زماني كه خدمت حضرت امام شرفياب شديم حاج احمد  از ناحيه پا مجروح شده بود و عصا در دست داشت. وقتي كه خدمت امام رسيديم ايشان با امام ملاقات خصوصي هم داشت براي عرض گزارش. زماني كه از خدمت امام برمي‌گشت ديدم كه برادر احمد عصا در دست ندارد و خيلي سريع و خيلي خوب دارد حركت مي‌كند و اصلاَ احساس ناراحتي نمي‌كند. من از ايشان پرسيدم كه عصا را چه كردي. گفت زماني كه خدمت امام بودم امام پرسيدند كه پايت چه شده است گفتم كه مجروح و زخمي هستم. حضرت امام دستي بر زخم پايم كشيدند و فرمودند ان شاءالله اين زخم خوب مي‌شود. من از آن لحظه ديگر احساس درد ندارم و نياز به عصا هم ندارم.

 

4)در طي يكي دوسالي كه با حاج احمد بودم ، از ايشان نديدم ه خواسته باشد از پست و مقام خود به نفع شخصي خودش استفاده كند . به هر حال فرمانده سپاه شهر مريوان بود و اين مسئوليت هم از نظر مراتب نظامي و دنيوي كم نبود .
در مريوان يا پاوه كه بوديم ، كارهاي روزمره از جمله نظافت سنگر و اتاقها و يا شستن ظروف غذا را بر طبق فهرستي كه نوشته بوديم انجام مي داديم . يعني از اول ماه تا آخر آن ، هر روز نوبت يكي از بچه ها بود كه به اين كارها رسيدگي كرده و انجام دهد .
يكي از روزها نوبت حاج احمد بود . عليرغم آنكه ما دلمان نمي خواست او اين كارها را بكند ، اما او به شدت مقيد بود كه روزي كه نوبتش مي رسد ، حتي اگر جلسه هم داشت ، اين امورات را انجام دهد . اتاقها را جارو مي كرد و ظرفها را سر وقت مي شست . منظم ترين فرد در آن گروه كه همه كارها را به خوبي و دقت و نظم انجام مي داد ، حاجي بود .
خيلي وقتها پيش مي آمد كه ما به دليل تنبلي يا هر علتي اين كارها را انجام نمي داديم . ولي اگر از دوستان حاج احمد سوال كنيد ، يك مورد نمي توانيد پيدا كنيد كه او موقعي كه نوبتش بود و بايستي كارها را انجام دهد ، از زير كار در برود . به اين شدت منظم بود.

 

به نقل از مجتبی عسگری از همرزمان

 

5)آذر 59 بود. ما در بیمارستان بودیم که دیدیم عده‌ای با لباس کردی از مقابل بیمارستان رد شدند... بعدتر فهمیدیم بچه‌های خودمان بودند که همراه با پیشمرگان مسلمان به یک عملیات‌ برون مرزی رفتند، 3- 2 روزی گذشت. برف شدیدی می‌آمد. برادر ممقانی آمد و گفت که بیمارستان را آماده کنید، بچه‌ها رفته‌اند دزلی را بگیرند. ما همه ترسیدیم: مگر می‌شود دزلی را گرفت؟! اولین زخمی‌ها را آوردند؛ 4 دموکرات بودند. گذاشتیم شان کنار اتاق عمل. برادر ممقانی می‌گفت اینها را ببرید اتاق عمل، اما ما منتظر مجروحین خودمان بودیم. گفتند مجروح نمی‌آورند. ترسیدیم که همه شهید شده باشند! اما بعد فهمیدیم دزلی را گرفته‌ایم بی‌ آنکه حتی خونی از بینی بچه‌ هایمان آمده باشد. ما هنوز آن 4 دموکرات را نبرده بودیم اتاق عمل! بالاخره از سپاه آمدند و از قول حاج احمد متوسلیان گفتند: وای به حالتان اگر به زخمی‌ ها رسیدگی نکنید! ما هم به مداوای آنها پرداختیم.

 

6)متأسفانه چهره برادر احمد را خشن ترسیم کرده‌اند. حاج احمد آنقدر مهربان بود که وقتی برای کوچک‌ترین نیرویش، اتفاقی می‌افتاد، همه شهر را به دنبالش می‌گشت. فرمانده و غیر آن، برایش فرقی نداشت. حتی در عملیات فتح‌المبین، حواسش به خواهرها بود و از بچه‌ها خواسته بود که ما را سیزده‌بدر ببرند، چقدر هم آن روز به همه ما خوش گذشت.
برادر احمد هر روز بین ساعت 11 الی 12 برای پانسمان می‌آمد و در این ساعت هم بسیار دقیق و مقرراتی بود. یک روز نیامد. خیلی منتظر شدیم اما خبری نشد و با برادر میرکیانی تماس گرفتیم. گفت: برادر احمد از سحر تا حالا، در حمام هستند! گفتم شرایط ما را به ایشان بگویید؛ ما ناراحت گچ پای ایشان هستیم که با کوچک‌ترین نمی پاک می‌شود. از طرفی برق هم رفته و ما برای استریل وسایل، باید موتور برق روشن کنیم و منتظر ایشان هستیم. 10 دقیقه بعد برادر میرکیانی و برادر احمد آمدند. خیلی نگران بودم و حتی ناراحت بودم از سهل ‌انگاری برادر احمد، اما دیدیم گچ پا سالم است! برادر میرکیانی من را صدا زد که «چیزی به برادر احمد نگویید؛ ایشان از صبح در حمام، لباس چرک‌های بچه‌ها را می‌شستند.» پای گچ شده را هم با نایلون پوشانده بود تا آسیبی نرسد. من رفتم به ایشان برسم، دیدم پوست انگشتان رفته و خون آمده است، اما به روی خودش نیاورد، من هم چیزی نگفتم.

 

به نقل ازخانم کاتبی

 

7)«حاج احمد متوسلیان، هر روز صبح بچه‌ها را بلند می‌کرد همراه تجهیزات انفرادی، از کوه‌ها بالا می‌برد، و بعد باید پا مرغی سربالایی را می‌رفتیم و خودش هم همیشه در ردیف اول بود. اجازه استراحت نمی‌داد و زمان برگشت از ما می‌خواست که از بالا روی برف‌ها تا پایین غلت بخوریم، آن هم در سرما و برف! سال 58-59.
او می‌گفت: فکر نکنید که من می‌خواهم شما را اذیت کنم، می دانم که شما را پدر و مادر ،بزرگ کرده و اینجا آمده‌اید اما باید ورزیده شوید تا در شرایط سخت، بتوانید مقاومت کنید.
همین هم شد، در مریوان، پاوه، بچه‌ها از کردها هم جلوتر بودند. شاید کردها خسته می‌شدند اما بچه‌ها نه خستگی سرشان نمی‌شد، هدفشان دفاع از اسلام و ولایت بود. خرداد 59 وارد مریوان شدیم با دلاوری‌های رزمندگان و مریوان را گرفتیم و ضد انقلاب فرار کرد.
حاج احمد به گونه‌ای در مریوان عمل کرد که سپاه پناهنگاه مردم مریوان شده بود. یادم هست در پاکسازی‌ها، حاج احمد می گفت: «حق گرفتن یک لیوان آب از مردم را ندارید.»
در هر روستا که صحبت می کرد همه را برادر خود می‌خواهند و می‌گفت ما برای کار فرهنگی آمده‌ایم ولی متأسفانه در برابر ضد انقلاب مجبور به ایستادگی و دفاع هستیم. با رفتار حاج احمد، روستائیان آزاده هم اسلحه می‌خواستند تا خودشان ار روستا و نوامیس واموالشان دفاع کنند.»

 

به نقل ازحاج محمد اکبری، از همرزمان

 

8)از سنگر رفت بیرون وضو بگیرد. برای عملیات مهمات كم داشتند. رفته بود توی فكر. پیرمردی آمد و كنارش ایستاد. لباس بسیجی تنش بود. فكر می‌كرد او را قبلاً جایی دیده است، اما هر چه فكر می كرد یادش نمی آمد كجا. پیرمرد به او گفته بود: "تا ائمه را دارید، غم نداشته باشید. توی عملیات پیروز می شید. عملیات بعدی هم اسمش بیت المقدسه. بعد هم می‌ریم لبنان. دیگه هم برنمی گردی." گریه می كرد و برای من تعریف می كرد.

 

9)شب، ما را توی میدان صبحگاه در دوكوهه جمع كرد. به خط شدیم. گفت: «حالا تا پونصد می شمرم، سینه خیز برید. دیشب كه شناسایی رفته بودیم، شمردیم. باید همین قدر برید تا از دید دشمنان خارج شید.»

 

10)وارد دارخوین شده بودیم. 3 روز بعد نامه‌ای به امضای حاج احمد به دستم رسید که «در اسرع وقت جمع کنید و به تهران بیایید که عازم لبنانیم». نامه توسط محسن مهاجر از بچه‌های مشهد که در والفجر 4 به شهادت رسید و جنازه‌اش هم همانجا ماند، به دستم رسید، اول فکر می‌کردم شوخی است بعد که پیش آقای رحیم صفوی رفتم، گفت: درست است، سریعاً بروید، به پادگان امام حسین(ع).
حاج احمد متوسلیان به ما گفت: من اگر به لبنان بروم، برنمی‌گردم شما فکر خودتان باشید.
و بعد برایمان تعریف کرد که یادتان هست فتح‌المبین، امکانات نداشتیم و می‌گفتم نکند شکست بخوریم، در همان تاریکی برادری با لباس فرم سپاه به پشتم زد و گفت: «حاج احمد، خدا را فراموش کردی، ائمه را از یاد برده‌ای فکر تویوتا و تجهیزات هستی» همانجا مژده پیروزی فتح‌المبین را به من داد و گفت عملیاتی به نام الی‌بیت‌المقدس در پیش دارید، در این عملیات خرمشهر آزاد می‌شود بعد از آن، تو به لبنان می‌روی و دیگر برنمی‌گردی.»
4 روز لبنان ماندیم تا اینکه حضرت امام گفتند: «راه قدس از کربلا می‌گذرد، برگردید.» قرار شد ما به تهران بیاییم، اما حاج‌احمد به همراه 3 تن از بچه‌ها به بیروت رفت و دیگر هیچ وقت برنگشت.»

 

 

 

احمداسماعیلی کریزی/خراسان

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 

 

شهیدآوینی

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 تیر 1396  ] [ 5:56 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

گشت و گذار سایبری

شرح حال حاج احمد متوسلیان را بخوانید

رهبر انقلاب به همه جوانان عزیز توصیه کردند شرح حال افراد برجسته مانند حاج احمد متوسلیان را بخوانند.

به گزارش سرویس فضای مجازی  خبرگزاری صدا و سیما  به مناسبت سالگرد ربوده شدن سردار بی نشان احمد متوسلیان، پوستری با محوریت سخن مقام معظم رهبری منتشر شده است.رهبر انقلاب اسلامی در این باره فرموده اند: جوان‌های عزیز شرح حال برجستگانی مانند حاج احمد متوسلیان را بخوانند.

 

 

 

 

 

شرح حال حاج احمد را بخوانید

 

 

احمداسماعیلی کریزی/خراسان

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ پنج شنبه 15 تیر 1396  ] [ 5:55 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

"باسمه تعالی"**

 

 

 

 

 

نتیجه تصویری برای رهبروامام
نتیجه تصویری برای رهبروامام

 

 

 

اگر اهل دلی، از دل بگویم*

 

 

سخن برتر ز آب و گل بگویم*

 

 

 

سخن از آن کسی کو روح ما بود*

 

 

به گرداب حوادث نوح ما بود*

 

 

که بود آن رادمرد روشنایی؟*

 

 

که بودش با رسولان آشنایی*

 

 

که بود آن آشنا با سرّ  مستی؟*

 

 

که می زد نعره یکتاپرستی*

 

 

همان کس کز سر غیرت به پا خاست*

 

 

به محراب شهادت قامت آراست*

 

 

 

قسم بر انشقاق فرق منشق*

 

 

زمین خالی مباد از حجت حق*

 

 

 

اگر مجذوب یاء و لام و عینم*

 

 

سراپا نشئه پیر خمینم*

 

 

 

خمینی جذبه نوش جام مولاست*

 

 

خروش خشمِ ناهنگام مولاست*

 

 

خمینی مست و من مست از نگاهش*

 

 

که افتادم ز سرمستی به راهش*

 

 

 

نگاهش پای تا سر آتشم کرد*

 

 

ز مستی همچو توفان سرکشم کرد*

 

 

 

ز مستی هر زمان لبخند می زد*

 

 

دل ما را به حق پیوند می زد*

 

 

 

ز مستی بر دو عالم یک نظر کرد*

 

 

که شرق و غرب را زیر و زبر کرد*

 

 

 

هزاران پیچ و خم دارد خمستان*

 

 

نمی دانند اما غیر مستان*

 

 

 

خمینی حجت حق بر زمین بود*

 

 

امین دین ختم المرسلین بود*

 

 

 

خمینی رفت فرزندش علی هست*

 

 

خدا را شکر بر امت ولی هست*

 

 

*خامنه ای خمینی دیگراست**

 

ولایتش ولایت حیدراست

 

 

**احمداسماعیلی کریزی/خراسان**

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 9:08 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

"باسمه تعالی"**

 

 

 

 

 

نتیجه تصویری برای رهبروامام
نتیجه تصویری برای رهبروامام

 

 

 

اگر اهل دلی، از دل بگویم*

 

 

سخن برتر ز آب و گل بگویم*

 

 

 

سخن از آن کسی کو روح ما بود*

 

 

به گرداب حوادث نوح ما بود*

 

 

که بود آن رادمرد روشنایی؟*

 

 

که بودش با رسولان آشنایی*

 

 

که بود آن آشنا با سرّ  مستی؟*

 

 

که می زد نعره یکتاپرستی*

 

 

همان کس کز سر غیرت به پا خاست*

 

 

به محراب شهادت قامت آراست*

 

 

 

قسم بر انشقاق فرق منشق*

 

 

زمین خالی مباد از حجت حق*

 

 

 

اگر مجذوب یاء و لام و عینم*

 

 

سراپا نشئه پیر خمینم*

 

 

 

خمینی جذبه نوش جام مولاست*

 

 

خروش خشمِ ناهنگام مولاست*

 

 

خمینی مست و من مست از نگاهش*

 

 

که افتادم ز سرمستی به راهش*

 

 

 

نگاهش پای تا سر آتشم کرد*

 

 

ز مستی همچو توفان سرکشم کرد*

 

 

 

ز مستی هر زمان لبخند می زد*

 

 

دل ما را به حق پیوند می زد*

 

 

 

ز مستی بر دو عالم یک نظر کرد*

 

 

که شرق و غرب را زیر و زبر کرد*

 

 

 

هزاران پیچ و خم دارد خمستان*

 

 

نمی دانند اما غیر مستان*

 

 

 

خمینی حجت حق بر زمین بود*

 

 

امین دین ختم المرسلین بود*

 

 

 

خمینی رفت فرزندش علی هست*

 

 

خدا را شکر بر امت ولی هست*

 

 

*خامنه ای خمینی دیگراست**

 

ولایتش ولایت حیدراست

 

 

**احمداسماعیلی کریزی/خراسان**

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 9:08 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

"باسمه تعالی"**

 

 

 

 

 

نتیجه تصویری برای رهبروامام
نتیجه تصویری برای رهبروامام

 

 

 

اگر اهل دلی، از دل بگویم*

 

 

سخن برتر ز آب و گل بگویم*

 

 

 

سخن از آن کسی کو روح ما بود*

 

 

به گرداب حوادث نوح ما بود*

 

 

که بود آن رادمرد روشنایی؟*

 

 

که بودش با رسولان آشنایی*

 

 

که بود آن آشنا با سرّ  مستی؟*

 

 

که می زد نعره یکتاپرستی*

 

 

همان کس کز سر غیرت به پا خاست*

 

 

به محراب شهادت قامت آراست*

 

 

 

قسم بر انشقاق فرق منشق*

 

 

زمین خالی مباد از حجت حق*

 

 

 

اگر مجذوب یاء و لام و عینم*

 

 

سراپا نشئه پیر خمینم*

 

 

 

خمینی جذبه نوش جام مولاست*

 

 

خروش خشمِ ناهنگام مولاست*

 

 

خمینی مست و من مست از نگاهش*

 

 

که افتادم ز سرمستی به راهش*

 

 

 

نگاهش پای تا سر آتشم کرد*

 

 

ز مستی همچو توفان سرکشم کرد*

 

 

 

ز مستی هر زمان لبخند می زد*

 

 

دل ما را به حق پیوند می زد*

 

 

 

ز مستی بر دو عالم یک نظر کرد*

 

 

که شرق و غرب را زیر و زبر کرد*

 

 

 

هزاران پیچ و خم دارد خمستان*

 

 

نمی دانند اما غیر مستان*

 

 

 

خمینی حجت حق بر زمین بود*

 

 

امین دین ختم المرسلین بود*

 

 

 

خمینی رفت فرزندش علی هست*

 

 

خدا را شکر بر امت ولی هست*

 

 

*خامنه ای خمینی دیگراست**

 

ولایتش ولایت حیدراست

 

 

**احمداسماعیلی کریزی/خراسان**

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 9:06 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

شعرزیبا...

 

"باسمه تعالی"**

 

 

 

 

 

نتیجه تصویری برای رهبروامام
نتیجه تصویری برای رهبروامام

 

 

 

اگر اهل دلی، از دل بگویم*

 

 

سخن برتر ز آب و گل بگویم*

 

 

 

سخن از آن کسی کو روح ما بود*

 

 

به گرداب حوادث نوح ما بود*

 

 

که بود آن رادمرد روشنایی؟*

 

 

که بودش با رسولان آشنایی*

 

 

که بود آن آشنا با سرّ  مستی؟*

 

 

که می زد نعره یکتاپرستی*

 

 

همان کس کز سر غیرت به پا خاست*

 

 

به محراب شهادت قامت آراست*

 

 

 

قسم بر انشقاق فرق منشق*

 

 

زمین خالی مباد از حجت حق*

 

 

 

اگر مجذوب یاء و لام و عینم*

 

 

سراپا نشئه پیر خمینم*

 

 

 

خمینی جذبه نوش جام مولاست*

 

 

خروش خشمِ ناهنگام مولاست*

 

 

خمینی مست و من مست از نگاهش*

 

 

که افتادم ز سرمستی به راهش*

 

 

 

نگاهش پای تا سر آتشم کرد*

 

 

ز مستی همچو توفان سرکشم کرد*

 

 

 

ز مستی هر زمان لبخند می زد*

 

 

دل ما را به حق پیوند می زد*

 

 

 

ز مستی بر دو عالم یک نظر کرد*

 

 

که شرق و غرب را زیر و زبر کرد*

 

 

 

هزاران پیچ و خم دارد خمستان*

 

 

نمی دانند اما غیر مستان*

 

 

 

خمینی حجت حق بر زمین بود*

 

 

امین دین ختم المرسلین بود*

 

 

 

خمینی رفت فرزندش علی هست*

 

 

خدا را شکر بر امت ولی هست*

 

 

*خامنه ای خمینی دیگراست**

 

ولایتش ولایت حیدراست

 

 

**احمداسماعیلی کریزی/خراسان**

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 8:43 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

"باسمه تعالی"



توکل برخدایت کن؛ کفایت میکند حتما؛*


اگرخالص شوی با او؛ صدایت میکند حتما؛*



اگر بیهوده رنجیدی؛ از این دنیای بی رحمی؛


به درگاهش قناعت کن؛ عنایت میکند حتما؛


 

دلت درمانده میمیرد؛ اگر غافل شوی از او؛


به هر وقتی صدایش کن؛ حمایت میکند حتما؛


خطا گرمیروی گاهی؛ به خلوت توبه کن با او؛


گناهت ساده می‌بخشد؛ رهایت میکند حتما؛



به لطفش شک نکن گاهی؛ اگر دنیا حقیرت کرد؛


تو رسم بندگی آموز؛ حمایت میکند حتما؛



اگر غمگین اگر شادی؛ خدایی را پرستش کن؛

که هر دم بهترینها را؛ عطایت میکند حتما



 

 

احمداسماعیلی کریزی/خراسان

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 


 

ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 8:39 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

"باسمه تعالی"



توکل برخدایت کن؛ کفایت میکند حتما؛*

اگرخالص شوی با او؛ صدایت میکند حتما؛*


اگر بیهوده رنجیدی؛ از این دنیای بی رحمی؛

به درگاهش قناعت کن؛ عنایت میکند حتما؛


 

دلت درمانده میمیرد؛ اگر غافل شوی از او؛

به هر وقتی صدایش کن؛ حمایت میکند حتما؛

خطا گرمیروی گاهی؛ به خلوت توبه کن با او؛

گناهت ساده می‌بخشد؛ رهایت میکند حتما؛



به لطفش شک نکن گاهی؛ اگر دنیا حقیرت کرد؛

تو رسم بندگی آموز؛ حمایت میکند حتما؛



اگر غمگین اگر شادی؛ خدایی را پرستش کن؛
که هر دم بهترینها را؛ عطایت میکند حتما


 

 

احمداسماعیلی کریزی/خراسان

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 8:37 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

 

"باسمه تعالی"**

 

 

 

 

 

 
نتیجه تصویری برای رهبروامام

 

 

 

اگر اهل دلی، از دل بگویم*

 

 

سخن برتر ز آب و گل بگویم*

 

 

 

سخن از آن کسی کو روح ما بود*

 

 

به گرداب حوادث نوح ما بود*

 

 

که بود آن رادمرد روشنایی؟*

 

 

که بودش با رسولان آشنایی*

 

 

که بود آن آشنا با سرّ  مستی؟*

 

 

که می زد نعره یکتاپرستی*

 

 

همان کس کز سر غیرت به پا خاست*

 

 

به محراب شهادت قامت آراست*

 

 

 

قسم بر انشقاق فرق منشق*

 

 

زمین خالی مباد از حجت حق*

 

 

 

اگر مجذوب یاء و لام و عینم*

 

 

سراپا نشئه پیر خمینم*

 

 

 

خمینی جذبه نوش جام مولاست*

 

 

خروش خشمِ ناهنگام مولاست*

 

 

خمینی مست و من مست از نگاهش*

 

 

که افتادم ز سرمستی به راهش*

 

 

 

نگاهش پای تا سر آتشم کرد*

 

 

ز مستی همچو توفان سرکشم کرد*

 

 

 

ز مستی هر زمان لبخند می زد*

 

 

دل ما را به حق پیوند می زد*

 

 

 

ز مستی بر دو عالم یک نظر کرد*

 

 

که شرق و غرب را زیر و زبر کرد*

 

 

 

هزاران پیچ و خم دارد خمستان*

 

 

نمی دانند اما غیر مستان*

 

 

 

خمینی حجت حق بر زمین بود*

 

 

امین دین ختم المرسلین بود*

 

 

 

خمینی رفت فرزندش علی هست*

 

 

خدا را شکر بر امت ولی هست*

 

 

خامنه ای خمینی دیگراست**

 

ولایتش ولایت حیدراست*

 

 

**احمداسماعیلی کریزی/خراسان**

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 8:35 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

"باسمه تعالی"



توکل برخدایت کن؛ کفایت میکند حتما؛*

اگرخالص شوی با او؛ صدایت میکند حتما؛*


اگر بیهوده رنجیدی؛ از این دنیای بی رحمی؛

به درگاهش قناعت کن؛ عنایت میکند حتما؛


 

دلت درمانده میمیرد؛ اگر غافل شوی از او؛

به هر وقتی صدایش کن؛ حمایت میکند حتما؛

خطا گرمیروی گاهی؛ به خلوت توبه کن با او؛

گناهت ساده می‌بخشد؛ رهایت میکند حتما؛



به لطفش شک نکن گاهی؛ اگر دنیا حقیرت کرد؛

تو رسم بندگی آموز؛ حمایت میکند حتما؛



اگر غمگین اگر شادی؛ خدایی را پرستش کن؛
که هر دم بهترینها را؛ عطایت میکند حتما


 

 

احمداسماعیلی کریزی/خراسان

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 8:33 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

"باسمه تعالی"**

 

 

 

 

 

 
نتیجه تصویری برای رهبروامام

 

 

 

اگر اهل دلی، از دل بگویم*

 

 

سخن برتر ز آب و گل بگویم*

 

 

 

سخن از آن کسی کو روح ما بود*

 

 

به گرداب حوادث نوح ما بود*

 

 

که بود آن رادمرد روشنایی؟*

 

 

که بودش با رسولان آشنایی*

 

 

که بود آن آشنا با سرّ  مستی؟*

 

 

که می زد نعره یکتاپرستی*

 

 

همان کس کز سر غیرت به پا خاست*

 

 

به محراب شهادت قامت آراست*

 

 

 

قسم بر انشقاق فرق منشق*

 

 

زمین خالی مباد از حجت حق*

 

 

 

اگر مجذوب یاء و لام و عینم*

 

 

سراپا نشئه پیر خمینم*

 

 

 

خمینی جذبه نوش جام مولاست*

 

 

خروش خشمِ ناهنگام مولاست*

 

 

خمینی مست و من مست از نگاهش*

 

 

که افتادم ز سرمستی به راهش*

 

 

 

نگاهش پای تا سر آتشم کرد*

 

 

ز مستی همچو توفان سرکشم کرد*

 

 

 

ز مستی هر زمان لبخند می زد*

 

 

دل ما را به حق پیوند می زد*

 

 

 

ز مستی بر دو عالم یک نظر کرد*

 

 

که شرق و غرب را زیر و زبر کرد*

 

 

 

هزاران پیچ و خم دارد خمستان*

 

 

نمی دانند اما غیر مستان*

 

 

 

خمینی حجت حق بر زمین بود*

 

 

امین دین ختم المرسلین بود*

 

 

 

خمینی رفت فرزندش علی هست*

 

 

خدا را شکر بر امت ولی هست*

 

 

خامنه ای خمینی دیگراست**

 

ولایتش ولایت حیدراست*

 

 

**احمداسماعیلی کریزی/خراسان**

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 8:28 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

"باسمه تعالی"**

 

 

 

 

 

 
نتیجه تصویری برای رهبروامام

 

 

 

اگر اهل دلی، از دل بگویم*

 

 

سخن برتر ز آب و گل بگویم*

 

 

 

سخن از آن کسی کو روح ما بود*

 

 

به گرداب حوادث نوح ما بود*

 

 

که بود آن رادمرد روشنایی؟*

 

 

که بودش با رسولان آشنایی*

 

 

که بود آن آشنا با سرّ  مستی؟*

 

 

که می زد نعره یکتاپرستی*

 

 

همان کس کز سر غیرت به پا خاست*

 

 

به محراب شهادت قامت آراست*

 

 

 

قسم بر انشقاق فرق منشق*

 

 

زمین خالی مباد از حجت حق*

 

 

 

اگر مجذوب یاء و لام و عینم*

 

 

سراپا نشئه پیر خمینم*

 

 

 

خمینی جذبه نوش جام مولاست*

 

 

خروش خشمِ ناهنگام مولاست*

 

 

خمینی مست و من مست از نگاهش*

 

 

که افتادم ز سرمستی به راهش*

 

 

 

نگاهش پای تا سر آتشم کرد*

 

 

ز مستی همچو توفان سرکشم کرد*

 

 

 

ز مستی هر زمان لبخند می زد*

 

 

دل ما را به حق پیوند می زد*

 

 

 

ز مستی بر دو عالم یک نظر کرد*

 

 

که شرق و غرب را زیر و زبر کرد*

 

 

 

هزاران پیچ و خم دارد خمستان*

 

 

نمی دانند اما غیر مستان*

 

 

 

خمینی حجت حق بر زمین بود*

 

 

امین دین ختم المرسلین بود*

 

 

 

خمینی رفت فرزندش علی هست*

 

 

خدا را شکر بر امت ولی هست*

 

 

خامنه ای خمینی دیگراست**

 

ولایتش ولایت حیدراست*

 

 

**احمداسماعیلی کریزی/خراسان**

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 8:28 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

به نام نامی جاودان پدر :*

 

 

 

نتیجه تصویری برای حاج غلامحسین اسماعیلی کریزی/تصاویرنتیجه تصویری برای حاج غلامحسین اسماعیلی کریزی/تصاویر
 
نتیجه تصویری برای حاج غلامحسین اسماعیلی کریزی/تصاویر
 
نتیجه تصویری برای حاج غلامحسین اسماعیلی کریزی/تصاویرنتیجه تصویری برای حاج غلامحسین اسماعیلی کریزی/تصاویر
 

 


نتیجه تصویری برای حاج غلامحسین اسماعیلی کریزی/تصاویر

 

 

 

 

پدر یعنی تمام هستی من *

 

 

پدر شرب و شراب و مستی من*

 

 

پدر عشق خوش دیرینه من *

 

 

پدر قلب درون سینه من*

 

 

پدر بر پینه دستش نماز است *

 

 

پدر در سینه اش دنیای راز است*

 

 

پدر زحمت کش دوران ما شد *

 

 

پدر چون نعمت باران ما شد*

 


** یاددرگذشتگان ... پنجشنبه است شاخه گلي*

 

 

بفرستيم براي تموم آنهايي

 

 


كه دربين ما نيستند ولي

 

 


دعاهاشون هنوزكارگشاست

 

 


يادشون هميشه با ماست

 

 

برای شادی روح رزمنده وبسیجی دوران دفاع مقدس مرحوم

 

مغفورحاج غلامحسین اسماعیلی کریزی فاتحه وصلوات**

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

 

baghdasht1.blogfa.com *

 

 

 

پدرم دیده بسویت نگران است هنوز*

 

 


غم نادیدن تو بارگران است هنوز*

 

 

 

آنقدرمهرو وفابرهمگان کردی تو*

 

 

 

نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز

 

 

 

احمداسماعیلی کریزی/خراسان

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 8:26 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

به نام نامی جاودان پدر :*

 

 


 

 

 

 

پدر یعنی تمام هستی من *

 

 

پدر شرب و شراب و مستی من*

 

 

پدر عشق خوش دیرینه من *

 

 

پدر قلب درون سینه من*

 

 

پدر بر پینه دستش نماز است *

 

 

پدر در سینه اش دنیای راز است*

 

 

پدر زحمت کش دوران ما شد *

 

 

پدر چون نعمت باران ما شد*

 


** یاددرگذشتگان ... پنجشنبه است شاخه گلي*

 

بفرستيم براي تموم آنهايي

 


كه دربين ما نيستند ولي

 


دعاهاشون هنوزكارگشاست

 


يادشون هميشه با ماست

 

برای شادی روح رزمنده وبسیجی دوران دفاع مقدس مرحوم

 

مغفورحاج غلامحسین اسماعیلی کریزی فاتحه وصلوات**

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

 

baghdasht1.blogfa.com *

 

 

پدرم دیده بسویت نگران است هنوز*

 


غم نادیدن تو بارگران است هنوز*

 

 

آنقدرمهرو وفابرهمگان کردی تو*

 

 

نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز

 

 

 

احمداسماعیلی کریزی/خراسان

 

http://barrud.rasekhoonblog.com/

 

 

 

 

 


ادامه مطلب



[ چهارشنبه 14 تیر 1396  ] [ 8:26 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو آمریكایی

روز یكشنبه ، 12 تیرماه 1376 مطابق با 3 ژوئیه 1988 ، هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی ایران با 275 مسافر و 16 ، خدمه فرودگاه بندرعباس را به مقصد دوبی ترك گفت. سطح پرواز این هواپیما 14000 پا تعیین شده بود. در ساعت 10:15 دقیقه محلی و 06:45 دقیقه گرینویچ شروع به اوج گیری نمود و در ساعت 10:24 به وقت محلی، سطح پروازی 12000 پا را گزارش نمود و از آن لحظه به بعد دیگر تماسی از طرف خلبان گرفته نشد. در واقع از این لحظه به بعد هواپیما مورد اصابت 2 فروند موشك سطح به هوای ناو وینسنس آمریكا قرار گرفته و در نزدیكی جزیره ایرانی " هنگام" منفجر و سقوط كرده بود. در این فاجعه ،  تمامی سرنشینان هواپیما به شهادت رسیدند كه 66 كودك زیر12 سال، 52 زن و 46 تن تبعه كشورهای یوگسلاوی، كویت، افغانستان، هندوستان، پاكستان، ایتالیا، شارجه و دوبی از جمله وابسته نظامی پاكستان در ایران و خانواده اش در میان كشته شدگان بودند.

شرح حادثه

یك سال پس از تجاوز رژیم عراق در سال 1360، حمله به كشتی های تجاری در خلیج فارس شروع شد و با اعلام مین گذاری سواحل بندی امام خمینی (ره) و حمله به دو كشتی تجاری ، در تاریخ 21/10/1360 امنیت خلیج فارس توسط عراق مختل شد و به دنبال تحویل هواپیماهای سوپراتاندارد و موشك های اگزوسه توسط فرانسه به عراق ، ابعاد این حملات افزایش یافت. در برابر این حملات كه عراق ، به صراحت مسئولیت آن را بر عهده می گرفت، شورای امنیت عكس العمل مناسبی نشان نداد، ولی در قبال انتساب چند حمله به ایران و شكایت شورای همكاری خلیج فارس، شورای امنیت در تاریخ 11/3/1363 مطابق با اول ژوئن 1984، مبادرت به صدور قطعنامه 552 نمود و در آن خواستار توقف این حملات شد. از آغاز جنگ تا 10 ژوئیه 1984، 112 كشتی در خلیج فارس مورد حمله موشكی قرار گرفت. جمهوری اسلامی ایران در ژانویه 1985، به دبیر كل وقت سازمان ملل اعلام داشت كه از هر گونه اقدامی برای تأمین آزادی و امنیت كشتیرانی كه در خلیج فارس صورت گیرد حمایت و استقبال خواهد كرد، اما حملات به كشتیها ادامه یافت. تا تیر ماه 1366، حدود 5/8 میلیون تن كالا از محموله های كشتیها در خلیج فارس ، به زیر آب رفت. 41 كشتی كاملاً نابود، و به 34 تن محموله كالا آسیب وارد شد ، و بیش از 200 تن از ملوانان كشورهای مختلف به قتل رسیدند و به همین تعداد نیز مجروح شدند.

بدین ترتیب ، عراق درهدف خود مبنی بر بین المللی كردن جنگ خلیج فارس تا اندازه زیادی موفق شد و قدرت های غربی و در رأس آنها آمریكا ، حضور گسترده و تهدیدآمیزی در خلیج فارس یافتند و بالاخره كشتیهای نفتكش كویتی با پرچم آمریكا در خلیج فارس حركت كردند واسكورت نظامی نفتكش ها و كشتی های تجاری مورد نظر آمریكا در خلیج فارس آغاز شد. در21 سپتامبر 1987 كشتی ایرانی ( ایران اجر) مورد حمله نیروهای نظامی آمریكا واقع شد. همچنین حملات نظامی آمریكا به سكوهای نفتی ایران دخالت آشكار آن دولت در منطقه به نفع عراق و علیه جمهوری اسلام ایران را به وضوح نشان داد.

یكی از نتایج شوم این همه تشنج آفرینی رژیم عراق و دامن زدن ایالات متحده به ناامنی در خلیج فارس، حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران بود كه در مورخه 12/4/1367 مطابق با 3 ژوئیه 1988، برفرازآب های سرزمین ایران و درآب های حوالی جزیره " هنگام " ، توسط دو موشك از ناو آمریكایی وینسنس- كه خود به آب های سرزمین ایران تجاوز كرده و در آن مستقر بود-  مورد حمله قرار گرفت و تمامی مسافران و خدمه هواپیما به وضع اسفناكی به شهادت رسیدند.

متعاقب این تجاوز آشكار، جمهوری اسلامی ایران در روز 14 تیر 1367 ، طی نامه ای به رئیس شورای امنیت ، خواستار تشكیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. 25 تیر 1367، مطابق با 16 ژوئیه 1988، شورا تشكیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران دكتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت و از جانب آمریكا بوش معاون وقت رئیس جمهوری درجلسه حضور داشتند.

قطعنامه 616 شورای امنیت (1988)

شورای امنیت پس ازاستماع سخنان دكترولایتی  و جرج بوش درجلسه شماره 2821 خود درتاریخ20 ژوئیه 1988
( 29/4/1367) طرح قطعنامه پیشنهادی را تصویب كرد. متن قطعنامه به شرح زیر است:

" شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه 5 ژوئیه 1988 جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران، وزیر امور خارجه ( علی اكبر ولایتی ) و سخنان نماینده ایالات متحده آمریكا ( معاون رئیس جمهوری جرج بوش ) ، با ابراز تاسف عمیق از این كه یك هواپیمای غیرنظامی " ایران ایر" در پرواز برنامه ریزی شده بین المللی 655، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشك شلیك شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریكا ( وینسنس) منهدم گردید، با تاكید بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بی طرفانه، با اضطراب عمیق از تشنج دائم التزاید درمنطقه خلیج [ فارس] :

1- تأسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشكی كه از یك ناو جنگی آمریكا شلیك شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم انگیز جان انسانهای بی گناه ابراز می دارد.

2- همدردی صمیمانه خود را به خانواده های قربانیان سانحه غم انگیز و دولت ها و كشورهای آنان اعلام می دارد.

3- از تصمیم سازمان بین المللی هواپیمایی كشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریكا و جمهوری اسلامی ایران مبنی  بر تصمیمشان برای همكاری با برسی سازمان هواپیمایی كشوری استقبال می كند.

4- از تمامی اعضای كنوانسیون 1944 شیكاگو ، درخواست می كند كه در همه شرایط ، مقررات و رویه های سلامت هوانوردی كشوری به ویژه ضمائم آن كنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.

5- لزوم اجرای فوری و كامل قطعنامه 598(1987)  ، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار ِ منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر كل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملتزم به همكاری با دبیر كل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او می نماید."

جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایكائو ، شكایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح كرد. عنصر تخصصی سازمان ملل متحد یعنی ایكائو (سازمان هواپیمایی كشوری بین المللی) نیز از مسائل سیاسی به دورنمانده وبه جای بررسی فنی و ارائه طریق به شورای امنیت به ابراز تاسف و تسلیت به بازماندگان سانحه پرداخت.


ادامه مطلب



[ سه شنبه 13 تیر 1396  ] [ 6:40 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 20 :: 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 >

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4054182 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب