کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ

چشمه سلطان ولی کریز
چشمه سلطان ولی کریز
 
نويسندگان


یا صاحب الزمان !

داستان یوسف را گفتن وشنیدن به بهانه ی توست .

شرمنده ایم .

می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .

می دانیم كوتاهیها ، نادانیها و سستیهای ما ،

ستمهایی است كه در حق تو كرده ایم .

یعقوب به پسران گفت : به جستجوی یوسف برخیزید ،

و ما با روسیاهی و شرمندگی ،

آمده ایم تا از تو نشانی بگیریم .

به ما گفته اند اگر به جستجوی تو برخیزیم ،

نشانی از تو می یابیم .

اما ای فرزند احمد !

آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم .

اگر بگویند برای یافتن تو باید بیابانها را در نوردیم ،

در می نوردیم .

اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به كوه و صحرا گذاریم ،

می گذاریم .

ای یوسف زهرا !

خاندان یعقوب پریشان و گرفتار بودند ،

ما و خاندانمان نیز گرفتاریم ،

روی پریشان ما را بنگر . چهره زردمان را ببین .

به ما ترحم كن كه بیچاره ایم و مضطر

ای عزیزِ مصرِ وجود !

سراسر جهان را تیره روزی فرا گرفته است .

نیازمندیم ! محتاجیم و در عین حال گناهكار

از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر كن .

یابن الحسن !

برادران یوسف وقتی به نزد او آمدند

كالایی هر چند اندك آورده بودند ،

سفارش نامه ای هم از یعقوب داشتند .

اما ...

ای آقا ! ای كریم ! ای سرور !

ما درماندگان ،

دستمان خالی و رویمان سیاه است .

آن كالای اندك را هم نداریم .

اما... نه ،

كالایی هر چند ناقابل و كم بها آورده ایم .

دل شكسته داریم

و مقدورمان هم سری است كه در پایت افكنیم .

ناامیدیم و به امید آمده ایم .

افسرده ایم و چشم به لطف و احسان تو دوخته ایم .

سفارش نامه ای هم داریم .

پهلوی شكسته مادر مظلومه ات زهرا را

به شفاعت آورده ایم .

یا صاحب الزمان !

به یقین ، تو از یوسف مهربانتری .

تو از یوسف بخشنده تری .

به فریادمان برس ، درمانده ایم .

ای یوسف گم گشته !

و ای گم گشته ی یعقوب !

یعقوب وار ، چه شبها و روزها

كه در فراق تو آرام و قرار نداریم .

در دوران پر درد هجران ،

اشك می ریزیم و می گوییم :

تا به كی حیران و سرگردان تو باشیم .

تا به كی رخ نادیده ترا وصف كنیم .

با چه زبانی و چه بیانی از اوصاف تو بگوییم

و چگونه با تو نجوا كنیم .

سخت است بر ما ،

كه از دوری تو ، روز و شب اشك بریزیم .

سخت است بر ما ، كه مردم نادان تر واگذارند .

سخت است بر ما ،

كه دوستان ، یاد ترا كوچك شمارند .

یا بقّیةالله !

خسته ایم و افسرده ،

نالانیم و پژمرده ،

گریه امانمان را بریده است .

غم دوری ، دیوانه مان كرده است .

اما نمی دانیم چه شیرینی و حلاوتی

در این درد و دوری است كه می گوییم :

كجاست آن كه از غم هجران تو ناشكیبایی كند .

تا من نیز در بی قراری ، یاریش دهم

كجاست آن چشم گریانی كه از دوری تو اشك بریزد ؟

تا من او را در گریه یاری دهم

مولای من ! دیدگانمان از فراق تو بی فروغ گشته اند .

و می دانیم پیراهن یوسف ، یادگار ابراهیم ، نزد توست .

و ای كاش نسیمی از كوی تو ،

بوی آن پیراهن را به مشام جان ما برساند .

و ای كاش پیكی ، پیراهن ترا به ارمغان بیاورد

تا نور دیدگانمان گردد .

ای كاش پیش از مردن ، یك بار ترا به یك نگاه ببینیم .

درازی دوران غیبت ، فروغ از چشمانمان برده است

كی می شود شب و روز ترا ببینیم

و چشمانمان به دیدار تو روشن گردد ؟

شكست و سرافكندگی ،

خوار و بی مقدارمان كرده است .

كی می شود ترا ببینیم

كه پرچم پیروزی را برافراشته ای ؟

و ببینیم طعم تلخ شكست

و سرافكندگی را به دشمن چشانده ای .

كی می شود كه ببینیم

یاغیان و منكران حق را نابود كرده ای ؟

و ببینیم پشت سركشان را شكسته ای .

كی می شود كه ببینیم

ریشه ستمگران را بركنده ای ؟

و اگر آن روز فرا رسد ...

و ما شاهد آن باشیم ،

شكرگزار و سپاسگو نجوا می كنیم :

الحمدلله رب العالمین

 

 

 

(¯*~•~*ويژه نامه سالروز امامت و ولايت حضرت مهدي صاحب الزمان(عج)*~• ~*¯)


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:38 PM ] [ احمد ]
نظرات 0


امامت کودک

مسأله خلافت و امامت در اسلام، تنها بر اساس لیاقت و شایستگی افراد بوده و سن و سال هیچ تأثیری نداشتهه است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سال سوم هجرت بعد از دعوت خویشان خود به اسلام، علی علیه السلام را که نوجوانی پیش نبود به خلافت و وصایت منصوب کرد و به قوم خود دستور داد که از او اطاعت کنند. هم چنین در واقعه مباهله با نصارای نجران، آن حضرت امام حسن و امام حسین علیه السلام را در حالی که کودک بودند به همراه خویش برد.

شیخ مفید در این باره می نویسد: پیامبر همراه حسنین در حالی که طفل بودند با نصارا مباهله کرد. بعد از آن، این امر هیچ گاه سابقه نداشت. این وقایع و شواهد بسیار دیگر تاریخی، دلایلی است که امامت حضرت ولی عصر(عج) را در سن کودکی تأیید می کند.


امامت و نبوت کودک از نگاه قرآن

قرآن مجید در آیه 12 سوره مریم، درباره نبوت حضرت عیسی می فرماید: «ای یحیی تو کتاب آسمانی را به قوت فراگیر، و ما فرمان نبوت در کودکی به او دادیم».

هم چنین خداوند در همان سوره با اشاره به سخن گفتن حضرت عیسی در گاهواره، نبوت او را تأیید می کند.

فخر رازی در تفسیر خود درباره حکمی که خداوند به حضرت یحیی داد می گوید:
«مراد حکم، همان نبوت است؛ زیرا خداوند عقل او را در کودکی محکم و کامل کرد و به او وحی فرستاد و این بدان جهت است که خداوند، حضرت یحیی و عیسی را در کودکی به رسالت مبعوث کرد، بر خلاف حضرت موسی و محمّد که در بزرگ سالی مبعوث شدند؛ از این رو چه مانعی دارد که خداوند این دوران را بر عده ای کوتاه سازد و حضرت مهدی(عج) را در کودکی حکمت و امامت عنایت فرماید.


چرا کودک امام باشد؟

ممکن است کسی اشکال کند، چه ضرورتی دارد که امام، کودک باشد؟

در پاسخ به این اشکال می توان گفت: این امر برای آن است که بدانیم، امامت، از سوی خداست؛ چرا که اگر امامان تنها در بزرگ سالی به مقامت امامت می رسیدند ممکن بود تصور شود مقامات و کمالات آنان، اکتسابی است؛ اما با امامت کودک چنین گمانی برده نمی شود، اگر طفلی، به فضیلت امامت رسید، بدون شک می یابیم که او از سوی خداوند متعال به چنین مقامی رسیده است.

از سوی دیگر، این امر برای آن است که بدانیم مقام و منزلت، بر اساس لیاقت است نه بزرگی سن، چنان که در تاریخ زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله آورده اند که ایشان فرماندهی سپاه خود را به اُسامه بن زید که جوانی 19 ساله بود واگذار کردند در حالی که عده ای از صحابه به برکناری او معتقد بودند، پیامبر به دلیل لیاقت او، به فرماندهی اش اصرار داشت.


 

 
(¯*~•~*ويژه نامه سالروز امامت و ولايت حضرت مهدي صاحب الزمان(عج)*~• ~*¯)
 
 
 
 

 

baghdasht1.blogfa.com

______________________

   barrud.rasekhoonblog.com 

_____________________
    #کاشمر
#کوهسرخ #کریز

___________________

 #خراسان رضوی: 

احمداسماعیلی کریزی

_________________________

" اینستاگرام"

baghdashtkariz33828
____________________

 

 
 

ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:36 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

شروع امامت

امام حسن عسگری علیه السلام پنج سال بعد از ولادت حضرت مهدی(عج) در سال 260 ه. ق توسط «معتمد» یکی از خلفای بنی عباس مسموم و به شهادت رسید و امامت به جانشین بعدی آن حضرت یعنی امام مهدی(عج) منتقل شد و حضرتش رهبری جامعه اسلامی را به عهده گرفت.

نماز بر پدر

پس از شهادت امام حسن عسگری علیه السلام عده ای از دوستان آن حضرت به تصور این که جعفر بن علی برادر امام عسگری علیه السلام امام و پیشوای مسلمانان است شهادت آن حضرت را به وی تسلیت و پیشوایی اش را تبریک گفتند؛ اما وقتی جعفر بن علی خواست به جنازه امام نماز بخواند ناگاه کودکی گندمگون و سیاه موی بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت: عمو کنار برو من باید بر پدرم نماز بخوانم، جعفر در حالی که قیافه اش دگرگون شده بود کنار رفت و حضرت مهدی در سن 5 سالگی بر پدرش نماز خواند. آن حضرت را در کنار قبر پدرش امام هادی دفن کردند.


تلاش جعفر کذّاب

«ابوالادیان» یکی از خدمت گزاران امام عسگری علیه السلام می گوید: روزی حضرت، نامه هایی به من دادند و فرمودند: این ها را به مدائن می بری. 15 روز در سامراء نخواهی بود، روز پانزدهم که به شهر می آیی، از خانه من صدای ناله و شیون بلند است و جسد مرا در محل غسل گذاشته اند؟

گفتم: سرورم! اگر چنین شود امام بعد از شما کیست؟

فرمود: هر کس بر جنازه من نماز بخواند.

گفتم: نشانه دیگری؟

فرمودند: هر کس از آن چه در میان همیان است خبر دهد، امام بعد از من است.

روز پانزدهم به سامرا برگشتم. از خانه امام صدای گریه بلند بود و مردمان را دیدم که به جعفر، برادر امام تسلیت و امامتش را تبریک می گفتند من که فساد اخلاقی او را دیده بودم بسیار تعجب کردم...؛

اما وقتی در هنگام نماز، کودکی را دیدم که جعفر را کنار زد و بر پیکر پدرش نماز خواند و بعد از آن نیز از چیزهایی که داخل همیان بود به من خبر داد، دانستم که جانشین امام عسگری علیه السلام ، همین کودک است.


نماز آشکار

حضرت مهدی(عج) بر پیکر امام عسگری علیه السلام آشکارا نماز خواندند. علت ان که بر پدرشان پنهانی نماز نخواندند، با این که امکان آن وجود داشت که پیش از آمدن جعفر، به صورت پنهانی بر جنازه پدر بزرگوارش نماز بخوانند، آن بود که عده ای تصور می کردند که جعفر، امام و جانشین حضرت عسگری علیه السلام است.

از این روی حضرت، وی را کنار زد و خود بر پیکر امام نماز خواند تا بدین وسیله شبهه امامت جعفر را که در ذهن برخی رسوخ کرده بود برطرف کند و همگان بدانند که وی شایستگی امامت را ندارد و امام بعد از حضرت عسگری علیه السلام تنها فرزند خردسالش حضرت بقیة اللّه است.


 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
(¯*~•~*ويژه نامه سالروز امامت و ولايت حضرت مهدي صاحب الزمان(عج)*~• ~*¯)

 

 

baghdasht1.blogfa.com

______________________

   barrud.rasekhoonblog.com 

_____________________
    #کاشمر
#کوهسرخ #کریز

___________________

 #خراسان رضوی: 

احمداسماعیلی کریزی

_________________________

" اینستاگرام"

baghdashtkariz33828
____________________

 

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:34 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

مختصری از زندگانی امام عصر(عج)

دوازدهمین پیشوای معصوم، حضرت حجة بن الحسن المهدی در نیمه شعبان سال 255 ه. ق در شهر سامرا دیده به جهان گشود.

او هم نام پیامبر اسلام و هم کینه آن حضرت (ابوالقاسم) است.

از القاب ایشان: حجت، اقئم ، خلف صالح ، صاحب الزمان ، بقیه اللّه ، و مشهورترین آن مهدی است.
پدرش امام حسن عسگری علیه السلام و مادرش بانوی گرامی نرجس است که به نام ریحانه و سوسن نیز از او یاد شده است.

آن حضرت دو غیبت داشتند یکی کوتاه مدت(صغری) و دیگری بلند مدت (کبری) اولی از هنگام تولد تا پایان دوران نیابت خاصه و دومی از پایان دوره نخست آغاز و تا هنگام ظهور و قیام آن حضرت به طول می انجامد.

 

 

(¯*~•~*ويژه نامه سالروز امامت و ولايت حضرت مهدي صاحب الزمان(عج)*~• ~*¯)

 

 

baghdasht1.blogfa.com

______________________

   barrud.rasekhoonblog.com 

_____________________
    #کاشمر
#کوهسرخ #کریز

___________________

 #خراسان رضوی: 

احمداسماعیلی کریزی

_________________________

" اینستاگرام"

baghdashtkariz33828
____________________

 


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:33 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 
 
 
 
ميلاد آخرين گل بوستان امامت

تنها فرزند امام یازدهم درسپیده دم نیمه شعبان 255هجری در شهر سامراء پایتخت خلافت عباسی دیده به جهان گشود

ویرا"محمد"نامیدندوولادتش راازتوده مردم بویژه جاسوسان بنی عباس پنهان داشتندزیراحکومت وقت اراین کودک نامور که مژده قیام جهان گسترودادپرور ویراپیامبراسلام(ص)داده بودسخت هراس داشتند ونقشه نابودی اورامیکشیدند.

دردوران حیات پدر.فقط روستان خاص وشیعیان خالص امام توفیق می یافتندتا ویرازیارت کنندوچون امام حسن عسگری(ع)در260هجری به شهادت رسیدپیگیری شدیدخلیفه وقتعباسی برای یافتن و کشتن امام مهدی ( عج ) سبب شدتا حجت خدا "غیبت" اختیارکندو دور ازمردم وپنهان ازانظارآنان زندگی کند.

دوران نهان زیستی حضرت قائم(عج)بدو دوره تقسیم میشود غیبت صغری وغیبت کبری.درغیبت صغری مردانی پا کنهاد ومورد اعتمادبه مقام نیابت و وکالت ازطرف امام منصوب می شدندونوشتارهای حضرت مهدی(عج)راکه"توقیع"نام گرفت

و پاسخ درخواستهای شیعیان بودبه مردم می رساندندلکن درغیبت کبری که از329هجری آغازشداین مقام نیابت خاصازمیان رفت و دیگر کسی مانند نواب غیبت صغری بمکان وجا ومسکن امام آگاهی ندارد ونمیتواند بدلخواه خودبه حضورش باریابد.اگرچه گاهگاهی خودآن سرورعزیززهراازروی لطف ورافت به برخی ازشیعیان پاکدل افتخار دیدارجمال نورانی یادریافت دستخط گرامیش را عطا فرموده است.

با وجودمسئله غیبت باز هم کلمات گهربار و دلنشینی ازاین امام عزیزوحجت خدا بر زمین.درضمن ملاقاتها یا درمتن توقیع هانقل شده است که درک مفاهیم عالی آن گفتار ها نیازبه تعمیق وژرف نگری داردومادراینجاپاره ای ازآنهارا که ساده تر بود درج نموده ایم تا روشنی بخش دیده ودل ارادتمندان حضرتش باشد.

بهرحال اینک بیش ازهزارویکصدوهفتادو شش سال ازعمر پر برکت وشریف امام مهدی(عج)می گذرد و شیعیان راستین همواره میکوشندو میجوشندومیخروشندو هر آن پا برکاب و گوش بفرمان وچشم براهند تا کی قیام شکوهمندوی آغاز گرددوجهان تیره وستمدیده درپرتوحق و عدالت سامان بجا وحقیقی خویش رابازیابد

به امیدآن روز
 
 
 
 
 
 
 
(¯*~•~*ويژه نامه سالروز امامت و ولايت حضرت مهدي صاحب الزمان(عج)*~• ~*¯)

 

baghdasht1.blogfa.com

______________________

   barrud.rasekhoonblog.com 

_____________________
    #کاشمر
#کوهسرخ #کریز

___________________

 #خراسان رضوی: 

احمداسماعیلی کریزی

_________________________

" اینستاگرام"

baghdashtkariz33828
____________________

 

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:32 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

(¯*~•~*ويژه نامه سالروز امامت و ولايت حضرت مهدي صاحب الزمان(عج)*~• ~*¯)(¯*~•~*ويژه نامه سالروز امامت و ولايت حضرت مهدي صاحب الزمان(عج)*~• ~*¯)(¯*~•~*ويژه نامه سالروز امامت و ولايت حضرت مهدي صاحب الزمان(عج)*~• ~*¯)

 

 

 

 

 

نتیجه تصویری برای سالروز امامت حضرت مهدی

 

baghdasht1.blogfa.com

______________________

   barrud.rasekhoonblog.com 

_____________________
    #کاشمر
#کوهسرخ #کریز

___________________

 #خراسان رضوی: 

احمداسماعیلی کریزی

_________________________

" اینستاگرام"

baghdashtkariz33828
____________________

 


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:24 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

آغاز امامت امام زمان در نهم ربیع از منظر قرآن و حدیث و ..

 

۸۸۷dmeqyrcxtiejc8xg

آنان که کمی از حوادث و ماجراهای ایام امامت معصومین(ع) را در لابه‌لای برگهای تاریخ دیده باشند می‌دانند که در عصر آغاز امامت ولی عصر(عج) و نیز در دوران انتظار شیعیان با یکی از پرچالش ترین مقاطع خود مواجه شده‌اند.

چرایی آغاز امامت ولی عصر(عج) در غیبت

وقتی در عمق چرایی وقوع غیبت صغری و کبرای حضرت مهدی (عج) تامل می کنیم ناچار به اذعان و اقرار به بسیاری از قصورات و حرکت های منافقانه جامعه مسلمین آن زمان می شویم که در این راستا حکومت های ناحق و جبار نیز در صدر حرکت ها بر ضد امامت معصومین قرار داشته اند.

جمع شدن ظلم و ستم نامحدود حکومت های دوران امامت با قدرناشناسی مسلمین باعث شد که امامان معصوم(ع) یکی پس از دیگری به شهادت برسند، همین امر موجب شد ضرورت و زمینه برای غیبت آخرین امام(ع) فراهم شود، چراکه در مشیت الهی بنا نبود بیش از دوازده امام رهبری پس از پیامبر خاتم(ص) را بر عهده گیرند.

برای حفظ جان او یا باید این امام در موعد مقرر به دنیا آمده و پس از چند سال ظاهر می‌شد همان گونه که باور پیروان برخی از ادیان و مذاهب چنین است و یا اینکه زنده بماند ولی در پرده غیبت.

بر همین اساس امامان آخرین(ع) دیدارهای عمومی خود را بسیار محدود نموده و در بسیاری اوقات تنها با وجود واسطه‌ها (وکلا) و یا از پس پرده با شیعیان خود ارتباط برقرار می‌کردند (زمینه سازی عملی)، در کنار آن نیز روایات متعددی را برای تبیین سابقه، مفهوم، انواع، علل و ابعاد آن بیان می‌نمودند(زمینه سازی نظری(. (۱)

اساس مسأله امامت از نعمتهاى بزرگى است که با هیچکدام از نعم الهى قابل مقایسه نیست و در معارف دینى ما به هیچ مسأله‌اى مانند ولایت اهمّیت و سفارش فراوان نشده است، همه متون و جوامع روایى و کتاب و سنّت از ابتدا تا انتها فریادگر مسأله امامت و دعوت کننده انسانها و جامعه بشرى به این امر حیات بخش است (و لم یفنادَ بشیء مثل ما نودی بالولایه).

در میان همه مذاهب و مکاتب، شیعه این افتخار را دارد که گوى سبقت را از دیگران ربوده و عشق به ولایت و امامت را رمز حیات و بقاى خویش قرار داده است، امّا حقیقت بزرگترى در این میان وجود دارد و آن وجود شریف امام زمان، مهدى موعود(عج) است که شاید بتوان گفت بالاترین و عمیق‌ترین عنوان همان است که قرآن کریم از ایشان یاد نمود؛ و آن «بقیهاللَّه» است.

او بقیه و انتهاى تجلّى خداوند و حسن ختام عالم و همه ادیان است، او در میان مظاهر تجلّى حقّ تعالى، آخرین گوهرى است که مظهر همه صفات و اسماى الهى است و مى‌توان گفت همان‌طورى که نبّى اکرم(ص) مظهر تامّ انبیا و شریف‌ترین گوهر نبوّت بود، وجود شریف حضرت حجّت نیز لفبّ امامت و تجلّى تام امامت است.(۲)

مقام معظم رهبری درباره انتظار فرج و شرایط منتظران می‏فرماید: «منتظران صاحب‏الزمان، به منور شدن چشم‏انداز زندگی بشر و پایان دوران ظلم و تجاوز امید دارند و جنایات ستم و تزویر سردمداران استکبار جهانی، نمی‏تواند چشمه امید را در دل‏های آنان خاموش کند.

منتظران حجت تردیدی ندارند که روزگار ظلم و طغیان و تجاوز سرانجام به پایان خواهد رسید و قدرت قاهره حق، همه قله‏ های فساد و تعدی را از بین خواهد برد.

ما اعتقاد داریم که با ظهور مهدی موعود علیه‏السلام ، اندیشه و عقول بشری از همیشه خلاق‏تر خواهد بود و صلح و امنیت کامل در مقیاس جهانی آن به وجود خواهد آمد و ما برای چنین دورانی باید تلاش کنیم تا جهان روز به روز به این عصر آرمانی نزدیک‏تر شود».(۳)

امامت کودک

مسأله خلافت و امامت در اسلام، تنها بر اساس لیاقت و شایستگی افراد بوده و سن و سال هیچ تأثیری نداشته است. پیامبر اکرم صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله در سال سوم هجرت بعد از دعوت خویشان خود به اسلام، علی علیه ‏السلام را که نوجوانی پیش نبود به خلافت و وصایت منصوب کرد و به قوم خود دستور داد که از او اطاعت کنند.

هم چنین در واقعه مباهله با نصارای نجران، آن حضرت امام حسن و امام حسین علیه‏السلام را در حالی که کودک بودند به همراه خویش برد. شیخ مفید در این‏باره می‏نویسد: پیامبر همراه حسنین در حالی که طفل بودند با نصارا مباهله کرد. بعد از آن، این امر هیچ گاه سابقه نداشت. این وقایع و شواهد بسیار دیگر تاریخی، دلایلی است که امامت حضرت ولی عصر(عج) را در سن کودکی تأیید می‏کند.

امامت و نبوت کودک از نگاه قرآن

قرآن مجید در آیه ۱۲ سوره مریم، درباره نبوت حضرت عیسی می‏فرماید: «ای یحیی تو کتاب آسمانی را به قوت فراگیر، و ما فرمان نبوت در کودکی به او دادیم.

هم چنین خداوند در همان سوره با اشاره به سخن گفتن حضرت عیسی در گاهواره، نبوت او را تأیید می‏کند.

فخر رازی در تفسیر خود درباره حکمی که خداوند به حضرت یحیی داد می‏گوید: «مراد حکم، همان نبوت است؛ زیرا خداوند عقل او را در کودکی محکم و کامل کرد و به او وحی فرستاد و این بدان جهت است که خداوند، حضرت یحیی و عیسی را در کودکی به رسالت مبعوث کرد، بر خلاف حضرت موسی و محمّد که در بزرگ سالی مبعوث شدند؛ از این رو چه مانعی دارد که خداوند این دوران را بر عده‏ای کوتاه سازد و حضرت مهدی(عج) را در کودکی حکمت و امامت عنایت فرماید».

همانطورکه از احادیث و روایات وارده از ائمه معصومین (ع) برمی آید شناخت امام لازمه معرفت دینی مردمان هر عصر و دورانی بوده تاجایی که طبق حدیث مشهور ازحضرت رسول اکرم ص وجوب شناخت امام چنین بیان شده: هرکس بمیرد درحالیکه امام عصرخود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.

درقران کریم آیاتی وجود دارد که به مسئله مهدویت و نیز غیبت آن حضرت اشاره دارد.

از جمله این آیات ،آیات ۲و۳ سوره مبارکه بقره می باشد آنجا که می فرماید: ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین* الذین یومنون بالغیب ویقیمون الصلاه وممارزقناهم ینفقون

این کتاب که هیچ شکی درآن نیست ،روشنگرراه پرهیزگاران است، آنانکه به غیب ایمان دارندونماز به پای می دارند واز آنچه روزیشان کردیم انفاق می کنند.

ابن بابویه گوید ازامام صادق (ع) است که فرمودند: متقیان ، شیعیان علی (ع) هستند و غیب همان حجت غایب است و نیز درآیه ۱۵۵همان سوره می فرماید: « ولنبلونکم بشی من الخوف والجوعونقص من الاموال والانفس والثورات وبشرالصابرین » والبته شمارا به چیزی از ترس وگرسنگی وکمبودی از اموال وجانها و ثمرات می آزماییم و مژده ده صبرکنندگان را.

محمدبن ابراهیم نعمانی معروف به ابن اب زینب می گوید: از حضرت جعفربن محمد امام صادق (ع) که فرمودند: همانا قبل از ظهورحضرت قائم ع علامت‌هایی هست که از سوی خداوند امتحان مومنین می باشد .

پس آنست فرموده خدای عزوجل (آیه مذکور) همان است که فرموده و البته شما را می آزماییم یعنی مومنین رابه چیزی از ترس از پادشاهان فلان خاندان در اواخر سلطنتشان و گرسنگی به گرانی نرخ‌هایشان و کمبودی از اموال فساد و تباهی تجارتها و کمی سود آنها و جانها مرگی زودرس و ثمرات کمی رشد گیاهان و کم شدن برکت میوه ها و مده ده صبرکنندگان را در آن هنگام به خروج قائم (ع). (۴)

طول عمر

در قرآن کریم آیاتی هست که از عمر طولانی امت‏های پیشین خبر می‏دهد، با این آیات می‏توان طول عمر حضرت مهدی(عج) را نیز به خوبی تبیین کرد، مانند آیه‏ای که درباره حضرت نوح (ع) می‏فرماید: «به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم، پس ۹۵۰ سال در میان آنها درنگ نمود».

خداوند در داستان حضرت یونس نیز می‏فرماید: «اگر او (یونس) در شکم ماهی تسبیح نمی‏گفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهی می‏ماند».

از این آیه استفاده می‏شود که خداوند قادر است در جایی که هیچ کدام از لوازم حیات برای ادامه زندگی وجود ندارد انسان را حفظ کند.

اینک این خدای توانا قادر است که ولی خویش را از مرگ محافظت، و صدها سال عمر پرافتخار به منظور اهدافی والا به او ببخشاید و وظیفه ماست که با تدبر در حکمت متعالی خداوند که در قرآن کریم نیز بارها بدان اشاره شده منتظرانی مخلص برای قائم آل محمد (عج) باشیم.

منابع و مأخذ:
(۱) نشریه عصر رهایی
(۲) پیام حضرت آیت الله فاضل لنکرانی به مناسبت دومین جشنواره برترین های فرهنگ مهدویت
(۳) نشریه گلبرگ فروردین ۱۳۸۵، شماره ۷۳
(۴) نشریه عصر رهایی

منبع: نشریه الکترونیک ساعت صفر

 

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com

______________________

   barrud.rasekhoonblog.com 

_____________________
    #کاشمر
#کوهسرخ #کریز

___________________

 #خراسان رضوی: 

احمداسماعیلی کریزی

_________________________

" اینستاگرام"

baghdashtkariz33828
____________________

 


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:23 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

۸۸۷dmeqyrcxtiejc8xg

 

 

 

  سر خوش آن عیدی که آن بانی نور از کنار کعبه بنماید ظهور              قلب ها را مهر هم عهدی زند از حرم بانگ اناالمهدی زند

 

سالروز آغاز ولایت و امامت و زعامت آخرین سحاب رحمت و یگانه ذریه ذخیره دودمان آل طاها، حضرت مهـدی مـوعـود(عج) بر منتظران و چشم انتظــاران ظهــور تبریك و تهنیت باد.

 

مهدیا!

 جانها، شورانگیز از یاد دلربای توست. شقایق های شادی بشر، در شبستان شیدایی تو می كاود و شایسته ترین بندگان خدا، شب ها و روزها، شرط تداوم حیات خویش را در آویختن به شاخه طوبای محبت تو می دانند.

 

یارا!

 دلها به یاد تو می تپد و روشنی نگاه منتظران به افق خورشید ظهور توست ... ای برترین افق برای

 

پرواز پرندگان آرزو، ای تجلی آبی ترین آسمان امید، ای منتهای برترین خیال هستی، ای آرمان همه

 

چشم انتظاران، دنیا نیازمند ظهور توست، و قلب انسانها به شوق زیارت روی دلربای تو می تپد.

 

ای قلب عالم امكان، بیا و گـَرد گامهایت را توتیای چشمانمان قرار ده. بیا كه نوای دل انگیز توحیدت را با

 

گوش جان شنواییم.

 

 

baghdasht1.blogfa.com

______________________

   barrud.rasekhoonblog.com 

_____________________
    #کاشمر
#کوهسرخ #کریز

___________________

 #خراسان رضوی: 

احمداسماعیلی کریزی

_________________________

" اینستاگرام"

baghdashtkariz33828
____________________

 

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:19 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

 

 

 

 

 

 

 

ميلاد آخرين گل بوستان امامت

تنها فرزند امام یازدهم درسپیده دم نیمه شعبان 255هجری در شهر سامراء پایتخت خلافت عباسی دیده به جهان گشود

ویرا"محمد"نامیدندوولادتش راازتوده مردم بویژه جاسوسان بنی عباس پنهان داشتندزیراحکومت وقت اراین کودک نامور که مژده قیام جهان گسترودادپرور ویراپیامبراسلام(ص)داده بودسخت هراس داشتند ونقشه نابودی اورامیکشیدند.

دردوران حیات پدر.فقط روستان خاص وشیعیان خالص امام توفیق می یافتندتا ویرازیارت کنندوچون امام حسن عسگری(ع)در260هجری به شهادت رسیدپیگیری شدیدخلیفه وقتعباسی برای یافتن و کشتن امام مهدی ( عج ) سبب شدتا حجت خدا "غیبت" اختیارکندو دور ازمردم وپنهان ازانظارآنان زندگی کند.

دوران نهان زیستی حضرت قائم(عج)بدو دوره تقسیم میشود غیبت صغری وغیبت کبری.درغیبت صغری مردانی پا کنهاد ومورد اعتمادبه مقام نیابت و وکالت ازطرف امام منصوب می شدندونوشتارهای حضرت مهدی(عج)راکه"توقیع"نام گرفت

و پاسخ درخواستهای شیعیان بودبه مردم می رساندندلکن درغیبت کبری که از329هجری آغازشداین مقام نیابت خاصازمیان رفت و دیگر کسی مانند نواب غیبت صغری بمکان وجا ومسکن امام آگاهی ندارد ونمیتواند بدلخواه خودبه حضورش باریابد.اگرچه گاهگاهی خودآن سرورعزیززهراازروی لطف ورافت به برخی ازشیعیان پاکدل افتخار دیدارجمال نورانی یادریافت دستخط گرامیش را عطا فرموده است.

با وجودمسئله غیبت باز هم کلمات گهربار و دلنشینی ازاین امام عزیزوحجت خدا بر زمین.درضمن ملاقاتها یا درمتن توقیع هانقل شده است که درک مفاهیم عالی آن گفتار ها نیازبه تعمیق وژرف نگری داردومادراینجاپاره ای ازآنهارا که ساده تر بود درج نموده ایم تا روشنی بخش دیده ودل ارادتمندان حضرتش باشد.

بهرحال اینک بیش ازهزارویکصدوهفتادو شش سال ازعمر پر برکت وشریف امام مهدی(عج)می گذرد و شیعیان راستین همواره میکوشندو میجوشندومیخروشندو هر آن پا برکاب و گوش بفرمان وچشم براهند تا کی قیام شکوهمندوی آغاز گرددوجهان تیره وستمدیده درپرتوحق و عدالت سامان بجا وحقیقی خویش رابازیابد

به امیدآن روز

 

(¯*~•~*ويژه نامه سالروز امامت و ولايت حضرت مهدي صاحب الزمان(عج)*~• ~*¯)

 

 

baghdasht1.blogfa.com

______________________

   barrud.rasekhoonblog.com 

_____________________
    #کاشمر
#کوهسرخ #کریز

___________________

 #خراسان رضوی: 

احمداسماعیلی کریزی

_________________________

" اینستاگرام"

baghdashtkariz33828
____________________

 

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:16 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

پیامک شهادت امام حسن عسگری, امام حسن عسگری

 

امروز عسگری به جهان دیده بسته است / قلب جهان و قطب زمان دلشکسته است
آن حجت خدای، ز بیداد معتمد / پیوند زندگانی اش از هم گسسته است
.: شهادت یازدهمین امام شیعیان و نشستن گرد یتیمی
بر چهره ی مولایمان صاحب الزمان، تسلیت باد . . .

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یا امام حسن عسگری
دیده گریان نشود روز جزا در محشر / هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود . . .

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

امشب که زمین و آسمان می گرید / از ماتم عسگری جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند / چون مهدی صاحب الزمان می گرید
سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد. . .

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

امام حسن عسگری (ع) :
کسى که “پارسایى” خوى او، و “بخشندگى” طبیعت او
و “بردبارى” خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند. . .
شهادتش تسلیت، التماس دعا

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

هشدار که ماتم عظیم است امروز / دلها همه با غصه ندیم است امروز
بر صاحب عصر تسلیت باید داد / کان درّ گرانمایه یتیم است امروز . . .
التماس دعا

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

امشب که زمین و آسمان می گرید
از ماتم عسگری جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

امام حسن عسگری (ع)
کسى که پارسایى خوى او و بخشندگى طبیعت او
و بردبارى خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 

 

امشب که زمین و آسمان می گرید
از ماتم عسکری جهان می گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
# سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد.

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 امام حسن عسکری (ع):
کسى که “پارسایى” خوى او، و “بخشندگى” طبیعت او، و “بردبارى” خصلت او باشد دوستانش بسیار شوند.
// شهادتش تسلیت، التماس دعا //

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 هشدار که ماتم عظیم است امروز
دلها همه با غصه ندیم است امروز
بر صاحب عصر تسلیت باید داد
کان درّ گرانمایه یتیم است امروز
التماس دعا

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

شیعیان بر سر زنید، شد عزای دیگری
کشته ی زهر جفا شد امام عسکری
از جفای معتمد، پر زخون دل ها شده
در عزای عسکری، سامره غوغا شده
خدایا به حق یازدهمین امام مظلوم شیعیان فرج فرزند غائب غریبش را نزدیک بگردان/ آمین.

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 از خوبی تو همان بس که خورشید مهدی (عج) از افق دامان تو سر زد.
امروز در سوگ پر کشیدن تو، آسمان با سینه‌ای سوخته و گریبانی چاکچاک، سر به تسلیت موعود زمان (عج) خم کرده است.

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 امروز عسکری به جهان دیده بسته است
قلب جهان و قطب زمان دلشکسته است
آن حجت خدای، ز بیداد معتمد
پیوند زندگانی اش از هم گسسته است
.: شهادت یازدهمین امام شیعیان و نشستن گرد یتیمی بر چهره ی مولایمان صاحب الزمان، تسلیت باد :.

 

 

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦ 

 

baghdasht1.blogfa.com

______________________

   barrud.rasekhoonblog.com 

_____________________
    #کاشمر
#کوهسرخ #کریز

___________________

 #خراسان رضوی: 

احمداسماعیلی کریزی

_________________________

" اینستاگرام"

baghdashtkariz33828
____________________

 

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:01 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
۸ ربيع الاول
شهادت پيشواي يازدهم مسلمانان حضرت امام حسن عسكري(ع) (۲۶۰ ق)
شرح مناسبت:
حضرت امام حسن عسكري(ع) پس از بيست و هشت سال زندگي و شش سال امامت در هشتم ربيع الاول سال ۲۶۰ هجري در شهر سامرا و به دست معتمد عباسي به شهادت رسيد و در كنار مرقد مطهر پدر بزرگوار خويش مدفون گرديد. آن حضرت، همواره تحت نظر و در زندان‏هاي طاغوت‏هاي عصر خود بود و سرانجام با زهر جفا، شهيد شد. دوست ودشمن مي ‏دانستند كه امام و پيروانِ او، خلافت ناحقِّ عباسي را قبول ندارند و طرفدار حكومت واقعي و نجات دهنده ‏ي اسلامند. امام حسن عسكري، با وجود همه ‏ي فشارهاي دستگاهِ جور عباسي و كنترل‏ها و مراقبت‏هاي بي ‏وقفه ‏ي دولت مركزي، يك سلسله فعاليت‏هاي ارزشمند داشت: كوشش‏هاي علمي در دفاع از آيين اسلام و ردّ اشكال‏ها و شُبهاتِ مخالفان و نيز تبيينِ انديشه ‏ي صحيح اسلامي؛ ايجاد شبكه ‏ي ارتباطي با شيعيانِ مناطق مختلف از طريق تعيين نمايندگان و اعزام پيك‏ها و ارسال پيام‏ها؛ فعاليت‏هاي سِرّي سياسي به رغم كنترل‏هاي حكومت عباسي؛ حمايت و پشتيباني مالي از شيعيان، به ويژه يارانِ خاصِّ خود؛ تقويت و توجيه سياسيِ رجال و عناصرِ مهمّ شيعه در برابر مشكلات؛ استفاده ‏ي گسترده از آگاهي غيبي براي جلب منكران امامت و دلگرم كردن شيعيان؛ آماده سازي شيعيان براي دوران غيبت فرزند خود، امام مهدي (عج).
منبع : برنامه روزشمار تاريخ ازمركز پژوهشهاي صدا و سيما
شهادت امام حسن عسكري‏ عليه السلام
ابن أثير :
أمّا الحَسَنُ بنُ عَليٍّ العَسكَرِيّ‏عليه السلام فَقَد كانَت أخلاقُهُ كَأخلاقِ رَسولِ اللَّهِ‏صلي الله عليه وآله
خلق و خوي امام حسن عسكري‏عليه السلام همچون خلق و خوي رسول خدا بود
الخرائج و الجرائح ، ج ۲ ، ص ۹۰۱ .
امام مهدي‏ عليه السلام :
كان [الإمامُ العَسكَري‏عليه السلام] نُوراً ساطِعاً و قَمَراً زاهِراً اختارَ اللَّهُ لَهُ ما عِندَهُ فَمَضي عَلي مِنهاجِ آبائِهِ حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ
او نوري فروزان و ماهي درخشان بود كه خداوند آنچه را نزد خود بود براي او برگزيد . او راه و روش پدران بزرگوار خود را گام به گام دنبال كرد تا رحلت فرمود
بحار الأنوار ، ج ۵۳ ، ص ۱۹۱ .
سخنان برگزيده
در کتاب احمد بن محمّد بن عیاش:
کانَ أبو هاشمٍ الجَعفری حُبِسَ مَع أبی محمّدٍ(ع)، کانَ المُعْتزُّ حَبَسهُما مَع عِدّةٍ مِن الطّالِبیینَ فی سَنةِ ثَمانٍ و خَمسِینَ و مِائتینِ و قالَ: حَدَّثنا أحمدُ بنُ زیادٍ الهَمْدانی عن علی بنِ إبراهیمَ بنِ هاشمٍ عن داوودَ بنِ القاسمِ قالَ: کنتُ فی الحَبْسِ المعروفِ بحبسِ خَشیشٍ فی الجَوْسَقِ الأحْمَرِ أنا و الحسنُ بنُ محمّدٍ العَقیقی و محمّدُ ابنُ إبراهیمَ العَمری و فلانٌ و فلانٌ، إذ دَخلَ علَینا أبو محمّدٍ الحسنُ و أخوهُ جعفرٌ، فحَفَفْنا بهِ، و کان المُتَوَلّی لِحَبْسهِ صالحُ بنُ و صِیفٍ، و کانَ مَعنا فی الحَبسِ رجُلٌ جُمَحی یقولُ: إنّه عَلَوی. قالَ: فالْتَفَتَ أبو محمّدٍ فقالَ: لولا أنّ فیکم مَن لیسَ مِنکم لأعْلَمْتُکم مَتی یفَرَّجُ عنکم، و أومَأَ إلَی الجُمَحی أنْ یخْرُجَ فخَرَجَ. فقالَ أبو محمّدٍ: هذا الرّجُلُ لَیس مِنکم فاحْذَروهُ، فإنّ فی ثِیابِهِ قِصّةً قد کتَبها إلَی السُّلطانِ یخبِرُهُ بما تقَولونَ فیهِ، فقامَ بعضُهُم ففَتّشَ ثِیابَهُ، فوَجدَ فیها القِصّةَ یذکرُنا فیها بکلِّ عظِیمةٍ.
ابو هاشم (داوود) جعفری با امام عسکری(ع) زندانی بود. این دو نفر را معتز (خلیفه عباسی) به همراه عدّه دیگری از طالبیان در سال ۲۵۸ زندانی کرده بود. در همان کتاب آمده است: احمد بن زیاد همدانی از علی بن ابراهیم بن هاشم و او از داوود بن قاسم (ابو هاشم جعفری) برایمان نقل کرد که گفته: من و حسن بن محمّد عقیقی و محمّد بن ابراهیم عمری و فلان و فلان در زندان معروف به زندان خشیش، واقع در کوشک سرخ، به سر می بردیم که امام حسن عسکری و برادرش جعفر بر ما وارد شدند و ما بر گرد او حلقه زدیم، مسئول زندانی کردن او صالح بن وصیف بود. در بین ما مردی از بنی جُمَح بود که می گفت علوی است. امام حسن عسکری رو به ما کرد و فرمود: اگر در میان شما بیگانه نبود به شما می گفتم که چه وقت آزاد می شوید. امام به مرد جمحی اشاره کرد که بیرون رود و او بیرون رفت. امام فرمود: این مرد از شما نیست. از او بر حذر باشید. در جامه او نامه ای است که برای سلطان نوشته تا حرفهایی را که شما درباره او می گویید به وی گزارش دهد. یکی برخاست و لباسهای آن مرد را تفتیش کرد و آن نامه را که در آن از ما به بدی تمام یاد کرده بود، یافت.
بحار الأنوار: ۵۰/ ۳۱۱/ ۱۰.
ابو هاشم جعفری:
کنتُ مَحْبوسا مَع أبی محمّدٍ علیه السلام فی حَبْسِ المُهْتَدی بنِ الواثقِ، فقالَ لی: یا أبا هاشمٍ، إنّ هذا الطّاغی أرادَ أن یعْبثَ باللّهِ فی هذهِ اللّیلةِ، و قَد بَتَرَ اللّهُ عُمرَهُ، و جَعلَهُ للقائمِ مِن بعدِهِ، و لَم یکن لی ولَدٌ و سارزَقُ ولَدا. قالَ أبو هاشمٍ: فلَمّا أصْبَحْنا شَغَبَ الأتْراک علَی المُهْتَدی فقَتَلُوهُ، و وَلِی المُعْتَمِدُ مَکانَهُ، و سلّمَنا اللّهُ تعالی.
من با امام عسکری علیه السلام در زندان مُهتدی، پسر واثق، زندانی بودم. آن حضرت به من فرمود: ابو هاشم! این طاغی می خواهد امشب [امر] خدا را به سخره گیرد، اما خداوند از عمر او می کاهد و به جانشینش می دهد، و من نیز فرزندی ندارم و بزودی خداوند به من فرزندی عطا می فرماید. ابو هاشم می گوید: بامدادان، ترکها بر مهتدی شوریدند و او را کشتند و معتمد به جای او حاکم شد و خداوند متعال ما را سالم و زنده نگه داشت.
الغیبة للطوسی: ۲۰۵/ ۱۷۳
بحار الأنوار:
دخَلَ العبّاسِیونَ علی صالحِ ابنِ وَصیفٍ، و دخَلَ صالحُ بنُ علی و غیرُهُ مِن المُنْحَرِفینَ عن هذهِ النّاحیةِ علی صالحِ بنِ و صیفٍ عندَ ما حُبِسَ أبو محمّدٍ علیه السلام، فقالَ لَه: ضَیقْ علیهِ و لا تُوَسِّعْ، فقالَ لَهم صالحٌ: ما أصْنَعُ بهِ، و قد وَکلْتُ بهِ رُجلَینِ شَرَّ مَن قَدَرْتُ علَیهِ، فقَد صارا مِن العِبادةِ و الصّلاةِ إلی أمرٍ عظیمٍ؟!
هنگامی که ابو محمّد علیه السلام زندانی شد، عباسیان و صالح بن علی و دیگر منحرفان از جاده امامت نزد صالح بن وصیف رفتند و گفتند: بر او سخت بگیر و کوتاه نیا. صالح به ایشان گفت: با او چه کنم؟ من دو تن از بدترین و شرورترین افرادی را که توانستم بیابم بر او گماردم اما آن دو [تحت تأثیر امام ] سخت به عبادت و نماز روی آوردند.
بحار الأنوار: ۵۰/ ۳۰۸/ ۶

 

 

 
 

ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 8:00 PM ] [ احمد ]
نظرات 0

 

اینکه حضرت هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) از سوی دستگاه خلافت تحت مراقبت شدید و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و جز با یاران خاص و کسانی که برای حل مشکلات زندگی مادی و دینی خود به آنها مراجعه می کردند کمتر معاشرت داشتند به جهت آن بود که دوران غیبت حضرت مهدی (عج) نزدیک بود و مردم می بایست کم کم بدان خو گیرند و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهای مذهبی بودند بخواهند تا سختی دوران غیبت کمتر بر آنها وارد شود.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، امام حسن عسکری (ع) یازدهمین پیشوای شیعیان در 8 ربیع الثانی سال 232 ه.ق چشم به جهان گشودند. پدر ایشان امام هادی (ع) و مادرشان حدیثه است. اعطای لقب «عسکری» به ایشان به جهت سکونت اجباری حضرت درمحله عسکر سامرا به دستور خلیفه عباسی می باشد. از مشهورترین القاب حضرت می توان به زکی و ابومحمد اشاره کرد. خلفای هم عصر امام نیز المعتز بالله، المهتدی، المعتمد بوده اند. امام حسن عسکری (ع) با وجود تمام تدابیر امنیتی و کنترل هایی که به ایشان تحمیل می شد، یک سلسله فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضداسلام انجام دادند که دفاع از آیین اسلام و پاسخ به شبهات مخالفان، ایجاد شبکه ارتباطی وکالت با شیعیان مناطق مختلف، حمایت و پشتیبانی از شیعیان، تقویت وتوجیه سیاسی رجل وعناصر مهم شیعه و آماده سازی شیعه برای دوران غیبت امام دوازدهم از جمله آنها به شمار می رود.

امام حسن عسکری (ع) علاوه بر موارد فوق به تربیت شاگردانی هم چون ابوعلی احمد بن اسحاق، احمد بن مطهر، ابوهاشم داود الجعفری، ابوعمر، عثمان بن سعید و ... نیز پرداختند تا بتوانند بعد از ایشان به هدایت وتربیت شیعیان مبادرت ورزند. ایشان به عنوان پدر بزرگوار امام زمان(عج) در مدت زمان کوتاه امامت خود به گونه‌ای به هدایت عمومی و نشر و حفظ احکام اسلام مبادرت ورزید که مردم با غیبت حضرت مهدی آشنا شوند و با آن بیگانه نباشند. دوران عمر 29 ساله امام حسن عسکری (ع) به سه دوره تقسیم می شود . دوره‌ای 13 ساله در مدینه، زمانی 10 ساله در سامرا و امامت آن حضرت نیز دوره ای 6 ساله بود.عمر امام کوتاه، اما بسیار پربرکت بود بطوریکه تنها در مدت شش سال امامت، آثار مهمی در حوزه تفسیر قرآن، نشر احکام و مسائل فقهی از ایشان برجای ماند .

امام حسن عسکری (ع) از شش سال دوران امامت خود سه سال را در زندان بودند. اینکه حضرت هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) از سوی دستگاه خلافت تحت مراقبت شدید و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و جز با یاران خاص و کسانی که برای حل مشکلات زندگی مادی و دینی خود به آنها مراجعه می کردند کمتر معاشرت داشتند به جهت آن بود که دوران غیبت حضرت مهدی (عج) نزدیک بود و مردم می بایست کم کم بدان خو گیرند و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهای مذهبی بودند بخواهند تا پیش آمدن دوران غیبت در نظر آنان عجیب نباشد .

 امام حسن عسکری (ع) و رسیدگی به محرومان/سیرۀ سیاسی امام حسن عسکری (ع)

امام عسکری (ع) در طول ۲۸ سال عمر پربار خویش، علاوه بر اینکه در تداوم راه نبوت و امامت، نهایت تلاش خود را به کار گرفت و با تربیت شاگردان ممتاز و رهنمودهای خردمندانه خویش شایسته ترین خدمات را به امت اسلامی عرضه نمود، به عنوان امام امت و غم خوار ملت نیز از هیچ کوششی در راه رفع گرفتاری ها و مشکلات مسلمانان به ویژه شیعیان فرو گذاری نکرد. ابوهاشم جعفری، از شاگردان آن حضرت می گوید: روزی از فشار زندگی و فقر مادی به آن حضرت شکایت کردم. امام (ع) با تازیانه اش خطی بر روی زمین کشید و یک شمش طلا از آن بیرون آورد که در حدود 500 اشرفی بود. سپس آن را به من داد و فرمود: «ای ابوهاشم! بگیر و ما را معذور دار».

امام عسکرى (ع) علیرغم تمامى محدودیت ها و کنترل هایى که از طرف دستگاه خلافت به عمل می ‏آمد، یک سلسله فعالیت هاى سرّى سیاسى را رهبرى مى‏کرد که با گزینش شیوه‏ هاى بسیار ظریف پنهان کارى، از چشم بیدار و مراقب جاسوسان دربار، بدور مى‏ ماند.

امام حسن عسکری (ع) و فرقه ها انحرافی

واقفیه فرقه ای بودند که به هفت امام اعتقاد داشتند و امامت امامان بعد از امام کاظم (ع) را قبول نداشتند. غلات گروه دیگری از کژاندیشان و تندروها بودند که امامان را بیش از حد خود بالا می بردند، و در فکر و روش بر خلاف امامان (ع) حرکت می کردند. امام حسن (ع) با آنان برخورد شدید نمود، آنها را از خود طرد کرد، و شیعیان را از هرگونه گرایش و تمایل به آنها برحذر داشت، و با کمال صراحت از آنها بیزاری جست، در این رهگذر به دو حدیث اشاره می کنیم.

یکی از شیعیان که در قسمت غرب ایران [کرمانشاه و اطراف آن] می زیست برای امام حسن (ع) در ضمن نامه ای چنین نوشت: «نظر شما درباره واقفیه چیست؟ آیا آنها را از خود می دانید، یا از آنها بیزاری می جویید»؟امام حسن (ع) در پاسخ او چنین نوشت: «آیا نسبت به عمویت (که از واقفیه است) ترحم می کنی؟ خدا او را رحمت نکند، از او بیزاری بجوی. من در پیشگاه خدا از گروه واقفیه بیزارم. آنها را به دوستی نگیر. از بیمارانشان عیادت نکن، و در تشییع جنازه آنها شرکت منمای، هرگز بر جنازه آنها نماز نخوان.

حضرت در سرزنش غلات و تندروها در ضمن نامه ای نوشت: «من شما را افرادی افراطی می دانم که در پیشگاه خدا، دسته جدا کرده اید و در نتیجه در خسران و هلاکت افتاده اید. هلاکت و عذاب از آن کسی است که از اطاعت خداوند سرپیچی کند و نصیحت اولیای خدا را نپذیرد، با این که خداوند به شما فرمان داده که از خدا و رسول و اولی الامر، اطاعت کنید.

امام حسن عسکری و تربیت شاگردان شایسته/ آثاری از امام یازدهم

امام حسن عسکری (ع) همانند سایر امامان معصوم شیعه (ع) در زمینه تربیت شاگرد اهتمام خاصی داشت. آن حضرت شیعیان مخلص و انسان های شایسته و با استعداد را برای تبلیغ معارف عالی اسلام و نشر و گسترش فرهنگ امامت که امتداد رسالت الهی است انتخاب کرده و تربیت می نمود و آنان را برای مقابله با هجمه های فرهنگی مخالفین و مناظرات علمی و گسترش احادیث اهل بیت (ع) آماده می کرد. شیخ طوسی (ره) نام ۱۰۳ نفر از اصحاب و شاگردان آن حضرت را ثبت نموده است.

حضرت عسکری (ع) علاوه بر تربیت شاگردان و تشویق نویسندگان، خود نیز دست به قلم برده و کتب و نامه های فراوانی را برای توسعه علم و دانش و هدایت و راهنمایی جامعه از خود به یادگار گذاشته است. ایشان برای گسترش فرهنگ تشیع، توسعه علم و دانش، و هدایت و سازندگی، نامه های فراوانی به آن شهرها نوشته است، مانند: نامه آن حضرت به شیعیان قم و آوه که متن آن در کتاب ها مضبوط است، و نامه های فراوان حضرت به مردم مدینه، و نامه ای که امام به «ابن بابویه» نوشته، و نامه مفصلی که حضرت خطاب به «اسحاق بن اسماعیل» و شیعیان نیشابور نوشته است.همچنین از آن حضرت کتاب «المنقبة» که مشتمل بر بسیاری از احکام و مسائل حلال و حرام است، به یادگار مانده است.

شهادت امام حسن عسکری (ع)

در خصوص نحوه به شهادت رساندن امام حسن عسکری(ع) باید گفت که در طول دوران خلفای عباسی چون معتز ومهتدی آنان همواره تلاش‏هایی را در جهت از میان برداشتن امام انجام دادند که به خواست الهی این تلاش ها بی ثمر ماند اما در دوران معتمد عباسی به دلیل افزایش نفوذ و محبوبیت امام (ع) در جامعه و توجه روز افزون مردم به ایشان، معتمد به شدت نگران شده و هنگامی که مشاهده می‏ کند زندان و اختناق نه تنها از عظمت ایشان نمی‏ کاهد بلکه بالعکس به محبوبیت ایشان می‎ افزاید به شیوه دیرینه خود یعنی به شهادت رساندن امام در حالی که شش سال بیشتر از امامت ایشان سپری نشده بود مبادرت می‏ کند.

فرزند عبیدالله بن خاقان می گوید روزی برای پدرم ( که وزیر معتمد عباسی بود ) خبر آوردند که ابن الرضا – یعنی  حضرت امام حسن عسکری - رنجور شده ، پدرم به سرعت تمام نزد خلیفه رفت و خبر را به خلیفه داد . خلیفه پنج نفر از معتمدان و یاران مخصوص خود را با او همراه کرد. یکی از ایشان نحریر خادم بود که از محرمان خاص خلیفه بود ، خلیفه به آنها دستور داد که خانه حضرت را زیر نظر بگیرند، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند. و طبیبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسین نزد آن حضرت برود، و از احوال او آگاه شود. بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است، و ضعف بر او مستولی گردیده. پدرم سوار بر مرکب شد و نزد آن حضرت رفت و اطبا را – که عموما اطبای مسیحی و یهودی در آن زمان بودند – امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات ( داور داوران ) را طلبید و گفت 10 نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پیوسته نزد آن حضرت باشند. و این کارها را برای  آن می کردند که آن زهری  که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنیا رفته است. سرانجام امام حسن عسکری (ع) در روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال ۲۶۰ در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسیدند.

وقتى که امام حسن عسکرى (ع) رحلت کرد، یارانش در خانه آن حضرت جمع شدند تا بر او نماز بخوانند، جعفر کذّاب هم آمد تا بر آن حضرت نماز بخواند و شیعیان حضور داشتند که ناگهان دیدند جوانى آمد و دامن جعفر را گرفت و او را از کنار پدرش دور کرد و بر پدرش نماز خواند و مردم نیز با او خواندند و جعفر مبهوت و حیران مانده بود و نمى‏توانست حرف بزند. وقتى که از نماز بر پدرش فارغ شد از میان مردم بیرون آمد و رفت و ناپدید شد و نفهمیدند که از کدام سو رفت. بعد از اقامه نماز بر پیکر حضرت، امام حسن عسکری (ع) را در همان خانه‏ اى که در سامرا پدرش در آن دفن شده بود دفن گردید.

امام حسن عسکری (ع) و امام بعد از او

ابو الادیان می گوید من در خدمت امام یازدهم (ع) کار می کردم و نوشته ‏هاى او را به شهرها می بردم هنگامی که آن حضرت در بستر بیماری بود به خدمت امام رسیدم، ایشان نامه ‏هائى نوشت و فرمود این ها را به مدائن برسان. 14 روز سفرت طول می کشد و روز 15 وارد سامرا می شوى در حالی که از منزل من صدای شیون می شنوى و مرا روى تخته‏ غسل می بینى ابو الادیان می گوید: عرض کردم اگر این اتفاق برای شما بیفتد امام بعد از شما چه کسی خواهد بود؟

فرمود: هر کس جواب نامه ‏هاى مرا از تو خواست او بعد از من امام است، عرض کردم نشانه ‏اى بیفزائید، فرمود هر کس بر من نماز خواند او قائم بعد از من است. عرض کردم نشانه ای دیگر بیفزائید فرمود هر کس به آنچه در کیسه وجود دارد خبر داد او است قائم بعد از من؛ هیبت حضرت مانع شد که من بپرسم در کیسه چیست؟

من نامه ‏ها را به مدائن رساندم و جواب آنها را گرفتم و چنانچه فرموده بود روز پانزدهم به سامرا برگشتم و در خانه‏ اش صدای شیون بود و تعدادی از شیعیان مشغول غسل دادن ایشان بودند، ناگهان دیدم جعفر برادر امام بر در خانه است و شیعه گرد او جمع هستند و او را تسلیت می دهند و به امامت تهنیت می گویند، با خود گفتم اگر امام این است پس امامت باطل است؛ زیرا می دانستم که جعفر شراب می نوشد و  قمار می کند و طنبور هم می زند من نزدیک او رفتم و تسلیت گفتم و تهنیت دادم و چیزى از من نپرسید سپس عقید بیرون آمد و گفت یا سیدى برادرت کفن شده است برخیز و بر او نماز بخوان، جعفر بن على با شیعیان او که اطرافش بودند وارد حیاط شد و  وقتى وارد صحن خانه شدیم جنازه حسن بن على بر روى تابوت کفن کرده بود، جعفر جلو ایستاد که بر برادر نماز بخواند چون خواست «اللَّه اکبر» گوید، کودکى گندم گون و مجعد مو و پیوسته دندان از اطاق بیرون آمد و رداء جعفر را عقب کشید و گفت اى عمو من سزاوارترم که به جنازه پدرم نماز گزارم، عقب بایست.

جعفر با روى درهم و رنگ زرد عقب ایستاد و آن کودک جلو ایستاد و بر او نماز خواند و در کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد و سپس گفت اى بصرى جواب نامه‏ ها را بیاور که با تو است. آنها را به وى دادم و با خود گفتم این دو نشانه، سپس نزد جعفر رفتم که داشت ناله و فریاد می کرد و از دست آن کودک می نالید حاجز وشاء گفت یا سیدى کیست آن کودک تا ما بر او اقامه دلیل کنیم؟ گفت: به خدا من تا کنون نه او را دیدم و نه او را می شناسم. ما هنوز نشسته بودیم که چند نفر از قم آمدند و از حسن بن على (ع) پرسش کردند و دانستند که فوت کرده است. گفتند  چه کسی جانشین اوست؟ به جعفر بن على اشاره کردند. بر او سلام کردند و او را تسلیت دادند و به امامت تهنیت گفتند و اظهار داشتند که نامه‏ ها و اموالى با ما است بگو نامه‏ ها از کیست و چقدر مال در این کیسه ها است؟ جعفر از جا پرید و جامه‏ هاى خود را تکانید و گفت از ما علم غیب می خواهید؟! خادمى از میان خانه بیرون شد و به آنها گفت نامه‏ هائى که با شما است از فلان و فلان است و در همیان هزار اشرفى است. آنها نامه‏ ها و اموال را به دست او سپردند و گفتند آن که تو را براى خاطر اینها فرستاده است او امام است.‏

 

 

 

baghdasht1.blogfa.com

______________________

   barrud.rasekhoonblog.com 

_____________________
    #کاشمر
#کوهسرخ #کریز

___________________

 #خراسان رضوی: 

احمداسماعیلی کریزی

_________________________

" اینستاگرام"

baghdashtkariz33828
____________________

 

 


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 7:59 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
 

ماجرای شهادت امام حسن عسکرى علیه السلام و اثبات امامت امام زمان عجل الله تعالی وفرجه الشریف

یکی ازمسائلی که میتوان از طریق آن وجود مقدس امام زمان (عج) را به اثبات رساند ماجرای شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (ع)واتفاقات همراه آن است همانطور که میدانیم و از روایت ها و حکایت های تاریخی به روشنی به دست می آید, سال ها پیش از آن که هشتم ربیع الاول سال260 هجری فرا رسد, پیشوایان معصوم و به ویژه واپسین فرستاده خداوند, پیامبر خاتم,(ص) امامت آخرین حجّت الهی, حضرت مهدی(عج) را نوید داده بودند. با شهادت یازدهمین پیشوای شیعیان در هشتم ربیع الاول سال 260 هجری (1) در حالی که بیش از پنج بهار(2) از عمر آخرین ذخیره الهی سپری نشده بود, فصل بهره مندی انسان ها از امام ظاهر به پایان رسید. و در پی آن دورانی بسیار مهّم در زندگی پیروان اهل بیت پیش آمد. این دوران هم زمان با دو رخ داد مهمّ آغاز شد نخست: رسیدن آخرین حجّت الهی به مقام امامت؛ دیگر: قرار گرفتن آن حضرت در پرده پنهان زیستی. اگر چه برگزیدگانی از شیعه برای این مرحله آمادگی کامل داشتند, اما می بایست هر دو رخداد (امامت و غیبت(، برای عموم شیعیان به اثبات برسد, چرا که حضرت مهدی(عج) نخستین روز امامت را در حالی آغاز کرد, که جز افرادی اندک، ـ که پیش از آن، در دوره امام عسکری(ع) ایشان را دیده بودند(3)

کسی او را ندیده بوداو باید حاضر میشد وامامت خود را به اثبات میرساند اما چگونه ؟!!آیا کسی حرف کودکی 5 ساله راقبول دارد ؟
پیشتر امام حسن عسکری (ع) این روز را پیش بینی کرده بود وتدابیری برای آن اندیشیده بود: مثلا طبق گفته تاریخ امام حسن عسکری (ع) قبل از شهادت خود سه نشانه وعلامت را برای یار دیرینه خود ابوالادیان بیان میکند که هرکس هنگام شهادتش آن نشانه ها را داشته باشد او امام وجانشین وی خواهد بودآن سه نشانه از این قرار بودند:
1- کسی که بر پیکر امام نماز بخواند
2- کسی که جواب نامه ها را از ابوالادیان طلب کند
3- کسی که از اموال وهمیان خبر دهد
همانگونه که شاهد خواهیم بودزمان شهادت امام حسن عسکری (ع) امام زمان (عج) نشانه ها یی از خود نشان میدهد...ماجرایی که ده ها تن شاهد وجود مقدس امام زمان (عج) بودند ونشانهای بارز امامت ایشان رادیدند وآن را قبول داشتند.

 

چگونگی شهادت امام حسن عسکری (ع) :

معتمد در ربیع الاول سال 260 هجری قمری بوسیله یکی از نزدیکانش امام حسن عسکری(ع) را با زهر مسموم نمود. امام در اثر آن ، چند روز در بستر بیماری قرار گرفتند و در این ایام معتمد پیوسته پزشکان درباری را بر بالین امام می فرستاد تا مردم گمان کنند که حضرت از بیماری طبیعی رنج می برد.از طرفی ضمن مداواى حضرت و کسب وجهه عمومى اوضاع و شرایط را زیر نظر بگیرند و رفت و آمدها را به کنترل در بیاورند اگر صحنه مشکوکى در رابطه با جانشینى و امامت پس از امام حسن(ع) دیدند آن را گزارش کنند(4)
امام پس از مدت کوتاهی بیماری شدید، در روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری هنگام نماز صبح به شهادت میرسد
ایشان در بیست و هشت سالگى از دنیا رفتند و دوره‏ امامتشان فقط شش سال طول کشید. بنابر تواریخ، تمام این مدت شش سال یا در حبس بودند یا اگر هم آزاد بودند ممنوع المعاشر و ممنوع الملاقات بودند. از نظر معاشرت آزادى نداشتند

 

لحظه شهادت :

مرحوم شیخ طوسی و برخی دیگر از بزرگان ، به نقل از قول اسماعیل بن علی - معروف به ابوسهل نوبختی حکایت میکنند: در آن روزهائی که امام حسن عسکری علیه السلام در بستر بیماری قرار گرفته بود - که در همان مریضی هم به شهادت نائل آمد - به ملاقات و دیدار حضرت رفتم . پس از آن که لحظه ای در کنار بستر آن امام مظلوم با حالت غم و اندوه نشستم و به جمال مبارک حضرتش می نگریستم . ناگاه دیدم حضرت ، خادم خود را(که به نام عقید معروف و نیز سیاه چهره بود) صدا کرد و به او فرمود: ای عقید! مقداری آب - به همراه داروی مصطکی - بجوشان و بگذار سرد شود. همین که آب ، جوشانیده و سرد شد، ظرف آب را خدمت امام حسن عسکری علیه السلام آورد تا بیاشامد. موقعی که حضرت ظرف آب را با دست های مبارک خود گرفت ، لرزه و رعشه بر دست های حضرت عارض شد، به طوری که ظرف آب بر دندان های حضرت می خورد و نمی توانست بیاشامد. آب را روی زمین نهاد و به خادم خویش فرمود: ای عقید! داخل آن اتاق برو، آن جا کودکی خردسالی را می بینی که در حال سجده و عبادت می باشد، بگو نزد من بیاید. خادمِ حضرت گفت : چون داخل اتاقی که امام علیه السلام اشاره نمود، رفتم کودکی را در حال سجده مشاهده کردم که انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان بلند نموده است ، بر او سلام کردم ، آن حضرت نماز و سجده را مختصر کرد. پس از پایان نماز عرض کردم که آقای من می‏فرماید شما نزد او بروید. در همین لحظه ، کنیزی صقیل نام نزد آن فرزند عزیز آمد و دست کودک را گرفت و پیش پدرش ‍برد. ابوسهل نوبختی گوید: هنگامی که کودک - که بسیار زیبا و همچون ماه نورانی بود موی سرش به هم پیچیده و مجعد است و ما بین دندانهایش گشاده است. - نزد پدر آمد، سلام کرد و همین که چشم پدر به فرزند خود افتاد، گریست و به او فرمود: ای سید اهل‏بیت خود مرا آب بده، همانا من به سوی پروردگار خویش می‏روم. آن کودک قدح آب جوشانیده را به دست خویش گرفت و بر دهان پدر گذاشت و او را سیراب کرد. آنگاه فرمود: مرا آماده کنید که می‏خواهم نماز بخوانم، پس آن کودک حوله ای را که در کنار پدر بود، روی دامان امام علیه السلام انداخت و سپس پدرش را وضوء داد. و چون حضرت ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام نماز را با آن حال مریضی انجام داد، روی به فرزند کرد و فرمود: پسرم بشارت باد تو را که تویی مهدی و حجّت خدا بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو و تویی (م ح م د) بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن ابیطالب و پدر توست رسول‏خداص و تویی خاتم ائمه طاهرین و نام تو همنام رسول خدا است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو صلّی الله علی اهل البیت ربّنا، انّه حمیدٌ مجید و در همان هنگام به شهادت رسید.(5)

 

سیمای سامراءو شهادت امام حسن عسکری (ع)

روز هشتم ربیع الاول سال 260 هجری، روز دردآلودی در شهر سامراء بود خبر شهادت امام عسکری علیه السلام در عنفوان شباب همه جا را فراگرفت.
بازارها تعطیل شدند و مردم شتابان و گریان به سوی خانه امام رفتند. مورخان این روز غمبار را به روز قیامت تشبیه کرده اند، چرا که توده های محرومی که مهر و محبت خود را نسبت به امام، از ترس سرکوب نظام همیشه در خود نهان می داشتند، آنروز عنان عواطف خروشان خویش را از کف دادند.
احمد بن‏عبیدالله بن‏خاقان مى‏گوید: ...چون خبر وفات آن حضرت در شهر سامره پخش شد، رستاخیزى در شهر پدید آمد و ازهمه مردم صداى ناله و شیون برخاست. خلیفه در پى فرزند نیکبخت آن حضرت برآمد و گروهى از ماموران را به خانه‏امام گسیل داشت تا وى را بیابند. خلیفه حتى زنان قابله را فرستاد تا ازباردارى احتمالى کنیزان حضرت آگاه شوند ...
آه که اهل بیت نبوت در راه تحکیم شالوده های دین و نشر ارزشهای توحید چه رنجها که متحمل نشدند...
چه خونها که از آنان نریختند و چه حرمتها که ندریدند و حقوق و قرابت آنان را به رسول خدا رعایت نکردند...
براستی محنت اولیای خدا در طول اعصار چه بی شمار بوده و پایگاه و پاداش آنان در پیشگاه پروردگار چه بزرگ است!
این امام بزرگواری که اینک از دنیای آنان رخت برمی بندد در حالی که هنوز از عمر مبارکش 28 سال نگذشته، با انواع محنتها دست و پنجه نرم کرد

 

یک شبهه :

آیا امام به مرگ طبیعی وفات یافت؟ یا آنکه توسط زهر به شهادت رسید؟
برای اثبات شهادت ایشان همین یک روایت کافی است که:
امام حسن مجتبی (ع) میفرمایند: جدم رسول خدا به من فرمودند :دوازده امام از اهل بیت آن حضرت و برگزیدگان خالصش ،صاحب امر(خلافت وامامت )گردند هیچیک از ما خاندان نیست مگرآنکه کشته شده یا مسموم میگردد(6)

دانشمند نامدار جهان تشیع، طبرسی‏ ، می‏نویسد: بسیاری از دانشمندان ما گفته‏اند: امام عسکری-علیه السلام-بر اثر مسمومیت‏به شهادت رسید، چنانکه پدرش و جدش و همه امامان، با شهادت از دنیا رفته‏اند. کفعمی‏ ، دانشمند معروف شیعه، می‏گوید: او را معتمد مسموم ساخت و محمد بن جریر بن رستم‏ ، از دانشمندان شیعی در قرن چهارم، معتقد است که: امام عسکری-علیه السلام-در اثر مسمومیت‏به درجه شهادت رسید.
معتمد، که امام عسکرى(ع)را در برابر دستگاه ستم‏پیشه عباسیان سدى‏نفوذناپذیر مى‏دید، بر آن شد آخرین ضربه را بر حضرت وارد آورد و راه را براى‏تحقق آرمانهاى پلیدش هموار کند. او امام را با زهر مسموم ساخت و چنان‏نمایاند که حضرت به مرگ طبیعى از دنیا رفته است; ولى این توطئه نیز ناکام‏ماند و چهره واقعى وى بر همگان آشکار شد.
زهر یکی از مشهورترین ابزارهای ترور در نزد زمامداران آن عهد بوده و ترس آنان نسبت به وجود رهبران دینی محبوبی مثل امام آنها را وا می داشته که با اتخاذ این روش ایشان را تصفیه کنند.
دلیل دیگر ما بر اتخاذ این شیوه از سوی خلیفه، طرز برخورد آنان با امام به هنگام بیماری اش می باشد. ابن صباغ مالکی ، یکی از دانشمندان اهل سنت، از قول عبید الله بن خاقان‏ ، یکی از درباریان عباسی می‏نویسد:
«... هنگام در گذشت ابو محمد حسن بن علی عسکری-علیه السلام-معتمد، خلیفه عباسی حال مخصوصی پیدا کرد که ما از آن‏شگفت زده شدیم و فکر نمی‏کردیم چنین حالی در او (که خلیفه وقت‏بود و قدرت را در دست داشت) دیده شود. وقتی «ابو محمد» (امام عسکری) رنجور شد، پنج نفر از اطرافیان خاص خلیفه که همه از فقیهان درباری بودند، به خانه او گسیل شدند. معتمد به آنان دستور داد در خانه ابو محمد بمانند و هر چه روی می‏دهد به او گزارش کنند، نیز عده‏ای را به عنوان پرستاروپزشک فرستاد تا ملازم او باشند، و همچنین به قاضی بن بختیار فرمان داد ده نفر از معتمدین را انتخاب کند و به خانه ابو محمد بفرستد و آنان هر صبح و شام نزد او بروند و حال او را زیر نظر بگیرند. دو یا سه روز بعد به خلیفه خبر دادند حال ابو محمد سخت‏تر شده و بعید است‏بهتر شود. خلیفه دستور داد شب و روز ملازم خانه او باشند و آنان پیوسته ملازم خانه آن بزرگوار بودند تا پس از چند روزی رحلت فرمود. وقتی جنازه آماده دفن شد، خلیفه برادر خود، عیسی بن متوکل‏ ، را فرستاد تا بر جنازه آن حضرت نماز بگزارد. هنگامی که جنازه را برای نماز روی زمین گذاشتند، عیسی نزدیک رفت و صورت آن حضرت را باز کرد. و به علویان و عباسیان و قاضیان و نویسندگان و شهود نشان داد و گفت: این ابو محمد عسکری‏ است که به مرگ طبیعی درگذشته است و فلان و فلان از خدمتگزاران خلیفه نیز شاهد بوده‏اند!!!!(7)
علت این امر چه بود؟ دو علت می توان برای چنین رفتار شگفت آوری پیدا کرد:
نخست: برائت جستن از مسئولیت ترور امام در برابر توده ها بر حسب ضرب المثلی که در میان سیاستمداران معروف است: او را بکش و زیر جنازش اش گریه کن...
دوم: همه مردم و بویژه زمامداران می دانستند که ائمه اهل بیت (ع) همواره از احترام بسیار توده های مردم برخوردارند و شیعه بر این باور است که امامت در میان آنان یکی پس از دیگری منتقل می شود. و اینک این امام یازدهم است که می خواهد از دنیا رخت بربندد. بنابراین باید حتماً او را جانشینی باشد، اما این جانشین چه کسی است؟
خلفای عباسی پیوسته می کوشیدند به هنگام شهادت یکی از ائمه پی ببرند که جانشین او کیست؟ به همین علت ائمه (ع) نیز به هنگام احساس خطر بر جانشین خود او را پنهان می کردند تا وقتی که خطر از بین برود.
از دیگر سو احادیثی که درباره حضرت مهدی(عج) وارد شده، از خاور تا باختر را فراگرفته است و دانشمندان می دانند که مهدی دوازدهمین جانشین است و اگر بگوییم که زمامداران عباسی چیزی از این احادیث نمی دانستند، نامعقول می نماید. از همین روست که می بینیم آنان پیوسته و با هر وسیله ای می کوشند تا نورالهی را فرو نشانند اما هیهات...
به این دلیل است که معتمد عباسی، به هنگام شدت گرفتن بیماری امام تدابیری استثنایی می اندیشد.
پس از آنکه امام چشم از جهان فرو می بندد، معتمد دستور می دهد خانه او را بازرسی کنند و کنیزانش را زیر نظر بگیرند. او نمی دانست خداوند خود رساننده فرمان و کار خویش است و امام منتظر بیشتر از پنج سال است که به دنیا آمده و از دید جاسوسان مخفی شده است و برگزیدگان شیعه با وی بیعت کرده اند...
بدین گونه امام بواسطه زهر معتمد شهید شد.(8)
اما همانگونه که میدانیم امام زمان (عج) حاضر شده وخود بر پیکر پدر نماز میگذارد

 

آخرین وصیت امام حسن عسکری :

آفتاب امامت غروب می کرد، زیرا خداوند این گونه مقدّر کرده بود که این آفتاب از پس پرده غیبت صغرا و سپس غیبت کبرا پرتو افشانی کند. از این رو امام حسن عسکری(ع) بر دو بینش بسیار مهم تأکید کرد:
نخست: تأکید بر شناخت غیبت و گرفتن بیعت برای ولی الله اعظم امام منتظر(عج).
دوم: تحکیم شالوده های مرجعیت دینی

 

ماجرای نماز گزاردن حضرت حجة (عج) بر جنازه پدر بزرگوارش:

نخستین اقدام حضرت مهدی در آغاز امامت:

روزِ در گذشتِ امام یازدهم، و نخستین روز امامت ایشان, فرا رسید. وآن حضرت ناگزیر میان مردم آمده، بر پیکر پدر نماز گزارد. این رخداد به گونه هایی چند روایت شده است. که در یک روایت شیخ صدوق آن را به صورت مفصل از زبان «ابوالادیان» یکی از خدمت کاران خانه و متصدی امور نامه‏های امام عسکری7 گزارش کرده است. (9) ودیگران هم به این روایت را از زبان دیگران روایت کرده اند ...
شیخ ابوعبدالله محمدبن هبه الله طرابلسی در کتاب فرج کبیرش نقل کرده، و به سند خود از ابی الادیان که یکی از چاکران حضرت امام (ع) بود، روایت کرده که او گفت: به خدمت حضرت امام عسکری (ع) شتافتم. آن حضرت را ناتوان و بیمار یافتم. آن جناب چند نامه ای نوشته و به من داد و فرمود که این ها را به مداین برسان و به فلان و فلان از دوستان ما بسپار، و بدان که بعد از پانزده روز دیگر به این بلده خواهی رسید و آواز نوحه از خانه خواهی شنید و مرا در غسل گاه خواهی دید. ابوالادیان می گوید: گفتم ای مولای من! چون این واقعه روی دهد، حجت خدا و راهنمای ما که خواهد بود؟ فرمود: «آن کسی که جواب نامه های مرا از تو طلب کند.» گفتم: زیاده از این هم نشانی بفرمایید. فرمود: «آن شخصی که بر من نماز گزارد، او حجت خدا و امام و راهنما و قائم به امر است بعد از من.» پس نشانی زیاده بر آن از آن حضرت طلب نمودم، فرمود: «آن شخصی که خبر دهد به آنچه در همیان است.» پس هیبت آن حضرت مرا مانع شد که بپرسم که چه همیان و کدام همیان و چه چیز است در همیان...

پس از سامرا بیرون آمده، نامه ها را به مداین رساندم و جواب آنها را گرفته و بازگشتم. روز پانزدهم بود که داخل سر من رای (سامرا) شدم بر وجهی که آن حضرت به اعجاز آن خبر داده بود، آواز نوحه از خانه آن حضرت شنیدم و نعش آن امام بزرگوار را در غسل گاه دیدم. برادرش، جعفر، را بر در خانه آن حضرت دیدم که مردم دورش جمع شده بودند و او را تعزیت می نمودندوجانشینی اورا تبریک !!! با خود گفتم که اگر امام بعد از حضرت امام حسن عسکری (ع) او باشد، پس امر امامت باطل خواهد بود، زیرا می دانستم که شراب می آشامد و طنبور می زند و قمار می بازد. پس او را تعزیت نمودم. هیچ چیزی از من نپرسید و جواب نامه را نطلبید. بعد از آن عقید خادم بیرون آمد و خطاب به جعفر گفت: ای خواجه! برادرت را کفن کردند، برخیز و بر او نماز بگزار. جعفر برخاست و داخل آن خانه شد و شیعیان گریان وارد خانه شدند. در آن حال امام (ع) را کفن کرده بودند. جعفر پیش رفت که نماز بگزارد. با خود گفتم: عجبا! اگر امام مردم بی‌دین بشود، معلوم می‌شود که همواره دین از اول سست بوده است!!! من هم دنبال جعفر به راه افتادم تا ببینم جریان به کجا منتهی می‌شود!

کنار جنازه امام عسکری (ع) رسیدیم، جعفر پیش ایستاده و همراهان پشت سرش، با خود گفتم: دیگر کار از کار گذشت.
جعفر چون قصد آن کرد که تکبیر بگوید، ناگهان پرده سفیدی که در حجره آویزان بود بلند شد، دیدم کودکی نورانی پیدا شد گندمگون و مجعد موی (صلوات الله علیه) و ردای جعفررا گرفته و کشید، و فرمود: «ای عمو! دور شو که من به نماز گزاردن بر پدر خود از تو سزاوارترم.» جعفر رنگ پریده کنار رفت ونمیدانست چه بگوید وشوکه شده بود و آن برگزیده خداوند غفار بر پدر عالی مقدارش نماز گزارد. و امام عسکری (ع) را در کنار مرقد پدر بزرگوارش، امام علی نقی (ع)، دفن کردند. سپس آن کودک خردسال و آن ولی ایزد متعال به من خطاب کرد که: «ای بصری! جوابهای نامه ها را بیاور.» جوابها را به او تقدیم کردم ایشان رفتند به حجره و با خود گفتم : حمد و سپاس خدا را که دو علامت از علاماتی که امام عسکری(ع) به من فرموده بودند، ظاهر شد،فقط علامت همیان مانده است !! نزد جعفر آمدم و گفتم : این طفل که بود؟ گفت: من اصلا چنین کودکی را ندیده‌ام و نمی‌شناسم!!! (10)

شیخ طوسی هم پس ازروایت بالا روایت دیگری را نیز نقل کرده که بیانگر آن است که حضرت مهدی عجل الله فرجه خود آغاز به نماز کرد و گروهی از شیعیان (تعدادآنها 39 نفر ذکر شده است) در این مراسم حضور داشتند؛ از کسانی که در این مراسم حضور داشت، ابراهیم پسر محمّد تبریزی بود. وی در این باره می‌گوید:«روز رحلت امام حسن عسکری علیه السلام در سامرا وارد خانه امام شدم، جنازه آن حضرت را آوردند، و ما 39 نفر بودیم که یک کودک به ظاهر ده ساله بیرون آمد، عبای خود را بر سر مبارکش کشیده بود، و هنگامی که در صحن خانه ظاهر شد، همه ما پیش از آن که او را بشناسیم، در مقابل شکوه، هیبت، عظمت و وقار او بی اختیار برخاستیم. در برابر جنازه ایستاد و همگی پشت سرش صف کشیدیم و به امامت او بر پدر بزرگوارش نماز خواندیم. چون از نماز فارق شد به یکی از اتاق‌های منزل وارد شد که از غیر آن بیرون آمده بود».(11)

ذکر این نکته لازم است که امام حسن عسکری (ع عین همین مطلب از زبان یکی دیگر از حاضران به نام احمدبن عبدالله هاشمی نیز نقل شده است(12)

لازم به ذکر است که امام حسن (ع) را فرزند بزرگوارشان امام زمان (عج) غسل وکفن کردند.

اما سئوالی که پیش می آید چرا امام حسن عسکری این علامات را نشانه جانشینش معرفی میکند ؟
آغاز پیشوایی در خردسالی در این رخ داد آنچه از همه شگفتی آورتر بود این که آنها با کودکی پنج ساله روبه رو بودند که می گفت جانشین امام عسکری(ع) است. امامت در دوران کودکی فقط مختص امام زمان (عج) نبود بلکه امامان دیگری همچون امام جواد (ع) هم این شرایط را دارا بودند اما شرایط حاکم بر امامت حضرت مهدی(عج) این روند را به گونه ای دیگر رقم زد, تردیدهای شکننده ای را در ذهن شیعه پدید آورده, کار امام حسن عسکری(ع) را مشکل ساخت. ایشان نه فقط در سن و سالی کمتر از دیگر امامان به امامت رسید, بلکه به خاطر مصالحی ولادتش نیز پنهانی بود. و تا زمان امامت ایشان, جز اندکی, جمال دل آرای او را ندیده بودند...او چگونه میتوانست خود را به اثبات برساند ؟!!

پس میبینیم که امام حسن عسکری (ع) بیجهت نشانه دانش وآگاهی زیاد را برای فرزندش انتخاب نکرده بود چون فقط از این طریق مردم میتوانستند گفته کودک 5 ساله را باور کنندواین نشانه هایی بود که کسی جز امام دارای آن نبود
همان گونه که یاد شد پیش از آن با هدایت های پیوسته پیامبر و ائمه نور: شیعه به این نکته باور پیدا کرده بود که، خداوند متعال از طریق آخرین پیامبر خود، مقام امامت و ولایت را به جهت قابلیت‏های ذاتی به افرادی خاصّ عطا فرموده و فقط از طرف اوست که امام بر جامعه نصب می‏گردد. و نیز این که, این قابلیت هیچ گونه ارتباطی به کمی و یا زیادی سن و سال ندارد جالب این که, این گونه پیشوایی پیش از آن نیز, هم در بین ائمه: و هم در زنجیرة پیامبران: دارای سابقه بود. یکی از دانشوران معاصر امامت در سنین کم را پدیده ای واقعی دانسته، چنین استدلال کرده است: زیرا امامی که در کودکی به پیشوایی روحی و فکری مردم رسیده, و مسلمانان حتی در کشاکش آن همه موج ویرانگر, باز خویشتنِ خویش را به پیروی و دوستی او گماشتند, به طور مسلّم باید از دانش و آگاهی و گستردگی دید, و دانا بودن به فقه و تفسیر و عقاید, بهره ای آشکار و چشمگیر داشته باشد. چون در غیر این صورت نمی توانسته مردم را به پیروی از خویش وادارد... به فرض محال که مردم نتوانستند حقیقت و واقعیت امر را دریابند, خلافت و نیروی حاکم که آن همه دشمنی علنی با امام داشته, چرا بر نخاسته و پرده از رخسار حقیقت نینداخته است؟ اگر امام خردسال, از دانش و سطح تفکر عالی برخوردار نبود, خلفای معاصر, خیلی خوب می توانستند جنجال به پا کنند, امّا سکوت آنها و سکوت تاریخ گواه است که امامت در سنین کم پدیده ای حقیقی بوده نه ساختگی» (13) .

پی نوشت:

1- شیخ کلینی، کافی، ج1، ص503.

2- شیخ مفید, الارشاد, ج2, ص339
3- ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج2, صص 384 و 457.
4- بحارالأنوار ج50/328.
5- رجوع شود به غیبت ، ص165؛ منتهی الآمال ، ص 1038.
6- کفایه الاثر صفحه 162
7- - حیاة الامام العسکری، ص267، به نقل از ارشاد، شیخ مفید، ص383.* الفصول المهمة، چاپ قدیم، ص 307-308*اعلام الوری، الطبعة الثالثة، دار الکتب الاسلامیة، ص 367.* حاج شیخ عباس قمی، الانوار البهیة، مشهد، کتابفروشی جعفری، ص 162.* دلائل الامامة، نجف، منشورات المکتبة الحیدریة، 1383 ه. ق، ص 223.

8- حیاة الامام العسکری، ص 267، به نقل از ارشاد، ص 383.
9- شیخ صدوق، کمال‏الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 475؛ باب 43، ح 25. همچنین ر.ک: نیلی نجفی, منتخب الانوار المضیئة، ص 157؛ راوندی، قطب‏الدین، الخرائج والجرائح، ج 3، ص1101.
10- رجوع شود به شیخ صدوق, کمال‏الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 475، باب 43، ح 25. هم چنین ر.ک: نیلی نجفی, منتخب الانوار المضیئة، ص 157؛ قطب الدین راوندی, الخرائج والجرائح، ج 3، ص1101. و شیخ ابوعبدالله محمدبن هبه الله طرابلسی در کتاب فرج کبیر و بحارالانوار ج 52 ص 67،منتخب الاثر ص 367،الزام الناصب ض 108،وفاة العسکری ص 39،ینابیع المودة ج 3 ص 124
11- شیخ طوسی, کتاب الغیبة, ص257.
12- الزام الناصب ص 94 وروزگار رهایی ص 164
13- صدر، سیّد محمد باقر, جست و جو و گفت و گو پیرامون امام مهدی(عج) ص47ـ48.


ادامه مطلب



[ جمعه 3 آذر 1396  ] [ 7:57 PM ] [ احمد ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By themzha :.

تعداد کل صفحات : 16 :: 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16

درباره وبلاگ


استان خراسان رضوی:شهرستان مشهدمقدس

آمار سايت
كل بازديدها : 4081899 نفر
تعداد نظرات : 49 عدد
تاريخ ايجاد وبلاگ : پنج شنبه 14 خرداد 1394  عدد
كل مطالب : 13380 عدد
آخرين بروز رساني : یک شنبه 3 فروردین 1399 
کد موزیک آنلاین برای وبگاه
امکانات وب