اتحاد
اتحاد مسلمين و صفاى دل آنان، شرط اصلى اعلاى كلمهى اسلام است.
اتحاد مسلمين، به معناى انصراف مسلمين و فِرَق گوناگون از عقايد خاص كلامى و فقهى خودشان نيست؛ بلكه اتحاد مسلمين به دو معناى ديگر است كه هر دوى آن بايد تأمين بشود: اول اين كه فِرَق گوناگون اسلامى )فِرَق سنى و فِرَق شيعه( ... حقيقتاً در مقابله با دشمنان اسلام، همدلى و همدستى و همكارى و همفكرى كنند. دوم اين كه فِرَق گوناگون مسلمين سعى كنند خودشان را به يكديگر نزديك كنند و تفاهم ايجاد نمايند و مذاهب فقهى را باهم مقايسه و منطبق كنند.
در عين اين كه دولتها و قدرتها و ادارهكنندگان جهان، براى مصالح دولتها و مسايل سياسى خود، به سمت وحدت پيش مىروند، تمام تلاشهاى استكبار در جهت تضعيف ملتها و بخصوص ملت اسلام و ايجاد اختلاف بين اينها بهكار مىرود.
مأموريت سلاطين فاسد، ممانعت از اتحاد مسلمانان است.
رسانه ها
تبليغات
البته ما از جهات مختلف هيچ انتظار نداشتيم كه اين ارتدادها و بريده شدنهاى به اين معنا وجود نيايد: اولاً به خاطر اينكه تبليغات جهانى عليه اين راه زياد است؛ ثانياً به خاطر اينكه پشتوانهى آن تبليغات جهانى، احساسات درونى خود انسان است؛ انسان ميل به دعت، راحت، ثروت و عشرت دارد. راهى كه انسان بايد سخت در آن حركت كند، با اين چيزها نمىسازد؛ بنابراين جنود جهل در وجود انسان به غرايز نفسانى مؤيد است؛ در حالى كه جنود عقل مؤيد به آن غرايز نيست. بنابراين تعجبى ندارد كه ما به كمك غرايز و ميل به دعت، آسايش، بىدغدغگى و زندگى راحت خود، مغلوب جنود جهل شويم. جهت سوم اين است كه ما در تبليغات، آدمهاى خيلى متبحر و ماهرى نبوديم؛ شيوههاى علمى را بلد نبوديم تا بتوانيم آنچنان فضاى افكار عمومى را در خدمت انقلاب قبضه كنيم تا كسى نتواند اين فضا را عليه انقلاب و به زيان آن در تصرف بگيرد. بنابراين، اين حالت به وجود آمده و زاويه زدنها زياد شده است.
ترديد نسبت به آينده، ترفند تبليغاتى دشمن است.
حقيقتاً الان اين كسانى كه تبليغات اسلامى مىخواهند بكنند، به نظر من اگر يك دوره آثار مرحوم شهيد مطهرى را نگاه بكنند، به چيزى احتياج ندارند.
سلامت محيطهاى كارى با تبليغات اسلامى و فعاليت صحيح انجمنهاى اسلامى تأمين و تضمين خواهد شد.
ما مسلمين، به شيوههاى تبليغاتى دشمن وقوف پيدا نكردهايم.
مطبوعات
آنچه كه از مطبوعات يك جامعه مورد انتظار است، اين است كه معلومات مردم را بالا ببرند.
اين كار و اين مسئوليت به معناى اثرگذارى مستمر برروى ذهن و فكر يك مجموعهيى از مردم است كه همين داراى اهميت است؛ هر چند آن مجموعه وسيع نباشد و كوچك باشد.
[روزنامه] وسيلهى بسيار مؤثر و برّايى است.
كار مطبوعات به خاطر همين تأثيرى كه بر روى ذهن و به تبع آن عمل و رفتار يك مجموعهيى از مردم دارد؛ نمىتواند به عنوان يك شغل محض و شغل كاسبانه مطرح بشود.
راديو و تلويزيون
صدا و سيما، بايد استقلال فكرى و عملى ملت ايران، نظام جمهورى اسلامى و اصل «نه شرقى و نه غربى» را با ارايه ى فرهنگ و انديشه و هنر خودى و اصيل و غنى، ترويج و تحكيم كند.
صدا و سيما، بايد ... در برابر فرهنگ و هنر و انديشهى تحميلى و بيگانه، حالت تهاجمى داشته باشد.
صدا و سيما، ... بايد با انتخاب بهترين شيوهها و بليغترين زبانها، غبار غربت و انزوا را از چهرهى مفاهيم عميق اسلام و حقايق درخشانِ قرآن بسترد و ارمغانى را كه ملتهاى مسلمان در سراسر جهان، از نظام جمهورى اسلامى انتظار مىبرند؛ در دسترس آنان قرار دهد.
در ارايهى تصوير و صدا، لازم است از هر گونه ارايهيى كه متضمّن بدآموزى در انديشه و رفتار باشد، اجتناب شود تا اين ابزار مهم و همگانى، وسيلهى فساد و افساد نگردد.
صدا و سيما نه وسيلهيى صرفاً براى سرگرمى يا خبررسانى، كه مدرسهيى عمومى براى همهى قشرها در سراسر كشور است و برنامههايى كه از آن پخش مىشود چه مثبت و چه منفى، آثارى عميق در روحيه و فكر و رفتار و فرهنگ و بينش مخاطبان خود بر جاى مىگذارد.
اطلاعرسانى و خبر، يكى از وظايف عمدهى صدا و سيما است.
تنوع و جذابيت در صدا و بخصوص سيما شرط لازم توفيق آن رسانه است، ولى اين نبايد موجب گرايش به شيوههاى زيانبخش و مخرب گردد.
خبرنگار و خبررسانى
خبرنگاران لحظات نابودشدنى و زواليافتنى را تثبيت و ابدى مىكنند.
گزارشگرى و خبررسانى، يك حرفهى باارزش است.
خبرنگارى كه در دشوارترين مناطق وارد عرصهى خبررسانى مىشود و خود را به آب و آتش مىزند، نمىشود فرض كرد او صرفاً در صدد فرونشاندن آتش كنجكاوى شخصى است، يا براى بهدست آوردن يك مابهازاى مالى تلاش مىكند.
هر حادثه وقتى در چارديوارىِ سكوت و بىاعتنايى و غفلت قرار بگيرد، خواهد مرد و فراموش خواهد شد. پايدار شدن حوادث بستگى دارد به اينكه مبلّغان و خبررسانانى امين، صادق و با انگيزه داشته باشند.
به مسئلهى خبررسانى بايد به اين چشم نگاه كرد كه به نيت ترويج خير باشد.
در دعا مىخوانيم: «افضل زاد الرّاحل اليك عزم ارادة»؛ برترين توشهى رهروان اين راه، عزم و اراده است. اگر اين اراده و عزم وجود داشته باشد، نيروها در وجود انسان بهكار مىافتند؛ استعدادها شكوفا مىشوند و فكر و جسم - هر دو - كار مىكنند. ... كار كسانى كه در عالم خبر و گزارش و كارهاى ذهنى و فكرى در ارتباط با مردم هستند، از اين جهت بسيار اهميت پيدا مىكند.
خبرگزارى
خبرگزاريهاى عمده دنيا، در دست صهيونيستها و سرمايهداران عمده است.
خبرگزارى بايد درست مثل نبضِ دستگاه عمل كند. ... بسيار دقيق و منظم. موارد زايد، اخبار ضعيف و گزارشهاى غير مربوط به مسائل اصلى كشور، بايد بر كنار باشد. خبرها در جهت سياستهاى جارى بايد تنظيم و مرتب شود. خبرهاى خارجى يا خبرهاى دنيا را كه مىگيريد، عين آنچه كه اين چند خبرگزارى صهيونيستى معروف دنيا در كانال خبرىشان مىريزند، داخل ذهن مردم تلمبه نكنيد! بررسى كنيد ببينيد اين چيزى را كه فلان خبرگزارىِ فلان جا گفته، صحيح است؟
استكبار
استكبار، يعنى گردن كلفتى و قلدرى و آدمكشى و شرم نكردن و ابا نكردن و تجاوزِ توأم با وقاحت و سر را بالا گرفتن و سينه را سپر كردن.
امروز كه شما به كل نظام غربى نگاه مىكنيد، از اين خصوصيت استكبار و سلطه، نشانههايى را مىبينيد. البته، در دنيا هيچ دولتى پُرروتر و وقيحتر از رژيم امريكا، سلطه و استكبار را آشكار نمىكند؛ اما اين خصوصيت، مخصوص امريكا هم نيست. در كل نظامهاى غربى و كسانى كه تابع آنها هستند - مثل دولتهاى ارتجاعى و وابسته و نظامهايى كه براى خودشان قدرتى هستند - خصوصيات سلطه خودش را نشان مىدهد؛ اگر چه دنيا آنها را بهعنوان ابرقدرت نپذيرد.
امريكا و استكبار جهانى همچنان در فكر اين هستند كه سلطهى خودشان را به هر شكلى كه بتوانند، به اين ملت برگردانند.
اين طبيعت نظامهاى قلدر است كه با هر ملت استقلالطلب به ستيز برخيزند.
تسخير لانهى توطئه و جاسوسى ... جهادى ابتدايى بود عليه استكبار ... و بطلان تلقينات دهها سالهى آنان براى مرعوب كردن ملتها.
ما در دنيا اعلام كردهايم كه انقلاب اسلامى، با نظام سلطه مخالف است. نظام سلطه، يعنى اينكه دولتها و قدرتهايى زور بگويند و ملتها و گروهها و كشورها و دولتهايى، آن زور را قبول كنند. طرفين، طرفين نظام سلطهاند و ما نظام سلطه را رد كرديم و رد مىكنيم و با آن به مبارزه بر مىخيزيم. ما در نظام سلطه، طرفين را مقصر مىدانيم؛ هم سلطهگر و هم سلطهپذير را. استكبار، به معناى همين نظام سلطه است.
آمريكا
امريكا و استكبار جهانى همچنان در فكر اين هستند كه سلطهى خودشان را به هر شكلى كه بتوانند، به اين ملت برگردانند.
دولت امريكا امروز در چشم ملت ايران، منفورترين دولتها بعد از دولت غاصب صهيونيستى است.
قدرت استكبارى و جهنمى امريكا ماندنى نيست و از بين خواهد رفت.
مرعوب شدن از توانائيها و اقتدارات امريكا يك چيز بسيار غلط است.
هرجا كه نشانى از امريكا داشته باشد، سيهروزى و بدبختى بر مردم آنجا حاكم است.
هيچ ملتى تا به حال مثل ملت ما، رژيم مستكبر و زورگوى امريكا را تحقير نكرد.
روابط بينالملل
ملت ما بايد در روابط بينالمللى خوارى نبيند و اهانت نشود. هيچكس حقندارد اهانت به ملت ايران را در كمترين برخورد با ديگران قبول كند. اگر كسى اهانتپذير است، براى خودش اهانتپذير است؛ براى ملت ايران نمىشود؛ حقندارد. ملت ايران، ملتى سرافراز و بزرگ و جاندار است و نشان داده است كه قدرت حضور در صحنههاى دنيا را دارد.
اگر شما ملاحظه مىكنيد كه امروز جمهورى اسلامى در سطح جهان و سياست بينالملل به عنوان يك نظام پابرجا و تثبيتشده معرفى گرديده است، و يا اگر امروز كشورهاى غربى ... با طرق مختلف سعى مىكنند رضايت ملت ايران را جلب كنند و سابقهى نامطلوب خودشان در رفتار با ملت ايران را به دست فراموشى بسپارند، ... همهى اين واقعيتها محصول و نتيجهى تلاشهاى گذشته و مجاهدتهاى امروز شماست.
عزت، حكمت، مصلحت
عزت و حكمت و مصلحت، يك مثلث الزامى براى چارچوب ارتباطات بينالمللى ماست. ... عزت يعنى تحميل هيچكس را قبولنكردن. ... حكمت، يعنى حكيمانه و سنجيده كار كردن. ... مصلحت، يعنى مصلحت انقلاب، و اين مصلحت همهجانبه است.
اگر بخواهيم اصول سياست خارجى را كه بر پايهى عزت و حكمت و مصلحت استوار است، بر اوضاع و شرايط پيچيدهى امروز دنيا و وضع خاص خودمان تطبيق كنيم، بلاشك فراست، ابتكار عمل، پُركارى، دقت و پايبندى شديد به اصول و آرمانها، جزو وظايف عمومى دستگاه ديپلماسى ماست.
صهيونيست، فلسطين
امريكا در همهى جناياتى كه امروز در فلسطين اتفاق مىافتد شريك جرم است.
انتفاضهى ملت فلسطين، قيام يك ملت است.
بايد تا مطلعالفجر نجات ملتهاى مسلمان، مخصوصاً ملت شجاع و مظلوم فلسطين دست از تلاش نكشيم.
رژيم صهيونيستى رژيمى گستاخ و وحشى و بىاعتنا به قوانين انسانى و مقررات بينالمللى است.
ظلمى كه امروز به ملت فلسطين مىشود، هيچگاه به مجموعهى يك ملت نشده است.
علاج زخم فلسطين فقط قطع غدهى سرطانى حكومت صهيونيستى است و اين كاملاً ممكن است.
غده سرطانى اسرائيل را تنها از طريق همين مبارزات مىتوان ريشهكن ساخت.
فلسطين اكنون صحنه دلاورى مظلومانه و غريبانه يك نسل و ملت مظلوم است.
فلسطين پارهى تن اسلام است.
ما اعلام مىكنيم كه حتى يك روز و يك ساعت با دولت غاصب و غيرقانونى و خبيث اسرائيل دوستى و محبت و كوچكترين رابطه نداشته و نخواهيم داشت.
ما جهاد با صهيونيستها را واجب مىدانيم.
ما خود را همواره نسبت به ملت مقاوم و مظلوم لبنان داراى تكليف دانسته و خواهيم دانست.
مسئلهى فلسطين مسئلهى اول بينالمللى اسلامى است.
ملت فلسطين فهميده است كه راه نجات فلسطين آماده شدن براى فداكارى است. شهادت را تجربه كرده و فهميدهاند كه دشمن در مقابل شهادتطلبى و نترسيدن از مرگ ناتوان است.
ملتهاى مسلمان به عنوان يك فريضه دينى مكلفند از قيام مردم مظلوم فلسطين حمايت كنند.
هر كجا كه دفاع از فلسطين باشد، ما در آنجا حضور داريم.
امروز ملت فلسطين - زن و مرد - در صفآرايى معنوى در درون خود توانستهاند جانب معنويت را غلبه بدهند و پيروز كنند؛ و اين ملت پيروز خواهد شد.
عراق
ماجراى زندان «ابوغريب» ... داغ ننگى بر پيشانى امريكاييها شد؛ و اين داغ به اين آسانيها پاك نخواهد شد.
صحنه عراق امروز آزمايشگاهى است براى مردم عراق و امت اسلامى. ملتهاى مسلمان امروز شاهد اتفاقات مهمى هستند كه سرنوشت آنها را رقم خواهد زد و نمىتواند در مقابل اين حوادث ساكت بنشينند و هيچگونه عكسالعملى نداشته باشند.
اقدام آمريكا در تعيين حاكمى بيگانه بر عراق در واقع بازگشت به همان شيوههاى كهن استعمارگرى، در عصر حاضر است.
ورود امريكاييها به عراق غلط بود، ماندنِشان غلط بود، رفتارشان با مردم غلط بود، حاكم امريكايى بر سر مردم گذاشتن غلط بود و آمدنِشان به سمت كربلا و نجف غلط بود.
حقوق بشر
امروز دولتهايى ادعاى طرفدارى از حقوق بشر را مىكنند كه بزرگترين اهانتها را به بشر كردهاند! رژيمهايى داعيهى آزادى بيان و فكر را در دنيا بلند كردهاند كه بزرگترين اختناقها و استبدادهاى عالم، از آثار وجود شوم آنهاست!
چهقدر وقيح است كه امريكا و انگليس و دولتهايى مانند آنها، ادعاى طرفدارى از حقوق بشر و احترام به آزادى انسان را مىكنند!
حرف و تعارف زياد است، ادعاى حقوق بشر زياد مطرح مىشود؛ اما صادقانه و واقعى نيست.
كسانى كه دم از طرفدارى از حقوق بشر مىزنند و در يك چشم به هم زدن، حقوق ملتى را پامال مىكنند.
ايام
بيست و نهم بهمن
اين بيدارى خيلى ارزش دارد و همين بيدارى بود كه حادثهى 29 بهمن را در سال 1356 بهوجود آورد.
دههى فجر
بيستودوم بهمن تحولى در كل تاريخ بشر و در تاريخ جهان بود.
بيستودوم بهمن روز تجديد عهد با اسلام، انقلاب و ادامه راه روشن امام خمينى است.
بيستودوم بهمن و دهه فجر براى ما روز بازيابى خاطره انقلاب است.
پيروزى انقلاب اسلامى در ايران سرآغاز حاكميت ارزشهاى معنوى بوده است.
در دههى فجر، اسلام تولدى دوباره يافت و اين دهه در تاريخ ايران نقطهيى تعيين كننده و بىمانند به شمار مىرود.
در واقع با ورود امام بزرگوار، اين نظام پوسيدهى فاسد و اصل نظام پادشاهى ... پوچ و نابود و دود شد و از بين رفت.
دههى انقلاب از رشحات اسلام است.
دههى فجر آن آئينهيى است كه خورشيد اسلام در آن درخشيد و به ما منعكس شد.
دههى فجر آنچنان بايد برگزار شود كه نمايشگر شكوه و عظمت حقيقى انقلاب باشد.
دههى فجر، دههى تجديد قواى نيروهاى انقلابى با تجديد يادها و خاطرههاى پرشكوه آن روزهاست؛ دههى تجديد عهد و ميثاق ملت ما با انقلاب است؛ دههى گراميداشت بزرگترين معجزهى الهى در اين روزگارهاست.
دههى فجر، دههى فجر و طلوع انقلاب است. به همين خاطر بزرگداشت آن بايستى بااهميت انجام بگيرد.
دههى فجر عيدى است كه يك تاريخ سرتاپا ظلم و طغيان را قطع كرد.
دههى فجر مقطع رهايى ملت ايران است.
دههى فجر و بيستودوم بهمن را قدر بدانيد.
روز دوازدهم [بهمن] به يك معنا، روز شروع قدرت اسلام است.
مراسم روز بيستودوم بهمن براى ما جزو حساسترين و پرمعناترين مراسم است.
خاطرهى پيدايش و ولادت انقلاب، همراه با دورهيى از معارف انقلاب است.
پانزدهم خرداد
حضرت امام قيام مردم در پانزده خرداد را راهگشاى حركت انقلاب قرار داد.
امروز بعد از چهل سال كه از واقعهى پانزدهم خرداد مىگذرد، شما ملاحظه مىكنيد كه نهضت مظلوم امام، دنياى اسلام را فراگرفته است.
سوم خرداد
سوم خرداد يك روز فراموش نشدنى است.
يكى از همين آقايان كه رئيسجمهور يك كشور آفريقايى و جزو شخصيتهاى برجستهى سياسى آفريقا و بلكه دنيا محسوب مىشد، خصوصى به من گفت شما با پيروزى در خرمشهر، معادلهها را عوض كرديد و امروز دنيا به چشم ديگرى به شما نگاه مىكند.
سيزدهم آبان
تسخير لانهى توطئه و جاسوسى ... جهادى ابتدايى بود عليه استكبار ... و بطلان تلقينات دهها سالهى آنان براى مرعوب كردن ملتها.
تسخير لانهى جاسوسى جهادى ابتدايى عليه استكبار بود.
در چنين روزى در بحبوحهى طلوع خورشيد حق و عدل، كه با مشعلگردانى و تدبير الهىِ آن رهبر نستوه، از روزن دلهاى يكايك مردم اين مرز و بوم سركشيده بود، دست شوم استكبار، خشمگين و سرگردان، بىتدبير و هدف، جمعى از نونهالاندانشآموز را هدف گرفت و مشتى برگهاى نورس بهارى را بر زمين ريخت، تا خون آن جگرگوشگان معصوم، باز همزودتر دامن ديوان آدمىخوار را بگيرد و موج خشم آگاهانهى مردم، خس و خاشاك راه پيروزى را بروبد.
در روز سيزدهم آبان دست نيرومند انقلاب گريبان استكبار را گرفت و آن را از مسند موهوم شكستناپذيرى به زير كشيد.
در شب سيزدهم آبان، دستهاى آلوده و خشن استكبار، امام جبههى حق را كه همهى كاخنشينان را به مبارزه دعوت مىكرد، ربود.
در ميان اياماللَّه انقلاب كه يادگارهاى دوران مبارزهى بيستوچند سالهى ملت شجاع و پيروز ما و هر كدام حامل خاطرهيى و پرتوى از امام راحل عظيم ماست، سيزدهم آبان، داراى ابعاد متنوعتر و پيامهايى عميقتر و بنيانىتر است.
شما دانشجويان و دانشآموزان و جوانان، براى نسل آينده و دورهى بعد، پايههاى اصلىِ انقلابيد.
روز سيزدهم آبان به عنوان يك عيد شناخته نمىشود، اما به عنوان يك روز ملى شناخته مىشود.
اولين مضمون سيزده آبان عبارت است از رويارويى رژيم امريكا با نهضت اسلامى و بيدارى اسلامى.
روز قدس
در روز قدس بايد فرياد مرگ با امريكا، اسرائيل و ارتجاع فضاى سراسر كشورهاى اسلامى را پر كند.
روز قدس بايد روز آمادگى براى آزادسازى قدس باشد.
روز قدس را گرامى بداريد و آن را بزرگ بشماريد.
روز قدس روز آرمانها و اهداف مقدس و اسلامى اين امت است.
روز قدس يكى از مهمترين روزها در جهان اسلام است.
شركت فعالانه مسلمانان در مراسم روز جهانى قدس سبب قدرت و قوت مبارزين فلسطين خواهد شد.
ملت بزرگ ما در روز قدس با حضور يكپارچه فرياد رساى خود را در حمايت از ملت فلسطين به گوش جهانيان مىرساند.
ملت مسلمان ايران با شركت در راهپيمايى روز جهانى قدس اين روز عزيز را زنده نگه دارند.
نوزدهم دى
روز نوزدهم دى بدون شك يكى از اياماللَّه است. اين روز در تاريخِ بعد از خود و مسير حركت در طول انقلاب و نهضت، تأثير اساسى داشت.
روز نوزدهم دى نقطهى عزيمت در نهضت و انقلاب اسلامى ايران است.
هفتم تير
حادثهى هفتم تير موجب شد كه خط امام بتواند حاكميت خود را بر عرصهى عظيم انقلاب تثبيت كند.
حادثهى هفتم تير يك حادثهى تلخ و غمانگيز و درعينحال تعيينكننده و پرفايده براى انقلاب بود.
اين حادثه نشان داد كه حتى ضربههاى سهمگينى از اين قبيل هم نمىتواند به استحكام بناى جمهورى اسلامى كه به ايمان و حضور مردم تكيه كرده است، خللى وارد كند.