فضیلت روزه دار
2250. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: خدای تعالی میفرماید: روزه برای من است و من پاداش آن را میدهم (یا من پاداش آن هستم). برای روزه دار دو شادی است؛ آن گاه که افطار کند، خوشحال میشود و آن گاه که با خدای تعالی دیدار کند و خدا پاداشش دهد نیز خوشحال میگردد.
2251. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: سکوت روزهدار تسبیح، خوابش عبادت، دعایش مستجاب و عملش دو برابر است.
2252. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: دعای روزهدار، رد نمیشود.
2253. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: خواب روزهدار، عبادت؛ سکوتش، تسبیح؛ عملش، دو چندان؛ دعایش، مستجاب؛ و گناهش، آمرزیده است.
نهج الفصاحه
کاش در این رمضان لایق دیدار شویم. *** سحری با نظر لطف تو بیدار شویم
-----اس ام اس ماه رمضان------
خدایا
یادم بده
یادم باشه
یادت باشم
-----اس ام اس ماه رمضان------
-----اس ام اس ماه رمضان------
-----اس ام اس ماه رمضان------
ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت
کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت
آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز
باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت
-----اس ام اس ماه رمضان------
امام صادق-ع:
خواب روزه دار عبادت،
خاموشی او تسبیح،
عمل وی پذیرفته شده
و دعای او مستجاب است."
-----اس ام اس ماه رمضان------
فرا رسیدن ماه ضیافت الهی بر شما و خانواده محترم مبارک باد
-----اس ام اس ماه رمضان------
حلول ماه مبارک رمضان، ماه رحمت و برکت و غفران مبارک باد.
-----اس ام اس ماه رمضان------
آمد گه آمرزش و شهرُ الله عظمی
توفیق خدایا، تو ز ما سلب مفرما
-----اس ام اس ماه رمضان------
شد باز در رحمت خالق به روی خلق
چون ماه مبارک ز افق گشت هویدا
مژده که شد ماه مبارک پدید
-----اس ام اس ماه رمضان------
به عاصیان وعده ی رحمت رسید
ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده
برایتان آرزومندم
- دكتر ژان فروموزان: ذخایر گلیكوژن كبدی و پروتئین خون و ذخیره چربی كه در مرد 30 درصد و در زن 20 درصد است برای یك ماه بدن كافی است؛ بنابراین طبق نتایج موجود پزشكی در یك ماه روزه ، از نظر بهداشتی خللی در بدن انسان به وجود نمی آید.
وی همچنین روش معالجه با روزه را «شست و شوی احشاء» تعبیر می كند و می گوید: در آغاز روزه داری زبان باردار است، عرق بدن زیاد است، دهان بو می گیرد، گاه آب از بینی راه می افتد و همه این ها علامت شست و شوی كامل بدن است. بعد از سه الی چهار روز بو برطرف می شود، اسیداوریك ادرار كاسته می شود و شخص احساس سبكی و نشاط فوق العاده می كند. در این حال اعضا هم استراحتی دارند.
- شهید دكتر سید رضا پاك نژاد: طی یك ماه روزه داری آدمی دارای جسمی تازه و آزاد شده از قید و بند سموم خواهد شد.
روزه از نظر بهداشت جسم در تمام سنین با توجه به حالات مختلف رعایت بعضی بیماری ها وتوانی ها بسیار مفید و نافع است؛ حتی كودكان از این منافع بی بهره نیستند؛ و با شرایط ویژهِ خود می توانند روزه بگیرند.
- دكتر كارل : بر لزوم روزه داری در تمام ادیان تأكید شده است. در روزه ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریك عصبی و بعد ضعف احساس می شود. در عین حال تغییرات مهمی صورت می گیرد و بالاخره تمام اعضا مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب قربانی می كنند. به این ترتیب روزه تمام بافت های بدنی را می شوید و آنها را تازه می كند.
- دكتر گوئلپا (فرانسوی): چهار پنجمچ بیماری ها از تخمیر غذا در روده هاست و همه با روزه اصلاح می شوند.
- دكتر تومانیانس: فایده كم خوردن و پرهیز كردن از غذاها در یك مدت كوتاه آن است كه چون معده در مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده، طی یك ماه روزه داری مواد زاید آن دفع می شود. همین طور كبد كه برای هضم غذا مجبور است دائماً صفرای خود را مصرف كند، در این مدت سی روز، ترشحات صفراوی را صرف حل كردن باقی مانده غذای جمع آوری شده خواهد كرد. به علاوه، دستگاه هاضمه در نتیجه كم خوردن غذا، اندكی فراغت حاصل می كند و رفع خستگی می نماید.
- فیثاغورث طبیب و دانشمند بزرگ یونانی، هنگام مرگ، شاگردانش را به روزه گرفتن توصیه كرد.
- در زمان بقراط ، اطبا بیماران خود را كه به بیماری سخت دچار بودند از غذا خوردن منع می كردند.
- آلكسی سوفورین (طبیب روسی) كتابی به نام امساك در غذا به رشته تحریر درآورده كه در آن مدت روزهِ طبی چهل روز تمام است؛ روزه ای كه نه سحری دارد و نه افطاری. تنها چیزی كه روزه دار مجاز است بخورد فقط آب، آب میوه و چای است. او معتقد است حتی مسلولین كه نیاز به تقویت بیشتری دارند اگر این رژیم عجیب را بگیرند به سرعت غیرقابل تصوری بهبود خواهند یافت!
وی همچنین می گوید: انواع بیماری ها از غذاهای زاید كه از معده می گذرند و در بدن تحلیل نمی شوند سرچشمه می گیرند. این مواد غذایی اضافی عفونت هایی تولید می كنند كه بهترین شرایط را برای رشد و نمو میكرب هاو باكتری ها فراهم می سازند و درمان همه آنها از طریق گرسنگی و امساك از غذا صورت می گیرد...
واقعا خیلی واسم جالبه که بعضی دوستان واسه روزه نگرفتن دلیل علمی میارن... !
آنجای که لذت بردن از لذت نبردن معنا میگیرد.»
زندهیاد علی حاتمی پس از ساخت مجموعههای تلویزیونی "مثنوی معنوی"، "سلطان صاحبقران" و ، سومین اثر تلویزیونیاش را با عنوان "هزاردستان" ساخت. او در این مجموعه از بهترین عوامل و بازیگران چون مازیاپرتو ،مهرداد فخیمی، مرتضی حنانه ،ولیالله خاکدان ، جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی، علی نصیریان، داود رشیدی ، محمدعلی کشاورزو..... را انتخاب کرد.

در واقع احداث شهرک سینمایی غزالی درسال ۱۳۵۸ در بزرگراه کرج به طرح و پیشنهاد شادروان علی حاتمی، کارگردان شهیر سینمای ایران و اجرای ولی الله خاکدان، آغاز شد. طرح علی حاتمی و ولی الله خاکدان تولید سریالی با مضمون تاریخ سیاسی معاصر ایران بود که فاصلهای کوتاه از اوایل دوره پهلوی اول را در بر میگرفت.
همزمان با آغاز تولید "هزار دستان"، از آنجا که این سریال شرایط جغرافیایی و شهری مناسب همان دوران اوایل قرن چهاردهم خورشیدی را لازم داشت، احداث شهرک سینمایی نیز آغاز شد. 10 هکتار مساحت برای ساخت و بازسازی تهران قدیم در نظر گرفته شد و سپس عکسهایی از ساختمانها، عمارتهای دولتی، محلهها، خیابانهای تهران و لباس و نوع پوشش تهیه شد.


علی حاتمی :سعی کردم "هزاردستان" تلفیق شخصیتهای تاریخی و ذهن خودم باشد
زنده یاد علی حاتمی به هنگام پخش مجموعه "هزاردستان" در سال 1367 با خبرنگار هفتهنامه سروش گفتگو کرد. او چگونگی شکلگیری مجموعهاش با این جمله شرح داد: بعد از "سلطان صاحبقران" قرار شد مجموعه دیگری را برای تلویزیون بسازم که البته آن مجموعه "جاده ابریشم" نبود، بلکه مجموعهای به نام "انحصار تنباکو" بود. من هم حدود شش تا هفت ماه روی این مسئله تحقیق کردم. بعد از یکسال متنی تهیه شد و به صورت طرح به سازمان تلویزیون و رادیو آن زمان ارائه دادم.
وی ادامه داد: با طرح "انحصار تنباکو" مخالفت شد و گفتند شما مجموعه دیگری برای ما بسازید. بعد از این اتفاق، یعنی پس از "سلطان صاحبقران" سر من هم شلوغ شده بود، زیرا همه تهیهکنندگان دوست داشتند من برای آنها کار کنم و از سوی دیگر رفت و آمدهایم زیاد شده بود و فرصت تحقیقات نداشتم. فقط در فاصله تحقیقات "سوته دلان" این فرصت دست داد. در واقع من بعد از "مثنوی معنوی" و "سلطان صاحبقران" به طور کلی مجموعه سازی میکردم و امیدوار هم بودم به این هدفم برسم. هدفم این بود تا مجموعه بسازم و به ترتیب آنها را کاملتر کنم.

ادامه مطلب
یک تحقیق جدید حاکیست؛ رژیم غذایی غنی از روغن نارگیل هم چربیها را از بین میبرد و هم از بدن در برابر مقاومت انسولینی محافظت میکند.
این پژوهش همچنین توجیه میکند که چطور اسیدهای چرب زنجیرهای متوسط موجود در روغن نارگیل در رژیم غذایی میتواند به از دست دادن چربی در بدن کمک کند.
به گفته متخصصان؛ چاقی و مقاومت انسولینی فاکتورهای مهمی هستند که به بروز دیابت نوع دوم منجر میشوند.
نیگل تورمز و جیمینگ یی دو محقق انستیتو تحقیقات پزشکی گاروان در سیدنی، متابولیسم چربی و مقاومت انسولینی را در موشهای آزمایشگاهی که روغن نارگیل مصرف کرده بودند با موشهایی که رژیم غذایی آنها بر اساس گوشت پرچرب بود، مورد مقایسه قرار دادند.
به گزارش روزنامه تایمز، محققان دریافتند: برخلاف اسیدهای چرب زنجیره بلند که در چربیهای حیوانی یافت میشوند، اسیدهای چرب زنجیره متوسط به قدری کوچک هستند که بتوانند وارد میتوکندری شوند. میتوکندریها نیروگاههای سوخت انرژی در درون سلول هستند که در آنها اسیدهای چرب متوسط میتوانند مستقیما به انرژی تبدیل شوند.
من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم
از زن و غر زدن روز و شبش آزادم
نه کسی منتظرم هست که شب برگردم
نه گرفتم دل و نه قلوه به جایش دادم
زن ذلیلی نکشم هیچ نه در روز و نه شب
نرود از سر ذلت به هوا فریادم
“هر زنی عشق طلا دارد و بس٬ شکی نیست”
نکته ای بود که فرمود به من استادم
شرح زن نیست کمی٬ بلکه کتابی است قطور
چه کنم چیز دگر نیست از آن در یادم
هر کسی حرف مرا خبط و خطا می خواند
محض اثبات نظرهای خودم آمادم(!)
زن نگیر – از من اگر می شنوی- عاقل باش!
مثل من باش که خوشبخت ترین افرادم
مادرم خواست که زن گیرم و آدم گردم
نگرفتم زن و هرگز نشدم من آدم!
هیچ کس نیست که شیرین شود از بهر دلم
نه برای دل هر دختر و زن فرهادم
الغرض زن که گرفتی نزنی داد که: “من
از چه رو در ته این چاه به رو افتادم؟”
دائما به شوهرتان بگویید :
ولی خودمونیم ها ، تو بیریخت ترین خواستگارم بودی !
. غذای شور و سوخته جلوی شوهرتان بگذارید
و قبل از اینکه به غذا لب بزند بگویید :
اینقدر بدم میاد از مردایی که از غذای زنشون ایراد می گیرن !
هروقت شوهرتان برای شما دسته گل خرید ، بگویید :
اِ ، باغچه همسایه چه گلهای قشنگی داره ! چرا کندیشون ؟!
هر وقت شوهرتان برای شما حرفای عشقولانه زد ،
به طرز فجیعی از ته حلق بگویید :
هوووووووووووووووووق !
هر وقت مادر شوهرتان منزل شما دعوت بود ،
به او محل نگذارید و بروید توی اتاقتان روزنامه بخوانید !
هر وقت دیدید شوهرتان مشغول تماشای مسابقه فوتبال می باشد ،
به بهانه تماشای عمو پورنگ ، سریع کانال را عوض نمایید !
دائماً در حضور شوهرتان ،
از عرضه و توانایی های مردان دیگر تعریف کنید !
برای تولد شوهرتان ، مسواک وخمیر دندان کادو بگیرید و بگویید
که عزیزم امیدوارم صد سال زنده باشی
و دیگه هیچوقت دهنت بوی گند نده !
اگه شوهرتان با کلی قرض و قوله و وام گرفتن ،
برای کادوی تولدتان یک عدد پژو 206 آلبالویی خرید ،
با دلخوری بگویید :
اگه با خواستگار قبلیم ازدواج می کردم
حتما برام یه ماکسیما می خرید !
هر وقت دیدید که شوهرتان با خیال راحت خوابیده است ،
برای ضد حال زدن به او بگویید :
عزیزم میدونی اگه الان مهریم رو مطالبه کنم
باید بری گوشه زندان بخوابی ؟!
هر 5 دقیقه یکبار به محل کار شوهرتان زنگ بزنید و بگویید :
عزیزم فقط می خواستم مطمئن بشم که تلفنت
مشغول نیست و حواست جمع کارته !
هر سال در سالگرد ازدواجتان به همسرتان بگویید :
عزیزم ، انگار همین چند سال پیش بود که
در یک لحظه خر شدم و بله رو گفتم !
از همسرتان معنای عشق را بپرسید
و بعد از اینکه 2 ساعت عشق را تفسیر کرد
و برایتان داستان های عشقی تعریف کرد ، به او بگویید :
ابله ! عشق یه چیزی مثل کشک و دوغه ، دروغه خُله ، دروغه !
هر وقت ، شوهرتان رازی را برایتان گفت
و از شما خواست که پیش خودتان بماند و به کسی نگویید ،
سعی کنید ، کسی از دوستان ، فامیل و همسایه ها نماند
که این راز به گوشش نرسد !
و هر وقت به دلیل عمل به توصیه های بالا ،
شوهرتان تصمیم به طلاق دادن شما گرفت ،
با توجه به قحطی شوهر در جامعه ،
با چشمانی پر از اشک به او بگویید :
منو ببخش عزیزم.
و بعد از اینکه کاملا خر شد ،
عمل به توصیه های بالا را از نو تکرار نمایید !!!
پدیده افزایش سن ازدواج نه فقط در ایران، بلکه در کشورهای توسعهیافته فراصنعتی نیز مشاهده میشود.
به طوری که براساس نتایج مطالعات موجود، نسبت افراد ازدواج کرده در آمریکا از 78 درصد در سال 1960 به 52 درصد در سال 2000 و کمتر از 50 درصد در سال 2005 کاهش یافت. پرسش ضمنی و در عین حال اصلی این مقاله چنین است: چرا جوانان دیر ازدواج میکنند؟
در خصوص این پرسش، تعبیرها و تفسیرهای متنوع (و البته گاهاً مرتبطی) از جانب صاحبنظران اقتصادی و اجتماعی شده است. بررسی منابع و ادبیات موجود در زمینه تأخیر ازدواج و همچنین تجربیات و نتیجه مطالعات ، نشان از آن دارد که تأخیر ازدواج در حال حاضر ریشه در چندین عامل اصلی اقتصادی و به خصوص جامعهشناختی دارد که عمده تأکید این نوشته نیز بر دلایل اخیر یعنی جامعهشناختی است.
بنابر دیدگاه محوری این نوشتار، عامل اصلی افزایش سن ازدواج، تجربه مدرنیته و نوسازی جامعه ایرانی است. جامعه ایران همانند سایر جوامع، با گذار از نظم سنتی و حیات اجتماعی حاکم بر آن و ورود به حیات اجتماعی ملازم با نظم مدرن، تحولات و دگرگونیهایی را از سر گذرانده است.
طبیعی است چنانچه این تحولات بدون برنامهریزی و پیشبینی اتفاق افتند و شرایط جامعه به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آماده برای پذیرش چنین تحولاتی نباشد، تبعات منفی آن از دستاوردهای مثبتی که خواهد داشت، بیشتر است.
به نظر میرسد در خصوص افزایش سن ازدواج جوانان، شاهد چنین جریانی باشیم. بدین معنی که تجربه نوسازی و مدرنیته ایرانی، همگام با سیر ممالک اعم از توسعهیافته و در حال توسعه و شرایط خاص حاکم بر چنین تجربهای، موجب بروز پدیدهای به اسم افزایش سن ازدواج جوانان (و در ادامه، تجرد قطعی در بین برخی) شده است. مکانیسم این تأثیر مدرنیته و نوسازی بر افزایش سن ازدواج و تأخیر آن در سه سطح اتفاق میافتد؛
سطح اول) سطح کلان جامعه؛ یعنی هر چه جامعه از حالت سنتی و نظم خاص حاکم بر آن خارج شده و به موقعیت مدرن با نظم متفاوتی نزدیکتر شود، میزان افزایش سن ازدواج در آن بیشتر خواهد بود.
سطح دوم) سطح میانی جامعه؛ یعنی هر چه میزان پوشش نهادها (یا فرایندهای) جایگزین ازدواج در جامعه بیشتر باشد، شاهد افزایش بیشتر سن ازدواج خواهیم بود.
سطح سوم) سطح فردی؛یعنی هر چه میزان نوگرایی (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی) افراد بیشتر باشد، افزایش سن ازدواج در آنها بیشتر است. بنابراین، میتوان گفت هر چه جامعه به سمت وضعیت مدرن پیش رفته و مؤلفههای بیشتری از حیات مدرن را (با ارزشهای ملازم و ذاتی آن) در سه سطح فوق تجربه کند، تأخیر ازدواج در آن بیشتر است.
اما اینکه کدام مؤلفهها و نمودهای تجربه مدرنیته است که باعث تأخیر ازدواج در جمعیت آماده برای ازدواج کشور میشود، موضوعی است که در ادامه به شرح مهمترین آنها پرداخته میشود:
ادامه مطلب
نصوح به اندازه اى چابک و تردست بوده است که همه زنها مایل بودند کارشان را او عهده دار شود، خورده خورده آوازه نصوح ، بگوش دختر پادشاه وقت رسید، میل کرد که وى را از نزدیک ببیند.
فرستاد حاضرش کردند، همینکه دختر پادشاه وضعش را دید پسندید و شب او را نزد خود نگهداشت ، روز بعد دستور داد حمامى را خلوت کنند و از ورود اشخاص متفرقه بآنجا جلوگیرى نمایند. سپس نَصوح را بهمراه خود بحمام برد و تنظیف خودش را به او محول نمود.
از قضا دانه گرانبهائى از دختر پادشاه ، در آنحمام مفقود گشت از این پیش آمد دختر پادشاه در غضب شد و به دو تن از خواصش فرمان داد که همه کارگران را تفتیش و بازرسى کنند، تا بلکه آن دانه گرانبها پیدا شود. طبق این دستور ماءمورین ، کارگران را یکى بعد از دیگرى مورد بازدید خود قرار دادند. هینمکه نوبت به نَصوح رسید، با اینکه آن بیچاره روحش خبرنداشت ولى از اینجهت مى دانست که اگر تفتیشش کنند کارش به رسوائى کشیده خواهد شد به خاطر همین هم حاضر نشد که تفتیشش کنند. لذا به هر طرف که ماءمورین مى رفتند تا دستگیرش کنند، او به طرف دیگر فرار مى کرد و این عمل او به آنها اینطور نشان مى داد که دانه را او ربوده و از این نظر ماءمورین براى دستگیرى او اهمیت بیشترى قائل بودند.
نصوح هم چون تنها راه نجات را این دید که خود را در میان خزانه حمام پنهان کند ناچار خودش را بداخل خزانه رسانید، و همینکه دید ماءمورین براى گرفتنش به خزانه وارد شدند و فهمید که دیگر کارش تمام است و الا ن است که رسوا شود، بخداى متعال از ته دل توجه عمیقى نمود و از روى اخلاص از کرده هاى خود توبه کرد و دست حاجت بدرگاه الهى دراز نمود و از او خواست که از این غم رسوائى نجاتش دهد.
ادامه مطلب
می گویند برای تعمیر دیگ بخار یک کشتی عظیم بخاری از یک متخصص دعوت کردند.
وی پس از آنکه به توضیحات مهندس کشتی گوش داد وسوالاتی از او کردبه قسمت دیگ بخار رفت، نگاهی به لوله های پیچ در پیچ کرد و چند دقیقه به صدای دیگ بخار گوش داد و چکش کوچکی را برداشت و با آن ضربه ای به شیر قرمز رنگی زد ...
ناگهان تمام موتور بخار کشتی به طور کامل به کار افتاد وعیب آن برطف شدو آن متخصص هم در پی کار خود رفت!
روز بعد که صاحب کشتی یک صورتحساب هزار دلاری دریافت کرد متعجب شد و گفت که این متخصص بیش از پانزده دقیقه در موتورخانه کشتی صرف نکرده است .
آنگاه از او صورت ریز هزینه ها را خواست و متخصص این صورتحساب را برایش فرستاد :
بابت ضربه زدن چکش 5./ دلار !
بابت دانستن محل ضربه 5/999 دلار !!!
نتیجه : آنچه شما را به نتیجه مطلوب می رساند الزاما نه تلاش و فعالیت سخت و طاقت فرسا که آگاهی و اطلاع از چگونگی انجام دقیق و درست کارهاست.
بسیاری عمر خود را صرف بدست آوردن چیزهایی می کنند که شیوه کسب آن را نیاموخته اند.
آنها با حالتی از تعجب و عدم رضایت از خود می پرسند : چرا زندگی مزد تلایشهایمان را نداده است در حالی که همه آنچه در توان داشتیم به کار برده ایم؟!
موفقیت و رسیدن به اهداف و خواسته ها دارای اصول و قواعدی مشخص است و قبل از هر اقدامی باید از این اصول آگاهی پیدا کرد.
زندگی به عمل همراه با علم وآگاهی جایزه می دهد و شما باید دقیقا بدانید که چه کارهایی ،در چه زمانی و با چه شیوه ای انجام دهید تا به نتایج مورد نظرتان دست پیدا کنید...

شرح: ستارگان اندکی در فاصله 10 سال نوری از خورشید تنهای ما قرار دارند
درباره ماه رمضان
رمضان اسمى از اسماء الهى مىباشد و نبایستبه تنهائى ذكر كرد مثلا بگوئیم، رمضان
آمد یا رفت، بلكه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنى ماه را باید به اسم اضافه نمود، در این
رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) گوش فرا مىدهیم.
رمضان از اسماء الله است
هشام بن سالم نقل روایت مىنماید و مىگوید: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت
ابى جعفر امام باقر (علیهما السلام) بودیم، پس سخن از رمضان به میان آوردیم.
فقال علیه السلام: لا تقولوا هذا رمضان، و لا ذهب رمضان و لا جاء رمضان، فان
رمضان اسم من اسماء الله عز و جل لا یجیى و لا یذهب و انما یجیىء و یذهب الزائل و
لكن قولوا شهر رمضان فالشهر المضاف الى الاسم و الاسم اسم الله و هو الشهر الذى
انزل فیه القرآن، جعله الله تعالى مثلا و عیدا و كقوله تعالى فى عیسى بن مریم (علیهما
السلام) و جعلناه مثلا لبنى اسرائیل. (1)
امام علیه السلام فرمود: نگوئید این است رمضان، و نگوئید رمضان رفت و یا آمد، زیرا
رمضان نامى از اسماء الله است كه نمىرود و نمىآید كه شىء زائل و نابود شدنى
مىرود و مىآید، بلكه بگوئید ماه رمضان، پس ماه را اضافه كنید در تلفظ به اسم، كه اسم
اسم الله مىباشد، و ماه رمضان ماهى است، كه قرآن در او نازل شده است، و خداوند
آن را مثل و عید قرار داده است همچنانكه پروردگار بزرگ عیسى بن مریم (سلام الله
علیهما) را براى بنى اسرائیل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب
(علیه السلام) روایتشده كه حضرت فرمود: «لا تقولوا رمضان و لكن قولوا شهر
رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان» (2) شما به راستى نمىدانید كه رمضان چیست (و
چه فضائلى در او نهفته است).
واژه رمضان و معناى اصطلاحى آن
رمضان از مصدر «رمض» به معناى شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل... معنا شده
است، انتخاب چنین واژهاى براستى از دقت نظر و لطافتخاصى برخوردار است. چرا
كه سخن از گداخته شدن است، و شاید به تعبیرى دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و
سوزان نفس و تحمل ضربات بى امانش،زیرا كه رمضان ماه تحمل شدائد و عطش
مىباشد، عطشى ناشى از آفتاب سوزان یا گرماى شدید روزهاى طولانى تابستان.
و عطش دیگر حاصل از نفس سركشى كه پیوسته مىگدازد، و سوزشش براستى جبران
ناپذیر است.
در مقایسه این دو سوزش، دقیقا رابطه عكس برقرار است، بدین مفهوم كه نفس سركش
با چشیدن آب تشنهتر مى گردد، وهرگز به یك جرعه بسنده نمىكند، و پیوسته آدمى را
در تلاش خستگى ناپذیر جهت ارضاى تمایلات خود وا مىدارد. و در همین رابطه است
كه مولوى با لطافت هرچه تمامتر این تشبیه والا را به كار مىگیرد و مىگوید:
آب كم جو تشنگى آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست تا سقا هم ربهم آید جواب
تشنه باش الله اعلم بالصواب زین طلب بنده به كوى حق رسید درد مریم را به خرما بن
كشید
اما از سوى دیگر، عطش ناشى از آفتاب سوزان سیرى پذیر است، و قانع كننده.
پىنوشتها:
1- بحار جلد 96، ص 376، طبع اسلامیه
2- بحار، ج 96، ص 377
روزه، درمان بیماریهاى روح و جسم صفحه 22
سید حسین موسوى راد لاهیجى
.: RASEKHOON.NET:.