تاريخ : سه شنبه 25 آبان 1389  | 7:47 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian



عید قربان عید پیروزی

به مناسبت دهم ذیحجه عید قربان؛
عید قربان عید پیروزی وظیفه و شکوفایی روح ایثار است 
یکشنبه 10 ذیحجه 1426 هجری قمری، عید قربان است، عیدی که همواره از آن به عنوان عید پیروزی وظیفه بر غریزه و اوج تجلی شکوفایی روح ایثار یاد می شود . 
هرگاه انسان بر سر دو راهی غریزه و وظیفه قرار گرفت و غریزه را انتخاب کرد، به سوی حیوانات گرویده بلکه از حیوانات هم پست تر شده است، چون از عقل و فکر و رهنمودهای انبیا استفاده نکرده است . اما همین که انسان در این دو راهی خطرناک وظیفه را انتخاب کرد و در خط ملائکه و پاکان قرار گرفت آنرا عید می گیرد، به عنوان غریزه گرسنگی و تشنگی انسان را به استفاده از آب و نان می کشاند، ولی وظیفه دستور می دهد که در ماه رمضان خودداری کن، کسانی که سی روز وظیفه را انتخاب کرده اند، روز عید فطر را باید عید بگیرند، زیرا وظیفه را بر غریزه ترجیح داده اند.

غریزه فرزند دوستی به ابراهیم (ع) می گوید: اسماعیل(ع) را ذبح نکن، اما وظیفه می گوید: او را ذبح نما. حضرت ابراهیم(ع) در این دو راهی، رضای خداوند و وظیفه را بر تمایلات شخصی خود و غریزه پیروز کرد، لذا باید آنرا عید بگیرد، اگر در حدیث می خوانیم: هر روز که در آن معصیت خدا نشود، عید است، به همین معنا است که در برابر جاذبه های هوای نفس در خط خدا قرار گرفته، هر گاه انسان بر خواسته همه شیطان های درونی و بیرونی پا می نهد آن روز را باید عید بگیرد.


ادامه مطلب




نظرات 1
تاريخ : یک شنبه 23 آبان 1389  | 2:18 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
تئوری تاثیر نقش های اجتماعی بر رفتار انسانها
رفتار انسانها از دوران قبل از روشنفکری یکی از اسرار موجود در ذهن انسان بوده و تا زمان حال نیز به همان صورت باقی مانده و توجه مطالعات علمی را به خود معطوف کرده است.

ادامه مطلب




نظرات 1
تاريخ : یک شنبه 23 آبان 1389  | 2:17 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
10 راه برتر برای ایجاد موفقیت، رضایت و آرامش در زندگی
زندگی، اعمالی است که بین زمانیکه پا به این دنیا می گذاریم و زمانیکه از این دنیا می رویم انجام می دهیم. فقط یک بار شانس آنرا داریم و باوجود آنچه بقیه مردم ممکن است تصور کنند، این خود ما هستیم که باید تصمیم بگیریم با آن چه کنیم.

ادامه مطلب




نظرات 2
تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1389  | 8:36 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

سال روز ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه(س)

 

سالروز پاکترین، زلالترین، شادترین و مقدس ترین پیوند هستی مبارکباد . . .

لباس یاس برتن کرد زهرا کناره دست او بنشست مولا محمد خطبه خواند زهرابلی گفت غلط گفتم بلی نه یا علی گفت


http://lawapnuac.blogfa.com







نظرات 1
تاريخ : شنبه 8 آبان 1389  | 7:27 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

خاستگاه تاتر جهان
عناصر تئاتری و دراماتيک را در هر جامعه­ ای انسانی می­توان پیدا کرد، صرف نظر از آنکه اين جوامع پيشرفته و پيچيده باشند يا نباشند. اين عناصر در رقص­ها و مراسم مردم ابتدايی همان قدر بارزند که در مبارزات سياسی، راهپيماها، مسابقات ورزشی، مراسم مذهبي و حتی در بازی­های کودکان ما پيداست غالب شرکت ­کنندگان در اين گونه فعاليت­ها خود گمان نمی­کنند در فعاليتی تئاتری حضور دارند، با آنکه در آنها تماشاگر، ديالوگ و برخورد عقايد به کار گرفته می­شود. بايد متذکر شد که ميان تئاتر به عنوان يک شکل هنری و بهره­برداری ضمنی از عناصر تئاتری در فعاليت­های ديگر معمولاً تمايزی قايل می شوند. علاقه به درک خاستگاه تئاتر از اواخر سده­ی نوزدهم سرعتی تصاعدی گرفت، زيرا در آن زمان مردم شناسان اشتياق زيادی به يافتن پاسخ مسأله از خود نشان می­دادند. از آن هنگام تا به امروز، نظر مردم­شناسی حداقل سه مرحله را پشت سر نهاده است.

در مرحله­ي اول که از 1875 تا 1915 به طول انجاميد، مردم شناسان به رهبري "سر جيمز فريزر" ادعا کردند که همه­ي فرهنگ­ها از يک الگوي تکاملي پيروي مي­کنند. در نتيجه جوامع ابتدايي موجود در عصر حاضر، مي توانند منابع مستندي درباره تئاتر هزاران سال پيش در دسترس ما بگذارند.
مرحله­ي دوم پيشرفت مردم شناسي از سال 1915 آغاز مي­شود و مکتب ديگري به رهبري "برانيسلاو مالينوفسکي" ، روش استقرايي مکتب "فريزر" را رد مي­کند، و به جاي آن رهيافتي استنتاجي را پيشنهاد مي­کند. مکتب جديد مطالعه­ي خود را در محل مورد بررسي، و در عمق آن آغاز کرده و سؤال را اساساً به گونه­ي ديگري طرح مي­کند: کارکرد روزانه­ي جوامع معين چگونه است؟ اين مکتب را غالباً مکتب «کارکرد گرايي» مي­نامند. ب
عد از جنگ جهاني دوم مرحله­ي سومي هم توسط مردم شناسان بنا نهاده شده که مکتب «ساختگرايي» ناميده مي­شود. باني اين مکتب "کلود لِوي استروس" نام دارد. لِوي استروس همچون پيروان مکتب کارکرد گرايي، داروينيسم فرهنگي را رد مي­کند و معتقد است که هر جامعه­اي خط فرهنگي خاصه­ي خود را به وجود مي­آورد. لِوي استروس نيز مانند فريزر به الگويي جهاني معتقد است، هرچند الگوي او با الگوي فريزر تفاوت دارد. آنچه براي لِوي استروس بيشترين اهميت را دارد آن است که بداند مغز چگونه عمل مي­کند و پاسخ آن را در تحليل اسطوره جستجو مي­کند. ا

مروزه اکثريت منتقدان و مورخان توافق دارند که آئين تنها يکي از خاستگاه­هاي تئاتر است و نه لزوماً تنها خاستگاه آن. از طرف ديگر، غالب محققان اين نظر که تئاتر در همه­ي جوامع از الگوي تکاملي واحدي پيروي کرده است را رد مي­کنند. به علاوه امروزه هيچ مردم شناسي جوامع ابتدايي را فرودستانه برآورد نمي­کند. آنها دريافته­اند که اگرچه جوامع پيشرفته از دانش تخصصي و فنون بهره­مندي بيشتري دارند، اما در مقابل، غالباً از نظر همبستگي و يکپارچگي ويژه­اي که در جوامع کمتر پيشرفته وجود دارد، دچار کمبود قابل توجهي هستند با آنکه منشأ آئيني امروز پذيرفته­ترين نظريه درباره­ي خاستگاه تئاتر است، اما هرگز تنها نظريه­ي مورد قبول عام محسوب نمي­شود. هستند محققاني که معتقدند سرچشمه تئاتر داستانسرايي است؛ آنها اظهار مي­دارند که گوش کردن و رابطه برقرار کردن با قصه­ها عمده­ترين خصيصه­ي انسان است، همچنين آنها الگويي را پيشنهاد مي­کنند که در آن الگو تئاتر از افسانه­سرايي نشأت می گيرد. افسانه­ها ابتدا درباره­ي شکار، جنگ يا فتوحات ديگرند و به تدريج آب و تاب بيشتري مي­يابند. مطالعات اخير از نقاشي­هاي به دست آمده از عصر يخبندان حاکي از آن است که انسان از 30000 سال پيش مراسم آئيني اجرا مي­کرده است و از هزاره هاي بعد از اين تاريخ، يعني 20000 سال پيش، در يکي از غارهاي فرانسه و اسپانيا يک نقاشي به دست آمده که نشان دهنده­ي مراسمي است مربوط به شکار اما نظر ما درباره­ي اين نقاشي­هاي اوليه هنوز محقق نيست. وقتي به دوره­هاي نزديک­تر مي­رسيم و مي­بينيم انسان آغاز به گسترش مهارت­ها و عاداتي کرده است که راه به تمدن مي­برند، تصاوير براي ما گوياتر مي­گردند: تصاويري همچون اهلي کردن حيوانات، کشت گندم، اختراع سفالگري و ترک زندگي کوچ­نشيني يعني هنگامي که شکارچيان و تهيه­کنندگان غذا در مکاني مستقر مي­شوند و به کشاورزي و دامداري خو مي­کنند.

تئاتر و درام در يونان باستان هنگامي که تمدن­هاي خاور نزديک و مصر شکوفا مي­شدند، قدم در راه تحول مي­نهاد. مهمترين اين تمدن­هاي نوپا، از نظر بررسي ما، «تمدن اژه­اي» است که پيشاهنگ تمدن يوناني بود. «فرهنگ مينوسي» که از سال 2500 تا 1400 پيش از ميلاد در جزيره­ي کِرت شکفته بود، در اثر زمين لرزه يا آتش­سوزي فاجعه آميزي ويران شد، و اطلاع کمي از چگونگي آن در دست است. پس از آن، تمدن ميسني توسط مهاجمان شمالي نابود شد، و عصر تاريک از 1100 تا 800 پيش از ميلاد آغاز گرديد. اين تمدن باستاني اژه­اي تأثير مستقيم زيادي در تحول تئاتر نداشت، اما تاثیر غير مستقيم آن فوق­العاده زياد بود، زيرا خدايان، قهرمانان و تاريخ همين مردم بود که مواد اوليه­ي ايلياد و اديسه­ي هومر و اکثر درام­هاي يوناني را فراهم آورد. از اين رو اين تمدن­ها به جهات مختلف زيربناي ادبيات غرب به شمار مي­آيند. تمدن يونان که اولين دوران بزرگ تئاتر را عرضه کرد، به تدريج از سده­ي هشتم تا ششم پيش از ميلاد شکل گرفت.

واحدهاي بزرگ سياسي اين تمدن «پوليس» ناميده مي­شدند. مهمترين اين ايالت ـ شهرها آيتکا (آتن)، اسپارت، کورِنت، تِب، مگارو آرگوس بودند. اگرچه آتن از سال 500 پيش از ميلاد مرکز هنري يونان بود، اما اسپارت قدرت اصلي و خط رابطي بود که اکثر ايالت ـ شهرها، از جمله آتن را به هم مي­پيوست. جنگ با ايران اين قاعده را بر هم زد. مانند هر جامعه­ي باستاني ديگر، مدارک مربوط به خاستگاه تئاتر و درام در يونان باستان نادر است. يونانيان نوشتن را چند صباحي پس از 700 پيش از ميلاد آموختند. در حقيقت آنها حروف الفباي فينيقيان را گرفتند و مناسب حال خود تغيير دادن. پس از آن دوره است که اسناد نوشتاري يوناني افزايش مي­يابد. اسناد مربوط به تئاتر در اين دوران هنوز کم است. ارتباط بين تئاتر و ايالت ـ شهر از سال 534 پيش از ميلاد آغاز شد و آن زماني بود که دولت آتن مسابقه­اي براي انتخاب بهترين تراژدي اجرا شده در ديونوسياي شهر، که جشنواره­ي مذهبي مهمي بود، گنجانيد. کمدي آخرين شکل دراماتيک بود که از طرف حکومت يونان به رسميت شناخته شد، ولي تا سال­هاي 487ـ486 به ديونوسياي شهر راه نيافت. لذا سرگذشت آن، تا قبل از اين تاريخ، تا حدودي بر حدس و گمان استوار است. ارسطو مي­گويد کمدي از نمايش بديهه­سازي­هاي سرخوانِ آوازه­هاي آئيني فاليک بيرون آمده است.

 اما از آنجا که تعداد زيادي آئين­هاي فاليک وجود داشته، روشن نيست منظور ارسطو کداميک بوده است. بعضي از مراسم ما قبل دراماتيک، توسط گروه رقص اجرا مي­شد، که گاه صورتک حيوان بر چهره مي زدند يا سوار حيوانات مي­شدند و يا حيواني را به عنوان نماينده­ي حيوانات ديگر با خود مي­کشيدند. همچنين در آن دوره نمايش­هاي همسرايان چاق، سايترها و مرداني بر فراز ديرک­هاي بلند وجود داشت. مراسم اغلب شامل يک راهپيمايي به دنبال همسراياني بود که مي­خواندند و مي­رقصيدند و نمادهاي بزرگ و فاليک را بر روي علم­هايي به اهتزاز در مي­آوردند. اين مراسم موجب عکس­العمل­ها و مسخره­گي­هايي در ميان شرکت­کنندگان و تماشاگران مي­شد. در کمدی هاي اوليه همه­ي اين نمايش­ها عناصر جنبي خود را نيز داشتند. کمدي گذشته از خاستگاه و تاريخ آغاز آن، در بين سال­هاي 487ـ486 به حد کافي رشد يافته بود تا بتواند شايستگي­هاي نمايش در ديونوسياي شهر را داشته باشد. نام تعداد کمي از کمدي­نويسانِ نخستين ضبط شده است: کيونيدِس، که ظاهراً برنده­ي اولين مسابقه بوده، ماگنِس که برنده 11 مسابقه بوده است و کمدي­هايي مثل پرنده­ها، پشه انجيري و قورباغه­ها از اوست. اِکفانتيدس که گفته مي­شود کمدي­هاي ظريف­تري از پيشينيان خود نوشته است. کراتينوس که بيست و يک نمايشنامه­ي کمدي را به او نسبت داده­اند و به عنوان اولين نويسنده­ي واقعي و در خور توجه در زمينه­ي کمدي شناخته مي­شود. کراتس که سايترهاي شخصي را که قبلاً شاخص کمدي بود رها کرد و به مسائل عمومي­ترين پرداخت. او پوليس و آرسيتوفان سر کرده­ي همه­ي کمدي نويسان که بذله گوئي­ها و ابداعاتش در سايتر مورد قبول همه قرار گرفته است.

 شرق و غرب در تلاقي هزار ساله بيزانس مرحله­ي ديگري از تداوم تاريخ روم و اسکندر کبير و تمدن کلاسيک يونان بود. تئاتر بيزانس سه گونه متمايز داشت: تئاتر سپند، تئاتر مذهبي و تئاتر کلاسيک يا اديبانه. ارزيابي طبيعت و وسعت تئاتر بيزانس مشکل است، زيرا منابع موجود بسيار اندک است و مورخان بر سر تفسير همين اندک نيز توافق ندارند. مسلم اين است که نمايش­هاي تئاتري در سراسر دوران بيزانس رواج داشته­اند. گفته مي­شود که قسطنطنيه در اصل دو تئاتر از نوع رومن داشته و حداقل يکي از آنها تا اواخر دوران بيزانس برپا بوده است. قلمرو امپراتوري بيزانس شامل بخش اعظم مديترانه­ي شرقي بود که تئاترهاي هلني و يوناي ـ رومي در آن ساخته شده بودند. نمايش­هاي تئاتري و سرگرم کننده از طريق بيزانس به مدت هزار سال تداوم يافتند و هنگامي که اينگونه نمايش­ها در روم از رونق افتاده بودند در بيزانس به حيات خود ادامه دادند. تأثير بيزانس بر اروپاي غربي بسيار محتمل است، زيرا روابط تجاري بين بيزانس و روم غربي هيچگاه به کلي قطع نشد.

بدون شک در اوايل سده­ي نهم، هنر بيزانس در معماري کليساها و پديده­هاي ديگر هنري در غرب تأثير فراوان داشته است. همچنين جنگ­هاي صليبي که در سده­ي يازدهم آغاز شد برخورد شرق و غرب را افزايش داد. به رغم وجود شرايط مناسب، هنوز نمي­توان تأثير بيزانس بر تئاتر غرب را اثبات کرد اما مي­توان اذعان داشت که بيزانس سنت تئاتري را زنده نگه داشت و بخش­هايي از هنر آن الهام­بخش هنرمندان بعدي گرديد. امپراتوري بيزانس سرانجام تسليم نيروهاي مسلمين شد. تحت تعليمات حضرت محمد (ص) جهان اسلام به سرعت رو به گردش نهاد و در حوالي 622 مقبوليت عام يافت. در قلمرو اسلام داستان­گويي تقريباً در همه جا و درام­هاي فولکور در برخي نقاط، متداول بود. در نقاط ديگر، به ويژه در هند، اندونزي، ترکيه و يونان تئاتر عروسک­هاي سايه محبوبيت يافت. اما عروسک­ها تا حد ممکن از واقع­گرايي به دور بودند. اين عروسک­ها اشکالي دو بعدي بودند که از قطعات چرم بريده مي­شدند و با قطعه چوبي که به آن وصل مي­شد هدايت مي­گرديدند. بعدها، تنها سايه­ي اين عروسک­ها که توسط فانوس يا مشعل بر روي پارچه­ي سفيدي منعکس مي­گرديد، نمايش داده مي­شد. در بعضي کشورها تئاتر سايه هنر پيشه­اي گرديد و به کلي از هنر بازيگري زنده جدا گشت. تئاتر سايه ظاهراً حدود سده­ي چهاردهم ميلادي در ترکيه عرضه شد. پس از سقوط بيزانس، در مناطقي که عصر عظيم تئاترهاي کلاسيک، هلني و يوناني ـ رومي را ديده بود، نمايش­هاي عروسکي بر گرد شخصيت «قراگوز» و ماجراهاي مضحک او دور مي­زد. سرانجام اين نمايش­ها قراگوز ناميده شدند و اين سنت تا زمان ما ادامه يافته است.

مسلمانان در بسياري از نقاط تئاتر را به عنوان هنري بي اهميت قلمداد کردند. در هزاره­ي اول مسيحي، يکي از توسعه يافته­ترين و پرمحتواترين درام­ها را بايد در هند جستجو کرد. تمدن هند به قدمت تمدن مصر باستان و خاورميانه است، اما دانش ما بر اين تمدن با ورود قوم آريايياز آسياي مرکزي در 1500 پيش از ميلاد آغاز مي­شود. در واقع در سده­هاي پس از آن است که ترکيب و سيماي زندگي و هنر مردم هند پديدار مي­گردد. شايد مهمترين تأثيرات بر درام هند، از طريق هندوييسم و ادبيات سانسکويت صورت گرفته باشد. عصر طلايي درام در فرهنگ هندي حدود 120 ميلادي آغاز مي­شود و تا حدود 500 ميلادي ادامه مي­يابد. نقطه­ي اوج عصر طلايي سده­هاي چهارم و پنجم است که امپراتوري گوپتا در شمال هند مرکز هنر، طب و آموزش قرار مي­گيرد. در آنجا شهرهاي زيبا، دانشگاه­ها و تمدني عظيم و پر شکوه بنيان نهاده مي­شود. نقطه­ي اوج ديگري نيز در نيمه­ي اول سده­ي هفتم تحت فرمانروايي شاه هارشا به ظهور مي­رسد. خود هارشا يکي از نمايشنامه نويس­هاي مهم محسوب مي­شود. در دوران حکومت هارشا تأثير هند بر آسياي جنوب شرقي نيز گسترده شد و موجب توسعه­ي درام در آن نقاط گرديد. هنديان به واقع نگاري و ضبط تاريخ توجه چنداني نشان نمي­دادند، از اين رو محققان جديد تاريخ­هاي بسيار متفاوتي را براي درام­هاي موجود سانسکريت در نظر گرفته‌اند.

اما آنچه پيش از همه مورد توافق است قديمي‌ترين قطعاتي است که به حدود 1000 سال پيش تعلق دارند. حدود 25 نمايشنامه­ي سانکسريت به دست ما رسيده است که تاريخ بعضي از آنها حوالي سده­ي نهم ميلادي و در اين ميان بهترين آنها را به سده­ي چهارم و پنجم ميلادي نسبت مي دهند. از ميان درام­نويسان سانسکريت مي­توان اين نويسندگان را نام برد: شاه هارشا با نمايشنامه­هاي سينه ريز مرواريد، شاهزاده خانم گمشده و ناگاندا؛ بهاوا بوتي با نمايشنامه­هاي داستان قهرمان بزرگ، آخرين قصه­ي راما و ازدواج دزديده شده؛ ويشا کاداتا با نمايشنامه­ي انگشتري خاتم راکشاسا. در سال­هايي که درام هند در حال شکوفايي بود، تئاتر چين تازه داشت شکل مي­گرفت، به ويژه در نواحي پکن که همچون مصر و خاورميانه از گاهواره­هاي تمدن به شمار مي­رود. مدارک ما درباره­ي سال­هاي پيش از 1500 پيش از ميلاد، يعنی زمان به قدرت رسيدن سلسله­ي شانگ اندک است. در زندگي چينيان از همان آغاز، رقص، موسيقي و آئين­هاي مختلف نقش مهمي داشته است و برخي از فرمانروايان چيني اينگونه فعاليت­ها را براي هماهنگ کردن کشور خود لازم مي­شمردند و در سده­ي هشتم پيش از ميلاد معابدي وجود داشت که اجرا کنندگاني بدين منظور در اختيار داشتند. مورخان سعي کرده­اند بين آئين­هاي چيني و همسرايان ديتيرامب در يونان شباهت­هايي بيابند.

اولين دوره­ي درخشان هنر و ادبيات چيني، با حکومت سلسله­ي ­هان آغاز مي­شود. مجموعه سرگرمي­هاي اين دوره را «صد نمايش» مي­ناميدند. در سده­ي سيزدهم نمايش­هاي گوناگون سرگرم کننده جزئي از زندگي عادي مردم چين محسوب مي­شد. اما تا مدت­ها بعد از تسلط مغول­ها در 1279 بر چين، هيچ درام ادبي در چين به وجود نيامد. تحولات اصلي تئاتر چين بعدها رخ داد. احياي تئاتر در اروپاي غربي از اوايل قرون وسطي آغاز شد. پس از سقوط امپراتوري روم، فعاليت­هاي سازمان دارِ تئاتري در اروپاي غربي متوقف شده بود، زيرا در سده­ي ششم شرايط مشابهي با دوران ما قبل عظمت تئاتر روم بر صحنه حاکم شد، اما عناصر تئاتري حداقل در چهار شکل مختلف حفظ شدند: بقاياي ميم رومي، نقالي توتني، جشنواره­هاي عاميانه و آئين­هاي شرک­آميز و مراسم مسيحي. تئاتر در اوايل قرون وسطي بايد از دل اين منابع زاده مي­شد.


 

http://www.navayeney.ir







نظرات 0
تاريخ : شنبه 8 آبان 1389  | 7:23 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

هنر های هفتگانه
ما معمولاً از طریق وسایل ارتباط جمعی نظیر؛ رادیو ، تلویزیون یا روزنامه و ... میبینیم یا میشنویم که سینما هنر هفتم است. حال سئوالی که در ذهن برخی از مخاطبین پیش می آید این است که شش هنر پیش از سینما چیست؟!
در ابتدا لازم است که تعریفی از هنر داشته باشیم.
« هنر به همه کوشش‌های خلاق انسانی گفته می‌شود که ارتباط مستقیمی با بقاء و تولیدمثل نداشته باشند.»
میشود گفت این تعریف کلی بشر از هنر بوده است. به عبارت دیگر "هنر" یک واژه کلی جهت تعریف و اشاره به حس و انگیزه یک حرکت خلاق است.
اصولاً  "هنر" مقوله قابل تعریفی نیست. همانطور که "فرهنگ" ، "عشق" ، "هویت"  و ... قابل تعریف نیستند و در واقع، همه اینها را تنها از روی صفاتشان می‌‌توان شناخت.
(طبیعتاً تعاریف گسترده تری از واژه "هنر" و مقوله های مرتبط با  هنر وجود دارد که ما به این اختصار اکتفا نموده و پس از توضیح کوتاهی از هنرهای هفتگانه به برخی هنرهای نمایشی خواهیم پرداخت)
هنر گونه‌ها و شاخه‌های زیادی دارد و شامل هنرهای تجسمی و هنرهای نمایشی و... است .
مثلاً  فیلم، سینما، عکاسی،‌کاریکاتور،‌ ادبیات، موسیقی قالی بافی، تندیس گری، معماری و ... هر کدام بخشی از هنر  هستند یا می شود گفت هر کدام یک هنر هستند.

تقسیم بندی های مشهور هنرهای هفتگانه
 هنرهای هفتگانه دارای چندین تقسیم بندی مختلف است که اینجا ما به سه تقسیم بندی اصلی و مشهور اشاره میکنیم:

 تقسیم بندی اصلی و کلی عبارت است از ؛
1)      معماری
2)      هنرهای دستی مانند:مجسمه سازی، شیشه گری و ..
3)      هنرهای ترسیمی شامل: نقاشی و خطاطی و...
4)      ادبیات شامل شعر و داستان، نمایشنامه ، فیلمنامه و نثر
5)      موسیقی
6)      ورزش، رقص و حرکات نمایشی
7)      هنرهای نمایشی:فیلم و سینما و تئاتر و ...

تقسیم بندی دیگر عبارتست از:
1)      موسیقی
2)      نقاشی
3)      نویسندگی
4)      مجسمه‌سازی
5)      شعر
6)      تئاتر
7)      سینما

نمونه دیگر تقسیم بندی هنرهای هفتگانه به ترتیب زمان عبارتند از:

1)      نقاشی
2)      مجسمه سازی
3)      معماری
4)      ادبیات
5)      موسیقی
6)      تئاتر
7)      سینما

وجوه مشترک آثار هنری عبارت‌اند از :
الف- تخیل: به عنوان مهم‌ترین عامل در شکل گیری اثر هنری
ب- عاطفه و احساس هنرمند: همه آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه میگیرند نه از تفکر منطقی و عقلانی او.
ج- چند معنایی بودن و منشور مانندی: این جنبه از خصایص آثار هنری، در واقع از دو ویژگی قبلی که برشمردیم، نتیجه می‌شود. بدین معنی که هر پدیده‌ای که عنصر اصلی سازنده آن تخیل و عاطفه باشد، بی شک نمی‌تواند معنایی منجمد و تک بعدی داشته باشد.از این روست که هر کس در برابر آثار هنری می ایستد، دریافت و استنباط خاصی دارد.
http://www.navayeney.ir







نظرات 0
تاريخ : شنبه 8 آبان 1389  | 7:17 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

هنردرمانی (Art Therapy)
هنردرمانی رشته ای است که در آن با خلق یا مشاهده یک اثر هنری از طریق دریافت و بیان احساسات شخص ، برای کمک به او استفاده می شود. بر خلاف هنر که تنها به منظور خلق اثر هنری انجام می شود ، تمرکز هنردرمانی ( که بطور معمول شامل نقاشی ، سفالگری ، کار با زغال ، مداد رنگی و مواد مشابه است) بر فرایند خلق یک اثر هنری می باشد و فعالیت های مقدماتی به کار گرفته شده برای درمان ، به خلق اثر و نتیجه حاصل از آن ترجیح داده می شود. در این رشته، ممکن است یک قطعه هنری هیچگاه به پایان نرسد.
یک "هنردرمانگر" بر این باور است که عمل انجام شده در راه خلق یک اثر هنری ، مجموعه ای از فعالیت های داخلی را در جهت شرکت دادن ابعاد فیزیکی ، احساسی و معنوی درمان راه اندازی می کند. برای افرادی که قادر به ایجاد یک کار هنری نیستند ، رفتن به موزه و یا نگاه کردن به کتاب های هنری نیز می تواند مفید باشد. بدون شک ، نگاه کردن به آثار هنری باعث نیرو بخشی از نظر معنوی و افزایش آرامش می شود.

● تاریخچه هنردرمانی چیست؟
با وجود اینکه مردم همیشه احساسات خود را از یک اثر هنری بیان کرده اند ، هنردرمانی به عنوان یک شغل و رشته درمانی، از سال ۱۹۳۰ بوجود آمد. از جمله حوزه هایی که در حال حاضر در بسیاری از اوقات از هنردرمانی به عنوان بخشی از درمان استفاده می شود ،روانشناسی ( کاربرد هنر برای آشکار کردن احساسات نهفته ) و درمان فیزیکی (کمک به اعتماد به نفس و توانبخشی) است .
روانشناسان کودک و پزشکان خانواده ، اغلب به علت اینکه کودکان برای بیان احساسات توسط کلمات شرایط سختی را تحمل می کنند ، از هنردرمانی استفاده می نمایند . این رشته همچنین یک جزء حیاتی از فعالیتهایی است که در بسیاری از شیرخوارگاهها و آسایشگاهها یا در موارد نیاز به پرستاری طولانی مدت ، مورد استفاده قرار می گیرد.

● هنردرمانی چگونه تاثیر می کند ؟
هنردرمانی از طرق مختلف به درمان کمک می کند. نخست اینکه کیفیت زیبایی شناختی کارهای هنری می تواند خلق، نشاط، عزت نفس و آگاهی شخصی بیمار را بهبود بخشد . ثانیا ، تحقیقات نشان داده است که وقتی افراد در فعالیتهایی که از آن لذت می برند عمیقا درگیر می شوند ، فاکتورهای فیزیولوژیک مانند ضربان قلب ، فشار خون و تنفس آهسته می شود . به علاوه خلق هنر فرصتی است تا چشمها و دستها با هم تمرین کنند ، بین آنها هماهنگی ایجاد شود و مسیرهای عصبی بین دست و مغز تحریک و تهییج گردد .
از آنجا که هنردرمانی زبانی به غیر از الفاظ دارد، معمولا در مواقعی استفاده می شود که بیماران با مشکلات فیزیکی و احساسی مواجهند و بیان بیم و امیدها برایشان دشوار است یا نمی توانند براحتی در مورد عصبی بودن و احساسات پیچیده خود صحبت کنند .خلق اثر هنری به افراد کمک می کند تا طرز تفکر و احساسی را که معمولا توسط ضمیر نیمه خود آگاه پنهان می شود ، در دسترس قرار دهند .

● از هنردرمانی چه توقعی می توانید داشته باشید ؟
یک هنردرمانگر ، معمولا کار خود را با کمک به تیم پزشکان انجام می دهد . جلسه هنر درمانی می تواند به صورت انفرادی و یا در قالب یک گروه کوچک انجام شود. جلسه درمانی برای افراد بالغ معمولا یک یا دو ساعت خواهد بود ولی برای کودکان و افراد مسن ممکن است کمتر باشد. یک درمانگر، معمولا مطالب مورد بحث و ابزار مورد نیاز را آماده می کند ، مکان راحتی را در نظر می گیرد و یک موسیقی آرام نیز به عنوان زمینه به محیط درمان اضافه می کند .
زمان برای برنامه ریزی ، اجرا ، بازتاب کار و بحث و گفتگو در مورد کار نیز در جلسه لحاظ می شود. قبل از آغاز جلسه درمان ، درمانگر ممکن است از مراجع بخواهد که در مورد علت تمایل به انجام این درمان توضیح دهد تا بدین ترتیب اهداف او بهتر مشخص شود . یک جلسه یا کارگاه علمی آخر هفته ممکن است همه آن چیزی باشد که مراجع نیاز دارد. گاهی نیز جلسات منظم با درمانگر برای مدت شش ماه یا بیشتر ادامه پیدا می کند .

● مزایای درمان با روش هنردرمانی چیست ؟
از نظر هنردرمانگران ، خلق اثر به تنهایی می تواند به طور طبیعی دارای مزایایی باشد. فرایند خلق اثر با بهبود بخشیدن به احساسات ، عزت نفس و اعتماد به نفس را تقویت می کند .
کاهش استرس نیز یکی از مزایای مهم آن است . تحقیقات نشان می دهد که سرکوب احساسات قوی می تواند به ایجاد استرس منتهی شود و این استرس قادر است علائم بیماری را تشدید کند. با توجه به اینکه هنردرمانی کمک می کند که مردم به ضمیر ناخودآگاه دسترسی داشته باشند و احساسات محصور شده خود را رها سازند ، این درمان برای آنها که از فشار روانی و بیماریهای ناشی از آن رنج می برند، بسیار مفید می باشد.
هنردرمانی همچنین برای درمان مشکلات رفتاری استفاده می شود و اغلب به عنوان یک درمان فرعی، به روان درمانی خدمت می کند. این درمان بسیاری از اوقات در قالب برنامه درمانهای روانشناختی برای سوء استعمال دارو و الکل استفاده می شود.
هنردرمانی برای بهبود بیماران از ضربه های شدید روانی و آسیبهای جدی ، اغلب به صورت جزئی مفید بوده است. همچنین هنردرمانی می تواند راهی برای ثبت و درک بهتر از تفکر و احساسات افرادی که بیماریهای مزمنی مانند پارکینسون و آلزایمر دارند ، ارائه دهد.

● چگونه می توانیم یک هنردرمانگر پیدا کنیم ؟
درمانگر هم به صورت مستقل و هم به صورت عضوی از تیم درمان که ممکن است شامل درمانگر مقدماتی ، روانشناس ، روانپزشک و مشاور توانبخشی باشد ، عمل می کند. شما باید با تعدادی از درمانگران دیدار کنید تا اطمینان حاصل کنید که با شخصی که نهایتاً به عنوان درمانگر انتخاب می کنید راحت می باشید.
درمانگر شما علاوه بر اینکه باید در هنر آموزش دیده باشد ، همچنین باید دارای گواهینامه هنر درمانی نیز باشد.
انجمن هنردرمانی آمریکا (AATA) تاکید می کند که یک هنردرمانگر باید شرایط زیر را دارا باشد:
۱) درجه لیسانس با حداقل تحصیل ۱۵ ترم تحصیلی در کارگاه هنری و ۱۲ ترم در روانشناسی.
۲) درجه استادی در هنر درمانی
۳) یک سال سابقه کار پیش از فارغ التحصیلی تحت سرپرستی یک درمانگر ثبت شده.
هیئت مربوط به صدور گواهینامه هنری (ATCB) ، یک سازمان مستقل است که گواهینامه ها را به درمانگرانی که آموزش بعد از لیسانس و دوره انترنی را به پایان رسانده اند ، اهدا می کند . درمانگران باید امتحان تشریحی که توسط (ATCB) برگزار می شود را پشت سر بگذارند تا گواهینامه هیئت را دریافت کنند.

http://www.navayeney.ir







نظرات 0