من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم
از زن و غر زدن روز و شبش آزادم
نه کسی منتظرم هست که شب برگردم
نه گرفتم دل و نه قلوه به جایش دادم
زن ذلیلی نکشم هیچ نه در روز و نه شب
نرود از سر ذلت به هوا فریادم
“هر زنی عشق طلا دارد و بس٬ شکی نیست”
نکته ای بود که فرمود به من استادم
شرح زن نیست کمی٬ بلکه کتابی است قطور
چه کنم چیز دگر نیست از آن در یادم
هر کسی حرف مرا خبط و خطا می خواند
محض اثبات نظرهای خودم آمادم(!)
زن نگیر – از من اگر می شنوی- عاقل باش!
مثل من باش که خوشبخت ترین افرادم
مادرم خواست که زن گیرم و آدم گردم
نگرفتم زن و هرگز نشدم من آدم!
هیچ کس نیست که شیرین شود از بهر دلم
نه برای دل هر دختر و زن فرهادم
الغرض زن که گرفتی نزنی داد که: “من
از چه رو در ته این چاه به رو افتادم؟”
دائما به شوهرتان بگویید :
ولی خودمونیم ها ، تو بیریخت ترین خواستگارم بودی !
. غذای شور و سوخته جلوی شوهرتان بگذارید
و قبل از اینکه به غذا لب بزند بگویید :
اینقدر بدم میاد از مردایی که از غذای زنشون ایراد می گیرن !
هروقت شوهرتان برای شما دسته گل خرید ، بگویید :
اِ ، باغچه همسایه چه گلهای قشنگی داره ! چرا کندیشون ؟!
هر وقت شوهرتان برای شما حرفای عشقولانه زد ،
به طرز فجیعی از ته حلق بگویید :
هوووووووووووووووووق !
هر وقت مادر شوهرتان منزل شما دعوت بود ،
به او محل نگذارید و بروید توی اتاقتان روزنامه بخوانید !
هر وقت دیدید شوهرتان مشغول تماشای مسابقه فوتبال می باشد ،
به بهانه تماشای عمو پورنگ ، سریع کانال را عوض نمایید !
دائماً در حضور شوهرتان ،
از عرضه و توانایی های مردان دیگر تعریف کنید !
برای تولد شوهرتان ، مسواک وخمیر دندان کادو بگیرید و بگویید
که عزیزم امیدوارم صد سال زنده باشی
و دیگه هیچوقت دهنت بوی گند نده !
اگه شوهرتان با کلی قرض و قوله و وام گرفتن ،
برای کادوی تولدتان یک عدد پژو 206 آلبالویی خرید ،
با دلخوری بگویید :
اگه با خواستگار قبلیم ازدواج می کردم
حتما برام یه ماکسیما می خرید !
هر وقت دیدید که شوهرتان با خیال راحت خوابیده است ،
برای ضد حال زدن به او بگویید :
عزیزم میدونی اگه الان مهریم رو مطالبه کنم
باید بری گوشه زندان بخوابی ؟!
هر 5 دقیقه یکبار به محل کار شوهرتان زنگ بزنید و بگویید :
عزیزم فقط می خواستم مطمئن بشم که تلفنت
مشغول نیست و حواست جمع کارته !
هر سال در سالگرد ازدواجتان به همسرتان بگویید :
عزیزم ، انگار همین چند سال پیش بود که
در یک لحظه خر شدم و بله رو گفتم !
از همسرتان معنای عشق را بپرسید
و بعد از اینکه 2 ساعت عشق را تفسیر کرد
و برایتان داستان های عشقی تعریف کرد ، به او بگویید :
ابله ! عشق یه چیزی مثل کشک و دوغه ، دروغه خُله ، دروغه !
هر وقت ، شوهرتان رازی را برایتان گفت
و از شما خواست که پیش خودتان بماند و به کسی نگویید ،
سعی کنید ، کسی از دوستان ، فامیل و همسایه ها نماند
که این راز به گوشش نرسد !
و هر وقت به دلیل عمل به توصیه های بالا ،
شوهرتان تصمیم به طلاق دادن شما گرفت ،
با توجه به قحطی شوهر در جامعه ،
با چشمانی پر از اشک به او بگویید :
منو ببخش عزیزم.
و بعد از اینکه کاملا خر شد ،
عمل به توصیه های بالا را از نو تکرار نمایید !!!
پدیده افزایش سن ازدواج نه فقط در ایران، بلکه در کشورهای توسعهیافته فراصنعتی نیز مشاهده میشود.
به طوری که براساس نتایج مطالعات موجود، نسبت افراد ازدواج کرده در آمریکا از 78 درصد در سال 1960 به 52 درصد در سال 2000 و کمتر از 50 درصد در سال 2005 کاهش یافت. پرسش ضمنی و در عین حال اصلی این مقاله چنین است: چرا جوانان دیر ازدواج میکنند؟
در خصوص این پرسش، تعبیرها و تفسیرهای متنوع (و البته گاهاً مرتبطی) از جانب صاحبنظران اقتصادی و اجتماعی شده است. بررسی منابع و ادبیات موجود در زمینه تأخیر ازدواج و همچنین تجربیات و نتیجه مطالعات ، نشان از آن دارد که تأخیر ازدواج در حال حاضر ریشه در چندین عامل اصلی اقتصادی و به خصوص جامعهشناختی دارد که عمده تأکید این نوشته نیز بر دلایل اخیر یعنی جامعهشناختی است.
بنابر دیدگاه محوری این نوشتار، عامل اصلی افزایش سن ازدواج، تجربه مدرنیته و نوسازی جامعه ایرانی است. جامعه ایران همانند سایر جوامع، با گذار از نظم سنتی و حیات اجتماعی حاکم بر آن و ورود به حیات اجتماعی ملازم با نظم مدرن، تحولات و دگرگونیهایی را از سر گذرانده است.
طبیعی است چنانچه این تحولات بدون برنامهریزی و پیشبینی اتفاق افتند و شرایط جامعه به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آماده برای پذیرش چنین تحولاتی نباشد، تبعات منفی آن از دستاوردهای مثبتی که خواهد داشت، بیشتر است.
به نظر میرسد در خصوص افزایش سن ازدواج جوانان، شاهد چنین جریانی باشیم. بدین معنی که تجربه نوسازی و مدرنیته ایرانی، همگام با سیر ممالک اعم از توسعهیافته و در حال توسعه و شرایط خاص حاکم بر چنین تجربهای، موجب بروز پدیدهای به اسم افزایش سن ازدواج جوانان (و در ادامه، تجرد قطعی در بین برخی) شده است. مکانیسم این تأثیر مدرنیته و نوسازی بر افزایش سن ازدواج و تأخیر آن در سه سطح اتفاق میافتد؛
سطح اول) سطح کلان جامعه؛ یعنی هر چه جامعه از حالت سنتی و نظم خاص حاکم بر آن خارج شده و به موقعیت مدرن با نظم متفاوتی نزدیکتر شود، میزان افزایش سن ازدواج در آن بیشتر خواهد بود.
سطح دوم) سطح میانی جامعه؛ یعنی هر چه میزان پوشش نهادها (یا فرایندهای) جایگزین ازدواج در جامعه بیشتر باشد، شاهد افزایش بیشتر سن ازدواج خواهیم بود.
سطح سوم) سطح فردی؛یعنی هر چه میزان نوگرایی (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی) افراد بیشتر باشد، افزایش سن ازدواج در آنها بیشتر است. بنابراین، میتوان گفت هر چه جامعه به سمت وضعیت مدرن پیش رفته و مؤلفههای بیشتری از حیات مدرن را (با ارزشهای ملازم و ذاتی آن) در سه سطح فوق تجربه کند، تأخیر ازدواج در آن بیشتر است.
اما اینکه کدام مؤلفهها و نمودهای تجربه مدرنیته است که باعث تأخیر ازدواج در جمعیت آماده برای ازدواج کشور میشود، موضوعی است که در ادامه به شرح مهمترین آنها پرداخته میشود:
ادامه مطلب
نصوح به اندازه اى چابک و تردست بوده است که همه زنها مایل بودند کارشان را او عهده دار شود، خورده خورده آوازه نصوح ، بگوش دختر پادشاه وقت رسید، میل کرد که وى را از نزدیک ببیند.
فرستاد حاضرش کردند، همینکه دختر پادشاه وضعش را دید پسندید و شب او را نزد خود نگهداشت ، روز بعد دستور داد حمامى را خلوت کنند و از ورود اشخاص متفرقه بآنجا جلوگیرى نمایند. سپس نَصوح را بهمراه خود بحمام برد و تنظیف خودش را به او محول نمود.
از قضا دانه گرانبهائى از دختر پادشاه ، در آنحمام مفقود گشت از این پیش آمد دختر پادشاه در غضب شد و به دو تن از خواصش فرمان داد که همه کارگران را تفتیش و بازرسى کنند، تا بلکه آن دانه گرانبها پیدا شود. طبق این دستور ماءمورین ، کارگران را یکى بعد از دیگرى مورد بازدید خود قرار دادند. هینمکه نوبت به نَصوح رسید، با اینکه آن بیچاره روحش خبرنداشت ولى از اینجهت مى دانست که اگر تفتیشش کنند کارش به رسوائى کشیده خواهد شد به خاطر همین هم حاضر نشد که تفتیشش کنند. لذا به هر طرف که ماءمورین مى رفتند تا دستگیرش کنند، او به طرف دیگر فرار مى کرد و این عمل او به آنها اینطور نشان مى داد که دانه را او ربوده و از این نظر ماءمورین براى دستگیرى او اهمیت بیشترى قائل بودند.
نصوح هم چون تنها راه نجات را این دید که خود را در میان خزانه حمام پنهان کند ناچار خودش را بداخل خزانه رسانید، و همینکه دید ماءمورین براى گرفتنش به خزانه وارد شدند و فهمید که دیگر کارش تمام است و الا ن است که رسوا شود، بخداى متعال از ته دل توجه عمیقى نمود و از روى اخلاص از کرده هاى خود توبه کرد و دست حاجت بدرگاه الهى دراز نمود و از او خواست که از این غم رسوائى نجاتش دهد.
ادامه مطلب

شرح: ستارگان اندکی در فاصله 10 سال نوری از خورشید تنهای ما قرار دارند
درباره ماه رمضان
رمضان اسمى از اسماء الهى مىباشد و نبایستبه تنهائى ذكر كرد مثلا بگوئیم، رمضان
آمد یا رفت، بلكه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنى ماه را باید به اسم اضافه نمود، در این
رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) گوش فرا مىدهیم.
رمضان از اسماء الله است
هشام بن سالم نقل روایت مىنماید و مىگوید: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت
ابى جعفر امام باقر (علیهما السلام) بودیم، پس سخن از رمضان به میان آوردیم.
فقال علیه السلام: لا تقولوا هذا رمضان، و لا ذهب رمضان و لا جاء رمضان، فان
رمضان اسم من اسماء الله عز و جل لا یجیى و لا یذهب و انما یجیىء و یذهب الزائل و
لكن قولوا شهر رمضان فالشهر المضاف الى الاسم و الاسم اسم الله و هو الشهر الذى
انزل فیه القرآن، جعله الله تعالى مثلا و عیدا و كقوله تعالى فى عیسى بن مریم (علیهما
السلام) و جعلناه مثلا لبنى اسرائیل. (1)
امام علیه السلام فرمود: نگوئید این است رمضان، و نگوئید رمضان رفت و یا آمد، زیرا
رمضان نامى از اسماء الله است كه نمىرود و نمىآید كه شىء زائل و نابود شدنى
مىرود و مىآید، بلكه بگوئید ماه رمضان، پس ماه را اضافه كنید در تلفظ به اسم، كه اسم
اسم الله مىباشد، و ماه رمضان ماهى است، كه قرآن در او نازل شده است، و خداوند
آن را مثل و عید قرار داده است همچنانكه پروردگار بزرگ عیسى بن مریم (سلام الله
علیهما) را براى بنى اسرائیل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب
(علیه السلام) روایتشده كه حضرت فرمود: «لا تقولوا رمضان و لكن قولوا شهر
رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان» (2) شما به راستى نمىدانید كه رمضان چیست (و
چه فضائلى در او نهفته است).
واژه رمضان و معناى اصطلاحى آن
رمضان از مصدر «رمض» به معناى شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل... معنا شده
است، انتخاب چنین واژهاى براستى از دقت نظر و لطافتخاصى برخوردار است. چرا
كه سخن از گداخته شدن است، و شاید به تعبیرى دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و
سوزان نفس و تحمل ضربات بى امانش،زیرا كه رمضان ماه تحمل شدائد و عطش
مىباشد، عطشى ناشى از آفتاب سوزان یا گرماى شدید روزهاى طولانى تابستان.
و عطش دیگر حاصل از نفس سركشى كه پیوسته مىگدازد، و سوزشش براستى جبران
ناپذیر است.
در مقایسه این دو سوزش، دقیقا رابطه عكس برقرار است، بدین مفهوم كه نفس سركش
با چشیدن آب تشنهتر مى گردد، وهرگز به یك جرعه بسنده نمىكند، و پیوسته آدمى را
در تلاش خستگى ناپذیر جهت ارضاى تمایلات خود وا مىدارد. و در همین رابطه است
كه مولوى با لطافت هرچه تمامتر این تشبیه والا را به كار مىگیرد و مىگوید:
آب كم جو تشنگى آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست تا سقا هم ربهم آید جواب
تشنه باش الله اعلم بالصواب زین طلب بنده به كوى حق رسید درد مریم را به خرما بن
كشید
اما از سوى دیگر، عطش ناشى از آفتاب سوزان سیرى پذیر است، و قانع كننده.
پىنوشتها:
1- بحار جلد 96، ص 376، طبع اسلامیه
2- بحار، ج 96، ص 377
روزه، درمان بیماریهاى روح و جسم صفحه 22
سید حسین موسوى راد لاهیجى
1- بوی دهان روزهدار در نزد خداوند ازبوی مشک خوشبوتر است.
2- فرشتگان برای روزهداران طلب مغفرت میکنند تا اینکه افطار کنند.
3- در ماه رمضان شیاطین به زنجیرکشیده میشوند(فعالیت آنها کم میشود).
4- در ماه رمضان دروازههای بهشت گشوده میشود و درهای جهنم بسته میشود.
5- در ماه رمضان شب قدر وجود دارد که ازهزارماه بهتراست.
6- خداوند در آخرین شب رمضان روزهداران را میآمرزد.
7- در هرشب رمضان خداوندعدهای را ازآتش جهنم آزاد میکند.
8- رمضان قطعهای ازبهشت است. در واقع مسلمان درماه رمضان باید تمرین زندگی
بهشتی نماید. وجه تشابه رمضان با زندگی بهشتی این است که همانطور که در رمضان
وعده غذا به دو وعده (شام و سحر) تقلیل مییابد همانطور در بهشت نیز وعده رسمی
غذا دو باراست (وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فیها بُکْرَةً وَ عَشِیًّا). مریم62
9- رمضان، ماه دعا، توبه و استغفار است: دعا و توبه در این ماه بهتر پذیرفته میشود.
10- روزهی ماه مبارک رمضان مبارزه با هوای نفس و شهوات است. روزه
بزرگترین عامل کمرنگ شدن شهوات است. در واقع روزه کاخ شهوات را فر و
میریزد، زیرا در این ماه انسان از شهوات و خواستههای حلال، چشم میپوشد که این
کارموجب تقویت اراده انسان میشود و به شخص کمک میکند تا از شهوات و
خواستههای ناروا بیشتر دوری کند، و اینچنین تقوای الهی حاصل میشود که بزگترین
فایدهی روزه است.
11- رمضان ماه صبر است، صبر، با روزه پیوندی نا گسستنی دارد. صبر در برابر
طاعات، صبر در برابر گناهان، و صبر در برابر دردها و دشواریها، همه در روزه
وجود دارد.
کتاب "اصول نقد ادبی" نوشته آریو آرمسترانگ ریچاردز با ترجمه سعید حمیدیان در 297 صفحه و شمارگان 2000 نسخه توسط شرکت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد. | |||||
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: آریو آرمسترانگ ریچادرز دانشیار زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه کمبریج و یکی از پرنفوذترین منتقدان معاصر این کشور است که در سالهای دهه 20 میلادی به شهرت رسید. ریچاردز با کوشش بسیاری که در تمامی کتابهایش برای بیرون راندن عقاید خرافی و بیاساس و فاقد زمینه استوار علمی از نقد مشاهده میشود، انقلابی در این عرصه پدید آورده و طُرفه آنکه این اولین اثر کاملی است که تاکنون از او به فارسی منتشر میشود. کتاب "اصول نقد ادبی" در 25 فصل تدوین شده و ای فصول از "هرج و مرج در نظریات نقد" شروع و به "شعر و اعتقادات" ختم میشوند.
این کتاب دو پیوست یکی "درباره ارزش" و دیگری "شعر تی اس الیوت" و دو واژهنامه یکی "انگلیسی - فارسی" و دیگری "فارسی - انگلیسی" و نیز یک نمایه دارد که در انتهای کتاب آمده است.
|
ادامه مطلب
کتاب "مناظره ها" شامل مناظره های تلویزیونی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری" از سوی انتشارات روزنامه ایران توسط اردشیر زابلی زاده منتشر شد. | |
خبرگزاری مهر - گروه سیاسی: در این کتاب متن کامل سخنان محمود احمدی نژاد، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی چهار نامزد انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری منتشر شده است. در ایران مناظره های انتخابات ریاست جمهوری از دوره هفتم به سبک بسیار ساده ای شروع شد اما مناظره های دوره دهم ریاست جمهوری در سال 88 پدیده ای نوظهور در تاریخ دموکراسی و انتخابات ایران و یک اقدام رسانه ای جسورانه از سوی صداوسیما بود که مشارکت حداکثری مردم و روشن شدن مواضع نامزدها را در پی داشت و بنا بر نظرسنجیهای علمی مخاطبان کم نظیری را به خود جلب کرد. به استناد آمار منتشر شده پربیننده ترین برنامه تاریخ تلویزیون ایران مناظره نامزدهای دهمین انتخابات ریاست جمهوری است. در کتاب مناظره ها آمده است: در مقوله انتخابات، وظیفه و رسالت رسانه ها و به ویژه تلویزیون انعکاس اخبار مربوط به این واقعه است و در تاریخ رسانه تلویزیون ایران، در این دوره، برای اولین بار، مناظرات تلویزیونی راه اندازی شد و آمار مخاطبین این برنامه تلویزیونی دال بر جذابیت و تحقق رسالت همگن سازی این نوع برنامه سازی است. بدون شک، تجارب این قبیل برنامه ها راه توشه خوبی برای افق برنامه سازی در آینه است. پخش مراسمی مانند مناظرات انتخاباتی نشاندهنده فرایندی است که در آن نماینده نسلی پس از نسلی دیگر انتخاب می شود. رسانه ها باید بدانند آگاهی همه جانبه، آن طور که رهبری اشاره فرمودند (هر چند حاوی نکات انتقادی باشد)، سبب امید مردم به آینده و سرنوشت کشور می شود. از طرف دیگر، ندادن آگاهی عمیق در مورد مسائل اخلاقی و دینی به شکلی که مخاطب جوان امروزی بپسندد خود به خود باعث تهی شدن جامعه از ارزشها می گردد. بنابراین، رسانه ها بر اساس انتظارات رهبری هم در عرصه رویکرد باید متحول شود و هم در عرصه سبک، هم باید موضوعات عمده تغییر کند و با اهداف کلان نظام اسلامی هماهنگ شود و هم باید سبک ارائه این گونه مسائل هنرمندانه، حرفه ای و متناسب با نسل امروزی شود. مناظره های تلویزیونی یکی از پرطرفدارترین و جذابترین قالب های تلویزیونی است. این قالب رسانه ای، به دلیل ارتباط با مسائل و موضوعات مبتلابه مردم و خصوصا به سبب ماهیت نقد و نفوذی که در درون خود دارد، می تواند میلیونها مخاطب را فعالانه و با انگیزه جدی پای برنامه های رادیویی و تلویزیونی بنشاند. مناظره ها یکی از ارکان ملی فرایند رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری به حساب می آیند. در مناظره های تلویزیونی، وقتی نامزدها به پرسش های از پیش تعیین نشده واکنش نشان می دهند، برای بینندگان مناظره های تلویزیونی، که اکثرات جزو جامعه رای دهنده به شمار می روند، جذاب و دیدنی می شود و بینندگان با تجزیه و تحلیل مباحث و پاسخ مناظره کنندگان به سئوالات ابهامات ذهنی خود را برطرف می کنند، چرا که در این مناظره ها نامزدها در موضوعاتی مانند سیاست خارجی، اقتصادی، اجتماعی، داخلی ، فرهنگی و ... افکار و اندیشه خود را در معرض افکار عمومی قرار می دهند. از ویژگیهای پخش این گونه مراسم رسانه ای وجود قرارداد (مانیفست) است، چرا که ممکن است برخی رسانه ها را در اجرای خواسته هایشان تحت فشار قرار دهند یا برخی دست اندرکاران رسانه در پخش مراسم رسانه ای مشکل به وجود بیاورند. در نتیجه، بعضی از مراسم های تلویزیونی، قبل از پخش، نیازمند مذاکرات سازنده و فعال بین سازمان دهندگان، صاحبان رسانه ، و مخاطبان است.
تاریخچه مناظره برگزاری نخستین مناظره تلویزیونی انتخاباتی ریاست جمهوری به سپتامبر 1960 در آمریکا باز می گردد. این مناظره 96 میلیون نفر را پای تلویزیون کشاند. مناظره جان اف کندی و ریچارد نیکسون در این برنامه بسیار جذاب و اثرگذار بود. این مناظره تلویزیونی، برخلاف نظرسنجیهای موسسه گالوپ، قاعده را شکست و به تعبیر صاحبنظران سیاسی و رسانه ای روشن شدن مواضع این دو نامزد موجب پیروزی شگفت انگیز کندی شد. در این مناظره ریاست جمهوری در ایالات متحده، از کنگره درخواست شد قانون اختصاص وقت یکسان به طرفین مناظره را به تعلیق درآورد تا بدین ترتیب وقت آزاد (بدون ترس از شکایت سایر احزاب) به کاندیداهای دو حزب اصلی اختصاص یابد. به علاوه، این برنامه به توافق میان افراد رسانه و کاندیداها (کندی و نیکسون) بر سر قالب دقیق سئولات، زمان اختصاص یافته به هر کاندیدا، و تعداد و طول شات های طرف مقابل نیاز داشت. مجمل کلام اینکه رسانه با اهمیت فوق العاده و تاثیرگذاری بسیار زیاد نیازمند رسمیت همگانی، حضور و مشارکت سازمان های مرتبط و احساس مسئولیت آنها و پذیرش تاثیر و عواقب احتمالی توسط آنها، و مشارکت بیش از پیش و متعامل خاطب است. باید برای موفقیت این واقعه همه همکاری می کردند. پس از این مناظره ، که از شبکه سی بی اس پخش شد، برنامه های مناظره ای به یک شیوه مرسوم رسانه ای بدل شد. در سال 1976 هم بین جرالد فورد و جیمی کارتر مناظره برگزار شد و این رویه و رویکرد تلویزیونی ادامه داشت تا اینکه از سال 1976، در کنار مناظره نامزدهای ریاست جمهوری، بین معاونان آنها هم مناظره هایی برگزار شد. البته به مرور زمان مناظره ها به "ارائه نظر تقویتی و مکمل" کشیده شد؛ به این معنا که مناظره ها روند تکاملی یافت. مخاطب نیز در این برنامه نقش داشت و باید برای موفقیت این واقعه در آن حضور می یافت. در واقع، مخاطب نیز باید نقش تشریفاتی اش را بپذیرد، چه در یک مراسم تدفین، چه در بازی های انتخابات ریاست جمهوری از دوره هفتم به سبک بسیار ساده ای شروع شد، اما مناظره های دهمین دوره ریاست جمهوری در سال 1388 پدیده ای نوظهور در تاریخ دموکراسی و انتخابات ایران و یک اقدام رسانه ای جسورانه از سوی صدا و سیما بود که مشارکت حداکثری مردم و روشن شدن مواضع نامزدها را در پی داشت و بنا بر نظرسنجی های علمی مخاطبان کم نظری را به خود جذب و جذب کرد. به استناد آمار منتشر شده، پربیننده ترین برنامه در تاریخ تلویزیون ایران مناظره نامزدهای دهمین انتخابات ریاست جمهوری است. در این دوره مجموعا حدود چهار هزار دقیقه برنامه تبلیغی نامزدها از رسانه ملی پخش شد. شبکه سه سیما با پخش مناظره میان کاندیداها، به مدت جمعا 540 دقیقه، بیشترین زمان و البته بیشترین تعداد بیننده را به خود اختصاص داد. این مناظره ها طی دو هفته با اجرای دکتر رضا پورحسین (مدیر وقت شبکه چهار سیما)، که با حکم رئیس صدا و سیما برای این کار منصوب شده بود، برگزار شد. تعداد پیامکهای ارسالی در ایام پخش مناظره ای تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری روزانه به حدود 90 میلیون رسید که نسبت به ایام عادی رشد 38 درصدی را نشان می دهد. بدون شک توقع افکار عمومی از رسانه ای به عنوان صدا وسیما بیشتر شده و در این برهه زمانی رسالت دست اندرکاران فرهنگی- رسانه ای بیش از پیش خطیر و وزن است. امید است این کار زمینه ساز طرح های پژوهشی عمیق تر و اثرگذارتر شود و بر روند تکاملی مناظره های تلویزیونی اثر بگذارد و مقدمه ای برای مناظره رسانه ای نامزدهای نمایندگان مجلس شورای اسلامی باشد. مناظره های تلویزیونی در ایران؛ فرصتها و آسیبها امروزه توسعه سیاسی از ضروریات اصلی جامعه ایران محسوب می شود. توسعه سیاسی روندی تدریجی، آرام و زمان بر است که برای نیل به آن باید زمینه ها و بسترهای اجتماعی و فرهنگی را مهیا کرد. یکی از بسترهای فرهنگی توسعه سیاسی و رقابت سالم سیاسی ایجاد آمادگی ذهنی و روانی جامعه برای روندهای توسعه است. رسانه ملی از جمله نهادهایی است که می تواند این بستر را هموار نماید. یکی از تکنیک های سازنده برای نیل به این هدف مناظره های تلویزیونی است. این مناظره ها در شرایط فعلی جامعه ایران که رفتارهای سیاسی افراطی و منازعه آمیز جایگزین رفتارهای عقلانی، منطقی و متعارف شده است، فرصت هایی برای آموزش تعامل و گفتگو بین نیروها و فعالان سیاسی، رشد و گسترش تحمل و تساهل سیاسی، آموزش مرام و تفکر جریان های اصلی سیاسی به ارمغان می آورد؛ اما از طرف دیگر آسیب هایی چون تقویت رقابت ناسالم سیاسی (هتک حرمت، توهین و ...) و سیاسی کردن جامعه از طریق تزریق اطلاعات حساس سیاسی را هم به دنبال دارد. اما، جدا از پیامدهای مثبت یا منفی سیاسی، این مناظره ها دستاورد بنیادینی برای رسانه ملی، از جمله کسب و گسترش اعتبار رسانه ای، به همراه داشته اند. از این رو لازم است رسانه ملی از این فرصت (مانند برنامه رو به فردا)، از طریق بازتحلیل و توجه به بازخورد این مناظرات، بتواند راهکارهای مفیدی برای مدیریت بحران و راه حلی برای رسیدن به اجماع بین نخبگان فراهم نماید. راهکار های رسانه ای 1-انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که مناظره در رسانه نیازمند تدوین چارچوبی منطقی و حساب شده است در نتیجه وظیفه ابتدایی رسانه، تعیین چارچوبی برای مناظره ها و سعی در نهادینه سازی آن است، مسئولان برنامه باید مهمانان را مکلف کنند که در چارچوب برنامه حرکت کنند مثلا اطلاعات غلط یا مخدوش ارائه ندهند. 2- در مناظره ها طرفین مجاز نیستند به افراد غایب توهین کنند. 3- در یک مناظره تلویزیونی زمان برنامه به دو بخش تقسیم می شود . 4- در بین دو بخش یک زمان استراحت به طرفین مناظره داده می شود. 5- طرفین در زمان استراحت مجازند با همراهان خود در مورد آنچه در بخش اول مناظره گذشت و همچنین مباحث بخش دوم مشورت کنند. 6- در مناظره تلویزیونی مجری موظف است برای خارج نشدن از موضوع بحث، افراد مناظره کننده را دعوت به بحث در چارچوب موضوع کند. 7- طرفین مکلف شوند در یک چارچوب اخلاقی با هم رفتار کنند فضای اتهام و تهمت و اطلاعات غیردقیق فضای گفتگو را از بین می برد. 8- برای هریک از این برنامه ها باید سناریو از قبل نوشته شود ... 9- مشارکت مردم در این برنامه ها بسیار مهم است. 10-مناظره ها نباید به موضوعات سیاسی منحصر شود. 11- جمع بندی در پایان برنامه بسیار مهم است. 12- مهمانان برنامه باید همزون باشند. 13-موضوع برنامه ها باید بر اساس اولویت ذهنی جامعه باشد. 14-... در پایان کتاب نیز تعدادی از تصاویر پشت صحنه مناظره های تلویزیونی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال 88 منتشر شده است. خبرگزاری مهر |
ادامه مطلب
پیش از ورود به ماه مبارک رمضان
آمادگی ورود به ماه خدا و پیدا کردن لیاقت و صلاحیت روحی و روانی جهت حضور در ضیافت الهی در این ماه عزیز، بسیار مهم وقابل توجه است و مؤمنان و عارفان نباید ازآن غافل بمانند.
در این باب توصیه و تذکرهایی از سوی معصومین و اولیای ما وارد شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم :
الف - آماده کردن روح و روان
باید روح و روان خود را با دعا، استغفار، تلاوت قرآن کریم، توبه و انابه پذیرای این مهمانی بزرگ بنماییم. عبدالسلام بن صالح هروی، معروف به ابا صلت گفت : در آخرین جمعه ماه شعبان برمولایم امام رضا (ع) وارد شدم و آن حضرت درباره ورود به این ماه و آمادگی درک آن، به من چنین فرمود : یا اباالصلت انّ شعبان قد مضی اکثره و هذا آخر جمعة فیه، فتدارک فیما بقی تقصیرک فیما مضی منه، و علیک بالاقبال علی مایعنیک، و اکثر من الدعاء والاستغفار و تلاوة القرآن، و تب الی اللّه من ذنوبک، لیقبل شهر رمضان الیک و انت مخلص للّه عزّوجلّ، ولا تدعن امانة فی عنقک الا ادیتها، وفی قلبک حقدا علی مؤمن الا نزعته، ولا ذنباً انت مرتکبته الا اقلعت عنه، واتق الله و توکل علیه فی سرک امرک و علانیتک " ومن یتوکل علی اللّه فهو حسبه ان اللّه بالغ امره قد جعل لکل شیء قدرا " (5) و اکثر من ان تقول فیما بقی من هذا الشهر : "اللهم ان تکن غفرت لنا فیما مضی من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه " فان اللّه تبارک و تعالی یعتق فی هذا الشهر رقابا من النار لحرمة شهر رمضان (6)
ادامه مطلب
بی فایده است
.دیگران از پیش تصمیمات شان را گرفته اند
با فریاد کشیدن نظراتت، می خواهی به چه دست یابی؟
تغییر دادن استنباطی که دیگران از تو دارند؟
نمی توانی دیگران را متقاعد کنی که آدم فوق العاده ای هستی.
شکی نیست که می توانی سعی خود را بکنی؛ ولی با این عمل بیشتر اعتماد به نفست را خدشه دار می کنی
اگر تصور می کنی با فریاد کشیدن اذهان دیگران را نسبت به خود تغییر داده ای، فقط خود را گول می زنی؛ چرا که آنها فقط ترسیده اند .ترساندن دیگران زاینده رنجش و آزردگی است و نه احترام
.از این گذشته، نمی توانی دیگران را مجبور کنی که تو را دوست داشته باشند
کوشش برای جلب محبت دیگران به یاری بحث و مجادله را، حتی اگر نتوان سو استفاده نامید، بی شک مسخره است
مجادله های عاشقانه معمولا سواستفاده گرانه می شوند.هنگامی که می کوشی دیگری را ترغیب کنی که تو را دوست داشته باشد، تنها از او دعوت می کنی که از تو سو استفاده کند
از این گذشته، بر بهایی که برای سو استفاده کردن از تو می پردازی، نامی می نهی
هر گاه با شخصی که دوست داری مجادله می کنی، همواره در نهایت، همزمان احساس گناه و نیاز خواهی داشت و می کوشی خود را متقاعد کنی که آن شخص سزاوار برخورد آزار دهنده تو بوده است.
از آن بدتر، در این حالت، هر دو خواهان مهر و محبت یکدیگرید، اما قادر به پذیرش مسئله یا اقرار آن نیستید
.احساس گناهتان باعث می شود که خود را هیچ دوست داشتنی نبینید
با بحث کردن هرگز نمی توان مسئله ای را حل کرد. تنها خود را به مرز سر خوردگی می رسانی . طرف مقابل نیز به همین نقطه می رسد.
هیچ یک از شما، بهترین وجه خودتان نیستید؛ و هر دو لحظه به لحظه بدتر می شوید
اگر لازم است بر سر باد فریاد بکشید. آن گاه دست کم به بی ثمر بودن تلاش هایت سر خورده نمی شوی
.و برای از دست دادن کنترل خود، احساس گناه نمی کنید
دکتر دیوید ویسکات، روان کاو و
نویسنده بزرگ آمریکایی
ریچارد وایزمن روانشناس دانشگاه هارتفوردشایر می گوید:
چرا برخی مردم بی وقفه در زندگی "شانس" می آورند درحالی که سایرین همیشه "بدشانس" هستند؟
مطالعه برای بررسی چیزی که مردم آن را "شانس" می خوانند، ده سال قبل شروع شد. می خواستم بدانم چرا بخت و اقبال همیشه در خانه بعضی ها را می زند، اما سایرین از آن محروم می مانند. به عبارت دیگر چرا بعضی از مردم "خوش شانس" و عده دیگر "بدشانس" هستند؟ آگهی هایی در روزنامه های سراسری چاپ کردم و از افرادی که احساس می کنند خوش شانس یا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگیرند. صدها نفر برای شرکت در مطالعه من داوطلب شدند و در طول سال های گذشته با آنها مصاحبه کردم، زندگی شان را زیر نظر گرفتم و از آنها خواستم در آزمایش های من شرکت کنند. نتایج نشان داد که هرچند این افراد به کلی از این موضوع غافلند، کلید خوش شانسی یا بدشانسی آنها در افکار و کردارشان نهفته است.
برای مثال، فرصت های ظاهرا خوب در زندگی را در نظر بگیرید. افراد خوش شانس مرتبا با چنین فرصت هایی برخورد می کنند، درحالی که افراد بدشانس نه.
با ترتیب دادن یک آزمایش ساده سعی کردم بفهمم آیا این مساله ناشی از توانایی آنها در شناسایی چنین فرصت هایی است یا نه. به هر دو گروه افراد "خوش شانس" و "بدشانس" روزنامه ای دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگویند چند عکس در آن هست. به طور مخفیانه یک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم که می گفت: "اگر به سرپرست این مطالعه بگویید که این آگهی را دیده اید 250 پوند پاداش خواهید گرفت." این آگهی نیمی از صفحه را پر کرده بود و به حروف بسیار درشت چاپ شده بود. با این که این آگهی کاملا خیره کننده بود، افرادی که احساس بدشانسی می کردند عمدتا آن را ندیدند، درحالی که اغلب افراد خوش شانس متوجه آن شدند.
ادامه مطلب
شما در هر هفته چند بار به سالن ورزش میروید تا تمرینات ورزشی خود را انجام دهید و بدنتان را سالم نگه دارید. پس باید همین کار را برای چشمان خود انجام دهید تا آنها را نیز سالم نگاه داشته و شاید هم تقویت کنید. ورزش دادن چشم باعث رفع خستگی آنها میشود و ناراحتیهایی مانند فرو رفتگی و همچنین برآمدگی چشم را تا حدود قابل توجهی برطرف میسازد.
برای انجام این ورزشها به یک مداد نیزاحتیاج خواهید داشت. اگر از لنز طبی استفاده میکنید، ممکن است ترجیح دهید آن را از چشمان خود خارج کنید چون ممکن است در طول انجام این ورزشها خم و جابه جا شوند. به هیچ وجه روی چشمان خود فشار اضافی وارد نیاورید و ترجیحا این کار را در مکانی آرام و به دور از سرو صدا انجام دهید یا اینکه اطرافیان خود را از کاری که میخواهید انجام دهید، مطلع سازید.
ورزش روزانه چشم
روی یک صندلی راحت بنشینید. کف دستان خود را آنقدر به هم بمالید تا گرم شوند. چشمانتان را ببندید و بهآرامیکف دستان گرم خود را روی چشمانتان قرار دهید. عضلات خود را شل کرده و در حالی که احساس آرامش میکنید، چند نفس عمیق بکشید. این کار را به مدت چند دقیقه تکرار کنید.
حال چشمان خود را به مدت چند ثانیه (حدود پنج) محکم ببندید و سپس برای چند ثانیه تا جایی که برایتان امکان دارد باز کنید. این کار را 7 تا 8 بار تکرار کرده و سپس به آرامی چشمان خود را ببندید و به حالت دایره و بدون فشار وارد کردن، آنها را با کف دستان خود ماساژ دهید. حدود یک دقیقه به این کار ادامه دهید. در مرحله بعدی بهوسیله سه انگشت خود با ملایمت روی هر دو پلک بالا، فشار وارد کنید و در هر بار یک تا دو ثانیه نگه دارید و سپس فشار را آزاد کنید. این عمل را برای پنج بار تکرار کنید.
حال در هر حالتی که راحت هستید، بنشینید و چشمان خود را به جهت عـقربه ساعت بچرخانید، سپس دوباره همین کار را این بار در جهت عکس عقربه ساعت تکرار کنید. در بین این دو حرکت، چشمان خود را چند بار باز و بسته کنید. هر تمرین را پنج بار تکرار کنید.
حالا در نزدیک یک پنجره، در فاصله 15 سانتیمتری از شیشه بنشینید و یک علامت هم سطح با چشمان خود روی شیشه بگذارید. این علامت باید به اندازه کافی بزرگ و تیره باشد تا بتوانید بهراحتی آن را ببینید. یک برچسب کوچک سیاه یا قرمز رنگ برای این کار مناسب است. به سمت علامت نگاه کنید اما چشمان خود را بهمدت 10 تا 15 ثانیه به پشت این علامت و به نقطهای دوردست متمرکز کنید. حال چشمان خود را بهمدت 10 تا 15 ثانیه روی علامت برگردانید. این کار را برای چند بار تکرار کنید. با انجام این کار میتوانید چشمان خود را اول روی نقطهای دور و سپس نزدیک متمرکز کنید.
ورزش با مداد
حالا مدادتان را بردارید و درحالیکه دست خود را کاملا صاف نگه داشتهاید، آن را مستقیم در جلوی روی خود نگه دارید. درحالیکه چشمان خود را به مداد دوختهاید آن را به آرامی به طرف بینی خود بیاورید تا جایی که دیگر قادر به دیدن آن نباشید. این کار را 10 بار تکرار کنید. این ورزش ساده را میتوان در هر زمان از روز انجام داد.
صفحه مانیتور دشمن چشم
سعی کنید این ورزشها را هر روز انجام دهید. میتوانید در هر ساعت دو ورزش را انجام دهید تا چشمانتان نیز وقت استراحت کردن داشته باشند. هرگاه با رایانه کار میکنید، چندی یکبار از جلوی صفحه مانیتور بلند شوید و خود را برای مدت کوتاهی سرگرم کار دیگری کنید. چنانچه شغل شما ایجاب میکند که بهصورت طولانی مدت با رایانه کار کنید، هر 20 تا 30 دقیقه یک بار به نقطه دیگری نگاه کنید یا اینکه چشمهای خود را ورزش دهید. این باعث میشود تا خستگی چشمانتان که به وسیله خیره شدن طولانی مدت به صفحه مانیتور بهوجود آمده است، رفع شود.
رژیم غذایی مناسب و مصرف مکملهای غذایی بهخصوص نیز به تقویت قدرت دید شما کمک میکنند. تحقیقات نشان دادهاند هیدراتهای کربن ضروری در تقویت دید چشم بسیار موثر هستند.
منبع:salamat
ورزش گردن
ممکن است شما از سردردهای مزمنی رنج ببرید که پزشک متخصص شما علت آن را مشکل عضلات ناحیه گردن تشخیص داده باشد. برای بهبود وضعیت عضلات گردن مانند تمام عضلات دیگر باید آنها را با تمرینات ورزشی تقویت کنید. آنچه در پی میآید، نمونهای از این تمرینات است:
1. تمرینات گردن جلو و عقب: شما میتوانید این تمرین را به صورت نشسته یا ایستاده انجام دهید. دستها را به قسمت جلوی پیشانی تکیه دهید و با سر خود به آنها فشار بیاورید. از هر گونه حرکتی در بدن خودداری کنید. تا 20 بشمارید و دستها را بردارید.
همین حرکت را با قرار دادن دستها در پشت سر تکرار کنید. این حرکت برای تقویت عضلات گردن بسیار مناسب است ضمن آنکه خطر آسیب دیدن این عضلات را به شدت کم میکند.
2. تمرین بالا را در حالی که دست خود را یک بار در سمت راست سر و گردن و بار دیگر در سمت چپ سر و گردن قرار دادهاید، انجام دهید.
3. روی نیمکت مسطحی روی شکم دراز بکشید. شانههای شما روی نیمکت قرار بگیرند. یک وسیله مسطح مانند کتاب یا حلقه وزنه را روی گردن قرار دهید و با دست آن را بگیرید. سر خود را با وزنه به آرامی بالا و پایین ببرید. برای پیشگیری از آسیب، این کار باید به درستی و با دقت انجام شود.
منبع:salamat
این بزرگترین اسکناس تاریخ را که اندازهاش به یک برگه سند قضایی میرسد، دولت فیلیپین در 1998 با ارزش 100هزار پزو چاپ کرده است. این اسکناس به مناسبت صدمین سالگرد استقلال فیلیپین از حاکمیت اسپانیاییها چاپ شده بود و تنها در اختیار مجموعهداران قرار میگرفت. ارزش فروش هر برگه آن 180هزار پزو، معادل 3,700دلار بود.
ادامه مطلب
برخلاف باورهای عموی که بیشتر مردم تصور میکنند خود و حتی دیگران را مانند کف دستشان میشناسند، یکی از موارد اساسی که هر زن و مرد با آن روبهرو است، شناخت ”هویت واقعی“ خویشتن است“ چرا که بهعلت پیچیده بودن شخصیت انسانها، شناخت ”هویت و شخصیت واقعی“ خویش و اینکه ”کی هستند“ یا ”چی هستند“ بسیار مشکل بوده و به تخصص و دانائی و توانائی فراوانی نیاز دارد. بنابراین، شناخت ”هویت و شخصیت خویشتن“ بهصورت عدسی، فقط به کمک کارشناسان ماهر، خبره و متخصص امکانپذیر است بسیاری از انسانها معیار و ارزشهای واقعی خود را نمیشناسند و نمیدانند کسیتند… و نمیدانند از زندگی چه میخواهند و … نمیتوانند به موقع تصمیمهای لازم و قاطع بگیرند. نمیتوانند خود را در مسیر کامیابیها قرار بدهند… بیشتر افراد در تردیدها، ناامیدیها و نگرانیها رها شده و سرگردان میمانند.
بهطور کلی، اگر هویت خود را بهدرستی بشناسیم و بدانیم کیستم و آن وقت همانطوری که هستیم، خود را بپذیریم. از کیفیت زندگی بهتری بهرهمند میشویم و زندگی مطبوعی در انتظار ما است.
به یقین، هر کسی بارها از خود پرسیده ”من کیستم“، ”هویت من کدام است؟“ تا معیارها و ارزشهای واقعی خود را نشناسیم و ندانیم چه کسی هستیم و هویت خود را بهدرستی نشناسیم، هرگز قادر نخواهیم بود. درون و ذهن خود را به درستی کشف کنیم و به پرورش و گسترش آن کمک کنیم و زندگی خود را در جهت مثبت تغییر دهیم، هر فردی با تصویر ذهنی و باورهایش شناخته میشود، چرا که شخصیت و هویت هر کس، تحتتأثیر تصویر ذهنی و باورها شکل گرفته و ساخته میشود و هر فردی با توجه به تصویر ذهنی و باورها و اندیشههای خود، با رویدادهای بیرونی برخورد میکند و احساسها و عملکرد لازم را از خود بروز میدهد. حتی اگر تصویر ذهنی و باورهای ما این باشد که فردی لایق، شایسته و موفق هستیم یا فردی بیچاره، بدبخت و ناموفق میباشیم، احساسها و عملکردمان در هر موردی، مطابق باورهایمان عمل میکنند.
بهطور نمونه وقتی باور ما این باشد که سوپ قورباغه چیز بدی است. از خوردن آن خودداری میکنیم. بدون توجه به اینکه ممکن است سوپ قورباغه بسیار خوشمزه، جالب و مفید باشد، ولی چون از کودکی به ما گفتهاند قورباغه موجودی کثیف و چندشآور است، باورمان شده است که قورباغه موجود بدی است. بنابراین از دیدن و خوردن آن بدمان میآید.
باید بدانیم که در این سیاره، هر انسانی یگانه، بیهمتا و محصربهفرد است. هویت این انسان یگانه از طریق عملکردش مورد ارزیابی و داوری قرار میگیرد و شناخته میشود؛ به این معنی وقتی از کسی رفتار خوب و شایستهای ببینیم و آن رفتار چندین بار تکرار گردد، میگوئیم آن شخص، آدم خوبی است. بنابراین از او خوشمان میآید و به او اعتماد میکنیم. حتی نحوهٔ داوری ما نسبت به خودمان نیز، براساس رفتار و عملکردمان است.
یکی از تفاوتهای مهم بین زنان و مردان، توجه به زمان جریانهای زندگی و به خاطر سپردن تاریخها است. به یاد داشتن تاریخ مناسبتها برای زنان همانند به خاطر سپردن موجودی بانکی برای مردان است و از اهمیت فراوانی برخوردار است. برای زنان، داشتن روزهای تولد و سالگردها، اهمیت دارد و با جشن گرفتن آن روزها را گرامی میدارند، از نظر بیشتر مردان، توجه به روزهای تولد و سالگردها و برگزاری جشنها، بیشتر کاری کودکانه جلوه میکند.
زنان از بیتوجهی مردان به سالگردها در حیرت هستند و مردان از توجه و دقت خانمها به این مراسم، در شگفت میباشند! بهطور کلی درک چرخهٔ زندگی از نظر مردان و زنان متفاوت است. ثبت زمان جریانهای جاری زندگی بهصورت خودکار در ذهن صورت میگیرد، ولی خانمها آنها را با دقت بیشتری پیگیری میکنند و در به یادآوری آنها حساسیت بیشتری به خرج میدهند. در واقع زنان با به یاد آوردن موضوعهای مورد بحث، آنها را جشن میگیرند و خوشبختی خود را گرامی میدارند.
▪ به مردان توصیه میشود که:
هرگز روزهای سالگرد، تولد و ازدواج را فراموش نکنید. در این روزها به همسرتان یادداشتهای کوتاه و متنهای عاشقانه همراه با هدیه بدهید که اثر معجزهآسائی دارد. آقایان بدانند وقتی زنی به هسمرش میگوید برای تهیه هدیه، خودت را به زحمت نینداز، در واقع از ته دل میخواهد آن را تهیه کنید! در واقع مفهوم این گفته که به خاطر من به خودت زحمت نده یعنی اینکه به طور دقیق همان کار را باید بکنی!
▪ آقایان توجه کنند که:
از آنجائی که قدرت سازش در زنان زیاد است، خیلی زود به سختیها عادت میکنند. ولی اگر زنی تصور کند قربانی عشق خود شده است دیر یا زود علیه شوهر خود قیام خواهد کرد.
▪ آقایان توجه کنند که:
خانمها با وجود اینکه به دنبال برابری و آزادی هستن، ولی دوست دارند مورد حمایت (شوهر) قوی و محکم قرار گیرند. به این علت زنان به مردان توانمند احترام میگذارند و آنان را مورد تحسین قرار میدهند؛ چرا که میخواهند به او تکیه کنند. مردان هم از اینکه حامی همسرشان باشند، لذت میبرند. بنابراین به خانم توصیه میشود بهجای افتخار و تکیه کردن به پدر، برادر، خواهر و … به شوهر خود تکیه و افتخار کنند تا همسر خود را هر چه بیشتر به سوی خویش جذب نمایند.
▪ خانمها توجه کنند که:
برای مردان پیروزی و غلبه بر مانعها و حل مشکلها و انجام دادن درست کارها بسیار مهم است، بهعبارت دیگر، برای مردان بسیار اهمیت دارد که کارها را درست و بدون اشتباه انجام دهند، چرا که وقتی اشتباهی کنند به غرور و خودباوری آنان لطمه وارد میشود و اعتمادبهنفسشان متزلزل میگرد و شخصیتشان زیر سؤال میرود. به این علت مردها از اشتباه کردن متنفر هستند، از اینکه به آنان گفته شود اشتباه میکنند، بدشان میآید، حتی از اینکه دیگران بفهمند که آنان اشتباه کردهاند، خیلی ناراحت میشوند. آقایان از اینکه با دیگر مردان مقایسه شوند متنفر هستند. اگر مردی را نصیحت کنید، احساس بیلیاقتی میکند. مردها کمتر عذرخواهی میکنند. چرا که با عذرخواهی، احساس شکست میکنند.
▪ خانمها توجه کنند که:
مردان در مقابل انتقادها و سرزنشها حساس بوده و واکنش نشان میدهند. از کارهای انجام یافته و نیافتهای درست یا نادرست خود دفاع میکنند، دلیل میآورند، عصبانی و خشمگین میشوند، حتی بهمنظور رهائی از فشارهای واردهٔ بیرونی و درونی، ممکن است به راحتی دروغ بگویند، تا خود را از فشارها و گرفتاریهای موجود نجات بدهند؛ در حالی که ممکن است خود متوجه اشتباه خود شوند، ولی از بیان آن خودداری میکنند. چرا که فکر میکنند با این کارها به حفظ غرور خودباوری و اعتمادبهنفسشان کمک میکنند. بنابراین برای اخذ نتیجهٔ مثبت به خانمها توصیه میشود بپذیرند که مردان در برابر انتقادها و سرزنشها، بسیار حساس هستند و بهجای انتقاد از عملکرد شوهرها و بهجای انگشت گذاشتن روی نکتههای منفی و اشتباههای همسرشان، بهتر است روی نقاط و عملکردهای مثبت همسرشان تأکید ورزند تا در ایجاد تعادل و توازن و در ساخت زندگی مشترک شاد و موفق، نقش سازندهٔ خود را ایفاء کنند.
▪ آقایان بدانند که:
همسرتان انتظار دارد که به پرسشهایش توجه کنید و کوتاه جواب ندهید و زمانیکه با شما حرف میزند، روزنامه نخوانید و تلویزیون تماشا نکنید. در مورد کارهای روزانهاش در مورد آشپزخانه از او پرسش کنید به او کمک کنید و در مورد بچهها نظر او را به حساب بیاورید.
▪ آقایان بدانند که:
همسر شما انتظار دارد همیشه و در همه حال حامی او باشید، حق را در مورد دوستانش، به او بدهید و اگر از کسی ناراحت شد، جانب او را بگیرید همبستگی او را بپذیرید نه وابستگیاش را. خانمها هم توجه کنند که مردها نیز به عشق و حمایت همسرشان نیاز مبرم دارند.
▪ آقایان بدانند که:
همسرش دوست دارد به چهره، لباس، آشپزی، رفتار و کردارش توجه کرده و از آنها تعریف کنید که نیاز به تأیید و تشویق شما دارند، به آزادیهای او احترام بگذارید، همسرتان میخواهد با هم پرواز کنید و در این راه به او کمک کنید.
▪ خانمها بدانند که:
همسرتان نیاز دارد غذاهای خوشمزه میل کند؛ از روابط جنسی عالی، بسیار آرام میگیرد و احساس خیلی خوبی نسبت به شما پیدا میکند، در این صورت است که به بسیاری از نیازها و درخواستهای شما جواب مثبت میدهد.
▪ خانمها توجه کنند که:
مردان همانند زنان به تحسین، حسنجوئی و تمجید بهویژه از طرف شما نیاز دارند، هر چند وانمود کنند که از تعریف بدشان میآید.
جالب است بدانیم که خانمها به راحتی گریه میکنند و لحظهای دیگر میتوانند شاد باشند، در حالی که مردان فقط در مواقع ناتوانی و بیچارگی به گریه میافتند.
▪ خانمها و آقاها بدانند که:
در زندگی چیزی بهدست میآوریم که انتظارش را داریم، بنابراین اگر انتظار آن را داشته باشیم که زندگی زناشوئی خوبی خواهیم داشت… یا زندگی زناشوئی بدی نصیبمان خواهد شد… یا همسرم به من خیانت خواهد کرد.. یا همسر بداخلاق و غیرقابل تحمل نصیب من میگردد… یا برای بهتر شدن زندگی مشترک بهطور حتم موفق خواهم شد… یا هر چه تلاش و کوشش کنم. زندگی مشترکمان نه تنها بهتر نمیشود، بلکه روز به روز بدتر میگردد و … بهطور کلی به هر چیزی که بیشتر فکر کنیم و انتظارش را بکشیم، همان برای ما اتفاق میافتد؛ بنابراین با تفکر مثبت به زندگی مشترک نگاه کنیم و همیشه انتظار داشتن زندگی مشترک شاد، پرطراوت و عالی را داشته باشیم.
▪ خانمها و آقاها توجه کنند که:
بیشتر زمانها (مردان و زنان) فکر میکنند که مسبب همهٔ درد، رنج، عذاب، ناراحتی، بیماری، فقر، ناموفق بودن و ناشاد شدن و راضی نمودن از زندگیشان، دیگری یا دیگران هستند چرا که اگر فکر کنیم که مشکلها، مانعها و مصیبتها را خود بهوجود آوردهایم. حالمان بد میشود و تحت شرایط شدید روانی قرار میگیریم. بنابراین در بسیاری از مواقع، بسیاری از علتهای مشکلها و مانعها را به گردن دیگری میاندازیم و فرافکنی میکنیم.
▪ خانمها و آقاها بدانند که:
برای اینکه زندگی مشترک شاد و موفقی داشته باشید، احساس کنید که آدم خوشبختی هستید، به نکتههای مثبت، به دارندگیهای خود و همسرتان توجه کنید، از مقایسهٔ خویشتن و زندگی مشترک خود با دیگران خودداری کنید. خود را عادت بدهید نکتههای مثبت خود و دیگران را ببینند و آنها را بیان کرده و حسنجوئی کنید و بدانید که منفینگری و احساس بدبختی دائمی، میتواند یک نوع بیماری روانی باشد و همانند بسیاری از بیماریهای دیگر برای کسانیکه معتقد به درمانپذیری آن هستند، قابل علاج میباشد. برای درمان هر بیماری نیاز به آگاهی، خواستن، تلاش و شهامت است.
.: RASEKHOON.NET:.