تاريخ : جمعه 27 اسفند 1389  | 11:55 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

سیماب: آیت الله العظمی مرعشی نجفی به علت عدم استطاعت مالی در زمان حیاتش به حج مشرف نشد! …

ایشان مالک یکی از گرانبها ترین مجموعه های کتب دینی هستند .

 
گنجینه گرانبهایی که هم اکنون جزو بزرگترین کتابخانه‌های دنیا است، حاصل نماز و روزه‌های استیجاری و حتی فروش لباس‌های مرجع تقلیدی است که خود در درب ورودی آن آرام گرفته است.
به گزارش سیماب به نقل از پایگاه خبری حوزه، حجت‌الاسلام و المسلمین محمود رجبی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در آستانه برگزاری کنگره بین الملل آیت الله العظمی مرعشی نجفی گوشه‌ای از زوایای شخصیتی این مرجع تقلید را تشریح کرد.
*ویژگی‌های علمی
مرحوم حضرت آیت الله مرعشی نجفی به لحاظ علمی در علوم مختلفی تسلط داشتند، در علم نسب شناسی و نسخه شناسی، نسب شناس و نسخه شناس برجسته­ ای بودند و در فقه و اصول از مراجع بزرگ محسوب می‌شدند و در تفسیر از اساتید بزرگی استفاده کرده بودند.
ایشان در علم هیئت و ریاضیات از دانشمندان بزرگ حوزه علمیه قم بودند و در رجال از شاگردان برجسته بزرگانی همچون مرحوم آقا ضیاء عراقی و مرحوم شیخ عبدالکریم حائری بودند.
*عالمی که بیش از ۱۵۰ اجازه روایت داشت
این مرجع فقید اجازات فراوان و متعددی از علما و بزرگان حوزه علمیه قم و نجف و حتی علما و بزرگان اهل سنت داشتند؛ به حق می‌توان گفت اجازات روایات ایشان بی نظیر بوده؛ به طوری که بیش از ۱۵۰ اجازه روایت به صورت کتبی و چندین اجازه به صورت شفاهی داشتند.
*ویژگی‌های بارز اخلاقی

ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 27 اسفند 1389  | 11:36 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
PcOnline

داستانی است درمورد اولين ديدار امت فاكس ، نويسنده و فيلسوف معاصر، ‌از آمريكا، هنگامی كه برای نخستين بار به رستوران سلف سرويس رفت.

وی كه تا آن زمان هرگز به چنين رستورانی نرفته بود، در گوشه ای به انتظار نشست، با اين نيت كه از او پذيرايی شود.
اما هرچه لحظات بيشتری سپری ميشد، ناشكيبايی او از اينكه ميديد پيشخدمتها كوچكترين توجهی به او ندارند، شدت گرفت.
از همه بدتر اينكه مشاهده ميكرد كسانی كه پس از او وارد شده بودند، در مقابل بشقابهای پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند.
 

ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 27 اسفند 1389  | 11:33 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
PcOnline
او دزدى ماهر بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند.
روزى باهم نشسته بودند و گپ مى زدند.
در حین صحبتهاشان گفتند: چرا ما همیشه با فقرا و آدمهایى معمولى سر و کار داریم و قوت لا یموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم ، بیاید این بار خود را به خزانه سلطان بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد.

البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود. آنها تمامى راهها و احتمالات ممکن را بررسى کردند، این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام بهترین راه ممکن را پیدا کردند و خود را به خزانه رسانیدند.

خزانه مملو از پول و جواهرات قیمتى و ... بود.
 

ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 27 اسفند 1389  | 11:29 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 

1به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید .
2 با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه وقتی پیرتر می شوید، مهارت های مکالمه ای مثل دیگر مهارت ها خیلی مهم می شوند .
3 همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرج نکنید و یا همان قدر که می خواهید نخوابید .
4 وقتی می گویید: دوستت دارم. منظورتان همین باشد .
5 وقتی می گویید :متاسفم. به چشمان شخص مقابل نگاه کنید .
6 قبل از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید .
7 به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید .
8 هیچ وقت به رؤیاهای کسی نخندید. مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز ندارند.
9 عمیقاً و با احساس عشق بورزید. ممکن است آسیب ببینید ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می کنید .
10 در اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید .
11مردم را از طریق خویشاوندانشان داوری نکنید .
12 آرام صحبت کنید ولی سریع فکر کنید .

 


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 27 اسفند 1389  | 11:22 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
PcOnline
یک لک لک نر در عملی شگفت انگیز همه ساله 13 هزار کیلومتر را برای رسیدن به همسر بیمار و معلول خود پرواز می کند. با فرارسیدن بهار، "رودان" لک لک نر همانند سالهای گذشته امسال نیز پس از طی یک مسیر 13 هزار کیلومتری از آفریقای جنوبی به کرواسی بازگشت تا همسربیمار خود را که "مالنا" نام دارد ملاقات کند.

 
مالنا، لک لک ماده ای است که به سبب یک جراحت قدیمی قادر نیست مهاجرتی تا این حد طولانی را انجام دهد.
"استیپان فوکیک" زیست شناسی که از سال 1993 به درمان لک لک ماده می پردازد در این خصوص توضیح داد: "رودان هر سال برای دیدن جفت خود به کرواسی باز می گردد و در طول تمام این سالها به مالنا وفادار بوده است. این پنجمین سال پیاپی است که شاهد این منظره بوده ام."

ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 29 بهمن 1389  | 6:55 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 
     
 
 
معلم اخلاق، خداست

جوانها، اگر می خواهید موقعیت خوبی در این جهان داشته باشید، باید مو به مو و با حوصله و مبارزه با نفس و استقامت در برابر مشکلات، ملکه صیر پیدا کنید. مسلم است رابطه با خدا به شما خیلی کمک می کند، برای اینکه همه حالات خوب را خدا باید بدهد و مقدماتش دست ماست. همه حالات بد را هم خدا باید رفع کند و مقدماتش دست ماست. لذا قرآن می فرماید: معلم اخلاق واقعاً خداست.
اگر فضل و رحمت خدا نباشد، هیچ کس نمی تواند خودسازی کند.

اخلاق و خودسازی، آیت الله حسین مظاهری، ص ۲۴۶
روزنامه رسالت







نظرات 0
تاريخ : پنج شنبه 14 بهمن 1389  | 8:21 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 
     
 
 
نفی ظاهربینی در دین

علی(ع)، در نیمه شبی به همراه کمیل که از اصحاب خاص آن حضرت بود، از مسجد به طرف منزل بازمی گشتند. کنار خانه ای رسیدند. در دل شب که همه جاخاموش بود، صدای صاحب خانه به گوش می رسید که در داخل خانه خود مشغول نماز شب است و با صدای بسیار جذاب با حال حزن و اندوه و گریه تلاوت قرآن می کند. و سوره زمر آیه۹ را می خواند: «امن هو قانت اناءاللیل ساجدا و قائما یحذر الاخره و یرجوا رحمه ربه قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون، انما یتذکر اولوالالباب
این آیه برای شب زنده داری بسیار مناسب است که می گوید: آیا آن کسی که در دل شب برخاسته و رو به خدا ایستاده و ترس از خدا و روز جزا در جانش نشسته است، سجده می کند و رکوع می کند، یا خدا یا خدا می گوید. آیا این آدم برابر است با آن که مثل حیوانی افتاده و خوابیده و از همه جا بی خبر است؟ این صداو آن حال، آن چنان جذاب بود که کمیل را مجذوب خود کرد. به طوری که ایستاد. مثل اینکه قدرت راه رفتن از او سلب شده است. خواست لحن خوش قرآن را گوش کند. امام علی(ع) وقتی دیدند کمیل توقف کرده فرمودند: بیا دعا و مناجات این مرد، تو را جذب نکند که بیچاره جهنمی است. کمیل تعجب کرد. ما هم اگر امام معصوم نگفته بود تعجب می کردیم و می گفتیم مگر می شود؟!شب زنده داری، قاری قرآن، حافظ قرآن که بهترین آیات مناسب را در دل شب می خواند و می گرید، چه طور جهنمی است؟ ولی چون امام معصوم(ع) فرموده بود، کمیل هم چیزی نگفت، ولی همه اش در فکر بود که چرا این مرد به این خوبی جهنمی است.


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : چهارشنبه 13 بهمن 1389  | 1:02 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

 
     
 
 
روزی که همه چیز ممکن است!

تابحال شده احساس کنی دلت گرفته ، خسته شدی ، از دنیا با تمام زرق و برقش . از زندگی با همه ی جاذبه هاش ، از اطرافیان با آنکه دوستشان داری ، از دویدن و ساختن و به دست آوردن و از دست دادن.
احساس کنی از درون تهی شدی ، احساس کنی دوست داری یک جای دیگر باشی ، دوست داشته باشی سقف بالای سرت را برداری ،به دور دست ها نگاه کنی، نه تلفنت زنگ بزند ، نه اطرافیان کاری به کارت داشته باشند. بتوانی با خودت خلوت کنی ، فکر کنی ، گریه کنی،خالی شوی و آماده شوی.
آماده شوی تا ادامه دهی.
زندگی را که بزرگ ترین موهبت است و تنها فرصت.
اگر به دنبال چنین فرصتی هستی امروز بهترین مجال است برای خالی شدن و پر شدن. خالی شدن از هر آنچه به اشتباه مشغولت داشته و پر شدن از تمام خوبی ها و خیرها و امید ها.
اگر نمی دانی چه بگویی ، چه بکنی و چگونه صحبت را با همیشه شنونده ی درد دل هایت باز کنی ، بهتر است از خود چبزی نگویی که هر چه بگویی ، ناقص است و هر چه بخواهی ، ناتمام.
...مطمئن باش او هم حرف تو را میزند و هزاران حرف دیگر که شنیدنش همان پر شدن توست از جمیع خوبی ها.او یکی از محبوب ترین ها ست و نیایشش یکی از زیباترین جلوه های آداب سخن گفتن بنده ای با خدای خویش ، در روزی که روز معرفت است و سخن گفتن و خواستن.می توانی به زیر آسمان بروی و با او هم سخن شوی و مطمئن باشی اگر واقعا بخواهی می توانی فردا در روز قربانی کردن اسماعیل ، تو هر آنچه مانع از پریدن واوج گرفتنت می باشد را قربانی کنی و بتوانی
متفاوت از دیروز زندگی کنی.
ای خسته از سعی ، بر عشق تکیه کن !
ای انسان مسئول !
بکوش !
که اسماعیل تو تشنه است ،
و ای انسان عاشق !
بخواه !
که عشق معجزه می کند


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 11 بهمن 1389  | 7:33 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

خانم چادرت را محکم بچسب

این روزها آنقدر دلیل و بهانه برای مانتویی شدن دختران چادری وجود دارد که حتی پدر و مادرهای سخت گیر را می شود مجاب کرد و بی خیال چادر شد.
کدام پدری می تواند جلو بهانه دست و پا گیر بودن چادر در عبور و مرور، بخصوص در شهری مثل تهران با آن اتوبوس های همیشه شلوغ و فشار جمعیت صبح و غروبش در مترو، مقاومت کند؟ حالا فرض کنید خانم چادری جوانی بخواهد کودکش را هم بغل کند و سوار اتوبوس شود!
کدام مادری می تواند بپذیرد که که دخترش کیف سنگین لب تاپ و کتاب و دیگر لوازم خاص زنانه در یک دست و گوشی موبایل در دست دیگر، چادر هم سرش کند و از عهده نگهداشتنش در این شلوغی بربیاید؟
کارشناسان و روانشناسان! می گویند که رنگ تکراری و سیاه چادرها اصلا برای روحیه حساس جوان های این دوره و زمانه مناسب نیست، و حتی چادرهای جدید اعم از ایرانی و ملی و دانشجویی، با وجود تنوع در مدل نتوانستند تغییری در رنگ چادرها ایجاد کنند. کدام پدر و مادری می تواند این مسئله را تحمل کند و مانع از برداشتن چادر سیاه شود؟
به همه این دلایل درست و غلط، هوای گرم تابستان ها را هم اضافه کنید. گاهی فقط با نگاه کردن به چادر سیاه در هوای داغ تیر و مرداد ماه به آدم احساس خفه شدگی دست می دهد، چه رسد به اینکه بخواهی در آن گرما چادر سر کنی.
اینها بخشی از حرفهای عادی و نه روشنفکرانه ای! است که می تواند هر دختر چادری را مانتو پوش کند. اما حرفهای دیگری هم این وسط هست که کمتر گفته می شود.
بعضی چیزها، بعضی لباس ها، بعضی رفتارها علاوه بر جایگاه واقعی شان ارزش های نهفته دیگری هم دارند. مثلا پلاکی که در جبهه به گردن می انداختند برای شناسایی افراد بود ولی بعد از جنگ نمادی شد برای روحیه ایثار و شهادت طلبی.
همین پلاک در فیلم های سینمایی هم جایگاه خاصی پیدا کرد که با کارکرد اولیه اش متفاوت بود و در عین اینکه با آن متضاد نبود، به نحوی ارزش معنوی هم پیدا کرد که حالا مهمتر از کارکرد اولش است. چادرهای مشکی که این روزها بر سر دختران و زنان ایرانی است هم همین حکم را پیدا کرده.
در دین اسلام اصراری به استفاده از چادر یا غیر آن نیست بلکه مهم حفظ حجاب با رعایت شرایط و حدودی است که در رساله ها آمده و اصل حجاب و پوشیدگی می تواند با مقنعه و مانتو هم رعایت شود، اما در همین روزها و با توجه به همه تهاجم ها و شبیخون های فرهنگی و غیر فرهنگی، استفاده از چادر دیگر فقط به عنوان حجاب مطرح نیست بلکه ارزش های معنوی دیگری برای آن وجود دارد که مهمتر از هدف ابتدایی است. اشتباه نشود قرار نیست دختران مانتویی را زیر سوال ببریم. چرا که در تدین آنها هم شکی نیست و مانتویی بودن منافاتی با مسلمانی ندارد، بلکه بحث ما بحث حفظ نمادهای دینی و ملی است.
چادر پوشش اختصاصی زنان مسلمان و مخصوصا شیعیان است و در هیچ دین دیگری این چنین لباسی وجود ندارد و پیوند این لباس با فرهنگ ایرانی شگفت انگیز است. به همین خاطر است که حالا می شود ادعا کرد چادر تبدیل به نماد دختر مسلمان ایرانی شده که اعلام کننده یک نوع عقیده مذهبی روشن و محکم است.


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 11 بهمن 1389  | 7:25 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

خرافه پرستی رفتاری وسواسی است

شاید شما هم مانند بسیاری از انسان ها، بدون آگاهی و ناخودآگاه در بسیاری از عقاید و موهومات خرافه پرستی دخیل باشید، در این باره کمی فکر کنید.
آخرین باری که به تخته زدید، آخرین باری که از نگاه کردن به گربه سیاه پرهیز و آخرین باری که طالع خود را با دقت و اشتیاق مطالعه کردید، به یاد می آورید!
همه این ها نمونه هایی از عقاید خرافی است که هر روز با آن ها سر و کار داریم و برخی صاحب نظران به آن تفکرات جادویی می گویند.
شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید خرافات و موهومات در نتیجه بروز اختلالات وسواسی رخ می دهد که در علم روان شناسی به آن اختلال وسواس اجبار (OCD) می گویند.
برای افراد وسواسی، عادت به انجام برخی اعمال خاص باعث ایجاد اختلال در زندگی روزمره می شود.
افرادی که به OCD و اختلالات رفتاری وسواسی مبتلا هستند، گمان می کنند اگر از یک عادت اشتباه خود دست بردارند، اتفاقی برای آنان خواهد افتاد و هر اتفاق بد و ناگواری را به گونه ای به آن ربط می دهند.
به هر حال اگر شما در خود نشانه هایی از تشویش، نگرانی و تنش می بینید و احساس می کنید این رفتارها از کنترل شما خارج است، به پزشک مراجعه کنید تا پیش از توسل به خرافات و موهومات، به درمان این بیماری های وسواس گونه بپردازید


ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : جمعه 12 آذر 1389  | 12:34 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
جام جم آنلاين: ميليون‌ها اسپانيايي، در شهرها و روستاهاي مختلف اين كشور جنوب غربي اروپا هفته گذشته با شركت در جشن «پادشاهان مغ» ، به تعطيلات سال نوي ميلادي پايان دادند تا از روز چهارشنبه - هفتم ژانويه - فعاليت كاري خود را در سال 2009 ميلادي بطور جدي آغاز كنند. تصاويري از اين جشن را مي بينيد. گزارش: محمدرضا نادري منبع: اينترنت
با قرعه كشي معروف كريسمس در روز 24 دسامبر هر سال ، جشنها و تعطيلات سال جديد اسپانياييها كليد مي خورد و در عمل ، اين كشور جنوب غربي اروپا به مدت سه هفته يعني تا روز جشن "پادشان مغ" Los Reyes Magos در ششم ژانويه ادامه مي يابد. تصويري از "ملچور" يكي از پادشاهان مغ در مادريد كه در حال پخش شكلات در ميان مردم است.

ادامه مطلب




نظرات 0
تاريخ : یک شنبه 23 آبان 1389  | 2:18 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
تئوری تاثیر نقش های اجتماعی بر رفتار انسانها
رفتار انسانها از دوران قبل از روشنفکری یکی از اسرار موجود در ذهن انسان بوده و تا زمان حال نیز به همان صورت باقی مانده و توجه مطالعات علمی را به خود معطوف کرده است.

ادامه مطلب




نظرات 1
تاريخ : یک شنبه 23 آبان 1389  | 2:17 AM | نويسنده : Mohammad ali Hajian
10 راه برتر برای ایجاد موفقیت، رضایت و آرامش در زندگی
زندگی، اعمالی است که بین زمانیکه پا به این دنیا می گذاریم و زمانیکه از این دنیا می رویم انجام می دهیم. فقط یک بار شانس آنرا داریم و باوجود آنچه بقیه مردم ممکن است تصور کنند، این خود ما هستیم که باید تصمیم بگیریم با آن چه کنیم.

ادامه مطلب




نظرات 2
تاريخ : شنبه 8 آبان 1389  | 7:27 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

خاستگاه تاتر جهان
عناصر تئاتری و دراماتيک را در هر جامعه­ ای انسانی می­توان پیدا کرد، صرف نظر از آنکه اين جوامع پيشرفته و پيچيده باشند يا نباشند. اين عناصر در رقص­ها و مراسم مردم ابتدايی همان قدر بارزند که در مبارزات سياسی، راهپيماها، مسابقات ورزشی، مراسم مذهبي و حتی در بازی­های کودکان ما پيداست غالب شرکت ­کنندگان در اين گونه فعاليت­ها خود گمان نمی­کنند در فعاليتی تئاتری حضور دارند، با آنکه در آنها تماشاگر، ديالوگ و برخورد عقايد به کار گرفته می­شود. بايد متذکر شد که ميان تئاتر به عنوان يک شکل هنری و بهره­برداری ضمنی از عناصر تئاتری در فعاليت­های ديگر معمولاً تمايزی قايل می شوند. علاقه به درک خاستگاه تئاتر از اواخر سده­ی نوزدهم سرعتی تصاعدی گرفت، زيرا در آن زمان مردم شناسان اشتياق زيادی به يافتن پاسخ مسأله از خود نشان می­دادند. از آن هنگام تا به امروز، نظر مردم­شناسی حداقل سه مرحله را پشت سر نهاده است.

در مرحله­ي اول که از 1875 تا 1915 به طول انجاميد، مردم شناسان به رهبري "سر جيمز فريزر" ادعا کردند که همه­ي فرهنگ­ها از يک الگوي تکاملي پيروي مي­کنند. در نتيجه جوامع ابتدايي موجود در عصر حاضر، مي توانند منابع مستندي درباره تئاتر هزاران سال پيش در دسترس ما بگذارند.
مرحله­ي دوم پيشرفت مردم شناسي از سال 1915 آغاز مي­شود و مکتب ديگري به رهبري "برانيسلاو مالينوفسکي" ، روش استقرايي مکتب "فريزر" را رد مي­کند، و به جاي آن رهيافتي استنتاجي را پيشنهاد مي­کند. مکتب جديد مطالعه­ي خود را در محل مورد بررسي، و در عمق آن آغاز کرده و سؤال را اساساً به گونه­ي ديگري طرح مي­کند: کارکرد روزانه­ي جوامع معين چگونه است؟ اين مکتب را غالباً مکتب «کارکرد گرايي» مي­نامند. ب
عد از جنگ جهاني دوم مرحله­ي سومي هم توسط مردم شناسان بنا نهاده شده که مکتب «ساختگرايي» ناميده مي­شود. باني اين مکتب "کلود لِوي استروس" نام دارد. لِوي استروس همچون پيروان مکتب کارکرد گرايي، داروينيسم فرهنگي را رد مي­کند و معتقد است که هر جامعه­اي خط فرهنگي خاصه­ي خود را به وجود مي­آورد. لِوي استروس نيز مانند فريزر به الگويي جهاني معتقد است، هرچند الگوي او با الگوي فريزر تفاوت دارد. آنچه براي لِوي استروس بيشترين اهميت را دارد آن است که بداند مغز چگونه عمل مي­کند و پاسخ آن را در تحليل اسطوره جستجو مي­کند. ا

مروزه اکثريت منتقدان و مورخان توافق دارند که آئين تنها يکي از خاستگاه­هاي تئاتر است و نه لزوماً تنها خاستگاه آن. از طرف ديگر، غالب محققان اين نظر که تئاتر در همه­ي جوامع از الگوي تکاملي واحدي پيروي کرده است را رد مي­کنند. به علاوه امروزه هيچ مردم شناسي جوامع ابتدايي را فرودستانه برآورد نمي­کند. آنها دريافته­اند که اگرچه جوامع پيشرفته از دانش تخصصي و فنون بهره­مندي بيشتري دارند، اما در مقابل، غالباً از نظر همبستگي و يکپارچگي ويژه­اي که در جوامع کمتر پيشرفته وجود دارد، دچار کمبود قابل توجهي هستند با آنکه منشأ آئيني امروز پذيرفته­ترين نظريه درباره­ي خاستگاه تئاتر است، اما هرگز تنها نظريه­ي مورد قبول عام محسوب نمي­شود. هستند محققاني که معتقدند سرچشمه تئاتر داستانسرايي است؛ آنها اظهار مي­دارند که گوش کردن و رابطه برقرار کردن با قصه­ها عمده­ترين خصيصه­ي انسان است، همچنين آنها الگويي را پيشنهاد مي­کنند که در آن الگو تئاتر از افسانه­سرايي نشأت می گيرد. افسانه­ها ابتدا درباره­ي شکار، جنگ يا فتوحات ديگرند و به تدريج آب و تاب بيشتري مي­يابند. مطالعات اخير از نقاشي­هاي به دست آمده از عصر يخبندان حاکي از آن است که انسان از 30000 سال پيش مراسم آئيني اجرا مي­کرده است و از هزاره هاي بعد از اين تاريخ، يعني 20000 سال پيش، در يکي از غارهاي فرانسه و اسپانيا يک نقاشي به دست آمده که نشان دهنده­ي مراسمي است مربوط به شکار اما نظر ما درباره­ي اين نقاشي­هاي اوليه هنوز محقق نيست. وقتي به دوره­هاي نزديک­تر مي­رسيم و مي­بينيم انسان آغاز به گسترش مهارت­ها و عاداتي کرده است که راه به تمدن مي­برند، تصاوير براي ما گوياتر مي­گردند: تصاويري همچون اهلي کردن حيوانات، کشت گندم، اختراع سفالگري و ترک زندگي کوچ­نشيني يعني هنگامي که شکارچيان و تهيه­کنندگان غذا در مکاني مستقر مي­شوند و به کشاورزي و دامداري خو مي­کنند.

تئاتر و درام در يونان باستان هنگامي که تمدن­هاي خاور نزديک و مصر شکوفا مي­شدند، قدم در راه تحول مي­نهاد. مهمترين اين تمدن­هاي نوپا، از نظر بررسي ما، «تمدن اژه­اي» است که پيشاهنگ تمدن يوناني بود. «فرهنگ مينوسي» که از سال 2500 تا 1400 پيش از ميلاد در جزيره­ي کِرت شکفته بود، در اثر زمين لرزه يا آتش­سوزي فاجعه آميزي ويران شد، و اطلاع کمي از چگونگي آن در دست است. پس از آن، تمدن ميسني توسط مهاجمان شمالي نابود شد، و عصر تاريک از 1100 تا 800 پيش از ميلاد آغاز گرديد. اين تمدن باستاني اژه­اي تأثير مستقيم زيادي در تحول تئاتر نداشت، اما تاثیر غير مستقيم آن فوق­العاده زياد بود، زيرا خدايان، قهرمانان و تاريخ همين مردم بود که مواد اوليه­ي ايلياد و اديسه­ي هومر و اکثر درام­هاي يوناني را فراهم آورد. از اين رو اين تمدن­ها به جهات مختلف زيربناي ادبيات غرب به شمار مي­آيند. تمدن يونان که اولين دوران بزرگ تئاتر را عرضه کرد، به تدريج از سده­ي هشتم تا ششم پيش از ميلاد شکل گرفت.

واحدهاي بزرگ سياسي اين تمدن «پوليس» ناميده مي­شدند. مهمترين اين ايالت ـ شهرها آيتکا (آتن)، اسپارت، کورِنت، تِب، مگارو آرگوس بودند. اگرچه آتن از سال 500 پيش از ميلاد مرکز هنري يونان بود، اما اسپارت قدرت اصلي و خط رابطي بود که اکثر ايالت ـ شهرها، از جمله آتن را به هم مي­پيوست. جنگ با ايران اين قاعده را بر هم زد. مانند هر جامعه­ي باستاني ديگر، مدارک مربوط به خاستگاه تئاتر و درام در يونان باستان نادر است. يونانيان نوشتن را چند صباحي پس از 700 پيش از ميلاد آموختند. در حقيقت آنها حروف الفباي فينيقيان را گرفتند و مناسب حال خود تغيير دادن. پس از آن دوره است که اسناد نوشتاري يوناني افزايش مي­يابد. اسناد مربوط به تئاتر در اين دوران هنوز کم است. ارتباط بين تئاتر و ايالت ـ شهر از سال 534 پيش از ميلاد آغاز شد و آن زماني بود که دولت آتن مسابقه­اي براي انتخاب بهترين تراژدي اجرا شده در ديونوسياي شهر، که جشنواره­ي مذهبي مهمي بود، گنجانيد. کمدي آخرين شکل دراماتيک بود که از طرف حکومت يونان به رسميت شناخته شد، ولي تا سال­هاي 487ـ486 به ديونوسياي شهر راه نيافت. لذا سرگذشت آن، تا قبل از اين تاريخ، تا حدودي بر حدس و گمان استوار است. ارسطو مي­گويد کمدي از نمايش بديهه­سازي­هاي سرخوانِ آوازه­هاي آئيني فاليک بيرون آمده است.

 اما از آنجا که تعداد زيادي آئين­هاي فاليک وجود داشته، روشن نيست منظور ارسطو کداميک بوده است. بعضي از مراسم ما قبل دراماتيک، توسط گروه رقص اجرا مي­شد، که گاه صورتک حيوان بر چهره مي زدند يا سوار حيوانات مي­شدند و يا حيواني را به عنوان نماينده­ي حيوانات ديگر با خود مي­کشيدند. همچنين در آن دوره نمايش­هاي همسرايان چاق، سايترها و مرداني بر فراز ديرک­هاي بلند وجود داشت. مراسم اغلب شامل يک راهپيمايي به دنبال همسراياني بود که مي­خواندند و مي­رقصيدند و نمادهاي بزرگ و فاليک را بر روي علم­هايي به اهتزاز در مي­آوردند. اين مراسم موجب عکس­العمل­ها و مسخره­گي­هايي در ميان شرکت­کنندگان و تماشاگران مي­شد. در کمدی هاي اوليه همه­ي اين نمايش­ها عناصر جنبي خود را نيز داشتند. کمدي گذشته از خاستگاه و تاريخ آغاز آن، در بين سال­هاي 487ـ486 به حد کافي رشد يافته بود تا بتواند شايستگي­هاي نمايش در ديونوسياي شهر را داشته باشد. نام تعداد کمي از کمدي­نويسانِ نخستين ضبط شده است: کيونيدِس، که ظاهراً برنده­ي اولين مسابقه بوده، ماگنِس که برنده 11 مسابقه بوده است و کمدي­هايي مثل پرنده­ها، پشه انجيري و قورباغه­ها از اوست. اِکفانتيدس که گفته مي­شود کمدي­هاي ظريف­تري از پيشينيان خود نوشته است. کراتينوس که بيست و يک نمايشنامه­ي کمدي را به او نسبت داده­اند و به عنوان اولين نويسنده­ي واقعي و در خور توجه در زمينه­ي کمدي شناخته مي­شود. کراتس که سايترهاي شخصي را که قبلاً شاخص کمدي بود رها کرد و به مسائل عمومي­ترين پرداخت. او پوليس و آرسيتوفان سر کرده­ي همه­ي کمدي نويسان که بذله گوئي­ها و ابداعاتش در سايتر مورد قبول همه قرار گرفته است.

 شرق و غرب در تلاقي هزار ساله بيزانس مرحله­ي ديگري از تداوم تاريخ روم و اسکندر کبير و تمدن کلاسيک يونان بود. تئاتر بيزانس سه گونه متمايز داشت: تئاتر سپند، تئاتر مذهبي و تئاتر کلاسيک يا اديبانه. ارزيابي طبيعت و وسعت تئاتر بيزانس مشکل است، زيرا منابع موجود بسيار اندک است و مورخان بر سر تفسير همين اندک نيز توافق ندارند. مسلم اين است که نمايش­هاي تئاتري در سراسر دوران بيزانس رواج داشته­اند. گفته مي­شود که قسطنطنيه در اصل دو تئاتر از نوع رومن داشته و حداقل يکي از آنها تا اواخر دوران بيزانس برپا بوده است. قلمرو امپراتوري بيزانس شامل بخش اعظم مديترانه­ي شرقي بود که تئاترهاي هلني و يوناي ـ رومي در آن ساخته شده بودند. نمايش­هاي تئاتري و سرگرم کننده از طريق بيزانس به مدت هزار سال تداوم يافتند و هنگامي که اينگونه نمايش­ها در روم از رونق افتاده بودند در بيزانس به حيات خود ادامه دادند. تأثير بيزانس بر اروپاي غربي بسيار محتمل است، زيرا روابط تجاري بين بيزانس و روم غربي هيچگاه به کلي قطع نشد.

بدون شک در اوايل سده­ي نهم، هنر بيزانس در معماري کليساها و پديده­هاي ديگر هنري در غرب تأثير فراوان داشته است. همچنين جنگ­هاي صليبي که در سده­ي يازدهم آغاز شد برخورد شرق و غرب را افزايش داد. به رغم وجود شرايط مناسب، هنوز نمي­توان تأثير بيزانس بر تئاتر غرب را اثبات کرد اما مي­توان اذعان داشت که بيزانس سنت تئاتري را زنده نگه داشت و بخش­هايي از هنر آن الهام­بخش هنرمندان بعدي گرديد. امپراتوري بيزانس سرانجام تسليم نيروهاي مسلمين شد. تحت تعليمات حضرت محمد (ص) جهان اسلام به سرعت رو به گردش نهاد و در حوالي 622 مقبوليت عام يافت. در قلمرو اسلام داستان­گويي تقريباً در همه جا و درام­هاي فولکور در برخي نقاط، متداول بود. در نقاط ديگر، به ويژه در هند، اندونزي، ترکيه و يونان تئاتر عروسک­هاي سايه محبوبيت يافت. اما عروسک­ها تا حد ممکن از واقع­گرايي به دور بودند. اين عروسک­ها اشکالي دو بعدي بودند که از قطعات چرم بريده مي­شدند و با قطعه چوبي که به آن وصل مي­شد هدايت مي­گرديدند. بعدها، تنها سايه­ي اين عروسک­ها که توسط فانوس يا مشعل بر روي پارچه­ي سفيدي منعکس مي­گرديد، نمايش داده مي­شد. در بعضي کشورها تئاتر سايه هنر پيشه­اي گرديد و به کلي از هنر بازيگري زنده جدا گشت. تئاتر سايه ظاهراً حدود سده­ي چهاردهم ميلادي در ترکيه عرضه شد. پس از سقوط بيزانس، در مناطقي که عصر عظيم تئاترهاي کلاسيک، هلني و يوناني ـ رومي را ديده بود، نمايش­هاي عروسکي بر گرد شخصيت «قراگوز» و ماجراهاي مضحک او دور مي­زد. سرانجام اين نمايش­ها قراگوز ناميده شدند و اين سنت تا زمان ما ادامه يافته است.

مسلمانان در بسياري از نقاط تئاتر را به عنوان هنري بي اهميت قلمداد کردند. در هزاره­ي اول مسيحي، يکي از توسعه يافته­ترين و پرمحتواترين درام­ها را بايد در هند جستجو کرد. تمدن هند به قدمت تمدن مصر باستان و خاورميانه است، اما دانش ما بر اين تمدن با ورود قوم آريايياز آسياي مرکزي در 1500 پيش از ميلاد آغاز مي­شود. در واقع در سده­هاي پس از آن است که ترکيب و سيماي زندگي و هنر مردم هند پديدار مي­گردد. شايد مهمترين تأثيرات بر درام هند، از طريق هندوييسم و ادبيات سانسکويت صورت گرفته باشد. عصر طلايي درام در فرهنگ هندي حدود 120 ميلادي آغاز مي­شود و تا حدود 500 ميلادي ادامه مي­يابد. نقطه­ي اوج عصر طلايي سده­هاي چهارم و پنجم است که امپراتوري گوپتا در شمال هند مرکز هنر، طب و آموزش قرار مي­گيرد. در آنجا شهرهاي زيبا، دانشگاه­ها و تمدني عظيم و پر شکوه بنيان نهاده مي­شود. نقطه­ي اوج ديگري نيز در نيمه­ي اول سده­ي هفتم تحت فرمانروايي شاه هارشا به ظهور مي­رسد. خود هارشا يکي از نمايشنامه نويس­هاي مهم محسوب مي­شود. در دوران حکومت هارشا تأثير هند بر آسياي جنوب شرقي نيز گسترده شد و موجب توسعه­ي درام در آن نقاط گرديد. هنديان به واقع نگاري و ضبط تاريخ توجه چنداني نشان نمي­دادند، از اين رو محققان جديد تاريخ­هاي بسيار متفاوتي را براي درام­هاي موجود سانسکريت در نظر گرفته‌اند.

اما آنچه پيش از همه مورد توافق است قديمي‌ترين قطعاتي است که به حدود 1000 سال پيش تعلق دارند. حدود 25 نمايشنامه­ي سانکسريت به دست ما رسيده است که تاريخ بعضي از آنها حوالي سده­ي نهم ميلادي و در اين ميان بهترين آنها را به سده­ي چهارم و پنجم ميلادي نسبت مي دهند. از ميان درام­نويسان سانسکريت مي­توان اين نويسندگان را نام برد: شاه هارشا با نمايشنامه­هاي سينه ريز مرواريد، شاهزاده خانم گمشده و ناگاندا؛ بهاوا بوتي با نمايشنامه­هاي داستان قهرمان بزرگ، آخرين قصه­ي راما و ازدواج دزديده شده؛ ويشا کاداتا با نمايشنامه­ي انگشتري خاتم راکشاسا. در سال­هايي که درام هند در حال شکوفايي بود، تئاتر چين تازه داشت شکل مي­گرفت، به ويژه در نواحي پکن که همچون مصر و خاورميانه از گاهواره­هاي تمدن به شمار مي­رود. مدارک ما درباره­ي سال­هاي پيش از 1500 پيش از ميلاد، يعنی زمان به قدرت رسيدن سلسله­ي شانگ اندک است. در زندگي چينيان از همان آغاز، رقص، موسيقي و آئين­هاي مختلف نقش مهمي داشته است و برخي از فرمانروايان چيني اينگونه فعاليت­ها را براي هماهنگ کردن کشور خود لازم مي­شمردند و در سده­ي هشتم پيش از ميلاد معابدي وجود داشت که اجرا کنندگاني بدين منظور در اختيار داشتند. مورخان سعي کرده­اند بين آئين­هاي چيني و همسرايان ديتيرامب در يونان شباهت­هايي بيابند.

اولين دوره­ي درخشان هنر و ادبيات چيني، با حکومت سلسله­ي ­هان آغاز مي­شود. مجموعه سرگرمي­هاي اين دوره را «صد نمايش» مي­ناميدند. در سده­ي سيزدهم نمايش­هاي گوناگون سرگرم کننده جزئي از زندگي عادي مردم چين محسوب مي­شد. اما تا مدت­ها بعد از تسلط مغول­ها در 1279 بر چين، هيچ درام ادبي در چين به وجود نيامد. تحولات اصلي تئاتر چين بعدها رخ داد. احياي تئاتر در اروپاي غربي از اوايل قرون وسطي آغاز شد. پس از سقوط امپراتوري روم، فعاليت­هاي سازمان دارِ تئاتري در اروپاي غربي متوقف شده بود، زيرا در سده­ي ششم شرايط مشابهي با دوران ما قبل عظمت تئاتر روم بر صحنه حاکم شد، اما عناصر تئاتري حداقل در چهار شکل مختلف حفظ شدند: بقاياي ميم رومي، نقالي توتني، جشنواره­هاي عاميانه و آئين­هاي شرک­آميز و مراسم مسيحي. تئاتر در اوايل قرون وسطي بايد از دل اين منابع زاده مي­شد.


 

http://www.navayeney.ir







نظرات 0
تاريخ : شنبه 8 آبان 1389  | 7:23 PM | نويسنده : Mohammad ali Hajian

هنر های هفتگانه
ما معمولاً از طریق وسایل ارتباط جمعی نظیر؛ رادیو ، تلویزیون یا روزنامه و ... میبینیم یا میشنویم که سینما هنر هفتم است. حال سئوالی که در ذهن برخی از مخاطبین پیش می آید این است که شش هنر پیش از سینما چیست؟!
در ابتدا لازم است که تعریفی از هنر داشته باشیم.
« هنر به همه کوشش‌های خلاق انسانی گفته می‌شود که ارتباط مستقیمی با بقاء و تولیدمثل نداشته باشند.»
میشود گفت این تعریف کلی بشر از هنر بوده است. به عبارت دیگر "هنر" یک واژه کلی جهت تعریف و اشاره به حس و انگیزه یک حرکت خلاق است.
اصولاً  "هنر" مقوله قابل تعریفی نیست. همانطور که "فرهنگ" ، "عشق" ، "هویت"  و ... قابل تعریف نیستند و در واقع، همه اینها را تنها از روی صفاتشان می‌‌توان شناخت.
(طبیعتاً تعاریف گسترده تری از واژه "هنر" و مقوله های مرتبط با  هنر وجود دارد که ما به این اختصار اکتفا نموده و پس از توضیح کوتاهی از هنرهای هفتگانه به برخی هنرهای نمایشی خواهیم پرداخت)
هنر گونه‌ها و شاخه‌های زیادی دارد و شامل هنرهای تجسمی و هنرهای نمایشی و... است .
مثلاً  فیلم، سینما، عکاسی،‌کاریکاتور،‌ ادبیات، موسیقی قالی بافی، تندیس گری، معماری و ... هر کدام بخشی از هنر  هستند یا می شود گفت هر کدام یک هنر هستند.

تقسیم بندی های مشهور هنرهای هفتگانه
 هنرهای هفتگانه دارای چندین تقسیم بندی مختلف است که اینجا ما به سه تقسیم بندی اصلی و مشهور اشاره میکنیم:

 تقسیم بندی اصلی و کلی عبارت است از ؛
1)      معماری
2)      هنرهای دستی مانند:مجسمه سازی، شیشه گری و ..
3)      هنرهای ترسیمی شامل: نقاشی و خطاطی و...
4)      ادبیات شامل شعر و داستان، نمایشنامه ، فیلمنامه و نثر
5)      موسیقی
6)      ورزش، رقص و حرکات نمایشی
7)      هنرهای نمایشی:فیلم و سینما و تئاتر و ...

تقسیم بندی دیگر عبارتست از:
1)      موسیقی
2)      نقاشی
3)      نویسندگی
4)      مجسمه‌سازی
5)      شعر
6)      تئاتر
7)      سینما

نمونه دیگر تقسیم بندی هنرهای هفتگانه به ترتیب زمان عبارتند از:

1)      نقاشی
2)      مجسمه سازی
3)      معماری
4)      ادبیات
5)      موسیقی
6)      تئاتر
7)      سینما

وجوه مشترک آثار هنری عبارت‌اند از :
الف- تخیل: به عنوان مهم‌ترین عامل در شکل گیری اثر هنری
ب- عاطفه و احساس هنرمند: همه آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه میگیرند نه از تفکر منطقی و عقلانی او.
ج- چند معنایی بودن و منشور مانندی: این جنبه از خصایص آثار هنری، در واقع از دو ویژگی قبلی که برشمردیم، نتیجه می‌شود. بدین معنی که هر پدیده‌ای که عنصر اصلی سازنده آن تخیل و عاطفه باشد، بی شک نمی‌تواند معنایی منجمد و تک بعدی داشته باشد.از این روست که هر کس در برابر آثار هنری می ایستد، دریافت و استنباط خاصی دارد.
http://www.navayeney.ir







نظرات 0

تعداد کل صفحات : 102 :: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >