میر حسین هم مریض است!
 

اول :

یکی از بیماریهای اخلاقی که متأسفانه گریبانگیر بسیاری از ما است بیماری خودپسندی است ، کما اینکه در روایات هم بدین مطلب اشاره شده است که بدترین حالت برای یک انسان این است که از خود راضی باشد.

از سویی دیگر اکثر اوقات این بیماری ملازم با بیماری دیگری هم هست و آن اینکه انسان به دیگران و اعمال آنان با دید حقارت بنگرد.

نتیجه ی این حالات این است که شخص هر عملی ولو ناچیز و ناخالص از سوی خود را بزرگ  ، خالص و الهی می بیند ولی اعمال دیگران را هرچند هم اعمالی بزرگ و با نیت خالص باشند خرد و کم ارزش دیده ، برای آن ، نیتی ناخالص ، غیر الهی و مادی فرض می کند.

دوم :

یکی از عرصه های بروز این رذیله ی اخلاقی ، صحنه ی سیاست است. لذا ممکن است یک شخص یا حزب خود را حق مطلق فرض کرده ، تمامی اشخاص و احزاب دیگر را حتی اگر با او در اصول موافق باشند ناحق دیده و تمامی اعمال مثبت ، مفید و خیر خواهانه آنها را حمل بر قدرت طلبی ، عوام فریبی و حیله گری کند.

و اینجاست که زنگ خطر به صدا در می آید و خطر تفرقه و فروپاشی حاصل از تفرقه نظام را تهدید می کند. و البته از نگاه دینی هم این صفت ، صفت رذیله ای است که باعث سقوط انسان از مقامات معنوی خواهد شد. از صاحب این صفت باید پرسید که اگر در دادگاه قیامت از او بپرسند : « از کجا پی بردی که فلان شخص نیت ناخالصی داشته است؟ » یا اینکه : « چگونه از نیات درونی افراد آگاهی یافته بودی؟ » چه پاسخی خواهد داشت ؟!

آری ! به نظر من « ذره ای » تقوا کافی است تا دارنده ی آن از چنین نسبت دادن هایی خود داری کند.

سوم :

دیروز حرفهای آقای میر حسین موسوی را می خواندم که بخشهایی از آن توجهم را به خود جلب کرد و باعث شد تا این متن را بنویسم. جناب موسوی در قسمتهایی از حرفهای خود فرموده بودند : « ستاد ما پول های کلان ندارد، نمی تواند سرچهارراه ها به مردم کاسه آش دهد، نمی تواند برای رای جمع کردن در میان مردم به عده ای پول داده و یا کیسه های سیب زمینی در میان مردم پخش کند. » یا « اگر  لازم است به مردم کمک شود این کمک حق مردم است و نباید انتظار محبت ویژه ای از آنها داشته باشیم. » یا « واقعا چه اتفاقی است كه عده‌ای فكر می كنند با یك گونی سیب زمینی و پول تو جیبی می‌توانند در شب انتخابات رای جمع كنند. آیا این تحقیر مردم نیست؟ آیا وقتی بیش از 98 درصد مردم به جمهوری اسلامی رای دادند به طمع بخشش چنین پول ها و امكاناتی به آنها بود؟ »

اینگونه خدمات دولت و شخص دکتر احمدی نژاد را حمل بر نیات ناخالصی همچون عوام فریبی و خریدن رأی نمودن مصداق بارزی است از آنچه که در ابتدای مقاله ذکر کردم .

و اینجاست که از جناب موسوی می پرسم که : « چگونه از نیات درونی آقای احمدی نژاد آگاهی یافته ای؟ » و « از کجا پی بردی که احمدی نژاد چنین نیات ناخالصی داشته؟ »

آری !

انگار میرحسین هم مریض است !



نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 19 فروردین 1388  ساعت 3:44 PM | نظرات (2)