اشکهای باارزش
شب هشتم/ شعر دکتر رضوی پور
رزق شب هشتم؛ برای جوان برومند اباعبدالله
در گوشهی میدان، گلی در خون تپیده
در غصهی گل، بلبلی در خون تپیده
شد کشته فرزندی که شبهِ مصطفی بود
در رزم تمثال علیّ مرتضی بود
لاجرعه از این جامِ احلی من عسل خورد
در بازیِ مردانهی جان باختن، برد
از دست پیغمبر شراب عشق نوشید
وقتی لباس رزم را در خیمه پوشید
وقتی که در میدان تکان میخورد مویش
محو تماشا بود بابا و عمویش
بالابلندی، سروقدی، سرخرویی
رزمآوری، هم جنگجو، هم صلحخویی
هم جای خود جنگید هم جای برادر
رزمی نمایان کرد پیشِ چشم مادر
اما امان از زخم بر پهلو نشسته
از یاد دیوار و در و دستان بسته
دشمن چه کرده با تو سروِ ارباً اربا؟
جان میدهی حالا کنار چشم بابا
از عمق جانش نالهی حسرت کشیده
وقتی که جسم ارباً اربای تو دیده
دیده پس از تو زخم جانکاه از زمانه
بابا فدایت! بعد تو آه از زمانه
ادامه مطلب
امتحانات الهی
حاجی پناهیان| هیات میثاق بسیج دانشجویی
امتحان برای افزایش ظرفیت
خداوند نه لذت را منع میکند و نه رنج را تحویل میگیرد مگر این که همراه با افزایش ظرفیت باشد. این افزایش ظرفیت فقط با امتحان ممکن است که امتحان هم همراه با رنج است. [اگر] محاسبه نفس کنیم و معرفت نفس پیدا کنیم، میتوانیم از امتحانات الهی سر در آوریم.
خوب ممکن است بگویند، این طور که شما مطرح می کنید انگیزه برای کار کردن در انسان از بین میرود؟ جواب این است که ما تکلیف داریم که تلاش کنیم و کاری با نتیجه نداشته باشیم. نباید با توجه به مقدرات کاری کنید بلکه با انگیزه و توجه به دستورات خدا کاری انجام دهیم. به ما دستور داده که تلاش کنیم. [به ما گفتهاند که بعضی مواقع] با محاسبهی نتیجه، کاری را انجام بده بعضی وقتها هم بدون توجه به نتیجه کاری را انجام بده. باید فعالیتهای خود را متناسب با وظیفههای خود انجام دهیم. در نتیجه باید وظایفمان را بشناسیم که این کار سختی است ولی با توسل ممکن می شود.
ادامه مطلب
یا علی اصغر باب الحوائج
برای بهره مندی بیشتر از شب علی اصغر
رزق شب هفتم؛ برای خونی که در آسمانها به ودیعه گذاشته شد
لالا کن ای نوغنچهی بستان حیدر
لالا کن ای تنها امید قلب مادر
با مرگ بازی میکنی ای کودک من
وقتی تلذی میکنی ای کودک من
آبی نمانده تا بنوشانم به کامت
رحمی کن ای نوزاد من بر حال مامت
رفته عمویت تا که مشکی آب آرد
میترسم اما کودکم طاقت نیارد
از سوی عمّویت نیامد جز صدایی
جز نالههای یا اخا ادرک اخایی
لختی تحمل کن عزیزم، جانِ مادر!
آتش مزن با نالهات بر جانِ مادر
میخواهم از بابا، تو را بر دست گیرد
آبی از این نامردمان پست گیرد
هرچند این دژخیمها ایمان ندارند
حتی یکی از خیلشان، وجدان ندارند
آخر تو را با تیر خود سیراب کردند
گهوارهات را از غمت بیتاب کردند
حالا بگو با گاهوارت من چه سازم؟
شد آسمانها داغدارت، من چه سازم؟
از خون تو هفت آسمان غرقه به خون شد
کاخ ستم از نالهی تو واژگون شد
با آن دو دست کوچکت محشر به پا کن
یادی ز دست ساقی کرب و بلا کن
ادامه مطلب
امتحان فردی/ امتحان اجتماعی
گزیده سخنرانیهای استاد پناهیان در دانشگاه امام صادق
هیئت میثاق با شهدای بسیج دانشجویی
همان گونه که امتحان فردی داریم، امتحان اجتماعی نیز داریم. ابلیس همان طور که همیشه به یک فرد میگوید تو نمیتوانی از پس این امتحان برآیی به جامعه هم میگوید تو نمی توانی. جوامع ایمانی هم گاهی اوقات ظرفیتهای خودشان را دست کم میگیرند. ما می توانیم چون خداوند بالاتر از حدّ ظرفیت ما امتحان نمیگیرد. خدا از هر کسی امتحان میگیرد معلوم میشود که میتواند. امتحانات الهی ظرفیت جامعه را هم معلوم میکند.
ادامه مطلب
چه کنیم متواضع شویم؟
پای درس حاجی مهدوی
پای درس استاد
جلسه 4
چه کنیم که متواضع شویم؟
بعضی از مردم در مقام ادعا خود را متواضع جلوه میدهند اما در مقام عمل میان گفتار و کردار آنها تفاوت فاحشی دیده میشود. به گفتهی مرحوم شیخ بهایی:
آراسته ظاهریم و باطن نه چنان
القصه چنان که می نماییم نهایم
حال، به طور اجمال به بیان بعضی از علائم تواضع و ویژگیهای اهل تواضع میپردازیم، بدان امید که آن خصوصیات را سرمشق زندگی خویش قرار دهیم، چنان که امام سجاد علیهالسلام در مقام مناجات با خدا عرض میکند:
...وَالیُن جانِبی لهم تواضعاً
...خدایا، از تو میخواهم که مرا در برابر بندگانت به نشانه تواضع نرمخو کنی.
یکی از نشانههای تواضع آغاز کردن به سلام است. امام صادق علیهالسلام فرمود:
مِنَ التواضع ان تُسَلّم علی مَن لَقیتَ.
نشانه تواضع این است که به هر کس برخوردی سلام کنی.
امام حسن عسکری علیهالسلام فرمود:
من التواضع السّلامُ علی کُلّ مَن تَمُرّ بِه.
نشانه تواضع این است که به هر کس بگذری بر او سلام کنی.
این سنت به حدی مهم است که قران مجید در موارد متعدد با صراحت به آن امر کرده و در روایات اهل بیت نیز درباره آن تاکید اکید آمده و پاداش زیادی برای آن در نظر گرفته شده و از ترک سلام نکوهش شده است.
منتشر شده در نشریه فتح
ادامه مطلب
امر به معروف و نهی از منکر
پناهیان: شبهای محرم چهارستون بدن مسئولان بلرزد
میدانید که دهه اول محرم، «دهه امر به معروف و نهی از منکر» است و این نامگذاری متاثر از قیام حضرت سیدالشهدا (ع) است. اما امام حسین(ع) چه کسی را امر به معروف کردند؟ تعدادی دختر بدحجاب در خیابان را؟! نه، ایشان مسئولان جامعه را امر به معروف کردند و علیه حاکم فاسد قیام کردند. باید وقتی اسم «امر به معروف و نهی از منکر» میآید، چهارستون بدن حاکمان فاسد و مدیران ناکارآمد بلرزد. باید وقتی اسم امر به معروف میآید، مدیرانی که میگویند «ما نمیتوانیم» برافروخته و آشفته شوند و لرزه بر اندامشان بیفتد.
ادامه مطلب
حسین، شهید نماز!
امام حسین با همه عظمتش، دست از تکالیف فقهی ش نکشید و روز عاشورا نمازش رو اول وقت خوند.
واقعا عجیبه که بعضی ها میگن امام حسینی اند و هستند، ولی فقط جاهایی که به نفعشونه!
ادامه مطلب
عکس آقا و امام برای دسته های عزاداری
یکی از کارهای خوبی که میتوان برای دستههای عزاداری محرم مساجد و هیئتها پیشنهاد داد، حمل تصاویر حضرت امام خمینی و امام خامنهای در جلوی دسته است. این حرکت میتواند نماد و نشانه ای باشد از شناخت حقیقی عبرتهای عاشورا و تنها نگذاشتن نائب امام علیه السلام در عصر حاضر باشد. یعنی اهل کوفه نبودن به معنای واقعی.
طرحی که در ادامه میتوانید دریافت کنید، در اندازه 60 در 90 طراحی شده و قابلیت چاپ با کیفیت بالا روی بنر یا پلات را داراست. پیشنهاد ما این است که طرح ها روی بنر چاپ شود و روی بوم نصب شود. چراکه آسیب پذیری بنر کمتر خواهد بود و بوم سبک و قابل حمل است.
پایین طرح ها میتوانید نام مسجد یا هیئت خود را درج کنید یا جمله ای متناسب قرار دهید. این طرح را خیلی محرمی نکردیم تا در مراسمها و جاهای دیگر هم قابل استفاده باشد.
ادامه مطلب
رزق شب ششم+ دو خط روضه
امام حسین وقتی نوبت عزای پسراشه، پدر شهیده و با اقتدار جلوی در حسینیه ایستاده؛ اما شبی که نوبت عزای برادرزادههاست، از شرمندگی میره یه گوشه میشینه زار زار گریه میکنه. قریب به این مضمون رو آقای پناهیان، همین امشب (هیئت میثاق) گفتند. حالا این شعر رو بخون!
رزق شب ششم؛ برای یادگاران امام حسن مجتبی در کربلای خون
یادت که هست آن روز، من مسموم بودم
اما برای روزِ تو مغموم بودم
گفتم برادرجان نباشد روزگاری
مانند روزی که تو تنها جان سپاری
روزی اگر تابوت من شد تیرباران
در روز تو افتد سرِ خویشان و یاران
در روز تو هفتاد و دو یار رشیدت
خواهند شد در پیش چشمانت شهیدت
آن روز سردار سپاهت هست عباس
از دست خواهد داد، مشک و دست عباس
آن روز اکبر میرود از پیش بابا
شبه نبی را میکشندش عرباً عربا
آن روز اصغر هم میان دستهایت
جان میدهد لب تشنه پیش چشمهایت
اما برادر این تمام ماجرا نیست
راه حسن دور از مسیر کربلا نیست
دارم در این محشر سه قربانی برایت
بوبکر و عبدالله و هم قاسم فدایت
این نوگلان بوستان مادری را
این نوجوانان و یلان حیدری را
طوری به بار آور که مثل یاس باشند
رزمآوری همچون خودِ عباس باشند
هر چند قدّ و قامتی کوتاه دارند
دست از عموی خویش هرگز بر ندارند
مستند هر سه از می عشق الهی
آری حسن هم هست اینک کربلایی
از جام احلی من عسل من نیز مستم
در کربلای خون تو من نیز هستم
ادامه مطلب