چرا ازدواجها و پيوندها به جدايي ميانجامد؟ چرا پيوندهاي محبت آميز بعد از ازدواج گسسته ميشود و فرو ميپاشد؟ چرا بعضي از زوجها با يكديگر همدلي و همفكري دارند و برخي ندارند؟ چرا زنان و شوهراني كه باهم تفاهم دارند، پس از مدتي به عدم تفاهم ميرسند؟ چگونه ميشود زنان و شوهراني كه مدعي بودند نميتوانند با يكديگر زندگي كنند، پس از چندي توانستهاند به خوبي با هم زندگي كنند؟ چرا اكثر روانشناسان راه اصلي حل و فصل مسائل زناشويي را رسيدن به تفاهم و برقراري ارتباط انساني ذكر ميكنند و از سويي، برخي از مردم راه اصلي حل و فصل مسائل زناشويي را عشق ورزيدن ذكر كردهاند؟ حال آن كه بايد دانست عشق شرط لازم است، اما به تنهايي كافي نيست.
40 نكته زير مييتواند پاسخي براي اين پرسشها شما و براي همه زوجهاي جوان و نيز كساني كه در مرحله تصميمگيري براي ازدواج يا در آستانه ازدواج قرار دارند، مفيد و مؤثر باشد:
1. با مطالعه كتب مربوط به انتخاب همسر، آيين همسرداري، چگونگي ايجاد ارتباط با ديگران و نيز شركت در جلسههاي آموزش خانواده نيز تامل در آيات و روايات مرتبط با خانواده داري دانش و مهارت خود را در اين زمينه افزايش دهيد.
2. با همدلي، همفكري، همكاري و مشورت با يكديگر درباره مسائل مختلف ميان اعضاي خانواده روابط سالم پديد آوريد.
3. هر يك از زوجين ديگري را نزديكترين و محرمترين فرد بداند و او را نيمه تن، حامي و پشتيبان خود تلقي كند.
4. با يادگيري مهارتهاي ارتباطي نظير فعالانه به حرفهاي يكديگر گوش كردن، احترام به نظرها و عقايد يكديگر و تشريك مساعي و مشورت كردن روابط خود را بهبود بخشيد.
5. بكوشيد، باايجاد كانوني گرم و صميمي، تمام اعضاي خانواده به ويژه زن و شوهر مسؤوليت رسيدن به تفاهم را پذيرا شوند. تا كه از جانب معشوق نباشد كششي كوشش عاشق بيچاره به جايي نرسد
6. هنگام اختلاف نظر يا سوء تفاهم، به جاي سرزنش كردن يكديگر يا تفسير نادرست، به شناسايي مساله و يافتن راه حل آن بپردازيد و در صورت لزوم كمك و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب كنيد.
7. براي رسيدن به ا منيت رواني وعاطفي در روابط زناشويي داشتن صداقت، پذيرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهيد.
8. در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستين فرصت ممكن به حل و فصل آن بپردازيد تا به فرآيندي مخرب و پيشرونده تبديل نشود.
9. به هر طريق ممكن رفتارهاي مطلوب همسرتان را مورد توجه و تاييد قرار دهيد; به گونهاي كه همسرتان بفهمد برايش ارزش قائل هستيد.
10. تشويق و تاييد و بيان نكات مثبتبه طور آشكار يا در جمع باشد و تذكر نكات منفي و انتقاد به طور محرمانه و در تنهايي صورت گيرد.
11. براي خصوصيات و نيازمنديهاي يكديگر ارزش قائل شويد و در روابط كلامي، عاطفي، اقدامها و تصميمگيريها به افكار و خواستههاي همسرتان توجه كنيد.
12. اگر رفتار خاصي براي شما مبهم است، سادهترين راه اين است كه از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسيد و با روش مسالمتآميز، صميمانه و خوش بينانه موضوع را روشن كنيد.
13. خشونت همسرتان را با خشونت پاسخ ندهيد. خشونت را با سكوت پاسخ گوييد و در موقعيتي مناسب درباره مساله مورد نظر به بحث و گفت و گو بپردازيد.
14. بكوشيد در سراسر زندگي، به خصوص در روابط بين خود و همسرتان، به جاي هر گونه پيشداوري يا مشاهده اشكالات و ضعفها نقاط مثبت و قوت را ببينيد; به عبارت ديگر، به جاي توجه به نيمه خالي ليوان به نيمه پر آن توجه كنيد.
15. سعي كنيد در برنامه ريزي براي فعاليتهاي اجتماعي، اوقات فراغت، ديد و بازديدهاي خانوادگي و نظاير آن به مشورت كردن با يكديگر بپردازيد و از يك جانبه نگري بپرهيزيد.
16. در هر فرصتي كه پيش ميآيد، با همسر و اعضاي خانوادهتان ارتباط كلامي و عاطفي برقرار كنيد. شايان ذكر است زنها از صحبت كردن با همسرشان بيشتر لذت ميبرند. بنابراين، مردان بايد فعالانه به سخنان همسرانشان گوش كنند و واكنش مناسب نشان دهند.
17. اگر هر يك از زوجين در شرايط خاصي نميتواند به سخنان همسرش گوش كند، بايد صادقانه و صميمانه اين موضوع را به وي انتقال دهد، و تقاضا كند صحبت كردن درباره آن موضوع را به فرصتي ديگر واگذارد.
18. هر از چند گاهي زوجين در فضايي محرمانه، محبتآميز و صميمانه به ارزيابي رفتار و روابط يكديگر بپردازند و از يكديگر بپرسند، چه بايد كرد تا روابطمان بهتر و بانشاط تر شود؟
19. هميشه، در رويارويي با مسائل و مشكلات خانوادگي، خود را در وضعيت طرف مقابل قرار دهيد و با قبول مسؤوليتخود و شناخت انتظارات متقابل به حل و فصل اختلافات روي آوريد.
20. در روز يا در هفته زمان مشخصي را براي گفت و گو درباره مسائل و مشكلات و به اصطلاح درد دل كردن با همسرتان اختصاص دهيد.
21. از داشتن نگرشهاي آرمان گرايانه و شاعرانه در مساله ازدواج و روابط زناشويي و نيز انتظارات غير واقع بينانه اجتناب كنيد.
22. ارتباط زوجين بايد از هر گونه سوء ظن و حدس نادرست وغير واقع بينانه دور باشد. اگر موضوع و مسالهاي ذهن يكي از زوجين را به خود مشغول كرده است، بايد آن را به صراحت و صادقانه مطرح كند و درستي و نادرستي اش را با همسرش مورد بررسي قرار دهد.
23. هر يك از زوجين بايد زمينههاي بروز سوء تفاهمها و سوء ظنها را از بين ببرد و از رفتارهايي كه موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن ميشود، خودداري كند.
24. هر يك از زوجين بايد بكوشد با روانشناسي همسرش آشنا شود تا بداند زن يا مرد به چه اموري بها ميدهد و نظام ارزشياش چگونه است; براي مثال معمولا زن به وابسته بودن، كسب امنيت عاطفي و مورد حمايت واقع شدن اهميت ميدهد و مردان ميخواهند مستقل و خود مختار باشند و آزادي عمل را داراي ارزش ميدانند.
25. زن و شوهر از مسخره كردن يكديگر و گفتن سخنان طعنهآميز و دو پهلو جدا پرهيز كنند.
26. از رفتارهايي نظير متلك، تحقير، سرزنش و به رخ كشيدن يكديگر كه موجب افزايش مقاومتهاي رواني در طرف مقابل است، جدا بايد پرهيز شود.
27. در سراسر زندگي، از جمله در زندگي خانوادگي، بكوشيد به نقاط مثبت، موهبت و نعمت هايي كه در اختيار داريد بينديشيد نه به اموري كه در اختيار نداريد.
28. از خطاهاي يكديگر سريعا بگذريد و خطاهاي همديگر را تحمل كنيد.
29. بايادآوري برخي ايام مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظاير آن و دادن هديههايي هر چند كوچك (مثل يك شاخه گل) به طور نمادين يا سمبليك عشق و علاقه خود را به همسرتان اعلام كنيد.
30. خود را در برابر همسرتان آراسته و پاكيزه و جالب توجه نگه داريد از پريشاني و وضع نامرتب بپرهيزيد.
31. در انتخاب دوست و برقراري روابط دوستانه و معاشرتهاي خانوادگي با زوجهاي ديگر دقت كنيد و اين امور را با توافق يكديگر انجام دهيد.
32. از هر گونه رفتاري كه به مرد سالاري يا زن سالاري ميانجامد، پرهيز كنيد.
33. خطاي يكديگر را در حضور ديگران، فرزاندن، آشنايان، والدين يكديگر و... بازگو نكنيد.
34. هرگز همسرتان را با زن يا مرد ديگر مقايسه نكنيد.
35. از رفتارهاي مطلوب همسرتان تشكر كرده، او را تشويق كنيد و انگيزه تكرار آن رفتار را بيشتر سازيد.
36. از تصميمهاي نادرست و غير منطقي و كليگوييهاي منفي و شكلگيري افكار منفي درباره همسرتان شديدا پرهيز كنيد.
37. حتيالمقدور به قولهايي كه به همسرتان دادهايد عمل كنيد تا به سلب اعتماد و احساس فريب خوردگي نينجامد.
38. از نسبت دادن القاب و زدن برچسبهاي ناگوار و نامطلوب مانند بدقول، زرنگ، شلخته، كلهشق، يك دنده، لجباز و خودخواه به يكديگر پرهيز كنيد.
39. در مواردي كه غمگيني و افسردگي و يا عصبانيت زن يا شوهر شدت مييابد و احتمال اختلال در كار سيستم عصبي يا غدد درونريز به ويژه غده تيروئيد وجود دارد، در نخستين فرصتبه پزشك متخصص مراجعه كنيد تا از عادي بودن ترشح غدد از جمله غده تيروئيد مطمئن شويد.
40. براي داشتن يك زندگي با نشاط و موفق خوب بينديشيد، وقتبگذاريد، احساس مسؤوليت كنيد، موانع ارتباط سالم را از ميان برداريد و به عوامل ايجاد كننده روابط سالم توجه كنيد.
نگاشته شده توسط شهرام قلی پور در یک شنبه 26 مهر 1388 ساعت 6:18 PM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
۵ تاثیر مثبت در ازدواج زندگی، تلاشی برای رویاندن بذر وجود و شکوفاندن غنچه فطرت در مزرعه حیات است . آرامش روح ، در زندگی آمیخته به معنویت و خداجویی است . زندگی هشیاران ، اندیشه درباره سرمایه و سود ماندگار و نتیجه اخروی است ، سرمایه شان امید و ایمان و سودشان ، آرامش روح و روان است . زندگی غافلان به دو بخش تقسیم می شود: نیمه اول به امید نیمه دوم ، نیمه دوم به حسرت نیمه اول ! آیا حیف نیست که زندگی بگذرد ، بی آنکه به بلوغ انسانی برسیم ؟ ازدواج ، سازنده و رشد دهنده است و روح تعاون و احساس مسئولیت را بر می انگیزد وخداوند به اقدام کنندگان به ازدواج ، وعده ی توسعه رزق می دهد . در این مقاله قصد داریم با آوردن مقدمه ای کوتاه ، به تاثیرات مثبت ازدواج ، که راهی جهت رسیدن به بلوغ انسانی است اشاره کنیم :
۱) آرامش : ازدواج ، مایه ی آرامش فکری و روحی جوان و احساس شخصیت و اعتماد به نفس می شود و او را از بی عاری و بیکاری و بی برنامگی و ناامیدی می رهاند و جلوی برخی گناهان را می گیرد و موجب صیانت روحی و اخلاقی جوان می شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) نیز فرموده است : من تزوج فقد احرز نصف دینه فلیتق الله فی النصف الباقی (۱) : هر کس ازدواج کند ، نیمی از دین خود را نگه داشته است ، پس در نیمه باقی مانده ، از خداوند پروا کند و تقوا بورزد. وقتی اصل ازدواج تا این حد مهم ، کارساز ، گناه سوز ، مصلحت آفرین و مفسده زداست ، کمک به آن نیز اهمیت می یابد و برای پدر و مادر، تلاش در این راه و فراهم کردن مقدمات و زمینه ی آن ، یک تکلیف محسوب می شود و زدودن موانع و برطرف کردن دشواری های ازدواج ، و ترویج آسان سازی ازدواج و آسان گیری در این زمینه به عنوان یک فرهنگ عمومی ، وظیفه به شمار می آید. کسی که از بیم فقر و تنگدستی ازدواج نکند ، به خداوند بدگمان شده است ، خدایی که فرماید: اگر فقیر باشند ، خدا از فضل خویش آنان را بی نیاز و غنی می سازد.
۲) تلاش معاش : ایجاد بستر مناسب و انگیزه ی قوی تر برای تامین معاش و در آمد ، از آثار مثبت دیگر ازدواج است . گرچه نباید بی حساب و بدون سنجش دست به ازدواج زد و لازم است که شرایط اقتصادی و توانایی های مالی هم لحاظ شود ، ولی وعده ی خداوند را نیز نباید فراموش کرد که قول داده است تنگدستی را به غنا تبدیل کند و جایی برای بیم از فقر باقی نگذارد. پس ایجاد روحیه ی توکل و اعتماد به لطف الهی ، بعد مثبت دیگری از تشکیل خانواده است . خداوند متعال ، ضمن دستور به ازدواج با دختران و جوانان شایسته و صالح می فرماید: ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم (۲): چنانچه تنگدست و فقیر باشند ، خداوند آنان را از فضل خویش بی نیاز و توانگر می سازد ، خداوند وسعت بخش و داناست. از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله ) روایت است که فرمود: من ترک التزویج مخافه العیلهٔ (الفقر) فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله عزوجل یقول : ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله (۳) : کسی که از بیم فقر و تنگدستی ازدواج نکند ، به خداوند بدگمان شده است ، خدایی که فرماید: اگر فقیر باشند ، خدا از فضل خویش آنان را بی نیاز و غنی می سازد. در حدیث رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) نیز توصیه شده که ازدواج کنید ، زیرا که برای شما روزی آورتر است: اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم .(۴)
۳) احساس مسئولیت : کسی که ازدواج نکرده است ، خود را آزاد حس می کند و مسؤول نمی شناسد. در نتیجه ، استعدادها و خلاقیت های انسانی او هم بروز نمی کند. اما با ازدواج ، بار اداره ی زندگی را بر دوش می کشد. این تعهد و احساس مسئولیت ، سازنده است . کلا هر نوع مسئولیت پذیری ، انسان را به تلاش و آشکار ساختن استعداد و توانایی خویش وا می دارد.
۴- برنامه ریزی : از سوی دیگر، حسابگری ، نظم ، برنامه ریزی و به تعبیر روایات ، تقدیر معیشت لازمه به دوش کشیدن تعهد اداره یک زندگی مشترک و تامین همسر و فرزندان و تربیت شایسته اولاد است . از آنجا که تربیت نسلی با ایمان ، مؤدب ، سالم و موفق ، برای خود انسان نیز مایه ی آبرو و حیثیت اجتماعی است ، این رسالت سنگین نیز به نوع دیگری توانایی های شخص را به مرحله ی ظهور و بروز می رساند.
۵- حق شناسی : ازدواج ، سبب می شود که حقوق متقابل میان دو انسان پدید آید. این سازنده است . ارتباط های خانوادگی و پیوندهای فامیلی ، دامنه این حقوق و وظایف اخلاقی و اجتماعی را گسترده تر می سازد و سامان بخش روابط انسانی می گردد. کمک به ازدواج جوانان و تشکیل خانواده ، کمک به ساخته شدن انسان های مسئولیت پذیر ، مدیر و صالح است و یکی از راه های عمده و موفق مبارزه با گناه در جامعه ، تسهیل ازدواج است . این، هم تکلیف والدین و افراد خیر و توانمند را سنگین می سازد ، هم روشنگر راهی برای آنانی است که در اندیشه صلاح و سلامت قشر جوان جامعه اند ، هم وظیفه خود جوانان را در این زمینه روشن می کند. با تقویت و ترویج و تسهیل این سنت نبوی ، بهتر می توان با منکرات مقابله کرد و سدی در برابر هجوم فساد فرهنگی بیگانه پدید آورد.
-------------------------- پی نوشت ها : ۱- بحار الانوار، ج ۱۰۰، (ص ) ۲۱۹. ۲- نور، آیه ۳۲. ۳- وسائل الشیعه ، ج ۱۴، ص ۲۴.
نگاشته شده توسط شهرام قلی پور در سه شنبه 21 مهر 1388 ساعت 11:00 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
۱) زوج های موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت می گویند.
زوج های موفق قبل از ازدواج، توقعاتی كه از یكدیگر دارند مطرح می كنند، اگر توافق اساسی با هم ندارند (برای مثال مرد فرزند می خواهد ولی خانم مخالف است)، می توانند به شروع و یا خاتمه ازدواج به طور جدی فكر كنند. بعد از ازدواج، زوج های موفق به طور منظم در مورد توقعات و انتظاراتشان با هم صحبت می كنند و اگر اختلافی پیش آمد، آن را به زمان دیگری موكول می كنند تا همدیگر را درك كنند و به توافق برسند.
2) زوج های موفق فردیت خود را حفظ می كنند. بعد از ازدواج استقلال زوج ها كم می شود اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگی بیشتر می شود و گاهی افراد احساس خستگی می كنند. زوج های موفق می دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می كنند. آنان یكدیگر را تشویق می كنند تا همیشه"ما" نباشند و زمانی هم برای "خود" داشته باشند و به كارهای مورد علاقه خود بپردازند.بدین ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می كند و زندگی ، شاداب می شود.
۳) زوج های موفق همدیگر را مركز توجه قرار می دهند. آنان همدیگر را دست كم نمی گیرند و همیشه به فكر خوشبختی همسر خود و خانواده هستند. معمولاً افراد چند سال پس از ازدواج مانند سال های اول به هم توجه نمی كنند. ولی زوج های موفق، كارهای كوچك نظیر اولویت قرار دادن نیازها و كارهای همسر و كارهای بزرگ نظیر احترام و گوش كردن به حرف های هم را مدنظر قرار می دهند. ازدواج دریای تغییرات است. شما اغلب فراموش می كنید همسرتان مهم است و به او توجه نمی كنید. درعوض به كار، سرگرمی و دوستان اهمیت می دهید ولی زوج های موفق همدیگر را مركز توجه قرار می دهند.
۴) زوج های موفق روش های حل اختلاف را می آموزند. "جان گاتمن" روانشناس كه ۲۰ سال زندگی زوج ها را مطالعه كرده، عامل اصلی موفقیت یا شكست ازدواج را توانایی، یا عدم توانایی حل اختلافات می داند. حتی اگر همسرتان و شما كاملاً با هم یكی باشید ، گاهی با نظر هم موافق نیستید و این مخالفت باعث ناراحتی می شود. نباید به اعتیاد، خشونت و ... رو بیاورید. اگر خواسته شما و همسرتان با هم فرق دارد، باید آن را حل كنید. زوج های موفق با هم صحبت می كنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به هم دارند. آنان در مورد اختلافات و مخالفت ها با هم مذاكره می كنند تا به نتیجه عادلانه برسند. آنان از یكدیگر حمایت می كنند و غـُر نمی زنند. آنان می پذیرند در مواردی عشق ، برتر از پیروزی است.
۵) زوج های موفق با هم رشد می كنند. مسلماً فردی كه امروز با او ازدواج می كنید،۱۰ سال آینده متفاوت خواهد بود. شما هر دو تغییر می كنید. به ویژه در شرایط سخت زندگی مانند از دست دادن والدین . زوج های موفق می دانند كه یكی یا هر دو در طول زندگی تغییر می كنند و قواعد عوض می شود. پس لازم است تغییر كنید تا بتوانید روابط در حال تغییر را عوض كنید.
۶) زوج های موفق برای حفظ روابط می كوشند. زوج های موفق به طور منظم وضعیت زندگی خود را بررسی كرده و با هم صحبت می كنند تا از شادی و رضایت هر دو از زندگی مشترك مطمئن شوند. اگر یكی ، یا هر دو شما از زندگی مشترك ناراضی هستید، مشكلتان را حل كنید.
۷) از مراجعه به مشاور خجالت نكشید. زوج های موفق قبل از مراجعه به مشاور، سند طلاق را امضا نمی كنند. آنان می كوشند كه مشكلات را در اولین فرصت حل كنند
نگاشته شده توسط شهرام قلی پور در سه شنبه 7 مهر 1388 ساعت 11:16 AM
| نظرات 0 |
لينک مطلب
|