منتظرت هستیم...!
آقای من، مهدی من، دوست دارم در سرزمین دل خبر از آشنایی گیرم که با او آشتیکنم و بگویم که دگر گناه نمیکنم، حرام را نگاه نمیکنم، پا به هر جایگاه نمیکنم و پناه به هر پناهگاه نمیکنم.
ای آقای من و ای سیدِ من، حق داری، ادعای شیعه شیفتگی میزنیم و حرم و پاکی دل را که جای نامحرمان نیست به هر نامحرمی، محرم میکنیم و با خبرداری، خود را به بیخبری میزنیم، و پاکی دل را که قدوم انتظار، باید محرمش باشد به هر ناشایستی، شایسته میپنداریم و با این حال، بازمیگوییم؛ منتظرت هستیم...!
ادامه مطلب
محبان بقیة الله (ع)
(برای سلامتی امام زمان (عج) که دراین شبها غصه دار هستند خواهشمندیم صلوات بفرستید)
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
هفته به هفته میگذرد با خیال تو
پس لااقل به حرمت خون خدا بیا
بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای
ای خون جگر زقامت زینب بیا بیا
عرض ارادت کم مارا قبول کن...امسال هم محرم مارا قبول کن
ادامه مطلب
حسین فریاد می زند: "هل من ناصر ینصرنی؟"
و من درحالی که نمازم قضا شده است می گویم:
لبیک یاحسین! لبیک...
حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند...
و من باز می گویم:
لبیک یاحسین!لبیک...
حسین شمشیر می خورد من سر مادرم داد می زنم و می گویم:
لبیک یا حسین!لبیک...
حسین سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم:
لبیک یا حسین! لبیک...
حسین از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید و من در پس نگاه های حرامم فریاد میزنم
لبیک یا حسین ! لبیک... حسین رمق ندارد باز فریاد میزند: هل من ناصر ینصرنی؟
من محتاطانه دروغ میگویم و باز فریاد می زنم:
لبیک یا حسین لبیک...
حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین به من نگاه می کند می گوید: تنهایم یاریم کن...
من گناه می کنم و باز فریاد می زنم: لبیک...
خورشید غروب کرده است...
من لبخندی می زنم و می گویم:
اللهم عجل لولیک الفرج...
به چشمان مهدی خیره می شوم و می گویم:
"دوستت دارم تنهایت نمی گذارم..."
مهدی به محراب می رود و برای گناهان من طلب مغفرت می کند.
مهدی تنهاست...حسین تنهاست..
من این را میدانم اما.......
ادامه مطلب