اگر مردی بعد از عروسی متوجه بشود که همسرش دوشیزه نیست ، می تواند عقد را فسخ کند
سوال - اگر مردی بعد از عروسی متوجه بشود که همسرش دوشیزه نیست ، می تواند عقد را فسخ کند ؟
پاسخ - این بحث فقهی پیچیده ای است . در قانون مدنی و فقیهان ما میگویند : اگر شرط ، ضمن عقد شده باشد و عقد مبتنی بر این شرط باشد ، مثلا وقتی داشتند عقد میکردند آقا ی داماد شرط کرده که من به این شرط با شما ازدواج می کنم که دوشیزه باشید عقد مبتنی برشرط میشود . اگر چنین چیزی باشد ایشان حق فسخ نکاح را دارند و این با طلاق فرق میکند . بعضی ها میگویند می رود خانم را طلاق بدهند .خیر . ایشان حق فسخ عقد را دارند چون طلاق صورت نمیگیرد چون طلاق احکامی دارد . ایشان حق فسخ عقد را دارند نه طلاق را ،طلاق شرایطی دارد . بعضی از آقایان به چنین مسئله ای دچار شده اند ، فکر میکنند که به خانم می گویند عقد را فسخ می کنم و می روند و یکسال هم پیدایشان نمیشود . چنین چیزی نیست ایشان باید اعلام فسخ بکنند با اظهارنامه . یا اینکه از طریق عادی ، با دو تا شهود ، به دادگاه خانواده دادخواست بدهند . برای تنفیذ فسخ نکاح دادخواست بدهند . باید این فسخ را تنفیذ کنند و یک فرایند قضاییی شروع میشود و خانم و آقا احضار میشوند ، قاضی با آنها گفتگو میکند . اینکه آیا شرط کرده یا نکرده ، مستند است یا نه . باید این ها احراز شود . شرط مبتی بر شرط بوده یا نبوده ، حتی بین حقوقدانان ما آقای کاتوزیان و آقای امامی در کتابهایشان یک توافقی ندارند که آیا این عرف است و یا باید در خواستگاری گفتگو شده باشد . خود قاضی آنرا مشخص میکند و بعد خانم را به پزشک قانونی ارجاع میدهند شاید آقا اشتباه میکند شاید ایشان دوشیزه خانم هستند . و ساختار بدنی او جوری است که آقا تلقی شان این است که دوشیزه نیست . حالا بر فرض ایشان دوشیزه نیست . این در چه زمانی اتفاق افتاده در زمان عقد اتفاق افتاده که خانم و آقا ارتباط داشتند و ....که این ها فرایند دارد و باید طی شود . فسخ نکاح حق خیار است و به این راحتی نیست باید قاضی حق فسخ را تنفیذ کند.
حالا اگر شرط ضمن عقد نکرده باشند و عقد مبتنی برآن شرط نبوده باشد مثلا آقا در محلی است که این داستان خیلی برایشان مهم نیست شباهت به فضای غرب و برایشان اهمیتی ندارد و شرط ضمن عقد نکرده اند و در خواستگاری هم این را نیاورده اند و صحبتی در مقدمات عقد هم نشده است ، آقا این حق فسخ را ندارد . الان این خانم نقصی دارد و مهریه ایشان کمتر میشود مثال دختر خانم صد سکه مهرش است خانم هم شان خودش هشتاد سکه و خانم که دوشیزه نیست و هم شان این خانم است مثل مثلا هفتاد و پنج سکه. یعنی بیست و پنج سکه از مهریه خانم کم میشود . این دیگر توسط قاضی انجام میگیرد .این یک مسئله حقوقی شده است حالا من با این مسئله مواجه شده ام و مهریه شما این قدر شده و من نمیتوانم این را به شما بدهم من به این بعنوان به شما مهریه داده ام ولی می بینم الان شما نقصی دارید درست است شرط من نبوده برای من مهم نیست با شما زندگی میکنم ولی با مهریه کمتر .
ادامه ندارد
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394
نظرات
، 0
سوال - اگر ممکن است درباره صداقت در خواستگاری صحبت کنید و از کجا بفهمیم ، طرف ما صداقت دارد ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
سوال- اگر دختری ازدواج کند و با خواستگار قبلی رابطه اش را ادامه بدهد ، آیا ممکن است لطمه ای به زندگیش وارد شود ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
سوال – اگر به قصد ازدواج برای شناخت با خانم ، قبل از خواستگاری ارتباط برقرار کنیم ، آیا اشکال دارد ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
سوال - اگر پدر خانم ، عمو یا دایی باشد . ما می توانیم آنها را پدر خطاب کنیم ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
آقای ما برخوردش سرد است . آیا این علت خاصی دارد ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
سوال - آقای ما برخوردش سرد است . آیا این علت خاصی دارد ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
سوال – آقای بیست و پنج ساله ای هستم و در اثز خستگی کار با همسرم صحبت نمی کنم . چه کار کنم ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
اصالت خانوادگی یعنی چه و آیا باید اصل همتایی در آن رعایت بشود ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
سوال- ازدواج با فامیل بهتر است یا با غریبه ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
از کجا بفهمم که مرا دوست دارد و خواستگار من است ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
سوال- اختلاف سنی در ازدواج باید چند سال باشد تا آن ازدواج موفق باشد؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394 نظرات
، 0
* نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 7 خرداد 1394 نظرات
، 0
سوال – نظرتان در باره ازدواج اینترنتی چیست ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 7 خرداد 1394 نظرات
، 0
سوال – میزان رفت و آمد در دوران عقد باید چگونه باشد ؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 7 خرداد 1394 اگر ممکن است درباره صداقت در خواستگاری صحبت کنید و از کجا بفهمیم ، طرف ما صداقت دارد
پاسخ - صداقت مهمترین اصل در زندگی زناشویی است . اگر زندگی ما بر دروغ بنا شود ، زندگی دوام نمی آورد . براساس آموزه های دینی ما ، منشا همه گناهان ما دروغ است . امام صادق(ع) میفرمایند : همه گناهان و پلیدی ها دراتاقی قرار گرفته که کلیدش دروغ است . این خطرناک است . زندگی انسان را نابودمیکند . این مربوط به مجردها ست ، من به کسانی که می خواهند ازدواج کنند میگویم : عزیزان بنا را برصداقت بگذارد تا همان مشکلی که در سوال قبل بود پیش نیاید . قبل از ازدواج صداقت بخرج بدهید یا طرف شما را انتخاب میکند یا نمیکند . شما همان که هستید بگویید . اگر انتخاب کرد، دیگر دغدغه ندارید . چون شما را آگاهانه انتخاب کرده است و اگر انتخاب نکرد ، خدا بزرگ است . کسی دیگر که هم شأن شما باشد و بتواند شما را بپذیرد پیدا میشود . دروغ نگویید . اینکه می گوییم در فرایند خواستگاری صداقت داشته باشید منظور این نیست که تمام راز زندگیتان را بگویید . منظور این نیست مسائلی که قبلا در زندگی داشته اید : گناهی که بوده و تمام شده ، توبه کردید ، کسی هم نمیداند ، یک بیماری روحی روانی بوده درمان شده، منظور اینها نیست . جز راست نباید گفت ، هرراست نشاید گفت . نیاید هر راستی را بگوییم . صداقت یعنی مسائلی را بگویید که به زندگی آینده شما مربوط میشود و در زندگی شما اثر دارد . ولی مسائلی بوده که ربطی به زندگی شما و آینده شما ندارد ، لزومی ندارد اینها را بگویید و اگر این ها را نگویید ، معنایش عدم صداقت نیست .
ازکجا بفهمیم طرفمان راست میگوید؟
اگر طرف شما می آید چه خانم ! چه آقا ! مثلا آقا به خواستگاری شما می آید ، هرچه شما میگویید می پذیرد ، هرشرطی میگذارد، هرقول و قراری که میگذارید ،می پذیرد وهرچه شما میگویید می پذیرد و میگوید : اتفاقا من هم همین مد نظرم بود . ما یک روح در دو بدن هستیم . اگر کسی این جوری پیدا شد باید در آن شک کرد . درصداقت آن باید تردید کرد . مگر میشود دو نفر مثل هم باشند .دو تا ژن ، دو تا وراثت ، دو تا مادر، دو تا پدر ، دو تا رسم و رسوم و سبک زندگی و محیط . یک راهش این است و راه دیگر ، سوالهای معکوس است . شما میتوانید با سوال کردن معکوس ، ببینید طرف راست میگوید یا دروغ . مثلا شما میخوهید بدانید طرفتان اهل معاشرت است یا نه . میگوید اگر همسر آینده شما اهل معاشرت نباشد و منزوی باشد واهل مسافرت و میهمانی نباشد برای شما سخت نیست ؟ اگر خودش هم همین حالت را داشته باشد می گوید نه . چه سختی دارد . خانم چه بهتر ! این یعنی زن خوب . چی هست هر روز میهمانی و خانه مامان و مسافرت و اینها . اینجورخودش را لو میدهد . بحث تناسب ادعا و عمل هم هست . بطور مثال خواستگاری برای شما آمده ، ادعاهایی دارد ، شما خیلی راحت میتوانید بفهمید دو عمل با هم تناسب دارند یا نه . مثلا ادعا دارد آدم خیلی معتقد و متدینی است و خیلی به نماز اهمیت میدهد ، حالا رفت و آمد برای خواستگاری می کند ، شما ببینید به نماز اهمیت میدهد و نماز اول وقت برایش مهم است یا خیر و یا ادعا دارد شما خانم متدینی هستید و مآنوس با قرآن هستید ، ببینید آیا بلد هست دو آیه قرآن بخواند . ادعا می کند آدم با اخلاقی هست ، ببینید جلوی بزرگترها چطور بلند میشود یا مینشیند . آیا درحرف دیگران میپرد ، ادعای تحصیل می کند ، ببینید چند واحد درس خوانده مشروط شده یا نه .
جلسه اول سوالاتی می کنید این آقا و خانم جوابهایی داده اند ، می ببنید با هم جفت و جور نیست و تناقض دارد . در جلسه دوم سوال های مطرح میکند آدم می تواند بفهمد ، ادعا میکند خیلی منظم است ببینید چقدر سر وقت می آید . ادعا میکند کتاب خوان و اهل مطالعه است . ببینید دراتاقش کتاب هست یا خیر . ممکن است آقای برای پدرتان آمده باشد . شک میکنید کاری ندارد ، شما بگویید من میخواهم روی پای خودم بایستم و روی پدرم حساب باز نکنم و میخواهم عزت نفس داشته باشم یا خانم می فرمایند من شاغل هستم و حقوق دارم تردید دارم آقا برای پول و شغلم آمده یا نه . باز هم کاری ندارد شما میگویید شرط من این است که پولی راکه در می آورم نمیخواهم در زندگی خرج کنم و برای آن برنامه ای دارم و نمیخواهم آنرامصرف کنم . البته نمیخواهم این رابگویم توی زندگی من و تو نداریم ولی شما میخواهید او راامتحان کنید ، بعد میگویید : من می خواستم دلم آرام بگیرد وگرنه من و شما نداریم و دیگری توکل به خدا و ائمه معصومین داشته باشیم ، فرصتی هم داشته باشیم تا بتوانیم اینها را بفهمیم و از پیش خدا دست خالی برنگردیم . روایت داریم : النجاه فی صدق .نجات در راستگویی و درست کاری است .
ادامه ندارد
اگر دختری ازدواج کند و با خواستگار قبلی رابطه اش را ادامه بدهد لطمه ای به زندگیش وارد میشود
سوال اساسی است . درسوالات قبلی ازدواج کرده و فکر طرف در ذهنش است یا اینکه میخواهد طلاق بگیرد و می خواهد به مطلوب برسد . ولی حالا این یکی ، خیلی خطرناک است و خیانت محسوب میشود. چون شما ازدواج کردید و درآقایان یک ویژگی بنام غیرت هست و یک حسی بنام ناموس پرستی، که دارند ولی کم و زیاد است . بخاطر این ویژگی ، این رابطه بسیار خطرناک است . چون ممکن است لو برود و منجر به جرمها و جنایات خیلی عجیبی بشود . یکی از عوامل مهم جنایت ها و قتل های عجیب و غریب که مثلا طرف را تکه تکه کرده اند ، همین مسئله ناموسی بوده است . لذا در دین ما ، مجازات شدیدی برای اینگونه رابطه ها قرارداده اند که آدم تعجب میکند . رسول گرامی فرمودند : زن شوهرداری که از روی گناه ، به مرد دیگری بنگرد ، خداوند اعمال او را تباه میکند و اگر این رابطه گناه آلود شود ، برخدا است که او را غضب کند و در آتش بسوزاند . در فقه اسلامی شدیدترین مجازات ها برای این رابطه گناه آلود است . چون می خواهند جلوی جرمها و جنایتها را بگیرند . چون جرمهای وحشتناکی در جامعه اتفاق می افتد و سلامت جامعه از بین می رود و به خانم ها توصیه شده که سوره مبارکه نور را بخوانند . یعنی می خواهند با خواندن سوره نور، تنبه ایجاد کنند و بگویند کار خطرناکی است . ذکری به خانم ها گفته اند ، البته بیشتر برای خانم ها گفته اند . ولی رابطه آقا با خانم هم مشکلات دارد و خطرناک است ولی ارتباط یک زن شوهر دار با نامحرم ، به جهت ناموس پرستی و غیرت ، آنچنان جنایتهایی در پشتآن است . ذکر این است : افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد . البته در جامعه ما زیاد نیستند . به خانم ها هشدار میدهیم ، ارتباطاتان را قطع کنید . شما ازدواج کردید ، تعهدی دارید . زیر پیمان مقدس را امضاء کرده اید و باید وفادار بمانید . در آموزه های دینی ما ، با بی وفایی بدجوری برخورد شده است . حتی رسول اکرم (ص) فرمودند : لادسن لمن لاعهدله . کسی که به عهدش وفادار نمی ماند دین ندارد . یعنی بی وفایی کنار بی دینی است . ممکن است اصلا لو نرود ولی احساس خیانت را چه میکنید ؟ مخصوصا اگر همسر خوب باشد و حقوقش را رعایت کند .
ادامه ندارد
اگر به قصد ازدواج برای شناخت با خانم ، قبل از خواستگاری ارتباط برقرار کنیم ، آیا اشکال دارد
پاسخ - بله این را قبلا هم گفته ام . من با این ارتباطات مخالف هستم . نکته اش این است که پیامد منفی زیاد دارد . ایشان گفته اند : قصد ازدواج برای شناخت . حالا یک وقت بحث دوستی های خیابانی است . آن موضوع بحث ما نیست . در اینجا قصد این آقا خیر است . می خواهند ازدواج کنند . شش ماه رابطه برقرار کنند تا شناخت پیدا کنند بدون اطلاع خانواده ها . یعنی قبل از خواستگاری رسمی . مشکلات این خیلی زیاد است . من موافق نیستم . خطر ایجاد می کند . شما دو تا جوان هستید و در کنار هم قرار می گیرید . سرشار از عاطفه هستید . در اوج غرایز جنسی هستید . در وجودتان عفل و انفعالات هورمونی شکل می گیرد . مثل نورآدرنالین افزایش ترشح پیدا میکند و کار کرد مغز را تخفیف می دهد . ممکن است خدای نخواسته بهم نزدیک بشوید و مشکلاتی ایجاد بشود . هر دو لطمه می خورند مخصوصا دختر . علت اینکه دین و فقه ما با این رابطه ها مخالفت می کند همین است . قرآن می فرماید : با خانم ها وعده های پنهانی نگذارید . خانم ها را بعنوان دوست نگیرید . رسول اکرم فرمودند : هیچ مردی با خانم نامحرمی خلوت نکند به جهت اینکه هیچ مردی نیست که با خانم نامحرمی در خلوت ارتباط برقرار نکند و نفر سوم شیطان نباشد . فتاوای مراجع عظام ما را هم ببینید . فرمودند : اگر خانم و آقاث نامحرمی در اتاق در بسته ای قرار یگیرند یعنی امکان رفت و آمد دیگران نباشد ، ماندن آنها در این مکان حرام است و باید محل را ترک کنند . بعد فرموده اند : به قدر ضرورت صحبت کنند . بیش از این مکروه است . بعد اینکه موضع تهمت است . دیگران که علم غیب ندارند که شما نامزد هم هستیم و قصد ازدواج دارید . بعد لطمه می خورید . بسیاری از رابطه ها به ازدواج ختم نمیشود . در این مدت عاطفه خرج هم می کنید و بعد کم می آورید . در فتاوای ما هست که عشق ورزی خانم و آقای نامحرم حرام است . چون نامحرم هستند . اگر قصد ازدواج نداشته باشند یک جور بدبختی دارد و اگر قصدازدواج داشته باشند یک جور دیگری بدبختی دارد . عاطفه خرج هم می کنند و دلبسته می شوند . و عشق ایجاد میشود . اگر بهم نرسند سرشکستگی ایجاد میشود و اگر بهم برسند بددلی ایجاد میشود و تردید ایجاد میشود . یکی از علل جدی بد بینی خانم و آقا به یکدیگر ، بخاطر روابط قبل از محرمیت است . اینها با هم رابطه داشته اند و چون عاشق و معشوق بوده اند می گفتند : برای ما مهم نیست . ولی بعد که با خانم ازدواج کردند ، شیطان به جان آقا می افتد که نکند همزمان که با من دوست بوده با کس دیگری هم رابطه داشته است . خانم هم همین جور . اگر آقا یک ساعت دیر کند دلش هزار راه می رود . نکند با دختر دیگری دوست باشد . در اینجا عاشق میشوند و کر و کور می شوند و دست از اصولشان بر می دارند و بهم که می رسند می بینند به درد هم نمی خورند . من میگویم اصولی ازدواج کنید . قبل از خواستگاری رسمی تحقیق اجمالی بکنید و بعد به خواستگاری بروید . در رابطه ها اگر به ازدواج ختم نشود ، مرد گریزی و ازدواج گریزی پیش می آید . حالا اسلام می گوید : رابطه زن و مرد اگر طبق ضوابط باشد اشکالی ندارد . یعنی به قصد ریبه بهم نگاه نمی کنند . بیشتر گناهان از چشم شروع میشود . بعد عاطفه خرج هم نکنند چون حرام است . با هم خلوت نداشته باشند . در مورد خانم ها ، نباید کشدار صحبت کنند و نباید قهقه بزنند . من ندیدم دو جوان به این قصد با هم رابطه داشته باشند و با هم عشق ورزی نکنند و عاطفه خرج همدیگر نکنند . من ندیده ام ولی رد نمی کنم . بعضی ها میگویند من استثنا هستم و برای من پیش نمی آید . شما از کجا می دانید این مشکلات برای شما اتفاق نمی افتد . بیایید عاقلانه ازدواج کنید و عاشقانه زندگی کنید .
ادامه ندارد
اگر پدر خانم ، عمو یا دایی باشد . ما می توانیم آنها را پدر خطاب کنیم
پاسخ - سوال کرده بودند، پدرخانم و مادر خانم را چطور خطاب کنیم ؟ توصیه کردیم این تعبیر را به کار ببرید پدر ، مادر ، مامان ، بابا . بعضی ها میگویند چه فرقی میکند که پدر خانم را چه صدا بزنی ؟ این چه اصراری است . نکته اش این است که این واژگان ، بر خلاف فامیلی طرف یا علی آقا ، بار عاطفی دارد و این خیلی فرق میکند . این کلمات بار عاطفی دارند . قرآن این درس را به ما داده است . وقتی حضرت موسی از میقات برگشتند ، دیدند که قومشان ، گوساله پرست شده اند و موهای هارون را می کشیدند ، نام برادرش را اینگونه بکاربرد . گفت : فرزند مادر، این بار عاطفی زیادی دارد . حضرت ابراهیم که می خواست ، اشتباه عمویش را بگوید و ایشان را از بت پرستی به خدا پرستی بکشانند ، گفتند: ابت ، بابا جان . در حالیکه نام عمویش آذر بود . اینکه ما اصرار داریم ، این است که بار عاطفی دارد . دایی خودش بار عاطفی دارد و واژه جان را به آن اضافه کنید . پدر صدا بزنید تا محبت بین اعضاء خانواده بیشتر شود و محبت بین آقا و خانم هم ، بیشتر شود.
ادامه ندارد
آقای ما برخوردش سرد است . آیا این علت خاصی دارد ؟
باز به بحث ساختار مغزی خانم ها و آقایان برمیگردد . ممکن است یک سری علت جانبی داشته باشد ولی اصل مطلب باز به همان ساختار برمی گردد.میگردد . من یادم هست یک بار دیگر هم این بحث را کردم ولی به خاطر اهمیت آن ، عذر خواهی میکنم . خیلی دوست ندارم حرف تکراری و خالی از لطف بزنم . وضعیت مغزی آقایان به این گونه است که در این دوتا نیمکره مغز ، تقسیم کار شده . به این معنا که تمام فرمان هایی که در مغز ما آقایان وجود دارد به اعضای بدن ما برای مهارت هایمان و تطابق های چشمی و عضلانی فرمان می دهد که به چشم فرمان میدهد که اینجا را نگاه کن ، به دست فرمان میدهد این کلید را بزن، مثلا این دسته را بچرخان و هرکسی سرکارخودش است . این ها از نیمکره راست می آید یعنی متولی فرمان های مربوط به مهارت ها در آقایان نیم کره راست است و خداوند تقسیم کار کرده . در نیمکره چپ فرمان های مربوط به بیان مهارت های گفتاری از جمله بیان احساسات است. پس آقایان هر وقت ابراز احساسات میکنند و احساساتشان را بیان میکنند، بدانید که دارند از نیمکره مغز چپ فرمان میگیرند . در مورد خانم ها این جوری نیست . خانم ها تقسیم نشده و واقعا از شگفتی های خلقت است و به بزرگی و عظمت خدای پی می بریم .بود ه و در مغز خانمها تقسیم کار نشده به این معنا که هر دو نیمکره مغز درخانمها ، متولی هر دو کارند . یعنی نیمکره راست متولی فرمان های مهارت و بیان احساسات و نیمکره چپ متولی بیا ن مهارت ها و بیان احساسات است . چرا ؟ باز هم به جایگاه و رسالت زن و مرد برمی گردد . قبلا عرض کردم ، زن متولی تربیت است و باید احساسات دم دستی داشته باشد . الان خانم در آشپزخانه دارد کار میکند . مشغول کار است و این یک مهارت است. دارند آشپزی میکنند ، برنج دم میکنند ، در نیمکره راست هستند . اینکه شما باید کمک کنید که آقای شما وقتی به منزل می آید ، به نیمکره چپ بیاید . جالب است سوالی مطرح است که خانم می گوید که شوهرم وقتی با من است ، من را تحویل میگیرد و وقتی در محیط کار است و من زنگ میزنم با من برخورد بدی میکند . خوب خانم عزیز او به نیمکره راست رفته است . الان زندگی مشترکشان را شروع کردند و هفت صبح خانه هستند و می خواهند بروند و خداحافظی گرمی میکنند ، بعد میگویند خانم دلتنگ نشوید و زود برمیگردم و اول زندگی است و قربان صدقه هم زیاد است و خودتان را مشغول کنید . زود برمیگردم . انشاءاله تماس میگیرم . خیلی برخورد خوب و گرم و عاطفی می کنند و آقا مثلا هفت از خانه راه می افتد و به سر کار می رود . ساعت هشت به سر کارش می رسد و خانم ساعت هشت و سی دقیقه به آقا زنگ میزند که احوال پرسی کند . آقا میگوید بعداً تماس میگیرم . خانم تعجب میکند ، توی خانه که برخورد گرمی داشت ، چی شده ، نکند دل زده شده ، نکند از من سیر شده و ایشان که گفته بودند فکرهای بدتر میکنند . نکند در محیط کارش یک خانمی او را ببیند و زیر سرش بلند شود سرو گوشش می جنبد . خانم عزیز ، این حرفها چیست ؟ حالا خدا نکند که تلفنی تیکه هایی را هم به آقا بیندازند ، تلفنی که خیلی بد میشود . عزیزان مقاومت نکنید . داستان خیلی ساده است . شوهر شما ، مغزش در محیط کار ، به نیمکره راست رفته است و جالب است بعد از ظهر ، وقتی از محیط کارش برمیگردد ، کم کم به نیمکره چپ می آید . و وقتی به خانه می آید ، به خانم اظهار محبت میکند و خانم تعجب میکند . و حالا اگر آقا درسرکار چند تا همکار در کنارش نشسته باشند و آقا تلفنی بگوید : خانم دلم برایت تنگ شده ، ممکن است بگویند زن ذلیل است و شوخی ی دیگر . از این جهت برایش سخت است. پس نگران نباشید.
ادامه ندارد
آقای ما برخوردش سرد است . آیا این علت خاصی دارد
پاسخ - باز به بحث ساختار مغزی خانم ها و آقایان برمیگردد . ممکن است یک سری علت جانبی داشته باشد ولی اصل مطلب باز به همان ساختار برمی گردد.میگردد . من یادم هست یک بار دیگر هم این بحث را کردم ولی به خاطر اهمیت آن ، عذر خواهی میکنم . خیلی دوست ندارم حرف تکراری و خالی از لطف بزنم . وضعیت مغزی آقایان به این گونه است که در این دوتا نیمکره مغز ، تقسیم کار شده . به این معنا که تمام فرمان هایی که در مغز ما آقایان وجود دارد به اعضای بدن ما برای مهارت هایمان و تطابق های چشمی و عضلانی فرمان می دهد که به چشم فرمان میدهد که اینجا را نگاه کن ، به دست فرمان میدهد این کلید را بزن، مثلا این دسته را بچرخان و هرکسی سرکارخودش است . این ها از نیمکره راست می آید یعنی متولی فرمان های مربوط به مهارت ها در آقایان نیم کره راست است و خداوند تقسیم کار کرده . در نیمکره چپ فرمان های مربوط به بیان مهارت های گفتاری از جمله بیان احساسات است. پس آقایان هر وقت ابراز احساسات میکنند و احساساتشان را بیان میکنند، بدانید که دارند از نیمکره مغز چپ فرمان میگیرند . در مورد خانم ها این جوری نیست . خانم ها تقسیم نشده و واقعا از شگفتی های خلقت است و به بزرگی و عظمت خدای پی می بریم .بود ه و در مغز خانمها تقسیم کار نشده به این معنا که هر دو نیمکره مغز درخانمها ، متولی هر دو کارند . یعنی نیمکره راست متولی فرمان های مهارت و بیان احساسات و نیمکره چپ متولی بیا ن مهارت ها و بیان احساسات است . چرا ؟ باز هم به جایگاه و رسالت زن و مرد برمی گردد . قبلا عرض کردم ، زن متولی تربیت است و باید احساسات دم دستی داشته باشد . الان خانم در آشپزخانه دارد کار میکند . مشغول کار است و این یک مهارت است. دارند آشپزی میکنند ، برنج دم میکنند ، در نیمکره راست هستند . اینکه شما باید کمک کنید که آقای شما وقتی به منزل می آید ، به نیمکره چپ بیاید . جالب است سوالی مطرح است که خانم می گوید که شوهرم وقتی با من است ، من را تحویل میگیرد و وقتی در محیط کار است و من زنگ میزنم با من برخورد بدی میکند . خوب خانم عزیز او به نیمکره راست رفته است . الان زندگی مشترکشان را شروع کردند و هفت صبح خانه هستند و می خواهند بروند و خداحافظی گرمی میکنند ، بعد میگویند خانم دلتنگ نشوید و زود برمیگردم و اول زندگی است و قربان صدقه هم زیاد است و خودتان را مشغول کنید . زود برمیگردم . انشاءاله تماس میگیرم . خیلی برخورد خوب و گرم و عاطفی می کنند و آقا مثلا هفت از خانه راه می افتد و به سر کار می رود . ساعت هشت به سر کارش می رسد و خانم ساعت هشت و سی دقیقه به آقا زنگ میزند که احوال پرسی کند . آقا میگوید بعداً تماس میگیرم . خانم تعجب میکند ، توی خانه که برخورد گرمی داشت ، چی شده ، نکند دل زده شده ، نکند از من سیر شده و ایشان که گفته بودند فکرهای بدتر میکنند . نکند در محیط کارش یک خانمی او را ببیند و زیر سرش بلند شود سرو گوشش می جنبد . خانم عزیز ، این حرفها چیست ؟ حالا خدا نکند که تلفنی تیکه هایی را هم به آقا بیندازند ، تلفنی که خیلی بد میشود . عزیزان مقاومت نکنید . داستان خیلی ساده است . شوهر شما ، مغزش در محیط کار ، به نیمکره راست رفته است و جالب است بعد از ظهر ، وقتی از محیط کارش برمیگردد ، کم کم به نیمکره چپ می آید . و وقتی به خانه می آید ، به خانم اظهار محبت میکند و خانم تعجب میکند . و حالا اگر آقا درسرکار چند تا همکار در کنارش نشسته باشند و آقا تلفنی بگوید : خانم دلم برایت تنگ شده ، ممکن است بگویند زن ذلیل است و شوخی ی دیگر . از این جهت برایش سخت است. پس نگران نباشید.
ادامه ندارد
آقای بیست و پنج ساله ای هستم و در اثز خستگی کار با همسرم صحبت نمی کنم . چه کار کنم
پاسخ - شما باید کارتان را کم کنید زیرا اصل خانواده است . فشار کار نباید روی خانواده اثر بگذارد . بعضی از مسئولینن متدین که خودشان را وقف کار و نظام جمهوری اسلامی کرده اند ، معلوم نیست خدا راضی باشد . خدا به پیامبر فرمود : اول خانواده خودت . ما د رمورد اشتغال آقایان صحبت داریم . اگر بدانید صحبت کردن شمابا خانم ها چقدر به آنها نشاط می دهد . کارتان را کم می کنید . ببینید خانمها چقدر جمع را دوست دارند . چون حرف زدن را دوست دارند. این ها واقعا لذت می برند . شما اگر کمت رخسته باشید و کمی از مسائل کاری صحبت کنید مثل یک دسته گلی است که برای او می آورید زیرا با این کار پیام عشق و محبت به او میدهید .
ادامه ندارد
اصالت خانوادگی یعنی چه و آیا باید اصل همتایی در آن رعایت بشود ؟
اصالت خانوادگی یعنی سلامت نفس خانواده . یعنی خانواده ی صالح و خوش نامی باشند . هر چقدر گستره ی این خوشنامی بیشتر باشد و نسل های پی در پی آنهاهم خوش نام باشند ، اصالت بیشتر میشود . به آن خانواده ی اصیل تر می گوییم . این ویژگی خانوادگی در اصل همتایی برای همه نیست . این برای کسی است که خودش اصیل است . آقایی هستند که خانواده شان اصیل است ، سلامت نفس دارند ، صالح و خوشنام هستند و نسل های قبلی شان هم این ویژگی ها را دارند و این آقا می خواهد ازدواج کند . توصیه این است که با خانمی ازدواج کند که او هم خانواده اش اصالت داشته باشد . نکته اش این است که اگر آقا آدم اصیلی است . اگر با خانمی ازدواج کند که او هم اصیل باشد فرزندان اصیلی خواهند داشت . می دانید که ژن اثرگذار است ، محیط و تربیت مهم است . امام صادق (ع) : در یک مکان صالح ازدواج کنید . چون عرق یعنی ژن اثرگذار است . یک جوان سالم و صالح اگر با یک خانمی که خانواده اصیلی ندارد ولی خودش خوب است بخواهد ا زدواج کند ، میگویند با او ازدواج نکنید . رسول اکرم می فرماید : با دختر خوب که در یک محیط ناسالم رشد کرده است ازدواج نکنید . البته قبلا گفته بودیم دختر زیبا رو که این صحیح نیست . دختر خوب مناسب تر است . آقای که شما اصیل هستی این دختر خانم همتای شما نیست . زیرا مشکلات ایجاد میشود . یکی اثر ژن است . یکی سرکوفت های بعدی است و دیگری اینکه خانواده ها است که اختلاف فرهنگی ایجاد میشود . حالا این دختر خانم میتواند با آقا پسری که خانواده ی خوبی ندارد ولی خود آقا پسر خوب است ازدواج کند . این بهتر است . حالا آقای اصیل می خواهد با خانمی ازدواج کند ، برود ببیند برادر خانم کیست ؟ در عرف داریم : بچه به دایی اش می رود ولی این روایت دین دارد . رسول اکرم می فرماید : می خواهید ازدواج کنید در انتخاب دقت کنید که زیرا دایی جایگاه یکی از دو والد را دارد . یعنی اولویت اول پدر و مادر است و اولویت بعدی دایی است . در مورد خاله هم فرموده اند . زنان بچه هایی که بدنیا می آوردند شکل برادر و خواهر خودشان است . من همیشه به اصل همتایی معتقد هستم . اینکه حتما باید جزء وکیل یا وزیر باشند تا با اصالت باشند درست نیست . ما اصالت را سلامت نفس ، دوری از گناه ، صالح بودن و خوشنامی می دانیم .
ادامه ندارد
ازدواج با فامیل بهتر است یا با غریبه
پاسخ- نمی توان گفت که کدام بهتراست چون هرکدام شرایطی دارد. در ازدواج با فامیل، انسان شناخت بیشتری دارد و احتمال دغل کاری و فریب در مسائل کلان خیلی کمتر می شود مثلا اگر دختر خانم لیسانسی با پسرعموی خود که تحصیلات او تا دوم دبیرستان است ، ازدواج کند بعید است که آن آقا بتواند عنوان لیسانس خانم را از دیگران پنهان کند یا اگر فردی با یک بیمار روحی در فامیل ازدواج کند بعید است که بتواند آن بیماری را از دیگران پنهان کند و در مسائل اقتصادی هم همینطور . فردی که ماشین یا ملکی دارد و قصد ازدواج با دختران فامیل را دارد ، بعید است که بتواند این مسائل را از دید دیگران پنهان نماید . پس از این جهات خوب است که با فامیل ازدواج کنند ولی در اینجا حداقل دو مشکل وجود دارد یکی بحث مشاوره ی ژنتیکی است که متاسفانه خیلی از افراد آن را جدی نمی گیرند . وقتی طرفین فامیل باشند باید پیش مشاور ژنتیک بروند تا با سوالاتی که از آنها می شود ، اگر مشکلی وجود داشته باشد آنها درصد ریسک را اعلام کنند . شاید درصد ریسک متوسط باشد . در غریبه ها هم بیماریهای ژنتیکی وجود دارد ولی در فامیل درصد ریسک بالاتر است مثلا پنجاه درصد است که به آن ریسک متوسط می گویند و در چنین مواقعی آنها را دعوت به گفتگو می کنند تا مزایا و مضرات این ازدواج را با هم بررسی کرده و خودشان تصمیم آخر را بگیرند و آنها هیچ منعی نمی کنند اما اگر ضریب خونی بالا باشد به این معنی است که مثلا دختر خانم ، هم دخترعمو و هم دختر خاله ی آقا باشد در این صورت ازدواج را منع می کنند و امکان دارد علاوه بر درصد خونی ، در شجره ، بیماری باشد مثلا برادر یا خواهر یکی از طرفین بیماری ژنتیکی داشته باشند ، در اینجا منع ، جدی تر خواهد شد اما متاسفانه بعضی ها به حرف مشاور ژنتیک هم توجه نکرده و ازدواج می کنند. متوجه نبودن آنها شاید به دلیل عقاید غلط مانند اینکه عقد پسرعمو و دختر عمو را در آسمانها بسته اند باشد که این حرفها کاملا غلط است و یا آنها را منتسب به پیامبر اکرم هم می کنند و گفته می شود که ایشان روایت کردند. یا مثلا اینکه چون ناف این دو نفر را برای هم بریده اند باید با هم ازدواج کنند و متاسفانه در بعضی از مناطق جنوبی کشورمان به این داستان خیلی حساس هستند به گونه ای که یک پسرعمویی گریه می کرد که غیرت من اجازه نمی دهد که دختر عمویم با فرد دیگری ازدواج کند و باید حتما با من ازدواج کند و هرچه به او گوشزد می کردیم که شما از دو دنیای منفاوت هستید و به هم نمی خورید ایشان قبول نمی کردند . از عزیزانی که در این مناطق زندگی می کنند خواهش می کنم که در این مورد تجدید نظری داشته باشند . موردی داشتیم که دخترخانمی را می خواستند به ازدواج پسرعمویش درآورند و پسرعمو موافق نبود و ایشان با خانم دیگری ازدواج کرده بود و الان این دخترخانم با تحصیلات عالیه و سن بالا هنوز ازدواج نکرده چون به او اجازه ی ازدواج با غیر پسرعمو را نداده اند. در بعضی موارد بین طرفین صیغه ی محرمیت بعنوان صیغه ی تعهد می خوانند و همه از این موضوع آگاه می شوند که قرار است این دو باهم ازدواج کنند درصورتی که آنها هنوز آزمایش نداده اند و این کار بسیار اشتباهی است . در مواردی که قابلیت آزمایش نباشد اگر به حرف مشاور توجه نکنند و اصرار به ازدواج داشته باشند ، به طور حتم آنها را از ازدواج منع می کنند . مواقعی است که جوانهای عاشق چون این داستانها را برای بچه دار شدن می بینند ، عنوان می کنند که ما اصلا بچه نمی خواهیم و چون الان داغ بوده و متوجه نیستند بعد از شش ماه یا یکسال ، احساس خسران و زیان می کنند و در آینده به این فکر می افتند که اگر ما با هر فرد دیگری ازدواج می کردیم بچه دار می شدیم زیرا هرکدام از آنها به تنهایی مشکلی نداشته و می توانند با افراد دیگری ازدواج کنند و بچه های سالمی هم داشته باشند. حالا اگر وارد مرحله ی آزمایش شوند و جواب این باشد که آنها ناقل نیستند پس می توانند بچه دار هم می شوند ولی اگر آنها ناقل باشند پس ازدواج می کنند ولی جنین باید تحت مراقبت و آزمایش باشد و چه قدر هم این آزمایشات حساس و گران است و ممکن است ضررهایی هم برای جنین داشته باشد تا بفهمند که آیا آن ژن معیوب به جنین منتقل شده است یا نه . اگر منتقل نشده بود که بچه را به دنیا می آورند ولی اگر آن ژن به جنین منتقل شده باشد باید از پزشکی قانونی مجوز گرفته و بچه را سقط کنند ، آن هم تا قبل از چهار ماهگی و این یک مشکل بزرگ است . واقعا اگر می خواهید ازدواج فامیلی داشته باشید خواهش می کنم مشاوره ی ژنتیکی را جدی بگیرید . مشکل بعدی ازدواج فامیلی بعد از ازدواج است که آنها اطلاعات زندگی خود را به خانواده های خود انتقال می دهند البته قبلا گفته شده که رازهای زندگی خود را جز به مشاور به هیچ فرد دیگری نگویید ، ولی آنها گله و شکایت خود را پیش خانواده ها برده و آنها هم چون عاطفی هستند به جان هم افتاده و رابطه های آنها باهم قطع خواهد شد . اما اگر این زوج غریبه بودند و این کار را می کردند چون خانواده های آنها قبلا باهم رابطه ی نسبی نداشتند و تازه باه م رابطه ی سببی پیدا کرده اند در صورت اختلاف و قطع رابطه ی خانواده ها معضلی پیش نمی آید ولی در ازدواج فامیلی این دعوا به عمه و عمو و اقوام دیگر هم رسیده و عده ای از آنان ممکن است طرف دختر را بگیرند و عده ای هم موضع طرف پسر را بگیرند . بنابراین اگر این نکته ها رعایت شود ازدواج فامیلی مشکلی نخواهد داشت البته به این معنی نیست که تحقیق هم نکنیم چون ما کلیات زندگی هم را می دانیم ولی عزیزان ، شما جزئیات را نمی دانید مثلا اینکه دختر درمحیط کار یا در دانشکده چگونه است و این سوالات را حتما از دوستان یا هم دانشگاهی او یا همسایگان و همکارانش بپرسید و صرف اینکه طرف مقابل فامیل است مانع تحقیق شما از ایشان نشود.
ادامه ندارد
از کجا بفهمم که مرا دوست دارد و خواستگار من است ؟
جواب می دهید آقا هر کاری آدابی دارد . باید رسماً به خواستگاری بیایید. اگر به منزل آمدند معلوم است شما را میخواهد و خواستگار است و اگر رفت و نیامد . معلوم است دنبال سوء استفاده بوده است . شما خانم محترم عشق ورز هستید و آقایان عشق باز هستند . مردها چون می دانند خانم ها عشق ورز هستند به قصد عشق ورزی می آیند ولی عشق بازی می کنند . آقا ارتباط به قصد ازدواج ، ارتباط برقرار می کند . خانمی میگفت که ایشان دست روی قرآن گذاشتند و گفتند تنها ستاره آسمان من توهستی و بعد برایم مشکل ایجاد شد . فهمیدم که ایشان ، چهارده ستاره دیگر هم در آسمان دارد . این ها را جدی بگیرید. واقعیت است .
درآنجا می فرمایید وقتی به فرایند خواستگاری میرسند آنرا سمبل می کنند پدر و مادر چطور ، آنها که نمیخواهند سمبل کنند؟
بله خانواده هم نقش دارد ولی چون این ها عاشق هستند ، به حرف گوش خانواده نمی دهند . حالا اگر خانواده هایی باشند که بگویند ده دقیقه ای ، که والدین هم برایشان خوشایند نباشد که فرایندخواستگاری ، خیلی هم طول بکشد ، دیگر این کار بدتر می شود . مثل اینکه می گویند ده دقیقه بیشتربا خواستگار صحبت نکنید و شاید از ارتباطات قبلی هم اطلاعاتی ندارند . این خطر ساز است و نکته دیگر اینکه در فرایند خواستگاری هم ممکن است عشق ایجاد بشود ، باید مراقب باشند . نظر من این است که چون شما خواستگار را دیده اید و خواستگار هم شما را دیده اند و به دلتان نشسته ، پس تا کار به یک جاهایی نرسیده ، دلبسته نشوید . این دلبستگی در فرایند خواستگاری ممکن است آدم را کر و کور بکند و دست از اصولتان بردارید و عیوب طرف را نبینید.
ادامه ندارد
اختلاف سنی در ازدواج باید چند سال باشد تا آن ازدواج موفق باشد
پاسخ- بهتر است خانم بین سه تا هفت سال از آقا کوچکتر باشد چون رشد عقلانی خانمها زودتر شکل می گیرد و بلوغ جنسی خانمها هم زودتر شکل می گیرد و باید نیازهای خانمها زودتر پاسخ داده شود اما عدد سه تا هفت ، وحی مُنزَل نیست و اصول ثابت صد درصدی نیست و این عدد قابل انعطاف است . مثلا امکان دارد در جایی هشت سال باشد و در اینجا اگر بقیه موارد ، مطلوب و محیا باشد ، هشت سال تفاوت هم خوب است یا تفاوت یک سال هم خوب است و مشکلی پیش نمی آورد ولی اگر اختلاف سنی بیشتر از اینها باشد خوب نیست مثلا خانم هجده ساله با آقای بیست و هشت ساله مشکل پیدا می کند ولی خانم بیست و پنج ساله با آقای سی و پنج ساله مشکلی ندارند در صورتی که اختلاف سنی هردوی آنها ده سال است در اولی خانم هجده ساله یک نوجوان است و می خواهد بچگی کند یا شور و نشاط زیاد دارد ولی آقا تقریبا این مراحل را گذرانده است . درمثال دوم خانم و آقا مال یک دنیا هستند و می توانند با هم کنار بیایند. اگر خانم سه تا هفت سال از آقا بزرگتر باشد مشکل ایجاد شده و ما هم مخالف هستیم چون در اینجا خانم، جلوی اقتدار مرد را می گیرد و دائما امر و نهی می کند و مادر آقا می شود .مثلا به او می گوید : دیر نکنی ، نان یادت نره و از این امر و نهی ها که مرد هم از آنها ناراحت می شود و چون خانم چند سال بزرگتراست ، تجربه ی بیشتری دارد و رشد عقلانی او هم بیشتر است پس خانم مدیریت می کند و این بد است زیرا مدیریت با آقا است و اقتدار مرد شکسته می شود . در اینجا جایگاه ها عوض می شود و نیز خانم بالای بیست و هفت سال با یک زایمان شکسته شده و شادابی خود را از دست می دهد ولی آقا سه یا چهار یا پنج سال کوچکتر است پس بانشاط تر است و امکان دارد ، خدای نخواسته سر و گوشش بجنبد و دچار مشکل شود و با تمام این حرفها خانمها ، رنج خواهند برد . در سنین بالا هورمونهای جنسی خانم فروکش می کند و وقتی خانم کوچکتر باشد سالهای بیشتری به نیازهای آقا جواب می دهد چون نیازهای غریزی مردان تا آخر عمر ثابت می ماند و با این مشکل آقا سالهای سالها از این نیاز محروم می شود و مشکلات بوجود می آید . بعضی افراد می گویند که مادر پسر خودش به خواستگاری آمده ولی بعدا حمایت نکرده و عرف هم نمی پذیرد . وقتی زوجی در جمع قرار می گیرند باید دیگران متوجه شوند که آنها زن و شوهر هستند و نه برادر با خواهر بزرگتر. خانمی می گفتند که من هفت سال از شوهرم بزرگتر هستم . یک روز برای خرید به مغازه ای رفتیم و مغازه دار لباسهای زیادی روی پیشخوان گذاشت و به شوهرم توصیه می کرد که فلان لباس را بردار چون خیلی خوب است و در این میان دائما به من هم می گفت : شما شاهد باشید که من چه قدر به پسرتان اصرار می کنم و پسرتان قبول نمی کند ، مادر بعدا گله نکنید و من در آنجا داشتم می ترکیدم و نمی توانستم بگویم که این آقا ، شوهرم است و این برای خانمها خیلی سخت است . دو سوم جامعه شناسان اعتقاد دارند که بزرگتر بودن خانمها اشتباه است . البته این کار یک پدیده ی نوظهور است که بعد از بیست سال می توان به نتیجه رسید .
ادامه ندارد
والدینم با ازدواج برادرم مخالف هستند زیرا این دختر فرزند طلاق است . آیا این درست است
سوال – والدینم با ازدواج برادرم مخالف هستند زیرا این دختر فرزند طلاق است . آیا این درست است ؟
پاسخ - این مخالفت بخاطر دغدغه هایی هست که وجود دارد . دغدغه دارند که نکند این دختر بخاطر متارکه پدر و مادرش ، دچار مشکلات روحی شده باشد . پدر و مادر تا قبل از جدایی با هم دعوا می کردند و این دختر دچار آسیب های روحی شده باشد . این یک دغدغه است . اینکه دچار خلا های عاطفی شده باشد . دختر خانم یا با یکی از والدینش زندگی کرده یا با پدربزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده است و دچار خلا عاطفی شده باشد . الان یک سایه از سر دختر کوتاه شده و کنترل نصف شده و او دچار آسیب های اجتماعی شده باشد . الان این خانواده که به خواستگاری دختر خانم رفته اند یا بالعکس دغدغه هایشان این است . عزیزان شما که با این تلقی جواب رد می دهید ، فکر می کنید دختر خانمی که با پدر و مادر زندگی می کند ، دچار آسیب روحی نیست ؟ ما داریم دختر ها و پسرهایی که پد رو مادر هایشان کنا رهم بوده اند و جدا هم نشده اند و دائم با هم جنگ و دعوا داشته اند و بچه هایشان دچار آسیب روحی شده اند . این ها دائم در خانه جدال داشته اند . پس پدر و مادر دارند ولی دارای آسیب روحی هستند . آیا شما فکر می کنید کسانی که پدر و مادردارند ، دچار خلا عاطفی نیستند ؟ بله ما داریم فرزندانی که پدر و مادر دارند ولی چون آنها به فرزندانشان محبت نکرده اند ، فرزندانشان دچار خلا عاطفی هستند . از طرف دیگر دچار آسیب های اجتماعی هم شده اند زیرا پدر و مادر دچار غفلت شده اند و آنها را کنترل نکرده اند . عرض بنده این است که ما برعکس قضیه را هم داریم . دخترخانمی که فرزند متارکه بوده اند ، نه دچار خلا عاطفی هستند و نه دچا ر آسیب اجتماعی و روحی شده اند . چرا ؟ زیرا پدر و مادر هر دو فرهنگی و استاد دانشگاه بوده اند و آدم فرهیخته ای بوده اند . هر دو با هم درگیر بوده اند ولی جلوی بچه ها نبودند . زیرا می دانستند جلوی بچه ها نباید درگیر باشند . پس فرزندان او دچار آسیب روحی نیستند .ممکن است دچار خلا عاطفی نباشند مثلا با پدر بزرگ و مادر بزرگ زندگی کرده اند که به آنها خیلی محبت کرده اند و بیشتر از پدر و مادر به آنها محبت کرده اند پس دچار خلا عاطفی نشده اند . و یا کنترل شده اند و دچار آسیب ها ی اجتماعی نشده اند . من عرضم این است که ملاک شما صرفا نباید این باشد که چون این آقا و خانم فرزند طلاق هستند ، ما نباید به سراغ آنها بروییم . چطور شما کسی را که پدر و مادر دارد ، صرف اینکه پدر و مادر دارد ، قبول نمی کنید ؟ تفحص می کنید و تحقیق و مطالعه می کنید . شما که نمی دانید شاید این دختر خانم از این دسته افرادی باشد که بنده عرض کردم و دچار هیچگونه آسیبی نشده اند . شما تا می فهمید او فرزند متارکه است ، پس نزنید . این حق نیست . او گناهی ندارد . شما وقتی فهمیدید ، تحقیق کنید . به دو جواب می رسید که جزئ کدام دسته است اگر جزء دسته اول است که بهم می زنید ولی اگر از نوع دسته دوم بود ، موردی ندارد ملاک ها ی ما باید از نوع ملاک های واقعی باشد . این اساس واقعا درست نیست .
ادامه ندارد
نظرتان در باره ازدواج اینترنتی چیست
پاسخ - در این زمینه سوال زیاد داشته ایم . ما عرض می کنیم شما خانم محترم که با چت با آقایی آشنا می شوید ، ملاک شما گفته های آقا است . شما بر اساس گفته ها و نوشته ای طرف به او دل می بندید . علاقمند می شویید . متاسفانه این عواطف مخصوصا در خانم ها ، باعث می شود که به عقلانیت حرفها فکر نکنند . بعضی مواقع اینقد ر احساساتی با قضیه برخورد می کنند که تناقض ها را متوجه نمیشوند حتی با اینکه دانشجو و فرهیخته هم هستند . این قدر دل می دهند که دیگر فکر نمی کنند . ما داشتیم که دختر به مادر گفته مامان این پسر خیلی نجیب و خوب است و من می خواهم با او ازدواج کنم و مادر می گوید مدرک تحصیلی او چیست ؟ او می گوید : مهندس کشاورزی و مادر می گوید : در کجا کار می کند و او می گوید : در شرکت ناسا . مادر می گوید مهندس کشاورزی و ناسا و تعجب می کند و دختر تا آن موقع متوجه نشده است و مادربه طنز می گوید : حتما در مورد کشت برنج در کره مریخ تحقیق می کند . ببینید حتی متوجه تناقض به این بزرگی نشده است .
با این تناقض گویی ها در چت ها و مسائل غیر واقعی که به چشم نمی آید ، یک عشق مجازی شروع می شود . چون دنیای مجازی است . بعد این عشق مجازی وارد دنیای واقعی میشود . به تعبیر آقای احمد شوقی : اول نگاهی و بعد تبسمی و بعد سلامی و بعد کلامی وبعد تماس تلفنی و بعد وعده قرار و بعد ازدواج . ما حرفمان این است که شما در همین مقطع که مجازی است ، دل می دهید . عاشق می شویید و بعد که طرف را می بینید و می رسید به اینکه همتای شما نیست و به درد شما نمی خورد ولی چون دل داده اید و عاشق شده اید ، کر و کور شده اید ، او را می پذیرید . با تمام بدبختی ها و مشکلاتی که دارد ، می پذیرید. بعضی مواقع هم به او شوکی وارد میشود و می بیند به درد او نمیخورد ولی از روی ترحم قبول می کند . گاهی به جهت اینکه می ترسد نفرینش کند . یا آقایی می گوید : اگر با من ازدواج نکنی خودم را حلق آویز می کنم .
حالا اصلا می گوید من کرو کور نشده ام و دل هم نداده ام و می بینم طرف به درد من میخورد ، ما در اینجا حرفی نداریم و اینترنت در اینجا نقش یک واسطه را دارد . مثل عمو یا دایی که ممکن است نقش یک واسط ازدواج را داشته باشد . در واقع یک معرف است . البته ممکن است بعضی والدین زیر بار این ازدواج نروند و قبول نکنند . و مشکل دیگر این است که جوانانی که غیرتی هستند بعد از ازدواج ممکن است این سوال برایشان پیش بیاید که نکند با کس دیگری هم چت می کرده . با من دوست شده و قرار گذاشت ، نکند با دیگران هم این کار را کرده باشد . این مشکل هم هست . اگر شما بتوانید با این دو مشکل کنار بیایید ، انتخاب براساس اینترنت با این شرایط مشکل ندارد .
این هم مثل ارتباطات قبل از ازدواج مشکلات دارد ولی خطرناک است .
ادامه ندارد
میزان رفت و آمد در دوران عقد باید چگونه باشد
پاسخ - میزان رفت و آمد ، تابع فرهنگ و آداب و رسوم هر شهری است این را هم نمی توانیم زمانی را تعیین کنیم . خوب است آقا پسر این سوال را از دختر خانم بپرسند تا فضای فکری او و همچنین فضای خانه ایشان را بفهمند . در ضمن فقط به حرفهای دختر خانم اکتفا نکننند و باز خورد خانواده را هم بعد از مدتی ببینند . نکته اش هم این است که خانم هستند و عاطفی هستند و دوست دارند و به شوهرشان محبت دارند و دوست دارند همیشه پیش شان باشد . به محدودیت های خانواده دختر خانم را هم توجه کنید . آنها می خواهند دامادشان را تحویل بگیرند و یا گاهی فضای خانه محدود است و یا نوجوان در خانه دارند . حتما برای رفت و آمد برنامه داشته باشید . بی خبر به آنجا نروید . شما دوست دارید همسرتان را در پوشش مناسب ببینید . این ها را دقت بفرمایید . در رفت و آمد تعادل داشته باشید . اگر برنامه تلفنی تان این است که هفته ای یکبار زنگ می زنید ، یکدفعه سه هفته دیگر زنگ نزنید . و با دختر خانم تماس نداشته باشید . این کار در دختر دغدغه ایجاد می کند . وقتی به خانه همسرتان می روید ، مدتی را با خانواده اش باشید . اگر می خواهید تفریح یا مسافرت بروید رضایت خانواده را کسب کنید و عرف خانواده را در نظر بگیرید . در جلوی دیگران به همسرتان محبت کنید و احترام بگذارید ولی عشق ورزی باید در خلوت شما باشد . حتما برای خانم هایتان هدیه بخرید . البته آقایان هم هدیه دوست دارند ولی خانمها بیشتر دوست دارند . روایات زیادی در مورد هدیه دادن داریم . به توصیه ام به آقایان این است که به عُرف عمل کنید . به پدرهای عزیز هم می گوییم سخت گیری نکنید و به آنها اعتماد کنید تا خاطرات خوشی برای آنها باقی بماند .
ادامه ندارد
سلامـ .... ... ..
موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
جستوجگر وبلاگ
(( طراح قالب آوازک ، وبلاگدهي راسخون ، نويسنده newsvaolds ))