داستان کرامات حضرت رضا ، کرامت هشتم

ابواسماعیل هندی گفت: در هند شنیدم که خدای را در زمین حجت و امامی است.
در طلب آن از خانه خارج شدم بالأخره مرا به سوی امام علی بن موسی الرضا علیه‏السلام راهنمایی کردند وقتی به خدمت ایشان رسیدم، زبان عربی نمی‏دانستم به زبان هندی سلام کردم؛ آن حضرت به زبان هندی به سلامم جواب داد.
عرض کردم: در هند شنیدم که حجت خدا از مردم عربستان است لذا مرا به سوی شما راهنمایی کردند؛ به زبان هندی فرمود: من همانم که در طلب آنی؛ هر سؤالی که داری از من بپرس.
سؤال کردم؛ به سؤالم جواب دادند.
هنگام حرکت عرض کردم من لغت عربی نمی‏دانم؛ از خدا بخواه تا این زبان را به من الهام کند تا بتوانم، به لغت عرب با مردم صحبت کنم. (143)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در جمعه 11 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0