زندگاني امام علي ، بیعت اجباری

عدی بن حاتم می‏گوید: به خداوند سوگند! ددر طول عمرم هرگز دلم به حال کسی آنطور که به حال علی (علیه‏السلام) در هنگام بردنش نزد ابوبکر برای بیعت نسوخته است؛ مهاجمان در حالی که بازوان علی (علیه‏السلام) را بسته بودند حضرت را کشان کشان پیش خلیفه بردند. در میان این مهاجمان خالد بن ولید، عبدالرحمان بن عوف، عمربن خطاب، زیدبن سالم، قنفذ، اسیدبن حضیر و سلمةبن اسلم به چشم می‏خوردند. سلمان می‏گوید: چون حضرت را نزد ابوبکر بردند عمر از او خواست تا بیعت کند و گرنه او را خواهد کشت. حضرت فرمود: با کشتن من بنده خدا و برادر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را کشته‏اید و دلایل خود را بر ولایت خود بیان داشت.
سرانجام چون ابوبکر مقاومت امام را دید گفت: اگر بیعت نکنی تو را به آن مجبور نمی‏کنم. آنگاه حضر به عنوان تظلم خود را به قبر پاک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسانید و با ناله سوزناک همان آیه‏ای را که هارون در وقت شکایت از بنی اسرائیل به حضرت موسی (علیه‏السلام) خوانده بود را قرائت کرد:
ای برادر پس از تو این گروه مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود که مرا بکشند...







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0