حكايات موضوعي ، معاقبه‏ ، تصور قیامت‏

هرگاه علامه، شیخ مهدی مازندرانی در خود غفلت حس می‏کرد، به اتفاق پسر و خادمش به بیابان می‏رفت و سه نفری هیزم جمع می‏کردند و آتش می‏افروختند.
آنگاه علامه به آنان امر می‏کرد؛ تا او را کشان کشان به سوی آتش کشیده و بگویند؛ ای پیر گنهکار! خیال کن قیامت است و به ایشان امر می‏کرد مرا با تو سری و کتک به طرف آتش بکشانید؛ بلکه سوزش آتش، مرا بیدار کند(345).







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0