بر میدروی هر آنچه که خود میکاری
مریضی را گویند که اطبا از معالجهاش عاجز بودند، نذر نموده که اگر شفا یابد هزار گاو قربان کند. زنش پرسید هزار گاو از کجا آری؟ جواب داد ای نادان! اگر خدا شفا دهد مطالبه گاو نکند. باری محض امتحان خداوند به او شفا داد و آن بی حیا هزار کلیچه به شکل سکه طلا ساخته به فقرا قسمت نمود. همان شب در خواب دید که گفتندش در فلان موضع برای تو گنجی مدفون است، آن را بردار به روی اموال خود بگذار! صبح به آن موضع شتافت و زمین را میشکافت که دزدان به او رسیدند و او را گرفته به جای غلام به شهر دیگر برده و فروختند.
نتیجه
به تجربه یافتهاند اشخاصی که به عهد و نذر خود وفا نمیکنند به مخاطره و مهلکه عظیم گرفتار میشوند.
دست وفا در کمر عهد کن - تا نشوی عهد شکن جهد کن
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 11 مرداد 1394
سلامـ .... ... ..
