زود است که مبتلا شود ظالم به ظالم‏تری از خود

گویند شیر شریری که همواره سباع و بهایم را می‏آزرد و حق هر یک را به نوعی می‏خورد، وقتی مریض شد و ضعیف و ناتوان و نحیف، به نوعی که قوت حرکت نداشت تحصیل قوت لایموت نماید و لقمه حرامی از پنجه ناتوانی برباید، حیوانات از ضعفش اطلاع یافتند و برای انتقام سوی او شتافتند. خرس کینه جو دندان قهر بر او فرو می‏برد و گاو زشت خو شاخ انتقام به شکمش می‏افشرد. پلنگ تیز چنگ چهره‏اش می‏خراشید و یوز بدآموز نمک بر زخمش می‏پاشید! و شیر مقهور نزد ایشان می‏نالید و صورت بر خاک می‏مالید، که ناگاه خری ضعیف و لاغر و کثیف، حمله کنان نعره زنان خود را به رسانید، چنان جفته لگدی بر دهان او انداخت که دهانش را از دندان خالی ساخت. آن ظالم پیر و حیوان شریر فریاد می‏نمود که مردن کار مردان است و سهل و آسان، لیکن درد آن است که شیر خود پرست باید بمیرد زیر دست چنین جانور پست! و الحق چنین مرگ و جان سپردن وطابق هزار مردن است.
نتیجه‏
ما باید از این قصه ملتفت باشیم که هر کس در ایام کامگاری، بر مردم بدخویی و ستمکاری نماید، همه منتظر ایام نکبت و خذلان او گردند که تلافی کنند. پس می‏بایست که ما همیشه با مردم سازگاری و مهربانی نماییم که در ایام بدبختی یار و مددکار ما باشند و مردم را محترم بداریم تا ما را محترم بدارند، غم ایشان بخوریم تا غم ما بخورند، هر چه می‏دهیم البته همان می‏گیریم.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 11 مرداد 1394 

نظرات ، 0