در مورد گفتگوهای جلسه ی خواستگاری صحبت بفرمایید
سوال – در مورد گفتگوهای جلسه ی خواستگاری صحبت بفرمایید .
پاسخ - ما درباره ی دو مورد از سوالات صحبت میکنیم و بقیه را بعدا خواهیم گفت . در کتاب هایی که در مورد خواستگاری نوشته شده است چه خودی ها و چه غربی ها که آنها هم کارهای جالبی در این زمینه ها دارند ، یکی از کارها اختصاص به سوالات جلسات خواستگاری دارد . در کتاب هایی که در داخل کشور نوشته اند سوالاتی مطرح شده است ولی گاهی سوالات مطرح شده خیلی مناسب ازدواج نیست و بیشتر شبیه سوالات استخدامی است .چطور کسی می خواهد استخدام بشود با او مصاحبه می کنند و از او سولاتی را می پرسند ، این ها خیلی ضرورتی ندارد و مناسب نیست . بعضی مواقع سوالات بسیار و خیلی ریز است که از حد ضرورت خارج است . کتابی داریم که عنوانش سوالات خواستگاری است . خانم مونیکا وندز کتابی دارد بنام 1001 پرسش که می بایست قبل از ازدواج از همسر آینده تان بپرسید . این اسم کتاب است . البته ایشان خیلی ریز وارد شده است ولی کتاب خوبی است . ایشان خیلی وارد جزئیات شده است که حتی از دوران کودکی و مدرسه ی طرف بپرسید که در مقطع ابتدایی با چه کسانی دوست بوده است حتی به چه حیواناتی علاقه داشته است یا خیر . البته ایشان هدف دارد ولی من معتقد هستم که نیاز نیست . هدف ایشان این است که الان خانم به گربه علاقه دارد و آقا به سگ علاقه دارد ، این در زندگی دچار مشکل میشوند . با فرهنگی هم که دارند ایشان خیلی روی سگ تاکید می کند . بعد این ها مثل داستان تام و جری به جان هم می افتند و فضای خانه را ناآرام می کنند . کتاب اطلاعات خوبی می دهد ولی این همه سوال ضرورتی ندارد . من وقتی کتاب گلبرگ زندگی را نوشتم اکثر این کتابها را خوانده ام البته به جز کتاب های جدید . و بعد دست به گزینش زده ام . ما در کتاب گلبرگ زندگی مهمترین سوالات را آورده ایم . پس کسانی که این سولات برایشان مهم است به این کتاب مراجعه کنند که ما در آنجا سه جلسه سوالات را گفته ایم . جلسه ی اول سوالات مشترکی که خانم و آقا از هم می پرسند و سوالات اختصاصی که خانم از آقا می پرسد و من سوالی را پیدا نکردم که آقا از خانم بطور اختصاصی بپرسد . جلسه دوم سوالات تعدادی سوال مشترک است که خانم و آقا از هم سوال می کنند و یکسری سوالات اختصاصی که خانم از آقا می پرسند و آقا از خانم می پرسند و جلسه ی سوم هم همین جور . ما سه جلسه را پیش بینی کرده ایم . خیلی وارد جزئیات شدن خسته کننده است . چون نقاط ضعف پررنگ میشود . ما که دنبال امام زاده نمی گردیم دنبال مطلقا خوب نمیگردیم . اگر همه ی جزئیاتی که این خانم در کتابشان آورده اند سوال کنیم ، زندگی دیگر مزه ای ندارد . اختلاف سلیقه و تضاد در جاهایی طبیعی است و باید هم باشد . دو تا مثل هم مثل ، دو روح در یک بدن ، اولا امکان ندارد و ثانیا نیازی نیست . من یکی دو مورد را امروز عرض می کنم تا بعداً به مرور زمان بقیه آنرا توضیح بدهیم . مثلا در جلسه ی اول خواستگاری در مورد هشت محور خانم و آقا از هم سوال میکنند . سوال اول معرفی خودشان و خانواده شان است . البته این برای غریبه ها است . پسر عمو و دختر عمو لازم نیست که این سوال را از هم بپرسند . در غریبه ها خوب است که این اولین سوال باشد . سوال ساده تری است و خودمانی تر هست و نکته هم ندارد . جوابش هم سخت نیست و نیازی به تامل ندارد . و یک آرامشی در دو طرف ایجاد میکند که تا بعد دو طرف وارد سوال اصلی بشوند . دومین سوال که خیلی مهم است بحث اعتقادات مشترک است . در کتاب زندگی ، ما سوال را هم مطرح کرده ایم یعنی عین سوال مطرح شده است . نگفته ایم که در این محورها سوال کنید که خانم ها و آقایان ندانند که چه سوالی بکنند . حتی یک جاهایی سوالات را غیر مستقیم مطرح کرده ایم . و حتی نوشته ایم که این سوال معکوس است و ما عمدا این ار طرح کرده ایم . حتی یک جاهایی گفته ایم که این سوال را مطرح نکنید . جزئیات را در کتاب گلبرگ زندگی ببینید . سوال میزان پایبندی شما به مسائل دینی چقدراست ؟ این سوال حتما باید پرسیده بشود و این اولین سوال بعد از معرفی است . چرا ؟ چون اعتقادات مشترک خیلی مهم است. اگر شما در اعتقادات مشترک باشید و در جهت های دیگر اصل همتایی رعایت نشود ، می توانید این کاروان زندگی را به سرمنزل مقصود برسانید ولی اگر از نظر اعتقادی باهم جفت وجور نباشید و در بقیه جهات همتا باشید ، نمی توانید با هم زندگی کنید . حالا درباره ی مصادیق اعتقادات سوال میکنند . این بستگی به شما دارد . حالا فردی می گوید که من اعتقاد به مسائل دینی ندارم و چه لزومی دارد که این سوال را بپرسم . اتفاقا شما هم باید سوال کنید . هردو باید سوال کنند .مثلا خانمی که معتقد است و نمره اش 16 است ، باید سوال کند و خانمی هم که اعتقاداتش نمره ی 5 می باشد باید سوال کند . چون ما میخواهیم در بحث اعتقادات اشتراک باشد . اگر خانم نمره اش 15 است سوال نکنند و طرف 5 باشد ، بعداً با هم مشکل دارند . خانم روحیه اش 5 است و آقا 15 است ، سوال نمی کند و بعداً مشکل ایجاد میشود. حتی ظاهر انسانها ملاک نیست . مثلا بگوییم که ظاهرش معلوم است که هم تیپ خودم است . ما انسانهایی را دیده ایم که ظاهر ویژه ای داشته اند ولی اعتقادات عجیب و غریبی داشته اند . مصادیق آن بستگی به حساسیت شما دارد . مثلا شما روی واجبات حساس هستید . مثل نماز ، روزه ، حج و خمس . این ها واجبات است و برای شما مهم است . حالا ممکن است که برای شما خیلی مهم نباشد و نپرسید ولی اگر برایتان خیلی مهم است حتما بپرسید . حتی مستحبات ، زیارات و اماکن مذهبی . ما داریم که خانم خیلی اهل زیارت است و اهل محافل مذهبی است و عکس این را هم داریم که آقا هیئتی است و دائم در هیئت است . این را مطرح نکرده و خانم خیلی خوشش نمی آید البته نه اینکه غیر مذهبی است ، روحیه و سلیقه متفاوت است و این از مستحبات است . کسانی سوال کرده اند که در اعتقادات مشترک بوده اند ولی چون وارد مصادیق نشده اند این مشکلات پیش می آید . حتی اگر مرجع تقلید برای خانم خیلی مهم است سوال کنند چون این ها بعدا در زندگی مشکلات درست می کند . مثلا خانم به خمس خیلی معتقد است و آقا خمس نمی دهد . این شبه دارد . ما چقدر مورد داریم که خانم می پرسند که شوهر من اهل خمس دادن نیست آیا خوردن غذای ما شبهه دارد یا ندارد ؟ یا خانم می گوید : شوهر من نماز نمی خواند و روزه هم نمی گیرد و دو تا پسر دارم و آنها هم اقتدا به پدر کرده اند . این آقا می خواهد الگوی پسرهای خودش باشد . مثلا در حج باید شوهر همراه باشد ، تامین کند و رضایت بدهد . داریم که خانم دلش برای حج لک می زند و آقا میگوید که چرا ما برویم این جوری خرج کنیم . حتی در مورد مرجع تقلید هم داریم که تضادها جدی است . در نواهایی که از تلویزیون پخش میشود یکی تلویزیون را خاموش میکند و یکی میگوید که این شبهه ندارد و مرجع تقلید من اجازه داده است . این ها باید بررسی بشود . دیگری پایبندی به ارزش های فرهنگی است که مهم است . در خیلی مناطق اگر اجازه بدهند صحبت کنند ده دقیقه الی یک ربع اجازه می دهند . من می گویم در این ده دقیقه این دو نکته مهم است و این برای جوانانی است که خانوداده ها نمی گذارند حرف بزنند . به پدرها هم می گوییم که اجازه بدهید که جوانان با هم حرف بزنند زیرا این مهمترین رخداد زندگی آنها است . پس بحث اعتقادات و پایبندی به ارزش های فرهنگی است . لذا سوال کنند که انتظار شما از پوشش همسر آینده شان چیست ؟ یا در حضور در محافل و یا استفاده از تکنولوزی روز مثل ماهواره سوال کنند . این ها ارزش های فرهنگی است . ممکن است این دو از نظر اعتقادات مشترک باشند ولی در ارزش های فرهنگی با هم جفت و جور نباشند . مثلا نوع پوشش ، هر دو معتقد و مذهبی هستند و آقا تلقی شان این است که خانم چادری هستند و بعدا مواجه میشوند که چادری نیستند . حجاب دارند ولی چادر را انتخاب نکرده اند ولی محجبه است ولی آقا چادری می خواهند و یا آقا مانتویی میخواستند و مواجه میشوند با خانمی که چادری هستند . بحث استفاده ناصحیح از ماهواره و بحث محافل که آقا معتقد است ولی می گوید که این محافل اشکال ندارد . و خیلی هم نباید سخت گرفت ولی یکی سخت می گیرد . مثلا جشن ها ، عروسی ها و اختلاط ها . این سه محور است .
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394
سلامـ .... ... ..
