از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه "الله" با آن شروع میشود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس میشود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی میدهد...
ادامه مطلب
از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه "الله" با آن شروع میشود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس میشود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی میدهد...
هدف چیست و داشتن آن چه ضرورتی دارد؟ یك هدف چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟ آیا هدف باید كمی باشد یا كیفی؟ چگونه میتوان هدفی را انتخاب كرد؟ بعد از آنكه هدف خود را انتخاب كردیم، در ارتباط با آن لازم است چه كاری انجام دهیم؟ و ...
در یك تعریف، هدف وضعیتی است كه میخواهیم در آینده داشته باشیم. اگر خود نتوانیم وضعیتمان را در آینده تعیین كنیم، ناچار محیط پیرامونمان، وضعیت را به ما تحمیل میكند. آنچه كه محیط بر ما حكم میكند چه بسا با ما سازگاری نداشته باشد. پس چه بهتر كه خود، هدف مطلوبمان را معلوم كنیم و به سمتش در حركت باشیم.
انتخاب هدف، یكی از ضرورتهای زندگی است كه اگر آگاهانه انجام نشود، ناآگاهانه صورت خواهد گرفت. یكی از ضرورتهای انتخاب هدف، این است كه تمركز ذهنی را به همراه خواهد داشت. داشتن ذهنی متمركز، یكی از شرطهای لازم برای موفقیت است. یك ذهن متمركز قدرت تفكر و خلاقیت دارد و پر از انرژی است، بنابراین میتواند در مسایل كنكاش كند و اعماق آنها را ببیند. نقطه روبروی ذهن متمركز، یك ذهن آشفته است. با یك ذهن آشفته نمیتوانیم كاری از پیش ببریم و تمام انرژیمان صرف كارهای بیهوده میشود. دلایل عدم موفقیت با یك ذهن آشفته به قرار زیر است:
1) یك ذهن آشفته، لبریز از ایدههای گوناگون است كه ممكن است با یكدیگر متضاد باشند. بنابراین پرداختن به یك ایده، دیگری را خنثی میكند و هر دستآورد، دستآورد دیگری را از بین میبرد.
2) دریك ذهن آشفته، یك خط فكری به صورت ممتد جریان ندارد. یك فكر میآید و بعد توسط فكری دیگر قطع میشود و پس از مدتی كه شخص از مسیر اصلی فكری خود، منحرف شد، به یاد میآورد و مجدداً ذهنش را روی موضوع متمركز میكند. برای رسیدن به گنج، لازم است كه زمین را تا رسیدن به آن حفر كنیم. كسی كه ذهنی آشفته دارد همانند جویندهای است كه پس از كندن چند وجب از خاك، نقطه دیگری نظرش را جلب كرده و جهت كندن آنجا، از كارش دست میكشد.
3) در یك ذهن آشفته، ارزشها مرتب عوض میشوند؛ زیرا حاصل تجربه و فراست نبودهاند. شخص با یك ایده روبرو شده و آن را به عنوان ارزش میپذیرد. سپس با ایده دیگری روبرو میشود و آن را به عنوان ارزش جدید میپذیرد.
4) در یك ذهن آشفته، شخص نمیتواند از كارهایش دفاع كند؛ زیرا آنها را با معیار و دلیل محكم و روشن، انتخاب نكرده است.
5) كسی كه یك ذهن آشفته دارد، ثبات شخصیت ندارد؛ بنابر این محیط بر او تأثیر میگذارد. با از دست دادن یك چیز كوچك ناراحت و اندوهگین میشود و با به دست آوردن یك چیز كوچك غرق شادی میشود. هیجانی است و احساساتش كاذب میباشد.
6) از یك ذهن آشفته، عمل نمیبینیم بلكه یكسری ایده است كه معمولاً تا عملیشدن فاصله زیادی دارند و امكان رسیدن به آنها نیست.
7) كسی كه ذهنی آشفته دارد، قدرت اراده ندارد. داشتن اراده، نیازمند ثبات است. تا زمانی به عهد خود پایبند میمانیم كه اصل آن را پذیرفته باشیم و آن اصل، برایمان مهم و با ارزش باشد. وقتی كه شخص، قدرت ثبات را از دست داد، دیگر نمیتواند برسر عهد خود باقی بماند.
8) كسی كه دارای ذهنی آشفته است، توان تصمیمگیری ندارد و دائماً از محیط و دیگران تأثیرپذیر است و در برابر آنچه به او عرضه میشود از جمله تبلیغات، مغلوبه است.
9) یك ذهن مشوش، نمیتواند انرژیهایش را حفظ كند بنابراین زود خسته میشود و با رسیدن به اولین نتایج و محصولات دست از كار میكشد و یا اینكه نمیتواند خطاهای كار خود را پیدا كند، بنابراین دائماً این خطاها را تكرار میكند.
10) كسی كه دارای ذهنی آشفته است، در برابر مسایل، قدرت انتخاب و انعطاف را از دست میدهد.
حال كه با ضرورت هدف آشنا شدیم، كمی هم درباره ویژگیهای آن صحبت كنیم. اولین مطلبی كه خوب است در این باره بدانیم، این است كه هدف با آرزو تفاوت دارد. آرزو یعنی رسیدن به چیزی كه آن را نداریم ولی هدف یعنی آشكار كردن آنچه كه داریم ولی هنوز ناپیداست. معمولاً هدف با آرزو اشتباه گرفته میشود. آرزو، ما را از واقعیت دور میكند و به توهم میكشاند و ذهن را اسیر و آشفته خود میكند بنابراین بهتر است كه از آن اجتناب شود.
هر كدام از ما گنجهای بیشماری در درونش دارد كه لازم است كه این گنجها را استخراج و آشكار كند؛ گنجهایی همچون دانایی، مهربانی، آرامش، اقتدار، پاكی، اخلاق نیكو، حیاء و ... . این گنجها كه همگی حالتی كیفی دارند، میتوانند با توجه شرایطی كه در آن آشكار میشوند، تبدیل به نتایج و ثمرات عینی شوند. برای مثال، آنكس كه دانایی خویش را آشكار كند، معلمی خواهد شد كه تعالیمی را ارائه میدهد و شاگردانی را تربیت میكند تا این تعالیم را پاسداری كنند؛ آنكس كه اقتدار خویش را آشكار كند، رهبری خواهد شد كه یارانش را در راه رسیدن به هدفشان یاری میكند و به همین ترتیب همه گنجها، دستآوردهای عینی و ملموس خواهند داشت.
تحقق یك هدف، فرایندی است كه در آن كیفیتی تبدیل به كمیت(هایی) میشود. این فرایند چهار مرحله دارد كه عبارتند از : قصد، مأموریت، افق حركتی و برنامه. هركدام از این مراحل، ویژگیهایی دارند و پرداختن به آنها شرایطی دارد.
یک پژوهشگر هلندی غیرمسلمان چندی پیش تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داده و به این نتیجه رسیده بود که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و نیز صدای این لفظ، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند.
این پژوهشگر غیرمسلمان هلند طی گفتگویی در این باره گفت: پس از انجام تحقیقاتی سه ساله که بر روی تعداد زیادی مسلمان که قرآن میخوانند و یا کلمه "الله" را می شنوند، به این نتیجه رسیدم که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و حتی شنیدن آن، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب میدهد.
وی در ادامه افزود: بسیاری از این مسلمان که روی آنان تحقیق میکردم از بیماریهای مختلف روحی و روانی رنج میبردند. من حتی در تحقیقاتم از افراد غیرمسلمان نیز استفاده کرده و آنان را مجبور به خواندن قرآن و گفتن ذکر «الله» کردم و نتیجه باز هم همان بود.خودم نیز از این نتیجه به شدت غافلگیر شدم، زیرا تأثیر آن بر روی افراد افسرده، ناامید و نگران، تأثیری چشمگیر و عجیب بود.
این پژوهشگر هلندی همچنین گفت: از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه «الله» با آن شروع میشود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس میشود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی میدهد. حرف لام که حرف دوم «الله» است نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان میشود. تکرار شدن این حرکت که در کلمه «الله» تشدید دارد نیزدر تنظیم و ترتیب تنفس تأثیرگذار است. اما حرف هاء حرکتی به ریه میدهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تأثیر بسیار خوبی دارد و موجب تنظیم ضربان قلب میشود.
به راستی که قرآن کریم در آیهای کریمه میفرماید
«الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئن القلوب».
این خبر آرامش بخش را برای دوستانی که یاد خدا برایشان آرامش بخش است ارسال کنید.
با تشکر
بهتر است بدانید:
پروفسور دکتر محمود حسابی دارای
1. لیسانس ادبیات سال 1920 از دانشگاه آمریکایی بیروت در سن 17 سالگی
2. مهندسی راه و ساختمان سال 1922 در 19 سالگی.
3.دروس پزشکی از دانشگاه آمریکایی بیروت.
4.دارای دانشنامه ریاضی.
5.دارای دانشنامه نجوم و ستاره شناسی.
6.دارای داشنامه بیولوژی (زیست شناسی).
7.مهندسی برق 1925 از دانشکده برق و الکتریسیته پاریس.
8.مدرک مهندسی معدن از پاریس.
9.دارای دکترای فیزیک از دانشگاه سوربن پاریس در سال 1927 بوده اند.
همچنین:
10.حافظ قرآن کریم و دیوان حافظ و بخش بزرگی از شاهنامه فردوسی، بوستان و گلستان سعدی و مثنوی مولوی
11.تنها شاگرد ایرانی پروفسور آلبرت انیشتین
12.پایه گذاری انجمن موسیقی ایران
13.تشکیل فرهنگستان زبان ایران
14.ایجاد اولین رصدخانه نوین در ایران
15.تأسیس اولین بیمارستان خصوصی ایران (بیمارستان گوهرشاد)
16.تشکیل مؤسسه استاندارد
17.نصب و راه اندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران
18.بنیانگذار مرکز مخابرات اسدآباد
19.پایه گذار اولین مدرسه عشایری در ایران (استان لرستان) بخشی از فعالیت های دیگر ایشان می باشد.
و از دیگر نکات مورد توجه:
20.تأسیس دانشگاه تهران در 1320.
21.تسلط کامل ایشان به چهار زبان زنده دنیا؛ انگلیسی، فرانسه، عربی و آلمانی و آشنایی با چندین زبان دیگر.
22.دارای دیپلم نجات غریق می باشد.
جمله به یاد ماندنی این اندیشمند ایرانی :
زندگی یعنی پژوهش و فهمیدن چیزجدید.
منبع : مجله موفقیت
1. برای حافظهٔ كوتاه مدت: قهوه بنوشید.
قهوهٔ تازه جوش بهترین سوخت مغز است. همچنین نشان داده شده كه قهوه فرایند پیری را كند میكند و حافظهٔ كوتاه مدت را تقویت میكند. همچنین محققین انگلیسی دریافتند فقط یك فنجان قهوه توان حل مسائل و توجه را بهبود میبخشد.
2. برای حافظهٔ بلند مدت: ذغال اخته بخورید.
آنتیاكسیدنت موجب حفاظت از مغز در برابر رادیكالهای آزاد شده و موجب تقلیل ریسك الژیمر و پاركینگسون میشود. همچنین برای بهبود روند شناختی(ترجمه، فكر كردن) موثرند.
3. برای سریع فكر كردن(سرعت انتقال): ماهی سالمن بخورید.
اسید چرب امگا ۳ موجود در ماهیهای چرب هستند و مهمترین اجر بنای بافت مغز هستند. پس آنها توان افزایش قدرت انتقال و فكر را دارند. نیاسین موجود در سالمن به عدم پیشرفت بیماری الزیمر و كاهش مشكلات شناختی كمك شایانی میكند.
4. برای قدرت بخشیدن به مغز: سالاد با پروتئین و سُس و سركه و روغن بخورید.
روغن و سُس موجب كاهش سرعت هضم پروتئین و كربوهیدراتها است كه همین امر خود موجب تثبیت قند خون و بالا نگاه داشتن سطح انرژی میشود.
5. برای آرامش مغز: ماست كم چرب یا مخلوط آجیل بخورید.
محققین در اسلواكی به جمعیت مورد مطالعه ۳ گرم اسید امینه لیزین و ارژنین و یا به صورت دارو نما، داده شد و از آنها خواستند تا سخنرانی كنند.
اندازه گیری خونی نشان داد كه هورمون استرس در افرادی كه آنرا به صورت ارگانیك دریافت كردند نسبت به نوع دارو نما تقریبا در حین و بعد از سخنرانی نصف گروه دیگر بوده است. ماست یكی از بهترین منابع لیزین و
خشكبار(آجیل) از منابع غنی آرژنین است.
6. برای تمركز مغز: چای نعنا بنوشید.
بوی نعنا موجب فوكوس و افزایش عملكرد میشود. نعنا موجب افزایش هوشیاری رانندگان و كاهش فشار عصبی آنان میشود.
7. برای شادی مغز: سالاد اسفناج بخورید.
اسفناج منبع غنی از ویتامین ب - كه ریشهٔ اصلی مواد موثر هورمونهای احساس خوب(خوشی) است. بر اساس تحقیقات كمبود ویتامین ب۶ موجب عصبانیت، بیقراری و افسردگی است.
ممکن است که شروع سیگار کشیدن در نوجوانان خیلی معولی و تفریحی باشد اما به یک عادت در تمام طول زندگی آنها تبدیل خواهد شد. در واقع همه افراد سیگاری از نوجوانانی سیگار کشیدن را شروع کردهاند.
شما میتوانید از طریق این ۱۰ راه به فرزند خود کمک کنید تا حتی اولین پک را به سیگار نزند.
۱- به جذابیت آن توجه کنید.
بعضی مواقع سیگار کشیدن برای نوجوانان مانند شورش کردن بر علیه خانواده و اجتماع و یا راهی برای ورود به گروه دوستان محسوب میگردد.بعضی از آنها برای کاهش وزن و بالا بردن اعتماد بنفس و دوست داشتن خود و همچنین کسب استقلال سیگار میکشند. از فرزندتان بپرسید که کدام یک دوستانش سیگار میکشند. آنها را برای تصمیمات صحیحی که میگیرند تحسین کنید و با آنها درباره موقعیتهای بدو ناراحتیهایشان صحبت کنید.
۲- به سیگار کشیدن فرزندتان نه بگویید.
شاید بنظر برسد که فرزندتان به حرفهای شما توجهی ندارد ولی شما حتماً نظراتتان را درباره سیگار کشیدن او بگویید. به او بگویید که سیگار کشیدن را برای او ممنوع کردهاید. نارضایتی شما میتواند تاثیراتی بیشتر از آنچه که فکر میکنید داشته باشد. مطالعات نشان دادهاست که کسانیکه از نارضایتی والدین خود آگاهند کمتر از کسانیکه احساس میکنند این مسئله برای والدینشان اهمیت ندارد سیگار میکشند.
۳- الگوی خوبی برای آنها باشید.
سیگار کشیدن در بین جوانانی که والدین سیگاری دارند بیشتر است. اگر سیگار میکشید آن را ترک کنید و یا در غیر اینصورت هیچ گاه در خانه، ماشین و یا جلوی آنها سیگار نکشید. سیگارتان را در دسترس نوجوانان و یا جایی که بتوانند به راحتی آن را پیدا کنند نگذارید. برایشان توضیح دهید که چقدر از سیگار کشیدنتان ناراحت هستید و چقدر ترک کردن آن برای شما دشوار است.
۴- دوستانه صحبت کنید. سیگار کشیدن کار زیبایی نیست.
به نوجوانان خود یادآور شوید که سیگار کشیدن عادتی کریه و ناپسند است. نفس آنها را متعفن میسازد. باعث بد بو شدن بدن و موها و همچنین زردشدن دندانهایشان میگردد. به آنها بگویید که باسیگار کشیدن توانایی بدنشان برای ورزش کردن کم میشود و مبتلا به سرفههای طولانی مدت میشوند.
۵- هزینههای اضافی سیگار کشیدن را حساب کنید.
برای کشیدن سیگار باید مبلغ گزافی داد. به نوجوانتان کمک نمایید تا با حساب پولی که هفتگی و ماهانه بابت سیگار کشیدن میپردازد، به میزان پولی که از دست میدهد پی ببرد. باید پول خرج شده را با پول لباس، بازیهای کامپیوتری و دیگر نیازهای او مقایسه نمایید.
۶- به او رد کردن دعوت دیگران را بیاموزید.
مطمئناً دوستان تاثیر بسزایی در عملکرد نوجوانان دارند، اما شما میتوانید به فرزندتان برای رد کردن سیگاری که دوستانش به او پیشنهاد میدهند کمک کنید. در وقتهایی خاص به او سیگار تعارف کنید و از فرزندتان بخواهید به شما جواب رد بدهند. به مرور رد کردن سیگار برای او امری عادی میشود و میتواند این عکس العمل را در جامعه نیز نشان دهد.
۷- با او درباره اعتیاد به سیگار صحبت کنید.
اکثر نوجوانان تصور میکنند که هر لحظه که اراده نمایند میتوانند سیگار را ترک کنند. آنها درباره اعتیاد به نیکوتین حتی به میزان کم هیچ اطلاعی ندارند. میتوانید آنها را با افرادی که سالها سیگار میکشند آشنا نمایید و از بیماریهایی که سیگار عامل آن است آنها را آگاه سازید.
۸- آینده را به آنها نشان دهید.
همه تصور میکنند که هر اتفاق بدی فقط برای دیگران میافتد. شما میتوانید آنها را با سیگاریهایی که مبتلا به سرطان و بیماریهای قلبی شدهاند و بیماریهای دیگری که بدلیل استعمال سیگار میتوان به آنها مبتلا شد آشنا نمایید.
۹- آنها را با تبلیغات گمراه کننده آشنا سازید.
بعضی از تبلیغات از سیگارهایی سخن می گویند که نیکوتین کمتر دارند و یا طعم دار هستند و اینگونه در ذهن جوانان جا میاندازند که این سیگارها اعتیادآور نیستند و یا هیچ یک از ضررهای سیگارهای معمولی را ندارند. اجازه ندهید که فرزندتان جذب این آگهیها شود و به آنها این اطمینان را بدهید که این سیگارها نیز خطراتی مانند سیگارهای معمولی دارند.
۱۰- درگیر مشکل فرزندتان شوید.
اگر فرزند شما به تازگی سیگار کشیدن را شروع کرده است، او را مواخذه نکنید. سعی کنید که نقشی حمایتی داشته باشید و علت این عملکرد را در فرزندتان بصورت ریشهای بیابید. با کسانی که سیگار نمیکشند مشورت نمایید و یا فعالیتهایی جدید را برای او در نظر بگیرید. ترک سیگار از همان نوجوانی بهترین راه برای داشتن یک عمر سلامتی و زندگی سالم است.