اِیاک وَ المِزاحَ فَاِنَّهُ یذهَبُ بِنُورِ ایمانِک؛
از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا که شوخی نور ایمان تو را می برد.
کافی(ط-الاسلامیه)،ج2،ص665-من لا یحضره الفقیه ، ج 4،ص408
ادامه مطلب
اِیاک وَ المِزاحَ فَاِنَّهُ یذهَبُ بِنُورِ ایمانِک؛
از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا که شوخی نور ایمان تو را می برد.
کافی(ط-الاسلامیه)،ج2،ص665-من لا یحضره الفقیه ، ج 4،ص408
فَفَرَضَ اللّهُ الاْيمانَ تَطْهيرا مِنَ الشِّرْكِ... وَ الْعَدْلَ تَسْكينا لِلْقُلوبِ؛
خداوند ايمان را براى پاكى از شرك... و عدل و داد را براى آرامش دلها واجب نمود.
من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 568
خَصلَتانِ لَيسَ فَوقَهُما شَيءٌ: اَلْإيمانُ بِاللَّهِ ونَفعُ الإخوانِ؛
دو خصلت است كه بالاتر از آنها چيزى نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران.
مستدرک الوسایل ج12،ص391 -تحف العقول ص489 -بحارالأنوار(ط-بیروت)، ج 75، ص 374
اَلسَّخاءُ مِن أخلاقِ الأنبياءِ، وهُوَ عِمادُ الإيمانِ، ولا يَكونُ مُؤمِنٌ إلاّ سَخيّا، ولا يَكونُ سَخيّا إلاّ ذو يَقينٍ وهِمَّةٍ عاليَةٍ ؛ لأِنَّ السَّخاءَ شُعاعُ نورِ اليَقينِ، ومَن عَرَفَ ما قَصَدَ هانَ عَلَيهِ ما بَذَلَ؛
سخاوت از اخلاق پيامبران و ستون ايمان است . هيچ مؤمنى نيست مگر آن كه بخشنده است و تنها آن كس بخشنده است كه از يقين و همّت والا برخوردار باشد ؛ زيرا كه بخشندگى پرتو نور يقين است . هر كس هدف را بشناسد بخشش بر او آسان شود.
مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ،ج7 ،ص 17-بحارالأنوار(ط-بیروت)، ج68، ص355
اِنَّ مِن حَقيقَةِ الايمانِ اَن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ اِن ضَرَّكَ عَلَى الباطِلِ وَ اِن نَفَعَكَ وَ اَن لا يَجوزَ مَنطِقُكَ عِلمَكَ؛
از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نيز از حقيقت ايمان آن است كه گفتار تو از دانشت بيشتر نباشد.
محاسن، ج 1، ص 205
ما آمَنَ بى مَن باتَ شَبعانَ وَجارُهُ طاوِيا، ما آمَنَ بى مَن باتَ كاسيا وَجارُهُ عاريا؛
به من ايمان نياورده است آن كس كه شب سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد. به من ايمان نياورده است آن كس كه شب پوشيده بخوابد و همسايه اش برهنه باشد.
مستدرك الوسائل و مستنبط المسایل، ج8، ص429، ح9897
اَلحَياءُ مِنَ اليمانِ وَاليمانُ فِى الجَنَّةِ وَالبَذاءُ مِنَ الجَفاءِ وَالجَفاءُ فِى النّارِ؛
حيا از ايمان و ايمان در بهشت است و بدزبانى از بى مهرى و بدرفتارى است و بدرفتارى در جهنم است.
تحف العقول، ص394- وسایل الشیعه ،ج16،ص 36 - بحارالأنوار، ج75، ص309
لایَکمُلُ إیمانُ امریٍ حَتّی یُحِبَّ مَن أحَبَّ الله وَ یُبغِضُ مَن أبغَضَ اللهُ؛
ایمان هیچ کس کامل نمی شود مگر هر که را خدا دوست دارد دوست داشته باشد و آن که را خدا دشمن دارد دشمن داشته باشد.
شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید)، ج18، ص51
لا يُكمِلُ المُؤمِنُ ايمانَهُ حَتّى يَحتَوىَ عَلى مِائَةٍ وَ ثَلاثِ خِصالٍ:... لا يَقبَلُ الباطِلَ مِن صَديقِهِ وَ لا يَرُدُّ الحَقَّ مِن عَدُوِّهِ...؛
ايمان مؤمن كامل نمى شود، مگر آن كه 103 صفت در او باشد:... باطل را از دوستش نمى پذيرد و در مقابله با دشمن، حق را پايمال نمى كند.
التمحیص، ص 75 - بحارالأنوار(ط-بیروت)، ج 64، ص 311
ثَلاثُ خِصالٍ مَن كُنَّ فيهِ فَقَدِ استَـكمَلَ خِصالَ الايمانِ: اَلَّذى إذا رَضىَ لَم يُدخِلهُ رِضاهُ فى باطِلٍ وَ اِن غَضِبَ لَم يُخرِجهُ مِنَ الحَقِّ وَ لَو قَدَرَ لَم يَتَعاطَ ما لَيسَ لَهُ؛
سه ويژگى است كه در هر كس يافت شود، ويژگى هاى ايمان كامل مى گردد: آن كه وقتى خشنود گردد، خشنودى اش او را به باطل نكشاند و خشمش او را به هنگام خشم، از حق برون نبرد و هر گاه توان يافت، به آنچه از او نيست، دست درازى نكند.
الاصول الستة عشر(ط-دارالشبستری)، ص 35