مَن عَرَفَ اللهَ خافَ اللهَ و مَن خافَ اللهَ سَخَت نَفسَهُ عَنِ الدُّنیا؛
هر که خدا رابشناسد ترس او در دلش می افتد و هر از خدا ترسان باشد نفسش از دنیا باز می ماند.
کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ،ص68 -تحف العقول ، ص362
ادامه مطلب
مَن عَرَفَ اللهَ خافَ اللهَ و مَن خافَ اللهَ سَخَت نَفسَهُ عَنِ الدُّنیا؛
هر که خدا رابشناسد ترس او در دلش می افتد و هر از خدا ترسان باشد نفسش از دنیا باز می ماند.
کافی(ط-الاسلامیه) ، ج2 ،ص68 -تحف العقول ، ص362
اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به ، الصَلوةُ؛
بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است.
تحف العقول، ص391
مَنْ عَرَفَ اللّهَ خافَهُ ، وَ مَنْ خافَ اللّهَ حَثَّهُ الْخَوفُ مِنَ اللّهِ عَلَى الْعَمَلِ بِطاعَتِهِ وَ الاَخْذِ بِتَأديبِهِ ، فَبَشِّرِ الْمُطيعينَ المُتَأَدِّبينَ بِاَدَبِ اللّهِ وَ الآخِذينَ عَنِ اللّهِ اَنَّهُ حَقٌّ عَلَى اللّهِ اَنْ يُنْجيَهُ مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَنِ؛
آنكه خدا را شناخت ، از او ترسيد و آن كس كه از خدا ترسيد ، ترس از خدا او را به عمل به فرمان او و در پيش گرفتن ادبش واداشت . پس فرمانبردارانِ ادب شده به ادب خدا و اطاعت كنندگان دستورهاى او را بشارت ده كه بر خداست كه آنها را از فتنه هاى گمراهكننده برهاند.
بحار الانوار(ط-بیروت)،ج67 ، ص400
أَعلَمُ النّاسِ بِاللّه أَكثَرُهُم لَهُ مَسأَلَةً؛
خداشناس ترين مردم پر درخواست ترين آنها از خداست.
تصنیف غررالحکم و درر الکلم ،ص192 ،ح 3734
يَنبَغى لِمَن عَرَفَ اللّه سُبحانَهُ أَن لا يَخلُوَ قَلبُهُ مِن رَجائِهِ و َخَوفِهِ؛
كسى كه خداى سبحان را مى شناسد، شايسته است دلش از بيم و اميد به او خالى نباشد.
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم ، ج6، ص441، ح10926
أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ إِنتِظارُ الفَرَجِ؛
بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.
تحف العقول، ص403
... عالِمُ السِّرِّ مِن ضَمائِرِ المُضمِرينَ و َنَجوَى المُتَخافِتينَ وَ خَواطِرِ رَجمِ الظُّنونِ وَ عَقدِ عَزيماتِ اليَقينِ... ؛
خدا داناست به هر رازى كه مردم در دل نهان داشته اند، و به نجواى آهسته رازگويان و به هر گمان كه در خاطرى نهفته است و به هر تصميمى كه از روىِ يقين گرفته شود.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ، ص 134 ، خطبه 91
إِنَّ اللّه خَلَقَ يَومَ خَلَقَ السَّماواتِ وَالارضَ مِائَةَ رَحمَةٍ كُلُّ رَحمَةٍ طِباقُ ما بَينَ السَّماءِ و َالارضَ فَجَعَلَ مِنها فِى الارضِ رَحمَةً فَبِها تَعطِفُ الوالِدَةُ عَلى وُلدِها و َالوَحشُ و َالطَّيرُ بَعضُها عَلى بَعضٍ و َأَخَّرَ تِسعا و َتِسعينَ فَإِذا كانَ يَومُ القيامَةِ أَكمَلَها بِهذِهِ الرَّحمَةِ؛
خداوند روزى كه آسمانها و زمين را آفريد، صد رحمت بيافريد كه هر يك از آنها ميان زمين و آسمان را پر مى كند و يكى را در زمين قرار داد كه بوسيله آن مادر به فرزند محبت مى كند و حيوانات وحشى و پرندگان به يكديگر مأنوسند و نود و نه رحمت را نگه داشته و همين كه روز قيامت شود اين يك رحمت را نيز بر آن مى افزايد.
نهج الفصاحه ، ص 313 ، ح 781
وَ قَد سَأَلَهُ ابنُ أَبِى العَوجاءِ: وَ لِمَ احتَجَبَ عَنهُم و َأَرسَلَ إِلَيهِمُ الرُّسُلَ؟ وَيلَكَ و َكَيفَ احتَجَبَ عَنكَ مَن أَراكَ قُدرَتَهُ فى نَفسِكَ؟ نَشَأَكَ و َلَم تَكُن وَ كَبَّرَكَ بَعدَ صِغَرِكَ و َقَوّاكَ بَعَدَ صَعفِكَ... وَ ما زالَ يَعُدُّ عَلَىَّ قُدرَتَهُ الَّتى هِىَ فى نَفسِىَ الَّتى لااَدفَعُها حَتّى ظَنَنتُ أَنَّهُ سَيَظهَرُ فيما بَينى وَ بَينَهُ؛
در پاسخ ابن ابى العوجاء كه پرسيد: چرا خداوند خود را از مردم در پرده داشت و آن گاه پيامبران را سويشان فرستاد؟ فرمودند: واى بر تو كسى كه قدرتش را در وجود تو نشانت داده چگونه خود را از تو پوشيده داشته است؟ تو را كه نبودى پديد آورد، كوچك بودى بزرگت كرد، ناتوان بودى توانايت گردانيد... حضرت پيوسته مظاهر قدرت خدا را كه در وجود من است و نمى توانم منكرشان شوم برايم برشمرد تا جايى كه خيال كردم بزودى خداوند ميان من و او ظاهر خواهد شد.
کافی(ط-الاسلامیه) ج1 ، ص75 - التوحيد(صدوق)، ص 127