المُنافِقُ وَقِحٌ غَبىٌّ مُتَمَلِّقٌ شَقىٌّ؛
منافق، بى شرم، كودن، چاپلوس و بدبخت است.
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحكم و دررالکلم ، ج 2 ، ص65 ، ح 1853
ادامه مطلب
المُنافِقُ وَقِحٌ غَبىٌّ مُتَمَلِّقٌ شَقىٌّ؛
منافق، بى شرم، كودن، چاپلوس و بدبخت است.
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحكم و دررالکلم ، ج 2 ، ص65 ، ح 1853
وَرَعُ المُنافِقِ لايَظهَرُ إلاّ عَلى لِسانِهِ؛
پرهيزكارى منافق جز در زبانش ظاهر نمى شود.
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحكم و دررالکلم ، ج 6 ، ص241 ، ح 10130
عَلى لِسانِ المُؤمِنِ نُورٌ يَسطَعُ وَعلى لِسانِ المُنافِقِ شَيطانٌ يَنطِقُ؛
بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى گويد.
شرح نهج البلاغه، ابن أبى الحديد، ج20، ص280، ح 218
إنَّ كَثرَةَ المالِ عَدُوٌّ لِلمُؤمِنينَ و يَعسُوبُ المُنافِقينَ؛
ثروت فراوان، دشمن مؤمنان و پيشواى منافقان است.
التمحيص، ص48
اَلمُنافِقُ مَكُورٌ مُضِرٌّ مُرتابٌ؛
منافق، نيرنگباز، زيانبار و شكّاك است.
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحكم و دررالکلم ، ج 1 ، ص340 ، ح 1289
شُكرُ المُنافِقِ لا يَتَجاوَزُ لِسانَهُ؛
سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى رود.
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم ج4 ، ص 159 ، ح3551
إِنَّ المُؤمِنَ إذَا استَغنى شَكَرَ... وَ المُنافِقُ إِذَا استَغنى طَغى؛
مؤمن هنگام بى نيازى شكر مى گزارد و منافق هرگاه بى نياز شود طغيان مى كند.
تحف العقول، ص212
إنَّ المُؤمِنَ إذا تَكَلَّمَ ذَكَّرَ... والمُنافِقُ إذا تَكَلَّمَ لَغا؛
مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
تحف العقول، ص212
إنَّ المُؤمِنَ مَن يُرى يَقينُهُ في عَمَلِهِ، وَ المُنافِقُ مَن يُرى شَكُّهُ في عَمَلِهِ؛
در عمل مؤمن يقين ديده مى شود و در عمل منافق شك.
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم ج2 ، ص 544 ، ح3551
إنَّ لِسانَ المُؤمِنَ وَراءَ قَلبِهِ فَإِذا أَرادَ أَن يَتَكَلَّمَ بِشَيءٍ يُدَبِّرُهُ قَلبُهُ ثُمَّ أمضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانَ المُنافِقِ أمامَ قَلبِهِ فَإِذا هَمَّ بِشَيءٍ أمضاهُ بِلِسانِهِ وَلَم يَتَدَبَّرهُ بِقَلبِهِ؛
زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى انديشد و سپس آن را مى گويد اما زبان منافق جلوى دل اوست هرگاه قصد سخن كند آن را به زبان مى آورد و درباره آن نمى انديشد.
تنبيه الخواطر و نزهه النواظر (معروف به مجموعه ورام)، ج1، ص 106