زَكوةُ اليَسارِ بِرُّ الجيرانِ وَ صِلَةُ الارحامِ؛
زكاتِ رفاه، نيكى با همسايگان و صله رحم است.
شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم ج4، ص 106 ، ح 5453
ادامه مطلب
زَكوةُ اليَسارِ بِرُّ الجيرانِ وَ صِلَةُ الارحامِ؛
زكاتِ رفاه، نيكى با همسايگان و صله رحم است.
شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم ج4، ص 106 ، ح 5453
صلة الرّحم و حسن الخلق و حسن الجوار يعمران الدّيار و يزدن في الأعمار.
صله رحم، خوش اخلاقى و خوش همسايگى، شهرها را آباد و عمرها را زياد مى كند.
نهج الفصاحه ص554 ، ح 1839
مَن لَهُ جارٌ و َيَعمَلُ بِالمَعاصى فَلَم يَنهَهُ فَهُوَ شَريكُهُ؛
هر كس همسايه اى را داشته باشد كه گناه مى كند ولى او را نهى نكند، شريك در گناه اوست.
ارشادالقلوب(دیلمی) ج1، ص183
ما آمَنَ بى مَن باتَ شَبعانَ وَجارُهُ طاوِيا، ما آمَنَ بى مَن باتَ كاسيا وَجارُهُ عاريا؛
به من ايمان نياورده است آن كس كه شب سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد. به من ايمان نياورده است آن كس كه شب پوشيده بخوابد و همسايه اش برهنه باشد.
مستدرك الوسائل و مستنبط المسایل ج8، ص429، ح9897
لَيْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كَفَّ الْأَذَى وَ لَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ الصَّبْرُ عَلَى الْأَذَى
خوش همسايگى تنها اين نيست كه آزار نرسانى، بلكه خوش همسايگى اين است كه در برابر آزار و اذيت همسايه صبر داشته باشى.
تحف العقول ص 409
لايَدخُلُ الجَنَّةَ عَبدٌ لا يَأَمَنُ جارُهُ بَوائِقَهُ؛
كسى كه همسايه از شرش در امان نباشد به بهشت نمى رود.
نهج الفصاحه ص681 ، ح 2532
فى حُقوقِ الجارِ ـ : إِنِ اسْتَغَاثَكَ أَغَثْتَهُ وَ إِنِ اسْتَقْرَضَكَ أَقْرَضْتَهُ وَ إِنِ افْتَقَرَ عُدْتَ عَلَيْهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ عَزَّيْتَهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ وَ إِنْ مَاتَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ وَ لَا تَسْتَطِيلُ عَلَيْهِ بِالْبِنَاءِ فَتَحْجُبَ الرِّيحَ عَنْهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ...
درباره حقوق همسايه فرمودند: اگر از تو كمك خواست كمكش كنى، اگر از تو قرض خواست به او قرض دهى، اگر نيازمند شد نيازش را برطرف سازى، اگر مصيبتى ديد او را دلدارى دهى، اگر خيرى به او رسيد به وى تبريك گويى، اگر بيمار شد به عيادتش روى، وقتى مرد در تشييع جنازه اش شركت كنى، خانه ات را بلندتر از خانه او نسازى تا جلوى جريان هوا را بر او بگيرى مگر آن كه خودش اجازه دهد... .
مسكّن الفؤاد ص 114
سَل عَنِ الرَّفيقِ قَبلَ الطَّريقِ، وَ عَنِ الجارِ قَبلَ الدّارِ؛
قبل از مسافرت ببين همسفرت كيست و پيش از خريد خانه ببين همسايه ات كيست.
کافی(ط-الاسلامیه) ج8 ، ص24 - نهج البلاغه ص405 ، نامه 31
أَمّا حَقُّ جارِكَ فَحِفظُهُ غائِبا وَ إِكرامُهُ شاهِدا وَ نُصرَتُهُ إِذا كانَ مَظلوما و َلا تَتَّبِع لَهُ عَورَةً فَإِن عَلِمتَ عَلَيهِ سوءً سَتَرتَهُ عَلَيهِ وَ إِن عَلِمتَ أَنَّهُ يَقبَلُ نَصيحَتَكَ نَصَحتَهُ فيما بَينَكَ و َبَينَهُ وَ لا تُسَلِّمهُ عِندَ شَديدَةٍ وَ تُقيلُ عَثرَتَهُ وَ تَغفِرُ ذَنبَهُ وَ تُعاشِرُهُ مُعاشَرَةً كَريمَةً؛
اما حق همسايه ات اين است كه درغياب او آبرويش را حفظ كنى و در حضورش او را احترام نهى. اگر به او ظلمى شد ياريش رسانى، دنبال عيبهايش نباشى، اگر بدى از او ديدى بپوشانى، اگر بدانى نصيحت تو را مى پذيرد او را در خفا نصيحت كنى، در سختى ها رهايش نكنى، از لغزشش درگذرى، گناهش را ببخشى و با او به خوبى و بزرگوارى معاشرت كنى.
خصال ج2 ، ص 569
وَالجِوارُ أَربَعونَ دارا مِن أَربَعَةِ جَوانِبِها؛
تا چهل خانه از چهار طرف همسايه به شمار مى آيند.
خصال ج2 ، ص 544