اتَّهِمُوا عُقولَكُمْ فَاِنِّهُ مِنَ الثِّقَةِ بِها يَكونُ الْخَطاءُ؛
عقل خويش را زير سؤال ببريد؛ زيرا از اعتماد به آن، خطاها سرچشمه مىگيرد.
(شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحكم، ج2،ص267)
ادامه مطلب
اتَّهِمُوا عُقولَكُمْ فَاِنِّهُ مِنَ الثِّقَةِ بِها يَكونُ الْخَطاءُ؛
عقل خويش را زير سؤال ببريد؛ زيرا از اعتماد به آن، خطاها سرچشمه مىگيرد.
(شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحكم، ج2،ص267)
اَلْعاقِلُ اِذا تَـكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ اَتْبَعَها حِكْمَةً وَ مَثَلاً وَ الاَحْمَقُ اِذا تَـكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ اَتْبَعَها حِلْفا؛
عاقل، هر گاه سخن بگويد، آن را با سخنى حكيمانه و ضرب المثل همراه سازد و نادان هرگاه سخن بگويد، آن را با سوگند همراه كند.
(شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج20، ص289)
اَلْعاقِلُ مَنْ صانَ لِسانَهُ عَنِ الْغيبَةِ؛
عاقل كسى است كه زبانش را از بدگويى پشت سر ديگران، نگه دارد.
(غررالحكم، ص108)
اِذا اَرادَ اللّهُ اَمْرا سَلَبَ الْعِبادَ عُقولَهُمْ فَاَنْفَذَ اَمْرَهُ وَ تَمَّتْ اِرادَتُهُ فَاِذا اَنْفَذَ اَمْرَهُ رَدَّ اِلى كُلِّ ذى عَقْلٍ عَقْلَهُ فَيَقولُ كَيْفَ ذا؟ وَ مِنْ اَيْنَ ذا؟
هر گاه خداوند چيزى را بخواهد، عقلهاى بندگان را از آنها مىگيرد و حكم خود را اجرا مىكند و خواسته خود را به پايان مىرساند. همين كه حكم خود را اجرا كرد، عقلِ هر صاحب عقل را به او بر مىگرداند، آنگاه او مرتب مىگويد: چگونه و از كجا چنين و چنان شد.
(تحف العقول، ص442)
اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ غَلَبَ جِدُّهُ هَزْلَهُ وَ اسْتَظْهَرَ عَلى هَواهُ بِعَقْلِهِ؛
عاقل كسى است كه جدّى اش از شوخى اش بيشتر باشد و با كمك عقلش بر هوا و هوسش پيروز گردد.
(تصنیف غررالحكم،ص52)
اَلا وَ اِنَّ اللَّبيبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الاْآراءِ بِفِكْرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِى الْعَواقِبِ؛
بدانيد عاقل، كسى است كه با فكر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و در عواقب امور بنگرد.
(غررالحكم،ص178)
اِحْتَمِلْ ما يَمُرُّ عَلَيْكَ فَاِنَّ الاِْحْتِمالَ سِتْرُ الْعُيوبِ وَ اِنَّ الْعاقِلَ نِصْفُهُ اِحْتِمالٌ وَ نِصْفُهُ تَغافُلٌ؛
در برابر آنچه بر تو مىگذرد، بردبار باش، زيرا بردبارى، عيبها را مىپوشاند. به راستى كه نيمى از عقل، بردبارى و نيمه ديگرش خود را به غفلت زدن است.
(غررالحكم،ص139)
كَما لا يَقومُ الْجَسَدُ اِلاّ بِالنَّفْسِ الحَيَّةِ فَكَذلِكَ لا يَقومُ الدّينُ اِلاّ بِالنِّيَّةِ الصّادِقَةِ وَ لا تَثْبُتُ النِّيَّةُ الصّادِقَهُ اِلاّ بِالْعَقْلِ؛
همان گونه كه قوام جسم، تنها به جانِ زنده است، قوام ديندارى هم تنها به نيّت پاك است و نيّت پاك، جز با عقل حاصل نمىشود.
(تحف العقول، ص 396)
اَلْحِلْمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالْعَقْلُ حِسامٌ قاطِعٌ، فَاسْتُرْ خَلَلَ خَلْقِكَ بِحِلْمِكَ وَقاتِلْ هَواكَ بِعَقْلِكَ؛
بردبارى پرده اى پوشاننده و عقل شمشيرى برنده است، پس عيبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخيز.
(الذریه الی الحافظ الشریعه،ج1،ص213)
اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ كانَ بِعَيْبِهِ بَصيرا وَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ ضَريرا؛
عاقلترين مردم كسى است كه به عيبهاى خويش بينا و از عيوب ديگران، نابينا باشد.
(غررالحكم، ص207)