ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيهِ الكِتابَ... وَ عِزّا لا تُهزَمُ أَنصارُهُ... ؛
قرآنى كه بر پيامبر نازل شد... عزتى است كه هوادارانش شكست نمى خورند... .
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 315 ، از خطبه 198
ادامه مطلب
ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيهِ الكِتابَ... وَ عِزّا لا تُهزَمُ أَنصارُهُ... ؛
قرآنى كه بر پيامبر نازل شد... عزتى است كه هوادارانش شكست نمى خورند... .
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 315 ، از خطبه 198
ثَلاثَةٌ اُقسِمُ بِاللّه أَنَّهَا الحَقُّ ما نَقَصَ مالٌ مِن صَدَقَةٍ و َلا زَكاةٍ وَ لا ظُلِمَ أَحَدٌ بِظَلامَةٍ فَقَدَرَ أَن يُكافِئَ بِها فَكَظَمَها إِلاّ أَبدَ لَهُ اللّه مَكانَها عِزّا و َلا فَتَحَ عَبدٌ عَلى نَفسِهِ بابَ مَسأَلَةٍ إِلاّ فُتِحَ عَلَيهِ بابُ فَقرٍ؛
به خدا قسم سه چيز حق است: هيچ ثروتى بر اثر پرداخت صدقه و زكات كم نشد، در حق هيچ كس ستمى نشد كه بتواند تلافى كند، اما خويشتندارى نمود مگر اين كه خداوند بجاى آن به او عزت بخشيد و هيچ بنده اى درِ خواهشى را به روى خود نگشود مگر اين كه درى از فقر به رويش باز شد.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 75 ، ص209، ح79
ما مِن عَبدٍ كَظَمَ غَيظا إِلاّ زادَهُ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ عِزّا فِى الدُّنيا و َالآخِرَةِ؛
هيچ بنده اى خشم خود را فرو نخورد، مگر اين كه خداوند عزّوجلّ بر عزّت او در دنيا و آخرت افزود.
كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص110، ح5
أَلا إِنَّهُ مَن يُنصِفِ النّاسَ مِن نَفسِهِ لَم يَزِدهُ اللّه إِلاّ عِزّا؛
بدانيدكه هر كس با مردم منصفانه رفتار كند، خداوند جز بر عزّت او نيفزايد.
كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص144، ح4
إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِيلًا أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ- وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ فَالْمُؤْمِنُ يَكُونُ عَزِيزاً وَ لَا يَكُونُ ذَلِيلًا قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ لِأَنَّ الْجَبَلَ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنَ لَا يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ بِشَيْءٍ.
خداوند اختيار همه كارها را به مؤمن داده اما اين اختيار را به او نداده است كه ذليل باشد. مگر نشنيده اى كه خداى تعالى مى فرمايد: «عزت از آن خدا و رسولش و مؤمنين است»؟ پس، مؤمن عزيز است و ذليل نيست. [در ادامه] فرمودند: مؤمن از كوه محكم تر است، زيرا از كوه با ضربات تيشه كم مى شود اما با هيچ وسيله اى از دين مؤمن نمى توان كاست.
تهذيب الاحکام (تحقیق خرسان) ج6، ص179، ح367
ما تَرَكَ الحَقَّ عَزيزٌ إِلاّ ذَلَّ و َلا أَخَذ َبِهِ ذَليلٌ إِلاّ عَزَّ؛
هيچ عزيزى حق را ترك نكرد، مگر اين كه ذليل شد و هيچ ذليلى به حق عمل نكرد مگر اين كه عزيز شد.
تحف العقول ص 489 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 75 ، ص 374
يَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُون
اي مردم عراق؛ خبر يافتم كه زنان شما در راهها پهلو به پهلوي مردان ميزنند آيا شرم نميكنيد؟
أَ مَا تَسْتَحْيُونَ وَ لَا تَغَارُونَ نِسَاءَكُمْ يَخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْوَاقِ وَ يُزَاحِمْنَ الْعُلُوج
آيا شما (مردان) حيا نمى كنيد و غيرت نمى ورزيد، زنانتان به بازارها رفته و مزاحم بيماردلان مي گردند
کافی(ط-الاسلامیه) ج5 ، ص 537
إنَّ المَرءَ يَحتاجُ فى مَنزِلِهِ وَ عِيالِهِ إِلى ثَلاثِ خِلالٍ يَتَكَلَّفُها وَ إن لَم يَكُن فى طَبعِهِ ذلِكَ: مُعاشَرَةٌ جَميلَةٌ وَ سَعَةٌ بِتَقديرٍ وَ غَيرَةٌ بِتَحَصُّن؛
مرد در خانه و نسبت به خانواده اش نيازمند رعايت سه صفت است هر چند در طبيعت او نباشد: خوشرفتارى، گشاده دستى به اندازه و غيرتى همراه با خويشتن دارى.
تحف العقول ص322
ثَمَرَةُ الشَّجاعَةِ الغيرَةُ؛
غيرت ميوه شجاعت است.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 259 ، ح 5527
أَلَا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْحَرَامَ وَ حَدَّ الْحُدُودَ وَ مَا أَحَدٌ أَغْيَرَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ غَيْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِش
بدانيد كه خدا حرام را ممنوع فرموده و حدود را مشخص كرده است و احدى غيرتمندتر از خدا نيست و از غيرت اوست كه زشتى ها را حرام فرموده است.
امالى(صدوق) ص 427