اَلحَقُّ طَريقُ الجَنَّةِ وَ الباطِلُ طَريقُ النّارِ وَ عَلى كُلِّ طَريقٍ داعٍ؛
حق، راه بهشت است و باطل، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت كننده اى است.
(نهج السعادة، ج 3، ص 291)
ادامه مطلب
اَلحَقُّ طَريقُ الجَنَّةِ وَ الباطِلُ طَريقُ النّارِ وَ عَلى كُلِّ طَريقٍ داعٍ؛
حق، راه بهشت است و باطل، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت كننده اى است.
(نهج السعادة، ج 3، ص 291)
تَنَظَّفوا بِكُلِّ مَا استَطَعتُم فَإِنَّ اللّه تَعالى بَنَى السلامَ عَلَى النَّظافَةِ وَلَن يَدخُلَ الجَنَّةَ إِلاّكُلُّ نَظيفٍ؛ خودتان را با هر وسيله اى كه مى توانيد پاكيزه كنيد، زيرا كه خداى متعال اسلام را برپايه پاكيزگى بنا كرده است و هرگز به بهشت نمى رود، مگر كسى كه پاكيزه باشد. (نهج الفصاحه، ح 1182)
يا عَلىُّ اَلعَقلَ مَا اكتُسِبَت بِهِ الجَنَّةُ وَطُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ؛
يا على عقل چيزى است كه با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى آيد.
(كنزالعمال، ج13، ص151، ح36472)
يا مَعشَرَ شَبابِ قُرَيشٍ اِحفَظوا فُروجَـكُم ، اَلا مَن حَفِظَ فَرجَهُ فَلَهُ الجَنَّةُ؛
اى جوانان قريش! پاك دامنى پيشه كنيد . بدانيد هر كس خود را در برابر شهوت حفظ كند ، بهشت از آنِ اوست.
(المعجم الأوسط، ج 7، ص 61)
مَن بَكى صَبىٌّ لَهُ فَاَرضاهُ حَتّى يُسَكِّنَهُ ، اَعطاهُ اللّه عَزَّوَجَلَّ مِنَ الجَنَّةِ حَتّى يَرضى ؛
هر كس كودك گريان خود را راضى كند تا آرام شود ، خداوند از بهشت آن قدر به او مى دهد تا راضى شود.
(الفردوس، ج 3، ص 549، ح 5715)
اَنا زَعيمٌ بِبَيتٍ فى رَبَضِ الجَنَّةِ وَ بَيتٍ فى وَسَطِ الجَنَّةِ وَ بَيتٍ فَى اَعلَى الجَنَّةِ، لِمَن تَرَكَ المِراءَ وَ اِن كانَ مُحِقّـا وَ لِمَن تَرَكَ الكِذبَ وَ اِن كانَ هازِلاً وَ لِمَن حَسَّنَ خُلقَهُ؛
من براى كسى كه بگومگو را رها كند، هر چند حق با او باشد و براى كسى كه دروغ گفتن را اگر چه به شوخى باشد، ترك گويد و براى كسى كه اخلاقش را نيكو گرداند، خانه اى در حومه بهشت و خانه اى در مركز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى كنم.
(خصال، ص 144، ح 170)
اِضمَنوالى سِتّا مِن اَنفُسِكُم اَضمَن لَكُمُ الجَنَّةَ اُصدُقُوا اِذا حَدَّثتُم وَأوفُوا اِذا وَعَدتُم وَاَدُّوا اِذا ئتُمِنتُم وَاحفَظوا فُروجَكُم وَغُضّوا اَبصارَكُم وَكُفّوا اَيديَكُم؛
شش چيز را براى من ضمانت كنيد تا من بهشت را براى شما ضمانت كنم، راستى در گفتار، وفاى به عهد، بر گرداندن امانت، پاكدامنى، چشم بستن از گناه و نگه داشتن دست (از غير حلال).
(نهج الفصاحه، ح 321)
وَالَّذى نَفسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لاتَدخُلُوا الجَنَّةَ حَتّى تُؤمِنوا وَلا تُؤمِنوا حَتّى تَحابّوا اَفَلا اُنَبِّئُكُم بِشَىْ ءٍ اِذا فَعَلتُموهُ تَحابَبتُم؟ اَفشُوا السَّلامَ بَينَكُم؛
به خدايى كه جان محمد در دست (قدرت) اوست به بهشت نمى رويد تا مؤمن شويد و مؤمن نمى شويد تا يكديگر را دوست بداريد، آيا مى خواهيد شما را به چيزى خبر دهم كه با انجام آن، يكديگر را دوست بداريد؟ سلام كردن بين يكديگر را رواج دهيد.
(نهج الفصاحه، ح 1555)
اِنَّ فِى الجَنَّةِ دارا يُقالُ لَها دارُ الفَرَحِ لايَدخُلُها اِلاّ مَن فَرَّحَ يَتامَى المُؤمِنينَ؛
در بهشت خانه اى هست كه آن را شادى سرا گويند و جز آنان كه يتيمان مؤمنان را شاد كرده اند وارد آن نمى شوند.
(نهج الفصاحه، ح 864)
لا يَفوزُ بِالجَنَّةِ اِلاّ مَن حَسُنَت سَريرَتُهُ وَخَلُصَت نيَّتُهُ؛
به پاداش بهشت نمى رسد مگر آن كس كه باطنش نيكو و نيّتش خالص باشد.
(غررالحكم، ج6، ص423، ح10868)