مناظره نصیری با استاد غرویان - 2

نقد و نظر 

قسمت سوم

متن کامل مناظره تلویزیونی نصیری و استاد غرویان 

بخش دوم

 

 

مجری: جناب آقای غرویان ما می خواهیم نظر گاه شما را در باره صحبت های آقای نصیری بدانیم .
 

غرویان: بسم الله الرحمن الرحیم. با صرف نظر از مقدمات بحث من یکی دو نکته را عرض میکنم. عذر خواهی می کنم از اینکه مقداری باید  شفاف صحبت کنیم؛ می خواهم بدانم آیا جناب آقای نصیری از جانب اهل بیت یک وکالت نامه ای دارند که هر مطلبی که بیان می کنند میگویند مکتب اهل بیت است ؛ این قرآن و عترت است .چه کسی این نمایندگی را به ایشان داده که به این قاطعیت  هرچه میگویند، میگویند اینمکتب قرآن و عترت است . این سوال اول من که باید تبیین کنند. بنده قبول ندارم که ایشان با این قاطعیت ادعا میکنند که هر چه من می گویم مکتب قرآن وعترت است. نه این تفسیر ایشان از قرآن و روایات عترت است در مقابل تفسیرهای دیگری که وجود دارد.


نکته دیگر اینست که ایشان  فرمودند باید بحث علمی کنیم و کاری به اشخاص نداریم اما خودشان از ابتدا رفتند سراغ سفیان ثوری و امثال اینها. یعنی سریع بحث را بردند روی اشخاصی که مساله دارند. این روش بحث علمی نیست. در بحث علمی کاری به اشخاص نداریم؛ بلکه باید روی منطق و استدلال خود حرف بزنیم. نکته دیگر اینکه ایشان فرمودند مساله عرفان و تصوف یک جریان استثنایی در تشیع است، این نگاه خاص ایشان است . بنده مبدأ و منشأفلسفه و عرفان اسلامی را خود کلمات قرآن وعترت و بیانات دینی و متن شریعت می دانم و بسیاری از فلاسفه و عرفای ما هم عقیده شان همین است .

لذا به این شکل نمی توان بحث علمی خوبی داشته باشیم. تاریخ عرفاء غیر از عرفان است و ما اینجا بحث عرفان داریم نه بحث تاریخ عارفان و متصوفه که مثلا فلان عارف چه گفته است و ... .ما باید خودمان صاحب نظرانه وارد شویم و دیدگاه و استدلال خودمان را بیاوریم و الا اگر اشعاری از زید و عمرو بخوانیم و بعد هم تفسیر کنیم که این ها کفر و ارتداد است، خوب تفسیر مقابلش هم هست.
 

بنا براین من تقاضا میکنم بحث کاملا مبنایی و بر اساس استدلال و برهان  باشد. عرفان و تصوف هم یکی نیست که ایشان کنار هم می آورند . بله یک سری کارهایی و دکان بازی هایی هم در طول تاریخ تصوف داریم که عده ای از متصوفه دکان باز می کرده اند و  مرید جمع می کرده اند و حرفهایی می زدند. اینها را  نمیشود ذیل عرفان اسلامی مورد نقد قرار داد. این ها هر کدام بسط دارد ولی من برای استفاده از وقت سعی می کنم فقط اشاره کنم.باز هم این را تکرار می کنم  که قرآن و عترت پیش چه کسی است؟ آیا فقط پیش جناب آقای نصیری است؟ بنده هم نمی توانم ادعا کنم قرآن و عترت  فقط پیش من است .

 اما حرف من اینست که وقتی صحبت میکنیم نگوییم قرآن و عترت این را میگوید ؛ بگوییم برداشت ما از قرآن و عترت اینست . خوب اما مطالب علمی هم در لابه لای بحث مطرح شد که من آنها را ناشی از این میدانم که درست مورد تعمق واقع نشده ؛ اینکه ما بگوییم وجود مخلوق مباین است با وجود خدا، این تباین یعنی چه ؟ ما تشکیک را داریم در فلسفه و این که مفهوم وجود مشترک معنوی است؛ خود حقیقة الوجود مشکک است و ما به الاشتراک آن عین ما به الاختلاف آن است.

 اینها بحث هایی است که در کتب فلسفه مطرح است و من توصیه می کنم این کتابها خوانده شود و استاد دیده شود. کسانی که می خواهند وارد این بحث ها شوند و قاعده الواحد و قاعده سنخیت را  می خواهند نقد کنند اول بروند درست بفهمند اصل این قاعده چیست. وحدت وجود اول درست باید درک شود. من هم می توانم قصه هایی بگویم اما نمی خواهم قصه گویی کنم و بگویم آن شخص تفاوت بین وحدت وجود و وحدت واجب الوجود را نفهمیده بود و ملاصدرا را کنار ضریح امیرالمومنین لعن میکرد. عالمی پرسید: چرا لعنش میکنی؟ گفت: چون او قائل به وحدت واجب الوجود است. گفت تو هم باید قائل به وحدت واجب الوجود باشی من هم باید باشم و همه باید قائل به وحدت واجب الوجود باشند.گفت اسمتو چیه ؟ گفت : ملا محمود مثلا ؛ شروع کرد به لعن ملا محمود به جای لعن ملاصدرا. پس نباید قبل از فهم درست وحدت وجود و رابطه سنخیت و رابطه علت و معلول، شروع کنیم به نقد کردن و بگوییم اینها با مکتب اهل بیت ناسازگارند. اصلا شما از کجا ادعا میکنید که می توانید این مطالب را درست تقریر کنید؟ من در بسیاری از این  برخوردها می بینم طرفی که دارد اشکال میکند اصلا نفهمیده است. به بعضی از این آقایان میگوییم برو درس بخوان و استاد ببین و کتاب ببین ؛ این طور که نمیشود بحث علمی کرد. راجع به تایید بت پرستی هم من این حرف را دارم این چه تفسیری و چه تقریری است که اینها تایید بت پرستی است ؟اینها  هم تحلیل های عمیق علمی دارد.



[ شنبه 5 فروردین 1396  ] [ 6:19 PM ] [ محمدحسین ایراندوست ]