- بسم رب شهداء و صديقين
- هشت سال دفاع مقدس
- علل و عوامل بروز جنگ تحميلي از ديدگاه «دکتر منوچهر
- سيستم بين‌الملل
- شخصيت تصميم‌گيرنده
- عامل اجتماعي
- عامل بوروكراتيك
- عامل نقش
- چرا عراق؟
- ناگفته هاي جنگ ايران و عراق بر گرفته از سايت خبري
- 1) خواب و خيال دشمن در مورد ايران:
- 2) كمك هاي تسليحات نظامي:
- 3) كمك هاي هسته اي و سلاحهاي غير متعارف:
- 4) كمك هاي اطلاعاتي:
- 5) كمك هاي نيروي انساني:
- 6)كمك هاي مالي:
- 7)كمك هاي شيميايي:
- 8) كاهش قيمت نفت و قطع صدور نفت ايران:
- 9) كمك هاي مجامع بين المللي:
- اما اعترافات دشمنان در مورد امام و ايران:
- خرمشهر در دوران جنگ
- طراحي‌ عمليات بيت‌المقدس
- جهان آرا و خرمشهر
- كانون فرهنگي نظامي خرمشهر
- تشكيل سپاه خرمشهر
- حماسه خونين‌ شهر
- نحوه شهادت
- وصيت نامه شهيد محمد جهان آرا
- واقعه ي مقرر مدرسه سال 1359
- ويژگيهاي اخلاقي
- تجليل رهبر از شهيد جهان آرا
- جهان آرا از دیدگاه همسرش
- ممد نبودي ببيني ...
- منابع و مطالب مرتبط
- پدر شهيد جهان آرا تجليل شد
- زندگينامه شهید
- فرهنگ جبهه و اصطلاحات
- دفاع مقدس مملو از عقلانيت و معنويت بود
- سيد الشهدا در كلام شهدا
- نهضت حسيني , حماسه اي مقدس
- رسانه هاي جهان و نقش آفريني در 8 سال دفاع مقدس
- رسالت عظیم رزمندگان دفاع مقدس
- رسانه نقش مهمي در ترويج فرهنگ دفاع مقدس دارد(2)
- نگاهی به نقش رسانه در ترویج فرهنگ مقاومت(1)
- نگاهی به نقش رسانه در ترویج فرهنگ مقاومت(2)
- نگاهی به نقش رسانه در ترویج فرهنگ مقاومت(3)
- محرم در آيينه 8 سال دفاع مقدس/عاشوراخواني رزمندگان
- محرم در آینه 8 سال دفاع مقدس
- سالار جانبازان و هشت سال دفاع مقدس
- فرهنگ عاشورا 2800 بار در هشت سال دفاع مقدس تكرار ش
- ۸سالی که نیست، هشت ماهی که نیست، و یک آه
- فرهنگ شهادت و نقش آن در دفاع مقدس
- نام‎های نینوایی
- وجوه مشترک عاشورا و دفاع مقدس
- تأثير محرم و عاشورا در دفاع مقدس ( اخذ از هگمتانه

- کل بازديد 107694
- تعداد کل پست ها: 53
- تعداد کل نظرات: 4
- تاريخ آخرين بروز رساني: جمعه 3 آبان 1392 
- تاريخ ايجاد وبلاگ : سه شنبه 31 شهریور 1388 
  

 
 

جمعه 6 آذر 1388  نوشته شده توسط :نیکبخت

 

سيستم بين‌الملل

در بررسي متغير سيسيتم بين‌الملل متناسب است كه آنرا در سه سطح متفاوت، (ابرقدرتها،‌ قدرتهاي بزرگ و قدرتهاي منطقه‌اي) بررسي كنيم.

در سطح ابرقدرتها: اگرچه دوران جنگ سرد و سيستم دو قطبي در سال 1980 هنوز به پايان خود نرسيده بود ولي در رابطه با انقلاب اسلامي قانونمندي جنگ سرد و سيستم دو قطبي كاربرد خود را از دست داده و به تبع آن در آغاز جنگ نيز تضاد چنداني ميان آمريكا و شوروي در برخورد با تجاوز عراق به ايران احساس نمي گرديد.

ايالات متحده آمريكا كه بر اثر پيروزي انقلاب اسلامي و بدنبال آن جريان گروگانگيري و شكست مفتضحانه عمليات طبس ضربات پياپي و سختي از ايران خورده بوده نه تنها از هر حركتي كه متضمن ضربه زدن به ايران مي‌بود استقبال مي كرد، ‌بلكه خود درصدد چاره‌جوئي براي انتقام جوئي و جبران شكستهاي قبلي بود. اگرچه رابطه ديپلماتيك ميان عراق و آمريكا از سال 1967 قطع شده بود دفتر حفاظت منافع آمريكا در بغداد بسيار فعال بود و شواهد و دلايلي وجود دارد كه آمريكا مشوق و ترغيب كننده رژيم عراق در آغاز جنگ بوده است.

روزنامه آمريكايي نيويورك تايمز پنج ماه قبل از آغاز تجاوز عراق در آوريل 1980 (ارديبهشت 1359) از طرحهاي مرحله به مرحله دولت آمريكا در اين زمينه پرده برمي دارد. اين روزنامه چنين مي‌نويسد:

"دولت آمريكا پس از شكست عمليات طبس، امكان اجراي سه طرح نظامي بسيار مهم را بررسي مي‌كند. طرحهاي مزبور عبارتند از پياده كردن نيروي نظامي در شهرهايي كه محل نگهداري گروگانهاي آمريكاست، ‌مين گذاري در ميادين صدور نفت، يا بمباران پالايشگاه‌هاي ايران مي‌باشد."

در ادامه مي‌افزايد: "واشنگتن اميدوار است كه تحريم اقتصادي و سياسي ايران بتواند در سايه تيرگي روابط ايران و عراق تاثير بيشتري داشته باشد و ادامه مي‌دهد كه عده‌اي معتقدند چشم‌انداز جنگ با كشوري نيرومند (عراق) شايد ايران را وادار سازد در سياست خود تجديد نظر كند."!

"برژينسكي" مشاور امنيت ملي سابق آمريكا براي اطلاع از وضعيت عراق براي شروع جنگ سفرهاي مكرري به بغداد مي‌نمايد بطوريكه "وال استريت ژورنال" در هشتم فوريه 1980 يكي از اين سفرهاي محرمانه را فاش مي‌سازد و همچنين "تايمز لندن" در 17 ژوئن 1980 به ملاقات برژينسكي با صدام حسين اشاره كرده و مي‌گويد: "نامبرده بعد از سفر محرمانه به بغداد در يك مصاحبه تلويزيوني گفت:‌ ما تضاد قابل ملاحظه‌اي بين آمريكا و عراق نمي‌بينيم. ما معتقديم عراق تصميم به استقلال دارد و در آرزوي امنيت خليج فارس است و تصور نمي‌‌كنيم كه روابط آمريكا و عراق سست گردد."

از طرف ديگر در اين زمان رفت و آمدها و تماسهاي مكرري ميان امراي فراري ارتش ايران و مسئولين دولت آمريكا و همچنين حكومت بغداد صورت مي گرفت و نشانگر نوعي آمادگي براي تحولات بعد از آغاز جنگ و حمله عراق به ايران بود و نهايتا با توجه به نفوذ و سلطه‌اي كه آمريكا در كشورهاي عربي محافظه‌كار از جمله: مصر، اردن، عربستان سعودي و ساير شيخ نشينهاي جنوب خليج فارس داشت ترديدي نيست كه چنانچه آمريكا به كمك هاي موثر و اساسي اين كشورها به عراق راغب نمي بود مي توانست از اين كمكها جلوگيري بعمل آورد. بعد از آغاز جنگ، روابط عراق و آمريكا علنا بهبود يافته،‌ روابط ديپلماتيك برقرار شد و افشاء گرديد كه در طول جنگ،آمريكا بصورت مخفيانه كمك هاي مختلفي را به عراق مي‌رسانده است. روزي كه ايران قطعنامه 598 را پذيرفت"رابرت مك فارلين" در مقابله‌اي در روزنامه لوس آنجلس تايمز به حمايت بي دريغ آمريكا از عراق در طول جنگ بر عليه ايران اعتراف كرد.

اتحاد جماهير شوروي در موضع‌گيري خود دچار تناقض و دوروئي عجيبي شده بود و در حقيقت آغاز حمله عراق به ايران به شمشير دو لبه‌اي شباهت داشت كه از هر طرف قابليت برندگي و در عين حال احتمال خسارت مي‌رفت. روسيه شوروي با عراق در سال 1972 پيمان دوستي 15 ساله منعقد كرده و نفوذ قابل توجهي در عراق بويژه از نظر تامين تسليحات ارتش و حضور كارشناسان نظامي داشت و اصولا ارتش عراق مجهز به تسليحات روسي بود.

از طرف ديگر انقلاب اسلامي ايران اگر چه براي روسها از اين نظر كه موجب قطع نفوذ آمريكا در مرزهاي جنوبي اين كشور شده بود ولي براي روسيه نيز بخاطر ماهيت ايدئولوژيكي آن چندان خوشايند نبود. ايران به موازات برخورد با نفوذ آمريكا در ايران از ميزان نفوذ روسيه بشدت كاست، گاز ايران به روسيه قطع شد، بندهاي 5 و 6 قرارداد 1921 از طرف ايران ملغي اعلام گرديد و تجاوز روسيه به افغانستان به شدت محكوم گرديد و انقلاب اسلامي مي‌رفت كه تاثير خود را بر بيداري مسلمانان ساير كشورها از جلمه مسلمانان جمهوريهاي آسيايي روسيه شوروي سابق بر جاي گذارد. پيروزي و شكست هر يك از طرفين متخاصم نيز براي روسيه نتايج متضاد و متفاوتي را به ارمغان مي‌آورد، پيروزي عراق بر ايران اگر چه با توجه به تسليح ايران به سلاحهاي آمريكا و تجهيز عراق به سلاحهاي روسي به معناي پيروزي سلاح روسي بر سلاح آمريكايي تلقي گرديده و عراق را بيشتر مديون و وابسته به روسيه شوروي مي كرد، در عين حال از نظر سياسي موجب نفوذ مجدد آمريكا و غرب در ايران مي شد. پيروزي ايران نيز بر عراق متقابلا نتايج متفاوت و معكوسي بدست مي‌داد كه در هر دو حال براي روسيه شوروي در عين اينكه امتيازاتي را بعمل مي آورد ناخوشايند بود.

با توجه به دلايل منطقي و عقلاني نيز ملاحظه مي‌گردد كه اتخاذ موضع شوروي نيز در قبل آغاز جنگ تحميلي منافقانه و متضاد بوده است. بنا به گزارش موسسه "هري تيج"، ‌روسيه شوروي از قبل از آغاز تجاوز در جريان اين تصميم بوده و اگر چه هيچ اقدامي براي بازداشتن صدام نكرده است در عين حال مقامات ايراني را از احتمال چنين حمله‌اي آگاه نموده است. حزب توده در ايران كه از مسكو الهام و دستور مي گرفت تجاوز عراق را محكوم نموده به كادرهاي خود دستور مقاومت و دفاع را صادر كرده بود، ولي روسيه شوروي در عين اتخاذ موضع رسمي مبني بر بي طرفي در سازمان ملل و بويژه در شوراي امنيت همگام با آمريكا و ساير اعضاء دائمي شورا قطعنامه‌هايي را بتصويب مي‌رساند كه به ضرر جمهوري اسلامي بود. اگر چه ظاهرا براي مدتي از ارسال تجهيزات نظامي و قطعات يدكي به عراق خودداري كرد ولي كارشناسان نظامي روسي همچنان در عراق باقي مانده و به همكاري خود با ارتش عراق ادامه مي دادند و گزارشاتي مبني بر اينكه روسيه شوروي از طريق كشورهاي اروپاي شرقي جبران كمبود نيازمنديهاي ارتش عراق را مي نموده است وجود دارد.

بنابراين مي توان به اين جمع‌بندي رسيد كه رژيم عراق در سطح ابرقدرتها (آمريكا و شوروي) با زمينه‌اي كاملا مساعد و حتي تشويق‌آميز در آغاز تجاوز بر عليه جمهوري اسلامي مواجه بوده است. در سطح قدرتهاي بزرگ: در موضع گيري قدرتهاي بزرگ (نظامي، سياسي و اقتصادي) آنها را مي توان به دو گروه تقسيم كرد.

گروه اول: كشورهايي كه بطور علني و يا ضمني به نفع عراق موضع‌گيري كرده و از كمك هاي نظامي، سياسي و اقتصادي به اين كشور در طول جنگ دريغ نورزيدند. اين كشورها عبارت بودند از: فرانسه و انگليس كه روابط عميق و منافع قابل توجهي در عراق داشته و از انقلاب اسلامي نيز شديدا ضربه خورده بودند. فرانسه از همان آغاز جنگ بنفع عراق موضع‌گيري علني كرده و بميزان قابل توجهي امكانات تسليحاتي در اختيار اين كشور قرار داد و حتي در شرايطي كه عراق در جبهه جنگ مواجه با مشكلاتي شده بود با اجاره دادن هواپيماهاي پيشرفته جنگي بنام سوپراستاندارد بنيه نظامي عراق را تقويت كرد. دولت انگليس نيز اگر چه علنا اظهار بيطرفي مي كرد، ولي به تبع آمريكا و فرانسه كمك هاي قابل توجه اقتصادي و بعضا نظامي به اين كشور نمود.

گروه دوم: كشورهاي آلمان، ژاپن و چين بودند كه در ضمن اعلام بيطرفي وحفظ رابطه با هر دو كشور به عنوان سوداگراني بودند كه از اين جنگ از هر دو طرف بهره مند شدند.

دولت هاي منطقه خاورميانه: چنانچه دولت هاي منطقه را نيز به دو دسته دولت هاي عرب و غير عرب تقسيم كنيم ملاحظه مي‌گردد كه همه دولت هاي عربي به استثناي سوريه، ليبي و الجزاير بنفع عراق نه تنها موضع‌گيري كرده بلكه از هر نوع كمك ممكن به عراق خودداري نكردند. كشورهاي نفت خير عرب بويژه عربستان سعودي و كويت به عنوان تامين‌كننده نيازمنديهاي مالي اين جنگ تقبل هزينه‌هاي جنگ را نموده و در طول جنگ متجاوز از 80 ميليارد دلار پرداخت نمودند.

دولت مصر تامين كننده نيازمنديهاي تسليحاتي ساخت روسيه بود و خلاء قطع ارسال قطعات و لوازم يدكي كه از طرف دولت روسيه ايجاد شده بود را پر كرد. دولت اردن با در اختيار گذاشتن بندر خود در خليج عقبه راههاي مواصلاتي عراق را براي تداركات لازم تامين كرد و اغلب كشورهاي عربي منجمله سودان نيروي داوطلب نظامي در اختيار عراق قرار دادند. كشورهاي عربي از قبل در جريان چنين حمله‌اي بوده و در كنفرانس سران عرب كه در جده چند ماه قبل از آغاز جنگ تشكيل شده بود تفاهمات لازم را با صدام بعمل آورده بود. تنها ليبي و سوريه بودند كه با اين اقدام عراق مخالفت ورزيده و حمايت خودشان را از ايران اعلام داشتند.

دولت هاي غير عرب مانند پاكستان و تركيه همچون كشورهاي آلمان، ژاپن و چين با اعلام بيطرفي و حفظ رابطه با هر دو كشور بيشترين بهره اقتصادي از اين جنگ را كسب كردند.

در مجموع مي توان گفت كه سيستم بين‌الملل (در هر سه سطح، ابرقدرتها، قدرت هاي بزرگ و كشورهاي منطقه) نه تنها زمينه مساعدي براي آغاز اين جنگ داشت بلكه خود مشوق و ترغيب كننده عراق در شروع جنگ بود و نقش اساسي و مهمي در بروز چنين تجاوزي را بر عهده داشت.



بازديدها [] - نظرات []

  

AllRights Reserved 2010 .:. Designer This Sprite Download Teamplate Reza Abdolmaleki