اگردان کواچ دردو نبرد سرنوشت ساز به مصاف روسیه می‌روند/ماموریت غیرممکن ۳

 پس از طولانی شدن پاسخ به معمای کاملا ساده و مشخص مهرداد پولادی و کش پیدا کردن ماجرای کارت معافیتش که همچنان در صدر خبرهای کارت‌های مشکل‌دار معافیت است،یادآوری چند نکته مهم ضروری به نظر می رسد.

به گزارش وب سایت رسمی برنامه نود، با توجه به پیگیری‌هایی که قبلا سایت برنامه نود، انجام داده و یکی از وظایف ذاتی رسانه‌ها، ‌پیگیری اخبار و سوژه‌های خبری است، لازم دیدیم با توجه به طرح موضوع مهرداد پولادی و تغییر واقعیت در کلام برخی مسئولان، نظر افکار عمومی را به چند نکته جلب کنیم:

یک- در بیست و هفتم مهرماه ۹۳ سایت نود گزارشی مفصل و مستند در مورد ITC پولادی تحت عنوان «رمزگشایی کارت یا پنهان‌کاری؟» منتشر کرد.

دو- در چهارم آبان سال ۹۳ هم در سایت نود، گزارش دوم در مورد ITC پولادی با تیتر: گزارش ویژه/ اعتراف نبی در مورد مهرداد پولادی منتشر شد.

سه- موضوع به همین‌جا ختم نشد، بلکه برای روشن شدن زوایای موضوع، دوباره گزارشی تحت عنوان: مهرداد خط قرمز کی‌روش/ قفل معمای پولادی باز نمی‌شود؟ را در ۲۰ آذر، را در سایت برنامه نود به صورت دقیقی بازخوانی کردیم.

پس از این گزارش ها که در سایت‌ها و فضای مجازی هم بازتاب داشت سایت نود، نظرسنجی انجام داد که نتایجش تیرخلاصی بود به همه گزارشها و تحلیل‌ها، چراکه در تاریخ هشتم دی یعنی یک هفته به بازی‌های جام ملت‌های آسیا، دقت کنید فقط یک هفته به آغاز این مسابقات، مطلبی با تیتر «با شرکت ۳۰۷۸۳۰ نفر در نظر‌سنجی سایت برنامه ۹۰/ ۷۶ درصد مخالف هرگونه تخفیف یا حتی بخشش بازیکنان سرباز» منتشر شد. این یعنی افکار عمومی می‌خواستند مهرداد پولادی بخشیده نشود. شاید همین چهار گزارش که با یک جست‌وجوی ساده تیتر آنها در اینترنت، متون کامل و مستندات آن در اختیار همه است می‌توانست نقشه راه خوبی برای تدبیر مسئولان فدراسیون و نظام وظیفه باشد، اما این اتفاق نیفتاد.

گزارش‌ها چه چیزهایی را نشان دادند؟ 

رسانه‌ها در چنین مواقعی به کمک مسئولان مربوطه می‌آیند و در این چند گزارش به وضوح نشان داده شد که در خروج از کشور و نحوه انتقال پولادی فدراسیون فوتبال نقش موثر داشته‌است. چه آن را سهل‌انگاری در صدور ITC بدانیم، چه آن را تسهیل در منفعت بردن حقوقی در انعقاد قرارداد فوتبالی به‌واسطه این رفتار مجرمانه پولادی بخوانیم و چه آن را کمک به بازیکن ملی برای ادامه فوتبالش در لیگ قطر عنوان کنیم و چه رافتی که سازمان نظام وظیفه به خرج داده است، مهم ماهیت مطلب است که اتفاق افتاده و عملا سیاستی بر لاپوشانی آن در مصاحبه‌های اخیر در موضوع پولادی در دستور کار قرار گرفته است. این در حالی است که حتی بعد از بازی‌های جام ملت‌های آسیا هم چند تن از اهالی رده بالای فدراسیون فوتبال که تعهد داده بودند پولادی به کشور برگردد به تعهدات‌شان عمل نکردند (که در جای دیگری قابل رسیدگی است) این مهم چندین‌بار در کلام مسئولان نظام وظیفه هم بازخورد داشته است و آنها با مصاحبه‌هایشان مقصرها را اعلام کرده‌اند.

 گزارش دوم سایت نود با تیتر اعتراف نبی در مورد مهرداد پولادی، حتی این اعتراف‌ها را روشن‌تر کرد. واضح‌تر اینکه همان موقع گفته شد توپ در زمین صادرکنندگان‌ ITC در داخل کشور یعنی اهالی فدراسیون فوتبال است که باید اثبات کند در مدارک هویتی پولادی نامه رسمی پلیس ایران را -که قبل از درخواست باشگاه الشحانیه قطر به فدراسیون داده بودند - به فیفا فرستاده و درخواست‌ ITC پولادی را صراحتا در سیستم TMS رد کرده است یا عمدا با سکوت خودش در عدم پاسخگویی به‌موقع، صدور او را با استفاده از ظرفیت‌های قانونی در عدم پاسخگویی در سیستم TMS تسهیل کرده است؟

راه‌حل چیست؟ 

فارغ از اینکه نظام وظیفه با صراحت و ظرافت قوانین خود می‌توانست با متخلفان برخورد کند یا به اعتبار نظر قاطبه مردم اقدام کند، ولی همان موقع در پایان گزارش، از نیروی انتظامی خواسته بودیم به‌راحتی با یک نامه رسمی به فیفا اعلام کند که از مدت‌ها پیش به فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرده که کارت نظام وظیفه پولادی باطل بوده و خواستار تصمیم‌گیری ارکان قضایی فیفا برای ابطال کارت بین‌المللی بازی‌اش شود. این اقدام شاید بازدارنده‌ترین مجازات قابل اعمال برای پولادی و عواملی بود که کار او را برای رفتن به قطر درست کرده بودند. این یعنی نیروی انتظامی با ابزار قوانین فوتبال، با پولادی برخورد می‌کند و راه هرگونه اعتراض بر فوتبالی‌ها را می بست.

به نظر می‌رسد شاید امکان بروز انتقاد بی‌محابای کی‌روش در صورت نتیجه نگرفتن به واسطه نبود پولادی در جام ملت‌های آسیا، به قدری برای دوستان سخت آمده که به راحتی در دقایق اضافه این چالش چندماهه، تسلیم خواسته او شدند. فارغ از حوادث چندماه اخیر به‌نظر می‌رسد مطالبه عمومی و مردمی برخورد یکسان و عادلانه با افراد در همه سطوح است. حالا زمان رسیدگی قطعی و قضایی از سوی مقامات امنیتی و پلیسی به تخلفات است، چه آنان که مستقیما جرم را مرتکب شده‌اند و چه آنان که شریک جرم در تسهیل رفتار مجرمانه او بوده‌اند.

 پیدا کردن مهرداد پولادی کار چندان آسانی نیست. بازیکن مورد علاقه کروش که خیلی‌ها او را پسر فوتبالی سرمربی تیم ملی می‌نامند روزهای پرفشار و پراسترسی را کیلومترها آن طرف‌تر از ایران و در حاشیه خلیج فارس پشت سر می‌گذارد!

به گزارش وب سایت نود، مهرداد در این گفتگو، حرفهای مهمی را به زبان می آورد...

 اين روزها پشت سر مهرداد پولادي حرف و حديث‌هاي زيادي مطرح است.
واقعاً، چه مي‌توانم بگويم. شايعاتي كه واقعاً نمي‌دانم برخي‌ها چطور حاضر مي‌شوند رواج دهند كه فرسنگ‌ها با واقعيت فاصله دارد. خداوند جواب كارهاي اين افراد را مي‌دهد. من آنها را به خدا واگذار كرده‌ام.

از شايعه پناهندگي‌ات شروع كنيم.
از اين خنده‌دارتر و مسخره‌تر نديده و نشنيده‌ بودم. همه من را مي‌شناسند. مهرداد پولادي عاشق وطن خود است و يك وجب از خاك ايران را با هيچ جاي ديگر عوض نمي‌كنم. به جان مادرم قسم اگر تمام دنيا را به من بدهند با يك سانتي‌متر كشورم عوض نخواهم كرد. نه من بلكه تمام ايرانيان سرشان را براي كشورشان مي‌دهند.

اين شايعات به خاطر عدم حضور طولاني مدت در ايران شروع شد.
وقتي من با تيم قطري قرارداد دارم و بايد در تمرينات و مسابقات شركت كنم چه كاري بايد انجام دهم؟ برمي‌گردم و خيلي چيزها ثابت مي‌شود.

كفاشيان مي‌گويد من براي حضور پولادي در جام ملت‌هاي آسيا تعهد دادم پولادي به ايران مي‌آيد.
من قول دادم پس از پايان قراردادم با الشحانيه به ايران برگردم و پاي حرفم هستم. قراردادم دو ساله است و يك فصل از آن هنوز باقي مانده است. آقاي افشين پيرواني حرف درستي را زدند. اگر من قراردادم را زير پا بگذارم و بيايم يا بايد ميلياردها تومان پول بدهم يا براي هميشه از فوتبال بازي كردن محروم شوم. كدام كار عقلاني است؟! شما اگر جاي من بوديد چه كاري انجام مي‌داديد؟

به ايران برگردي بايد به يك تيم نظامي بروي.
كارت پايان خدمت من كوچك‌ترين مشكلي ندارد. من براي بندي گرفتم كه هنوز پابرجاست و وقتي آمدم و توضيحات خودم را دادم آن وقت ادعاهايم ثابت مي‌شود. يك توضيح كوتاه بايد بدهم.

چه توضيحي؟
مي‌خواهم به چند ماه پيش برگردم. به بعد از مسابقات جام جهاني و وقتي كه من با الشحانيه صحبت كردم و قرارداد بستم. بعد از آن، موضوع كارت پايان خدمت‌ها پيش آمد. به طور حتم مسئولان عزيز در حوزه نظام وظيفه سردار فيروزآبادي، سردار باران‌چشمه و سردار كمالي عزيزاني هستند كه شرايط را به خوبي مي‌دانند و درك مي‌كنند. از تمام لطف عزيزان متشكرم و جبران مي‌كنم.

امسال مي‌خواهي در ليگ دسته دوم قطر بازي كني؟
بله، با الشحانيه قرارداد دارم و بايد هر آنچه آنها صلاح بدانند انجام بدهم. اختيارم دست باشگاه است.

دلت براي تيم ملي تنگ نشده است؟
خيلي زياد. آرزوي هر بازيكني است كه پيراهن مقدس كشورش را بر تن كند و من نيز از اين قاعده مستثني نيستم. من براي رسيدن به تيم ملي كشورم سال‌ها زحمت كشيدم و دوباره براي پوشيدن اين پيراهن لحظه‌شماري مي‌كنم.

دوباره اين اتفاق مي‌افتد.
اميدوارم. همه كار مي‌كنم تا اين اتفاق شيرين و خوشايند دوباره رخ دهد و براي ايران به ميدان بروم.

با كروش در اين مدت حرف نزدي؟
كروش براي من زحمات زيادي كشيده است و هميشه قدرشناس او هستم. در تيم ملي خيلي چيزها از ايشان ياد گرفتم تا ابد محبت‌هايش را فراموش نمي‌كنم. بهترين اتفاق براي فوتبال ايران ماندن او بود. واقعاً اميدوارم از كروش و تيم ملي حمايت كنند، حمايت عملي نه زباني. برخي از اخباري كه مي‌شنويم نظير معطلي در فرودگاه يا لغو اردوي تيم ملي اصلاً خوشايند نيست. بايد همه به تيم ملي كمك كنند تا به جام جهاني برود. همه تيم‌ها در حال پيشرفت هستند و نبايد فكر كنيم كار راحتي داريم. اتفاقاً براي رسيدن به جام جهاني دشواري‌هاي زيادي پيش رويمان است.

راستي هنوز به ماجراي بازي با عراق فكر مي‌كني؟
يك اتفاق تلخ بود كه ممكن است براي هر بازيكني رخ بدهد. همه كارشناسان گفتند به ناحق اخراج شدم. روز بدي بود.

هرداد پولادی، بهترین بازیکن ایران در رقابت های جام جهانی 2014 بود و انتظار می رفت سرنوشت به مراتب بهتری داشته باشد. بهتر از اینکه خودش را توی قطر حبس کند و قید بازی در تیم ملی را بزند و با توجیه هایی عجیب، علاقه مندان به فوتبال در ایران را ساده لوح فرض نماید!مهرداد در گفتگوی تازه اش دست روی نکته های گشته که همه شان رد شدنی و در مواردی تعجب برانگیز هستند.

مهرداد پولادی می گوید که قراردادش با باشگاه الشحانیه «چند ساله»(!) بوده است. همین که او حتی حاضر نیست شمار این سال ها را اعلام کند، نشان می دهد او با مخاطبان گفتگویش صادق نیست. او قبلا به نظام وظیفه اعلام کرده بود قراردادی دو ساله دارد و در زمان اتمام این قرارداد به ایران برمی گردد اما جالب اینجاست که منابع مختلفی مثل سایت الکاس، مدت زمان قرارداد او با الشحانیه را یک ساله اعلام کرده اند!

مهرداد پولادی تاکید دارد که تا پیش از امضای قرارداد اول با الشحانیه، ابدا از ماجرای سربازی خبر نداشته است. جالب تیست که پیش از آن مقطع، رسانه های ایرانی به روشنی از خود ماجرا خبر داشته اند و پولادی نه؟

مهرداد پولادی می گوید که در صورت فسخ قرارداد با الشحانیه، به صورت مادام العمر محروم خواهد شد! این هم دیگر از آن حرفهاست. اگر ادعای رسانه های مختلف صحیح نباشد و مهرداد هنوز با الشحانیه قرارداد داشته باشد، مذاکره با باشگاه و پرداختن مبلغ حق فسخ قرارداد را تمام خواهد کرد.احتمالا مسئولان باشگاه با اطلاع از مشکل سربازی او، حتی بدون دریافت مبلغ قراردادش را به اتمام می رسانند.

مشکل فقط قرارداد با الشحانیه است؟ مهرداد که اینطور می گوید.پس باید این فصل پولادی را در لیگ دو قطر ببینیم؟ آیا او ظرف روزهای آینده از الشحانیه به یک تیم در سطح اول فوتبال قطر منتقل نمی شود؟

پولادی معتقد است کارت معافیت اش هیچ مشکلی ندارد و فقط چند «ابهام» دارد. اگر حق با او بود، چرا خود او برای حل این ابهام ها سفری کوتاه به ایران نمی کند و مشکل حضورش در تیم ملی را به پایان نمی رساند؟ اینهمه فرار برای تنها چند ابهام؟ 

ممکن است حق با پولادی باشد و شائبه های «پناهندگی» او مسخره باشند اما حقیقت آن است که توجیه های او برای رد این شائبه ها مسخره تر به نظر می رسند. غلط یا درست، سربازی در ایران یک قانون است و هر سال تعداد زیادی جوان که خون شان از پولادی کمرنگ تر نیست، می روند تا دو سال از عمرشان را صرف این قانون کنند. جالب اینکه برای پولادی، سربازی نهایتا به بازی در یک تیم نظامی و چندصدمیلیون پول دریافتی  خلاصه می شود اما او باز هم حاضر نیست از میلیاردهای فوتبال قطر دل بکند و دیگر فراری نباشد!

وبسایت رسمی برنامه نود - پیرمرد این روزهای بشدت مغضوب فیفا، مصداق بارز ضرب‌المثل «عشق پیری‌گر بجنبد، سر به رسوایی زند» شده است.

به گزارش وبسایت نود و به نقل از روزنامه شهروند، ماجرا از خبر منتشر شده در یکی از سایت‌ها شروع شد؛ نامزد سپ بلاتر، رئیس فیفا، ملیت ایرانی دارد! اما این خانم دارای ملیت ایرانی که ظاهرا در روی خوش نشان دادن رئیس سابق فیفا به ایران نقش زیادی داشته، کیست و چه سابقه‌ای دارد؟

دردسرهای زندگی میلیاردری
وقتی به چهره خانمی ایرانی به نام «لیندا باراس» می‌نگرید، اصلا تصور نمی‌کنید او ۵۱ ساله است. نامزد جدید ۶ فوتی رئیس فیفا، درست ۲۴ ساعت پس از دستگیری‌های گسترده در فیفا با لباس قرمز رنگ کنار بلاتر نشست و برای انتخاب مجدد او به‌عنوان رئیس فیفا دعا کرد! وقتی گوش خبرنگاران تیز شد، اطلاعات جالبی از نامزد جدید رئیس سابق فیفا در اختیار عموم قرار گرفت.

همسر سابق یک میلیاردر
لیندا که این روزها همه‌جا از جت اختصاصی تا خصوصی‌ترین میهمانی‌ها کنار بلاتر دیده می‌شود، قبلا همسر میلیاردری به نام کریستین بود و این مرد هم‌اکنون ۲ نوجوان از لیندا به یادگار دارد. نامزد فعلی بلاتر در دوران زندگی با همسر سابقش، روابط خانوادگی با خانواده رئیس فیفا داشت و به گفته خودش اصلا تصور نمی‌کرد روزی به همسر چهارم پسر یک ساعت‌ساز سوییسی تبدیل شود. به گفته دختر عموی لیندا، نامزد فعلی بلاتر و همسرش ۲‌سال قبل از هم جدا شدند و اکنون هیچ مشکلی با یکدیگر ندارند. از اولین روزهای جدایی، بلاتر و لیندا، رابطه خوب خود را به یک رابطه عاشقانه تبدیل کردند و درنهایت این خانم، همسر چهارم بلاتر نام گرفت.

زندگی شخصی لیندا و بلاتر
طبق ادعای «دیلی میل» زن ۵۱ ساله پس از جدایی از همسر سابقش مدتی را کنار خانواده و یکی از فرزندانش در ساختمانی ۴ طبقه در«سنت برنارد» واقع در جنوب سوییس گذراند. شاید خیلی‌ها اولین حضور او کنار بلاتر را به یاد نمی‌آورند اما باروس برای نخستین‌بار در دوره گذشته مراسم انتخاب بهترین‌های فوتبال جهان، کنار مرد بانفوذ آن دوران فیفا نشست. از همان زمان، همسر بلاتر معروف شد و کنار چهر‌ه‌های مطرح عکس یادگاری گرفت. زندگی قبلی او شاید به اندازه دوران فعلی شیک نبود اما در عوض بلاتر جشنواره‌ای از ازدواج‌های ناموفق داشت. او قبل از این‌که همسری ۲۸‌سال کوچک‌تر از خودش اختیار کند، با تنیسوری ۲۵‌سال کوچک‌تر ازخودش بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲ زندگی کرد و در این دوران حتی به دیدار پاپ هم رفت. همسر بعدی بلاتر، یک پزشک به نام بیناکا بود. این بار بلاتر دوست داشت رابطه ادامه یابد و یکی از دوستان نزدیک او ادعا کرد سپ پس از جدایی اعلام کرد دیگر برای همیشه با فوتبال ازدواج می‌کند و قصد ازدواج ندارد!

ماجرای لیندای ایرانی
هریک از همسران قبلی بلاتر ادعا کرده‌اند به خاطر پول سپ با او ازدواج نکرده‌اند چون رئیس سابق فیفا اصولا اهل پول خرج کردن نیست و در دوران ریاستش، متوسط سالی ۲‌میلیون پوند خرج کرد! از لیلیان بینر و باربارا کاسل به‌عنوان اولین همسران بلاتر نام برده می‌شود اما لیندا هم به اندازه او درگذشته فراز و فرود داشته است. طبق گفته «میرر» پدر لیندا تا زمان زنده بودن به خاطر تلاش‌هایش برای رشد و گسترش گلف در سوییس به نام «آقای گلف» معروف بود و دخترش در شرکت تأسیس شده توسط او نقشی کلیدی داشت. برادر لیندا به‌عنوان یک دیپلمات در ۲ مقطع سفیر سوییس در لبنان بود و سابقه نقش‌آفرینی در کنسولگری سوییس در نیویورک دارد. بیوه «آقای گلف» در نقش مادر لیندا، معروف‌ترین چهره پس از دخترش در خانواده‌اش است چون مدام در رسانه‌ها از عدم وجود رابطه بین دخترش و بلاتر حرف زده و موضوع را از بیخ و بن تکذیب کرد.

تولد در ایران، اقامت در سوییس
به نوشته www.famechain.com، لیندا در یک خانواده ارمنی در ایران به دنیا آمد. خانواده او به خاطر تلاش‌های پدر بازرگانشان به نام‌ هاگوب گابریلیان، ثروت زیادی به‌دست آوردند و لیندا دوران کودکی پرناز و تنعمی داشت. همزمان با شکل‌گیری جرقه‌های انقلاب اسلامی، خانواده لیندا بار سفر به سوییس را بستند و ساکن ژنو شدند. آقای گابریلیان همان ابتدا قصد داشت خانواده‌اش را به ایران برگرداند اما چنین اتفاقی رخ نداد. سرانجام وقتی پدر لیندا در‌سال ۲۰۰۵ فوت کرد، از او بابت خدمتش به جامعه مسیحی سوییس تجلیل شد و مراسم ویژه‌ای هم صورت گرفت. حالا لیندا، پرچمدار خانواده‌اش است. اگر بلاتر تحت فشار استعفا نمی‌داد، شاید همسر ایرانی او می‌توانست یک کاتالیزور در جهت امتیاز گرفتن کشورمان از فیفا و مورد حمایت قرارگرفتن کشورمان ازسوی این نهاد باشد. این اتفاق دیگر رخ نمی‌دهد اما ما می‌توانیم تا هر موقع دلمان می‌خواهد به این اتفاق واکنش نشان دهیم؛ چه از نوع رفتن به صفحه شخصی این خانم و پیغام گذاشتن و احتمالا طلب پول کردن از همسرش باشد و چه از نوع گرم حرفی در محافلی که پای کفاشیان و فوتبال ایران وسط می‌آید!

نظر فراموش نشود

وبسایت رسمی برنامه نود - سید مهدی رحمتی و پیام صادقیان خودشان بدنسازی های قبل از فصل را آغاز کرده اند.

به گزارش وبسایت نود و به نقل از خبرآنلاین ، پیام صادقیان با انتشار عکسی از خودش در اینستاگرام نوشته است:«تمرینات خیلی پرفشار و خیلی خوب با آقای چیذری.»

صادقیان در فصلی که گذشت حاشیه های زیادی داشت اما به نظر تصمیم جدیدی گرفته و می خواهد دوباره به دنیای فوتبال برگردد.

در این عکس سید مهدی رحمتی ( که تیمش به دسته پایین تر سقوط کرده) و حامد لک با پیام صادقیان دیده می شوند.

وبسایت رسمی برنامه نود - تیم ملی فوتبال بلژیک یکی از بااستعدادترین تیم‌های حال حاضر فوتبال جهان است که توانسته در ۶ سال خود را به رده دوم جهان برساند.

به گزارش وبسایت نود ،در تابستان سال ۲۰۰۹ تیم ملی فوتبال بلژیک یکی از پایین‌ترین رتبه‌های خود را در فیفا داشت.

این تیم در این سال در رده ۶۶ جهان قرار داشت و برای حضور در جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی مغلوب بوسنی و هرزگوین شد.

در آن زمان یلژیکی‌ها پایین‌تر از تیم‌های نظیر بورکینافاسو، بحرین، مقدونیه و بولیوی قرار داشتند.

حالا اسب‌های سیاه اروپا برای دیدار با ولز و یاران گرت بیل در حالی به میدان می‌روند که الان در رده دوم جهان قرار دارند و تنها تیم ملی فوتبال آلمان که موفق شد قهرمان جهان شود بالاتر از این تیم در تازه‌ترین رنکینگ فیفا قرار دارد.

نکته جالب در تیم ملی فوتبال بلژیک این است که این تیم در سال‌های اخیر تنها یک بازی را از دست داده است و در جام جهانی گذشته هم در مرحله یک‌چهارم نهایی با شکست مقابل آرژانتین نایب قهرمان جهان از این مسابقات حذف شد.

مارک ویلموتس سرمربی این تیم که در گذشته دستیار دیک ادوکات هلندی بود، استعدادهای فراوانی را در تیم خود دارد و می‌توان به بازیکنانی نظیر کوتوا، وینست کمپانی، فرتونگن، مروانه فلینی، کوین دبروین، اکسل ویتسل، لوکاکو و بنتکه اشاره کرد که در راس آن‌ها بازیکنی نظیر ادن هازارد قرار دارد.

این تیم به خوبی از نردبان ترقی بالار رفته است و در آخرین دیدار خود موفق شد در پاریس فرانسه را با نتیجه ۴ بر ۳ شکست دهد.

رسیدن بلژیک از رتبه ۶۶ به رتیه دوم و صعود ۶۴ پله‌ای این تیم در ۶ سال نشان می‌دهد که این تیم به خوبی تکامل یافته است و در صورت تداوم این شرایط خود قطعاً چالش‌های زیادی را برای تیم‌های مدعی ایجاد خواهد کرد و خود به عنوان یکی از نامزدهای کسب قهرمانی در یورو ۲۰۱۶ محسوب خواهد شد.

وبسایت رسمی برنامه نود - دیدار تیم های افغانستان و سوریه با حضور نزدیک به هشت هزار تماشاگر در ورزشگاه ثامن برگزار شد. این در حالی است که به دلیل بلند بودن قیمت بلیط بازی و اجازه ندادن نشستن در مناطق پشت دروازه ها به دلیل نداستن صندلی ، از حضور تماشاگران در این دیدار کاسته شده بود. تماشاگران افغان هر بلیط وردوی ورزشگاه ثامن را با مبلغ 50 هزار تومان خریداری کردند.