با سلام خدمت شما بیننگان من منتخب شعر نظامی گنجوی را برای شما انتخاب کردم که این شعر که بسیار آینده ساز است برای شما می نویسم:
ای چهارده ساله قرت العین بالغ نظر علوم کونین
آن روز که هفت ساله بودی چون گل به چمن حواله بودی
واکنون که به چهارده رسیدی چون سرو بر اوج سر کشیدی
غافل منشین نه وقت بازی است وقت هنر است و سرفرازی
دانش طلب و بزرگی آموز تابه نگرند روزت از روز
جایی که بزرگ بایدت بود فرزندی من ندارتد سود
چون شیر به خود سپه شکن باش فرزند خصال خویشتن باش
دولت طلبی سبب نگه دار با خلق خدا ادب نگهدار
آنجا که فسانه ای سکالی از ترس خدا مباش خالی
وان شغل طلب ز روی حالت کز کرده نباشدت خجالت
گر دل دهی ای پسر بدین پند از پند پدر شوی برومند
کم گوی و گزیده گوی چون در تا ز اندک تو جهان شود پر
دانش طلب و بزرگی آموز تابه نگرند روزت از روز
جایی که بزرگ بایدت بود فرزندی من ندارتد سود
چون شیر به خود سپه شکن باش فرزند خصال خویشتن باش
دولت طلبی سبب نگه دار با خلق خدا ادب نگهدار
آنجا که فسانه ای سکالی از ترس خدا مباش خالی
وان شغل طلب ز روی حالت کز کرده نباشدت خجالت
گر دل دهی ای پسر بدین پند از پند پدر شوی برومند
کم گوی و گزیده گوی چون در تا ز اندک تو جهان شود پر
امید وارم شعر خوبی باشد و لذت برده باشید و اگر مشکلی در خواندن و یا در هرچیز دیگر داشتید با ما در میان بگذارید
منتظر بخش های بعدی ما باشید