| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
داستان آيه 83 : غفلت معاويه در نماز و ابليس
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

غفلت معاويه در نماز و ابليس  
معاويه در كاخ خود خوابيده بود. ناگهان مردى او را بيدار كرد. وقتى كه معاويه را ديد، به پشت كاخ رفت و در آنجا پنهان شد. معاويه فرياد زد: تو كيستى كه اين گونه گستاخى كرده و بى اجازه من وارد كاخ شده اى ؟ او گفت : من ابليس هستم ! معاويه گفت : چرا مرا بيدار كردى ؟ شيطان گفت : هنگام نماز است تو را بيدار كردم كه سر وقت به مسجد براى نماز بروى .
معاويه گفت : تو شيطان هستى ، و شيطان خير بندگان را نمى خواهد. آيا ادعاى دزد بر اين كه براى پاسبانى خانه آمده ام درست است ؟! پاسخ داد: تو را از خواب بيدار كردم كه مبادا بخوابى و نمازت قضا شود و با دل شكسته ، آه سوزان بكشى ، كه نمازم قضا شد و به مسجد نرفتم . ارزش اين آه از، از صدها نماز معمولى كه عادت انسان شده ، بالاتر است . خواستم چنين آه و ناله نصيب تو نشود كه مشمول رحمت حق تعالى گردى ! (495)



:: ادامه مطلب
آيه 83 : غافلان نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

الذين هم عن صلاتهم ساهون . (493)
ترجمه : آنان كه از نماز غافلند.
تفسير آيه  
منظور آيه آن نمازگزارانى است كه نه ارزشى براى آن قائلند، و نه به اوقاتش اهميتى مى دهند، و نه اركان و شرايط و آدابش را رعايت مى كنند.
((ساهون )) از ماده ((سهو)) در اصل به معنى خطائى كه از روى غفلت سر زند، خواه در فراهم كردن مقدماتيش مقصر باشد يا نه ، البته در صورت اول معذور نيست و در صورت دوم معذور است ، ولى در اينجا منظور سهو توام با تقصير است . بايد توجه داشت كه نمى فرمايد (در نمازش سهو مى كنند) چون سهو در نماز به هر حال براى هر كس واقع مى شود، بلكه مى فرمايد. (از اصل نماز سهو مى كنند) و كل آن را به دست فراموشى مى سپرند.
در اين كه منظور از (( ساهون )) در اينجا چيست ؟ علاوه بر تفسيرى كه در فوق بيان كرديم تفسير ديگرى نيز بيان كردند، از جمله آنكه : منظور تاخير انداختن نماز از وقت فضيلت است . و يا اينكه اشاره به منافقانى است كه نه براى نماز ثوابى معتقد بودند و نه براى ترك آن عقاب .
يا اينكه منظور از ((ساهون )) كسانى است كه در نمازهاى خود ريا مى كنند. البته جمع ميان اين معانى ممكن است هر چند تفسير اول مناسبتر به نظر مى رسد. به هر حال وقتى فراموشى كنندگان شايسته هستند پس آنها كه به كلى ترك نماز گفته و تارك الصلوة هستند چه حالى خواهند داشت ؟ (494)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 82 : آخرين پيام امام صادق عليه السلام
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

آخرين پيام امام صادق عليه السلام  
تا چشم ام حميده (مادر امام كاظم عليه السلام ) به ابوبصير - كه براى تسليت گفتن به او به مناسبت شهادت شوهر بزرگوارش امام صادق عليه السلام آمده بود افتاد اشكهايش ‍ جارى شد.
ابوبصير نيز مقدارى گريست همين كه گريه ام حميده ايستاد به ابوبصير
گفت : تو در ساعت احتضار امام حاضر نبودى ، قضيه عجيبى اتفاق افتاد! ابوبصير پرسيد چه قضيه اى ؟ گفت : لحظات آخر زندگى امام بود، امام دقائق آخر عمر خود را طى مى كرد، پلكها روى هم افتاده بود، ناگهان امام عليه السلام پلكها را از روى هم برداشت و فرمود: همين الان جميع افراد خويشاوندان مرا حاضر كنيد.
مطلب عجيبى بود در اين وقت امام دستور داده بود ما هم همت كرديم و همه را جمع كرديم كسى از خويشان و نزديكان امام باقى نماند كه آنجا حاضر نشده باشد همه منتظر و آماده كه امام در اين لحظه حساس ، مى خواهد چه بكند و چه بگويد؟ امام عليه السلام همين كه همه را حاضر ديد، جمعيت را مخاطب قرار داده فرمود: ((شفاعت ما هرگز نصيب كسانى كه نماز را سبك مى شمارند نخواهد شد.)) (492)



:: ادامه مطلب
آيه 82 : سبك شمارندگان نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

فويل للمصلين . (488)
ترجمه : واى بر چنان نمازگزاران
تفسير آيه  
منظور آيه كه مى فرمايد واى بر چنان نمازگزاران ، همان نمازگزارانى كه نماز خود را به دست فراموشى مى سپرند اما كسى كه پيوسته نماز را فراموش مى كند و آن را به دست فراموشى مى سپارد ، پيداست كه براى آن اهميتى قائل نيستند و يا اصلا به آن ايمان ندارد، اگر گهگاه نماز مى خواند از ترس زبان مردم ، و مانند آن است .
جمع بندى بحثهاى سوره ماعون  
در اين سوره مباركه مجموعه اى از صفات رذيله كه در هر كس ‍ باشد نشانه بى ايمانى و پستى و حقارت او است آمده ، و قابل توجه اينكه همه آنها را فرع تكذيب دين ، يعنى جزا يا روز جزا قرار داده است ، تحقير يتيمان ، ترك اطعام گرسنگان ، غفلت از نماز ، ريا كارى ، و عدم همكارى با مردم حتى در دادن وسائل كوچك زندگى اين مجموعه در تشكيل مى دهد، و بدين ترتيب در اين سوره افراد بخيل و خود خواه ، و متظاهرى را منعكس مى كند كه نه پيوندى با (( خلق )) دارند و نه رابطه اى با (( خالق )) ، افرادى كه نور ايمان و احساس مسؤ ليت در وجودشان نيست نه به پاداش الهى مى انديشد و نه از عذاب او بيمناكند. (489)
شاءن نزول  
بعضى گفته اند: اين سوره درباره ابوسفيان نازل شده كه هر روز دو شتر بزرگ نحر مى كرد، و خود و اطرافيان يارانش از آن استفاده مى نمودند، اما روزى يتيمى آمد و تقاضاى چيزى كرد او با عصايش بر او زد و او را دور كرد بعضى ديگر گفته اند: اين سوره درباره (( وليد بن مغيره )) يا ((عاص بن وائل )) نازل شده است . (490)
فضيلت تلاوت  
در حديثى از امام باقر عليه السلام آمده است (( من قراء راءيت الذى يكذب بالدين فى فرائضه و نوافله قبل الله صلاته و صيامه ، و لم يحسابه بما كان منه فى الحياة الدنيا)) هر كس اين سوره را در نمازهاى فريضه و نافله اش بخواند خداوند نماز و روزه او را قبول مى كند، و او را در برابر كارهائى كه در زندگى دنيا از او سر زده است مورد محاسبه قرار نمى دهد. (491)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 81 : اخلاص در نماز كارنامه قبولى
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

اخلاص در نماز كارنامه قبولى  
(( عبدالله بن سنان )) مى گويد: من در مجلسى خدمت امام صادق عليه السلام نشسته بودم يكى از افراد مجلس به آن حضرت عرض ‍ كرد: فدايت شوم اى فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله من مى ترسم كه (مبادا) منافق باشم (چه كنم ؟) حضرت فرمود: آنگاه كه تو روز و شب در خانه ات تنها هستى آيا نماز نمى خوانى ؟ عرض كرد: چرا حضرت پرسيد: براى چه كسى نماز مى خوانى ؟ گفت : براى خدا عزو جل امام فرمود: تو چگونه منافقى در حالى كه براى خدا عزو جل نماز مى خوانى ، نه براى غير خدا؟ (484)
در اين باره باز امام صادق عليه السلام فرمود: خداى شما بسيار بخشنده است و پاداش عمل را هر چند كم باشد عطا مى فرمايد: بنده اش دو ركعت نماز با اخلاص مى خواند و خداوند براى همان دو ركعت نماز خالص ، او را به بهشت مى برد. (485)
و در رابطه با نمازهاى امام خمينى (ره ) يكى از علماى معاصر مى گويد: نمازى كه امام در بيابانهاى بين كويت و عراق با چند تن از ياران خود خواند و آخرين نمازهايى كه ايشان در بيمارستان خواند، از لحاظ توجه و اخلاص ، يكسان بوده است . (486)
سيد مرتضى (ره ) در وصيت خويش اظهار داشت : تمام نمازهاى مرا كه در طول عمرم خوانده امن به نيابت از من دوباره بخوانيد نزديكان و اطرافيان او با شگفتى پرسيدند: چرا؟ شما كه عاشق نماز بوده ايد و قبل از فرا رسيدن وقت نماز وضو گرفته و روى سجاده مى نشيند تا وقت نماز فرار رسد حال چگونه چنين وصيتى مى كنيد؟ سيد مرتضى در پاسخ فرمود: آرى من عاشق نماز بودم و از راز و نياز لذت فراوان مى بردم دليل وصيتم اين است كه تصور مى كنم ، شايد نمازهاى من صد در صد خالص براى خدا انجام نگرفته ، بلكه لذت روحى و معنوى خودم در آنها تاءثير داشته است پس نمازهايم را به نيابت از من قضا كنيد چون اگر يك درصد از نماز هم براى غير خدا انجام گرفته باشد، شايسته درگاه الهى نيست . (487)



:: ادامه مطلب
آيه 81 : خالص شدن انسان بوسيله نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

و ما امروا الا ليعبدوالله مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلوة و يوتو الزكوة و ذلك دين القيمة (480)
ترجمه : آيه در حالى كه دستورى را دريافت نكرده بودند جز اين كه كمال خلوص به آيين توحيد خدا را پرستش كنند نماز را بر پا دارند و زكات بدهند، اين است آيين راستين .
تفسير آيه  
منظور از كلمه (( و ما امروا...)) در اينجا چيست ؟ جمعى
گفته اند منظور اين است كه اهل كتاب در آئين خودشان مساله توحيد و نماز و زكات وجود داشته و اينها مسائلى است ، ثابت ولى آنها به اين دستور نيز وفادار نمانده اند.
جمعى ديگر گفته اند در آئين اسلام دستورى جز توحيد خالص و نماز و زكات و مانند آن نيامده و اينها امورى هستند شناخته شده ، چرا از قبول آن سرباز مى زنند؟ و در پذيرش آن اختلاف مى كنند.
معنى دوم :
نزديكتر به نظر مى رسد، زير به دنبال آيه قبل كه سخن از و اختلاف آنها در پذيرش آئين جديد مى گفت مناسب همين است كه (( و ما امروا)) ناظر به آئين جديد باشد از اين گذشته معنى اول فقط تنها درباره اهل كتاب صادق است و مشركان را شامل نمى شود، در حالى كه معنى دوم همگان را شامل مى شود اما منظور از كلمه (( دين )) در آيه شريفه آنست كه بايد آن را براى خدا خالص كنند به عقيده بعضى از مفسران همان (( عبادت )) است و جمله ، (( الا ليعبدون الله )) كه قبل از ذكر شده نيز همين معنى را تاءييد مى كند ولى احتمال ديگرى هم وجود دارد كه منظور از كلمه (( دين )) مجموعه دين و شريعت باشد، يعنى تمام جهات خالص گردانند، اين معنى با گستردگى مفهوم (( دين )) سازگارتر است ، و جمله بعد ((ذلك دين القيمه )) (( اين است آئين مستقيم و پايدار)) كه دين را به معنى وسيع مطرح كرده ، همين را تاءييد مى كند.
پس جمله (( و ذلك دين القيمه )) اشاره شده به آن است كه اين اصول يعنى توحيد خالص و نماز توجه به خالق و زكات توجه به خلق از اصول ثابت و پا بر جاى همه اديان است ، بلكه مى توان گفت اينها در متن فطرت آدمى قرار داد.
و كلمه ديگر در آيه (( حنفا)) جمع ((حنيف )) از ماده (( حنف )) بر وزن كنف به گفته راغب در مفردات به معنى تمام يافتن از گمراهى به سوى راه مستقيم است ، و عرب تمام كسانى را كه حج بجا مى آوردند يا ختنه مى كردند حنيف مى ناميد، اشاره به اينكه آنها بر آئين اسلام بوده اند و (( حنف )) به كسى گفته مى شود كه پاى او كج باشد روى هم رفته از كتب مختلف لغت چنين به دست مى آيد ((حنيف )) اصل به معين انحراف و كجى بوده منتهى در قرآن و اخبار اسلامى به معنى انحراف از شرك به سوى توحيد و هدايت به كار رفته است پس (( حنيف )) به معنى تمايل يافتن از گمراهى به سوى راه مستقيم است و به معنى حق گراه آمده است (481)
فضيلت قرائت آيه مورد بحث  
در سوره اى واقع شده است كه در اين سوره و اين آيه مذكور درباره نماز و زكات در هر دو سخن به ميان آمده است ، درست است كه زكات در مكه تشريع شده بود، ولى رسميت و گسترش آن در مدينه بود به هر حال اين سوره اشاره به رسالت جهانى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و آميخته بودن آن با دلائلى و نشانه هاى روشن مى كند، رسالتى كه قبلا آن را انتظار مى كشيدند ولى هنگامى كه به سراغشان آمد گروهى به خاطر اينكه منافع ماديشان به خطر مى افتاد و به آن پشت كردند در ضمن اين حقيقت را نيز بر دارد كه اصول دعوت انبياء مانند ايمان و توحيد و نماز و روزه ، اصولى است ثابت و جاودانى كه در همه اديان آسمانى وجود داشته است اين سوره اى داراى نامهاى متعددى است كه به تناسب الفاظ آن انتخاب شده ، اما از همه معروفتر سوره (( بينه )) و (( لم يكن )) و (( قيمه )) است . (482)
در حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در فضيلت تلاوت اين سوره چنين نقل شده : اگر مردم مى دانستند چه بركاتى اين سوره دارد خانواده و اموال را رها كرده به فرا گرفتن آن مى پرداختند! مردى از قبيله (( خزاعه )) عرض كرد: اى رسول خدا! تلاوت آن چه اجر و پاداشى دارد؟ فرمود: هيچ منافقى آن را قرائت نمى كند، و نه كسانى كه شك و ترديد در دلشان است ، به خدا سوگند فرشتگان مقرب از آن روز كه آسمانها و زمين آفريده شده است آن را مى خوانند ، و لحظه اى در تلاوت آن سستى نمى كنند، هر كس ‍ آن را در شب بخواند خداوند فرشتگانى را ماءمور مى كند كه دين و دنياى او را حفظ كنند، و آمرزش و رحمت براى او بطلبد، و اگر در روز بخواند به اندازه آنچه روز آن را روشن مى كند و شب آن را تاريك مى سازد ثواب به او مى دهد. (483)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 80 : برخوردى مهربان
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

برخوردى مهربان  
حضرت محمد صلى الله عليه و آله نماز مى خواند و مردمى كه از آنجا مى گذشتند، مى ديدند، نوه عبدالمطلب دارد با خويش ‍ كلماتى فصيح و زيبا بيان مى كند و ركوع و سجود مى رود و بدون اينكه بتى پيش رويش باشد به خاك مى افتد و نام خدا را بر زبان مى آورد يكى از كفار شهر مكه جسارت كرد و در حالى كه پيامبر سر به سجده نهاده بود، امعاء و احشاء شتر را برگردن و كتف مباركشان گذاشت .
دختر كوچكش فاطمه عليه السلام گريه كنان برخاست و آن كثافات را از گردن مبارك پيامبر برداشت و به كنارى انداخت پيامبر با حوصله عجيب ، نمازش را با طماءنينه و وقار خاصى ادامه داد و نماز كه تمام شد، جبرئيل و ميكائيل پيش روى حضرت ايستاده بودند سلام كردند و گفتند، ((خداوند سبحان سلام مى رساند و ما را فرمان داده است كه آنچه به ما دستور دهى ، انجام دهيم ، و هر خدمتى كه از دست ما بر آيد، كوتاهى نكنيم .))
پيامبر فرمود: (( مرا در اين كار كه خواهيم كرد، يارى دهيد و دعايى كه خواهم خواند، با آمين مدد نماييد)) جبرئيل و ميكائيل ترسيدند كه اگر همين لحظه از خداوند متعال بخواهد سنگ يا آتش بر اهل مكه ببارد، يا كفار مسخ شده ، يا به زمين فرو روند، هر آينه به اجابت خواهد رسيد دستهاى مبارك بالا رفت و لبهاى آن عزيز جنبيد: بار الها! قوم مرا به راه راست هدايت فرما، كه ايشان نمى دانند...)) جبرئيل و ميكائيل شگفت زده شدند ديده بودند همين كفار بارها و بارها آزارش داده بودند متواضعانه گفتند: (( اى رسول خدا! به درستى كه تو رحمت عالميان هستى !)) پيامبر صلى الله عليه و آله دستهاى كوچك دخترش را در دست گرفت و با قدمهاى آرام و شمرده به سوى خانه خديجه عليه السلام گام بر داشت . (479)
ببينيد پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله اين همه سختيها و مشكلات را در صدر اسلام متحمل شدند تا دين اسلام و قرآن پا بر جا بماند و حتى در موقع عبادت و نماز و راز و نياز بدرگاه خداوند وى را مورد آزار واذيت قرار مى دادند گاهى اوقات صورت مبارك پيامبر صلى الله عليه و آله را خون آلود مى كردند، گاهى دانهاى مبارك آنحضرت را مى شكند، و گاهى زباله هاى آشغال را بر روى آن حضرت مى ريختند همانطور كه در اين داستان آنرا نقل كرديم ، اما با وجود اين ، آن بزرگوار در برابر همه مشركان ايستادگى كرد، و اسلام را به جهانيان معرفى نموده ، آيا درست است در شرايطى فعلى كشورمان انقلاب اسلامى نام گرفته ، و امنيت در آن حكمفرماست و مقدمات و وسائل نماز در آن مهيا است انسان نسبت به نماز بى تفاوت باشد يا اصلا نماز نخواند! پس جاى دارد كه خود و ديگران را به اين فريضه دينى و الهى دعوت كنيم انشاء الله .



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894248
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396