عبدا اذا صلى (474)
ترجمه : آن بنده خداى را كه به نماز مشغول شد؟ (مراد ابوجهل است كه در نماز، پيغمبر و اصحابش را مى آزرد).
تفسير آيه
منظور آيه فوق درباره ابوجهل آمده است آيا چيزى مستحق عذاب و كيفر الهى نيست ؟! در احاديث آمده است : ((ابوجهل از اطرافيان خود سوال كرد آيا محمد در ميان شما نيز براى سجده صورت به خاك مى گذارد؟ گفتند : آرى ، گفت : سوگند به آنچه ما به آن سوگند ياد مى كنيم ، اگر او را در چنين حالى بينم با پاى خود گردن او را له مى كنم ! به او گفتند: ببين ، او در آنجا مشغول نماز خواندن است !
ابوجهل حركت كرد تا گردن پيامبر صلى الله عليه و آله را زير پاى خود بفشارد، ولى هنگامى كه نزديك آمد عقب نشينى كرده و با دستش گوئى چيزى را از خود دور مى كرد! به او گفتند: اين چه وضعى است در تو مى بينم ؟ گفت : ناگهان ميان خودم و او خندقى از آتش ديدم و منظره وحشتناك و همچنين بال و پرهائى مشاهده كردم ؟ در اينجا پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:!
قسم به كس كه جانم در دست او است اگر به من نزديك شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه قطعه مى كردند و عضو عضو او را مى ربودند ! اينجا بود كه اين آيه و آيات سوره علق نازل شد. (475) طبق اين روايات آيات سوره علق را در آغاز بعثت نازل نشده ، بلكه وقتى نازل شد كه دعوت اسلام بر ملا شده بود ، و لذا عده اى معتقدند تنها پنج آيه نخستين اين سوره در آغاز بعثت نازل شده و بقيه با فاصله قابل ملاحظه اى بوده است .
شأن نزول
به اعتقاد اكثر مفسران اين سوره نخستين سوره اى است كه بر پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شده است ، بلكه به گفته بعضى پنج آيه فوق به اتفاق همه مفسران در آغاز وحى بر رسول اكرم صلى الله عليه و آله نازل شده ، مضمون آن نيز مؤ يد اين معنى است .
در روايات آمده است كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله به كوه (( حرا)) و جبرئيل آمد و گفت : اى محمد بخوان ! پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: من قرائت كننده نيستم جبرئيل او را در آغوش گرفت و فشرد، و بار ديگر گفت بخوان ! پيامبر صلى الله عليه و آله همان جواب را تكرار كرد، بار دوم جبرئيل اين كار را كرد، و همان جواب را شنيد، و در سومين بار گفت : (اقرا باسم ربك الذى خلق ...) تا آخر آيه پنجگانه ) اين سخن را گفت و از ديده پيامبر صلى الله عليه و آله پنهان شد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله كه با دريافت نخستين اشعه وحى خسته شده بود به سراغ خديجه آمد، و فرمود: (و از ملونى ود ثرونى ) (( مرا بپوشانيد و جامعه اى بر من بيفكنيد تا استراحت كنم )) (476)
طبرسى در مجمع البيان نيز نقل مى كند: كه رسول خدا صلى الله عليه و آله به خديجه فرمود : هنگامى كه تنها مى شود ندائى مى شنوم (و نگرانم )! خديجه عرض كرد: خداوند جز خير درباره تو كارى نخواهد كرد، چرا كه به خدا سوگند تو امانت را ادا مى كنى ، صله رحم بجا مى آورى ، و در سخن گفتن راستگو هستى .
خديجه مى گويد: بعد از اين ماجرا ما به سراغ (( ورقة بن نوفل )) رفتيم (او از آگاهان عرب و عمو زاده خديجه بود) رسول الله صلى الله عليه و آله آنچه را ديده بود براى ورقه بن نوفل بيان كردند هنگامى كه آن منادى به سراغ تو مى آيد دقت كن چه مى شنوى ؟ سپس براى من نقل كن پيامبر صلى الله عليه و آله در خلوتگاه خود اين را شنيد كه مى گويد: اى محمد بگو: بسم الله الرحمن الرحيم الحمد الله رب العالمين ...، تا ولا الظالين ، سپس حضرت به سراغ ورقه بن نوفل آمد و مطلب را براى او بازگو كرد ورقه بن نوفل گفت : بشارت بر تو باد، باز هم بشارت بر تو ، من گواهى مى دهم تو همان كسى هستن كه عيسى بن مريم بشارت داده است !و تو شريعت همچون موسى دارى تو پيامبر مرسلى ، و به زودى بعد از اين روز ماءمور به جهاد مى شوى و اگر من آن روز را درك مى كنم در كنار تو جهاد خواهم كرد.!
هنگامى كه ورقه بن نوفل از دنيا رفت رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: من اين روحانى را در بهشت (بهشت برزخى ) ديدم در حالى كه لباس حرير بر تن داشت ، زيرا او به من ايمان آورد و مرا تصديق كرد. (477)
فضيلت قرائت آيه
در فضيلت اين آيه همين بس كه در سوره اى واقع شده كه امام صادق عليه السلام فرمود: (( من قراء فى يومه او ليلة اقرآ باسم ربك ثم فى يومه او ليلته مات شهيدا و بعثه الله شهيدا و احياه كمن ضرب بسفيه فى سبيل الله مع رسول الله !))
هر كى در روز يا شب سوره اقرا باسم ربك را بخواند و در همان شب يا روز بميرد شهيد از دنيا رفته است و خداوند او را شهيد مبعوث مى كند و در صف شهيدان جاى مى دهد، و در قيامت همچون كسى است كه با شمشير در راه خدا با پيامبر خدا جهاد كرده است اين سوره شريفه بنامهاى مختلفى است كه عبارتند از: (( علق )، (( اقراء))، (( قلم )) ناميده شده است . (478)
:: ادامه مطلب
نماز بر روى آب
(( رشيق مادرانى )) گفت : خليفه ، معتضد عباسى ، به من و دو نفر ديگر دستور داد كه به طور كاملا محرمانه به سامرا رفته و وارد خانه امام حسن عسكرى عليه السلام كه از دنيا رفته - بشويد و هر كس را كه در آن خانه يافتيد، به قتل برسانيد و سر او را نزد من بياوريد ما به سامرا رفته و بدون هيچ مشكلى وارد خانه شديم و همه جا را بررسى كرديم ، تا اينكه به پرده اى رسيديم آن را كنار زديم ، سردابى پديدار شد، وارد آن شديم و ديديم كه گويا دريايى از آب است و در انتهاى آن حصيرى روى آب افكنده شده و شخص بسيار زيبايى بر آن نشسته و به عبادت و نماز مشغول است و اصلا توجهى به ما ندارد.
يكى از همراهان ما خواست تا داخل شود و او را دستگير؟ گند، اما درون آب افتاد و چيزى نمانده بود كه غرق شود من دستم را دراز كرده و او را بيرون كشيدم ، و تا يك ساعت بيهوش بود آنگاه رفيق ديگر ما اقدام به رفتن به سوى او را كرد، ولى او هم در آب افتاد و او را هم بيرون كشيديم .
من مات و متحير شده بودم و به او خطاب كرده و گفتم : از خدا و از شما عذر مى خواهم كه مزاحم شدم ! ولى او اعتنايى نكرد و ما بازگشتيم و جريان را براى معتضد گفتيم او به ما گفت : اين جريان و ماجرا بايد پنهان بماند و جايى آن را نقل نكنيد، وگرنه سر شما را از بدن جدا مى كنم . (473)
آرى آن شخص بسيار زيبا كه اينچنين عبادت مى كرد ذخيره خداوند بر روى زمين آقا امام زمان (عج ) بود كه خداوند او را از شر دشمنان تاكنون حفظ نموده است او در آن هنگام مشغول عبادت و نماز بود و اين نماز است كه انسان را در تمام صحنه ها حفظ مى كند، خداوندا! وجود آنحضرت را از هر گونه بليات محافظت فرما، و هر چه زودتر چشمهاى نمازگزاردن را به جمال نوارانيش منور گردان تا نماز را به امامت آن امام هدى اقامه نماييم آمين يا رب العالمين !
:: ادامه مطلب
و ذكر اسم ربه فضلى . (471)
ترجمه : و نام پرودرگارش را به ياد آورد و نماز بر پا دارد.
تفسير آيه
در تفسير اين آيه شريفه درباره نجات اهل ايمان و عوامل اين نجات اشاره مى كند مى فرمايد: ((و نام پروردگارش را به ياد آورد و به دنبال آن نماز بخواند)) (و ذكر اسم ربه فصلى )
به اين ترتيب عامل فلاح و رستگارى و پيروزى نجات را سه چيز مى شمرد (( تزكيه (كه قرآن قبل از اين آيه ذكر شد) و (( ذكر نام خداوند)) و سپس (( بجا آوردن نماز))
اين نكته نيز قابل توجه است كه نماز را فرع بر ذكر پروردگار مى شمرد ، اين به خاطر آن است كه تا بياد او نيفتد و نور ايمان در دل او پرتو افكن نشود به نماز نمى ايستد، بعلاوه نمازى ارزشمند است كه تواءم با ذكر او و ناشى از ياد او باشد، و اينكه بعضى ذكر پروردگار را تنها به معنى (( الله اكبر)) يا (( بسم الله الرحمن الرحيم )) كه در آغاز نماز گفته مى شود تفسير كرده اند در حقيقت بيان مصداقهائى از آن است . (472)
:: ادامه مطلب
تارك الصلوة بى دين است .
عبيد بن زراره مى گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم گناهان كبيره كدامند؟ فرمود: آنها در نوشتار على عليه السلام هفت چيز است :
1- كفر به خدا 2- كشتن انسان 3- عاق پدر و مادر شدن 4- ربا خوردن 5- خوردن مال يتيم به ستم 6- فرار از جهاد 7- تعرب بعد از هجرت (اعلى شدن پس از مهاجرت )، (اعرابى به كسانى مى گويند كه باديه نشين هستند و از دين و آداب و رسوم آن بى خبرند. و هجرت ، ترك باديه نشينى و آمدن به مركز اسلام و مشرف شدن خدمت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله يا وصى اوست براى متدين شدن به دين خدا و ياد گرفتن احكام و مسائل دينى ، و تعرب بعد از هجرت آن است كه پيش از ياد گرفتن آنچه بايد بفهميم به حالت نخستين از جهالت و نادانى و بى اعتنايى به ديانيت بر گردد.) (469)
عبيد بن زرراره مى گويد: به امام عرض كردم : اينها بزرگترين گناهان است ؟ فرمود: آرى . گفتم : آيا خوردن در همى از مال يتيم گناهش بزرگتر است يا ترك نماز؟ فرمود: ترك نماز. پرسيدم : چرا شما ترك نماز را جزء گناهان كبيره به حساب نياورديد؟ فرمود: اولين چيزى كه گفتم چه بود؟ عرض كردم : كفر به خدا . امام صادق عليه السلام فرمود: ترك كننده نماز كافر است . (470)
:: ادامه مطلب
فلا صدق و لا صلى (467)
ترجمه : او نه ايمان آورد و نه نماز گزارد.
تفسير آيه
در مورد اين آيه و آيات بعد از آن درباره كافران نازل شده است ، و درباره اين سخن مى گويد كه دست كافران براى زاد و توشه آخرت خالى است چرا كه آنها منكر قيامت و معاد الهى بوده اند، و خداوند در اين باره مى فرمايد: (( اين انسان منكر معاد و هرگز ايمان نياورد و آيات خدا را تصديق نكرد و براى او نماز نگذارد.))
فلا صدق و لا صلى (468)
(بايد توجه داشته باشيم كه در بعضى از تفاسير آمده است منظور از اين آيه كه مى فرمايد، او نه ايمان آورد و نه نماز گزارد ((ابوجهل لعنة الله عليه )) مى باشد كه پيامبر صلى الله عليه و آله دشمنى عجيبى داشت و هميشه با آن حضرت مجادله و گفتگو مى كرد لعنت ابدى خداوند بر او باد. )
:: ادامه مطلب
جهنمى بودن تارك الصلاة
پيشواى متقيان ، حضرت على عليه السلام فرمود: كارگزاردن نماز را بر عهده بگيريد. نگاهداشت آن را بپذيريد ، و آن را بيسار بجا آريد و با و نماز خود را به خدا نزديك داريد.
كه نماز نوشته شده است بر مومنان - و بايد گزارده شود - و به وقت آن .(460) آيا گوش فرا نمى دهيد به پاسخ دوزخيان كه چون از آنان پرسيدند: (( ما سلككم فى سقر قالوا لم نك من المصلين )) (461) (( چه چيز شما را در آورد در آتش سوزان ؟ گفتند: نبوديم از نمازگزاردن )) (462)
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه نماز صبح نخواند ، قرآن از او بيزار است هر كه نماز ظهر بجا نياورد پيامبران الهى از او بيزارند، هر كه نماز عصر را ترك كند فرشتگان از او بيزارند، و آن كه نماز مغرب نخواند دين از او بيزار است و كسى كه نماز عشا را ترك كند، خداى جهان از او بيزار است . (463)
باز رسول خدا صلى الله عليه و آله در روايت ديگر فرمودند كسى كه نماز را ترك مى كند و اميدى به پاداش آن ندارد و از مجازات ترك آن نمى ترسد، من باكى ندارم كه چنين كسى بميرد، به دين يهود، يا مجوس ، يا نصرانى ، (464)
خداوند متعال در قرآن كريم از انسانهاى پاك و شايسته اى ياد مى كند كه از پيامبران و فرزندان آنان بوده اند و چون آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى شد به خاك مى افتادند، در حالى كه سجده مى كردند و گريان بودند سپس مى فرمايد: (فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتعبوا الشهوات فسوف يلقون غيا) (465)
(( اما پس از آنان ، فرزندان ناشايسته اى روى كار مى آمدند كه نماز را تباه ردند و از شهوات پيروى نمودند و بزدودى (مجازات ) گمراهى خود را خواهند ديد.
در تفسير منهج الصادقين آمده است كه مراد از اين گروه ( تباه گنندكان نماز و پيرو شهوات ) يهوديان و افراد فاسق و گنهكار از امت محمد صلى الله عليه و آله است (( ابن مسعود)) گفته است : (( غى )) در آيه فوق وادى اى در جهنم است كه آتش آن تيزتر و عذاب آن سخت تر است كه بى نمازان را در آن برند. (466)
بخوبى از اين گونه روايات استفاده مى شود كه تارك الصلوة جهنمى مى شود چرا كه سرپيچى از دستورات الهى نموده و اين فريضه بسيار مهم دينى را ترك گفته است .
:: ادامه مطلب
قالوا لم نك من المصلين . (458)
ترجمه : گويند: ما از نمازگزاران نبوديم .
تفسير آيه
در تفسير اين آيه شريفه مى خوانيم : اين آيه جواب گنهكاران و مجرمان است وقتى از آنها سوال مى شود چيزى باعث شد كه شما را وارد دوزخ كنند؟ در جواب اين سوال كه (اصحاب يمين از آنها مى پرسند) آنها ( اصحاب شمال ) مى گويند : (( ما از نماز گزاردن نبوديم )) ( قالوا لم نك من المصلين )
اين گروه از مجرمان (اصحاب شمال ) در جواب مومنان راستين و متقيت (اصحاب يمين ) چنين بيان مى كنند، اگر نماز مى خوانديم نماز ما را به ياد خدا مى انداخت ، نهى از فحشاء و منكر مى كرد و ما را به صراط مستقيم الهى دعوت مى نمود. (459)
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2896187
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396