| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
داستان آيه 27 : اخلاص در نماز و عبادات انسان را بيمه مى كند
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

اخلاص در نماز و عبادات انسان را بيمه مى كند  
مردى بود كه هر كارى مى كرد،نمى توانست اخلاص خود را حفظ كند و رياكارى ننمايد روزى چاره انديشى كرد و با خود گفت (( در گوشه شهر، مسجدى متروك وجود دارد كه كسى به آن توجه نداشته و رفت و آمد نمى كند خوب است شبانه به آن مسجد بروم ، تا كسى مرا نديده و خالصانه خدا را عبادت كنم )) شب چادرش را روى شهر گستراند و رعد و برق و بارش ‍ شديد باران ،همه جا را تن شويه مى كرد او نام خدا را بر زبان آورد و نماز را آغاز نمود.
هنوز ركعتى نماز نخوانده بود،كه ناگهان صدايى شنيد با خود گفت : ((حتما كسى وارد مسجد شد )) بركيفيت و كمييت عبادتش افزود خوشحال از اين كه آن شخص فردا به مسجد متروك آمده و مشغول نماز و عبادت است وقتى كه هوا روشن شد و صبح دميد،به آن كسى كه وارد مسجد شده بود، زير چشمى نگاه كرد.
از تعجب دهانش باز مانده سگ سياهى كه بر اثر رعد و برق و بارندگى شديد، نتوانسته بود در بيرون بماند، به مسجد پناه آورده بود.
بر سر و روى خود زد و اظهار پشيمانى كرد و واگويه نمود،((اى نفس من از ريا گريختم و به مسجد دور افتاده آمده تا در عبادت خويش ، احدى را شريك خدا قرار ندهم ،اما... واى بر من ، چقدر مايه تاسف است كه اين حالت را پيدا كردم )) (172)
خوب است در اينجا جمله اى از رسول خدا صلى الله عليه و آله كه آن را هم شيعه و هم اهل تسنن روايت كرده اند و از مسلمات است براى شما بيان كنيم مى فرمايد :
((من اخلص لله اربعين صاحبا جرت ينابيع الحكمة من قلبه على لسنانه )) (173)
هر كس چهل شبانه روز، خود را براى خدا خالص كند، يعنى چهل شبانه روز هيچ انگيزه اى در وجود او جر رضاى حق حاكم نباشد ،حرف بزند براى رضاى خدا، سكونت كند براى رضاى خدا نگاه كند و نگاهش را ببندد براى رضاى خدا بخوابد و بيدار شود براى خدا ،يعنى آنچنان برنامه اش راتنظيم كند و آنچنان روح خود را اصلاح كند كه اساسا جز براى خدا چيز ديگرى كار نكند يعنى بشود ابراهيم خليل الله (ان صلاتب و نسكى و محياى و مماتى لله رب العالمين ) (174) نمازم ،عبادتم و بلكه زندگى و مردنم ،لله و براى اوست .
آرى پيغمبر فرمود،اگر كسى موفق شود چهل شبانه روز هوى و هوس رابه كلى مرخص كند و در اين چهل شبانه روز كارى نكند و جز براى او زنده نباشد، چشمه هاى معرفت و حكمت از درونش مى جوشد و بر زبانش جارى مى شود.(175)
حافظ با آن زبان رمزى شيرين خود، همين حديث را معنى مى كند و مى گويد:
سحر كه رهروى در سرزمينى همى گفت اين معما با قرينى
كه اى صوفى شراب آنگه شود صاف كه در شيشه بماند اربعينى



:: ادامه مطلب
آيه 27 : نماز و همه عبادات صرفا براى خدا
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

قل ان ضلال و نسكى و محياى و مماتى لله رب العالمين (170)
ترجمه : بگو نماز مناسك حج ، زندگى و مرگم از آن خداوندى است كه پروردگار جهانيان است
تفسير آيه 
دربار تفسير اين آيه بايد ذكر شود كه اين آيه و چند آيه ديگرى كه در دنباله اين آيه ذكر شده از آيات پايان سوره انعام مى باشند كه خلاصه اى از بخشهاى اين سوره شريف در زمينه مبارزه با شركت و بت پرستى بيان شده است كه يكى از خصوصيات اين سوره آن است با دعوت به توحيد و خداپرستى و مبارزه با شرك و بت پرستى شروع مى شود و با همان بحث نيز جامعه نيز خاتمه مى يابد.
در آيه فوق مى فرمايد: اى پيامبر صلى الله عليه و آله بگو نه تنها از نظر عقيده من موحد و يكتا پرستم بلكه از نظر عمل ، هر كار نيكى كه مى كنم ((نماز من و تمام عبادات من و حتى مرگ و حيات من همه براى پروردگار جهانيان است )) براى او زنده ام ،به خاطر او مى ميرم و در راه او هر چه دارم فدا مى كنم تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستى من اوست
(قل ان صلاتى و نسكى و محياى و مماتى لله رب العالمين )
((نسك )) در اصل به معنى عبادت است و لذا به شخص عبادت كننده ((ناسك )) گفته مى شود، ولى اين كلمه بيشتر درباره اعمال حج به كار مى رود، و مى گويند: مناسك حج بعضى احتمال داده اند كه ((نسك )) در اينجا به معنى (( قربانى )) بوده باشد، ولى ظاهر اين است كه هر گونه عباداتى را شامل مى شود، در واقع نخست اشاره به نماز (صلوة ) به عنوان مهمترين عبادت شده ، بعد همه عبادات را به طور كلى بيان كرده است ، يعنى هم نماز من و هم تمام عباداتم و حتى زندگى و مرگم ، همه براى اوست . (171)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 26 : مراقبت و قضاى سى سال نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

مراقبت و قضاى سى سال نماز  
شخصى اهل مسجد و نماز بود و نماز جماعتش ترك نمى شد به قدرى بود كه زودتر از ديگران به مسجد مى آمد و در صف اول جماعت و آخرين نفرى بود كه از مسجد بيرون مى رفت يكى از روزها كارى برايش پيش آمد كه باعث شد اندكى دير به مسجد برسد.
ديد در صف اول جماعت جا نيست مجبور شد در صف آخر قرار بگيرد، ولى پيش خود خجالت مى كشيد و آثار شرمندگى از چهره اش ‍ پديدار شد. با خود مى گفت ((واى بر من چيره شده است ؟ )) ناگهان به خود آمد و گفت :(( اين چه فكر باطلى است كه بر من چيره شده است ؟ اگر خلوص كه روح عبادت است باشد،صف اول و آخر ندارد )).
بعد كه كمى فكر كرد، ادامه داد:(( عجب !معلوم مى شود در سى سال نماز من آلوده به ريا بوده و گرنه نمى بايست ، صف آخر، شائبه اى در دل من ايجاد كند ))
همان دم توبه كرد و تصميم گرفت نمازهاى سى ساله اش را قضا نمايد. (169)



:: ادامه مطلب
آيه 26 : ايمان به آخرت و مراقبت درحال نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

و الذين يومنون به و هم على صلاتهم يحافظون (167)
ترجمه : و كسانى كه به آخرت ايمان دارند به آن نيز ايمان مى آورند و مراقب نمازهاى خود هستند .
تفسير آيه  
در اين آيه شريفه ابتداء درباره ايمان به آخرت و بعد مراقب از نمازها سخن مى گويد و مى فرمايد (( كسانى كه به روز رستاخيز و حساب و پاداش اعمال ايمان دارند و به اين كتاب ( قرآن مجيد) ايمان خواهند آورد و مراقب نمازهاى خود خواهند بود (والذين يومنون بالاخرة يومنون و هم على صلوتهم يحافظون )
اهيمت نماز از ديدگاه قرآن  
چرا در ميان تمام دستورات دينى در اين آيه تنها به نماز اشاره شده است ؟ همانطور كه مى دانيم چون نماز مظهر پيوند با خدا و ارتباط با او است و به همين دليل از همه عبادات برتر و بالاتر است و به عقيده بعضى هنگام نزول آيات قرآن تنها فريضه مهم همين نماز بوده است (168)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 25 : نماز و خوف از خداوند
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

نماز و خوف از خداوند  
طاوس مى گويد:
در مسجد الحرام شخصى را ديدم كه زير ناودان ايستاد و نماز مى خواند و دعا مى كند وهاى هاى اشك مى ريزد بعد از ان كه نمازش تمام شد، نزد او آمد و ديدم كه امام سجاد عليه السلام است .
به ايشان گفتم : (( اى پسر رسول خدا الله عليه و آله تو رادر چنين حالى ديدم ، در حالى كه تو سه وسيله نجات دارى :
1- فرزند پيامبر صلى الله عليه و آله هستى
2- جدت شفيع قيامت است
3- خداى متعال داراى رحمت مى باشد
آن حضرت فرمود: (( اما فرزند رسول خدا بودن براى من فايده اى ندارد، زيرا خدا فرمود: در قيامت نسبت و خويشى مفيد نيست (163)
اما شفاعت جدم معلوم نيست برايم مفيد باشد، زيرا پروردگار فرمود: شفاعت نمى كنند مگر براى كسانى كه مورد رضايت حق هستند. (164)
اما خداوند در مورد رحمت او شامل حال محسنين مى شود (165)
من نمى دانم جزء محسنين و نيكوكاران هستم يا نه ؟ (166)



:: ادامه مطلب
آيه 25 : نماز و ترس از خدا
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

و ان اقيموا الصلوة و اتقوة و هو الذى اليه تحسرون (161)
ترجمه : نماز را بر پا داريد و از خدا بپرهيزيد كه در پيشگاهش ‍ محشور مى شويد.
تفسير آيه  
در آيه شريفه خداوند مستقيما دستور ((اقامه نماز) مى دهد مى فرمايد: ((نماز را بر پا داريد و از خدا بترسيد و تقوا پيشه كنيد ))). (و ان اقيمواالصلوة و اتقوة ) و سرانجام با توجه به مساله معاد ((و اينكه حشر و بازگشت شما به سوى خدا است ))). ( و هو الذى تحشرون )
درسى كه در اين آيه شريفه توسط دعوت پيامبر صلى الله عليه و آله به ما مى دهد: در حقيقت در اين چند جمله كوتاه برنامه اى كه پيامبر به سوى آن دعوت مى كرده ،و از حكم عقل و فرمان خدا سرچشمه گرفته ، به صورت يك برنامه چهار ماده اى در آمده است عبارتند از اينكه آغازش توحيد و يگانگى خداوند، وانجامش معاد، و مراحل متوسط آن ،محكم ساختن پيونده هاى الهى ، و پرهيز از هر گونه گناه مى باشد ارائه داده شده است . (162)



:: ادامه مطلب
داستان آيه 24 : نماز از شهادت نا حق جلوگيرى مى كند
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : یک شنبه 29 بهمن 1391 

نماز از شهادت نا حق جلوگيرى مى كند  
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله چند نفر از مسلمانان را جهت تعليم احكام اسلام و قرآن به طرف يكى از قبايل عرب فرستاد،ولى اين عده با خيانت قبايل هم پيمان پيامبر صلى الله عليه و آله دستگير و تحويل مشركين مكه شدند. مشركين نيز تصميم به كشتن آنان را گرفتند از جمله آنها شخصى با نام (( خبيب بن عدى )) بود چون خواستند او را بكشند گفت : ((اگر ممكن است مرا رها كنيد و تا دو ركعت نماز تمام و كامل گذارم )) آنان گفتند: (( مانعى ندارد )) او دو ركعت نماز تمام و كامل گذارد و سپس گفت ((به خدا سوگند اگر به خاطر آن نبود كه گمان كنيد از ترس مرگ نماز را طول مى دهم بيشتر نماز مى خواندم ))
(لذا گفتند:خبيب كسى بود كه دو ركعت نماز رادر هنگام كشته شدن سنت نهاد)
خبيب را بالاى چوبى برافراشتند و چون او را محكم به چوبه دار بستند گفت ((خدايا! ما پيامبرت را رسانديم اكنون در اين بامداد او رااز وضع ما با خبر ساز! ))
سپس گفت :((خدايا! به حساب يكايك اينان برس و ايشان را دسته دسته بكش واحدى را از اينان باقى مگذار )) در حالى كه سخت او را بسته بودند، به او گفتند: ((از اسلام برگردد تا تو را رها كنيم )) گفت : (( لا اله الا الله )) به خدا قسم دوست ندارم كه از اسلام برگردم و تمام آنچه روى زمين است از من باشد ))
گفتند: ((دوست دارى كه محمد به جاى تو باشد و تو در خانه خود نشسته باشى ؟ ))
گفت ((به خدا سوگند دوست ندارم به تن محمد فرو رود من درخانه ام آسوده باشم )) گفتند ((ولادت و عزى قسم (منظورت آنهاست ) كه اگر برنگردى كشته شوى ))
گفت (( كشته شدنم در راه خدا ناچيز است ))) روى او را از قبله برگرداندند ،او گفت : ((چرا روى مرا از قبله برمى گردانيد ؟ خدايا! اينجا كسى نيست كه سلام مرا بر پيامبرت برساند، پس تو خود سلام مرا به او برسان )).
رسول خدا صلى الله عليه و آله همچنان كه با اصحاب خود نشسته بود،حال وحى به او دست داد و فرمود: (( عليه السلام و رحمة الله بركاته )) سپس گفت :((اينك جبرئيل است كه سلام ((خبيب )) را به من مى رساند! )) سران مشركين ، چهل پسر از فرزندان كشته هاى بدر را فرا خواندند و به دست هر كدام نيزه اى دادند تا يكبار بر (( خبيب ))) حمله بردند، روى او به طرف كعبه برگشت و گفت ((الحمدالله ))
پس از آن مشركى بر او حمله برد نيزه اى به سينه اش كوبيد كه از پشتش در آمد و ساعتى با ذكر خداو ياد محمد صلى الله عليه و آله زنده بود تا شهيد شد. (160)
از اين داستان نتيجه مى گيريم كه هر چه مشركان خواستند اين صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله را از دين اسلام برگردانند تا شهادت ناحق برعليه پيامبر صلى الله عليه و آله بدهد او حتى از جانش هم در راه پيامبر صلى الله عليه و آله دريغ نكرد پس آيا معنى دارد كه انسان در كارهاى روزمره و بعضى از كارهاى كه برايشان پيش مى آيد بر عليه يكديگر شهادت ناحق بدهند!



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2900145
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396