| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
تعریف اخلاص
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1391 

 

ضد ریا، اخلاص است و آن عبارت است از خالص ساختن قصد از غیر خدا و پرداختن نیت از ما سوی اللّه و هر عبادتی که قصد در آن به این حد نباشد، از اخلاص عاری است. پس کسی که طاعت می کند اگر به قصد ریا، یعنی وانمودن به مردم و حصول قدر و منزلت در نزد ایشان باشد، آن «مرایی» مطلق است و اگر به قصد قربت باشد، و لیکن با آن غرض دنیوی دیگری غیر از ریا نیز به آن ضمیمه باشد، مثل این که در روزه نیز قصد پرهیز بکند؛ یا در آزاد کردن بنده ای که خریدار نداشته باشد، قصد فرار از خراجات یا خلاصی از شرارت و بدخلقی او را نیز بکند یا در حج، نیت خلاصی از بعضی گرفتاری های وطن یا شر دشمنان کند، یا در تحصیل علم، قصد عزت و برتری نماید یا در وضو و غسل، نیت خنک شدن یا پاکیزگی کند یا در تصدق به سائل، نیت خلاصی از «اِبرام» او کند و نحو این ها. اگر چه در این وقت، آن شخص مرایی نباشد، و لیکن عمل او از اخلاص خارج است.

پس اخلاص آن است که عمل او از جمیع این شوائب و اغراض خالی باشد و از جهت محض تقرب به خدا بوده باشد.

* * *

بدان که اخلاص، مقامی است رفیع از مقامات مقرّبین و منزلی است منیع از منازله راه دین. بلکه کبریت احمر و اکسیر اعظم است. هر که توفیق وصول به آن را یافت به مرتبه عظمی فایز گردید و هر که مؤید بر تحصیل آن گردید، به موهبت کبری رسید. چگونه چنین نباشد و حال آن که آن، سبب تکلیف بنی نوع انسان است.

چنان که حق سبحانه و تعالی می فرماید: «وَ مآ امِرُوا إِلاَّ لِیَعْبُدُوا اللّه َ مُخْلِصیِنَ لَهُ الدِّینَ» یعنی «بندگان، مأمور به اوامر الهیه نگردیدند، مگر به آن جهت که عبادت کنند خدای را در حالتی که خالص کننده باشند، از برای او دین را».

و لقای پروردگار که غایت مقصود و منتهای مطلوب است، به آن بسته است. همچنان که می فرماید: «فَمَنْ کَانَ یَرْجُواْ لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا» یعنی «هر که آرزوی ملاقات پروردگار خود داشته باشد پس باید عمل صالح به جا آورد و در عبادت پروردگار خود، احدی را شریک نسازد».

و در بعضی از اخبار قدسیه وارد شده است که «اخلاص، سرّی است از اسرار من، به ودیعت می گذارم آن را در دل هر یک از بندگان خود که آن را دوست داشته باشم».

* * *

تقوی بیزاری ستدن است، و آن اخلاص است، یعنی بیزاری ستاند از خویشتن و آن چه دارد و هر چند تبرا درست تر، اخلاص درست تر. از بهر آن که اخلاص از خلوص است؛ هر که پاک تر او خالص تر.

اخلاص آن است که دیدار خویش را از فعل برداری یعنی چون فعلی کنی نبینی و نگویی که من چه کرده ام و از این فعل طاعت را می خواهد. از بهر آن که فعل صفت فاعل است. هر که فعل ببیند، چون فعل خویش دید، خویشتن دید؛ و خویشتن بین خدابین نباشد.

* * *

روایت کردند که حواریان عیسی را پرسیدند که: «اخلاص چیست؟» گفت: «آن که کاری کنی و دوست نداری که تو را بدان بستایند مردمان. دیگر آن که دلت پاک باشد از بد خواستن همه مسلمانان.» چنان که خدای عزّوجلّ فرمود: «إِنَّما المُؤمِنُونَ إِخْوَةٌ» مؤمنان برادران یکدیگرند».

ماهیت اخلاص

اخلاص، خالص گردانیدن عمل از همه شائبه هاست، چه کم و چه زیاد، به طوری که قصد تقرب در آن خالص شود و انگیزه ای برای عمل جز آن وجود نداشته باشد و این امر تنها در مورد کسی قابل تصور است که دوستدار خدا و شیدای او بوده و تمام اندیشه اش در امور آخرت مستغرق باشد. به طوری که در دل او جایی برای دوستی دنیا باقی نمانده باشد؛ چنین کسی حتی خوردن و آشامیدن را نیز دوست نمی دارد، بلکه رغبت او به آن ها، مانند رغبت او به قضای حاجت است. چه آن ضرورتی جِبْلی است. او اطعام را به سبب آن که اطعام است دوست نمی دارد، بلکه از آن جهت که برای عبادت خدا به او نیرو می دهد از آن استفاده و آرزو می کند که کاش شر گرسنگی از او کفایت می شد، تا نیازی به خوردن نداشته باشد. لذا در دل او لذتی نسبت به آن چه بر مقدار ضروری است باقی نمی ماند، و تنها مقدار ضروری مطلوب اوست؛ چه آن ضروری دین اوست و وی جز در فکر دین خود نیست. این شخص اگر بخورد یا بیاشامد یا قضای حاجت کند، در همه حرکات و سکنات خود عملش خالص و نیتش درست است؛ اگر او مثلاً بخوابد که آسایش یابد تا بر عبادت توانایی پیدا کند خوابش عبادت و در این حال دارای مرتبه مخلصان است. اما کسی که چنین نیست، باب اخلاص در عمل بر روی او مسدود است. به استثنای افراد کم و نادری. چنان که اگر کسی محبت خداوند و دوستی آخرت بر او غلبه یافته باشد، حرکت معتاد او صفات فکر و اندیشه اش را کسب می کند و اخلاص می شود.

همچنین کسی که محبت دنیا و برتری جویی و ریاست طلبی بر او چیره شده و به طور خلاصه محبت غیر خدا بر او استیلا یافته است، همه حرکات معمولی او این صفات را به خود می گیرد و عبادات او اعم از روزه و نماز و غیر آن ها جز به ندرت، از این آفات مصون نمی ماند.

انسان با لذت های نفسانی گره خورده و در شهوت های خود فرو رفته و کم است که فعلی از افعال و عبادتی از عبادات او خالی از این قبیل لذت ها و اغراض زودگذر دنیوی باشد؛ از این رو گفته اند: کسی که در دوران عمر خویش یک گام از روی اخلاص برای رضای خدا بردارد، رستگار شده است. و این به سبب ارزشمندی و کمیابی اخلاص و دشواری پاکیزه کردن دل از این شائبه ها و اغراض آن است که انگیزه آن تنها طلب تقرب به خدا باشد و اگر همین لذت های نفسانی به تنهایی انگیزه عمل باشند، روشن است که کار دارنده آن چقدر دشوار خواهد بود.



:: ادامه مطلب
حقیقت اخلاص
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1391 
مرحوم فیض کاشانی در محجة البیضاء در این زمینه چنین می نویسد: «حقیقت اخلاص آن است که نیت انسان از هرگونه شرک خفی و جلی پاک باشد» ، قرآن مجید می فرماید: و ان لکم فی الانعام لعبرة نسقیکم مما فی بطونه من بین فرث و دم لبنا خالصا سائغا للشاربین؛ در وجود چهارپایان برای شما درسهای عبرتی است، چرا که از درون شکم آنها، از میان غذاهای هضم شده و خون، شیر خالص و گوارا به شما می نوشانیم. (102)
«شیر خالص آن است که نه رگه های خون در آن باشد، و نه اثری از آلودگی درون شکم و نه غیر آن، صاف و پاک و بدون غل و غش باشد؛ نیت و عمل خالص نیز همان گونه است، باید هیچ انگیزه ای جز انگیزه الهی بر آن حاکم نگردد. » (103)
در روایات اسلامی نیز تعبیرات بسیار لطیفی درباره حقیقت اخلاص و نشانه های [276]
مخلصین بیان شده که به بخشی از آن اشاره می کنیم:
1- در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم که فرمود: «ان لکل حق حقیقة و مابلغ عبد حقیقة الاخلاص حتی لا یحب ان یحمد علی شی ء من عمل لله؛ هر حقیقتی نشانه ای دارد، هیچ بنده ای به حقیقت اخلاص نمی رسد مگر زمانی که دوست نداشته باشد که او را به خاطر اعمال الهی اش بستانید. » (104)
2- در حدیث دیگری از همان حضرت نقل شده که فرمود: «اما علامة المخلص فاربعة؛ یسلم قلبه، و تسلم جوارحه، و بذل خیره و کف شره؛ اما علائم مخلص چهار چیز است: قلبش تسلیم خداست، همچنین اعضایش تسلیم فرمان اوست، خیر خود را در اختیار مردم می گذارد و شر خود را باز می دارد. » (105)
3- در حدیث دیگری از امام باقر علیه السلام می خوانیم: «لایکون العبد عابدا لله حق عبادته حت-ی ینقطع عن الخلق کله الیه، فحینئذ یقول هذا خالص لی فی-تقبله بکرمه؛ هیچ عبادت کننده ای حق عبادت خدا را به جا نمی آورد، مگر این که از تمام مخلوقات چشم بردارد و متوجه او شود؛ در این هنگام، خداوند می فرماید: این برای من خالص شده است؛ پس به کرمش او را می پذیرد. » (106)
4- و بالاخره امام صادق علیه السلام جان سخن را در یک جمله کوتاه خلاصه کرده، و درباره اخلاص می فرماید: «ما انعم الله عزوجل علی عبد اجل من ان لایکون فی قلبه مع الله غیره؛ خداوند متعال نعمتی بزرگتر از این به بنده ای نداده است که در قلبش با خدا، دیگری نباشد. » (107)
اکنون با توجه به اهمیت فوق العاده اخلاص، و تاثیر عمیق آن در پیمودن راه حق، و وصول به مقامات عالیه قرب الی الله، این سؤال پیش می آید که اخلاص را چگونه می توان به دست آورد؟
بی شک اخلاص نیت همیشه برخاسته از ایمان و یقین و عمق معارف الهیه است؛ هر قدر یقین انسان به توحید افعالی خدا بیشتر باشد و هیچ مؤثری را در عالم هستی، جز ذات
[277]
پاک او نشناسد، و همه چیز را از او و از ناحیه او و به فرمان او بداند، و اگر اسباب و عواملی در عالم امکان وجود دارد، آن را نیز سر بر فرمان او ببیند چنین کسی اعمالش توام با خلوص است؛ زیرا جز خدا مبدا تاثیری نمی بیند که برای او کار کند.
این حقیقت در روایات اسلامی در عبادات کوتاه و پر معنایی منعکس است: امام علی بن ابیطالب علیهما السلام در حدیثی می فرماید: «الاخلاص ثمرة الیقین؛ اخلاص میوه درخت یقین است. » (108)
و از آنجا که عبادت به مقتضای واعبد ربک حتی یاتیک الیقین یکی از اسباب یقین می باشد، در حدیث دیگری از همان حضرت آمده است که «الاخلاص ثمرة العبادة؛ اخلاص میوه درخت عبادت است. » (109)
و نیز از آنجا که علم و معرفت یکی از سر چشمه های یقین است، و یقین چنان که گفتیم سرچشمه اخلاص است، در حدیثی از همان حضرت آمده است که فرمود: «ثمرة العلم اخلاص العمل؛ میوه علم، اخلاص عمل است. » (110)
و بالاخره در گفتار جامعی از مولی علی علیه السلام به سرچشمه های اخلاص چنین اشاره شده است: «اول الدین معرفته، و کمال معرفته التصدیق به، و کمال التصدیق به توحیده، و کمال توحیده الاخلاص له؛ سرآغاز دین معرفت خداست، و کمال معرفتش تصدیق ذات اوست، و کمال تصدیق ذاتش، توحید و شهادت بر یگانگی او می باشد؛ و کمال توحید او اخلاص است. » (111)
102- سوره نحل، آیه 66.103- المحجة البیضاء، جلد 8، صفحه 128 (باتلخیص) .104- بحار، جلد69، صفحه 304.105- تحف العقول، صفحه 16.106- مستدرک الوسائل، جلد 1، صفحه 101.107- همان مدرک.108- غرر الحکم جلد 1، صفحه 30 (شماره 903) .109- غرر الحکم، جلد1، صفحه 17 (شماره 444) .110- غرر الحکم، جلد 1، صفحه 361 (شماره 55) .111- نهج البلاغه، خطبه 1.
 
اخلاق در قرآن (جلد 1: اصول مسائل اخلاقی)


:: ادامه مطلب
اخلاص، روحی در کالبد تبلیغ
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1391 

 

سرمقاله: اخلاص، روحی در کالبد تبلیغ
پدید آورنده : نبوی، محمد حسین ، صفحه 4
 
یکی از ویژگیهای درونی مبلغ، اخلاص در کل فرایند تبلیغ می باشد. اخلاص تبلیغ را نور می بخشد، نفوذ می دهد، اعماق جان مخاطبان را به اصلاح می کشاند، روح گوینده و شنونده را سیقل می دهد و بالاخره رضای الهی را موجب می گردد.
اخلاص در لغت
اخلاص در کتاب معتبر مقاییس این گونه معنا شده است «تنقیة الشی ء و تهذیبه؛ پاک کردن و منزّه کردن چیزی را گویند.»
امام صادق علیه السلام در حدیث جنود عقل و جهل می فرمایند: «اَلْإِخْلَاصُ وَ ضِدُّهُ الشَّوْب؛(1) ضد اخلاص شوب است.»
شوب در کتب العین، لسان العرب، و مجمع البحرین به معنای مخلوط بودن است.
پس اخلاص به معنای پاکی و منزه بودن و عدم مخلوط شدن با چیز دیگری است.
مجمع البحرین می نویسد:
«مَعْنَی الأِخْلاصِ هِیَ الْقُرْبَةُ الَّذی یُذْکِرُها اَصْحابُنا فی نِیّاتِهِمْ وَ هُوَ ایقاعُ الطّاعَةِ خالِصا لِلّهِ؛ معنای اخلاص به همان
______________________________
1. بحارالأنوار، ج1، ص109.
 

 



:: ادامه مطلب
در باب اخلاص
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1391 

 

معنای لغوی اخلاص
هر چیز که آن یگانه باشد و چیزی دیگر با او نیامیزد آن را خالص گویند. و خلوص در کلام عرب خروج باشد، و هر که از میان قومی جدا شود گویند: خلص من بینهم، از بهر آن که با ایشان نیامیزد، و چون پسران یعقوب عیلهم السلام خلوت ساختند از بهر راز گرفتن را، خَلَصُوا نَجِیّا (یوسف، 80) ای اعتزلوا من الناس یتناجون بینهم. پس معنی اخلاص در جمله انفراد است که هر چه یگانه بود و با دیگری نیامیزد خالص باشد. (ص 1283)
معانی عرفانی
حق لغت این است که یاد کردیم باز گردیم به سخن جنید که او گفت: اخلاص آن است که تو از او خدایی خواهی از عملی که باشد، یعنی این که خدا اخلاص فرمود بندگان را گفت: وَ ما أُمِرُوا إِلاّ لِیَعْبُدُوا اللّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ (بینه، 5) مراد از او آن بود که دینی که داری به اخلاص دار. یعنی هر چه کنی از بهر من کن با من کسی را میامیز. پس اخلاص عام ترک شرک است. که چون توحید آرد با خدا غیر خدا را یار کند اخلاص نیست. باز چون از شرک تبرا کردند و به یگانگی او مقر آمدند توحید به اخلاص گشت. باز از این جا بگذرد و اخلاص آرد به صفات او: به آن که هیچ چیز را شبیه و مثل او نگوید نه به ذات و نه به صفات و فعل. تا هم چنان که در اعتقادات مخلص باشد، در اعتقاد صفات نیز مخلص باشد. چون اعتقاد بر این که وصف خالص آمد، او مؤمنی باشد مخلص. (ص 1283)
عمل خالص
باز از این برتر اخلاص هست و آن آن است که هر عملی که بیارد در آن عمل ریای حق و عجب نفس نیارد تا عمل او خالص گردد از معانی مفسده. باز از این برتر اخلاص هست و آن آن است که از آن عمل که بیارد مراد او رضای حق باشد نه طمع ثواب. تا اگر او را در هر دو کون هیچ مکافات نباشد چون رضای حق یافته باشد بسنده کند.
باز از این برتر اخلاص هست و آن آن است که هر چه کند کرده خویش نبیند، از بهر آن که چنان که او حق نیست فعل او هم حق نیست، چون ببیند که من چه کرده ام و چیزی که می بیند غیر حق بود اخلاص نیست.
* * *
و از این معنا است که خدا همه خلق را اخلاص فرمود، لکن صفت مخلصی نداد مگر انبیا را. چون یوسف علیه السلام در فروختن و به چاه افکندن و در انواع محن که او را پیش آمد راست بود و همه حق دید، که راستی در حق دیدن است، و حق او را این صفت بداد و گفت: کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصینَ. (یوسف، 24) (ص 1248)
مخلِص و مخلَص
مخلِص و مخلَص هر دو خوانده اند. آن که مخلِص به کسر خواند معناش چنان باشد که خود را خالص گردانید از بهر ما، و آن که مخلَص خواند چنان باشد معناش که ما او را خالص گردانیدیم از بهر خود تا ما را توانست بودن. و چون موسی علیه السلام از اهل و فرزندان خویش جدا گشت در مقام حیرت که او راه گم کرد و آتش دید او را این وصف نهاد و گفت: وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسی إِنَّهُ کانَ مُخْلَصًا وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا. (مریم، 51)
و چون الیاس پیغامبر علیه السلام قوم خویش را فرمود از غیر حق تبرا کردن و به حق یگانه بودن، حق تعالی آن را که از او قبول کرد وصف اخلاص نهاد و گفت: فَکَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلاّ عِبادَ اللّهِ الْمُخْلَصینَ. (صافات، 127 ـ 128)
و همه اخلاص های قرآن را بر این معنی تخریج توان کردن. (ص 1285)
خدابینی
اخلاص آن است که دیدار خویش را از فعل برداری، یعنی چون فعلی کنی نبینی و نگویی که من چه کرده ام. و از این فعل طاعت را می خواهد. از بهر آن که فعل، صفت فاعل است. هر که فعل ببیند چون فعل خویش دید خویشتن دید و خویشتن بین خدابین نباشد.
نبینی که ابلیس طاعت خویشتن دید او را خویشتن در دیده آمد تا گفت: «انا» و چون خدا را بدید از خدا دیدن کور گشت تا حق امر فراموش کرد، که اگر آمر را بدیدی حق آمر بدانستی [چو حق آمر بدانستی] به جای آوردی. و دلیل بر این قول جبرئیل است و قول پیغامبر علیهما السلام چون او را پرسید: ما الاحسان قال اَنْ تَعْبُدَ اللّهَ کَاَنَّکَ تَراهُ. چنان پرست که گویی او را می بینی. نگفت چنان که عبادت را بینی ـ و شک نیست که چون بنده را حال به آن جای رسید که گویی خدا را می بیندی، نه نفس ماند او را و نه خلق و نه فعل. (ص 1285)
پدید آورنده : ابوابراهیم مستملی بخاری (قرن 5) ، صفحه 94
 

 



:: ادامه مطلب
آشنایی با مسجد جامع اصفهان
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1391 
اگر تاریخ ایران را به سه دوره پیش از تاریخ، دوره ایران باستان و دوره اسلامی تقسیم‌بندی کنیم، به ترتیب معبد چغازنبیل، مجموعه تخت جمشید و مسجد جامع اصفهان بهترین گزینه‌های معماری این دوران‌ هستند.

مسجد جامع اصفهان موزه‌ای است از تحول و تکامل معماری ایرانی در طول چهارده قرن تاریخ ایران پس از اسلام. واقعیت عینی تونل زمان را با گشت زدن در مسجد جامع اصفهان می‌توان لمس کرد.

اینجا مکان مقدسی است که در ابتدا جایگاه یک آتشکده عصر ساسانی بوده، سپس یک مسجد ساده در قرن دوم و سوم هجری بر روی آن بنا شده.

بعد از آن، دیلمیان، سلجوقیان، ایلخانیان، مظفریان، تیموریان، ترکمن‌ها، صفوی‌ها، افغان‌ها و قاجارها یا توسعه‌اش داده‌اند یا مرمتش کرده‌اند.

از طرفی طعمه حریق شده، از زلزله لرزیده و هم در جنگ بمباران شده و با این حال گنبد تاج‌الملک آن نهصد سال است که بدون برداشتن حتی یک ترک به حیات خود ادامه می‌دهد و اغراق نیست اگر بگوییم این گنبد یکی از کامل‌ترین گنبدهای آجری بنا شده بر روی کره زمین است.

گفته می‌شود در مسجد جامع اصفهان از 484 تکنیک مختلف برای ساخت تاق‌های قوسی استفاده شده است. علاوه بر همه اینها زیباترین محراب گچبری شده مساجد ایران، محراب الجایتو را می‌توان در اینجا به تماشا ایستاد.

در مسجد جامع اصفهان شبستان صفویه، شبستان سلجوقی، شبستان آ‌ل‌مظفر، ایوان‌های چهار طرف، مسجد الجایتو، آرامگاه علامه مجلسی، صفه حکیم، صفه عمربن عبدالعزیز، محراب دراویش، حوض، صحن، گنبد نظام‌الملک ، گنبد تاج‌الملک و.. از آثاری هستند که باید به دقت دیده شوند.

آرش نورآقایی



:: ادامه مطلب
آشنایی با مسجد متحرک - آلمان
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1391 
ایده اصلی ساخت مسجد متحرک از سوی گروهی از جوانان مسلمان شهر بروهل نزدیک کلن بوده، آنها می خواستند بعد از 11 سپتامبر تمامی واقعیت اسلام را به جهانیان معرفی کنند.

حی علی الصلوه ... حی علی ...
طنین صدای اذانی که از بلندگوی تریلی در حال حرکت به گوش می‌رسید به‌رغم حیرت و شگفتی مردم خیابان آرامش خاصی را در هیاهوی شهر شلوغ هانوور حکمفرما می‌کرد.

برای مردم کشورهای اروپایی مشاهده گروه‌های مختلف کولی‌های سرگردان که با به دوش کشیدن باروبنه زندگی و اجرای نمایش در شهرهای متنوع به امرار معاش می‌پردازند چندان خالی از تعجب نیست که حالا عده‌ای از مسلمانان نه به قصد کسب درآمد بلکه فقط با نیت برآوردن ندای پروردگار، عبادتگاه خود را بر دوش زده و همانند پیک‌های مذهبی با عبور از شهرها و محله‌های مختلف کشور آلمان مردمان را به سوی اسلام فرامی‌خوانند.

 مسجد متحرک مسلمانان کشور آلمان یکی از اقدامات برجسته‌ای است که طی هفته‌های گذشته باعث جلب نظر عده فراوانی از مردم این کشور و حتی جهانیان شد. گنبد فیروزه‌ای و هلال طلایی رنگ بر فراز آن با تابش نور خورشید چنان مسحورکننده است که بی‌اختیار نگاه هر مسلمان و غیرمسلمانی را به سوی خود می‌کشاند.

 مناره‌های دو طرف گنبد مسجد، طاق‌های آن با نقش و نگارهای اسلامی و خطوط اسلیمی و ایوان جلوی درگاه هیچ چیزی کم از یک مسجد واقعی ندارند. صحن مسجد با ستون‌های برافراشته و معماری خاص اماکن مذهبی اسلامی بر زیبایی خیره‌کننده آن می‌افزاید. با ورود به هر شهر گنبد و مناره‌های 8 متری آن با کمک تجهیزات پیشرفته‌ای که بر یدک‌کش آن سوار است سربرمی‌آورند و نمای زیبای یک مسجد را به سرعت پیش روی عابران پدیدار می‌کنند.

 فضای داخلی این مسجد سیار از نمای بیرونی آن جالب‌تر است. برخلاف دیگر مساجد اینجا مکانی برای نمازگزاردن و وضع خطابه و سخنرانی نیست. کامپیوترهای مستقر در داخل اتاقک این مسجد در هر لحظه جوابگوی سوالات عده بسیاری از مراجعه‌کنندگان خواهد بود. تمامی دیوارهای این اتاق با انبوهی از آیات و احادیث الهی پوشیده شده‌اند که همگی با مضامینی خاص سعی در رفع ابهامات موجود درباره مسایل مختلف مسلمانان دارند.

 نور و فضای روحانی خاصی که مطابق ظرافت‌های ویژه روحیه مسلمانان است محیط آرامش‌بخشی را برای بازدیدکنندگان به خصوص افراد غیرمسلمان به وجود می‌آورد.

آیات و روایات بسیاری که هر یک با خطوط خاص اسلامی نقش شده‌اند بیشتر به‌بیان مسائلی توجه دارند که طی سال‌های اخیر و به خصوص پس از واقعه 11 سپتامبر 2001 به عنوان دستاویزی جهت سرکوب مسلمانان از سوی غربیان به کار گرفته می‌شوند. «قرآن کریم می‌گوید که هر زن و مردی در پیشگاه خداوند با هم برابر هستند.

 در بسیاری از سرزمین‌های اسلامی با زنان رفتار درستی انجام نمی‌شود که این نوع برخوردها باعث شده است که افراد غیرمسلمان آن را به تعلیمات اسلامی نسبت دهند در صورتی که اصلا چنین نیست.

 این مسائل بیشتر به سنن و آداب و رسوم مردم هر منطقه بستگی دارد که حتی در دوران پیش از ظهور اسلام نیز می‌توان آنها را مشاهده کرد.»

 ارکان کوری مسلمان اهل ترکیه که سال‌های بسیاری را در آلمان به سر برده است هم‌اکنون مسوول هماهنگی و مدیریت این مسجد متحرک است. او که از نحوه برخورد و قضاوت مردم اروپا با مسلمانان بسیار ناراضی است در گفت‌وگو با روزنامه اشپیگل می‌گوید: «چرا مردم فکر می‌کنند که اسلام مسلمانان را تشویق به جنگ می‌کند؟! معنای جهاد در دین ما یک همکاری گروهی برای انجام هر عمل خیر است که متاسفانه به دلیل تفاسیر نادرستی که از آن شده به عنوان «جنگ مقدس یاد می‌شود.»

 مسجد متحرک آلمان در تابستان امسال با اعتباری در حدود 25 هزار یورو  فعالیت خود را آغاز کرده و با عبور از شهری به شهری دیگر در سرتاسر آلمان به گسترش و ترویج تعالیم اسلامی می‌پردازد.

هم‌اکنون گروه «ملی گروس» که بزرگ‌ترین انجمن اسلامی کشور آلمان به شمار می‌آید هدایت این مسجد 13 متری را در شهرهای این کشور به عهده دارد. «اول فقط می‌خواستیم که پایگاهی داشته باشیم که بعد از 11 سپتامبر تمامی واقعیت اسلام را به جهانیان معرفی کنیم اما بعد متوجه شدیم که فقط عده کمی از مردم به پایگاه مراجعه می‌کنند و هیچ رویکردی در میان مردم غیرمسلمان نداریم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم این فعالیت را در دیدار رودررو با مردم و تبادل‌نظر با آنها در پیش بگیریم.»

مسجد متحرک آلمان جای امنی است که در آن هیچ جنگی، خشونتی و هیچ 11 سپتامبری وجود ندارد. در آن فقط روح تعالیم اسلامی‌ است که در جریان دارد.

 لیدا هادی

همشهری آنلاین



:: ادامه مطلب
آشنایی با مسجد فهرج - یزد
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1391 
اینجا فهرج یزد است. روستایی که مسجد 1400 ساله فهرج را در خود جای داده است.

یزد، خود قدمتی پنج‌هزار ساله دارد و در طول تاریخ همواره مردمی مذهبی را در خود جای داده است. از اینرو منطقی است که قدمت مسجد بیش از 14 قرن و به پیش از ورود اسلام باز گردد.

در آن هنگام و در عهد ساسانیان، آتشکده فهرج، نیایشگاه مردم یکتاپرست زرتشتی این دیار بود و پس از اسلام نیز همچنان نیاشگاه این مردمان، اما در کسوت مسجد، باقی ماند.
مسجد فهرج در دل بافت سنتی روستایی به همین نام قرار دارد، جایی که زرق و برق تمدن مدرن به آن راه نبرده است.

در گذر از پس‌کوچه‌های تنگ روستا حس گذر از ورای زمان به انسان دست می‌دهد و با رسیدن به مسجد بوی هزاران سال فرهنگ و تمدن ایرانی در مشام آدمی می‌پیچد. آنگاه، مسجد با همه صمیمیت و تواضع در برابر دیدگان ظاهر می‌شود.

در نخستین نگاه، مسجد هیچ شباهتی به مساجد دیگر ندارد. نه گنبدی، نه کاشیکاری‌ای، نه کتیبه‌ای و نه محرابی. اما چیزی فراتر از اینها در اوست. روح. همان نفخه ای که در گل آدمی دمیده شد و خلقت آدم را رقم زد.

تک مناره خشت و گلی مسجد بعدها به بنای اصلی ملحق شده است.

درهای چوبی سرخ رنگ آن دیدگانمان را به سوی خود کشید، درهایی که گویی دروازه ورود به معنویت‌اند.

طایفه‌های کوچروی عهد پیشدادیان در مسیر خود از بلخ به پارس، یزد را یزدان نام داده بودند، نامی برازنده شهر که معنای آن عبادت است. مسجد فهرج با آن دروازه‌های معنوی‌اش بخشی از یزد، همین عبادتگاه باستانی است.

روستای باستانی فهرج در 60 کیلومتری شرق استان یزد، در مسیر یزد-کرمان و در دل کویر آرام گرفته است. این شهر یکی از مراکز اسکان اولیه ایرانیان بوده و پهره نام داشته است.
کوه چلته در شمال شرقی بر آستانه فهرج ایستاده است. قلعه‌ای باستانی و آب‌انباری قدیمی نیز دیگر مشخصه‌های روستای فهرج است.

در ایران نیز همچون بسیاری از کشورهای کهن و متمدن، ظهور اسلام تاثیر بسزایی بر سرنوشت فرهنگی و هنری این ملل، داشته است. و بدین ترتیب شالوده هنرهای اسلامی از نفوذ ترکیب هنرهای ممالک مغلوب بوجود آمد.

با آن که در یک روز تعطیل وارد روستا شدیم، اما احدی را در مسجد نیافتیم. یعنی در این ساعت، هیچ‌کس نیامده بود تا سوار بر سفینه مسجد دل زمان را بشکافد و دقایقی را به سفری هیجان‌انگیز در تاریخ سپری کند؟ شک دارم که چنین باشد. علت را از راهنمای مسجد پرسیدیم. پاسخی نداشت.

اما در کشوری با این همه جاذبه تاریخی و فرهنگی که در هر گوشه دورافتاده‌اش ردپای تمدن کهن بشری را می‌توان دید چگونه چنین چیزی ممکن است. مگر نه این است که ایران از لحاظ جاذبه‌های تاریخی یکی از ده کشور نخست دنیاست.

چنان که در تصاویر می‌بینید چهره زیبا و اصیل مسجد را عوارض ناساز بی‌فرهنگی آلوده است. عجیب است در بنایی این چنین کهن پنکه به سقف آویخته‌اند. مگر در طول هزاران سال، برای خنک کردن مسجد از پنکه استفاده می‌شده است! پس آن همه فخر و مباهات به معماری هوشمندانه ایرانی چه می‌شود!

حال زار دیوارها و سقف و مسجد خود حکایت دیگری از بی‌توجهی متولیان مسجد دارد. بر دیوارها در کمال بی‌سلیقگی میخ کوبیده‌اند و فضا را با پارچه‌های بدترکیب تقسیم کرده‌اند. سیم‌های برق به‌زشتی بر دیوارها آویخته شده‌اند و در آستانه در ورودی مسجد برای خوشامد به همان اندک بازدیدکنندگان پیت حلبی زنگ‌زده 17 کیلویی در نقش سطل‌آشغال ایفای نقش می‌کند!

 آزاده صبوری - آوا بابازاده

همشهری آنلاین



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894251
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396