| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
نیاز اساسی بشر امروز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1391 

یكی از نیازهای ثابت همگانی تغییرناپذیر و نسخ ناپذیر كه زمان، توان تاثیرگذاری در آن را ندارد؛ موضوع عبادت و پرستش است. یكی از نیازهای اساسی بشر پرستش است. پرستش حالتی است كه در آن انسان از ناحیه باطنی خود به حقیقتی كه او را آفریده و خود را در قبضه قدرت او می بیند و خود را نیازمند و محتاج او می داند؛ توجه می كند. این حالت در واقع سیری است از خلق به سوی خالق.

عدم پرستش و عبادت، در روح بشر عدم تعادل را ایجاد می كند. با یك مثال مفهوم عدم تعادل را روشن می نماییم. حیوانی باربر را در نظر بگیرید كه خورجینی روی او قرار داده شده كه یك طرف پر و طرف دیگر خالی باشد كه در این صورت تعادل ایجاد نشده و حركت حیوان بسیار دشوار می شود؛ انسان نیز به همین صورت است. در وجود او خانه ها و فضاهای خالی زیادی وجود دارد، در دل انسان جای خیلی از چیزها است. حال هر نیازی كه برآورده نشود، روح انسان را مضطرب و نامتعادل می سازد. اگر انسان بخواهد در تمام عمر به عبادت بپردازد و به دیگر نیازهایش بی توجه باشد؛ همان نیازها او را ناآرام و ناراحت می نمایند. و یا بالعكس اگر انسان همیشه به دنبال مادیات باشد و جایی برای معنویات نگذارد، باز هم روح و روان او ناراحت و نا آرام است.

" نهرو" مردی است كه از سنین جوانی لامذهب شده بود. در اواخر عمرش یك دگرگونی و انقلابی در وجودش ایجاد شد. او می گوید: من هم در روح خود و هم در جهان یك خلأ، یك جای خالی احساس می كنم كه هیچ چیزتوان پركردن آن فضا را ندارد الا معنویت.اضطرابی كه در جهان پیدا شده، علتش اینست كه نیروهای معنوی جهانتضعیف شده است. او می گوید: الان در اتحاد جماهیر شوروی- قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی- این ناراحتی به سختی وجود دارد. تا وقتی كه مردم آنجا گرسنه بودند و گرسنگی اجازه نمی داد كه درباره چیز دیگری فكر بكنند، یكسره در فكر تحصیل معاش بودند. حال كه زندگی عادی پیدا كرده اند یك ناراحتی روحی در میان آنان پیدا شده است. زمانی كه از كار، بیكار می شوند تازه اول مصیبت آنهاست كه این ساعات فراغت را با چه چیز پرنمایند؟ بعد می گوید: من گمان نمی كنم اینها بتوانند آن ساعات را جز با یك امور معنوی با چیز دیگری پر كنند. و این همان خلایی است كه من دارم.

پس عبادت یك نیاز واقعی انسان است. امروز كه در دنیا بیماری های روحی و روانی زیاد شده است، به علت روی برگرداندن انسان از عبادت و پرستش است. نماز قطع نظر از هر چیزی، طبیب خانه است؛ یعنی اگر ورزش برای سلامتی مفید است، اگر آب سالم و تصفیه شده برای هر خانه ای لازم است، اگر هوای پاك برای هر كس ضروری است، نماز هم برای سلامتی انسان لازم است. اگر انسان در شبانه روز ساعتی را به راز و نیاز با پروردگار اختصاص دهد، روحش را پاك می كند. عنصرهای موذی به وسیله نماز از روح انسان بیرون می روند.

از نظر اسلام سرلوحه تعلیمات، عبادت است. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: به خدا بعد از ایمان، چیزی در حد نماز نیست. پیامبراكرم صلوات الله علیه می فرماید: نماز مثل چشمه آب گرمی است كه در خانه انسان باشد و انسان روزی پنج بار در آن آب گرم شست و شو كند.

خداوند در قرآن كریم می فرماید:" ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون".( ذاریات/ 56)؛ ما جن و انس را خلق نكرده ایم مگر برای این كه عبادت كنند. هدف از خلقت انسان عبادت است و انسان از راه عبادت و پرستش است كه به كمال می رسد. استغفار و عبادت در مقابل ایزد منان انسان را به انسانیت می رساند. امام صادق علیه السلام می فرماید: پیامبر(ص) در هیچ مجلسی نمی نشست مگر این كه 25 بار استغفار می كرد، و می گفت: استغفرالله ربی و اتوب الیه.

و یا حضرت علی علیه السلام با آن عظمت انسانی كه داشت وقتی در محراب عبادت قرار می گرفت غرق در خدا می شد و آن گونه عبادات باعث روشن ضمیری و قدرت حضرت می شد.

" عدی بن حاتم" از یاران نزدیك حضرت بود. روزی به نزد معاویه آمد در حالی كه سالها از شهادت امیرالمومنین گذشته بود. معاویه می دانست كه عدی از یاران قدیمی امام است، پس خواست كاری كند كه عدی سخنی بر علیه امام بگوید. از او پرسید: عدی! این الطرفات؟ پسرانت كجا هستند؟- عدی سه پسر داشت كه در سنین جوانی در ركاب امام درجنگ صفین به شهادت رسیده بودند- معاویه با این سوال قصد ناراحت كردن عدی را داشت. عدی گفت: پسرانم در ركاب مولایشان علی با تو كه در زیر پرچم كفر بودی جنگیدند و كشته شدند. معاویه گفت: علی درباره تو انصاف نداد. گفت: چطور؟ معاویه پاسخ داد: پسران خویش را نگه داشت و پسران تو را به كشتن داد.

عدی گفت: معاویه من درباره علی انصاف ندادم كه اكنون او در زیر خروارها خاك باشد و من زنده باشم. ای كاش مرده بودم و علی زنده می ماند.

معاویه دید تیرش به هدف نخورد پس با نرمی گفت: الان دیگر از این حرفها گذشته كمی از كارهای علی را برایم توصیف كن. عدی عذر خواست و معاویه اصرار نمود. در نهایت عدی اینگونه حضرت را توصیف نمود: " یتفجرالعلم من جوانبه والحكمة من نواحیه" ؛ علی مردی بود كه علم و حكمت از اطرافش می جوشید. علی آدمی بود كه در مقابل ضعیف، ضعیف بود و در مقابل ستمكاران، نیرومند.

معاویه حال منظره ای را كه به چشم خود دیدم را برایت می گویم: در یكی از شبها علی را در محراب عبادت دیدم كه غرق در خدا بود و محاسنش را به دست مبارك گرفته و می گفت: آه از این دنیا و آتش های آن، یا دنیا! غری غیری؛ ای دنیا كس دیگر غیر از من را بفریب.

عدی، حضرت را آن چنان  وصف نمود كه دل سنگ معاویه تحت تاثیر قرار گرفت به طوری كه با آستین لباسش اشكهای صورتش را پاك كرد. و بعد گفت: دنیا عقیم است كه مانند علی بزاید.

پس عبادت از ارزش والایی برخوردار است كه انسان به جز تعداد معدودی به عظمت و ارزش واقعی آن پی نبرده است. یكی از عالیترین گونه عبادت نماز است. نماز پناهگاهی مطمئن و دژی استوار و خلل ناپذیر است. داروی اضطرابها و نگرانیها و دوای ترسها و دلهره هاست.

فریضه نماز در فرهنگ اسلام، به گونه ای تشریح شده است كه اگر انسان، آن را با تمام مراحل و شرائط، انجام دهد در واقع مسیر همه زیبائیها را پیموده و از همه زشتیها در امان می ماند.

در نماز زیربنای سعادت و خوشبختی دنیوی پایه ریزی شده است. در نماز ریشه و اصول اعتقادی كامل می گردد، معرفت و عرفان حقیقی به دست می آید، روح تعبد و معنای عبادت، روشن و عملی می شود. عالی ترین روشهای اخلاقی و تربیتی اجرا می گردد، به بهترین وجه مسائل اجتماعی، حقوقی و انسانی تعلیم می شود، به پاكترین نوع به مسائل مالی و اقتصادی توجه می گردد و بالاخره بهداشت جسم و روح و طهارت تن و روان، مورد توجه عمیق قرار می گیرد.

از آنجا كه عبادت نقشی مهم در به كمال رساندن انسان بر عهده دارد بر آن شدیم كه در این خصوص بیشتر توجه نموده و در سلسله مباحثی به مقدمات آن و اسرار عرفانی و اخلاقی آن بپردازیم و امید داریم كه اولاً مورد قبول حضرت حق و در ثانی  مورد قبول و استفاده شما عزیزان قرار بگیرد. در این بخش نماز را از دیدگاه قرآن بررسی می نماییم.


نماز از دیدگاه قرآن

نماز در تمام ادیان الهى به عنوان برترین آیین عبادى و ركن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است. درخواست ‏حضرت ابراهیم(ع) چنین بوده است كه:« رب اجعلنى مقیم الصلوة و من ذریتى ... (ابراهیم /‏40)؛ پروردگارا، من و ذریه‏ام را برپا دارنده نماز قرار ده.‏» به حضرت موسى (ع) در كوه طور خطاب شد:« اننى انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذكرى(طه /‏14)؛ همانا من الله هستم، معبودى جز من نیست مرا پرستش كن و نماز را براى یاد من برپا دار.»

حضرت عیسى(ع) مى‏گوید:«... و اوصانی بالصلوة والزكاة ما دمت ‏حیّا (مریم /‏31)؛... و مرا توصیه نموده به نماز تا زمانیكه زنده هستم.‏»

و در چند جاى قرآن سخن از میثاق بنى‏اسرائیل آمده است كه بخشى از مواد آن اقامه نماز است.(1)

در آیین مقدس اسلام نیز« نماز» جایگاه ویژه‏اى دارد و در قرآن كریم بر آن تاكید فراوان شده است.

در این كتاب الهى وظایفى براى مسلمانان، در مقابل نماز مقرر شده است. این وظایف عبارتند از:


1- برپایى نماز

در آیات زیادى برپایى نماز در كنار«ایتاء زكوة‏»؛ پرداختن زكات آمده است.

تكیه بر این دو ركن، در حقیقت ‏براى بیان این واقعیت است كه مسلمان شایسته، هم در پیوند با خداوند باید ارتباط عاشقانه و صمیمى داشته باشد و هم در رابطه با مردم بى ‏تفاوت نبوده و وظایف واجب و مستحب مالى خود را انجام داده، به فكر محرومان جامعه باشد. عالى ‏ترین شكل ارتباط عاشقانه با خداوند نماز است و بهترین شیوه ارتباط با مردم حل مشكلات مادى آنهاست كه با اداى وظایف مالى، از سوى مسلمانان این مهم برآورده مى‏شود.(2) در قرآن كریم «اقامه نماز» و«ایتاء زكوة‏» به عنوان محك ایمان، تقوى، اخلاص و ... شمرده شده (3) و این دو در حقیقت اولین گام وفادارى به دین معرفى شده‏اند. قرآن كریم درباره برخورد با مشركین مى‏فرماید:« فان تابوا و اقاموا الصلاة و آتوا الزكوة فخلوا سبیلهم(توبه /‏5)؛ هرگاه توبه كنند و نماز را برپا دارند و زكات را بپردازند، آنها را رها ساخته و مزاحمشان نشوید...»

در آیه دیگرى آمده است« فان تابوا واقاموا الصلوة و آتواالزكوة فاخوانكم فى الدین ...(توبه/‏11)؛ پس اگر توبه كردند و نماز را برپا داشته و زكات را بپردازند پس برادران دینى شما هستند...»


معناى اقامه نماز چیست؟

به نظر مى‏رسد با توجه به ریشه لغوى اقامه، كه از قیام - در مقابل قعود است - اقامه نماز را به معناى برپایى آن بگیریم،  در مقابل آن زمین ماندن و زمین گیر شدن و بى‏اعتنایى به آن است و این معنا داراى مصادیقى است:

1. گزاردن درست نماز با حدود و شرایط آن.

2. به جاى آوردن نماز به نحو كامل و احسن.

3. تداوم در برپایى نماز.

4. تلاش براى مطرح كردن و گسترش نماز در جامعه.

راغب در مفردات گوید:

« و لم  یأمر تعالى بالصلوة حیثما امر ولا مدح به حینما مدح الا بلفظ الاقامة تنبیهاً ان المقصود منها توفیة شرائطها لا الاتیان بهیئاتها ... (4)؛ در تمام مواردى كه خداوند به نماز امر فرموده یا آن را ستوده است واژه اقامه را به كار برده است تا به این معنا توجه دهد كه مقصود از نماز، گزاردن نماز واجد شرایط است نه تنها به جاى آوردن هیات نماز (بدون روح).»

در قرآن كریم، اقامه نماز با ویژگى‏هاى ذیل مطلوب است:

الف - برپا داشتن نماز، با نشاط و شادابى.

در دو آیه از قرآن، نماز خواندن با كسالت از ویژگى‏هاى منافقان شمرده شده است:« ... و اذا قاموا الى الصلوة قاموا كسالى ... (نساء /142)؛ و هنگامى كه به نماز مى‏ایستند از روى كسالت مى‏ایستند...»

«... ولا یاتون الصلوة الا و هم كسالى ... (توبه / 54)؛ و نماز به جا نمى‏آورند جز با حال اكراه و كسالت.»

و ویژگى چنین نمازى جز نماز بى ‏كیفیت كه به همه چیز، جز نماز شبیه است، نیست. در روایتى از حضرت امام سجاد(ع) مى‏خوانیم:

«ان المنافق ینهى ولا ینتهى و یأمر بما لایأتی و اذا قام الى الصلوة اعترض؛ منافق (از كار زشت) نهى مى‏كند، ولى خود از آن كار دست نمى‏كشد و فرمان مى‏دهد(به خوبى) ولى خود انجام نمى‏دهد و چون به نماز بایستد اعتراض مى‏كند.» راوى مى‏گوید: پرسیدم:« ما الاعتراض؛ اعتراض چیست؟‏» حضرت فرمود:«الالتفات و اذا ركع ربض؛ رو به راست و چپ گردانیدن و چون ركوع  كند خود را مانند گوسفند به زمین اندازد(یعنى بعد از ركوع نایستد و به همان حال به سجده رود.» (5)

ب - اهتمام به نماز و وقت فضیلت آن

قرآن كریم مى‏فرماید:« فویل للمصلین. الذین هم عن صلوتهم ساهون.(ماعون / 4 و 5)؛ پس واى بر نمازگزارانى كه از آن غافلند.»

«ساهون‏» آنانند كه از اصل نماز غافلند، توجهى به آن ندارند، گاه آن را نمى‏خوانند، گاه در آخر وقت مى‏خوانند. قرآن كریم مى‏گوید این مساله در ضعف اعتقاد دینى او ریشه دارد. گفتنى است كه «سهو» و«اشتباه‏» در نماز مورد نظر آیه نیست، زیرا اگر چنین بود، مى‏فرمود:« فى صلوتهم‏» در نمازشان نه «عن‏ صلوتهم‏» از نمازشان. یونس بن عمار از حضرت امام صادق (ع) پرسید: مقصود از سهو همان وسوسه شیطان است؟ حضرت فرمود:«لا، كل احد یصیبه هذا ولكن ان یغفلها و یدع ان یصلى فی اول وقتها(6) ؛ نه هر كس مبتلا به وسوسه مى‏شود بلكه مقصود آن است كه از اصل نماز غفلت كند و در اول وقت نخواند.» امام صادق (ع) در روایتى فرمود:« تاخیر الصلوة عن اول وقتها لغیرعذر (7) مقصود از سهو آنست كه نماز را بی هیچ عذری به تأخیر اندازد.‏»

در روایتى از حضرت امام على (ع) مى‏خوانیم:

«لیس عمل احب الى الله عزوجل من الصلوة فلا یشغلنكم عن اوقاتها شى‏ء من امورالدنیا فان الله عزوجل ذم اقواما فقال الذین هم عن صلاتهم ساهون یعنى انهم غافلون استهانوا باوقاتها(8)؛ هیچ كارى نزد خداوند محبوبتر از نماز نیست، پس نباید در وقت نماز هیچ یك از امور دنیا شما را  به خود مشغول سازد كه خداوند گروهى را كه به نماز بی توجه هستند نكوهش كرده است، یعنی آنان از نمازغفلت ورزیده اند و حریم وقت نماز را نگه نمى‏دارند.»

علاوه بر توجه به اصل نماز باید در نماز نیز انسان به این نكته توجه داشته باشد كه در مقابل حضرت حق ایستاده با او سخن مى‏گوید، باید تمام وجود خویش را به این میهمانى ببرد تا شیطان جرأت زمینه ‏سازى براى خروج از این میهمانى را فراهم نسازد.

«یا ایها الذین آمنوا لا تقربوا الصلوة و انتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون ... (نساء /‏43)؛ اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، در حالى كه مست هستید به نماز نزدیك نشوید تا بدانید چه مى‏گویید...»

ظاهر آیه روشن است و نیاز به توضیح ندارد كه مقصود، نهى از نماز در حال مستى است لكن از تحلیل«حتى تعلموا ما تقولون‏» مى‏توان این معنا را برداشت كرد: نماز مطلوب آن است كه انسان با عنایت و توجه نماز بخواند، بداند كه چه مى‏گوید و با كه سخن مى‏گوید. مؤید این برداشت روایت امام باقر(ع) است كه فرمود: در حالتى كه كسل هستید یا خواب آلود یا سنگین، مشغول نماز نشوید، زیرا خداوند مؤمنان را از نماز خواندن در حال مستى نهى كرده است. (9)

ج - نماز با خشوع

از مصادیق اقامه نماز به جاى آوردن نماز با خشوع آن است.

« قد افلح المؤمنون. الذین هم فی صلاتهم خاشعون (مؤمنون /1- 2)؛ به تحقیق مؤمنان رستگار شدند آنها كه در نمازشان خشوع دارند.»

خشوع به معناى تواضع و ادب جسمى و روحى است كه در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمى در انسان پیدا مى‏شود و آثارش در بدن ظاهر مى‏گردد.

فیومى گوید:«خشع خشوعا اذا خضع و خشع فی صلاته و دعائه اقبل بقلبه على ذلك و هو مأخوذ من خشعت الارض اذا سكنت و اطمأنت (10)؛ خشوع به معناى تواضع است و خشوع در نماز و دعا به معناى اقبال قلبى بر آن است و این واژه برگرفته از سكون و اطمینان است، آن چنان كه براى سكون زمین واژه خشوع به كار رفته و مى‏گویند: «خشعت الارض‏.» خشوع در نماز؛ یعنى جسم و روح را در نماز به دیدار خداوند بردن و انقطاع از غیر او، آن چنان كه برگزیدگان خداوند، پیامبر و آل - علیهم السلام - چنین بودند. اولین فرودگاه این خشوع روح است كه بر جسم نیز اثر مى‏گذارد؛ یعنى آن كس كه در نماز خشوع دارد در حال نماز اعضا و جوارح او نیز آرام بوده، پیوسته بازى با ریش و صورت ندارد! در حدیثى مى‏خوانیم كه پیامبر (ص) مردى را دید كه در حال نماز با ریش خود بازى مى‏كند، فرمود:« اما انه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه؛ (11) اگر او در قلبش خشوع بود، اعضاى بدنش نیز خاشع مى‏شد.»

د - دوام در نماز

از مصادیق اقامه نماز« دوام نماز» است.

در سوره معارج پس از آن كه خداوند برخى صفات ناشایست انسان‏ها را مورد تذكر قرار مى‏دهد، اوصاف شایسته آنها را هم ذكر مى‏كند كه از جمله آن:«الا المصلین. الذین هم على صلاتهم دائمون(معارج /‏22- 23)؛ مگر نمازگزاران حقیقی،آنان كه بر نماز خود تداوم دارند.» ظاهر آیه دوام است؛ یعنى هم به وقت نماز مى‏خوانند و هم همیشه نماز مى‏خوانند، این گونه نیست كه نماز خواندن آنها مقطعى باشد و چنین نمازى است كه اگر جزو برنامه زندگى شد و با حدود آن به جاى آورده شد انسان را از فحشا و منكر باز مى‏دارد. و اصولا برنامه‏هاى تربیتى جز با تداوم كارآیى لازم را ندارند، لذا در حدیثى از پیغمبراكرم (ص) مى‏خوانیم:« ان احب الاعمال الى الله مادام و ان قل (12)؛ محبوبترین اعمال نزد خداوند كارى است كه انسان بر آن مداومت داشته باشد هر چند كم باشد.»

ه - گسترش و مطرح كردن نماز در جامعه

بدون تردید از مصادیق «اقامه نماز» گسترش و مطرح كردن نماز در جامعه است (نه تنها مصداق). پیش از این، مصادیق اقامه نماز در بعد فردى مورد توجه قرار گرفت و اینك آن را از بعد اجتماعى مورد بررسى قرار مى‏دهیم.

قرآن كریم مى‏فرماید از ویژگى‏هاى یاران خداوند آن است كه:« الذین ان مكناهم فى الارض اقامواالصلوة و آتواالزكاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر ولله عاقبة الامور(حج /41)؛ آنها كسانى هستند كه هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا مى‏دارند و زكات را ادا مى‏كنند و امر به معروف و نهى از منكر مى‏نمایند و عاقبت كارها در دست خداست.»

از این آیه شریفه به قرینه واژه تمكین(كه به معناى فراهم ساختن وسائل و ابزار كار است؛ اعم از آلات و ادوات لازم یا علم و آگاهى كافى و توان و نیروى جسمى) مى‏توان استفاده كرد كه مردان خدا از قدرت خود در جهت اقامه نماز استفاده مى‏كنند، علاوه بر آن كه خود اهل اقامه نمازهستند، بر مطرح كردن آن در جامعه تلاش مى‏كنند.

با مصادیق پنجگانه فوق مى‏توان معناى وسیع «اقامه نماز» را در قرآن دریافت. بحث پیرامون اولین وظیفه در قبال نماز؛ یعنى«اقامه نماز» را با كلامى از شهید علامه آیة الله مطهرى به پایان مى‏برم:

« به پا داشتن نماز آن است كه حق نماز ادا شود؛ یعنى نماز به صورت یك پیكر بى‏ روح انجام نگردد، بلكه نمازى باشد كه واقعا بنده را متوجه خالق و آفریننده خویش سازد و این است معنى ذكرالله كه در آیه شریفه 14 سوره طه بدان اشاره شده:«اقم‏الصلوة لذكرى‏» یاد خدا بودن مساوى است‏ با فراموش كردن غیر خدا؛ اگر انسان ولو مدت كوتاهى با خداوند در راز و نیاز باشد و از او استمداد جوید و او را ثنا گوید، او را به الله بودن، رب بودن، رحمان بودن، رحیم بودن، احد بودن، صمد بودن، لم یلد و لم یولد و لم ‏یكن له كفوا احد بودن توصیف كند، عالى‏ترین تاثیرها در نفس او گذاشته مى‏شود و روح انسان آن چنان ساخته مى‏شود كه مذهب اسلام مى‏خواهد و بدون چنین برنامه‏اى امكان‏ پذیر نیست.‏» (13)


2 - پاسداشت‏ حریم نماز

دیگر وظیفه مؤمنان در قبال نماز، پاسداشت ‏حریم نماز است؛ نكوداشت نماز، جایگاه ویژه‏اى در زندگى براى آن قائل بودن و به جاى آوردن آن با آداب واجب و مستحب از مصادیق آن است. نگهدارى حریم نماز نقطه مقابل استخفاف است؛ یعنى سبك شمردن نماز و شان و منزلتى براى آن ندیدن! كه امام صادق (ع) فرمود:« ان شفاعتنا لن‏ تنال مستخفاً بالصلوة‏.» (14) كه ترجمه آن این دو بیت است:

گویم ز امام صادق این طرفه حدیث         تا شیعه او به لوح دل بنگارد

فرمود كه بر شفاعت ما نرسد      هر كس كه نماز را سبك بشمارد

قرآن كریم از این «حریم نگهدارى‏»، تعبیر به حفظ كرده است:

«حافظوا على الصلوات والصلوة الوسطى ... (بقره / 238)؛ در انجام همه نمازها و نماز وسطى كوشا و مراقب باشید.» در این آیه بر مراقبت همه نمازها، به ویژه نماز وسطى تاكید شده است. این كه « صلوة ‏وسطى‏» كدام است؟ اقوال گوناگونى بین مفسران هست،(15) نمازظهر، نمازعصر، نماز مغرب، نمازعشا، نماز صبح، نماز جمعه، نماز شب، نماز وتر و... اینها برخى از اقوالى است كه در مصداق «صلوة وسطى‏» گفته شده است، ولى با توجه به شان نزول آیه بعید نیست كه مقصود از آن نماز ظهر باشد. در شان نزول آیه آمده است: جمعى از منافقان به بهانه گرمى هوا در نماز جماعت ظهر شركت نمى‏كردند و این سبب شده بود كه از جمعیت نماز جماعت پیامبر(ص) كاسته شود تا جایى كه گاه پشت ‏سر پیامبر یك صف یا دو صف بیشتر نبود. آیه شریفه تذكر به مؤمنان است كه حریم نماز را نگهدارید و با ترك جماعت‏ حریم این عبادت بزرگ را نشكنید. (16)

در سه آیه از قرآن نیز« محافظت‏ بر نماز» از ویژگى‏هاى مؤمنان شمرده شده است:

« والذین هم على صلاتهم یحافظون (17)؛ مؤمنان كسانى‏اند كه بر نمازهاى خویش مراقب‏اند.»

راغب در معناى حفظ گوید:« یستعمل فى كل تفقد و تعهد و رعایة ...» (18) این واژه در مورد تفقد، پیمان دارى و مراقبت ‏به كار مى‏رود.


3 - كمك گرفتن از نماز

انسان در زندگى مادى بدون تردید در تنگنا قرار مى‏گیرد، امكانات و توان انسان محدود است و با مشكلات بسیار و بدون پشتوانه نمى‏توان زندگى كرد. آنان كه مادى مى‏اندیشند، فقط به پشتوانه‏هاى مادى فكر مى‏كنند، ولى آنان كه الهى فكر مى‏كنند پیوسته با پشتوانه‏هاى معنوى خود را از بن بست مى‏رهانند. از این دست پشتوانه‏ها نماز است. نماز، جلوه برجسته یاد خداست و« دل آرام گیرد ز یاد خداى؛ الا بذكرالله تطمئن القلوب.‏» (رعد /‏28) « واستعینوا بالصبر والصلوة و انها لكبیرة الا علىالخاشعین (بقره / 45)؛ و از خدا به صبر و نماز یارى جویید (و با استقامت و كنترل هوس‏هاى درونى و توجه به پروردگار نیرو بگیرید) و این كار جز براى خاشعان سنگین است.‏»

بر این اساس است كه در روایات فراوانى آمده است كه وقتى پیامبر(ص) یا امام على (ع) با مشكلى رو به رو مى‏شدند به نماز روى مى‏آوردند. (19) امام صادق (ع) فرمود: مستند این كار همین آیه شریفه است. (20)

از حضرت امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: چه مانعى دارد وقتى كه با غمى از غم‏هاى دنیا رو به رو مى‏شوید وضو گرفته به مسجد بروید، دو ركعت نماز بخوانید و در نماز دعا كنید، زیرا خداوند امر فرموده است: «واستعینوا بالصبر والصلوة.‏» (21) و بى‏تردید استوارترین پشتوانه در زندگى همین است و بس، دیگر پشتوانه‏ها سست است و غیر قابل اعتماد:« مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء كمثل العنكبوت اتخذت بیتا و ان اوهن البیوت لبیت العنكبوت لو كانوا یعلمون (عنكبوت/41)؛ مثل كسانی كه خدا را فراموش كرده، غیر از خدا را اولیا خود برگزیدند، حكایت خانه ای است كه عنكبوت بنیاد كند و سست‏ ترین خانه‏ها خانه عنكبوت است؛ اگر مى‏دانستند!»

«هر حیوان و حشره‏اى براى خود خانه و لانه‏اى دارد اما هیچ یك از این خانه‏ها به سستى خانه عنكبوت نیست. اصولا خانه باید دیوار، سقف، و درى داشته باشد و صاحب آن را از حوادث حفظ كند و طعمه و غذا و نیازهاى او را در خود نگه دارد. بعضى خانه‏ها سقف ندارند، اما لااقل دیوارى دارند یا اگر دیوار ندارند سقف دارند، اما لانه عنكبوت كه از تعدادى تارهاى بسیار نازك ساخته شده است نه دیوارى دارد، نه سقفى، نه حیاطى و نه درى . اینها همه از یك سو. از سوى دیگر مصالح آن به قدرى سست و بى ‏دوام است كه در برابر هیچ حادثه‏اى مقاومت نمى‏كند، اگر نسیم ملایمى بوزد تار و پودش را درهم مى‏ریزد. اگر چند قطره باران بر آن ببارد آن را متلاشى مى‏كند. كمترین شعله آتش به آن برسد، نابودش مى‏سازد، حتى اگر گرد و غبار بر آن بنشیند، پاره پاره مى‏شود و از سقف خانه آویزان مى‏گردد. معبودهاى دروغین این گروه، نه سودى دارد، نه مشكلى را حل مى‏كند و نه در روز بیچارگى پناهگاه كسى هستند.» (22) آرى فقط او پناهگاه است و بس!


4 - امر به نماز

دیگر وظیفه در قبال نماز«امر» به آن است. امر به معروف از فرایض بزرگ مكتب ماست و برترین معروف‏ها نماز است. معروفى كه اگر در جامعه، آن گونه كه دین خواسته مطرح باشد، ریشه بسیارى از منكرات خشكانده مى‏شود از ویژگى‏هاى مردان خدا آن است كه«امر» به نماز دارند. قرآن كریم در مورد حضرت اسماعیل صادق الوعد(كه این غیر از اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم است (23) ) مى‏فرماید: « و كان یامراهله بالصلوة والزكوة ... ( مریم /55) و این پیامبر پیوسته خاندان خود را امر به نماز و زكات مى‏كرد...»

و در مورد دیگر، خطاب به پیامبر(ص) مى‏خوانیم:

« وامراهلك بالصلوة واصطبرعلیها ... (طه/ 132)؛ و خانواده خود را به نماز دستور ده و بر انجام آن شكیبا باش ...»

در این دو آیه بر«امر» اهل به نماز تاكید ویژه شده است، چرا كه اصلاح بنیان خانواده زیربناى سایر اصلاحات است. اگر خانواده‏ها، الهى شدند جامعه الهى خواهد شد. بر این اساس است كه در دو آیه فوق سخن از امر كردن خانواده به نماز است و این در حقیقت راهى برجسته براى نجات خانواده از آتش است همان كه در آیه شش سوره تحریم آمده است:« یا ایها الذین آمنوا قوا انفسكم و اهلیكم نارا وقودها الناس والحجارة ... ؛ اى كسانى كه ایمان آورده‏اید خود و خانواده خویش را از آتشى كه هیزم آن انسان‏ها و سنگ‏هاست نگه دارید.»

از این آیه مى‏توان رسالت‏ سنگین پدر و مادر را در تربیت معنوى فرزندان استفاده كرد. در روایتى از پیامبر گرامى اسلام مى‏خوانیم:«الا كلكم راع و كلكم مسؤول عن رعیته، فالامیر على الناس راع و هو مسؤول عن رعیته، والرجل راع على اهل بیته و هو مسؤول عنهم، فالمرأة راعیة على اهل بیت‏ بعلها و ولده و هى مسؤولة عنهم. الا فكلكم راع و كلكم مسؤول عن رعیته(24)؛ بدانید همه شما نگهبانید و همه در برابر كسانى كه مأمور نگهبانى آنها هستید مسئولید. امیر و رئیس حكومت اسلامى نگهبان مردم است و در برابر آنها مسؤول است، مرد نگهبان خانواده خویش است و در مقابل آنها مسؤول، زن نیز نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسؤول مى‏باشد. بدانید همه شما نگهبانید و همه شما در برابر كسانى كه مأمور نگهبانى آنها هستید مسئولید.»

اینها برخى از وظایفى بود كه ما در قبال نماز - این امانت ‏بزرگ الهى - داریم امید كه امانت ‏دارى شایسته باشیم و در انجام وظایف خویش كوتاهى نكنیم. در بخشهای دیگر در مورد اسرار، آداب و اثرات نماز سخن می گوییم.

 

پى‏نوشت‏ها:

1- از جمله بقره /83 و مائده /12 و ... .

2- این برداشت در مواردى از تفسیر ارزشمند المیزان آمده است . از جمله ج‏9، ص‏328؛ ج‏15، ص‏127 و ج‏15، ص‏340، (چاپ بیروت) .

3- بقره (2) آیه 3؛ انفال (8)، آیه 3؛ رعد (13) آیه‏22؛ لقمان (31) آیه‏3 و حج (22) آیه‏35 و . . . .

4- المفردات فی غریب القرآن، ص‏418، (كتاب ‏فروشى مرتضوى تهران) .

5- اصول كافى، جلد دوم، ص‏396 (باب ضعة النفاق والمنافق حدیث‏3) .

6- مجمع البیان، ج‏10، ص‏548 و كنزالدقائق، ج‏15، ص‏498 (با تصحیح حاج آقا مجتبى عراقى) .

7- تفسیر القمى، ج‏2، ص‏444 و كنز الدقائق، ج‏15، ص‏497 .

8- الخصال، ج‏2، ص‏621 . (حدیث اربعماة) و كنزالدقائق، ج‏15، ص‏497 .

9- علل الشرائع، ج‏2، ص‏47 و كنزالدقائق، ج‏2، ص‏446 .

10- المصباح المنیر، ص‏170 .

11- مجمع البیان، ج‏7، ص‏99؛ انوارالتنزیل بیضاوى، ج‏3، ص‏159 و كنزالدقائق، ، ج‏7، ص‏559 .

12- اصول كافى، ج‏2، ص‏82، (چاپ آخوندى) .

13- آشنایى با قرآن، سوره‏هاى حمد و بقره، ص‏67 و 68 .

14- بحارالانوار، ج‏82، ص‏235 .

15- در تفسیر مجمع البیان شش قول، در تفسیر فخر رازى هفت قول، در تفسیر قرطبى ده قول، در تفسیر روح المعانى سیزده قول نقل شده است! !

16- تفسیر مجمع البیان، ج‏1 - 2، ص‏342 .

17- انعام / 92؛ معارج /‏34 ؛ مؤمنون /‏9 .

18- المفردات فی غریب القرآن، ص‏124 .

19- مجمع البیان، ج‏1 - 2، ص‏217 .

20- فروع كافى، ج‏3، ص‏480 .

21- تفسیر مجمع البیان، ج‏1 - 2، ص‏217 .

22- تفسیر نمونه، ج‏16، صص‏277 و 288 .

23- تفسیر البرهان، ج‏3، ص‏15 .

24- مجموعه ورام، ج‏1، ص‏6 .

 



:: ادامه مطلب
چراغی برای روشنی داخل قبرها!
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1391 
شمع

مرگ بریده شدن علاقه روح از بدن است .مرگ یعنى آغاز سفر از این دنیا به سراى آخرت

بعد از مرگ، انسان را به جایى منتقل مى كنند كه نامش ‍ قبر است، و قبر منزل موقتى مردگان مى باشد. در هنگام مرگ و قبض روح، ممكن است سختیها و شداید فراوانى - در اثر اعمال و افكارى كه در دنیا كسب نموده است - به انسان هجوم آورد. و بعد از این ناراحتیها و رنجهاى عالم قبر و برزخ شروع مى شود، تاریكى و ظلمت قبر، سوال نكیر و منكر، فشار قبر، حمله حیوانات گوناگون به بدن و...

آدمى، باید خود را براى چنین سفرى آماده سازد و از حالا به فكر سختى‌هاى راه طولانى خود باشد. و اینجاست كه نماز - این باشكوهترین عمل عبادى الهى - به یارى انسان مى شتابد و از او در بحرانى ترین و طوفانى ترین لحظات، دستگیرى مى‌نماید، چنانكه پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ملك الموت به من گفت كه: هر كس مواظب اوقات نمازهاى پنجگانه‌اش باشد، من از مادر به او مهربانتر مى باشم . (1)

امام صادق علیه السلام فرمود: ان ملك الموت، یدفع الشیطان عن المحافظ على الصلاة و یلقنه شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله، فى تلك الحالة العظیمة (2)

در تاریكى شب، دو ركعت نماز بخوان، برای (رهایی از) وحشت قبرها.

ملك الموت به هنگام قبض روح، شیطان را از آن انسانى كه بر نمازش ‍ محافظت داشته دفع مى‌كند، و در آن حالت هولناك و پر وحشت، شهادت به توحید و رسالت را به او تلقین مى‌كند.

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: الصلاة شفیع بینه و بین ملك الموت و انس فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنكر و نكیر (3)

نماز شفیع نمازگزار در نزد ملك الموت و مونس در قبر و بسترى نیكو در قبر و پاسخ، به سوال نكیر و منكر مى‌باشد.

سعید بن جناح مى‌گوید: در مدینه، در منزل امام محمد باقر علیه السلام بودم .حضرت ابتدا، بدون اینكه سوالى شده باشد، فرمود: "من اتم ركوعه، لم تدخله وحشه فى قبره" (4) هر كس ركوع خود را در درست و كامل به جاى آورد، وحشت قبر به او راه نیابد.

پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: "ما من عبد، اهتم بمواقیت الصلاة و مواضع الشمس، الا ضمنت الروح عند الموت و انقطاع الهموم و الاحزان و النجاة من النار" (5)

بنده‌اى نیست كه به وقتهاى نماز و مواضع خورشید، اهتمام دارد، مگر اینكه راحتى و آسایش در موقع مرگ و از بین رفتن ناراحتیها و غمها و رهایى از آتش را برایش ضمانت مى‌نمایم .

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:  صلاه اللیل، سراج لصاحبها فى القبر (6) نماز شب، چراغى است براى صاحبش در قبر.

شمع

خداوند به یكى از پیامبرانش خطاب نموده، فرمود: "قم فى ظلمة اللیل، اجعل قبرك روضة من ریاض الجنة" تیرگى شب، به عبادت برخیز تا قبر تو را باغى از باغهاى بهشت قرار دهم .

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:  ان القبر ینادى كل یوم بخمس ‍ كلمات، انا بیت الفقر، فاحملوا الىّ كنزا، انا بیت الظلمة فاحملوا الىّ سراجا،... قبر در هر روز به این كلمات پنجگانه ندا در مى دهد، من خانه فقر و تهیدستیم ، پس ذخیره‌اى براى خودتان به اینجا بفرستید. من خانه تاریكى‌ام، چراغى در این خانه بیاورید،... گفته شد: آنها كدامند؟ حضرت فرمود:  "و اما السراج فصلاة اللیل و اما الكنز فكلمه شهاده لا اله الا الله" ... چراغ این خانه ظلمانى، نماز شب است و گنج آن، كلمه شهادت لا اله الا الله و... مى باشد. (7)

حضرت رضا فرمود: بر شما باد به نماز شب ! بنده‌اى نیست  كه آخر شب برخیزد و هشت ركعت نماز شب و دو ركعت نماز شفع و یك ركعت نماز وتر را بجاى آورد، و در قنوت وتر، هفتاد مرتبه استغفار كند، مگر آنكه پاسخ داده شود به ایمنی از عذاب قبر و از عذاب جهنم و  نیز عمرش طولانى شود (8)

وقتى كه جناب ابوذر غفارى (ره) به مكه معظمه مشرف گردیده بود نزد كعبه ایستاد، و خطاب به مردمى كه براى حج از اطراف عالم در مسجد الحرام جمع گشته بودند، فرمود:

چراغ این خانه ظلمانى، نماز شب است و گنج آن، كلمه شهادت لا اله الا الله و...

ایها الناس ! منم جندب بن سكن غفارى، منم خیر خواه شما و مهربان بر شما، به سوى من بیایید.

مردم از اطراف دور او جمع شدند، فرمود:

اى مردم ! هر گاه یكى از شما خواست به سفرى برود، هر آینه زاد و توشه‌اى

براى خود بر مى‌دارد - به آن اندازه كه در سفر دارد - و چاره اى از آن ندارد، پس هر گاه چنین است، سفر آخرت سزاوارتر است به زاد و توشه راه، در این هنگام مردى برخاست و گفت: پس ما را راهنمایى كن اى ابوذر!

فرمود: ... "صل ركعتین فى سواء اللیل لوحشه القبور" (9) در تاریكى شب، دو ركعت نماز بخوان، برای (رهایی از) وحشت قبرها.


1- ثواب الاعمال ، ص 61، بحار، ج 6، ص 244.

2- وسائل الشیعه ، ج 3، ص 19، من الا یحضره الفقیه ، ج 1، ص 42.

3- بحار، ج 82، ص 231 خصال صدوق ، ج 2، ص 522.

4- ثواب الاعمال ، ص 61، بحار، ج 6، ص 244.

5- سفینه البحار، شیخ عباس قمى ، ج 2، ص 43.

6- الرساله العلیه ، ص 176.

7- نشان از بى نشانها، ص 314.

8- سفینه البحار، ج 2، ص 397.

9- بحار، ج 96، ص 258، منازل الاخره ، ص 3.

پاداشهاى نمازگزاران، رحیم كارگر محمدیارى

 



:: ادامه مطلب
از كجا بدانیم نمازمان قبول شده؟!
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1391 
نماز جماعت

روح نماز

نماز باز دارنده از فحشا و منكرات است.  نماز و صلات از وصلت و پیوند است، یا از زیارت و دیدار. حضرت امیر علیه السلام در تفسیر قد قامت صلواة فرموده : یعنى وقت دیدار یا رحمت فرا رسید. (1)

پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر كس نمازش او را از زشتى و گناه باز ندارد، از خدا دورتر می‌شود. نماز كسى كه از نمازش اطاعت نمی‌كند نماز نیست. اطاعت نماز یعنى بازداشتن از گناه و زشتى.

روایت است یكى از انصار همراه پیامبر نماز می‌خواند، ولى مرتكب گناه می‌شد. به پیامبر گفتند، فرمود: بالاخره روزى نمازش از گناه باز خواهد داشت چندى نگذشت كه توبه كرد!

امام صادق علیه السلام فرمود: هر كس می‌خواهد بداند نمازش قبول شده یا نه، بنگرد آیا نمازش او را از فحشا و منكر باز داشته است یا نه؟ به هر مقدار كه باز داشته، همان مقدار از نمازش پذیرفته شده است. نماز بى روح تأثیرى در جلوگیرى از گناه ندارد. و این حقیقتى قرآنى است. نمازى كه خاصیت بازدارندگى از گناه را نداشته باشد، تنها شكلى از نماز و اسكلتى بى روح است. هر مقدار كه نماز روح داشته باشد، تاثیر گذار است. نماز بى روح نوعى نفاق است. نفاق آنست كه خشوع اندام، بیش از خشوع دل و درون باشد. هر مقدار از نماز كه فاقد روح باشد، به سوى خدا بالا نمی‌رود. آیات و روایات نشان می‌دهد نماز، تنها اعمال و حركات ظاهرى نیست.

خداوند می‌فرماید "واى بر نمازگزارانى كه در نمازشان اهل سهو و سهل انگارى هستند". این آیه غفلت نمازگزاران را مذمت و سرزنش می‌كند، با آن كه نماز می‌خوانند. مؤمنانى رستگارند كه در نمازشان خاشع باشند. نماز را براى یاد من بر پا دار. نماز را در حال مستى نخوانید تا آنكه بدانید چه می‌گویید.(2) گفته‌اند مستى، هم مستى شراب است و هم مستى دنیا، چرا كه مست نمی‌فهمد چه می‌گوید.

امام صادق فرمود: هر كس می‌خواهد بداند نمازش قبول شده یا نه، بنگرد آیا نمازش او را از فحشا و منكر باز داشته است یا نه؟ به هر مقدار كه باز داشته، همان مقدار از نمازش پذیرفته شده است. نماز بى روح تأثیرى در جلوگیرى از گناه ندارد

پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند به نمازگزارى كه قلبش همراه دلش حاضر نباشد نمی‌نگرد. وقتى نماز واجب می‌خوانى، سر وقت بخوان، به گونه نماز وداع كننده اى كه می‌ترسد دیگر بازگشتى نداشته باشد. یعنى گویا آخرین نماز است.

حضرت ابراهیم كه درود خدا بر او باد هنگام نماز و نیایش، ناله‌اش از مسافتی طولانی شنیده می‌شد و در نمازش مثل بیمناكان، زارى می‌كرد. به نقل از یكى از همسران پیامبر: رسول خدا صلى الله علیه و آله با ما مشغول صحبت بود، وقت نماز كه می‌رسید گویى ما را نمی‌شناخت.

امیرالمومنین علیه السلام هنگام وضو از بیم خدا رنگ از چهره‌اش می‌پرید و هر گاه وقت نماز می‌رسید، می‌لرزید و رنگ به رنگ می‌شد. علت آنرا پرسیدند، فرمود: هنگام اداى امانتى رسیده است كه آسمانها و زمین از پذیرفتن آن ابا كردند و ترسیدند.

امام حسن مجتبى علیه السلام وقتى از وضو گرفتن فارغ می‌شد، رنگش عوض می‌شد. وقتى از او پرسیدند فرمود: كسیكه كى خواهد بر خداى صاحب عرش وارد شود، سزاوار است رنگ ببازد.!

امام سجاد هنگام وضو رنگش دگرگون می‌شد، خانواده اش پرسیدند این چه حالتى است كه هنگام وضو پیدا می‌كنى ؟ فرمود: آیا می‌دانى در حضور چه كسى می‌خواهم بایستم ؟ گاهى در نماز عبا از دوشش ‍ می‌افتاد، ولى آنرا درست نمی‌كرد تا نمازش پایان یابد، علت را پرسیدند، فرمود: می‌دانید در برابر چه كسى ایستاده بودم؟ نماز بنده به مقدارى پذیرفته است كه اقبال و توجه قلبى داشته باشد.

وقتى امام سجاد علیه السلام به نماز می‌ایستاد، مثل تنه یك درخت بى حركت بود، مگر آنچه را باد تكان دهد!


1- الصلاه فى الكتاب و السنة، ص 146

2-نساء، آیه 43

نماز عارفانه، جواد محدثى، ترجمه اسرار الصلواة، میرزا جواد ملكى تبریزى

منبع : تبیان

 



:: ادامه مطلب
آثار اخروی نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1391 
نماز

نماز، عطیه‌ای الهی است كه به عنوان فلاح مطلق «حی علی الفلاح» و بهترین عمل «حی علی خیر العمل» و ستون خیمه دین «الصلوة عمود الدین»(1) معرفی شده است. نماز عروج به قبله‎ رفیع انسانیت «الصلوة معراج المؤمن»(2) است كه تعالی روح و كسب ملكات اخلاقی و نجات از فساد و تباهی از رهگذر آن حاصل می‌آید «إن الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنكر.»(3)

دریافت نشان عبودیت از رهگذر این عبادت زیبای الهی،‌ برای انسانی میسّر است كه شرایط صحت و قبول و كمال این عبادت عظیم را به نحو احسن بجای آورد. وقتی عبد، این عبادت الهی را «كه جز بر خاشعان بزرگ می‌نمایاند»(4)،‌ به طور شایسته به انجام رساند،‌ آثار عظیمی اعم از فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی را به دنبال خواهد داشت كه در حقیقت ثمره و نتیجه عمل او محسوب می‌شود. در این نوشتار مختصر در صدد بیان همه جانبه این آثار نیستیم بلكه به برخی از آثار برزخی و اخروی این عبادت درخشان در آیات و روایات اشاره می‌كنیم.

 

آثار نماز در آیات الهی(توجه یا بی توجهی به نماز):

1. یاد كردن خدا از بنده‎ خود

خداوند در سوره طه می‌فرماید: «اقم الصلوة لذكری»(5)؛ نماز ذكر و یاد خداست. این آیه وقتی در كنار این آیه شریفه «فاذكرونی اذكُركم ...»(6) تفسیر شود این نتیجه را افاده می‌كند كه وقتی عبد به یاد حق باشد حق هم به یاد او خواهد بود.(7) مفسرین در ذیل آیه شریفه «فاذكرونی اذكركم» در بیان این كه «مراد از یادآوری بندگان چیست؟ بیانات متنوعی را ذكر كردند كه از جمله آن موارد عبارت است از:

در پرتو ایمان و عمل صالح و برپاداشتن نماز و ... مستحق دو جایزه می‌شوند:

- دریافت پاداش (لهم اجرهم ...)

- بهره‌مندی از آرامش كامل (لا خوف ...) كه هیچ اضطراب و غمی به همراه آن وجود ندارد .

الف: مرا در «دنیا» یاد كنید تا شما را در «جهان دیگر» یاد كنم .

ب: مرا به «دعا» یاد كنید تا شما را به اجابت یاد كنم (این استجابت می‌تواند هم در دنیا و هم در بزرخ و هم در قیامت نصیب بنده شود)

ج: مرا به هنگام وفور نعمت یاد كنید تا شما را در سختی‌ها یاد كنم(این سختی هم اعم است.)(8)

 

2. نائل شدن به مقام شفاعت كبری

خداوند در سوره‎ اسری خطاب به وجود نازنین رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید:

«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسی أَنْ یَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»؛ و بعضی از شب را بیدار باش و تهجد كن كه این نماز شب، تنها بر تو واجب است، باشد كه خدایت به مقامی محمود (شفاعت) مبعوث گرداند. پس ثمره و نتیجه این برنامه‎ الهی، رسیدن به مقام محمود است و روایات فریقین در ذیل آیه، مقام محمود را به عنوان مقام شفاعت كبری تفسیر كرده است كه رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در روز قیامت در آن مقام قرار می‌گیرد.(9)

 

3. دریافت اجر الهی و باز یافتن به آرامش كامل

در سوره بقره حق‌تعالی می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ.»(10)

در پرتو ایمان و عمل صالح و برپاداشتن نماز و ... مستحق دو جایزه می‌شوند:

- دریافت پاداش (لهم اجرهم ...)

- بهره‌مندی از آرامش كامل (لا خوف ...) كه هیچ اضطراب و غمی به همراه آن وجود ندارد .

اما آثار نماز در برزخ:

 

4. دفع وحشت‌های قبر

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: «ان الصّلاة تأتی الی المَیّتِ فی قبره بصورة شخص انور اللّونِ یونسُهُ فی قبره و یدفَعُ عنه اهول البرزخ»؛ نماز به صورت انسانی سفید چهره، وارد قبر میت شده و با او انس می‌گیرد و وحشت‌های برزخ را از او برطرف می‌كند.(11)

امام باقر  ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «من اتمَّ ركوعَهُ لم یَدخُلْهُ وحْشَةُ القبْرِ»؛ «كسی كه ركوعش تمام و كامل باشد هرگز دچار وحشت قبر نمی‌شود.»

5. مونس انسان در قبر

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید:

«الصلاةُ انس فی قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنكر و نكیر»؛ نماز مونس (نمازگزار) در قبر و فراش نیكو در زیر او،‌ و پاسخ نمازگزار برای نكیر و منكر می‌باشد.(12)

 

6. دیدار ملائكه از انسان در قبر

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید:

«كسی كه به قصد شركت در نماز جماعت، و به سوی مسجد گام برمی‌دارد، خداوند متعال در مقابل هر گامی كه بر می‌دارد، هفتاد هزار حسنه به او پاداش می‌دهد و به همین میزان نیز درجات وی بالا خواهد رفت، و اگر در چنین حالتی بمیرد،‌ خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را مأمور می‌نماید تا در قبر به دیدار او رفته، وی را بشارت دهند و در تنهایی قبر انیس او باشند و تا روز قیامت برای او طلب آمرزش كنند.»(13)

 

7. نجات از وحشت قبر

امام باقر  ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «من اتمَّ ركوعَهُ لم یَدخُلْهُ وحْشَةُ القبْرِ»؛ «كسی كه ركوعش تمام و كامل باشد هرگز دچار وحشت قبر نمی‌شود.»(14)

 

اما آثار نماز در قیامت:

8. مقبولیت دیگر اعمال در سایه نماز

مولا علی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه می‌فرماید:

«كلُّ شی من عملك تبع لصلاتك»(15)؛ هر عملی پیرو نماز است از این رو عروج دیگر اعمال در سایه‌سار نماز میسر می‌شود «إن قبلت قبلت ما سواها و إن ردَّت ردت ما سواها»(16)؛ اگر نماز مورد قبول واقع شود دیگر اعمال هم قبول می‌شود و اگر رد شود دیگر اعمال هم رد خواهد شد.

نماز

 

9. نماز توشه‎ آخرت

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید:

«الصلاة زادُ للمؤمن من الدنیا الی الاخره»(17)؛ نماز زاد و توشه مؤمن در دنیا برای آخرت است.

 

10. عامل ورود به بهشت

امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «همانا پروردگار شما مهربان است، عمل كم را تقدیر می‌كند، هر آینه انسان دو ركعت نماز برای خدا بحا آورد، خداوند به سبب آن نماز، او را وارد بهشت می‌كند.»(18)

 

11. معاف از عذاب و ورود بی حساب به بهشت

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: «قال الله ـ عزّوجل ـ اِنّ لعبدی علیّ عهداً اِن اقام الصلوة لوقتها اَن لا اُعَذِّبَهُ و اَن اُدخلهُ الجَنّه بغیر حساب»(19)؛‌ ... من تعهدی نسبت به بنده‌ام دارم كه اگر نماز خود را در وقتش به پا دارد، او را عذاب نكنم و بدون حساب او را به بهشت ببرم .

و از آن وجود نورانی در كلامی دیگر آمده كه فرمود:

«كسی كه چهل روز نمازهای خود را با جماعت به جا آورد، به طوری كه یك تكبیرة الاحرام از او فوت نشود، برای او آزادی از آتش جهنم و آزادی از نفاق نوشته می‌شود.»(20)

مولا علی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه می‌فرماید:

اگر نماز مورد قبول واقع شود دیگر اعمال هم قبول می‌شود و اگر رد شود دیگر اعمال هم رد خواهد شد.

12. زینت آخرت

امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «انّ الله ـ عزّوجل ـ قال: الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ انّ الثمان ركعات التی یُصلّیها العبد اللیل زینةُ الآخرة»(21)؛ خداوند متعال ثروت و فرزندان را زینت دنیا دانسته، ولی هشت ركعت نمازی كه آدمی در آخر شب می‌خواند زینت آخرت است.

 

13. به سوی آتش رفتن نمازگزار ریاكار

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: چون روز قیامت فرا می‌رسد، بنده‌ای را می‌آورند كه اهل نماز بوده و خود نیز چنین ادعا می‌كند؛ به وی می‌گویند، تو بدان جهت نماز گزاردی كه تو را ستایش كنند، پس به ملائكه دستور می‌دهند او را به سوی آتش ببرید.(22)

 

14. عدم ملاقات با رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در كنار حوض كوثر

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: «لیس منّی من استخفَّ صلاته لا یردُ علیَّ الحوض لا و الله»(23)؛ كسی كه نماز را سبك شمارد از من نیست، به خدا سوگند كه بر حوض مرا ملاقات نخواهد كرد.

 

15. سقوط در آتش

مولا علی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه در بیان جواب دوزخیان كه پرسیده شد چه چیزی شما را به دوزخ كشانده؛ می‌گویند ما از نمازگزاران نبودیم: «ما سللكم فی سقر قالوا لم نَكُ من المصلین.»(24)

نماز

 

16. محشور شدن با قارون و فرعون و هامان

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید:

«لا تضیعوا صلاتكم، فانّ من ضیّع صلاتهُ حَشَرَهُ الله قارون و فرعون و هامان ـ لعنهم الله و اخزاهم ـ و كان حقّاً علی الله ان یُدخِلَهُ النار مع المنافقین، فالویلُ لمن لم یحافظ صلاتهُ»(25)؛ نمازتان را ضایع نكنید، به درستی كه هر كس نماز خویش را ضایع كند، خداوند عزوجل او را با قارون و فرعون و هامان محشور می‌كند، خداوند به آنان لعنت كند و آنها را رسوا سازد، و بر خدا لازم است آنها را با منافق‌ها به آتش داخل كند، پس وای بر كسی كه مواظب نمازش نباشد.

 

17. محرومیت از شفاعت

رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:

«هر كس عمداً نمازش را ترك كند،‌ بر در جهنم نامش در زمره دوزخیان نوشته می‌شود.»(26)

آثار فراوان دیگری هم در روایات درباره نماز و یا كوتاهی كردن در باب نماز اشاره شده كه به طور گذرا ذكر می‌كنیم:

ـ گلستان شدن قبر همانند باغی از باغ‌های بهشت در سایه خواندن نماز شب .

ـ ملاقات با پروردگار در پی محافظت بر نمازهای پنجگانه.

ـ دور ماندن از امان خدا و رسول او هنگام ترك عمدی نماز.

ـ حرام شدن جسد او بر آتش وقتی كه گام به سوی نماز جمعه بر می‌دارد.

ـ شهادت قطعه‌ای از زمین كه او بر آن سجده كرده و پیشانی بر خاك نهاده است.

ـ نماز، جواز عبور از صراط .

اینها گوشه‌ای از آثار نماز و مواظبت بر آن و دقت در انجام كامل و تام این عبادت الهی است كه این همه ثمرات را به دنبال خود دارد.(27)

 

پی‌نوشت‌ها:

1- وسائل الشیعه، ج 4، ص 27.

2- اعتقادات، علامه مجلسی، ص 29، به نقل از سر الصلوة امام خمینی ـ رحمة الله علیه ـ ، ص 7.

3- عنكبوت، 45.

4- بقره، 45.

5- طه، 14.

6- بقره، 152.

7- تفسیر نور، ج 7، ص 330.

8- تفسیر كبیر فخر رازی، ج 4، ص 144، به نقل از تفسیر نمونه، ج 1، ص 515 (با تصرف و اضافات).

9- المیزان، ج 13، ص 242، ذیل آیه، نمونه، ج 12، ذیل آیه.

10- بقره، 255.

11- لئالی الاخبار، ج4، ص 1.

12- بحارالانوار، ج 79، ص 232.

13- وسائل الشیعه، ج 5، ص 372.

14- بحارالانوار، ج 6، ص 244.

15- نهج البلاغه، نامه 27، به نقل از كتاب رازهای نماز، آیة الله جوادی آملی، ص 18.

16- كافی، ج 3، ص 268، به نقل از كتاب «رازهای نماز» آیة الله جوادی آملی،‌ ص 10.

17- بحارالانوار، ج 79، ص 232، (فرازی از حدیث نقل شده است الصلاة .... ناء ....).

18- مستدرك سفینة البحار، ج 3، ص 147.

19- كنز العمال، ج 7، حدیث 19036.

20- محجة البیضاء، ج 1، ‌ص 244، قریب به همین مضمون در كتاب فتح العزیز، ج 4،‌ ص 288.

21- بحارالانوار، ج 84، ص 152، ثواب الاعمال، ص 41 .

22- بحارالانوار، ج 69، ص 301.

23- وسائل الشیعه، ج 4، ص 24، چاپ آل البیت.

24- نهج البلاغه، خطبه 199، ترجمه دشتی.

25- بحارالانوار، ج 79، ص 202.

26- كنز العمال، ج 7، حدیث 19090.

27- اكثر روایات از معجم فقهی استفاده شده و آدرس‌ها بر اساس این نرم افزار می‌باشد.

 

                                                                                                                                             "رضا سعیدی پور"

منبع : تبیان



:: ادامه مطلب
نماز فرشته ها
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1391 
نماز

 آیا فرشتگان هم نماز مى‌خوانند؟

در این كه فرشتگان خداوند متعال را تسبیح و تقدیس مى‌كنند جاى هیچ تردید نیست؛ برخى آیات قرآن كه به تسبیح فرشتگان اشاره فرموده، عبارت است:

1- «وَ‌إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَـئِكَةِ... وَ‌نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ‌نُقَدِّسُ لَكَ...؛ به خاطر بیاور، هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان گفت: ... ما تسبیح و حمد تو را به جا مى‌آوریم و تو را تقدیس مى‌كنیم.» (بقره/30)

2- « لاَ‌یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلاَ‌یَسْتَحْسِرُونَ * یُسَبِّحُونَ الَّیْلَ وَ‌النَّهَارَ لاَ‌یَفْتُرُونَ؛ فرشتگان، هیچ گاه از عبادتش استكبار نمى ورزند و هرگز خسته نمى‌شوند، شب و روز را تسبیح مى‌گویند و سست نمى‌گردند.» (انبیاء/19و20)

3- « وَالْمَلَـئِكَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ و...؛ فرشتگان، پیوسته تسبیح و حمد پروردگارشان را به جا مى‌آورند.» (شوری/5)

از ابن عباس و ابن مسعود نقل شده است كه «تسبیح» فرشتگان، به معناى نماز خواندن آنهاست.

رسول‌اكرم صلى الله علیه وآله به ابوذر فرمود:

«اى ابوذر، هر گاه بنده‌اى وضو بسازد یا تیمم كند، سپس اذان و اقامه بگوید و نماز بخواند، خدا فرشتگان را امر مى‌كند كه پشت سر او صفى تشكیل دهند كه دو طرف آن دیده نشود و به نماز او اقتدا نمایند و به دعاى او آمین گویند.» (وسایل الشیعة، ج5، ص381)


منبع: کتاب پرسمان قرآنی، بااندکی تصرف.

منبع : تبیان

 



:: ادامه مطلب
تاریخچه پیدایش نماز
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1391 
نماز

# نماز از چه زمانى به وجود آمد؟ آیا از اول خلقت بر انسان واجب بوده یا تنها مسلمانان مأمور به آن بوده‌اند، اگر وجود داشته كیفیت و كمیت آن چگونه بوده است؟

 

یكى از چیزهایى كه همه پیامبران الهى به آن دعوت مى‌كردند «پرستش خداوند» است. قرآن كریم از زبان پیامبران نقل مى‌كند كه به امّت‌هایشان مى‌گفتند:

«اعبدوالله؛ خدا را پرستش كنید» (مائده، آیه72 و 117؛ اعراف، آیه59 و 65 و 73 و 85؛ هود، آیه50 و 61 و 84 و...)

اصل عبادت و پرستش خداوند در همه شریعت‌هاى الهى وجود داشته، ولى شكل و كیفیت آن متفاوت بود.

از قرآن ‌كریم استفاده مى‌شود كه ‌نماز در امّت‌هاى پیشین هم بوده است؛ همه پیامبران از حضرت آدم تا حضرت خاتم نماز مى خواندند،اما از چگونگى آن اطلاع دقیقى در دست نیست.

خداوند متعال خطاب به حضرت موسى علیه السلام مى‌فرماید: « إنّنى أنا اللَّه لآ إلـهَ إلاّ أنا فاعبدنى و أقم الصّلوة لذكرى؛ من «الله» هستم، معبودى جز من نیست؛ مرا بپرست و نماز را براى یاد من بر پادار» (طه/14)

هم‌چنین قرآن كریم به نقل از حضرت عیسى علیه السلام مى‌فرماید:

«و جعلنِى مبارَكًا أینَ ما كُنتُ و أوصَانى بالصّلوة و الزَّكوة مادُمتُ حیًّا؛ و مرا وجودى پر بركت قرار داده، در هر كجا باشم و [خداوند] مرا به نماز و زكات توصیه كرده مادامى كه زنده‌ام» (مریم/31)

از این آیات شریف روشن مى‌شود كه نماز در مكتب دو پیامبر بزرگ الهى ـ موسى و عیسى علیهما السلام ـ وجود داشته همان‌گونه كه در مكتب دیگر پیامبران بوده است، چنان‌كه درباره حضرت شعیب علیه السلام آمده است:

«قالوا یا شعیب أصلوتكَ تأمرك أن نَّترك ما یعبد ءابآؤنآ؛ گفتند: اى شعیب! آیا نمازت به تو دستور مى‌دهد كه آنچه را پدرانمان مى‌پرستیدند، ترك كنیم...» (هود/87)

هیچ شریعت و دینى از نماز جدا نبوده گرچه صورت ظاهرى آن تفاوت داشته است.

زرتشتیان، پنج نماز دارند كه در هنگام طلوع آفتاب و ظهر و عصر و اوّل شب و هنگام خواب، بپا مى‌دارند. یهودیان در ساعت سوم و ششم و نهم روز و اوّل و آخر شب و هنگام تناول غذا، دعاهایى دارند. مسیحیان، روز یك‌شنبه و برخى روز شنبه در كلیسا جلسه دعاى دسته‌جمعى تشكیل مى‌دهند.

كیفیت و كمیت نماز در شریعت اسلام با شرایع پیشین متفاوت است، لكن در بیشتر آن آیین‌ها، سجده‌ جزیى از این عبادت محسوب مى‌شود.

علاوه بر تشریع نماز در ادیان الهى، بت‌پرستان نیز در برابر بت‌هایشان، وِردهایى مى‌خوانده‌اند. اعراب جاهلى هم در مقابل كعبه مى‌ایستادند و با كف‌زدن و صوت‌ كشیدن اظهار عبادت مى‌كردند:

«وَمَا كَانَ صَلاَتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُكَآءً وَتَصْدِیَةً؛ و نماز و دعاى آنان نزد آن خانه جز سوت كشیدن و كف زدن نیست» (انفال/35)

نتیجه آن که اصل نماز و عبادت در تمامی ادیان الهی وجود داشته ولی کیفیت و کمیت نماز در دین اسلام با ادیان گذشته تفاوتهای دارد که علت اساسی آن تحریفاتی است که در بسیاری از ادیان سابق صورت گرفته است. 


منبع: کتاب پرسمان قرآنی، بااندکی تصرف.

تبیان



:: ادامه مطلب
نماز شب، نشان عشق و محبت
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : چهارشنبه 16 اسفند 1391 
نماز شب

نماز شب، نشان عشق و محبّت انسان به آفریدگار است و این علاقه، انسان را از خواب جدا می‌كند و به راز و نیاز نیمه شب با محبوب وامی‌دارد.

اهمیت شب و حركت الهی و سیر معنوی آن، بر هیچ عاشق دلخسته‌ای كه ندای معبود را به گوش جان شنیده است، پوشیده نیست. شب، رمز و راز عجیبی دارد، اگر چه تاریك و خاموش است، اما برای اهل دل سپیدی و نورانیت خاصی دارد، چه بسیار بركات الهی كه در شب نازل شده است؛ خداوند رحمان قرآن را در شب نازل كرد: إِنّا أَنْزَلْنَاه‌ُ فِی لَیلَة‌ِ الْقَدْر (سوره قدر،1) و رسول اعظمش را شبانگاه به معراج مشرف نمود: سُبْحَان‌َ الَّذِی أَسْری‌َ بِعَبْدِه‌ِ لَیلاً … .(سوره اسراء،1) و ضیافت و مهمانی حضرت موسی‌(علیه السلام) در محضر خداوند در شب به وقوع پیوست: وَ وَاعَدْنَا مُوسی‌َ ثَلاَثِین‌َ لَیلَة‌ً… (سوره اعراف،142)

كلمه لیل (شب‌) و مشتقات آن مثل: (لیلة، لیلاً، لیلها، لیال، و غیره) حدود نود بار در قرآن آمده است كه این همه، نشان از اهمیت و ارزش‌گذاری قرآن برای شب دارد.

در دل شب، بهتر از هر وقت دیگری می‌شود، قرآن خواند، در حضور خدا فروتنی نمود، اعمال خویش را محاسبه كرد و تصمیم قاطعانه برای جبران بدكاری‌ها و كم‌كاری‌های گذشته گرفت.

اهمیت ساعات سحر و صبح در حدی است كه خداوند متعال به آن سوگند یاد كرده است‌و می‌كند:

«وَ الصُّبْح‌ِ إِذَا أَسْفَرَ؛ سوگند به صبح هنگامی كه آشكار می‌شود.»(سوره مدثر،34)

«وَ الصُّبْح‌ِ إِذَا تَنَفَّس‌َ؛ سوگند به صبح، هنگامی كه برمی‌دمد و روشنی‌اش در افق پدیدار می‌گردد.» (سوره تكویر، 18)

در میان ساعات شبانه روز، زیباترین و بهترین موقع برای «كسب فیض» و برقراری ارتباط با پروردگار وقت سحر است.

علمای بزرگ و صالحان، سعادت ابدی خود را مدیون عبادت‌ها و شب زنده‌داری‌های سحرگاهانشان می‌دانند، بر همین اساس، با اخلاص و فروتنی خاصی، شب هنگام، در پیشگاه خداوند به خواندن نماز و تلاوت قرآن و استغفار می‌پردازند خداوند در دو آیه از قرآن، كسانی را كه سحرگاهان به استغفار می‌پردازند، مورد تمجید قرار می‌دهد.

1.الصّابِرِین‌َ وَ الصّادِقِین‌َ وَ الْقَانِتِین‌َ وَ الْمُنْفِقِین‌َ وَ الْمُسْتَغْفِرِین‌َ بِالاْسحَار. (سوره آل عمران،17)

2.وَ بِالاسْحَارِ هُم‌ْ یسْتَغْفِرُون‌َ؛ و در سحرگاهان، آمرزش گناهانشان را از خدا می‌خواستند.(سوره ذاریات، 18)

نماز شب توفیقی می‌خواهد كه باید آن را هم از خداوند طلبید. انسان با تداوم به نماز شب و شب زنده‌داری و عبادت‌های شبانه می‌تواند، به چنان مرتبه‌ای از كمال و صفای نفس و قرب خدا برسد كه جز حق نبیند، جز حق نشنود و جز حق نگوید.

 

منبع:  مجله بشارت، ش 63، بتول جمشیدیان .

تبیان



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2894253
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396