
اقامه نماز علاوه بر تاثیراتی که بر روح و جان انسان دارد بر سلامتی انسان نیز تاثیر دارد که البته تاکنون در این حد کشف شده و قطعا تاثیرات نماز بیش از این حرفهاست.
نتایج تازهترین تحقیقات علمی نشان میدهد، خواندن نماز صبح، بهترین شیوه برای پیشگیری از بیماریهای قلبی ـ عروقی است. بر اساس تحقیقات انجام شده از سوی مؤسسه قلب و عروق اردن، خواب طولانی مدت در طول شبانهروز، مهمترین عامل ابتلا به بیماریهای قلبی است. این تحقیقات نشان میدهد اگر فردی به مدت طولانی بخوابد، ضربان قلب او به پنجاه بار در دقیقه كاهش مییابد كه این امر، منجر به كندی گردش خون در سرخرگها و سرانجام، انسداد رگها شده و حملات قلبی عروقی را به دنبال خواهد داشت.
این تحقیق همچنین بر ضرورت حداقل پانزده دقیقه تحرك بدنی پس از چند ساعت خواب تأكید میكند. در نتایج این تحقیق با بیان این كه ادای نماز صبح برای این امر كافی است، به سلامت قلبی مسلمانانی كه صبح زود بیدار شده و برای انجام فریضه نماز به مسجد میروند، اشاره شده و آمده است: اگر این عمل در مسجد و یا به صورت گروهی انجام شود، نتیجه بهتری خواهد داشت.
برگرفته از خبرگزاری قرآنی ایران
تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .
:: ادامه مطلب

مقدمه
حقيقت و گستره هر چيز را از درك نحوه هستي آن مي توان بدست آورد، بنابراين از آنجا كه در شب معراج (و در واقع در برزخ نزولي) چهره ملكوتي نماز براي مقام ختم مرتبت جلوه نمود،[1] و در قبر (در واقع در برزخ صعودي) براي مومن نماز گزار متمثل مي شود،[2] بخوبي مي توان فهميد كه نماز فراتر از وجود اعتباري دنيايي كه به صورت اركان مخصوصه تحقق پيدا مي كند، داراي وجود حقيقي و عينيت ملكوتي نيز هست. به دليل اين ويژگي نماز است كه برخي از معارف ديني بخوبي در آن تجلي كرده و در واقع گستره هستي نماز تجليگاه بسيار ديگري از معارف ديني نيز هست كه در اين جا به نمونه هايي از آن اشاره مي شود:
1. نماز نمودار كامل توحيد و يگانه پرستي است، زيرا نماز با تسبيح و تنزيه ذات حق تعالي شروع مي شود و به آن ختم مي گردد. به عنوان مثال، گذشته از تسبيح هاي توحيدي كه در ركوع، سجود، اذان، اقامه، تشهد و ركعت هاي نماز اداء مي شود و نماز گزار با گفتارها و كردارهاي توحيدي يگانه پرستي خود را به منصه ظهور مي رساند، گفتن تكبيرات متعدد در آغاز و انجام نماز زيباترين شعار توحيدي است كه در نماز اداء مي شود، زيرا تكبير گرچه نشانه جمال حق است، ولي جلال الهي نيز در آن نهفته است، چون خود تكبير عين تنزيه الهي است، بدليل آن كه معناي «الله اكبر» اين نيست كه خداوند بزرگتر از اشياي ديگر است، بلكه معنايش اين است كه خداوند بزرگتر از توصيف است. و از آن جا كه در اذان و اقامه و تكبير هاي متعدد افتتاحي و همچنين در تكبيرهاي سه گانه تعقيب نماز خداوند تنزيه مي گردد،[3] پس بدين ترتيب معلوم مي شود كه معارف توحيدي به زيباترين وجه در نماز جلوه كرده است كه شايد در كمتر عبادتي بدان گونه تجلي كرده باشد.
برخي از بزرگان نكته آموز در اين باره مي گويند: «در نماز اين مرقاه (وسيله) وصول الي الله، پس از هر ستايش تكبيري وارد است، چنانچه در دخول آن تكبيري است، كه اشاره به بزرگتر بودن از ستايش است ولو اعظم آن كه نماز است. و پس از خروج تكبير است كه بزرگتر بودن او را از توصيف ذات و صفات و افعال مي رساند.»[4]
2. معارف زكات كه يك عبادت مالي است نيز در نماز نهفته است، زيرا زكات محك محبت است و گذشتن از ملك خود در راه تامين رضاي دوست و فناي هستي خود در هستي او در پرداخت زكات متبلور است، اين اثر در نماز به صورت دل انگيزي تجلي كرده كه اوج آن به هنگام قرائت جمله نوراني «مالك يوم الدين»[5] است.[6]

برخي از بزرگان با اشاره به نمود دل انگيز چهره زكات در كسوت نماز، و اين كه براي صالحان كه با براق نماز به معراج وصال راه مي يابند و اصل قرآني:«لِمن المُُلك اليوم، لِله الواحدِ القهار»[7] قبل از گذارندن عقبه كئود مرگ طبيعي و برزخ براي او جلوه مي كند چنين تصريح كرده اند: «سر نماز در خرق و پاره كردن همه حجاب هاي ظلماني و نوري است و معناي خرق، نديدن است نه نبودن و خرق نهايي عبارت است از خود را نديدن، نه نابود شدن، چون نابودي كمال نيست بلكه نديدن هنر است، سالك كه به مقام فناء تام راه يافت، چيزي جز خدا نمي بيند.»[8] بنابراين اگر گفته مي شود كه زكات به عنوان يكي از احكام و معارف ديني در نماز نيز تجلي كرده است، مراد آن است همان طور كه گذشتن از مال و دادن زكات محك محبت است، هستي خود را نديدن و خويشتن را فاني در هستي مطلق حضرت دوست ديدن كامل ترين زكاتي است كه سالك راه و مال آن را در راه دوست مي پردازد و اين زيباترين و كامل ترين تزكيه است. پس بنابراين اثر زكات نيز در نماز به صورت كامل تر از هر زكاتي در نماز نهفته است.
3. چون همه مفطرات روزه، (چيزهايي كه روز را باطل مي كند) در نماز حرام است و سبب بطلان نماز نيز مي شود، پس نماز اثر و خاصيت روزه را نيز داراست و در واقع احكام و معارف روزه نيز در نماز تجلي كرده است، بخصوص آن كه غير از مفطرات روزه گفتن كلام مخلوق نيز در نماز حرام است.[9]
پس نماز تجلي روزه كامل تر است و هر اندازه كه نماز كامل تر باشد نمودار روزه اي كامل تر خواهد بود، چون در روزه كامل گذشته از امساك هاي عمومي، از شهود غير حق تعالي نيز امساك مي شود و نماز گزار بايد بكوشد با حضور قلب، خود را در حضور و محضر خدا ببيند و تنها او را با قلب و حقايق ايمانش مشاهده كند، در راستاي اين نكته است كه برخي از اهل معنا گفته اند: (طهارت باطني از ناپاكي شرك و پليديِ رويتِ غير، در نماز و روزه همچون ساير عبادت ها شرط است و همه نماز گزاران بايد تلاش كنند تا خود را با زمزم توحيد و نور ايمان و اخلاص از آلودگي ديدن غير خداوند منزه كنند.)[10]
4. مسئله ديگر تجلي معارف حج در نماز است، زيرا حج كه قصد و توجه و سفر به سوي كعبه ظاهري است، در نماز نه تنها حج به مفهوم قصد قبله ظاهر لازم است بلكه توجه به سوي كعبه دل كه بيت المعمور در كشور وجود انساني است نيز تحقيق مي يابد، و اين زيباترين جلوه معارف حج در نماز است،[11] زيرا در اين حج (نماز) قصد جامع و كاملتري با سير معنوي نماز گزار در دو نشئهي افاقي و انفسي (توجه به قبله ظاهر و باطن) انجام مي شود و سالك خانه حضرت دوست با سلوك معنوي خويش كعبه جان را قصد كرده و از آن طريق به وصال جان جانان بار مي يابد.[12]
برخي از بزرگان نكته آموز با اشاره به مطالبي بلند در اين باره چنين تصريح كرده اند:

(اتصاف انسان نماز گزار كه در واقع سالك خانه دوست است به مقام فناء براي او عيدي بزرگ است و بقائي بعد از فنا براي او عيدي كامل تلقي مي شود و نماز اين دو عيد را در مقام خاصي كه عبارت از مقام وحدت حقيقي باشد بجا مي آورد)[13] بنابراين نماز كاملترين جلوه گاه حج است. بخصوص آن كه نماز يك نحوه حركت خاصي است آنهم نه در مقوله هاي عرضي نظير: كيف، متي، اين، و مانند آن بلكه در جوهر نماز گزار، زيرا صحت آن به نيت است و نيت همان انبعاث روح انسان نماز گزار از خلق به سوي حق است.[14]
5. يكي ديگر از معارف دين كه در نماز به صورت بسيار دل انگيز جلوه نموده است، جهاد است، زيرا در اينجا ترديد نخواهد بود كه نماز شورانگيزترين ميدان جهاد است، آنهم نه جهاد اصغر بلكه جهاد كبير و اكبر، بدليل آن كه هرگاه انساني مومن به نماز بر مي خيزد، ابليس همه ذريه خود را بسيج مي كند تا به هر نحو ممكن در نماز او مشكل ايجاد كند، به اين جهت نماز گزار براي اداء نماز واقعي بايد با تمام جنود ابليس و نفساني جهاد كند. برخي از بزرگان اهل معنا در اين باره چنين زيبا گفته اند:
«راه وصول به اين مقام منيع نه تنها به صِرف تحصيل شرايط و آداب و احكام نماز حاصل نمي شود، بلكه با اكتفا به جهاد مستمر با نفس نيز حاصل نخواهد شد، چون جهاد اكبر هم لازم است و هرگز با اكتفاء به جهاد اوسط كه نبرد با نفس مي باشد ميسر نمي شود، و جهاد اكبر همانا نبرد عشق و عقل است كه اگر سالك از قيد عقل مصطلح برهد و به عقل ناب كه همان عشق به عبادت و سپس حصر در معبود است برسد، در جهاد اكبر پيروز شده است.»[15]
پس بدين ترتيب معلوم مي شود كه نماز بزرگترين ميدان جهاد و تجليگاه معارف جهاد نيز هست.
6. احكام و معارف ديني ديگر نيز در نماز نهفته است به عنوان نمونه: پاك بودن و غصبي نبودن لباس و مكان نماز، اقرار به رسالت و امامت در اذان و اقامه و تشهد، اعتراف به معاد و روز واپسين، ذكر و تسبيح و تقديس، دعا و نيايش، طلب رحمت و مغفرت در قنوت نماز و ده ها آموزه ديگر ديني در نماز وجود دارد كه شرح و بيان آن از ظرفيت اين مقاله بيرون است و تنها به عنوان حُسن ختام بايد به كلام نوراني امير مؤمنان درباره خاصيت و اثر گناه شويي نماز اشاره شود كه فرمود: امر نماز را مراعات كنيد، و بر آن محافظت نماييد، و اين عبادت بزرگ را فراوان به جاي آوريد، و با آن به خداوند تقرب جوييد، كه نماز بر مومنان فريضه اي است داراي وقت مخصوص، مگر پاسخ دوزخيان را نشنيديد كه وقتي از آنان پرسيده مي شود: چه چيز شما را وارد جهنم كرد؟ مي گويند: ما از نماز گزاران نبوديم.[16]
نماز گناهان را همچون برگ درختان مي ريزد و ريسمان معصيت را از گردن گناهكاران مي گشايد آن گونه كه مهار از گردن حيوانات باز مي شود، رسول خدا نماز را به چشمه آب گرمي تشبيه كرده كه بر در خانه انسان است و او شبانه روزي پنج بار خود را در آن مي شويد، آيا ديگر هيچ آلودگي در او باقي خواهد ماند؟[17]
آنچه اشاره شد تنها جلوه اي از معارف ديني در نماز بود و بايد توجه داشت كه حقايق و معارف فراوان ديگري نيز در نماز وجود دارد كه در اين مختصر ، مجال بيش از اين نبود.

تهيه و تنظيم: سلطاني
گروه دين و انديشه
[1] . صدوق، علل شرايع، ج2، ص5، باب1. نشر موسسه الاعلمي للمطبوعات، بيروت، 1408 ق.
[2] . مجلسي، بحار، ج6، باب 8، حديث50، ص134، نشر موسسه الوفاء بيروت، 1403ق.
[3] . جوادي آملي، عبدالله، نقل از: سرالصلوه امام خميني، ص19 تا ص20. نشر موسسه نشر آثار امام 1378ش.
[4] . امام خميني، سرالصلوه، ص29، نشر پيشين.
[5] . سوره حمد.
[6] . حسن زاده آملي، هزار و يك نكته، نكته اي 103، نشر مركز فرهنگي رجاء، تهران، 1364.
[7] . سوره غافر، آيه 16.
[8] . جوادي آملي، عبدالله نقل از: سرالصلوه، امام خميني، ص17، نشر پيشين.
[9] . حسن زاده آملي، هزار و يك نكته، نكته 103، ج1، ص101، نشر پيشين.
[10] . سيد حيدر آملي، اسرار شريعه، ص211، نشر موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي، تهران (بي تا).
[11] . حسن زاده آملي، هزار و يك نكته، نكته 103، ج1. ص100، نشر پيشين.
[12] . سيد حيدر آملي، اسرار شريعه، ص223 و ص233، نشر پيشين.
[13] . سيد حيدر آملي، اسرار شريعه، ص243، نشر پيشين.
[14] . جوادي آملي، عبدالله، نقل از: سرالصلوه امام خميني، ص16، نشر پيشين.
[15] . جوادي آملي، عبدالله، نقل از: مقدمه سر الصلوه امام خميني ص15، نشر پيشين.
[16] . سوره مدثر، آيه 42 و 43.
[17] . نهج البلاغه، خطبه 199
منبع : تبیان
:: ادامه مطلب

چرا در آیه "ایاك نعبد و ایاك نستعین" نون جمع آمده است؟
مفسران در این كه آیه شریفه "ایاك نعبد و ایاك نستعین" «متكلم به» نون جمع است و نمازگزار، در مقام فروتنى و شكستگى؛ چند وجه آوردهاند، و نیكوترین آنها اینست كه: امام رازى در تفسیر كبیر آورده است. و خلاصه آن چنین است كه:
در شریعت مطهر "اسلام" كسى كه چند جنس گوناگون را در یك معامله بفروشد، و برخى از آنها معیوب باشد، مشترى مىتواند، یا همه آنها را بخرد، و یا همه آنها را پس بدهد .اما اختیار ندارد كه معیوبها را پس بدهد و بى عیبها را بردارد و در این مورد، چون نمازگزارى بیند كه عبادت او معیوب و ناقض است، آن را به تنهایى به پیشگاه پروردگار عرضه نمىكند، بلكه آن را به انضمام عبادت همه عبادت كنندگان: از انبیا و اولیا و نیكان ضمن یك معامله عرضه مىدارد. بدان امید، كه عبادت او در این ضمن پذیرفته شود. زیرا كه تمامى آن عبادات رد نمىشود. زیرا هرگاه، برخى پذیرفته شوند، برخى پذیرفته نشوند. پذیرفتن سالم و نپذیرفتن معیوب، تبعیض در یك صفقه (عقد ربیع) است و این، موردى است كه پروردگار، بندگان خویش را از آن، باز داشته است . پس، چگونه شایسته كرم پروردگارى اوست؟ او راهى جز پذیرش همه در پیش ندارد و مراد حاصل است .
منبع : كشكول شیخ بهایی، دفتر اول، با تصرف .
تبیان
:: ادامه مطلب

آیا صفحه شناسنامه خودت را دیده ای؟ نسبت میان خود با پدر و مادرت کاملا گویاست. در واقع شناسنامه همان نسبت نامه است. اما آیا خدا هم شناسنامه دارد؟
پاسخ: این سوال عجیب ولی واقعی را از که می توان پرسید؟ غیر از خود خدا، پاسخ این پرسش دست یافتنی نیست؟
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: در شب معراج خداوند به من امر فرمود: اقرء یا محمد نسیته ربک قل هو الله احد
ترجمه: ای محمد شناسنامه پروردگارت، سوره توحید را بخوان.
واقعا در این شناسنامه آنچه ذکر شده است، یگانگی، بی همتایی، بی نیازی، نه زادن و نه زاده شدن است. لذا در رکعت هر نماز توصیه شده است تا ابتدا بسبت خدای را بخوانیم.
شناسنامه اهل بیت (ع) (انسان ها)
در رکعت دوم هر نماز مستحب است که سوره انا انزلناه خوانده شود زیرا شناسنامه انسان های کامل است، یعنی اهل بیت زیرا تمامی فرشتگان در شب قدر بر انسان کامل وارد می شوند و با اجازه او امور بندگان را تنظیم می کنند. ما نیز در نماز با یاد خدا در ررکعت اول و شناخت و خضوع به درگاه او و در رکعت دوم با توسل به کامل ترین انسان های محبوب خدا دست دعا و چشم امید به ملکوت او می آویزیم.
خداوندا ما را با راز نماز همراه جاویدان گردان.
برگرفته از کتاب رازهای نماز آیت الله جوادی آملی
رضاسلطانی-گروه دین و اندیشه تبیان
:: ادامه مطلب

بازدارندگىنماز
نماز عملى عبادى و ذكر و توجه خاصى به خداوند سبحان است و اثر طبیعى آن ایجاد روحیهاى در انسان است كه او را از فحشا و منكر باز مىدارد و نفسش را از زشتىهاى گناه پاك مىكند. طبیعت نماز، انسان را به یاد نیرومندترین عامل باز دارنده؛ یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مىاندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منكر است، زیرا كسى كه روزى پنج بار با بدن پاك و لباس پاك روى به درگاه خدا آورده و تكبیر بگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر شمرده و به یاد نعمتهاى او افتد و حمد و سپاس او را گوید و...
این امور سدّ نیرومندى در برابر گناه محسوب مىشود و او را از فحشا و منكر باز مىدارد ولى هر نمازى به همان اندازه كه از شرایط كمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشا و منكر مىكند.

كسى كه نماز مىخواند، هر چند نمازش صورى و آلوده به گناه نیز باشد، نماز در او بىتأثیر نخواهد بود، گرچه ممكن است تأثیر این گونه نماز ضعیف باشد، زیرا اگر این گونه افراد همان نماز را هم نمىخواندند، چه بسا از این هم آلودهتر بودند، پس نهى از فحشا و منكر مراتبى دارد و هر نمازى با توجه به میزان رعایت شرایط آن، نماز خوان را از آن نهى مىكند و یا ممكن است عدم حضور قلب، عدم خلوص و نقصان شرایط بر نماز با ویژگىهاى یاد شده، اثر آن را ضعیف نماید.
بنابراین، هر چه توجه به خدا در نماز، افزایش یابد و خضوع و خشوع در آن كامل و اخلاص در آن بیشتر شود، اثر بازدارندگى آن نیز بیشتر و هر مقدار جنبههاى یاد شده ضعیف شود، بازدارندگى آن نیز ضعیف خواهد شد.
منبع: کتاب پرسمان قرآنی، بااندکی تصرف.
:: ادامه مطلب

یكى از ویژگیهاى مرحوم علامه طباطبایى(ره) دائم الذكر بودن ایشان بود حتى نقل شده است:
در اواخر عمر كه دچار كسالت شدید و عصبى بودند، حتى نزدیكان را نمىشناخت و از خورد و خوراك غافل بود؛ یعنى اگر لیوان آب یا غذا را به دستش مىدادند تا نمىگفتند، بخور، نمىخورد، ولى در همان حال، آهسته ذكر مىگفت و به یاد خدا بود و گویا در عالم دیگر است.
در لحظات آخر عمرش یكى از شاگردان خصوصى علامه مىگفت: از ایشان پرسیدم چه كنم در نماز به یاد خدا باشم و حضور قلب داشته باشم؟ براى شنیدن بیانات استاد، گوشم را نزدیك دهانش بردم، چند بار فرمودند:
توجه، مراقبه، توجه، مراقبه، به یاد خدا باش و خدا را فراموش نکن. (1)
پینوشت:
1- جرعههاى حیاتبخش، ص 355 .
برگرفته از کتاب پندهاى حكیمانه، ج ۳، علامه حسن حسن زاده آملى .
تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .
:: ادامه مطلب
لزوم پوشش بانوان در نماز

فلسفه حجاب در نماز چيست؟ خدا كه با همه محرم است!
با توجه به اين كه خداوند متعال عليم و حكيم است، پس يكايك احكام، حكمت خاصى دارند، ولكن پى بردن به آن اسرار، براى ما هم، ميسر نيست و هم، چندان مفيد نيست چه اين كه با علم محدود ما از نيازها، استعدادها و نيز راه رفع نيازهاى واقعى و شكوفا كردن استعدادها به نحو صحيح و بدون مخاطرات جسمى و روحى، مادى و معنوى، چگونه مىتوان چنين ادعايى نمود.
علاوه بر اين كه اساس در اين احكام، فراخوان بشر به تعبد و اظهار بندگى در مقابل حضرت پروردگار است. البته چه بسا ممكن است آگاهى به اين اسرار و حكمتها حداقل در بعضى افراد، موجب تقويت انگيزه آنها در پيروى از آن دستورات شود به همين جهت در صدد كنكاش از اسرار و حكمتهاى احكام مىكنند.
به هر صورت حجاب و پوشش بانوان در نماز، علل و فلسفههاى متعددى دارد؛ از جمله:
الف. اين خود نوعى تمرين مستمر و روزانه براى حفظ حجاب مىباشد و يكى از عواملى است كه در پاسداشت دائمى پوشش اسلامى زن و جلوگيرى از آسيبپذيرى آن، نقش مهمى ايفا مىكند.
ب. وجود پوششى يك پارچه براى تمام بدن و داشتن پوششى مخصوص براى نماز، توجه و حضور قلب انسان را بيشتر مىكند و از التفات ذهن به تجملات و چيزهاى رنگارنگ مىكاهد و ارزش نماز را صد چندان مىكند.
ج. داشتن پوشش كامل در پيشگاه خداوند، نوعى ادب و احترام به ساحت قدس ربوبى است. از اين رو براى مرد نيز در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است و همين ادب حضور در پيشگاه الهى زمينهساز حضور معنوى و بار يافتن به محضر حق مىشود.
افزون بر آن، حكم پوشش در نماز، با حفظ حجاب در برابر نامحرم تفاوتهايى دارد و با آن قابل مقايسه نيست؛ مثلاً پوشاندن روى پا در برابر نامحرم واجب است؛ ولى در نماز - بدون حضور نامحرم - واجب نيست.
سؤال: اگر خدا جنسيت ندارد، چرا بايد در نماز پوشش داشته باشيم؟
جواب: پاسخ اين سؤال طي مراحل زير بيان ميشود:
1. خداوند خالق جنس مذکر و مؤنث است(1) و نسبت به خداوند جنسيت معني ندارد و از طرفي، عالم محضر خداست و به نهان و آشکار مخلوقات آگاه و بيناست.(2) پس لزوم رعايت حجاب در نماز به خاطر نامحرم و يا مذکر بودن خداوند نيست.
2. رعايت حجاب در نماز و غير نماز، فقط بر زنها واجب نيست، بلکه حفظ حجاب در محدوده معين بر مردان و زنان هر دو لازم است؛ مثلاً پوشانيدن عورت و بعضي قسمتهاي بدن از ديد انسانهاي ديگر بر مردان و زنان واجب است. همچنين نماز خواندن با بدن برهنه در مردان و زنان هر دو موجب بطلان نماز است.
بنابراين، رعايت حجاب براي انسانها گاهي به خاطر وجود انسانهاي نامحرم است و گاهي به خاطر صحت عبادت است که در بعضي موارد هر دو علّت با هم جمع ميشوند، مثل نماز خواندن در حضور اشخاص نامحرم و گاهي فقط به خاطر صحت عبادت است، مثل نماز خواندن در اتاق در بسته و تنها . اختلاف بعضي شرائط اين دو حالت، بهترين گواه بر مطلب است؛ مثلاً طهارت و مباح بودن لباس در نماز شرط است، اما در حفظ حجاب از نامحرم شرط نيست.
3. اهداف، حکمتها و فوائدي که از رهگذر انجام دستورات الهي به انسان ميرسد، متناسب با ساختار وجودي اوست که مرکب از بعد مادي و معنوي، يعني جسم و روح است و دستورات الهي زمينه را براي سعادت دنيايي و اخروي آماده ميکند.
پس اگر در موردي به منافع مادي يک عمل پينبرديم، دليل بر بيهدفي و ناقص بودن آن عمل نيست و از آنجا که عقل و فهم آدمي مانند اصل وجودش محدود است، پس به فوائد و حکمتهايي که خالق نامحدود وضع کرده، به طور کامل پي نخواهد برد، مگر اينکه معصومين عليهمالسلام از زبان وحي خبر دهند.

بنابراين، آنچه را که ذيلاً به عنوان حکمت و فائده حجاب در حال نماز ذکر ميکنيم، تنها گوشهاي از فوائد و حکمتهاست و اگر در موردي به حکمت و هدف دستوري پي نبرديم، بينياز از انجام آن نميشويم، بلکه بعضي عبادات تعبدي محضاند؛ يعني مأمور به انجام آن هستيم؛ چون خداي حکيم و عليم که خواهان سعادت و کمال انسانهاست، امر فرموده؛ چنان که اگر پزشک ماهر امر به خوردن دارويي کند، هر چند حکمت آن را ندانيم، انجام ميدهيم.
با توجه به نکات فوق، به ذکر چند فائده و حکمت براي حجاب در نماز بسنده ميکنيم:
اول: انسان در حال عبادت در حضور خاص خداوند و در حال راز و نياز است. در چنين حالي مناسب است بهترين لباس را بپوشد که براي زن همان پوشش کامل است که نشانه عفت و پاکدامني او ميباشد و بهترين حالات او را منعکس ميکند و براي مرد هم علاوه بر اينکه پوشش عورت لازم است، مناسب است لباسهاي خود (رداء و عباء) و عمامه را بپوشد.(3) سر وقت نماز خواندن، رو به قبله بودن، پوشش کافي و ... هر چند نسبت به خداوند فرقي نميکند، اما نسبت به انسان و سير مراحل تکامل و تربيتش خيلي مهم است و هدف تکليف نيز همين است.
دوم: نوع عبادات، در قالب و آداب ظاهري و شرائط خاصي عرضه شده که هر کدام علاوه بر اهميت و سازندگي ظاهرشان در شخصيت انساني، باطن و اسراري هم دارند که اهل دل به ويژه اولياء الهي از اين ظواهر عبور ميکنند. امامان معصوم عليهمالسلام در فرصتهاي مناسب به اندازه استعداد و توان درک مخاطبين پرده از اسرار اين شعائر و مناسک و عبادات برداشتهاند.
امام صادق عليهالسلام فرمودند: «جامه براي مؤمنان نعمتي از جانب خداوند است که مواضع شرمگاه بدن با آن پوشيده ميشود ... و چون آن را ميپوشي، تو را به خودپسندي و ريا و خودآرايي و فخر فروشي و بزرگمنشي وادار نکند ... پس چون جامهات را پوشيدي، به ياد آن باش که خداي تعالي گناهان تو را با رحمتش پوشانده، و لباس صدق و راستي را بر خود بپوش؛ همانگونه که پيکر ظاهر خود را با جامهات پوشاندي و بايد باطنت در پوشش ترس و ظاهرت در پوشش اطاعت باشد! اين نعمت خداوند که لباس فرستاد تا عورت ظاهريات پوشيده بماند، بايد مايه عبرت تو شود تا با لباس توبه، عورتهاي باطني خود را بپوشاني و هيچ کس را به عيبش رسوا نکني... .»(4)
پي نوشت ها:
1. يس / 36: «سُبْحانَ الَّذي خَلَقَ الْاَزْواجَ کُلَّها»؛ «منزه است کسي که تمام زوجها را آفريد.»
2. انعام / 103: «لَا تُدْرِکُهُ الْاَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِکُ الْاَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ»؛ «چشمها او را نميبينند، ولي او همه چشمها را ميبيند و او بخشنده و آگاه است.»
3. پاسخ به پرسشهاي مذهبي، آية اللّه سبحاني و آية اللّه مکارم شيرازي؛ مدرسه امام علي عليهالسلام ، چاپ اول، ص 309.
4. سر الصلوة، امام خميني رحمهالله ، تصحيح احمد فهري، پيام آزادي، مرداد 1360، تهران، ص 83. جهت مطالعه بيشتر، ر. ک: زن در آينه جلال و جمال، جوادي آملي، ص 437؛ رسايل حجابيّه، رسول جعفريان، بخش حکمت و فوائد حجاب؛ حجاب، شهيد مطهري، تمام کتاب؛ سر الصلوة، امام خميني رحمهالله ، ص 80 به بعد.
مجله حوزه مبلغان؛ پديدآورنده: رحيم لطيفي،
تنظيم تبيان، گروه دين و انديشه، هدهدي .
تبیان
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2896156
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396