
یكى از ویژگیهاى مرحوم علامه طباطبایى(ره) دائم الذكر بودن ایشان بود حتى نقل شده است:
در اواخر عمر كه دچار كسالت شدید و عصبى بودند، حتى نزدیكان را نمىشناخت و از خورد و خوراك غافل بود؛ یعنى اگر لیوان آب یا غذا را به دستش مىدادند تا نمىگفتند، بخور، نمىخورد، ولى در همان حال، آهسته ذكر مىگفت و به یاد خدا بود و گویا در عالم دیگر است.
در لحظات آخر عمرش یكى از شاگردان خصوصى علامه مىگفت: از ایشان پرسیدم چه كنم در نماز به یاد خدا باشم و حضور قلب داشته باشم؟ براى شنیدن بیانات استاد، گوشم را نزدیك دهانش بردم، چند بار فرمودند:
توجه، مراقبه، توجه، مراقبه، به یاد خدا باش و خدا را فراموش نکن. (1)
پینوشت:
1- جرعههاى حیاتبخش، ص 355 .
برگرفته از کتاب پندهاى حكیمانه، ج ۳، علامه حسن حسن زاده آملى .
تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .
:: ادامه مطلب
لزوم پوشش بانوان در نماز

فلسفه حجاب در نماز چيست؟ خدا كه با همه محرم است!
با توجه به اين كه خداوند متعال عليم و حكيم است، پس يكايك احكام، حكمت خاصى دارند، ولكن پى بردن به آن اسرار، براى ما هم، ميسر نيست و هم، چندان مفيد نيست چه اين كه با علم محدود ما از نيازها، استعدادها و نيز راه رفع نيازهاى واقعى و شكوفا كردن استعدادها به نحو صحيح و بدون مخاطرات جسمى و روحى، مادى و معنوى، چگونه مىتوان چنين ادعايى نمود.
علاوه بر اين كه اساس در اين احكام، فراخوان بشر به تعبد و اظهار بندگى در مقابل حضرت پروردگار است. البته چه بسا ممكن است آگاهى به اين اسرار و حكمتها حداقل در بعضى افراد، موجب تقويت انگيزه آنها در پيروى از آن دستورات شود به همين جهت در صدد كنكاش از اسرار و حكمتهاى احكام مىكنند.
به هر صورت حجاب و پوشش بانوان در نماز، علل و فلسفههاى متعددى دارد؛ از جمله:
الف. اين خود نوعى تمرين مستمر و روزانه براى حفظ حجاب مىباشد و يكى از عواملى است كه در پاسداشت دائمى پوشش اسلامى زن و جلوگيرى از آسيبپذيرى آن، نقش مهمى ايفا مىكند.
ب. وجود پوششى يك پارچه براى تمام بدن و داشتن پوششى مخصوص براى نماز، توجه و حضور قلب انسان را بيشتر مىكند و از التفات ذهن به تجملات و چيزهاى رنگارنگ مىكاهد و ارزش نماز را صد چندان مىكند.
ج. داشتن پوشش كامل در پيشگاه خداوند، نوعى ادب و احترام به ساحت قدس ربوبى است. از اين رو براى مرد نيز در بر داشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است و همين ادب حضور در پيشگاه الهى زمينهساز حضور معنوى و بار يافتن به محضر حق مىشود.
افزون بر آن، حكم پوشش در نماز، با حفظ حجاب در برابر نامحرم تفاوتهايى دارد و با آن قابل مقايسه نيست؛ مثلاً پوشاندن روى پا در برابر نامحرم واجب است؛ ولى در نماز - بدون حضور نامحرم - واجب نيست.
سؤال: اگر خدا جنسيت ندارد، چرا بايد در نماز پوشش داشته باشيم؟
جواب: پاسخ اين سؤال طي مراحل زير بيان ميشود:
1. خداوند خالق جنس مذکر و مؤنث است(1) و نسبت به خداوند جنسيت معني ندارد و از طرفي، عالم محضر خداست و به نهان و آشکار مخلوقات آگاه و بيناست.(2) پس لزوم رعايت حجاب در نماز به خاطر نامحرم و يا مذکر بودن خداوند نيست.
2. رعايت حجاب در نماز و غير نماز، فقط بر زنها واجب نيست، بلکه حفظ حجاب در محدوده معين بر مردان و زنان هر دو لازم است؛ مثلاً پوشانيدن عورت و بعضي قسمتهاي بدن از ديد انسانهاي ديگر بر مردان و زنان واجب است. همچنين نماز خواندن با بدن برهنه در مردان و زنان هر دو موجب بطلان نماز است.
بنابراين، رعايت حجاب براي انسانها گاهي به خاطر وجود انسانهاي نامحرم است و گاهي به خاطر صحت عبادت است که در بعضي موارد هر دو علّت با هم جمع ميشوند، مثل نماز خواندن در حضور اشخاص نامحرم و گاهي فقط به خاطر صحت عبادت است، مثل نماز خواندن در اتاق در بسته و تنها . اختلاف بعضي شرائط اين دو حالت، بهترين گواه بر مطلب است؛ مثلاً طهارت و مباح بودن لباس در نماز شرط است، اما در حفظ حجاب از نامحرم شرط نيست.
3. اهداف، حکمتها و فوائدي که از رهگذر انجام دستورات الهي به انسان ميرسد، متناسب با ساختار وجودي اوست که مرکب از بعد مادي و معنوي، يعني جسم و روح است و دستورات الهي زمينه را براي سعادت دنيايي و اخروي آماده ميکند.
پس اگر در موردي به منافع مادي يک عمل پينبرديم، دليل بر بيهدفي و ناقص بودن آن عمل نيست و از آنجا که عقل و فهم آدمي مانند اصل وجودش محدود است، پس به فوائد و حکمتهايي که خالق نامحدود وضع کرده، به طور کامل پي نخواهد برد، مگر اينکه معصومين عليهمالسلام از زبان وحي خبر دهند.

بنابراين، آنچه را که ذيلاً به عنوان حکمت و فائده حجاب در حال نماز ذکر ميکنيم، تنها گوشهاي از فوائد و حکمتهاست و اگر در موردي به حکمت و هدف دستوري پي نبرديم، بينياز از انجام آن نميشويم، بلکه بعضي عبادات تعبدي محضاند؛ يعني مأمور به انجام آن هستيم؛ چون خداي حکيم و عليم که خواهان سعادت و کمال انسانهاست، امر فرموده؛ چنان که اگر پزشک ماهر امر به خوردن دارويي کند، هر چند حکمت آن را ندانيم، انجام ميدهيم.
با توجه به نکات فوق، به ذکر چند فائده و حکمت براي حجاب در نماز بسنده ميکنيم:
اول: انسان در حال عبادت در حضور خاص خداوند و در حال راز و نياز است. در چنين حالي مناسب است بهترين لباس را بپوشد که براي زن همان پوشش کامل است که نشانه عفت و پاکدامني او ميباشد و بهترين حالات او را منعکس ميکند و براي مرد هم علاوه بر اينکه پوشش عورت لازم است، مناسب است لباسهاي خود (رداء و عباء) و عمامه را بپوشد.(3) سر وقت نماز خواندن، رو به قبله بودن، پوشش کافي و ... هر چند نسبت به خداوند فرقي نميکند، اما نسبت به انسان و سير مراحل تکامل و تربيتش خيلي مهم است و هدف تکليف نيز همين است.
دوم: نوع عبادات، در قالب و آداب ظاهري و شرائط خاصي عرضه شده که هر کدام علاوه بر اهميت و سازندگي ظاهرشان در شخصيت انساني، باطن و اسراري هم دارند که اهل دل به ويژه اولياء الهي از اين ظواهر عبور ميکنند. امامان معصوم عليهمالسلام در فرصتهاي مناسب به اندازه استعداد و توان درک مخاطبين پرده از اسرار اين شعائر و مناسک و عبادات برداشتهاند.
امام صادق عليهالسلام فرمودند: «جامه براي مؤمنان نعمتي از جانب خداوند است که مواضع شرمگاه بدن با آن پوشيده ميشود ... و چون آن را ميپوشي، تو را به خودپسندي و ريا و خودآرايي و فخر فروشي و بزرگمنشي وادار نکند ... پس چون جامهات را پوشيدي، به ياد آن باش که خداي تعالي گناهان تو را با رحمتش پوشانده، و لباس صدق و راستي را بر خود بپوش؛ همانگونه که پيکر ظاهر خود را با جامهات پوشاندي و بايد باطنت در پوشش ترس و ظاهرت در پوشش اطاعت باشد! اين نعمت خداوند که لباس فرستاد تا عورت ظاهريات پوشيده بماند، بايد مايه عبرت تو شود تا با لباس توبه، عورتهاي باطني خود را بپوشاني و هيچ کس را به عيبش رسوا نکني... .»(4)
پي نوشت ها:
1. يس / 36: «سُبْحانَ الَّذي خَلَقَ الْاَزْواجَ کُلَّها»؛ «منزه است کسي که تمام زوجها را آفريد.»
2. انعام / 103: «لَا تُدْرِکُهُ الْاَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِکُ الْاَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ»؛ «چشمها او را نميبينند، ولي او همه چشمها را ميبيند و او بخشنده و آگاه است.»
3. پاسخ به پرسشهاي مذهبي، آية اللّه سبحاني و آية اللّه مکارم شيرازي؛ مدرسه امام علي عليهالسلام ، چاپ اول، ص 309.
4. سر الصلوة، امام خميني رحمهالله ، تصحيح احمد فهري، پيام آزادي، مرداد 1360، تهران، ص 83. جهت مطالعه بيشتر، ر. ک: زن در آينه جلال و جمال، جوادي آملي، ص 437؛ رسايل حجابيّه، رسول جعفريان، بخش حکمت و فوائد حجاب؛ حجاب، شهيد مطهري، تمام کتاب؛ سر الصلوة، امام خميني رحمهالله ، ص 80 به بعد.
مجله حوزه مبلغان؛ پديدآورنده: رحيم لطيفي،
تنظيم تبيان، گروه دين و انديشه، هدهدي .
تبیان
:: ادامه مطلب

امام باقر(علیه السلام) میفرماید:
برای نمازگزار، هنگام نماز سه خصلت است:
از قدمش تا به آسمانها ملائکه او را احاطه مینمایند،
و از آسمانها تا بالای سرش خیر و احسان نثار میگردد،
و فرشتهای که بر او موکل است میگوید:
اگر این نمازگزار بداند که با چه كسی مناجات میکند، از نماز جدا نمیگردد.
من لا یحضره الفقیه، ج1، باب فضل صلوة، ص 636 .
تبیان، هدهدی
:: ادامه مطلب

در روايات بسياري توصيه به اقامه نماز اول شدهايم اما اين دستور اهل بيت(عليهم السلام) استثنائاتي دارد كه آنها را ذكر ميكنيم.
1. کسي که نافله ظهر و نماز عصر ميخواند به اندازه خواندن نافله، نماز ظهر و عصر را به تاخير بيندازد و الا اگر نافله نميخواند اول وقت افضل است.
2. کساني که شب عيد قربان از عرفه به مشعر الحرام ميروند مستحب است نماز مغرب و عشا را به تاخير بيندازند و در مشعرالحرام بخوانند.
3. بهتر است نماز عشا را قدري به تاخير بيندازي تا قرمزي سمت مغرب برطرف شود.
4. زن مستحاضه نماز ظهر و نماز مغرب را تا آخر وقت فضيلت آنها به تاخير بيندازد تا با يک غسل بتواند آنها را با عصر و عشا بخواند.
5. کسي که چهار رکعت از نافله نماز شب را خوانده وقت اذان صبح ميشود مستحب است نماز صبح را به تاخير بيندازد تا نماز شب را کامل کند.
6. روزهداري که ضعف بر او غلبه کرده باشد يا جمعي منتظر او باشند بهتر است نماز را تا بعد از افطار به تاخير اندازد.
7. کسي که يقين به داخل شدن وقت نماز ندارد بايد آنقدر صبر کند تا يقين به وقت نماز پيدا کند.
8. کسي که در حال خودداري از بول و غائط است؛ مکروه است نماز بخواند لذا تا پس از قضاي حاجت نماز را به تاخير بيندازد.
9. کسي که به خاطر نداشتن آب بايد تيمم کند اگر اميدِ پيدا کردن آب دارد بايد نماز را تا آخر وقت به تاخير بيندازد.
10. کسي که نميتواند بول و غائط خود را نگهداري کند نماز ظهر و نماز مغرب را به تاخير بيندازد تا با عصر و عشا با هم بخواند.
11. زني که بچه شير ميدهد و جز يک لباس پاک بيشتر ندارد نماز ظهر و عصر را به تاخير مياندازد تا نزديک غروب، تا چهار نماز(ظهر و عصر و مغرب و عشا) را با هم بخواند.
12. کسي که نافله صبح ميخواند مستحب است نماز صبح را به تاخير بيندازد تا نافله صبح را بخواند.
13. مسافري که ميداند پيش از قضا شدن نماز ظهر و عصرش به وطن ميرود، بهتر است نماز ظهر و عصر را به تاخير بيندازد تا در وطن تمام بخواند.
14. مسافري که ميداند تا چند لحظه ديگر به جايي ميرسد که براي نماز مناسبتر است بهتر است نماز را به تاخير بيندازد تا در جاي مناسب نماز بخواند.
15. امام جماعتي که منتظر ماموم، يا مامومي که منتظر امام جماعت است مستحب است نماز را تا رسيدن امام يا ماموم به تاخير بيندازد.
16. جايي که اگر نماز را به تاخير بيندازد به مکان شريفي(مثلا مسجدي يا حرم امام يا امام زادهاي) ميرسد يا اين که در آن مکان حضور قلب بهتري پيدا ميکند مستحب است به تاخير بيندازد.
17. به تاخير انداختن نماز اول وقت به خاطر رسيدگي به حاجت و نياز مومني.
منابع:
- رساله توضيح المسائل امام خميني
- برگرفته از رواياتي در بحارالانوار، ج 83 .
سايت تبيان
مهري هدهدي
:: ادامه مطلب

آیا در قرآن، از خواندن نماز اوّل وقت، سخن به میان آمده است؟
در برخی از آیات قرآن کریم به نماز اول وقت خواندن اشاره شده است؛ با هم برخی از این آیات را مرور می کنیم. البته تفسیر این آیات برگرفته از تفاسیر المیزان و نمونه است.
1. « وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ » (1) تفسیر معروف آیه این است كه مراد از محافظت بر نماز، محافظت بر وقت نماز است.
2. «رِجَالٌ لاَّتُلْهِیهِم تَجَـرَة وَلاَبَیْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَوةِ؛ مردانى كه نه تجارت و نه معامله آنها را از یاد خداوند و بر پا داشتن نماز غافل نمىكند» (2)
در روایت آمده: آنها تاجرانى هستند كه تجارت و بیع، آنان را از یاد خداوند غافل نمىسازد، هنگامى كه وقت داخل مىشود حق آن را ادا مىكنند.
3. «فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ أَضَاعُوا الصَّلَوةَ؛ آنگاه از پى ایشان كسانى آمدهاند كه نماز را تباه ساختهاند» (3)
از امام صادق علیه السلام روایت شده: مراد از ضایع كردن نماز، تأخیر از وقتش است، نه ترك كردن نماز.
4. «فَوَیلٌ لِّلمُصَلِّینَ*الَّذِینَ هُم عَن صَلاَتِهِم سَاهُونَ؛ پس واى بر نمازگزارانى كه از نمازشان غافلند!» (4)
حضرت على علیه السلام مىفرمایند: ایشان غافل و بىتوجه به اوقات نماز هستند.
* * *
# سوال: اگر براى خواندن نماز اول وقت صبر كنم كلاسم دیر مىشود، آیا نماز خود را بخوانم یا به مدرسه بروم؟
#جواب: قرآن مىفرماید: «حَـفِظُوا عَلَى الصَّلَوَتِ وَالصَّلَوةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَـنِتِینَ؛ در انجام دادن همه نمازها به خصوص نماز وسطى (نماز ظهر) كوشا باشید! و از روى خضوع و اطاعت براى خدا به پا خیزید» (5)
بعضى از مفسران این آیه را دلیلى بر خواندن نماز در اول وقت مىدانند. از نظر فقها نماز در اول وقت مستحب است امّا به دلیل مشكلى نظیر: دیر رسیدن به مدرسه یا منتظر بودن دیگران و ... مىتوان نماز را با تأخیر خواند.
پی نوشتها:
1- انعام، آیه92.
2- نور، آیه37.
3- مریم، آیه59.
4- ماعون، آیه4ـ5.
5- بقره، آیه238.
:: ادامه مطلب

نماز در میان عبادت های دیگر در قله و اوج قرار دارد تا جایی که در روایات از آن به معراج مؤمن یا ستون دین، تعبیر شده است. از طرفی تحقق یک پدیده در خارج نیاز دارد که مقتضی آن موجود و مانع آن مفقود باشد، نماز هم از این قاعده بی نیاز نمی باشد. در نماز تحقق مقتضی و رفع موانع و وصول به نماز واقعی با رعایت شرایط و آداب ظاهری و باطنی نماز ممكن است.
سخن گفتن درباره آداب باطنی نماز بسیار است اما به صورت فشرده به مواردی از آن اشاره می شود:
1. توجه به خدای متعال و چرایی عبادت:
نمازگزار باید معرفتی نسبتاً درست از خدای متعال داشته باشد و بداند که با چه کسی رو به رو می شود.
خدای متعال کمال محض است و جامع همه کمالات بلکه عین کمال است و یکی از کمالات الهی حکمت است؛ به همین دلیل تمام افعال الهی هدفمند است. و از افعال الهی، آفرینش جهان هستی و گل سرسبد آن؛ انسان است؛ و هدف آفرینش، رسیدن به کمال (تکامل) است، که این حقیقت جزء از راه صحیح (صراط مستقیم) میسر نمی شود، و صراط مستقیم همان بندگی خداوند است: (ان اعبدونی هذا صراط المستقیم) ؛ یعنی اطاعت از همه دستورات و قانون الهی که مهم ترین و بارزترین آنها، در قالب عبادت تجلی می یابد.
2. پرهیز از اموری که با عبادت منافات دارد:
میزان تأثیر اعمال بستگی کامل به زمینه های قبلی و توجه و اخلاص افراد دارد، به همین سبب عبادت در افراد تأثیرات کاملا مختلفی دارد.
پرهیز از اموری که با عبادت منافات دارد و اثر آن را خنثی می سازد، از امور بسیار مهم است؛ مانند دو مریض که هر دو به دستور پزشک عمل کرده و داروهای خود را به موقع می خورند؛ ولی یکی، از چیزهای زیان بار پرهیز می کند و دیگری اهل پرهیز نمی باشد. در این صورت سفارش و نسخه پزشک برای دومی بی اثر یا کم اثر است.
باید از اعمال ظلمت زا (گناه) پرهیز کنیم تا عبادت در باطن ما اثر کند و موجب نشاط در ما گردد. لذا در روایات وارد شده است که: تا آنجا که برایتان امکان دارد از گناه فاصله بگیرید؛ زیرا ظلمت با گناه به باطن راه می یابد، (اذا اذنب الرجل دخل فی قلبه نقطة سوداء) .
امام باقر علیه السّلام مىفرماید:
مامن شیء أفسد للقلب من خطیئة إنّ القلب لیواقع الخطیئة فماتزال به حتّى تغلب علیه فیصیّرأعلاه أسفله.
هیچ چیز براى قلب زیانبارتر از گناه نیست، چه آنكه قلب با گناه مىآمیزد و با آن گلاویز مىشود تا بالاخره گناه بر قلب چیره شده و آن را وارونه مىسازد.
یعنى قلب به حساب طبیعت اولیه، ملكوتى و رو به خداست ولى در اثر گناه چهرهاش وارونه گشته، شیطانى مىشود.
امام صادق علیه السّلام مىفرماید:
إنّ الرّجل یذنب الذّنب فیحرم صلوة اللّیل و إنّ العمل السّیّئ أسرع فی صاحبه من السّكّین فی اللّحم .
گناه انسان را از عبادت و تهجّد محروم مىسازد و لذّت مناجات با خدا را از او سلب مىكند و تأثیر گناه از كارد برنده سریعتر است .
ادامه دارد ...
منبع: سایت أیت الله هادوی تهرانی؛ بااندكی تصرف
:: ادامه مطلب

عظمت نماز
«و انها لكبیرة الا على الخاشعین» . خداى تعالى مىفرماید: نماز، كار بزرگى است . گمان نكنید كار آسانى است. عظمت نماز به پیكره نماز نیست; به این نیست كه اولش تكبیر و آخرش تسلیم و داراى افعال واقوال و اذكار و قیام و قعود است . این را بچههاى شش ساله هم انجام مىدهند . صلات، كبیر است، چون براى توحید و اخلاص در عبودیت است، وگرنه انسان صد سال هم كه نماز بخواند، مشرك است . عروج بشر در مرتبه توحید عملى و توحید اعتقادى به انقطاع از ماسوىالله و وابستگى به خداى تعالى است . بشر در این مرحله، منتهاى عبودیت را طى كرده است و منتهاى تكامل را پیدا كرده است . انبیا كه در برابر این جهان پرآشوب، نهضت كردند، به خاطر این بود كه این جهت را تكمیل كرده بودند و اتكایشان به خداى تعالى بود و غیر خدا را پرستش نكردند . چون آن مقام قربالهى را پیدا كرده بودند، احیا و اماته مىكردند . شما هم اگر آن مقام را پیدا كنى، مىتوانى احیا و اماته كنى .
این وسیلهاى استبراى عروج بشر، ولكن ما از آن استفاده نمىكنیم . جهان آفرینش - به حسب ماده و آفرینش - كه انبیا از آن استفاده مىكردند، براى همه یكسان است . یعنى شما هم مىتوانى، آن طور كه انبیا استفاده كردند، استفاده كنى; ولى همتشما ضعیف است . وقتى در ماكولات و مشروبات بىچاره باشى، در تشریفات بىچاره باشى، همان جا مىمانى . توحید، عبودیتخداى تعالى و انقطاع از ماسوىالله است . اگر بشر به این مرحله برسد - كه تكامل، رسیدن به این مرحله است - از چیزهاى دیگر صرف نظر مىكند . اگر بشر با كلمه توحید آشنا شود تمام اختلافات شرق و غرب تعطیل مىشود، اگر كلمه توحید در بین اجتماع پیاده شود، تمام خیانتها تعطیل مىشود . نماز، بزرگ است . خیلى مشكل است آدم به آن نمازى كه خدا مىخواهد موفق شود و آثار، مال همان نماز است .
آیة الله العظمى بهاءالدینى
تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه – حسین عسگری
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2896152
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396