|
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1391
|
معمارى نیایشگاهها بازتاب باورها و آیینها و مناسک در ادیان گوناگون در قالب کالبد و فضا مىباشد با بررسى و تحلیلى این باورها مىتوان بهدرک درستى از چگونگى ساماندهى فضایى این ساختمانها دست یافت. در گذر زمان انسان همواره عالىترین جلوههاى آفرینشگرى و خلاقیت هنرى خود را در ساختمان نیایشگاهها متجلى ساخته است. تاریخ معمارى گواه آن است که مهمترین ساختمانها از دیدگاه معمارانه در میان همه فرهنگهاى جهان از گذشته تاکنون نیایشگاهها بودهاند. معمارى نیایشگاه با حضور انسان نیایشکننده کامل مىشود این بدان معنى است که همه عوامل کالبدى ـ فضایى نیایشگاهها به همراه انسان نیایشکننده تشکیل یک سامانه منسجم را مىدهند که براى دستیابى به یک هدف متعالى انتظام یافتهاند و آن یافتن خود در برابر نیرویى بىپایان که همه هستى به دست اوست مىتواند باشد. جلوگرترین بخش نیایشگاهها عناصرى هستند که همچون نماد حضور الهى در فضا به کار گرفته مىشوند. این عناصر مىتوانند کل معمارى نیایشگاه را تحت تأثیر خود قرار دهند و به آن جهت بدهند یا ریخت و شکل آن را بسازند. در این پژوهش مقایسهاى میان نیایشگاههاى غربى و مساجد از دیدگاه کالبدى ـ فضایى و عوامل مؤثر برآن دو و بهویژه چگونگى ساماندهى فضایى آنها انجام مىشود. در این روند نخست به تحلیل ریشهها و خاستگاه معمارى نیایشگاهها رسیدگى شده است. مهمترین این نیایشگاهها کلیساها هستند که با همه گوناگونى فرهنگها و فرقههاى مسیحى از ویژگىهاى کالبدى ـ فضایى کمابیش همانندى در کشورهاى مختلف برخوردار هستند. خاستگاه معمارى کلیساها را باید در نیایشگاههاى یونانى و رومى جستجو کرد. نیایشگاههایى که خانه خدایان بود خدایانى ساخته ذهن آدمیان و نه خانه خداى یگانه و خانه قیام انسانها. از اینرو یگانه نبود و هر خدایى براى خود نیایشگاهى ویژه داشت. این نمونهاى از چیرگى شرک و چند خدایى به جاى وحدانیت خدا بود. آیینها در بیرون از نیایشگاه و گرداگرد آن برگزار مىشد و نه در درون فضا و میان انسان و خدا، جدایى و فاصله بود. انسان با یک میانوند و واسطى با خدا در ارتباط بود و در برابر عظمت تندیسهاى نفوذناپذیر و نیرومند، احساس خردى و کوچکى مىکرد. در مجموع معبد حالت مجسمهگونه داشت و براى تماشا از خارج طراحى شده بود. کلیساهاى مسیحى نیز که متأثر از تالارهاى ستوندار یونانى بود در گذر زمان با دو الگوى بنیادى مرکزى و کشیده، یکى در روم شرقى و دیگرى غربى، به تکرار فضا و کالبد ادامه داد. تحولات سازهاى در شیوههاى مختلف معمارى اروپایى مانند رومىوار و گوتیک و نوزایى و باروک چندان تأثیرى برچگونگى ساماندهى فضایى کلیساها نگذاشت و تنها ریخت کالبدى آنها را دگرگون کرد. |
|
|
|
|
|
::
ادامه مطلب
|
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2900164
» تاريخ ايجاد وبلاگ : شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني : سه شنبه 19 دی 1396
|