در آیه 78 سوره اسراء كه به زمان نماز اشاره كرده، مىفرماید: «اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق اللّیل و قرآن الفجر انّ قرآن الفجر كان مشهودا» از اوّل ظهر تا نیمه شب(91) چهار نماز ظهر وعصر ومغرب و عشا باید خوانده شود و مراد از «قرآن الفجر» همان نماز فجر است كه به گفته روایات، فرشتگان شب و روز بر انجام آن شهادت مىدهند. در این آیه به جاى «صلوة الفجر» عبارت «قرآن الفجر» آمده است.
91) دلوك خورشید، یعنى اوّل ظهر كه خورشید به سمت غرب مایل مىشود و «غسق اللیل» یعنى نیمه شب.
:: ادامه مطلب
در ركوع و سجود، با گفتن سه بار «سبحان اللَّه» یا یك بار «سبحان ربّى الاعلى و بحمده» در سجده یا «سبحان ربّى العظیم و بحمده» در ركوع خداوند را تسبیح مىكنیم.
بگذار لااقل از ذرّات خاك، شن، جمادات، گیاهان و ستارگان عقب نباشیم. اگر به گفته قرآن همه چیز در حال تسبیح است چرا ما نباشیم؟! «یسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض»(90)
تسبیح گوى او نه بنى آدمند و بس
هر بلبلى كه زمزمه بر شاخسار كرد. ذرات هستى، تسبیح خدا مىكنند گرچه به گفته قرآن ما تسبیح آنها را نمىفهمیم.
در قرآن مىخوانیم كه هُدهُد نزد سلیمان آمد و از خورشید - پرستى مردم منطقهاى كه رهبرى آنها را زنى به عهده داشت ناله كرد! اگر هُدهُد توحید و شرك را مىفهمد و بدى آن را درك مىكند و زن و مرد را تشخیص مىدهد و گزارش آن را به حضرت سلیمان مىدهد، چه مانعى دارد سبحان اللَّه هم بگوید؟ مگر قرآن نمىگوید: مورچهاى به باقى مورچگان گفت: به لانههاى خود بروید كه این سلیمان و لشكر او هستند كه شما را ناآگاه پایمال مىكنند. چه مانعى دارد مورچهاى كه نام افراد را مىداند سبحان اللَّه هم بگوید.
90) جمعه، 1.
:: ادامه مطلب
در نماز از غضب شدگان و گمراهان برائت مىجوئیم و مىگوئیم: «غیرالمغضوب علیهم و لاالضالّین»
در قرآن افراد واقوامى مورد غضب قرار گرفتهاند: فرعونها، قارونها، ابولهبها، منافقان، علماى بىعمل، یهودیان رباخوار و تنپرور كه دنبالهرو دانشمندان دنیاپرست و قانونتراش رفتهاند. درباره این گروهها، كلمه غضب و لعنت بكار رفته است و گروهها و افرادى گمراه شناخته شدهاند، گرچه خداوند در دنیا آنان را گرفتار قهر خودش نكرده باشد.
:: ادامه مطلب
مگر نماز «جعفرطیّار» می خوانی؟

- جانماز آب می کشد.
کاربرد: برای کسی که از روی ریا، عبادت کند این مثل را به کار می برند.
گفتیم از خصلت های ضرب المثل ها این است که از گذشتگان دور به ارث رسیده است. بسیاری از این امثال با توجه به گذر زمان، در واقع کوتاه شده و تراشیده شده ی داستانی است؛ یعنی افراد با ساده کردن و ایجاز سخن، مقصود و منظور خود را بلافاصله با همین سخن کنایه دار بیان می نمایند و این مثل نیز شاید کوتاه شده ی داستانی است.
در هر عصر، افرادی زاهد صفت هستند که سعی می کنند با خواندن نماز زیاد، نزد مردم و انجام اعمال عبادی دیگر خود را اهل عبادت و زهد و تقوا نشان دهند؛ غافل از این که برخی از افراد آگاه و تیزبین که از اعمال آنها آگاهی دارند در مورد آن شخص این اصطلاح را یادآور می شوند که «جانماز آب نکش.»
شاعران مختلفی در هر عصر با دیدن این گونه افراد زاهد مآب به سرودن اشعاری در این زمینه پرداخته اند. و سعی در نشان دادن واقعیت های عوام فریبی این گونه افراد نموده اند.
گر نمازی می کنم، گاهی ریایی می کنم. (سلیم کاشانی)
هر نمازی و، طاعتی که تو راست
گرده نانی نیرزد، ار به ریاست.
«اوحدی»
طاعت ار خواهی، نخست اخلاص جوی
هم برون و هم درون را، پا ک شوی
«صفایی نراقی»
- شب به نماز نافله، روز به کمین قافله.
کاربرد: این ضرب المثل نیز نشانگر این است که افرادی وجود دارند که از گزاردن نمازهای مستحبی (نافله) غافل نیستند و زیاده نماز می گزارند ولی در عمل از هیچ عمل زشت و ناپسندی حتی دزدی اجتناب نمی کنند و با خواندن نمازهای مستحبی سعی در سرپوش گذاشتن روی کارهای خود می نمایند.
- شب نماز شبگیر می کند، روز آب توی شیر می کند. نظیر: سلیمان بی ایمان، یک من آرد، نیم من نان؟
کاربرد: این ضرب المثل که مصداق زیادی در جامعه ی امروزی ما دارد، نشانگر آن است که برخی افراد زاهد صفت اما فرصت طلب و متقلب و چاپلوس از خواندن نماز شب، عقب نمی مانند (که ثواب زیادی هم دارد) اما در عمل در کسب و تجارت پیشگی خود از وحشتناک ترین دوز و کََلَک ها و روباه صفتی خود غافل نیستند. و با تقلب و اختلاس و احتکار و ... باعث فسادهای بی شماری می شوند. مثل برخی بازاری های امروز که تا وقت اذان و نماز می شود کسب و تجارت خود را رها می کنند و راهی مسجد می گردند و به زهد و عبادت می پردازند و آن چنان افراط می ورزند که با اصطلاح اثر مهر جانماز در پیشانی آنان هویدا می شود. البته اثر چربی پیشانی آنان روی مهر می ماند، اما اگر به وضع کاسب پیشگی آنان نظری دقیق افکنیم ریاکار بودن و محافظه کاری و عوام فریبی آنان مشاهده خواهد شد. و آنها این گونه اعمال را برای جلب اعتماد دیگران انجام می دهند تا به اعتبار و منزلت خود بیفزایند؛ و بهتر به کسب و تجارت خود بپردازند. و مقام نماز را که عالی ترین جلوه ی عابد و معبود است تا چه حد، تنزل می دهند. (والله اعلم)
- عبادت و نماز و روزه اش به لعنت شیطان هم نمی ارزد.
کاربرد: این مثل را برای فردی به کار می برند که در انجام اعمال عبادی اش سعی و کوشش می کند ولی رفتار و عمل و کردار مناسبی از خود نشان نمی دهد. و موجب اذیت و آزار دیگران می شود؛ طوری که در مورد این فرد این اصطلاح را به کار می برند. (نماز به کمرت بزند)
- مگر نماز «جعفرطیار» می خوانی.
کاربرد: هر نمازی که با تجدید و تعصبات طولانی برگزار شود و بیش از مدت معمول و متعارف به طول انجامد، آن را به نماز «جعفر طیار» تشبیه می کنند. این ضرب المثل تنها به نمازهای طولانی اطلاق نمی شود، بلکه عوام الناس در کارهای مداوم و اموری که انجامش خارج از حدود مقرر، طولانی شود از این ضرب المثل استفاده و به آن استناد می کنند و به عامل عمل می گویند: چرا این قدر طول می دهی؛ مگر نماز «جعفر طیار» است؟
باید دید که جعفر کیست و چگونه نمازی به جای می آورد که عمل و عبادتش ورد زبان ها شده است؟ «طیار» لقب جعفر بن ابی طالب پسر عم پیامبر اکرم(ص) و برادر ارشد امیرمؤمنان(ع) است که در سال هشتم هجری در جنگ موته واقع در شام، پرچمدار مسلمین بود و آن قدر جنگید تا هر دو دستش به ضرب شمشیر دشمنان از بدن، جدا شد ولی جعفر که مردی شجاع و مؤمن بود با آن که دو دست در بدن نداشت پرچم اسلام را با دو بازوی بریده ی خویش بر سینه برافراشته داشت تا مسلمین، روحیه ی خویش را نبازند و وحشت زده نشوند. در این حال بود که او از میان، دو نیم شد. (یا جبرئیل انی قدمت زیداً) ای جبرئیل! من زید را پیش داشتم.
گفت خدا جعفر را برای خود، پیش تو پیش داشت. رسول خدا شهادتش را خبر داد و گفت: «خدا برای جعفر دو بال زبرجد رویانید که از بهشت هر جا بخواهد با آن دو پرواز می کند.» به این جهت لقب «طیار» یا «ذوالجناحین» برای جعفر باقی مانده. اتفاقاً همان شب جمعی از صحابه وی را در خواب دیدند که در بهشت با مرغان می پرید.»
اما شهرت «نماز جعفر طیار» از آن لحاظ است که وی بیش تر اوقات شبانه روز خود را به نماز و دعا در پیشگاه پروردگار می گذرانید و نمازهای طولانی می خواند به طوری که کم تر کسی از این بابت به پای او می رسیده است. نماز «جعفر طیار» یا نماز «جعفر» را شیعیان در ظهر روزهای جمعه به منظور تحصیل ثواب و دفع بلیات می خوانند؛ که شرایط خاص خود را دارد.

- نم نم باران، به مِی خوران، خوش است(1)
کاربرد: معروف است که وقتی خشکسالی روی داد و مدتی دراز، باران نبارید، مردم به مصلا رفتند تا نماز استسقا بخوانند و از خداوند طلب باران کنند. در همان زمان مطربی که به سبب شغلش منفور مردم بود تنها به صحرا آمد و با صدق و اخلاص با خدای خود راز و نیاز کرد و با خواندن این بیت از خداوند ، طلب رحمت و باران نمود.
نم نم باران، به می خوارن، خوش است
رحمت حق، بر گنهکاران، خوش است
از آن جا که دعای او از روی اخلاص بود در پیشگاه حق مستجاب شد و در آن هنگام باران باریدن گرفت.
آنچه در ایران به نام دعای باران یا نماز باران، مشهور است عرب زبانان «صلوة الاستسقاء» و ترک زبانان «یوغمور دو آسی» (دعای باران» می نامند. و انجامش در همه ی کشورهها با دو رکعت نماز همراه است که در خارج از شهر یا روستا به صورت گروهی اجرا می شود، و بعد از نماز خطبه می خوانند، و شرکت کنندگان در طول مراسم لباس خود را پشت و رو می پوشند ،در ایران در پایان مراسم برحسب معول گاو یا گوسفندی قربانی می شود و کسی به درگاه خدا استغفار می کند و از او رحمت و باران می طلبد.(2)

- اگر نماز ت مقبول شود، سایر اعمالت نیز قبول می شود.
در واقع نمازی مقبول است که انسان را در جهت صحیح زندگانی، هدایت نماید و اگر واقعاً انسان با نماز رابطه ی قلبی و آگاهانه خود را با خداوند متعال برقرار کند، سعی خواهد کرد که اعمالش نیک و خداپسند باشد؛ لذا اگر این گونه نمازی باشد سایر اعمال نیز مقبول خواهد افتاد، وگرنه اگر ادای نماز باشد، سایر اعمال نیز در تزلزل خواهد بود
- اول نماز، سپس نیاز.
- بی نمازی، بدتر است از صد بار مردم کشی!
- تنها، نماز و روزه، عبادت نیست، اگر به مردم در کارهای شان خدمت نمایی عبادت است.(3)
در واقع این اعتقاد، نشانگر این حقیقت است که برخی از افراد در جامعه اکتفا به نماز و روزه، می کنند و مسائل و مشکلات دیگران برای شان مهم نیست.
- روز محشر، امان به نماز است.(4)
- فسق پنهانی، به از زُهد و عبادت ریایی است.(5)
- کفری بدتر از کفر ترک نماز نیست؛ که کافر آن مانند کافر دین است.(6)
- نماز و نیاز هر دو به خاطر خود انسان است و خداوند از هر کاری بی نیاز است(7) (الله الصمد)
- هر کس بیند دیگری را که نماز بد گزارد و بدان خاموش باشد، شریک او بُوَد.(8)
پاورقی:
1. ده هزار مثل فارسی و ... / 678.
2. کتاب کوچه، دفتر اول، حرف ب ، ص 261.
3. عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست (سعدی)
4. روز محشر که جانگداز بود اولین پرسش از نماز بود (سعدی)
5. صُراحی می ناب، (ارسال المثل در دیوان حافظ) / 108.
6. مکن قصد ترک نماز، ای پسر! که کافر شوی، از جهودان بتر
7. بیر قوری بوش نمازینن، قویما خدا به منتی ( با یک نماز خشک و خالی به خدا منت مگذار)
8. احیای علوم الدین، ترجمه ی مؤید الدین محمد خوارزمی. ص 724.
منبع : تبیان
:: ادامه مطلب
در نماز كمتر كلمهاى به اندازه واژه «رحمت» بكار رفته است. در آغاز سوره حمد و سوره پس از آن مىگوئیم: «بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم»، بعد از «الحمدللَّه رب العالمین» مىگوئیم: «الرّحمن الرّحیم»، پس در هر ركعت سه بار عبارت «الرّحمن الرّحیم» را بكار مىبریم كه در واقع شش بار كلمه رحمت را تكرار كردهایم و در هفده ركعت نماز، ده ركعت آن را با حمد و سوره مىخوانیم كه مجموعاً شصت مرتبه مىشود.
تكرار لغت «رحمت» هر روز شصت مرتبه اگر با توجّه و حضور قلب باشد، در فرد و جامعه، رحمت انسانها را به جوش مىآورد و اگر رحمت به جوش آمد كمكها، محبّتها، تعاونها، خیرخواهىها و عفو و گذشتها ثمره آن خواهد بود و مردمى كه تعاون و رحمت در میانشان زنده باشد قابلیّت دریافت رحمتهاى ویژهاى را خواهند داشت.
:: ادامه مطلب
نماز همراه با روزه آمده است:
«واستعینوا بالصبر و الصلوة»(81) از صبر و نماز امداد بگیرید. در تفاسیر مراد از صبر را روزه دانستهاند.
نماز همراه با زكات: «یقیمون الصلوة و یؤتون الزكاة»(82)
نماز همراه با حج: «واتخذوا من مقام ابراهیم مصلّى»(83)
نماز همراه با جهاد: «و اذا كنت فیهم فاقمت لهم الصلوة»(84) امام حسین علیه السلام ظهر عاشورا نماز خواند و در سیماى رزمندگان در قرآن جمله «العابدون الحامدون»(85) را مىخوانیم.
نماز همراه با امر به معروف: لقمان به فرزندش مىگوید: «یا بنّى اقم الصلوة وأمر بالمعروف و انه عن المنكر»(86)
نماز همراه با عدالت اجتماعى: «امر ربّى بالقسط واقیموا الصلوة»(87)
نماز همراه با تلاوت قرآن: «یتلون كتاب اللَّه واقامواالصلوة»(88)
نماز همراه با مشورت:«وامرهم شورى بینهمواقامواالصلوة»(89)
81) بقره، 45.
82) توبه، 71.
83) بقره، 121.
84) نساء، 102.
85) توبه، 112.
86) لقمان، 17.
87) اعراف، 29.
88) فاطر، 29.
89) شورى، 38.
:: ادامه مطلب
در بزرگترین سوره قرآن كه سوره بقره است، سخن از نماز است «یقیمون الصلوة» متّقین نماز به پا مىدارند.
در كوچكترین سوره قرآن نیز از نماز یاد شده است «فصلّ لربّك وانحر» اكنون كه ما به تو كوثر و خیر زیاد دادیم پس براى پروردگارت نماز بخوان و شترى نحر نما.
هم در اوّلین سورهاى كه نازل شد نماز است و هم در آخرینسوره قرآن نماز مطرح است.
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2908350
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396