بدنبال شهادت به توحید و رسالت، بر محمّد و آل او صلوات مى فرستیم.
صلوات، نشانه محبّت، مؤدّت و وفادارى به خاندان پیامبر گرامى اسلام است، كه قرآن آنرا اجر رسالت پیامبر دانسته است.(372)
صلوات، صیقلدهنده روح زنگار گرفته انسان است(373) و نفاق را از بین مىبرد.(374) صلوات، عاملى براى محو گناهان(375)، وسیلهاى براى گشایش درهاى آسمان(376)، سبب استفغار و دعاى فرشتگان در حق انسان(377)، وسیلهاى براى تقرّب به پیامبر در قیامت و دریافت شفاعت اوست.(378) خوش عاقبت كسى است كه آخرین كلامش در دنیا صلوات باشد.(379)
خداوند ابتدا خود بر پیامبر صلوات مىفرستد و سپس به ما دستور صلوات مىدهد: «اِنَّ اللَّهُ وَ مَلائكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلىَ النَّبِى یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً»(380) یعنى همانا خداوند و فرشتگان بر محمّد صلوات مىفرستند، اى كسانى كه ایمان آوردهاید شما نیز بر او صلوات و سلام بفرستید و تسلیم محض او باشید.
از این آیه و روایات ذیل آن نكاتى در مورد صلوات بدست مىآید:
الف: صلوات، احترام زبانى است ولى مهمتر از آن اطاعت عملى است كه جمله «سَلِّمُوا تَسْلیماً» به آن اشاره دارد.
ب: صلواتِ خدا و فرشتگان دائمى است: «یُصَلُّون»
ج: صلواتِ خداوند كرامت و صلوات فرشتگان رحمت و صلوات مردم دعاست.
د: در روایات آمده: خداوند به حضرت موسى خطاب كرد بر محمّد و آل او صلوات فرست، زیرا كه من و فرشتگانم بر او صلوات مىفرستیم.(381)
ه: رسول خدا فرمود: یاد خدا عبادت است و یاد من نیز عبادت است، چنانكه یاد جانشین من علىبن ابیطالبعلیهما السلام نیز عبادت است.(382)
و: در روایات آمده: براى استجابت دعا قبل از دعا صلوات بفرستید.(383) نه تنها گفتن صلوات بهنگام شنیدن نام آن حضرت بلكه نوشتن آن، بدنبال نام آن حضرت ثواب دارد و پیامبر مىفرمود: كسى كه در كتاب خود بر من صلوات بفرستد، تا زمانى كه نام من در این كتاب است فرشتگان براى او استغفار مىكنند.(384)
372) سوره شورى، آیه 23.
373) وسائل، ج 4، ص 1216.
374) كافى، ج 2، ص 492.
375) بحار، ج 94، ص 54.
376) وسائل، ج 4، ص 1220
377) مرآة العقول، ج 12، ص 109.
378) بحار، ج 94، ص 63.
379) وسائل، ج 4، ص 1216.
380) سوره احزاب، آیه 55.
381) تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 305.
382) بحار، ج 94، ص 69.
383) بحار ج 94 ص 64.
384) بحار، ج 94، ص 71.
:: ادامه مطلب
«لا اله الاّ اللّه»، اولین شعار همه انبیاست.
«لا اله الاّ اللّه» آن گواهى است كه همه صاحبان علم همگام با فرشتگان به آن اقرار دارند: «شَهِدَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَالْمَلائكَةُ وَ اوُلُوا الْعِلْمِ»(356)
«لا اله الاّ اللّه»، كلمهاى است كه هر مسلمانى بهنگام تولد در گوش خود مىشنود و بهنگام مرگ با آن تشییع و در قبر به او تلقین مىشود.
«لا اله الاّ اللّه»، محبوبترین كلمات در نزد خداوند و سنگینترین عمل در میزان است.(357)
«لا اله الاّ اللّه»، دژ محكم الهى است كه هركس در آن داخل شد از عذاب در امان است. «كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ الَّهُ حِصْنى دَخَلَ حِصْنى اَمِنَ مِنْ عَذابى»(358)
«لااله الاّ اللّه»، مرز میان كفر و اسلام است و هر كافرى با گفتن آن در امان اسلام درمىآید. پیامبراكرم از مسلمانى كه به گفتنِ «لا اله الاّ اللّه» یكى از سربازان دشمن اعتنایى نكرد و او را كشت، انتقاد كردند و فرمودند: با اظهار این كلمه هر كسى در امان است، گرچه ندانیم در بیان آن صادق است یا نه.(359)
«لا اله الاّ اللّه»، شعار مسلمین بهنگام عبور از صراط قیامت است.(360)
در تاریخ مىخوانیم كه ابوجهل به پیامبر گفت: آیا ما 360 بت را رها كنیم و یك خدا را بپذیریم؟ ما حاضریم 10 كلمه بگوییم اما این یك جمله را نگوئیم. ولى پیامبر فرمود: همین جمله است كه شما را به عزت و قدرت مىرساند و شما را بر تمام امّتها برترى مىدهد.(361)
نگاهى به دعاى عرفه امام حسینعلیه السلام و خطبه امام سجادعلیه السلام در شام، این حقیقت را بهتر روشن مىكند كه اولیاى خدا با تمام وجود این شهادت را مىدادند و حتى زمین و زمان را بر این شهادت خود، گواه مىگرفتند.
در تشهد به جمله «لا اله الاّ اللّه» اكتفا نمىكنیم بلكه مىگوییم: «وَحْدَهُ لا شَریكَ لَه» یعنى احدى با او شریك نیست، نه در آفریدن، نه در اداره كردن و نه در قانونگذارى: «وَ لَمْ یَكُنْ لَهُ شَریك فِى الْمُلْك»(362)
بندگى خدا بالاترین افتخار براى اولیاى خداست: «كَفى بى عِزّاً اَنْ اَكوُنَ لَك عَبْداً»(363)
بندگى خدا برابر است با آزادگى انسان از همه قیود و وابستگىها و دلبستگىها، و لذا چنان قدرتى به انسان مىدهد كه از هیچ ابرقدرتى نمىهراسد. همسر فرعون بخاطر آنكه بنده خدا بود، به چنان عنصر نفوذناپذیرى تبدیل شد كه زر و زور فرعونى در او اثر نكرد و با آنكه فرعون، همه را به بردگى كشیده بود، اما او تنها بنده خدا بود و كارش بجائى رسید كه الگوى همه مردان و زنان مؤمن تاریخ گشت:
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنوُا امْرَأَةَ فِرْعَوْن»(364)
به هرحال شهادت به عبودیتِ پیامبر، مقدم بر شهادت به رسالت آن حضرت است و این خود درسها و پیامها دارد. «اشهد انّ محمّداً عبده و رسوله»
شهادت به رسالت، به معناى نفى تمام مكاتب بشرى است. به معناى قبول جاودانگى و جهانىبودن رسالت خاتم پیامبران است. به معناى نفى همه از طاغوتهاست.
شهادت به رسالت حضرت محمّدصلى الله علیه وآله، پیمانى است كه خداوند از همه پیامبران گرفته است كه اگر رسالت او را نمىپذیرفتند به نبوّت نمىرسیدند.(365) بنابراین تنها من نیستم كه مىگویم: «اشهد ان محمداً عبده و رسوله» بلكه همه انبیا به آن قرار دارند.
356) سوره آلعمران، آیه 18.
357) بحار، ج 93، باب التهلیل و فضله.
358) بحار، ج 3، ص13.
359) اشاره به، آیه: «ولا تقولوا لمن القى الیكم السّلام لست مؤمناً». سوره نساء، آیه 94.
360) جامع الاحادیث، ج 1، ص 188.
361) فرازهایى از تاریخ اسلام، ص 111.
362) سوره اسراء، آیه 111.
363) بحار، ج 77، ص 402.
364) سوره تحریم، آیه 11.
365) سوره آلعمران، آیه 81.
:: ادامه مطلب
آنچه كه امروزه اكثر خداپرستان را گرفتار كرده آن است كه به زبان «لااله الاّ اللّه» مى گویند، اما در عمل به سراغ غیر او مى روند و عزت و قدرت را در جایى دیگر جستجو مىكنند. از غیر او اطاعت مىكنند و به غیر او عشق مىورزند.
راستى كه شرك، ظلم بزرگى به خود و بىادبى به ذات مقدس اوست. «اِنَّ الشِّرك لَظُلْمٌ عَظیمٌ»(366) زیرا شریك داشتن نشانه ضعف و عجز و ناتوانى در انجام كارها و وجود شبیه و نظیر است كه اینها در مورد خداوند معنى ندارد.
366) سوره لقمان، آیه 13.
:: ادامه مطلب
ابن مسعود ، دلیل مسلمان شدنش را مشاهده نماز سه نفرى پیامبراكرم و حضرت على و حضرت خدیجه و قنوت طولانى آنها مى داند.(352)
در سلامى كه در زیارت آلیس به حضرت مهدىعجلاللّهتعالىفرجه مىدهیم، مىگوییم: «اَلسَّلامُ عَلَیْك حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتْ» سلام بر تو هنگامى كه به نماز و قنوت مىایستى.
براى هر كدام از معصومینعلیهم السلام دعاهایى طولانى در قنوت نقل شده كه فرصت نقل آنها نیست و جاى تعجب است كه چرا قنوت با این همه بركاتش در میان برادران اهل سنت تعطیل شده، مگر حضرت على و خلفاى راشدین در نماز قنوت نمىخواندند؟
در قنوت فقط به فكر خود و حاجات خود نباشیم. از حضرت زهراعلیها السلام یاد بگیریم كه مىفرمود: «اَلْجار ثُمَّ الدَّار»(353) ابتدا به فكر همسایهات باش آنگاه خانواده خود. زیرا خداوند وعده فرموده است كسى كه براى دیگران دعا كند خداوند حاجات خود او را هم برآورده مىسازد. در قنوت علیه دشمنان دین دعا كنیم و پیروزى اسلام و مسلمین را از خدا بخواهیم. پیامبراكرم در قنوت خود گروهى را با نام و مشخصات نفرین مىكرد و حضرت علىعلیه السلام در قنوت نمازش به معاویه و عمروعاص لعن مىكرد.(354) به هرحال تولّى و تبرّى جزء دین، بلكه اساس دین ماست: «هَل الدّین اِلاَّ الْحُبّ وَالْبُغْض»(355)
352) بحار، ج 38، ص 280.
353) بحار، ج 43، ص81.
354) بحار، ج 82، ص 201.
355) بحار، ج 68، ص 63.
:: ادامه مطلب
از واجبات نماز تشهد است كه در ركعت دوم و آخر نماز خوانده مىشود. در تشهّد، به یگانگى خداوند و رسالت پیامبرش حضرت محمّدصلى الله علیه وآله شهادت و گواهى مىدهیم. گرچه در اذان و اقامه، بارها به این دو امر گواهى دادهایم، امّا آن شهادت بهنگام ورود به نماز بود و این گواهى بهنگام خروج از نماز.
این همه تكرار حكیمانه است، زیرا انسان خیلى زود دچار غفلت و فراموشى مىشود و ولىّ نعمت خود را فراموش مىكند و این جملات همچون طنابى است كه كشتى انسان را در امواج حوادث حفظ مىكند.
:: ادامه مطلب
قنوت، در لغت به معناى اطاعت همراه با خضوع است. چنانكه خداوند خطاب به حضرت مریم مىفرماید: «یا مَرْیَمُ اقْنُتى لِرَبِّك»(343)
اما مراد از قنوت درنماز، همان دعائى است كه در ركعت دوّم هر نماز مىخوانیم. امام صادقعلیه السلام در تفسیر آیه «و تَبَتَّلْ اِلَیْهِ تَبْتیلاً»(344) مىفرماید مراد از «تبتّل» آن است كه در نماز دستها را به دعا بلند كنیم.(345) «تبتّل» در لغت بمعناى قطع امید از غیرخداست.(346)
قرآن كه به ما سفارش مىكند: «اُدْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً»(347) پروردگار خویش را در حال زارى و نهان بخوانید، یكى از نشانههاى تضرّع و زارى بدرگاه الهى، دست بلندكردن به دعاست.(348) انسان فقیر دست خود را بسوى بىنیاز مطلق دراز مىكند و فقط از او مىخواهد و دل از غیر او مىشوید.
گرچه قنوت در نماز مستحب است، اما به قدرى مورد توجه است كه امام رضاعلیه السلام در نامهاى به مأمون مىنویسند: قنوت یك سنّت واجب در تمام نمازهاى شبانهروزى است(349)، كه البتّه مراد امام تأكید بر اهمیت قنوت است. چنانكه اگر انسان آنرا قبل از ركوع فراموش كرد، مستحب است بعد از ركوع قضا نماید و اگر در سجده یادش آمد بعد از سلام آنرا قضا كند.
در آداب قنوت آمده است: دستها را تا برابر صورت بالا بیاورید، كف دستها رو به آسمان باشد، دو دست را كنار هم قرار دهید و بجز انگشت شصت، باقى انگشتان را بهم بچسبانید. بهنگام خواندن دعا به كف دست خود نگاه كنید و دعا را بلند بخوانید، البتّه نه به حدّى كه امام جماعت آن را بشنود.(350)
قنوت، دعاى خاصى ندارد و انسان مىتواند هر دعایى بخواند، چنانكه لازم هم نیست دعا به عربى باشد و مىتوان در قنوت، حاجات خود را به فارسى هم بیان كرد. البتّه روشن است كه دعاهاى قرآنى و یا دعاهائى كه معصومینعلیهم السلام در قنوت خود مىخواندهاند از فضیلت و اولویّت خاصى برخوردارند.
343) سوره آلعمران، آیه 43.
344) سوره مزمّل آیه 8.
345) وسائل، ج 4، ص 912.
346) مفردات راغب.
347) سوره اعراف، آیه 55.
348) معانى صدوق، ص 369.
349) بحار، ج 82، ص 197.
350) مسائل قنوت در توضیحالمسائل.
:: ادامه مطلب
تعداد قنوت در نمازها یكسان نیست، نمازهاى پنجگانه هركدام یك قنوت، آنهم قبل از ركوع ركعت دوم دارند. اما نمازجمعه كه دو ركعت است دو قنوت دارد، یكى قبل از ركوع ركعت اوّل و یكى بعد از ركوع ركعت دوّم.
در نماز عید فطر و عید قربان كه دو ركعت است، 9 قنوت مىخوانیم، 5 قنوتِ پشت سرهم قبل از ركوع ركعت اوّل و 4 قنوت پشت سرهم در ركعت دوّم، كه البتّه براى این قنوتها، دعاى خاصى وارد شده است.
حتى در نماز آیات كه دو ركعت است و در هر ركعت 5 ركوع دارد، مستحب است قبل از ركوعهاى دوم و چهارم و ششم و هشتم و دهم قنوت خوانده شود، گرچه یك قنوت قبل از ركوع دهم كافى است.
نماز وتر كه یك نماز یك ركعتى است و در پایان نماز شب خوانده مىشود، قنوتى طولانى دارد و دعاهاى بسیارى در آن وارد شده است، از قبیل 70 مرتبه استغفار، 300 مرتبه «اَلعَفوْ» و دعا به چهل مؤمن.
نماز باران نیز همچون نماز عید، در ركعت اوّل 5 قنوت و در ركعت دوم چهار قنوت دارد.
به هرحال طول دادن قنوت مستحب است. ابوذر از پیامبرصلى الله علیه وآله پرسید: كدام نماز بهتر است؟ حضرت فرمودند: نمازى كه قنوتش طولانىتر باشد و كسى كه قنوتش را طولانىتر بخواند در مواقف قیامت راحتتر است.(351)
351) بحار، ج 82، ص 200.
:: ادامه مطلب
|
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2912945
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396