| وب سایت تخصصی نماز | آغاز شد این دفتر برای کسانی که میخواهند محبوب خدا شوند ....قربه الی الله .... برای محبوب شدن نزد خدا چند قدم بیشتر فاصله نداریم .... یاعلی « ارزنـــده تـرین گــوهر مصـود نـــماز است / زیبنــده تـرین هــدیه معبـود نـــماز است / ای دوست بگـو تـا همـه ی خـلق بداننـد / مقصود حق از خلقت موجود نـماز است. »
 
تفسیر نماز » كیفیّت یا كمّیت‏
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 
 اسلام به چگونگى كار و هدف و انگیزه آن توجه بسیار كرده است. قرآن از عملِ بهتر ستایش مى‏كند نه عملِ بیشتر، و مى‏فرماید:
«لِیَبْلُوَكُمْ اَیّكُم اَحْسَنُ عَمَلاً»(106)
 خداوند شما را در بوته امتحان قرار مى‏دهد تا مشخّص شود كدامیك از شما بهترین عمل را بجاى آورد.
 حضرت على‏علیه السلام در ركوع انگشترش را به فقیرى داد و آیه‏اى از قرآن بخاطر آن نازل شد. مردم گمان كرده‏اند نازل شدن یك آیه بخاطر یك انگشتر، از آن جهت بوده كه انگشتر قیمتى بوده و لذا گفته‏اند: قیمت انگشتر به مقدار خراج و مالیاتِ شامات و سوریه بوده است.
 در حالى كه انگشترى با چنین قیمت هرگز با زهد على‏علیه السلام سازگار نیست، چنانكه با عدل على هم نمى‏سازد كه او چنین انگشترى در دست كند و بعضى در فقر و ندارى باشند. اما حقیقت آنست كه نزولِ آیه «اِنَّما وَلِیّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُه وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیموُنَ الصَّلوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»(107) بخاطر كیفیت عمل بود نه كمیّت آن، بخاطر اخلاص وقصد قربت بود، نه وزن وحجم وقیمتِ انگشتر.
 خاطره‏
 بهلول گروهى را دید كه مسجدى مى‏سازند و ادعا مى‏كنند كه براى خداست، او بر سنگى نوشت: بانى این مسجد بهلول است و آنرا شبانه بر در مسجد نصب كرد. روز بعد كه كارگران سنگ را دیدند به هارون‏الرشید ماجرا را گفتند او بهلول را حاضر كرد و پرسید چرا مسجدى را كه من مى‏سازم به نام خودت كرده‏اى؟
 بهلول گفت اگر تو مسجد را براى خدا مى‏سازى بگذار نام من بر آن باشد خدا كه مى‏داند بانى مسجد كیست، او كه در پاداش دادن اشتباه نمى‏كند. اگر براى خداست چه نام من باشد چه نام تو این كه مهم نیست. بهلول با این كار به او فهماند كه قصد قربت ندارد بلكه قصد شهرت و نام دارد. به همین جهت قرآن اعمال كفار را به سراب تشبیه مى‏كند كه بنظر آب مى‏آید امّا واقعیتى ندارد: «وَالَّذینَ كَفَروُا اَعْمالُهُم كَسَرابٍ بِقیعَة یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً»(108)
 اعمال كافران همچون سرابى است در بیابان خشك، كه انسان تشنه آنرا آب مى‏پندارد.
 اصولاً اسلام، عملى را صالح مى‏داند كه هر چهار عنصر آن نیك باشد: عمل، انگیزه، وسیله و شیوه.
 نه تنها در ابتداى كار قصد قربت لازم است، بلكه در طول عمل باید قصد قربت دوام داشته باشد، والاّ كلّ عمل باطل است. اگر موتور هواپیما حتى دقیقه‏اى از كار بیفتد سقوط حتمى است. شرك و ریا در نیّت، حتى اگر یك لحظه باشد تمام عمل را حبط و نابود مى‏كند.
 خاطره‏
 در یك مسافرت هوایى، همه مسافرین هواپیما را كه در آستانه حركت بود پیاده كردند و ساعت‏ها پرواز به تأخیر افتاد. سبب آنرا پرسیدم، گفتند: یك سوسك در هواپیما دیده شده است! گفتم: این همه تأخیر بخاطر یك سوسك! گفتند: بله زیرا چه بسا همین سوسك یك سیم را بجود و سیستم كنترل هواپیما مختلف شود و حادثه‏اى رخ بدهد.
 چه بسا كارهاى خیرى كه باید سبب پرواز انسان به سوى خدا شود، امّا بخاطر یك مرض روحى نه فقط موجب صعود، بلكه سبب سقوط او گردد.

 106) سوره هود، آیه 7.
107) سوره مائده، آیه 55.
108) سوره نور، آیه 39.

 



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » راه رسیدن به قرب
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

رسیدن به قرب الهى و قصد قربت از دو راه است:
 یكى شناخت عظمت و مقام خداوند و دیگرى شناخت پوچى و بى‏اعتبارى غیر او.
 قرآن همواره نعمت‏ها و الطاف الهى را بر بندگان مطرح مى‏كند تا انسان را عاشق خدا كند. ذكر صفات او، آفریده‏هاى او، امدادهاى مادى و معنوى او و دهها نعمت بزرگ و كوچك، همه و همه بخاطر آنست كه محبت و عشق ما را به خدا زیاد كند.
 از طرف دیگر آیات زیادى ضعف و پوچى غیر او را شمرده و مى‏فرماید: غیر او نه عزّتى دارد نه قدرتى، اگر همه جمع شوند و بخواهند مگسى خلق كنند نمى‏توانند، جز او چه كسى مى‏تواند به نداى افراد مضطرّ و درمانده پاسخ دهد؟ آیا درست است كه دیگران را در كنار خدا مطرح كنیم و آنها را همسان و یكسان با خدا بدانیم؟
 خاطره‏
 یكى از مراجع تقلید جهان تشیّع، آیةاللّه العظمى بروجردى بود. ایشان در ایام سوگوارى در منزلش عزادارى برپا مى‏كرد. در یكى از این جلسات حال ایشان خوب نبود، لذا در همان اتاق شخصى خود استراحت مى‏كردند و به صداى سخنران گوش مى‏دادند.
 یكى از حاضران در مجلس عزا مى‏گوید: براى سلامتى امام زمان و آقاى بروجردى صلوات.
 ناگهان دیدند كه ایشان عصاى خود را به در مى‏كوبد، نزدیكان آقا حاضر شدند و پرسیدند: چه امرى دارید؟ این مرجع بزرگوار فرمودند: چرا نام مرا در كنار نام امام‏زمان‏علیه السلام بردید؟ من كه لایق نیستم شما نام مرا در ردیف نام امام ببرید و براى هر دو صلوات بفرستید.(105)
 این مرجع دینى كه نایب امام زمان است حاضر نمى‏شود نامش در ردیف نام امام معصوم آورده شود، اما بسیارى از ما از روى كج‏فهمى و بى‏ادبى، نام موجوداتى ضعیف و سراپا نیاز و احتیاج را در كنار خداوند قادر مطلق متعال قرار مى‏دهیم و گویا آنها را در یك ردیف مى‏دانیم.


105) به نقل از آیة اللّه صافى.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » خدا را براى خدا بخوانیم‏
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

مى‏ گویند: سلطان محمود غزنوى براى آزمایش درباریانش كه چقدر به او وفادارند، كاروانى به راه انداخت و صندوق جواهرى را بر شترى نهاد اما در آنرا قفل نكرد. در مسیر راه به درّه‏اى رسیدند او شتر را رَم داد، صندوق برگشت و جواهرات به درّه سرازیر شد. سلطان گفت: هر كس هر جواهرى به دستش رسید از آنِ او باشد، اطرافیان شاه را رها كردند و به سراغ جمع كردنِ درّ و گوهر رفتند.
 در این میان دید كه اَیاز جواهرات را رها كرده و به دنبال سلطان آمده است. از او پرسید تو چرا به سراغ جواهرات نرفتى؟ ایاز در جواب گفت:
 منم در قفاى تو مى‏تاختم‏
زخدمت به نعمت نپرداختم‏
 آنگاه مولوى از این ماجرا نتیجه‏گیرى كرده و مى‏گوید:
 گر از دوست چشمت به احسان اوست‏
تو در بند خویشى نه در بند دوست‏
 خلاف طریقت بود كاولیاء
تمنا كنند از خدا جز خدا
 قرآن از كسانى كه خدا را بخاطر خود مى‏خوانند و فقط در مشكلات به سراغ او مى‏روند و در غیر آن خدا را فراموش و یا حتى انكار مى‏كنند، به شدت انتقاد كرده است:
 «فَاِذا رَكِبوُا فِى الْفُلْك دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّین فَلمَّا نَجَّاهُمْ اِلىَ الْبرِّ    اِذاهُمْ یُشْرِكوُن»(102)
 هرگاه بر كشتى سوار و در آستانه غرق شدن قرار گیرند، با اخلاص خدا را مى‏خوانند، اما همین كه به خشكى پا گذاشتند و نجات یافتند مشرك مى‏شوند.
 به هرحال، كار براى خود، نفس‏پرستى است. كار براى مردم، بت‏پرستى است.كار براى خدا و خلق، دوگانه‏پرستى است. و كارِ خود و خلق را براى خدا كردن، خداپرستى است.
 در مناجات مى‏خوانیم: «اِلهى‏ ما عَبَدْتُك خَوْفاً مِنْ نارِك وَ لا طَمَعاً فى‏ جَنَّتِك بَلْ وَجَدْتُك اَهْلاً لِلْعِبادَة فَعَبْدتُك»(103) خداوندا! عبادتِ من نه از ترس دوزخ و نه به طمع بهشت توست، بلكه بخاطر آنست كه تو را شایسته عبادت و بندگى یافتم پس تو را عبادت كردم.
 آرى، این تجّارند كه به طمع سود كار مى‏كنند و این بردگانند كه از روى ترس كار مى‏كنند، آزادگان و اَحرار بخاطر شكر نعمتهاى الهى او را عبادت مى‏كنند. چنانكه در كلمات معصومین آمده است:
 «اِنَّ قَوماً عَبَدوُا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْك عِبادَةُ التُّجارِ وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدوُا اللَّهَ رَهْبَةً    فَتِلْك عِبادَةُ الْعَبیدِ و اِنَّ قَوماً عَبَدوُاللَّهَ شُكْراً فَتِلْك عِبادَةُ الْاَحْرارِ»(104)
 به قول حافظ:
 در ضمیر ما نمى‏گنجد بغیر از دوست كس‏
هردو عالم‏را به‏دشمن دِه‏كه‏ما را دوست بس‏
 در عشق مادى انسان معشوق را براى خود مى‏خواهد، اما در عشق معنوى، انسان خود را براى معشوق. على‏علیه السلام در دعاى كمیل مى‏گوید: «وَاجْعَلْ قَلْبى‏ بِحُبِّك مُتَیَّماً» خداوندا! قلبم را از محبّت خود لبریز كن.


102) سوره عنكبوت، آیه 65.
103) بحار، ج 70، ص 186.
104) بحار، ج 41، ص 14.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » قصد قربت
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

 قصد قربت، یعنى نزدیكى به مقام پروردگار، و ناگفته پیداست كه وقتى مى‏گویند: فلانى به فلان مقامِ كشورى نزدیك است، مراد نزدیكى مكانى و جسمى و فیزیكى نیست وگرنه پیشخدمت‏ها از همه نزدیك‏ترند، بلكه مراد از نزدیكى، نزدیكى معنوى و مقامى و اُنس است.
 انجام كارها براى جلب رضاى خداوند نیز به معناى آن نیست كه خداوند تحت تأثیر كارهاى ما قرار بگیرد و تغییر حال بدهد، كه در این صورت محلّ حوادث و تغییر مى‏شود، بلكه قرب به خدا، یعنى بالارفتن روح از نردبان وجود، كه نتیجه‏اش نفوذ پیداكردن در هستى است. یعنى نزدیك شدن به سرچشمه هستى و او را در دل خود یافتن.
 همانگونه كه مراتب وجود در جماد و نبات و حیوان و انسان تفاوت دارد، مراتب انسانها نیز در قرب به سرچشمه هستى متفاوت است و انسان مى‏تواند تا آنجا به خداوند قرب پیداكند و مقرّب درگاه الهى شود كه خلیفه خدا در روى زمین گردد. عبادت همراه با قصد قربت، انسان را نورانى‏تر، كاملتر و با ظرفیت وجودى بیشترى مى‏گرداند.
 همه عبادات و خصوصاً نمازهاى مستحبى نقش مهّمى در این امر دارند، چنانكه در حدیث مى‏خوانیم:
«لا یَزالُ الْعَبْد یَتَقَرَّبُ اِلىَّ بِالنَّوافِل»(97)
 انسان مى‏تواند همواره از طریق نمازهاى مستحبى به خدا نزدیك شود.
 نمازِ واجب ممكن است از ترس دوزخ یا قهر خدا انجام شود، امّا نماز نافله نشانه عشق است و رمز اُنس با معبود.


97) بحار، ج 75، ص 155.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » درجات قرب
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 
 لفظ «درجات» در قرآن، مكرّر و با تعبیرهاى مختلفى آمده است كه نكات لطیفى دربر دارد. براى بعضى مى‏فرماید: «لَهُمْ دَرَجات»(98) براى آنها درجاتى است. اما درباره عدّه دیگرى مى‏فرماید: «هُمْ دَرَجاتٌ»(99) آنان خود درجه هستند. مانند افراد بزرگى كه اگر در پایین مجلس هم بنشینند آنجا مى‏شود بالا، یعنى خود آنان درجه سازند، نه آنكه درجه و مقام آنها را بالا ببرد.
 این درجه‏بندى معنوى مخصوص انسان‏ها نیست، بلكه سلسله مراتب در میان فرشتگان نیز هست. قرآن در مورد جبرئیل مى‏فرماید: «مُطاعٍ ثَمَّ اَمین»(100) یعنى مورد اطاعت دیگر فرشتگان است.
 به هر حال درجات انسان‏ها در اطاعت از خدا متفاوت است:
 1- گاهى فقط مطیع است، اما نه از روى رضا.
 2- گاهى نه فقط مطیع كه محبّ است، یعنى بر اساس عشق و محبّت اطاعت مى‏كند.
 3- گاهى بالاتر از اطاعت و محبّت، به معرفت كامل مى‏رسد و هرچه مى‏بیند او را مى‏بیند.
 حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: «ما رَأَیْتُ شَیْئاً اِلاَّ وَ رَأَیْتُ اللَّه قَبْلَه و بَعْدَه و مَعَه»(101)

 98) سوره انفال، آیه 4.
99) سوره آل‏عمران، آیه 163.
100) سوره تكویر، آیه 21.
101) تماشاگه راز، ص 114.

 



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » نیّت خالص‏
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 

 نیّت خالص آن است كه انسان فقط براى خدا كار كند و در عمق جانش هدفى جز او و رضاى او نداشته و از مردم انتظار تشكر یا پاداش نداشته باشد.(92)
 نانى كه اهل بیت رسول خداعلیهم السلام در چند شب پى‏درپى هنگام افطار به یتیم و اسیر و فقیر دادند، ارزش مادّىِ زیادى نداشت، اما چون خالصانه بود خداوند بخاطر آن یك سوره نازل كرد.(93)
 و عطّار نیشابورى در مورد آن مى‏گوید:
 گذشته زین جهان وصف سنانش‏
گذشته زآن جهان وصف سِه نانش‏
 در تاریخ مى‏خوانیم كه كسى در جبهه كشته شد و همه گفتند: او شهید است، اما حضرت فرمودند: او «قَتیل الحِمار» است، یعنى كشته راه الاغ! مردم تعجّب كردند، اما حضرت فرمود: هدف او از آمدن به جبهه، خدا نبود، بلكه چون دید دشمن سوار بر الاغ خوبى است، با خود گفت: او را مى‏كشم و الاغش را به غنیمت مى‏برم، اما موفق نشد و آن كافر این مسلمان را كشت، پس او «قَتیل الحِمار» است.(94)
 خالص كردن نیت، كارى بس دقیق و مشكل است. گاهى افكار غیرخدائى چنان در عمق جان انسان رسوخ مى‏كند كه خود انسان هم متوجّه نیست، و لذا در روایت آمده است: ریا و شرك از حركت مورچه سیاه در شب تاریك بر سنگ سیاه، آرام‏تر و دقیق‏تر است.(95) چه بسیار افرادى كه به خیال خود قصد قربت دارند، اما هنگام فراز و نشیب‏ها معلوم مى‏شود كه قصد آنها صددرصد خالص نیست.
 به قول علاّمه شهید مطهرى، نیّت یعنى خودآگاهى، و ارزش عبادت به معرفت و آگاهى است. در روایات مى‏خوانیم:
«نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ»(96)
 نیّت مؤمن از عمل او بهتر است.
 همانگونه كه در مقایسه جسم و روح، روح مهم‏تر از جسم است و انسانیتِ انسان به روح اوست، در مقایسه عمل و نیّت، نیّت مهم‏تر از خود عمل است، چرا كه روحِ عمل است.
 نیّت به قدرى ارزش دارد كه اگر انسان نتواند كار خیرى را انجام دهد، امّا نیّت آنرا داشته باشد كه انجام دهد، خداوند پاداش آنرا به او مى‏دهد.


92) سوره انسان، آیه 9.
93) سوره انسان.
94) محجّةالبیضاء، ج 8، ص 104.
95) بحار، ج 72، ص 93.
96) بحار، ج 70، ص 210.



:: ادامه مطلب
تفسیر نماز » نیّت‏
نويسنده : محبوب خدا
تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1391 
 اولین ركن نماز نیّت است.
 نیّت، یعنى آنكه بدانیم چه مى‏كنیم و چه مى‏گوییم و براى كه و چه حركت مى‏نمائیم.
 ارزشِ هر كارى به نیّت و انگیزه آنست، نه فقط صِرف عمل. لذا حساب كسى كه بخاطر حفظ نظم و احترام به قانون، پشت چراغ قرمز مى‏ایستد از حساب كسى كه از ترس پلیس یا جریمه مى‏ایستد جداست. در همه عبادات و خصوصاً نماز، نیّت جایگاه ویژه‏اى دارد و اصولاً چیزى كه یك كار را عبادت مى‏كند، نیّتِ الهى آن كار است كه اگر آن نیّت نباشد، هرچه هم ظاهر كار خوب و صحیح باشد، امّا ارزش عبادت ندارد. پیامبر گرامى اسلام در این باره مى‏فرمایند:
«اِنَّمَا الْاَعْمالُ بِالنّیَّات»(91)
 كارها به واسطه انگیزه‏ها ارزش پیدا مى‏كند وبا آنها سنجیده مى‏شود.
 آرى، فرق مادى یا معنوى بودن یك كار، در تفاوت نیّت‏ها و هدف‏هاست.

 91) بحار، ج 70، ص 210.

 



:: ادامه مطلب
 

 


 
» تعداد مطالب : 2884
» کل نظرات : 135
» بازديد کل : 2917555
» تاريخ ايجاد وبلاگ :
شنبه 30 دی 1391 
» آخرين بروز رساني :
سه شنبه 19 دی 1396